صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج) -يادداشت روز

«حفظ انسجام در وزارت اطلاعات»، «لزوم نگاه فراجناحي و فراگروهي»، «حساسيت در قبال نفوذ دشمن و جريانات معيوب فكري و سياسي» و «استفاده از تجارب نيروهاي مجرب» چهار عنصر اساسي در ماموريت نيروهاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي به حساب مي آيند كه دو روز پيش رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار 6 ساعته خود از وزارت اطلاعات به تبيين آن ها پرداختند. اين عناصر البته با اين كه از اهميت فراواني برخوردار مي باشند، بديهي هستند و تاكنون هم مبناي كار وزارت اطلاعات و ساير مجموعه هاي اطلاعاتي كشور بوده اند و در عين حال در تاكيد بر آن ها ضرورتي احساس شده و در اين خصوص به نظر مي آيد:
1- همه دستاوردهاي شگرفي كه در طول تجربه اطلاعاتي جمهوري اسلامي- اعم از وزارت و ساير مراكز اطلاعاتي كشور- به دست آمده و در بسياري از موارد «نادر» و «استراتژيك» بوده اند، نظير شناسايي و ريشه كن كردن منافقين در سال هاي 60 و 61، شناسايي باند مهدي هاشمي و متلاشي كردن آن در سال هاي 63 تا 65 و شناسايي و انهدام باند ريگي كه بدون نفوذ در سيستم اطلاعاتي دشمن ميسر نبوده، محصول انسجام نيروهاي اطلاعاتي، فراجناحي بودن، حساسيت آنان نسبت به نفوذي ها و استفاده از نيروهاي باهوش و مجرب بوده است. هر فرد اطلاعاتي كشور تا زماني كه از اين عناصر بهره مند بوده است در خدمت مردم و كشور قرار داشته و در زماني كه از يك يا دو عنصر از موارد ياد شده فاصله گرفته، طعمه دشمن گرديده است و ما مي توانيم نمونه هايي- هرچند اندك و كم شمار- از نوع دوم را نشان دهيم.
2- حفظ انسجام در وزارت اطلاعات و ساير مجموعه هاي اطلاعاتي يك اصل بديهي براي كارآمدي آن به حساب مي آيد. حفظ انسجام در هر جايي كه يك معنايي دارد و در درجه اي از اهميت قرار مي گيرد. اين «انسجام» در نيروهاي اطلاعاتي مهمترين اصل و حساس ترين آن مي باشد چرا كه عدم انسجام با نشست اطلاعات، انسجام اقدامات خودسرانه و عدول از مرز قانون و اخلاق توام مي گردد. وزارت اطلاعات يك وزارتخانه معمولي نيست كه تعدد مركز تصميم گيري در آن و دخالت فراسازماني در آن قابل تحمل باشد چرا كه كاركرد اين وزارتخانه ارتباط مستقيمي با امنيت و حيثيت شهروندان و بقاء نظام سياسي دارد بر اين اساس جا دارد كه همانگونه كه تاكنون اين گونه بوده، مسئولين ذيربط حداكثر حساسيت را در اين مورد قايل شوند. اگرچه وزارت اطلاعات يك وزارتخانه در درون دولت است، اما از آنجا كه برخلاف وزارت اطلاعات، يك دولت مي تواند برآمده از رقابت حزبي باشد يا بر مبناي تفكر و فلسفه سياسي خاصي روي كار آمده- هر چند اين هم مذموم است- فراجناح نباشد و حتي اندازه پيوستگي آن با نظام سياسي حداكثري نباشد و خسارات ناشي از اين بنا به ملاحظاتي پذيرفته شود، اما حكايت وزارت و ساير نيروهاي اطلاعاتي حتما حكايت ديگري است. نه وزارت اطلاعات حق دارد در جهت گيري ها و «عمل اطلاعاتي» از سليقه اين يا آن دولت تبعيت كند و نه عوامل دولتي كه سر كار هستند به خود اجازه دهند كه مديريت دستگاه هاي اطلاعاتي كشور به «اعمال سليقه» كشيده شود. اين مهمترين ركن حفظ انسجام در وزارت اطلاعات است.
3- در فراگروهي و فراجناحي عمل كردن نيروهاي اطلاعاتي بايد گفت معناي فراگروهي و فراجناحي اين نيست كه نيروي اطلاعاتي كاري به جناح ها و گروه ها نداشته باشد چرا كه رصد كردن نفوذ دشمن در جناح ها و گروه ها- كه كاملا جدي است و نظام در طول 32 سال گذشته با آن دست به گريبان بوده- يكي از وظايف اساسي وزارت اطلاعات است. جناح هاي كشور چه حاكم باشند و چه نباشند، بستر نفوذ و برنامه ريزي دشمن هستند. بر اين اساس نيروي اطلاعاتي- بدون آنكه از پيش حكمي صادر كند- بايد روندهاي موجود در گروه هاي سياسي را براي «مقابله» با خطر آني و يا «پيشگيري» از خطر آتي با دقت مورد مطالعه قرار دهد در اين ميان آن دسته از جرياناتي كه با روش هاي شناخته شده يا شناخته نشده درصدد اثرگذاري بر دستگاه هاي اطلاعاتي كشورند در اولويت قرار مي گيرند. بعضي از گروه هاي سياسي كه امروزه انحراف و حتي وابستگي آن ها به كانون هاي جاسوسي خارجي برملا شده است، مدعي بودند كه نيروي اطلاعاتي بايد بر مبناي اصل فقهي برائت- و به عبارتي با خوشبيني- با گروه ها و جريانات مواجه شود و حال آنكه اصل برائت يك اصل قضايي است و نه اطلاعاتي يعني يك قاضي در هنگام بررسي پرونده متهم بايد بر مبناي دو اصل «برائت» و «اصاله الصحه» حركت كند. قانون در اينجا به سمت كاهش مجرم و اجازه دادن به متهم براي جبران، كشش دارد كه اين مستلزم فرا خواندن متهم به محكمه است. اما نيروي اطلاعاتي بايد با مهم شمردن اموري كه قاضي به چشم پوشي از آن سفارش شده است، درصدد رفع و دفع خطرات «احتمالي» برآيد. بديهي است كه در نهايت حكم هر متهم- ولو در جرائم حساس امنيتي- را قاضي صادر مي كند و قاضي براساس آنچه شرع و قانون در قضاوت به او توصيه كرده عمل مي كند اما نيروي اطلاعاتي بايد- بدون اينكه حكم به مجرميت كسي بدهد- بتواند مجرمين امنيتي را در آغاز راه شناسايي كرده و مانع شكل گيري روندي ضد امنيتي- كه مستلزم خطرات فراوان و هزينه هاي زياد است- گردد. اگر نيروي اطلاعاتي در بند جناح يا گروهي يا جناح ها و گروه ها باشد قادر به دفع خطر از مردم و كشور نيست و اين با فلسفه وجودي مجموعه هاي اطلاعاتي منافات دارد كه خوشبختانه اين نكته به عنوان يك اصل در وزارت اطلاعات دنبال مي شود و البته در برخي از موارد، نمونه هاي متفاوتي ولو اندك داشته است.
4- حساسيت نيروهاي اطلاعاتي در برابر نفوذ دشمن و جريانات معيوب فكري و سياسي يكي از دو وظيفه كليدي وزارت و مجموعه هاي اطلاعاتي است كه جنبه پدافندي دارد. امروزه راه هاي نفوذ دشمن در يك كشور بسيار متنوع و فراگير شده و ابزارهاي نفوذ گسترش يافته و متنوع تر شده است. در عين حال راههاي سنتي نفوذ مثل اينكه فردي را بخرند و از طريق او ابتدا بر يك جناح و سپس بر يك كشور دست پيدا كنند، اهميت خود را حفظ كرده اند به ميزان تنوع راهها و ابزارهاي نفوذ، نيروي اطلاعاتي كشور نيز بايد به انواع ابزارها و راه ها مجهز شود و نيروهاي مناسب آن را پيدا كند. امروزه حجم نيروهاي اطلاعاتي در دنيا از حجم نيروهاي نظامي بيشتر است.
آمريكايي ها در جريان اشغال افغانستان و عراق به ازاي هر دو عنصر نظامي از سه عنصر اطلاعاتي استفاده كرده اند و حال آن كه جمع آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات بخشي از وظايف جاري آن دو عنصر نظامي نيز بوده و اين همه در حالي است كه آنان به سطح وسيعي از امكانات فضايي اطلاعاتي- نظير ماهواره هاي جاسوسي- و هواپيماهاي جاسوسي هم دسترسي دارند و علاوه بر اين ها از هم پوشاني اطلاعاتي با سرويس هاي اروپايي و منطقه اي هم بهره مند مي باشند.
البته شكي نيست كه در سرويس هاي اطلاعاتي كيفيت نيروها، شيوه ها و امكانات حرف اول را مي زند و كميت در مرتبه دوم از اهميت قرار دارد علاوه بر آن ارتباط با توده هاي مردم- مزيتي كه نيروهاي اطلاعاتي ما از آن برخوردارند- بسيار تعيين كننده مي باشد. با اين وصف دستگاه هاي اطلاعاتي كشور بايد تلاش بي وقفه اي در «روزآمد» كردن خود داشته باشند. نكته اين است كه جمهوري اسلامي از آنجا كه برمبناي تفكر و مكتبي عميق بنا نهاده شده، تنها از طريق تهاجم فكري تهديد مي شود اما البته از آنجا كه پايه هاي فكري نظام به مرور در ميان همه مردم- اعم از توده ها و نخبگان- جا افتاده است جز از طريق يك برنامه طولاني مدت نمي توان به مقابله با مباني فكري نظام رفت. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ارتباط با فتنه 88 فرمودند: «دشمن 02 سال كار كرده بود» خب كدام نيرو بايد 02 سال پيش كشف مي كرد كه يك جريان منحرف مشغول ريشه زدن، درست كردن سرپل و سربازگيري است به جز نيروهاي اطلاعاتي. امروز هم اين نيروي اطلاعاتي است كه بايد «جوانه ها» را زودتر از ديگران ببيند و قبل از ريشه دوانيدن، آن را برملا نمايد. پرواضح است كه دشمني فكري با نظام را كمونيست و سلطنت طلب و ملي گرا- با عناوين افشا شده- نمي تواند سامان دهد ولو 05 سال كار كند. آن كس مي تواند اين دشمني را در يك روند 01 يا 02 ساله به نقطه اي پرهزينه برساند كه امروز از جنس نظام و جناح هاي مورد قبول نظام ديده مي شود. جريانات «معيوب فكري»، جريانات بالفعل خطرناك نيستند اگر اينطور بود به آنها «معيوب» نمي گفتيم بلكه «فاسد» خطاب مي كرديم. جريانات معيوب فكري و سياسي كه- برحسب تجربه- قطعا روزي- در ميان مدت يا بلندمدت- به جريانات فاسد و متكي به خارج تبديل مي شوند، چه مشخصه اي دارند؟ چطور آنها را بشناسيم؟ مهمترين و بهترين راه شناخت آنها، ارزيابي مواضع رسمي آنهاست. هرگاه موضع رسمي فردي يا گروه و دسته اي با موضع رسمي نظام تفاوت داشته باشد و اين تفاوت ها تكرار شوند، اين نشانه «عيب» است كه اگر نيروهاي اطلاعاتي به موقع پرده از آن برندارند، به جرياني فاسد تبديل مي شوند. بعضي از عناصر كليدي اطلاعاتي آمريكا كه امروزه بازنشسته شده اند، گفته اند كه ما از سال 56 با دفتر ميرحسين موسوي ارتباط داشتيم امروزه،- تقريبا- همه اعضاي آن روز دفتر او يا آشكارا مشغول همكاري با شبكه هاي رسانه اي و محافل اطلاعاتي آمريكا هستند و يا به دليل ايفاي نقش هاي محوري در فتنه 88 در زندان به سر مي برند، وضعيت ميرحسين موسوي هم كه در ضديت آشكار با نظام مشخص است.
و بالاخره، نيروي اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران به دليل آن كه عهده دار حفاظت از يك نظام فكري- فرهنگي است بايد خود عميقا فكري و فرهنگي باشد كه خوشبختانه اينطور هم هست. اين نيرو بايد متخلق به اخلاقي باشد كه نظام براي آن به وجود آمده است. از اين رو نائب الامام حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- در اين ديدار، مديران، كارشناسان و كاركنان وزارت اطلاعات را به انس با قرآن، نماز، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و اخلاق متكي بر مباني الهي توصيه فرمودند.
سعدالله زارعي

سيم تلفن (گفت و شنود)

گفت: اين چه حسابي است كه تمامي مشاوران و همكاران نزديك موسوي و خاتمي و كروبي به آمريكا و انگليس و اسرائيل فرار كرده اند؟
گفتم: چه عرض كنم؟!
گفت: همه آنها بدون استثناء بعد از فرار به خارج از كشور و پناهندگي به بيگانگان پرده ها را كنار زده و آشكارا عليه اسلام و انقلاب و امام موضع گرفته اند.
گفتم: هر كسي كو دور ماند از اصل خويش، باز جويد روزگار وصل خويش!
گفت: يكي از آنها گفته است كه با صلاحديد سران فتنه از كشور گريخته است.
گفتم: يارو كه سيم تلفنش وسط اتاق ولو بود و برايش دست و پاگير شده بود به مخابرات زنگ زد و گفت؛ آقا ببخشيد! سيم تلفن ما به پاي اين و آن گير مي كند و آنها را با كله به زمين مي زند! اگر ممكن است لطف كنيد و از اون طرف بكشيدش!

در پاسخ به نامه مستند كميته حقوق بشر مجلس شوراي اسلامي
رئيس جمهور برزيل از مواضع شتاب زده خود پيرامون حقوق بشر در ايران پوزش خواست

در پي نامه «كميته حقوق بشر مجلس شوراي اسلامي» به رئيس جمهور برزيل درباره مواضع ضدايراني وي، خانم «ديلما روسف» به اصلاح مواضع خود پيرامون مسائل حقوق بشري ايران پرداخت و گفت: «از اين پس تبادل اطلاعات حقوق بشري و همكاري در اين حوزه را با ايران افزايش مي دهيم و كشورهاي غربي، خصوصاً ايالات متحده آمريكا، بايد منتظر برخورد برزيل با موارد گسترده نقض حقوق بشر در كشورهايشان باشند.»
جريان فمينيست هاي لائيك مانند «شيرين عبادي» از هنگام انتخاب رئيس جمهور جديد برزيل تلاش هاي گسترده اي را براي تاثيرگذاري منفي بر رويكرد سياسي اين كشور درباره ايران آغاز كردند. اين افراد كه صرفاً شناسنامه ايراني دارند و در ساليان گذشته با فروش اطلاعات جعلي به نهادهاي سياسي-امنيتي غرب كوشيدند تا زمينه هاي تحريم اقتصادي و علمي ايران را در اروپا و آمريكا فراهم آورند، از سه ماه پيش جلساتي را با خانم «ديلما روسف»، رئيس جمهور برزيل برگزار كردند كه چهره هاي خائن و ضدايراني مانند عبادي در زمره آن بودند.
تعاملات فمينيست هاي لائيك و مبلغان حقوق بشر آمريكايي با مقامات عالي برزيلي سبب شد تا 2 ماه پيش در يك اقدام غيرمنتظره و همزمان با تصويب قطعنامه ضد ايراني شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران، رئيس جمهور برزيل طي مصاحبه اي اعلام كند كه راي كشورش- كه از هم پيمانان برجسته و شركاء اقتصادي ايران به شمار مي رود- به اين قطعنامه مثبت است. «ديلما روسف» همچنين گفت كه نسبت به زندانيان سياسي-عقيدتي در ايران داراي يك «تعهد تاريخي» است و از مجاري مختلف براي آزادي فعالان حقوق بشري ايراني كه در بازداشت به سر مي برند، تلاش خواهد كرد.
موضع گيري شتاب زده رئيس جمهور جديد برزيل درباره اوضاع جاري ايران با واكنش «كميته حقوق بشر مجلس شوراي اسلامي» روبرو شد. اين كميته كه ذيل «كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي» مجلس فعاليت مي كند و دكتر «زهره الهيان» نماينده مردم تهران رياست آن را برعهده دارد، در نامه اي به «ديلما روسف» توضيحات مشروح و مبسوطي را درباره جنجال رسانه هاي صهيونيستي عليه مسائل حقوق بشري در ايران ارائه كرد و با ارائه اسناد دقيق و اطلاعات شفاف، ماهيت واقعي پرونده هايي مانند پرونده «سكينه محمدي» را بازخواني كرد. الهيان در بخشي از اين نامه نوشت: «آيا اطلاعاتي از جنايت هاي عبدالمالك ريگي تروريست معروف داريد؟ آيا فيلم جنايت هاي او و سر بريدن هموطنان بي گناه ما را ديده ايد. ريگي شرور جنايتكاري است كه 400 نفر از هموطنان ما را كشته و در صورتي كه تمايل داشته باشيد اسناد ارتباط مخفيانه او با CIA را در اختيارتان خواهيم گذاشت. احتمالا تلاش هايي در اطراف شما صورت مي گيرد تا اين اخبار و اطلاعات به گوش شما نرسد ولي بايد گفت كه مستندات موجود نشان دهنده نقش MI6، CIA و موساد در براندازي نظام و همكاري اين زندانيان بدون واسطه با آنان است و اين كه برخي سفارتخانه هاي كشورهاي غربي از جمله انگليس و فرانسه و آلمان با سر كردگان جريان برانداز و حلقه هاي واسط آنها همكاري مستقيم و غيرمستقيم داشته اند.» همچنين «كميته حقوق بشر مجلس شوراي اسلامي» خواهان تبادل اطلاعات حقوق بشري با دولت و مجلس برزيل از كانال هاي صحيح ارتباطي و توسعه همكاري هاي دوجانبه در زمينه حقوق بشر شد.
نامه «زهره الهيان» به خانم «ديلما روسف» به سرعت توسط سفارت برزيل در تهران به زبان پرتغالي ترجمه و با قيد «فوريت» از كانال ارتباطات استراتژيك ويژه براي رئيس جمهور برزيل ارسال شد. «ديلما روسف» پس از دريافت اين نامه، مشاور امور بين الملل و متخصصان حوزه ايران را به جلسه اي ويژه فرا خواند و به بررسي اسناد و اطلاعات نامه مجلس ايران پرداخت. وي پس از آن در يك موضع گيري شفاف و با پاسخ مثبت به درخواست «كميته حقوق بشر» مجلس شوراي اسلامي، مواضعي جديد در حمايت از همكاري هاي گسترده و دوجانبه ايران و برزيل اتخاذ كرد و گفت: «از اين پس تبادل اطلاعات حقوق بشري و همكاري در اين حوزه را با ايران افزايش مي دهيم و كشورهاي غربي، خصوصا ايالات متحده آمريكا، بايد منتظر برخورد برزيل با موارد گسترده نقض حقوق بشر در كشورهايشان باشند.»
زهره الهيان، در گفت وگوي اختصاصي با «كيهان» پيرامون موضع حمايتي رئيس جمهور برزيل در زمينه همكاري با ايران پيرامون مسائل حقوق بشري گفت: «اين تعاملات با كشورهاي مستقل و شركاي سياسي و استراتژيك ايران در جهان بسيار ضروري است، چرا كه پس از شكست كودتاي مخملي در ايران، خط جديد حمله غرب ارائه يك چهره جعلي و دروغين خشونت گرا از شخصيت ها و ذخاير فكري نظام مانند آيت الله مصباح يزدي، آيت الله سيد احمد خاتمي، آيت الله يزدي و آقاي حسين شريعتمداري است. ملت ما مي داند كه اين شخصيت ها از چهره هاي فكري-سياسي تاثيرگذار هستند كه اكثر فعاليت هايشان در حوزه هاي تئوريك و گسترش اسلام ناب متمركز بوده است، اما مي بينيم كه نهادهاي مدعي حقوق بشر و خصوصا پارلمان اروپا نام اين بزرگواران را در ليست تحريم هاي خود جاي داده است. بنابراين، ملت هاي دنيا بايد بدانند كه جهان ليبرال سرمايه داري پس از تحريم دانشمندان هسته اي ايران و ترور آنها، اكنون به دنبال تحريم شخصيت هاي فكري- استراتژيك نظام مقدس جمهوري اسلامي است و اين خط جديد، نشان از ناتواني همه جانبه غرب براي اضمحلال اسلام ناب در جهان دارد.»
رئيس كميته حقوق بشر مجلس شوراي اسلامي افزود: «ما از رئيس جمهور برزيل به عنوان يك چهره مبارز و مردمي دعوت كرده ايم تا براي پيشبرد تعاملات حقوق بشري به ايران بيايد و ايشان هم پاسخ مثبت به اين دعوت دادند. در رايزني هاي خود با مقامات دولت هاي مستقل و آزادانديش جهان حتما اين نكته را مطرح مي كنيم كه جهان سرمايه داري به سبب هراس خود از اسلام ناب انقلابي به سراغ ساخت چهره اي دروغين از متفكران مسلمان و انقلابي كشورمان رفته است. هر چند اين تحريم ها در چند روز گذشته با واكنش منفي دولت هاي مستقل جهان روبرو شده است، اما در تعاملات ديپلماتيك خود با روساي جمهور كشورهايي مانند برزيل به افشاي پشت صحنه چنين اقداماتي خواهيم پرداخت.

در جلسه جامعه روحانيت مبارز اعلام شد
كانديداتوري رسمي آيت الله مهدوي كني براي انتخابات هيئت رئيسه خبرگان

سخنگوي جامعه روحانيت مبارز گفت: آيت الله مهدوي كني در جلسه شوراي مركزي روحانيت مبارز، حضور خود را در انتخابات هيئت رئيسه خبرگان رسما اعلام كرده است.
حجت الاسلام والمسلمين سالك در گفت وگو با چند خبرگزاري داخلي در روز پنجشنبه، با اشاره به اين كه جلسه شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز روز چهارشنبه با حضور دبيركل اين تشكل برگزار شد، گفت: در ابتدا اخبار روز و مسائل داخلي و خارجي به خصوص مسائل خاورميانه مورد بحث و بررسي قرار گرفت و سپس اعضا به بحث در مورد جايگاه مجلس خبرگان رهبري پرداختند.
سالك با اشاره به جايگاه مجلس خبرگان رهبري در قانون اساسي و همچنين اهميت ولايت فقيه و جايگاه اين تشكل گفت: مجلس خبرگان رهبري حافظ نظام و رهبري است و در واقع عامل وحدت است و اين مجلس با حضور علما و شخصيت هاي مختلف نقش اساسي در دفاع از دين و ولايت فقيه را برعهده دارد.
وي با اشاره به مباحث مطرح شده در ارتباط با حضور آيت الله مهدوي كني در انتخابات هيات رئيسه مجلس خبرگان رهبري و درخواست از وي جهت حضور در اين انتخابات گفت: به دنبال اين درخواست ها و تقاضاهاي مكرر و با توجه به سابقه آيت الله مهدوي كني و درخواست اعضاي جامعه روحانيت مبارز جهت حضور ايشان در انتخابات هيات رئيسه مجلس خبرگان، ايشان در پاسخ به اين درخواست گفتند كه مي آيم.
وي افزود: آيت الله مهدوي كني در اين ارتباط به وظيفه شرعي و اعتقادي خود عمل كردند و ايشان همواره براساس تكليف عمل كرده اند و هر كجا نياز بوده حضور داشته است.
اكثريت آراي خبرگان
با آيت الله مهدوي كني
خواهد بود
در همين حال حمايت ها از رياست آيت الله مهدوي كني بر مجلس خبرگان ادامه دارد.
خبرنگار كيهان در كاشان گزارش داده كه آيت الله عبدالنبي نمازي هم در گردهمايي ائمه جمعه، جماعات و روحانيت شهرستان هاي كاشان و آران و بيدگل گفت: علماي زيادي از آيت الله مهدوي كني براي نامزدي رياست مجلس خبرگان تقاضا كردند و ايشان نيز اين مسئوليت را پذيرفته اند.
اين عضو خبرگان رهبري اضافه كرد: پيش بيني مي شود اكثريت آراي نمايندگان مجلس خبرگان با آيت الله مهدوي كني خواهد بود.
آيت الله محي الدين حائري شيرازي نيز با اشاره به دعوت اعضاي خبرگان جهت نامزدي مهدوي كني به باشگاه خبرنگاران گفت: آيت الله مهدوي كني انساني صالح، وارسته و درستكار است و اعضاي مجلس خبرگان رهبري بهترين تصميم را در خصوص مصالح كشور و ملت اتخاذ مي كنند.
علي شاهرخي رئيس كميسيون قضايي و حقوقي مجلس هم در گفت وگو با مهر عنوان كرد: تعداد زيادي از نمايندگان مجلس خبرگان با دعوتي كه به عمل آوردند، آيت الله مهدوي كني را گزينه مناسب تري براي رياست مي دانند.

ولايتي: ماهيت موسوي و كروبي نمايان شده خواص بايد به صراحت موضع گيري كنند

مشاور رهبر انقلاب در امور بين الملل با تاكيد بر نمايان شدن ماهيت موسوي و كروبي خواستار موضع گيري صريح خواص شد.
علي اكبر ولايتي مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل در گفت وگو با فارس در خصوص نقش خواص در مقابله با فتنه و لزوم موضع گيري به موقع آنها اظهار داشت: خواص بايد به موقع و به صراحت موضع گيري كنند و از مواضع دوپهلو پرهيز كنند.
وي افزود: خواص در شرايطي كه فتنه گران و مخصوصا آن 2 نفر ماهيت اصلي خود را كاملا نمايان كرده اند، بايد در مقابل آنها موضع گيري كنند.
مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل با تاكيد بر اينكه حفظ كشور و نظام و همبستگي و يكپارچگي ملت در برابر بيگانگان شوخي بردار نيست، گفت: هركسي كه در اين كشور به عنوان ايراني و اتباع ايران زندگي مي كند، وظيفه ديني و ملي دارد كه در برابر هر خطري كه تماميت ارضي كشور و نظام جمهوري اسلامي را تهديد مي كند، بايستد.
ولايتي ايستادگي در مقابله فتنه گران كه هر روز به دنبال آشوب آفريني و ضربه زدن به نظام هستند، را يكي از مصاديق اين وظيفه ديني و ملي خواند و تصريح كرد: خواص بايد در مقابل اين مسائل با صراحت موضع گيري كنند.
پرويز سروري، قائم مقام جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي هم در سيزدهمين نشست اين جمعيت در پاسخ به پرسشي در خصوص عملكرد هاشمي در دو سال اخير، يادآور شد: آنچه باعث شد موضع مردم نسبت به آقاي هاشمي هر روز منفي تر و راديكال تر شود، موضع وي در خصوص فرزندانشان است لذا چنانچه فرزندان هاشمي داراي پرونده باشند اتهاماتي به آنها وارد است و بايد با حضور در دادگاه قانون براي آنها اعمال شود تا از آنها رفع اتهام شده و يا پاسخگو باشند.
وي ادامه داد: در جلسه اي كه دو هفته پيش و پس از 25 بهمن اعضاي كميسيون امنيت ملي مجلس با رياست قوه قضاييه داشتند، يكي از نمايندگان اقليت سياسي مجلس خطاب به آقاي آملي لاريجاني گفت «با آرام شدن فضا شما طرح عفو عمومي را از مقام معظم رهبري بگيريد» كه ايشان گفتند من هرگز اين كار را نمي كنم چرا كه اين آقايان مرتكب جرم شده اند و نسبت به نظام ظلم كرده و هزينه زيادي را به مردم وارد كرده اند لذا بايد با آنها برخورد جدي صورت گيرد.

دلشوره حاميان خارجي و داخلي فتنه از قطع تماس موسوي و كروبي با بيگانگان (خبر ويژه)

قطع تماس موسوي و كروبي با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، علاوه بر عصبانيت اوباما، هيلاري كلينتون، نتانياهو و مقامات دولت انگليس، برخي از عوامل داخلي را نيز با نگراني و اضطراب روبرو كرده است.
محمد خاتمي رئيس جمهور پيشين و رابط جرج سوروس و مايكل لدين با فتنه گران، بدون آن كه به تماس هاي مكرر خود و موسوي و كروبي با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه اشاره اي كند، اقدام اخير دستگاه امنيتي جمهوري اسلامي ايران در قطع اين تماس ها را «اقدامي تخريبي»! ناميده و مورد انتقاد شديد قرار داد. خاتمي در اظهارات خود از موسوي و كروبي به عنوان افرادي «باسابقه درخشان»! ياد كرد و توضيح نداد كه مگر «شمر» جانباز جنگ صفين در ركاب حضرت امير عليه السلام نبود كه بعدها به قاتل امام حسين(ع) تبديل شد؟ و اين پرسش روشن را هم بي پاسخ گذاشت كه ايشان و موسوي و كروبي غير از آن كه طي 30 سال گذشته از امتيازات ويژه نظام برخوردار بوده و خود را فربه كرده اند چه خدمت در خور ذكري به نظام و مردم كرده اند؟ و اگر هم خدمت اندكي داشته اند، اين خدمت اندك در مقابل آنهمه برخورداري از امتيازات ويژه چه جايگاهي داشته است و مخصوصاً با وطن فروشي و جنايت هاي شرم آوري كه مرتكب شده اند چگونه قابل مقايسه است؟! و از اين زاويه آيا نبايد گفت كه «شمر» و «عمرسعد» سابقه قابل ذكرتري از موسوي و كروبي و خاتمي داشته است؟!
از سوي ديگر عليمحمد دستغيب كه بعد از همراهي و همكاري با سران فتنه، راديو اسرائيل از وي با عنوان «مرجع تقليدشيعيان»! ياد مي كند نيز با ارسال نامه اي به مجلس خبرگان، بدون اشاره به نگراني از قطع تماس موسوي و كروبي با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، نوشت «حصرخانگي آقايان موسوي و كروبي اقدامي غيرشرعي و غيرقانوني است»! عليمحمد دستغيب توضيح نداد كه آيا اهانت به ساحت مقدس امام حسين(ع) در روز عاشورا، نفي وجود مبارك امام زمان(عج)، آتش زدن مسجد، حمايت از اسرائيل در روز قدس، دفاع از آمريكا در روز جهاني مبارزه با استكبار و دهها جنايت ديگري كه سران فتنه مرتكب شده اند را «شرعي و قانوني»! مي داند؟! و اساساً چرا طي 18 ماه گذشته همواره با مواضع صريح آمريكا و اسرائيل و انگليس عليه اسلام و انقلاب و امام(ره) و نظام جمهوري اسلامي ايران همراهي كرده است؟
در همين حال به گزارش مشترك بي بي سي، سايت وزارت خارجه اسرائيل و راديو فردا-وابسته به سيا- يوسف صانعي نيز، قطع ارتباط موسوي و كروبي با بيگانگان را نشانه «درماندگي و ضعف سياسي عاملان و آمران آن»! توصيف كرد!
گفتني است كه ابراز نگراني و اضطراب مشترك مقامات آمريكايي و اسرائيلي و انگليسي و برخي از حاميان داخلي فتنه از هوشمندانه بودن اقدام دستگاه امنيتي جمهوري اسلامي ايران در قطع ارتباط و تماس موسوي و كروبي با بيگانگان حكايت مي كند.

هيلاري كلينتون: ياران ما زندانند! (خبر ويژه)

هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا به علت اصلي نگراني دولت متبوع خويش از اقدام جمهوري اسلامي ايران در قطع تماس هاي خارجي موسوي و كروبي اعتراف كرد.
به گزارش خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس، هيلاري كلينتون كه در مجلس سناي آمريكا حاضر شده و به پرسش نمايندگان سنا درباره نقش ايران در تحولات و انقلاب هاي منطقه پاسخ مي داد، گفت: از جمهوري اسلامي ايران به طور جدي خواسته ايم از تحريك مردم خاورميانه عليه دولت هاي حاكم بر كشورهاي منطقه دست بردارد! وزير خارجه آمريكا كه بارها بر حمايت همه جانبه آمريكا از سران ضدانقلابي فتنه با ذكر نام ياد كرده بود، ضمن اعلام حمايت مجدد دولت متبوع خود از موسوي و كروبي و خاتمي، حصر خانگي- بخوانيد قطع تماس سران فتنه با بيگانگان- را محكوم كرده و گفت: «وقتي مسئولان ايران از حركت مردم در مصر و تونس و اردن و يمن حمايت مي كنند بايد به مخالفان نيز اجازه دهند تا نظر خود را در اين باره اعلام دارند.»
گفتني است قبل از 25 بهمن، نتانياهو طي سخناني در پارلمان رژيم اشغالگر قدس به صهيونيست ها اطمينان داده بود كه اگر جمهوري اسلامي به تقاضاي موسوي و كروبي براي راهپيمايي در روز 14 فوريه- 25 بهمن- پاسخ مثبت بدهد، اين راهپيمايي در حمايت از مردم مصر و تونس نخواهد بود! بلكه آنها به رژيم جمهوري اسلامي اعتراض خواهند كرد و حمايت اين رژيم از آشوب هاي منطقه - انقلاب اسلامي- را محكوم مي كنند! و همان روز «جو بايدن» معاون اوباما نيز در يك كنفرانس مطبوعاتي اظهارات مشابهي داشت.
سخنان ديروز هيلاري كلينتون كه ضمن ابراز نگراني از انقلاب هاي اسلامي منطقه، خواستار آزادي تماس موسوي و كروبي با بيرون- بخوانيد سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و متحدانش- شده بود، به وضوح نشان مي دهد كه قطع تماس موسوي و كروبي با بيگانگان ضربه سختي به پروژه هاي در دست اقدام آنان زده است.

اسرائيل: حالا ديگر همه مردم مصر به نظاميان ما حمله مي كنند (خبر ويژه)

برخي منابع عربي تاكيد مي كنند كه فرايند نزديكي ايران و مصر خيلي زودتر از آنچه غربي ها تصور مي كنند آغاز خواهد شد و به زودي به كابوسي بزرگ براي اسراييل مبدل مي شود.
روزنامه الحيات در مقاله اي به قلم صالح سالم دراين باره نوشت: «دو دليل مهم براي نزديكي سريع ايران و مصر وجود دارد؛ اول، وجود جريان اسلامي در نظام سياسي جديد مصر و دوم كينه نداشتن مردم مصر از ايران». وي ادامه داده است: «حتي در مورد مسايل مذهبي حب به اهل بيت مردم مصر را به ايران پيوند مي دهد و اين كشور در نظر بسياري از نخبگان مصر يك همسايه جغرافيايي و شريك در تمدن به شمار مي آيد.»
اين در حالي است كه كارشناسان عقيده دارند نزديكي مصر به ايران فقط يكي از گزينه هاي موجود در فهرست بلند نگراني هاي اسراييل درباره آينده منطقه است. يكي ديگر از اين نگراني ها اين است كه رژيم صهيونيستي اكنون كه از كمك نوكرصفتانه مبارك محروم شده ممكن است ديگر نتواند به محاصره حماس در غزه ادامه بدهد و مجبور باشد قدرت گرفتن روزافزون حماس را تحمل كند.
منابع غربي در روزهاي اخير به نشانه هاي متعددي در اين مورد اشاره كرده اند كه يكي از مهم ترين آنها از كنترل خارج شدن وضعيت صحراي سينا و ارسال مداوم كمك از جانب مردم مصر به فلسطيني هاست. پايگاه اينترنتي بخش فارسي وزارت خارجه اسراييل اخيرا در گزارشي از قول مقام هاي آگاه نظامي در اين باره نوشته است: «جمهوري اسلامي ايران اكنون مي كوشد با استفاده از هرج و مرجي كه هنوز در شبه جزيره سينا، به دنبال ناآرامي هاي اخير مصر و نبود يك دولت مركزي قوي، برقرار است، شبكه هاي جديدي براي قاچاق اسلحه به نوار غزه برپا سازد و زيربناي جديدي براي اين منظور در صحراي بزرگ سينا به وجود آورد.»
«در جريان نا آرامي هاي هفته هاي گذشته در مصر، افراد مسلح بدوي نيز در صحراي سينا چند قرارگاه نيروهاي مرزي مصري را مورد حمله قرار دادند و مرزبانان را ناچار به فرار ساختند و اكنون عملا نظارتي بر امور امنيتي در بخش هاي بزرگي از سينا وجود ندارد. با آن كه طبق پيمان صلح با اسرائيل، مصر حق وارد كردن نيروي نظامي به سينا را ندارد، اسرائيل ماه گذشته با اعزام دو گردان شامل 800 سرباز مصري به اين شبه جزيره موافقت كرد. ولي معلوم نيست كه استقرار آن ها تا چه حد به برقراري امنيت و انتظام در آن صحرا ياري رسانده باشد.»
به نظر مي رسد مجموعه اين موارد در كنار عبور ناوهاي جنگي ايران از كانال سوئز اين پيام را به غاصبان قدس شريف داده است كه به زودي با يك الگوي جديد مقاومت در منطقه كه اين بار مردم مصر هم در آن سهمي بسزا دارند مواجه خواهند شد.

اوباما به نتانياهو نان دلداري قرض مي دهد! (خبر ويژه)

رئيس جمهور آمريكا كه همواره تلاش كرده كوچكترين موضعي عليه اسراييل نگيرد، اخيرا مجبور شده است بر اين موضوع تاكيد كند كه اسراييل روز به روز بيشتر در حال منزوي شدن است.
بخش فارسي پايگاه اينترنتي وزارت امور خارجه رژيم اشغالگر قدس در گزارشي كه به روايت ديدار اوباما با جامعه يهوديان آمريكا اختصاص داشت تاكيد كرد كه وي به شدت نگران انزوا و تنها شدگي روزافزون اسراييل بوده است.
اين سايت نوشت: «در اين ديدار يك ساعته، رئيس جمهوري ايالات متحده ديدگاه هاي خود را درباره بحران خاورميانه نيز بيان داشت و به وتوي آمريكا در شوراي امنيت عليه طرح ضد اسرائيلي حكومت خودگردان فلسطيني نيز اشاره كرد، ولي در عين حال گفت: تلاش براي منزوي ساختن اسرائيل در صحنه بين المللي شتاب گرفته است».
اوباما در بخش ديگري از سخنان خود در اين ديدار كه روز 10 اسفند برگزار شده سعي كرده است با بياني جملاتي كه آشكارا چاپلوسانه به نظر مي رسد از بار هشدار خود درباره تنفر ملت هاي جهان از اسراييل كم كند. به عنوان نمونه اوباما در اين ديدار گفته است كه ارزش هاي اسراييلي نه فقط الگويي براي مردم جهان است بلكه حتي مي تواند الگويي براي مردم آمريكا هم باشد!
اين در حالي است كه تحليلگران عقيده دارند فرايند نان قرض دادن متقابل ميان اسراييل و آمريكا خيلي نمي تواند ادامه پيدا كند چرا كه تحولات اخير منطقه تمام زيرساخت هايي را كه آنها طي دهه هاي طولاني براي حفظ سلطه خود در منطقه بوجود آورده بودند تخريب كرده است.

حالا كه از سبزها بخاري بلند نمي شود ملت را تحريم كنيد! (خبر ويژه)

به موازات نااميد شدن اپوزيسيون فراري و ضد انقلاب از پروژه «احياي بدنه اجتماعي» جريان فتنه و خصوصا پس از بي اعتنايي محض مردم به سرنوشت موسوي و كروبي با وجود دروغ سازي هاي بي امان «كه يكي از سايت هاي جريان فتنه آن را پروژه هر يك دقيقه يك دروغ، خوانده است»، دور جديدي از دريوزگي اپوزيسيون خارج نشين در آستان آمريكا و اروپا آغاز شده است.
در اين دور جديد كه دويچه وله آن را «پروژه حالا نوبت خارج است» ناميده جمع زيادي از حقوق بگيران سرويس هاي آمريكا و انگليس دست به كار شده و از اربابان خود خواسته اند حالا كه از ملت ايران [!!] بخاري بلند نمي شود خودشان يك كاري بكنند. دويچه وله مي نويسد: «مخالفان حكومت ايران در خارج از كشور تحركات جديدي را آغاز كرده اند. به ويژه كه با دستگيري رهبران مخالف در ايران، امكان اطلاع رساني و اتخاذ تاكتيك هاي به موقع در داخل به عقيده برخي تحليلگران و فعالان حقوق بشرمحدود شده است». راديو آلمان سپس وارد جزئيات شده و صاف و پوست كنده مي گويد كه اپوزيسيون اكنون كاري به جز ترغيب غرب به تحريم ايران نبايد انجام بدهد! اين رسانه غربي از قول بهمن اميني، ضد انقلاب فراري و مدير انتشارات خاوران مي نويسد: «براي فشار آوردن بر دولت ها بايد روي افكارعمومي كار كرد، روي پارلمان اروپا كار كرد. وقتي ايرانيان خارج از كشور به موقع حركتي را در رابطه با اعتراض به جمهوري اسلامي يا فشار به كشورهاي اروپايي در معاملات اقتصادي شان با جمهوري اسلامي انجام دهند، اين ها همه نقش دارند. بنابراين خارج نقش مهمي را مي تواند بازي كند».
راديو فردا هم در گزارشي جداگانه بر اين موضوع تاكيد كرده است كه اپوزيسيون خارج از كشور تلاش هاي خود را براي وارد آمدن فشار اقتصادي به ملت ايران از جانب اروپا تشديد كرده است. ارگان راديويي بخش ايران سازمان سيا از قول مهرداد درويش پور كه يكي از مشاوران ضد ايراني نزديك به دولت و پارلمان فرانسه است، مي نويسد: «ما بعد از دو تظاهرات نسبتا بزرگي كه در شهر استكهلم و در روزهاي 25 بهمن ماه و يكم اسفندماه برگزار كرديم، هم در طي اين تجمعات و هم در قطعنامه هايي كه صادر كرديم، عنوان كرديم كه به نظر ما دولت سوئد در اين ميان دو وظيفه بر عهده دارد؛ يكي اين كه بايد مستقلا عكس العمل نشان دهد، دوم اين كه از دولت اين كشور خواستار آن شديم كه به اتحاديه اروپا فشار وارد كند تا اين اتحاديه هم نسبت به عملكرد دولت ايران عكس العمل نشان دهد. «درويش پور كه به وضوح از بي اعتنايي دولت سوئد به دست و پا زدن اپوزيسيون عصباني به نظر مي رسيد، در جواب اين سوال كه آيا اين كارها فايده اي هم خواهد داشت، گفت كه باور دارد تحريم مردم ايران، سبزها را «اميدوارتر» و «باانگيزه تر» خواهد كرد.
گفتني است درويش پور در حالي از دو تظاهرات عظيم در استكهلم سخن مي گويد كه راديو زمانه وابسته به سرويس اطلاعاتي هلند، از اين كه اين تظاهرات با بي اعتنايي اپوزيسيون حاضر در سوئد روبرو شده بود، به شدت گله كرده و اپوزيسيون را فاقد درك شرايط!! ناميده بود.

حالا كه اتهام زني فايده ندارد، خواهش مي كنيم كمك كنيد! (خبر ويژه)

دولت آمريكا ادعاهاي خود درباره حضور يك مامور اف بي آي در ايران را كه در سال هاي گذشته بارها تكرار شده پس گرفت و در موضعي جديد گفت اطلاعاتي دارد كه نشان مي دهد اين مامور «جايي در آسياي جنوب غربي» حضور دارد.
هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا كه اين روزها در اثر مواجهه با شوك تحولات ضد آمريكايي پي در پي در منطقه سخت به پريشان گويي افتاده، روز پنجشنبه گفت: «آمريكا اخيرا نشانه هايي را مشاهده كرده است كه حاكي است يك مامور سابق پليس فدرال آمريكا (اف بي آي) كه در سال 2007 ناپديد شد در جايي در جنوب غرب آسيا نگهداري مي شود.»
اين مامور آمريكايي كه رابرت لوينسون نام دارد و ظاهرا در اف بي آي مشغول كار بوده از سال 2007 ديده نشده است. به نظر مي رسد، دولت آمريكا كه در اين مدت بارها سعي كرده ايران را متهم به ربودن وي كند به دليل آنچه منابع آمريكايي «فقدان شديد مدارك و اسناد» مي نامند، تصميم گرفته موضع خود را تعديل كند و بيش از اين ناتواني خود در تعيين سرنوشت اتباعش را به گردن اين و آن نيندازد. به همين دليل كلينتون در اين بيانيه مكتوب كه روز پنج شنبه قرائت شد به جاي متهم كردن ايران، به «درخواست كمك انسان دوستانه» از آن براي روشن شدن وضعيت اين تبعه آمريكايي بسنده كرده است.
اين در حالي است كه برخي منابع غربي تاكيد دارند اين بيانيه كلينتون چيزي جز سر كار گذاشتن خانواده لوينسون نيست چرا كه عبارت «جايي در آسياي جنوب غربي» اساسا معناي جغرافيايي روشني ندارد. خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي از واشنگتن در اين باره به قلم ارشاد محمد مي نويسد: بيانيه كلينتون به هيچ جزئيات با ارزشي اشاره نمي كند و دقيقا نمي گويد منظورش از جايي در جنوب غربي آسيا كجاست. به نظر نمي رسد كه اين عبارت يك تعريف جغرافيايي مشخص باشد. جنوب غرب آسيا گستره وسيعي از كشورها از تركيه تا افغانستان و ايران را شامل مي شود.

منوشه امير: بعيد است موسوي و كروبي اعتقادي به اسلام داشته باشند (خبر ويژه)

يك عضو كد دار سرويس اطلاعات خارجي اسرائيل (موساد) در اين باره كه موسوي و كروبي ديگر اعتقادي به اسلام داشته باشند ابراز ترديد كرد.
منوچهر ساچمه چي معروف به منوشه امير كه سال هاست تحليل هاي مد نظر موساد را در راديو فارسي اسرائيل منتشر مي كند، در آخرين تحليل هفتگي خود ضمن حمايت روشن از موسوي و كروبي حدس زد كه آنها كاملا از اسلام بريده اند.
بنا به گزارش موجود در سايت فارسي راديو اسرائيل، منوشه امير نوشته است: «گمان برخي آن است كه چون رژيم خود را در حال رفتن مي بيند، مي خواهد افراد و عواملي را جايگزين خود سازد كه هنوز اسلام را مي پذيرند و هنوز اعلام مي دارند كه به اصول ناب انقلاب اسلامي و قانون اساسي رژيم وفادار هستند. ولي بسيار بعيد است كه موسوي و كروبي هنوز پيرو اين مكتب و اين انديشه باشند»!
در حالي كه روشن است اسرائيل و آمريكا پس از افتضاح 25 بهمن و اول اسفند تصميم گرفته اند تمام قد و با صريح ترين زبان ممكن - در كنار انبوه كمك هاي پنهاني- خود را در كنار موسوي و كروبي قرار بدهند، اين اشاره تحليل نويس راديو اسرائيل حاكي از اين است كه فرايند بي ارزش شدن اين دو مهره در ذهن اسرائيلي ها تشديد شده و به انتحار كشاندن آنها در راس برنامه هاي سرويس هاي آمريكايي و اسرائيلي قرار گرفته است.