(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 8 اسفند 1389- شماره 19874

گزارشي از نشست خبري خانواده امام موسي صدر
شبي به طول 11867 روز
گفت وگو با دكترمحمد تيجاني سماوي ايرانيان مي خواهند پرچم اسلام برافراشته شود
ريزش حاميان آمريكا



گزارشي از نشست خبري خانواده امام موسي صدر
شبي به طول 11867 روز

با امروز مي شود11 هزار و 867 روز. اين تعداد روزهايي است كه از ربوده شدن او در ليبي مي گذرد. اين روزها ليبي در آتش و خون غرق است. قذافي مردمانش را موش خطاب كرده و قول داده است تك تك آنها را سلاخي كند، تا آخرين نفر و تا آخرين فشنگ!
اما حكايت باتلاق و دست و پا زدن است، فايده اي برايش نخواهد داشت. سقوط رژيم قذافي خيلي ها را خوشحال خواهد كرد ، اما شايد در اين ميان هيچ كس به اندازه خانواده امام موسي صدر در تب و تاب نباشد. اميدها براي آزادي و ديدار دوباره او زنده شده است. 11867 روز، كم نيست و شب هاي فراق ... شب فراق كه داند كه تا سحر چند است...
آنچه در ادامه مي خوانيد گزارشي از نشست خبري هفته گذشته خانواده امام موسي صدر است. حورا صدر(فرزند امام موسي صدر)، محمدعلي مهتدي و مهدي فيروزان(خواهرزاده و داماد امام موسي صدر) از مردي مي گويند كه 33 سال از غيبتش مي گذرد و اين روزها بوي آمدنش مي آيد.
¤ ¤ ¤
حورا صدر: مجامع بين المللي 30 سال است به خواب رفته اند
شرايط امروز به گونه اي است كه اقدام متفاوتي را نسبت به آنچه در گذشته بوده است مي طلبد. شرايط نسبت به گذشته تغيير كرده است درخواست ها، انتظارات و توقعات ما از دولت نسبت به آنچه پيش از اين بود، بسيار متفاوت است.
به هر حال در شرايط حساسي به سرمي بريم. همه انتظار زيادي كشيده ايم و همچنان در اين ايام روزهاي سختي مي گذرانيم. 32 بلكه 33 سال است كه ما از غيبت امام موسي صدر رنج مي بريم.
33 سال است كه امام موسي صدر از اينكه از صحنه فعاليت هاي خود در جهان اسلام و به دوش كشيدن مسووليت هاي رهبري خود دور است رنج مي برد. البته رنج ما كجا و رنج او كجا؟
33 است كه امام در رنج است و از شرايط او هيچ اطلاعي نداريم. 33 سال است كه ما در بي خبري هستيم. 33 سال است كه حسرت مي خوريم و هر روز بر بار افسوس مان افزوده مي شود كه اگر امام موسي صدر از لبنان ربوده نمي شد لبنان امروز و امروز خاورميانه به گونه اي ديگر بود. 33 سال است كه امام و دو همراهشان در زندان هاي قذافي اسيرند.
قذافي به شهادت تاريخ و دادگاه هاي لبنان، ايتاليا و اطلاعات منابع مختلف اطلاعاتي و امنيتي و از همه مهمتر به قضاوت وجدان هاي بيدار و آگاه جهان مسوول مستقيم ربودن امام موسي صدر است و آزادي و آزادگان، حقيقت و حق جويان را از حضور امام عقل وحقيقت محروم كرده است.
مستندات و احكام قضايي موجود در پرونده قضايي ربودن امام صدر نشان مي دهد كه قذافي چگونه ربودن امام را طراحي كرده است، براي تبرئه خود چه سناريوهايي را ساخته و پرداخته است چگونه اسناد و مدارك دروغي جعل كرده و چگونه شاهدان دروغي ساخته است. همه اسناد نشان مي دهد چگونه قذاقي همواره در تحريف حقيقت و انحراف افكار عمومي كوشيده است.
نقطه عطف 30 سال ربودن امام موسي صدر در سال 2002 و در روز به اصطلاح ملي ليبي است كه قذافي در سخنراني خود به ربودن امام در ليبي اعتراف كرد و بر همه جعليات و سناريوهاي پيشين دستگاه حكومت ليبي خط بطلان كشيد.
افسوس كه برخي از محافظه كاري ها، تنبلي ها و بي مسووليتي هاي برخي حكام اجازه نمي داد تا پيش از اعتراف قذافي به نداي استمداد خانواده امام و شيعيان لبنان پاسخ مثبت دهند.
امروز دومينوي منطقه و شرايط جهان اسلام در حال دگرگون شدن است و مردم مظلوم و مجاهد ليبي به فرياد آمده اند و اخبار آن را مي بينيم و
مي شنويم. هرچند كه ماهيت وحشيانه قذافي در اين سال ها تدريجا روشن شده اما حوادث چند روز اخير ليبي پرده هاي بسياري از چهره او برداشته است. جاي تاسف است كه بگوييم چند روزي است كه برخي ناگزير به حقانيت و هشدارهاي ما اعتراف مي كنند.
همان گونه كه ماجراي ربودن امام موسي صدر در تاريخ مناسبات سياسي جهان بي سابقه است خانواده و شيعيان امام در لبنان اولين مجروحان وحشي گري هاي قذافي هستند. امروز در خدمت شما هستم تا درباره سوال هاي بي شماري كه علاقه مندان به امام موسي صدر در ايران، لبنان و عراق داند و همبستگي و همدلي ها و نگراني هاي مردم گفت وگو كنيم.
امروز همه ما پيگير و مراقب وضعيت ليبي هستيم و بسيار اميدوار به بازگشت عزيزانمان امام موسي صدر و شيخ يعقوب و عباس بدرالدين.
دعا مي كنيم و با دعاي آيت الله سيستاني همراه مي شويم كه گفتند همه مسلمانان دست به دعا شوند كه چشم ما به جمال امام موسي صدر در نزديكي نزديك روشن شود.
مجامع بين المللي 30 سال است به خواب رفته اند و در اين مورد هيچ كاري نكرده اند به هرحال اميدواريم و انشاءالله بهترين راه را به كسي كه بايد انجام دهد پيشنهاد مي كنيم و اميدواريم كه بهترين راه گزينش شود.
محمدعلي مهتدي :آيت الله بهجت مي گفت امام موسي زنده است
زماني در خدمت آيت الله بهجت بوديم. با توجه به جايگاه اعتقادي و تسلط وي به مباحث فوق مادي از ايشان در مورد امام موسي صدر پرسيديم.ايشان تاكيد كردند امام موسي صدر زنده است و حوادثي در آينده رخ خواهد داد و وي باز خواهد گشت.
آيت الله بهجت اين جمله را گفتند كه امام موسي صدر ذخيره الهي است و خداوند خواسته ايشان را در آنجا ذخيره كند تا زماني برگردند و نقش مهمي در رابطه با مسائل جهان اسلام ايفا كنند.
شاهدان زيادي در طول اين سالها تاكيد كردند امام موسي صدر را ديده اند و شايد اولين فردي كه پس از چند ماه از ناپديد شدن امام موسي صدر بر اين موضوع تاكيد كرد پزشك پاكستاني بود كه در سفرش به لندن گفته بود در ليبي براي معالجه فردي به زندان كفري در منطقه صحرا و در جنوب شرق ليبي برده شده است. مشخصاتي كه از آن بيمار مي گفت كاملا همان مشخصات امام موسي صدر بوده است.
از نظر ما فرض قريب به يقين اين است كه امام موسي صدر زنده است.
در حال حاضر وضعيت ليبي به هم ريخته است و دولت ليبي و پسرانش در منطقه كاخ خود در طرابلس محاصره هستند و بقيه كشور در دست مردم و انقلابيون است. اين رژيم آخرين نفس هاي خود را به شكل مذبوحانه اي مي كشد. در اين شرايط هرج و مرج تنها كاري كه مي توان انجام داد درخواست از همه افراد ليبي و واحدهاي ارتش و پليس كه به مردم پيوسته اند، است كه در اين شرايط مراقب زندگي امام موسي صدر و ساير زندانيان باشند.
ما اخباري داشته ايم كه دستگاه هاي امنيتي قذافي بسياري از زندانيان سياسي را در چند روز گذشته در زندان ها كشته اند.اخباري نيز داشته ايم كه بسياري زندان ها باز شده اند و زندانيان فرار كرده اند در اين شرايط شايعات هم زياد است و ما نمي توانيم اطلاعات دقيقي به دست آوريم.
تماس هايي با افرادي كه مي توانند در اين شرايط در داخل ليبي كمك كنند و فرماندهاني كه از ارتش و پليس به مردم پيوسته اند، بوده است تا مراقب وضعيت امام موسي صدر باشند. ما اميدواريم در ساعت هاي آينده يا روزهاي آينده با روشن شدن وضعيت پيروزي انقلاب اين مساله به خوبي و خوشي حل شود.
اگر امام موسي صدر در آستانه پيروزي انقلاب حضور داشتند نقشي منطقه اي مي يافتند و بسياري معتقدند علت ربوده شدن وي اين بوده است كه در اين شرايط حساس در آستانه پيروزي انقلاب ،منطقه از چنين شخصيت و نقش وي محروم شود.
مهدي فيروزان :مجموعه اطلاعات امنيتي دال بر حيات امام موسي صدر است
كار آماري بر مجموعه اخبار مثبت و منفي در مورد حيات امام موسي صدر انجام شده است و مانند هر علم ديگري علم آمار به فعاليت هاي اطلاعاتي، امنيتي و پيگيري هايي كه در حوزه هاي مختلف وجود دارد كمك مي كند. مجموعه اطلاعات آشكار ، پنهان ، اطلاعات دستگاه هاي امنيتي، مسوولين و مقامات كشورهاي عربي بررسي شده اند حتي زماني كه در اجلاس سران كشورهاي اسلامي با ملك عبدالله پادشاه عربستان صحبت كرديم،وي اطلاعاتي را داشت و از جمله مجموعه اظهاراتي كه مسوولان كشورهاي ديگر گفتند مجموعا مسووليت همه ما را در حفظ جان امام و آزادي وي صد چندان مي كند. شايد به اين دليل كه همواره امكانات پيگيري محدود بود ما نتوانسته بوديم با اين استحكام صحبت كنيم كه امام در قيد حيات هستند و دلايل آن را ذكر كنيم.
مهمترين دلايل اظهارات مسوول دستگاه امنيتي ليبي است كه در سال 87 از ليبي گريخت و در مصاحبه اي حيات امام موسي صدر را اعلام كرد و مكان زندان امام موسي صدر را مطرح كرد. پس از آن ليبي وي را وقتي كه با حيله اي از لندن به مصر منتقل كردند دزديد و سرنوشت وي مشخص نيست.
مجموعه اطلاعات امنيتي كه اين سالها از جانب دستگاه هاي اطلاعاتي و مقامات كشورهاي عربي در اختيار خانواده قرار گرفته است همه دال بر حيات امام موسي صدر است. معتقدم كه در حال حاضر رژيم قذافي در حال سقوط است. جا دارد ايران مذاكراتش را كه در زمان دولت گذشته با قذافي پيش مي برد، منتشر كند زيرا در آن مذاكرات دولت قذافي مسووليت ربودن امام را بر عهده گرفته بود.
معتقديم بيش از حد احتمال يا اطلاع امروز در مورد حيات امام موسي صدر مي توان برنامه ريزي و فعاليت كرد.
بازگشت امام موسي صدر يعني بازگشت يك تصور جديد از خاورميانه جديد. تصور يك تعريف جديد از مباني ديني راهگشا و تصوري جديد از پيوند دين و زندگي. گفت وگوي اسلام و مسيحيت و گفت وگوي شيعه و سني. اگر جهان امروز به شيوه اي كه امروز در حال به دست آوردن شكلي نوين است كه دقيقا مخالف آن خاورميانه نويني است كه در ذهن آقاي بوش مي گذشت و قطعا تمام اين حوادث معلول نارضايتي جهان اسلام از عملكرد بوش و صهيونيسم آن زمان است.
ما نيازمند تفكر و مكتب جديد در تعريف جديد جهان اسلام هم هستيم و از نظر تاريخي نيز جاي امام موسي صدر خالي است و آمدنش مي تواند اين خلأ را پر كند.
ليبي احتياج به بازسازي چهره خود داشت و فشار دستگاه هاي حقوقي بين المللي را پذيرفت و عده اي از زندانيان سياسي اش را آزاد كرد. آنها بيشترين شان 30 سال در زندان قذافي بودند كه حدود
300 زنداني سياسي بودند. آنها از ليبي فراركردند و در مصاحبه مطبوعاتي در پاريس مجموعه اتفاقات را بيان كردند كه مكتوب شده است.
ديدن امام موسي صدر در سال 2002 در ماه رمضان و در زندان ابوسليم نكته اي بوده است كه آنها به آن تاكيد كرده اند و اطلاعاتشان در مورد امام موسي صدر اطلاعات درستي است. پس از آن سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود مساله امام موسي صدر و ضرورت پيگيري اين مساله را منتشر كرده است و يكي از اسنادي بود كه براي سازمان عفو بين الملل سند محسوب شد.

 



گفت وگو با دكترمحمد تيجاني سماوي ايرانيان مي خواهند پرچم اسلام برافراشته شود

دكترمحمد تيجاني سماوي را بسياري درايران و جهان اسلام با كتاب «ثم اهتديت» (آنگاه هدايت شدم) مي شناسند؛ كتابي كه بسيار مورد علاقه و توجه خوانندگان از جمله رهبر انقلاب قرارگرفت. تيجاني خود دراين باره مي گويد: «ايشان (رهبر انقلاب) كتاب «ثم اهتديت» را ستايش نمودند و گفتند اين كتاب، كتاب تو نيست بلكه نسيمي از بركات اهل بيت(ع) است.» پايگاه اطلاع رساني حضرت آيت الله خامنه اي به مناسبت هفته وحدت به سراغ اين نويسنده و پژوهشگر مسائل اسلامي رفته و درباره موضوع وحدت و مسائل جهان اسلام با اين انديشمند گفت وگو كرده است.
¤¤¤
¤ ما در ميان مذاهب اسلامي، نكات مشترك زيادي داريم كه با توجه به آنها مي توان به وحدت رسيد. براي شروع گفت وگو دراين باره، توضيح دهيد.
- درحقيقت بخش هاي مشترك فراواني وجود دارد و اختلاف در تمام اصول دين و فروع دين بسيار اندك است، بلكه اختلاف تنها در يك اصل ديده مي شود، اصلي كه بسياري از علماي اهل تسنن نيز آن را ذكر كرده اند و آن اصل امامت است. شيعه، امامت را اصلي از اصول دين مي داند اما اهل تسنن آن را نه به عنوان اصلي از اصول دين بلكه آن را به عنوان يك اصل سياسي مي پذيرند. درحالي كه شيعيان، امام را منصوب از جانب خداوند مي دانند و آيات قرآن كريم را ناظر بر همين مطلب مي دانند.
در بقيه مسائل مانند ايمان به خدا، نبوت حضرت محمد(ص) قرآن كريم، قبله مشترك، حج و... اختلافي وجود ندارد. البته در مسائل فقهي، اختلافات مطرح است چنانكه درون مذاهب چهارگانه اهل سنت نيز اختلافات وجود دارد و همين اختلاف فقهي در فقه شيعيان نيز ديده مي شود. خلاصه آن كه مشتركات فراوان ما در اصول و فروع، درب هاي وحدت مسلمانان به شمار مي رود و قرآن كريم نيز در آيه شريفه «واعتموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا1» بر وحدت اسلامي تاكيد دارد و اخوت اسلامي هم اين اقتضا را دارد كه مسلمانان زير بيرق دين بيايند.
¤ اما مي بينيم كه براي دستيابي مسلمانان به وحدت با وجود تمامي اين نكات مشترك موانعي وجود دارد. اين موانع را توضيح دهيد.
- يكي از موانع، جهان استكبار به ويژه آمريكاست و اين امر بر كسي پوشيده نيست. درگذشته توطئه و خيانت عليه مسلمانان در خفا و پشت پرده ها انجام مي شد اما هم اكنون هيچ پرده و نقابي وجود ندارد. دراين قضيه برخي از كشورها نيز به پيروي از آمريكا و درجهت دوستي و علاقه به آمريكايي ها، حقايق اسلام را دفن كرده و بسياري از مسلمانان كم خرد، جاهل و ضعيف الاراده را به خدمت درآورده و با حمايت همه جانبه از اين افراد، آنان را به عنوان ابزاري براي جنگ با اسلام و مسلمين در مي آورند.
¤ علت اين فتنه انگيزي آمريكا و نظام سلطه در كشورهاي اسلامي چيست؟
- آمريكا و دولت هاي غربي از گذشته هاي دور دريافته اند كه تنها مانع زياده خواهي و سلطه آنها اسلام است و در همين راستا با ايران مخالفت مي كنند. زيرا مي بينيم كه ايران تنها كشور متصدي دفاع از حريم پيامبر(ص) در محكوميت كاريكاتورهاي اهانت آميز بود. درحالي كه برخي كشورها از خود واكنش نشان ندادند. بنابراين ايران اسلامي در خط مقدم دفاع از اسلام است. ازسوي ديگر، آمريكا و اسراييل به دنبال تكه تكه كردن مسلمانان هستند. گاهي به صراحت گفته ام كه اگر شما بر اين باوريد كه ايران فقط از شيعه حمايت مي كند، سخت در اشتباهيد؛ چرا كه ايران از حماس هم- كه شيعه نيستند- حمايت مي كند.
ايرانيان مي خواهند پرچم اسلام برافراشته باشد نه شيعه و نه سني، بلكه اسلام. اين امر براي تمامي نخبگان سياسي روشن است و به خاطر همين است كه آمريكا و اسراييل دشمن سرسخت خود را ايران مي دانند. آنها به وضوح دريافته اند كه انقلاب اسلامي ايران، عامل حركت ديگر مسلمانان است. براي مثال امام خميني(ره) جمعه آخر ماه رمضان را با اين هدف كه مسئله فلسطين از ذهن مسلمانان پاك نشود و در جهت آزادي قدس تلاش نمايند، روز قدس ناميدند. اين موضوع ضربه اي سنگين براي اسراييل و آمريكا به شمار مي رود.
¤ دنياي استكبار براي فتنه انگيزي از چه حربه هايي بهره مي برد؟
- اختلاف افكني يكي از نقشه هاي استكبار است. براي مثال در لبنان بعد از ناكامي در جنگ هاي نظامي با حزب الله، اين بار مي خواهند چهره حزب الله را با ايجاد درگيري هاي مذهبي ميان شيعه و سني مخدوش نمايند و براي اين كه پيروان مذاهب مختلف در لبنان را به جان هم بيندازند؛ اين طور تبليغ مي كنند كه سعدحريري نماينده اهل سنت و سيدحسن نصرالله نماينده شيعيان است. درحالي كه اينگونه نيست و بسياري از اهل سنت و حتي مسيحيان لبنان جزو همپيمانان جريان مقاومت به شمار مي آيند. در حقيقت استكبار، با تمام توان به ايجاد فتنه در جامعه اسلامي همت مي ورزد. در انتخابات اخير در ايران هم ديديد كه نظام سلطه و به خصوص آمريكا، اسراييل و انگليس فتنه اي بزرگ را به پا كردند كه اگر فضل الهي، درايت علما و در رأس آنها رهبر معظم انقلاب نبود، نعوذبالله اين انقلاب مورد تهديد واقع مي شد. هدف آنها در ايجاد فتنه سرنگوني حكومت و نظام جمهوري اسلامي بود اما ناكام ماندند زيرا «ويمكرون و يمكرالله والله خيرالماكرين2».
مي بينيد كه در تونس انقلاب مردمي برپا شده است. ما در تونس در خفقان بوديم، كتب شيعي ممنوع بود كتاب هاي من قدغن بود و اين ممنوعيت از ناحيه وهابيت انجام مي گرفت؛ به طوري كه وزير كشور وقت تونس به صراحت به من گفت: «كتاب تو را ممنوع كرديم چرا كه در آن به مذهب وهابيت تعرض شده و ما نمي خواهيم به خاطر تو روابطمان با عربستان تحت الشعاع قرار بگيرد.» به همين دليل در تونس بسياري با من دشمن بودند. اما هنگامي كه حزب الله لبنان بر اسراييل پيروز شد، از من عذرخواهي كردند و بيان داشتند كه گويي قرآن، هم اكنون نازل شده است؛ زيرا قرآن مي فرمايد: «ولينصرن الله من ينصره»3 آنها مي گفتند خداوند به اين دليل حزب الله را ياري كرد كه اين گروه بر حق و حقيقت است. شصت سال اعراب و ساير مسلمانان نتوانستند رژيم صهيونيستي را شكست دهند، اما حزب الله با نيروي ايمان و بدون تانك و هواپيما بر رژيم صهيونيستي غالب آمد. حزب الله نه تنها بر صهيونيست ها بلكه بر آمريكا و نظام سلطه و حتي برخي كشورهاي عربي فائق شد.
برخي كشورهاي عربي كه ژنرال اسراييلي آنان را رسوا كرد، از اين رژيم حمايت كردند. اين ژنرال اسراييلي تصريح كرد كه ما به مدت شش روز نمي توانستيم به درون جبهه هاي حزب الله نفوذ كنيم اما يكي از كشورهاي عربي به ما گفت به جنگ ادامه دهيد و ما تمام هزينه هاي آن را مي پردازيم. اين رسوايي را ببينيد. اين جنگ باعث كشف حقايق شد، كشف كشورهايي كه آمريكا در فرهنگ خود، از آنها به عنوان كشورهاي معتدل! ياد مي كند. زيرا آمريكا كشورها را به دو دسته تقسيم كرده است: 1) كشورهاي مقاومت كننده در برابر اسراييل (2) كشورهاي معتدل. كشورهاي معتدل در نگاه آمريكا كشورهايي هستند كه موافق جنگ با اسراييل نيستند و به برگشت فلسطينيان به ديار خود رضايت نمي دهند. اين دو جبهه در جهان وجود دارند كه نماينده جبهه مقاومت، رهبر معظم انقلاب است.
سيدحسن نصرالله جمله بسيار زيبايي دارد. او مي گويد: «الحمدلله كه آمريكا ما را در ليست سياه خود قرار داده است و ما را تروريست مي خواند. اين براي ما شرافت و بزرگي است. اما اگر روزي شنيديد كه آمريكا ما را مدح و ستايش مي كند بايد در ما شك كنيد.» بنابراين طبيعي است كه آمريكايي ها به ايران و حزب الله اهانت كنند زيرا تنها مانع بر سر راه آنان و استخواني در گلوي آنهاست.
آنها براي فتنه انگيزي و تسلط بر كشورهاي اسلامي از روش هاي اقتصادي نيز بهره مي گيرند و در همين راستا پس از انقلاب اسلامي، محاصره اقتصادي عليه ايران را به راه انداختند. به فشارهاي اقتصادي استكبار در كشورهاي ديگر بنگريد. در همين تونس و اردن اين گونه بوده است. استكبار مي خواهد كه مردم گرسنه بمانند و همچون حكومت مصر گردند كه هيچ حركتي در برابر آن ها نداشت. مصر از آمريكا اعانه دريافت مي كرد و نان خور آنها بود.
آمريكايي ها از يك سو طوري برنامه ريزي مي كنند كه كشورهاي اسلامي عقب مانده و محتاج باشند و ازسوي ديگر نان خور آنها شوند. در قضيه لبنان نيز آمريكا به دنبال ايجاد اين حالت ترس در مردم است. مثلا در اذهان اين گونه القاء مي كرد كه اگر حريري از حكومت خارج شود شما را گرسنه نگه مي داريم و شما را مانند غزه محاصره مي كنيم و مي خواهنداز اين طريق مردم را بترسانند. البته اين روش هاي شيطاني استكبار، ان شاء الله ناكام خواهد ماندو حقيقت حاكم مي گردد و وعده الهي محقق خواهد شد.
¤ نقش جمهوري اسلامي و رهبر انقلاب را در تحقق وحدت اسلامي چگونه مي بينيد؟
- جمهوري اسلامي ايران و رهبر آن آيت الله خامنه اي همواره بر وحدت اسلامي تأكيد كرده اند. ايشان به عنوان رهبر امت اسلامي و مرجعي از مراجع ديني، مورد احترام بسياري از اهل سنت هستند. زيرا ايشان انسان معتدلي هستند و مسلمانان را به توحيد كلمه فرا مي خوانند و با حمايت هاي ايشان، سالانه كنفرانس وحدت در تهران برگزار مي شود. اين امر دليل محكم و نشانه خوبي است كه جمهوري اسلامي و رهبر آن، مسلمانان را به وحدت دعوت مي كند. اين دعوت راستين، براي از ميان برداشتن فتنه، آشوب و ايستادن در برابر مستكبران، مستعمران و دعوت كنندگان به تفرقه و جدايي است.
براي بررسي نقش آيت الله خامنه اي در جهان اسلام بايد به خاستگاه انديشه ولايت فقيه توجه شود. اگر انديشه ولايت فقيه، به شكل صحيح و بدون خدشه و با مفهوم درست تبيين شود، تمامي شيعيان آن را مي پذيرند زيرا اين انديشه، شيعيان را به وحدت كلمه و مرجعيت واحده سوق مي دهد و بدين واسطه، ظرفيت هاي شيعيان به طور پراكنده به هدر نمي رود. ولايت واحده يك اصل اسلامي است و ولايت هاي متفرقه چيزي جز تشتت و تفرقه به ارمغان نمي آورد. رسول خدا(ص) و ائمه معصومين عليهم السلام نيز ولايت واحده داشتند و امت اسلامي بايد زير بيرق يگانه اي در آيد كه نابودي مسلمانان از تفرقه و تشتت است. قرآن كريم مي فرمايد: «ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون»4، پس چرا ما تا اين حد تفرقه داشته باشيم؟
حتي به نظرم اگر ولايت فقيه را به خوبي تبيين كنيم، نه تنها شيعيان، بلكه از اهل تسنن نيز آن را مي پذيرند. جالب است بدانيد كه برخي از آن ها، امام و رهبر خود را آيت الله خامنه اي مي دانند و ايشان را مقتداي خود معرفي مي كنند. هنگامي كه علت اين امر را مي پرسي در جواب مي گويند كه كسي جز او در برابر اسرائيل نايستاده است؛ حال چه واسطه نبرد، حزب الله باشد چه حماس. مي گويند كه سرطان و مرض ما تنها اسرائيل است و او در برابر اين رژيم غاصب ايستاده است. برخي مسلمانان با اين كه شيعه نيستند اما حق و حقيقت را مشاهده و اعتراف مي كنند كه عاشق و دوستدار آقاي خامنه اي هستند و خود را پيرو ايشان مي دانند، به گونه اي كه هرچه بگويد عمل مي كنند و ايشان را مدافع اسلام مي دانند.
¤ براي اولين بار چگونه با رهبر معظم انقلاب آشنا شديد؟
- اولين بار در زمان رياست جمهوري ايشان و به واسطه آقاي سيدهادي خامنه اي- برادر رهبر انقلاب- در پاريس و به مناسبت برگزاري كنفرانس حج آشنا شدم. پس از اين كه ايشان جانشين امام خميني(ره) شدند، آشنايي ام بيشتر شد. ايشان مرا به خانه خود دعوت كردند و در آن جا ملاقاتي با هم داشتيم. من جريان اين ملاقات را در كتاب «فسيروا في الارض» و در بخش «الرحله الايرانيه» آورده ام. ايشان در آن ديدار، كتاب «ثم اهتديت» را ستايش نمودند و گفتند اين كتاب، كتاب تو نيست بلكه نسيمي از بركات اهل بيت(ع) است. بعد از آن نيز چهار يا پنج بار با ايشان ملاقات داشتم.
البته ايشان در مواردي نيز از من حمايت كرده اند. براي مثال هنگامي كه وزير آموزش اردن به من اهانت كرد، رهبر معظم سخنان او را رد كرد و من خدا را ستايش مي كنم كه رهبري ايران از من دفاع كردند. من كسي نيستم كه بخواهم مسلمانان را از هم جدا كنم بلكه به دنبال وحدت اسلام هستم. من فقط مي خواهم به برادران اهل تسنن بگويم كه شما به برادران شيعه نگاه نادرستي مي كنيد؛ پس چشمان خود را به حقيقت باز كنيد. به آن ها مي گويم كه من نيز مانند شما بودم و شما را سرزنش نمي كنم. چرا كه شما به حقيقت آگاه نيستيد و اگر حقيقت را بشناسيد همچون من از اهل بيت(ع) تبعيت مي كنيد.

پي نوشت:
1- سوره آل عمران، آيه 103
2- سوره انفال، آيه 30
3- سوره حج، آيه 40
4- سوره انبياء، آيه 92

 



ريزش حاميان آمريكا

دكتر محمدعلي مهتدي
پيرامون سخنان رهبر معظم انقلاب در خطبه هاي نماز جمعه تهران و تحليلي كه ايشان از وضعيت تونس و خصوصاً مصر ارائه دادند، مي توان به چند نكته زير اشاره كرد:
1) بايد اين مسئله را مدنظر داشته باشيم كه وضعيت مصر با وضعيت الجزاير و تونس بسيار متفاوت است. دليل اصلي آن هم نقش منطقه اي مصر است. ما شاهد بوديم كه در دوره جمال عبدالناصر و قبل از قضاياي كمپ ديويد مصر به نوعي رهبري جهان عرب در مقابله با صهيونيسم را براي حل مسئله فلسطين برعهده داشت اما پس از عهدنامه ننگين «كمپ ديويد» عملا در كنار اسرائيل قرارگرفته و در مقابل جنبش هاي آزاديخواه جهان عرب ايستاد. در واقع موقعيتي كه مصر براي حفظ امنيت اسرائيل دارد به خصوص در سال هاي اخير و دوره حسني مبارك يك موقعيت حياتي است.
نزديك ترين نمونه آن محاصره نوار غزه بود كه اگر مصر با رژيم صهيونيستي در محاصره نوار غزه شركت نكرده بود براي اسرائيل به يك فاجعه تبديل مي گرديد. با وجود اين كه رژيم مصر و رژيم صهيونيستي محاصره كامل نوار غزه را اجرا كردند، ما شاهد بوديم كه اين عمليات وحشيانه و ضدبشري، بيست و دو روز ادامه يافت اما به نتيجه نرسيد. در حال حاضر هم مشخص است كه دليل اهميت فوق العاده اي كه قضاياي مصر پيدا كرده و آمريكا و اسرائيل اتاق بحران تشكيل دادند و شبانه روز آن را دنبال مي كنند، چيزي نيست مگر به خاطر اهميت مصر براي امنيت اسرائيل. اگر خدا بخواهد و ملت مصر با اين حركت به پيروزي برسد، شاهد يك زلزله عظيم در منطقه خواهيم بود.
2) تأثيري كه انقلاب اسلامي ملت ايران بر كل منطقه خاورميانه گذاشت نياز به استدلال و برهان ندارد. ما بعد از پيروزي انقلاب شاهد بوديم كه آثار موج اسلام گرايي در كل جهان اسلام و به خصوص خاورميانه به سرعت گسترش يافت و در همه جا خصوصاً كشورهاي عربي و اسلامي بازگشت به هويت اسلامي به خوبي قابل لمس بود. اين مسئله به هيچ وجه قابل ترديد و كتمان نيست. جريانات فعلي مصر و تونس هم تبعات و انعكاس هاي انقلاب ايران است.
3) مصر جزو اولين كشورهايي است كه آثار مدرنيته به آن وارد شده است. در كنار اين مسئله ما در مصر انديشمندان مسلمان و پايگاه هاي انديشه اسلامي بسياري داريم كه در دوران ورود اولين آثار مدرنيسم به مصر فعاليت هاي بسياري كردند و تلاش كردند تا به اين سؤال پاسخ دهند كه چگونه هويت اسلامي و ديني خود را در برابر حملات مدرنيته حفظ كنيم؟ در اين زمينه مصر موفقيت هاي خوبي داشت. دين، عقايد اسلامي و فرهنگ ديني به شدت در مصر ريشه دارد. نقش و نفوذ الأزهر، گرايش به قرآن و علاقه به اهل بيت(عليهم السلام) و... همگي نشان دهنده آن است كه جامعه مصر يك جامعه دين دار و متدين است.
4) هم اكنون در منطقه خاورميانه دو محور داريم؛ يك محور، محور مقاومت است كه ايران، عراق، سوريه و مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين آن را تشكيل مي دهند. محور ديگر محور آمريكا، انگليس و چند كشور عربي مي باشد كه در راس آن ها مصر، اردن و عربستان سعودي هستند. در حال حاضر شاهد هستيم كه محور منطقه اي آمريكا دچار ريزش شده است. بعد از انقلاب تونس شاهد تحولات جدي در مصر هستيم. در يمن و اردن هم كه آمريكايي ها روي آن حساب ويژه اي باز كرده بودند اوضاع به هم ريخته است.
به اين ترتيب ما شاهد يك تحول تاريخي در منطقه هستيم؛ به اين معنا كه اولا آمريكا به تدريج محور نفوذ خودش را در منطقه از دست مي دهد و در آينده براي دست يابي به اهدافش و اجراي سياست هاي منطقه اي اش هيچ اهرمي نخواهد داشت. ثانيا رژيم هاي مستبد و ديكتاتور كه سياست خارجي خودشان را در چارچوب استراتژي آمريكا تعريف مي كردند، رو به سقوط هستند و اكنون زماني فرا رسيده است كه مردم و ملت ها حرف مي زنند. اين براي اولين بار است كه ملت ها وارد صحنه شدند و حرف شان را مي زنند و ديكتاتورها را به عقب نشيني وادار مي كنند. اين تحول بسيار مهمي در تاريخ منطقه محسوب مي شود.
5) رهبر انقلاب در بخشي از خطبه ها كه به زبان عربي ارائه شد به مطلب مهمي اشاره كردند و آن اين كه بوق هاي تبليغاتي دشمن مانند هميشه فرياد خواهند كرد كه ايران قصد دخالت در مصر را دارد و مي خواهد مصر را شيعه كند و... اين در واقع شگردي است كه ريشه اش در محافل صهيونيستي است. مويد اين مسئله هم اين است كه دستگاه تبليغاتي دولت مصر و همچنين روزنامه هاي اسرائيلي مرتبا تاكيد مي كنند كه اين حركتي است كه با حمايت «اخوان المسلمين» پيش مي رود و اين گروه هم با ايران ارتباط مستمر دارند. لذاست كه با عنايت به اين استدلال واهي تظاهركنندگان مصري به دنبال اجراي طرحي هستند كه ايران به خاطر منافعش به دنبال آن است نه به خاطر منافع مصر، اين مقوله مستقيما از محافل صهيونيستي برمي خيزد و مي خواهند اصالت حركت ملت مصر را زير سوال ببرند.
البته در همه انقلاب ها چنين چيزي وجود دارد. رژيمي كه در حال فروپاشي است، سعي مي كند تا بهانه اي بتراشد و خودش را بي گناه جلوه دهد و مشكلات را به گردن خارج از كشور بيندازد. در انقلاب خود ما هم زماني كه شاه با انقلاب گسترده مردم مواجه شد، خيلي سعي كرد تا غرب را قانع كند كه اين حركت يك حركت كمونيستي است و فردا ايران جزئي از شوروي خواهد شد. اما پس از مدتي همه دنيا فهميدند كه اين حرف ها نادرست بوده و اين يك حركت اصيل مردمي بوده است. اتفاقي هم كه در مصر رخ مي دهد يك حركت اصيل مردمي محسوب مي شود كه همه اقشار مردم در آن شركت دارند و دشمنان براي فرافكني سعي مي كنند تا آن را به خارج از مرزها مرتبط بدانند. اين تبليغات و تلاش ها، حركت هاي مذبوحانه اي است كه در جهان امروز هم خريداري ندارد؛ چرا كه بي اثر بودن و كهنگي اين حربه ها در سال هاي گذشته براي همه اثبات شده است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14