(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 26 بهمن 1389- شماره 19865

بررسي آداب و بركات شب زنده داري
معرفت با بال تهجد



بررسي آداب و بركات شب زنده داري
معرفت با بال تهجد

يعقوب اميري
بي گمان شناخت و معرفت در زندگي انسان نقش اساسي را ايفا مي كند. انسان بي شناخت و معرفت نه انگيزه حركت دارد و نه حركت هايش ارزش و تأثيري به جا مي گذارد. از اين رو همواره شناخت در كنار عمل و عمل در كنار شناخت معنا مي يابد.
از آموزه هاي قرآني بر مي آيد كه انسانيت بي معرفت معنايي ندارد؛ زيرا خداوند روح را در آدمي قرار داده تا عقل، محوري ترين بخش و مؤلفه و عنصر آن را تشكيل مي دهد و عقل نيز زماني ارزش مي يابد كه به كار گرفته شود و نتيجه اي به نام معرفت و شناخت به انسان ببخشد.
بنابراين، يكي از دغدغه هاي دايمي بشر، داشتن و دريافت معرفت و رسيدن به عرفان است. روش هاي بسياري براي رسيدن به معرفت و عرفان بيان شده كه بخش اعظم آن را معرفت حصولي تشكيل مي دهد كه مبتني بر مفاهيم به عنوان واسطه شناخت و فهم مي باشد؛ اما تنها بخشي از روش هاست كه آدمي را به معرفت شهودي و حضوري مي رساند و علم مبتني بر علم الحق، عين الحق و حق الحق را در سه مرتبه تحقق مي بخشد، به گونه اي كه هيچ گونه خطا و اشتباهي در آن معرفت نيست.
يكي از روش هايي كه قرآن بر آن تأكيد دارد، روش رياضت شرعي است كه يكي از مهم ترين اعمال آن تهجد و بيداري شبانه همراه با تفكر و تدبر در آيات تكويني و غيرتكويني و آيات آفاقي و انفسي است. نويسنده در اين مطلب به اين روش براساس آموزه هاي قرآني پرداخته و تأثيرات آن را در حوزه معرفت و عرفان و ديگر حوزه هاي كمالي تبيين نموده است. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
معرفت شهودي، در رياضت شرعي
در هر دوره اي گفتماني بر جامعه بويژه در ميان جوانان حاكم مي شود كه با گفتمان پيشين تفاوت هاي بسياري دارد. جوانان به سبب تنوع طلبي و نوخواهي همواره درصدد تغيير گفتمان هاي جامعه هستند. همين فطرت جوانان عموما مورد سوءاستفاده دشمنان ملت و بشريت از انسان و جنيان قرار گرفته است.
در هر دوره اي جوانان به امري گرايش مي يابند كه با گفتمان غالب بر جامعه تفاوت دارد و درحقيقت در جست وجوي بهترين ها خواهان تغيير و دگرگوني هستند و به نوعي هنجارشكني دامن مي زنند. البته جوانان به سبب عدم بلوغ عقلاني و كمال عقلي، تا خود تجربه نكنند در نمي يابند كه هر تغيير و نوآوري به معناي رسيدن به وضعيت بهتر نيست و بسياري از هنجارهاي اجتماعي به جز برخي از آن ها كه مبتني بر خرافات و مانند آن است، هنجارهاي پسنديده اي هستند كه شايد بهتر و برتر از آن به دست نيامده و اين هنجارها تلاش جمعي بشريت در طول تاريخ بوده است كه به عنوان برترين ها و بهترين ها انتخاب و تأييد و تأكيد شده است؛ اما جوانان تا خود تجربه نكنند، به اين مهم نخواهند رسيد. اين گونه است كه دامنه تغيير و نوآوري هاي آنان گاه به هنجارهاي عقلاني نيز كشيده مي شود و فراتر از هنجارهاي عقلايي و عرفي اين حوزه، هنجارهاي عقلاني محض را نيز مورد تهديد قرار مي دهند.
در زمانه اي كه جامعه جهاني به سوي مادي گرايي گرايش يافته و معنويت از حوزه زندگي و سبك آن بيرون رانده شده بود، واكنش منفي جوانان موجب شد تا گفتمان جديدي در جامعه جهاني از سوي جوانان مطرح شود و پديده اي به نام معنويت سرتاسر جهان را دربرگيرد. در اين ميان مادي گرايان و دشمنان انسانيت نيز بر آن شدند تا با عرضه كالاهاي دروغين، جوانان را به سوي معنويتي سوق دهند كه نهايت آن سرخوردگي و بازگشت به ماديگري به عنوان تنها مقصد و هدف واقعي شود. لذا كالاهايي چون عرفان دروغين از نوع بودايي، هندويي، يهودي، مسيحي، سرخ پوستي و اسلامي آن به يك باره از سوي تمامي رسانه هاي استكباري عرضه شد و فيلم ها و رمان ها و كتاب هاي بسياري در اين زمينه توليد و عرضه و حلقات عرفاني با ويژگي هاي جوان پسند و ظاهري فريبنده ايجاد شد و فرقه هاي گوناگوني چون قارچ سر از هر گوشه شهر و خانه و روستا برآورد.
بسياري از اين عرفان هاي كاذب و دروغين، چيزي جز سراب نشان نمي دهند و هنگامي كه جوان پس از سال ها حركت در اين مسير، سرخورده مي شود چنان خود را مي بازد كه در بست خود را در اختيار ماديگران و اهداف ايشان قرار مي دهد و برده وار به همان دشمنان پيشين خويش خدمت بي مزد و مواجب مي كند.
اين درحالي است كه عرفان حقيقي نه به اين سادگي به دست مي آيد و نه ارتباطي با روش هاي خشك و بي روح يا ظاهر پسند دارد.
تجربيات بشر در طول تاريخ به اين نتيجه رسيده كه معرفت حقيقي را بايد در رفتارهاي صحيحي جست كه مبتني بر اصول عقلاني، عقلايي و شرعي باشد. تحليل قرآن در اين باره آن است كه رفتارهايي كه حتي به ظاهر در چارچوب برخي از اصول صحيح مي باشد، هر چند كه گامي به سوي كمال است، ولي از آن جايي كه مبتني بر همه موازين صحيح نيست، مي تواند موجبات سرخوردگي شود. از جمله قرآن به مسأله رهبانيت اشاره مي كند كه در ميان گروهي از مسيحيان رواج يافت. در اين روش، ازدواج به عنوان مانع معرفتي مورد تأكيد قرار گرفته و شرايطي سخت بر خلاف فطرت و غرايز طبيعي بشر براي سالك درنظر گرفته شده. از اين رو بسياري از آنان نه تنها به معرفت و مقامات عرفاني نرسيدند، بلكه در وادي همجنس گرايي افتاده و در تباهي غوطه ور شدند.
خداوند در آيه 27سوره حديد مي فرمايد: «آن گاه به دنبال آنان پيامبران خود را، پي درپي آورديم، و عيسي پسر مريم را درپي آنان آورديم و به او انجيل عطا كرديم و در دل هاي كساني كه از او پيروي كردند رأفت و رحمت نهاديم و اما ترك دنيايي كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم مگر براي آن كه كسب خشنودي خدا كنند، با اين حال آن را چنان كه حق رعايت آن بود منظور نداشتند. پس پاداش كساني از ايشان را كه ايمان آورده بودند بدانها داديم ولي بسياري از آنان دستخوش انحراف اند.»
در اين آيه بيان شده كه آنان به قصد نيك و هدف پسنديده اي چون رضوان و خشنودي خدا به بدعت دست زدند و برخلاف آموزه هاي وحياني روشي جديد براي رسيدن به خدا در پيش گرفتند، ولي همان رهبانيت بدعتي خود را به درستي انجام ندادند و گمراه و فاسق شدند. فسق ايشان به سبب اين بود كه نمي توانستند برخلاف فطرت و غريزه ازدواج نكنند، از اين رو زنان و مردان شان به لواط و مساحقه گرايش يافتند و هم جنس گرايي يكي از ابتلائات آنان بود. الان در ميان كشيشان مسيحي بويژه كاتوليك ها به سبب عدم امكان ازدواج، تباهي هم جنس گرايي و فسق آن گسترش داشته و تجاوز به كودكان از سوي آنان بارها در دادگاه مطرح شده است.
از ديگر نمونه هاي رياضت باطل و بدعتي مي توان به رياضت هاي هندوها و بودايي ها اشاره كرد كه شباهتي با رهبانيت مسيحي دارد. آنان هرچند كه با اين رياضت هاي خويش بر نفس خود تسلط مي يابند و توانايي هاي روحي شان افزايش مي يابد و مي توانند كارهاي خارق عادتي را انجام دهند، ولي اين معرفت و توانايي كه بدان مي رسند، توانايي و معرفت محدود است؛ چراكه هرگز كمال مطلق يعني خدا در آن ديده نمي شود و مسيري كه خداوند براي رسيدن به خود بيان كرده را در پيش نمي گيرند و نتيجه نيز كمال مطلق يعني خدا نيست.
از آموزه هاي قرآني و روايات و بيانات عارفان واصل مي توان دريافت كه تنها عرفان توحيد محور مبتني بر آموزه هاي عقلاني، عقلايي و شرعي مي تواند معرفت شهودي كامل را ايجاد كند و براي انسان كشف الغطايي به وجود آورد كه نه تنها ملكوت دنيا را ببيند، بلكه ملكوت هستي از جمله بهشت و آخرت را مشاهده كند و آن چه ديگران هنگام مرگ و در قيامت مي بينند (ق، آيه 22) و يا آتش دوزخ به آنان پس از مرگ يا هنگام آن نموده مي شود، (تكاثر، آيات 6 و 7) ايشان در همين دنيا رؤيت نمايند، چرا كه با رياضت شرعي همراه با حفظ همه نيازهاي عقلاني و عقلايي و فطري خود، مرگ اختياري را تجربه كرده و كشف الغطا مي شود و همه هستي مشهود به علم شهودي آنان مي شود، به گونه اي كه «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا»، اگر پرده ها فرو افتد چيزي به يقين ايشان افزوده نمي شود، چون در مقام حق اليقين نشسته اند و همه هستي مشهود ايشان است، پس چيزي نهان نيست تا ديده شود.
تهجد و شب زنده داري، رياضت براي شهود
خداوند در آيات قرآني، رياضت شرعي را كه انسان بوسيله آن متاله و خدايي مي شود و همانند خداوند به علم حضوري و شهودي دست مي يابد و همه هستي براي او مشهود مي گردد، تبيين كرده است. از جمله اين اعمال شرعي كه به نام رياضت شرعي از آن ياد مي شود، تهجد و شب زنده داري همراه با اعمال و مناسك خاص است.
خداوند در آيه 20 سوره مزمل به پيامبرش مي فرمايد كه تهجد و شب زنده داري از چيزهايي است كه توجه خداوندي را به خود جلب مي كند و خداوند، متهجدين را زير عنايت خويش مي گيرد و نه تنها گوشه چشمي به ايشان داشته بلكه توجه و اهتمام خاص خود را مبذول آنان مي دارد
البته در جهان امروز، به سبب نعمت روشنايي برق و امكانات رفاهي و تفريحي چون تلويزيون و سينما، اينترنت و ماهواره و مانند آن، بسياري از مردم از پيرو جوان و بچه، عادت به شب زنده داري پيدا كرده و تا پاسي از شب و حتي برخي اوقات تا سحرگاهان بيدارند و به جاي آن پس از طلوع فجر و هنگامه آمد و شد فرشتگان و بهترين زمان مناجات، به خواب مي روند تا چاشتگاه و برخي تا شامگاه ديگر مي خوابند. اين شب زنده داري از نظر قرآن نه تنها مفيد نيست، بلكه زيان بار است، چرا كه آدمي را از وظيفه و واجب روزانه كه سبح طويل (مشغله هاي فراوان) براي ارتزاق حلال است باز مي دارد.
افزون بر اين، اين گونه شب بيداري، مهم ترين عامل تغافل بشر از خدا و اهداف آفرينش و فلسفه آن است. از اين رو خداوند تهجد و شب زنده داري را زماني ارزشي و مفيد مي شمارد كه براي قرائت با تامل و تدبر قرآن يعني ترتيل قرآن باشد. (مزمل، آيات 1 تا 4)
ديگر اين كه در تهجد شبانه انسان بايد به تفكر و تدبر در آيات آفاق و انفس بپردازد و از طريق انديشه و تدبر در آيات لفظي قرآن و آيات تكويني جهان خود و پيرامون، حقيقت زندگي و جايگاه و موقعيت خود در هستي را دريابد و هدف روشني را بيابد و با تعيين اهداف ابتدايي و متوسط و غايي و شناخت ابزارها و وسايل مناسب، حركت كمالي خويش را آغاز كند و سبح طويل روز، او را دچار غفلت نسازد.
آداب شب زنده داري
خداوند در آداب تهجد به اين مسائل توجه مي دهد كه شب زنده داري زماني تاثيرگذار است كه بر آداب خاصي استوار باشد. از آيات قرآني برمي آيد كه دست كم پنج چيز بايد به عنوان آداب شب زنده داري و تهجد مورد لحاظ قرار گيرد تا تاثير درست و مناسبي داشته باشد.
1- استغفار
تهجد و شب زنده داري بايد همواره با استغفار به درگاه ربوبي باشد (مزمل، آيه 20) و شخص براي اين كه معراج و اسرايي داشته باشد، بايد بر بال تسبيح و تنزيه خداوند سوار شود و از دنيايي كه با تشبيه، خود او را به خود مشغول داشته و از ملكوت و حقيقت بازداشته با تسبيح و تنزيه بيرون آيد و با خداوند بي مثال و بي مثل به يك معنا ارتباط برقرار كند. از اين رو در آداب تهجد بر تسبيح و ذكر تنزيه تاكيد شده و بارها به اين نكته در آياتي چون 130 سوره طه و 15 و 16 سوره اسراء و 39 و 40 سوره ق و هم چنين 48 و 49 سوره طور و 26 سوره انسان توجه داده شده است؛ چرا كه دست يابي به معرفت خالص و شهود كامل و ربوبيت مبتني بر عبوديت، تسبيح الهي و درك اين مقام است. (الميزان، ج18، ص 360 و نيز ج19، ص 24 و هم چنين ج20، ص 141)
2- تلاوت قرآن
از ديگر آداب شب زنده داري و تهجد تلاوت ترتيلي قرآن است. قرآن را مي توان به سه سبك قرائت و تلاوت و ترتيل خواند. ترتيل قرائت قرآن همراه با تدبر و تفكر است. بنابراين، اگر كسي مي خواهد معرفت حقيقي را درك كند و شهود حق اليقيني داشته باشد، بايد در تهجد شبانه اش به ترتيل قرآن توجه و اهتمام ورزد. (مزمل، آيات 2 و 4 و 20)
3- دعا
نيايش و دعا از ديگر آداب تهجد و شب زنده داري است كه از آيات 79 و 80 سوره اسراء اين معنا به دست مي آيد. خداوند به صراحت به پيامبرش فرمان مي دهد كه هرگاه به تهجد برخاست به نيايش بپردازد و بويژه بر اين ذكر و نيايش اهتمام ورزد و بگويد: و قل رب أدخلني مدخل صدق و أخرجني مخرج صدق و اجعل لي من لدنك سلطانا نصيرا؛ و بگو: «پروردگارا، مرا در هر كاري به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براي من حجت، برهان و تسلطي ياري بخش قرار ده.»
4- ذكر خدا
از ديگر آداب تهجد مي توان به ياد و ذكر خدا اشاره كرد كه خداوند در آيات 2 و 8 سوره مزمل به آن توجه مي دهد. البته ذكر در آيات قرآني داراي مصاديق چندي است؛ چرا كه مراد هر آن چيزي است كه ياد خدا را در دل زنده نگه مي دارد. از مصاديق ذكر مي توان به قرآن و نماز اشاره كرد. با اين همه مطلق ذكر يعني ياد كرد خداوند و اين كه هرگز خدا را فراموش نكنيم و از وي غفلت نورزيم، از مهم ترين آموزه هاي قرآني است كه در رياضت شرعي بايد به آن توجه كرد.
خداوند در آيات 2 و 3 سوره مزمل زمان تهجد و شب زنده داري را در شب مي داند كه تا فجر ادامه مي يابد. در اين مدت اگر كسي بتواند همه يا بيش تر يا نصف يا دست كم يك سوم آن را بيدار باشد و به تهجد و عبادت بپردازد، اين مهم را انجام داده است. بهترين زمان تهجد، سحرگاهان و حدود يك ساعت پيش از طلوع فجر است كه در آن زمان اقامه نماز شب بسيار مورد تاكيد قرار گرفته است.
آثار و بركات تهجد
مهم ترين تاثير شب زنده داري و تهجد بر پايه آيات 2 و 5 سوره مزمل، رسيدن به معرفت است. انسان اگر بخواهد معارف بلند و سنگين هستي را دريابد و به چشم دل شهود كند، مي بايست به ريسمان تهجد آويزد و آن را وسيله خود قرار دهد. خداوند به پيامبرش(ص) فرمان مي دهد كه براي دريافت وحي و ارتباط كلامي با خداوند به تهجد رو آورد. در اين زمان است كه قول ثقيل و معارف سنگين و بلند بر جان آدمي نازل مي شود و خداوند او را سزاوار معرفت شهودي مي سازد.
اگر پيامبر(ص) براي دريافت وحي و قرآن نيازمند تهجد بود (مجمع البيان، ج9 و 10، ص 570) ديگران هم به طريق اولي براي دريافت معارف، نيازمند شب زنده داري هستند.
خداوند از شب زنده داران تمجيد مي كند و آنان را به اين عمل مي ستايد. ستايش خداوند به اين معناست كه اين عمل بسيار موجب رضايت خداوند است. بنابراين، اگر كسي خشنودي خداوند و رضايت او را مي جويد و مي خواهد محبوب خداوند شود و از آثار محبوبيت بهره برد، مي بايست به تهجد به عنوان يكي از ابزارهاي تحقق محبوبيت توجه كند. (شعراء، آيات 218 و 219 و نيز مجمع البيان، ج7 و 8، ص 323)
انسان براي دريافت معارف بلند و دست يابي به مقامات عالي عرفاني نيازمند حضور قلب است. قلب انسان در روز ، گرفتار خواهش هاي مختلف است و ظواهر دنيا او را به خود گرفته و از مقام حضور خارج مي كند. اگر كسي در انديشه حضور قلب است بايد به تهجد و شب زنده داري به عنوان يكي از عوامل ايجادي آن اهتمام ورزد. خداوند در آيه 6 سوره مزمل، تهجد و شب زنده داري همراه با آداب و شرايط را مايه زدودن اشتغالات دنيايي از دل و ازدياد صفاي قلب مي شمارد. (مجمع البيان، ج9 و 10، ص 570)
بسياري از مقامات عالي عرفاني و هم چنين مقامات ربوبي و مظهريت يافتن آن در انسان مبتني بر تهجد و شب زنده داري با شرايط و آداب است. از جمله رسيدن به مقام محمود كه از آن به مقام شفاعت نيز ياد مي شود، بهره مندي از شب زنده داري است كه در آيه 79 سوره اسراء به آن اشاره شده است. (مجمع البيان، ج5 و 6، ص 671) از آيه 130 سوره طه نيز اين اثر براي شب زنده داري قابل استنباط است.(همان، ج7 و 8، ص58)
بنابراين، كسي كه طالب مظهريت ربوبيت و عرفان و قدرت خدايي است بايد خدايي و متاله شود كه يكي از مهم ترين راه ها و ابزارها، بهره مندي از رياضت شرعي چون تهجد و شب زنده داري با آداب و شرايط آن است. باشد با پيروي از اين راه و روش به حقايق شهودي دست يافته و اهل معرفت شهودي شويم.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14