(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 28 خرداد 1390- شماره 19952

آخرين ديدار... (شعر امروز)
بچه هاي كاكي بوشهر
اسامي دوستاني كه رمز جدول (3) را صحيح ارسال كرده اند:



آخرين ديدار... (شعر امروز)

آخرين روز آشنايي بود
روز دردآور جدايي بود

بوي غم از كلاس برمي خاست
هر طرف آهي از جگر مي خاست

در و ديوار آه و شيون داشت
تخته رخت سياه بر تن داشت

لحظه ها دير مي گذشت آن روز
و چه دلگير مي گذشت آن روز!

جان پر مهر دانش آموزان
نورمانند آتشي سوزان

اشك در چشمشان نمايان بود
مهر ديدار رو به پايان بود

بحر غم بود ديده ي تر شان
تر شد از آب ديده دفترشان

دلشان چون مداد بشكسته
و دهان چون كتاب ها بسته

از پس چشم و لرزش لبشان
خوانده مي شد تمام مطلبشان

اين يكي گريه بي امان مي كرد
و آن دگر گريه را نهان مي كرد

اين يكي عقده بر جبين مي دوخت
و آن دگر ديده بر زمين مي دوخت

تا گلي لب گشوده و ژاله فشاند
كوه غم در دل معلم ماند

خسته و دردمند بود و نگفت
دل و جانش نژند بود و نگفت

اشك در ديده داشت ليك نريخت
رشته ي درس را ز هم نگسيخت

درس بود از : رديف، قيد، روي
مثنوي شعر دوره ي صفوي

ناگهان بر شد از كلاس خروش
كاي معلم خموش باش خموش

درس گر مي روي، مگو ديگر
و «خروج و روي» مگو ديگر

وصل ما غير سوي تو نيست
روي ما كه به غير روي تو نيست

آن معلم بسي پريشان بود
خيره در گفت وگوي ايشان بود

بي سبب هر طرف قدم مي زد
از وصال دوباره دم مي زد

كاي عزيزان و اي اميدانم
مي رسد روز وصل مي دانم

وصل بار دگر فراز آيد
آب رفته به جوي باز آيد

غم و شادي وفا نخواهد داشت
هيچ راهي بقا نخواهد داشت

روي هستي اگر سوي عدم است
پشت شام سيه سپيده دم است

گوهر عمر را هدر مكنيد
خنده را سنگ پشت در مكنيد

بي من اين سقف و اين ستون باقيست
نيست مجنون ولي جنون باقيست

جمله بر خويش متكي باشيد
در مصاف بلا يكي باشيد

نقش اندوه را بر آب زنيد
دست در دامن كتاب زنيد

جهل را بركنيد از بنياد
خانه ي علم را كنيد آباد

چشم اميد من به سوي شماست
آرزوي من، آرزوي شماست

بار هجران اگرچه سنگين است
گردش روزگار بر اين است

بعد از اين يار و ياوريد مرا
همه جا در برابريد مرا

تا دلم آب و آب خون نشود
مهرتان از دلم برون نشود

مي برم گرچه منزل خود را
مي گذارم به جا دل خود را

ارسالي از: عضو شوراي دانش آموزي
سحر سهيلي فرد

كانون فرهنگي تربيتي
شهيد بهشتي ناحيه 4 اصفهان

 



بچه هاي كاكي بوشهر

محمد احمدي
هيزم
در روستاها اغلب خانه ها خودشان نان مي پختند. ما كودكان از صحرا هيزم مي آورديم. من هم از صحرا هيزم جمع آوري مي كردم. يك روز پاييزي به تنهايي از خانه بيرون آمدم تا براي جمع آوري هيزم به صحرا بروم. تبر را برداشتم و راهي صحرا شدم. وقتي كه به صحرا رسيدم مشغول جمع آوري هيزم شدم. سرگرم كار بودم كه ناگهان ديدم گرازي به طرفم مي آيد. از ترس نمي دانستم چكار كنم. گراز با قيافه وحشتناك مي آمد. ناگهان فكري به ذهنم رسيد. درختي آنجا بود. زود پريدم و از درخت بالا رفتم. گراز به پاي آن درخت آمد اما نتوانست از درخت بالا بيايد. من تا ظهر بالاي درخت بودم وقتي كه مطمئن شدم گراز رفته است از درخت پايين آمدم و به خانه رفتم. البته با خود هيزم هم بردم. از آن روز به بعد به تنهايي به صحرا نمي رفتم و با دوستانم براي جمع آوري هيزم مي رفتم. نان محلي كه بوسيله هيزم پخته مي شد مزه و بوي خاصي داشت كه هنوز آن مزه و بوي خوش را فراموش نكرده ام.

شب روستا
در شبهاي گرم تابستان روي پشت بام مي خوابيديم. ستاره ها به ما نزديك بودند. با ستارگان حرف مي زديم و در دل مي كرديم. قبل از خواب با شمردن ستاره ها سرگرم مي شديم و در خواب هم ستاره مي چيديم. شبها نسيم خنكي از سمت رودخانه به روستا مي وزيد و هوا را لطيف مي كرد. در حياط خانه مان باغچه اي از گلهاي معطر و رنگارنگ بود كه عطر خوش آنها شبها به مشام مي رسيد. شبها صداي جيرجيركها و آواز قورباغه ها شنيده مي شد ولي ما به آنها عادت كرده بوديم اما پشه هاي شب ما را اذيت مي كردند و ما را نيش مي زدند. ما مجبور بوديم با يك پارچه روي خودمان را بپوشانيم تا از آزار و اذيت آنها در امان باشيم. سالها از آن روزگار خوش مي گذرد ولي خاطرات شبهاي خوش روستا هنوز در خاطر ماست.

خاطره مدرسه
كلاس اول دبيرستان نمونه امام خميني بوشهر بودم. آن روز مسائل هندسه را انجام نداده بودم از شانس بد من معلم اسم مرا خواند تا پاي تخته براي حل مسائل بروم. كتاب هندسه را برداشتم به طرف تخته سياه به راه افتادم. هيچ يك از مسائل را بلد نبودم.
همين طور كه به طرف تخته سياه مي رفتم دست كردم و از روي نيمكت وسط كلاس دفتر يكي از بچه ها را برداشتم.
جواب مسائل را از روي دفتر او نوشتم. آن هم كلاسي ام دائم مي گفت دفتر حل تمرين مرا بياور. سه مسئله را از روي دفتر نوشتم اما از شانس بد من ديگر مسائل را حل نكرده بود معلم گفت بقيه را حل كن گفتم ديگر مسائل را بلد نيستم.
معلم هم گفت: برو بنشين. خيلي خوشحال شدم دفتر هم كلاسي ام را بهش پس دادم.خدا را شكر كردم كه معلم نفهميد.

 



اسامي دوستاني كه رمز جدول (3) را صحيح ارسال كرده اند:

ريحانه احمدي/ فومن- مهدي آهنگران/تهران-حسين ابراهيمي/تهران- محمد داوري/اصفهان-اميد شايسته/تهران- سميه و فاطمه كاظمي/كرمانشاه- سميه كلانه/ساري- اميرمهدي پرسا/؟- نرگس صيدكرمي /تهران- ؟ توحيدي نيا/ قم- علي جم/ آستانه اشرفيه- سيدمهدي خاضع/ده دشت كهگيلويه- مصطفي محمدي پور/رودان- زهرا طالبي/هشتگرد- محمد رضايي/تهران- محمود يزداني/ اقليد فارس- عباس همتي/ ابهر- فاطمه زهرا ميرزابيگي /قم- مهدي عسگري/ شيراز- اميرحسين سالاري/ زاهدان- رسول محمودي/ ساري- علي اصغر نادري/اساري- سعيد مستاجران/ اصفهان- پاكيزه انتظاري/ تبريز- مختار صمدي/قائم شهر- يوسف اهلي خطيبي/ تبريز- حسن شافعي/تهران- عارفه قاسمي/تهران- سيدحامد صفايي/اردبيل- سيدمصطفي و سيدحسن شهسواري/تهران- ولي اصغري/تهران- سيدعباس حسيني/ همدان- عليرضا زارع/ شيراز- عليرضا ولي پور/ تهران- اشرف السادات ميرشجاعي/؟- مريم والي/ اصفهان- مهناز جعفري/خميني شهر- بهنام عظيمي/ شاهين شهر- عباسعلي نوري پور/ دامغان- غلام عباس تنو/جهرم- محمدمرتضي گوهري/ همدان- فاطمه گوهري/همدان- سجاد يحيايي/تهران- شيما سالاري/تهران- مجتبي عبدالملكي/كرج/ مهدي درويش زاهد/رامشير اهواز- محمدحسين صادقي/تهران- مائده سادات يوسفي/تهران- احمد صادقي/اصفهان- ليلا كبريايي/ تهران- مصطفي كركه آبادي/تهران- مومنه دباغي/ تويسركان- سيده هدي سادات/تهران- مصطفي جعفر بگلو/ اسلام شهر- ابوالفضل غلامي/تهران- محمدرسول عشوري/نجف آباد- مجتبي گرجي زاده/گچساران- نجمه پرنيان/جهرم- حسين نيكنامي/ قم- زهرا تقي زاده/ كرمان- صدف كوچكي/بندرعباس- ماندانا رحيمي/بندرعباس- حديث خاتمي/ تهران- هانيه قاسمي/تهران- حسين قاسمي/تهران- فريده خدامرادي/سنندج- نيلوفر كيوان/بندرعباس- عليرضا و محمدحسين تفعلي/تهران- فاطمه زارع/مرودشت- ثريا قاسمي/مرودشت- محسن زارع/مرودشت- اعظم زارع/مرودشت- حديث محدثي/رشت- اعظم نامني/مشهد- زهرا حق جو/كرمان- دنيا جيشي/اهواز- مصطفي آبافت/شهرزارچ- زهرا غلام زاده/رشت- ميعاد ماهي دشتي /كرج- فاطمه و زهرا فيروزي/ساوه- ام البنين محمدي/آستانه اشرفيه.


رمز جدول3: سلام بر معلم كه چراغ راه دانش مي باشد.
دوستاني كه جواب رمز را به درستي ارسال كرده اند اما اسامي شان چاپ نشده به چند نكته توجه داشته باشند.
1- نام و نام خانوادگي و نام شهرتان را در انتهاي پيامك بنويسيد.
2- پاسخ رمز را يك بار بيشتر ارسال نكنيد چون ما در بررسي دچار اشكال مي شويم.
3- از اين به بعد با توجه به مهلت داده شده پاسخ هاي رسيده بررسي خواهد شد.
لطفا پس از تاريخ تعيين شده پاسخي ارسال نفرماييد چون بررسي نشده و امتيازي به آن تعلق نخواهد گرفت.
با تشكر
بخش جدول و سرگرمي
صفحه مدرسه

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14