(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 6 اردیبهشت 1390- شماره 19911

شهادت يكي ديگر از اساتيد دانشگاه بحرين
دست رد دانشجويان به حركت افراطيون دردانشگاه مازندران
ايجاد مركز اسناد نشريات دانشجويي
رتبه بندي نشريات دانشجويي
برپايي كارگاه آموزشي «دلبستگي يا وابستگي» در دانشگاه تهران
مصاحبه با پروفسور فرامرز رفيع پور درباره كاربردي شدن علوم انساني
اين رشته ها به چه كار مي آيند؟
علم و دين
سياست غرب مبتني بر ديانت آن...
تحليلي بر مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره كرسي هاي آزادانديشي
ايجاد فضاي آشفته فكري به پيشرفت كشور كمك نمي كند
آيت الله مصباح يزدي: سياستگذاري فرهنگي در جامعه اسلامي بر عهده عالمان دين است



شهادت يكي ديگر از اساتيد دانشگاه بحرين

هفته گذشته نيروهاي امنيتي بحرين با حمله به منزل دكتر جهرمي استاد دانشگاه اهيلا در بحرين را بدون هيچ توضيحي ربودند.
اين در حالي است كه تاكنون هيچ خبري از سلامتي وي در دست نيست و اين نگراني وجوددارد كه با توجه به شباهت اتفاقات هفته هاي گذشته وشهادت تعدادي از اساتيد و انقلابيون بحريني، براي ايشان نيز اتفاق بدي بيافتد.
به همين جهت عده اي از دوستان ايشان و تعدادي از انقلابيون درتلاشند تا با انتشار خبر دستگيري دكتر جهرمي و برانگيختن نهادهاي مردمي خارجي، اجماع جهاني را براي آزادي ايشان و توقف سركوب مردم توسط نيروهاي امنيتي بحرين ايجاد كنند.
گفتني است در جنگ عراق نيز تعداد زيادي از اساتيد و نخبگان اين كشور به دلايل نامعلومي، ربوده و يا ترور شدند. به نظرمي رسد اين سناريو در بحرين نيز در حال تكرار است و با سانسور اخبار مربوط به آن سعي در خاموش نگه داشتن افكار عمومي جهان و حذف سريع تئوريسين ها يا رهبران مياني احتمالي آينده انقلاب هاي منطقه وجود دارد.

 



دست رد دانشجويان به حركت افراطيون دردانشگاه مازندران

پس از گذشت نزديك به دو سال از فتنه گري جريان سبز برخي از افراطيون طيف منحل و مطرود شده در دانشگاه به دنبال بازخواني و حركت جديد در زنده كردن اين جريان در دانشگاه هستند.
هفته گذشته اعلاميه اي با نام «منشور جنبش راه سبز» توسط عده اي از بازماندگان طيف منحل شده علامه در بوفه دانشكده اقتصاد دانشگاه مازندران توزيع شد.
به نظر مي رسد بازماندگان اين تشكل منحل شده كه پس از حماسه 9 دي و 22 بهمن شاهد ريزش بدنه اجتماعي خود در جامعه و بخصوص دانشگاه هستند، سعي دارند با اين نوع اقدامات و به راه انداختن موج رسانه اي توجه افكار عمومي را به خود جلب كنند.
يكي از رسانه هاي ضد انقلاب در خبري كه در اين رابطه منتشر كرده بود نوشت: فعالين دانشگاه مازندران در روز دوشنبه بيست و نه فروردين منشور جنبش سبز را كه در شش برگ فتوكپي شده بود، به تعداد وسيع در تمامي دانشكده ها، خيابان هاي دانشگاه، سالن هاي مطالعه و كتابخانه ها پخش كردند. به طوري كه در حوالي ظهر و در فاصله بين كلاس ها، جزوه هاي شش برگي كه در دستان بسياري از دانشجويان قرار داشت و مورد مطالعه قرار مي گرفت، مشهود بود.
اين در حالي است كه پخش اين چند برگ كه محتواي قابل توجهي را هم در خود نداشته است، با عدم استقبال دانشجويان رو به رو شد و دانشجويان با گرفتن اين كاغذها آن را مچاله كرده و در سطل زباله مي انداختند. گفتني است اين افراد در تاريخ 25 بهمن نيز فراخواني مبني بر تجمع براي حمايت از سران فتنه در دانشگاه بابلسر منتشر كردند كه به دليل عدم استقبال دانشجويان از اين فراخوان، اين تجمع نيز برگزار نشد.
انتشار و پخش اين قبيل نشريه ها در دانشگاه ها، نشان از ضعف مديريت بر نشريات و هم چنين ضعف در حراست از فضاي دانشگاه ها و برخورد با افرادي دارد كه با انتشار غيرقانوني اين اعلاميه ها به راحتي اقدام به پخش آن در محوطه اصلي دانشگاه مي كنند.

 



ايجاد مركز اسناد نشريات دانشجويي

مديرخانه نشريات دانشجويي از آغاز طرح راه اندازي بزرگترين مركز اسناد نشريات دانشجويي كشور با همكاري كتابخانه آستان قدس رضوي خبر داد.
به گزارش مهر، جواد نظري مقدم در افتتاحيه نهمين همايش مديران مسئول نشريات دانشجويي كشور كه چهارشنبه گذشته در مجموعه عصر انقلاب سازمان پژوهش هاي علمي صنعتي برگزار شد، افزود: حمايت از پايان نامه هاي تحصيلات تكميلي با موضوع نشريات دانشجويي از سوي خانه نشريات دانشجويي به هيئت مركزي ناظر بر نشريات دانشجويي پيشنهاد شده و اين پيشنهاد در انتظار تصويب است.
وي هم چنين از برگزاري هفتمين جشنواره سراسري نشريات دانشجويي در خردادماه 90 خبر داد و گفت: هفتمين جشنواره سراسري نشريات دانشجويي پس از شش سال در خرداد ماه با حضور مديران مسئول نشريات دانشجويي دانشگاه ها برگزار مي شود.
مديرخانه نشريات دانشجويي از تحليل محتواي نشريات دانشجويي كه طي سه سال گذشته در كشور به چاپ رسيده اند، خبر داد و گفت: نتايج اين تحليل محتوا به زودي منتشر مي شود.

 



رتبه بندي نشريات دانشجويي

مديركل امور فرهنگي وزارت علوم از رتبه بندي نشريات دانشجويي در وزارت علوم خبر داد و گفت: نشريات دانشجويي داراي مطالب توليدي و با كيفيت در اولويت حمايت وزارت علوم قرار مي گيرند.
به گزارش مهر، جليل دارا در مراسم افتتاحيه نهمين همايش مديران مسئول نشريات دانشجويي كشور گفت: مرتبط ترين و غني ترين حوزه اي كه مي توان بحث آزادانديشي را در آن مطرح كرد نشريات دانشجويي است. حال كه اين فضاي آزادانديشي ايجاد شده و شاهد افزايش كمي نشريات دانشجويي هستيم بايد از اين فضا براي رشد و تعالي ايران اسلامي استفاده كنيم.
مديركل امور فرهنگي وزارت علوم با بيان اينكه نشريات دانشجويي بستر تبادل انديشه و تبدل آرا را فراهم مي كنند، گفت: آزادانديشي كه مطرح مي كنيم همه اش مربوط به حوزه هاي سياسي دانشگاه ها نيست بلكه حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي و علمي را هم شامل مي شود.
وي خاطرنشان كرد: اگر نشريات دانشجويي مسير درست خود را طي نكنند مسير ناكجا آباد را طي مي كنند. رسالت يك نشريه دانشجويي خيلي فراتر از اين است كه يك گروه يا جريان سياسي را دنباله روي كند يا به مسائل كوچك يك دانشگاه بپردازد بلكه در صورتي يك نشريه دانشجويي تكليف خود را ادا كرده است كه به سمت پيگيري دغدغه هاي اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران برود.
جليل دارا در ادامه تبيين انتظارات از نشريات دانشجويي گفت: اينكه يك نشريه دانشجويي يك خبري منتشر كند كه حال يك جنجالي راه بيافتد و يك مخاطبي هم پيدا كند رسالت يك نشريه دانشجويي نيست لذا اگر احساس مي كنيم مشكلاتي در رسالتمان وجود دارد بايد آن را باز تعريف كنيم. نشريات دانشجويي بايد اين فرصت را فراهم كنند تا در حالي كه اين نشريات درخدمت جامعه دانشگاهي به كار گرفته مي شوند فضاي تهييج انگيزش و برانگيختن احساسات را ايجاد كنند تا افراد ديگري نيز در اين حوزه كار كنند.
دارا با بيان اينكه هيچگونه مانع و سدي در راه فعاليت نشريات دانشجويي وجود ندارد، گفت: نياز است تا در نشريات دانشجويي تا جايي كه لازم است انتقاد و نوآوري صورت گيرد البته اين به معناي آن نيست كه در دانشگاه هيچ حد و قانوني را رعايت نكنيم بلكه بايد آيين نامه هاي موجود دانشگاهها رعايت شوند.
وي راه اندازي بانك اطلاعاتي ويژه نشريات دانشجويي در دانشگاه ها را از انتظارات مسئولان فرهنگي وزارت علوم اعلام كرد و در محور ديگري از گفته هايش يادآور شد: انتظار داريم در نشريات دانشجويي واقعيت منعكس شود. يك فعال نشريه دانشجويي زماني مي تواند بگويد خبره است كه خبر مستند و واقعيات را منتشر كند و به دنبال راه انداختن جريان بيخود نباشد.

 



برپايي كارگاه آموزشي «دلبستگي يا وابستگي» در دانشگاه تهران

به همت دفتر مشاوره امين نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري دانشگاه تهران كارگاه آموزشي «دلبستگي يا وابستگي » در 4 و 11 ارديبهشت ماه برپا مي شود.
به گزارش ماوا ،اين كارگاه مخصوص خواهران برنامه ريزي شده و اولين كارگاه دو كلاسه آن روز 4 ارديبهشت در مكان دفتر نهاد نمايندگي دانشگاه تهران با سخنراني حجت الاسلام والمسلمين رضا مهكام از ساعت 14 تا 17 برگزار مي شود.
لازم به ذكر است جلسه بعدي اين كارگاه روز 11 ارديبهشت در دفتر نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.

 



مصاحبه با پروفسور فرامرز رفيع پور درباره كاربردي شدن علوم انساني
اين رشته ها به چه كار مي آيند؟

پايان نامه هاي قطور در كنج كتابخانه ها، دانش هايي كه فقط وارد مغزها مي شوند و همان جا مي مانند، فارغ التحصيلاني كه از شب هاي دود چراغ خوردن پشيمانند، ارائه رشته هايي كه هيچ وقت در ايران كاربرد نداشته و ندارند و... چندين و چند مشكل پيش روي علومي هستند كه بايد انسان ساز باشند ولي...
پروفسور «فرامرز رفيع پور» استاد برجسته جامعه شناسي، مسئله كاربردي شدن علوم انساني و مشكلات پيش روي آن را در گفت وگو با پايگاه تحليلي تبييني برهان مورد بررسي قرار داده است.
چطور مي توانيم از علوم انساني كه به صورتي سرد و ساكت درون كتاب ها در قواره تئوريك وجود دارد در عرصه عمل استفاده كرد تا عمل دستگاه ها عقلاني تر شود؟
به نظر مي رسد اغلب به عمق وجود اين سؤال كه ظاهري ساده و معقول دارد فكر نمي كنند. بيش تر، اصطلاحا ترجمه اي فكر مي كنند و دكوراتيو عمل مي كنند. ابتدا بايد سؤال كرد مسئله چيست؟ دچار چه مشكلي شده ايم كه درباره آن با نگراني حرف مي زنيم؟ فكر كردن درباره مسئله باعث مي شود راه حل را به دست آوريم. فكر اگر فكر باشد، مسئله را روشن مي كند.
به ظاهر آن طور كه شما موضوع را طرح كرده ايد اولين مشكل ما مسئله نشناسي است. درست حدس زدم؟
بله، شناخت درست مسئله اولين قدم است. حال اجازه دهيد جايم را با شما عوض كنم و از شما بپرسم مسئله چيست؟
گويا وقتي درست به اين جا مي رسيم يعني با مسئله شناسي يا مسئله نشناسي درگير مي شويم خود را ميان سؤالاتي از جنس علوم انساني مي يابيم. ما بحران ها و رنج هايي را متحمل مي شويم كه دلايل پوشيده و ناآشكاري دارد. در چنين مرحله اي به سراغ علوم انساني مي رويم و مي پرسيم كه آن مشكلات ناپيدا چه هستند؟
مشكلات، سطوح و درجات گوناگوني دارند. آن چه به سادگي ديده مي شود در حكم شاخه و ساقه گياه است كه بيرون از خاك جلوه كرده است؛ اما ريشه ها در عمق خاك نهفته است. براي ما از بيرون، جامعه اي طراحي كرده اند كه ظاهرپرداز است. خارجي ها كوشش كردند ما را از مسائل اصلي منصرف كرده، مشغول مسائل شكلي كنند.
آيا معتقديد گروهي به طور عمدي عليه ما طرح و نقشه داشته اند؟
بله؛ از قرن هاي 17 و 18، نظامي استعماري در جهان به وجود آمد كه كشورهاي ديگر را به سمت ظاهرپرستي و نظاير آن سوق داد. گويا ما، ريل حركت را عوض نكرده ايم. به عنوان مثال آموزش در مدارس براي حل مسئله نيست بلكه نگران حفظ كردن چيزهاي مختلف هستند. آيا وقتي درس بچه ها تمام مي شود، مي توانند كار عملي انجام دهند. كدام مسئله را حل مي كنند. حتي تحصيل كرده هاي ما در حل مسائل عملي ضعيف هستند. كدام يك از استادان معماري مي توانند يك مسجد شاه اصفهان ديگر بنا كنند. اصلا آن بناها را استادان دانشگاه نساخته اند و گمان نمي كنم اگر به دوره ما مي آمدند در دانشگاه پذيرفته مي شدند. آن ها در سيستم درجه بندي اساتيد دانشگاه ها، پيشرفتي نمي كردند.
شما چه برداشتي از بومي كردن علم داريد؟
درس و بحث هاي ما اغلب خارجي است. يعني يك نفر كتابي به زبان بيگانه مي خواند و آن را درمي يابد و ترجمه مي كند. آن گاه كلاس درسي هم برايش دست و پا مي كنند. بسياري از رشته هاي علوم انساني به همين ترتيب در ايران تأسيس شدند.
اين درس ها و رشته ها، ترجمه اي هستند و ربطي به مسائل ما ندارند كه بتوانند مشكلات ما را رفع و رجوع كنند. سال 2001 ميلادي، دانشگاه هاروارد رشته تروريسم را داير كرد، زيرا اين موضوع مسئله آن هاست. ولي گويا مسائل ما همچنان جزواتي است كه استادان ما چند دهه پيش تهيه كرده اند و به ظاهر هم كسي حاضر نيست تغييري در اوضاع بدهد.
اين مقاومت عليه تغيير از كجا آمده است؟
قالب هاي رواني، از دوره آموزش ابتدايي توسط شيوه هاي بسته آموزش بر دانش آموزان اثر مي گذارد. گذشته از اين، نوعي استبداد فرهنگي نيز وجود دارد. منظورم استبداد سياسي نيست. مقصودم اين است كه يك شاگرد اجازه ندارد به معلم خود اشكال كند. بعضي از معلمان گمان مي كنند فقط آن چه آنان بيان مي كنند وحي است و شاگردان به شرط تكرار همين حرف ها در برگه امتحاني، نمره مي گيرند.
سرانجام بايد گفت مشكل ما، كم فكر كردن است. حريفي كه از وي تحت عنوان استعمار ياد كرديم، فكور و قدرتمند است و ما تنها با جدي گرفتن فكر و جدا فكر كردن، ياراي مقابله خواهيم داشت.
منبع: پايگاه تحليلي تبييني برهان

 



علم و دين

در جهان بيني ما علم از دل دين مي جوشد و بهترين معشوق علم، دين است. ديني كه ما مي شناسيم، جهان بيني ديني اي كه ما از قرآن مي گيريم، تصويري كه ما از آفرينش و از انسان و از ماوراء الطبيعه و از توحيد و از مشيت الهي و از تقدير و قضا و قدر داريم، با علم سازگار است؛ لذا توليدكننده و تشويق كننده علم است. نمونه اش را شما در تاريخ نگاه كنيد؛ ببينيد حركت علمي در قرون اوليه اسلام بر اثر تشويق اسلام آن چنان اوج گرفت كه تا آن روز در دنيا بي سابقه بود- در همه زمينه ها- علم و دين با هم آميخته و ممزوج بود و دانش و تحقيق و فن در حد خود پيشرفت كرد. پايه ومبناي [همين] علوم انساني كه در غرب مطرح است، از اقتصاد و جامعه شناسي و مديريت و انواع و اقسام رشته هاي علوم انساني بر مبناي يك معرفت ضدديني و غيرديني و نامعتبر از نظر كساني است كه به معرفت والا و توحيدي اسلامي رسيده باشند. ما در اين زمينه ها بايد كار كنيم.
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با استادان دانشگاه ها
26/9/1383

 



سياست غرب مبتني بر ديانت آن...

فاطمه حاج زمان
چندي پيش رفيقي كه تازه با او آشنا شده بودم با ديدن كتاب هاي رشته علوم سياسي در مقابلم- مطابق عادت عده اي ديگر از دوستان عزيز- شروع به نقد سياست و ديانت و جدايي اين دو از هم و وضعيت آن ها در جامعه ايران پرداخت و تعريف هايش از غرب و جامعه غربي را به اوج خود رساند و در نهايت هم، چنين نتيجه گرفت كه دليل پيشرفت غرب، جدايي دين از سياست و دليل عقب ماندگي ايران، ممزوج شدن اين دو باهم است.
اما آيا واقعاً اين چنين است؟!! در غرب سياست از ديانت جداست؟
نگاهي اجمالي به رويكرد تفكري و اجرايي سياست مداران غربي حداقل در دويست سال اخير اين حقيقت را به روشني آشكار مي سازد كه در پشت كوچك ترين صحبت و قدم آن ها در تمامي عرصه ها- از جمله سياست- تفكر عميق اعتقادي ريشه دوانده است. تفكري كه حاصل يك دين تحريف شده است و با مطامع سرمايه داران فراماسونري يا صهيونيستي درآميخته و درپي آن است كه كل جهان را در سيطره خود درآورد.
لشكركشي هاي غرب به اقصي نقاط جهان، چه نظامي و چه فرهنگي- در قالب جنگ نرم- حاكي از اين نوع جهان بيني اعتقادي يا بهتر است بگوييم صهيونيستي آن هاست كه داعيه رهبري جهان را در سر دارد.
چنين تفكري است كه بر طبق نظريات آخرالزماني لشكركشي به عراق را لازم و تخريب حرمين عسگريين را واجب مي شمارد. اين ايدئولوژي است كه دخالت آشكار در انقلاب هاي كشورهاي منطقه را وظيفه اي شرعي مي داند و از هيچ گونه سركوب و كشتاري در اين كشورها فروگذار نمي كند.
اين تفكر است كه تخريب بيت المقدس را آغاز كرده است و درحال يهودي كردن كامل شهر قدس است؛ زيرا بر طبق روايات تحريف شده دين يهود يا پس از تخريب بيت المقدس و حكومت شيطان بر بقاياي آن جنگ آخرالزماني شكل گرفته و يهوديان بر همه جا مسلط مي شوند.
حتي اولويت سرمايه گذاري در نوع توليد و تبليغات لوازم مصرفي و غيرمصرفي- به خصوص در كشورهاي جهان سوم- نيز از اين ايدئولوژي نشأت مي گيرد.
مصرف گرايي مردمان جهان سوم و عدم پويايي آن ها، زمينه سيطره هرچه بيشتر سردمداران صهيونيست و فراماسون ها را فراهم مي كند.
بنابراين نگاهي اجمالي بر سياست حاكم بر دنيا، ريشه هاي اعتقادي آن را به خوبي نمايان مي كند اما متأسفانه آن چه در جوامع جهان سوم و به طور خاص، اسلامي تبليغ مي شود، جدايي دين از سياست است.
به روشني مي توان دريافت كه نه تنها سياست غرب بلكه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع آن نيز عين ديانت آن است البته ديني تحريف شده.
تأملي كوتاه در آن چه در ايران كنوني ما مي گذرد اين سؤال را به ذهن متبادر مي سازد كه در ايران امروز چه اندازه سياست ما عين ديانت ماست؟! جمله اي كه سال هاست از قول شهيد آيت الله مدرس بر ديوار شهرمان خودنمايي مي كند؛ اما عمل به آن تا چه اندازه ممكن بوده است؟!
نگاهي اجمالي به كتب آموزشي دانشگاه ها مخصوصاً علوم سياسي، اين حقيقت را آشكار مي سازد كه آن چه امروز به عنوان سياست و علم آن در دانشگاه ها تدريس مي شود تا چه اندازه با سياست از منظر اسلام فاصله دارد! به عنوان مثال عدالت كه از اصول اساسي اسلام است، در كدام يك از سرفصل هاي آموزشي علوم سياسي جاي مي گيرد؟!!
تذكرات پياپي رهبر معظم انقلاب مبني بر اسلامي كردن علوم انساني از جمله علوم سياسي، جامعه شناسي، روانشناسي، فلسفه و... همه حاكي از اين مطلب است كه امروز وقت آن رسيده است كه علومي كه با روح و جان و فرهنگ ما ارتباط تنگاتنگ دارد، مسير تازه اي را متناسب با فطرت و اعتقادات مان آغاز كند و تغيير شگرفي در آن ديده شود.
لازم است ابتدا در عرصه علم و سپس در عرصه عمل، سياست و ديگر علوم انساني را متناسب با ديانتمان پي ريزي كنيم.
بدون شك حركت در اين مسير، بسياري از مشكلات فرهنگي را كه امروز گريبان گير جامعه ماست و لاينحل به نظر مي آيد به سرعت مرتفع مي سازد.
شايد به همين دلايل بود كه دوست عزيز من كه در ابتدا يادي از او كردم نتوانست به اين سؤال من پاسخ دهد كه چرا كشورهايي مثل عربستان كه آن ها نيز سياست و ديانت را جدا كرده اند ازنظر علمي و تكنولوژيك تا اين اندازه عقب نشسته اند؟!

 



تحليلي بر مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره كرسي هاي آزادانديشي
ايجاد فضاي آشفته فكري به پيشرفت كشور كمك نمي كند

«آزادانديشي» يكي از نيازهاي امروز جامعه ما به ويژه در حوزه و دانشگاه است كه با تأكيد مقام معظم رهبري نمود فكري و عملي يافت. اهميت اين موضوع تا آن جاست كه ايشان در ابلاغ سياست هاي كلي برنامه پنجم توسعه در چهارچوب سند چشم انداز 20ساله، آن را در زمره سرفصل هاي فرهنگي برنامه قرارداده و با عنوان «تحول و ارتقاي علوم انساني، با تقويت جايگاه و منزلت اين علوم، جذب افراد مستعد و با انگيزه، اصلاح و بازنگري در متون و برنامه ها و روش هاي آموزشي، ارتقاي كمي و كيفي مراكز و فعاليت هاي پژوهشي و ترويج نظريه پردازي، نقد و آزادانديشي» مطرح ساختند. همچنين در بيانات خود در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي در نوروز امسال هم فرمودند: «يكي از مسائل مهم كه همت مضاعف و كار مضاعف مي طلبد، مسئله توليد فكر است؛ كتابخواني، افزايش معلومات عمومي در زمينه هاي گوناگون. اين كرسي هاي آزادانديشي كه ما عرض كرديم، پيشنهاد كرديم در دانشگاه ها و حوزه ها به راه بيفتد، مي تواند يك جريان سيال فكري بسيار با ارزشي را در جامعه به راه بيندازد.»
عده اي مي پندارند كه دغدغه رهبري كه در قالب شعار و نام گذاري سال و يا تأكيدات ويژه مطرح مي شود، موضوعاتي عادي است كه كم كم، مغفول و مشمول زمان مي شود. ايشان خود درباره اهميت موضوعات مذكور در ديدار ده ها هزار نفر از زائران و مجاوران حرم رضوي (1/1/1384) مي فرمايند: «اينكه ما هر سالي را به نامي و با شعاري موسوم مي كنيم و سال را با اين نام و با اين شعار آغاز مي كنيم، صرفا يك عمل تشريفاتي نيست. البته اسم ها مهم نيست؛ مهم مسماست؛ ليكن اين نام گذاري ها به ما و ملت و مسئولان نشان مي دهد كه چه مي خواهيم و دنبال چه هستيم يا بايد به دنبال چه باشيم. اگر نهضت آزادانديشي مطرح مي شود، براي اين است كه همه مسئولان و همه آحاد ملت احساس كنند كه در اين جهت مسئوليت دارند. كشور به اين شعارها نياز دارد. البته مي دانيم كه بسياري از اين شعارها در سال هاي خود به طور كامل تحقق پيدا نكرده است؛ ليكن كارهاي زيادي هم صورت گرفته است.»
در مجموع، موضوع آزادانديشي همواره يكي از مؤلفه هاي انديشه رهبري بوده است؛ تا آنجا كه ايشان در ديدار با جمعي از اعضاي بسيج دانشجويي دانشگاه هاي سراسر كشور (24/11/79) در تعريفي كه از دانشجوي بسيجي مي دهند، جواني، طالب علم بودن، آزادانديشي، آرمان گرايي و در صحنه بودن را از ويژگي هاي ممتاز قشر دانشجو بيان مي كنند. اما طرح اين موضوع به عنوان مسئله روز جامعه و دانشگاه و تشريح آن براي اولين بار از سوي مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي انجمن اهل قلم (8/11/81) صورت گرفت. دراين ديدار، ايشان با اشاره به نقش فرهنگ در جامعه، تصريح كردند: «تنها راه گسترش فرهنگ و توليد علم و انديشه در كشور، ايجاد فضاي نقادي علمي در پرتو آزادانديشي حقيقي در دانشگاه ها و حوزه ها است. آزادانديشي در جامعه، نه به معناي تصور تلاش براي ايجاد زمينه به منظور حمله به بنيان ها و ارزش ها و نه به معناي لزوم حمله به بنيان ها و ارزش ها است، بلكه اين دو تصور، ظلم به آزادانديشي مي باشد.» رهبر معظم انقلاب اسلامي با تاكيد براين كه جمهوري اسلامي ايران آزادانديشي به معناي واقعي كلمه را وارد جامعه كرد، افزودند: «البته آزادانديشي يك ادب و فرهنگ خاص دارد.»
ايشان آزادانديشي را يك شعار مظلوم در جامعه دانستند و با اشاره به اين كه عده اي با شعار آزادانديشي، اصول مقدس حقيقي و ارزش ها را مورد حمله و تحقير قرار مي دهند و عده اي نيز در مقابل آن با هرگونه نوآوري مخالفت مي كنند، خاطرنشان كردند: «درعرصه فرهنگ بايد نقطه تعادل ميان مرزشكني و تحجر، به عنوان آزادانديشي صحيح مشخص و ترويج شود؛ همان گونه كه در عرصه سياسي نيز بايد از افراط و تفريط يعني هرج و مرج و ديكتاتوري اجتناب گردد.» نكته جالب توجه اينجاست كه ايشان، آزادانديشي را در مقابل تحجر قرار نمي دهند، بلكه آزادانديشي را حد واسط تحجر و مرزشكني مي دانند (كما اينكه در ديدار اخير خود با دانشجويان، تحجر و تجدد را دو روي يك سكه تصوير كردند). از طرف ديگر ايشان با توجه به توطئه دشمنان دين گرايي كه با تعريف بنيادگرايي، موج دين طلبي را مورد هجمه قرار مي دهند، با تاكيد بر وجود تفاوت ميان تحجر و اصول گرايي (يا به تعبير دشمن خارجي، بنيادگرايي) افزودند: «اصول گرايي به معناي قبول اصولي مستدل و منطقي و پايبند بودن به آن اصول است، درحالي كه تحجر به معناي حمايت جاهلانه از باورهاي غيرمستدل مي باشد. تحجر فقط در مسائل ديني وجود ندارد، بلكه تحجر سياسي و جناحي حتي با ظاهر روشنفكري نيز همانند تحجر ديني داراي خطرات و آثار سوء فراواني است.» اما منظور از آزادانديشي چيست؟ رهبر معظم انقلاب در ديدار دانشجويي خود در 15/8/82، آزادانه فكر كردن، آزادانه تصميم گرفتن و دنباله روي نكردن از تلقين بلندگوهاي تبليغاتي غرب را جلوه هاي آزادانديشي برشمردند و افزودند:
«آزادانديشي با اين معناي وسيع و ژرف، عرصه هاي مختلف علمي، معرفتي، سياسي و اجتماعي را شامل مي شود.» ايشان مي فرمايند: «آزادي خواهي نبايد فقط منحصر در معناي محدود سياسي تلقي و معنا شود. در آزادي هاي سياسي، آزادي هاي اجتماعي از بخش هاي مهم آزادي هاي بشري است. ما خودمان كتك خورده و زندان رفته اين آزادي ها هستيم و معني آزادي سياسي را مي فهميم؛ اما مي گوييم كساني كه با شعار آزادي سياسي، دنبال تحقق شعارهاي ضدآزادي ترين مجموعه هاي سياسي دنيا- هيئت حاكمه آمريكا؛ فاشيست هاي ظاهرا دموكرات موجود در دنيا از هر فاشيستي، فاشيست ترند؛ مجموعه اي متعصب و نومحافظه كار كه تازه وارد ميدان آزادي خواهي و دنبال آزادي سياسي رفتن است؟ آن شعار آزادي خواهي كه معنا و مآل و خلاصه اش اين باشد كه آمريكا حكومت دست نشانده خودش را بر اين كشور مسلط كند، آن شعار آزادي خواهي نيست؛ ولو صدبزك و رنگ و روغن آزادي خواهي هم به آن بزنند؛ اين شعار، دروغين و شعار اسارت و خيانت است. با منطقي كه من مي گويم، آزادانديشي را عميق تر معنا كنيم تا اين جا هم اثر خودش را ببخشد. آزادانديشي يعني آزادانه فكر كردن؛ آزادانه تصميم گرفتن؛ ترجمه اي، تقليدي و بر اثر تلقين دنبال بلندگوهاي تبليغاتي غرب حركت نكردن. لذا شامل علم، معرفت، مشي سياسي، شعارها و واژه ها و خواسته هاي متعارف سياسي و اجتماعي هم مي شود. اگر امروز غرب مي گويد دموكراسي، ما بايد فكر كنيم- آزادفكري يعني اين- ببينيم آيا همين كه او مي گويد درست است و دموكراسي به صورت مطلق ارزش است، يا قابل خدشه است؟
يكي از كارهاي مهمي كه مورد اشاره بعضي از دوستان هم بود، اين است كه شما مي توانيد در سه زمينه علم، عدالت خواهي و آزادانديشي كار تئوريك كنيد. اين كار تئوريك را مي توانيد در زمينه جنبش توليد علم يا در زمينه عدالت خواهي انجام دهيد.»
بار سنگين دانشجويان و دانشگاهيان
مقام معظم رهبري در ارديبهشت 1382 در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه شهيد بهشتي بار ديگر به اين مسئله مي پردازند: «جنبش آزادانديشي كه چند ماه قبل مطرح شد، اصرار بر مسئله اشتغال - كه در دو سه سال اخير در اين زمينه خيلي تلاش شده است- و اصرار بر تقويت پول ملي، از شعارهايي است كه ما در اين چند سال روي آن ها تكيه كرديم و براي هر كدام حساب خاصي باز شد و به فضل الهي حركت خاصي در دستگاه هاي مربوط به آن ها آغاز گرديد.» نكته مهم اين است كه در منظومه فكري ايشان، عدالت خواهي، توليد علم و آزادي خواهي و آزادانديشي، همگي در كنار هم و به يك اندازه مورد تأكيد است. چنان كه در ديدار اعضاي تشكل ها، كانون ها، نشريات و هيئت هاي مذهبي دانشجويي
(15/8/82) مطالبات جدي جوانان در مورد مسائلي نظير عدالت خواهي، توليد علم و آزادي خواهي و آزادانديشي را پشتوانه اي مستحكم براي تعميق و ماندگار شدن حركات اصولي انقلاب و نظام از جمله آرمان هاي دانشجويي برشمرده و افزودند: «آزادي خواهي نبايد در معناي سياسي منحصر و محدود شود. البته آزادي هاي سياسي و اجتماعي از بحث هاي مهم آزادي هاي بشري است، اما كساني كه با شعار آزادي سياسي دنبال تحقق اهداف فاشيست هاي به ظاهر دموكراتيك حاكم بر آمريكا هستند، قطعا دنبال آزادي و آزادانديشي نيستند و با وجود اين كه شعارهاي خود را رنگ و روغن آزادي خواهي مي زنند اما شعار حقيقي آن ها، شعار اسارت و خيانت است.»
گلايه ها
اما كم كاري هاي برخي صاحبان تريبون و مسئوليت و به ويژه دانشجويان و دانشگاهيان، سبب شد تا مقام معظم رهبري در چندين مرحله از عدم پيشرفت در استقرار كرسي هاي آزادانديشي گله كنند. ايشان در جمع دانشجويان و دانشگاهيان دانشگاه سمنان به نهضت آزاد فكري اشاره كردند و اظهار داشتند كه هنوز «عملا آن كاري كه من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه». ايشان در اين ديدار يك بار ديگر تأكيد دارند كه مديريت اين كار برعهده نخبگان، اساتيد فعال و مجموعه هاي دانشجويي است: «مسئله آزادانديشي كه ما گفتيم، ناظر به اين است. بايد راه آزادانديشي و نوآوري و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مديريت كرد تا به ساختارشكني و شالوده شكني و برهم زدن پايه هاي هويت ملي نينجامد. اين كار، مديريت صحيح لازم دارد. چه كسي بايد مديريت كند؟ نگاه ها فورا به سمت دولت و وزارت علوم و...؛ نه، مديريتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتيد فعال، دانشجوي فعال و مجموعه هاي فعال دانشجويي. حواس تان جمع باشد! دنبال حرف نو و پيدا كردن حرف نو حركت كنيد؛ اما مراقب باشيد كه اين حرف نو در كدام جهت دارد حركت مي كند؛ در جهت تخريب يا در جهت ترميم و تكميل؛ اين ها باهم تفاوت دارد. اين وظيفه اي است به عهده خود شماها.»
ايشان همچنين در آبان 1388 در ديدار با جمعي از نخبگان علمي كشور نسبت به عدم پي گيري كرسي هاي آزاد فكري از سوي دانشجويان گلايه مي كنند: «جنجال فكري غير از مباحثات صحيح است. بنده گفتم كرسي هاي آزاد فكري را در دانشگاه ها به وجود بياوريد. خب شما جوان ها چرا به وجود نياورديد؟ شما كرسي آزاد فكري سياسي را، كرسي آزاد فكري معرفتي را تو همين دانشگاه تهران، تو همين دانشگاه شريف، تو همين دانشگاه اميركبير به وجود بياوريد. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همديگر را نقد كنند، با همديگر مجادله كنند. حق خودش را آنجا نمايان خواهد كرد. حق اينجوري نمايان نمي شود كه كسي يك انتقادي را پرتاب بكند. اين جوري كه حق درست فهميده نمي شود. ايجاد فضاي آشفته ذهني با لفاظي ها هيچ كمكي به پيشرفت كشور نمي كند. شما تجربه اين پدر پيرتان را در اين زمينه داشته باشيد. آني كه كمك مي كند به پيشرفت كشور، آزادي واقعي فكرهاست؛ يعني آزادانه فكر كردن، آزادانه مطرح كردن، از هو و جنجال نترسيدن، به تشويق و تحريض اين و آن هم نگاه نكردن.» اين گلايه ها و شكايت ها كه بيشتر متوجه دانشجويان است، از يك طرف نشانگر نقش ويژه دانشجويان در استقرار نظم نوين فكري در سپهر علمي كشور و از سوي ديگر نشان دهنده تكليف عظيمي است كه بر دوش آنان نهاده شده و اين بار سنگين مسئوليت است كه ما را بر آن مي دارد كه گام هاي مان در اجراي منويات رهبري استوارتر و سريع تر برداريم.

 



آيت الله مصباح يزدي: سياستگذاري فرهنگي در جامعه اسلامي بر عهده عالمان دين است

رئيس موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره) گفت: اسلام و ارزش هاي ديني بخشي ازفرهنگ ماست و بنابر اين سياستگذاري هاي كلان كشور بايد توسط حوزه علميه و حوزويان انجام شود.
آيت الله محمدتقي مصباح يزدي در همايش سياست گذاري فرهنگي در جمهوري اسلامي كه در موسسه امام خميني (ره) برگزار شد، تصريح كرد: به دليل آنكه اسلام و ارزش هاي اسلامي در فرهنگ ما نقش اساسي دارد طبيعتا كساني كه بايد سياستگذاري هاي فرهنگي رابرعهده داشته باشند كساني هستند كه عالمان دين بوده و در حوزه حضور داشته اند. اين ها كساني هستند كه در حوزه حضور داشته وبنابر اين مي توانند حقيقت ارزش دين را به خوبي بشناسند و سياستگذاري هاي فرهنگي را براساس آن انجام دهند. وي در ادامه با اشاره به تعريف فرهنگ اظهار داشت: براي فرهنگ تعاريف گوناگوني صورت گرفته است اما ميتوان گفت فرهنگ ارزش هاي حاكم بر نمادهاي عملي است كه ريشه در افكار دارد.
رئيس موسسه امام خميني (ره) در ادامه به تبيين رابطه بين فرهنگ و حوزه علميه پرداخت و گفت: در يك جامعه نهادها و سازمانهاي مختلفي مشغول به فعاليت هستند اما در هر جامعه اينكه كداميك از نهادهايش اهميت بيشتري دارد متفاوت است كه اين امر به اختلاف بين ديدگاه هاي ايدئولوژيك باز مي گردد.
وي در ادامه با اشاره به اينكه حوزه علميه نقش خود را در زمينه سياستگذاري فرهنگي در جامعه به خوبي ايفا نكرده است اين ضعف را ابتدا متوجه حوزويان دانست و اظهار داشت: حوزه آمادگي كاملي جهت ايفاي اين نقش نداشته است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14