(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 27 اردیبهشت 1390- شماره 19928

علم قدرت است (منشور)
تحليل دانشجويي از تحولات مصر
صدها دانشجو خواستار فراهم شدن زمينه براي اعزام به بحرين
توطئه جديد باقي مانده هاي فتنه در دانشگاه براي سالگرد انتخابات
رشته هاي بدون كاربرد علوم انساني حذف مي شود
20 فناوري صنعت ساز در اصفهان بومي شده است
تحقق كرسي هاي نظريه پردازي
داستان تكراري شكست سبزها
حجت الاسلام قائمي نيا به مناسبت برگزاري همايش «كاربردي كردن علوم انساني»:
علوم اجتماعي انتزاعي مشكل گشا نيست



علم قدرت است (منشور)

آنچه كه در درجه اول در ايجاد قدرت ملي مهم است، به نظر من دو چيز است: يكي علم است، يكي ايمان. علم مايه قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاريخ؛ در آينده هم همين جور خواهد بود. اين علم يك وقت منتهي به يك فناوري خواهد شد، يك وقت هم نخواهد شد. خود دانش مايه اقتدار است؛ ثروت آفرين است؛ قدرت نظامي آفرين است؛ قدرت سياسي آفرين است. يك روايتي هست كه مي فرمايد: «العلم سلطان»- علم، قدرت است- «من وجده صال به و من لم يجده صيل عليه».(1) يعني مسئله، دو طرف دارد: اگر علم داشتيد، مي توانيد سخن برتر را بگوييد، دست برتر را داشته باشيد- «صال» يعني اين - اگر نداشتيد، حالت ميانه ندارد؛ «صيل عليه». پس كسي كه علم دارد، او دست برتر را بر روي شما خواهد داشت؛ در مقدرات شما دخالت مي كند؛ در سرنوشت شما دخالت مي كند. گنجينه معارف اسلامي پر است از اين حرفها. يكي هم ايمان است؛ كه حالا بحث ايمان، بحث ديگري است؛ بحث مفصلي است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 319
بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران
13/11/1388

 



تحليل دانشجويي از تحولات مصر

الله كرم مشتاقي
بازداشت عمر سليمان و كناره گيري وي از قدرت يكي از مهم ترين تحولات مصر پس از سقوط حسني مبارك بوده است، كناره گيري ژنرال 75 ساله مصري كه به مدت 18 سال رياست دستگاه اطلاعاتي رژيم مبارك را برعهده داشته است از آنجا حائز اهميت است كه وي به عنوان مرد شماره دو حكومت مصر و نزديك ترين يار حسني مبارك نقشي محوري در نزديكي روابط رژيم سابق مصر با آمريكا و اسرائيل و به تبع آن دوري از محور مقاومت منطقه و گروه هاي مبارز فلسطيني داشته است.
همچنين از عمر سليمان و مجموعه تحت امر وي به عنوان مهم ترين عامل تنش ميان جمهوري اسلامي ايران و دولت مصر و جلوگيري از روابط اين دو كشور ياد كرده اند.
كشور مصر همواره نقشي محوري را در تحولات تاريخ معاصر دنياي عرب و اسلام برعهده داشته است كه اوج نفوذ، قدرت و در محور قرار گرفتن اين كشور را مي توان در دوران زعامت جمال عبدالناصر مشاهده نمود.
دوران طلائي مصر با مرگ جمال عبدالناصر در سال 1970 به پايان رسيد، از آن زمان تاكنون جانشينان وي يعني محمد انورسادات و محمدحسني سيدمبارك نه تنها نتوانستند موقعيت طلائي مصر به عنوان برادر بزرگتر اعراب و مركزيت جهان عرب را حفظ كنند بلكه با دوري از سياستهاي جمال عبدالناصر و نزديكي هر چه بيشتر به رژيم صهيويستي و ايالات متحده زمينه گسترش شكاف ميان مردم و رژيم مصر را فراهم آورده و مصر را از كانون توجهات دنياي اسلام و عرب خارج ساخته اند.
اگر چه نمي توان عنوان «انزوا» را براي دوران جانشينان عبدالناصر به كاربرد اما آنچه مشهود است، از دست دادن نقش محوري مصر در اين دوره 41 ساله بوده است، نقشي كه عربستان سعودي، عراق بعثي، اميرنشين قطر، دولت جديد تركيه و در حوزه هائي ديگر جمهوري اسلامي آن نقش را ايفا كرده است.
آغاز قيام مردم مصر به دنبال تحولات تونس در محدوده زماني كوتاهي، حسني مبارك، ديكتاتور 82 ساله اين كشور را مجبور به كناره گيري از قدرت كرد.
حسني مبارك چند روز قبل از كناره گيري از قدرت، عمر سليمان را به عنوان معاون خود منصوب كرد تا بلكه رژيم را از سقوط و ايجاد تحولات بنيادين نجات دهد.
اين مسئله اي است كه از سوي معترضان مصري و تحليلگران مخالف رژيم مبارك، با عنوان «انحراف در انقلاب مصر» قلمداد شد.
اما محاكمه مبارك به جرم فرمان حمله به مردم كه به كشته شدن صدها مصري و مجروحيت هزاران تن از آنان انجاميد و همچنين بازداشت عمر سليمان صفحه اي جديد را در تاريخ مصر گشود.
تحولات جديد مصر نشان از آن دارد كه مقامات جديد مصر به خوبي دريافته اند اين كشور براي احياء نقش محوري خود در دنياي اسلام و در ميان اعراب نياز به راهبردي جديد دارد، راهبردي كه لازمه آن جدائي از سياستهاي رژيم سابق مبارك و شكل دهي سياستي مبتني بر خواست افكار عمومي مصر و تمامي اعراب و مسلمانان است.
مقامات جديد مصر تغيير رويكرد سياست اين كشور را در عرصه داخلي، با برخورد با آثار و مقامات رژيم سابق و در عرصه خارجي و بين المللي با نزديك شدن به محور مقاومت اسلامي و دوري از آمريكا و رژيم صهيونيستي آغاز كرده اند.
عرصه داخلي:
اولين نشانه تغيير بنيادين در سياستهاي داخلي مصر، با بازداشت حسني مبارك و اعضاء خانواده وي آغاز شد، بازداشتي كه به محكوميت رسمي و قضائي ديكتاتور سابق مصر و همسر و فرزندان او منتهي شد.
همچنين موج جديد بازداشت و محاكمه مقامات و وزراي رژيم مبارك از جمله وزير نفت و وزير كشور مصر و همچنين بازجويي از مقامات مصري نزديك به مبارك و حزب حاكم اين رژيم همچون صفوت الشريف و ضياء صالح دبيران كل سابق و كنوني حزب ملي دموكراتيك مصر و بازداشت رئيس سابق مجلس اين كشور، فتحي سرور، نشان از عزم مسئولين جديد مصري براي تصفيه مقامات رژيم سابق مصر دارد.
استعفاي نخست وزير پيشين مصر، احمد شفيق و تشكيل كابينه توسط اين شخصيت خوشنام مصري، دكتر عصام شرف را نيز مي توان نشانه اي بزرگ براي تغييرات بنيادين در مصر دانست.
تجمعات مردم در محكوميت رژيم صهيونيستي در قاهره و اسكندريه، انفجار در لوله هاي انتقال گاز از مصر به اردن و اسرائيل، مخالفت گسترده مردم مصر با قرارداد كمپ ديويد و فشار به مقامات قضايي براي بازداشت مسئولان سابق مصري از جمله نشانه هايي است كه مقامات جديد مصر با درك آن سعي مي كنند رفتار خود را در داخل با آنها منطبق كنند.
بر همين اساس و با توجه به همين جو جديد اجتماعي در مصر است كه تحليلگران غربي، پيروز انتخابات آينده مصر را شخصي مي دانند كه ضمن فاصله با رژيم سابق مبارك، موضعي ضدغربي و همگام با جريان مقاومت اتخاذ نمايد، محمد البرادعي با درك اين مسئله سعي در نزديكي خود به اخوان المسلمين و اعلام انزجار از رئيس جمهور سابق آمريكا، جرج بوش كرده است.
قانونگذاران جديد و آينده مصر هرگز نمي توانند صداي مردم مصر براي بازگشت به هويت مستقل و اسلامي را ناديده بگيرند.
عرصه خارجي:
چندي پيش يكي تحليلگر مطرح غربي گفته بود: انقلاب مردم مصر به وضوح تلاشي براي احياي استقلال مصر و جايگاه مناسب اين كشور به عنوان يكي از مراكز سياسي، فرهنگي و فكري مهم در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا است و با توجه به اينكه آمريكا و اسراييل به مدت چند دهه در فقر، تحقير و سركوب مردم مصر دخالت داشته اند بنابراين هيچ كس انتظار ندارد كه پس از اين قيام مردمي دوباره شرايط قبلي در آن كشور ادامه يابد.
با تشكيل كابينه از سوي عصام شرف، وي وزير امور خارجه، احمد ابوالغيط كه به مدت 17سال مسئوليت اين وزارتخانه را برعهده داشت خلع و نبيل العربي، نماينده سابق مصر در سازمان ملل را به اين پست گمارد. نبيل العربي در مصر به عنوان شخصيتي ضدصهيونيست و طرفدار رابطه با كشورهاي منطقه اي از جمله سوريه، جمهوري اسلامي ايران و عراق جديد مشهور است.
موضع مقامات نظامي و سياسي مصري از جمله سامي عنان، رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح مصر و عصام شرف نخست وزير اين كشور در مورد بازگشايي مرز رفح و محكوميت تل آويو در رابطه با دخالت در اين زمينه و همچنين اظهار نارضايتي آنان از قرارداد گازي بين مصر و اسرائيل و امكان لغو آن در آينده از جمله نشانه هاي فاصله مصر جديد با رژيم صهيونيستي است.
علاوه بر اين، سه مسئله فلسطين، جمهوري اسلامي ايران و سفرهاي مكرر مقامات مصري به كشورهاي منطقه روشن ترين نشانه هاي تلاش مصر براي احياء هويت خود و نزديك تر شدن به جريان مقاومت منطقه اي است.
«توافقنامه آشتي ملي فلسطيني» در حالي در دو مرحله در قاهره انجام شده است كه رژيم سابق مصر هرگونه روابط خود با حماس و جهاد اسلامي را قطع كرده بود.
مقامات مصري به خوبي دريافته اند محوريت در دنياي عرب و اسلام بدون درنظر گرفتن جريان فلسطين امري ناممكن است. ديپلماسي فعال تركيه و قطر و جمهوري اسلامي در اين زمينه گواه اين مدعا است.
خالد مشعل و محمود عباس در حالي همديگر را در قاهره ملاقات كرده و سند آشتي ملي را امضاء نمودند كه طي 4سال گذشته نتوانسته بودند اين امر را محقق كنند.
از ديگر نشانه هاي تحول در سياست خارجي مصر تلاش آنها براي از سرگيري روابط خارجي با جمهوري اسلامي است، عبور دوناو جنگي ايران از كانال سوئز براي اولين بار در تاريخ روابط جمهوري اسلامي و مصر در اواخر بهمن ماه سال پيش و اظهار تمايل مقامات وزارت خارجه اين كشور براي از سرگيري روابط با ايران مسئله اي است كه در اين زمينه بسيار حائز اهميت است.
محمد حسين طنطاوي، رئيس شوراي نظامي حاكم مصر بر اساس همين احساس نياز براي تغيير رويكرد در سياست خارجي اين كشور با وجود وابستگي به رژيم سابق از تمايل كشورش براي برقراري روابط با جمهوري اسلامي سخن گفته است. او در مصاحبه با نشريه آلماني اشپيگل، اظهار كرده بود نقش جمهوري اسلامي ايران را در منطقه نمي توان ناديده گرفت.
نبيل العربي در مواضعي ضدصهيونيستي گفته است، روابط مصر و اسرائيل از اين پس براساس منافع مصر تنظيم خواهد شد نه مودت و دوستي.
«منحه باخوم» سخنگوي وزارت خارجه مصر به صراحت گفته است: ما در حال بازكردن برگي جديد در تاريخ كشورمان هستيم. مصر در حال بازيابي نقشي است كه سالهاست ترك گفته است. او در مورد رابطه باايران اظهار داشت؛ همه دنيا به جز ايالات متحده و اسرائيل با ايران روابط دارند. ما به ايران به عنوان يك كشور همسايه در منطقه مي نگريم كه بايد روابط عادي و معمولي داشته باشيم. ايران نه همانند آن ديدگاهي كه رژيم سابق داشت دشمن است و نه اكنون به چشم هم پيمان به او نگريسته مي شود.
نخست وزير مصر و معاون وي نيز از بازگشايي فصلي تازه در روابط قاهره و تهران خبرداده اند.
در حالي كه بيش از دو ماه از بركناري مبارك نمي گذرد، سفرهاي مكرر مقامات مصري به كشورهاي منطقه نشان از عزم مصر جديد براي احياء نقش بزرگ مصر در منطقه دارد.
نتيجه:
بيش از 40 سال حكومت انورالسادات و حسني مبارك بر مصر بدون توجه به واقعيتهاي منطقه و افكار عمومي مسلمانان و اعراب در حالي پايان پذيرفته است كه مقامات مصر جديد به دنبال احياء هويت و جايگاه از دست رفته خود هستند، برهمين اساس سعي كرده اند در عرصه هاي داخلي و خارجي استراتژي جديدي را براساس آرمان مصر و خواست مردم بنا نهند.
تصفيه افراد نزديك به مبارك و نزديك شدن به محور مقاومت را مي توان نشانه هائي از اين تغيير برشمرد، تغييري كه بي شك كفه ترازو را به نفع محور مقاومت منطقه و به ضرر رژيم صهيونيستي و برخي از هم پيمانان عربش از جمله عربستان و اردن سنگين تر خواهد كرد.
¤دانشجوي كارشناسي ارشد مطالعات منطقه اي

 



صدها دانشجو خواستار فراهم شدن زمينه براي اعزام به بحرين

صدها نفر از دانشجويان دانشگاه هاي تبريز با تجمع در فرودگاه تبريز از مسئولان خواستند زمينه را براي اعزام ايشان به بحرين فراهم كنند.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، اين دانشجويان از عصر روز پنج شنبه 22/2/90، با تجمع در فرودگاه تبريز، ضمن اعلام آمادگي براي اعزام به بحرين و درخواست از مسئولان جهت فراهم كردن شرايط براي اعزام آنها به بحرين، در قالب هاي متفاوت، انزجار خود را از سكوت رسانه اي غرب در قبال كشتار مردم بحرين اعلام كردند. در اين تجمع كه از ساعت 16 روز پنج شنبه در محل فرودگاه تبريز و در كنار نماد ميدان لوءلوء بحرين آغاز شد ابتدا دانشجويان با سر دادن شعارهايي هم چون «الله اكبر»، «بالروح، بالدم، نفديك يا بحرين»، «الشعب، يريد، اسقاط آل سعود» و... برائت خود را از جنايت غرب، آل سعود و آل خليفه در بحرين اعلام داشتند.



 



توطئه جديد باقي مانده هاي فتنه در دانشگاه براي سالگرد انتخابات

جريان سبز كه پيش از اين به علت مقارن بودن شب چهارشنبه سوري طرح سه شنبه هاي اعتراض را دنبال مي كرد، پس از اينكه اين طرح همانند باقي طرح هاي اين جريان با عدم استقبال مواجه شد، اكنون اين روزهاي اعتراض را به يك شنبه تغيير داده است.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، اين انباشت و تراوش هاي فكري براي تغيير سه شنبه به يك شنبه هاي اعتراض به علت مقارن بودن 22خرداد با روز يكشنبه است.
طيف دانشجويي اين جريان با انتشار بيانيه اي خواست تا دانشجويان و اساتيد روز يكشنبه 25 ارديبهشت ماه سال جاري اقدام به تعطيلي كلاس هاي درس كنند.انجمن تهران كه در بين دانشجويان به قانون شكني معروف است، قصد دارد به بهانه حمايت از برخي دانشجويان، اين يكشنبه هاي به اصطلاح اعتراض را تا يكشنبه 22 خرداد ادامه دهد.
برخي گمانه ها حاكي از آن است اين اقدام پس از اخراج م-ه آخرين ليدر انجمن دانشكده علوم اجتماعي صورت گرفته است كه نقش فعالي در تجمعات و اغتشاشات پس از انتخابات داشت.اين در حالي است كه ديگر ليدرهاي اين جريان اكنون پس از فرار به خارج از كشور در رسانه هاي ضدانقلاب فعاليت مي كنند. گفتني است م-ه يكي از ليدرهاي اغتشاشات در فتنه 88 بوده و در صفحات فيس بوك خود بارها و بارها به مردم و انقلاب توهين كرده است.
اما اين دعوت اعضاي انجمن دانشگاه تهران و علوم پزشكي آنجايي جالب توجه است كه علت اين درخواست «پايان دادن به وضعيت امنيتي»! دانشگاه تهران عنوان شده است و از اساتيد و دانشجويان خواسته شده با «تعطيلي كليه كلاس هاي درسي خود اعتراض خود را به گوش مسئولين» برسانند.
گفته مي شود اين دعوت به اعتراض از سوي انجمن تهران در روزهاي درسي دانشگاه و در ايام امتحانات ميان ترم براي به دست آوردن پايگاه دانشجويي بوده است چه اينكه اكثر اعضاي اين انجمن داراي ضعف تحصيلي و مشروطي هاي فراوان هستند و برخي از آنان با لقب مشروطي در دانشگاه معروف هستند.
انجمن تهران در نشريه هفتگي خود نيز كه در دانشگاه پخش مي شود تلويحا كش دار شدن اعتراضات در دانشگاه به بهانه هاي صنفي را تاييد كرد.

 



رشته هاي بدون كاربرد علوم انساني حذف مي شود

خواجه سروي با اشاره به بومي سازي علوم انساني گفت: رشته هاي مورد نياز كشور، جايگزين رشته هايي مي شود كه كاربرد خود را از دست داده است.
غلامرضا خواجه سروي معاون فرهنگي اجتماعي وزارت علوم تحقيقات و فناوري در گفت وگو با برنا، درباره بومي سازي علوم انساني و فعاليت هايي كه در اين زمينه صورت گرفته است، گفت: در رابطه با بومي سازي علوم انساني طي 30 سال گذشته برنامه هاي خوبي اجرا شده، انتشارات سمت در اين زمينه فعاليت هاي خوبي داشته است. وي ادامه داد: رشته هاي تلفيقي ايجاد شده است و اكنون در رشته هايي كه كاربرد خود را از دست داده اند، تجديدنظر شده و رشته هايي ديگر جايگزين مي شوند كه مورد نياز كشور بوده و به روز باشند. معاون فرهنگي اجتماعي وزارت علوم تصريح كرد: وزارت علوم تحقيقات و فناوري در توليد متن بومي شده، فعاليت هاي خوبي دارد و اميدوارم از مهر سال جاري سرفصل هايي كه بومي سازي شده اند، جايگزين سرفصل هايي كه كاربرد خود را از دست داده اند، شوند.
اين مطالب در حالي عنوان مي شود كه بسياري از دانشگاهيان طي سال هاي اخير اعتراض خود را نسبت به محتواي دروس اصلي علوم انساني اعلام كرده اند و تاكنون اقدامي براي جايگزيني يا حذف متوني كه توسط برخي اساتيد مسئله دار تدوين مي شده، صورت نگرفته است.

 



20 فناوري صنعت ساز در اصفهان بومي شده است

رئيس شهرك علمي تحقيقاتي اصفهان گفت: ما توانسته ايم در استان اصفهان 20فناوري صنعت ساز را ايجاد و بومي كنيم.
به گزارش فارس، قاسم مصلحي در مراسم بازديد وزير دفاع از شهرك علمي تحقيقاتي اصفهان گفت: در سال جاري جهاد اقتصادي و فناوري توسعه كمي و كيفي شركت هاي دانش بنيان و بحث توسعه مبتني بر دانايي اصلي ترين محورهاي فعاليت ما خواهد بود. وي با اشاره به نقش پارك ها و شهرك هاي علم و فناوري در توسعه اقتصاد كشورها گفت: از آنجا كه شهرك علمي تحقيقاتي ما كه يكي از صنايع مهم آن بحث فولاد است شكل گرفته است ما در اين شهرك 40 شركت فعال در زمينه فولاد داريم و در كل 220شركت دانش بنيان در اين شهرك فعال هستند. رئيس شهرك علمي تحقيقاتي اصفهان با اشاره به اشتغال آفريني اين شهرك گفت: نزديك به 2هزار و 446نفر به صورت تمام وقت در اين شهرك فعال هستند كه 85درصد اين افراد داراي تحصيلات دانشگاهي هستند و اين در حالي است كه بسياري از اين افراد امكان رفتن به خارج از كشور را دارند اما ترجيح دادند كه در ايران بمانند و به كشور خود خدمت كنند. وي افزود: تا پايان سال 1389 در اين شهرك 225اختراع به ثبت رسيده كه البته به دليل اينكه در سال 88 هزينه ثبت اختراع رشد 500 برابري داشته باعث كاهش ثبت اختراعات شده است. مصلحي گفت: براي اجراي حدود 700پروژه پژوهشي- كاربردي توسط واحدهاي فناور مستقر در شهرك علمي تحقيقاتي اصفهان بسترسازي شده است و تاكنون 120 طرح ايده محوري نيز مورد حمايت قرار گرفته است. وي خاطر نشان كرد: هم اكنون در اين شهرك 15 پروژه دفاعي در حال اجراست و 20فناوري صنعت ساز در اين مجموعه ايجاد و بومي شده است.

 



تحقق كرسي هاي نظريه پردازي

روساي 9 دانشگاه كشور از سوي رئيس جمهوري به عنوان عضو حقوقي هيئت حمايت از كرسي هاي نظريه پردازي و مناظره انتخاب شدند.
به گزارش مهر، روساي دانشگاه هاي تهران، شيراز، اصفهان، تبريز، فردوسي مشهد، مازندران، شهيد چمران اهواز، رازي كرمانشاه و سيستان و بلوچستان طي حكمي از سوي دكتر احمدي نژاد رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان اعضاي حقوقي هيئت كرسي نظريه پردازي و مناظره انتخاب شدند. روساي اين 9 دانشگاه بايد بررسي كرسي هاي نظريه پردازي را در دستور كار هيئت رئيسه دانشگاه متبوع خود قرار دهند تا راهكاري هاي اين موضوع از سوي مسئولان و استادان دانشگاه ها تعيين شود. طي جلسه اي كه با حضور دو رئيس دانشگاه مازندران و سيستان و بلوچستان در شوراي عالي انقلاب فرهنگي برگزار شد در ارتباط با كرسي هاي نظريه پردازي و مناظره و نقد بررسي هايي صورت گرفت.

 



داستان تكراري شكست سبزها

حوريه حسامي
«بومرنگ» طوري طراحي شده كه وقتي با شدت پرتاب شود، به سمت مبدا باز مي گردد و اگر بدون شتاب پرتاب شود، به سوي پرتاب گر باز نخواهد گشت.
حكايت رفتار سران و حاميان فتنه 88 نيز همان حكايت پرتاب بومرنگ است. بومرنگي را كه با همه توان به سمت نظام جمهوري اسلامي پرتاب كردند تا به زعم خودشان آسيب جدي به نظام بزنند؛ حال آن كه گرماي باز كودكانه شان باعث شد غافل شوند كه پرتاب مي كنند بومرنگ است نه چيز ديگر و براي بومرنگ مقصد همان مبدا است.
تلاش براي احياي عوامل فتنه 88 آن هم در حالي كه اركان فتنه از هم پاشيده و اپوزيسيون مقيم خارج از كشور هر روز در حال فريادكشي براي جلب توجه بازگرداندن اعتماد در نزد مخاطبانشان هستند.
تلاش براي بازسازي اعتماد به سران فتنه و خارج كردن آن ها از عزلت و فراخوان و تبليغات در فضاي مجازي، راه كار تكراري و بي نتيجه اي است كه حاميان فتنه هنوز هم از آن استفاده مي كنند. حال آن كه هر روز در حال گيس كشي و متهم كردن يكديگر در عدم پشتيباني از سران فتنه هستند و حماقت شان آن قدر عيان است كه در همان كارزار دعوايشان (فضاي مجازي)، فراخوان حمايت مي دهند.
اين كه محدوده فعاليت حاميان فتنه، تنها به فضاي مجازي محصور شده و «بيشماري» خود را مجازا باور دارند، خود دليل ديگري است بر عدم امكان حضور در واقعيت.
اعلام فراخوان در روزهاي مختلف، طي دو سال گذشته، براي مخاطبان و رصدگران فضاي مجازي نيز كسل كننده و فرسايشي شده است. دست آويختن به اقشار مختلف اجتماعي از جمله زنان، دانشجويان و مهره هاي سوخته سياسي و... نشان از فقدان بدنه اجتماعي- ولو اندك شمار- دارد.
آن چه توسل به اين دست فراخوان ها را جالب تر مي كند، بي توجهي بانيان آن ها به درصد پايين اقبال عمومي از اين فراخوان ها است. شكست فراخوان 25 بهمن و قلب نتيجه به نفع نظام نيز به پشتيبانان اين فعاليت ها نفهماند كه فاصله مردم ايران از اين طيف، آن قدر زياد است كه تكرار اين دست راهبردها- حتي براي حاميان سابق- بيشتر شبيه به مزاح خواهد بود؛ چرا كه مي توان ادعا كرد صددرصد مردم ايران حامي نظام هستند.شايد به لحاظ منطقي، كسر يك يا دو درصد از اين عدد صحيح تر به نظر برسد و عده اي بگويند به هر حال مخالفاني در ايران حضور دارند؛ در پاسخ بايد گفت: به لحاظ آماري، قلت تعداد جمعيت آماري مربوطه، - طوري كه از بدنه اصلي جامعه آماري فاصله زيادي داشته باشد- منجر به حذف آن جمعيت از محاسبات خواهد شد. از آنجا كه حاميان فتنه، خود نيز سر در برف فرو برده و به آب باريكه اي در فضاي مجازي دل خوش كرده اند، نيازي به حذفشان نيست. چرا كه خودشان پيشتر، خويشتن را از فضاي زندگي واقعي حذف شده ديده اند.
تلاش بدنه سازي دانشجويي- به دليل نبودن تشكل فراگير دانشجويي- و اعلام فراخوان براي «اعتصاب!!! و اعتراض به فضاي دانشگاه هاي كشور نيز از همان دست فعاليت هايي است كه پيش از آغاز نيز انجام آن مشخص است. همزمان با تلاش براي برجسته سازي ايام هفته براي تداوم و احياي فتنه، (همانند پروژه شكست خورده سه شنبه هاي سبز در اسفند 89)، اپوزيسيون خارج از كشور با مخدوش كردن اين فراخوان و جنجال سازي و متهم كردن اصلاح طلبان حكومتي(!) به خبانت به آرمان هاي جنبش سبز، «توليد اپوزيسيون مجازي» را پس از «نابودي اپوزيسيون واقعي»، آدرسي عوضي براي به انحراف كشيدن اپوزيسيون و بازگشت به قدرت دانسته است.
اين پريشاني و تشويش همزمان با تبليغات گسترده در فضاي مجازي، در روزهاي پيش از 25 ارديبهشت رخ نماياند. تريبون هاي مجازي فتنه، از جمله «بالاترين»، در ادعاي مضحك ديگري، باراني بودن هوا در روزهاي اعتراض را دولتي خوانده و مدعي شده اند: «شنيده ها حاكي از آن است كه دولت در اين روزها (روزهاي اعتراض) ابرها را باردار مي كند تا نتوان به خيابان آمد.!!!
توسل به هر دروغ و افترايي براي تطهير چهره خود و زنده و پويا نشان دادن بدنه فتنه- ولو آنكه در فضاي واقعي عينيت نداشته باشد- راه كار كهنه اي است كه اساس فتنه نيز بر آن نهاده شد؛ حال آنكه «دروغ» و «تهمت» به ذات كثيف هستند و هر چه بيشتر از آن ها استفاده شود، فرو رفتن در باتلاق شان نيز عميق تر خواهد بود.
نپذيرفتن نتيجه انتخابات و اتهام زني به بيش از ششصد هزار نفر از دست اندركاران انتخابات تحت عنوان «وقوع تقلب گسترده» و پايه گذاري حركتي تند و پرشتاب و خارج از چهارچوب عقل و قانون، با تاكيد مضحك بر «قانون مداري»، دروغي بود كه -به ظاهر- آغاز فتنه از آنجا كليد خورد. بحث در عقبه اين جريان منظور اين گفتار نيست، اما به فرض- محال- كه بپذيريم فتنه از آنجا كليد خورده باشد؛ شكست مكرر و پي درپي راهكارهاي اتخاذ شده از سوي اپوزيسيون، براي هجمه به نظام نيز نتوانست ايشان را بيدار كند، چرا كه «خانه از پاي بست ويران بود». با شروع فتنه سبز، رهبر معزز انقلاب، تاكيد ويژه اي بر صبر و بصيرت داشتند؛ چرا كه در مقابل فتنه گراني كه حق و باطل را درهم آميخته بودند، تنها بصيرت مي توانست هزينه هاي فتنه را براي نظام كاهش دهد و ريزش حداقل و جذب حداكثري را در پي داشته باشد. صبر سؤال برانگيز حضرت آقا- به خصوص براي جوانان- اجازه داد تا با گذشت زمان و فاصله گرفتن از فضاي غبارآلود فتنه، بومرنگ سبز «بومرنگ بازان» داخلي و خارجي به سمت خودشان بازگردد و همين صبر و بصيرت آحاد جامعه بود كه سران فتنه را در مخمصه اي قرارداد كه اكنون همه چيز خود را از دست رفته مي بينند؛ چون اساساً ديگر توسط مردم ديده نمي شوند.

 



حجت الاسلام قائمي نيا به مناسبت برگزاري همايش «كاربردي كردن علوم انساني»:
علوم اجتماعي انتزاعي مشكل گشا نيست

مدتي ا ست هواي كاربردي كردن علوم انساني در سرها افتاده و افراد و سازمان هايي در پي آن هستند؛ اينكه كاربردي كردن علوم انساني چه پيش زمينه هايي لازم دارد و طي رسيدن به آن چه آسيب ها و تهديدهايي پيش مي آيد، از جمله مواردي است كه توجه به آن ها ضروري مي نمايد. در اين راستا گروه فرهنگي - اجتماعي برهان طي گفت وگويي اختصاصي با حجت الاسلام »عليرضا قائمي نيا«، عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه ي اسلامي چند و چون آن را بررسي كرده است .
چه طور مي توانيم مباحث علوم انساني را به سمت كاربردي شدن پيش ببريم؟
اين كار ابتدا مستلزم نوعي بررسي و آسيب شناسي مباحث مربوطه در ايران است، سپس مي بايست نيازهاي جامعه تشخيص داده شود و بر اساس آن به بحث هاي كاربردي رجوع شود. متأسفانه مباحث علوم انساني بيشتر انتزاعي هستند و مشكلي از كار فرو بسته امور اجتماعي ما باز نمي كنند .
- آيا اين اشكال در كرسي هاي نظريه پردازي قم و تهران وجود دارد؟
شايد بيش از 40 درصد كار كرسي ها، مباحث موفق و كاربردي باشند .
- خود اين، يك نوع پيشرفت محسوب مي شود؟
بله؛ نسبت به دهه هاي قبل خوب است ولي مي تواند روال بهتري پيدا كند .
- بحث بومي كردن علوم چندان جديد نيست ولي دوباره بر سر زبان ها افتاده، برداشت شما چيست؟
گمان مي كنم رسيدن به نظريه هاي جديد در گرو انجام چند كار است: يك نگاه به سنت موجود اين مباحث در غرب است. به عنوان مثال بايد بدانيم هم اكنون جامعه شناسي به كجا رسيده و با آخرين نظريه ها آشنا شويم. البته بايد در مورد مهم ترين شخصيت ها و جريان هاي هر علم، كار انتقادي انجام شود. ولي اين، جاي آشنايي با متفكرين جديد را نمي گيرد. يعني نمي توانيم «وبر، دوركيم و ماركس» را ناديده بگيريم، ولي اين آشنايي ما را از شناخت «بودريار» و «بورديو» بي نياز نمي كند .
بايد از افراط و تفريط احتراز كرد. به عنوان مثال نبايد به تمام سنت هاي فكري غربي بدبين بود. آن ها با مشكلاتي روبه رو بودند و راه حل هايي ارايه كرده اند. از اين رو مباحثي مناسب ما و هم چنين نامناسب با اوضاع و احوال ما دارند. بايد به تفكر با ملاك هاي منطقي و فكري برخورد كرد .
كار دوم؛ نگاه به سنت خود با توجه به مباحث مرتبط با «اكنون» است. مي دانيم در سنت علمي خود ما نظريه ها و حرف هاي قوي و ضعيف فراوان است .
گام سوم؛ اين است كه دو حوزه را به مصاف هم ببريم، تا از اين راه بتوانيم تركيب خوبي متناسب با حال و روز خود به دست آوريم. به تعبير ديگر، در علوم شناختي از اصطلاح «تلفيق» استفاده مي كنند. يعني تفكر بشر با تلفيق پيش مي رود، زيرا مدام ميان فضاهاي جديد و قديم افق هاي تازه اي گشاده مي شود .
- اگر آن چه گفتيد راهي به سمت بومي كردن علوم باشد، آن گاه چه تهديدهايي بر سر راه وجود دارد؟
بايد از افراط و تفريط احتراز كرد. به عنوان مثال نبايد به تمام سنت هاي فكري غربي بدبين بود. آن ها با مشكلاتي روبه رو بودند و راه حل هايي ارايه كرده اند. از اين رو مباحثي مناسب ما و هم چنين نامناسب با اوضاع و احوال ما دارند. بايد به تفكر با ملاك هاي منطقي و فكري برخورد كرد. اسلام نيز همين توصيه را دارد. كل چيزهايي كه مي تواند تحليل و فهم از يك فكر را تحت تأثير قرار دهد در حالي كه راه صحيح درك فكر نباشد از مباحث سياسي و اخلاقي يا شخصيت نظريه پرداز و همه ي مغالطات ممكن مي بايست كناره گرفت و به خود فكر پرداخت. بنابراين مهم ترين ابزار متفكرين جديد همان ابزارهايي است كه ابزارهاي انتقاد فكري ناميده مي شوند .
- مقصود از تفكر انتقادي سنت نوكانتي و يا فرانكفورتي است يا عبارت «انتقادي» نزد شما مفهومي عام دارد؟
مقصودم بيش تر ابزار انتقاد است؛ شاخه اي از منطق و معرفت شناسي، مانند مغالطات جديد. اين ها ابزارهايي به دست مي دهد تا بتوانيم برخوردي منصفانه داشته باشيم .
- بومي كردن علوم چه فرصتي در اختيار ما مي گذارد؟
بومي كردن به معناي گزينش موارد متناسب،
افق هاي تازه اي باز مي كند و حتي ذخيره ي فكري ما را به صورت تازه اي مي نماياند و در واقع گامي در جهت كاربردي كردن علوم انساني متناسب با نيازها و
ضرورت هاي فعلي و آينده جامعه است .

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14