سران فتنه را دعا كنيد! (يادداشت روز)

1- اوايل آبان ماه 1384- اكتبر 2005- خبرنگار شبكه تلويزيوني CNN در تماس تلفني با نگارنده گفت؛ «شما در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست ادعا كرده ايد كه حمله نظامي آمريكا به عراق برخلاف انتظار آمريكا نه فقط ايران را با دشواري روبرو نكرده است، بلكه در نهايت به نفع جمهوري اسلامي ايران نيز تمام شده است» و در اين باره توضيح خواست. نگارنده به مواردي نظير؛ حذف صدام، آزادسازي پتانسيل متراكم مردم عراق به نفع جهان اسلام و اشتياق آنان به حاكميت اسلامگرايان در اين كشور، افشاي ماهيت واقعي ليبرال دموكراسي آمريكا، شرمندگي و بي اعتبار شدن گروه ها و احزاب طرفدار آمريكا- آمريكوفيل- در منطقه و نمونه هاي ديگري از اين دست اشاره كرده و خطاب به خبرنگار CNN يادآور شد؛ «اگر جرج بوش ، آدمكش و غارتگر نبود، وظيفه خود مي دانستيم براي مادام العمر شدن رياست جمهوري وي در آمريكا دعا كنيم»!
حضرت سجاد عليه السلام، دشمن احمق را نعمت الهي مي دانستند و خداي مهربان را به خاطر برخورداري مسلمانان از دشمنان احمق شاكر بودند و امام راحلمان- رضوان الله تعالي عليه- بارها به اين حديث شريف اشاره مي فرمودند كه «خداوند تبارك و تعالي با افراد فاسق دين خود را تاييد و تقويت مي فرمايد».
شايد تعجب كنيد ولي شواهد و قرائن موجود به وضوح حكايت از آن دارند كه حركت انقلابي مردم مسلمان تونس و سرانجام غرورآفرين آن يعني فرار «بن علي» رئيس جمهور ديكتاتور و دست نشانده آمريكا از تونس نمي تواند با شكست سنگين و حقارت آميز مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در فتنه 88 بي ارتباط باشد. مي پرسيد چرا؟! بخوانيد و خودتان قضاوت كنيد.
2- فتنه 88، بدون كمترين ترديدي با «جنگ احزاب» در صدر اسلام قابل مقايسه است. در جريان اين فتنه كه به گواهي اسناد و شواهد موجود و اعتراف اخير مايكل لدين- مشاور امنيتي كاخ سفيد- ريشه اي 20 ساله داشت، تمامي دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب براي كارزاري تمام عيار در ميدان حاضر بودند و به قول «ريچارد هاوس» مسئول شوراي روابط خارجي آمريكا، هيچيك از دشمنان بيروني جمهوري اسلامي ايران و مخالفان پنهان و پيداي آن از صحنه غايب نبودند. آمريكا، انگليس و اسرائيل به اعتراف خودشان و به گواهي اسناد آشكار موجود- و نه پنهان و محرمانه- مديريت فتنه را برعهده داشتند و دنباله هاي اين مثلث شوم نظير گروه هاي مدعي اصلاحات، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، ماركسيست ها، اراذل و اوباش، كلان سرمايه داران و... همه آنچه در توان داشتند را درون سبد فتنه ريخته بودند.
از سوي ديگر، رسانه هاي فراگير و بين المللي و چندزبانه، راديو تلويزيون ها و روزنامه هاي منطقه، شبكه هاي اينترنتي و صدها رسانه مكتوب، ديداري و شنيداري، اخبار اين فتنه را با سمت و سوي حمايت از فتنه گران و دروغ پراكني و توهم آفريني به نفع آنان پوشش مي دادند و «سقوط قريب الوقوع»! جمهوري اسلامي ايران را در شيپورهاي فريب و پرسروصداي خود مي دميدند.
تا اينجا، بسيار طبيعي است كه مخاطبان اين رسانه ها و از جمله ملت هاي مسلمان منطقه احساس كنند ايران اسلامي با اتفاق بزرگ و تعيين كننده اي كه در طول تاريخ 31 ساله آن بي نظير است، روبرو شده است!
3- مروري گذرا بر محورهاي اصلي اين هياهو و جنجال رسانه اي به وضوح نشان مي دهد كه تمامي آنها- بدون استثناء- روي دو نكته تاكيد فراوان داشته اند و اين دو محور را به عنوان «ترجيع بند» در همه گزارش ها و بخش هاي خبري خود تكرار مي كردند.
اول؛ تاكيد بر اين كه آمريكا، اسرائيل، انگليس و ساير متحدان اروپايي آمريكا و حكام دست نشانده عربي، از فتنه گران حمايت مي كنند. تاكيد بر اين حمايت به گونه اي كاملا آشكار و بدون كمترين پرده پوشي و پنهان كاري صورت مي گرفت تا آنجا كه مقامات بلندپايه آمريكايي، اسرائيلي و اروپايي به صراحت و با ذكر نام از موسوي و خاتمي و كروبي ياد مي كردند و اطمينان مي دادند كه از هيچگونه پشتيباني و كمك به آنان دريغ نمي ورزند.
شيمون پرز؛ فتنه گران را «سربازان رژيم صهيونيستي مي دانست كه به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي ايران درگير شده اند»! نتانياهو؛ با صراحت اعلام مي كرد؛ «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند»! اوباما؛ اطمينان مي داد كه حمايت از فتنه گران را يكي از اهداف استراتژيك آمريكا در منطقه مي داند! نكته درخور توجه آن كه رسانه هاي ياد شده، اظهارات حمايتي مقامات آمريكايي و اروپايي و اسرائيلي را در بيشتر بخش هاي خبري خود تكرار مي كردند. و از سوي ديگر؛ سران و عوامل فتنه و پياده نظام آنها، ابتدا در آشوب هاي خياباني و سپس در فضاي سايبري گزاره هاي ديكته شده مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل را فرياد مي زدند و بسياري از دست اندركاران اصلي فتنه بعد از آشكار شدن نشانه هاي ناكامي و يا پس از شكست قطعي فتنه 88 به آمريكا، انگليس و بعضا به اسرائيل گريختند و صدها نمونه و سند ديگر از اين دست كه فقط فهرست آن نيز مثنوي هفتاد من كاغذ است.
دوم؛ نكته ديگر آن كه تمامي رسانه هاي مورد اشاره- باز هم بدون استثناء- در تحليل ها و گزارش هاي خبري خود از فتنه، تاكيد مي كردند كه فتنه گران خواستار سرنگوني و فروپاشي جمهوري اسلامي و برقراري يك حكومت لائيك در ايران هستند و با استناد به اظهارات موسوي و خاتمي و كروبي و با اشاره تصويري به رخدادهايي نظير اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع)، پاره كردن تصوير مبارك حضرت امام(ره)، شعار به نفع آمريكا و اسرائيل در روزهاي 13 آبان و قدس، شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه»! و نيز، با پخش پي درپي سخنان موسوي و خاتمي و كروبي، از جمله بيانيه موسوي كه اهانت كنندگان به امام حسين عليه السلام را «مردمان خداجوي»! ناميده بود و صدها نمونه ديگر از اين دست واقعيت فتنه را كه مقابله آشكار با اسلام و انقلاب و امام و رهبري بود، معرفي مي كردند.
4- اكنون خودتان را به جاي ملت هاي مسلمان منطقه، از جمله مردم مسلمان تونس، مصر، اردن، الجزاير، عربستان و... بگذاريد. چه تصوري از ماجرا داريد؟ آيا غير از اين است و به يقين، چنين است و تصوري برخاسته از واقعيت ها نيز هست كه تمامي دشمنان بيروني جمهوري اسلامي ايران و دنباله هاي ريز و درشت داخلي آنها با مديريت مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس و حمايت سراسري اتحاديه اروپا و سران خودفروخته برخي كشورهاي منطقه به مقابله با ايران اسلامي برخاسته اند و محو و نابودي حاكميت اسلام در اين كشور را نشانه رفته اند. آيا ملت هاي مسلمان مي توانند تصور ديگري داشته باشند؟ به يقين، پاسخ منفي است و اين تصور با واقعيت نيز انطباق كامل دارد.
خب! حالا به آساني مي توانيد حدس بزنيد كه وقتي خبر شكست قطعي و مفتضحانه فتنه 88 به گوش ملت هاي مسلمان منطقه رسيد، چه تصوري از ماجرا و چه تصويري از ايران اسلامي در باورهاي آنان شكل گرفته است؟ آيا جز اين است كه ملت هاي مسلمان منطقه به وضوح دريافته اند كه تمامي قدرت هاي استكباري با آنهمه يال و كوپال! و با بهره گيري از تمامي ظرفيت و توان خود، در مقابل ايستادگي برخاسته از ايمان ملت مسلمان ايران و پيوند عاشقانه و الهي آنان با رهبر انقلاب، نه فقط كاري از پيش نبرده اند، بلكه با شكستي سخت و سنگين روبرو شده و سيلي جانانه و آبداري دريافت كرده اند؟
5- بار ديگر به صحنه بازگرديد. ملت هاي مسلماني را مي بينيد كه سالهاست زير چكمه حاكمان خودفروخته دست و پا مي زنند، ثروت هاي ملي آنان به غارت مي رود، شخصيت آنها لگدمال مي شود، با آموزه هاي اسلامي به شدت و خشونت مقابله مي شود و اين همه سختي و فشار و پلشتي را با اين توهم تحمل مي كنند كه اگر عليه استبداد و استعمار حاكم دست به شورش و خيزشي بزنند، مانند هميشه از سوي قدرت هاي بيروني و حامي حاكمان دست نشانده، سركوب خواهند شد.
حالا به نظر شما، وقتي ملت هاي مسلمان منطقه به وضوح مي بينند نه فقط يك قدرت استكباري، بلكه تمامي قدرت هاي استكباري با همه توان و امكانات خود در مقابل ايمان اسلامي و ايستادگي ملت مسلمان ايران به سختي شكست خورده اند، آيا براي رهايي خود و سرزمين خويش از سلطه ديكتاتورها و استعمار بيگانگان خيز برنمي دارند؟ و آيا توهم تحميل شده درباره اقتدار آمريكا و متحدانش را به هيچ نمي انگارند؟ و آيا اين جسارت مقدس ملت هاي مسلمان منطقه براي شورش عليه ديكتاتورهاي حاكم بر كشورهاي اسلامي يكي از ده ها و صدها دستاوردي نيست كه آمريكا و متحدانش و سران وطن فروش فتنه 88 بي آن كه بخواهند و بدانند با حماقت و جنايت خود به ارمغان آورده اند؟
6- به منطقه نگاه كنيد. تونس، مصر، اردن، الجزاير، بحرين و... در شعارها و خواسته هاي مردمي كه عليه حاكمان مستبد خود خروش برداشته اند، دقت كنيد. تمامي خواسته ها و شعارها با آموزه هاي انقلاب اسلامي در همخواني كامل است. مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل، درود بر اسلام، مرگ بر لائيك ها، اسلام دين من است و...
و اما، از سوي ديگر، چه كساني و كدام كشورها از فرار ديكتاتور تونس و تظاهرات ضد دولتي مردم مصر، اردن، الجزاير و... به خشم آمده و جيغ بنفش مي كشند؟! بخوانيد؛
وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به نقل از نتانياهو مي نويسد؛ «بعد از انقلاب اسلامي در سال 1979، اين نخستين بار است كه در يك كشور عربي، خيزش مردمي باعث برافتادن رژيم مي شود. بيم ما آن است كه در چند كشور عربي تجربه تلخ به قدرت رسيدن روح الله خميني در ايران، تكرار شود.»
شبكه تلويزيوني بي بي سي، در بخش بين المللي و انگليسي زبان خود - BBCWORLD- ابتدا اين سؤال را مطرح مي كند كه «آيا تونس و فرار رئيس جمهور آن، سرمشق ساير كشورهاي عربي خواهد شد؟» و سپس در تحليلي پيرامون اين رخداد، مي گويد «مردم تونس با بيرون كردن «بن علي» پيامي هم براي سران بقيه كشورهاي عربي داشتند، سرنوشتي مشابه».
سران و مقامات بلندپايه آمريكايي و اروپايي نيز، در اظهارنظرهاي مشابهي نگراني عميق خود از سقوط رژيم بن علي در تونس را اعلام داشته و ابراز نگراني مي كنند كه ايران اسلامي، سرمشق مردم در كشورهاي عربي منطقه باشد و...
و اين رشته اگرچه سر دراز دارد ولي تا همين جا به يقين شما نيز با نگارنده اشتراك نظر داريد كه حماقت آمريكا و انگليس و اسرائيل و سران فتنه نعمت بزرگي بوده است. نبوده؟!
حسين شريعتمداري

واشنگتن پست: نبايد غني سازي اورانيوم در ايران را با توليد سلاح هسته اي يكي دانست

يك روزنامه آمريكايي طي گزارشي يكي دانستن غني سازي اورانيوم در ايران را با توليد سلاح هسته اي، برداشتي گمراه كننده دانست.
«واشنگتن پست» در گزارشي تاكيد كرد در شرايطي كه هيچ مدركي مبني بر اينكه ايران برنامه اي براي ساخت بمب هسته اي داشته باشد، وجود ندارد، نبايد درباره تهديد هسته اي ايران اغراق كرد.
اين نشريه آمريكايي در گزارش خود تاكيد كرد: گزافه گويي و اغراق درباره تهديد هسته اي ايران به تلاش ها براي حل مسالمت آميز موضوع هسته اي اين كشور آسيب وارد مي كند.
واشنگتن پست در ادامه با اشاره به اظهارات اخير مدير اطلاعات ملي آمريكا تصريح كرد: هيچ مدركي دال بر اينكه ايران برنامه اي براي توليد بمب هسته اي داشته باشد، وجود ندارد.
بنا به نوشته اين روزنامه آمريكايي، مدير اطلاعات ملي آمريكا طي يكسال گذشته دست كم 2 بار اعلام كرده است: ما نمي دانيم ايران در نهايت تصميم خواهد گرفت كه تسليحات هسته اي توليد كند يا خير.
به گزارش فارس، واشنگتن پست نوشت: برنامه غني سازي اورانيوم را نبايد با برنامه توليد بمب هسته اي يكي دانست. چنين برداشتي قطعاً گمراه كننده خواهد بود. و به دستيابي به راه حلي مسالمت آميز براي موضوع هسته اي ايران هيچ كمكي نخواهد كرد و اقدامي بيهوده خواهد بود.
از سوي ديگر؛ روزنامه انگليسي فايننشال تايمز در مقاله اي با اشاره به شكست و ضعف آمريكا در قبال ايران در رابطه با موضوع برنامه هسته اي تهران تاكيد كرد كه حتي اقدامات خرابكارانه غرب چه آمريكا طراح آنها باشد و چه نباشد هرگز ايران را تسليم نخواهد كرد.
اين روزنامه انگليسي در مقاله خود با عنوان «برزخ ايران» نوشت: در رابطه با موضوع هسته اي ايران، آمريكا در بيشتر اوقات طرف ضعيف تر به نظر رسيده است. آمريكا در بن بست هسته اي با ايران همواره سعي بر آن داشته تا ديگر كشورها در جامعه بين المللي را تحت فشار قرار دهد تا ايران را مجازات كنند، اما در عمل همواره در اين تلاش خود ضعيف و بدون كمك مانده است در حالي كه ايران در پيشبرد برنامه هسته اي خود موفق عمل كرده است.
اين گزارش افزود: چه آمريكا برنامه هاي در جهت تخريب برنامه هسته اي ايران را خود طراحي كرده باشد و چه نه، تلاش هاي مخرب مرموزي صورت گرفته است كه برخي كارشناسان تصور مي كنند كه تا حدودي سرعت پيشرفت برنامه هسته اي ايران را كاهش داده است. اخيراً نيز اخباري درباره ويروس رايانه اي «استاكس نت» منتشر شده است كه آمريكا و متحدانش آنها را اخبار خوبي براي خود مي دانند. اما نشانه هاي بسيار اندكي وجود دارد مبني بر اين كه چنين اقدامات خرابكارانه اي عزم ايران براي دستيابي به فناوري هسته اي را تغيير داده باشد. حتي مقامات آمريكايي نيز اعتراف مي كنند كه ضررهاي اقتصادي قادر نخواهد بود تهران را به تسليم شدن در برابر خواسته هاي بين المللي وادار كند.
در گفت وگوهاي ايران و 1+5 در ژنو نيز مذاكره كنندگان ايراني در رابطه با اين موضوع كه حق غني سازي ايران غيرقابل مذاكره است، غيرقابل تسليم تر از هر زمان ديگري به نظر مي رسيدند.
نيويورك تايمز در گزارش خود اعتراف كرد: استاكس نت پروژه مشترك آمريكا و اسرائيل عليه ايران بود و آزمايش هاي مربوط به آن در تاسيسات «ديمونا» در صحراي «نقب» انجام شد.
علاوه بر رد شايعه از سوي سازمان انرژي اتمي كشورمان درباره ويروس استاكس نت، روس اتم نيز ادعاي تاثير استاكس نت بر نيروگاه بوشهر را رد كرد.

پوست موز (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يك سناتور آمريكايي با اعتراف به شكست سخت فتنه 88، سازمان سيا را به خاطر ضعف اطلاعات و شناخت ناكافي از توانمندي و ظرفيت دست اندركاران داخلي فتنه، مستحق بازخواست دانسته است.
گفت: ولي سران فتنه كه از خودشان اختياري نداشتند و دستورات ديكته شده آمريكا و انگليس و اسرائيل را مو به مو اجرا مي كردند.
گفتم: حالا كه تيرشان به سنگ خورده و طشت رسوايي و ناتواني غرب و سران فتنه با سر و صداي زياد از بام افتاده، تقصير را به گردن يكديگر مي اندازند.
گفت: يك سايت ضد انقلابي هم نوشته است؛ كارنامه سياسي رهبران جنبش سبز(!) نشان مي دهد كه آنها اساساً توان مديريت ندارند و بارها ناتواني خود را ثابت كرده اند.
گفتم: راست ميگه! يارو موز را با پوست بلعيده بود، پشت سرهم ليز مي خورد!

رايزني احمدي نژاد و مدودوف درباره مذاكرات اسلامبول

درآستانه مذاكرات ايران با 1+5 دراسلامبول، روساي جمهور ايران و روسيه درباره اين مذاكرات به رايزني پرداختند.
خبرگزاري روسي ريانووستي پس از گفت وگوي تلفني محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كشورمان و ديميتري مدودوف رئيس جمهور روسيه گزارش داد كه طرف توافق كردند كه گفت وگو درباره برنامه هسته اي ايران را پيش از، ازسرگيري مذاكرات ايران با 1+5 ادامه دهند.
بنابر اين گزارش، كرملين اعلام كرد كه روساي جمهور ايران و روسيه قول دادند كه به همكاري در زمينه انرژي از جمله در زمينه نيروگاه اتمي بوشهر كه روسيه ساخت آن را در ايران برعهده دارد، ادامه دهند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، احمدي نژاد و مدودوف در تماس تلفني خود با اشاره به اين كه زمينه هاي فراواني براي ارتقاي سطح همكاري هاي تهران-مسكو وجود دارد، فعال سازي ظرفيت هاي گسترش روابط را مورد تأكيد قرار دادند.
رئيس جمهوري اسلامي ايران با اشاره به اين كه ايران و روسيه بايد همواره با هم دوست و همكار باشند اظهار كرد: جمهوري اسلامي ايران از افزايش مناسبات دو كشور درتمامي زمينه ها استقبال مي كند.
رئيس جمهور روسيه نيز دراين مكالمه تلفني از علاقه مندي روسيه براي فعال سازي روابط دو كشور در زمينه هاي انرژي، سوخت، حمل و نقل و افزايش حجم مبادلات تجاري خبر داد و اظهار كرد: روسيه براي همه گونه همكاري با جمهوري اسلامي ايران آمادگي دارد.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام: رئيس جمهور مسئول انتخاب، نصب و عزل رئيس كل بانك مركزي شد

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: انتخاب، عزل و نصب و پذيرش استعفاي رئيس كل بانك مركزي، همانند گذشته برعهده رئيس جمهور باقي خواهد ماند.
محسن رضايي ديروز در پاسخ به اين سوال كه آيا نحوه انتخاب رئيس كل بانك مركزي قرار است به عنوان «معضل» در مجمع تشخيص مصلحت نظام مورد بررسي قرار گيرد، اظهار داشت: انتخاب رئيس كل بانك مركزي معضل نيست؛ بلكه انتخاب وي به عهده رئيس جمهور باقي خواهد ماند.
وي افزود: انتخاب، عزل و نصب و پذيرش استعفاي رئيس كل بانك مركزي برعهده رئيس جمهور باقي خواهد ماند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد قيد عبارت «معضل» در گزارش روز گذشته مجمع، گفت: معضل براي نحوه اداره بانك مركزي به كار رفته و ارتباطي با نحوه انتخاب رئيس كل بانك مركزي ندارد.
رضايي با تاكيد بر اينكه انتخاب رئيس كل بانك مركزي معضل نيست، تصريح كرد: قرار است مجمع در مورد نحوه اداره بانك مركزي به صورت جداگانه بحث و بررسي هاي خود را انجام دهد كه البته اين موضوع آغاز شده و به زودي به پايان مي رسد.
وي اخبار منتشر شده مبني بر انتخاب رئيس كل بانك مركزي با راي حداقل دو تن از سران قوا را رد كرد و گفت: چنين مسئله اي در مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح نشده است.
رضايي افزود: مقرر شده ساير مواد لايحه برنامه پنجم به منظور تصويب و تبديل به قانون به مجلس ارائه شود و در مورد بانك مركزي تصميمات به صورت جداگانه اعلام خواهد شد.
به گفته وي، اداره فعلي بانك مركزي مشكلي ندارد ولي بنا به ضرورت تقويت اين نهاد و به دنبال آن تقويت بازار پول و سرمايه نياز به اصلاح در قوانين و مسائل نظارتي داريم.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: با توجه به توضيحات رئيس كل بانك مركزي هم اكنون عملكرد اين بانك مشكلي ندارد؛ اما در صورت تحقق و اجرايي شدن برنامه هاي دولت در زمينه هاي بورس و بانك، شاهد تحولات بزرگي در عرصه اقتصادي كشور خواهيم بود.
وي با اشاره به تصميم دولت به منظور آغاز تحولات بانكي از ابتداي سال آينده، خاطرنشان كرد: اداره بانك مركزي متناظر با چشم انداز 1404 و تحولات اقتصادي خواهد بود و مجمع تشخيص مصلحت نظام هم دولت را در برنامه ريزي هايي كه در رابطه با توسعه و پيشرفت اقتصادي كشور پيش گرفته است، كمك مي كند.
رضايي در مورد نظرمجمع تشخيص درباره عملكرد فعلي بانك مركزي، گفت: اظهار نظر در اين باره، در حيطه فعاليت هاي اين مجمع نيست.

گفت وگوي مديران سياسي اعضاي گروه 1+5 درباره ايران

سايت رسمي وزارت امور خارجه روسيه گزارش داد كه مديران سياسي اعضاي گروه 1+5 براي هماهنگي هاي لازم در زمينه برنامه هسته اي ايران در لندن ديدار كردند.
كاترين اشتون ـ رييس سياست خارجي و امور امنيتي اتحاديه اروپا ـ در اين ديدار شركت داشت.
به گزارش سايت رسمي وزارت امور خارجه روسيه، سرگئي ريابكوف ـ معاون وزير امور خارجه روسيه ـ به نمايندگي از روسيه در مشورت هاي لندن شركت داشت.
در اين ديدار راهبرد آينده گفت وگو با ايران در پرتو ملاقات آينده اشتون و سعيد جليلي ـ دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران ـ با شركت مديران سياسي گروه 1+5 در استانبول مورد بررسي دقيق قرار گرفت.
مذاكرات استانبول قرار است 21 و 22 ماه ژانويه 2011 مصادف با اول و دوم بهمن ماه برگزار شود.
روسيه، چين، آمريكا، انگليس و فرانسه به عنوان پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل به علاوه آلمان، شش كشور عضو گروه موسوم به 1+5 هستند.
همچنين، برنامه هسته اي ايران يكي از محورهاي اصلي گفت و گوهاي »هو جينتائو » رئيس جمهوري چين و اوباما -همتاي آمريكايي وي- در واشنگتن است.

اينديپندنت: غرب همچنان مقابل مردم و كنار ديكتاتورها خواهد ايستاد (خبر ويژه)

يك نشريه انگليسي پيش بيني كرد غرب در ماجراي تونس، مقابل دموكراسي و ملت مسلمان اين كشور و در كنار ديكتاتورها بايستد.
روزنامه اينديپندنت در تحليلي به قلم رابرت فيسك نوشت: غروب خونين ديكتاتوري همواره مولود طلوع شيرين دموكراسي نيست. بي شك كشتي خاورميانه اين روزها لرزه و ارتعاشي را احساس مي كند. امراي عرب، شيوخ و پادشاهاني مانند نمونه عربستان سعودي و اردن، و رؤساي جمهور پا به سن گذاشته مانند حسني مبارك مصر همه و همه لرزه هايي را احساس مي كنند. همه از يك چيز مي ترسند. مبادا ماجراي تونس تكرار شود.
نويسنده با اشاره به حمايت طولاني مدت غرب از ديكتاتور فراري تونس تأكيد مي كند: همه در غرب و در روزهايي كه زين العابدين بن علي بر مسند رياست جمهوري در تونس تكيه داده بود، اين كشور را مهد آرامش و ثبات مي دانستند. آلماني ها، فرانسوي ها و حتي انگليسي ها هم در مقالات ديپلماتيك، ديكتاتور تونس را دوست و رفيق اروپاي متمدن مي خواندند. دليل آن هم يك چيز بود. وي توانسته بود بر آن تعداد از اسلام گراهاي دوآتشه در كشورش فائق آيد. تونسي ها نمي توانند اين بخش حتي كوچك از تاريخ را فراموش كنند، ولو آنكه ما اين فراموشي را از آنها بخواهيم. جاي اندك تعجبي ندارد كه همين جمعيت مي توانند به خيابان ها بريزند و مقابل همان مردي قد علم كنند كه ما تا يك هفته پيش دوستش داشتيم و تحسينش مي كرديم. اما مسئوليت تشكيل دولت برعهده محمد غنوشي است، مردي كه در بيست سال گذشته كنار دست بن علي حركت كرده و دستان خود را در دست رئيس جمهور متواري گذاشت تا خواست غربي ها را پياده كند و نه اراده مردمانش را.
فيسك مي نويسد: ترس من از اين است كه تونس هم مي رود تا همان داستان قديمي را تجربه كند. دموكراسي به اندازه اش خوب است اما دموكراسي زيادي نه. ميل و علاقه ما براي برقراري دموكراسي در الجزاير را به ياد مي آوريد؟ دور نخست انتخابات برگزار شد. نوبت به دور دوم كه رسيد و احتمال موفقيت اسلام گراها افزايش يافت. ما از دولت نظامي حمايت كرديم كه انتخابات را معلق كرد، اسلام گراها را به خاك و خون كشيد و جنگ داخلي را به نظاره نشستيم كه 150 هزار نفر در آن جان خود را از دست دادند.
اينديپندنت در ادامه اين تحليل به غوطه خوردن رژيم وابسته حسني مبارك در فساد اشاره مي كند و اضافه مي كند: حقيقت اين است كه جهان عرب آنقدر ملتهب، فاسد و بي نظم است كه ارائه نسخه اي براي آن بسيار سخت مي نمايد. به ياد داشته باشيد كه بن علي همين هفته گذشته معترضاني را كه به خيابانها ريخته بودند «تروريست» خواند. سران يا همان خودكامگان عرب تنها يك شغل براي خود تعريف مي كنند: مديريت مردم، كنترل مردم، وادار كردن آنها به تحسين غرب و البته متنفر كردن آنها از ايران.
اينديپندنت همچنين نوشت: هفته گذشته كه تونس در آتش و التهاب سوخت، هيلاري كلينتون چه مي كرد؟ او در تور خاورميانه اي خود به شاهان و شاهزادگان مفسد عربي دستور داد كه تحريم ها عليه ايران را تشديد كنند، كه مقابل جمهوري اسلامي بايستند، كه خود را براي مشاهده حمله آمريكا به سومين كشور مسلمان در ده سال گذشته مهيا كنند. گويا آتشي كه واشنگتن و لندن در افغانستان و عراق به راه انداختند، كفايت نمي كند. مشكل ما در غرب همان مشكل تكراري و قديمي است. ما واژه «دموكراسي» را بر زبان مي آوريم، انتخابات عادلانه را فرياد مي زنيم و مقدمات را براي شركت اعراب در انتخابات فراهم مي كنيم تا بر روي برگ رأي خود نام آنهايي را حك كنند كه ما مي خواهيم. 20 سال پيش در الجزاير رأي دهندگان اين كار را نكردند. در فلسطين هم اين اتفاق رخ نداد. در لبنان هم خبري از محقق شدن آرزوهاي ما نبود. آنها خلاف ميل ما عمل كردند و همين كافي بود تا تحريم شان كنيم، تهديدشان كنيم، در خصوص ايران به آنها هشدار دهيم و از آنها بخواهيم در برابر جنايات اسرائيل دهانشان را ببندند.
اينديپندنت در پايان تأكيد كرده است: ما همچنان رابطه حسنه خود را با ديكتاتورها ادامه مي دهيم. همچنان ارتش آنها را مجهز مي كنيم و از آنها مي خواهيم كه با اسرائيل پيمان صلح امضا كنند. ديكتاتورها هر آنچه را كه ما ديكته مي كنيم بي چون و چرا انجام خواهند داد. بن علي فرار كرد. اكنون در تونس به دنبال ديكتاتوري ديگر و قابل انعطاف مي گرديم.

شما رئيس دفتريد يا قاضي؟! (خبر ويژه)

اسفنديار رحيم مشايي حكم دادگاه درباره يكي از متهمان امنيتي فعال در فتنه سبز را زير سوال برد.
وي در حاشيه مجمع بين المللي استادان زبان و ادبيات درباره حكم صادره براي جعفر پناهي گفت: من قبلاً هم اعلام كردم كه حكم وي را دستگاه قضايي صادر كرده است و نظر دولت و رئيس جمهور اين نيست. اينكه جعفر پناهي براساس اين حكم مدت زيادي نتواند كار كند را ما نمي پسنديم و معتقديم نبايد در اين زمينه ها ورود كرد.
وي همچنين درباره ديدار اخير خود با اعضاي خانه سينما با توجه به مشكلات اين خانه با معاونت سينمايي گفت: اين ديدار در راستاي ايجاد يك بنياد سينمايي و فرهنگي كه توسط بخش خصوصي داير مي شود؛ انجام و از من نيز دعوت كردند تا در نشست تبيين اهداف اين بنياد حاضر شوم.
مشايي گفت: اين نشست در محل خانه سينما بود و دوستاني نيز از خانه سينما حضور داشتند و گفتگوهايي انجام شد اما اين گفتگوها درباره خانه سينما نبود.
خاطر نشان مي شود جعفر پناهي يكبار در مردادماه و بار ديگر در اسفندماه سال گذشته بازداشت شد. وي بار دوم در حالي از سوي نيروهاي امنيتي دستگير شد كه زيرزمين خانه خود را تبديل به لوكيشن سينمايي جهت تصويرسازي شكنجه و تجاوز در ايران كرده بود و قصد داشت دروغ فتنه گران را تصويري كرده و براي انتشار به خارج كشور بفرستد. پناهي كه از عناصر مرتبط با ناتوي فرهنگي است، به مدت دو هفته و با به بازي گرفتن 18 نفر مشغول تهيه خوراك براي تبليغات سياه نمايانه عليه جمهوري اسلامي بود.
پيش از اين كروبي و موسوي و همسرش از پناهي حمايت كرده و بعضاً به منزل پناهي هم سر زده بودند.
مشايي توضيح بيشتري نداده كه به نظر وي بايد چه حكم ديگري درباره پناهي صادر مي شده است؟ بايد به او- مانند برخي ديگر از سينماگران مسئله دار- وام و هدايا و دستخوش چند ده ميليوني پرداخت مي شده؟ يا تقديرنامه تقديم اين متهم مي كردند؟! و يا ...

روايت يك كارگزاراني از پاكسازي ليدرهاي تندرو جبهه اصلاحات (خبر ويژه)

يك عضو حزب كارگزاران گفت: ليدرهاي تندرو و قدرت طلب به جبهه اصلاحات ضربه زدند و ادامه فعاليت اين جريان تنها با حذف آنها ممكن است.
سجاديان با اشاره به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 گفت: وجود ليدرهاي تندرو و راديكال كه تنها به كسب قدرت فكر مي كنند از يك سو و ضعف هاي ساختار داخلي جبهه اصلاحات از سوي ديگر به ضرر اين جريان بوده و باعث انفعال اين جريان شده است لذا اين جريان تنها با حذف ليدرهاي تندرو مي تواند به فعاليت مجدد بپردازد.
مدير مسئول روزنامه توقيف شده كارگزاران در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان پيرامون تدوين و تنظيم مجدد منشور اصلاح طلبي اظهار داشت: صرف تدوين منشور جديد كارساز نيست. جريان اصلاح طلبي و افراد داخل اين جريان بايستي قاعده بازي را به خوبي بياموزند و با انتخاب ليدري مناسب جايگاه خود را پيدا كنند.
وي با اشاره به فعاليتهاي غيرقانوني احزاب منحله مشاركت و مجاهدين افزود: عده اي خاص در برخي از احزاب به دنبال مخدوش كردن جبهه اصلاحات هستند و يك سري اعمال ساختارشكنانه انجام مي دهند لذا اصلاح طلبان بايد با غربالگري اين احزاب تندرو از انحلال جريان اصلاحات جلوگيري كنند.
گفتني است حزب كارگزاران در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال 88 به دو طيف حامي موسوي و كروبي تقسيم شدند به نحوي كه دبيركل حزب سراغ تيم تندرو اطراف كروبي رفت و ديگراني چون مرعشي در كنار موسوي ماندند. هرچند كه برخي گمانه ها حاكي از اختلاف در كارگزاران بود، گمانه هاي ديگر اين اتفاق را تقسيم كار از پيش طراحي شده ارزيابي مي كرد.
پيش از اين تصميمات كساني چون مرعشي از آقاي ناطق نوري خواسته بودند نامزد شود تا بدين ترتيب ائتلاف از دو جبهه اصلاحات و اصولگرا! تشكيل شود كه طي آن - برحسب ادعا- خاتمي نامزد نشود و به احمدي نژاد هم «نه» گفته شود. اما حوادث پس از انتخابات نشان داد كه بسياري از اين آمد و شدها و حمايت هاي انتخاباتي پوششي براي بسترسازي فتنه و آشوب پس از انتخابات بوده است.
با وجود آشكار شدن ماهيت فتنه 88، هنوز هم برخي گردانندگان اصلي كارگزاران ترجيح مي دهند ماجرا را به سكوت برگزار كرده و موضعي صريح عليه فتنه گران اتخاذ نكنند، بلكه حتي پنهاني از فتنه گران حمايت نمايند.

داگان: ايران قادر است بر سرعت برنامه هسته اي خود بيفزايد (خبر ويژه)

رئيس تازه بازنشسته شده موساد با نقض ادعاي چند ماه گذشته مقامات آمريكايي و صهيونيستي اعلام كرد: ايران قدرت افزايش سرعت برنامه هسته اي خود را دارد.
مئير داگان در آخرين ملاقات با كميته امور خارجي كنيست (پارلمان) رژيم صهيونيستي اظهار داشت: ايران را نبايد دست كم گرفت. اين كشور توانايي آن را دارد كه سرعت برنامه اتمي خود را افزايش دهد. نبايد اين موضوع را ناديده انگاريم.
وي اضافه كرد: مسئله اتمي ايران همچنان يكي از بزرگترين چالش هاي اسرائيل باقي مي ماند و تعيين اين تاريخ يا آن تاريخ براي دستيابي اين كشور به بمب اتمي، تغييري در اين واقعيت نمي دهد كه جمهوري اسلامي با شتاب بسيار به سوي دستيابي به توانمندي مطلق هسته اي پيش مي رود و اين احتمال وجود دارد كه اين زمان را كوتاه تر كند.
اظهارات داگان در حالي منتشر مي شود كه به تازگي برخي مقامات آمريكايي و صهيونيستي مدعي شده بودند با خرابكاري و فرستادن ويروس استاكس نت توانسته اند در چرخه برنامه هسته اي ايران اختلال ايجاد كرده و سرعت آن را كند كنند.

بي بي سي: فرح به سر شاه قسم خورد اما اين تو بميري از آن تو بميري ها نبود(خبر ويژه)

رسانه انگليسي اعلام كننده اسم رمز كودتا در 2 مرداد 1332، گزارشي نوستالژيك درباره فرار محمدرضا پهلوي و همسرش از ايران و پيروزي ناگزير انقلاب اسلامي منتشر كرد.
سايت بي بي سي در اين مطلب كه به قلم يكي از همكاران فراري روزنامه زنجيره اي شرق تهيه شده، هرچند ادعا مي كند قضاوت درباره محمدرضا پهلوي ميان خوب و بد نوسان دارد! اما در عين حال اذعان مي كند «اگرچه انقلاب ايران در سالي به وقوع پيوست كه بالاترين رقم تورم را در ميان سالهاي سلطنت پهلوي داشت اما آنچه ميليون ها ايراني انقلابي شعار مي دادند، رنگ و بوي اقتصادي نداشت. شعار نان، آزادي و برابري كه بيشتر از سوي نيروهاي چپ مسلح به ميان جمعيت انقلابي آمد به سرعت محو شد و جاي خود را به شعار برقرار باد حكومت اسلامي داد.»
بي بي سي با اشاره به روز فرار شاه و فرح از ايران مي نويسد: خدمه گريه مي كردند. فرح به رئيس تشريفات (كامبيز آتاباي) گفت «به سر اعليحضرت، برخواهيم گشت، شما همين جا بمانيد و همه چيز را حفظ كنيد.»
اولين كسي كه به اين جمله ها اعتمادي نداشت خود فرح بود. از همان پاييز سال 57 خدمه و كاركنان كاخ هر روز كمتر مي شدند، يا سيل انقلاب آنها را مي برد و يا از كاخ لرزان نياوران زودتر از شاه فرار كرده بودند. فرح مي دانست كه اين خروج مانند سال 1332 نيست و بازگشتي ندارد. شاه جوان سال كودتا، بختش بلند بود كه آمريكا و بريتانيا همدست شدند و در ميانه آشوب حزب توده و پاشيدن اتحاد محمد مصدق و ابوالقاسم كاشاني و دلسردي مردم بعد از سي ام تيرماه، دوباره به تاج و تخت بازگشت. اين بار اما آمريكايي ها هم مانده بودند كه با سيل بي وقفه و غيرمنتظره انقلاب ايران چه بايد كرد. كاخ سفيد با نظرات متضاد «زبيگنيو برژنسكي» مشاور امنيت ملي و «سايروس ونس» وزير خارجه به سرگيجه اي رسيده بود كه دست جيمي كارتر، رئيس جمهور را در هر تصميمي مي لرزاند.
نويسنده بي بي سي همچنين با اشاره به تظاهرات عاشوراي پيش از پيروزي انقلاب نوشت: پاييز سال 57 خورشيدي عملا تهران در دست انقلاب بود. تظاهراتهاي ميليوني تاسوعا و عاشوراي سال 57 كه خود شاه از فراز و با هلي كوپتر نظاره اش كرد، روح پهلوي دوم را كه بعدها معلوم شد از بيماري لاعلاج سرطان رنج مي برده، درهم كوبيد. اين پاشيدگي رواني البته در جان شاه انقلاب زده كه مرداد سال 59 درگذشت، به پايان نرسيد. خاندان پهلوي ميراث دار سرگيجه هايي بودند كه از شب فرار 26ديماه مانده بود، ليلا پهلوي ده سال پيش با خودكشي خود را رهانيد و عليرضا پهلوي يك ماه پيش راه خواهر رفت و به خودكشي تن داد. سلطنت پنجاه ساله پهلوي، يكساله بر باد رفت. شورش ديماه سال 56 از ميان طبقاتي كه بوركراسي پهلوي تا لحظه سقوط، شناختي از زير و بمشان نداشت، برخاست و به انقلاب رسيد.
بي بي سي اضافه مي كند: «بسياري از هواداران سلطنت پهلوي كه حالا به خاطره سر مي كنند، معتقدند كه شاه ايران بايد با شورش سال 57 قاطعانه برخورد مي كرد و از هيچ گونه خونريزي نمي هراسيد. اين تحليل البته به هيچ روي در روزهاي تاريخي سال 57 شدني نبود.»
خاطرنشان مي شود راديو بي بي سي در شب كودتاي 28 مرداد به جاي عبارت هميشگي «اكنون نيمه شب است» عبارت «اكنون دقيقا نيمه شب است» را پخش كرد و بعدها براساس اسناد منتشره معلوم شده كه طبق هماهنگي سازمان سيا و ام آي 6 انگليس، تكرار عبارت اخير به معناي دستور آغاز كودتا به كودتاچيان در ايران بوده است.