(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 16 مهر 1390- شماره 20042

موادمخدر در اشكال آدامس، پاستيل و پودر
ورود كالاهاي قاچاق به محصولات آتش نشاني
در جست وجوي زيستگاهي سالم براي انسان
مراقب مسابقه پيامكي باشيد
نفوذ اعتياد در ميان افراد متاهل
كودكان آسيب پذيرترين عابران پياده



موادمخدر در اشكال آدامس، پاستيل و پودر

تهران- كارشناسان فعال در حوزه اعتياد هشدار مي دهند كه عرضه موادمخدر صنعتي و شيميايي به شكل هاي مختلف از جمله آدامس، نگراني ها را بيشتر كرده است بنابراين قشر جوان كشور بايد بيش از هر زمان ديگر مراقب باشند تا به دام توليدكنندگان و عرضه كنندگان اين مواد گرفتار نشوند.
اين كارشناسان براين باورند موادمخدر جديد از تركيبات موادشيميايي تهيه شده و در قالب آدامس، پاستيل و پودر به عنوان خوشبوكننده دهان و با طعم عموما نعنايي در بسته هاي آلومينيومي و با تصاوير جذاب رنگي به بازار عرضه مي شود.
كارشناسان فعال در حوزه اعتياد معتقدند اين آدامس ها پس از مصرف باعث سرخوشي، بي خيالي و توهم شده و حتي مي تواند منجر به مرگ فرد مصرف كننده شود.
به گفته «اميرعباس غلامي» درمانگر اعتياد آدامس هاي حاوي موادمخدر از نظر شيميايي سردسته مواد محرك فعلي آمفتامين ها هستند كه تحت عناوين مختلف از جمله قرص شادي و داروي عشق ارائه مي شود.
متأسفانه جوانان اين آدامس ها را به بهانه ايجاد احساس خشنودي و نشاط مصرف مي كنند حال آنكه اين آدامس ها اثر سويي بر سيستم اعصاب از طريق بروز اشكال در سيستم سروتونين و دوپامين مغز به صورت موقت و دايم دارد كه بسيار خطرناك است.
اين آدامس هاي حاوي موادمخدر، بازار جديد و پرسود مافياي موادمخدر دنيا را تشكيل مي دهد و براساس گزارش هاي مستند بيش از هشت ميليون نفر در جهان از اين آدامس ها استفاده مي كنند.
بسياري از جوانان عوارض مصرف اين آدامس هاي مخدر را نمي دانند.
امروزه اين آدامس ها به عنوان خوشبوكننده دهان به فروش مي رسند، گرفتگي عضلات، افزايش ضربان قلب و فشارخون، بي قراري و اضطراب، لرزش، افزايش دماي بدن، از دست رفتن آب بدن، افزايش استعداد ابتلا به بيماري هاي قلبي و مغزي، اختلال حافظه، افسردگي و مسموميت از عوارض مصرف اين نوع آدامس ها است.
اين نوع آدامس ها در واقع يك نوع تنباكوي جويدني است كه با مواد ديگري از جمله آهك، پان و غيره تركيب و مصرف آنها موجب بروز ضايعات شديد دهان و دندان و لثه مي شود.
افرادي كه قصد خريد آدامس هاي مجاز را دارند بايستي دقت كنند كه آدامس حتما داراي پروانه وزارت بهداشت باشد.
اگرچه ستاد مبارزه با موادمخدر به طور جدي عرضه و توزيع اين گونه مواد را دنبال مي كند، ليكن بهترين ابزار كنترل و جلوگيري از عرضه اين مواد، مردم هستند و آنان بايد از مصرف هرنوع آدامس با اشكال مختلف و با مارك ناشناس كه به نوعي مشكوك به نظر مي رسد، خودداري كنند.

 



ورود كالاهاي قاچاق به محصولات آتش نشاني

شواهد موجود و گفته هاي توليدكنندگان نشان مي دهد كه بازار محصولات آتش نشاني كشور نيز از آسيب كالاهاي قاچاق و كم كيفيت در امان نمانده و هم اكنون بخشي از نياز داخل از طريق اين كالا تامين مي شود.
صنايع آتش نشاني طيف گسترده اي از كالاها و محصولات را توليد مي كنند. از سيستمهاي هشداردهنده حريق گرفته تا كلاه، لباس، كفش و ماشين آتش نشاني. كپسول آتش نشاني نيز از مهم ترين محصولات صنايع آتش نشاني محسوب مي شود.
از ارزش بازار محصولات آتش نشاني در ايران اطلاع دقيقي در دست نيست، اما با توجه به بالا بودن حجم سوانح و حوادث در ايران برآورد مي شود سالانه ميلياردها دلار محصولات آتش نشاني و اطفا حريق تنها توسط دولت خريداري مي شود. به غير از دولت، بخش خصوصي شامل مردم عادي و واحدهاي صنعتي و تجاري نيز سالانه مبالغ هنگفتي را بابت خريد كالاهاي ضدحريق صرف مي كنند.
بازار ميلياردي محصولات آتش نشاني در ايران باعث شده تا هم تعدادي واحد توليدي در كشور شكل بگيرد و هم سيل واردات محصولات با كيفيت و بي كفيت آتش نشاني روانه بازار ايران شوند.
در اين ميان چين همچون بسياري از حوزه هاي ديگر بيشترين سهم را در بازار محصولات آتش نشاني واردات و قاچاق به ايران دارد.
محصولات ايمني و آتش نشاني چيني باتوجه به قيمت پاييني كه دارند توانسته اند سهم قابل توجهي از بازار ايران را به خود اختصاص دهند. اين در حالي است كه توليدكنندگان داخل اعتقاد دارند بسياري از محصولات چيني از استاندارد و كيفيت لازم برخوردار نيستند.
مديرعامل يكي از شركتهاي توليدكننده لوازم آتش نشاني درباره شرايط واردات محصولات مشابه توليد داخل به كشور مي گويد: هر چند كه در برخي محصولات هنوز هم نياز به واردات در كشور وجود دارد و بسته به نوع و كاربري محصول گاهي محصولات خارجي مورد نياز هستند، اما در اغلب تجهيزات ايمني و آتش نشاني، توليدكنندگان به توانايي هاي خوبي دست پيدا كرده اند و توليد داخلي جوابگوي نياز داخلي و حتي صادرات است.
اما در حالي كه هنوز هم واردات محصولات ايمني به كشور ادامه دارد، نگراني هاي موجود بيشتر مربوط به واردات كالاهاي بي كيفيت يا تقلبي مي شود.
هر چند برخي محصولات اروپايي با استانداردهاي بالا كارآيي بيشتري در مورد خاص دارند، اما مشكل واردات از آنجا ناشي مي شود كه اغلب كالاهايي كه با نام هاي معتبر تجاري در كشور به فروش مي رسند اصل نيستند، بلكه نام هاي تجاري معروف توسط چيني ها جعلي و از مبادي قانوني و غيرقانوني به كشور وارد و با قيمتهاي غيرقابل رقابت در بازار عرضه مي شوند.

 



در جست وجوي زيستگاهي سالم براي انسان

براساس گزارش سازمان همكاري اقتصادي و توسعه در اوايل دهه 2000، تقريباً تمامي عوامل تشكيل دهنده محيط زيست تحت تأثير فعاليت هاي انسان قرار گرفته اند.
افزايش بي حساب جمعيت و گسترش روزانه شهرها و رشد شديد زندگي در محدوده هاي خارج از شهر و در زمينهاي زراعتي، خود به خود آلودگي آفرين است. صرفنظر از مسائل جوامع عقب مانده و عدم توجه افراد در قبال مسئوليتي كه نسبت به بهداشت جامعه دارند، مسئله تامين خدمات از يك سو و به وجود آمدن بازار تقاضاي شديد از سوي ديگر، صنايع و فعاليتهاي پرتحرك تر را به دنبال مي طلبد، و چون به پيامدهاي آن از قبل نينديشيده اند، آلودگي هاي بيشماري را گريبانگير نقاط بسياري از جهان كرده و چهره شاداب زمين را روزبه روز پژمرده تر مي سازد.
البرت موگان پژوهشگر دانشگاه پنسيلوانيا معتقد است كه پديد آمدن بحران محيط زيست در اوايل دهه 70 قرن گذشته، تربيت زيست محيطي به عنوان يك جهت گيري تربيتي جهاني و به عنوان عكس العملي در برابر اين بحران نمود يافت. اما هم اكنون لازم است كه، به مشكلات امروز محيط زيست نظري بيفكنيم؛ پديده يي كه امروزه محيط زيست جهاني با آن دست به گريبان است، پديده تغييرات آب و هوايي است.
سخن گفتن درباره گسترش بيابان ها، گرم شدن زمين و پيامدهاي خطرناك آن بر زندگي امروز و فرداي ما، همه و همه ارتباط دارد با پديده تغييرات آب و هوايي كه نتيجه اي است از فعاليت هاي بشري كه از ابتداي دوره صنعتي شدن آغاز شده است. اين گونه بود كه بسياري از سازمان ها و هيئت ها تاسيس شد تا بار آگاه سازي مردم از خطر آلودگي ها و پيامدهاي آن را بر دوش بكشند.
محققان زيست محيطي عقيده دارند كه ثبات و تعادل زيست محيطي بر پيچيدگي آن استوار است. به اين معني كه هر چه اجزاي تشكيل دهنده محيط زيست از گياه گرفته تا حيوان و آب و... بيشتر باشد، توان تحمل اختلالات و جذب آلودگي ها توسط اين محيط بيشتر است.
اما آنچه امروز از قطع درختان و از بين بردن جنگل ها كه ريه زمين هستند، روي مي دهد و ديگر فعاليت هاي بشري همچون استفاده از سوخت هاي فسيلي و جنگ هاي ويرانگر كه باعث ساده شدن محيط زيست شده است. نتيجه اين ساده شدن يا به عبارتي كم شدن اجزاي محيط زيست چيزي نيست جز بحران: اين بحران هم اينك در گم شدن زمين خود را نشان داده است.
افزايش گازهاي گلخانه اي همچون انواع اكسيدهاي كربن، متان و... باعث بالا رفتن دماي كره زمين به ميزان 0/7 درجه سانتيگراد در يك قرن اخير شده است. با آغاز قرن جديد اين سرعت افزايش دما شدت يافته است. نتيجه اين پديده هم شكاف لايه اوزون است كه زندگي را در جاي جاي كره زمين با خطر مواجه كرده است.
همچنين به افزايش آب درياها به نسبت 15 تا 25 سانتيمتر انجاميده است كه نتيجه اي است از ذوب شدن يخ قطب ها در يك قرن اخير. آمارها هم نشان مي دهد هرچه دماي زمين افزايش مي يابد، شمار مرگ و ميرها به همان نسبت بيشتر مي شود. پس اگر اين رويه به همين شكل ادامه يابد، چه پيش خواهد آمد؟
مرگ خاموش بشر
از سوي ديگر فعاليت هاي نادرست انسان بر خاك موجب مسموميت و فرسايش كه موجب تخريب و كاهش توان زمين هاي زراعي مي شوند. به طور كلي فرسايش خاك پديده اي طبيعي است كه به وسيله عواملي چون باد، روان آبهاي سطحي و تغييرات دما انجام مي گيرد. با اين حال، فعاليت هاي انسان از جمله زراعت مفرط، آبياري زمين هاي زراعي، محصولات تك كشتي، چريدن بيش از حد دام ها در مراتع، جنگل زدايي و بيابان زايي باعث از بين رفتن تعادل موجود ميان روند تخريب و ايجاد خاك، و در نهايت آلودگي آن مي شوند.
مسموميت خاك مي تواند در اثر افزايش نمك هاي خاك توسط ماشين آلات كشاورزي و يا آلودگي مستقيم آن توسط افراد يا كارخانه ها ايجاد شود. در اين صورت خاك ناحاصل خيز و حتي سمي براي برخي گياهان مي شود.
آلودگي محيط به ويژه در جوامع صنعتي و شهري به صورت يك مسئله عمومي درآمده است و صاحبان سرمايه هاي كلان بدون توجه به پيامدهاي ناگوار (و در كشورهاي عقب مانده بدون پرداخت ماليات واقعي) از علوم و فنون و اكتشافات جديد حداكثر بهره را برده اند و عوامل اصلي حيات را پليد و ناپاك گردانده اند. به عنوان مثال، آلودگي هوا به وسيله مه دود، هواي بيشتر شهرهاي صنعتي را ناخوشايند و ناسالم ساخته و باعث شيوع بيماري هاي دستگاه تنفسي به خصوص آماس نايژه (برونشيت) گشته است. اين آلودگي قربانيان تدريجي بسيار دارد اما وقتي درصدش بالا رود، با اندك تغييري در عوامل جوي قربانيان فراواني را يكجا دريافت مي كند. از جمله، مه دود سال 1952 لندن كه جان حدود 2000 نفر را به يكباره گرفت.
آلودگي آب به وسيله فاضلابها و هرز دادن فضولات كارخانه ها به رودها، درياچه ها و درياها كه نمونه قابل توجه آن در نواحي كم جزر و مد سواحل مديترانه بيشتر به چشم مي خورد، سبب ضايع شدن بيشتر گياهان و حيوانات نواحي مختلف ساحلي مجاور شهرهاي صنعتي و پرتراكم شده و جان و تندرستي مردم را به خطر افكنده است.
در «ميناماتاي» ژاپن حدود سال 1951 بيش از 10هزار نفر يا مردند يا معلول گشتند يا به بيماري هاي بسيار سخت گرفتار شدند و اين مصيبت به علت خوردن ماهي هاي مسمومي بود كه از هرز دادن فضولات يك كارخانه شيميايي، حاوي استالدنيد كاما رخ داد، كه از رودخانه هاي نزديك كارخانه وارد دريا مي شدند. اين گونه مسموميت ها آغاز گشته است، هشدارهاي سازمان محيط زيست بايد مردم و دولت را بيدار كند.
طبق سازمان همكاري اقتصادي و توسعه، مهم ترين تاثيرات فعاليت هاي انسان بر روي آب ها در سه مورد خلاصه مي شود: مصرف بيش از حدآب و از بين رفتن منابع آب و آلودگي آب هاي سطحي و زيرزميني.
منابع محدود و استفاده بي رويه
امروزه تامين آب شيرين براي بعضي كشورها يك بحران جدي محسوب مي شود. براساس گزارش هاي اين سازمان درسال 2010، در صورت عدم اقدامات مناسب، در سال 2030 در حدود 9/3 ميليون نفر دچار اين بحران خواهند شد. قابل توجه است كه اين بحران خود با روند كنوني افزايش جمعيت اوج نيز خواهد گرفت.
كيفيت آب ها نيز بحران ديگري است كه برخي كشورها در پيش رو دارند. ميزان آلودگي برخي آب ها و روند افزايش آن در بسياري از نقاط كره زمين بسيار نگران كننده مي باشد. آب هاي سفره هاي زيرزميني و رودها و درياچه ها منابع مهم تامين آب شيرين هستند كه مستقيما در معرض آلودگي توسط فعاليت هاي انسان قرار دارند. آلودگي درياها نيز علاوه بر دخالت مستقيم انسان، تحت تاثير آلودگي آب هاي شيرين و چرخه آب است.
علل آلودگي آب ها ممكن است فيزيكي يا شيميايي باشند
آلودگي هاي شيميايي بسيار گوناگون مي باشند و مي توانند دراثر ورود موادشيميايي حاصل از كارخانه ها، كشاورزي يا فاضلاب هاي شهري به درون آب باشد. مصرف موادشيميايي ضدآفت در كشاورزي از علل مهم آلودگي آب هاي زيرزميني يا سطحي است كه مستقيما موجب مرگ بسياري از گونه ها مي شود.
همچنين، مصرف كودهاي نيترات دار و فسفات دار موجب افزايش اين عناصر در آب ها مي شود. در نتيجه، باكتري ها و جلبك هاي سطح آب كه از اين مواد تغذيه مي كنند به سرعت رشد مي كنند و زياد مي شوند و موجب كمبود اكسيژن محلول در آب و در نتيجه مرگ اغلب گونه هاي ساكن زيرآب مي شوند.
آلودگي توسط فلزات سنگين چون جيوه، آرسنيك، سرب و روي نيز كه حاصل از فعاليت كارخانه هاست طي زنجيره هاي غذايي انباشته مي شود و جان بسياري از جانوران و مهم تر از همه انسان را تهديد مي كند.
آلودگي هوا عبارت است از ورود مستقيم يا غيرمستقيم هر عنصري توسط انسان كه احتمال ايجاد اثرات نامطلوب بر سلامتي انسان و محيط زيست را داشته باشد. انواع آلودگي هاي هوا عبارت اند از: گازهاي شيميايي سمي كه غالباً حاصل واكنش هاي سوختن هستند.
اوزون، كه وجودش در لايه هاي پاييني هواي كره زمين تاثيرات خطرناكي بر سلامتي جانداران دارد.
گازهاي حاصل از سوختن چون دي اكسيد گوگرد، اكسيدهاي ازت، مونوكسيد كربن، سولفيد هيدروژن و بعضي گازهاي گلخانه اي.
گرد و غبار و ذرات معلق در هوا
گازهاي گلخانه اي همچون دي اكسيد كربن، متان و فلونوروكربن ها فلزات سنگين همچون آرسنيك، سرب، روي، مس، كروم، جيوه و كادميوم كه در اثر فعاليت هاي صنعتي وارد هوا مي شوند.
مجموع اين مشكلات در اواخر دهه 90 موجب ايجاد راه حلي بين المللي گشت و پيمان كيوتو متولد شد. پيمان كيوتو پيماني است بين المللي به منظور كاهش صدور گازهاي گل خانه اي، كه عامل اصلي گرم شدن زمين در دهه هاي اخير محسوب مي شوند. اين پيمان كه پيمان نامه ريو را تكميل و ترميم مي كند در چارچوب سازمان ملل متحد شكل گرفت.
طي سالهاي اخير با افزايش گازهاي گلخانه اي نظير متان، دي اكسيد كربن، بخار آب و اكسيد نيتروژن در جو زمين، دماي كره در حال افزايش مي باشد كه اين امر باعث ايجاد تغييرات ناخوشايند در محيط زيست خواهد شد.
از اين رو در سال 1997 طي پيماني معروف به كيوتو كشورهاي صنعتي متعهد شدند كه ظرف ده سال آينده ميزان انتشار گازهاي گلخانه اي خود را 5% كاهش دهند و به كشورهاي در حال توسعه كمك هاي مالي براي افزايش ضريب نفوذ استفاده از انرژي هاي تجديدپذير نظير انرژي خورشيدي و بادي، اعطا نمايند. البته اين راه حل هم مشكلات بشر را حل نكرده است.
گسترش بيابان ها با تخريب محيط زيست
تخريب محيط زيست و ادامه تاثيرات آن بر آب و هوا، به وضعيت اقتصادي كشورها هم آسيب مي رساند. گسترش بيابان ها صنعت كشاورزي را تحت تاثير قرار مي دهد. برآوردها حاكي از آن است كه آسيبي كه به صنعت كشاورزي جهان در اثر عوامل زيست محيطي وارد مي شود، به 40 بيليون دلار مي رسد.
هر سال جهان چيزي در حدود 691 كيلومتر مربع از زمين هاي كشاورزي خود را از دست مي دهد. هم اكنون يك سوم كره زمين در معرض تبديل شدن به بيابان است. آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين بيشتر از ديگر مناطق جهان در معرض خطر افزايش بيابان ها قرار دارند. با وجود تمام تلاش هاي سازمان هاي انساني و زيست محيطي كه به فعاليت هاي كشت درختان و همچنين آگاه سازي زيست محيطي در سراسر جهان مي پردازند، اين فعاليت ها اما تاكنون نتوانسته با بحران روزافزوني كه جهان را فراگرفته است، برابري كند.
نمي توان از اين بحران نجات يافت مگر اينكه با همبستگي واقعي تمام كشورهاي جهان و ايجاد راهي براي همكاري مشترك تمام سازمان هاي زيست محيطي، بايد بتوان استفاده از سوخت هاي پاك را همه گير كرد و صنعت را به گونه اي پيش برد تا با محيط زيست هماهنگ باشد. لازمه همه اينها آگاهي و تربيت زيست محيطي است.
بايد حمايت از محيط زيست در تربيت افراد به شكل يك ارزش درآيد. به عبارتي ديگر بايد ميان انسان و محيط زيست يك تعادل ايجاد شود.
و اينها همه براي زندگي امروز و فرداي ما و نسل هاي آينده ما لازم است شايد در روز جهاني محيط زيست توجه به ارقام و آمار ضرورت زيادي نداشته باشد. شايد لازم نباشد بگوييم كه بسياري از شهرها و كشورها كه در ساحل اقيانوس ها قرار دارند، درمعرض غرق شدن كامل و نابودي هستند. شايد تكراري باشد اگر بگوييم نيمي از كره زمين را خشكسالي تهديد مي كند.
شايد همه بدانيم افزايش بلاياي طبيعي از نابودي محيط زيست و از بين رفتن تعادل آن ناشي مي شود. شايد همه مي دانيم محيط زيست مان در خطر است و اكنون در آستانه نقطه بي بازگشت قرار داريم؛ نقطه اي كه ديگر زمين جاي مناسبي براي زندگي نيست. اما بايد به اين مسئله توجه كنيم كه نسل هاي آينده در راهند.
احساس مسئوليت يا بي اعتنايي؟
امروزه درسطح جهان براي مقابله با آلودگي هاي تنفسي به تقويت شش هاي كره زمين يعني جنگلها پرداخته اند. علاوه برگسترش فضاي سبز اطراف شهرها و پاركها، درمقابل برداشت ساليانه 7 ميليون هكتار از اراضي جنگلي، ساليانه بيش از
14 ميليون هكتار جنگلكاري مي شود، اما نسبت كاشت و برداشت در سطح جهان داراي اختلاف بسيار فاحشي است و اين اختلاف احساس مسئوليت و يا بي اعتنايي ملل مختلف را نشان مي دهد.
در بسياري از كشورهاي پيشرفته جهان كه عامه مردم چگونگي دخالت امور سياسي و اجتماعي را فراگرفته اند، با ايجاد سازمانهاي مختلف، تا حد قابل توجهي دولتها را ملزم به حمايت از سازمان هاي محيط زيست و كنترل شديد مواد آلوده ساز كرده اند. از جمله بودجه هاي سنگيني براي تحقيق و استفاده از انرژي هاي سالم و جديد مانند خورشيد، باد، امواج دريا، جزر و مد اختصاص داده اند كه به نتايج درخشان و حتي بهره برداري هم رسيده اند.
جنگلها را توسعه داده و سال به سال بر وسعت آن مي افزايند، بر رشد جمعيت غلبه كرده و آن را به حالت تعادل درآورده اند تا جايي كه در برخي از كشورها رشد آن در سالهاي آينده رو به كاهش خواهدداشت. متأسفانه در بيشتر كشورهاي عقب مانده يا عقب نگاهداشته شده كه وضع به گونه ديگري است، در دهه هاي اخير كارخانه ها و وسايل محركه بدون توجه به زيان آنها بر محيط زيست، يكي پس از ديگري با سيستمهاي كهنه و گاه از رده خارج شده داير مي گردند. در بيشتر آنها حتي تمام مواد اوليه نيز از خارج وارد مي شود.

 



مراقب مسابقه پيامكي باشيد

در تاريخ 13 شهريور، مدير يكي از شركت هاي مشهور فيلم سازي با مراجعه به شعبه هشتم بازپرسي دادسراي ناحيه 3 تهران، در شكايتي به بازپرس خورشيدي گفت: شخص كلاهبرداري به بهانه پخش سريال مختارنامه از طريق شبكه هاي ماهواره اي فارسي زبان و همچنين برخي مجلات داخلي، با طرح مسابقه از اين سريال، از مردم به نام موسسه ما كلاهبرداري نموده و مبالغي دريافت كرده است.
به گفته وي مردم پس از كلاهبرداري با موسسه ما تماس گرفته و جايزه شان را از موسسه ما طلب مي كردند. در اين باره علاوه بر بدنام كردن موسسه، مشكلات بسياري در انجام امور جاري روزانه براي همكارانمان به وجود آمده است. لذا خواستار رسيدگي و شناسايي و دستگيري اين فرد كلاهبردار هستم.
با دستور بازپرس پرونده و ارجاع موضوع به اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران بزرگ، كارآگاهان در ابتدا با دعوت شاكي و انجام تحقيقات اوليه دريافتند تعداد تماس گيرندگان و شركت كنندگان در مسابقه زياد بوده و با همكاري اين دفتر سينمايي تعدادي از شهروندان شناسايي و به پليس آگاهي دعوت شدند.
در ادامه تحقيقات از مالباختگان با شناسايي تعداد ديگري از شهروندان معلوم شد اين مسابقه با تبليغ در چندين مجله داخلي نيز برگزار شده و نحوه شركت مشابه برنامه هاي شبكه هاي ماهواره اي و از طريق ارسال پيامك است.
همچنين تحقيقات حاكي از آن بود كه كلاهبرداران طي تماس با شركت كنندگان در برنامه از آنها در ازاي دادن جوايز درخواست دريافت وجه مي كرده اند كه برندگان نيز به واسطه باارزش بودن جوايز اين ارقام را به حساب كلاهبرداران واريز مي كرده اند.
كارآگاهان اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران در مراجعه به بانك صاحب شماره حساب و بررسي مشخصات فرد صاحب حساب، دريافتند مشخصات آدرس اعلامي واهي است. لذا با تلاش هاي شبانه روزي و تحقيقات ميداني، از جمله دوربين هاي مداربسته بانك هايي كه متهم اقدام به دريافت مبالغ واريزي مسابقه كرده بود، تصويري از چهره وي به دست آمد.
با توجه به اين كه اين نوع كلاهبرداري در سال 88 نيز در اداره مبارزه با كلاهبرداري مسبوق به سابقه بوده، در ادامه بررسي كارآگاهان مشخص شد متهم اصلي و صاحب حساب كسي نيست جز يكي از متهمان پرونده سال قبل كه بعد از دستگيري متهم اصلي خود اقدام به كلاهبرداري به همان شيوه كرده است.
با شناسايي اين متهم به نام شاهين 29 ساله در تاريخ 25 شهريور مخفيگاه وي در محدوده بزرگراه شهيد ستاري شناسايي و در يك آپارتمان مجلل و لوكس دستگير شد. در زمان دستگيري از وي يك دستگاه خودرو سواري زانتيا نيز به دست آمد.
با انتقال متهم به اداره چهاردهم و تحقيقات پليسي از اين فرد مشخص شد وي اين شيوه را از همدست سابقش در سال 88 فراگرفته است، در دفتر اجاره اي اين متهم تعداد 15 نفر مشغول به كار بودند كه شامل بسته بند، پيك و كارمند بودند.
متهم در اعترافات خود گفت: يك نفر از كارمندان من اخيرا از ما جدا شده و مثل اين كه در نظر دارد خودش نيز مشابه كار ما را دنبال كند.
سرهنگ عباسعلي محمديان رئيس پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: از شهرونداني كه در اين مسابقه شركت كرده و علي رغم واريز وجه جايزه اي دريافت نكرده يا ارزش جايزه دريافت شده برخلاف ادعاي اعلام شده كمتر از وجه واريزي آنهاست دعوت مي شود جهت طرح شكايت خود به اداره چهاردهم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كنند.

 



نفوذ اعتياد در ميان افراد متاهل

به گفته محمدصادق فتح الهي مديركل دفتر توسعه مشاركت هاي مردمي و سازمان هاي مردم نهاد ستاد مبارزه با موادمخدر 50 درصد خانواده ها پنج سال با تاخير متوجه اعتياد اعضاي خانواده خود مي شوند به علت بي اطلاعاتي خانواده ها راجع به اعتياد امروزه رفتارهاي معتاد با گذشته متفاوت شده است كه در اين زمينه بايد نگاه مردم را نسبت به اعتياد تغيير داد.
متخصصان روش اساسي برخورد با اعتياد را گسترش معنويات در جامعه مي دانند. از آنجايي كه 65 درصد معتادان متاهل و 70 درصد آنها شاغل هستند، مي توان گفت كه اعتياد ربطي به بيكاري و تجرد ندارد بلكه عامل اصلي اعتياد كمبود معرفت هاي ديني در شخص است.
موادمخدر داراي شاخه هاي متفاوت اطلاعاتي، قضايي، فرهنگي، پيشگيري، درماني و گروههاي همتا مي شود.
موادمخدر مانند يك مثلث است كه داراي سه ضلع مصرف الكل، مصرف مخدر و رفتار پرخطر جنسي مي شود كه كانون خانواده را به عنوان زيربنايي ترين نهاد اجتماعي نابود و لايه هاي حاكميت سياسي، اقتصادي و مشاركت عمومي را تضعيف مي كند.
راه حل مبارزه با مواد مخدر بيدار كردن مردم و ارتقاي آگاهي آنها در اين زمينه است. ستاد با بالا بردن سطح آگاهي مردم زمينه را براي مشاركت آنها آماده مي كند تا به مواد مخدر فقط به عنوان يك مشكل شخصي نگريسته نشود بلكه احساس مسئوليت مردم در زمينه مبارزه بامواد مخدر افزايش يابد.
فتح الهي با تأكيد بر لزوم آگاه سازي و اصلاح باورها در حوزه ترك اعتياد و اهميت مشاركت عمومي در اين حوزه مي گويد: اين باور كه اعتياد فرد كاملاً آگاهانه و از سر دلخوشي بوده است، غلط است در مقابل اين باور بايد فرايند ترك را به گونه اي طراحي كرد كه مردم در آن احساس مسئوليت بيشتري كنند كه ستاد با ساخت فيلم و سريال با هدف آگاه سازي مردم برنامه ريزي كرده است تا افراد با انگيزه در قالب سازمان هاي مردم نهاد سازمان يافته تر با پديده اعتياد برخورد كنند.

 



كودكان آسيب پذيرترين عابران پياده

بررسي ها حاكي از آن است كه كودكان در چرخه ترافيك جزو آسيب پذيرترين عابران پياده به شمار مي روند.
كارشناسان معتقدند با توجه به اينكه كودكان و نوجوانان در تشخيص سرعت و فاصله وسايل نقليه با آنها و همچنين تشخيص صدا دقت لازم را ندارند، در نتيجه دچار اشتباه مي شوند.
كودكان و نوجوانان به سبب شرايط سني و بازيگوشي، انرژي زيادي براي تخليه دارند و اين ويژگي ها سبب مي شود با خطرات بيشتري روبه رو شوند.
البته از سوي ديگر، با توجه به اينكه كودكان و نوجوانان ذهن بسيار پويا و توانايي فراگيري بالايي دارند، ضروري است آموزش هاي ترافيك از همان دوران كودكي چه به شكل رسمي در مهد كودك و مدرسه و چه غيررسمي در خانه آغاز شود.
روانشناسان اعتقاد دارند كودكان دانش اندكي درباره مفاهيم مربوط به ترافيك دارند و در نتيجه واژه اي همچون خيابان براي آنان مفاهيم مختلفي دارد و در تشخيص مفاهيمي همچون چپ و راست با مشكل مواجه مي شوند.
«هادي عباسي» روان شناس اجتماعي در اين باره مي گويد: فرآيند كسب آگاهي در كودكان اغلب با كاستي هايي روبه رو است.
وي با بيان اينكه كودكان گاهي گمان مي كنند دويدن روش مناسب عبور از عرض خيابان است، مي افزايد: آگاهي دادن تدريجي و آموزش در مورد اينكه چه زماني براي انجام چه كاري مناسب است در مورد كودكان زير هفت سال به مراتب مهم تر از آموزش رسمي قوانين است.
كودكان در سنين كمتر، توانايي دريافت انواع آموزش ها را دارند و مي توانند با تمامي اطلاعاتي كه به آنها ارايه مي شود، ارتباط برقرار كنند.
در بزرگسالان، پردازش اطلاعات از لحاظ كمي و كيفي با كودكان متفاوت است. تفاوت كيفي اين امر به آن دليل است كه كودكان اغلب، دانش اندكي درباره مسايلي كه به آنها ارايه مي شود، دارند.
از لحاظ كمي نيز به دليل دسترسي اندك كودكان به اطلاعات لازم براي انجام يك كار، ظرفيت كمتر حافظه شان و همچنين طولاني بودن زمان واكنش آنها، بين كودكان و بزرگسالان تفاوت هايي از لحاظ كمي در پردازش اطلاعات وجود دارد.
براي نوجوانان نيز همين شرايط هنگامي كه از موارد گوناگون استفاده مي كنند، صدق مي كند و آنها هنگامي كه در شرايط پيچيده و ناشناخته قرار مي گيرند در پردازش اطلاعات به لحاظ كمي با بزرگسالان متفاوت هستند.
عباسي در تشريح اين موضوع مي گويد: كودكان چهار ساله مي توانند روي يكي از جنبه هاي كارهايي كه به آنها ارايه مي شود، متمركز شوند اما هر چه سن كودكان بالاتر مي رود، امكان تمركز همزمان روي چند قسمت از موارد براي آنها بيشتر مي شود.
مهم ترين مانع در مسير رسيدن به يك رفتار ايمن به طور قطع، دقت نكردن خردسالان است. بالا رفتن سن، تأثيري در از بين بردن بي دقتي در كودكان ندارد اما كودكان 10 ساله نسبت به كودكان چهار ساله، كمتر و ديرتر تمركز خود را روي يك موضوع از دست مي دهند.
مقاومت در برابر بي دقتي با بالاتر رفتن سن افزايش پيدا مي كند.
البته پسران كم دقت تر از دختران هستند. هر چه انجام دادن كاري براي يك فرد آسان تر مي شود، دقت و توجه او در مورد آن كار افزايش پيدا مي كند.
انجام دادن كارها را مي توان از طريق تعليم مهارت هاي مربوط به آن يا مهندسي رفتارها براي افراد آسان تر كرد.
نقش والدين در آموزش
والدين مي توانند برخي امكانات عبور عابر پياده مانند خط كشي عابر پياده كه در آن عابر بهتر توسط راننده ديده مي شود و مسيرهاي ايمني را كه براي رفتن به مدرسه مشخص شده اند به صورت تدريجي به كودكان نشان و كاربرد آنها را آموزش دهند.
عليرضا اسماعيلي، استاديار دانشگاه شهيد بهشتي در اين رابطه مي گويد: چنانچه انگيزه هاي ديگري غير از عبور از عرض خيابان براي كودكان وجود داشته باشد، آن انگيزه ها مي توانند از عوامل تأثيرگذار در شكل گيري تصادف ها به حساب آيند.
چنانچه هنگام انجام يك فعاليت در حيطه ترافيك مثل عبور از خيابان، حواس كودك به مسئله ديگري معطوف شود، حواس او به جاي اينكه بر فعاليت اصلي (عبور از خيابان) متمركز شود، به امور ديگر متمايل خواهد شد در حالي كه فعاليت اصلي (عبور از خيابان) همچنان ادامه پيدا مي كند.
عامل بي توجهي و بي دقتي يا همان حواس پرتي نسبت به عوامل ديگري مانند پايه هاي ضعيف ادراك و تصميم گيري بسيار مهم تر است و بيش از ساير عوامل سبب غيرايمن شدن رفتارها مي شود.
تصميم گيري براي عبور از ميان خودروهايي كه در خيابان حركت مي كنند و تشخيص فاصله هايي كه گاهي در زنجيره آنها ايجاد مي شود، براي كودكان زير هشت سال همواره امري دشوار است. تخمين زدن اينكه چه موقع يك خودروي در حال حركت به نزديكي شما مي رسد بيش از آنكه به توانايي تشخيص سرعت مربوط باشد، به توانايي تشخيص سرعت مربوط باشد، به توانايي تشخيص فاصله مربوط است. البته در شرايطي كه خودرويي به طور غيرعادي تند حركت كند، اين تخمين زدن مي تواند خطرناك هم باشد.
كودكان به عنوان يكي از استفاده كنندگان از راهها هنگامي كه در محيط ترافيك واقع مي شوند، به عواملي از قبيل آموزش ترافيك اندك و تجربه كم از مسايل ترافيك محدود مي شوند.
گام نخست در آموزش ترافيك به كودكان از طريق خانواده است. چنانچه افراد خانواده با فرهنگ ترافيك آشنا شوند و در رفتار خود آن را رعايت كنند، مي توانند بر فرزندان خود نيز تأثير بگذارند.
در مهد كودك ها و كودكستان ها و از طريق مربيان مهد كودك نيز مي توان به صورت نظري و عملي كودكان را با عبور و مرور و خطراتي كه آنها را تهديد مي كند، آشنا كرد كه در اين ارتباط بهره گيري از بازي ها و اشعار و نقاشي بي تأثير نيست.
مرحله سوم آموزش مربوط به زماني مي شود كه كودك وارد دبستان مي شود.
اين مرحله در صورت توجه كافي نداشتن مي تواند خطرناك ترين مرحله باشد، زيرا عوامل گوناگوني در اين گروه سني موجب افزايش خطرات مي شوند.
از جمله اين موارد طولاني بودن و خطرزا بودن مسير خانه به مدرسه، بازيگوشي كودك، شوخي با همكلاسي ها، تمايل به تنهايي رفتن و به طور مستقل كار كردن است. لذا پيشنهاد مي شود اوليا ضمن شناخت مسير ايمن خانه و مدرسه، چند روز اين مسير را به همراه فرزند خود طي كنند تا كودك با مشكلات مسير آشنا شود و يك روز هم مي تواند بي آنكه كودك بفهمد مراقب او باشد.
مرحله چهارم مربوط به زماني است كه كودك وارد دوره راهنمايي مي شود.
در اين مرحله از آموزش، مدرسه نيز مسئوليت هماهنگي با اوليا را دارد و لازم است ضمن انتخاب گذربان يا پليس براي كمك به دانش آموزان براي عبور ايمن، دانش آموزان را فعالانه درگير كرد.
بايد متناسب با كلاس و سن دانش آموزان، دروسي در كتاب هاي درسي در ارتباط با مسايل ترافيكي گنجانده شود.
آموزش حضوري شامل جنگ ها و مسابقات و استفاده از پارك آموزش ترافيك نيز از جمله آموزش هاي غيرحضوري است. آموزش غير حضوري با بهره گيري از رسانه ها انجام مي گيرد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14