(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21 فروردین 1390- شماره 19897

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
فاز سوم جنگ 33 روزه (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
موش -گفت و شنود
نماينده ايران در سازمان ملل : تهران براي مذاكره با 1+5 پيشقدم نمي شود
ارگان انديشكده آمريكايي شوراي آتلانتيك : مواظب باشيد سرسپردگي جنبش هاي مخالف در ايران رو نشود
بنيادهاي خيريه ويژه كلاهبرداري در لندن (خبر ويژه)
هاآرتص: تركيه ديگر تركيه 15 سال قبل نيست (خبر ويژه)
معين هنوز مي گويد سر كوچه مشاركت آش مي دادند! (خبر ويژه)
حضور دو سينماگر ايراني در جشنواره ضد ايراني تيرگان (خبر ويژه)
تايم: انقلاب هاي خاورميانه جنگ نيابتي ايران و آمريكاست (خبر ويژه)



فاز سوم جنگ 33 روزه (يادداشت روز)

4 ماه پس از اولين جرقه انقلاب در ميدان «بوزيد» تونس، نقشه سلسله انقلاب ها در خاورميانه به چه شكلي درآمده است؟ تحولاتي كه به ويژه پس از سقوط 2 ديكتاتور تونس و مصر پديد آمد و گاردي كه آمريكا و غرب در 2 ماه اخير گرفتند، به هيچ وجه دور از انتظار نبود. اتفاقات 4 ماه اخير تصوير كاملا روشن از «اهداف سبعانه» و «مقدورات كاهنده» غرب در قبال خاورميانه جديد بود. حاصل جمع اين تحولات نشان داد آمريكا و متحدانش تا هر جا كه چاقويشان ببرد، از خون ريزي و نسل كشي و سركوب دريغ نمي كنند و از سوي ديگر آشكار كرد چاقوي آنها- با همه قساوتي كه دارند- چه قدر كند شده است.
مقامات آمريكايي تا بجنبند رشته كار از دستشان در مصر در رفت. هنوز 2 هفته تا سقوط برق آساي مبارك مانده بود كه خبرنگار شبكه PBS از معاون رئيس جمهور آمريكا پرسيد: «آيا زمان آن فرارسيده كه مبارك از قدرت كنار برود؟ آيا شما مبارك را ديكتاتور مي دانيد؟» اما جو بايدن با خونسردي تمام پاسخ داد: «خير زمان آن فرارسيده كه پرزيدنت مبارك حركت در مسير جديدي را آغاز كند. او در بسياري از مسائل و از جمله صلح خاورميانه هم پيمان ماست و بسيار مسئولانه عمل كرده است. خير ما از او به عنوان ديكتاتور ياد نمي كنيم.» اين سخنان 7 بهمن 89 ايراد شد اما 2 هفته بعد مبارك به شرم الشيخ گريخته و از قدرت كناره گيري كرد تا معلوم شود مقدورات آمريكا چه قدر رو به نقصان است. ضربه بزرگ را آمريكا همان اول دريافت كرد و سپس اوضاع يمن و بحرين و ليبي طوفاني شد. در واقع آمريكا با حيرت و انفعال آغاز كرد، 2 ضربه مهم را در تونس و به ويژه مصر خورد و اجبارا از موضع راهبردي خود عقب نشست، سپس به فكر افتاد كه با تحريف هويت انقلاب ها، آن را از مسير خود منحرف و سرقت كند. كابوس تكرار انقلاب اسلامي 1979 ايران دوباره زنده شده بود. بنابراين در كنار شيوه هاي جنگ نرم، از فرمان سركوب ملت ها دريغ نشد.
در اين ميان ماجراي انتفاضه در جنوب خليج فارس و شبه جزيره عربستان، اهميت ويژه اي پيدا كرد. زمامداران سعودي كه باور نمي كردند روزي مصر بدون مبارك را ببينند، به وحشت افتادند. انقلاب از سه جبهه- داخل عربستان، يمن در جنوب و بحرين در شمال- مي جوشيد. نمايندگان رژيم سعودي و بحرين به آمريكا يا نزد سفير آمريكا در رياض و منامه گسيل شدند كه بپرسند اين بود پاداش همه خوش خدمتي ها و آيا ما هم بايد در انتظار سرنوشت مبارك باشيم؟ رابرت گيتس رئيس پنتاگون با سوابق اطلاعاتي به منطقه آمد. او به حاكمان بحرين گفت اصلاحات انجام دهيد وگرنه ايران با موفقيت از اين انقلاب ها بهره برداري خواهد كرد هر چند كه ما مدركي حاكي از نقش ايران در اين انقلاب ها نمي بينيم. 24 ساعت بعد، تيغ اصلاحات! حنجر و سينه انقلابيون را در منامه پاره كرد، همان كاري را كه در خيابان هاي صنعا كرد. اما كافي نبود. نيروهاي سعودي به عنوان ژاندارم آمريكا شروع به قتل عام در منامه كردند. اواخر هفته گذشته وزير دفاع آمريكا مجددا به رياض آمد و از آنجا به عراق رفت، 3 سفر در كمتر از يك ماه. او پيشاني ديپلماسي و اصلاحات! آمريكايي در جنوب خليج فارس شد تا همزمان «سبعيت» و «ناتواني فزاينده»كاخ سفيد را به رخ بكشد.
4 ماه پس از آغاز سلسله انقلاب ها در خاورميانه، صورت مسئله اصلي تغييري نكرده است. آيا توقع اين بود كه آمريكا به اراده جوشان ملت ها تمكين كند و مردم سالاري در كشورهاي اسلامي نفت خيز را بپذيرد؟ آنها تنها گزينه و پر هزينه ترين گزينه را انتخاب كردند؛ خشونت عريان و قتل عام انقلابيون به قيمت بي آبرويي بيشتر و منفورتر شدن نزد ملت ها. تسليحاتي كه رژيم هاي سعودي و بحرين و امارات و اردن و كويت با دادن صدها ميليارد دلار خريده بودند، لااقل يكبار به كار آمد. رگ «عربي» خشكيده «ملك» ها ناگهان جنبيد. آنها اكنون هم داستان با آمريكا و انگليس و اسرائيل نگران «هويت عربي» شده اند و مي گويند همه تقابل، «عربي-ايراني» است. پيش از آن هم خط منازعه «شيعي- سني» را پررنگ كرده بودند. با وقاحت ملت ها را در كشور خود يا در ديگر كشورهاي اشغال شده (نظير بحرين) مي كشند و خط قرمز مضحكي تحت عنوان منع مداخله ايران در امور كشورهاي عربي و سني و... را پررنگ مي كنند. اسلام هراسان، ايران هراسي و شيعه هراسي را دوباره علم كرده اند تا كسي از آنها نپرسد مسلمان كشي و نسل كشي و مردم كشي چرا؟ به خيال خود بايد ايران را منفعل و ملت هاي انقلابي را متهم كنند تا آسان تر بتوانند به ذبح انقلاب ها و انقلابيون بپردازند.
اما كمترين قدرتي در چنته آمريكا نمانده تا بتواند آن را ارزاني رژيم هاي بي ريشه و فاسد منطقه كند. درست است كه آقاي گيتس براي سومين بار به منطقه آمد تا در مديريت ميداني تحولات حاضر باشد اما همين آمد و شد نيز عيار قدرت آمريكا را به رخ كشيد. مقارن با حضور او در شمال عراق و درحالي كه ضمن سخنراني در يكي از پايگاه هاي آمريكا در بغداد گفته بود «ممكن است ايران و بنياد گراياني نظير القاعده از شرايط منطقه سوءاستفاده كنند يا نفوذ خود را گسترش دهند»، ارتش عراق به پادگان نظامي گروهك تروريستي منافقين كه تحت قيمومت و حمايت آمريكا قرار دارد حمله كرد و جناب گيتس نتوانست جز ابراز نگراني و دعوت به خويشتنداري چيزي بگويد. اين هنوز عراق اشغال شده است و آقاي گيتس صرفاً ابراز اميدواري مي كند با سررسيد پايان سال ميلادي جاري (موعد توافق شده براي خروج اشغالگران) دولت عراق خواستار ماندن اشغالگران باشد. اين اتفاق، تصوير ديگري از همه قدرت رو به تحليل آمريكاست كه از 6ماه پيش با تشكيل دولت جديد عراق و اسقاط دولت حريري در لبنان و سلسله رويدادهاي بعدي پديدار شده است.
نقشه چالش در خاورميانه به ويژه پس از انقلاب هاي اخير نقشه كاملاً روشني است. 18روز پس از سرنگوني حسني مبارك، اوباما در ملاقات با سران سازمان هاي يهودي آمريكا گفت: «ما به پشتيباني تزلزل ناپذير خود از اسرائيل ادامه مي دهيم. ارزشهاي والاي يهوديت [بخوانيد صهيونيسم] نه تنها در مورد خاورميانه صدق مي كند بلكه بايد مشعل راه مردمان در آمريكا باشد»! و 4 روز بعد (14اسفند) در جمع حاميان مالي حزب دموكرات در ميامي اظهار داشت «تعهد آمريكا به امنيت اسرائيل با وجود تغييرات درحال انجام در خاورميانه خلل ناپذير است. گروه هايي كه باعث سرنگوني مبارك شدند بايد با ما و اسرائيل همكاري كنند»! آمريكا همان ايام حتي ابايي نداشت از اينكه قطعنامه ضد اسرائيلي شوراي امنيت در محكوميت شهرك سازي صهيونيست ها را كه رأي 14 عضو شورا را با خود داشت، وتو كند. آمريكايي ها در 4ماه گذشته هيچ ابا نكردند از اينكه بارها بگويند نگران منافع اشغالگران صهيونيست هستند و در كنار آنها مي ايستند، همچنان كه رژيم هاي مرتجع به ويژه در چند سال اخير از پيمودن همين مسير دريغ نكرده اند.
رژيم هايي چون سعودي و بحرين و ديگران همچنان كه در جنگ تحميلي عليه ملت ايران كنار صدام ايستادند، در جنگ هاي 33روزه سال 2006 و 22 روزه 2008 عليه ملت هاي مظلوم لبنان و فلسطين هم كنار اسرائيل ايستادند درحالي كه نه ذره اي غيرت «عربي» داشتند و نه كمترين تأسفي در جانشان دويد از اينكه مسلمانان «سنّي» را در غزه يا شيعيان را در لبنان قتل عام كنند. هويت «عبري» سران سعودي و ديگر هم قطاران آنها را همه در آن فجايع ديدند و امروز كسي باور نمي كند كه آنها داراي حميّت عربي و نگران هويت سنّي باشند. همين جناب حمدبن عيسي بن آل خليفه شاه بحرين بود كه چند سال پيش در ديدار با «موندو» سفير آمريكا در منامه گفت «ما اكنون روابط اطلاعاتي و امنيتي با اسرائيل داريم و آماده توسعه روابط در ديگر حوزه ها هستيم. من دستور داده ام مقامات بحرين ديگر از لفظ دشمن و رژيم صهيونيستي براي اسرائيل استفاده نكنند». اكنون اگرچه موقعيت و مكان عوض شده، همان اتفاق لبنان 2006 و غزه 2008 درحال تكرار است، اين بار در بحرين و يمن و رياض. و اين بار به جاي پاتك حزب الله و حماس، اين ملت ها هستند كه به خيابان آمده اند و با دست خالي در برابر تانك هاي جبهه عبري - مستظهر به سران مرتجع- سينه سپر كرده اند. ميدان همان ميدان و جنگ همان جنگ است.
جمهوري اسلامي ايران همان طور كه در آن نبردها پيشاهنگ جبهه حمايت از مقاومت اسلامي و جبهه ضدصهيونيستي- ضد آمريكايي بود امروز هم پيشاهنگ انقلاب ضدآمريكايي-ضد صهيونيستي است.به اعتبار همين پيشاهنگي دولت جمهوري اسلامي و رئيس جمهور محترم بود كه در نظر سنجي ها نام احمدي نژاد در كنار نام سيدحسن نصر الله در جايگاه محبوب ترين شخصيت هاي سياسي منطقه نزد ملت ها قرار گرفت. اين سرمايه ارزان به دست نيامده است و امروز حياتي ترين زمان براي هزينه كردن آن است. دشمن البته مي كوشد ميان ملت هاي مظلوم انقلابي و جمهوري اسلامي فاصله بيندازد. آنها از يك سو با تبليغات ايران هراسانه و شيعه هراسانه مي كوشند تا ايران را به انفعال وادارند و از سوي ديگر پروژه هاي گوناگوني در پيش گرفته اند كه دولت جمهوري اسلامي را از چشم ملت ها بيندازند و انقلابيون منطقه را از ناحيه ايران نااميد كنند. آنها به درستي معتقدند كه كانون الهام بخش و پمپاژكننده انرژي انقلاب ها ايران است و اگر ميان اين كانون و انقلاب ها فاصله بيفتد، مي توان نهضت طوفاني امت اسلامي را مهار كرد.
اگر بيروت در مهرماه سال گذشته به دكتر احمدي نژاد آغوش گشود، قدرشناسي ملت لبنان از الگوي مقاومت بود. اين الگو و اعتبار را نبايد با اتفاقات مشكوكي نظير دعوت از پادشاه بدنام و خائن اردن- كه اتفاقاً سناريوي ايران هراسي و جنجال هلال شيعي را كليد زد- مخدوش كرد همچنان كه شعار تفرقه افكنانه مكتب ايراني (اسلام ايراني!) آن هم از سوي چهره اي كه بعداً با دورزدن وزارت خارجه به ملاقات ملك عبداله در امّان رفت، بوي بازي در زمين و منطبق با نقشه دشمن مي داد. ملت ما حق دارد بپرسد كه ثمره حسن ظن و اعتمادسازي يكطرفه دولت ها در طول 20-15 سال گذشته با آل ابوسفيان - و به قول بعضي ها «سفياني»ها- چه بوده است؛ عبارت «سر مار را بايد در ايران كوبيد» كه ملك عبداله سعودي به ديپلمات هاي آمريكايي گفت و تكذيب هم نكرد؟ يا پول هاي گزافي كه خرج تر و خشك كردن سران فتنه سبز، شبكه هاي ضدايراني و سازمان هاي تروريستي شد؟! آيا از قساوت آنها عليه مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين يا عليه ملت هاي خود كاست؟ اين ديپلماسي كجا كمترين خبري داشته است؟ رژيم سعودي در ماجراي عراق و فلسطين و لبنان و افغانستان و مصر، غير از خيانت كدام نقش را داشته است؟ در ماجراي تونس جز دعوت ديكتاتور فراري به رياض خدمت ديگري هم كرده است؟ در يمن و بحرين چطور؟! آنها جز دشمني با جمهوري اسلامي ايران و ملت هاي مسلمان هنر ديگري نداشتند و جز به مثابه «مزدور» و «شرطه اجاره اي» براي آمريكا و اسرائيل(شاه- شرطه هاي اسرائيلي) عمل نكرده اند، و بنابراين طرف شرمنده، متهم و بدهكار حوادث چند سال گذشته و چند ماه اخير هستند.
منطق و موضع جمهوري اسلامي ايران در اين ميان منطق روشن و افتخارآميزي است. دفاع از بديهي ترين حقوق انساني ملت ها در برابر آرايش سركوبگرانه آمريكايي-صهيونيستي، منطق عامه فهمي است همچنان كه مخالفت با تعرض نظامي به كشورهايي نظير بحرين و ليبي (و يمن در گذشته). اين موضع علني ما براساس استانداردهاي جهاني و حقوق بشر است. جمهوري اسلامي برخلاف غرب كه از كودتاهاي مافيايي عليه ملت ها و انقلاب ها حمايت مي كند، از حق رأي و حاكميت ملت ها پشتيباني مي كند بي آن كه در امور آنان دخالت كند. جمهوري اسلامي به شهادت تاريخ معاصر، خود را در طول ملت ها تعريف كرده و بنابراين از هر گلي كه ملت ها- از عراق و تركيه و فلسطين و لبنان گرفته تا مصر و تونس- به دروازه مستكبران و ديكتاتورهاي همسوي آنان زده اند، خشنود است. بعد از اين هم شريك غم و شادي ملت هاست و منافع راهبردي خود را در اين همراهي تراز اعتقادات اسلامي مي بيند. ملت ها يك به يك قطعات نقشه و پازل «خاورميانه بزرگ اسلامي» را برمي گردانند و سرجاي خود مي گذارند. سرهم شدن اين جورچين بزرگ، اگر دير و زود داشته باشد قطعاً سوخت و سوز نخواهد داشت. در اين ميان ديپلماسي دولت جمهوري اسلامي مي تواند بر سرعت عمل در تكميل نقشه خاورميانه جديد بيفزايد همچنان كه تاكنون چنين بوده است. غرب نمي تواند با ترسيم خط قرمزهاي تصنعي، به راه اندازي حمام خون در منطقه ادامه دهد. اين كار را بايد هزينه دار كرد ولو از طريق افشاي جنايات آنان.
محمد ايماني

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ مردم بي گناه كشورهايي چون بحرين، يمن و ليبي كه مظلومانه مورد حملات وحشيانه جلادان وحشي ديكتاتورها قرار گرفته اند تا حد شهادت براي اهداف مقدسشان كه حاكميت جمهوري اسلامي است استقامت مي كنند. بنابراين حمايت از آنان مانند حمايت از مردم مظلوم غزه از اوجب واجبات است.
سليمان بلغار
¤ واقعا جاي شگفتي و روسياهي براي آمريكا است كه ارتش اين كشور از آن طرف دنيا آمده و به كشتار مردم مسلمان ليبي و ديگر كشورهاي عربي پرداخته و از طرف ديگر تبليغات دروغيني راه انداخته كه ايران را در امور داخلي بحرين و ديگر كشورهاي در حال انقلاب متهم مي كند.
يك هم وطن
¤ از نمايندگان محترم مجلس تقاضا مي كنيم كه مسئله تجديدنظر در روابط كشورمان با عربستان سعودي را در اولويت برنامه هاي خود قرار دهند.
يك هم وطن
¤ مسئولين بانك مركزي پاسخ بدهند با حذف چهار صفر از پول كشور ارزش پول در اختيار مردم و دارايي هاي غيرپولي آنها چه مي شود.
كريمي
¤ سال 89 هم با تمام فراز و نشيب هايش گذشت اما در مورد هنر هفتم يعني سينما و تئاتر سال بسيار بدي را پشت سر گذاشتيم و به غير از چند فيلم خوب فضاي حاكم بر سينما در سال گذشته يك فضاي سخيف همراه با زير پا گذاشتن تمامي ارزش ها بود. فيلم هايي كه در گذشته توقيف شده بودند آزاد شدند و تئاترهايي كه ارزش اجرا نداشتند و توهين به ملت شريف كشورمان و انقلاب اسلامي بود به اجرا درآمدند لذا اميدواريم كه وزير ارشاد و معاونت سينمايي تدابيري بينديشند كه حداقل امسال را سالي قرار بدهند كه فيلم هاي ارزشي خودنمايي كند.
صادقي
¤ به مسئولان دولتي توصيه مي كنم كه در اجراي قانون هدفمند كردن يارانه ها مواظب عوامل ضربه زننده به اين طرح در داخل باشند. چرا كه بعضي از سازمان ها و افراد با سنگ اندازي هايي در مسير حركت اين طرح تلاش مي كنند دولت را با موانع كاذب، زمين گير كنند.
يك هم وطن
¤ به كوري چشم دشمنان در سال 89 بالغ بر 43 ميليارد دلار صادرات غيرنفتي داشته ايم وزير صنايع دوره موسوم به اصلاحات كه در اظهاراتي خارج از اخلاق اسلامي با كنايه زدن به تلاش شبانه روزي دولت تاكيد كرده بود كه بي خوابي مسئولان دولتي باعث شده كه اكسيژن به مغزشان نرسد! اما ظاهرا ادعاي ايشان خلاف واقع بوده است و ايرادي كه بر خودشان وارد بوده به ديگران نسبت داده اند.
قاسمي - تهران
¤ مگر برخي از سينماگران در اين 30 سال پس از پيروزي انقلاب چه قدم مثبتي براي اين انقلاب و نظام برداشته اند كه قرار است براي جشنواره هاي سينمايي كاخي هم در منطقه ولنجك بسازند. واقعا بايد به دست اندركاران اين ابتكار تبريك گفت كه در سال جهاد اقتصادي قصد دارند چنين هزينه هايي را بر دوش مردم بگذارند.
ابردار - ولنجك
¤ به رغم تصويب مجلس مبني بر پرداخت مطالبات بازنشستگان سال 86 لغايت شهريور 87 از طريق فروش سهام تاكنون اين مصوبه اجرايي نشده است لذا از مسئولين دولت محترم تقاضا مي شود كه اين موضوع را بررسي و پيگيري لازم را بنمايند.
عباسعلي يزداني
¤ چرا نمايندگان مجلس پيگير اجراي طرح عفاف و حجاب توسط وزارت كشور نيستند.
يك پيام از اصفهان
¤ از مسئولان سازمان حج و زيارت خواهش مي كنم كه در پذيرايي از زائران سفر عمره اسراف نكنند و تدابيري بينديشند كه مواد غذايي و يا هر چيز ديگري حيف و ميل نشود.
يك خانم زائر خانه خدا
¤ مبلغي پول را در تعاوني ... سپرده گذاري كرده بودم تا به خاطر نياز شديدم در آستانه سال نو وامي دريافت كنم اما در ناباوري تمام اين تعاوني به فاصله يك ماه از سپرده گذاري بنده تعطيل شد و به تعاوني ديگري تغيير نام يافت. آيا كاركنان اين تعاوني نبايد به مشتريان جديد خود اطلاع رساني مي كردند تا در صورت عدم صلاحديد سپرده گذاري نكنند.
يك شهروند- گرمسار
¤ از روزنامه كيهان خواهش مي كنم كه گزارشي درباره صندوق تعاوني.... كه با مجوز وزارت تعاون تاسيس شده بود چاپ كنيد. اين تعاوني چندي پيش در حالي منحل شد كه نه تنها وام هايي كه متعهد به پرداخت آنها بوده پرداخت نكرده، بلكه اصل پول اكثريت مشتريان خود را نيز برنگردانده است. به طوري كه بسياري از مالباختگان در بلاتكليفي بسر مي برند.
حميدي- رودسر
كيهان : نام اين تعاوني نزد روزنامه محفوظ است.
¤ از نيروي انتظامي به خاطر تلاششان در جاده هاي بين راهي براي ايجاد امنيت مسافران نوروزي كمال تشكر را دارم. اما نكته اي كه باعث شگفتي بنده شده عدم رعايت شئون اسلامي در شيراز است كه به رغم وجود مضجع مطهر حضرت شاهچراغ(ع) در اين شهر و شهداي زيادي كه مردم اين استان در دفاع مقدس تقديم انقلاب اسلامي كرده اند غيرقابل باور بود.
يك خانم مسافر نوروزي از تهران
¤ طبق برنامه شركت ملي گاز ايران قرار است امسال نيز به صدها روستا گازرساني شود و اين در حالي است كه وقتي پيمانكاران براي تحويل كالا به كارخانه هاي توليدكننده مراجعه مي كنند كارخانه داران تحويل كالا را منوط به تثبيت قيمت كالاها مي كنند كه مستلزم معطلي يك ماهه خواهد بود. با اين وضعيت تكليف پيمانكاران چيست؟
نوروز غفاري
¤ از مسئولان محترم شهرداري منطقه 22 تقاضا مي كنم كه محل دوربرگردان براي حركت اتومبيل از جاده مخصوص كرج به تهران در محل بلوار گلها و تهرانسر كه روبه روي كارخانه ارج قرار دارد را اصلاح فيزيكي كنند، چرا كه اين دوربرگردان خطر مرگ براي رانندگان دارد.
منصوري
¤ چرا درسالي كه به سال جهاد اقتصادي نامگذاري شده قراردادهاي 3 ساله با مربيان ورزشي خارجي آن هم با حقوق هاي ماهيانه ميلياردي به ملت تحميل مي شود؟ آيا كشور ما هيچ نياز و ضرورت ديگري جز جام جهاني و فوتبال ندارد.
فرهنگي و يك خانم هم وطن
¤ آقاي بقايي رئيس سابق ميراث فرهنگي اعلام كرده كه در جشن جهاني نوروز بالغ بر 3 ميليارد تومان هزينه كرده است. آيا اين درست است كه پدر خانواده اي براي درمان سرطان فرزندش كليه اش را بفروشد ولي اين آقا مبلغ 3 ميليارد تومان بي زبان را اين طور به هدر دهد.
رضاپور
¤ مدتي است قطارهاي مترو در مسير تهران- كرج از سوي مامورين مترو كنترل نمي شوند و تعدادي پسر جوان با حضور در واگن مخصوص خانم ها مزاحمت ايجاد مي كنند. از مسئولين امر درخواست رسيدگي داريم.
8321---0939
¤ با توجه به كشته شدن صدها نفر در طول سال به علت واژگوني تراكتور از راهنمايي و رانندگي و وزارت صنايع درخواست مي شود ساخت كابين اطاقك استاندارد توسط كارخانه هاي تراكتورسازي را الزامي كند.
0046---0912
¤ از وزير محترم آموزش و پرورش درخواست مي شود دستور پرداخت پاداش بازنشستگان سال 89 را صادر نمايند.
0813--0913
¤ بيمه طلايي فرهنگيان كه سال گذشته به اجرا درآمد بسيار مفيد و كارگشا بود. تقاضا داريم ما فرهنگيان بازنشسته را نيز مانند شاغلين از اين بيمه بهره مند بكنند.
6502---0916
¤ آقاي كواكبيان در نطق خود در تاريخ 17/1/90 از دولت انتقاد مي كند و در عين حال از روزنامه ايران نيز به خاطر انتقاد از آقاي هاشمي در ارسال پيام تسليت به موسوي و خدوم خواندن آن خائن انتقاد مي كند؟ اگر انتقاد بد است يك بام و دو هوا چرا؟
سهرابي

 



موش -گفت و شنود

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: اظهارات يك سناتور آمريكايي بدجوري باعث عصبانيت گروه هاي اپوزيسيون شده است.
گفت: مگه چي گفته؟!
گفتم:اين سناتور آمريكايي در مصاحبه اي گفته است؛ گروه هاي اپوزيسيون ايران اگر عرضه داشتند در داخل ايران مي ماندند و كاري مي كردند نه اين كه به آمريكا و اروپا بيايند و فقط هزينه روي دست ما بگذارند.
گفت: خب! ديگه چي؟!
گفتم:همين سناتور آمريكايي با اشاره به شيرين عبادي گفته است؛ ظاهراً ازخانم عبادي غير ازحرف زدن و جايزه گرفتن كاري ساخته نيست.
گفت: حالا به اين پيرزن بيچاره چيكار دارند؟!
گفتم: سناتور آمريكايي گفته است؛ خانم شيرين عبادي مسئوليت هاي خود را به عنوان برنده جايزه صلح نوبل فراموش كرده است!
گفت: پدرسوخته ها! از اين پيرزن بيچاره چه توقعاتي دارند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! آموزگاري به يكي از دانش آموزان گفت؛ بنويس «كوه»! دانش آموز با گريه گفت؛ آقا اجازه! خيلي سنگينه! بنويسم موش؟!

 



نماينده ايران در سازمان ملل : تهران براي مذاكره با 1+5 پيشقدم نمي شود

نماينده دائم كشورمان در سازمان ملل تاكيد كرد جمهوري اسلامي ايران براي از سرگيري مذاكرات با گروه 1+5 هيچ تمايلي به «دق الباب» ندارد.
«محمد خزاعي» در مصاحبه با شبكه خبري بلومبرگ، سفير و نماينده دائم كشورمان در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه به نظر مي رسد مذاكرات هسته اي بين جمهوري اسلامي ايران و گروه 1+5 متوقف شده است، گفت: ما فكر نمي كنيم بحث مذاكرات ايران و گروه 1+5 در موضوع هسته اي كاملا متوقف باشد، اينطور نيست. بالطبع اختلاف نظرهايي وجود دارد ايران بسته پيشنهادي مناسبي را پيشنهاد داد، ما قبلا هم گفته ايم ايران مايل نيست فقط راجع به موضوع هسته اي صحبت كند، بلكه مسائل متعدد بسياري براي صحبت و گفتگو وجود دارد و حتي اگر به خاطر داشته باشيد در مذاكرات ژنو ما گفتيم در استانبول مايل هستيم راجع به مسائل متعدد و گوناگوني صحبت كنيم و بارها پيشنهاد داديم، آماده گفتگو مي باشيم. گفتگو راجع به مسائل متعدد و مهم منطقه اي و جهاني كه مورد نگراني ايران و گروه 1+5 است. خب از جانب ايران باب مذاكره راجع به مسائل مطرح شده و در چارچوب مفاد بسته پيشنهاد شده كماكان گشوده مي باشد.
خبرنگار اين شبكه از خزاعي پرسيد علي الظاهر عليرغم گشوده بودن درب مذاكرات كسي تمايل به دق الباب كردن ندارد و «حتي كسي از پياده رو نيز وارد نمي شود» كه وي پاسخ داد: ما تمايلي به دق الباب كردن نداريم. همانطور كه مي دانيد ايران قدرت بزرگي در منطقه است و از نفوذ شاياني در منطقه برخوردار است و نفوذ ايران مي تواند بسيار كمك حال باشد، ايران نقش عمده اي را در رابطه با ايجاد صلح و ثبات در رابطه با كشورهاي منطقه ايفا كرده است، لذا بايد گفت، ايران كشوري نيست كه بتوان به آساني آن را ناديده گرفت، از طرفي ديگر ما معتقديم برنامه هسته اي ما مسالمت آميز است و تغيير مسيري هم قرار نيست انجام بگيرد.
نماينده دائم كشورمان در ادامه و در پاسخ به سوالي درخصوص مكالمه اخير تلفني بين دكتر احمدي نژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران و بان كي مون دبير كل سازمان ملل متحد تصريح كرد: از آنجا كه جمهوري اسلامي ايران، سازمان ملل متحد را موظف به ايجاد و حفظ صلح، ثبات و امنيت در منطقه و جهان مي داند و اين سازمان مي تواند محلي براي ارجاع مسائل و نگرانيهاي كشورها باشد، رئيس جمهور كشورمان در تماس تلفني با دبير كل سازمان ملل متحد مسائل ليبي، تحولات منطقه و آنچه كه در بحرين مي گذرد را مطرح كرد.
صالحي از آغاز نامه نگاري هاي جديد بين اشتون و جليلي
خبر داد
وزير امور خارجه كشورمان از آغاز نامه نگاري ميان رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان درباره از سرگيري مذاكرات خبر داد.
«علي اكبر صالحي» ديروز در كنفرانس مشترك خبري با همتاي اروگوئه اي خود در اين باره اظهار داشت: اخيرا خانم اشتون نامه اي را براي آقاي جليلي ارسال كرده بود كه آقاي جليلي نيز در حال آماده كردن پاسخ آن است.
صالحي تصريح كرد: ما همواره علاقمند به مذاكره هستيم.
وي همچنين درباره آغاز سوخت گذاري مجدد نيروگاه اتمي بوشهر از سوي شركت پيمانكار روس اتم گفت: انشاءالله بين روزهاي 15 تا 20 ارديبهشت شاهد فعل و انفعالات در نيروگاه و آغاز توليد برق خواهيم بود.
صالحي تاكيد كرد: هيچ گام و اقدامي را انجام نخواهيم داد جز اينكه قبل از آن متخصصان ايمني از ايران، روسيه و آژانس بين المللي انرژي اتمي اطمينان لازم را در رابطه با ايمني نيروگاه اتمي بوشهر به ما بدهند.
صالحي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به تحولات بحرين گفت: سعودي ها با ورود نيروهاي خود به بحرين راه درستي را در پيش نگرفتند و اين مساله آثاري را در آينده بر جاي خواهد گذاشت.
وي ورود نيروهاي خارجي به بحرين را امري باطل توصيف كرد و گفت: من در زماني كه سمت وزارت خارجه را عهده دار شدم يكي از اولويت هاي اصلي ام را گسترش روابط با عربستان سعودي قرار دادم اما متاسفانه پاسخي غيرعقلاني و غيرحساب شده دادند و رفتاري را از آنها ديديم كه نويدبخش آينده روشني نيست.
 



ارگان انديشكده آمريكايي شوراي آتلانتيك : مواظب باشيد سرسپردگي جنبش هاي مخالف در ايران رو نشود

يك مجله آمريكايي نوشت چون آمريكا سابقه ناموفقي در حمايت از جنبش هاي مخالف در ايران دارد، نبايد مخالفين فعلي به عنوان سرسپردگان آمريكا شناخته شوند.
يك مجله آمريكايي در مقاله اي با عنوان «سه پيشنهاد براي استفاده اوباما از خيزش هاي عربي» ادعا كرد انقلاب هاي اخير كشورهاي عربي فرصتي استثنايي براي اوباما است تا منافع و ارزش هاي آمريكا را در ايران به پيش ببرد.
مجله آتلانتيك در مقاله اي به قلم تريتا پارسي مدير شوراي ملي آمريكا و ايران و همچنين استاد دانشگاه «جان هاپكينز» و رضا مرعشي معاون وي و عضو سابق وزارت خارجه آمريكا در مقاله اي به بررسي فرصت هاي به وجود آمده براي پيش برد ارزش ها و منافع آمريكا در ايران پس از انتخابات و انقلاب هاي كشورهاي عربي پرداخته است. در اين مقاله مي خوانيم: بعد از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران در سال 2009، اوباما رئيس جمهور آمريكا از مخالفان در اين كشور حمايت كرده و از دولت ايران به خاطر برخورد با اين مسئله انتقاد كرده است. اما موضع وي درباره حقوق بشر در ايران كمتر منجر به اقدامي محسوس در اين خصوص شده است. در حالي كه تقريباً كل خاورميانه در آتش اعتراضات عليه وضعيت موجود شعله ور است، اوباما ممكن است فرصتي استثنايي براي پيش برد اهداف خود در ايران داشته باشد.
دو چالش اصلي پيش روي هرگونه راهبرد جامع و درازمدت آمريكا درباره ايران وجود دارد:
1- چون آمريكا سابقه ناموفقي در حمايت از جنبش هاي مخالف در ايران دارد، هرگونه تغيير در سياست فعلي نياز به اقدام محتاطانه دارد تا اين جنبش ها به عنوان سرسپردگان آمريكا شناخته نشوند.
2- آمريكا منافع امنيتي بي شماري دارد كه معمولا تحت تاثير روابط با ايران قرار مي گيرند. هر دو كشور فاقد كانال هاي ديپلماتيكي هستند كه به دولت هايشان اجازه گفت وگوي مستقيم را بدهد. با توجه به اين چالش ها، سه گزينه پيش روي آمريكا درخصوص پيگيري مساله حقوق بشر قرار مي گيرد:
1-دولت آمريكا مي تواند با استفاده از ديده بان حقوق بشر مستقل تحت كنترل سازمان ملل با يادآوري مسائل مربوط به حقوق بشر، بر حكومت ايران فشار وارد كند.« سوزان نازل»، معاون دست يار وزير خارجه آمريكا در كنفرانسي كه از سوي شوراي ملي آمريكايي-ايراني ترتيب داده شده بود، به اين نكته اشاره كرد كه چنين ديده بان هايي در بسياري از كشورهاي جهان كه بدترين ناقضان حقوق بشر هستند، مانند برمه و كره شمالي، وجود دارند اما در ايران حضور ندارند. تاسيس يك ديده بان حقوق بشر و اطمينان از ارائه گزارش سالانه توسط آن تا زماني كه وضعيت حقوق بشر در ايران نياز به ديده باني قوي نداشته باشد، منجر به بررسي دقيق، شفافيت و فشار افكارعمومي مي شود.
تحريم ها عزم حاكمان ايران را محكم تر كرده است
2- اعمال گسترده تر تحريم هاي هدف دار، ايران مدتهاست كه تحت تحريم هاي فراگير قرار گرفته است. چنين تحريم هايي نه تنها منجر به عقب نشيني ايران نشده بلكه به نظر مي رسد كه عزم تصميم گيرندگان حكومت ايران كه بسياري از آنها از مبارزان انقلابي بوده اند را تقويت كرده است. اوباما براي اينكه بتواند در كنار مردم ايران براي ايفاي حقوق جهاني شان بايستد، بايد از آزردن افرادي كه خواستار كمك به آنان است، پرهيز كند. انتخاب تحريم هاي هدف دار از سوي اوباما نشان دهنده اين مسئله است كه وي به تاثير آنها اطمينان دارد و تاكيد بيشتري بر اين تحريم ها و نه تحريم هاي فراگير مي تواند منجر به پيشرفت سياست آمريكا شود. افزايش فهرست مقام هاي ايراني مورد تحريم، افزودن تحريم هاي هدف دار و تقويت هماهنگي جهاني در اين خصوص گزينه ها درباره ايران را افزايش داده، طبقه متوسط مردم ايران را از تبعات «ناخواسته» تحريم هاي فراگير مصون نگه داشته و گزينه هاي بيشتري را براي پيش برد ديپلماسي فراهم مي كند.
3-تاسيس و تقويت يك ديده بان منطقه اي و مستحكم حقوق بشر مي تواند به پيش برد سياست آمريكا در كشورهاي خاص كمك كند. ناآرامي هاي اخير در خاورميانه يك نكته اساسي را براي اوباما روشن كرد كه هيچ راه حل درازمدت و قابل دوامي كه حقوق بشر در آن يك اصل مركزي نباشد براي بهبود روابط ناهمگون آمريكا با ايران يا كشورهاي عربي وجود ندارد. روابطي كه بر پايه امنيت به قيمت از دست رفتن آزادي هاي اصولي بنا شده باشد براي بسياري از افراد در خاورميانه گناهي نابخشودني محسوب مي شود كه موضع آمريكا در منطقه را تضعيف مي كند. تلاش مداوم براي بهبود وضعيت حقوق بشر در منطقه كارايي بيشتري نسبت به تاكيد صرف بر وضعيت حقوق بشر در ايران دارد و به آمريكا كمك مي كند تا بر روابط پرهزينه اش با حاكماني چون «حسني مبارك» رئيس جمهور مخلوع مصر و «عبدالله» پادشاه عربستان كه براي سركوب اعتراضات در بحرين به اين كشور حمله كرد، فائق آيد. از نقطه نظر تاريخي، آمريكا در مصر و عربستان سعودي بيشتر به نگراني هاي امنيت ملي و نه حقوق بشر پرداخته است. اما اكنون اوباما ممكن است فرصتي براي تعديل اين اهداف راهبردي داشته باشد.
اين مقاله اضافه كرد: با توجه به خيزش هاي در حال وقوع در خاورميانه، اوباما ممكن است به اين نكته پي ببرد كه يك راهبرد منطقه اي مي تواند منافع امنيتي كوتاه مدت وي و همچنين نياز درازمدت به حمايت از اصلاحات دموكراتيك و بومي را تامين كند. اين راهبرد مي تواند تلاش هاي مداوم معرفي، محكوم كردن و مجازات ناقضان حقوق بشر را تجميع كرده و همكاري با حكومت هاي مستبد براي ترغيب آنها به تغيير در جوامع شان را افزايش دهد. شكست در ايجاد تعادل در اين دو راهبرد براي دفاع از حقوق بشر مي تواند آن را تضعيف كند. تلاش هاي منطقه اي در اين خصوص مي تواند رهبري آمريكا را بر قدرت هاي جهاني تضمين كند.
با اين مقدمات تريتا پارسي در جمع بندي خود آورده است: هر يك از اين اقدامات نيازمند آن است كه آمريكا از قدرت سياسي خود استفاده كرده و رايزني هاي ديپلماتيك را با متحدانش انجام دهد با توجه به اين نكته كه برخي از آنها تمايلي به بدتر شدن فضاي مسموم كنوني كه مي تواند منجر به درگيري نظامي شود، ندارند. معضل اوباما درباره ايران نيز چنين است و بنابراين بايد ميان ارزش ها و منافع امنيتي آمريكا نوعي موازنه ايجاد شود. دست يابي به هر دو اين اهداف نيازمند به كارگيري سياست هايي است كه مانور تاكتيكي كوتاه مدت آمريكا را به عنوان بخشي از چشم انداز راهبردي درازمدت در نظر بگيرد. دفاع از حقوق بشر در ايران دشوار است و دشوارتر هم خواهد شد. اما در خاورميانه جديد، پيگيري چنين موازنه اي از طريق اقدامات راهبردي و محسوس كه درباره آنها عاقلانه تصميم گيري شده باشد، نه تنها يكي از گزينه هاي مطرح بلكه يك الزام است.

 



بنيادهاي خيريه ويژه كلاهبرداري در لندن (خبر ويژه)

يك همكار گروهك ملي-مذهبي بخشي از كلاهبرداري هاي محافل ضدانقلاب در خارج كشور به بهانه ندا آقاسلطان را باز گفت.
«عبداللطيف-ع» كه بنابر ادعاي خودش مدتي در بازداشت به سر برده، مدت 10 سال است كه در لندن اقامت دارد. وي با انتشار گزارشي در وبلاگ خود (روزنامه نگار آزاد)، به راه اندازي بنيادهايي به نام ندا آقاسلطان براي كلاهبرداري و اخاذي پرداخته و مي نويسد: ندا آقاسلطان عمراً سياسي نبود ولي اسم او براي خيلي ها در خارج از ايران تبديل به دكاني دو نبش و وسيله كسب و درآمد و شغل هاي نان و آبدار شد. يكي از اولين دكان هايي كه به نام او باز شد، «بنياد خيريه ندا» در لندن بود. اين بنياد البته صرفاً در يك وبسايت خلاصه مي شد و هدف خودش را روشنگري، دفاع از حقوق بشر و حمايت از جنبش آزاديخواهانه مردم ايران و از همه جالبتر، جمع آوري پول براي كمك به «فعالين حقوق بشري، روزنامه نگاران و فعالين سياسي تبعيدي» اعلام كرد و نوشت «بعد از اين خيزشي كه در ايران اتفاق افتاده است، حكومت خيلي ها را به جرم شركت در اعتراض هاي اخير از محل كارشان اخراج كرده است، كودكان و زنان زيادي در ايران گرسنه مانده اند و هيچ درآمدي براي تامين حداقل مايحتاج زندگي شان را ندارند، ميليونها (!) جوان تحت شكنجه هستند و خانواده هايشان گرسنه مانده اند، هزاران(!) روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از طريق كوههاي مرزي ايران و تركيه از كشور فرار كرده اند و اكنون در خارج از كشور شبها گرسنه مي خوابند، وزارت اطلاعات حكومت ايران روزانه به هزاران تن از فعالين حقوق زنان و بخصوص اعضاي كمپين يك ميليون امضا تجاوز مي كند (يا حضرت عباس!). اي انسان هاي آزاده براي كمك به مبارزان در ايران، به ما كمك مالي كنيد» و خوشمزه تر اينكه اعلام كرده بودند فقط به ما اعتماد كنيد، ما با ديگران تفاوت داريم و غيرانتفاعي هستيم و در لندن مستقريم.
وي اضافه مي كند: اينكه در طول مدتي كه بنياد ندا داير بود چه حجم پولي به حسابش ريخته شد، نمي دانم. اما چندي كه از كار بنياد ندا گذشت، بنيانگذارانش كيسه هاي پول را برداشتند و الفرار. يعني اينكه ناگهان غيبشان زد. سايتشان را هم از روي اينترنت حذف كردند و بطور كامل ناپديد شدند. البته آثار سايت و مطالب سابقشان را هنوز هم مي توان با استفاده از ذخيره گوگل (گوگل كش) پيدا كرد و خواند، كما اينكه لينكي كه در بالا گذاشته ام نيز يكي از همانهاست. اما اگر الان آدرس بنياد ندا را تايپ كنيد با وبسايتي حذف شده روبرو ميشود كه دامين و نشاني اينترنتي اش هم براي فروش ارائه شده است. بعد از آن، از بنياد ندا خبري نشد تا اينكه بنياد ايران ندا ظهور كرد.
اين اپوزيسيون مقيم لندن ادامه مي دهد بعد از ماجراي بنياد ندا، جمعي ديگر كه مقيم خارج از كشور هستند و هشت شان گروي نه شان بود و شديداً دچار مضيقه و كمبود و مشكل مالي شده بودند، تصميم گرفتند با استفاده از اسم و رسم ندا آقاسلطان براي خود كسب و كاري مختصر راه بيندازند. اين بزرگواران عقل هايشان را روي هم گذاشتند و قرار شد كه تلويزيوني را برپا كنند تحت عنوان تلويزيون ندا يا ايران ندا. اينكه آيا بنياد ايران ندا ادامه كار همان بنياد نداي قبلي هست يا خير، را نمي دانم، اما مي دانم كه هر دو بنياد در لندن براه افتاده اند و هر دو هم ادعا كرده اند كه موسسه اي خيريه خواهند بود. هر چه هم در عالم اينترنت گشتم كه كوچكترين رد و اثر و نشانه اي از قانوني بودن كار بنياد ايران ندا و مشخصات ثبت شده اش در سازمان ثبت ايالت كاليفرنياي آمريكا را پيدا كنم، موفق نشدم.
وي همچنين نوشت: مشخصاتي كه بنيانگذاران بنياد و تلويزيون ايران ندا از نحوه كارشان ارائه كردند، نشان مي دهد آنها بجاي بنيادي خيريه، يك شركت سهامي خاص براي درآمد مالي و سرمايه گذاري و افزايش سود و خريد و فروش سهام راه انداخته اند. و من تصور مي كنم عوامل اصلي بنياد و تلويزيون ايران ندا سه نفر به نامهاي مهدي جامي، نيك آهنگ كوثر و معصومه (مصي، مسيح) علي نژاد بوده اند و ساير اسامي اعضاي اين بنياد را تزييني مي دانم. البته نقشه ها و كسب و كار اين بنياد و تلويزيون ايران ندا نگرفت و همه برنامه ها و آرزوهايشان روي همان كاغذي كه در لندن زيرش را امضا كرده بودند باقي ماند.مهدي جامي قبل از اعلام شروع به كار تلويزيون ايران ندا- كه هيچوقت هم شروع به كار نكرد- در مصاحبه اي با راديو دويچه وله گفته بود « در بين ايرانيان خارج از كشور مساله مالي وجود ندارد. مساله اصلي اين بوده كه براي هر سرمايه گذاري شما نياز به اعتمادسازي داريد. يعني همانطور كه اگر در بازار اعتماد وجود نداشته باشد، سرمايه گذاري نمي شود، براي يك ساختار مدني مثل بنياد يا شركت هم اگر اعتمادسازي نشده باشد، طبعاً نمي تواند جلب كمك كند، وگرنه پول وجود دارد. مطمئن باشيد در ميان ايرانيان خارج از كشور پول بسيار زياد است» البته مهدي جامي اولين كسي نبود كه تصور مي كرد با يك چنين طرح و برنامه هايي مي تواند به گنج بزند و اين «پول هاي بسيار زياد» را تبديل به حقوق مديران ارشد كند. پيش از او، شيادهاي حقوق بشري و كاسبان و روزنامه نگاران جعلي و تبعيدي، با راه انداختن ده ها و بلكه صدها و حتي هزاران سازمان سياسي، حقوق بشري، كميته، انجمن، وبسايت و نشريه آنلاين و حزب و گروه و دسته و راديو تلويزيون ماهواره اي، شروع به استخراج از اين معدن طلا كرده بودند. نكته رقت انگيزي كه اين افراد در اساسنامه بنياد و تلويزيون ايران ندا نوشته بودند، پيشنهاد فروش خودشان بود.
همكار سابق گروهك ملي-مذهبي در پايان خاطرنشان كرد: دلم براي خانواده ندا آقاسلطان مي سوزد. نمي دانم مادر او با ديدن اين كاسبي هايي كه به نام فرزندش در خارج از كشور راه افتاده چه حس و حالي پيدا مي كند؟ چندي پيش هدا آقا سلطان-خواهر مرحوم ندا آقا سلطان- در مطلب كوتاهي كه خطاب به مسيح علي نژاد نوشت از او خواهش كرد دست از سر اسم نداآقا سلطان بردارد و براي كسب و كارش راه ديگري را پيدا كند.

 



هاآرتص: تركيه ديگر تركيه 15 سال قبل نيست (خبر ويژه)

رژيم صهيونيستي در تماس هاي ديپلماتيك محرمانه با واشنگتن، تركيه را به كمك فعالانه نسبت به جمهوري اسلامي ايران و دور زدن تحريم ها متهم كرده است.
روزنامه هاآرتص به نقل از برخي اسناد منتشره از سوي ويكي ليكس نوشت: مقامات اسرائيل بر اين باورند كه تركيه علاوه بر كمك به ايران در زمينه تحريم ها، مسئله ارسال اسلحه و مهمات به سوريه از طريق تركيه را هم ناديده مي گيرد.
به گزارش اين روزنامه اسرائيلي، مقامات ارشد در دولت اسرائيل اين مسئله را با مقامات آمريكايي در ميان گذاشته اند كه تركيه به دليل نيازش به منابع انرژي در ايران هر چه بيشتر به ايران نزديك شده است. آنها همچنين علت نزديكي هر چه بيشتر تركيه به جمهوري اسلامي ايران را «بازبيني مقامات ترك در استراتژي جهاني خود» ذكر كرده اند.
در سند مورد اشاره هاآرتص آمده است: تركيه از ارسال تسليحات ايراني از طريق سوريه و تركيه براي حزب الله لبنان حمايت نمي كند، اما چشم خود را بر آن مي بندد.
طبق اين اسناد جيمز هنينگام سفير آمريكا در اسرائيل در تاريخ 19 نوامبر 2009 گزارشي به وزارت خارجه ارسال كرد كه در آن آمده بود: با نيمرود بركان رئيس بخش پژوهش هاي اطلاعاتي وزارت خارجه اسرائيل ملاقات كردم. او گفت تركيه پلاتفرمي در اختيار حكومت ايران قرار داده تا ايران بتواند تحريم ها را دور بزند.
در گزارش ديگري كه مقامات سفارت آمريكا در تل آويو در تاريخ 23 نوامبر 2009 به وزارت خارجه فرستادند، آمده است: يك مقام اطلاعاتي اسرائيل، به دان شپيرو عضو شوراي امنيت ملي ايالات متحده [اخيرا به رياست سفارت آمريكا در تل آويو منصوب شد] گفته اند تركيه سياست راهبردي خود در خاورميانه را به تدريج دگرگون مي سازد و از غرب دور مي شود. دوستي و همكاري تركيه با اسرائيل، قرباني اين سياست جديد شده است.
به موجب اسناد ويكي ليكس، تركيه 15 سال پيش و همچنين در سال هاي پس از آن براي تقويت و مدرنيزه كردن ارتش خود به فن آوري ها و نوآوري هاي ارتش اسرائيل نياز بسيار داشت ولي اكنون مدتي است كه خود را به اندازه كافي قوي مي داند و نسبت به لزوم ياري گرفتن از اسرائيل احساس بي نيازي مي كند.

 



معين هنوز مي گويد سر كوچه مشاركت آش مي دادند! (خبر ويژه)

نامزد ناكام حزب مشاركت در انتخابات رياست جمهوري سال 84 گفت انتخابات سالم نباشد راي نمي دهم.
مصطفي معين در گفت وگو با يكي از نشريات زنجيره اي و در پاسخ به اين سؤال كه چرا روزه سكوت گرفته، اظهار داشت: اگر هم روزه سكوت گرفته باشم سعي كردم روزه عملي نگيرم. شعار اصلي من در انتخابات سال 84 «اصلاحات گامي به پيش» و «دموكراسي و حقوق بشر» بود. فعاليت هاي اجتماعي من در همين زمينه است. در انتخابات سال 88 هم به طور نسبي فعال بودم. در حد توانم هم نظر دادم. هم سفر كردم و هم حرف زدم. فقط هفته آخر منتهي به انتخابات در ايران نبودم چون برنامه ريزي كرده بودم در يك كنفرانس علمي در لهستان شركت كنم.
معين درباره نامزدي انتخابات سال 84 كه پس از تاييد صلاحيت وي با حكم حكومتي صورت گرفت، اظهار داشت: من در ترديد محض بودم و خرد جمعي در يك ميتينگ انتخاباتي كمكم كرد كه شركت كنم. خود رأيي كه بنده آوردم عليرغم انتقاداتي كه به كيفيت آن انتخابات داشتم و دارم قابل ملاحظه بود. من در شهر خودم نجف آباد و همين طور در اصفهان نفر پنجم شدم كه هيچ توجيه انتخاباتي ندارد.
وي درباره حضور دوباره در انتخابات هم گفت: بايد تضمين هايي داده شود كه انتخابات سالم و عادلانه باشد. اگر نباشد مسئوليتي نمي بينم كه نه كانديدا شوم و نه رأي دهم كما اينكه در انتخابات مجلس هفتم و هشتم نتوانستم رأي دهم.
يادآور مي شود مهدي كروبي چند ماه قبل انتخابات رياست جمهوري سال 88 و در حالي كه برخي مشاركتي ها به وي مي گفتند براساس نظرسنجي ها رأي نمي آورد و بايد به نفع نامزد آنان كنار رود، گفته بود: شما اين نظرسنجي ها را سركوچه تان مي گيريد. 4 سال قبل هم مي گفتيد طبق نظرسنجي هايتان، معين 17 ميليون راي دارد اما ديديم كه حتي او به دور دوم هم نرفت.
معين در آن انتخابات 4 ميليون رأي كسب كرده و نتوانسته بود به دور دوم راه يابد.
سخنان توهم آميز معين درباره رأي ندادن مردم انقلابي نجف آباد و اصفهان به وي در سال 88، تداعي كننده توهم مشابه زهرا رهنورد بود كه گفته بود موسوي فرزند آذربايجان و داماد لرستان است و چرا نبايد در اين مناطق راي اول را به دست آورده باشد.

 



حضور دو سينماگر ايراني در جشنواره ضد ايراني تيرگان (خبر ويژه)

ردو سينماگر ايراني براي حضور در جشنواره ضد ايراني تيرگان كه در شهر تورنتوي كانادا برگزار مي شود، به طور رسمي دعوت شدند.
به گزارش خبرنگار كيهان، جشنواره تيرگان هرساله در ماه تير، در«هاربر فرانت سنتر» برگزار مي شود.
در اين جشنواره، همه زمينه هاي هنري موضوعيت دارد و به اصطلاح هنرمندان ايراني در آن شركت مي كنند. امسال هم «ا.ف» و «ف.م» ميهمان جشنواره هستند. نكته قابل توجه اينكه، تيرگان به عنوان عرصه و ميداني براي تجمع ضد انقلاب و منبعي براي اشاعه جريان ابتذال، هدف حمايت مستقيم دولت كانادا و شبكه امنيتي آن قرار دارد.
از حاميان مالي برگزاري اين جشنواره، مي توان به روزنامه وابسته به بهائيت «سلام تورنتو» و راديو و تلويزيون صداي ايران كه روزانه شش ساعت برنامه تبليغاتي براي بهائيان پخش مي كند، اشاره كرد. همچنين چند شركت بخش خصوصي كانادا نيز از تيرگان حمايت مي كند.
مدير جشنواره، فردي به نام مهرداد آرين نژاد است كه به عنوان يكي از حاميان فتنه سبز، كينه اي عميق به ايران و اسلام وانقلاب اسلامي دارد و درصفحه فيس بوك خود، مردم ايران را به اغتشاش دعوت مي كرد.
جالب است كه مسئول بخش سينمايي تيرگان، زني با نام «س. دل زنده» است. وي در دوران اصلاحات با پسر يكي از كارگردانان به كانادا رفت. دل زنده كه با يكي از آهنگسازان لوس آنجلسي ازدواج كرده، تنها نقطه موجود دركارنامه سينمايي اش، دستياري طراحي صحنه در فيلم «اعتراض» است!
گفتني است؛ «ف.م» بازيگري است كه سال گذشته با حضور درجشنواره كن، اقدام به كشف حجاب كرد.
در تيرگان امسال، فيلمي توقيفي از سينماي ايران به نمايش گذاشته مي شود.

 



تايم: انقلاب هاي خاورميانه جنگ نيابتي ايران و آمريكاست (خبر ويژه)

رانقلاب در كشورهاي عرب خاورميانه به ميدان نبرد نيابتي ميان آمريكا و ايران تبديل شده است.
مجله آمريكايي تايم ضمن انتشار تحليل فوق يادآور شد: اوباما علت مداخله نظامي در ليبي را اهداف بشردوستانه اعلام كرد يا شايد هم اين مداخله براي حفظ آبروي اوباما و يا به دست گرفتن رهبري اقدامي بود كه ساركوزي راه انداخت. اما يك احتمال ديگر، نگراني كاخ سفيد از انقلاب ها و آشوب ها در خاورميانه است كه ايران را تشجيع و قدرتمند تر مي كند.
تايم با اشاره به تناقضات رويكرد آمريكا در قبال كشورهاي دستخوش انقلاب مي نويسد: «موضوعي كه بر پيچيدگي مسئله دامن مي زند اين است كه اوباما مخالفتي با سركوب فريادهاي دموكراسي خواهانه در يمن و بحرين ندارد. از اين چشم انداز نيز، ريشه و علت اصلي رفتار آمريكا به ايران برمي گردد. ارزيابي واشنگتن اين است كه ايران جنبش هاي مردمي را در اين كشورها تقويت مي كند.
مجله مذكور خاطرنشان كرده است: با ملاحظه جميع شرايط مي توان اين ارزيابي را از روند تحولات خاورميانه داشت كه انقلاب در كشورهاي عربي در آغاز سال 2011 در حال چرخش به ميدان نبرد نيابتي ميان آمريكا و ايران است.
بنابر تحليل تايم بايد خاطرنشان كرد كه آمريكا در اين جنگ نرم بر سر دموكراسي، در مقابل ملت هاي انقلابي و در كنار ديكتاتورهاي فاسد قرار مي گيرد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14