(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 10 آبان 1390- شماره 20063

بي تفاوتي و خونسردي جايز نيست
فروپاشي تمدن غرب و جهل جاهلان
دور زدن قانون براي ورود به دانشگاه
ورود نمايندگان متصل به باندهاي قدرت و ثروت ممنوع!!!
معاونان اداري و مالي دانشگاه ها تأكيد كردند: حمايت از سياست هاي راهبردي سند دانشگاه اسلامي
پيام آيسسكو به جشنواره فارابي: تلاش دانشمندان علوم انساني به صلح و رفاه جوامع منجر مي شود
دانشجو مطرح كرد: توجه سياست گذاران به الزامات تحول در علوم انساني



بي تفاوتي و خونسردي جايز نيست

در حركت عظيم ملت ايران، نسل جوان بايد پيشرو باشد. براي نسل جوان - بخصوص نسل جوان دانشجو - بي تفاوتي و خونسردي جايز نيست. آن جواني كه به سرنوشت كشور نينديشد و حوادث و خصومتهايي را كه نسبت به كشورش در دنيا سازماندهي مي شود، نبيند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لايق اين نيست كه نام جوان شهروند يك ملت انقلابي را روي خودش بگذارد. روح جوان، آن روح
پر تپشي است كه در سختيها، به داد كشور و ملت رسيد و آنها را نجات داد.
بيانات مقام معظم رهبري 11/5/88

 



فروپاشي تمدن غرب و جهل جاهلان

ميثم جوكار، دانشجوي كارشناسي مهندسي مكانيك، دانشگاه خليج فارس بوشهر
فلسفه ارسال رسل چيزي نبود جز اينكه نظر بشريت را رو به عالم بيكران معنويت بيندازد. در مكتب انبيا و به چراغ توحيد، همواره هدف، سير انسان از ظاهر به باطن بوده است. حقيقت وجود انسان بالذات نيست، بلكه بالعرض است، در واقع انسان مخلوق و داراي فقر ذاتي است. به قول فلاسفه، وجود انسان عين ربط به خالق خويش است. سير از ظاهر به باطن همان طي طريق انسان از خود به خداست، وجود انسان با وصول به حق است كه مي تواند فقر ذاتي خويش را به كمال برساند و به هدف اصلي خلقتش يعني قرب حق تعالي دست پيدا كند. لذاست كه عميق ترين وجه بشر، چيزي جز روحيه پرستش حق نيست. اگر انسان پي به اين وجه خويش ببرد، بي درنگ به دنبال بهترين معبود خواهد رفت. تزكيه و صفاي باطن عامل وصول انسان به خالق خويش است. در واقع توجه به معنويت است كه مي تواند بي قراري ناشي از فقر ذاتي بشر را پاسخ دهد و با اتصال وي به غني مطلق او را براي رفع اين بي قراري و دلتنگي هدايت كند. پس به راه انداختن جنبش توحيدي است كه مي تواند اضطرابها و دلتنگي ها را رفع كند. الا بذكرالله تطمئن القلوب
با اين اوصاف مي توان گفت، غيبت جنبش توحيدي و روي آوردن به ظواهر در واقع حاكم كردن وهميات و اميال خيالي است. اگر انسان خود را محاط در ظواهر قرار دهد، آن طوري عالم را مي بيند كه گويا هيچ معنويتي در پس پرده اين عالم ظاهر نيست. حذف بينش توحيدي همان اتصال به شيطان است - الذين كفروا اولياءهم الطاغوت -. در مكتب شيطان براي رفع فقر ذاتي بشر ، به جاي اتصال به خالق، اتصال به اعمال پوچ و بي محتوا تجويز مي شود. فرهنگ مدرنيته ، حاصل مكتب شيطان است و در اين فرهنگ تمام تلاشها در نظر به ظاهر و پشت كردن به معنويت است. چهره هاي متناوب همين ظاهر است كه در قالب تكنيك و تكنولوژي به وجود مي آيد. لذا در اين فرهنگ كارشناسان و تكنيسين ها به جاي انبيا مي نشينند. فيزيك و شيمي جايگزين معرفت النفس مي شود و انساني كه زنداني پارادايم مدرنيته شده ، مي خواهد از طريق كارشناسان و تكنيسين ها دلتنگي خويش را برطرف سازد. غافل از اينكه پرداختن به اين مشغوليات و سرگرمي هاي دنياي مدرن، حاصلي جز اضطراب ندارد. اين دلتنگي حاصل دور شدن از معنويت بوده است و بشر مدرن با قرب به ظاهر و تكنيك هرچه بيشتر از معنويت فاصله مي گيرد. لذاست كه دلتنگي و پريشاني اش بيشتر مي شود.
مشكل اصلي روشنفكران ما، عدم فهم اين اضطراب و تزلزل حاصل از فرهنگ مدرن بوده است. اينان با ديدن زرق و برق اين فرهنگ و تمدن گمان كردند كه به جوهره تجدد دست پيدا كرده اند و با تجويز رفاه غربي مي خواستند جامعه خويش را مدرن كنند. اينان بدون درك ظلمت ناشي از ولايت تكنيك در پي گسترش آن در جامعه سنتي ايران برآمدند، غافل از اينكه تكنولوژي حاصل از دنياي مدرن، فرهنگ خاص خود را دارد. شايد بتوان گفت، روح حاكم بر اين تكنولوژي همان فرهنگ مدرنيته است. اگر بشر بدون ابزار لازم اقدام به پذيرش تكنولوژي كند، بي شك به تكنيك پرستي دچار مي شود و اين همان توجه به ظاهر و غفلت از باطن است.
روشنفكران غرب زده ما اين جاهلان هميشه تاريخ، هيچ گاه اين خطر را درك نكردند. آنان بدون توجه به پيش نياز خودآگاهي و دل آگاهي، براي استفاده از تكنولوژي، آن را تجويز مي كردند. در نتيجه توسعه تكنولوژي ، چيزي جز توسعه اومانيسم (انسان محوري) نخواهد بود. اومانيسم چيزي جز اصالت اميال نيست، انساني كه خود را در عرض خدا تعريف كرده است نه در طول آن.
اومانيسم صورت ديگري از خليفه الهي نيست، بلكه خدايي انسانهاست و اين همان الحادي است كه بر بشريت سايه افكنده است و با گذشت زمان بر پريشاني اش مي افزايد و به سوي نابودي مي كشاند.
روشنفكران ما وقتي عمق فاجعه توجه به پرستش تكينك و علم را نفهميدند، در پي آشتي مدرنيته و اسلام به نفع مدرنيته برآمدند، غافل از اينكه با اين پرستش، ديگر چيزي از اسلام برايشان نمانده بود. اين بود كه دشمني خود را نسبت به روحانيت با شهادت شيخ فضل الله نشان دادند. منظر علم جديد، عالم ظاهر است و توصل به آن، ظاهر پرستي و غفلت از باطن است. اگر علم جديد را در عرض اسلام تعريف كنيم در واقع دچار اجتماع نقيضين شده ايم، چرا كه علم جديد در عين حالي كه ظاهر را مي شناساند،غفلت از باطن را نيز نهادينه مي كند، پس چطور مي تواند با اسلام كه جوهره معنويت است، جمع شود. خلاصه اينكه هر محصولي از تمدن مدرن، فرهنگ خاص خود را دارد، فرهنگي كه در ابتداي امر خود را طوري مي شناساند كه انگار هيچ تضادي با دين انبياي الهي ندارد و با همين چهره موجه معنويت را به چالش مي كشد، مگر اينكه انسان با ايمان قلبي و تزكيه و صفاي باطن و در يك كلام با بينش توحيدي بتواند بر محصولات اين تمدن تسلط پيدا كند. بينشي كه روشنفكران هيچ قرابتي با آن نداشتند، در واقع تاريخ روشنفكري ايران چيزي جز سياست زدگي، علم زدگي و غرب زدگي نيست. اين روشنفكري به دور از تفكر وتعقل است. اين است كه حاصل غرب زدگي اينان چيزي جز فلك زدگي نيست. با اين تفاسيري كه گذشت، مي توان گفت تمدن مدرن از آن جهت كه ظواهر را حقيقت مي پندارد، تبليغ ظاهر پرستي مي كند و مدعي است با اين فرهنگ مي تواند مشكلات بشر را رفع كند، اما غرب اينك به آخر راه رسيده است، واقعيت اين است كه فرهنگ مدرن نتوانسته است مشكل بشر را حل كند، بلكه با اصرار بر ظواهر براي رفع اين مشكلات به جاي حل آنها ، به مشكلات بشر افزوده است. لذا مدعي هستيم اين تمدن رو به نابودي است، چرا كه وعده الهي جز اين نيست.

 



دور زدن قانون براي ورود به دانشگاه

رضا مهريزدان
مقدمه:
رشد جمعيت جوان كشور از يك سو و تند شدن تب مدرك گرايي در جامعه از سوي ديگر، رقابت سختي را بين دانشگاه هاي مختلف براي افزايش ظرفيت پذيرش دانشجو به ويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي به وجود آورده است. افزايش آمار متقاضيان ورود به دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا در يكي دو سال اخير براي دانشگاه هايي كه به نوعي متكي به شهريه دريافتي از دانشجويان هستند نظير دانشگاه آزاد، دانشگاه پيام نور، دانشگاه هاي
علمي- كاربردي و مؤسسات آموزش عالي غيرانتفاعي، منجر به ايجاد رقابتي حياتي شده به گونه اي كه مي توان پيش بيني كرد در سال هاي آينده آن گروه از مراكز آموزشي كه نتوانند خود را با تقاضاي جديد همگام سازند به راحتي از چرخه اقتصاد آموزشي حذف خواهند شد.
اما آيا تمام مؤسساتي كه در حال حاضر مجوز پذيرش دانشجوي كارداني يا كارشناسي دارند به راحتي و رأساً امكان پذيرش مقاطع بالاتر را نيز دارند؟ با توجه به قوانين و مقررات موجود، پاسخ منفي است. دانشگاه ها و مراكر آموزشي بايد ضمن آماده سازي مقدمات كار كه مهم ترين آنها جذب هيأت علمي و توسعه امكانات پژوهشي است از «دفتر برنامه ريزي و گسترش آموزش عالي» در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مجوزهاي لازم را كسب نمايند تا به آنها اجازه پذيرش دانشجو براي يك بار داده شود كه درصورت تثبيت امكانات فراهم شده موافقت قطعي براي دوره صادر شود. شوراي اين دفتر تصويب تمامي امور مربوط به دانشگاه ها از جمله تصويب اساسنامه، ايجاد رشته، تغيير نام و ... را بر عهده دارد كه خوشبختانه مصوبات اين دفتر از سال 1383 به بعد به راحتي از سايت وزارت علوم قابل دسترسي است.
حال ببينيم دانشگاه آزاد اسلامي چگونه و با چه ترفندي اين فرآيند قانوني را براي پذيرش دانشجو ناديده گرفته و به راحتي آن را دور زده است. اين دانشگاه در تهران داراي واحدي به نام «علوم و تحقيقات» است كه رياست آن بر عهده شخص آقاي دكتر جاسبي است. اين واحد كه البته آن را مي توان بهترين و استانداردترين واحد دانشگاه آزاد دانست ظاهرا در ابتدا براي تمركز فعاليت هاي پژوهشي و پذيرش دانشجويان تحصيلات تكميلي ايجاد شده بود كه در سال هاي بعد اقدام به پذيرش دانشجوي كارشناسي در برخي رشته ها نيز نمود. تجربه نسبتاً موفق اين واحد، مسئولين دانشگاه آزاد را بر آن داشت تا آن را براي ساير مناطق كشور نيز تكرار كنند كه در سال 1386 منجر به تأسيس واحد علوم و تحقيقات فارس بعد از كسب مجوزهاي لازم از وزارت علوم شد. مسئولان دانشگاه آزاد موفق شدند موافقت اصولي براي تاسيس واحدهاي مشابه را در سال 1387 براي واحدهاي علوم و تحقيقات كرمان، كرمانشاه و آذربايجان شرقي و در سال 1389 براي واحد علوم و تحقيقات خورستان نيز كسب نمايند. البته لازم به تذكر است كه موافقت اصولي، يك مجوز موقت است و لازم است بعد از ارائه مستندات مورد نياز، به موافقت قطعي تبديل شود. تا اين جاي كار همه چيز منطقي و قانوني به نظر مي رسد. اما از ابتداي سال تحصيلي 90-1389 دانشگاه آزاد به جاي ادامه روند پيگيري قانوني ايجاد ظرفيت هاي جديد، دست به ترفند جالبي زده است.
اگر به دفترچه كنكور كارشناسي ارشد سال 1387 نگاه كنيم در ليست واحدهاي دانشگاه آزاد نام «تهران علوم و تحقيقات» به چشم مي خورد. درست مثل تهران مركزي، تهران شمال يا تهران جنوب.
حال ببينيم اين اقدامات با چه هدفي صورت گرفته است؟ اگر به سايت واحد علوم و تحقيقات مراجعه كنيد مي بينيد كه از چند ماه پيش
لينك هايي براي واحدهاي علوم و تحقيقات ساير استان ها پيش بيني شده است كه در كنار نام واحد علوم و تحقيقات، نام «شعبه» بر خود دارند؛ مثل«علوم و تحقيقات شعبه يزد» يا علوم و تحقيقات شعبه ساوه« و ... جالب اينكه اين عنوان حتي درباره واحدهايي كه قبلاً به عنوان واحد مستقل داراي مجوز يا موافقت اصولي بوده اند نيز به چشم مي خورد مثل فارس، خوزستان، آذربايجان شرقي و كرمانشاه. البته اگر به سايت هاي لينك داده شده كه ظاهرا شعبه هايي از واحد علوم و تحقيقات تهران هستند مراجعه كنيد، مي بينيد كه در حتي معرفي و سردر ساختمان آنها نامي از «شعبه» به چشم نمي خورد و با عنوان هايي مثل «دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات سيستان و بلوچستان» يا «دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات اصفهان» فعاليت مي كنند. حال حتماً مي پرسيد اين دانشگاه ها كه نامي از آنها در دفترچه كنكور دانشگاه آزاد نيست، چگونه دانشجو پذيرش كرده اند؟ مسئولان دانشگاه آزاد راه اين مسأله را نيز يافته اند. آنها از دانشجوياني كه در واحد علوم و تحقيقات تهران پذيرفته نمي شوند در تكميل ظرفيت مهر و بهمن افرادي را به عنوان پذيرفته شده اين واحدها اعلام مي كنند. البته بر خلاف تكميل ظرفيت هاي سازمان سنجش، اين موضوع عمومي صورت نمي گيرد و داوطلبان تنها با مراجعه به سايت و ورود به صفحه كارنامه اختصاصي مي توانند از قبولي در رشته و محل جديد خبردار شوند. شايد استفاده از ابزار تكميل ظرفيت درباره رشته هايي كه بعد از آزمون تصويب مي شوند امري طبيعي به نظر برسد اما نكته جالب اين است كه بعضي از اين رشته ها در سال 1390 براي دومين سال دانشجو پذيرش كرده اند و به راحتي امكان درج آنها در دفترچه سال 1390 وجود داشته است. علاوه بر اينكه در صورت جلسات دفتر گسترش آموزش عالي مندرج در سايت وزارت علوم اساساً شواهدي مبني بر تصويب ناگهاني صدها رشته كارشناسي ارشد در دانشگاه آزاد براي دو سال اخير وجود ندارد .
با توجه به اينكه دانشگاه آزاد در نظر دارد در اوايل مهرماه به عنوان دومين سال متوالي و به عنوان تكميل ظرفيت اقدام به پذيرش هزاران دانشجو در اين واحدها نمايد بد نيست قبل از آن و براي اطمينان خاطر پذيرفته شدگان، چند موضوع مبهم را روشن سازد.
1. براساس قوانين و روال موجود، مجوز اعطايي به يك واحد دانشگاهي براي پذيرش دانشجو در يك رشته خاص تنها براي همان رشته و همان محل معتبر است «گزارش30 مردادماه امسال وزير علوم به نمايندگان مجلس-خبرگزاري مهر»، چگونه دانشگاه آزاد با مجوز واحد علوم و تحقيقات تهران براي استانهاي مختلف دانشجو گزينش مي كند؟ اگر تبديل نام «واحد» به «شعبه» مشكل قانوني موضوع را حل مي كند پس ظاهرا دانشگاه هايي مثل دانشگاه تهران، شريف، اميركبير و... كه براي پرديسهاي اقماري خود در شهرستانها اقدام به كسب مجوز مي كنند دست به اقدامي بيهوده زده اند و حتي دانشگاه پيام نور و خود دانشگاه آزاد به جاي گرفتن مجوز ايجاد واحد در شهرهاي مختلف تنها كافي بود آنها را شعبي از تهران شمال، تهران جنوب و تهران مركز تلقي كنند و به علاوه اقدام اوليه دانشگاه آزاد در كسب مجوز براي واحدهاي علوم و تحقيقات خوزستان يا فارس چه معنايي داشته است؟ بديهي است كه چنين برداشتي ناصواب به نظر مي رسد چراكه درصورت صحت موضوع، هر كسي با مجوز يك دانشگاه مثلاً غيرانتفاعي، در هر محلي قادر به تأسيس يك دانشگاه جديد خواهد بود. البته ممكن است دانشگاه آزاد براي پذيرش دانشجو در هر يك از رشته ها يا دانشگاه هاي مزبور مجوز آن را گرفته باشد كه در سايت وزارت علوم موجود نيست كه در اين صورت بايد پرسيد پنهان كاري در عدم درج آنها در دفترچه كنكور كارشناسي ارشد چه معنايي دارد و با چه هدفي صورت گرفته است؟
2. جايگاه شعب واحد علوم و تحقيقات در ساختار دانشگاه آزاد با توجه به تصويب اساسنامه جديد دانشگاه آزاد كجاست؟ اگر اين دانشگاه ها ذيل واحد علوم و تحقيقات تهران هستند، چرا در تعريف منطقه اي در منطقه 8 «تهران» قرار ندارند و اگر ذيل مناطق استاني هستند چرا شعبي از واحد علوم و تحقيقات در تهران تلقي شده اند؟ ظاهراً به نظر مي رسد مديريت محترم دانشگاه آزاد كه بعد از انتخاب اعضاي هيات امنا از تداوم مسئوليت خود بر تمامي دانشگاه آزاد نااميد شده قصد دارد يك دانشگاه آزاد ديگر در دل دانشگاه آزاد فعلي ايجاد كند و درصورتي كه مسئوليت وي تنها بر واحد علوم و تحقيقات تداوم يابد دوباره آن را به يك امپراطوري سراسري بدل نمايد.
3. به نظر مي رسد هنوز از اين واحدها «يا شعب دانشجويي» فارغ التحصيل نشده باشد. حال سؤال اينجاست مدرك اين دانشجويان ازسوي كدام واحد دانشگاهي و با چه عنواني صادر مي شود؟ واحد علوم و تحقيقات تهران يا واحد علوم و تحقيقات شعبه استان ها؟ در هر دو صورت مدارك اين فارغ التحصيلان به دليل فقدان مجوز، قابل ارزشيابي نخواهد بود چراكه در فرض اول محل تحصيل و در فرض دوم عنوان دانشگاه با آنچه عملا در آن تحصيل انجام شده مغايرت دارد.به علاوه ظاهراً دانشگاه آزاد براي پايان دادن به اعتراض دانشجويان كه از صحت مدارك اين شعب پرسيده اند به آنها گفته است كه آنها درواقع دانشجويان واحد تهران بوده و به همه آنها مدرك علوم و تحقيقات تهران را خواهد داد كه اين نيز عذر بدتر از گناه است چراكه ظرفيت پذيرش دانشجو با مجوز يك واحد بي نهايت نيست و امكان اينكه دانشگاهي با مجوز پذيرش مثلا 20 دانشجو نزديك به 1000 دانشجو پذيرش كند امري غيرقانوني و كاملا برخلاف استانداردهاي آموزشي است.
4. البته تخلف دانشگاه آزاد تنها منحصر به ظرفيت و محل پذيرش دانشجويان نيست. براي مثال براساس استعلام شفاهي نگارنده از دفتر گسترش آموزش عالي مثلاً رشته اي با عنوان «مديريت ايمني، بهداشت و محيط زيست» اساساً برنامه مصوب نيز ندارد و دانشگاه آزاد چندسالي است علي رغم تذكر وزارت علوم در اين رشته اقدام به پذيرش دانشجو كرده و دروسي را به تشخيص خود به آنها ارائه مي دهد كه مورد تاييد وزارت علوم نيست و دانشجويان بدون آنكه بدانند وقت و پول خود را صرف رشته اي كرده اند كه احتمالاً تنها مصرف شخصي برايشان دارد و براي ادامه تحصيل يا ارائه به نهادهاي دولتي فاقد ارزش تحصيلي است. البته عنوان اين رشته ظاهراً در زمان دولت سابق به دليل پيگيري آقاي دكتر مجيد عباسپور «برادر دكتر علي عباسپور و از اقوام آقاي دكتر جاسبي» در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب شده اما به هر حال دروس و سرفصل هاي آن در هيچ مرجع قانوني به تصويب نرسيده است. گرچه نگارنده به شكل اتفاقي و براساس پيگيري موردي با چنين موضوعي برخورد كرده است اما بد نيست درباره ساير رشته هاي ارائه شده نيز ازسوي هيات امناي جديد دانشگاه آزاد بررسي جامعي صورت گرفته و مشكلات آتي دانشجويان مشابه مرتفع شود.در پايان با توجه به تقاضاي قابل توجه و روزافزوني كه از سوي دانشجويان و دانشگاه ها براي ايجاد دوره هاي تحصيلات تكميلي وجود دارد، از مسئولان وزارت علوم انتظار مي رود ضمن تسريع در فرآيند تصويب و اعطاي مجوز پذيرش دانشجو به دانشگاه ها بدون آنكه دقت فداي سرعت كار شود، نظارت مستمر و مداومي نيز بر اجراي مصوبات و پيگيري تخلفات احتمالي به ويژه در آزمونهاي پذيرش دانشجو داشته باشند تا امكان و زمينه چنين اقداماتي از ميان برود و فارغ التحصيلان دانشگاهي كه وقت و پول خود را صرف گذراندن مدارج تحصيلي
مي كنند در باره آينده و صحت اين مدارك نگراني نداشته باشند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سايت دفتر گسترش آموزش عالي

 



ورود نمايندگان متصل به باندهاي قدرت و ثروت ممنوع!!!

مصطفي حيدر زاده-دانشجوي دانشگاه اميركبير
در نظام سرمايه داري امپرياليسم، علم سياست، علم و ابزاري براي كسب، حفظ و ماندن در قدرت است. در اين نوع نگاه به سياست، تمام تلاش يك شخص صاحب قدرت، استمرار حضور او در منصب است. در اين مكتب است كه صاحب قدرت از واژگان و رويكردهايي همچون زيرآب زدن، پاپوش درست كردن و پرونده سازي كمك گرفته تا در بدترين حالت از قدرتش نه تنها كسر نشود، بلكه به مراتب افزوده شود. ناگفته نماند كه در اين مسير شخص مجبور به كسب ثروت هم هست، چرا كه قدرت و ثروت دو پيستون يك ماشين هستند كه در كنار يكديگر به هم افزايي هم كمك مي كنند. از آنجايي كه هدف ماندن در قدرت و كسب ثروت است، شخص مجبور بوده يا جزيي از باندهاي قدرت و ثروت باشد يا خود را
حلقه به گوش اين باندها معرفي كند. چنان كه در نظام سرمايه داري آمريكا به طور خاص يكي از جلوات تبليغاتي هر رئيس جمهوري-چه جمهوري خواه و چه دموكرات- اداي احترام و تعهد و پايبندي به لابي هاي پشت پرده صهيونيستي است!
اما در نظام و مكتب اسلامي، مسؤليت نه تنها امتياز آور نبوده بلكه وظيفه آور است. به عبارت ديگر كسي كه مسئوليتي را كسب مي كند نه تنها حق ندارد در جهت تأمين منافع شخصي خود از اين مسئوليت استفاده كند، بلكه با اختيار يك مسئوليت وظيفه او در قبال ملت و نظام اسلامي سخت تر و سنگين تر مي شود؛ از اين رو است كه در فتواي مراجع به خصوص حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري، آمده است كه كسب مسئوليتي در صورت وجود شخص بهتر و شايسته تر در اين سمت حرام است و اين يعني شايسته سالاري. سياست، قدرت و ثروت در اين نظام داراي بار ارزشي است . اما متاسفانه با گذشت بيش از 30 سال از انقلاب هنوز تعريف صحيح اين واژگان براي خيلي ها مبهم است . مقام معظم رهبري در ديدار نمايندگان مجلس سفارش كردند نمايندگان نبايد به كانون هاي قدرت و ثروت وابسته باشند. در واقع نماينده مجلس نماينده ملت است اگر بخواهد به كانون هاي قدرت و ثروت وابسته گردد ديگر نمي توان آن را نماينده ملت نام نهاد .
مقام معظم رهبري در اولين روز سفر به كرمانشاه، در ميان استقبال گرم مردم كرمانشاه بار ديگر تأكيد فرمودند كه به نماينده اي رأي دهيم كه به باندهاي قدرت و ثروت وصل نباشد. وظيفه هر مسئولي در جمهوري اسلامي حفاظت از منافع اسلامي و ملي و احقاق حق ملت است كه اين آرمان خطير در سايه استقلال همه جانبه مسئولين و بخصوص نمايندگان مجلس از اين باندهاي منفعت طلب محقق مي شود.
بديهي است كه اگر نماينده اي براي تأمين هزينه هايي كه با آن مواجه است مانند هزينه تبليغات انتخاباتي و يا براي تأمين مدرك تحصيلي و هر گونه نيازي كه نماينده شدن او و يا تثبيت دوره نمايندگي او را استمرار مي دهد، وام دار شخص يا گروهي باشدكه صاحبان قدرت و ثروت هستند. تصميمات اين نماينده با تصميماتي كه اين باندها براي افزايش منافع، قدرت و ثروت خود اتخاذ
مي كنند گره خواهد خورد و آنچه در اين ميان حق ملت است تضييع مي شود. البته باندهاي قدرت و ثروت چيزي جدا از احزاب سياسي هستند كه متأسفانه بعضاً احزاب سياسي خود دچار اين غفلت شده و جزيي از اين باندها محسوب شده اند.
شنيده ها حكايت از اين دارد كه كانون هاي قدرت و ثروت در حال يار گيري نمايندگان مورد نظر خود براي مجلس شوراي اسلامي هستند، لذا در اين مقطع از زمان وظيفه تمامي اصحاب قلم است كه با رصد دقيق اين تحركات، زمينه اي را فراهم نمايند تا نمايندگان مجلس آينده طبق فرمايش مقام معظم رهبري نماينده ملت باشد نه نماينده كانون هاي قدرت و ثروت. يادمان نرفته است كه در دوران دولت سازندگي احزابي مثل حزب كارگزاران از دل دولت آقاي هاشمي بيرون آمد تا تمام سعي خود را براي حفظ ايشان به عنوان رئيس جمهور مادام العمر انجام دهد و يا در جريان توسعه سياسي بود كه اين باندها سعي در حفظ كرسي قدرت توسط
اصلاح طلبان را داشتند.
يكي ديگر از معيارهاي مهم و كليدي يك نماينده شجاعت است. نماينده اي كه خود به باندهاي قدرت و ثروت متصل نيست ولي تحت تأثير و ترس از اين باندها است نمي تواند از منافع و حق مردم دفاع كند. كسي كه در اثر تهديدات و تطميعات اين باندها پا پس بكشد نمي تواند به وظيفه نمايندگي خود به درستي عمل كند و در موقع لزوم فعل مناسب با آن لحظه را از خود نشان دهد.
اقبال جامعه به سمت گفتمان عدالت خواهي هم چنان در صدر توجهات محافل سياسي و رسانه ها قرار دارد و اينكه ملت ايران همچنان براصول اساسي انقلاب اسلامي پا فشاري مي كنند
بي نظير و در خور توجه و تقديراست.بودند كساني كه اندكي پيش از اين و در زمان تكيه بر مسند قدرت مردم شريف را قابلمه به دستهايي مي خواندند كه براي توزيع مرگ موش هم در صف
مي ايستند. و چه شاهدي بهتر از اينكه امروزهمان ها معترفند كه براي جلب توجه مردم بايد از شعارهاي انقلاب دم زد و بر آموزه هاي امام پافشاري نمود.
مسلّما منظور نظر همه ي دلسوزان و علاقه مندان نظام و انقلاب شكل گيري مجلسي قوي، نيرو مند، صادق، بي آلايش، مؤمن، دلسوز و انقلابي است. ما مجلسي مي خواهيم كه عصاره ي فضائل ملت و درخور شأن مردم شريف باشد؛ مجلسي نمي خواهيم كه برخلاف دهه عدالت و پيشرفت، طرح دانشجوي پولي را تصويب كند، مجلسي نمي خواهيم كه يك ساعته وقف دانشگاه آزاد را با بيش از 250 هزار ميليارد تومان سرمايه ي عمومي به تصويب برساند. . . . . اما طرح نظارت بر خود را شش سال در راه روها معطل نگه دارد.
ما مجلسي نمي خواهيم كه نمايندگانش با دو :دوگفتن به رئيس جمهورقانوني كشور(با در نظر گرفتن هر اشتباهي)، توهين كنند. ما مجلسي نمي خواهيم كه بر خلاف قانون و عقل و شرع و ولايت، نظر رهبري را به رأي بگذارد.
گرچه نبايد به هيچ وجه چشم را بر زحمات و اقدامات مثبت مجالس بست ليكن مسير امور بايد به سمتي پيش رود كه كمترين اشتباهات در مجلس آينده اتفاق بيفتد.

 



معاونان اداري و مالي دانشگاه ها تأكيد كردند: حمايت از سياست هاي راهبردي سند دانشگاه اسلامي

معاونان اداري و مالي دانشگاه هاي كشور در پايان نشست خود با صدور بيانيه اي بر اجراي سياست هاي راهبردي سند دانشگاه اسلامي و آيين نامه حفظ آداب و حدود اسلامي در دانشگاه ها تأكيد كردند.
به گزارش فارس، معاونان اداري و مالي دانشگاه هاي سراسر كشور با صدور بيانيه اي، به نشست دو روزه خود در دانشگاه فردوسي مشهد پايان دادند.
گردهمايي معاونان اداري و مالي، مديران بودجه، تشكيلات و طرح هاي عمراني دانشگاه ها و مراكز پژوهشي و فناوري سراسر كشور در سال جهاد اقتصادي با هدف دستيابي و تحقق اهداف برنامه پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و همچنين بررسي روند فعاليت هاي سال 90 دانشگاه ها و نيز تعيين و تبيين برنامه سال 91 برگزار شد.
شركت كنندگان در اين گردهمايي ضمن تأكيد بر ضرورت توجه به بيانات مهم مقام معظم رهبري در راستاي اسلامي شدن دانشگاه ها و ايجاد كرسي هاي آزادانديشي و تأكيد بر بسترسازي اجراي فرامين معظم له و همچنين ضرورت اجراي برنامه هاي ابلاغي وزير علوم، تحقيقات و فناوري تأكيد كردند.
شركت كنندگان همچنين با توجه به مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و بيانات وزير علوم در خصوص سياست هاي راهبردي سند دانشگاه اسلامي و آيين نامه حفظ آداب و حدود اسلامي در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و با توجه به اعلام حمايت 203 تن از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، از اين سياست حمايت كرده و پشتيباني كامل خود را در راستاي اجراي دستورات وزير علوم اعلام كردند.
همچنين معاونان اداري و مالي دانشگاه هاي سراسر كشور بر تلاش روزافزون به منظور افزايش ظرفيت هاي كمي و كيفي دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي و پژوهشي به ويژه در حوزه تحصيلات تكميلي تأكيد كرده و ضمن استقبال از تشكيل سازمان امور دانشجويان در جهت بهبود و انسجام امور معيشتي، صنفي و رفاهي دانشجويان، تعامل و همكاري به منظور تقويت اين سازمان را ضروري دانستند.
در بخش ديگري از اين بيانيه معاونان اداري و مالي دانشگاه ها آمادگي خود را به منظور استقرار و توسعه سامانه دانشگاهي ايران اعلام و بر حركت شتابنده آموزش عالي در اين زمينه و در راستاي تحقق و توسعه دولت الكترونيك تأكيد كردند.

 



پيام آيسسكو به جشنواره فارابي: تلاش دانشمندان علوم انساني به صلح و رفاه جوامع منجر مي شود

رئيس آيسسكو در پيامي به پنجمين جشنواره بين المللي فارابي تاكيد كرد: تلاش دانشمندان در حوزه هاي علوم انساني و علوم اسلامي براي تبيين محدوديت هاي علمي در جوامع امروزي و روابط بين آنها باعث رشد و ايجاد رفاه و صلح و آرامش مي شود.
به گزارش مهر، عبدالعزيز عثمان التوايجري در اين پيام ضمن تشكر از جمهوري اسلامي ايران و وزارت علوم به دليل برگزاري و ميزباني خوب جشنواره بين المللي فارابي، آورده است: اين تلاش و ايجاد رفاه و صلح و آرامش بر پايه احترام دو جانبه بين كشورهاي اسلامي و ديگر ملل جهان امكان پذير خواهد بود.
التوايجري در بخشي از اين پيام تاكيد كرد: اين جشنواره بين المللي علوم انساني كه نام آن برگرفته از دانشمند بزرگ مسلمان «فارابي» است، اهميت علوم انساني در جوامع امروزي را به ما گوشزد مي كند.
وي در اين پيام اظهار داشت: اگر جامعه بشري و امت اسلامي مفاهيم مهمي چون دين، تمدن و فرهنگ را ارج ننهند و از ميراث غني ملتها براي ساختن آينده اي بهتر استفاده نكنند دچار خسران خواهند شد.
رئيس آيسسكو در بخش ديگري از اين پيام خاطرنشان كرد: آيسسكو در زمينه هاي آموزش، علم، فرهنگ و ارتباطات همواره حامي و مشوق همكاري هاي علمي بوده است و بر همين اساس و مطابق با منشور و خط مشي، اين سازمان همواره تلاش كرده تفاهم بين كشورهاي مسلمان و ديگر كشورها و همكاري و منافع دو جانبه را مورد حمايت قرار دهد. در اين راستا و با توجه به هدف آيسسكو در غنا بخشيدن و توسعه علوم انساني، اين سازمان حمايت خود را از اين جشنواره ابراز مي دارد.

 



دانشجو مطرح كرد: توجه سياست گذاران به الزامات تحول در علوم انساني

وزير علوم گفت: علوم انساني نيازمند تحول است و الزاماتي دارد كه بدون جدي گرفتن آنها از سوي سياست گذاران نمي توان شاهد تحولي مناسب بود.
به گزارش فارس، كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري در مراسم اعطاي جوايز پنجمين جشنواره بين المللي فارابي گفت: در راستاي تلاش براي پيشرفت علوم انساني، اقدامات متعددي طي ساليان گذشته به همت دست اندركاران و متوليان امر به عمل آمده كه در ميان آنها جشنواره بين المللي فارابي داراي جلوه، ارزش و اهميت خاصي است.
وي افزود: موجب افتخار است كه پنجمين جشنواره بين المللي فارابي كه گامي مهم در جهت بررسي وضعيت علوم انساني و اسلامي و فرصتي براي تبادل نظر بين دانشمندان اين حوزه است زماني برگزار مي شود كه نقش علوم انساني با توجه به رخدادهاي اخير جهاني و بيداري اسلامي در ميان ملت هاي مسلمان، بيش از هر زمان ديگر، كانون توجه محافل علمي و دانشگاهي قرار گرفته است.
دانشجو ضمن ابراز اميدواري از اينكه سياست گذاري هاي حوزه علوم انساني، در جهت تحقق اهداف متعالي مورد نظر نظام، سامان يابد، خاطرنشان كرد: اگر به موضع استراتژيكي كنوني نظام مقدس جمهوري اسلامي كه احيا و بازسازي تمدن نوين ايران اسلامي در بستر نيازهاي جهاني، رخدادهاي منطقه اي و واقعيت ملي است، عنايت شود و جايگاه آن در سند چشم انداز توسعه جمهوري اسلامي ايران مدنظر قرار گيرد، نقش«الگوسازي جمهوري اسلامي» و همچنين ضرورت«حضور علوم انساني» در تمامي عرصه هاي حيات اجتماعي در سطح جهاني بر همه آشكارتر مي شود.
دانشجو تصريح كرد: آگاهي از سابقه حضور موفقيت آميز ايرانيان در عرصه توليد نظريه هاي علوم انساني و به كارگيري اين نظريه ها در تدبير امور اجتماعات انساني، اعتماد به نفس جوانان دانشمند ايران امروز براي حضور گسترده و مؤثر در فرايند توليد دانش علوم انساني را افزون مي سازد و فرصتي بي مانند پديد مي آورد تا پيشرفت هاي كشور در حوزه علوم انساني، همپاي حوزه هاي ديگر مانند هوافضا، نانو، هسته و علوم پزشكي نيز ظهور يابد.
وي افزود: علوم انساني جديد امكان و ادبيات مناسبي براي عرضه انديشه ها و نظريه كارساز و تحول آفرين ايرانيان مسلمان پديد مي آورد تا از آن طريق با جامعه انساني در هر جاي جهان و هر عصر و زمان سخن گويند و «انساني ديگر» و «تمدن ديگر» به جهانيان عرضه دارند.
دانشجو اظهار داشت: جامعه كنوني ايران به علوم انساني نو نيازمند است زيرا در آرمان هاي سند چشم انداز توسعه 1404، ايران كشوري توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه با هويت اسلامي و انقلابي، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بين الملل معرفي شده است. پيگيري تحقق اين آرمان در شرايط امروز جهان، از سويي نيازمند استفاده از تجربه بشري در فهم پديده هاي انساني است و از سوي ديگر بايد پاسخ گوي مسئله هاي ويژه حيات اجتماعي و جامعه امروز ايران باشد كه اگر به درستي شناسايي و بررسي شوند به دانشي منجر مي گردند كه مي توان آن را علوم انساني بومي ناميد.
وزير علوم تأكيد كرد: در ارزيابي وضعيت فعلي علوم انساني، لازم است به سطح نيازهاي ادراك شده جامعه توجه داشت و آن را به عنوان يك عامل مؤر به حساب آورد، نيازهاي سطوح فروتر، به فيزيك و عينيت محدود هستند و نيازهاي سطوح بالاتر به روان و معنويت نظر دارند. در جايي كه بدن با نيازهاي عيني خود مطرح است، فراتر رفتن از آن چندان آسان نيست و علومي حريم و حرمت مي يابند كه با آن نيازها در پيوند هستند. البته علوم انساني ناظر به نيازهاي معنوي بشر بايد در انتظار ادراك اين گونه نيازها از سوي جامعه باشند تا به تبع آن توجه به علوم انساني تحقق يابد
وي در پايان خاطرنشان كرد: علوم انساني نيازمند تحول است و تحول در اين علوم الزاماتي دارد؛ كه بدون جدي گرفتن آنها از سوي
سياست گذاران و دست اندركاران، نمي توان شاهد تحولي مناسب بود، درك اين واقعيت كه اداره و هدايت جامعه و فرد نيازمند انديشه ورزي انساني -يعني توليد علوم انساني است- و اينكه انديشه هاي انساني-يعني دستاوردهاي علوم انساني- نيازمند آزمون و اعتبارسنجي است و همچنين، توجه به اين موضوع كه آزمايشگاه انديشه هاي انساني -يعني دستاوردهاي علوم انساني- جامعه است؛ از جمله ملزومات تحول در علوم انساني به شمار مي رود و به ميزان تدارك اين گونه ملزومات مي توان ايفاي نقش مؤثر علوم انساني در حيات اجتماعي را انتظار داشت و گرنه همچنان جامعه شاهد آن خواهد بود كه دانشمندان علوم انساني به عرصه نظر مبادرت ورزند و از عرصه عمل فاصله بگيرند.





 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14