(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 25 مرداد 1390- شماره 20001

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
راه «وحدت» از مسير «خدمت» مي گذرد
هشدار مشترك آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني درباره تفرقه اصولگرايان
تبيين علمي ولايت فقيه (11)حسبيه و امور حكومتي
آسيا تايمز: كارشكني آمريكا باعث سلب مشروعيت آژانس بين المللي انرژي اتمي مي شود
واكنش شديد آيت الله مكارم شيرازي به ويژه نامه موهن روزنامه ايران
داود احمدي نژاد از عضويت در كميته پدافند غيرعامل بركنار شد
يك عضو شوراي انتقالي ليبي وارد تهران شد



راه «وحدت» از مسير «خدمت» مي گذرد

حسين قدياني
با اينكه خود روزنامه نگارم و سر و كارم با روزنامه است و كمي هم تا قسمتي اصول گرا هستم و اخبار اين جريان را به نسبت ساير جريانات، با دقت بيشتري دنبال مي كنم، اما ديشب بعد از افطار در جواب يكي از اقوام كه از من درباره كميته 7+8 پرسيده بود و ايضا كميته 3 نفره، و سرنوشت وحدت اصول گرايان، بسنده كردم به اين يك كلام كه «خيلي چيزها مي دانم، اما هيچ چيز نمي دانم». اين فاميل ما از چهره اش خواندم كه ناراحت شد از جواب من. خيال كرده بود بنده خدا كه قصد دارم او را از سرم باز كنم و حال و حوصله بحث با او را ندارم و دارم برايش كلاس مي گذارم و از اين حرف ها. يعني كه يعني! شايد هم گمان كرده بود كه او را محرم بعضي اخبار نمي دانم. يعني كه يعني تر! هرچه بود، ناراحتي اش از جواب به ظاهر سربالاي من، چيزي نبود كه كتمانش كند. ديشب اما هر طور بود، دل آن فاميل را به دست آوردم، ولو با عوض كردن بحث و اينكه اين شب ها روزه فوتبال، افطار شده با شروع ليگ، و اوضاع قمر در عقرب پرسپوليس و منچستر انگليس و خاك بر سر انگليس و سرهنگ ديويد كامرون و به هكذا! از اين جا به بعدش را اما مي خواهم به تو بگويم در ذيل همان سؤال كه فاميل ما پرسيده بود. به هر حال من و تو هم ولو از روزنه اين كاغذ، اين روزنامه و اين ستون، همچين هم بي نسبت نيستيم با هم. براي شروع بحث، ابتدا اشاره كنم به 2 جمله از 2 رجل سياسي كه هر 2 خود را اصول گرا مي دانند. جمله اول از آن رئيس قوه مقننه است كه نقل به مضمون مي آورم: «براي مردم، به ويژه در اين مقطع كه ماه ها فاصله داريم تا فصل انتخابات، خدمت اصول گرايان بيشتر از وحدت اصول گرايان، دغدغه است». جمله دوم اما از آن سلف ايشان است، يعني جناب حداد عادل كه عيناً بخوانيد: «بعضي ها براي رضاي خدا كانديدا نشوند». بي آنكه در اين باب بخواهم قضاوتي درباره نيت صاحبان محترم اين 2 جمله، داشته باشم، انصاف مي دهم كه هر 2 جمله سخن حقي است. همين جا بگويم كه قطعاً ماجور است تلاش بزرگاني كه قصد كرده اند براي وحدت اصول گرايان، اما راست و حسيني، كمي حجم اخبار ما شاگردان «كلاس وحدت» درباره اتحاد اصول گرايان، بيش از حد زياد شده و به نوعي بدل شده به يك بحث كش دار و حوصله سر بر. اين همه سخن گفتن از وحدت جماعت عزيز اصول گرا، مع الاسف، مفهوم مقدس ديگري به نام «خدمت» را به حاشيه كشانده. در سال جهاد اقتصادي، دعوا اگر بر سر خدمت و كار براي ملت باشد، گمانم به يك راه ميان بر مي ماند كه يكي از مقاصدش حتماً و قطعاً وحدت است. يك وقت هست كه ما حرف از وحدت مي زنيم، اما يك وقت هست كه براي مردم كار مي كنيم و اصلاً وقتي براي تفرقه براي ما باقي نمي ماند، كه حالا بخواهيم از لزوم حفظ و اشاعه وحدت، آن هم اين همه زياد و مكرر، سخن برانيم. به راستي! مگر بر جريان اصول گرايي تفرقه حاكم است كه اين همه از لزوم وحدت سخن مي رود؟! مگر وحدت، في حد ذاته از لوازم اصول گرايي و از اصول ثابت اين جريان نيست؟! دليلي نمي بينم براي اين همه اصرار بر يك امر بديهي. باورم هست اگر امسال، سال جهاد اقتصادي است، حتي مفاهيم والايي چون بصيرت و وحدت، هر 2 ذيل مفهوم متعالي خدمت، معني مي يابند. بي تعارف كمي زود جرقه مباحث مربوط به انتخابات را زده ايم؛ چه اصلاح طلبان، چه فتنه گران و جريان انحرافي و چه اصول گرايان،... و اين، كار پيران جمع و مبصران كلاس هاي مختلف ما را براي اداره كلاس، كمي سخت مي كند، آن هم در سالي كه «آقا» كار را ملاك خواندند. دست بر قضا مهم ترين دليل اقبال مردم به جريان اصول گرا اين بود كه اين جريان، بيش از هر چيز ديگري، به خدمت انديشه مي كنند، و الا چه كسي شك دارد كه بصيرت لازم است و وحدت، حياتي؟! از اينها گذشته، راستش را بخواهم بگويم، در ميان اين همه خبر و اين همه تحليل، من كه كمي گيج شده ام اصلاً كي به كي است و چي به چي است! توي خواننده هم اگر تصديقم مي كني، كه چه بهتر! اين قدرش را مي دانم كه «آقا» در جواب فلان دانشجو گفتند: «فعلاً سخن گفتن در باب انتخابات زود است». آهاي شاگردان كلاس مدرسه ولايت! مردم به عمل ما رأي مي دهند، نه به حرف ما. با وحدت وحدت گفتن، به وحدت شايد نرسيم، اما با خدمت كردن، خودمان هم نخواهيم، ناخودآگاه به وحدت مي رسيم. عبرت بايد گرفت كه چرا ملت، همان ملت دوم خرداد، راي خود را از جماعت اصلاح طلب، برگرداند اين طرف. مردم حتي به اصول گرايان هم هرگز چك سفيد نداده اند. كار، گمانم ابتكار بهتري باشد براي نيل به وحدت، به جاي اينكه گمان كنيم شيرين مي شود كام مان با حلوا حلوا گفتن. من بيش از آنكه فكر كنم چقدر تا انتخابات باقي مانده، نگران آنم كه از سال جهاد اقتصادي چند ماه گذشته و چند ماه باقي مانده. تا انتخابات هنوز خيلي وقت براي خيلي حرف ها اعم از وحدت و تفرقه هست، ليكن به چشم بر هم زدني، تمام مي شود سال جهاد اقتصادي. آن دير مي گذرد و اين زود. طرفه حكايت اين است كه مهم تر از «انتخابات»، «امتحانات» است. براي ملت، مفهوم جمهوري اسلامي، واضح است كه ارزش بيشتري دارد در مقام مقايسه با مصداق صندلي بهارستان. با نامزد «الف» و كانديداي «ب». با اين حساب بايد گفت كه راه وحدت، به جاي حرف، از مسير كار و خدمت مي گذرد. حتي اگر عاقلانه تر فكر كنيم، كليد قفل بهارستان هم «خدمت» است. خدمت يعني بصيرت. خدمت يعني وحدت. خدمت يعني ولايت. يعني ولايت پذيري. يعني شاد كردن دل «آقا». يعني ملاك رهبر. من عاشق جبهه اي هستم كه بر خدمت، پايدار باشد. بر خدمت، ايستاده باشد. مؤتلف خدمت باشد. ايثارگر خدمت باشد. مهندس و عمله و كارگر خدمت باشد. جانباز خدمت باشد. رايحه خدمت باشد. لايحه خدمت باشد. مجريه خدمت باشد. مقننه خدمت باشد. اين خدمت، شك نبايد كرد كه اسم مستعار وحدت است. اسم رمز وحدت است. من كسي نيستم، اما چون عاشق وحدت اصول گرايان هستم، اين همه تأكيد مي كنم بر خدمت. خدمت، راه بسط وحدت را كوتاه مي كند و در اين باب، مي گيرد جلوي بن بست را. بگذار تمام كنم اين نوشته را به ذكر خاطره اي. دوره دبيرستان خوب يادم هست كه جماعتي روزنامه ديواري درست مي كرديم در مدرسه. مجانيني بوديم براي خود. خبرنگار سر خود. هفته اي يك بار. مرتب و منظم. القصه! يك دل و متحد داشتيم كارمان را مي كرديم كه يكي از دوستان براي انسجام بيشتر توصيه كرد ما را كه انجمن روزنامه ديواري نويسان مدرسه را راه بياندازيم. خدا بگويم چه كارش نكند! الغرض! بي مرض، راه انداختيم انجمن كذايي را و جلسه پشت جلسه، اما به چند هفته نكشيد كه روزنامه ديواري هاي مان از هفته نامه شد ماه نامه و بعد هم شد عشقي نامه! ليكن جلسات ما مرتب داشت تشكيل مي شد!! تا اينكه از دل همين جلسه 15 نفره، غلط نكرده باشم 3 گروه جديد اعلام موجوديت كرد!!! روزي مدير مدرسه فراخواند ما را كه «ول كنيد اين همه جلسه را. اين بساط را. همان روزنامه ديواري هاي تان را در بياوريد». خدا را شاهد مي گيرم كه هيچ قصد طعنه اي نبود از ذكر اين ملال. لال بگيرم و لال بميرم اگر كه بنا داشتم مثلاً فلان روند را بكوبم. رندانه نوشتم «روند» كه مطمئن باشيد منظورم نه هيچ جرياني بود و نه هيچ جبهه اي. نه هيچ گروهي و نه هيچ دسته اي. آنقدر مي دانم كه وقتي در كلاس درس، حضرت معلم، يكي را به عنوان مبصر مي گذارند، بايد همراهي كرد ايشان را. اين همراهي حتي از روزنامه ديواري درآوردن هم بهتر است، چه رسد به تشكيل «حلقه ديوار»، كه بيمار كرد، اما تيمار نكرد!

 



هشدار مشترك آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني درباره تفرقه اصولگرايان

بزرگان ائتلاف گسترده اصولگرايي به طور جداگانه با تاكيد بر ضرورت وحدت ميان نيروهاي انقلاب، نسبت به بروز اختلاف و تفرقه در بين اصولگرايان هشدار دادند.
آيت الله يزدي و آيت الله مهدوي كني طي روزهاي گذشته در بياناتي مستقل، ضمن اولويت بخشيدن به حفظ نظام و انقلاب، اين مهم را مستلزم حفظ وحدت و يكپارچگي ميان اصولگرايان ارزيابي كردند.
در همين زمينه آيت الله محمد يزدي در ديدار ستاد انسجام بسيج و مساجد استان قم در سخناني درباره شرايط سياسي روز و آشنايي با آن اظهار داشت: با نگاه به جامعه، شاهد حضور دو گروه اصولگرايان و اصلاح طلبان هستيم كه داراي اقسام مختلفي در درون خود هستند.
وي افزود: در درون اصلاح طلبان سران فتنه 88 در كنار و يا متن آن حضور دارند و فتنه بزرگ تري نيز در كنار دستگاه اجرايي كشور ظهور و بروز دارد و ليدري هم دارد.
رئيس جامعه مدرسين حوزه، با اشاره به اصول اساسي اصولگرايي، گفت: ولايي بودن، قبول داشتن قانون اساسي، نظام اسلامي، حاكميت دين خدا و سخنان امام و رهبري از اصول اوليه اصولگرايي است كه در قالب منشوري در 12 بند تنظيم و اعلام شد.
وي با تاكيد بر ضرورت حفظ وحدت و يكپارچگي، خاطرنشان ساخت: اگر خداي ناكرده اصولگرايان به اختلافات دروني توجه كرده و از هم فاصله بگيرند و دچار تفرقه شوند، در آينده اي نه چندان دور ديگران در حاكميت نظام حضوري جدي پيدا خواهند كرد و آن روز همين كارهايي را كه امروز انجام مي دهيم نمي توانيم و نمي گذارند كه انجام دهيم.
وي با اشاره به تاكيد رهبر كبير انقلاب بر حفظ نظام كه آن را از اوجب واجبات مي دانستند، گفت: حفظ نظام مسئله مهمي است و حاكميت نظام اسلامي نبايد آسيب ببيند؛ امروز دشمن قصد جان اسلام را كرده است و مي خواهد مكتب ايراني و دموكراسي و حقوق بشر را در جامعه حاكم كند و ارزش هاي اصلي نظام را تحت الشعاع قرار دهد.
آيت الله يزدي با اشاره به نزديكي ايام انتخابات مجلس شوراي اسلامي، با تاكيد بر ضرورت هوشياري در اين عرصه، خاطرنشان كرد: بايد كساني در مجلس، دولت و نظام حضور داشته باشند كه بعد از خدا، پيغمبر، حاكميت دين اسلام، قانون اساسي، ولايت فقيه، خط امام و رهبري، فصل الخطاب بودن سخنان رهبري را قبول داشته باشند، نه اين كه كساني كه در همين نزديكي ها امتحان درستي ندادند و با فتنه 88 و فتنه انحرافي اخير دو طرفه برخورد كردند، وارد اين عرصه ها شوند؛ چگونه مي توانيم اجازه دهيم كه مجلس و آينده نظام در اختيار آنان قرار گيرد؟
وي ادامه داد: اين كه مشاهده مي كنيم رهبري با دلسوزي، عنايت و تدبير خدادادي خود هشدار مي دهد كه توجه داشته باشيد، از اختلافات بپرهيزيد و نقاط ضعف را بزرگ نكنيد و واقعيت ها را ببينيد؛ اشاره به مسئله مهمي است كه دشمنان دنبال يك سري كارها هستند و ما نبايد به سادگي با آنها برخورد كنيم و زماني به خود آييم كه در مراكز حساس نظام، برخي افراد حضور داشته باشند.
دبير شوراي عالي حوزه هاي علميه تصريح كرد: همه ما، بسيج، سپاه، ارتش، روحانيون كه در دستگاه ها هستند و بايد توجه داشته باشيم كه نظام بايد در اختيار اهلش باشد و افرادي در نظام حضور داشته باشند كه كليات اصولگرايي را قبول داشته و در امتحانات اخير سربلند بيرون آمده باشند.
به خاطر شاخه ها ريشه ها را نخشكانيم
آيت الله محمدرضا مهدوي كني، رئيس مجلس خبرگان رهبري نيز در مراسم افطاري كه با حضور مديران و اعضاي هيات علمي دانشگاه امام صادق عليه السلام برگزار شد، همه افراد و جريان هاي سياسي را براي حفظ انقلاب به وحدت فرا خواند.
وي با اشاره به اينكه قبول كردن رياست مجلس خبرگان از جانب وي براي رياست طلبي نبوده، تاكيد كرد: رفتن بنده به مجلس خبرگان نيز براي رفع دعوا بوده است و الا بنده در اين انقلاب به دنبال هيچ مقام و رياستي نبوده ام. خدا لعنت كند آن كسي را كه به دنبال رياست باشد. بنده هر جا كه رفتم به دنبال دوستي و محبت بوده ام و دلم مي خواست همه دوستان انقلاب دور هم باشند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با اشاره به خون هايي كه در به ثمر نشستن اين نظام و انقلاب ريخته شده، تصريح كرد: حيف است ما اصل اين انقلاب را كه اين همه خون مقدس به پاي آن ريخته شده براي اختلاف سليقه ها فراموش كنيم. اين انقلاب سخت به دست آمده و كوچك نيست و شايد در تاريخ اسلام يك چنين انقلابي كه جامعه را زنده كرده و حيات به آن بخشيده باشد، سابقه نداشته باشد. اين انقلاب به عقب بازنمي گردد و دشمنان نمي توانند كاري بكنند جز اينكه اذيت كنند ولي انقلاب جلو مي رود، اما به شرطي كه با هم اختلاف نكنيد و با هم باشيد اما اگر اختلاف كنيد دشمن سوءاستفاده مي كند.
دبيركل جامعه روحانيت مبارز، با بيان اينكه هركس انقلاب را قبول داشته باشد، اصولگراست، اظهار داشت: به نظر بنده هركس اصل انقلاب را قبول داشته باشد اصولگراست و بنده آن را محدود نمي كنم، آن اصولگرايي كه مد نظر ماست به معناي بد آن يعني تعصب نيست بلكه هركس اساس اسلام و انقلاب را پذيرفته و به آن پايبند باشد، اصولگراست.
وي در ادامه گفت: بنده اصولگراها را به ائتلاف دعوت كرده ام اما با اين وجود باز در برخي مطبوعات و سايت ها مي بينيم كه مطالب تفرقه افكن منتشر مي شود، ولي بنده ايستاده ام، كه با توجه به وصيت امام و پشتيباني مقام معظم رهبري با هم باشيم. مبادا به خاطر شاخه ها، ريشه ها را بخشكانيم، همان گونه كه رهبري فرمودند، جذب حداكثري ضرورت دارد و در غير اين صورت برد با دشمن است.
آيت الله مهدوي كني در پايان خاطرنشان كرد: ما بايد كاري كنيم كه انقلاب بماند. اگر كاري انجام دهيم يا به خاطر اختلاف سليقه كاري كنيم كه به انقلاب ضربه بخورد، مسلما گناه بزرگي انجام داده ايم و خون همه اين شهدا را زير پا گذاشته ايم و بايد به سمتي كه خداوند و حضرت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف دوست دارند، حركت كنيم.
وحدت اصولگرايان روند مطلوبي دارد
در همين حال آيت الله عباس كعبي عضو كميته داوري شوراي مركزي جبهه متحد اصولگرايان هم در گفت وگو با فارس با تاكيد بر اينكه تمام اخبار مربوط به كميته 8+7 توسط مرجع رسمي اعلام مي شود، گفت: هم اكنون فعاليت هاي جبهه متحد اصولگرايي از روند مطلوبي برخوردار است و نمايندگان حاضر در كميته نيز با محوريت آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي مشغول پيشبرد سازوكارهاي وحدت هستند.
وي همچنين در مورد جبهه پايداري نيز گفت: روند فعاليت ها و تعامل اين جبهه با كميته 8+7 در حال انجام است و با تلاشي كه چهره هاي جبهه پايداري انجام مي دهند، به جاهاي بهتري نيز خواهيم رسيد.
با اين همه عده اي با انتقاد از مواضع لاريجاني در فتنه 88 و عملكرد قاليباف، حضور نمايندگان آنها در كميته 8+7 را نادرست ارزيابي مي كنند. عظيمي سخنگوي جمعيت وفاداران انقلاب اسلامي نيز اين مساله كه اشخاص نبايد وزنشان به اندازه گروهها باشد را قابل تامل دانست.
تكذيب خبرسازي ها
عليه جبهه پايداري
كامران باقري لنكراني هم با ارسال تكذيبيه اي به خبرسازي برخي از سايت ها بر عليه جبهه پايداري، واكنش نشان داد.
لنكراني در حالي اين تكذيبيه را ارسال و بر عضويت در جبهه پايداري افتخار كرده است كه خبري مبني بر اختلاف در جبهه پايداري در يكي از سايت هاي بي نام و نشان كه هويت گردانندگان آن معلوم نيست، منتشر شد و بلافاصله در برخي از سايت ها كه جريان هاي سياسي هدايت كننده هايشان آرزوي چنين رخدادي را دارند، بازنشر داده شد.
در اين خبر ادعا شده بود كه پس از شرط گذاري جبهه پايداري در مورد وحدت اصولگرايان در ديدار با يكي از مقام هاي عاليرتبه نظام، اختلاف هايي در ميان اعضاي آن به وجود آمده و لنكراني با رد كردن اين شرط گذاري ها در ديدار چهار تن از اعضاي جبهه پايداري با كميته نظارت و داوري اصولگرايان حضور نيافته است.
اين ادعاي كذب در حالي است كه مشخص نيست منظور خبرسازان از ديدار اعضاي جبهه پايداري با يك مقام عاليرتبه نظام كيست و چنانچه مقصود آنها آيت الله مهدوي كني بوده باشد، اين مساله، خبر محرمانه و پنهاني نيست، به طوري كه جزئيات اين ديدار سه هفته قبل در رسانه ها منتشر شد.
همچنين آنچه كه در اين خبر كذب شرط گذاري خوانده شده، بيان ابهام ها و نقطه نظرات جبهه پايداري است كه در همان ديدار مطرح شد و بنا به تاكيد آيت الله مهدوي كني به صورت مكتوب نيز درآمد و پس از برگزاري همايش جبهه پايداري يعني يكشنبه دو هفته قبل اين نامه به آيت الله مهدوي كني و آيت الله يزدي تقديم شد.
در عين حال، پس از آنكه نمايندگان جبهه پايداري به دليل باقي ماندن ابهامات و پاسخ داده نشدن به آنها در دومين جلسه كميته موسوم به 8+7 حضور نيافتند، آيت الله كعبي پيشنهاد داد كه در جلسه اي ميان اعضاي جبهه پايداري و كميته هفت نفره نظارت و داوري اصولگرايان، نقطه نظرات اين جبهه بررسي شود. اين جلسه نيز هفته گذشته تشكيل شد و همان چهار نفري كه به ديدار آيت الله مهدوي كني رفته بودند (حجت الاسلام آقاتهراني، حجت الاسلام حسينيان، محصولي و الهام) با حضور در اين جلسه، نقطه نظرات جبهه پايداري را تبيين كردند.

 



تبيين علمي ولايت فقيه (11)حسبيه و امور حكومتي

مسايل مستحدثه اي هست كه حكم آن در متن كتاب و سنت نيست؛ آن زمان موضوع آن نبوده و مطرح هم نشده است؛ مثلا براي قوانين راهنمايي و رانندگي چه كنيم؟ الان ما دهها نمونه از اين مسايل را داريم؛ حقوق فضايي، حقوق دريا، اينكه كشتي ها تا كجا حق داشته باشند نزديك ساحل بيايند، تا كجا حق داشته باشند ماهي گيري كنند؟ هواپيما حق دارد تا چه ارتفاعي از فضاي يك كشور عبور كند؟ اينها قانون مي خواهد. آن زمان كه هواپيما و اين كشتي ها نبود، سؤال هم مطرح نبود، حكم آن هم بيان نشده بود. وضعيت استفاده از خودروهايي كه امروزه اينقدر فراوان شده و هر روز هم بيشتر مي شود با آن كوچه هاي تنگ و باريكي كه از شهرهاي قديمي ما مانده چگونه است؟ اگر خيابان كشي نمي شد مردم نمي توانستند از اينها استفاده كنند و گاهي موجب ضررهاي جاني براي افراد مي شد. بالاخره بايد خيابان كشي كرد تا اين ماشين ها بتوانند رفت و آمد كنند. اگر بگويند مسلمانها خودشان موظفند كه بيايند راه باز كنند تا ماشين ها عبور كنند، چه كسي حاضر مي شد اين كار را بكند؟ بنده حاضر مي شوم خانه ام را بدهم يا شما؟ گاهي اگر شهرداري پول خانه را بدهد، دو برابر هم بدهد، ما حاضر نيستيم آن را بفروشيم. مي گوييم اين خانه پدري ام است، دلم مي خواهد آن را داشته باشم. اگر بگويند وظيفه تان است و براي حفظ مصالح جامعه بايد خودتان خيابان كشي كنيد، چه كسي عمل مي كند؟ در چنين وضعي، مصالح جامعه اسلامي از بين مي رود. اينجا قوانيني مي خواهد كه به آن قانون حكومتي مي گويند.
تعريف كلي امور حكومتي اين است كه مصالح اجتماعي اگر متصدي خاصي نداشته باشد، ضايع مي شود و باعث مي گردد كه جامعه اسلامي به هدفش نرسد و مبتلا به فساد، اختلال نظام و هرج و مرج شود. اسم اين نوع كارها امور حكومتي است. آيا كسي احتمال مي دهد كه شارع مقدس راضي باشد كه در جامعه اسلامي اين مشكلات پديد بيايد و هيچ حكومتي وجود نداشته باشد؟! هيچ عاقلي چنين احتمالي را نمي دهد. آيا شارع مقدس اسلام مي گويد من مي خواهم كشورم همين كوچه هاي پيچ درپيچ قديمي را داشته باشد و اصلا ماشين هم در آن نيايد و هواپيما هم از فضاي آن عبور نكند؛ به امور مردم هم رسيدگي نشود؛ فقير هم مرد بميرد؛ بهداشت و درمان متصدي نداشته باشد؟! اگر كسي وقفي كرد و دلش خواست كار خيري بكند كرده است اما من كسي را الزام نمي كنم، آيا شارع مقدس اسلام به چنين چيزي راضي است؟! كدام عاقلي به اين مسئله راضي است؟ چه برسد- به قول بعضي اساتيد رضوان الله عليهم- رئيس العقلا! بدون شك شارع مقدس هم راضي نيست.
همين جا اين مطلب را هم بگويم كه آيت الله بروجردي، كه خدا مقامات ايشان را عالي تر كند، مي فرمودند: اين فقه اجتهادي شيعه تعليقه اي است بر فقه اهل تسنن؛ چون مي دانيد بعد از غصب خلافت، حكومت دست غيرشيعه ها بوده است؛ حتي در زمان حضور ائمه اطهار(ع).
حكومت داران به خاطر اينكه زندگي مردم اداره شود مجبور به انجام كارهايي بودند. رژيم پهلوي هم براي خدمات مردم كارهايي مي كرد. بالاخره شاه مي خواهد سلطنت كند و بايد مردم را راضي نگه دارد. آنها آمدند دستگاهي به نام دستگاه حسبه درست كردند كه كلمه محتسب از آن مشتق است. گفتند براي اين گونه كارهاي اجتماعي بايد كساني در جامعه باشند به نامه «محتسب» كه به اين امور رسيدگي كنند. نگذارند مردم مزاحم هم بشوند يا حقوق ديگران را تضييع كنند. فروشنده هاي موادغذايي بايد مواظب باشند مواد غذايي شان فاسد نشود و... وظايفي تعريف كردند و در كتاب هايي به نام «الاحكام السلطانيه» آنها را نوشتند و اسم متصديان اين كار را محتسب گذاشتند. در اشعار هم داريم كه «محتسب مستي به ره ديد و گريبانش گرفت.» اين يك پست و سمتي بوده است. در فقه ما اين امر سابقه دارد. مرحوم شهيد در يكي از كتاب هايشان، به كتاب امر به معروف و نهي از منكر عنوان عامي دادند و نوشتند «كتاب الحسبه».
نسبت حسبه با مسايل حكومتي
سؤال مي شود كه اين مسائل حسبه با مسائل حكومتي چه نسبتي دارند؟ اين به خاطر اين است كه اخيرا بعضي از اهل فضل گفته اند كه مسئله ولايت فقيه يا مسئله حكومت اسلامي چيزي در عرض مسئله حسبه است. اگر ما قائل به امور حسبيه براي فقيه شديم، اين بدان معنا است كه برايش ولايت قائل نيستيم. در جواب اين مطلب بايد گفت كه اين اموري كه به نام حسبه ناميده شده است نه اصطلاح اسلامي است و نه قرآني و روايي؛ اصطلاحي است كه در زمان حكومت بني اميه پيدا شد، بعدها هم شايع شد و بعدهم به عنوان امور حكومتي جزو فرهنگ اسلامي شد؛ البته حسبه، كلمه مقدسي است و از «احتسب عندالله» گرفته شده است يعني كاري را قربه الي الله انجام دادن، ولي اين چيزي نيست كه شارع آورده باشد يا آيه يا روايتي درباره آن داشته باشيم. اينها كارهايي را براي محتسب تعيين كرده بودند، يعني بخشي از امور و وظايف حكومتي را برعهده نهادي به نام نهاد محتسب گذاشته بودند. اين امور حسبه چيزي در قبال امور حكومتي نيست. فقهاي ما هم وقتي امور حسبيه را تعريف مي كنند يا اجازه امور حسبيه مي دهند يعني تصرف در امور و اموالي كه شارع راضي به ترك آنها نيست، يعني چيزهايي كه حتما شارع مي خواهد اجرا بشود. گرفتن زكات، رساندن به فقرا، نگه داري كودكان بي سرپرست و چيزهايي از اين دست را امور حسبيه مي گويند. بخشي از امور حكومتي اموري است كه زماني در دوران حكومتهاي اسلامي به نام امور حسبيه ناميده شده است. امر به معروف و نهي از منكرهاي اجتماعي هم كه گاهي احتياج به تصرف و تعرض به ديگران دارد يعني دستور اجرايي مي خواهد، از اين امور حسبيه است. به هرحال، امور حسبيه قسيم امور حكومتي نيست بلكه بخشي از امور حكومتي است.
دايره محدود امور حسبيه
ما بايد به يك قاعده كلي توجه داشته باشيم. بايد هر واژه اي را كه به كار مي بريم ابتدا درست تعريف كنيم. وقتي مي گوييم امور حسبيه با امور حكومتي چه فرقي دارد، بايد ابتدا امور حسبيه را تعريف كرد. برداشتي كه ما از امور حسبيه داريم همان اجازه امور حسبيه اي است كه مراجع به افراد مي دهند و مي گويند شما در اين امور حق داريد كه از طريق ما دخالت كنيد؛ اموري مثل قيمومت مجانين و صغار و تصرف در اموال مجهول المالك و اين قبيل چيزها. اينها را امور حسبيه مي گويند. اگر امور حسبيه را اين طور معنا كنيم، بخشي از امور حكومتي است، ولي نه اصطلاح فقهي اش با اين معنا تطابق كامل صددرصد دارد، نه معناي لغوي آن و نه حتي اصطلاح سياسي آن. گفتيم كه مرحوم شهيد در يكي از كتاب هايشان، كتاب امر به معروف و نهي از منكر را با فروع اضافه اي «كتاب الحسبه» ناميده اند و همه مسائل امر به معروف و نهي از منكر را تحت اين عنوان ذكر كرده اند؛ يعني آنچه مربوط به امور اجتماعي مردم است و بايد اجرا شود، هرچند تكاليفي باشد كه مربوط به فرد فرد افراد است و مربوط به دستگاه حكومت هم نباشد.
در اصطلاح ديگر، امور حسبيه شامل همين امور بسيار محدود در حد ضرورت است مثل اجازه امور حسبيه اي كه آقايان از مراجع مي گيرند، ولي اگر ما امور حسبيه را اين طور و طبق اين تعريف اصطلاحي رايج مطرح كرديم و امور حسبيه را به امور اجتماعي اي كه شارع راضي به ترك آن نيست و اگر متصدي قانوني براي آن تعيين نشود در معرض تفويت قرار مي گيرد، معنا كرديم، بخش اعظم امور حكومتي همين امور حسبيه مي شود، فقط در مواردي مثلا اعلام جنگ يا جهاد ابتدايي و چيزهايي از اين دست كه درباره آنها نمي دانيم كه شارع راضي به ترك آن هست يا خير، بنابر فتواي كساني مثل مرحوم آقاي خويي و ديگران، اين هم از اختيارات ولي فقيه است.
اينكه بيان كردم اكثر يا عمده احكام حسبيه، به خاطر اين احتياطاتي است كه در مسئله دايره اختيارات ولايت فقيه در زمان غيبت مطرح است و اينكه مثلا آيا شامل جهاد ابتدايي و امثال اين ها مي شود يا خير. اين تعريف از امور حسبيه، هيچ تضادي با مسايل ولايت ندارد بلكه لااقل تصادق عام و خاص دارند و امور ولايي يا امور حكومتي امور عامي مي شوند كه بخشي از مصاديق آن ها امور حسبيه است. اما طبق اصطلاح ديگري كه مرحوم نراقي به آن استناد كرده اند خود ولايت فقيه را از باب حسبه واجب دانسته اند و گفته اند: ايجاد حكومت اسلامي از چيزهايي است كه شارع راضي به ترك آن نيست، پس خودش از امور حسبيه است؛ يعني امور حسبيه را شامل همه اموري دانستند كه «لايرضي الشارع بتركه» و چون مي دانيم كه حكومت اسلامي هم «لايرضي الشارع با هماله» پس خود اين از امور حسبيه است. طبق استدلال بعضي از فقها از جمله مرحوم نراقي اين خودش دليلي مي شود براي اثبات ولايت فقيه.
من بارها تأكيد كرده ام كه هر تعبيري را به كار مي بريد ابتدا براي خودتان و براي طرفي كه با او بحث مي كنيد، آن را تبيين كنيد. امور حسبيه يعني چه؟ ولايت فقيه يعني چه؟ فقيه يعني چه؟ يكي يكي اين ها را تعريف كنيد تا اين ابهام ها برطرف شود، اما وقتي تعريف و تبيين نشود كسي مي گويد امور حسبيه هست پس ديگر ما كاري به حكومت نداريم و با امور حسبيه مسايل مان حل مي شود، درحالي كه خود امور حسبيه از امور حكومتي است و چيزي در كنار حكومت نيست تا شما بگوييد وقتي امور حسبيه را داشتيم ديگر احتياجي به مسئله ولايت فقيه نداريم.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي (دامت بركاته) در همايش تبيين علمي ولايت فقيه، قم- مدرسه فيضيه، 3/3/1389
زلال بصيرت در ماه مبارك رمضان روزهاي فرد منتشر مي شود.

 



آسيا تايمز: كارشكني آمريكا باعث سلب مشروعيت آژانس بين المللي انرژي اتمي مي شود

پايگاه خبري آسياتايمز در مقاله اي با استناد به تاريخ، قوانين بين المللي واظهارات و گزارش هاي مستند درباره برنامه هسته اي ايران،اين برنامه رادرچارچوب معيارهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي دانسته و تلاشهاي غرب براي محروم كردن ايران ازاين حق را،عامل سلب مشروعيت آژانس خوانده است.
پايگاه خبري آسيا تايمز در مقاله ديروز خود ضمن اشاره به هشدار اخير روزنامه واشنگتن پست درباره ساخت بمب هسته اي توسط ايران نوشت: اين روزنامه در حالي با اطمينان از اين خطر صحبت مي كند كه دولت ايران رسما آژانس بين المللي انرژي اتمي را از تصميم خود مبني بر افزايش سانتريفيوژ هاي با ظرفيت بالاتر براي غني سازي اورانيوم مطلع ساخته است.
اين پايگاه خبري ضمن اشاره به اين واقعيت كه غني سازي اورانيوم به اشتباه همواره به منزله ساخت بمب هسته اي تلقي شده است با استناد به تاريخچه فعاليت هسته اي ايران افزود: برنامه هسته اي ايران در دهه 50 با تشويق و حمايت همه جانبه آمريكا و تحت برنامه اتم براي صلح دوآيت ديويد آيزنهاور، رئيس جمهور وقت آمريكا، آغاز شد.
در سال 1970، آمريكا پيشنهاد تاسيس 23 نيروگاه هسته اي در ايران را تا سال 2000 ارائه كرد. به موجب دستور جرالد فورد، رئيس جمهور آمريكا در سال 1976، به ايران پيشنهاد شد كه تاسيساتي براي استخراج پلوتونيوم از سوخت رآكتورهاي هسته اي توسط آمريكا ايجاد شود و اين زير ساخت با چرخه سوخت هسته اي دقيقا همان چيزي است كه اكنون آمريكا تلاش مي كند مانع دستيابي ايران به فناوري آن شود.
نويسنده در ادامه با طرح اين سوال كه آيا جامعه بين الملل اين حق را دارد كه مانع از توقف برنامه هسته اي ايران شود؟ مي افزايد: هيچ يك از پيمان ها و توافقنامه هاي قانوني كه ايران امضا كرده است از زمان شاه تا كنون تغيير نكرده است، و در نتيجه آن چه كه در آن زمان قانوني بوده اكنون نيز قانوني است.
آسيا تايمز افزود: ايران يكي از امضا كنندگان پيمان منع اشاعه تسليحات هسته اي (ان پي تي) است و بر همين اساس از حق غني سازي اورانيوم در چارچوب نظارت آژانس برخوردار است، همانطور كه آرژانتين، برزيل، چين، آلمان، هند، ژاپن، هلند، پاكستان، روسيه، انگليس، و آمريكا همگي بدون هيچ گونه مانعي به غني سازي اورانيوم پرداخته اند.
غني سازي اورانيوم در توليد سوخت نيروگاه هاي هسته اي و توليد راديو ايزوتوپ هاي پزشكي و نيز كشاورزي و البته توليد تسليحات هسته اي كاربرد دارد. اما پرسش درباره فاصله زماني دستيابي ايران به بمب هسته اي تنها زماني منطقي است كه بدانيم و يا مظنون باشيم كه ايران در حال اجراي برنامه ساخت تسليحات هسته اي است. در حالي كه چندي پيش، در سال جاري، صجيمز كلپر، مدير اطلاعات ملي آمريكا، در برآورد اطلاعات ملي جديد درباره برنامه هسته اي ايران اين سوال را منتفي ساخت.
هر چند متن اين سند كه به ارائه اجماع نظر 16 سازمان اطلاعاتي آمريكا مي پردازد، در زمره اسناد طبقه بندي شده قرار دارد اما كلپر در جلسه پرسش و پاسخ سنا تائيد كرد كه وي با اطمينان بسيار زياد معتقد است كه ايران تصميم ندارد بمب هسته اي توليد كند.
اين مقاله مي افزايد: محمد البرادعي، برنده جايزه صلح نوبل و كسي كه بيش از يك دهه از عمر خود را به عنوان رئيس آژانس بين المللي انرژي اتمي خدمت كرده، اخيرا در پاسخ به سيمور هرش، روزنامه نگار و محقق آمريكايي، گفت وي حتي كوچك ترين مدركي دال بر اين كه ايران در حال ساخت بمب هسته اي بوده، چه به لحاظ ساخت تاسيسات توليد بمب هسته اي و چه به لحاظ استفاده از مواد غني شده پيدا نكرده است. وي افزود: ضمنا فكر نمي كنم ايران خطرناك باشد و همه تبليغات مربوطه هوچي گري است.
در حقيقت، همه ساله سازمان بين المللي انرژي اتمي تائيد كرده است كه ايران تابع قوانين بين المللي بوده و هيچ انحرافي تا كنون صورت نگرفته است.
در بخش ديگري از اين مقاله آمده است: تمام اقدامات آمريكا و متحدانش در زمينه برنامه هسته اي ايران نتيجه معكوس داشته است: تحريم ها توانمندي داخلي ايران را اثبات كرد.
ترور دانشمندان ايراني نيز خللي در فعاليت هاي صلح آميز اتمي ايران به وجود نياورده وجنگ سايبري، نظير حمله استاكس نت نيز كه گفته مي شود از سوي آمريكا و اسرائيل صورت گرفته، نتوانست مشكلي جدي در توانمندي هاي غني سازي ايران به وجود آورد. بر عكس، ايرانيان را بر آن داشت تا نسل دوم و سوم سانتريفيوژ هايي را توليد كنند كه توانايي غني سازي آن ها را تا سه برابر افزايش مي دهد.
آسيا تايمز در ادامه به اين سوال كه چه بايد كرد چنين پاسخ داد: حملات سايبري، ترور دانشمندان و تحريم ها را متوقف كنيد. ايران كه به هيچ عنوان در صدد ساخت بمب هسته اي نيست، به كرات پيشنهاداتي را بيش از وظيفه خود درباره ايجاد محدوديت در برنامه هسته اي خود از جمله، محدود كردن تعداد سانتريفيوژهاي به كار گرفته، ارائه كرده است. چندي پيش نيز با پيشنهاد مبادله اورانيوم و سوخت هسته اي به ميانجي گري تركيه و برزيل موافقت كرد كه در تمام موارد آمريكا به عمد اين پيشنهادات را ناديده گرفت.
اين مقاله افزود، تلاش آمريكا و متحدانش براي سوء استفاده از آژانس به منظور صدور گزارش هاي جعلي درباره برنامه هسته اي ايران مشروعيت اين آژانس را زير سوال مي برد. 118 كشوري كه جنبش غير متعدها را تشكيل مي دهند -و نشان دهنده جامعه بين المللي واقعي است-بارها در مجامع ديپلماتيك درباره سياسي شدن اين آژانس هشدار داده است.
در بيانيه اي كه در جلسه هيات مديران آژانس خوانده شد، نمايندگان كشورهاي جنبش عدم تعهد نگراني خود را نسبت به تبعات احتمالي فاصله گرفتن از زبان استاندارد در خلاصه گزارش هاي مدير كل اين آژانس (يوكيا آمانو) اعلام كردند.
در بخش ديگري از اين مقاله نيز، ضمن اشاره به اسناد افشا شده درباره آمانو و همدستي وي با آمريكا در امور مربوط به ايران، به وي توصيه شده است كه به منظور حفظ مشروعيت آژانس، آمانو بايد درباره استعفاي آبرومندانه از سمتش با جديت انديشه كند.

 



واكنش شديد آيت الله مكارم شيرازي به ويژه نامه موهن روزنامه ايران

آيت الله مكارم شيرازي نسبت به ويژه نامه روزنامه ايران كه مقدسات اسلامي به ويژه حجاب و چادر را زير سوال برده است، واكنش نشان داد و مطالب اين نشريه را در جهت سست كردن اعتقاد مردم به حجاب اسلامي و ترويج بي بندو باري ارزيابي كرد.
به گزارش رسا اين مرجع تقليد شيعه ديروز در جلسه تفسير قرآن كريم كه بعد از نمازجماعت ظهر و عصر در شبستان امام خميني حرم كريمه اهل بيت(ع) برگزار شد، نسبت به چاپ و انتشار ويژه نامه موهن خاتون در روزنامه ايران واكنش نشان داد.
وي ابراز داشت: اخيرا يكي از روزنامه هاي وابسته به برخي از مقامات يك ويژه نامه مفصل با كاغذ اعلي و با هزينه زيادي كه از بيت المال خرج آن شده منتشر و در سطح وسيع و گسترده انتشار داده است. من از اول تا آخر اين ويژه نامه را ورق زدم و ديدم تمام آن در سست كردن اعتقاد مردم به حجاب اسلامي و ترويج بي بند وباري در ميان جوانان خلاصه مي شود.
وي افزود: در اين ويژه نامه از يك طرف نيروي انتظامي را مي كوبند كه چرا طرح عفاف و حجاب را مي خواهيد اجرا كنيد، از سويي ديگر ورزش دختران را ترويج مي كنند. در يكجا اين ويژه نامه جسارت را به حد اعلي رسانده و مي گويد چادر سياه بدترين نوع حجاب است و اين رنگ چادر اختراع ناصر الدين شاه و برگرفته از مجالس عياشي غرب است.
آيت الله مكارم شيرازي با بيان اينكه چه دروغ هايي مي گويند، به اهداف اين جريان از انتشار اين ويژه نامه اشاره كرد و گفت: همه افراد اهل اطلاع مي گويند اين كار براي اين است كه آراي يك گروه بي بند وبار را براي انتخابات آينده به دست آورند.
وي با ابراز تاسف و انتقاد از اين اقدام كه مقدسات اسلامي را زير سوال برده است، تاكيد كرد: خاك بر سر آن مقامي كه به وسيله آن كثافت كاري ها به دست بيايد.
اين مرجع تقليد گفت: با چشم خود مي بينيد فرعون ديروز مصر كه همه كاره بود امروز به چه سرنوشتي دچار شده و در قفس آهنين در حال محاكمه است. اين مقامات چه ارزشي دارد كه مقدسات را زير پا مي گذاريد، از خشم خدا و خشم امت حزب الله بترسيد.
آيت الله مكارم شيرازي ادامه داد: براي بدست آوردن بخشي از آرا ويژه نامه اين گونه موهن منتشر مي كنيد، اما بدانيد ملتي كه هزاران هزار شهيد داده به شما اجازه نمي دهد احكام خدا و مقدسات اسلام را زير پا بگذاريد؛ انشاءالله آرزوهاي شان را به گور مي برند.
اين مرجع تقليد با اشاره به سخنان و تاكيدات رهبرمعظم انقلاب مبني بر حفظ وحدت در كشور، ابراز داشت: امروز كشور ما بيش از هر زماني نياز به آرامش دارد. همان گونه كه رهبر بزرگوار انقلاب بارها در اين خصوص تاكيد داشته اند. تهديدات خارجي به ما مي گويد در اين شرايط بايد در جبهه داخل متحد باشيم، من سوال مي كنم چه دليلي داريد كه در اين شرايط اين نشريه را منتشر كنيد.
وي در پايان اظهار داشت: ما در حال حاضر نياز به آرامش داريم از خداوند تبارك و تعالي مي خواهيم اگر گمراهان قابل هدايت نيستند شرشان را دفع كند و توفيق دفاع از قوانين و ارزش هاي اسلام و انقلاب را به ما عطا كند.

 



داود احمدي نژاد از عضويت در كميته پدافند غيرعامل بركنار شد

داود احمدي نژاد از نمايندگي ويژه رئيس جمهور و دبيري كميته دائمي پدافند غيرعامل كنار گذاشته شد.
داود احمدي نژاد كه آبان ماه سال 87 در حكمي از سوي محمود احمدي نژاد به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور و دبير كميته دائمي پدافند غيرعامل كشور منصوب شده بود، طي روزهاي اخير از اين سمت كنار گذاشته شد.
داود احمدي نژاد يكي از اولين و اصلي ترين منتقدان جريان انحرافي است كه افشاگري هاي بسيار و انتقادات شديدي عليه عناصر اين جريان داشته است.
او پيش از دبيري كميته پدافند غيرعامل كشور، مسئوليت بازرسي ويژه نهاد رياست جمهوري را برعهده داشت كه به دليل انتقادات شديد به ليدر جريان انحرافي و همچنين انتصاب علي كردان به عنوان وزير كشور از اين سمت بركنار شد.
به گزارش فارس، داود احمدي نژاد اخيرا در مراسمي با حضور وزير، معاونان و مسئولان يكي از وزارتخانه ها طي سخناني در انتقاد به عملكرد جريان انحرافي، از مفاسد اقتصادي اين جريان پرده برداشته و از عدم تبعيت عناصر اين جريان از ولايت فقيه به شدت انتقاد كرده است.

 



يك عضو شوراي انتقالي ليبي وارد تهران شد

عبدالمنعم الهوني عضو شوراي ملي انتقالي ليبي روز يكشنبه وارد تهران شد.
الهوني با شماري از مسئولان بلندپايه ايران ديدار و نشست هاي مشتركي را برگزار خواهد كرد.
اين نخستين سفر يك عضو بلندپايه انقلابيون ليبي است كه از آغاز انتفاضه مردمي حامي دمكراسي در اين كشور در پانزدهم فوريه قبل تاكنون به ايران سفر مي كند.
شوراي انتقالي ليبي 27 فوريه گذشته تاسيس شد و پنجم مارس قبل نيز اعلام كرد تنها نماينده قانوني و شرعي ملت ليبي است. ليبي صحنه درگيري هاي شديدي بين انقلابيون و نيروهاي طرفدار معمر قذافي رهبر اين كشور است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14