(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 28 آذر 1390- شماره 20100

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اين ادعا و آن مأموريت ! (يادداشت روز)
هنري كيسينجر: انقلاب ها تازه آغاز شده اسلامگرايي آينده خاورميانه است
كبابي (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
محمدعلي ابطحي: تحريم با فلسفه اصلاح طلبي سازگار نيست
موسوي خوئيني ها:منتظر اجازه براي شركت در انتخابات هستيم
مگر ما نوكرها مرده بوديم كه آمريكا اين همه تلفات داد؟! (خبر ويژه)
غصه اوباما كاستن از گرفتاري هاي خود بود نه چاره جويي مقابل افزايش نفوذ ايران (خبر ويژه)
ما شرط بندهايي هستيم كه فقط فحش و تلفات مي دهيم (خبر ويژه)
اوباما مي خواست بگويد خيلي يهودي است! (خبر ويژه)
سي ان ان: استعداد ايراني ها در جنگ سايبري فوق العاده است (خبر ويژه)



اين ادعا و آن مأموريت ! (يادداشت روز)

رئيس دوره اي «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات»! بي آن كه به تركيب اين شورا اشاره اي داشته باشد و يا درباره وزن شوراي ياد شده كه بعد از فتنه88 فقط پوسته اي بدون مغز از آن باقي مانده است سخني گفته و توضيحي بدهد، در مصاحبه با خبرگزاري ايلنا، اعلام كرد: «شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات تصميم گرفته است كه اصلاح طلبان در انتخابات شركت نكنند» اظهارات وي بلافاصله با مخالفت برخي از مدعيان اصلاحات روبرو شد كه نسبت به هويت شوراي مزبور ابراز ترديد كرده و آن را در جايگاهي نمي دانستند كه براي اصلاح طلبان تعيين تكليف كند. به عنوان مثال آقايان محمدرضا تابش نماينده فراكسيون اقليت و سخنگوي اين فراكسيون، خباز، كواكبيان و چند تن ديگر در اظهارنظرهاي مشابه در حالي كه از يكسو نمي خواستند صريحا به پوشالي بودن شوراي موسوم به «هماهنگي جبهه اصلاحات» اعتراف كنند و از سوي ديگر با اعلام نظر شوراي ياد شده به شدت مخالف بودند، سناريوي تحريم انتخابات را رد كرده و اعلام داشتند؛ «اظهارنظر شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات ربطي به فراكسيون اقليت ندارد» و اينكه «فراكسيون اقليت مجلس مستقل از شوراي ياد شده است و ما در انتخابات شركت خواهيم كرد». اين عده با تلويحي نزديك به تصريح از فروپاشي جبهه موسوم به اصلاحات و بي اعتباري آن خبر داده و گفتند «چون اصلاح طلبان پرچم و تابلويي تحت عنوان اصلاحات ندارند، ما به عنوان فرد، در انتخابات پيش رو شركت مي كنيم». كه در اين باره گفتني است؛
1- مدعيان اصلاحات، مخصوصا، سران و عوامل فتنه آمريكايي -اسرائيلي 88 به دليل وطن فروشي آشكار و ايفاي نقش ستون پنجم دشمنان بيروني، نه فقط كمترين صلاحيتي براي شركت در انتخابات ندارند بلكه به عنوان مفسد في الارض، مستحق اشد مجازات هستند، اين عده اساسا در حلقه نظام تلقي نمي شوند چه رسد به آن كه درباره مسائل نظام، نظير انتخابات حق اظهارنظر داشته باشند. فقط يكي از ده ها جنايت و خيانتي كه اين عده مرتكب شده اند مي تواند در تمامي سيستم هاي حقوقي و قضايي دنيا، مستحق اشد مجازات باشد.
2- آن عده از مدعيان اصلاحات كه خود در فتنه 88 حضور فعال نداشته ولي از آن حمايت كرده اند نيز صلاحيت نامزد شدن براي نمايندگي مجلس و يا نامزدي در هيچ انتخابات ديگري را ندارند، زيرا مطابق سوگندي كه نمايندگان مجلس مطابق اصل 67 قانون اساسي ملزم به اداي آن شده اند، «شرف انساني»، «پاسداري از حريم اسلام»، «نگهباني از دستاوردهاي انقلاب اسلامي و مباني جمهوري اسلامي» و... اصلي ترين شرايط براي حضور در خانه ملت است. بنابراين، كساني كه از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 حمايت كرده اند، بر فرض كه در آن حضور فعال نداشته اند، نيز فاقد صلاحيت نمايندگي مجلس شوراي اسلامي هستند و كمترين جرم آنها حمايت از پروژه براندازي بيگانگان است كه به تنهايي جرمي سنگين و در حد و اندازه «خيانت» تلقي مي شود و چنانچه از مجازات آنها صرف نظر شود، خيانت آنان قابل چشم پوشي نيست.
3- شمار ديگري از مدعيان اصلاحات نيز قابل اشاره اند كه در فتنه 88 حضور نداشته و از آن، حمايت نيز نكرده اند. اين عده را بايد در دو گروه جداگانه جاي داده و صلاحيت آنان را به ارزيابي نشست.
الف: كساني كه هرچند از فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 حمايت نكرده اند ولي در مقابل آن، سكوت كرده و موضع نيز نگرفته اند. اين عده نيز براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي صلاحيت ندارند، چرا كه علت سكوت آنها از دو حال خارج نيست. اول آن كه از توان ذهني و شعور لازم براي درك ماجرا برخوردار نبوده اند، كه در اين صورت؛ بايد گفت؛ خانه ملت جاي افراد كندذهن و كم دان نيست.
ب: و اما، برخي از اصلاح طلبان نيز بوده اند كه نه فقط در فتنه 88 دخالتي نداشته و از آن حمايت نكرده اند، بلكه عليه آن موضع هم گرفته اند. اين عده نشان داده اند كه به بهانه اختلاف سليقه حاضر به وطن فروشي و يا سكوت در مقابل وطن فروشان نيستند و بديهي است كه فقط همين عده از اصلاح طلبان شايستگي و صلاحيت نمايندگي مجلس شوراي اسلامي را دارند و مي توان گفت اين عده با موضع گيري خود عليه فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 كه علي رغم حضور آنها در جبهه اصلاحات بوده است، امتياز مثبتي نيز در كارنامه سياسي خويش ثبت كرده و نشان داده اند كه وقتي پاي مباني نظام و منافع ملي در ميان باشد، قبيله گرايي نمي كنند.
4- اكنون با توجه به نكات ياد شده كه به يقين مدعيان اصلاحات از آن باخبرند و بارها نيز با تلويح و تصريح به آن اعتراف كرده اند، جاي اين سؤال است كه چرا شوراي موسوم به «هماهنگي جبهه اصلاحات» اعلام مي كند اصلاح طلبان تصميم گرفته اند در انتخابات شركت نكنند و چرا برخي از نمايندگان فراكسيون اقليت به گونه اي دوپهلو درباره اين تصميم اظهارنظر مي كنند؟ پاسخ اين سؤال را در چند محور زير پي مي گيريم؛
الف: جرج سوروس، سرمايه دار صهيونيست و از مديران بيروني فتنه 88 كه محمد خاتمي حداقل دو بار با وي ملاقات طولاني داشته و شماري ديگر از عوامل فتنه نيز به ديدار او رفته بودند، در يكي از دستورالعمل هاي مشترك خود با جين شارپ، ريچارد رورتي و هالوي تاكيد مي كند كه اگر انقلاب رنگي - بخوانيد كودتاي مخملي- با شكست روبرو شد، عوامل باقيمانده كودتا بايد از عرصه واقعي- منظورش كف خيابان هاست- كه قابل اندازه گيري است به فضاي مجازي كوچ كنند و توضيح مي دهد كه در فضاي مجازي مي توان بدون نياز به ارائه نشانه بر فراواني طرفداران تاكيدكرد. گفتني است كه بعد از حماسه 9 دي كه به قول «ريچارد هاس» مسئول شوراي روابط خارجي آمريكا، نشان داد مهندسي معكوس فوكوياما در فتنه 88 نتيجه معكوس داده است، خانم هيلاري كلينتون در مصاحبه اي خطاب به سران فتنه توصيه كرد جنبش سبز(!) از خيابان ها به فضاي مجازي برود و اعلام كرد آمريكا براي اين جابه جايي مبلغ 400 ميليون دلار بودجه در نظر گرفته است.
بديهي است اعلام حضور در انتخابات به معناي خروج از فضاي مجازي و ورود به عرصه واقعي است و سران فتنه مي دانند كه در اين وزن كشي، بار ديگر و اين بار به مراتب سخت تر از قبل شكست خورده و مفتضح مي شوند. مردم در 9 دي نشان دادند كه به كمتر از اشد مجازات فتنه گران رضايت نمي دهند بنابراين چگونه ممكن است براي حضور در خانه ملت به آنان راي بدهند؟!
ب: اصلاح طلبان در صورت اعلام شركت در انتخابات بر سلامت انتخابات در ايران اسلامي و دروغ بودن ادعاي تقلب كه آن همه از بيرون و درون روي آن سرمايه گذاري شده بود، اعتراف كرده اند. اين نكته نيز علت ديگري است كه آنان را به اعلام عدم حضور مي كشاند!
ج: و اما، تصميم اعلام شده از سوي مدعيان اصلاحات به معناي تحريم انتخابات است و مفهوم ديگر آن اعتراف اصلاح طلبان به خروج از نظام خواهد بود و اين در حالي است كه آنان به دو علت عمده و اصلي سعي در اجتناب از آن دارند.
اول؛ مدعيان اصلاحات اگرچه به دلايل پيش گفته از حلقه نظام خارج شده اند ولي با اين احتمال كه شماري از آنها امكان ادامه حيات سياسي داشته باشند، حاضر نيستند رسما به ضد انقلابي بودن و خروج از نظام اعتراف كنند.
دوم؛ شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه مديريت بيروني جبهه اصلاحات در انتخابات پيش روي ماموريت جديدي به اين جبهه داده است. لازمه انجام اين ماموريت به گونه اي كه بعدها توضيح بيشتري خواهيم داد و در اين وجيزه به اشاره اي اكتفا مي كنيم، اعلام حضور و شركت در انتخابات است. بخوانيد؛
5- در جريان فتنه 88، تضعيف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و در صورت امكان، زمينه سازي براي براندازي آن نياز آمريكا و متحدانش و اهداف پلكاني فتنه بود كه با شكست سختي روبرو شد و حماسه 9 دي ايستگاه آخر آن بود. امروزه اما، نياز مبرم مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل، مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي در ميان ملت هاي مسلمان و انقلابي منطقه است و به گفته صريح هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا و براساس گزارش مشترك «آمريكن اينترپرايز»، «آيپك» و ده ها اظهارنظر صريح ديگر از سوي مقامات رسمي آمريكايي، انگليسي و صهيونيستي، انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي به عنوان مناسب ترين فرصت براي اين منظور معرفي شده است. برپايه همين شواهد و اسناد، يكي از ماموريت هاي تعريف شده جبهه اصلاحات، دميدن دوباره بر شيپور فريب تقلب در انتخابات است كه رسانه هاي آمريكايي و اروپايي و صدها سايت و نشريه وظيفه انعكاس انبوه آن را برعهده دارند. از اين روي جبهه اصلاحات براي انجام ماموريت ياد شده نياز به حضور در انتخابات و سپس ادعاي تقلب در آن را دارد و تحريم انتخابات با انجام ماموريت مورد اشاره همخواني ندارد.
6- به نظر مي رسد- و براي آن شواهدي در دست است- كه اعلام تحريم انتخابات از يكسو و اعلام حضور در انتخابات از سوي ديگر، ترفندي دوسويه براي عبور از بن بست ياد شده است. در اظهارنظر برخي از مدعيان اصلاحات- تاكيد مي شود كه فقط برخي از آنها- درباره شركت و حضور خود در انتخابات دقت كنيد. اين عده به گونه اي هماهنگ ضمن تاكيد بر وابستگي خود به جبهه اصلاحات، تصميم شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات مبني بر شركت نكردن در انتخابات را رد مي كنند! در اين باره گفتني هاي ديگري است كه به بعد موكول مي كنيم و در پايان تنها اين نكته را گفتني مي دانيم كه برخي از عوامل نشان دار فتنه براي انجام ماموريت يادشده و هماهنگي با مديريت بيروني به آمريكا و چند پايتخت اروپايي از جمله لندن، پاريس و بروكسل اعزام شده اند. به عنوان مثال؛ در بروكسل پايتخت بلژيك تعداد بسيار اندكي از عناصر ضد انقلاب حضور دارند و ظاهرا اعزام آقاي رجبعلي مزروعي و اقامت وي در بروكسل قابل توجيه به نظر نمي رسد ولي بايد توجه داشت كه دفتر و پايگاه اصلي اتحاديه اروپا در بروكسل است و مزروعي اگرچه در ميان فتنه گران نيز به كم هوشي معروف است ولي در بروكسل فقط نقش رابط ميان اتحاديه اروپا و شوراي داخلي فتنه را برعهده دارد و موارد ديگري كه به آن خواهيم پرداخت.
حسين شريعتمداري

 



هنري كيسينجر: انقلاب ها تازه آغاز شده اسلامگرايي آينده خاورميانه است

سرويس سياسي-
هنري كيسينجر با تائيد بر برتري بلامنازع اسلامگرايان در آينده منطقه خاورميانه گفت كه عقيده دارد مردم منطقه به دنبال دموكراسي غربي نيستند.
كيسينجر، وزير خارجه اسبق آمريكا كه با تلويزيون بي بي سي گفت وگو كرده است، تاكيد كرد: عامل انقلاب ها در خاورميانه درد و رنج و تنفري است كه سال ها در دل مردم منطقه انباشته شده است.
كيسينجر به اينكه آيا غرب هم بخشي از اين عوامل ايجاد كننده تنفر است يا نه اشاره اي نكرد.
وي همچنين گفت: هدف مردم خاورميانه رسيدن به دموكراسي به سبك غرب نيست.
كيسينجر كه هم اكنون از مشاوران متنفذ دولت آمريكا محسوب مي شود، ادامه داد: وقتي مرحله تخريبي انقلاب يعني سرنگوني رژيم موجود تكميل مي شود، انقلاب جهت خود را پيدا مي كند و اين همان چيزي است كه الان در كشورهاي انقلابي شاهدش هستيم. انقلاب هاي منطقه در اين مرحله به يك دموكراسي به شيوه غربي ختم نمي شود.
هنري كيسينجر اضافه كرد: الان سوال اين است كه انقلاب ها چه سرنوشتي پيدا مي كنند. اين چالش اصلي پيش روي كشورهاي انقلابي است.
وي افزود: خطري كه من مي بينم اين است: از شعارها و روند دموكراتيك براي سرنگوني يك رژيم ديكتاتوري استفاده مي شود اما بعد از آن، يك دولت تك حزبي مانند حزب اسلامخواهان تشكيل مي شود. حتي وقتي گروه هاي مختلف ائتلاف مي كنند و دولت تشكيل مي دهند، هيچ گروه عمده مخالف وجود ندارد. اين يك چالش بزرگ براي غرب است.
اظهارنظر كيسينجر درباره برتري بلامنازع اسلامگرايان در انقلاب هاي منطقه آخرين نمونه از اعتراف هاي غربي ها به بحران عميقي است كه در اثر اين انقلاب ها و بازگشت اسلام سياسي به منطقه براي امنيت و منافع راهبردي آمريكا و اسراييل پديد آمده است.
اين البته نخستين بار نيست كه كيسينجر درباره تحولات منطقه اظهارنظر و از آينده آن ابراز نگراني مي كند. اين اتفاق در يك سال گذشته لااقل دو بار ديگر هم رخ داده است.
نخستين اظهار نظر وي در اين باره مقاله مشتركي بود كه با جيمز بيكر كه او هم زماني وزير خارجه آمريكا بوده و نوشت و در آن راهبرد دولت آمريكا درباره حمله به ليبي را نقد كرد.
بيكر و كيسينجر در اين مقاله كه ارديبهشت 1390 منتشر شد، نوشتند: « با اين وجود اهداف ايده آليستي نمي تواند تنها انگيزه اي براي توسل به زور در دستگاه سياست خارجي آمريكا باشد. ما نمي توانيم پليس دنيا باشيم. ما نمي توانيم ارتش خود را براي هر بحران انساني كه در هر گوشه و كنار آغاز مي شود به اين نقطه و آن نقطه بفرستيم. اگر مبنا بر اين دخالت هاي نظامي باشد نقطه پايان اين نظاميگري كجا خواهد بود؟ سوريه، يمن يا ايران؟ تكليف ما با كشورهايي كه متحدان جدي ما هستند اما منافع و ارزش هاي مشترك با ما ندارند مانند مراكش، بحرين و عربستان سعودي چه مي شود؟ تكليف خشونت هاي انساني كه در ديگر كشورها مانند ساحل عاج رخ مي دهد، چيست؟
اين دو سپس توصيه هايي درباره تحولات منطقه به دولت اوباما ارائه كردند كه خلاصه آنها چنين است:
1- زماني كه ما به زور متوسل مي شويم بايد هدفي واضح و روشن داشته باشيم. هدف حمايت از غيرنظاميان با ارزش هاي ما همخواني دارد. اما كنترل اين هدف ذاتاً مشكل است. مسئله ديگر هم اين است كه لازمه حمايت از شهروندان غيرنظامي يا ايستادن در برابر دولت هاي آنها است و يا ايستادن در برابر افرادي كه مي خواهند دولت آنها را سرنگون كنند. اين مسئله نيازمند تعريف هدفي براي دستگاه سياست خارجي در اين بازي است: يا تغيير رژيم و يا بازسازي كشور. اگر هدف نهايي ما تغيير رژيم باشد بايد ابزار لازم براي پيشبرد اهداف پس از سقوط دولت مركزي را هم در اختيار داشته باشيم. هرگونه شكستي در برآورده كردن اين نياز مي تواند منجر به عقب گردي ديپلماتيك براي ما شود.
2- ما بايد بحران در هر كشور را با توجه به شرايط موجود و فرهنگ و تاريخچه همان كشور مديريت كنيم. در برآورد منافع اقتصادي و استراتژيك بايد اين مسائل را مد نظر بگيريم.
3- بايد دقيقاً بدانيم از چه و چه كسي حمايت مي كنيم. در ليبي به عنوان نمونه ما يك سوي جنگ داخلي ايستاديم. اما تنها حمايت در اين مرحله كافي نيست. بايد تضمين هايي بدهيم دال بر اينكه قرار نيست حل يك مشكل خود مشكل بزرگ تري را خلق كند و بايستي اين تغييرات (حكام منطقه) منجر به تغيير بزرگي نشود. آخرين چيزي كه منطقه (خاورميانه) بدان نيازمند است مجموعه اي از دولت هاي ناتوان است. بايد پس از سقوط دولت مركزي نوعي نظم سياسي به اوضاع در ليبي داده شود.
4- لزوم برخورداري كاخ سفيد از حمايت مردمي كه عمدتاً مجراي آن همان نمايندگان مردم در كنگره هستند. ادامه دادن سياست جنگ بدون حمايت هاي مردمي امري بسيار دشوار است. اين مسئله در كوتاه مدت شريان ادامه مسير را مسدود مي كند و در بلندمدت بي ثباتي سياسي را به همراه مي آورد. تجربه كره، ويتنام و عراق نشان داد كه تنها زماني مي توان از موفقيت نام برد كه افكار عمومي آمريكا پشت سر دولت به صف شده باشد.
5- توجه به عواقب خواسته و ناخواسته اين جنگ. آنچه در ليبي رخ داد مي تواند منجر به تقويت موضع ايران در گسترش فن آوري هسته اي شود. ايراني ها گمان مي كنند كه قذافي تسليحات خود را به غرب داد تا در ازاي آن دوستي آنها را در اختيار داشته باشد و اين در حاليست كه اكنون غرب اصلي ترين دشمن اوست. ديگر كشورها بايد متوجه عزم ما در مخالفت با گسترش تسليحات هسته اي و ماندن بر همان موضع قبلي ما شوند.
6- ايالات متحده بايد تعريفي جامع از منافع ملي خود داشته باشد. تمامي خيزش هاي عمومي در منطقه يك ريشه واحد ندارند. تحولات كشورهاي منطقه مي تواند فرصتي طلايي در اختيار مردم منطقه و جهان قرار داده و در درازمدت تقويت دموكراسي مي تواند منجر به جايگزيني اسلام افراطي با اسلام مدرن شود. ما در منطقه خليج فارس و كشورهاي عربي اين حوزه منافع بسياري داريم. علاوه بر اين به راه افتادن اسلام افراطي در اين كشورها به هيچ وجه نمي تواند به نفع ما باشد.
اما بار دوم در خرداد ماه گذشته و زماني بود كه از كيسينجر درباره ماهيت تحولات منطقه سوال شد.
وي در آن تاريخ به روزنامه البيان امارات گفت: انقلاب هاي عربي هنوز دمكراتيك نيست.
كيسينجر ادامه داد: اين حوادث تاريخي و بزرگ است اما به عقيده من در اوضاع كنوني نمي توان آنها را انقلاب دمكراسي ناميد. چالش پيش روي ما اين است كه چگونه مي توانيم در تحولي دمكراسي در كشورهاي عربي سهيم باشيم.
گفتني است كيسينجر از 1973 تا 1977 وزير خارجه آمريكا بوده و يكي از پرنفوذترين سياستمداران اين كشور محسوب مي شود.

 



كبابي (گفت و شنود)

گفت: «مايكل لدين» يكي از دست اندركاران فتنه 88 گفته است؛ تخصص سران جنبش سبز(!) سخنراني كردن است و براي مديريت تغيير در حكومت ديني ايران توانايي لازم را نداشته اند!
گفتم: آقا رو باش! دو من تنباكو سوخته، تازه مي پرسه؛ كي مرده؟!
گفت: مايكل لدين مي گويد؛ البته انتخاب آنها به عنوان سران جنبش به خاطر سابقه اي بود كه در رژيم ايران داشته اند.
گفتم: ولي در مسئوليت هاي قبلي خود در نظام جمهوري اسلامي ايران نيز، كاري از دستشان ساخته نبود.
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: شخصي كه مغازه كبابي را رها كرده و بساز و بفروش شده بود بعد از مدتي ورشكسته شد. عده اي رفتند ببينند علت چيست؟ و ديدند يارو بعد از آن كه يك طبقه ساختمان را مي سازد به عادت دوران كبابي، تيرآهن ها را مثل سيخ كباب بيرون مي كشد!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤خاطره هاي تلخي كه پدربزرگ هايمان از اشغال ايران توسط بعضي از كشورهاي متجاوز اروپايي بيان مي كنند هيچ كدام يادمان نرفته و لحظه شماري مي كنيم كه از روباه پير انتقام بگيريم.
8847---0919
¤پيشنهاد مي كنم جمهوري اسلامي ايران در برابر درخواست اوباما با 5 شرط موافقت نمايد كه پهپاد 170 آركيو را به آمريكا برگرداند تا دنيا هم متوجه شود: 1-عودت كليه دارايي بلوكه شده ايران طي 33 سال گذشته 2-آزادي 4 ديپلمات ربوده شده ايراني در بند رژيم اشغالگر قدس 3-لغو تحريم ها 4-آزادي امام موسي صدر 5-استرداد رجوي سركرده جنايتكار منافقين به ايران.
رمضاني و 0159---0912
¤خانم فائزه هاشمي به جاي اينكه در دادگاه حضور پيدا كند و پاسخگوي تخلفات خود در ايام فتنه و سخن پراكني عليه نظام و مسئولين باشد به مركز مطالعات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام رفته و سخنراني مي كند. اين دهن كجي هاي به قانون از سوي او و اطرافيانش چه معنا و مفهومي دارد.
7649---0913
¤قريب به دو سال است عوامل فتنه سبز كه اميد رژيم اشغالگر قدس و شيطان بزرگ بوده و هستند در قعر ذلت فرو رفته و مرگ را ارمغاني براي خود مي دانند، به موازات آن آمريكا و رژيم صهيونيستي و برخي از دول غربي در مسير اضمحلال قرار گرفته اند و بر روي اجساد اين مردگان قطار بيداري اسلامي در حركت است و در هر ايستگاه مزدوراني چون بن علي، حسني نامبارك، قذافي، علي عبدالله صالح، آل خليفه و آل سعود به بيرون پرت شده و خواهند شد و ايران اسلامي به عنوان الگوي اين بيداري جلوه گري مي كند آنچه اين سرافرازيها را ادامه مي دهد انتخابات پيش روي كشورمان است و هوشياري و بصيرت و انتخاب افراد شايسته در آن.
طالعي
¤امام راحل مي فرمودند گرگ ها وقتي گرسنه مي شوند روبروي يكديگر منتظر حمله به هم مي شوند. نمونه بارز اين حالت را امروز در بين كشورهاي اتحاديه اروپا شاهد هستيم. ديديم كه نشست آنها به شكست انجاميد.
گودرزي
¤اميدواريم نحوه مديريت دانشگاه آزاد با معرفي مسئول جديد تغيير پذيرد و شاهد گردش نخبگان در اين مركز باشيم.
4686---0915
¤تخريب نمادهاي صهيونيسم در ميدان انقلاب اگرچه دير بود ولي به هر حال بايد صورت مي گرفت تا مسئولين مربوط بيش از اين هوشيار باشند و با غفلت خويش به انقلاب خدشه وارد نكنند.
7649---0913
¤از حضرت حجه الاسلام والمسلمين قرائتي درخواست مي شود به احياي فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر كه نقش بسزايي در نظام جمهوري اسلامي دارد بپردازند و از سازمان بسيج نيز درخواست مي گردد به عنوان ضابط قضايي نسبت به آموزش نيروهاي خوش فكر براي انجام اين فريضه الهي به صورت سازمان يافته در اكثر خيابان هاي پرتردد اقدام نمايد تا شاهد كشوري نمونه در دنيا باشيم.
6960---0936
¤از نمايندگان محترم مجلس كه قانون تعطيلات بين دو تعطيلي را حذف كردند واقعا ممنونم. اي كاش تعطيلي پنج شنبه ها را هم حذف مي كردند. بيش از اندازه تعطيلي داريم.
شيخي-تهران
¤ چرا شركت مخابرات و اپراتورهاي همراه اول و ايرانسل اطلاعات شخصي مشتركان خود را به شركت هاي تبليغاتي مي فروشند؟ از دادستان محترم كشور و مدعي العموم انتظار پيگيري و برخورد قاطعانه داريم.
1752---0911
¤ اتحاديه سراسري كانون هاي وكلا در تاريخ 4 آذر 09 اقدام به برگزاري آزمون كارآموزي وكالت نمود اما بعد از انتشار كليد آزمون مشخص شد كه اشتباهات متعددي داشته است. حال مسئولين اين امر چه پاسخي براي چند هزار داوطلب دارند؟ چرا ما بايد قرباني اشتباهات آنها شويم.
5290---0912
¤ وضعيت حجاب در معابر، مترو و فيلم هاي سينمايي اصلا برازنده نظام جمهوري اسلامي نيست. شايسته است همه مسئولين امر به ويژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، نيروي انتظامي و سازمان بسيج بي تفاوت از كنار اين مهم عبور نكنند.
5579---0936 و 6263---0938
¤ ضمن تشكر از زحمات طاقت فرساي پليس راهور درخواست مي شود قانون را درباره متخلفين پارك هاي دوبله در معابر به ويژه خيابان 51متري شهيد بخارايي در خزانه كه باعث راهبندان و ترافيك مي شود اعمال كنند تا باعث روان شدن ترافيك شود.
جمعي از ساكنين خزانه بخارايي
¤ از وزارت جهاد كشاورزي درخواست مي شود موضوع عدم پرداخت خسارت محصولات كشاورزي (گندم و جو) سال گذشته مشهدالكوبه اراك را پيگيري كنند. سال كشاورزي 09 هم به پايان رسيد ولي از پرداخت خسارت صندوق بيمه كشاورزي سال 98 خبري نشد. چرا؟
6980---0919
¤ با توجه به خبر افزايش وام دانشجويي متاسفانه در برخي دانشگاهها مبلغ قبلي وام را كم كرده اند و در برخي دانشگاهها نيز اصلا از وام خبري نيست. از مسئولين وام دانشجويي درخواست پاسخ داريم.
والدين دانشجويي از سمنان
¤ چرا سايپا قيمت پرايد دوگانه سوز را اين قدر افزايش داده است كه انسان شوكه مي شود. آيا نظارت بر اين شركت ها نيست؟
9963---0911
¤ بانك مركزي به كساني كه براي تفريح به خارج مي روند 2000 دلار ارز مسافرتي مي دهد، ولي به زائرين اماكن زيارتي فقط 500 دلار مي دهد. اعمال چنين سياست هايي جاي تاسف دارد.
0488---0911
¤ از وزير محترم آموزش و پرورش بخواهيد تبعيض و دوگانگي بين كاركنان قراردادي و ديگر كارمندان اين وزارتخانه را براي هميشه ريشه كن سازد.
1811---0917
¤ از شركت برق منطقه نارمك درخواست مي شود مشكل روشنايي بزرگراه شهيد زين الدين- مقابل بلوار ارديبهشت تا روي پل قنات كوثر (تقاطع شهيد باقري) را حل كند. متاسفانه در يك سال اخير تنها چند هفته روشنايي بيشتر نداشته و بقيه ايام را در خاموشي به سر مي برد.
جمعي از اهالي محل
 



محمدعلي ابطحي: تحريم با فلسفه اصلاح طلبي سازگار نيست

عضو مجمع روحانيون با تأكيد بر اينكه تحريم اساساً با فلسفه اصلاح طلبي جور درنمي آيد، گفت: من با نظارت خارجي با هر شكلي مخالفم .
به گزارش فارس سيدمحمد علي ابطحي عضو مجمع روحانيون كه در حاشيه مجلس ختم حجت الاسلام هاشميان در جمع خبرنگاران صحبت مي كرد، در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آيا استراتژي اصلاح طلبان در انتخابات آينده قهر و تحريم نظام است، گفت: تحريم اساساً با فلسفه اصلاح طلبي جور درنمي آيد، چراكه اصلاح طلبي براي اين است كه از درون و در چارچوب نظام موجود رفتار كند و اگر اسمش هر اتفاق ديگري باشد، اصلاح طلبي نيست.
وي كه با فارس گفت وگو كرده افزود: اصلاح طلبي فراتر از يك مجموعه يا چند گروه است كه كسي سخنگوي اين مجموعه شود و ليستي ارائه دهد.
ابطحي ادامه داد: فكر مي كنم الان اصلاح طلبان خيلي زمينه حضور ندارند و حاكميت اجازه حضور نمي دهد.
عضو مجمع روحانيون در پاسخ به سؤال يك خبرنگار اصلاح طلب مبني بر اينكه اگر اصلاح طلبان در انتخابات شركت نكنند، آيا آسيبي به آنها مي خورد يا خير، اظهار داشت: معتقدم در مجموع تحريم را نمي توانند با عنوان اصلاح طلبي دنبال كنند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه از درون جريان اصلاحات بحث نظارت بين المللي مطرح مي شود، گفت: من با نظارت خارجي با هر شكلي مخالفم .
اين فعال سياسي اصلاح طلب در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه آيا شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات سخنگوي اين جريان است، گفت: ممكن است احزاب اصلاح طلب باشند و بين احزاب اصلاح طلب و جريان اصلاحات فرق قائلم. جريان اصلاح طلب در جامعه چيزي فراتر از جريان اصلاحات است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا اخيرا مجمع روحانيون جلسه اي درباره انتخابات داشتند، از تشكيل چنين جلسه اي اظهار بي اطلاعي كرد.
خبرنگاري از ابطحي پرسيد نظرتان در مورد انتخاب رئيس جمهور از طريق پارلمان چيست كه وي گفت: هنوز كه به آنجا نرسيده ايم و رهبري در سخنراني شان فرمودند و هنوز اين امر جدي نشده كه در مورد آن بحثي شود.

 



موسوي خوئيني ها:منتظر اجازه براي شركت در انتخابات هستيم

دبيركل سابق مجمع روحانيون با بيان اين مطلب كه ليدر جريان اصلاحات نيست، گفت: منتظر فرش قرمز براي ورود به انتخابات نيستيم. منتظريم كه به ما اجازه دهند.
سيدمحمد موسوي خوئيني ها عضو برجسته و دبيركل مجمع روحانيون در حاشيه ختم حجت الاسلام هاشميان در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤال فارس در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات آينده اظهار داشت: ما را راه نمي دهند تا در انتخابات شركت كنيم.
وي در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه آيا اگر راهتان بدهند، شركت مي كنيد يا خير، گفت: وقتي راه نمي دهند، چگونه شركت كنيم!؟
اين عضو برجسته مجمع روحانيون در پاسخ به اين سؤال كه آيا اصلاح طلبان به طور كل قصد حضور در انتخابات را دارند يا خير، اظهار داشت: نمي دانم؛ وقتي كه نمي گذارند، چگونه شركت كنيم!؟
موسوي خوئيني ها در پاسخ به اين مطلب كه قصد نداشتن براي شركت در انتخابات با اجازه ندادن فرق مي كند، گفت: وقتي شما را دعوت نمي كنند، نمي شود به جايي برويد.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما منتظر فرش قرمز هستيد، گفت: نه؛ منتظر هستيم كه به ما اجازه دهند.
موسوي خوئيني ها در پاسخ به اين سؤال فارس كه آيا شما ليدر جريان اصلاحات هستيد، گفت: نه؛ ليدر نيستم.

 



مگر ما نوكرها مرده بوديم كه آمريكا اين همه تلفات داد؟! (خبر ويژه)

يك پادوي سازمان سيا در راديو فردا با مرور خسارات سنگين و شكست دولت آمريكا در عراق از گروه هاي ضد انقلاب خواست جور آمريكا را بكشند و به جاي نيروي نظامي به آمريكايي ها بيگاري بدهند.
مجيد محمدي در سايت راديو فردا با بيان اينكه آمريكا از تجربه عراق درس گرفته، مي نويسد: گرچه برخي از جمهوري خواهان (مثل سناتور مك كين) از پايان حضور نظامي آمريكا به عراق راضي نيستند و عراق را نوعي خلأ قدرت براي پر شدن با دشمنان آمريكا ملاحظه مي كنند اما نيروهاي نظامي آمريكا از اين بازگشت بسيار خشنودند. پايان جنگي نامقبول و نامشروع براي مردم آمريكا شادي آور است اما آيا آمريكايي ها و ديگران در دنيا با خيال راحت تري سر به بالين مي گذارند؟ آيا اين جنگ دنياي پس از آن را امن تر (سلاح هاي كشتار جمعي كمتر) و دمكراتيك تر (دو توجيه اوليه و ثانويه دولت بوش براي حمله) كرده است؟ چندان روشن نيست.
اين عضو حلقه كيان با اشاره به 4500 سرباز كشته شده آمريكا و دست كم يك هزار ميليارد دلار هزينه براي اين جنگ مي نويسد: تجربه عراق درسي بزرگ براي آمريكايي هاست كه اشغال نظامي يك كشور را اصولاً از برنامه هاي خود كنار بگذارند. 4500 كشته، هزينه بزرگي است.
وي كه معمولاً سعي مي كند خود را نوكر و غلام حلقه بگوش آمريكايي ها نشان دهد، در تبيين مصاحبه چندي پيش هيلاري كلينتون با بي بي سي و صداي آمريكا گفت: آمريكايي ها به اين درس و تجربه رسيده اند كه در درون كشورها يا بيرون از آن بايد در جست وجوي متحداني باشند. هيلاري كلينتون در مصاحبه با بي بي سي همين سياست را در پيش گرفت.
وي اضافه مي كند: آغاز جنگ عراق براساس اطلاعات نادرست و آشفته و سستي رسانه هاي آمريكايي در پرسيدن پرسش هاي جدي از مقامات آمريكايي پيش از آغاز جنگ موجب كاهش اعتماد بين المللي به دولت آمريكا و رسانه هاي آمريكايي شد. اين كاهش اعتماد به جدي گرفته شدن اخطارها و اطلاعاتي كه مقامات و رسانه هاي آمريكايي در مورد خطر اتمي ايران يا مخاطرات رژيم هاي بشار اسد و كيم جونگ ايل براي امنيت منطقه خاورميانه يا شرق آسيا مي دهند آسيب رسانده است.
در ادامه اين نوشته آمده است: كاري كه دولت بوش - چني با حمله به عراق بدون تصويب شوراي امنيت و همراه كردن برخي همپيمانان اروپايي انجام شد چهره اي غيرمسئول از يك ابرقدرت به نمايش گذاشت كه ثبات و امنيت بين المللي بايد مهم ترين هدف آن به شمار رود.
وي آنگاه نوشت: نيروهايي در درون مخالفان كه به تجربه هاي ناموفق گذشته تمركز دارند، اين فرمول را تحت عنوان اپوزيسيون ساري توسط قدرت هاي بزرگ رد مي كنند اما متوجه نيستند كه از اين طريق سرنوشت را به دست حوادث مي سپارند و هيچ طرح عملي ندارند.
پادوي سازمان سيا آنگاه از گروهك هاي ضد انقلاب خواسته ميان بوش و اوباما فرق بگذارند و تبديل به پياده نظام ارتش آمريكا شوند. با اين توجيه كه «اين رفتار، همكاري با دنياي آزاد در برابر حكومت هاي ياغي است». مغالطه عضو متواري حلقه كيان در حالي است كه روزنامه زنجيره اي شرق به عنوان نشريه برآمده از حلقه كيان، در اوج تهاجم بوش به عراق و افغانستان، مدعي شده بود «ارتش آزاديبخش در راه ايران است» و «چون ايران تقواي اتمي ندارد، حق با طرف آمريكايي است»! با اين اوصاف معلوم نيست ستايشگران ياغي گري ديروز بوش، چگونه از موضع تخطئه وي برآمده و افسار نوكري جانشين بوش در دولت آمريكا را به گردن مي اندازند كه طي همين ماه هاي اخير، چشم بر سلاخي مردم بي دفاع در خيابان هاي مصر، بحرين، يمن و عربستان بسته بلكه خود حامي اين كشتارهاي وحشيانه است.
البته اين نكته نيز گفتني است كه مطالبي از جنس نوشته عضو حلقه كيان صرفاً براي فاكتور كردن نزد مقامات آمريكايي نوشته مي شود و صرفاً خاصيت تحميق برخي عناصر ساده دل يا طرفدار مزدوري را دارد. اگر غير از اين بود امثال همين كلاهبردارها، خود در ايران مي ماندند و به اصطلاح مبارزه! مي كردند. آيا همين عضو حلقه كيان مي تواند بگويد بدون اينكه در معرض تهديد و توبيخ و بازداشت باشد، چرا از ايران خارج شده و صرفاً به فرموده، شعار «لنگش كن» مي دهد؟!



 



غصه اوباما كاستن از گرفتاري هاي خود بود نه چاره جويي مقابل افزايش نفوذ ايران (خبر ويژه)

خروج رسمي اشغالگران از عراق، محافل رسانه اي آمريكايي و سعودي را در اضطرابي عميق فرو برده است.
روزنامه آمريكايي سانفرانسيسكو كرونيكل با اظهار نگراني نسبت به دوره پس از خروج اشغالگران نوشت: خروج نظاميان آمريكايي از عراق راه را براي گسترش نفوذ ايران در خاورميانه هموارتر مي كند. اين موضوع از جمله ترديدهايي است كه با تصميم باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، براي خروج سربازان آمريكا از عراق و شكست وي در توافق با مقامات عراقي براي تمديد حضور نيروهاي نظامي اين كشور در عراق، بوجود آمده است در نظر اول ايران برنده اين حركت است، بخصوص اگر آمريكا تصميم بگيرد مكان قدرت خود را از منطقه استراتژيك خليج فارس به آسياي جنوب شرقي انتقال دهد. اكنون ديگر هزاران سرباز آمريكايي در مرز عراق با ايران مستقر نخواهند بود. اكنون دولتي در عراق باقي مي ماند كه مسلمانان شيعه در آن دست بالا را دارند و سياستمداران آن سال ها در دوران صدام حسين در ايران پناهنده بوده و با رژيم صدام مي جنگيده اند.
اين روزنامه تصريح كرد: عراق به عنوان دومين كشور پرجمعيت خليج فارس با يكي از بزرگترين ذخاير نفت جهان، مي تواند با داشتن حكومتي متحد ايران، بازي قدرت ميان ايران و متحدان آمريكا در منطقه را دستخوش تغييري اساسي كند. ايران هم اكنون هم، علي رغم حضور نيروهاي آمريكا در عراق، نفوذ زيادي در اين كشور دارد. نوري مالكي نخست وزير عراق به ويژه پس از بحران سال 2010 كه آمريكا قصد داشت مانع از نخست وزيري مجدد وي شود، بيش از پيش به ايران نزديك شده است و با تخليه نيروهاي آمريكايي نزديكي بيشتر هم خواهد شد.
همزمان، عبدالرحمن راشد سردبير روزنامه سعودي الشرق الاوسط در تحليل مشابهي يادآوري كرد: كاخ سفيد هفته گذشته از نوري مالكي پذيرايي كرد و او را نتيجه روي كار آمدن دموكراسي در عراق دانست اما آمريكايي ها خودشان هم به چيزي كه درباره مالكي مي گويند اعتقادي ندارند. اوباما به اين دليل از مالكي استقبال كرد كه مي خواهد از گرفتار شدن بيشتر در امور خاورميانه ملتهب به دليل انقلاب ها، درگيري ها و بحث و جدل هايش بر سر صلح اجتناب كند. چرا كه مي خواهد در انتخابات رياست جمهوري آمريكا پيروز شود به همين دليل است كه به رغم فشارهايي كه به او وارد مي شد دستور به خروج نيروهاي آمريكايي از عراق داد.
مدير بركنار شده العربيه مي افزايد: حالا كه اوباما، از نظر نظامي و سياسي از بازي جاري در منطقه خارج شده، ايراني ها بيشترين تمايل را براي پر كردن خلاء نبود آمريكايي ها در منطقه به ويژه در عراق دارند. همين كه حكومت عراق مي گويد كه براي تامين برق عراق قراردادهايي به ارزش يك ميليارد و دويست ميليون دلار با ايران و چين امضا كرده، نشان مي دهد كه ايران تا چه اندازه در عراق نفوذ كرده است و حتي پيش بيني مي شود كه ايران از خاك عراق براي دور زدن تحريم ها استفاده كند و حتي مصالح غرب در منطقه به ويژه در خليج فارس را به چالش بكشد.

 



ما شرط بندهايي هستيم كه فقط فحش و تلفات مي دهيم (خبر ويژه)

يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون، خالي بندي هاي 30 ساله و بي پشتوانه ضدانقلاب درباره پيش بيني زمان سرنگوني جمهوري اسلامي را به باد اعتراض و استهزا گرفت.
«اخبار روز» نوشت: پيش بيني سرنوشت جمهوري اسلامي از فرداي سقوط شاه تا امروز همچنان داغ باقي مانده است. سلطنت طلب ها و سازمان مجاهدين خلق هم در اين ميان ركورددار تعيين تاريخ سرنگوني هستند. از كشورهاي خارجي، عراق صدام حسين و «كارشناسان» آمريكا و اسرائيل، از اين غيب گويي ها كرده و مي كنند. سال گذشته در چنين روزهايي جرج سوروس، ميلياردر آمريكايي در مصاحبه با فريد زكريا در «سي ان ان»، گفت كه حاضر است شرط ببندد تا يكسال ديگر جمهوري اسلامي اي در كار نخواهد بود.
جمهوري اسلامي ولي چند سالي است كه به علت بي توجهي رژيم به اين «احكام بديهي» به آنها مجبور به تمديد مكرر «ضرب الاجل هاي علمي» شده اند. واقعاً علت اين همه پريشان گويي چيست؟
نويسنده با انتقاد از حرف هاي بي پايه اپوزيسيون تصريح مي كند: «سرنگوني»، فحش سياسي نيست كه با ميزان نامطلوب بودن رژيم و انزجار ما از آن قابل توجيه باشد. بلكه يك گروه سياسي زماني آن را مطرح مي كند كه شرايط آن را مهيا ببيند و ضمناً آب به آسياب ديگران نريزد. مجاهدين خلق [منافقين] تنها سازماني بودند كه ادعا مي كردند هم جمهوري اسلامي بد است و هم آنها داراي تشكيلات آلترناتيو هستند. سي سال شعار دادند و امروز جز تلفات، توشه اي با خود ندارند. سلطنت طلبي و شبه آن هم سالهاست نه تنها در ايران، بلكه در ديگر نقاط جهان، از جمله در افغانستان، حمايت آمريكا را از دست داده است و نوع مستقلش را هم در جهان، خدا كي آفريد؟
اخبار روز در پايان به دعوت محافل منقرض سلطنت طلب و نظاير آنها براي مداخله نظامي آمريكا اشاره كرد و نوشت: اينها كه چشم انتظار آمدن آمريكا و رفتن جمهوري اسلامي هستند، ابتدا به اين بيانديشند كه چرا آمريكا رفت و جمهوري اسلامي آمد!؟

 



اوباما مي خواست بگويد خيلي يهودي است! (خبر ويژه)

راديو اسرائيل آخرين سخنراني رئيس جمهور آمريكا در جمع شماري از يهوديان مريلند را «يهودي ترين نطق اوباما» توصيف كرد. اوباما در اين سخنراني گفته بود هيچ رئيس جمهور آمريكا مانند من حامي اسرائيل نبوده است.
راديو اسرائيل در گزارش سخنراني اوباما اعلام كرد: اوباما در يكي از ملتهبانه ترين نطق هاي حمايت خود از اسرائيل، در حالي كه عبارات پي در پي يهودي و مضامين تورات را به كار مي برد و حتي واژگان عبري باستاني را از تورات قرض گرفته بود، پشتيباني كامل خود را از اسرائيل مورد تاكيد قرار داد و گفت: «ايستادگي آمريكا در كنار اسرائيل، قابل تزلزل نيست». اوباما در جمع يهوديان مريلند در شرق آمريكا سخنراني پرهيجان و طولاني ايراد كرد.
براساس اين گزارش «اوباما حتي با شوخي هاي معمول در ميان يهوديان، دختر نوجوان خود را به عنوان مفسر يهودي خانواده اوباما معرفي كرد و گفت دليل اين امر اين است كه دوستان يهودي مليا به سن «بت ميتصوا» رسيده اند و مليا هر هفته در جشن يكي ديگر از دوستان مدرسه اي يهودي اش ميهمان مي شود.»
راديو اسرائيل اضافه كرد: پرزيدنت اوباما در ميان هيجان بسيار شنوندگان نطق بسيار تنظيم شده او، حتي به تفسير فصلي از تورات پرداخت كه اين شنبه در كليساهاي يهوديان خوانده مي شود. او تاكيد كرد كه دولت او و شخص وي اينجا ايستاده اند تا در كنار اسرائيل باشند.
براساس اين گزارش «اوباما يادآوري كرد بعنوان فردي زاده شده از پدري مسلمان از كنيا و مادري مسيحي از آمريكا، براي يهوديت ارزشي فراوان قايل است و عبارات عبري را بارها تكرار كرد. به گفته تحليلگران راديو اسرائيل، پرزيدنت باراك اوباما غير مستقيم، اما به طرز روشني، در حال پاسخگويي به رقباي خود در حزب رقيب (جمهوريخواه) بود كه از وي در مناظره هاي اخير خود، به سختي انتقاد كرده اند. اين تحليلگران يادآوري مي كنند كه در مناظره دو شب پيش هفت نامزد جمهوريخواه در ايالت آيووا، آنها بسياري از رويكردهاي سياسي اوباما را در قبال اسرائيل به شدت محكوم كردند و او را عامل منزوي شدن اسرائيل، نبود پيشرفت در روند صلح و حتي پسرفت در مذاكرات سياسي اسرائيلي- فلسطيني و عامل انواعي از مماشات در برابر جمهوري اسلامي ايران معرفي كردند».
تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند كه نطق اوباما تنها ساعاتي پس از ملاقات او با ايهود باراك، وزير دفاع اسرائيل انجام شد.
راديو اسرائيل همچنين گزارش داده است: اوباما خطاب به يهوديان آمريكا و اسرائيل گفت به حرف هاي ديگراني كه مي گويند ما كار زيادي در برابر رژيم ايران انجام نداده ايم، گوش نكنيد، در زمان رياست جمهوري من بود كه سخت ترين تحريم ها را عليه ايران برقرار كرده ايم. تحليلگران راديو اسرائيل مي گويند نطق پرزيدنت اوباما در برابر يهوديان مريلند، كاملا بوي انتخاباتي مي داد- به ويژه آنكه اكثريت يهوديان آمريكا، به طور سنتي حامي حزب دموكرات هستند.
راديو اسرائيل در پايان اعلام كرد: در انتخابات سه سال پيش كه اوباما به روي كار آمد، 74 درصد از يهوديان آمريكايي از او حمايت كرده و ميليون ها دلار براي كمپين انتخاباتي او پول اهدا كردند.

 



سي ان ان: استعداد ايراني ها در جنگ سايبري فوق العاده است (خبر ويژه)

سي ان ان از قول مدير گوگل اعلام كرد: استعداد بالاي ايراني ها در جنگ سايبري، تهديدي براي غرب است.
اريك اشميت به سي ان ان گفته است: «ايراني ها، به دلايلي كه به درستي براي ما روشن نيست، به طرز غيرمنتظره اي در جنگ سايبري با استعداد هستند بنابراين به وضوح ايراني ها در آينده، تهديدي براي امنيت سايبري به شمار خواهند رفت.»
وي به نفوذ «ايران» به فضاي مجازي در دانمارك اشاره كرد و گفت: «آنها (ايراني ها) به تازگي توانستند از طريق هك هوشمندانه، كنترل رفت وآمد اطلاعات اينترنتي را به دست بگيرند. هيچ كس به درستي نتوانست بفهمد آنها چگونه اين كار را كردند.»
به گفته اريك اشميت، در مورد دانمارك، هكرها موفق شده بودند مسير حركت اطلاعات در دانمارك را به سمت ايران منحرف كنند و بار ديگر به دانمارك بازگردانند.
به گزارش راديو فردا در شهريورماه سال جاري نيز شركت هلندي «ديجينوتار» اعلام كرد كه تعدادي از گواهينامه هاي ديجيتالي اين شركت كه براي قفل كردن و امن سازي اطلاعات صادر شده بودند در ماه ژوئن هك شده است. اريك اشميت روز پنجشنبه با اشاره به مورد دانمارك، فعاليت هاي ايران در فضاي مجازي را نوعي آزمايش دانست و گفت: «به نظر مي رسد بسياري از موارد مربوط به سايبر براي ايران جنبه آزمايش داشته باشد و ايران مي خواهد قابليت دسترسي يافتن خود به اطلاعات را بسنجند و ببينند آيا مي توانند اطلاعات را رهگيري كنند.»
وي خاطرنشان كرد: «آنها در واقع اطلاعات را نمي برند، يا شايد آنها را مي برند اما سپس آن را در جاي خود قرار مي دهند و بنابراين نمي توان فهميد كه آيا اطلاعات جابه جا شده يا نه.
اشميت مي گويد: هميشه اين نگراني وجود دارد كه ايراني ها به نرم افزارهاي كدگذاري شده نفوذ كرده باشند.
در حالي كه سرويس هاي جاسوسي غرب پيش از اين ادعا مي كردند دست برتر را در جنگ هاي سايبري دارند، اتفاقاتي نظير قرنطينه و مهار ويروس مهاجم استاكس نت از سوي متخصصان ايراني، شناسايي ارتباطات جاسوسي محافل ضدانقلاب با شبكه هاي جاسوسي در عرصه سايبري، و سرانجام مديريت راداري پهپاد جاسوسي فوق مدرن «آر كيو 170» و شكار ايران موجب شده تا وحشت از معكوس شدن جنگ سايبري، اتاق فكرهاي غربي فعال در عرصه سايبر را در برگيرد.
از شركت گوگل به عنوان يكي از ابزارهاي در خدمت سرويس جاسوسي آمريكا ياد مي شود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14