(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 2 شهریور 1390- شماره 20007

مقاومت اسلامي الگوي بيداري ملت ها ( بخش دوم)
شمارش معكوس براي محو رژيم غاصب



مقاومت اسلامي الگوي بيداري ملت ها ( بخش دوم)
شمارش معكوس براي محو رژيم غاصب

حزب الله لبنان و موج مقاومت اسلامي مردم لبنان در سال هاي 1982 تا .1985م شكل گرفت كه نتايج درخشاني نيز به دنبال داشت. در آن زمان رژيم صهيونيستي تصور مي كرد با اشغال كشورهاي همسايه سوريه و قسمت هايي از لبنان و اردن مي تواند به تاسيس يك پادگان نظامي در خاورميانه دست پيدا كند، اما ظهور حزب الله و تقويت روحيه مقاومت در مردم فلسطين با الگوپذيري از پيروزي انقلاب اسلامي معادلات رژيم صهيونيستي را برعكس كرد و با چالش بزرگي روبه رو شدند.
بالاخره در سال .2000م اسرائيلي ها شكست مفتضحانه اي را متقبل شدند و دريافتند كه نمي توانند روياهايشان را در اين منطقه پياده كنند. اسرائيلي ها آنچنان از حمله حزب الله وحشت كرده بودند كه نقل مي كنند با عجله و بدون آن كه حتي فرصت خاموش كردن اجاق گازشان را پيدا كنند، فرار را برقرار ترجيح دادند.
از سوي ديگر آمدن سيدحسن نصرالله بعد از دبير اول اين حزب يك تحرك بسيار قوي به اين جنبش داد و آن را به طور كلي متحول و دگرگون كرد.
حالا ديگر مردم فلسطين به اين نتيجه رسيده بودند كه درست مثل ملت ايران با خودباوري مي توانند به هرچه كه مي خواهند دست پيدا كنند. دنيا نيز نگاه ويژه اي به حزب الله پيدا كرد و رژيم صهيونيستي اين جنبش مردمي را يك مانع جدي در برابر ميل به اهدافش تلقي كرد. حتي كشورهاي مسلمان در پي پيروزي هاي پي درپي مردم فلسطين به اين نتيجه رسيدند عدم توجه به گروه ها و احزاب مقاومت فلسطين كاملا اشتباه بوده است.
بالاخره در سال .2006م يك جنگ غافلگيرانه رخ داد. سران كشورهاي عربي كوشيدند كه حزب الله را عامل اصلي اين جنگ معرفي كنند. آنها با اعمال چنين فشارهايي مي خواستند براي حزب الله شرط تعيين كنند تا دو سرباز به اسارت درآمده رژيم صهيونيستي را تحويل دهند، ولي حزب الله قدرتمند تر از آن بود كه برايش شرط و شروط بگذارند. مردم فلسطين به همراه احزاب و گروه هاي مقاومت تا پاي جان ايستادند و راضي نشدند عقب نشيني كنند.
شكست سرويس هاي اطلاعاتي
و جاسوسي اسرائيل
سعيد شاوردي تحليل گر مسائل فلسطين و خاورميانه پيرامون دلايل ايستادگي حزب الله و كسب موفقيت هاي پي درپي مي گويد: «وقتي در سال 2006 جنگ حزب الله و رژيم صهيونيستي آغاز شد، بسياري خيال مي كردند، بعد از چند روز و يا حداكثر يك هفته حزب الله به عقب نشيني وادار مي شود و سربازهاي اسرائيلي را تحويل مي دهند. ولي با گذشت دو هفته موفقيت هاي حزب الله در جنگ حتي بيشتر از صهيونيست ها بود. در ظرف 33 روز بيش از 150 نفر از صهيونيست ها به كام مرگ فرستاده شدند.»
وي ادامه مي دهد: «وقتي اسرائيلي ها متوجه شدند كه هيچ چيز و هيچ كس جلودار حزب الله نيست، سعي كردند با وارد كردن فشار به سازمان هاي بين المللي و مظلوم نمايي، جنگ را به كل لبنان بكشند. خوشبختانه با هوشياري مردم لبنان و به ويژه ساكنان جنوبي باز هم ملت لبنان پيروز ميدان بود.»
بعد از شكست اسرائيلي ها در جنگ 33 روزه، آنها براي پي بردن به دلايل شكستشان كميته بررسي اشتباهات تشكيل دادند.
اين تحليل گر مسائل فلسطين و خاورميانه توضيح مي دهد: «خيلي ها مي خواستند بگويند كه حزب الله پيروز ميدان نبوده و اين جنگ جز ويراني در جنوب لبنان حاصلي نداشت، ولي همين كه لبنان توانست تا آخرين روز جنگ مقاومت كند و اجازه يك قدم پيشروي را به صهيونيستها ندهد ، در واقع يك نوع بازدارندگي ايجاد شد كه رژيم صهيونيستي ديگر جرأت تهاجم پيدا نكند.»
اما سؤال اساسي اين جاست كه عامل اصلي تفوق حزب الله بر ارتش اسرائيل چه بود؟ شاوردي پاسخ مي دهد: «رژيم صهيونيستي اطلاعات بسيار دقيقي از ارتش مزدوران خود در كشورهاي عربي دارد، بنابراين هر طرحي كه بخواهد از سوي اين ارتش ها پياده شود، سريعاً با شكست مواجه خواهد شد. اما يكي از دلايل مهم پيروزي مقاومت لبنان عدم اطلاع سرويس هاي اطلاعاتي و جاسوسي اسرائيل از تاكتيك ها و تسليحات حزب الله بود. حتي سيدحسن نصرالله هم دليل پيروزي شان را در سري بودن مسائل امنيتي اين جنگ اعلام كرد.»
وقتي اخبار مربوط به موفقيت هاي مردم لبنان در سال 2006 از كانال هاي ماهواره اي پخش مي شد، مردم كشورهاي عربي به ويژه مصر به حزب الله عشق بسيار زيادي پيدا كردند. جهان عرب به اين نتيجه رسيد كه چنانچه ملت هاي مسلمان از حزب الله حمايت كنند، به سرعت سرزمين هاي اشغالي آزاد خواهند شد.
سعيد شاوردي تحليل گر مسائل فلسطين و خاورميانه به مقابله رسانه اي اسرائيل با حزب الله اشاره كرده و مي گويد: «بلافاصله اسرائيلي ها با تاسيس شبكه هاي ماهواره اي جديد سعي كردند فشار رسانه اي شان را افزايش داده و چهره حزب الله را تخريب كنند، اما ديگر خيلي دير شده بود و همگان به ويژه مردم جهان عرب سيدحسن نصرالله و حزب الله را دوست داشتند و محبوب مي دانستند. خوشبختانه مردم لبنان نيز در انتخابات پارلماني به حزب الله رأي دادند و حمايت خود را از مقاومت بار ديگر اعلام كردند.»
تبعيض طبقاتي تنها دليل بحران اسرائيلي ها نيست
چندين هفته است كه روزگار اسرائيلي ها سياه شده و با اعتراضات شديد در درون جامعه خود مواجه شده اند.
سيروس شيرزاد كارشناس مسائل فلسطين و خاورميانه پيرامون ريشه اختلافات اسرائيلي ها با خودشان مي گويد: «اسرائيلي ها اعلام كرده اند كه ريشه اين اعتراضات افزايش هزينه هاي زندگي به ويژه در بخش مسكن بوده است. اما اين فقط پوسته ظاهري قضاياست و شكاف اصلي از جاي ديگري آب مي خورد. اگرچه اسرائيلي ها به دليل اين كه حاميانشان دچار ركود اقتصادي شده اند، تحت فشار هستند، اما دلايل ديگري به جز چالش اختلاف طبقاتي نيز مي توان براي بروز چالش ها در درون رژيم صهيونيستي در نظر گرفت.
معترضين يهودي در شعارهايشان حتي خواستار بركناري نخست وزير وقت اسرائيل شده اند.»
وي ادامه مي دهد: «برخي از كارشناسان اسرائيلي براي مهار بحران راهكار ارائه داده اند كه از بودجه نظامي بكاهند و به بودجه رفاهي بيفزايند كه البته همين راهكارنيز محل بروز پاره اي از اختلافات بين مسئولان اسرائيلي شده است. البته نبايد از نظر دور داشت كه بعداز جنگ هاي 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه نيز زلزله هايي سياسي در جامعه صهيونيستي به وقوع پيوست كه مي توان به استعفاي مقامات رژيم صهيونيستي از جمله استعفاي وزير جنگ اسرائيل و رئيس ستاد مشترك اسرائيل اشاره كرد. در كميته حقيقت ياب نيز كه موظف به بررسي دلايل شكست اسرائيل در جنگ هاي 33 روزه بود، برخي از مقامات دائما سؤال مي كردند كه چرا بايد جنگ شروع مي شد و اگر اين جنگ رخ نمي داد مجبور نمي شديم نظاميان خود را اسير بدهيم و بعد براي بازپس گرفتنشان اين همه بها بپردازيم. همه اين اختلافات به بروز شكاف در درون جامعه اسرائيل دامن زده است.»
بروز اختلاف نظر دربين سران اسرائيل
اين كارشناس مسائل فلسطين و خاورميانه در تكميل صحبت هايش به بروز موج اعتراضات بعداز جنگ 33 روزه در اسرائيل اشاره كرده و مي گويد: «خانواده گلعادشاليت يكي از دو اسير اسرائيلي به همراه ده ها هزار نفر از معترضين درسال 2006 تظاهرات وسيعي برعليه رژيم اسرائيل به راه انداختند، ولي سران اسرائيلي همچنان به خواسته اين خانواده ها و مردم اسرائيل بي توجهي نشان دادند.
اين معترضين خواهان توجه نشان دادن به خواسته مقاومت در قبال آزادي شاليت و ديگر نظامي همراهش بودند، اما سران اسرائيلي زيربار قبول مطالبات مقاومت نرفتند. بحران وقتي شدت گرفت كه در 31 مي سال 2009 اسرائيلي ها به كشتي تركيه حمله كردند. تركيه در اعتراض به اين حركت خواستار معذرت خواهي و پرداخت غرامت از سوي اسرائيلي ها شده بود. ولي از يك سو ليبرمن وزير خارجه اسرائيل با اين عذرخواهي مخالفت كرد و از سوي ديگر نتانياهو نخست وزير اسرائيل حاضر به معذرت خواهي شده بود.»
اختلاف نظر رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل دانتز با وزيرجنگ اسرائيل باراك يكي ديگر از نمونه هاي اختلاف آشكار در بين سران اسرائيل است. اين اختلاف آن قدر شديد بود كه حتي رسانه هاي اسرائيلي نتوانستند مخفي اش كنند.
اخيرا نيز مسئله شهرك سازي يهودي محل اختلاف بين سران اسرائيلي شده است.
شيرزاد با وجود چنين شكاف هاي آشكاري در بدنه جامعه اسرائيلي پيش بيني مي كند: «با توجه به شكاف دربين سران صهيونيست بر سر مسائلي چون آزادي اسرا، شهرك سازي، بروز اختلاف دربين سران طراز اول رژيم اشغالگر و... پيش بيني مي شود كه موج نفرت از سياست هاي اين رژيم حتي دربين يهوديان نيز بالا بگيرد و به بروز چالش هاي پايدار عميقي در درون رژيم صهيونيستي بينجامد .
حتي حاميان اسرائيل نظير آمريكا نيز با سياست هاي اخير اسرائيل به ويژه در بعد شهرك سازي يهودي اختلافات فاحشي پيدا كرده اند كه به نظر نمي رسد قابل جبران باشد و دامنه دار تر خواهد شد.»
موج لامذهبي و آنتي صهيونيسم!
موج اعتراضات بي سابقه كه تحت عنوان اعتراضات چادرنشينان شهرت پيدا كرده، 12 شهر از سرزمين اشغالي از جمله قدس شرقي، حيفا، عكا، الجليل و العفوله در شمال و بئرالسبع در جنوب اراضي اشغالي را فراگرفته است. رهبران جنبش هاي اعتراضي سراسر سرزمين هاي اشغالي اين اعتراضات را تأييد مي كنند.
علي محمدي، يك كارشناس علوم سياسي و آشنا به مسائل روز فلسطين توضيح مي دهد: «اين يك واقعيت تكان دهنده است كه 88 درصد از يهوديان ساكن سرزمين هاي اشغالي از اين جنبش اعتراضي حمايت كرده اند و 60 درصد نيز دراين اعتراضات مشاركت گسترده دارند. اين معترضين خواهان دوچيز هستند، بركناري نتانياهو و رسيدگي به وضعيت معيشتي و رفاهي به ويژه در بخش مسكن.»
دليل اصلي اين كه اين اعتراضات به اعتراض چادرنشينان شهرت پيدا كرده اين است كه اغلب معترضين در ميدان اصلي تل آويو چادر زده اند و تحصن كرده اند.
محمدي، در ادامه توضيح مي دهد: «سران صهيونيست در يك اقدام عجولانه و رفع تكليف وار به اين نتيجه رسيده اند كه اگر روند شهرك سازي هاي يهودي با سرعت بيشتري به پيش برود، مشكل مسكن يهوديان حل خواهد شد. اين درحالي است كه اين تصميم عجولانه كاملا برخلاف روند سازش است كه پيشتر آمريكايي ها و سازمان هاي بين المللي مدافعش بوده اند.
در آخرين اخبار آمده كه وزيركشور اسرائيل با ساخت 4300 واحد مسكوني يهودي نشين در مناطق اشغالي موافقت كرده است.»
اين كارشناس مسائل فلسطين با اشاره به اين كه از سوي ديگر با يك موج لامذهبي و آنتي صهيونيسم درجامعه صهيونيستي روبه رو هستيم، مي گويد: «نسل جديد يهوديان ساكن فلسطين اشغالي نسلي هستند كه به آرمان هاي صهيونيستي تعلق خاطر پررنگي ندارند. اين نسل عمدتا يهوديان مهاجر روس تباري هستند كه بعداز فروپاشي شوروي سابق بيش از 800هزار نفرشان بين سال هاي 69 تا 72 شمسي وارد سرزمين هاي اشغالي شده اند. درحال حاضر يك ميليون و دويست هزار نفر از جامعه اسرائيل روس تبارهاي خشن و معترض هستند.»
اين گونه است كه سران اسرائيلي با يك نسل جديد از يهوديان معترض و ناراضي روبه رو شده اند. از سوي ديگر مقاومت قلسطين و لبنان وكلا ملت هاي عرب هر روز بيدارتر و آماده تر از قبل در برابر ظلم قد علم كرده اند. الگوپذيري ملت ها از يكديگر و نهايتا پيوند خوردنشان با آرمان هايي كه پيشتر امام راحل(ره) در تولد انقلاب اسلامي خلق كرده بود، اين نويد را مي دهد كه ملت هاي مسلمان به سمت گسستن زنجيرهاي اسارت، رهايي قدس شريف و برچيدن بساط استعمار از خاورميانه به پيش مي روند.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14