(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 7 شهریور 1390- شماره 20011

شعر
حميدرضا شاه آبادي؛ نويسنده و مدير انتشارات كانون
ارائه كتاب خوب موثرترين راه براي ترويج كتابخواني است
انتشار كتاب «داستان هاي پيامبران» در آلمان
بداهه در هنر



شعر

دو شعربراي بيداري اروپا در لندن

عليرضا مومني
1
شب ها از روي پشت بام
ستاره هاي روي دوش فرماندهان متجاوز را
روزها توي كوچه
ابرهاي دود و خاك آوار خانه ها را
نگاه مي كنم
فرقي نمي كند كجاي جهان زندگي كنم
براي يك عكاس
همين قدر كافي است
كه از دوربين چشم مادري درليبي نگاه كند
آن وقت بالاي برج ساعت لندن مي تواند بايستد
و ارتش انگليس را به خانه برگرداند
و به آنها بگويد:
تفنگ هايتان چقدر به صورت اين شهر مي آيد
حالا عكسي مي گيرم
و به خاورميانه مي فرستم
تا بدانند ايستادگي در برابر ظلم
به خانه ي ملكه آمده
رو به روي ملكه ايستاده
و پوزخند مي زند¤
2
جنگ از عقربه ساعت بزرگ لندن آويزان شده بود
وبه زمان مي خنديد
پرچمي سپيد از جيبش بيرون آورد
عقربه را توي پرچم پيچيد
و براي هميشه ناپديد شد
از آن روز
صلح آواره اي شد
با چمداني پر از ساعت شماطه دار
كه از عصري
به عصري ديگر تبعيدش مي كردند
شايعه كرده اند
شب ها
توي ميدان هاي بزرگ
هيبت مردي سپيدپوش ديده شده
و چند روزي است
توي خيابان هاي اصلي لندن
صداي زنگ ساعت شماطه دار مي آيد

 



حميدرضا شاه آبادي؛ نويسنده و مدير انتشارات كانون
ارائه كتاب خوب موثرترين راه براي ترويج كتابخواني است

طه راستين
حميدرضا شاه آبادي سال 1346 در تهران متولد شد. در 17 سالگي ديپلم گرفت اما مدرسه را ترك نكرد. او بلافاصله معلم شد. معلم مدرسه راهنمايي، با شاگرداني كه همسن و سال او بودند. در كنار تدريس، تحصيل را رها نكرد، ادامه تحصيل داد. سال 67 به دانشگاه تبريز رفت و در آنجا تاريخ خواند. همزمان تجربه هاي پراكنده اي هم در حوزه سينما و تئاتر از سرگذراند. «قبل از باران» عنوان اولين داستان كوتاه او بود كه سال 68 در يك مجله فرهنگي منتشر شد. گويا اين اتفاق يك انگيزه بود چرا كه از آن پس كار داستان نويسي را جدي گرفت و تا به امروز آن را ادامه داده است. بيشتر آثار او براي گروه سني كودك و نوجوان است. تعدادي از كتاب هاي اين نويسنده عبارتند از: چشم هاي روشن، دايره زنگي، افسانه تيرانداز جوان (داستان نوجوان) باران و تابستان (داستان نوجوانان)، مقدمه بر ادبيات كودك و تاريخ فكر ايراني در دوره مشروطيت (ويژه نوجوانان). او يكي دوسال است كه مدير انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شده است، تا از نويسندگان اين گروه سني و آثار داستاني براي آنها حمايت كند. او حالا نويسنده اي است كه مدير هم هست. به عبارتي، در حوزه تصميم گيري هم دستي بر آتش دارد. نگاه شاه آبادي به وضعيت ادبيات كودك و نوجوان از آن جهت كه هم نويسنده است و هم مدير، مي تواند در خور توجه باشد. انتشار مجموعه «رمان نوجوان امروز» كه تاكنون 20 جلد از آن منتشرشده و 20 جلد ديگرش هم دردست انتشار است، مجموعه اي كه به زعم او تأثير خوبي در ترتيب نوجوانان به مطالعه خواهدداشت، چرا كه مي گويد كتاب خوب مهمترين عامل ترويج مطالعه است و اين مجموعه، كتاب هاي خوبي را ارائه كرده است. درباره اين مجموعه و نيز درباره ادبيات كودك و نوجوان با اين نويسنده مدير گفت و گو كرده ايم.
به عنوان سؤال اول، وضعيت ادبيات كودك و نوجوان در دهه اي كه گذشت را چطور ارزيابي مي كنيد؟
حوزه ادبيات كودك و نوجوان نسبت به دهه 70 داراي روند روبه رشد زيادي نبوده است. دراين دهه هم شاهد كارهايي با ساختار تكراري هستيم. خلاقيت عنصري است كه ادبيات كودك و نوجوان درچند سال گذشته از نبود آن رنج مي برد و اين عدم خلاقيت سبب شده كه خواننده نيز آنچنان از اين آثار استقبال نكند.
فكر نمي كنيد يكي از دلايل كم شدن خلاقيت در نويسندگان، زيادشدن سفارشي نويسي باشد؟
شايد، البته دراين باره بايد توجه كنيم كه حمايت از سفارش جداست. مثلا در كانون، خط قرمزي وجود دارد كه فضاي حمايتي را از سفارش جدا مي كند و رويكرد اصلي به ايجاد فضاي حمايتي از ادبيات خلاق نوجوان و پرهيز از كارهاي سفارشي است و كانون تنها وظيفه خود را ايجاد شرايط مناسب براي آثار خلاق مي داند.
براين اساس مي خواهيد بگوييد كارهايي از قبيل مجموعه رمان نوجوانان كه توسط انتشارات كانون منتشر شده، سفارشي نيست؟
دراين طرح ما، به هيچ نويسنده اي حتي پيشنهاد موضوع هم نداده و نمي دهيم، چه رسد به اينكه اجبار در انتخاب موضوع باشد. حتي اگر گاهي اوقات احساس شد نويسنده اي به دور از علاقه اش موضوعي را انتخاب كرده است شخصا از آنها خواهش كرده ام به دنبال هرآنچه واقعا علاقه دارد، برود.
گفته مي شود حلقه نويسندگاني كه در اين طرح همكاري مي كنند محدود است و راه براي ورود نويسندگان جديد باز نيست، دراين باره چه نظري داريد؟
چنين نظري را قبول نمي كنم. اتفاقا معتقدم اين حلقه محدود نبوده است. حتي نويسندگاني هستند كه براي نخستين بار دراين طرح با ما همكار شده اند، ولي تنها شرط ما براي همكاري اين بود كه كساني كه سابقه رمان نويسي داشته و كارهاي خوبي هم خلق كرده اند با ما همكاري كنند. البته باز هم برخي نويسندگاني كه سابقه نگارش رمان نوجوان نداشتند و به ما مراجعه كردند كه از آنها استقبال كرده ايم و كارهايشان بررسي مي شود و اگر حايز كيفيت مطلوب باشد، توسط كانون چاپ مي شود، ولي نه در اين طرح، چرا كه در طرح «رمان نوجوان امروز» شرط مهم ما سابقه رمان نويسي حرفه اي براي نوجوانان است.
تا آنجا كه من مي دانم روال كار به اين صورت بوده كه شما از يك سري از نويسندگان دعوت به همكاري مي كرده ايد و به آنها اثري را سفارش مي داده ايد، خب به اين شكل، در اين طرح تعداد محدودي نويسنده با شما همكاري مي كنند؟
روال به اين صورت بوده كه در ابتداي راه از برخي نويسندگان شاخص دعوت شد كه با طرح همكاري كنند، در شروع با برخي افراد تماس گرفته شد، ولي به مرور خود نويسندگان هم طرح هايشان را با ما در ميان گذاشتند.
آيا مي شود گفت كه نويسندگاني كه در اين طرح با شما همكاري كرده اند، از اين به بعد هم بيشتر در ليست مؤلفان كتاب هاي كانون خواهند بود؟
نه، اتفاقاً از اين جاي كار به بعد اولويت ما با نويسندگان شهرستاني است كه در پروژه همكاري نداشته اند و سپس نويسندگان تهراني كه پيش از اين كتابي از آنها در طرح منتشر نشده است.
خب بگذريم، سؤالي را كه در ابتدا بايد مي پرسيدم را حالا مطرح مي كنم، طرح «رمان نوجوان امروز» چگونه شكل گرفت؟
وقتي قرار بر اين شد كه چنين طرحي اجرا شود، ترديدهاي زيادي در ذهن اطرافيان و حتي خود من وجود داشت، ولي به مرور به اين اطمينان دست يافتيم كه مي شود با اجراي طرح «رمان نوجوان امروز» به نتايج خوبي دست يافت. ولي بايد حساب شده حركت كنيم تا به نقطه مطلوب برسيم. در جلسات مشتركي كه با نويسندگان گذاشته شد، اطمينان از نتيجه بخشي طرح بالا رفت، وقتي دوستان طرح ها و نوشته هايشان را در جلسات و هم انديشي هاي مشترك مطرح كردند و به بحث و تبادل نظر با يكديگر پرداختند مشخص شد كه از دل چنين طرحي مي توان نتيجه هاي خوبي كسب كرد و با انتشار نخستين كتاب ها اين اطمينان بيشتر شد. يكي از ويژگي هايي كه در برنامه ريزي مدنظر قرار گرفته اين است كه كارها سر وقت آماده شود و درعين حال كه هيچ شتابي در كار نويسنده ها اعمال نشده، ولي سعي مان برا ين بوده است كه نظم كار حفظ شود.
پس نسبت به اين طرح نگاه خيلي خوبي داريد و آينده خوبي براي آن ترسيم كرده ايد؟
اميدواريم اجراي اين طرح بازدهي بالاي 95درصد در فضاي عمومي ادبيات كودك و نوجوان داشته باشد و تأثيرگذاري مثبت آن در آينده ادبيات كشورمان ديده شود. البته معتقدم «رمان نوجوان امروز» در سابقه ادبيات كودك و نوجوان ماندگار خواهد بود. اين طرح براي همه ما تجربه خوبي بود كه چيزهاي زيادي در اين مسير ياد گرفتيم.
جايي گفته بوديد چاپ چنين كتاب هايي در ارتقاي فرهنگ مطالعه در بين نوجوانان تأثير خوبي دارد، در اين باره توضيح مي دهيد؟
مؤثرترين راه براي ترويج كتابخواني، ارائه كتاب هاي خوب است و اگر هر قدر هم فضاي خوب براي مطالعه ايجاد شود، اما كتاب خوب براي مطالعه نباشد، نمي توان انتظار داشت افراد به كتاب و كتابخواني علاقه مند شوند. به همين دليل كانون اين نياز را احساس كرد تا در حوزه ادبيات داستاني به خلق آثار باكيفيت براي نوجوانان دست بزند تا اين قشر، كتاب خوب براي مطالعه داشته باشند و وقتي لذت مطالعه را درك كنند به مرور آمار كتاب خواندن هم بالا مي رود.
درباره ديگر فعاليت هاي انتشارات كانون بگوييد، چه كارهاي ديگري توسط انتشارات شما در دست انتشار است؟ ساده تر بگويم، چه كرده ايد و چه در دست انجام داريد؟
در سال1389 بيش از 360 عنوان كتاب توسط انتشارات كانون عرضه شد. در سال 1389 و 1390 مجموعه هايي مانند طنز نوجوان، آسمان چه مي گويد؟، تاريخ علم و مجموعه رمان نوجوان امروز در شمار آثار منتشر شده و در دست انتشار كانون است.
گويا به كتاب هاي مجموعه اي علاقه داريد؟
بهتر است بگويم انتشار كتاب هاي مجموعه اي از سياست هاي انتشارات كانون است.
آخرين سؤالم درباره يكي ديگر از كتاب هاي جديد كانون است، كتاب «گربه سانان»، گويا كتاب خوبي هم هست؟ در حوزه كتاب هاي علمي هم كار مي كنيد؟
اين كتاب جلد اول از مجموعه «پستانداران ايران» است كه در حوزه كتاب هاي علمي طبقه بندي مي شود، اما رويكردي ويژه به فرهنگ و هنر و تاريخ ايران دارد. طرح اين كتاب دو سال پيش مطرح شد و من استقبال كردم چرا كه فعاليت در حوزه كتاب هاي علمي براي نوجوانان همواره يكي از آرزوهايم بوده، اما باتوجه جوان بودن مؤلف اين اثر و سختي هاي پيش رو به انجام شدن اين طرح چندان اميدوار نبودم. در ابتدا براي آنكه نمونه اي از كار نويسنده را مطالعه كنم، خواستم بخش نخست كتاب را به عنوان نمونه آماده كنند. پس مدتي بخشي از كتاب كه با موضوع ببر ايراني تاريخ و فرهنگ و هنر ملي نوشته شده بود به دستم رسيد كه به نظرم مهم ترين و جذاب ترين بخش كتاب براي توليد بود. كار در اين زمينه كتاب هاي علمي قدري متفاوت با ساير موضوع هاست، يكي از نويسندگان كتاب هاي علمي خارجي براي كودكان و نوجوانان مي گويد، من زماني كه مي خواهم درباره يك موضوع كار كنم ابتدا عكس هاي آن را تهيه مي كنم و روي برگه ها مي چسبانم و بعد در جاهاي خالي شروع به نوشتن مي كنم. به همين دليل تصاوير در كارهاي كودك و نوجوان بسيار مؤثرند كه در ايران متأسفانه كمتر در اين زمينه سرمايه گذاري مي شود. گاهي عكس ها از اينترنت انتخاب مي شوند كه اين اثر به دليل كارگروهي عكاسي بسيار ارزشمند است. اين كتاب نه تنها يك اثر علمي خوب و ارزشمند، بلكه يك الگوي تخصصي و ارزشمند براي طراحي كتاب است.

 



انتشار كتاب «داستان هاي پيامبران» در آلمان

كتاب «داستان هاي پيامبران» تأليف «امام ابن كثير» به زبان آلماني ترجمه، چاپ و منتشر شد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، در توضيحي درباره محتواي اين كتاب آمده است: «حكايات زندگاني پيامبران آموزنده است. راه زندگي هر يك از آنان و نيز خردمنديشان راهنماي تمام انسان ها و از جمله متفكران و مصلحان است و شايسته است كه پيروي شود و از اين رهگذر هدايت حاصل گردد. آنان در تمام اعمال، رفتارها و كردارهايشان سرمشق هايي براي الگوبرداري هستند. آنان زيرنظر خدا تربيت يافته اند. داستان زندگاني پيامبران با هدف سرگرم ساختن مردم مطرح نشده اند، بلكه براي آموزش و انذار آنها و بيان مقصد و هدف آنان بيان شده اند...»
چاپ اول كتاب «داستان هاي پيامبران» (Die Geschichten der propheten)، تأليف «امام ابن كثير» (Imam ibn Kathir) به زبان آلماني در 552 صفحه، به قيمت 28 يورو از سوي «انتشارات كتابخانه اسلامي (Verleger:Islamische Bibliothek) در سال 2011 منتشر شده و اكنون در دسترس علاقه مندان قرار دارد.

 



بداهه در هنر

احسان الله محمدي
وقتي بحث از بداهه مي باشد و قصد ما اين است كه بداهه صحبت كنيم بايد كار بداهه را با بداهه آغاز كرد. همه بداهه پرداز هستند، موسيقي دان هاي قديمي، زندگي و نحوه تكامل آنها، حتي يك نظريه پرداز از بداهه در روش خود استفاده مي كند، يك بازيگر تئاتر وقتي بدون هيچ زمينه قبلي نمايشي را ارائه مي دهد، در واقع در حال بداهه پردازي است. تئوري ها تا 30 سال پيش بر اين اعتقاد بودند كه بداهه پردازي، بداهه، خلاقيت و نوآوري و نوانديشي داراي قابليت آموختن نيست. بلكه استعدادي ذاتي است. بعدها ثابت كردند كه اين طور نيست، هرچه ما از دوره هاي سنتي به عصر صنعتي نزديك مي شويم پردازش في البداهه در انسان گويي كم رنگ تر مي شود و دليل آن هم وجود استرس، نگراني و مشكلات در زندگي است. گاهي اوقات مي شود با بداهه يك محيط را تغيير داد. بداهه پردازي به تحمل افراد هم بستگي دارد. كسي كه داراي تحمل كم و درصد استرس پذيرش كم است، نمي تواند بداهه پرداز خوبي باشد. چون بداهه با استرس رابطه دارد. نقل شده است كه ابوعلي سينا در مواجهه با يك انسان كه فكر مي كرد گاو است، گفت تو گاو خوبي هستي ولي براي كشته شدن لاغر هستي و از طريق خوردن غذا به او داروهاي مورد نيازش را خوراند پس ابوعلي سينا او را درك كرده بود. بنابراين درك بداهه پردازي اولين اصل پديدارشناسي بداهه پردازي است.
فعاليت هاي مغزي به چهار دسته تقسيم مي شوند:
1- فعاليت خبري كه بدين وسيله پديده هاي پيرامون خود را درك مي كنيم و مي بينيم.
2- فعاليت هايي كه به عنوان بداهه شناخته شده اند.
3- فعاليت هايي كه شامل استدلال تجزيه و تحليل است.
4- مرحله خلاقيت، پس اصيل ترين، غني ترين و باارزش ترين ويژگي انسان ها همان توانايي انديشه هاي خلاق مي باشد.
با شروع استرس در شخص سرعت پردازش اطلاعات افزايش پيدا مي كند و انسجام اطلاعات بيشتر مي شود. در نتيجه پردازش انديشه هاي خلاقانه هم افزايش پيدا خواهد كرد. همين اتفاق موجب مي شود كه يك نگرش تازه در آنها وجود داشته باشد اين نگرش تازه باعث پيدايش بداهه پردازي در آنها مي شود. بداهه پردازي يعني به وجود آمدن ساختاري كه عملا از قبل وجود نداشته است. در هر صورت اگر مي خواهيم نهان قضيه اي را پيدا كنيم بايد از آن نترسيم. حتي ممكن است به خرافه گرايش پيدا كنيم و خطاهاي منطقي داشته باشيم. مردم قديم نمي دانستند مثلا بيماري يا جنون رواني بعد از زايمان چيست و اعتقاد داشتند اين آل گرفتگي است. يعني يك موجود افسانه اي به نام آل خواهد آمد كه جان زن زائو را مي گيرد. بعد به دنبال راه حل مي گشتند و با لبداهه علتي را برايش مي ساختند و مي گفتند اگر كنار آن آهن بگذاريم اين اتفاق نمي افتد در حالي كه آهن فيزيولوژي خون را تغيير مي دهد و ايجاد تغييرات فيزيولوژيكي مي كند. اين خود بداهه است. يعني آفرينشي كه كمك مي كرد تا به وسيله آن جلوي مشكلي را بگيرند. بعضي ها معتقدند كه خلاقيت به فعاليت مغز در نيمكره چپ انسان مربوط مي شود و اگر ما ارتباط اين دو نيم كره را زياد كنيم و اين دو را تقويت نماييم نبوغ ايجاد كرديم و بعضي ها با وارد كردن مواد راديواكتيو به سلول هاي مغزي انسان سعي در اين داشتند كه ببينند كدام قسمت ذهن فعال مي گردد و آنها را يادداشت مي كردند و مطالعاتي روي آنها انجام مي دادند و تفاوت ها را بررسي مي كردند. ذهن ما بايد انعطاف پذير باشد و ويژگي هاي ابتكار داشته باشد و يك موضوع را از جنبه هاي گوناگون بررسي كند مثلا آجر را يكي ممكن است از وزن آن استفاده كند ديگري ممكن است آن را به عنوان وسيله اي به كار ببرد و ديگري ممكن است آن را خرد كند و از خرده هاي آن استفاده كند مهم اين است كه مي توان با كاربردهاي گوناگون از آن استفاده كرد. دو ديدگاه در مورد انسان هاي خلاق و غيرخلاق عنوان مي كنند 1-ديدگاه روانكاوي 2-ديدگاه انسان گرايي. فرويد بيشتر از همه در اين زمينه نظر داده است و مي گويد تضاد اميال دروني ما با محيط بيروني خلاقيت را به وجود مي آورد. وي اعتقاد دارد اميالي كه فرصت بروز ندارند و در صورت بروز در جامعه با آنها برخورد مي گردد به صورت يك كار خلاقه بروز مي كند. انسان گرايان مي گويند كه اين طور نيست خلاقيت ناشي از يكپارچگي وجودي است وقتي كه يك فرد بتواند تعارض ها را بشكند يعني مي تواند خودش را آن طور كه هست بپذيرد و قبول كند و خلاقيتش را ابراز نمايد. كسي كه با مشكلات زندگيش به نوعي مثبت برخورد مي كند فرد خلاقي است و خلاقيت در واقع اين است كه فرد احساس كند بر روي مشكلات خويش كنترل دروني دارد.
برخي دانشجويان، محققين تازه كار احساس مي كنند ديگر چيزي براي كشف شدن در دنيا وجود ندارد و چيزي براي ابداع نيست و موضوعي نيست كه ديگران به آن موضوع نپرداخته باشند. همين احساس باعث مي شود واقعاً كارها براي آنها تمام شده باشد و چيزي براي آنها نمانده باشد. وقتي از پديدارشناسي بداهه حرف زده مي شود، اين موضوع بررسي مي گردد كه چرا يك نقاش مي تواند يك تابلو، رنگ، حركت، تجسم فضا را خلق بكند. در صورتي كه دكتران تخصصي هنرهاي تجسمي نمي توانند . يا يك سفالگر چگونه مي تواند با رجوع به درونيات خود شكلي را بيافريند؛ كه ديگران نمي توانند و يا يك شاعر و... هنجارها هميشه تعيين كننده خلاقيت هستند. بعضي از ذهن خلاق خود درجهت منفي استفاده مي كنند. با اين كار آن ها تا حدودي هنجارها را هم تغيير مي دهند ولي با تغيير هنجارها به خصوص هنجارهايي كه مباني فكري و تحليلي ندارند و داراي مباني غيرعلمي و غيرفكري هستند. خلاقيت ها نيز در مسيري خواسته شده بروز مي كند و بداهه مي تواند مباني اين نو هنجارها را تغيير دهد. مثلا در مورد بحث صراحت در بيان تجربه اگر كسي موضوعي را مطرح كند و داراي صراحت تجربه باشد و روي آن عمل خواسته شده كار كند مي تواند خلاقيت و ابداع را ايجاد كند، هميشه انسان بايد آن چيزي كه هست باشد نه آن چيزي كه ديگران و اطرافيان از وي مي خواهند، يا دوست دارند آن طوري باشد كه خودشان دوست دارند. بنابراين شخصي كه داراي عدم اعتماد به نفس مي باشد به علت عدم ابراز وجود خودش را انكار مي كند و همين باعث مي شود يك شكل منفي از خودش ايجاد كند. بنابراين به خاطر عدم تحمل دچار استرس مي شود. تفاوت بديهه سازي و خلاقيت در اين است كه خلاقيت نياز به پشتكار دارد و انتقاد در آن خيلي مهم و اساسي است ولي بداهه نياز به اينها ندارد و فقط كافي است كه شخص بتواند خودش را بپذيرد و خود انگيخته شود. در بداهه اصل اين است كه منتظر نباشيم كه ديگران ما را تاييد كنند. بلكه خودمان خودمان را بپذيريم. زيرا بداهه برداري يعني آفريدن بدون هيچ پشتوانه قبلي، بنابراين بداهه برداري سلسله وار اعتقاد به خويشتن، پذيرش خويشتن، فرصت دادن به خويشتن براي بروز نفس، اعتماد ديگران، پذيرش ديگران، فرصت به ديگران حتي براي بروز نفس مي باشد.
ادامه دارد...

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14