دوشنبه 23 اسفند 1389-
شماره 19887
رويدادهاي جهان در سالي كه گذشت (قسمت اول) 1389سال خيزش اسلامي
|
|
|
رويدادهاي جهان در سالي كه گذشت (قسمت اول) 1389سال خيزش اسلامي
فريده شريفي اشاره: تحولات جاري در كشورهاي عربي در نيم قرن گذشته بي سابقه بوده است. سازمان هاي اطلاعاتي قدرتمند غرب و شرق نيز از پيش بيني اين نوع رويدادهاي سياسي عاجز ماندند. استقلال، آزادي و ارزش هاي اسلامي خواست جنبش هاي اخير د ركشورهاي عربي است. خيزش هاي اسلامي منطقه براي حق تعيين سرنوشت، كسب استقلال و آزادي است و مردم اين كشورها عليه ديكتاتوري، خفقان و تحقير هويت ملي و مذهبي خود توسط بيگانگان قيام كرده اند. مبارزه با فقر، گرسنگي، بيكاري و بي عدالتي از عوامل مهم اين اعتراضات مردمي است ليكن وجه مشترك و بارز اين انقلاب هاي مردمي هويت ضدامپرياليستي آنهاست. تحولات مصر، اردن، يمن، ليبي، تونس و... نشان مي دهد كه سياست هاي فرهنگي آمريكا براي دگرگوني در ساختارها و باورهاي مردم با ناكامي همراه بوده است. ملت هاي منطقه نسبت به فساد و سياست هاي حكام دست نشانده خود ابراز نارضايتي كرده و آن را نتيجه حمايت هاي خارجي مي بينند. ملت هاي بزرگي چون مصر، بحرين، ليبي و تونس دريافته اند كه كشورهايي كه در جبهه مقاومت در برابر آمريكا و رژيم صهيونيستي قرارگرفته اند چگونه به جايگاه منطقه اي دست يافته اند در حالي كه دولت هاي عربي با سكوت و پذيريرش خواست آمريكا در حاشيه قرارگرفته اند. براين اساس ملت هاي عربي با الگو گرفتن از اين نوع مقاومت ها و در رأس آن انقلاب اسلامي ايران تاكنون موفق شده اند يك زلزله سياسي در منطقه ايجاد كنند و پايه هاي پوشالي كاخ ديكتاتورها را به لرزه درآورند. ملت هاي منطقه نشان دادند كه جنگ نرم آمريكا در خاورميانه براي تغيير باورها و ارزش هاي اسلامي كارايي خود را از دست داده است. بدون شك اين رويدادها را بايد به فال نيك گرفت چرا كه آثار آن قطعاً به نفع ملت هاي تحت ستم خواهد بود. سرويس خارجي كيهان يمن، سماجت ديكتاتور يمن يكي ديگر از كشورهايي است كه مردم آن در پي فراگير شدن موج اعتراضات مردمي در جهان عرب به اعتراض و مخالفت گسترده با رژيم حاكم پرداخته و خواستار سرنگوني حكومت علي عبدالله صالح شده اند. مردم يمن با تجمع در ميدان التحرير شهر «اب» و شهرهاي صنعا، تغر، عدن و ديگر شهرهاي اين كشور تظاهرات خود عليه رژيم حاكم را روزبه روز گسترش مي دهند و بر دامنه مخالفت هاي خود مي افزايند. اين درحالي است كه افراد وابسته به رژيم با چماق و باتوم و سنگ با تظاهركنندگان برخورد مي كنند و نيروهاي امنيتي علي عبدالله صالح نيز با يورش به تظاهرات مسالمت آميز مردم، تعداد زيادي از آنان را كشته يا زخمي كرده اند. موج تظاهرات عليه رژيم صنعا از چند هفته پيش تاكنون بسيار تشديد شده است و شمال و جنوب اين كشور به طور يك پارچه خواستار سرنگوني اين رژيم هستند و تمام ترفندها و وعده هاي علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن نتوانسته خشم مردم اين كشور را مهار كند. علي عبدالله صالح اعلام كرده كه از قدرت كناره گيري مي كند اما با برگزاري انتخابات و به طور مسالمت آميز. وي در اظهاراتي ديگر براي فريب مردم و آرام كردن اوضاع بحراني كشور اعلام كرد كه 23 سال حكومت وي را خسته كرده و آماده كناره گيري است ولي دستورات نظامي او به نيروهاي امنيتي و پليس يمن چيز ديگري را ثابت مي كرد و آن اين حقيقت بود كه ديكتاتور يمن به راحتي از قدرت دست نخواهد كشيد. معترضان يمن همزمان با اين وعده ها اعلام كردند كه تا سرنگوني علي عبدالله صالح خيابان ها را ترك نخواهند كرد و همچنان برخواسته خود براي تغيير حكومت اصرار مي ورزند. احزاب اپوزيسيون يمن پس از به بن بست رسيدن گفت وگوهاي غيرمستقيم با رژيم علي عبدالله صالح اعلام كردند كه موج اعتراض ها و تظاهرات ها در سراسر يمن عليه رژيم حاكم افزايش خواهد يافت. اين احزاب همچنين اظهار داشتند كه خودداري عبدالله صالح از استعفا ثابت مي كند كه او اكنون يك جسد سياسي است و تنها گزينه اي كه پيش روي مخالفان مي گذارد حضور در خيابان ها است. روحانيون يمن به علي عبدالله صالح هشدار داده اند كه به طور مسالمت آميز از قدرت كناره گيري كند درغير اين صورت مردم با افزايش تظاهرات و گسترش مخالفت هاي خود او را وادار به كناره گيري خواهند كرد. همچنين دو قبيله بزرگ يمن اعلام كردند كه به صفوف مردم خواهند پيوست و خواستار سقوط نظام حاكم شده اند. پس از اوج گيري تظاهرات و كشته و زخمي شدن ده ها تن در تظاهرات يمن عده اي از نمايندگان پارلمان نيز استعفا و اعلام كردند تا زماني كه عاملان اين كشتارها محاكمه نشوند همچنان به اعتراض خود ادامه خواهند داد. يكي از ويژگي هاي بارز قيام مردمي يمن پيوستن شماري از افسران و سربازان به تظاهرات در شهرهاي مختلف است. برخي ناظران امور يمن معتقدند كه اين اقدام حاوي اين پيام مهم است كه در نهايت موضع دستگاه نظامي به نفع انقلاب جوانان تغيير خواهد كرد. «عبدالسلام محمد» رئيس مركز مطالعات راهبردي دانشگاه صنعا نيز دراين باره مي گويد، نظاميان بخشي از مردم هستند كه نظير آنها از ظلم، فقر و سلطه گري رژيم رنج مي برند. وي معتقد است، نظاميان يمن بيشترين قشري هستند كه از نظر مادي زيان ديده اند و خواهان بهبود وضع معيشتي خود و پايان محروميت از بسياري از حقوق خود هستند. مسلما پيوستن گروه كثيري از شخصيت هاي ديني و شيوخ قبايل به انقلاب، انگيزه زيادي به نظاميان براي حضور در ميادين تحصن و اعتراضات براي سرنگوني رژيم داده است. معترضان يمني روز به روز دامنه اعتراضات خود را افزايش مي دهند و بر تحقق خواسته خود كه سرنگوني رژيم علي عبدالله صالح است اصرار مي ورزند. به نظر مي رسد عبدالله صالح شعارهاي كوبنده مردم كه خواستار كناره گيري او هستند را نمي شنود و بدون ترديد به سرنوشت ساير ديكتاتورهاي عرب دچار خواهد شد. كويت، روزهاي سرنوشت سازشهروندان كويت نيز همچون ديگر ملت هاي عربي با برپايي تظاهرات خواستار انجام اصلاحات ضروري در كشور و بركناري دولت آل صباح شده اند. مردم كويت با پيروي از قيام هاي ملت هاي عربي عليه رژيم حاكم تظاهرات كرده و اعلام كردند كه تا زمان استعفاي شيخ ناصرالصباح از سمت نخست وزيري به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. تظاهرات بي سابقه مردم كويت به دعوت احزاب و جريان هاي اسلامي و ليبرال كويت برگزار شده و جوانان حضور گسترده اي در اين تظاهرات دارند. افزايش تعداد مساجد، رعايت مساوات در تقسيم مناصب دولتي بين شيعه و سني از ديگر مطالبات مردم كويت است. مردم كويت همچنين با تجمع در برابر پارلمان اين كشور و سر دادن شعارهاي ضددولتي مخالفت خود را با خاندان آل صباح اعلام كردند. خاندان آل صباح از 250 سال پيش تاكنون بر اين كشور حكمفرمايي مي كند و همه پست هاي وزارتي كليدي همچون وزارت دفاع، كشور، خارجه در دست خاندان آل صباح است و امير در همه امور سياسي حرف آخر را مي زند. در كويت كه چهارمين كشور بزرگ صادركننده نفت در جهان است احزاب سياسي اجازه فعاليت ندارند و مردم از داشتن حق اعتراض و اعتصاب محرومند. ناصرالصباح نخست وزير اين كشور از زمان آغاز دوران نخست وزيري اش همواره با گروه ها و احزاب سياسي مخالف در پارلمان اين كشور در چالش سياسي به سر برده است و در نتيجه اين كشمكش ها، شش تن از وزيران كابينه او مجبور به كناره گيري از سمت هاي خود شده اند. وي از بستگان امير كويت است و همچنان در سمت خود ابقا مي شود مردم كويت با برگزاري تظاهرات متعدد به ويژه تظاهرات روز خشم مخالفت خود را با نخست وزيري ناصرالصباح اعلام كرده اند. اين درحالي است كه وزارت كشور كويت براي كنترل اوضاع و مهار ناآرامي ها شديدترين تدابير امنيتي را اتخاذ كرده است. چهار گردان نيروي امنيتي ويژه در ميدان هاي مهم كشور مستقر شده اند تا مانع نصب هرگونه چادر از سوي مردم شوند و با تظاهرات مقابله كنند. وزارت كشور كويت به نيروهاي امنيتي دستور داده كه با تظاهركنندگان برخورد شود و اجازه فعاليت به آنها ندهند. نيروهاي امنيتي كويت ماه گذشته نيز تظاهرات عرب هاي صحرانشين خواهان تابعيت در اين كشور در شهر جهره واقع در شمال غربي كويت را سركوب كردند و با حمله به تظاهركنندگان 30 نفر را زخمي و 50 نفر ديگر با بازداشت كردند. رئيس انجمن حقوق بشر كويت در اين باره مي گويد، مردم كويت درصدد به دست آوردن حقوق خود هستند واقليت باديه نشين كويت هم كه به مدت نيم قرن تحت ظلم و بيداد و زير خط فقر زندگي كرده اند خواستار تحقق مطالبات خود هستند. وي اضافه مي كند، مردم كويت خواستار سرنگوني حكومت استبدادي هستند و معتقدند كه دولت كويت بايد نماينده واقعي مردم باشد و بساط هرگونه فساد، پارتي بازي و تبعيض در اين دولت برچيده شود. قطعا روزهاي آينده براي ملت كويت سرنوشت ساز خواهد بود. عمان، وعده هاي حاكممردم عمان با پيروي از اعتراض هاي مردمي در منطقه با برپايي تظاهرات گسترده خواستار تغيير حكومت سلطان قابوس شده اند. اين اعتراض هاي مردمي با دخالت ارتش و نيروهاي پليس به خشونت كشيده شده و در جريان آن چندين نفر كشته و زخمي شدند. هدف نخست جوانان از اين تظاهرات اصلاحات سياسي و اقتصادي بود ولي به دليل سركوب شديد از سوي رژيم حاكم خواسته معترضان تغيير كرد و اكنون آنها خواستار سرنگوني نظام حاكم شده اند. به دنبال خشونت پليس و نيروهاي امنيتي معترضان دامنه مخالفت هاي خود را افزايش داده و راه هاي منتهي به بندر صادراتي و پالايشگاه شهر «صحار» را مسدود كردند و باپليس اين شهر درگير شدند. اين تظاهرات نخست از شهر صحار آغاز شد ولي به تدريج با گسترش اعتراضات به شهرهاي ديگر و پايتخت هم رسيد. ارتش عمان به دستور سلطان قابوس بن سعيد در خيابان هاي مسقط و ديگر شهرهاي عمان مستقر و به مهار اعتراضات پرداخت. به موازات سركوب تظاهرات، مردم نيز بر تحقق خواسته هايشان اصرار ورزيدند و اعلام كردند كه به چيزي غير از سرنگوني رژيم راضي نمي شوند. حدود 70 درصد جمعيت دو ميليون و 700 هزار نفري اين كشور در فقر به سر مي برند و خواهان ايجاد فرصت هاي شغلي، افزايش سطح دستمزدها و بهبود زندگي خود هستند. سلطان قابوس پادشاه عمان در واكنش به تظاهرات صورت گرفته در كشور اعلام كرد كه آماده گفت وگو با مخالفان است و نمايندگاني براي گفت وگو با معترضان به شهرهاي مختلف اعزام كرد. سلطان قابوس همچنين شش وزير كابينه را بركنار و دستور استخدام فوري 50 هزار شهروند بيكار عماني را صادر كرد. وي دستور داد كه هر فرد بيكار تا هنگام يافتن كار مناسب از سوي دولت 150 ريال عمان (400 دلار) ماهانه كمك مالي دريافت كند. با اين حال تظاهرات مردمي در كشور ادامه پيدا كرده و تظاهركنندگان خواستار پايان حكومت 40 ساله سلطان قابوس شده اند. جمعيت عمان حدود سه ميليون نفر است كه اكثر آنها مسلمان و خواستار انجام اصلاحات بنيادين در حكومت هستند. كاركنان شركت هواپيمايي عمان نيز به جمع تظاهركنندگان پيوسته اند و تهديد كرده اند كه اگر به خواسته هاي آنها توجه نشود دست از اعتراض و اعتصاب برنخواهند داشت. اعتصاب كاركنان شركت هواپيمايي بار ديگر موج جديدي از ناآرامي و اعتراضات ضددولتي را در اين كشور ايجاد كرد و به نظر مي رسد اين مخالفت ها با پادشاهي 40 ساله سلطان قابوس همچنان ادامه پيدا كند. مغرب، تداوم اعتراض ها مردم مغرب با الگو گرفتن از انقلاب هاي منطقه دست به تظاهرات زدند و خواستار محدود شدن اختيارات «محمد ششم» پادشاه اين كشور شده اند. تظاهرات مردم مغرب در رباط و ديگر شهرهاي اين كشور همچنان ادامه دارد و مردم خواستار قانون اساسي جديد، از بين رفتن استبداد، فقر و گرسنگي هستند. جوانان مغرب با تشكيل جنبشي به نام «جوانان 20 فوريه» از مردم خواستند تا به خيابان ها بريزند و به مخالفت با رژيم حاكم بپردازند. پادشاه اين كشور يك روز پس از برگزاري تظاهرات در مغرب در اظهاراتي عوام فريبانه اعلام كرد كه وي نيز خواستار اصلاحات است اما طبق مدل مغربي و از مردم خواست خيابان ها را ترك كنند و خواسته هايشان را به صورت مسالمت آميز عنوان كنند، با وجود اين، نيروهاي امنيتي با تظاهرات كنندگان درگير و تعدادي مجروح شدند. همين مسئله باعث شد كه مردم مغرب اعلام كنند كه دست از اعتراض برنمي دارند و تا زماني كه خواسته هايشان برآورده نشود خيابان ها را ترك نخواهند كرد. معترضان مطالبات خود را افزايش داده و خواستار انحلال دولت، پارلمان و حذف فساد در دولت شدند. پادشاه نيز وعده بازنگري در قانون اساسي به طور كامل را مطرح ساخته است . نگاهي به ساختار جامعه مغرب نشان مي دهد كه اختلافات طبقاتي در مغرب چالش هايي را براي نظام سياسي مغرب به دنبال داشته است. اردن، تغيير وزيران مردم اردن همچون مردم كشورهاي مصر، تونس، ليبي، الجزاير و ديگر كشورهاي عرب منطقه نسبت به استبداد حكومت حاكم معترض هستند و اعتراض خود را به صورت تظاهرات گسترده در شهرهاي مختلف اين كشور به ويژه امان پايتخت اردن ابراز كرده اند. تظاهرات مردمي در اردن به وسيله جماعت اخوان المسلمين و جبهه عمل اسلامي سازماندهي شد و تظاهركنندگان خواستار محدود كردن اختيارات ملك عبدالله دوم پادشاه اردن و ايجاد نظام مشروطه سلطنتي به جاي حكومت استبدادي شده اند. تظاهركنندگان همچنين خواستار اخراج سفير رژيم صهيونيستي از كشور و قطع رابطه با اين رژيم شده اند. علماي ديني اردن نيز با صدور فتوايي تظاهرات عليه دست نشانده هاي غرب در منطقه را نوعي جهاد في سبيل الله و يك واجب شرعي اعلام و از مردم خواستند براي تحقق خواسته هايشان دست از تظاهرات برندارند. همين مسئله مردم اردن را در تحقق خواسته هايشان مصمم تر كرد و تظاهرات عليه خاندان حاكم وارد مرحله تازه اي شد. همزمان با اوج گيري تظاهرات مردمي در اين كشور، مزدوران دولت عبدالله دوم با حمله به تظاهركنندگان بسياري از آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده و زخمي كردند و اين اقدام باعث شد كه معترضان به تظاهرات خود ادامه دهند و اعلام كنند كه خيابان ها را ترك نخواهند كرد. در نهايت عبدالله دوم دولت جديد به رياست معروف نجيت را تشكيل داد ولي مخالفان به اعتراضات خود ادامه دادند و اعلام كردند كه نجيت به دليل سوابق و كارنامه سياهي كه دارد نماينده واشنگتن و تل آويو در اردن است و به هيچ وجه با روي كار آمدن او موافق نيستند. احزاب سياسي مخالف نيز اعلام كردند كه دولت جديد اردن فقط از لحاظ شكلي با دولت قبل فرق دارد و نمي توان به اين دولت اميدوار بود. در هر صورت اعتراضات مردمي همچنان ادامه دارد و قشرهاي مختلف مردم از جمله معلمان و دانشجويان نيز به اين تظاهرات و تجمعات پيوسته اند و به مخالفت هاي خود با نظام حاكم ادامه مي دهند. خانواده زندانيان سياسي نيز به جمع تظاهركنندگان پيوسته و اعلام كرده اند كه تا زمان آزادي همه زندانيان سياسي دست از اعتصاب و تظاهرات خود برنمي دارند. هر چند عبدالله دوم مي كوشد مخالفان را به نوعي سركوب كند و گاهي از سياست زور و ارعاب و زماني ديگر از سياست فريب و سازش استفاده مي كند ولي مردم گول اين فريب ها را نخواهند خورد و همچنان برخواسته هاي بر حق خود اصرار مي ورزند. الجزاير، آغاز راه رئيس جمهور الجزاير در پي تظاهرات و اعتراضات گسترده مردم مجبور شد حالت فوق العاده را در كشور كه مدت 19 سال بر كشور حاكم شده بود لغو كند. قانون حالت فوق العاده در فوريه 1992 و در پي لغو انتخابات پارلماني كه در آن جبهه نجات اسلامي پيروز شد و به بروز جنگ داخلي يك هفته اي منجر شد وضع گرديد. با لغو حالت فوق العاده، مردم به خيابان ها ريختند و خواسته هاي خود را آشكارا مطرح كردند. مردم الجزاير همچنان بر تحقق خواسته هايشان مبني بر انجام اصلاحات سياسي و اقتصادي اصرار دارند و روز به روز بر دامنه اعتراضات افزوده مي شود. نيروهاي امنيتي به منظور جلوگيري از تظاهرات در سراسر كشور به حالت آماده باش درآمده اند اما تدابير گسترده پليسي هم براي جلوگيري از اعتراضات نتيجه نداده و مردم همچنان به اعتراض و تظاهرات ادامه مي دهند. شهرداران بسياري از مناطق نيز به اعتراض كنندگان پيوسته و اعلام كرده اند كه آنها به صفوف مردم خواهند پيوست و با مردم همراه خواهند شد. دانشجويان الجزايري نيز با برگزاري تظاهرات و تجمع مقابل وزارت آموزش عالي از دولت خواسته اند با وضع قوانين جديد سياسي نسبت به ايجاد برابري و مساوات در جامعه و نيز افزايش كيفيت زندگي اجتماعي اقدام كند. براساس آمار 40 درصد از شهروندان الجزايري كه كمتر از 30 سال دارند بيكار هستند. معترضان همچنين اعلام كردند كه اگر دولت به خواسته هاي آنان توجه نكند اين اقدامات اعتراضي در جامعه گسترش پيدا خواهد كرد. معترضان همچنين از بوتفليقه خواستند اشتباهات علي عبدالله صالح در يمن، قذافي در ليبي، مبارك در مصر و زين العابدين بن علي در تونس را تكرار نكند و از سرنوشت اين ديكتاتورها عبرت بگيرد. در هر صورت موج انقلاب به الجزاير هم رسيده است و دير يا زود بوتفليقه هم به سرنوشت ديگر حكام عرب دچار خواهد شد. هر چند كه بررسي انقلاب ها در جهان عرب نشان مي دهد كه اين انقلاب ها در شرايط متفاوتي گسترش يافته است اما در تمامي اين انقلاب ها مي توان يك هسته تاريخي و محور مشترك پيدا كرد و آن هم مبارزه با استبداد و سرنگوني رژيم ديكتاتور توسط ملت هاي بيدار شده و آگاه منطقه است. هر چند كه سرنگوني رژيم هاي مستبد در اين كشورها تنها آغاز راه است و استبداد در اين كشورها يك شبه ناپديد نخواهد شد ولي مي تواند نويدبخش ايجاد تغييرات دموكراتيك در اين كشورها و به وجود آمدن فرصتي براي رشد و شكوفايي باشد. بحرين كوچك، ملت بزرگ كشيده شدن دامنه اعتراضات مردمي به بحرين خبر خوشايندي براي برخي از سران عرب منطقه نبود، براي اعراب منطقه وغربي ها رفتن بن علي، مبارك، قذافي و علي عبدالله صالح بسيار آسان تر و قابل قبول تر از وقوع هرگونه تغييري در بحرين است. ويژگي هايي كه بحرين با تمام كوچكي اش دارد و آن را از ديگر كشورهاي عربي متمايز مي كند، وجود اكثريت 70درصدي شيعه در اين كشور است كه اقليتي سني بر آنها حكومت مي كند. وجود سياست هاي دوگانه غرب در برابر دموكراسي خواهي و رعايت نكردن حقوق مسلم شيعيان كه بسياري از رهبران آنها در زندان و يا تبعيد و تحت تعقيب هستند، وجود ناوگان پنجم دريايي آمريكا در بحرين و سايه سنگين عربستان سعودي به بحرين كه منتظر است در اولين فرصت آن را ببلعد، همه و همه اين نقطه از خليج فارس را بيش از پيش مهم كرده است. با بررسي اعتراضات مردمي در بحرين بايد گفت كه از سال 2002 كه قانون اساسي جديد بحرين به تصويب رسيد شيخ حمدبن خليفه به عنوان حاكم اين كشور كوشيد تا دموكراسي و حقوق مدني را به مردم بحرين اعطا كند. اما رفتار حكام بحريني مانع از رسيدن اكثريت مطلق مردم به خواسته هاي حقيقي خود شد. پارلماني در بحرين شكل گرفت كه براساس انتخابات، نمايندگان مردم انتخاب شده و به آن راه مي يافتند. اما در بهترين حالت در سال 2009 شيعيان كه 70درصد جمعيت 800 هزار نفري را تشكيل مي دادند تنها 18 نماينده و اقليت سني كه 30 درصد جمعيت را تشكيل مي دادند 22نماينده داشتند. مسئله ديگر كه حكام بحرين ناديده گرفتند اقدام به دادن حق شهروندي به مهاجراني از كشورهايي چون پاكستان و بنگلادش و ديگر كشورهاي عربي بود. با ورود اين افراد و استخدام آنها در دواير دولتي و نيروهاي امنيتي و نظامي، شهروندان اصلي اين كشور كه قرن ها در آن حضور داشته و فعاليت مي كردند، بيكار شده و دچار مشكلات معيشتي گسترده اي شدند. در بحث قدرت نيز از شيعيان كه اكثريت جمعيت را تشكيل مي دهند در ساختار قدرت خبري نيست، از اين رو شيعيان نمي توانند خواسته هاي خود را به دولت منتقل كنند و همين مسئله شكاف ميان حاكميت و مردم را روز به روز افزايش داد. شيخ حمدبن سلمان پادشاه بحرين داراي اختيارات فوق قانوني است و مي تواند دولت يا پارلمان را منحل كند. مورد مهم ديگري كه مردم به خاندان آل خليفه اعتراض دارند، فساد گسترده در دولت و حاكميت است. انتشار اسنادي از فساد گسترده توسط خاندان حاكم كه توسط احزاب مخالف برملا شده است عامل ديگري در گسترش روزافزون مخالفت با رژيم حاكم در بحرين است. يكي ديگر از مهم ترين دلايلي كه مردم بحرين اين روزها مخالفت خود را با خاندان آل خليفه ابراز مي كنند، سياست هاي آمريكايي و ضداسلامي آنها است. حضور ناوگان پنجم آمريكا در بحرين و نفوذ بيش از اندازه واشنگتن در منامه از يك سو و روابط مخفي آل خليفه با اسرائيل از سوي ديگر باعث شده كه مردم بحرين اعتراضات گسترده اي را تدارك ببينند و خواستار تغييرات اساسي و بنيادين شوند. اما نكته حائزاهميت وحشت آمريكا و برخي كشورهاي عربي به خصوص عربستان از سقوط خاندان آل خليفه است. اين كشورها به خوبي مي دانند در صورتي كه حكومتي دموكراتيك در بحرين شكل بگيرد اين كشور با اكثريت شيعه خود به عنوان چهارمين كشور اسلامي پس از ايران، عراق و جمهوري آذربايجان شناخته خواهد شد و موج اسلامگرايي تمام منطقه را دربرخواهد گرفت. در صورتي كه خاندان آل خليفه صداي مردم را نشنود و به موج آزادي خواهي معترضان گوش فرا ندهد عواقبي چون مصر، تونس و ليبي در انتظار اين خاندان خواهد بود. عربستان سعودي با وحشت از اقدامات مردم بحرين بارها و بارها نسبت به سرنگوني رژيم آل خليفه در اين كشور هشدار داده است، هشدارهايي كه ناشي از كشيده شدن دامنه مخالفت ها به داخل عربستان است. تهديدهاي نظامي و امنيتي و هشدارهاي رسانه اي كه اين روزها از سوي رياض به سمت بحرين روانه مي شود نه تنها به دليل ترس از حضور شيعيان در ساختار حكومت است بلكه به خاطر همراهي و اتحاد همزمان اهل سنت در كنار معترضان بحريني و تبديل شدن خواسته مردم به يك آرمان ملي براي تغيير حكومت و سرنگوني خاندان آل خليفه است. در هر صورت اعتراضات مردمي در بحرين رو به گسترش است و مخالفان اعلام كرده اند تا تحقق كامل تمامي مطالبات شان خيابان ها را ترك نخواهند كرد و تغييرات صوري و نمايشي كه رژيم حاكم براي آرام كردن اوضاع و فروكش كردن اعتراضات صورت مي دهد هيچ تأثيري در عزم و اراده مردم براي تغيير حكومت ندارد. مردم بحرين همزمان با آغاز نافرماني مدني و گسترش اعتراضات، تحصن و اعتصابات به تمامي نهادهاي دولتي، شهرداري ها، دانشگاه ها و... اعلام كرده اند كه در راه سرنگوني نظام حاضرند شهيد شوند و از رويارويي با ارتش و توپ و تانك واهمه اي ندارند. علماي بحرين هم در جايگاه هدايت اين حركت ، اعلام كرده اند كه دوشادوش مردم در صفوف تظاهرات خواهند ايستاد و به دولت هشدار داده اند كه اگر به خواسته هاي مردم توجه نكند حكم جهاد و مبارزه سراسري خواهند داد.
|
|
|