(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 12 خرداد 1390- شماره 19942

مرگ بن لادن چه تأثيري روي روابط واشنگتن و اسلام آباد گذاشت؟
آمريكا - پاكستان روابط پنهان و آشكار
افت و خيزهاي سياسي ميان واشنگتن و اسلام آباد



مرگ بن لادن چه تأثيري روي روابط واشنگتن و اسلام آباد گذاشت؟
آمريكا - پاكستان روابط پنهان و آشكار

مترجم: محمد معرفي
منبع: الجزيره
اشاره
مقاله زيرتوسط «بشير عبدالفتاح» كارشناس مسائل پاكستان در شبكه خبري الجزيره به رشته تحرير درآمده است.
در اين مقاله نويسنده به بررسي روابط آمريكا و پاكستان پيش از مرگ بن لادن و بعد از آن پرداخته و نتيجه گرفته است، همكاري هاي نظامي و امنيتي پنهان اسلام آباد و واشنگتن بعد از مرگ بن لادن نيز ادامه خواهد داشت.
در اين مقاله به مباحثي مانند «پاكستان سيبل آينده طالبان»، «خدشه دار شدن امنيت ملي پاكستان به وسيله آمريكا»، «نگرش و ادعاي پاكستان در مورد عمليات اخير، توافق هاي امنيتي دو كشور در دوره پرويز مشرف، فرار رو به جلو پاكستان در قضيه مرگ بن لادن و... مورد بررسي قرار گرفته است. در پايان اين مقاله نويسنده بر اين ادعا پافشاري مي كند كه از ديد مردم، آمريكا هم پيمان مورد اعتماد و خوبي نيست، اما نگرش دولتمردان پاكستاني برخلاف اين ادعا است.
سرويس خارجي كيهان
روابط آمريكا و پاكستان به عنوان دو متحد استراتژيك در مبارزه با تروريسم در افغانستان هماره دچار جزر و مدهايي بوده است. اين روابط از پيچيدگي هاي خاصي برخوردار است كه براي شناخت آن بايد به بررسي بيش از يك دهه همكاري دو كشور در زمينه مسائل نظامي و اقتصادي اسلام آباد و واشنگتن پرداخت.
دولت پاكستان در خفا همواره سعي كرده است تا بهترين خدمتگزاري را در زمينه امنيتي براي آمريكا در رابطه با تروريسم داشته باشد و در عوض ايالات متحده نيز همواره، سيل كمك هاي نظامي و اقتصادي خود را به متحد استراتژيك خود سرازير كرده است.
سناريوي كشتن بن لادن، جداي از اينكه دستمايه جديدي براي بروز تنش سياسي در سطح ديپلماتيك بين اسلام آباد و واشنگتن شد، در داخل آن كشور نيز واكنش هايي را درپي داشت.
مرگ بن لادن
ردپاي رهبر القاعده به عنوان عامل تنش در روابط آمريكا و پاكستان حتي پس از ادعاي آمريكايي ها در مورد كشتن وي، هنوز هم وجود دارد و باعث جزر و مدهاي سياسي در حوزه ديپلماسي اسلام آباد و واشنگتن شده است.
اين تنش نه به خاطر فعاليت هاي اسامه بن لادن كه از پاكستان و افغانستان آغاز شد و مصالح آمريكا و غرب را مورد تهديد قرار داد، بلكه به خاطر اين موضوع است كه از اعتماد طرفين به يكديگر كاسته شده است.
همچنانكه از دوره پرويز مشرف، آمريكا، كشور پاكستان را محل مناسبي براي فعاليت القاعده و پناه دادن به رهبر آن مي دانست و اين اتهام را در عمليات اخير كشتن بن لادن نيز دوباره تكرار كرد. دولت آمريكا در مورد تنش روابط خود با پاكستان تا حدي پيش رفت كه در مورد امكان خرابكاري در تأسيسات هسته اي اين كشور و احتمال افتادن آنها به دست تروريست هاي القاعده و طالبان، ابراز شك و ترديد كرد.
براساس اين استراتژي آمريكا كه بي هدف هم نبود، تاسيسات هسته اي پاكستان ناامن نشان داده مي شد و بايستي تحت نظارت بين المللي قرار بگيرد؛ توطئه اي كه از دخالت غرب و اسرائيل در مورد تنها كشور مسلمان داراي سلاح هسته اي حكايت مي كرد.
سردرگمي سياسي در بين رهبران پاكستان نيز باعث شد كه حتي پس از عمليات آمريكايي ها در كشتن بن لادن اسلام آباد اعلام كند كه نقشي در آن نداشته است.
چرا كه در غير اين صورت دولت پاكستان، خود و ملتش را در معرض انتقام در برابر القاعده و جنبش طالبان قرار مي داد، كما اينكه در چند روز گذشته انفجارهاي مهيب تروريستي درستي اين نظريه را به اثبات رساند.
اما گذشته از اينكه آيا پاكستان از اين عمليات قبلا اطلاع داشته يا در آن شركت كرده است يا نه، باز هم صورت مسئله پاك نخواهد شد و سؤالات بي شماري در ذهن مردم به وجود خواهد آمد.
در صدر اين سؤالات، موضوع تماميت ارضي و امنيت ملي كشور پاكستان است كه از سوي كارشناسان و مسئولان نظامي پاكستاني در مورد نحوه پرواز هلي كوپترهاي آمريكايي از يك پايگاه آمريكايي در افغانستان و ورود آنها به آسمان اسلام آباد، براي اجراي عمليات كشتن بن لادن (آن هم فقط در 60 كيلومتري اسلام آباد و بدون اينكه رادارها چيزي را به ثبت برسانند)، مطرح شده است.
از طرف ديگر، تأكيد اسلام آباد بر اين موضوع كه از اجراي عمليات (كشتن بن لادن) اطلاعي نداشته است، و نفي همكاري با واشنگتن براي استفاده هلي كوپترهاي آمريكايي از پايگاه هاي هوايي پاكستان، پس از اين موضوع كه بن لادن سال ها در يك مأمن در نزديكي يك مجتمع نظامي زندگي مي كند، از تنش موجود بين آنها نخواهد كاست. در كنار اين موضوع بايد به سوءظن قبلي واشنگتن به اسلام آباد در زمينه پناه دادن به طالبان و القاعده و تسهيل عبور آنها از اراضي پاكستان توجه داشت، كه هم اكنون به عنوان سؤال كليدي در روابط في مابين وجود دارد.
آمريكايي ها بر اين اعتقادند كه كاخ سفيد، كمك هاي اقتصادي و نظامي فراواني به پاكستان به عنوان متحد اصلي در مبارزه با تروريسم گسيل داشته است، اما درواقع دشمن آنها در نزديكي اسلام آباد در جاي امني به سر مي برد.
نبايد فراموش كرد در بحبوحه انجام عمليات به اصطلاح مرگ رهبر القاعده در «ابيت آباد»، برخي از نمايندگان كنگره آمريكا با توجه به اين موضوع، خواستار تجديدنظر كلي در روابط آمريكا با پاكستان شده اند.
در كنار اين موضوع، سؤالات ديگري نيز وجود دارد كه برخاسته از تناقض گويي هاي مسئولان دو كشور در مورد نقش اسلام آباد در عمليات كشته شدن بن لادن است.
يكي از اين سؤالات اين است كه آيا اين يك استراتژي جديد در روابط آمريكا و پاكستان است كه بدون اينكه اعلام شود، پا گرفته است؟ يا اينكه، اين موضوع باعث شده است، غده چركين روابط سياسي دو كشور سرباز كند و خود را به اين صورت نشان دهد.
اما اين موضوع را نبايد دور از ذهن داشت كه اسلام آباد و واشنگتن نزديك به يك دهه است كه روابط بسيار مستحكم و صميمانه اي در زمينه مبارزه با تروريسم القاعده و طالبان دارند و آشكار و پنهان آن را ادامه مي دهند.
پيچيدگي روابط سياسي اين دو كشور به حدي است كه بررسي آن به سادگي و بدون توجه به اظهارنظرهاي طرفين و داشتن اطلاعات كافي ميسر نيست.
به همين دليل مشاهده مي كنيم كه جزرومدهايي در اين روابط سياسي وجود دارد كه از قبل قابل پيش بيني نبوده و زمينه اختلاف نظرهايي را بين طرفين فراهم كرده است.
مثلا سال ها قبل و با بالا گرفتن موضوع حملات هواپيماهاي بدون سرنشين به مناطق مرزي و قبايلي پاكستان (به بهانه مبارزه با القاعده و طالبان) كه باعث كشته شدن هزاران تن از مردم اين كشور از مردم عادي گرفته تا افسران ارتش شد، دولت اسلام آباد، در محكوميت آن ترديدي به خود راه نداد و آن را به عنوان اقدام كينه توزانه محكوم كرد.
در مقابل، واشنگتن نيز اين ادعا را مطرح كرد كه توافقنامه اي محرمانه در دوران حكومت پرويز مشرف با اسلام آباد منعقد و براساس آن اقدام مي كند. كما اينكه، تشكيلات اطلاعاتي آمريكا مدعي شد كه آصف علي زرداري رئيس جمهور فعلي، نيز بر مشاركت ارتش پاكستان به صورت رسمي و علني در عمليات عليه طالبان و القاعده در خاك كشورش موافقت خود را اعلام كرده است.
اگر چه در همان زمان نيز رژيم پاكستان امضاي اين توافق را رد و برائت خود را از آن اعلام كرده بود، اما تكذيب و تأييد آن تاكنون در هاله اي از ابهام باقي مانده است.
در موازات آن و ادامه اتهامات مسئولان حكومت آمريكا به اسلام آباد مبني بر پناه دادن به بن لادن و طالبان در شهر كويته (مركز بلوچستان) در غرب پاكستان در سال هاي گذشته رهبران كشور پاكستان همواره بر رد آنها تأكيد كردند.
پاكستان در مقابل مدعي شد كه در مبارزه با عناصر القاعده و طالبان كه اقدامات آنها باعث بروز 460 عمليات تروريستي، كشته شدن 2000 افسر و سرباز ارتش، مرگ 3000 غيرنظامي و بركناري «رحمن ملك» وزير كشور وقت منجر شده، مماشات نكرده است.
اگرچه اين پيچيدگي روابط دو كشور و تناقض گويي هاي طرفين تأثير آنچناني بر موضوع مشترك مبارزه با تروريسم و كشته شدن بن لادن نگذاشته است،نشان از اين موضوع دارد كه اسلام آباد و واشنگتن در خفا به هماهنگي هاي كاملي در مورد موضوعات مورد علاقه في مابين دارند.
نگرش مردم پاكستان به آمريكا
مردم پاكستان بر اين باورند كه كاخ سفيد با حمايت از هند براي به دست آوردن يك كرسي دائمي در شوراي امنيت، انعقاد قراردادهاي كلان، بي توجهي آمريكا و غرب به موضوع كشمير، قصد دور زدن آنها را دارد و از خاك كشور آنها به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف و مقاصد خود در افغانستان سود مي برد. محكوميت انفجارهاي تروريستي در بمبئي از سوي كاخ سفيد و نسبت دادن آنها به عوامل اطلاعاتي پاكستان و زير سؤال بردن مبارزه با تروريسم از يك سو و حمايت واشنگتن از برنامه هاي هسته اي هند به عنوان دشمن ديرينه آنها، باور آنها را در مورد نيت آمريكا در مورد كمك به اسلام آباد، دچار خلل كرده است.
در كنار اين موضوعات وارد كردن اتهامات به مسئولان سياسي و نظامي پاكستان مبني بر ارتباط داشتن با تروريست ها، همه و همه باعث خشم پاكستاني ها شده است.
نبايد اين را فراموش كنيم كه مسئولان پاكستاني در مورد عملياتي كه به كشته شدن اسامه بن لادن رهبر القاعده در شهر ابيت آباد منجر شد، سكوت كرده و چيزي نگفتند.
به هر صورت اين موضوع باعث خدشه وارد شدن به تماميت ارضي پاكستان شد، چرا كه براساس توافق دو طرف، آمريكايي ها فقط و فقط در چارچوب مبارزه با طالبان و القاعده و آن هم با هواپيماهاي بدون سرنشين حق داشتند در خاك اين كشور به اجراي عمليات بپردازند.
اما آنچه كه باعث خشم بيش از حد پاكستان شد، گفت وگوهايي است كه آمريكايي ها درحال حاضر با برخي از رهبران طالبان آغاز كرده اند، پاكستان كه يد طولايي در آموزش طالبان دارد و به آنها پايگاه نظامي داده است زماني كه غرب به آنها انگ تروريسم زد. در كنار آمريكايي ها، به سركوب دست پروردگان خود مبادرت كرد.
پاكستان و افكار عمومي داخلي
برخلاف تصور آمريكا، شكست نظامي پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و كاخ سفيد در تحقق اهداف جنگي اش، در يك سال اخير، باعث كاسته شدن از اهميت پاكستان شده است.
پاكستان كه هم پيمان اصلي آمريكا در جنگ با تروريسم در منطقه به شمار مي رود، روزگاري توانست اين نقش را خوب اجرا كند كه ناتو و آمريكا از انجام آن عاجز بودند. همين موضوع باعث شد كه سيل كمك هاي مالي و تسليحاتي به ارتش پاكستان (كه حالا خود را در ورطه واقعي كه قادر به خروج از آن نيست گرفتار كرد) سرازير شود.
از اين دست مي توان به مشكلات اسلام آباد در مقابله با قبايل مسلح كه به طالبان پيوسته بودند، اشاره كرد؛ قبايلي كه به رغم اينكه ارتش پاكستان 130هزار نيروي نظامي را براي مقابله با آنها در وزيرستان گسيل كرده بود، اما كاري از پيش نبرد.
در مقابل هنگامي كه دولت پاكستان توانست با سران قبايل به توافق برسد، اگر فشارهاي آمريكا نبود، شايد ارتش پاكستان مي توانست در تعامل با اوضاع افغانستان سنجيده تر عمل كند، اما به جاي آن انگ همكاري با تروريسم را مي خورد.
در كنار آن، فشارهاي مختلف و مواضع ضد و نقيض واشنگتن، باعث سردرگمي و ناتواني سران اسلام آباد در اتخاذ يك استراتژي مشخص در منطقه و آشفتگي فراوان سياسي در داخل پاكستان شد. اين موضوع در پاكستان به قدري اثرگذار بود كه ارتش، افكار عمومي و سياستمداران پاكستاني، دنباله روي كوركورانه از سياست هاي واشنگتن و جنگ عليه يك كشور دوست (افغانستان) را مورد نكوهش قرار دادند.
در كنار اين مسائل، موضوع كشته شدن بن لادن اوضاع را پيچيده تر كرد و دولت پاكستان در ميان فشارهاي افكار عمومي داخلي و درخواست هاي آمريكا گرفتار شد و به ناچار به مرحله اي رسيد كه اكنون بين اسلام آباد و واشنگتن تا حدي شكرآب است.
شايد اين موضوع بعدها باعث تن دادن اسلام آباد به خواست كلي جامعه شود كه خواستار حفظ تماميت ارضي پاكستان و داشتن روابط همتراز با آمريكا هستند.
در اين راستا مي توان به اين موضوع اشاره كرد كه بعد از اين حوادث و در هفته هاي اخير بعد از كشته شدن بن لادن، دولت پاكستان در راستاي حفظ و تماميت ارضي خود از آمريكا خواسته است تعداد نيروهاي نظامي خود را در خاك كشورش تا حد ممكن كاهش دهد.
همچنين پارلمان پاكستان خواستار توقف حملات هوايي آمريكا به خاك كشورش تحت عنوان مبارزه با تروريسم شده است.
علاوه بر اين، تهديد پاكستان در زمينه قطع كمك هاي موردنياز ارتش ناتو در صورت حمله به خاك كشورش، و مقابله ارتش با اين تهديد را مي توان در راستاي مواضع جديد اسلام آباد در مقابل تحولات منطقه پس از كشته شدن بن لادن و توجه به افكار عمومي در زمينه حفظ تماميت ارضي اش ارزيابي كرد.
اقدام شجاعانه ارتش پاكستان در شليك گلوله هاي هشدار دهنده به دو بالگرد آمريكايي كه وارد آسمان پاكستان شده بودند، موضوعي است كه نبايد به ديده يك حادثه كوچك به آن نگريست بلكه، نشانه اي از عميق تر شدن اختلافات بين اسلام آباد و واشنگتن است.
در طرف ديگر اين قضيه، آمريكايي ها هم به اين موضوع معترف هستند كه روابط با پاكستان وارد مرحله حساس تري شده است، اما بر اين موضوع تأكيد دارند كه داشتن روابط با اسلام آباد به عنوان متحد اصلي آنها در مبارزه با تروريسم، اهميت دو چنداني براي شان دارد.
اما اين تأكيد واشنگتن، همانند تكه ابري در آسمان روابط سياسي آمريكا و پاكستان است، كه هرلحظه ممكن است ازنظرها ناپديد شود.
مسلماً جزر و مد در روابط سياسي آمريكا و پاكستان تأثير خود را بر ساحل گسترده جهان عرب خواهد گذاشت و مشكلات كاخ سفيد را در خاورميانه صدچندان خواهد كرد.
مشكلاتي كه روزبه روز در سايه شكست جنگ آمريكا در افغانستان و عراق و ناتواني آن در برابر خواست مردم (كه اكنون بهار خيزش هاي اسلامي در منطقه خاورميانه وزيدن گرفته است) براي كاخ سفيد همانند تار عنكبوتي خواهد شد كه سردمداران آمريكايي را گرفتار خواهد كرد.
رفتن بن لادن و ماندن اوباما
سناريوي كشتن بن لادن رهبر القاعده در آستانه آغاز فعاليت هاي انتخاباتي باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا، قابل تأمل است، چراكه شرايط اجراي اين سناريو در ايالات متحده طوري بود كه جمهوريخواهان، اوباما را رئيس جمهوري ضعيف، متزلزل و نالايق براي رهبري نيروهاي مسلح عنوان كرده بودند.
مخالفان اوباما با اشاره به شعارهاي انتخاباتي رئيس جمهور رنگين پوست مبني بر خروج تدريجي از عراق، بسته شدن گوانتانامو و توقف افزايش نيروهاي آمريكايي، او را به شدت مورد انتقاد و تحت فشار قرار داده بودند، به طوري كه وي احتياج به يك معجزه داشت تا او را از اين ورطه هولناك نجات دهد.
اين معجزه همانا جز، دستگيري يا قتل اسامه بن لادن رهبر القاعده نبود كه از ماه ها پيش با كمك و همكاري پاكستان طراحي شده بود و بعد از عقب نشيني هاي پي درپي دموكرات ها در انتخابات كنگره مي توانست طرح نجاتي براي اوباما به حساب آورده شود.
ناگهان در اين اوضاع و احوال، اوباما موفق به كشتن رهبر القاعده در پاكستان در «اول ماه مه» در شهر ابيت آباد مي شود.
استدلال دولت اوباما در اين مورد اين بود كه از ماه اوت سال 2010 ردپاي «ابواحمد كويتي» (فرستاده شخص اسامه بن لادن به افغانستان و رهبران طالبان و القاعده در پاكستان) شناسايي و از طريق وي به رهبر القاعده دست يافته است.
دولت اوباما در اين راستا مدعي شد كه 9 جلسه در شوراي امنيت ملي آمريكا برگزار كرد و دقيق ترين مسائل و جزئيات عمليات براي كشتن بن لادن مورد بررسي قرار گرفت.
اين سناريوي پيچيده اوباما، براي پيروزي در نبرد انتخاباتي با جمهوريخواهان بر اين موضوع استوار بود كه در هر صورت بايد بن لادن كشته شود، اگرچه خود آمريكايي ها مدعي شدند در هنگام حمله به پناه گاه رهبر القاعده، بن لادن مسلح نبوده است.
به هر جهت اين خصم 10ساله آمريكا، به سادگي توسط كابوي هاي آمريكايي به ديار نيستي فرستاده شد و اوباما سرمست از پيروزي، خبر كشته شدن بن لادن را به مردم كشورش و جهانيان اعلام كرد.
تحليل گران سياسي پس از اين موضوع اعلام كردند كه محبوبيت مردمي اوباما در آمريكا افزايش يافت، چراكه اين عمل باعث شد كه دوباره آمريكا اعتماد به نفس گذشته خود را در جهان به دست آورد و به متحدان خود نشان دهد كه قابل اطمينان است.
اين اقدام همچنين دهان منتقدان اوباما به خصوص جمهوريخواهان را براي مدتي بست.
اما همه اينها، جز يك بازي ساده نيست و اين بازي، بازي انتخابات رياست جمهوري آمريكاست كه هم جمهوريخواهان و هم دموكرات ها به آن چشم دوخته اند و براي دست يافتن به كرسي رياست جمهوري خيز برداشته اند.
در واقع برخي تحليل گران سياسي آمريكا، مدعي هستند كه اقدام اوباما در كشتن اسامه بن لادن، پيروزي وي را در دوره دوم انتخابات رياست جمهوري بيش از هر زمان ديگر مسجل و تثبيت و ناكامي هاي وي را در زمينه سر و سامان دادن به اقتصاد داخلي و دنباله روي از سياست خارجي اسلافش، برطرف كرده است.
در واقع تا اينجاي قضيه برد اوباما در انتخابات آينده رياست جمهوري قطعي است مگر اينكه، حادثه اي غيرمترقبه، اوضاع را به نفع مخالفان وي در آمريكا برهم بزند.
جداي از مسائل مورد اشاره نبايد اين را فراموش كرد كه رؤساي جمهور قبلي آمريكا مانند بوش از موضوع القاعده و رهبر آن به عنوان عاملي براي مبارزه با مسلمانان و تروريسم جلوه دادن آنها به خوبي بهره برداري كردند و با حمايت هاي خود از صهيونيست ها تلاش كردند كه كشورهاي انقلابي و مسلمانان را در جهان منزوي كنند، اما اين موضوع در سال هاي اخير، با خيزش اسلامي منطقه اهميت خود را از دست داده است.

 



افت و خيزهاي سياسي ميان واشنگتن و اسلام آباد

كشته شدن اسامه بن لادن توسط نيروهاي آمريكايي، موقعيت ويژه اي را فراهم كرد تا ارتش پاكستان، اقدامات داخلي و خارجي خود را مجدداً مورد ارزيابي قرار دهد.
هفته نامه «اكونوميست» درگزارش تحليلي با دستمايه قراردادن موضوع بن لادن، به بررسي روابط آمريكا و پاكستان پرداخته است.
مقام هاي ارشد ارتش پاكستان و سرويس اطلاعاتي اين كشور در باره ناآگاهي از حضور اسامه بن لادن، رهبر القاعده به رغم اطلاع از محل اقامتش مورد اتهام قرار گرفته اند. تصاوير ويدئويي كه نشان دهنده حضور فعال بي لادن به عنوان رهبر القاعده در سال هاي اخير است نيز كمكي به كم رنگ شدن انتقادات از مقام هاي پاكستان نكرده است.
باور اين موضوع براي مقام هاي پاكستان دشوار است كه بن لادن در نزديكي يك شهر نظامي نزديك به پايتخت حضور داشته است و نكته عجيب تر اين است كه دستگيري و كشته شدن وي توسط نيروهاي آمريكايي بدون كوچك ترين مقاومت و درگيري به وقوع پيوسته است.
«اشفق كياني»، رئيس ستاد ارتش پاكستان، به همراه «احمد شجاع پاشا،» مدير سرويس اطلاعاتي اين كشور به رغم اينكه چهره هاي محبوبي ميان مردم به شمار نمي آيند و عملكردشان از ديدگاه بسياري قابل قول نيست، اعلام كردند كه اسلام آباد نسبت به حمله آمريكا نظر مساعدي نداشت و درصدد است تا نيروهاي اين كشور حضور كمتري در پاكستان داشته باشند.
حمله آمريكا به ابيت آباد در شب صورت گرفت و گفته مي شود طي اين حمله، سيستم رادارهاي پاكستان دچار مشكل شده است. اين موضوع باعث شد «آصف علي زرداري»، رئيس جمهور پاكستان و «يوسف رضا گيلاني»، نخست وزير اين كشور اعلام كنند كه در رابطه با اين حمله مسئوليتي ندارند. پس از كشته شدن بن لادن، آمريكايي ها پيش از رئيس جمهور پاكستان، با اشفق كياني گفت وگوي تلفني كردند.
«عايشه صديقه،» تحليل گر امور دفاعي پاكستان مي گويد، نيروهاي نظامي به رغم داشتن مخارج بالا و دريافت كمك هاي مالي هنگفت، عملكرد درستي ندارند. اين عملكرد نامطلوب در حالي است كه آنها سازمان بزرگي با 500 هزار كارمند در اختيار دارند و به برنامه ريزي در امور مبارزه با تروريسم مي پردازند.
رهبران پاكستان علاوه بر تلاش براي دفاع از ارتش، سعي دارند نيازها و مطالبات غيرنظامي را نيز درنظر داشته باشند. درهمين راستا، گيلاني در نهم ماه مه خطاب به پارلمان از افزايش جنگ عليه تروريسم خبرداد و خواستار بررسي اقدام هاي بن لادن در سال هاي اخير شد.
با اين حال، تعهدات وي درباره برقراري هرچه سريع تر امنيت و ثبات به نوعي نشان دهنده پذيرش شكست هاي پيشين است. اين درحالي است كه بسياري خواستار بركناري دولت كنوني پاكستان شده اند، اما ژنرال اشفق كياني واكنش هاي غيرنظاميان را براي بركناري دولت «غيركافي» دانست.
درمقابل،شخصيت هايي همچون «شاه محمود قريشي»، وزير خارجه سابق پاكستان و سياستمداران محافظه كار خواستار بركناري رئيس جمهوري و نخست وزير اين كشور از سمت خود هستند.
عامل ديگر ايجاد تنش ها در پاكستان، اقدام هاي آمريكا است. «باراك اوباما»، رئيس جمهور آمريكا، روز هشتم مه بار ديگر از وجود شبكه حامي بن لادن در پاكستان سخن گفت و اين موضوع را نشانه اي مبني بر ناتواني سرويس اطلاعاتي پاكستان دانست. از سوي ديگر، مقام هاي اطلاعاتي آمريكا همچنان به دنبال دسترسي براي بازجويي از سه تن از همسران بن لادن هستند. افزون بر اين موضوع، مقام هاي آمريكايي مصرانه خواستار اعلام نام افرادي از سرويس اطلاعاتي پاكستان كه با القاعده همكاري داشته اند، شده اند.
نيروهاي امنيتي پاكستان مي گويند، داشتن هرگونه شك و شبهه دراين مورد، نامعقول است چرا كه آنها درحال جنگ با القاعده هستند و 40 تن از رهبران اين گروه را دستگير كرده اند. درعين حال، حملات بسياري از سوي القاعده با هدف ترور مقام هاي اطلاعاتي پاكستان و ارتش اين كشور طي سال هاي اخير ملاحظه شده است.
با اين همه، آمريكايي ها، فراخوان ارتش پاكستان عليه شبكه حقاني در وزيرستان شمالي را موضوعي بي اساس خواندند. آنها همچنين به روابط برخي اعضاي سرويس اطلاعاتي پاكستان با افرادي از گروه شبه نظاميان طالبان نظير ملاعمر، رهبر اين گروه اشاره كردند.
گفته مي شود ملاعمر در مناطق بلوچستان به انجام عمليات هاي شبه نظامي خشونت بار مشغول است و اين احتمال وجود دارد كه نيروهاي ويژه آمريكا پس از گشته شدن بن لادن به سراغ وي بروند.
اما به رغم تلاش هايي كه از سوي «مايك مولن»، رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا به عمل آمده، روابط فيمابين مدت هاست دچار مشكل شده است. چرا كه مردم عادي پاكستان مدت هاست شاهد حملات موشكي آمريكا به شبه نظاميان افغان كه در مناطق مرزي دو كشوربه سر مي برند، هستند.
روابط سازمان هاي جاسوسي دو كشور نيز با ورود چندين تن از عوامل سيا بدون هماهنگي با سرويس اطلاعاتي پاكستان به شهرهاي مختلفي از قبيل ابيت آباد، تحت تاثير قرار گرفت. اين روابط در ماه ژوئيه با دستگيري ريموند ديويس، عامل سيا در شرايط نامطلوب تري قرار گرفت. اين عامل سيا اقدام به تيراندازي و كشتن دو تن از اتباع پاكستان در لاهور كرده بود. آمريكايي ها اصرار داشتند كه وي از مصونيت ديپلماتيك برخوردار است و پس از چند هفته كشمكش موفق شدند وي را آزاد كنند.
درهرحال اين احتمال همچنان وجود دارد كه با توجه به شرايط كنوني، روابط آمريكا و پاكستان به سطح پايين تري برسد. «محمود علي دوراني»، سفير اصلي پاكستان در واشنگتن براين باور است كه هيچ يك از دوطرف برخورد صريحي ندارند. ارتش پاكستان پيش از آن كه تظاهر به فراخوان عليه شبه نظاميان وزيرستان شمالي كند، بايد جوانب مختلف اين عمليات را مورد ارزيابي قرار دهد. درعين حال آمريكايي ها نيز بايد براي اثبات ادعاي خود مدارك مستدلي مبني بر همكاري و ارتباط عوامل سرويس اطلاعاتي پاكستان با القاعده و طالبان ارائه دهند.
به رغم اينكه كشته شدن بن لادن به همراه پاره اي ديگر از مسائل روابط فيمابين را تحت تاثير قرار داده است اما پيش بيني مي شود روابط دو كشور به طور كلي قطع نشود و آمريكا نه تنها براي انتقال منابع و تسليحات از طريق كراچي به افغانستان در سال هاي آتي به پاكستان نيازمند است، بلكه نگراني هايي از سوي واشنگتن درباره افزايش تجهيزات هسته اي پاكستان نيز وجود دارد.
درعين حال پاكستان با توجه به شرايط اقتصادي نابسامان به كمك هاي بين المللي نياز دارد و آمريكا را به عنوان هم پيماني در مقابل هند درنظر گرفته است؛ لذا دو طرف درهرحال مجبور به ادامه روابط فعلي هستند و همان طور كه وزير خارجه سابق پاكستان گفته است آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه داشتن روابط با پاكستان موضوعي ضروري است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14