دومين عاشوراي تاريخ

محمدسعيد محمد رضايي
اين روزها بغض غريبي در وجودم بيداد مي كند. يادم به پارسال كه مي افتد دلم سخت مي گيرد. ياد غربت و مظلوميت امام حسين(ع) دلم را بيش از پيش مي سوزاند. همواره بر اين انديشه ام كه اگر آن زمان ها امام حسين(ع) در ميان مردمان ايران زمين بود، اين گونه غريبانه شهيد نمي شد و جلادان نابكار، پيكر مطهر خون خدا را بي كفن در صحراي كربلا رها نمي كردند و به راستي اگر غيورمردان ايران در آن زمان در ركاب حسين و ميزبان او و يارانش بودند، چه مي شد؟ امتي كه از ابتدا محب علي و خاندان علي بوده و درس آزادي و آزادگي را از آل علي آموختند و ثابت كردند كه اگر ديروز نتوانستند در ركاب مولايشان «علي(ع)» و فرزندان حق جويش، از اسلام حمايت كنند، امروز دگربار در عاشوراي 9دي اين مرز و بوم چگونه در برابر حرمت شكنان فتنه جو و آشوبگر ايستادند و اين بي مقداران مزدور و بي بندوبار كه در موهومات خام خود فرو رفته و هر از چند گاهي به سان جغداني شوم از گوشه اي بانگ برآورده و خود هراسان از تهي بودنشان صدا در گلو خفه كرده و به سوراخ خود گريخته اند، اينان كه سعي در كوچك شمردن دين و رواج اين فرهنگ بي بندوباري را دارند، هرگز و هرگز نتوانسته و نخواهند توانست كوچكترين لطمه اي به اسلام بزنند و اين بي حرمتي ها در فرهنگ ناب محمدي كشور عزيز اسلاميمان نگنجد. «زهي خيال واهي و بيهوده.»
مگر مي شود عاشورا در عرصه زندگي فراموش گردد؟ مگر مي شود عاشورا، كه به سان نفس هاي حيات در مسير هستي جاريست را، استنشاق نكرد؟ مگر عاشورا يك قيام خاكي است؟ عجبا كه چگونه نفهميدند كه اين حماسه عشق و خون آسمانيان به معبودشان بود كه بر روي زمين و براي آدميان الگوي جاودانه اي ثبت كرد. تا بدانند در دنياي خاكي هم مي شود ثارالله بود. چگونه اين كوردلان نديدند كه حتي گذشت قرون نتوانست اين واقعه را در عرصه تاريخ، حتي كم رنگ كند.
اي دجالان گمراه! بدانيد كه هرگز نمي شود حماسه رشادت هاي خون خدا را با چند نواي لرزان و واهي مكدر كرد. هنوز صداي «هل من ناصر ينصرني» حسين(ع) حتي نزديك تر از بانگ مؤذن كوي و برزن در گوشمان طنين مي اندازد. گويي مي شود نواي خوش آهنگ خروش خون را در رگ هاي حق خواهان شنيد. ديديد كه مردمان ما در 9 دي 1388 روزي كه يادآور عاشوراي دگر براي اثبات حسينيان ايران زمين بود، چگونه يكدل و يك صدا باز هم به حمايت حسين(ع) برخاسته و اين بار مردمي كه نه تنها مثل كوفيان ميدان را خالي نكردند، بلكه لبيك گويان اعلام كردند كه تا آخرين قطره خونشان را كفن پوشان به حمايت از اين حسين كه خونش حافظ اسلام است، نثار خواهند كرد. اينان ثابت كردند كه حب خاندان علي چه ريشه اي در دل و جان آنها دارد و براي اعتراض به حرمت شكني مظلوم تاريخ، در روز شهادتش همه يكدل و هم قدم با فرياد «ياحسين» كه از دل و جان سوخته شان بلند شده بود به خيابانهاي شهر آمدند تا دگربار فرياد حسين حسينشان را به گوش جهانيان برسانند.
آنهايي كه فكر مي كنند با بي احترامي به رهبران ديني، آنها را نزد ما بي ارزش مي كنند، دگربار ديدند كه مردم ما، چگونه پشت سر امام و نائب شان ايستاده و نمي گذارند كوچكترين خدشه اي به انقلاب اسلامي و نظام كشورمان وارد شود.
اي كاش اين كوته نظران مي فهميدند اين مرز و بومي كه مزين به خون رهروان حسين است، توسط فرزندان بيدار و برومند شهدا و انقلابيون ديروز، پاسداري مي شود.
فرزندان شاهد ديروز، امروز در صحنه اند كه نه تنها ايران، بلكه جهان را از لوث وجود اين يزيديان پاك مي نمايند.
امروز با مشت هاي گره كرده پر از خون خدا به گوش همه جهانيان مي رسانيم تا بدانند كه ما «وارثان پدران شهيد ديروزمان»، 30سال پيش حكومتي را كه پدرانمان بنا نهادند و تداوم حكومت آل علي است، ايران زمين را مهد جاويداني براي پاسداري از خون حسين(ع) قرار داده.
اينجا كربلاي رهروان حسين(ع) است و ايرانيان قسم خوردگان و حافظ راه خاندان علي(ع) مي باشند و تا آخر عمر خود و فرزندانشان از اين انقلاب و اين حكومت اسلامي حمايت مي كنند و نخواهند گذاشت خون پدرانشان كه نهال انقلاب را آبياري كرده و به اينجا رسانده است، هدر رود.
اي حسين! اي شهيد بزرگ! ما دل پردرد خود را به سوي تو رهسپار كرده و از تو مي خواهيم كه اين سرزمين امام زمان(عج) و اين ارتش ميليوني را كه جز به وصل تو نمي انديشند و از مرگ هراسي ندارند، حمايت كنيد.
حسين جان! رهبران اسلامي ما، سلمان ها و ابوذرها، عمارها و ميثم تمارها و... اين گلهاي باغ اسلامي را پرورانده اند تا مدافع خون تو باشند.
اينان طالب آسمان پرستاره شهادتند و همواره در نهر اسلام ناب محمدي(ص) جاريند تا مبادا كوچكترين تجاوز يا دست درازي به الگوي زيباي انسانيت و اسلام شود.
دانشجوي ژنتيك

دست قدرت خدا

الهام حسني
«همه بايد اين احساس مسئوليت را داشته باشيم و من مي بينم كه اين احساس مسئوليت را داريم. اين را مردم كشور ثابت كردند و ثابت مي كنند؛ يك نمونه واضحش همين 9 دي بود. مردم حضور خودشان را، آمادگي خودشان را، سرزندگي و نشاط خودشان را نشان داده اند، باز هم نشان خواهندداد.»
(از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار مردم مازندران)
از حماسه نهم دي ماه88 به عنوان سرآمدترين حماسه ماندگار دوران پس از انقلاب اسلامي مي توان نام برد؛ روزي كه ملت ايران توانست به بركت تبعيت از مولاي خود بر تمامي توطئه ها و ترفندها فائق آيد و اندك اميد طمع دشمنان اين مرز و بوم را نيز ناكام گذارد.
در نهم دي ماه 88، توفان «لبيك يا خامنه اي» ملت بي مانند ايران برخاست و نقاب از نفاق مدعيان راه خميني(ره) برگرفت، تا پرچم عاشوراي 63 هجري تا آمدن حضرت صاحب الامر(عج) برزمين نماند.
نهم دي ماه نمايش بصيرت انقلابي مردم بود. بصيرتي كه غبارها و نقاب ها را كنار زد و چهره واقعي مدعيان و فتنه گران را نشان داد، چهره كساني كه به خاطر رسيدن به قدرت از هيچ تلاشي حتي ضربه زدن به ريشه هاي انقلاب و اركان ركين نظام اسلامي دريغ نكردند. چهره كساني كه سالها با نقاب انقلاب گري در صفوف مردم نفوذ كرده بودند و ولايتمداري را فقط در شعار و ظاهر و نه در عمل و رفتار از خودشان بروز داده بودند.
منتظران منتقم حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها، تسبيح وحدت به دست گرفته و با ذكر «تابع مولا بودن» آسمان تك تك شهرها و روستاهاي ايران را معطر ساختند، تا جنبه عملي «اللهم عجل لوليك الفرج» را معنا سازند.
حماسه 9 دي سند پيوند ناگسستني مردم با ولايت فقيه است و ياد اين روز بايد براي هميشه درتاريخ ايران اسلامي ماندگار شود. مردم ايران اسلامي در اين روز اثبات كردند كه هرجا نظام اسلامي و ارزش هاي انقلابي ازسوي دشمنان به خطر بيفتد، با اشاره مولاي خود در صحنه حاضر مي شوند.
و اما اكنون در شرايطي كه فتنه پس از انتخابات شكست خورده و به پايان رسيده است، مقام معظم رهبري در بيانات خود بارها و بارها به آن پرداخته و از آن صحبت مي كنند. اصرار معظم له بر يادآوري بحث فتنه ناشي از اهميت و ضرورت شناخت، بصيرت و هوشياري نسبت به آن توسط مسئولين و مردم است و از نظر نگارنده نوعي كوتاهيست كه نيات و اعمال دشمنان داخلي و خارجي اين سرزمين و خصوصا جريان نفاق را در پس مباحث مربوط به محاكمه و عدم محاكمه «سران فتنه» به فراموشي بسپاريم.
فتنه 88 تلنگري بود تا براي هميشه با بصيرت و هوشياري در ميان تمامي اقشار جامعه مراقب توطئه ها و دسيسه هاي دشمن براي ضربه زدن به نظام اسلامي باشيم. بحث نحوه برخورد با «سران فتنه» به بهترين نحو و طبق گفته هاي رياست قوه قضاييه و دادستان تهران بر طبق تدبير رهبر معظم انقلاب صورت پذيرفته و اي بسا كساني خام چون نگارنده كه در سال گذشته بر اين عدم برخورد خرده مي گرفتند، اكنون بر اين حسن تدبير تجليل مي گويند.
بحث و جنجال رسانه اي بر اين مسئله چه توسط من و توي روزنامه نگار دلسوز، دادستان و الهام هر دو عاشق اصول انقلاب و يا هر دو نماينده مجلس نظام مقدس جمهوري اسلامي، زيبنده ما كه مطيع ولايتيم، نيست و حتي ممكن است غباري در فضاي اطلاع رساني كشور ايجاد كند تا باقيمانده هاي جريان فتنه و گردانندگان فكري اين جريان، با آسودگي بيشتر به فعاليتهاي مزورانه خود ادامه دهند. «ابن العمار» و «اين الحق» را در سپاه رسانه اي خود بر پرچم كنند و مدعي اختلاف فرزندان اصولگراي اين سرزمين شوند.
حماسه نهم دي پيام مهمي داشت و آن زنگ بيدارباش خواص بود. انتخابات دهم به خوبي اين مسئله را نمايان ساخت كه سطح بصيرت توده مردم و عوام از بسياري از خواص بالاتر است، در واقع فريادهاي كوبنده مردم در راهپيمايي نهم دي تأكيدي مجدد بود به هشدارهاي مستمر رهبر بيدار انقلاب مبني بر هوشياري و بصيرت خواص و نخبگان جامعه. رهبر معظم انقلاب بارها و بارها نقش و جايگاه و تكاليف نخبگان و خواص را گوشزد كرده بود. معظم له به خواص توصيه كرده بود كه هر حرف، هر اقدام و هر تحليلي كه به دشمن كمك كند در مسير خلاف ملت است. ايشان به خواص هشدار داده بودند كه خيلي مراقب باشند، مراقب حرف زدن، مراقب موضع گيري كردن و... ولي برخي از خواص در اين امتحان مردود شدند و حضور آگاهانه مردم اين زنگ خطر را به صدا درآورد.
اين حقير برخي ورشكستگان را كه در عرف سياست اين روزهابه «سران فتنه» شهير گشته اند، فقط و فقط «مهره هاي سوخته»ي استكبار جهاني مي داند و معتقد است جريان نفاق و فتنه اي كه در تمامي سالهاي پس از انقلاب اسلامي و خصوصا در حوادث پس از انتخابات به فتنه گري پرداخت، اكنون در سكوت كامل و با «چراغ خاموش» و با سوءاستفاده از اختلاف نظرهاي مجلس و دولت اصولگرا و اقدامات عجولانه وناپخته برخي مسئولين، در حال بازسازي و آماده شدن براي روز موعود خود مي باشد.
برماست كه چون هميشه گوش و چشم بر كلام و اشاره مولاي خود بدوزيم و بر تقويت بصيرتي كه بارها و بارها از ما خواسته بيفزاييم، تا روز موعود جريان نفاق، همچون هميشه ناكام بماند.
مقام معظم رهبري در بخشي از بيانات خود در روزهاي پس از حماسه 9 دي فرمودند: «مسئولين كشور بالخصوص، بايد همه تلاش خودشان را بگذارند كه مشكلات را با سرپنجه تدبير، با كار مستمر، با خسته نشدن، با شوق و ذوق و توكل به خدا و كمك خواستن از خداوند برطرف و حل كنند. منظور فقط مشكلات سياسي و امنيتي نيست- اينها جزئي از مشكلات است- پيشبرد كشور، اقتصاد كشور، علم كشور، مسائل اجتماعي گوناگون هم برعهده مسئولين است. مسئولان قواي سه گانه همه مسئولان كشور وظيفه خودشان بدانند كه براي اين ملت كار كنند؛ كار و كار و كار؛ تدبير و تدبير و تدبير؛ يك لحظه غفلت نكنند. ما يك حركت خوبي داريم به سمت جلو؛ نگذارند اين حركت متوقف بشود؛ نبايد اين حركت دور بيفتد. ما داريم پيش مي رويم؛ بايد همين طور به اين پيشرفت ادامه بدهيم، سرعت را هم بيشتر كنيم، همه جانبه تر هم بكنيم، نقاط كور را هم بگيريم.
وظيفه آحاد مردم در قبال مسئولين هم، اعتماد كردن به مسئولين و همراه بودن با آنهاست. اعتماد به مسئولين و همراه بودن با آنها معنايش اين نيست كه ما به مسئولين تذكر ندهيم؛ آنجائي كه لازم است از آنها انتقادي بشود، انتقاد نكنيم؛ نه، اما با هم باشيم. يكي از هدف هاي دشمن ، بي اعتماد كردن مردم به مسئولين كشور است؛ اين ترفند دشمن است. پس وظيفه عمومي براي همه - از صدر تا ذيل- حضور در عرصه انقلاب و عرصه دفاع از كشور است در مقابل جبهه دشمن؛ كه خوشبختانه اين جبهه هم امروز از سي سال پيش خيلي خيلي عقب تر و مشكل دارتر است؛ در افغانستان گرفتارند، در عراق گرفتارند، در پاكستان گرفتارند، اخيراً خودشان را در يمن گرفتار كردند؛ با ملتهاي منطقه ما مشكل دارند، با ملتهاي خودشان مشكل دارند، دراروپا مشكل دارند.
بدانيد عزيزان من! دست قدرت و اراده الهي، بر حسب قرائن فراوان، پشتيبان شما ملت است. بدانيد ان شاء الله دعاي مستجاب ولي عصر (اروحنا فداه) متوجه شما ملت است. و بدانيد خداي متعال به توفيق و فضل خود، اين ملت را به هدفهاي بلند و به آرزوهاي بزرگ خود خواهد رسانيد و ان شاء الله دشمن را در مقابل شما ذليل و خاكسار خواهد كرد.»
دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي

جراحي اقتصادي ايران؛ مشكلات و راه كارها

محمدحسين زاده
1-اگر مريضي به بيماري خود اذعان دارد و مي داند كه اگر اكنون براي درمان اقدام نكند، ممكن است درآينده نه چندان دور عوارض بيشتري به سراغش بيايد و حتي به مرگش بيانجامد، فلذا نسخه پزشك را هر چقدر هم كه سخت و مراحل درمان دردآور و داروها تلخ باشد، درنهايت به درمانش تن مي دهد هرچند در حين درمان داد و فرياد بكند از دردي كه مي كشد. ولي اميد به آينده درد را براي او قابل تحمل مي كند.
2- احمدي نژاد امروز مي تواند به مانند پيشينيان خود چشمش را بر درد اقتصاد ايران ببندد. مي تواند بنزين را سهميه اي نكند، به جايش واردات را افزايش دهد و بنزين را به جاي ليتري 700 و 400و نه حتي 100تومان بلكه 50تومان بدهد، يعني از جيب خود مردم بردارد و بدهد، بنزين وارد بكنند كه مردم درميزان مصرف درمضيقه نباشند! و به وزارت نيرو هم بگويد اين سه سال مانده به پايان مسئوليتش، آب و برق را با قيمت ارزان و ناچيز به مردم بدهند و دست مردم را درمصرف بازبگذارند. احمدي نژاد اگر بخواهد مي تواند دراين سه سال باقيمانده با افزايش يارانه ها به شيوه قديم رفاهي موقت براي مردم فراهم كند تا درهمين سه سال مردم از او تعريف كنند و كارنداشته باشد چه برسر دولت هاي بعد وفرزندان اين ملت درسالهاي آينده مي آيد كه قراراست وارث انرژي هاي امروز ما باشند.
3- اين روزها وقتي سوار تاكسي و اتوبوس ها مي شوي، تنها يك موضوع است كه مورد بحث است، هدفمندي يارانه ها! هركس با توجه به اطلاعاتي كه ازطرح دارد به دفاع و يا انتقاد از طرح مي پردازد. اما همه دريك امر مشترك اند كه هدفمند كردن نياز كشور است و تا الان هم دير شده است. راننده اي مي گفت رئيس جمهور امروز دارد خودش را بين مردم تخريب مي كند چرا كه مردم تاكنون عادت داشتند، كيسه كيسه نان دور بياندازند و درمصرف برق و آب وگاز محدوديتي براي خود قائل نباشند! اما همين مردم درسال هاي بعد از او به نيكي ياد خواهند كرد. حالا اگر فرض هاي بند دوم را درنظر بگيريم در ده سال آينده خود مردم مسئولين فعلي كشور را محاكمه خواهند كرد كه چرا آن درمان را اجرا نكرديد و با مسكن هاي موقت درد را تسكين داديد و امروز بيماري، خود را به صورت وخيم تر نشان مي دهد! همان امري كه امروز مردم براي رؤساي جمهور قبل احمدي نژاد مي گويند! و بي جهت نبوده است كه هدفمندي يارانه ها آرزوي برآورده نشده آن مسئولين در دوران مسئوليتشان بوده است.
4- خطري كه دركمين است كه مي تواند مدت درمان را طولاني و كم اثر بكند، خطر آن است كه مخاطبان طرح، ديدشان به طرح فردي باشد وكوتاه مدت. اگر اين باشد شايعات و احتكارها شروع مي شود ولي اگر مردم با يك نگاه جمعي و ملي به طرح بنگرند آنگاه مردم نمي گذارند كه كسي دست از پا خطا كند! آنگاه هر كس بخواهد برخلاف منافع ملي و بلند مدت ملت كاري بكند در مقابل خود ملت قرار خواهند گرفت.
5- اقدام احمدي نژاد از نگاه سياسيون يك خودكشي سياسي است چرا كه ممكن است حداقل دركوتاه مدت و حتي ميان مدت، نارضايتي ها نسبت به اقدام او افزايش يابد و براي همين مخالفين داخلي و خارجي دولت و نظام درصدد اين هستند كه با القاي ناكارآمدي طرح و ايجاد شايعات مردم را از همراهي با اين طرح باز دارند.
براي ناكام كردن دشمن يك وظيفه برعهده دولت است و يك وظيفه برعهده مردم و يك وظيفه هم برعهده رسانه ها و احزاب سياسي است. دولت بايد تمام اقداماتش در فضايي شفاف انجام شود و به مردم نسبت به تمام جوانب طرح آگاهي بدهد، در فضاي غير شفاف است كه دشمنان قدرت مانور پيدا مي كنند. مردم هم بايد خود، چشمان ناظر دولت دراجراي طرح باشند. بايد طرح را براي خود و از خودشان بدانند. تخلفات فردي و يا سازمان يافته را گزارش بدهند، با اتكا به فرهنگ قناعت و عدم اسراف، آينده كشور را بيمه كنند. رسانه ها و احزابي كه خودشان را درچارچوب جمهوري اسلامي تعريف كرده اند بايد هدف خود را كمك به اجراي هرچه بهتر اين طرح قراردهند. اين طرح را يك طرح ملي بدانند و به آن به عنوان فرصتي براي تسويه حساب هاي جناحي و حزبي خود ننگرند!
6-پزشكي كه به خود جرأت داده است كه بالاخره درمان مريض ناخوش احوالش را آغاز كند، بايد همه كمكش كنند كه در فضايي آرام به درمانش بپردازند. وقتي بيمار در زيرتيغ جراح قرار دارد، ديگر جاي تسويه حساب هاي ديگر مدعيان درمان و جراحي نيست؛ بلكه جاي راهنمايي كردن و روحيه دادن است. البته بايد اطرافيان خود جراح هم، به حفظ آرامش و تمركز دكتر و بيمار اهتمام داشته باشند، نه اينكه خود آنها آغاز كننده شوك به بيمار و دكتر باشند!
¤ مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه فردوسي مشهد

دانشگاه معارف اسلامي در يك نگاه

قرارگرفتن دروس معارف اسلامي در برنامه آموزشي مقطع كارشناسي كليه رشته هاي تحصيلي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور از جمله اقدامات اساسي شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه به منظور توسعه و تعميق باورها و انديشه هاي ديني و انقلابي و تحول مثبت در رفتارهاي فردي و اجتماعي نسل جوان دانشگاهي و مقابله آگاهانه با شبهات و تفكرات التقاطي صورت گرفته است.
نقش بالقوه اين دروس در اسلامي شدن مراكز آموزش عالي و منورساختن فضاي آموزشي و پژوهشي نسل جوان دانشگاهي به فروغ ايمان و معنويت، بر صاحب نظران ديني و فرهنگي و كارشناسان مسائل دانشگاهي پنهان نمي باشد.
دستيابي به اين اهداف ارزشمند بيش و پيش از هر مؤلفه ديگر در گرو تامين و حضور مدرسان مؤمن، متخصص و متعهد و زمان شناس در كرسي تدريس دروس معارف اسلامي مي باشد براي تامين اين نياز اساسي «دانشگاه معارف اسلامي» تاسيس گرديده است.
1- ضرورت ها
الف- به علت اهميت و جايگاه حساس دروس معارف اسلامي در دانشگاهها، مقام معظم رهبري (دام ظله العالي) همواره بر لزوم توجه بيشتر به اين دروس و تربيت مدرسان توانا براي تصدي اين مسئوليت در دانشگاهها تاكيد نموده اند. براين اساس شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سياست هاي اجرايي شدن دانشگاهها مصوب جلسه 433 تاريخ 17/9/1377 (دربخش مربوط به اسناد) در ذيل سياست هاي اجرايي راهبرد2 بر تقويت و تأسيس مراكزي براي تامين و تربيت استادان معارف اسلامي و ايجاد تسهيلات لازم براي استخدام و جايابي آنان تأكيد مي كند.
ب- براساس برآوردهايي كه توسط معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها انجام گرفته در هرسال تحصيلي (تا خردادماه 1383) بيش از 000/60 واحد دروس معارف اسلامي در دانشگاههاي زيرمجموعه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وزارت بهداشت و درمان، آموزش پزشكي و دانشگاه آزاد اسلامي ارائه مي گردد.
با توجه به افزايش مستمر تعداد دانشجويان دانشگاهها كه براساس برنامه پنجساله چهارم توسعه، رقم دانشجويان كشور به 000/700/3 نفر خواهد رسيد، اين حجم به سرعت در حال افزايش است.
تامين استاد براي ارائه اين حجم از واحدهاي آموزشي تا پنج سال آينده مستلزم به كارگيري بيش از 000/5 عضو هيئت علمي تمام وقت مي باشد كه با همه تلاش هاي صورت گرفته در طي سالهاي گذشته تاكنون فقط 500 عضو هيئت علمي تمام وقت در كليه دانشگاهها جذب و درنتيجه بيشتر واحد درسي معارف اسلامي توسط استادان حق التدريس ارائه شده كه به نوبه خود موجب كاهش كيفيت و ضعف كارآمدي اين دروس گرديده است. با وجود اين نياز اساسي و گسترده هيچ مركزي متولي تربيت استاد براي تدريس دروس معارف اسلامي نمي باشد.
ج- تجارب به دست آمده در بيش از دو دهه گذشته، نشان مي دهد كه نقش اصلي دركارآمدي و عرضه مناسب و موثر اين دروس برعهده استادان توانمند، عالم، دين شناس، متعهد، باانگيزه و آشنا به زمان و نيازها و علايق نسل جوان مي باشد. تأمين اين مهم در صورتي امكان پذير مي گردد كه فضاي مناسب آموزشي، پژوهشي و فرهنگي براي تربيت و پرورش استاداني با اين اوصاف همراه با امكانات ويژه تدارك ديده شود. توجه به اينكه ضروري است كه فارغ التحصيل تحصيلات تكميلي از مراكز حوزوي و دانشگاهي به علت عدم تناسب رشته تخصصي آنان با دروس معارف اسلامي يا به كلي علاقمند به تدريس اين دروس نمي باشند و يا از توانايي هاي روشي و محتوايي كافي براي اين منظور برخوردار نيستند.
د - تغييرات گسترده در عناوين و سرفصل هاي دروس معارف اسلامي براساس مصوبه جلسه 542 مورخ 23/4/1383 شوراي عالي انقلاب فرهنگي، كه به توسعه كيفي و كمي اين دروس متناسب با نيازهاي فكري و فرهنگي نسل جديد دانشجويي منجر شده اين دروس را به سمت تخصصي تر شدن و تنوع بيشتر متمايل ساخته است. اجراي دقيق و هدفمند اين عناوين و سرفصل ها درگروه تربيت و پرورش استادان كارآمد و سرمايه گذاري ويژه مي باشد.
هـ- بسياري از صاحب نظران، نخبگان و دلسوزان ديني، فكري و فرهنگي كه از نزديك در جريان اهميت بي بديل دروس معارف اسلامي در دانشگاه ها، كمبود و مشكلات آن قرار گرفته اند بر لزوم اختصاص امكانات مناسب به اين دروس و از جمله تأسيس دانشگاه معارف اسلامي تأكيد مي نمايند.
2 -اهداف
الف - تربيت و تأمين كادر هيئت علمي گروههاي آموزشي معارف اسلامي در دانشگاهها و موسسات آموزش عالي.
ب - دانش افزايي و تقويت بنيه علمي مدرسان معارف اسلامي
ج - تقويت مهارت هاي تدريس و تحقيق درمدرسان معارف اسلامي
د - فراهم آوردن زمينه لازم جهت تأثيرگذاري بيشتر دروس معارف اسلامي از طريق تربيت استاد، تدوين متن و بررسي ساير عوامل مؤثر در اين امر.
هـ- ارائه روش هاي نوين و مؤثر درارائه دروس معارف اسلامي
و - شناسايي روش ها و فنون برقراري رابطه عاطفي و سازنده با محيط دانشجويي و تقويت مدرسان معارف اسلامي در اين خصوص
3 - وظايف و اختيارات
الف- فراهم نمودن امكانات لازم براي تحقق اهداف فوق
ب- برگزاري و داير نمودن دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري مدرسي معارف اسلامي، پس از كسب مجوز از شوراي گسترش آموزش عالي
ج - برنامه ريزي، مديريت و برگزاري دوره هاي آموزشي ضمن خدمت براي مدرسان معارف اسلامي (بدون آنكه به اعطاي مدرك تحصيلي منجر شود.)
د - برگزاري نشست ها و همايش هاي علمي متناسب با گرايش هاي علمي و نيازهاي مدرسان معارف اسلامي
هـ- تحقق، تدوين و تاليف در زمينه متون آموزشي مورد نياز گروههاي آموزشي معارف اسلامي
و - سازماندهي، توسعه و تعميق پژهشهاي مرتبط با دروس معارف اسلامي
4- اركان دانشگاه الف- هيئت امنا
ب- رئيس دانشگاه
ج- شوراي دانشگاه
5- تركيب هيئت امنا
الف- رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها (رئيس هيئت امنا)
ب- وزير علوم، تحقيقات و فناوري يا نماينده وي
ج- رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور يا نماينده وي
د- معاون امور اساتيد دروس معارف اسلامي نهاد نمايندگي
هـ- رئيس دانشگاه (دبير هيئت امنا)
و- دو تن از اعضاي هيئت علمي معارف اسلامي به پيشنهاد معاون امور اساتيد و دروس معارف اسلامي نهاد نمايندگي و تأييد رئيس «نهاد نمايندگي»
ز- دو تن از شخصيت هاي علمي- فرهنگي كشور كه نقش مؤثري در توسعه و پيشرفت «دانشگاه» داشته باشند.
تبصره: اعضاي مذكور در رديف هاي 6 و 7 به پيشنهاد رئيس «نهاد نمايندگي» و تأييد و حكم وزير علوم، تحقيقات و فناوري براي مدت چهار سال منصوب خواهند شد. انتصاب مجدد آنان بلامانع است.
6- رئيس دانشگاه
رئيس «دانشگاه» كه نماينده قانوني دانشگاه در مراجع حقيقي و حقوقي مي باشد، از ميان اعضاي هيئت علمي به پيشنهاد رئيس «نهاد نمايندگي» و تأييد وزير علوم، تحقيقات و فناوري و حكم رئيس نهاد نمايندگي براي مدت چهارسال منصوب مي شود. پيشنهاد و انتصاب مجدد وي بلامانع است و تا زماني كه فرد ديگري به جاي وي منصوب نشده باشد همچنان به انجام وظايف و اختيارات قانوني خود ادامه مي دهد.
تبصره: پذيرش استعفا يا عزل رئيس دانشگاه با حكم رئيس «نهاد نمايندگي» خواهد بود.
7- تركيب شوراي دانشگاه
الف- رئيس دانشگاه (رئيس شورا)
ب- معاونان دانشگاه
ج- رؤساي دانشكده ها
د- دو تن از اعضاي هيئت علمي هر شورا (شوراهاي آموزشي، پژوهشي و تحصيلات تكميلي) به انتخاب شوراي مربوط
هـ- دو تن از اعضاي هيئت علمي كه دانشيار يا استاد باشند به انتخاب رئيس دانشگاه
تبصره: افراد مذكور در رديف هاي 4 و 5 بايد واجد شرايط مندرج در ماده 4 آيين نامه مديريت دانشگاهها و موسسات آموزش عالي مصوب 1370، باشند.

علي افشاري هم سران فتنه را بي عرضه خواند

در پي افزايش شكاف و اختلاف در كانون جريان فتنه، علي افشاري، عضو سابق دفتر غيرقانوني تحكيم وحدت و جاسوس فعلي سازمان سيا، هم از قافله جا نماند و غيرمستقيم سران فتنه را بي عرضه خواند. وي در مطلبي با عنوان «بانوي مبارز زندان اوين»، به بهانه تجليل از بهاره هدايت كه او را «بانوي مبارز زندان اوين» و «آبروي زنداني سياسي» ناميد، موسوي و كروبي را مورد عتاب قرار داد كه دنبال شهرت جهاني اند و نوشت: «شجاعت و رشادت وي (بهاره هدايت) ستودني است. اما چرا بايد افرادي چون او كه مايه مباهات و فخر زندانيان سياسي هستند مهجور بمانند، و در عوض نام كساني در سپهر بين المللي ارتفاع يابد كه قد و قامت آنها و عملكردشان قابل مقايسه با او و امثال زيدآبادي ها، تاج زاده ها، اسانلوها، طبرزدي ها و توكلي ها و ديگر افراد مبارز نيست. زمانه كنوني بد زمانه اي است... بلكه نبود معيار و قاعده درست و حاكميت فرهنگ قبيله اي در بخشي از عرصه عمومي داخلي و فضاي جهاني نيز مشكل غامضي است.»
البته جالب است كه علي افشاري نظام را مسئول «قد و قامت» مبارزه نداشتن و بي عرضگي سران فتنه دانست و نوشت: ]جمهوري اسلامي[ مسئول به هم ريخته شدن ملاك ها و موازين شايستگي در شرايط پريشان كنوني جامعه ما است.»

ديدار دانشجويان دانشگاه اميركبير با خانواده شهيد بصيرت

به گزارش شبكه خبر دانشجو، در آستانه 9 دي ماه، روز بصيرت، جمعي از دانشجويان دانشگاه اميركبير با خانواده شهيد محمدحسين فيض كه از شهداي فتنه سال 88 است، ديدار كردند.

مدارك دانشگاه هاي مجازي ايران در سطح جهاني مورد قبول است

معاون سازمان سنجش آموزش كشور جزئيات پذيرش دانشجوي دوره مجازي دانشگاه ها را تشريح كرد و گفت: مدارك دانشگاه هاي مجازي ايران در سطح جهاني مورد قبول است.
ابراهيم خدايي، معاون سازمان سنجش آموزش كشور در گفت وگو با
فارس افزود: آموزش مجازي يا آموزش الكترونيكي به طور كلي بهره گيري از سيستم هاي الكترونيكي مثل كامپيوتر، اينترنت، ديسك هاي چند رسانه اي، نشريه هاي الكترونيكي و خبرنامه هاي مجازي و نظاير اينهاست كه با هدف كاستن از رفت و آمدها و صرفه جويي در وقت و هزينه و در ضمن يادگيري بهتر و آسان تر صورت مي گيرد.
وي گفت: برگزاري كلاس هاي الكترونيكي به طور غير همزمان انجام مي شود به اين معنا كه دانشجويان مي توانند به راحتي با استادان خود ارتباط برقرار كرده و در كلاس درس شركت كنند، البته سيستم هاي آموزش الكترونيكي در شرايط خاصي ايجاب مي كنند كه استادان و دانشجويان هم زمان وارد سيستم اينترنت شوند. اين حالت بيشتر در مواقعي كه كلاس حالت تكنيكي داشته، مثلا واحدهاي آزمايشگاهي يا در صورتي كه تجربه كردن فرآيندها و گرفتن بازتاب و نتيجه فوري ضرورت دارند، انجام مي شود.
معاون سازمان سنجش آموزش كشور اظهار كرد: در دوره هاي مجازي دروس و برنامه هاي آموزشي از طريق اينترنت به دانشجو ارائه مي شود و دانشجو با استفاده از تكنولوژي اينترنت، نيازي به حضور در كلاس هاي درس سنتي ندارد. درواقع دانشگاه مجازي نوعي از آموزش از راه دور است كه در آن تكنولوژي وب و اينترنت براي آموزش و ارزشيابي دانشجو به كار مي رود.
وي با بيان اينكه براي اين آموزش محدوديت مكاني يا زماني وجود ندارد، گفت: امتحانات يك نيمسال شامل ميان ترم و پايان ترم است و به صورت كتبي برگزار مي شود.
خدايي اظهار كرد: در كلاس آموزش مجازي حضور و غياب اينترنتي انجام مي شود و دانشجو تابع تمامي قوانين و آيين نامه هاي آموزشي مانند ساير دانشجويان است. دانشجويان بعد از فارغ التحصيلي مدرك رسمي خود را كه مورد تأييد وزارت علوم و مراكز استخدامي است از دانشگاه دريافت مي كنند.
وي با بيان اينكه مدارك دانشگاه هاي مجازي ايران در سطح جهاني مورد قبول است، گفت: دانشجو مي تواند در مقاطع بالاي دانشگاه ها بدون محدوديت شركت كند.

توزيع رايگان عطر براي راه انداختن شبكه هرمي در دانشگاه هاي تهران

به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، در روزهاي اخير افرادي كه عمدتا در شرف اخراج از دانشگاه هايشان هستند در حال پخش كردن عطر ميان دانشجويان تهران هستند. جالب آنكه يكي از توزيع كنندگان در پاسخ به پرسش دانشجويان كه چرا اين عطرها را پخش مي كنيد، اعلام كرده است با گرفتن پول (مبلغ 100هزار تومان) موظف به پخش شيشه عطرهاي قرمز رنگ ميان دانشجويان است. اين افراد بيشتر سعي دارند تا عطرهاي رايگان را بيشتر ميان دانشجوهاي رشته هايي چون پزشكي و داروسازي كه در تشكل هايي چون بسيج و انجمن اسلامي عضو هستند، توزيع كنند. اين افراد توزيع كننده به دانشجويان نيز پيشنهاد داده اند تا با گرفتن مبالغي اين شيشه هاي عطر را ميان سايرين و مردم توزيع كنند. به نظر مي رسد اين افراد يا سعي در مارك دار كردن دانشجويان و يا ايجاد روابط هرمي در دانشگاه هستند.