چيلكات هم «چراغان» است (يادداشت روز)

روز جمعه 14 ژانويه دو رويداد مهم به طور همزمان در اسلامبول و لندن در جريان بود. شهر تاريخي اسلامبول در كرانه درياي مرمره و تنگه بسفر ساخته شده است. كاخ چراغان اسلامبول - مكان مذاكرات ايران و 1+5- كنار تنگه بسفر قرار دارد، جايي كه مرز آسيا و اروپاست. سازندگان اين كاخ لابد تصور نمي كردند كاخ چراغان با موقعيت جغرافيايي خاص آن، 150 سال بعد، ميدان يكي از كش و قوس هاي مهم شرق و غرب باشد. هتل- كاخ چراغان اكنون ميزبان دور جديدي از زورآزمايي هاي ايران و غرب بود كه از 7 سال پيش به بهانه چالش هسته اي از سر گرفته شد. مذاكرات 14 و 15 ژانويه 2011 اسلامبول بسيار مهم مي نمود اما با همه اهميت، تنها نوك كوه يخي بود كه از آب سربرآورده بود. ماجرايي كه همان روز جمعه در لندن رخ داد، مي توانست به ناظران براي سنجش ارتفاع حقيقي چالش مدد رساند.
كميته چيلكات (كميته بررسي جنگ انگليس در عراق) روز جمعه توني بلر نخست وزير سابق انگليس را براي تحقيق توأم با سرزنش فراخوانده بود. اما موضوع مؤاخذه صرفاً دروغگويي در حمله به عراق نبود. آن گونه كه رسانه هاي غربي ديروز گزارش دادند يكي از پرسش هاي عتاب آلود از بلر اين بود «حمله نظامي آمريكا و انگليس به عراق، سرانجام به تقويت قدرت ايران منتهي شده و همين موجب گرديده تا ايران دنبال گسترش فناوري هسته اي برود.» يعني اگر جنگ و جنايت خوب پيش رفته و باعث موفقيت اشغالگران شده بود، همين كميته احتمالاً به توني بلر مدال هم مي داد اما مسئله اين است كه نقض غرض شده است. پاسخ هاي متحد بوش در اين نشست تحقيق هم حائز اهميت است. بلر گفت «اوباما مقابل ايران نرمش بيش از حد نشان مي دهد. مطمئن هستم زماني فرا خواهد رسيد كه غرب مجبور شود از اين سياست بيچارگي و عذرخواهي كردن و اشاره به اين كه ما مسئول و مقصر كارهاي ايران و نظام سياسي تندروي حاكم بر آن هستيم، دست بردارد. ما مقصر نيستيم و هيچ ارتباطي به ما ندارد. حقيقت اين است كه آنها كارهاي خود را مي كنند چرا كه از بيخ و بن با روش زندگي ما مشكل دارند... من اكنون فرستاده گروه صلح در خاورميانه هستم. در وضعيت فعلي و با مسئوليتي كه دارم، نفوذ و ردپاي ايران را در تك تك كشورهاي منطقه مي بينم، نقشي كه برهم زننده وضع فعلي است. آنها هر كاري بتوانند عليه روند صلح خاورميانه انجام مي دهند. بالاخره زماني فرا مي رسد كه ما سرهايمان را از زير برف بيرون بياوريم.» بي بي سي انگليس هرچند اين سخنان بلر را منتشر نكرد اما در تحليل جلسه استيضاح نوشت «حمله به عراق نه تنها وجهه سياسي آقاي بلر را خدشه دار كرد بلكه باعث شد او پيش از موعد، نخست وزيري را واگذار كند. دودستگي اي كه پس از حمله بدون مجوز به عراق در جامعه انگليس پيش آمد، از دهه 1950 تاكنون و در بحران كانال سوئز هم مشاهده نشده بود.»
روايت بخش ديگري از ماجرا را بايد به فرانسيس فوكوياما نظريه پرداز تئوري «پايان تاريخ» سپرد تا پازل تصويري كوه يخي كه در مرز شرق و غرب (در دهانه تنگه بسفر) سر برآورده، كامل تر و نمايان تر شود. فوكوياما به بهانه سفر اخير رئيس جمهور چين به آمريكا تحليلي را با اين مضمون در روزنامه فايننشال تايمز به نگارش درآورده است «در وهله اول قرن 21 شاهد چرخش قابل ملاحظه اي در بخت و اقبال ومنزلت نسبي مدل هاي اجتماعي و سياسي جهان بوده ايم. 10سال پيش وقتي هنوز باد اقتصاد دات كامي نخوابيده بود، آمريكا- اگرچه همه عاشقش نبودند اما- دست بالا و برتر را داشت. همه مي خواستند مدل ليبرال-دموكراسي آمريكا را كپي كنند، فناوري آمريكا جهان را گرفته بود و سرمايه داري، مدل آينده خوانده مي شد. اما جنگ عراق و همزاد شدن دموكراسي با حمله نظامي از يك سو و بحران مالي بازار وال استريت از طرف ديگر، اعتبار اين سياست ها را خدشه دار كرد...». فوكوياما هم با زبان بي زباني مي گويد كه تاريخ دوباره آغاز شده است.
اخباري كه از مذاكرات اسلامبول منتشر شد، بعضاً معطوف به پيشنهادهايي براي توافق هسته اي- مانند نحوه مبادله سوخت و شرط هاي ايران درباره رسميت غني سازي و لغو تحريم ها - بود اما برخي خبرهاي ديگر از دلالي ناكام كاترين اشتون (رئيس انگليسي سياست خارجي اروپا) به نيابت از آمريكا براي مذاكره با ايران حكايت مي كرد. خبرگزاري فرانسه به نقل از يك ديپلمات غربي گزارش داده كه طرف غربي معتقد است بدون مذاكره ميان آمريكا و ايران، پيشرفتي در مذاكرات حاصل نخواهد شد. معناي اين حرف اين است كه فرانسه و آلمان ول معطلند. و انگليس در كفه آمريكا پارسنگي بيش نيست. چين و روسيه هم كه از اول وزنه خود را در كفه آمريكا و غرب ننهاده اند و حسابشان كاملا جداست هر چند كه گاه معاملاتي با آمريكا كرده باشند. از منظر هسته اي محض، آمريكا و دو شريك استراتژيكش (انگليس و رژيم صهيونيستي) با ساعت شني كاهش مداوم فرصت ها و گزينه ها روبرو هستند. ايران 15 ماه پيش حتي يك گرم اورانيوم 20درصد غني شده نداشته است و از غرب مي خواست كه پاي معامله سوخت 20درصدي رآكتور تهران بيايد، اما اكنون اعلام مي كند كه قريب 40 كيلوگرم از اين نوع را توليد كرده است. چرا آمريكا و دو متحد استراتژيكش تا اين حد در مقابل ايران ايزوله و منجمد شده اند؟ آنها مي گويند- و اين يكبار را استثناً دروغ هم نمي گويند- كه تمام تلاش خود را در زمينه تحريم هاي مضاعف فلج كننده، خرابكاري هسته اي، ترور دانشمندان، آشوب و تهديد به كار بسته اند و تيري در تركش مكر و تدبير نبوده كه در چله كمان ننهاده و نينداخته باشند. با خيلي كمتر از اين نقشه ها و دسيسه ها توانسته اند ملت ها و حاكميت هايي را از سر راه بردارند. برخي نقشه هاي آنها گاه، كوه سخت را از جا كنده است. مگر درباره اتحاد جماهير شوروي و اقمار آن نكردند؟ ماجرا چيست؟ بن بست جبهه استكبار مقابل ايران از كدام قاعده و فرمول پيروي مي كند؟
مكر، گاه چنان است كه كوه را از جا مي جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه. خداوند در آيات 46 و 47 سوره ابراهيم مي فرمايد «و قد مكروا مكرهم و عندالله مكرهم و ان كان مكرهم لتزول منه الجبال... كافران و ظالمان هرچه در توان داشتند، مكر ورزيدند. و مكر آنها نزد خداوند آشكار است، هرچند كه مكر آنان كوه ها را از جاي بركند. پس گمان مبر كه خداوند از وعده اي كه به فرستادگانش داده تخلف مي كند. خداست عزتمند صاحب انتقام». اين واقعيت را ذهن هاي ماترياليست بي خبر از حقيقت و باطن عالم درك نمي كنند كه اگر مي فهميدند همچنان سر به صخره انقلابي كه 32 سال پيش در چنين روزهايي از ايران پديدار شد، نمي كوفتند و نمي شكستند.
آن ديپلمات غربي به خبرگزاري فرانسه درست گفته كه طرف دعواي ايران، آمريكاست و بقيه كمابيش تماشاگرند. مذاكرات دو روزه در كاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق يا عدم توافق، تفاوت چنداني در نقشه اصلي چالش ايجاد نمي كند. معضلات ابرقدرتي كه چك برگشتي «پايان تاريخ» و عواقب تلخ آن روي دستش باد كرده، نه در كاخ چراغان و نه در هيچ كاخ ديگري حل شدني نيست، كه تازه بحران هاي زنجيره اي به مثابه دهانه آتشفشان سر باز كرده اند. اكنون پرونده انبوهي از بحران هاي نيمه كاره و لاينحل، پيش روي كاخ سفيد گشوده است ولو جامه گول زنك «مذاكره» و «ديپلماسي» بر تن آن بحران ها كرده باشند. بشماريد؛ 1-صلح خاورميانه (فلسطين) 2-پرونده لبنان و سقوط دولت حريري با پيشدستي حزب الله كه بازي دادگاه ترور حريري را از حيّز انتفاع ساقط كرد 3-پرونده عراق 4-جنگ فيل كش افغانستان 5-سمفوني دسته جمعي بي ثباتي از تونس و الجزاير و مصر تا اردن و يمن 6-شاخ شدن عضو آسيايي ناتو (تركيه) در برابر آمريكا و اسرائيل، و برآمدن اسلامگرايان 7-بحران اقتصادي بي درماني كه آبرويي براي آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان نگذاشت. 8-...
سال ميلادي جديد، حوادث بسياري در آستين دارد. خانم كاندوليزا رايس سال 2006 آن هنگام كه ارتش رژيم صهيونيستي از زمين و آسمان و دريا مردم جنوب لبنان را به خاك و خون مي كشيد و خيال مي شد غلبه با اسرائيل است، ضجه زنان و كودكان بيگناه را چنين ترجمه كرد كه «اين درد زايمان خاورميانه جديد است». حدود 5سال پس از آن ماجرا- كه حزب الله لبنان دوباره متولد شد- بيداري و مقاومت اسلامي در جاي جاي خاورميانه قد كشيده است، به بركت نفس مسيحايي حضرت روح الله(ره) كه 32 سال پيش اول بار ملت ايران را زنده كرد. اين همه آوازها، هنوز پژواك فرياد بزرگ مردي است كه پيروزي مستضعفان را بشارت داد و فرمود آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند.
شهر اسلام- اسلامبول- جمعه و شنبه، چراغاني عزت اسلام را در «كاخ چراغان» خود ديد. قريب 40 روز پيش در عاشوراي حسين(ع) نيز همين شهر «ياحسين» را فرياد كرد، حال آن كه غرب 80سال كوشيده بود درخت اسلام را از بيخ و بن در تركيه بركند. خيال پردازي نمي كنيم. تركيه و ديگر كشورهاي اسلامي راه فراوان تا اسلامي شدن دارند. اما اين هم حقيقتي انكارناپذير است كه انقلاب اسلامي جاي تا جاي خاورميانه بزرگ ريشه دوانده و كشور به كشور سربرآورده است.
رضوان خدا بر حضرت روح الله كه نهال مبارك انقلاب اسلامي را در جان ملت ايران كاشت.
محمد ايماني

گزارش خبري تحليلي كيهان از مذاكرات مقتدرانه در اسلامبول
ايران باج نداد مذاكرات بي نتيجه ماند

سرويس سياسي-
ايران دراسلامبول با اقتدار مذاكره كرد اما اشتباه هاي محاسباتي سنگين ريشه دوانده در ذهن طرف غربي اجازه شكل گيري هيچ توافقي را نداد و اين مذاكرات به دليل امتناع ايران از پذيرفتن هرگونه درخواست باج خواهانه بي نتيجه ماند.
ايران و گروه 1+5 روز هاي جمعه و شنبه اول و دوم بهمن 1389 (21 و 22 ژانويه 2011) 3 دور مذاكره فشرده و سنگين در اسلامبول برگزار كردند اما در پايان دور سوم مشخص شد كه 1+5 قادر به هيچ توافق منطقي نيست و لذا نتيجه مشخصي از اين مذاكرات بيرون نيامد.
استفاده از اين تعبير كه مذاكرات اسلامبول شكست خورد شايد چندان صحيح نباشد. تامل دقيق و مبتني بر جزئيات در آنچه طي اين 2 روز مذاكره گذشت نشان مي دهد آنچه در واقع اتفاق افتاده اين است كه اعضاي 1+5 در تحميل ديدگاه هاي زياده خواهانه خود به ايران شكست خورده اند و ايران كه در مذاكرات ژنو توانسته بود ديدگاه خود را درباره فرمت تداوم مذاكرات، در قالب دستور كار «گفت وگو براي همكاري» به غرب تحميل كند، در ژنو از پذيرفتن هرگونه بحثي فراتر از اين چارچوب امتناع كرد.
ايران در دور اول مذاكرات اسلامبول كه صبح جمعه برگزار شد پيشنهادهايي عملياتي در چند حوزه كاملا مشخص به 1+5 ارائه كرد. ارائه اين پيشنهادها شوكي قابل توجه به اين گروه وارد آورد چرا كه اولا به هيچ وجه انتظار نداشتند ايران با اين رويكرد به مذاكرات ورود كند و ثانيا ايران با اين پيشنهادها كه همگي در قالب «نقاط مشترك همكاري» ارائه شده بود نشان داد كه نه تنها به دستوركار توافق شده در ژنو پايبند است بلكه در فاصله مذاكرات ژنو تا اسلامبول روي اين دستور كار به طور ويژه تامل كرده و آن را به پيشنهادهاي عملياتي تبديل نموده است. اين در حالي بود كه گروه 1+5 در تمام دوران مذاكرات هيچ پيشنهاد عملياتي كه در چارچوب دستور كار «گفت وگو براي همكاري باشد» ارائه نكرد و به تكرار همان بحث هاي قديمي پرداخت كه بارها از جمله در ژنو تكرار شده و پاسخ گرفته بود. ايران در مقابل از 1+5خواست از تكرار اين بحث هاي كهنه دست بردارند و به دستور كاري كه توافق شده و ايران هم پيشنهادهايي روشن و عملي در چارچوب آن ارائه كرده، بپردازند.
1+5 پس از مواجهه با ابتكار ايران آن را رد نكرد و حتي پذيرفت كه دستور كار دورهاي بعدي مذاكرات يافتن نقاط مشترك باشد اما اين اتفاقي بود كه نهايتا رخ نداد.
ايران در دور دوم مذاكرات كه غروب روز جمعه برگزار شد حتي يك گام فراتر رفت و يك مكانيسم عملياتي براي اجرايي شدن پيشنهادهايي كه در دور اول ارائه كرده بود روي ميز گذاشت. اينجا بود كه غافلگيري دوم براي 1+5 رخ داد. اين گروه از قبل از مذاكرات اعلام كرده بودكه در اسلامبول به دنبال رسيدن به يك مداليته با ايران خواهد بود كه چارچوب يك سلسله گفت وگوهاي گسترده و طولاني مدت را معين كند. با وجود اين، 1+5 به دليل عوامل متعدد از جمله اختلافات داخلي حاد كه پس از دور اول مذاكرات حتي آشكار هم شده بود، در اين مورد هم هيچ پيشنهاد يا پاسخ مشخصي ارائه نكرد. ايران مداليته خود را در دور دوم در حالي روي ميز گذاشت كه دست 1+5 از اين حيث خالي بود و اشتون و همكارانش جز تكرار درخواست هايي تاريخ مصرف گذشته از ايران مانند اينكه ايران بايد در مورد برنامه هسته اي اش اعتماد سازي كندكار ديگري نمي كردند. علت هم شايد اين بود كه 1+5 به دليل تكثر ديدگاه هاي دروني خود نتوانسته بود روي يك مداليته مشخص براي ارائه به ايران تصميم گيري كند.
اين دو ابتكار ايران، يعني ارائه پيشنهادهاي مشخص همكاري در دور اول و روي ميز نهادن يك مكانيسم اجرايي در دور دوم، انسجام دروني گروه 1+5 را كاملا از بين برد اما اين پايان ماجرا نبود و ايران يك گام كليدي ديگر هم برداشت كه تاثيري قابل توجه بر فضاي مذاكرات داشت.
گام نهايي ايران تبيين منطق گفت وگو در چارچوب دستور كار «گفت وگو براي همكاري حول نقاط مشترك» براي اعضاي 1+5 بود كه پيدا بود هيچ درك درستي از آن ندارند. همانطور كه آقاي دكتر جليلي در كنفرانس مطبوعاتي پاياني خود گفت ايران عقيده داشته است كه تنها گفت وگو در چارچوب همكاري مي تواند پيشرفت داشته باشد. به عبارت ديگر، اگر غرب خواهان پيشرفت در مذاكرات و رو به جلو بودن آن است بايد به آنچه در ژنو تعهد كرده پاي بند باشد و موضوعات مورد بحث را در محدوده «نقاط مشترك همكاري» نگه دارد.
علاوه بر اين، باز چنان كه در سخنان دكتر جليلي هم بود ايران تاكيد كرده است كه گفت وگو براي همكاري الزاماتي دارد كه مهم ترين آن دو چيز است: 1- احترام به حقوق ايران كه غني سازي اورانيوم تنها يكي از آنهاست و 2- متوقف كردن مسير فشار و بي احترامي به حقوق ايران كه مواردي مانند قطعنامه هاي شوراي امنيت و تحريم ها از جمله آن است. ايران در اين مرحله تاكيد كرد كه مسئول اشتباهات طرف مقابل نيست و اگر 1+5 در گذشته هم اشتباهي كرده كه به اين مسير لطمه مي زند بايد آن را جبران كند. اين نكته بسيار مهم است كه اين موارد به عنوان پيش شرط مطرح نشده است بلكه به عنوان الزامات منطقي گفت گو براي همكاري براي 1+5 تبيين شده است.
متقابلا طرف غربي در مذاكرات تمام تلاش خود را كرد كه ادبيات قديمي اعتماد سازي را زنده كند. منابع غربي نوشته اند 1+5 خواهان آن بوده است كه ايران ابتدا يك گام اعتمادساز (مثلا مبادله به شكلي غير از پيشنهاد وين) بردارد و سپس بحث هاي ديگر آغاز شود. طبيعي است اين ادبيات كه متهم بودن ايران را پيش فرض مي گيرد، هرگز نمي توانست مورد قبول قرار گيرد. به عنوان نمونه منابع غربي از طرح بحث مبادله سوخت از جانب 1+5 در مذاكرات خبر داده اند. اين موضوع از ديد ايران تنها در صورتي كه به عنوان يك نقطه مشترك همكاري -در كنار بسياري نقاط ديگر-عرضه مي شد قابل بحث بود و تقاضاهاي فراتر از اين چارچوب به طور طبيعي نمي توانست توجهي در طرف ايراني برانگيزد. مبادله يا هر موضوع ديگر از ديد ايران فقط در صورتي كه در قالب يك نقطه مشترك مطرح مي شد مي توانست در دستور كار مذاكرات باشد اما ظاهرا طرف غربي به اين اصل پايبند نبوده است.
و نكته نهايي اينكه ايران در اسلامبول به وضوح از موضع قدرت مذاكره كرد و درحالي كه غرب باز هم گرفتار اشتباه هاي محاسباتي جدي بود و تصور مي كرد مي تواند از ايران امتياز بگيرد، يك بار ديگر نشان داد تنها راه رو به جلو «همكاري منطقي» است. ايران مشخص حرف زد، روش هايي عملي براي اجراي پيشنهادهاي خود ارائه كرد، از دستور كار توافق شده در ژنو كوتاه نيامد، الزامات مسير همكاري را براي 1+5 تبيين كرد و از 1+5 خواست به اين الزامات پايبند باشند و نهايتا هم گفت مذاكرات مي تواند ادامه پيدا كند اما فقط در همين چارچوب.

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323
كيهان و خوانندگان
¤متلاشي شدن حكومت زين العابدين بن علي در تونس ظرف مدت يك ماه يك پيام بسيار شفاف براي حكومت هاي دست نشانده عرب دارد. حكومت هايي كه به نظر مي آيد در يك پيمان نانوشته بعد از جنگ جهاني اول به وجود آمدند. خاندان هايي كه بر اين كشورها مسلط شدند بايد حساب كار خود را بكنند و به نتيجه سرسپردگي هايشان بينديشند.
قاسمي
¤حداقل ترين حكمي كه مي توان براي سران فتنه صادر كرد خلع لباس شدن آن هاست آيا اين خواسته نابجايي است كه اگر مردم از نظام قضايي كشور داشته باشند.
رحمت الله جلالي
¤از مقاله خوبي كه تحت عنوان «سيرجان-تهران-لندن و باقي قضايا» در صفحه دانشگاه روزنامه چاپ شده است تشكر مي كنم.
خانم موسوي
¤از روزنامه بصيرت افزاي كيهان تشكر مي كنم، اگر امكان دارد زندگينامه رهبر معظم انقلاب را با اعلام قبلي بطور كامل در چند قسمت چاپ كنيد تا نوجواناني مثل من با زندگينامه آقا بيشتر آشنا شويم.
كريميان
¤چرا مجرماني كه چندين بار دستگير شده اند اما به جرم خود همچنان ادامه مي دهند به راحتي آزاد مي شوند آيا اين جاي اشكال نيست كه مجرمان به رغم جرايمي كه مرتكب مي شوند احساس مصونيت دارند.
فواد كاسب-تهران
¤از دست اندركاران روزنامه بابت چاپ مطالب و بويژه مباحث اخلاقي درس خارج فقه حضرت آيت ا العظمي خامنه اي رهبر معظم انقلاب تقدير و تشكر مي كنم.
2730---0936
¤ وزارت بازرگاني و مجمع امور صنفي شهرستان شميرانات مبادرت به انحلال اتحاديه صنف مشاورين املاك شميران كرده اند و بدين ترتيب اعضاي اين صنف كه بالغ بر 600 واحد صنفي و مشاور املاك مي باشند بلاتكليف مانده اند و كارهاي مشاورين املاك بر زمين مانده است. چرا مجمع امور صنفي اقدامي درخصوص مراجعه كنندگان انجام نمي دهند.
اميني
¤سازمان فاضلاب جنوب شهر حفاري كوچه ها را آغاز كرده و به جايي رسيده است كه بايد دريچه هاي كانال ها گذاشته شود. ولي هنوز اقدامي در اين مورد صورت نگرفته و اين وضعيت جان عابران را به خطر انداخته است.
عرب سرخي
¤مدتي است كه شب ها كابل هاي هوايي مشتركين تلفن در منطقه حكيميه سرقت مي شود و عليرغم اينكه مخابرات دوباره كابل كشي كرده است ولي چند روز بعد دوباره سرقت شده است. لطفا نيروي انتظامي به اين موضوع رسيدگي كند.
سليم صبري
¤بيمارم را به بيمارستاني در يوسف آباد انتقال دادم ولي چون 300 هزار تومان پول مي خواستند و نداشتم جوابم كردند. با تاخير به بيمارستان ديگري منتقل كردم ولي دكترها مجبور شدند انگشت بيمارم را قطع كنند.
فريدون علي زادي
¤ما اهالي يكي از شهرك هاي رباط كريم با توجه به ضعيف بودن فشار آب علاوه بر پرداخت پول آب بايد هزينه برق مصرفي پمپ آب را هم بپردازيم از مسئولان محترم درخواست اصلاح شبكه آبرساني را داريم.
حق وردي
¤ضمن تشكر از مجريان هدفمند كردن يارانه ها كه به ادارات توصيه كرده اند از لامپ هاي كم مصرف استفاده كنند از مساجد و ساير اماكن عمومي هم بخواهيد كه اين موضوع را رعايت كنند.
ميرزاخاني-تهران
¤بنده در سال 88 با پست مترجمي از سازمان بهزيستي كشور بازنشسته شدم و حقوق دريافتي ام زير 500 هزار تومان است. در حالي كه مترجمان بازنشسته از وزارتخانه و سازمان هاي دولتي ديگر از جمله وزارت نفت و بانك مركزي خيلي بيشتر از بنده دريافت مي كنند. علت اين دوگانگي چيست؟
محسن حائري فرد

علي رغم ادعاهاي ضدايراني بلر: نفوذ ايران در جاي جاي خاورميانه مشاهده مي شود

سرويس سياسي-
نخست وزير پيشين انگليس علي رغم اينكه در جلسه تفحص جنگ عراق تلاش داشت اين جلسه را به تريبوني ضد ايراني تبديل نمايد اما بر اين مطلب اعتراف كرد كه نفوذ ايران در جاي جاي خاورميانه احساس مي شود.
توني بلر كه براي دومين بار در اين جلسه حضور يافته بود رويكرد باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا را در قبال ايران شكست خورده خواند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، «بلر» كه هم اكنون نماينده ويژه كميته چهارجانبه خاورميانه است روز جمعه با محكوم كردن نفوذ ايران در منطقه خاورميانه اين نفوذ را منفي و بي ثبات كننده توصيف كرد.
بلر افزود: عراق بخشي از تصويري بسيار بزرگتر و درست در وسط منطقه اي است كه مردم با اين نفوذ روبرو هستند.
وي گفت: اين چالشي قريب الوقوع است و يك زماني ما بايد سرمان را از زير برف بيرون كنيم.
بلر كه نتوانسته نقش آشكار خود در همدستي با جرج بوش به منظور تهاجم به عراق را توجيه كند گفت كه جهان بايد در صورت لزوم از زور براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران استفاده كند.
وي مدعي شد كه ايران هنوز به حمايت از تروريسم، بي ثبات سازي و توسعه تسليحات هسته اي ادامه مي دهد.
نخست وزير سابق انگليس كه در حضور اولش در جلسه تحقيق و تفحص عراق اعلام كرده بود از حمله به عراق و كشته شدن انسان ها پشيمان نيست اين بار سعي كرد تا به نوعي توجيه كرده و ابراز پشيماني كند كه با واكنش شديد برخي از خانواده هاي سربازان كشته شده در عراق كه بيرون از جلسه تحقيق و تفحص تجمع كرده بودند روبرو شد.
خانم «رز جنتل» مادر «گوردون» كه در سال 2006 در بصره كشته شد هنگام خروج بلر از جلسه تفحص جنگ عراق در حالي كه فرياد مي زد گفت: تو پسر من را كشتي، اميدوارم بتواني با وجدان خودت كنار بيايي.
همچنين در بيرون از ساختمان محل تشكيل جلسه تفحص جمعيت زيادي از مخالفان جنگ تجمع كرده بودند و دست نوشته هايي حمل مي كردند كه روي آنها نوشته شده بود: «بلر دروغگو هزاران انسان را به كشتن داد» و «بلر جنايتكار جنگي است».
بلر متهم است با دروغگويي و دادن اطلاعات غلط موجبات حمله به عراق را فراهم ساخته است.
كميته تحقيق جنگ عراق كه سال گذشته براي رسيدگي به علل و زمينه هاي ورود انگليس به جنگ عراق و نحوه عملكرد اين كشور در طول اين جنگ تشكيل شده است، حدود يك سال پيش از توني بلر و «جك استراو» وزير خارجه وي بازجويي كرده بود.
از سوي ديگر؛ رسانه هاي انگليس ديروز در واكنش به اظهارات بلر در جلسه تفحص عراق به شكل متفاوتي سخنان وي را تحليل كردند.
روزنامه «سان» نوشت: هيچ چيز در انگليس به اندازه نقش ما در جنگ عليه رژيم شيطاني صدام موضوع اختلاف برانگيز نبوده است.
روزنامه «ديلي تلگراف» نيز كه معمولا موضعي ضد ايراني دارد و سعي مي كند با گزارش هاي بي اساس خود اذهان عمومي را منحرف كند نوشت كه بلر بهتر از حكومت صدام، از ايران اطلاع دارد و او را دوست داشته باشيد يا نه اما او درباره ايران درست فكر مي كند.
به گزارش فارس، «ديلي ميل» ديگر روزنامه انگليسي نيز با مخالفت با اظهارات بلر نوشت بلر با حيله گري و فريب انگليس را به جنگ عراق كشاند و اقدامات او وجدان ملي را جريحه دار مي كند.

تهران درخواست آمريكا براي مذاكره را رد كرد

هيات ايراني پس از دور دوم مذاكرات استانبول درخواست آمريكا براي مذاكره خصوصي را رد كرد.
به گزارش منابع خبري، ويليام برنز نماينده آمريكايي حاضر در مذاكرات استانبول در پايان دور دوم اين مذاكرات شديدا به دنبال مذاكره خصوصي با دكتر سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان بود ولي هيات ايراني با هوشمندي لازم اين درخواست را رد كرد.
خاطرنشان مي شود پيشتر روزنامه صهيونيستي هاآرتص به نقل از فيليپ كراولي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا از درخواست مذاكره خصوصي با ايران خبر داده بود.
همچنين روزنامه «تايمز» هند نيز در گزارشي خبر داد: منابع ديپلماتيك مرتبط با گفت وگوهاي ايران و 1+5 د راستانبول اعلام كرده بودند كه «كاترين اشتون» رئيس سياست خارجه آمريكا روز جمعه به «سعيد جليلي» دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران پيشنهاد كرد تا با «ويليام برنز» معاون وزير خارجه آمريكا درامور سياسي كه در راس هيئت آمريكايي در نشست استانبول شركت مي كند، نشست دوجانبه اي را برگزار كند.

مزدور افساري، ركورد سرسپردگي را شكست (خبر ويژه)

در حالي كه مقامات كاخ سفيد از تعبير دروغين «تحريم هوشمند» براي توجيه تحريم هاي ضد انساني استفاده مي كنند، يك مهره فراري و سرسپرده طيف هاي نومحافظه كار در آمريكا مطلقاً از تحريم ها و نتايج ايذايي آن عليه ملت ايران دفاع كرد.
علي افشاري عضو فراري گروهك تحكيم در تحليلي كه حتي در ميان محافل ضد انقلاب هم كم سابقه است، به طور مطلق از تحريم ها دفاع كرد و نوشت: شاه بيت استدلال مخالفان تحريم، درد و رنجي است كه از اين ناحيه بر مردم ايران وارد مي شود و زندگي آنها را سخت مي كند. درد و رنج جزء لاينفك تحريم است اما سؤال اين است كه آيا درمان و بهبود]!![ عاري از سختي ممكن است. بسياري از حوزه هاي پيشرفت و اعتلاي زندگي بشري،تحمل سختي را تجويز مي كند تا در ازاي سپري كردن رنج ها، گنج حاصل شود ]![ رهايي از نظام هاي توتاليتر نيازمند پرداخت هزينه از سوي مردم است. بنابراين نفس اعمال درد و رنج ] از سوي آمريكا و غرب[ ، تحريم را غيراخلاقي نمي سازد.
وي با لحني آمريكايي تر از خود آمريكايي ها و در توجيه تحريم هاي كينه توزانه و از سر انحصارطلبي نوشت: نفس اعمال درد، تحريم را غيراخلاقي نمي كند. همان طور كه بيمار تن به تيغ جراحي مي دهد تا سلامت آينده خود را تضمين كند و مي پذيرد در كوتاه مدت، درد و رنج گسترده اي را تجربه كند تا روند تدريجي و مرگ آور دردهاي كشنده را پايان بخشد، مي توان چنين تمثيلي را در خصوص نسبت تحريم و سرنوشت جامعه به كار گرفت ]!![ اگر تحريم در درازمدت وضع بهتر را براي جامعه به ارمغان بياورد، آنگاه مجازات جمعي مردم ايران تحمل پذير خواهد شد]!![
افشاري در عين حال اذعان كرد: ناكامي اغلب تحريم هاي موجود باعث شده تا عده اي اساساً اين روش را ناكارآمد قلمداد كنند. بررسي تحريم هايي كه در دنيا اعمال شده اند، آشكار مي سازند تعداد شكست تحريم به نحو چشمگيري بيشتر از موارد موفقيت است اما اين استدلال دليلي بر بي تأثيري مطلق تحريم ها نيست.
وي در ادامه اين مقاله كه در سايت تهران ريويو منتشر شده و علي القاعده براي سازمان هاي آمريكايي فعال عليه ايران فاكتور مي شود، به بي آبرويي آمريكا و مستكبران مي پردازد و مي نويسد: عده اي بر اين باورند كه شوراي امنيت سازمان ملل بازيچه دست نيروهاي امپرياليستي و قدرت هاي زورگو است و آنان مشروعيت ندارند كه براي سرنوشت ملل ديگر تصميم بگيرند. آنها از تحريم براي پيگيري منافع خود سوءاستفاده مي كنند. اين ايراد باز به نفس تحريم برنمي گردد؛ بلكه صلاحيت تصويب كنندگان را به چالش مي كشد. حتي اگر اين ادعا درست باشد باز فرقي در واقعيت وجود پديده تحريم و اثرگذاري آن بر سرنوشت كشورها ندارد. ناعادلانه بودن مناسبات حاكم بر نظم بين المللي قابل كتمان نيست؛ اما گريزي از اين واقعيت هم وجود ندارد]![ بنابراين بايد اين مسئله را به عنوان يك واقعيت اجتناب ناپذير پذيرفت. در برخي مواقع تحريم حتي اگر با مقاصد خودخواهانه دول قدرتمند همراه باشد اما ظرفيت مثبتي مي تواند براي تغييرات ايجاد كند.
انتشار چنين تحليل هايي هر چند كه خباثت طيف هاي راديكال و مزدور اپوزيسيون را نشان مي دهد اما به يقين هيچ كمكي در گشودن گره از كار آمريكا و متحدانش نمي كند چرا كه از يك سو، جمهوري اسلامي ايران همواره در تحريم ها خلل انداخته و آنها را دور زده و از سوي ديگر، تحريم هاي مذكور باعث عزم و اراده مضاعف براي خودكفايي و رشد علمي و فناوري در كشور شده است.
شايان ذكر است عناصر گروهكي مشابه پيش از اين حتي از حمله نظامي آمريكا به ايران- به فرموده اربابان خود كه از آنها ارتزاق مي كنند- دفاع كرده اند و اگر لازم باشد هر نوع انتحار حيثيتي ديگر نيز انجام مي دهند، چرا كه اساساً آبرويي ندارند كه از دست بدهند.

دزد و قاچاقچي و اصلاح طلب نداره بايد از همه آنها حمايت كرد (خبر ويژه)

ارگان سلطنت طلبان مقيم لندن از موسوي و خاتمي و كروبي خواست عليه اعدام قاچاقچيان و اعضاي گروهك هاي تروريستي موضع بگيرند.
«الهه-ب» در نشريه سلطنت طلبان نوشت: چرا دهه 60؟ چرا كشتار 67؟ احكام اعدام اين روزها را مرور كنيد. از سوي خبرگزاري هاي كشور اعلام مي شود تا بعدا كسي مدعي نشود كه مانند سال هاي دهه 60 و سال 67 خبر نداشتيم. در همين اوضاع و احوال آقايان موسوي و خاتمي و كروبي دنبال انتخابات هستند. ما گفتيم بعدا نگويند كه نگفتيم!
اين سلطنت طلب فراري اضافه كرد: هنگامي كه خاتمي در ديدار با فراكسيون اقليت براي شركت در انتخابات شرط گذاشت، همان جا گفت كه به نظر مي رسد شرايط در آينده سخت تر است. نگراني او بي جا نبود.
خاتمي بي درنگ پاسخ خود را از كيهان تهران و برخي نمايندگان مجلس اسلامي و ائمه جمعه و دستگاه قضايي و امنيتي نظام دريافت كرد كه مي گفتند شما در موقعيتي نيستي كه براي برگزاركنندگان انتخابات، شرط و شروط بگذاري! خودت را براي محاكمه آماده كن! «سران فتنه» شامل موسوي و كروبي در سمت چپ محمد خاتمي قرار مي گيرند كه هم «سقف» و هم «كف» مطالبات آنها «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» است و قطعا بهتر از هر كسي مي دانند اجراي بدون تنازل قانون اساسي بدون اجراي اصل ولايت مطلقه فقيه و «الزام به تبعيت از دستورات رهبري» امكان ندارد.
نويسنده در پايان يادآور شده كه سران فتنه در ايران به دور خود مي چرخند و در بن بستي تاريخي گرفتار شده اند.
يادآوري اين نكته ضروري است كه عناصر به تازگي اعدام شده يا چند نفري كه در آستانه اجراي حكم اعدام قرار دارند يا قاچاقچيان موادمخدر هستند (نظير يكي از آشوبگران روز عاشورا كه در لندن اقامت داشته و غير از نيم كيلو ترياك، حدود 400 گرم كوكائين در منزل وي ثبت و ضبط شده است) يا عناصري هستند كه در گروهك هاي تروريستي نظير منافقين، پژاك، تندر و ريگي عضويت داشته اند.
درباره اعدام منافقين و محاربين در سال هاي دهه 60 نيز، جريان هاي ضد انقلاب از وسط قصه روايت مي كنند و اين حقيقت را متذكر نمي شوند كه گروهك هايي چون منافقين دست به خروج مسلحانه و آدم كشي و بمبگذاري زدند و از مقامات ارشد كشور تا شهروندان عادي را با سبعيت تمام به شهادت رساندند و آنگاه در واكنش به اين قساوت هاي سازماندهي شده از خارج، عناصر تروريست و محارب دستگير شده هم به اعدام محكوم شدند.
طمع گروهك هاي ضدانقلاب در طلبكاري از فتنه گراني چون موسوي و كروبي و خاتمي، به اين دليل است كه كساني چون موسوي با حماقت تمام، حرمت شكنان روز عاشورا را مردمان خداجو توصيف كردند و علنا از آشوبگري خياباني اين گروهك ها دفاع كردند.

ايران مي تواند طي 6 ماه در تامين سوخت 20درصدي خودكفا شود (خبر ويژه)

ايران در صورت خودداري غرب از تامين سوخت 20درصدي مورد نياز اين كشور مي تواند طي 6 تا 10 ماه به توليد سوخت مورد نياز بپردازد.
راديو فردا ضمن درج اين مطلب نوشت: در حال حاضر ايران بيش از 40 كيلوگرم اورانيوم غني شده با غلطت 20درصد در اختيار دارد و ماهانه قادر به توليد تا 5 كيلوگرم اورانيوم با غلظت 20درصد است. براساس فرمول وين، قرار بود دو سوم از ذخيره اورانيوم غني شده ايران (1200كيلوگرم) با 120 كيلوگرم سوخت اتمي با غلظت 20درصد مبادله شود. در صورت شكست مذاكرات استانبول، ايران عملاً قادر خواهد بود طي 6 تا 10 ماه آينده ذخاير اورانيوم با غلظت 20درصد خود را به 120كيلوگرم (ميزان مورد نياز رآكتور تهران) افزايش دهد.
تحليلگر راديو فردا اضافه مي كند: زمان در زمينه دستيابي ايران به ظرفيت هاي اتمي به نفع ايران است. ايران علي رغم تمام بازدارنده ها، اگر چه با كندي و آهسته، اما مستمر و پيوسته، گزينه ها و فرصت هاي دست يافتن به ظرفيت اتمي خود را افزايش مي دهد. اين راديوي آمريكايي با بيان اينكه «رسيدن به توافق ميان غرب و ايران در زمينه مبادله سوخت اتمي آسان مي نمايد» افزود: اما در اين ميان مشكلاتي وجود دارد. در درجه اول، مفهوم حصول توافق، بي اعتبار ساختن و عملاً لغو تمامي قطعنامه هاي شوراي امنيت و همچنين تحريم هاي يكجانبه است كه در حال اثرگذاري است(!؟)

تجارت با ايران را توسعه مي دهند اسمش را مي گذارند تحريم! (خبر ويژه)

مناسبات تجاري- اقتصادي ايتاليا و آلمان با ايران به رغم وعده هاي مكرر براي قطع تجارت در حال شكوفايي است.
روزنامه وال استريت ژورنال با درج اين خبر نوشت: به رغم آن كه برلين و رم چند ماه پيش متعهد شدند تا تحريم هاي جديد اتحاديه اروپا عليه ايران را به اجرا بگذارند ولي آمارهاي جديد نشان مي دهد حجم تجارت آلمان و ايتاليا با ايران در حال افزايش بوده است. طبق آمار مركز آمار ملي آلمان، واردات اين كشور از ايران طي ده ماهه اول سال 2010 به نسبت دوره مشابه سال قبل حدود 29درصد افزايش يافته و از 538 ميليون يورو به 690 ميليون يورو رسيده است. صادرات آلمان به ايران هم نسبت به سال 2009 حدود 5 درصد افزايش را نشان مي دهد و از حدود 3 ميليارد يورو به 3 ميليارد و 164ميليون يورو رسيده است.
اين روزنامه همچنين درباره توسعه مناسبات تجاري ايران و ايتاليا از قول يكي از مسئولان اتحاديه صنايع مكانيك و مهندسي ايتاليا خاطرنشان كرد: صادرات ما به ايران دوران رونق خوبي را سپري مي كند. طبق آمارهاي اتحاديه ما، صادرات ماشين آلات پيشرفته و روباتيك به ايران طي سه ماه اول سال 2010 متناسب با محصولات مختلف بين 100 تا 380 درصد افزايش يافته است. در كل صادرات تجهيزات مهندسي ايتاليا به ايران طي سه ماهه اول سال 2010 در مقايسه با دوره مشابه در سال قبل50درصد افزايش يافته و از رقم 172ميليون به 258 ميليون يورو جهش يافته است. همزمان، واردات ايتاليا از ايران حتي رشد بيشتري داشته و حجم آن در سال 2010 به نسبت سال 2009 حدود 167درصد افزايش يافته و از رقم يك ميليارد و چهارصد ميليون يورو به سه ميليارد و هفتصد و پنجاه ميليون يورو رسيده است.
وال استريت ژورنال در پايان نوشت: متاسفانه به نظر مي رسد كه براي صدراعظم آلمان و نخست وزير ايتاليا هنوز هم تجارت با ايران كه در مجموع حدود ده ميليارد يورو در سال است، از متوقف كردن برنامه هسته اي آن كشور مهمتر است.

پيرزن 70 ساله در نماز جمعه به محسن رضايي چه گفت؟ (خبر ويژه)

در يكي از نمازجمعه هاي اخير، نماز كه تمام شد و خواستم سوار ماشين شوم، يك پيرزن حدود 70 ساله نزديك آمد و به من گفت «آقاي رضايي شما خوب در رفتيد!» گفتم از كجا؟ گفت؛ «شما خوب فرار كرديد! شما خوب خودتان را از اينها جدا كرديد». مي خواهم بگويم كه من واقعا فرار نكردم. من ديدم كه اين مسير بدون نتيجه است. علاوه بر اين ما بايد خودمان را در يك كشور در حال پيشرفت ببينيم.
اين سخنان را محسن رضايي در گفت وگو با سايت «دادنا» عنوان كرد. اين نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 88 همچنين مي گويد: وقتي پس از برگزاري انتخابات، شوراي نگهبان اعلام نظر كرد، اطلاعيه دادم وگفتم كه به خاطر شرايط خطير كشور و از آنجايي كه خودم را سرباز رهبر مي دانم به اعتراضات خودم ادامه نمي دهم، چرا كه همچون روز روشن مي دانستم كه اين اعتراضات به كجا كشيده خواهد شد. در محيط سياسي ايران تازه تا همين جا هم به نظر من به خير گذشت، يعني احتمال انفجارات و درگيري هاي شديد وجود داشت. به هيچ عنوان نمي شود ساده انديشي كرد، يا تحت تاثير فضاي احساسات و عواطف عمل كرد. وقتي تصميم گرفتم از اعتراض به نتيجه انتخابات صرفنظر كنم، خيلي از دوستان گفتند كه آيا شما مي دانيد چه مي كنيد؟ مي دانيد چه موج اعتراض و انتقادي عليه شما برخواهد خاست؟ گفتم مي دانم. حتي بيش از 60 درصد از حدود 10 هزار ايميلي كه پس از آن ماجرا من دريافت كرده بودم، فحش هايي بود مبني بر اين كه شما ترسيديد، جا خورديد، ميدان را خالي كرديد و غيره. اما خيلي از همين ايميل ها به تدريج وبعد از گذشت سه يا چهار ماه برگشت و خيلي از ارسال كننده ها پشيمان شدند و در ايميل هاي ديگري گفتند كه ما تازه فهميديم شما چه كار آگاهانه اي كرديد.
محسن رضايي در اين مصاحبه اضافه مي كند: در زمان امام بخش زيادي از جامعه سياسي ما را روشنفكران تشكيل مي دادند، امام روحانيون مبارز را درست كرد تا بالاي سر روشنفكران باشند و آنها را در عرصه سياست هدايت كنند تا از يك حد و مرزهاي خاصي بيرون نروند. در سال گذشته اگر روحانيون مبارز نقش خود را به خوبي ايفا كرده بودند، بايد همان ماه اول اين حوادث جمع مي شد. يا امام روحانيت مبارز را درست كرد كه در بين متدينين به تحجر برنگرديم. ولي روحانيت مبارز بعد از امام نقش خود را ايفا نكرد. آنجايي كه بداخلاقي شد، روحانيت مبارز بايد جلو مي آمدند و از اين كار جلوگيري مي كردند. وقتي آقاي ميرحسين آن كارها را كرد، آقايان خوئيني ها و خاتمي بايد جلو مي آمدند و كنترل داستان را به دست مي گرفتند.
اين اظهارات خوش بينانه رضايي در حالي است كه برخي اعضاي مجمع روحانيون نظير خاتمي و موسوي خوئيني ها جزو رئوس فتنه بودند و در پروژه اغتشاش و آشوب نقش آفريني مي كردند و به عبارت ديگر يكي بايد خود اينها را و نظاير آنها را مديريت مي كرد.

درآمدهاي ايران تحريم ها را باز هم بي فروغ تر مي كند (خبر ويژه)

افزايش قيمت نفت تا مرز 100دلار، نقش مضاعفي در بي اثر كردن تحريم ها عليه ايران داشته است.
سايمون هندرسون مدير «برنامه خليج فارس و سياست انرژي» (يكي از زيرمجموعه هاي موسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك) در گفت وگو با رويتر اظهار داشت: ايران با توجه به نزديك شدن قيمت نفت به يكصد دلار، از فشار تحريم هاي اعمال شده دور مي ماند. يكي از مشكلات افزايش قيمت نفت براي آمريكا اين است كه تمامي سياست هاي واشنگتن در قبال ايران را كمرنگ مي كند. آمار وزارت انرژي آمريكا حاكي است درآمد نفتي ايران در فاصله ژانويه تا نوامبر سال 2010، (11ماه) حدود 64 ميليارد دلار بوده كه 11ميليارددلار بالاتر از تمامي فروش نفتي ايران در سال 2009 بوده است.
رويتر مي نويسد: با توجه به افزايش دوباره قيمت نفت كه از دو سال پيش تاكنون تكرار نشده بود، تهران مي تواند مانور بيشتري روي اقتصاد و مسئله تحريم ها نشان دهد. همچنين موسسه «آي اچ اس، گلوبال اينسايت» در گزارشي اعلام مي كند كه با صادرات نفت به دو ميليون بشكه در روز، ايران حتي با بهاي نفت 60 تا 70 دلار در هر بشكه هم مي تواند بودجه خود را حفظ كند. موسسه مشاوره «بي ئي دايجست دات كام» پيش بيني كرده كه قيمت نفت اگر در حدود بشكه اي 80 دلار بماند، براي ايران حدود 15دلار در هر بشكه، مازاد درآمد خواهد داشت.
به گزارش رويترز، ايران كه در حال حاضر رياست سازمان سران كشورهاي صادركننده نفت، اوپك را برعهده دارد، تلاش خود را كرده تا قيمت نفت را بالا نگه داشته و توليد نفت را افزايش ندهد. برخي ديگر از اعضاي اوپك هم گفته اند كه نيازي براي افزايش توليد نمي بينند.
«جوان كول» استاد تاريخ خاورميانه در دانشگاه واشنگتن مي گويد: «هرگونه بالارفتن قيمت نفت، خطر حمله نظامي آمريكا و اسرائيل عليه ايران را كاهش مي دهد. با افزايش قيمت نفت، اقتصاد آمريكا كه در حال بهبود است ضعيف مي شود و در نتيجه توان نظامي براي حمله هم به همان اندازه كمتر مي شود.»