(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 15 شهریور 1390- شماره 20016

هزينه هاي كلاني كه فقط صرف درمان مي شود
مادراني كه زندگي خود را فداي كودكان معلول مي كنند
دردسرهاي ضمانت بانكي
مصرف كنندگان روانگردان ها داراي بالاترين آمار مرگ و مير



هزينه هاي كلاني كه فقط صرف درمان مي شود

مريم لشيني
ديابت، فشارخون و چربي خون از عوارض اصلي بيماري هاي قلبي، عروقي و سكته هاي مغزي هستند كه سلامت افراد جامعه را هدف گرفته اند.
بسياري ازمردم بدون توجه به زندگي سالم از روش هاي غلطي بهره مي گيرند كه سلامت آنان و اطرافيانشان را به خطر مي اندازد. عوامل سوءاجتماعي و شيوه هاي نادرست زندگي نقش موثري در بروز بيماري هاي غيرواگيردار دارند.
يكي از عوامل خطرزاي اين نوع بيماري ها الگوبرداري نادرست از شيوه زندگي هاي غربي، افزايش طلاق و تغذيه نادرست است كه موجب به فراموشي سپردن بسياري از الگوهاي درست زندگي سالم و در نتيجه افزايش بيماري هاي غيرواگيردار از جمله ديابت، فشار خون، بيماري هاي قلبي و عروقي و چاقي شده است.
نگراني هاي ناشي از عوامل مرگ و مير ايراني ها در اثر ابتلا به بيماري هاي مختلف و تغيير سبك زندگي آنان باعث شده سن ابتلا به انواع و اقسام بيماري هاي غيرواگيردار به سرعت كاهش يابد.
آمارها حاكي از آن است كه سكته قلبي در كشور در حال افزايش است و بيماري هاي قلبي، عروقي و ديابتي به چند عامل بستگي دارد: يكي از اين عوامل وراثتي و فردي است. البته عوامل ژنتيكي و محيطي در ابتلا به اين بيماري هاي مهلك نيز بي تاثير نمي باشد.
براي كنترل بيماري هاي قلبي مي بايست اقداماتي را از بدو تولد شروع كنيم كه در اين زمينه اقدام هاي پيشگيرانه شامل تغذيه سالم و فعاليت فيزيكي افراد مي شود.
باتوجه به تغيير شيوه زندگي جوامع بشوي در دهه هاي اخير كم تحركي و دسترسي آسان به غذاهاي ناسالم حاضري باعث شده تا بيماري هاي غيرواگير به طور قابل توجهي در جوامع پيشروي كنند.
متاسفانه بررسي ها و تحقيقات نشان داده است كه اين نوع بيماري ها در ايران بسيار سريع تر از ديگر جوامع شيوع پيدا مي كند و اكثر موارد ميانگين سني ابتلاي آن هم از ميانگين سني جهاني پايين تر است.
در گذشته هاي دور افراد بر اثر بيماري هاي اسهال، مننژيت و ذات الريه فوت مي كردند. منتهي باتوجه به اقدامات كنترلي انجام شده بر روي بيماري هاي عفوني درصد فراواني از اين بيماري ها كاهش يافته و در نهايت طي 20 سال گذشته در ايران متوسط عمر افراد از 52 سال به 72 سال افزايش يافته است.
در نتيجه كودكان متولد شده بطور طبيعي مي توانند تا سن 73 سالگي زندگي كنند.
البته علي رغم افزايش طول عمر و كاهش بيماري هاي عفوني بيماري هاي غيرواگيردار در كشور در حال پيش روي است. از عوامل خطرزاي ابتلا به اين بيماري ها بروز چاقي مفرط در كشور است. البته آنچه به چشم مي خورد در اصل عوامل مستعدكننده بيماري قلبي، عروقي و ديابت است.
استفاده از غذاهاي ناسالم مانند فست فودها و غذاهاي حجيم شده نقش بسزايي در گسترش چاقي و بيماري هاي غيرواگيردار از جمله سرطان دارد كه 70 هزار مورد جديد آن در كشور به ثبت رسيده است.
دكتر كوروش اعتماد، معاون بيماري هاي غيرواگيردار در اين رابطه مي گويد: همان طور كه مي دانيد وزارت بهداشت موظف به اعلام اقلام آسيب رسان براي خدمات سلامتي است. از اينرو ما در اين زمينه كار گروهي را تشكيل داديم و فهرست اقلام ممنوعه را به اين كارگروه مصوب كرديم. لذا رسانه هاي گروهي نبايد در مورد غذاهاي آسيب رسان چيپس، پفك و روغن هاي سرخ كردني تبليغاتي را انجام دهند. بايد فعاليت فيزيكي از جمله ورزش را در جامعه گسترش دهيم و با تبليغات غذاهاي سالم در رسانه هاي گروهي به نوعي مصرف كنندگان اين غذاهاي ناسالم را به سوي زندگي سالم سوق دهيم. چون آنان با عدم مصرف اقلام ممنوعه مانند غذاهاي فست و چيپس و پفك مي توانند زندگي سالم و با نشاطي داشته باشند. البته ارگان هاي مختلف مانند شهرداري نيز در رسيدن به جامعه سالم مي تواند نقش موثري را ايفا كند. با ايجاد پياده روهاي وسيع و فضاهاي سبز اين امكان را به مردم بدهد كه فعاليت فيزيكي شان را افزايش دهند تا از خطر ابتلا به اين بيماري هاي هزينه بر مانند قلب، عروق و سرطان مصون بمانند.
چون نور خورشيد سرطان زاست و به علت اتفاقاتي كه در جو زمين افتاده همچنين لايه ازن شكاف هايي برداشته و آلودگي هوا باعث شده كه ورود اين اشعه به سطح زمين بيشتر شود و افراد در معرض اين اشعه قرار بگيرند. اين اشعه نيز آمار ابتلا به سرطان را افزايش مي دهد و همچنين سموم و كودهاي كشاورزي كه براساس آمارهاي موجود بيشتر از حد انتظار مصرف مي شوند و هم مي توانند يكي از موارد ابتلا به اين بيماري ها باشند.
معاون بيماري هاي غيرواگيردار مي گويد: در حال حاضر منابعي كه در كشور مي تواند صرف پروژه هاي عمراني و كارهاي تحقيقاتي شود صرف درمان بيمارهاي سرطان در جامعه مي شود. جامعه اي كه درگير انواع بيماري هاي سرطاني مي شود در نهايت تحركات و رشد لازم را نخواهد داشت. در نتيجه به جامعه اي ناسالم و مريض فاقد كاركردهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي تبديل مي شود.
دكتر كوروش اعتماد ادامه مي دهد: بعضي از بيماري ها واسطه اي هستند و برخي ديگر از عوامل خطر مداخله اي؛
چون امكان مداخله در كل جمعيت ما صرفنظر از اينكه به بيماري مبتلا باشند وجود دارد.
بنابراين مردم مي بايست توصيه هاي مسئولان و متخصصان را جدي بگيرند و به آنها عمل كنند تا از خطر ابتلا به بيماري هاي سرطاني در امان باشند. پس ترويج فعاليت فيزيكي از مهم ترين راه هايي است كه مي تواند با بيماري قلبي مبارزه كند. در مورد بيماري سرطان و مبتلايان در ايران آمار بسيار قابل تأمل وجود دارد كه در حال حاضر سرطان معده در ايران بيشترين مبتلايان را هم در بين مردان و هم در بين زنان به خود اختصاص داده است. سرطان روده بزرگ نيز در هر دو جنس وجود دارد. سرطان هاي ريه و پروستات در آقايان و سينه در خانم ها هم سهم بالايي از بيماران سرطاني در كشور را به خود اختصاص داده است.
از هر پنج ايراني يك نفر مبتلا به ديابت
بيماري ديابت در رديف سه عامل اول مرگ و مير در دنيا قرارگرفته است. جهان در حالي وارد قرن 21 شد كه بيش از 140 ميليون نفر مبتلا به بيماري ديابت بودند. در اين ميان، سهم كشور ما حدود 5/3 تا 4ميليون نفر ديابتي است. روز جهاني ديابت- سال گذشته- در حالي به پايان رسيد كه فدراسيون جهاني ديابت اعلام كرد: هزينه هاي كنترل و درمان ديابت 10درصد بودجه ملي بهداشت جوامع را به خود اختصاص مي دهد و نيمي از آن صرف درمان عوارض مزمن ديابت مي شود. سالانه 900ميليون دلار (بيش از 700ميليارد تومان) صرف هزينه هاي درماني ديابت در كشور مي شود. اين در حالي است كه متخصصان و كارشناسان پيوسته از روند رو به رشد بيماري ديابت در كشورمان به عنوان شايع ترين بيماري غدد درون ريز در دهه هاي اخير هشدار مي دهند. با اين همه گزارش هاي رسمي از شيوع 5درصد بيماري ديابت در ايران خبر مي دهد. افزون بر اين، بيماري زايي اين عارضه چه از نظر هزينه هاي درماني و چه از جهت از كارافتادگي، بسيار بالاست و يكي از عمده ترين مسايل بهداشتي- درماني د رجوامع به شمار مي رود. از سويي ديگر، همراهي آن با چاقي و افزايش چربي خون، احتمال ايجاد بيماري قلبي- عروقي را به عنوان اولين عامل مرگ و مير در انسان به شدت افزايش مي دهد. از اين رو تأكيد وزارت بهداشت و سازمان هاي مسئول كشور تنها بر توجه به مقوله بيماري ديابت معطوف نبوده و در زيرمجموعه اين توجه بر اهميت كنترل و پيشگيري از چاقي و آموزش مهارت هاي زندگي نيز تصريح شده است.
بيماري قند يا ديابت نوعي اختلال در سوخت و ساز است كه به علل مختلف تظاهر مي كند و با درجات مختلف از كمبود انسولين يا پاسخ ندادن به انسولين همراه است. طبق اين تعريف نقش مهم انسولين و تغييرات مهمي كه بدنبال كمبود آن در سوخت و ساز ايجاد مي شود بهتر مشخص مي شود. برهمين اساس ديابت چهارنوع مختلف دارد كه شايع ترين نوع آن، ديابت نوع يك و دو است.
ديابت ناشي از سوء تغذيه
در برخي نقاط جهان ديابت ناشي از سوءتغذيه به مراتب شايع تر از ديابت وابسته به انسولين است. اين بيماري در هندوستان و بعضي از مناطق آفريقا بيشتر مشاهده مي شود. معمولا اين نوع ديابت در افراد جوان قابل تشخيص است و با سوءتغذيه ناشي از كمبود پروتئين و ضعف و لاغري شديدي همراه است. امروزه ديابت كودكان و نوجوانان به راحتي قابل كنترل است. برخورداري از يك زندگي پر از نشاط و شادي با توجه به بيماري مزمني مانند ديابت تنها به سعي و كوشش پزشكان و پرستاران در كلينيك بيمارستان بستگي ندارد بلكه بزرگ ترين و مهم ترين بخش درمان در دست والدين كودكان و نوجوانان ديابتي است. از ديگر بيماري هايي كه در طول اين سال ها در ايران شيوع زيادي داشته است بدون شك ديابت است. بيماري اي كه خيلي ها با آن دست و پنجه نرم مي كنند و به نسل هاي بعدي هم منتقل مي شود. براساس برآوردهاي انجام شده بيش از 24 ميليون نفر از جمعيت كشورمان داراي افزايش وزن بوده و ياچاق هستند. بر همين اساس پزشكان و متخصصان، از افزايش شيوع چاقي در ايران به عنوان زنگ خطري براي ابتلاي به بيماري ديابت و عوارض ناشي از آن ياد مي كنند. شعار امسال روز جهاني ديابت نيز مبارزه با چاقي براي پيشگيري از ديابت تعيين شده است.
دكتر كوروش اعتماد، معاون بيماري هاي غيرواگيردار مي گويد: 5 تا 8 درصد جمعيت بالاي 15 سال در ايران مبتلا به ديابت هستند. در سال گذشته در 6 روستاي كلان كشور تهران، مشهد، اصفهان، تبريز و شيراز غربالگري شهري انجام شده كه با توجه به ظرفيت موجود در قالب پزشك خانواده در سطح كشور مي بايست بيماريابي كرده و پرونده ديابت براي افراد تهيه شود. البته از عوامل خطرزايي كه در بيماري ديابت تأثيرگذار است فعاليت فيزيكي، تغذيه و مصرف دخانيات و سابقه فاميلي يا وراثت است. گرچه اقدامات پيشگيرانه اي وجود دارد كه شامل تغذيه سالم و اجتناب از مصرف غذاي سرخ كردني و حجيم شده تا حد امكان مي باشد لذا بايد از مصرف قند پرهيز كرد و به مصرف بيش از حد ميوه و سبزيجات روي آورد. كه در اين مورد رسانه هاي گروهي و شنيداري در ترويج فرهنگ استفاده درست از سبزيجات موثر هستند.
همان طور كه اسدالله رجب، رئيس انجمن ديابت ايران به آمار بالاي اين بيماري در كشور اشاره مي كند: «از هر 5 نفر ايراني، يك نفر مبتلا به ديابت است يا در معرض ابتلا به آن قرار دارد و سالانه يك ميليارد دلار به دليل كنترل نشدن بيماري ديابت در كشور هزينه مي شود. هزينه درمان ديابت نوع يك همراه با عوارض 12 برابر ديابت بدون عوارض است. هزينه درمان ديابت نوع 2 با عوارض هم 24 برابر هزينه درمان بدون عوارض آن است. اين در حالي است كه 99 درصد مبتلايان هم از كنترل نامطلوبي برخوردار هستند. نزديك به 7 ميليون نفر در ايران به ديابت مبتلا هستند ولي فقط 3 ميليون نفر از بيماري خودشان خبر دارند. در عين حال شايع ترين زمان تشخيص ديابت در ايران هم بين 40 تا 50 سالگي است. زماني كه فرد ديابتي به دليل ناآگاهي كافي از ديابت به يكي از علائم مستعدكننده عوارض ديررس مبتلا شد، هزينه هاي هنگفت درماني او هم شروع مي شود.»
پس براي داشتن جامعه اي سالم مردم مي بايست بيش از پيش براي سلامتي خودشان اهميت قائل شوند؛ زيرا با داشتن سلامت جسمي مي توانيم طول عمر افراد را افزايش دهيم و همچنين جامعه اي سالم داشته باشيم تا در تمام زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي جامعه شاهد پيشرفت باشيم.
باتوجه به اينكه زندگي ماشيني مجال تحرك و فعاليت بدني را از افراد در سطح جامعه گرفته است و افراد از وسايل نقليه استفاده مي كنند بايد روزانه 3-2 ساعت را به انجام فعاليت هاي ورزشي و پياده روي اختصاص دهيم. بيماري هاي واگيردار بيماري هايي هستند از عوامل زنده و بيولوژيك ايجاد مي شود و قدرت سرايت از انسان به انسان يا حيوان به انسان و از محيط به انسان را دارند. البته تقسيم بندي متفاوتي ازنظر علل بيماري هاي باكتريال و باكتري وجود دارد كه عامل ايجاد بيماري هاي قارچي و انگلي هستند گرچه با دهكده جهاني و ورود مسافران به كشورهاي مختلف برخي از عفونت ها جهاني هستند يعني به صورت همه گير در جامعه پخش مي شوند.
آمار دكتر محمود نبوي، معاون بيماري هاي واگيردار حاكي است، بيماري هاي ايدز تا امسال 22هزار نفر آلوده به ويروس ايدز هستند كه در طول اين سال ها از سال65، 4هزار نفر به دليل بيماري شديد فوت كردند.
البته 70تا 80درصد از طريق اعتياد تزريقي دچار مشكلات عديده اي مي شوند كه بين 20 تا 30درصد از طريق مقاربت هاي آلوده گرفتار اين بيماري مهلك مي شوند. لازم به ذكر است كه مواد صنعتي مانند شيشه و اكستازي و بقيه تركيبات آمفتامين افراد مبتلا را دچار هرج ومرج جنسي مي كند و بالطبع ميزان انتقال از طريق مقاربت را بالا مي برد و فرد مصرف كننده اين مواد افيوني با تخريب ذهني مواجه مي شود. از آن جا كه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي يكي از ارگان هاي مقابله با موادمخدر است البته طرحي به صورت پايلوت در مقاطع بالاتر راه اندازي شده كه از طريق معلم هاي تربيتي به دانش آموزان درخصوص اين بيماري آموزش داده شده است.
شايان ذكر است كه ما نمي توانيم به صورت عام از طريق تلويزيون به صورت مستقيم صحبت كنيم چون مخاطبان در اين رسانه تمام گروه هاي سني را دربر مي گيرد. پس در اين سن نمي توانيم آموزش دهيم بلكه با حضور متخصصان روان شناس و جامعه شناس به صورت خاص مي توانيم به نوعي از اين بيماري و راه هاي انتقالش صحبت كرده و جامعه را از عواقب آن آگاه سازيم.

 



مادراني كه زندگي خود را فداي كودكان معلول مي كنند

مينا احمدي كهجوق
تولد فرزندي كه معلوليت بخصوصي دارد، برنامه حال و آينده زندگي را دگرگون مي كند. مادر مراقب اصلي اوست و از همان لحظات نخست مي داند چه روزهاي سختي انتظار او را مي كشد. اين اوضاع زماني بدتر خواهد شد كه مادر تنها بماند و به عبارتي او را تنها بگذارند. آيا بايد قيد همه خواسته ها را زد، تفريح و سفر و تمام دلخوشي ها را كنار گذاشت؟ اين حادثه براي هر خانواده اي مي تواند اتفاق افتد؟
كارهايي كه در طول يك روز معمولي انجام مي شود به شرطي كه از توازن لازم برخوردار باشند، مي توانند ضامن سلامت جسماني و رواني افراد باشند. تمامي اين كارها را مي توان در سه دسته كلي مراقبت از خود، اوقات فراغت و شغل دسته بندي كرد.
مراقبت از خود تمام اموري را كه فرد براي بقاء به آنها نياز دارد، دربر مي گيرد و از غذا خوردن تا لباس پوشيدن را شامل مي شود. اين امور جزء كارهايي هستند كه شخص بايد استقلال كافي را در آنها داشته باشد و بدون نياز به ديگران آنها را انجام دهد. كودكان ناتوان در اكثر موارد در اين حوزه نيازمند مساعدت مادر هستند. اوقات فراغت نيز بخش جدانشدني از زندگي انسان است كه بايد براي آن برنامه ريزي حساب شده اي درنظر گرفت و از اتلاف آن جلوگيري كرد. اوقات فراغت در كودكان به طور عمده صرف بازي و گاهي ورزش هاي مختلف مي شود، كودكي كه ازنظر حركتي و ذهني دچار مشكل است نمي تواند به سادگي كودكان ديگر به بازي بپردازد و در اين حيطه نيز نيازمند نظارت و كمك مادر و خانواده است. البته شرايطي هم وجود دارد كه كودك به دليل شدت مشكلات قادر به شركت در هيچ فعاليتي نيست. كسب درآمد نيز بدون شك براي داشتن يك زندگي با كيفيت و ادامه آن الزامي است.
كودك ناتوان علاوه بر اين كه خود در آينده در اين زمينه دچار مشكل خواهد شد، باعث مي شود كه مادر نيز در بيشتر اوقات به دليل زمان بر بودن مراقبت فرزندش كار مورد علاقه خود را كنار بگذارد.
حال، مادري را تصور كنيد كه بي صبرانه منتظر تولد فرزندش بوده است تا نشاط مضاعف را در محيط منزل تجربه كند و به ناگاه كودكي متولد مي شود كه نيازهاي دوچندان دارد و بايد كانون مراقبت خانواده باشد. مادر در اين شرايط بايد مورد حمايت همه جانبه اي واقع شود تا ضمن برآوردن نيازهاي كودكش بتواند سلامت خود را نيز حفظ كند.
اين حمايت ها از جانب پدر و ساير اعضاي خانواده و نيز مسئولاني كه در اين حوزه فعال هستند بايد به گونه اي باشد كه مادر در درجه دوم قرار نگيرد و نيازهاي او قرباني نيازهاي فرزندش نگردد. طبق شواهد علمي، مادران اين كودكان به واسطه اينكه در اغلب موارد مراقبان اصلي مي باشند و نيز به خاطر حس مادرانه معمولاً اوقاتي را كه مي توانند صرف كارهاي فرح بخش كرده و كيفيت زندگي بالاتري داشته باشند را به درمان و نگهداري كودكان خود اختصاص مي دهند كه اين امر منجر به بر هم خوردن تعادل ميان انجام كارهاي روزمره لازم براي داشتن يك زندگي به دور از دغدغه مي گردد.
سازمان بهزيستي كشور و ساير انجمن هاي حمايت كننده از كودكان با نيازهاي ويژه، در قبال فراهم سازي زندگي با نشاط تر و توأم با رضايت بيشتر براي خانواده هاي اين كودكان و به ويژه مادران، موظف و مسئول مي باشد. اين سازمان ها نقش مهمي در كمك به اين خانواده ها در جهت ارتقا آگاهي، مشاوره و منابع لازم براي اقدامات صحيح دارند كه بايستي آن را به بهترين وجه ايفا نمايند.
از جمله فعاليت هايي كه اين مراكز مي توانند با كمترين هزينه براي خانواده ها درنظر بگيرند، برگزاري كلاس هاي آموزش مراقبت هاي ويژه و مديريت نيازهاي خود و كودك است. اميد است كه با پيگيري ها و توجه بيشتر در اين حوزه بتوان بخشي از بار مشكلات را از دوش خانواده هاي كودكاني كه با معلوليت هاي مختلف روبرو هستند، برداشت.


 



دردسرهاي ضمانت بانكي

حتماً تا حالا براي شما هم پيش آمده كه ضامن يكي از اقوام، همكاران و يا دوستان خود براي دريافت وام يا همان تسهيلات بانكي شده ايد. اسمش را اعتماد، رودربايستي، خدمت به ديگران يا هر چيز ديگري كه بخواهيد مي توانيد بگذاريد. اما همه چيز به اينجا ختم نمي شود. دردسر واقعي زماني شروع مي شود كه وام گيرنده اقساط خود را پرداخت نمي كند و شما زماني به اين مساله پي مي بريد كه كلي جريمه به اقساط پرداخته نشده تعلق گرفته و به عنوان ضامن ملزم به پرداخت اقساط معوقه و جرايم آن مي شويد.
بدون اطلاع ضامن
وقتي وام گيرنده به تعهدات خود عمل نمي كند و اقساط خود را نمي پردازد، ضامن دچار مشكل مي شود و از طرفي اطلاع ندادن به ضامن از سوي بانك ها و مؤسسات مالي و اعتباري اين مشكل را چند برابر مي كند.
حال اين سؤال مطرح مي شود كه چرا بانك ها قبل از اين كه ضامن را از پرداخت نشدن اقساط مطلع كنند، اقدام قانوني انجام مي دهند.
يك كارشناس بانك مركزي به صراحت مي گويد: بانك موظف نيست كه به ضامن اطلاع دهد كه اقساط وام گيرنده معوق شده است؛ زيرا وي در هنگام عقد قرارداد با بانك به صورت مكتوب به بانك اين اجازه را مي دهد كه از حساب او برداشت شود يا چك ضمانت او را قانوني به اجرا بگذارند.
وي مي افزايد: تذكرات لازم هم به وام گيرنده و هم به ضامن به صورت مكتوب داده مي شود، اما مشكل اصلي اين جاست كه نه وام گيرنده و نه ضامن قرارداد بانكي را مطالعه نمي كنند.
اين كارشناس يادآور مي شود؛ به صراحت مي گويم كه بعد از چند قسط معوق به وام گيرنده اطلاع داده مي شود، اما كوتاهي او براي ضامن مشكل ساز مي شود. پس بايد ضامن به فرد وام گيرنده اطمينان داشته باشد و فقط با يك امضاي بدون مطالعه خود را گرفتار مشكل نكند.
وي اظهار مي دارد: در قرارداد بانكي قيد نشده كه بانك تا چه زماني مي تواند معوقه اقساط را برداشت كند، حتي بانك مجاز است بعد از ده سال اقدام و حق خود را مطالبه كند.
كارشناس اعتباري يك بانك خصوصي نيز در اين رابطه مي گويد: در هيچ جاي قانون بانكي قيد نشده است كه بانك براي برداشت معوقه اش بايد به ضامن اطلاع بدهد.
وي مي افزايد: قطعاً چندين بار به وام گيرنده اطلاع داده مي شود و حتي برخي از بانك ها و مؤسسات مالي و اعتباري براي جلوگيري از مشكلات به ضامن هم اعلام مي كنند.
يك كارشناس بانكداري، تعهدي براي اطلاع ضامن در قانون درباره معوقه پرداخت اقساط وام نمي بيند و مي گويد: بانك هيچ تعهدي ندارد كه به ضامن خبر دهد كه اقساط وام گيرنده به تعويق افتاده است. اما برخي بانك ها بعد از سه تا چهار قسط به وام گيرنده و حتي به ضامن معوقه اقساط وام را اعلام مي كنند.
بنابر اظهارات اين كارشناس شيوه اطلاع رساني از شعبه اي به شعبه ديگر حتي در بانك هاي خصوصي و دولتي متفاوت است و اين امر بستگي به مسئولان آن شعبه دارد كه چگونه عمل كنند.
وي ادامه مي دهد: اگر وام گيرنده به تعهد خود عمل نكند و اقساط را نپردازد بعد از 18 ماه كه از تاريخ عدم پرداخت اقساط گذشت آن وام وارد شرايط «مجهول الوصول» شده و از همان زمان تبديل به «دين مال» مي شود پس بايد وام گيرنده يا ضامن يك جا همه اصل وام، سود و جريمه تاخير را پرداخت كند و اگر پرداخت نشود بانك به طور قانوني اقدام مي كند.
به گفته اين كارشناس وقتي وامي وارد شرايط «مشمول الوصول» مي شود ضامن بايد پاسخ گو باشد و به لحاظ حقوقي گذر زمان ضمانت را از بين نمي برد. زيرا در هنگام قبول ضمانت زمان مشخص نشده است و ضامن تعهد ضمانت وام را كرده است. اما دكتر «عابدي» حقوقدان و استاددانشگاه در اين باره مي گويد: اگر در متن قرارداد قيد شده باشد كه اگر بدهكار بدهي اش را پرداخت نكرد به ضامن اطلاع دهند مي توان اين اشكال را به بانك گرفت.
اصولا براي جلوگيري از مشكلات بانكي و حقوقي طلبكار موظف است كه به ضامن اطلاع دهد كه وام گيرنده بدهي خود را پرداخت نكرده است و از همان زماني كه به ضامن اطلاع داده مي شود، «خسارت تاخير تاديه» در نظر گرفته مي شود و در واقع بايد گفت دير اعلام كردن و به موقع اطلاع ندادن به ضامن از سوي بانك ها و مؤسسات مالي و اعتباري به اين دليل است كه مي خواهند از افراد «خسارت تاخير تاديه» دريافت كنند.
در واقع نبايد تعداد اقساط معوقه بيشتر از سه قسط شود لذا اگر وام گيرنده به پرداخت بدهي خود اعتنا نكرد، بايد به صورت مكتوب به ضامن اطلاع داد تا خود پيگير اين مساله شود.
تاخير در اطلاع ضامن چرا؟!
برخي از ضامن ها كه بدون اطلاع قبلي حكم قضايي از سوي بانك ها دريافت كرده اند به موقع مطلع نشدن از معوقات اقساط وام گيرنده را نوعي سوءاستفاده بانك ها و موسسات مالي و اعتباري مي دانند، آيا به واقع اين اقدام بانك ها نوعي سوءاستفاده محسوب مي شود؟
البته كارشناسان بانك داري اطلاع ندادن به موقع به ضامن را سوءاستفاده از سوي بانك نمي دانند و مي گويند: اين حركت بانك ها را نمي توان نوعي سوءاستفاده تلقي كرد، بلكه بايد از آن تعبير به كوتاهي و كاهلي بانك كرد. بانك ها كوتاهي مي كنند و به ضامن اعلام نمي كنند كه تعداد اقساط پرداخت نشده وام ضمانتي او زياد شده است. در صورتي كه بايد بعد از 4 تا 6 قسط كه وام گيرنده قسط خود را پرداخت نكرد، به او اخطار كتبي داد و به ضامن هم به صورت مكتوب اطلاع داد تا از مشكلات موجود سيستم بانكي كاسته شود.
يك كارشناس بانك مركزي اطلاع ندادن به موقع به ضامن را اصلا سوءاستفاده و تخلف از سوي بانك ها نمي داند و مي گويد: اگر بانك به ضامن اطلاع نمي دهد و براي مطالبه خودش قانونا اقدام مي كند، اصلا اين مسئله تخلف يا سوءاستفاده از سوي بانك محسوب نمي شود؛ زيرا ضامن و وام گيرنده به صورت مكتوب به بانك تعهد مي دهند كه در صورت پرداخت نكردن اقساط از حساب وام گيرنده و در نهايت از حساب ضامن برداشت شود.
اما اين اظهارات در حالي مطرح مي شود كه برخي از حقوقدانان، دير اعلام كردن معوقات به ضامن را فقط توجيه بانك ها مي داند و مي گويد: در واقع ديراعلام كردن معوقات به ضامن از سوي بانك ها و موسسات مالي و اعتباري به اين دليل است كه مي خواهند از وام گيرنده يا ضامن «خسارت تاخير تاديه» بگيرند و در واقع اين حركت از سوي بانك ها نوعي سوءاستفاده محسوب مي شود.
آنان اظهار مي دارند: «از نظر شرعي مراجع تقليد اعلام كرده اند «خسارت تاخير تاديه» مازاد بر 4 درصد حرام است.
برخي از حقوقدانان يادآور مي شوند: متاسفانه مردم از شرايط قرارداد بانك اطلاع ندارند و در هنگام عقد قرارداد هم بدون مطالعه آن را امضا مي كنند.
از اميري، حقوقدان سؤال مي كنيم از نظر حقوقي آيا بانك ها مي توانند از حساب ضامن پول برداشت كنند يا حساب را مسدود كنند؟ وي اظهار مي دارد: اين مورد بستگي به قراردادي دارد كه بين بانك و ضامن بسته شده و اغلب قراردادها به بانك اين وكالت را مي دهد كه از حساب ضامن، معوقه اقساط را برداشت كند، ولي درباره مسدود كردن حساب بعيد مي دانم.
بي اعتمادي به سيستم بانكي
ولي سؤال اساسي اين است كه اگر اين شيوه برخورد با وام گيرنده و ضامن ادامه يابد در درازمدت چه اتفاقي رخ خواهد داد؟
يك كارشناس بانك داري در اين باره مي گويد: اگر بانك ها اطلاع رساني به موقع به ضامن ها را در دستور كار خود قرار ندهند، قطعا نوعي بي اعتمادي بين مردم به وجود مي آيد و ديگر افراد حاضر نمي شوند كه ضمانت وام گيرنده اي را بكنند.
مخبر كميسيون اقتصادي مجلس هم ايجاد مشكل براي ضامن را از سوي بانك ها نوعي بي اعتمادي مردم براي ضمانت وام ها تلقي مي كند و مي گويد: بانك ها بايد شيوه اي را اعمال كنند كه ابتدا و در چندين مرحله براي وصول مطالبات خود به سراغ وام گيرنده بروند و حتي اگر اموالي دارد تصاحب كنند و اگر اين امر ميسر نبود سپس به سراغ ضامن بروند و بعد از چندين بار اخطار كتبي به طور نهايي تصميم گيري كنند.
وي مي افزايد: اگر بانك ها شيوه برخورد خود را با ضامن تغيير ندهند نوعي بي اعتمادي در جامعه بروز مي كند و ديگر كسي حاضر نمي شود كه ضمانت بانكي كند. اين بي اعتمادي هم به ضرر مردم است و هم بانك ها متضرر مي شوند. از اين رو اگر بانك ها تسهيلات و وام ندهند، توان اداره كردن خود را ندارند و قطعا با مشكل مواجه مي شوند.
مخبر كميسيون اقتصادي مجلس تاكيد مي كند: متاسفانه مديران ما هميشه آسان ترين راه را براي اعمال مديريت خود پيش مي گيرند و آن برداشت از حساب ضامن است كه در نهايت اين راه بسيار مخرب است و همين امر باعث شده كه مردم به گفته برخي مديران و مسئولان اعتماد نكنند.
شركت هايي كه ضامن مي شوند
در دنيا به شيوه كشور ما وام و تسهيلات داده نمي شود و به اين شيوه هم ضمانت براي تسهيلات از وام گيرنده خواسته نمي شود.
در اغلب كشورهاي پيشرفته ضمانت هاي بانكي را «شركت هاي اعتبارسنجي» انجام مي دهند و هم اكنون اين شركت در كشور ما هم راه اندازي شده است. آن شركت بايد جاي ضامن را بگيرد و ديگر وام گيرنده نبايد به دنبال ضامن باشد.
اين ايراد بزرگي است كه به سيستم بانكي وارد است كه يك فرد ضمانت چند وام گيرنده را بكند اگر از اين تعداد يك نفر هم در پرداخت اقساط خود كوتاهي كند قطعا ضامن دچار مشكل مي شود.
كاركرد اين شركت ها به اين گونه است كه هر فردي اعم از حقيقي يا حقوقي در آن شركت يك پيشينه براي خودش به ثبت مي رساند و به ميزاني كه پيشينه آن فرد اجازه دهد، اعتبار براي او منظور مي شود و هر چه قدر اين اعتبار زياد باشد آن فرد مي تواند وام بيشتري بگيرد.
بانك به اين شركت اعتماد مي كند و به اشخاص وام مي دهد. وام گيرنده اگر يك يا دو قسط معوقه داشته باشد، در آن سيستم ثبت مي شود و اين سيستم به ديگر بانك ها اين اطلاعات را مي دهد و ديگر آن فرد به دليل بدحسابي نمي تواند وام دريافت كند.
در كشور كانادا اگر فردي يك سابقه معوقه يا عدم پرداخت اقساط داشته باشد، به مدت هفت سال از دريافت وام محروم مي شود و هيچ بانك و يا موسسه اقتصادي به او وام نمي دهد. اگر بعد از هفت سال مجددا وام دريافت كند و دوباره معوقه اقساط داشته باشد ديگر تا پايان عمر ازگرفتن وام محروم مي شود.
به هر حال اين روال هنوز ادامه دارد و از گفته هاي كارشناسان و مسئولان چنين برمي آيد كه بانك ها به خاطر تقاضاي زياد وام و تسهيلات و استيصال برخي افراد، هرگونه كه مي خواهند با آن ها رفتار مي كنند و اقدام به تنظيم قراردادهاي كاملا يك طرفه اي مي كنند كه در نهايت همه چيز به نفع بانك تمام مي شود.

 



مصرف كنندگان روانگردان ها داراي بالاترين آمار مرگ و مير

براساس گزارش سازمان پزشكي قانوني، مصرف كنندگان قرص هاي روانگردان، بالاترين ميزان مرگ و مير را در كشور به خود اختصاص داده اند و اين آمار زنگ خطر را براي مصرف كنندگان اين نوع قرص ها كه بيشتر نوجوانان و جوانان هستند به صدا درآورده است.
به گزارش ايرنا، برخي از متخصصان علوم اعصاب هشدار مي دهند افزايش مصرف قرص هاي روانگردان در ميان نوجوان و جوانان، حافظه انسان را نابود مي كند و ممكن است آنان را حتي به كام مرگ بكشاند.
به گفته اين پزشكان، پژوهش هاي جديد نشان مي دهد يكي از رايج ترين عوارض مصرف اين قرص ها كه معروف به اكستاسي است باعث افزايش شديد دماي بدن شده و منجر به از كار افتادن ماهيچه ها، كليه ها و ديگر اعضاي بدن مي شود.
براساس گزارش ستاد مبارزه با موادمخدر، آمار دقيقي از مصرف كنندگان قرص هاي روانگردان در دنيا و كشور موجود نيست، اما گزارش هاي سازمان پزشكي قانوني حاكي از اين است كه مصرف كنندگان اين قرص ها، بالاترين ميزان مرگ و مير را در كشور داشته و در رتبه نخست قرار دارند.
مصرف قرص هاي روان گردان اثرات بسيار مخربي روي سيستم اعصاب مركزي، سيستم توليدكننده مواد شبه افيوني و ساير قسمت هاي جسم مي گذارد.
وي ادامه مي دهد مصرف كنندگان اين قرص ها نوجوانان و جواناني هستند كه بيشتر در جمع هاي دوستانه و در مرحله نخست به صورت تفريحي براي خوشگذراني، آنها را مصرف مي كنند.
ازطرفي قطع ناگهاني اين قرص ها، مي تواند خطرناك باشد. در بسياري از مراكزي كه مصرف كنندگان موادمخدر يا معتادان را به صورت شبانه روزي نگهداري مي كنند، ديده شده كه مصرف كنندگان قرص با قطع ناگهاني مصرف قرص و يا عدم دسترسي به قرص، دچار اغتشاش شعور در حد بالا شده و همچنين دست به خودكشي زده اند.
مصرف قرص هاي روانگردان باعث ايجاد توهماتي مي شود كه ممكن است بر اثر آن، شخص صداها و تصاوير عجيب و غريب را بشنود و ببيند.
روانگردان ها كه از خانواده آمفتامين ها است اثر مستقيمي بر مغز و اعصاب داشته و با پشتوانه تبليغي دروغ و فريب با عناوين شادي زا و انرژي زا به جوانان عرضه مي شود.
متخصصان علوم اعصاب با هشدار به اينكه مصرف اين قرص ها، ميليون ها سلول مغزي را كشته و آثار جبران ناپذيري را بر روي سيستم اعصاب مي گذارند، مي گويند: روانگردان ها وقتي وارد بدن مي شود، علاوه بر اينكه اختلالاتي در هوشياري فرد ايجاد مي كند، سيستم دفاعي بدن را نيز از حالت اوليه خود خارج كرده و قدرت دفاعي بدن در مقابل هرگونه ويروس و ميكروب تحليل مي رود.
از آنجا كه اين قرص ها بر روي سيستم تفكر و مغز افراد اثر مي گذارد، ديگر شخص قادر به تصميم گيري هاي درست و منطقي نخواهدبود، در نتيجه شخص نسبت به رفتاري كه در آن موقعيت از خود بروز مي دهد هيچ تشخيص درستي ندارد و همين مسئله مي تواند پيامدهاي ناگواري همچون انتقال بيماري هاي عفوني ازطريق تماس جنسي نادرست را به دنبال داشته باشد.
از اين رو خانواده ها و مسئولان بايد بدانند خطر قرص هاي روانگردان بسيار جدي است و اندك غفلت، موجب زيان هاي هنگفت مي شود.
اين قرص ها به شكل آدامس، ژله، كپسول با نام هاي فريبنده مانند مرسدس، لاو و با رنگ هاي گوناگون قرمز، نارنجي و آبي آسماني وارد بازار مي شود. دكتر «مينا محمدي» تنها راه مقابله با قرص هاي روانگردان را اطلاع رساني به خانواده ها مي داند و مي افزايد: آموزش جوانان درباره عواقب شوم مصرف و گفتن حقايق درباره ضايعات مغز و اعصاب به آنان، يكي از اين راه ها است.
اغلب استفاده كنندگان از قرص هاي روان گردان 15 تا 20ساله هستند و بيش از 160 نوع قرص روانگردان با محصولات وابسته موجود است و توليدكنندگان به محض آشنايي متخصصان با محصولات ويرانگرشان، به سرعت رنگ، نام و شكل قرص ها را تغيير داده و در قالبي جديدتر به كار خود ادامه مي دهند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14