(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 7 مهر 1390- شماره 20035

زوال رژيم صهيونيستي هر روز نزديك تر مي شود
اسرائيل در باتلاق
شكاف در حلقه امنيتي رژيم صهيونيستي
وزير كشور دولت هنيه: آينده از آن اسلام و مقاومت است



زوال رژيم صهيونيستي هر روز نزديك تر مي شود
اسرائيل در باتلاق

تهيه و تنظيم : فريده شريفي
اشاره:
با سقوط حسني مبارك در مصر و گسترش بيداري اسلامي در منطقه زمينه هاي فروپاشي اسرائيل فراهم شده است.
وحشت و نگراني مقامات صهيونيستي از وقوع انقلاب هاي عربي در منطقه و تحقق بيداري اسلامي تا بدانجا پيش رفته كه يكي از فرماندهان ارتش صهيونيستي اعتراف كرد كه اسرائيل پس از سقوط مبارك در آتش قرار گرفته است.
نگاهي به پيش زمينه هاي جنبش هاي اعتراض آميز در اسرائيل ثابت مي كند كه وجود تبعيض هاي اقتصادي و بي عدالتي هاي اجتماعي زمينه فروپاشي را مهيا كرده است.
به اعتقاد كارشناسان سياسي منطقه، شمارش معكوس براي نابودي رژيم صهيونيستي آغاز شده است و حمايت هاي آمريكا هم در شرايط حساس كنوني كارساز نخواهد بود.
سرويس خارجي

«جف گيتس» تحليلگر مشهور آمريكايي در مقاله اي اظهار مي دارد: «تحقيقات آژانس اطلاعات مركزي آمريكا نشان مي دهد كه نمي توان نسبت به بقاي رژيم صهيونيستي ظرف دو دهه آينده اطمينان داشت.»
اين نويسنده مشهور آمريكايي با بيان اينكه براي بيش از 6 دهه به خاطر نفوذ اسرائيل در رسانه هاي آمريكا، اين كشور مجبور به حمايت از اسرائيل بوده است اضافه مي كند:«اين مسئله حتي زماني كه اسرائيل به جناياتي گسترده نظير آنچه در غزه اتفاق افتاد دست مي زد نيز صادق بود.»
به اعتقاد اين تحليلگر غربي، خوشبختانه مردم آمريكا به دقت حملات مرگبار اسرائيل به مردم فلسطين را پي گيري مي كنند چرا كه از نفوذ لابي هاي صهيونيست در هيئت حاكمه آمريكا باخبرند و اين سؤال همواره ذهن مردم آمريكا را مي آزارد كه چرا بايد از يك رژيم نژادپرستي نظير اسرائيل حمايت كنند.
از بدو تولد اسرائيل كه نتيجه مستقيم نسل كشي صهيونيست ها موسوم به سال نكبت 1948بود اسرائيل تمام فاكتورهاي اضمحلال را با خود حمل مي كرد. بدون شك اگر حمايت هاي سياسي، اقتصادي و نظامي آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان نبود اسرائيل هرگز نمي توانست موجوديت بيابد و در مدت كوتاهي از هم فرومي پاشيد.
جنبش هاي فزاينده بين المللي، تحريم، بايكوت و فشار عليه رژيم صهيونيستي افزايش پيدا كرده و كشتارها و حملات وحشيانه صهيونيست ها عليه مردم فلسطين و لبنان چهره واقعي صهيونيست ها را در جهان آشكار ساخته است.
چند سالي بيش طول نخواهد كشيد كه جامعه اسرائيل فرو خواهد پاشيد و صهيونيست ها از هم اكنون درحال آماده كردن چتر نجات و قايق هاي نجات خود هستند و نقشه خروجي خود را تهيه كرده اند تا در منطقه ديگري از جهان فرود آيند.
بنا به شواهد موجود از داخل رژيم صهيونيستي يهوديان بزرگ دنيا درحال خارج كردن سرمايه هاي كلان خود از اسرائيل هستند. بانك هاي داخل اسرائيل دچار بحران شده اند، يهوديان مهاجر درحال خارج شدن از فلسطين اشغالي هستند. اوضاع اقتصادي نابسامان شده است و نارضايتي عمومي، اعتصابات، تظاهرات و اعتراضات مردم سران اين رژيم را كلافه و سردرگم كرده است.
در شرايط كنوني فروپاشي اسرائيل ديگر نيازي به حمله نظامي ندارد چرا كه اسرائيل درحال پوسيدن از درون است.
تمام عوامل فروپاشي اسرائيل اكنون مهياست، ايالات متحده آمريكا از حمايت مالي اسرائيل خسته شده است و در مقابل افكار عمومي جامعه آمريكا بايد جوابگو باشد. از سوي ديگر، هدف آمريكا از حمايت رژيم صهيونيستي دسترسي به منابع نفت و گاز منطقه خاورميانه است كه عمدتا در سرزمين هاي عربي و مسلمان قرار گرفته است. درحالي كه اسرائيل با تناقضات داخلي عملا فلج شده است.
با اينكه آمريكا در كسب مشروعيت رژيم صهيونيستي نقش داشته است و هري ترومن رئيس جمهور وقت آمريكا براي اولين بار اين رژيم را به رسميت شناخت اما اكنون واشنگتن در برابر اين رژيم درمانده شده و بر سر چند راهي قرار گرفته است به ويژه آن كه بحران داخلي اين رژيم ناقوس خطر را نه تنها براي رژيم صهيونيستي بلكه براي آمريكا و ديگر كشورهاي غربي به صدا درآورده است.
در هفته هاي گذشته جامعه صهيونيستي شاهد تظاهرات گسترده اي در اعتراض به افزايش قيمت مسكن، هزينه هاي زندگي، بي عدالتي، فاصله طبقاتي، افزايش فقر و فساد بوده است.
معترضان، كانون اعتراضات را از تل آويو خارج كردند و به 15 شهر ديگر كشاندند تا نشان بدهند اعتراضات گسترده و فراگير است و فقط محدود به تل آويو نيست.
به گفته كارشناسان منطقه تظاهراتي كه طي يك ماه اخير در رژيم صهيونيستي صورت گرفته و در آن جمعيتي بيش از نيم ميليون نفر شركت داشتند تاكنون در تاريخ اين رژيم سابقه نداشته و تعجب سران اين رژيم را برانگيخته است، اين درحالي است كه بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي به هنگامي كه انقلاب هاي عربي در منطقه به وقوع مي پيوست اعلام كرده بود كه اسرائيل جزيره اي آرام در درياي طوفاني است!
جنبش جوانان معترض در اسرائيل همچون ديگر كشورهاي عربي با فراخوان از طريق شبكه هاي اجتماعي صورت گرفت و معترضان اعلام كردند كه خواستار تغيير رژيم هستند و بي توجهي نتانياهو به مطالباتشان باعث گسترش اعتراضات خواهد شد.
سران رژيم صهيونيستي با نزديك شدن ماه سپتامبر و احتمال قيام و تظاهرات فلسطيني ها عليه اين رژيم بيشتر به وحشت افتاده اند. از زماني كه آوارگان فلسطيني در كشورهاي سوريه، لبنان و اردن در مرز اين كشورها با فلسطين اشغالي در 15 مه (ارديبهشت) و 5 ژوئن (خرداد) در سالروز اشغال فلسطين و اشغال قدس تظاهرات كردند رژيم صهيونيستي با پديده جديدي كه به شدت از آن احساس خطر كرده است روبه رو است و نگران است چنين اتفاقي در ابعادي بزرگ تر در ماه هاي آينده روي بدهد.
همزمان با مطرح شدن موضوع كشور مستقل فلسطين در 20 درصد از اين سرزمين، رژيم صهيونيستي پيش بيني مي كند فلسطيني هاي ساكن كرانه باختري، باريكه غزه و فلسطينيان در مرزهاي فلسطين اشغالي به صورت گسترده تر تظاهرات ضداسرائيلي برگزار كنند. تاكنون ارتش رژيم صهيونيستي چندين دوره آموزش براي سربازان خود براي مقابله با شمار گسترده تظاهركنندگان احتمالي برگزار كرده است و چندين محموله سلاح هاي مخصوص مقابله با تظاهركنندگان مانند انواع گازهاي اشك آور و گازهاي سمي براي پراكنده كردن تجمعات بزرگ وارد رژيم صهيونيستي شده است.
اين درحالي است كه ارتش اسرائيل از هم اكنون خود را براي سناريويي آماده مي كند كه براساس آن اعلام كند نيروهاي پليس به تنهايي قادر به مقابله با اتفاقات احتمالي ماه سپتامبر نيستند و بايد حتما ارتش را وارد صحنه كرد.
سران رژيم صهيونيستي براي فرافكني بحران داخلي خود و فرار از مشكلات به وجود آمده در جامعه صهيونيستي به راه هاي ديگر نيز متوسل شده اند و خشونت خود را نسبت به فلسطيني هاي ساكن كرانه باختري به ويژه اهالي قدس افزايش داده اند و از برگزاري نمازجمعه، مراسم عبادي مسلمانان در مكان هاي مقدس جلوگيري مي كنند و تدابير امنيتي شديدي در بيت المقدس به اجرا گذاشته اند به نحوي كه قدس شريف و مسجدالاقصي را به پادگان تبديل كرده اند كه تحت شديدترين كنترل ها و بازرسي ها قرار دارد و رفت و آمد فلسطينيان به شدت كنترل مي شود.
همزمان با اين اقدامات تجاوز به باريكه غزه نيز شدت گرفته و روزانه هوايي و زميني به مناطق مختلف غزه حمله مي كنند. رژيم صهيونيستي همچنين به تجاوزات زميني، دريايي و هوايي خود نسبت به لبنان افزوده است و بارها مرزهاي اين كشور را مورد حمله و تجاوز قرار داده است.
اگر به هشت بار تجاوزات صهيونيست ها به خاك لبنان و نقض حاكميت آن پس از صدور قطعنامه 1701، همچنين صدها بار نقض حريم هوايي اين كشور پس از جنگ 33 روزه توجه كنيم پي مي بريم كه سران رژيم صهيونيستي با بحران سازي مي خواهند به حيات سياسي خود ادامه دهند.
سابقه رژيم صهيونيستي نشان مي دهد كه هر زمان كه اسرائيل با بحران روبه رو مي شود اقدام به تجاوز يا درگيري مي كند تا اهداف نهان و آشكار خود را در كانون اين التهاب مديريت كند. اما اين دست اندازي ها براي انحراف افكار عمومي در داخل و خارج سرزمين هاي اشغالي هميشه راهگشا و كارساز نبوده و مشكلاتي را براي سران تل آويو به وجود آورده كه تا مدت ها ذهن آنان را براي تنظيم سناريوهاي جديد به خود مشغول داشته است. در هر صورت كارشناسان سياسي منطقه معتقدند اثرات تحولات اخير در منطقه بر رژيم صهيونيستي بي تأثير نخواهد بود و يهودياني كه در فلسطين اشغالي زندگي مي كنند و آنجا را غصب كرده اند به اين نتيجه رسيده اند كه فلسطين سرزمين شير و عسل نيست و فلسطيني هاي ساكن اين سرزمين با پايداري و مقاومت سرانجام يهوديان اشغالگر را از اين سرزمين اخراج خواهند كرد.
رژيم صهيونيستي هم اكنون در محاصره نيروهاي مقاومت در منطقه است و ديري نمي گذرد كه مجموعه اعتراضات داخلي و خارجي اين رژيم را از پاي درخواهد آورد.
يكي از دلايلي كه كارشناسان براي زوال رژيم صهيونيستي برشمرده اند كاهش سالانه بودجه عمومي دولت است و همين مسئله موجب كاهش ميانگين بودجه از توليد ناخالص ملي از 02/46درصد در سال 2002 به 2/40درصد در سال 2009 شده است.
نتيجه تمام اين كاهش بودجه ها ، كاهش بودجه ساعات آموزش در مدارس ابتدايي و راهنمايي است. اين موضوع كاهش بودجه ساخت و احداث و بازسازي مدارس و مراكز آموزشي را نيز دربرمي گرفت، به گونه اي كه آمارها نشان مي دهد، طي سال هاي 2001 تا 2008 شاهد كاهش 50درصدي اين بودجه توسط كابينه رژيم صهيونيستي هستيم.
همچنين بودجه آموزش عالي براساس هر دانشجو از 44712 شيكل در سال2001 به 37241 شيكل در سال2008 كاهش يافت و انتظار نمي رود، اين بودجه تا سال هاي آتي حتي به سال2001 برسد.
بودجه اختصاص يافته به سبد بهداشت و سلامتي خانواده هاي اسرائيلي كه ارائه خدمات بهداشتي به شهروندان اسرائيل توسط صندوق هاي بيماران را تشكيل مي دهد، 8ميليارد دلار در سال2009 مشخص گرديد كه نسبت به سال 2001 كاهش 95درصدي را نشان مي دهد.
از دلايل ديگر اين اعتراضات اقدام دولت در جهت كاهش ماليات ها از شركت ها و صاحبان مشاغل بالاست.
در سال 2003 بنيامين نتانياهو، وزير وقت دارايي سياست كاهش ماليات ها را تا سال 2010 در پيش گرفت و برنده واقعي اين سياست صاحبان درآمدهاي بالا در اسرائيل بودند درحالي كه طي همين سال ها حقوق كارمندان عادي فقط دو برابر افزايش يافت. مسئله ديگر كاهش طبقه متوسط و افزايش فقر در بين جامعه اسرائيل است.
- در سال 2009 درآمد ماهانه مدير يك شركت پردرآمد 716هزار شيكل در ماه بوده كه 94برابر متوسط درآمد يك كارگر در مراكز و تأسيسات اقتصادي اسرائيل بوده است.
- طي سال هاي 2000 تا 2009 ميانگين فقر در ميان خانواده هاي ساكن اسرائيل از 6/17درصد به 5/20درصد افزايش يافته است، اين ميانگين در ميان خانواده هاي يهودي از 3/41 به 2/15 و در ميان خانواده هاي عرب از 9/42درصد به 5/53درصد افزايش داشته است.
- در سال 2009 از ميان جوانان 17ساله اسرائيلي تنها 54درصد آنها موفق به كسب مدرك پايان دوره متوسطه شدند. اين نسبت در شهرها به 66درصد و در شهرك هاي فقير به 3/47درصد و در شهرك هاي عرب نشين به جز قدس شرقي به 4/34درصد بالغ شد.
كارشناسان صهيونيست با اشاره به اين آمار و ارقام ناخوشايند نسبت به آينده آن خوش بين نيستند و نگران آن هستند كه پايه هاي اين رژيم هر روز سست تر شود.

 



شكاف در حلقه امنيتي رژيم صهيونيستي

جلب همدردي هاي جهاني با تئوري افسانه «يهودي سوزي»، ايجاد ائتلاف هاي منطقه اي و بين المللي و در نهايت قبضه نهادهاي مالي جهاني با هدف ايجاد اقتصادي پويا، سه حلقه اصلي و اساسي در طول 63 سال گذشته براي بقا و حفظ موجوديت و تأمين امنيت رژيم اشغالگر قدس در منطقه خاورميانه بوده است.
سه حلقه به هم پيوسته اي كه طبق طراحي جنبش صهيونيسم بايد به خوبي «اسرائيل» را طي دهه هاي گذشته از مراحل دشوار عبور مي داد، امروز اما به نظر مي رسد زنجيرهاي آن از هم جدا شده اند و آينده مولود نامشروع غرب در پيكره جهان اسلام را در هاله اي از ابهام فرو برده است.
افسانه هولوكاست ابزاري بود در دست زرسالاران يهودي تا با انتشار آن وجدان انسان هاي غربي وامدار و مقروض يهوديان شود و بستر تشكيل وطن ملي يهود به هر قيمتي حتي به قيمت آبروي تمدن غرب فراهم گردد. اين حربه همواره از سوي رژيم صهيونيستي به كار گرفته شده است تا بقاي اين رژيم حفظ شود. در كنار اين ابزار، ايجاد ائتلاف هاي منطقه اي براي تامين امنيت اسرائيل، بسيار حايز اهميت بوده است. اسرائيل از ابتداي تأسيس (1948) در منطقه اقدام به ايجاد پيمان هاي امنيتي منطقه اي كرده است كه اتحاد با رژيم پهلوي در ايران، جعفر نميري در سودان و... از جمله اين پيمان ها با هدف تامين امنيت اسرائيل بوده است. حتي پس از سقوط اين رژيم ها، اسرائيل بيكار ننشست و با تاكتيك هاي مختلف، تركيه و مصر را جايگزين ائتلاف هاي قبلي كرد و بدين ترتيب، خلأهاي ناشي از انقلاب ها در ايران و سودان را تا حدودي پر كرد. اين جايگزيني در حالي صورت مي گرفت كه اتحاد با غرب سرمايه دار و زرسالار، به قوت خود باقي بود.
ابزار سومي كه اسرائيل همواره از آن به عنوان حلقه قدرتمند حفظ و بقاي خود سود برده، نفوذ در مديريت و در نهايت كنترل نهادهاي زرسالار و مالي جهاني است كه تلاش مي كرد نبض اقتصاد جهاني را از طريق ارزش هاي ليبراليستي، در دست گيرد.
امروزه اما زنجير هر سه حلقه ذكر شده، به نوعي پاره شده و اصلي ترين موضوع اسرائيل، يعني امنيت و اقتصاد، با چالش جدي و جوهري، روبه روست. از پيمان هاي منطقه اي، نيز هيچ اثري نيست. هر چه هست، به نخ پوسيده اي مي ماند كه آن هم در پي طوفان قيام هاي مردمي در نتيجه بيداري اسلامي منطقه ، در حال گسستن است. اينجا امنيت- حياتي ترين موضوع براي رژيم تل آويو- اسرائيل، نشانه رفته است.
همدردي هاي بين المللي با اسرائيل هم كه روزگاري با تابوي هولوكاست جلب مي شد، امروزه با هولوكاست غزه و راهزني عليه سفيران بين المللي، كفه اش به سمت فلسطيني ها سنگيني مي كند. نمونه آن، تحريم هايي است كه خود اروپايي ها عليه اسرائيل تحميل و تعقيب هاي قضايي است كه نهادهاي قضايي غرب به جهت ارتكاب به جنايت عليه فلسطيني ها عليه سران اسرائيلي، اعمال مي كنند. معناي اين تعقيب ها و تحريم ها چيزي جز پايان همدردي هاي بين المللي با اسرائيل نيست كه طي آن اسرائيل بتواند به جنايت هاي خود براي تامين امنيت و حفظ موجوديتش، ادامه دهد.
ابزار سوم، يعني اقتصاد سرمايه داري هم، حال، روزي خوش تر از دو حلقه حفاظتي ديگر اسرائيل ندارد. اقتصاد جهاني به سبب سياست هاي سرمايه دار محور غرب، اگر نگوييم در حال احتضار است، دست كمي از بيماري اقتصادي لاعلاج ندارد. نمونه اش در آمريكا، يونان، ايرلند، اسپانيا و ايتاليا به خوبي آشكار است. دامنه آن به اسرائيل هم كشيده شده است. شاهد آن، دو ماه اعتصابي است كه در مخالفت با افزايش قيمت سوخت و قيمت مسكن، در سراسر اسرائيل برپاست. وقتي مي گوييم مسكن، بحران مسكن در آمريكا و ورشكستگي صدها بانك و مؤسسه مالي در اين كشور در ذهن تداعي مي شود. آمريكاييها مدعي اند، اسرائيل پنجاه و يكمين ايالت آمريكا محسوب مي شود. بنابراين، طبيعي است اگر اين بحران به آخرين ايالت آمريكا، شيوع يافته باشد. ناگفته نماند، نهادهاي مالي و پولي آمريكا و اروپا طي شش دهه گذشته، محوري ترين و اساسي ترين حلقه حفظ موجوديت اسرائيل محسوب شده اند. تزريق منابع مالي بي حد و حصر غرب به درون اسرائيل، از او حيواني وحشي ساخته است كه ناخودآگاه عليه انسانيت و حقوق بشر حمله ور مي شود. اكنون اين منبع اصلي تزريق منابع مالي، خود دچار ركود و ورشكستگي شده است.
اسرائيلي ها كه تا پيش از تحولات پنج سال گذشته خاورميانه همه توان دروني و بيروني خود را براي تامين امنيت مرزها خرج مي كردند، اكنون بايد به فكر تامين مسكن هزاران يهودي مهاجر و تامين سوخت آنها باشند.
حكومت بنيامين نتانياهو- كه از قضا قرار بود نقش بن گوريون (مؤسس رژيم جعلي صهيونيستي) را براي مهاجران يهودي فلسطين بازي كند- كه با شعار تأمين امنيت در انتخابات سال 2009 به پيروزي رسيد و قرار بود امنيت جاني يهوديان مهاجر را تامين نمايد- اكنون بايد مصالح ساختماني بخرد و براي بي پناهان مسكني بسازد تا از اريكه قدرت، سقوط آزاد نكند. اينكه او و قديمي ترين حزب رژيم صهيونيستي (ليكود) با اين فشارهاي اقتصادي چگونه مي خواهند امنيت مرزهاي مصر و اردن و سوريه و لبنان و از همه مهم تر درون فلسطين را- در پي تحولات اخير منطقه- تامين كنند، داستاني جداگانه است. نتانياهو شعارهاي امنيتي در انتخابات سر داده است و هنوز پاسخي براي اعتراض ها عليه ناتواني در آزادي شاليط اسير صهيونيستي نزد فلسطيني ها نيافته، با موجي از اعتصابهاي سراسري عليه وضعيت بد معيشتي صدها هزار مهاجر يهودي رو به روست. آيا او فاصله بين «تامين امنيت» تا «تامين مسكن و سوخت» را براي اسرائيل سريع خواهد پيمود يا در مسير آن سقوط خواهد كرد.

 



وزير كشور دولت هنيه: آينده از آن اسلام و مقاومت است

اشاره
«فتحي حماد»، وزير كشور دولت مردمي حماس در گفت وگو با خبرگزاري فارس در غزه با تأكيد بر اينكه اسرائيل به زودي سقوط خواهد كرد و پس از 12سال از نقشه جهان محو خواهد شد گفت كه رژيم صهيونيستي با بحران هاي بسياري مواجه است و از لحاظ نظامي، استراتژيكي و ساختار اعتقادي با اضمحلال روبه رو است.
وي تأكيد كرد كه انقلاب هاي عربي مشابه انقلاب اسلامي ايران عليه طغيان، استبداد و ديكتاتوري روي دادند.
وزير كشور دولت حماس با تأكيد بر اينكه دولتش هيچ گاه رژيم صهيونيستي را به رسميت نخواهد شناخت، گفت: اين امري روشن است كه آينده از آن اسلام و مقاومت است و به همين دليل خواستار تشكيل ارتشي غيور از اعراب و مسلمانان براي آزادسازي قدس و مسجدالاقصي شده است. آنچه پيش روي شماست برگردان اين گفت وگوست.
¤ دولت حماس چگونه توانسته با وجود محاصره غزه اوضاع سياسي و اقتصادي خودرا پيش ببرد؟
- دولت حماس موفق شد، امور خود را از طريق اولويت بندي برنامه هايش پيش ببرد كه در رأس اين اولويت ها بازسازي دولت در دو بعد امنيتي و وزارتخانه ها بود. در واقع پس از اينكه جنبش فتح با تمام وزارتخانه ها و افراد و مؤسسات وابسته، از ما روي گرداند، دستگاه امنيتي اولين بخشي بود كه دولت حماس به آن توجه ويژه داشت و اقدام به بازسازي آن كرد به گونه اي كه 16 هزار نفر را در دستگاه امنيت استخدام كرد و به مرور زمان بر تعداد اين افراد افزوده شد تا اين دستگاه پايه هاي امنيت و ثبات و استقرار در اين منطقه را پايه گذاري كنند، پس از دستگاه هاي امنيتي نوبت ديگر وزارتخانه ها بود تا به ترتيب موانع پيش روي آنها را رفع كند.
برخي از نهادها و سازمان ها نياز به بازسازي داشتند، به اين معنا كه بايد تغييراتي در ساختار آنها به وجود مي آمد كه با استفاده از كمك هاي اندكي كه از اينجا و آن جا به دست ما مي رسيد اقدام به بازسازي اين بخش ها كرديم. در دو بخش امنيتي و بهداشتي نياز به بازسازي بسيار وجود داشت. در بخش امنيت با موفقيت مواجه بوديم، اما در بخش بهداشت از آنجا كه نياز به تأمين دارو و تجهيزات پزشكي و تعمير و ترميم بيمارستان ها و احداث بيمارستان هاي جديد وجود داشت، چندان موفق نبوده ايم. در وزارت كشور كارهاي بزرگي پيش برديم و توانستيم 50درصد از مراكز امنيتي را بازسازي كنيم كه موفقيت بزرگي به شمار مي آيد.
ما با خيانت نه چندان ساده به ويژه در سطح رسمي مواجه هستيم، اما از بعد مردمي و مؤسسات خيريه حمايت هاي گسترده اي از ما صورت مي گيرد، ولي در سطح رسمي صرفاً شاهد حمايت هاي گسترده و بي وقفه ايران و همچنين سوريه و سودان هستيم درحالي كه موضع ديگر كشورها خيانت آميز بوده در راستاي سياست آمريكايي محاصره است.
¤ بسته شدن گذرگاه رفح ضربه بزرگي به غزه وارد كرد، نظر شما چيست؟
پس از انقلاب وعده هاي بسياري از سوي نبيل العربي، وزير خارجه وقت مصر داده شد و انقلاب مصر نيز خواستار شكستن محاصره و كاهش از درد و رنج و فشارهاي وارده بر ملت فلسطيني بود كه دولت مصر نيز به آنها پاسخ گفت، اما سه روز بعد دولت مصر تحت فشارهاي بسيار سنگين آمريكا و اسرائيل قرار گرفت و از كار در گذرگاه و ترميم و تعمير آن صرف نظر كرد.
بايد گفت، بسته شدن گذرگاه رفح توسط حسني مبارك زيان هاي زيادي به ساكنان نوار غزه وارد كرد، اما زيان هاي باز و بسته شدن موقت آن هم كمتر از زيان ها نبود، بسياري بعد از 30 سال به نوار غزه آمده بودند تا خانواده و بستگان و آشنايان خود را ببينند اما هنگام مراجعت با بسته شدن گذرگاه مواجه شدند، آنها داراي شغل، منصب و درس و تحصيلات خود بودند كه بايد مراجعت مي كردند و بسته شدن گذرگاه ضربه بزرگي به آنها وارد كرد. در شرايط حاضر هر روز تماس هايي در سطح جنبش و دولت و وزارت كشور با دولت مصر گرفته مي شود و مصري ها تلاش دارند، به فعاليت گذرگاه رسيدگي كنند.
موضوع كمبود دارو در غزه مسئله مهمي است كه مسئوليت اين موضوع متوجه تمام جهانيان و بويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي است، البته غير از آن ما مسئوليت اين امر را متوجه سكوت جهان عرب و جهان اسلام هم مي كنيم كه با اين موضوع جدي برخورد نمي كنند ما از جامعه بين المللي مي خواهيم كه گامي جدي براي برآوردن كمبود دارويي غزه بردارد.
¤ چرا بسياري از طرح هاي عمراني نيمه كاره به حال خود رها شده اند؟
تمام وعده هاي داده شده درباره كمك هاي ميليارد دلاري ادعا و دروغي بيش نبوده و تنها شايعاتي براي ساكت كردن فلسطينيان بوده است، به همين دليل آنچه از بازسازي و عمران در نوار غزه مشاهده مي شود، كار بخش دولتي نيست بلكه ملت فلسطين با تكيه بر همت والاي خود و از طريق تونل ها توانست مقداري مواد ساختماني وارد نوار غزه كند و دست به بازسازي آن بزند. در اين ميان «آنروا» كمك هاي جزيي مي كند كه محدود به ساختمان هاي عمومي مي شود، اما شهرك ها، مساجد، بيمارستان ها و تمام تخريب هايي كه رژيم صهونيستي دست به آن زد، به همان حالت خود باقي مانده است.
¤ اولين و بزرگ ترين دشمن ملت فلسطين كيست؟
آمريكا دشمن كشورهاي عربي و اسلامي است و تمام حق و حقوق اقتصادي، سياسي، نظامي و مالي ما را به رژيم صهيونيستي تقديم كرد؛ به همين دليل آمريكا اولين و بزرگ ترين دشمن ملت فلسطين است و از اين حيث ما به هيچ وجه خواستار گشوده شدن باب مذاكره و گفت وگو با كسي كه حق و حقوق ما را به رسميت نمي شناسد و از ملت فلسطيني دفاع نمي كند، نيستيم.
از سوي ديگر صهيونيست ها طراح اصلي جنگ ها و فتنه انگيزي در سراسر جهان اسلام هستند و اين ذات و ماهيت اسرائيل است كه خداوند هم در قرآن به آن در چندين جا اشاراتي داشته است كه آنها طراح بسياري از جنگ ها، فتنه ها، ترورها و توطئه ها بوده اند.
با اين حال آنها هيچ گاه نخواهند توانست مانع رشد اسلام در جهان عرب و فلسطين حتي سراسر جهان شوند و از اين حيث جهان اسلام و عرب بايد در برابر توطئه هاي رژيم صهيونيستي هوشيارانه عمل كنند و شكاف هاي موجود در اين جهان را از بين ببرند تا امكان نفوذ صهيونيست ها از بين برود.
¤ ارزيابي شما در مورد مذاكرات آشتي ملي فلسطين با توجه به نشست اخير نمايندگان فتح و حماس در قاهره چيست؟
-موضوع آشتي ملي را بايد از چند بعد مورد بررسي قرارداد، اول اينكه ما به عنوان يك جنبش اسلامي و دولت مشروع و به رسميت شناخته شده به آشتي ملي ايمان داريم و آن را هدفي استراتژيك تلقي مي كنيم كه بايد آن را محقق ساخت و ملت فلسطين نبايد چند تكه باشد، با اين حال ما تمام خواسته هاي خود را از آشتي ملي ارائه كرديم و تنها مانع در اين راه شخص محمود عباس است كه به دلايلي مانع تحقق اين توافقنامه است. عباس مي گويد: «من رئيس اين دولت هستم و اين دولت از آن من است و بايد سياست هاي مرا به اجرا بگذارد، چرا كه سياست من سياست پذيرفته شده در عرصه بين المللي است»، به اين ترتيب او مي خواهد ما را وادار به تبعيت از سياست هاي خود كند كه در سرفرود آوردن در برابر غرب نمود پيدا مي كند. او به اين ترتيب مي خواهد ما نيز بسان وي در برابر غرب سرفرود بياوريم كه اين اصلا امكان پذير نيست، آشتي ملي به اين معناست كه منافع ملت فلسطيني را در نظر بگيريم كه در تلاش براي بازگرداندن عزت و كرامت آن نمود پيدا مي كند و به همين دليل ما از اين حيث هيچ گاه از اصول و مبادي اعتقادي و ثابت خود دست نمي كشيم و بالاخره اينكه ما اهداف مدنظر خود را كاملا آشكار و روشن بيان كرديم و در موضوع ميهن، دين و اسرا و حق بازگشت و چشم پوشي نكردن از يك وجب از سرزمين فلسطين به هيچ كس و هيچ طرفي امتياز نخواهيم داد و آشتي ملي نيز نبايد از فشارهاي آمريكا و اسرائيل يا كشورهاي هم پيمان غرب تأثير بپذيرد و در اين ميان هر كس و هر طرف كه خواستار آشتي ملي بر اين پايه و اساس است ما دست وي را مي فشاريم و هر كس خواستار برخلاف اين است با مقاومت پاسخ وي را خواهيم داد.
تشكيلات خودگردان بي شك در برابر فشارها و تحميل ها و فريب هاي بسياري قرار داشت. تحميل ها از سوي نتانياهو صورت گرفت كه گفت، هر كس حماس را بخواهد ما نمي توانيم با او تعامل داشته باشيم.
¤ نظر شما درباره اقدام محمود عباس براي بردن پرونده فلسطين به شوراي امنيت چيست؟
تهديد محمود عباس براي بردن پرونده فلسطين در شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي به رسميت شناختن كشور مستقل فلسطيني اقدامي بي فايده است.
آنها براي به رسميت شناختن كشور و دولت مستقل فلسطيني به دنبال سراب هستند، چون اين دولت بدون امتيازدهي آنها تشكيل نخواهد شد و ما تصور مي كنيم، اوضاع و احوال قضيه فلسطيني از اين كه هست بدتر شود چون آنها داراي قدرت زيادي براي تحت فشار قرار دادن دشمن نيستند.
¤ آيا اسرائيل قادر است از بحران هاي داخلي خود بيرون بيايد؟
اسرائيل بي شك نخواهد توانست از بحران هاي داخلي خود بيرون بيايد و اين بحران ها سرانجام موجب سقوط اين رژيم و فروپاشي جامعه صهيونيستي خواهد شد كه در تمام سطوح نظامي و استراتژيك و اعتقادي رو به ضعف و تزلزل گذاشته، در حالي كه مقاومت روز به روز در حال شكوفايي و اقتدار است و دليل اين مدعا شكست هاي اسرائيل در جنوب لبنان و نوارغزه است و اگر اين طور پيش برود، براساس برداشت و تصور آنها تا 12 سال آينده ديگر اسرائيلي بر صفحه روزگار وجود نخواهد داشت و درگيري هايي حاصل خواهد شد كه به پيروزي مقاومت فلسطيني و تشكيل دولت و كشور مستقل فلسطيني خواهد انجاميد.
¤ نظر شما راجع به بيداري اسلامي در منطقه چيست؟
اين انقلاب ها عليه طغيان، استبداد و ديكتاتوري هستند و ما از اين حيث با اين انقلاب ها همراه هستيم و به همين دليل در كنار اين ملت ها براي بازگرداندن آزادي هاي آنها و به دست گرفتن زمام امورشان و اصلاح تمام مفاسد، برقراري آزادي، دموكراسي و تجديد ساختار كشورهاي عربي هستيم.
اين انقلاب ها بازتاب مثبتي بر جامعه فلسطينيان نوار غزه و همچنين كرانه باختري و اراضي اشغالي 1948 و همچنين فلسطينيان پراكنده در سراسر جهان خواهد گذاشت و ما به اين انقلاب ها بسيار خوش بين هستيم و دست تمام انقلابيون را مي فشاريم.
¤ نظر شما در مورد مسئله قدس و همبستگي مسلمانان جهان با مردم فلسطين چيست؟
قدس قلب تپنده جهان اسلام است و با توجه به اينكه روز جهاني قدس توسط جمهوري اسلامي ايران به اين نام نامگذاري شده است مي توان گفت، مهم ترين قضيه مورد توجه مسلمانان، قدس است و ما نيز با حساسيت بسيار اوضاع جاري در اين شهر را كه شامل يهودي سازي آن و تخريب مسجد الاقصي است، دنبال مي كنيم. صهيونيست هاي تندرو تلاش مي كنند، تمام نشانه هاي اسلامي و عربي قدس را از بين ببرند و معبد هيكل دروغين خود را بسازند و در اين باره همه گونه حمايتي از آنها به عمل مي آيد به همين دليل به نظر مي رسد، اعراب و مسلمانان نيز بايد در برابر قدس متحد شده و با حضور در روز جهاني قدس از هويت اسلامي و عربي خود دفاع كنند.
ايران همواره در كنار ملت فلسطين و دولت حماس بوده و ما از پشتيباني معنوي ايران از ملت فلسطين قدرداني مي كنيم.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14