رشد شتابنده علمي ايران، قائم به هيچ فردي نيست

رشد شتابنده علمي و فتح قله هاي دانش كه با همت و عزم جوانان مؤمن و غيور و توانايي چون مصطفاي شهيد رونق يافته، امروز قائم به هيچ فردي نيست، اين يك جنبش تاريخي و برخاسته از يك عزم خلل ناپذير ملي است. ما به كوري چشم سران اردوگاه استكبار و نظام سلطه، اين راه را با قوت و اراده راسخ دنبال خواهيم كرد و پيشرفت رشك آور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهيم كشيد و البته از مجازات مرتكبان اين جنايت و عاملان پشت صحنه آن هم هرگز چشم پوشي نخواهيم كرد .
پيام تسليت مقام معظم رهبري در پي شهادت دانشمند
نخبه جوان شهيد احمدي روشن؛ 22/10/1390

چند توصيه به رئيس جديد دانشگاه آزاد

عماد قريب
دومين جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد براي تعيين رئيس جديد اين دانشگاه از ساعت 16 چهارشنبه 21 دي ماه با حضور هر 10 عضو جديد هيئت امناي اين دانشگاه در دفتر اين هيئت و محمدرضا مخبر دزفولي، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي و به عنوان ناظر شورا در جلسه برگزار شد.
در اين جلسه كه نزديك به 3 ساعت به طول انجاميد فرهاد دانشجو با 5 رأي موافق به عنوان رييس پيشنهادي دانشگاه آزاد براي معرفي به شوراي عالي انقلاب فرهنگي، انتخاب شد.
در اين جلسه آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني، حجت الاسلام سيد حسن خميني، حميد ميرزاده به عنوان نمايندگان هيئت مؤسس دانشگاه آزاد و
حجت الاسلام محمد محمديان رييس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كامران دانشجو، وزير علوم تحقيقات و فناوري، مرضيه وحيد دستجردي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به عنوان اعضاي حقوقي اين هيئت و فرهاد دانشجو، بهمن يزدي صمدي و فريدون عزيزي به عنوان
3 عضو هيئت علمي در هيئت امناي دانشگاه آزاد و نيز عبدالله جعفر علي جاسبي به عنوان رييس سابق دانشگاه آزاد و دبير هيئت امنا حضور داشتند.
پس از اينكه در اين جلسه فرهاد دانشجو به عنوان رييس پيشنهادي هيئت امناي دانشگاه آزاد براي تصدي پست رياست دانشگاه آزاد مشخص شد، كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري بايد وي را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي كند تا وي در جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي رأي آورده و رئيس جديد دانشگاه آزاد شود.
چند توصيه
وظيفه خطير آقاي دانشجو در مديريت دانشگاه آزاد اسلامي كه شعب فراواني در سراسر كشور و به تبع آن دانشجويان عديده اي نيز دارد، از اهميت فوق العاده اي برخوردار است.
در همين راستا ذكر چند نكته به ايشان ضروري به نظر مي رسد:
1- تعيين سياست هاي جديد براي دانشگاه در راستاي اداره بهتر و عادلانه تر اين مجموعه؛
2- لغو كردن سياست هاي رانت خوارانه و ناعادلانه گذشته؛
3- رسيدگي به وضعيت اساتيد دانشگاه، خصوصا آنها كه دانشگاه آزاد را حياط خلوتي براي ارايه نظرات ضد اسلامي و ضد نظام خود يافته بودند؛
4- رسيدگي به وضعيت نابسامان امور دانشجويي و مالي اين دانشگاه كه افراد را به صرف دادن پول در دانشگاه پذيرفته و يا منتقل مي كردند؛
5- سامان دادن وضعيت تشكل هاي دانشجويي در دانشگاه؛
6- سامان دادن وضعيت اسف بار فرهنگي شعب مختلف دانشگاه؛
7- بررسي وضعيت امور مالي دانشجويان و دانشگاه و اتخاذ تصميمات و نرخ هاي عادلانه براي دانشجويان؛
8- نهادينه كردن سيستم تكريم دانشجويان در شعب مختلف دانشگاه؛
9- پيش بيني و اتخاذ سياست هاي مقابله اي با هرگونه بي نظمي و نابساماني ناشي از تغيير رياست دانشگاه؛
10- كمك گرفتن از مديران فرهيخته و توانمند در عرصه هاي گوناگون؛
11- كمك گرفتن از دانشجويان دانشگاه و تشكل ها در راستاي
نظم دادن به امورات مختلف.

ليبرال ها در دانشكده هاي اقتصاد چه مي كنند؟!

فضاي فكري- سياسي دانشكده هاي اقتصاد و مديريت، آن قدر ليبرالي شده است كه صداي بسياري از اساتيد اقتصاد ايران را در آورده است. پس از انتقادهاي دكتر «ابراهيم رزاقي» استاد اقتصاد دانشگاه تهران، اين بار حجت الاسلام دكتر «محمدجواد محقق نيا»، عضو هيأت علمي پژوهشكده وزارت اقتصاد طي مصاحبه اي به انتقاد از فضاي دانشكده ي اقتصاد پرداخت و توصيه هايي را در اين باره مطرح كرد.
- آقاي دكتر، بسياري از كارشناسان با انتقاد از فضاي فكري -سياسي حاكم بر دانشكده هاي اقتصاد و مديريت معتقدند هم اكنون فضاي حاكم خيلي با ظرفيت هاي كنوني انقلاب هم خواني ندارد! اين كارشناسان مي گويند با اين كه 30 سال از انقلاب گذشته اما متأسفانه دانشگاه ها به خصوص دانشكده هاي اقتصاد همسو با انقلاب و فرهنگ انقلاب حركت نكرده اند! آيا شما هم به عنوان كسي كه هم در دانشگاه تهران تدريس مي كنيد و هم در دانشگاه علامه، اين نكته را تأييد مي نماييد؟
بله، بنده هم قبول دارم كه تغييرات خيلي زيادي در دانشگاه هاي ما پس از انقلاب صورت نگرفته است. اگرچه، معتقدم كارهايي هم صورت گرفته و يا در حال انجام است اما تا كنون خيلي موفقيت آميز نبوده و بايد بيش از اين ها كار مي شد.
- خود شما از اقدام هاي صورت گرفته راضي هستيد؟
خير، راضي نيستم. همان طور كه گفتم بايد بيش از اين ها اقدام هاي عملي صورت گيرد.
- آيا شما تأييد مي كنيد فضاي حاكم بر دانشكده هاي اقتصاد و مديريت يك فضاي ليبرالي است؟
بله، اصلاً به طور كلي علم اقتصاد جديد توليد و محصول غرب است. آن ها (غربي ها) مفاهيم را با برخي كليات و جزييات ادغام كرده و به كشورهايي مثل ما ارايه مي دهند. از اين رو اغلب تئوري هاي جديد اقتصاد در غرب توليد شده و مورد استفاده ي كشورهايي مانند ما قرار مي گيرد و بر اين اساس، بسياري از اساتيد فعلي اقتصاد كشور نيز در غرب تحصيل كرده اند و بنيان هاي فكري قوي اسلامي نيز ندارند. اگرچه در مقابل نيز، برخي اساتيد اقتصاد در دانشكده هاي اقتصاد وجود دارند كه كاملاً با مفاهيم اقتصاد اسلامي آشنا بوده و تئوري هاي اقتصاد اسلامي را تدريس مي كنند، اما به طور كلي فرهنگ حاكم بر فضاي دانشكده هاي اقتصاد يك فرهنگ ليبرالي است. دليل آن را نيز خدمت شما گفتم: «وجود اساتيد اقتصادي كه خودشان تحصيل كرده ي غرب هستند و سال ها است كه با مفاهيم اقتصاد ليبرال اخت شده اند.» همين عامل باعث گرديده تا دانشجوياني كه تحت نظارت و شاگردي اين اساتيد پرورش مي يابند، خود نگاه ليبرالي داشته باشند؛ چراكه اساتيدي داشتند كه بنيان هاي فكري اقتصاد ليبرال را به آن ها آموخته اند. از اين رو اين عوامل نيز باعث شده تا فارغ التحصيل اقتصاد ما با همان مفاهيم ليبرالي كه به او آموخته شده، مفاهيم اقتصاد ايران را در ذهن خود تحليل كند. بنابراين خروجي دانشگاه هاي اقتصاد ما هم مي شود همان افكار ليبرالي غرب كه در دانشكده هاي آمريكا و اروپا تدريس مي شود و از همين جا افكاري پديدار مي شود كه اصلاً با مفاهيم بومي ما هم پوشاني ندارد.
- ايراد كار كجاست؟ بالاخره سه دهه از انقلاب گذشته اما پس از گذشت 30 سال، چرا تا كنون در اين باره اقدام خاصي صورت نگرفته است؟
توجه بفرماييد، همان طور كه گفتم؛ استاد تحصيل كرده غرب، دانشجوي هم فكر غربي توليد مي كند و آن دانشجوي هم فكر هم از تفكرهاي استاد الهام گرفته و بخشي از آن تفكرها را با خود وارد جامعه مي نمايد. او نيز همان افكاري را در جامعه توزيع و تزريق مي كند كه از استاد خود آموخته است. اگر يادتان باشد قبل از انقلاب، حاكميت، بسياري از جوان ها را براي تحصيل به خارج از كشور فرستاد. خيلي از جوانان ما براي تحصيل به خارج رفتند و پس از اخذ تحصيلات تكميلي به ايران بازگشتند و در دانشگاه هاي داخل آغاز به كار كردند. خود آن اساتيد خارج رفته حالا كارشناسان با تجربه و اساتيد برجسته اقتصاد ايران شده اند و بالاخره در مبادله هاي فكري- سياسي دانشكده هاي اقتصاد ايران نقش به سزايي ايفا مي كنند. از سوي ديگر شما به نكته مهمي اشاره كرديد؛ بله، درست است حدود 30 سال از انقلاب مي گذرد اما ما هم به عنوان حوزه نتوانستيم جايگزين مناسبي براي اين افكار ليبرالي در دانشكده هاي اقتصاد طراحي كنيم.
- چرا؟
زيرا بنيان هاي فكري و تئوري هاي غربي دانشكده هاي اقتصاد، قدمت طولاني دارد. به عنوان مثال خود بنده استاد اقتصادي داشتم كه بزرگ ترين افتخار او اين بود كه روزگاري استاد او شاگرد «كينز» بوده و به اين واسطه خود را شاگرد كينز مي دانست. اين مسأله نشان مي دهد كه فرهنگ ليبرالي تا چه حد در دانشكده هاي اقتصاد ايران ريشه دوانده و حاكم شده است. يك استاد برجسته افتخار مي كند به شاگردي شاگرد يك اقتصاددان غربي! با اين چالش بزرگ حالا مي خواهيم فضاي فكري-سياسي اين گونه نباشد. واقعيت اين است كه نمي شود خيلي از مسايل را اصلاح كرد در حالي كه فرهنگ خيلي قدمت دارد. طبيعي است دانشجويان و فارغ التحصيلاني كه هم اكنون به عنوان اعضاي هيأت علمي در دانشكده هاي اقتصاد و مديريت فعاليت مي كنند، دست پروده چنين افرادي با چنين تفكرهايي هستند. از اين رو نمي توان به همين سادگي ها اين تفكرها كه تفكرهاي غالب بر فضاي دانشكده هاي اقتصاد و مديريت است را پاك نمود. البته خود ما نيز علوم و دروس خيلي زيادي در دانشكده هاي اقتصاد كشور عرضه نكرده ايم كه توقع داشته باشيم كه دانشجويان ما به آن سمت حركت كنند. در حالي كه آن چه در غرب به عنوان علم اقتصاد جديد عرضه مي شود، قدمت حدود 150-200 ساله دارد. غربي ها سال هاست در علم اقتصاد جديد سرمايه گذاري كرده اند و نخواهند گذاشت به همين سادگي اين علوم از دست آن ها خارج شود. در حالي كه ما همين اقتصاد اسلامي را حدود 3 دهه است آن هم كج دار و مريز آغاز كرده ايم.
- از كجا بايد شروع كنيم؟
ما شروع كرده ايم اما روند حركتي بسيار كند بوده است. اكنون در كل حوزه ي اقتصاد اسلامي ما حدود 80-90 استاد در حيطه ي اقتصاد اسلامي داريم، در نتيجه هم اين مي شود كه ليبرال ها فضا را در دانشكده هاي اقتصاد در دست گرفته اند. ما هم اكنون داراي منابع غني اسلامي هستيم. اما متأسفانه افراد كمي داريم كه هم در حوزه اقتصاد متخصص باشند و هم در زمينه شريعت. همان طور كه خدمت شما عرض كردم پس از گذشت 20-30 سال، ما تازه توانسته ايم 60-70 طلبه جوان در فوق ليسانس و 20-30 دكتر اقتصاد اسلامي تربيت كنيم كه خيلي كم است. اما در حال تلاش هستيم تا اين تعداد را افزايش دهيم و اينها را به دانشگاه هاي اقتصاد وارد كنيم. نكته قابل توجه اين كه ما نتوانستيم خيلي در زمينه تربيت افراد متخصص وارد به حوزه و دانشگاه در حوزه اقتصاد و مديريت موفق عمل كنيم.
- آقاي دكتر؛ يكي از مواردي كه مورد انتقاد برخي كارشناسان قرار گرفته، عدم تغيير سرفصل هاي آموزشي در دانشكده هاي اقتصاد است. پس از گذشت 30 سال ما همان سرفصل هايي را در دانشگاه ها تدريس مي كنيم كه قبل از انقلاب تدريس مي شده است. چرا چنين است؟
يكي از دلايل عدم تغيير محتواي درسي و سرفصل هاي آموزشي رشته اقتصاد در دانشگاه ها، عدم توليد علم است. ما در اين باره نتوانستيم، موثق عمل كنيم. دانشگاه و حوزه ما نتوانستند در زمينه اقتصاد اسلامي علوم جديدي توليد كند. از اين رو علي رغم تمام تلاش هايي كه صورت گرفته، به جز در مواردي مانند بانك داري اسلامي كار قابل توجهي صورت نگرفته است. به همين دليل هم تنها توانسته ايم كاري كنيم كه در اغلب دانشكده هاي اقتصاد واحدهاي جداگانه اي به نام بانكداري اسلامي تدريس شود، چون در گذشته توليد علم در اين باره صورت گرفته است. اگرچه اقدام هاي خوبي در حال انجام است كه به زودي مي توان نتيجه آن را ديد.
- آقاي محقق نيا از ديگر مواردي كه برخي كارشناسان اقتصادي نسبت به آن شديداً انتقاد مي كنند، وجود دروسي مانند اقتصاد سنجي در دانشكده هاي اقتصاد ايران است. كارشناسان مي گويند اين دروس ضرورتي ندارد كه در دانشكده هاي اقتصاد ايران تدريس شود و اصولاً مباني آن با اصول اقتصاد در ايران مغايرت هاي گسترده اي دارد. آيا شما نيز اين مسأله را تأييد مي كنيد؟
اين مسأله كاملاً مورد تأييد بنده است. بنده هم به صراحت مي گويم اين يك فريبي بود كه دانشكده هاي اقتصاد در ايران خيلي وقت است كه به آن دچار شده اند. ما اصلاً نبايد وارد فضاي اقتصادسنجي مي شديم. اين يك اشتباه استراتژيك براي دانشكده هاي اقتصاد ايران بود. خود غربي ها دروس اقتصادسنجي را كنار گذاشته اند و مدت هاست كه آن را غيرقابل اعتماد مي دانند. خود متدلوژي اقتصاد اين روش ها را كاملاً منسوخ شده مي داند. به ياد دارم يكي از اساتيد اقتصاد كه خودشان غربي بودند در تأييد اين مسأله مي گفت، تعجب مي كنم از شما، علومي كه 50 سال پيش در غرب منسوخ شده هم اكنون در دانشگاه هاي شما تدريس مي شود... !!
خود غربي ها مدت هاست كه فهميد ه اند دروسي مانند اقتصاد سنجي ديگر در اقتصاد امروز كارايي ندارد و اگر شما امروز نگاهي به فضاي پژوهشي و دانشگاهي غرب بيندازيد متوجه مي شويد كه از اين علوم كمتر استفاده مي شود. اما امروز اين دروس در دانشكده هاي ايران به كرار مورد استفاده قرار مي گيرد. جالب اين كه در پايان نامه هاي ارشد و دكتري اگر از اقتصاد سنجي استفاده نشود آن پايان نامه خيلي مبناي علمي ندارد!! اين ها جاي تأسف دارد؛ متأسفانه به جاي ايده پردازي تنها از اقتصاد سنجي استفاده مي كنيم.

افشاي پشت پرده ترور شهيد روشن

نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري آمريكا تصريح كرد: هر دانشمند روسي، كره اي و ايراني كه بخواهد به برنامه هسته اي ايران كمك كند در امان نخواهد بود.
به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري «بيزينس اينسايدر»، «ريك سنتروم» نامزد رياست جمهوري حزب جمهوري خواهان در كمپين خود در«كاروليناي جنوبي» اظهار داشت: «در مواقعي شاهد بوديم دانشمندان ايراني كه روي برنامه هسته اي اين كشور كار مي كردند كشته شدند؛ صادقانه بگويم كه اين موضوع بسيار كار جالبي است.»
«سنتروم» افزود: «فكر مي كنم بايد پيامي شفاف به دانشمندان روسيه، كره شمالي و ايران بدهيم كه اگر بخواهند به برنامه ايران جهت دستيابي به بمب كمك كنند، در امان نخواهند بود.»
¤ «سنتروم» كيست؟
ريچارد جان ريك سنتروم سناتور اسبق آمريكا از ايالت پنسيلوانيا است. او عضو حزب جمهوري خواه است و رئيس مجمع جمهوري خواهان سنا، سومين شغل در رهبري يك حزب در سنا، بوده است.
سنتروم به عنوان محافظه كاري اجتماعي و مالي شناخته شده است. او به خاطر موضع خود در مورد حمله آمريكا به عراق، امنيت ملي، طراحي هوشمند، مسئله همجنس بازان و موضوع «تري شياوو» شناخته شده است.
نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري آمريكا در انتخابات سناي آمريكا در سال 2006 با نتيجه 41% به 59% مغلوب «باب كيسي»، نامزد حزب دموكرات شد. اين بزرگ ترين شكست يك سناتور مشغول به كار از سال 1980 بوده است.
وي عضو ارشد مركز «كردارشناسي و سياست عمومي» در واشنگتن و نويسنده شبكه «فاكس نيوز» است. او اكنون به دنبال رياست جمهوري در سال 2012 است.

ابلاغ شيوه نامه بازنگري سرفصل هاي آموزشي تا يك ماه ديگر به دانشگاه ها

مدير كل دفتر حمايت و پشتيباني وزارت علوم از ابلاغ شيوه نامه بازنگري سرفصل هاي آموزشي تا يك ماه ديگر به دانشگاه ها خبر داد.
سعيد قديمي مدير كل دفتر حمايت و پشتيباني وزارت علوم در گفت وگو با فارس از تهيه شيوه نامه بازنگري سرفصل ها و محتواي متون درسي هفت ماه گذشته خبر داد و گفت: تا يك ماه آينده اين شيوه نامه به دانشگاه ها ابلاغ مي شود.
وي با بيان اينكه در 7 ارديبهشت ماه امسال از دانشگاه هايي كه هيئت مميزه دارند خواسته شد اقدامات 12 سال گذشته خود در زمينه بازنگري محتواي متون درسي را در اختيار وزارت علوم قرار دهند، گفت: درخواست اقدامات بازنگري شده 12 سال قبل صورت گرفته چرا كه بر طبق ابلاغيه وزير وقت علوم از سال 79 دانشگاه هايي كه داراي هيئت مميزه بودند مي توانستند به صورت مستقل سرفصل درسي تهيه كنند، تا قبل از آن تمام سرفصل ها به صورت متمركز در وزارت علوم شكل مي گرفت.
به گفته مدير كل دفتر حمايت و پشتيباني وزارت علوم، دانشگاه هاي بزرگ از جمله دانشگاه اصفهان، تهران، شهيدبهشتي و شريف برنامه هاي درسي بازنگري شده طي 12 سال گذشته را در اختيار وزارت علوم قرار داده اند و باقي دانشگاه ها نيز به مرور در حال ارسال برنامه هاي بازنگري شده خود هستند؛ از سوي ديگر شوراي برنامه ريزي نيز برنامه هاي مصوب خود را ارائه داده است.
وي از وجود 20 هزار سرفصل خبر داد كه بيش از 2 دهه مورد بازنگري قرار نگرفته اند و خاطرنشان كرد: با توجه به اطلاعاتي كه از دانشگاه ها در اختيار وزارت علوم قرار گرفته و مهارتي كه دانشگاه ها در حوزه هاي مختلف به دست آورده اند، سعي مي شود 20 هزار سرفصل در بين دانشگاه هايي كه در اين حوزه ها تجربه دارند توضيح شود؛ ضمن اينكه اگر توانايي هايي در جاي ديگري وجود داشته باشد هماهنگي هاي لازم در اين زمينه صورت مي پذيرد.