(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 10بهمن 1390- شماره 20131

جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن كريم
راهكارهاي عملياتي اسلام، رهبران الهي و مسلمانان - ( قسمت دوم )
تصويرگري در قرآن



جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن كريم
راهكارهاي عملياتي اسلام، رهبران الهي و مسلمانان - ( قسمت دوم )

علي احمدلو
در قسمت اول مطلب حاضر، مباحث: جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن كريم، راهكارهاي عملياتي مخالفين اسلام عليه اسلام و رهبران الهي و مسلمانان مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
دراين قسمت از مطلب راهكارهاي عملياتي اسلام، رهبران الهي و مسلمانان عليه دشمنان مورد بررسي قرار مي گيرد.

29- سيماي جامعه كفر و نفاق، سبقت در فساد و گناه است. «آيات 61 و 62 سوره مائده»
30- قدرت هاي استكباري با صرف ثروت هاي كلان كه از راه نامشروع به دست آورده اند سعي مي كنند سد «عن سبيل الله» شده و مردم را از حق بازدارند تا هرچه بهتر و بيشتر بتوانند به غارت منابع و ملت ها بپردازند. «آيه 36 سوره انفال- آيه 87 سوره طه»
31- روش قدرت هاي نرم طاغوتي در برابر برخورد نرم اولياي الهي تعدي و تداوم طغيانگري است. «آيات 45 و 56 و 57و 60 سوره طه»
32- دين سازي، بدعت و نوآوري در دين و آيين و تحريف كه توسط دانشمندان و علماي وابسته به كفار صورت مي گيرد، يكي ديگر از راهكار هاي مخالفين اسلام جهت موازي سازي با اسلام و مبارزه و نابودي آن است. «آيه 79 سوره بقره»
33- سران كفر به جاي پرستش خداي يگانه، نمادهاي مادي را مورد پرستش قرار مي دهند و ديگران را نيز به آن دعوت مي نمايند. «آيات 51 و 54 سوره بقره»
34- فاسقان پيمان با خدا را مي شكنند، پيوندها را قطع مي كنند و در زمين فساد مي نمايند. «آيه 27 سوره بقره»
35- طاغوت ها از مشاوران، متخصصين و علماي وابسته و هنرمندان و سوءاستفاده از برتري هاي علمي درجهت منحرف كردن مردم از جبهه حق و غارت منابع آنان بهره مي گيرند.
«آيات 85 و 98 سوره طه- آيه 184سوره اعراف- آيه 34سوره توبه- آيه 67 سوره احزاب- آيات 36 و 37 سوره غافر».
36- پيروي از گمان و هواي نفس، ضايع كردن نماز و احكام اسلام و تكبر و حسادت در برابر جبهه حق يكي ديگر از راهكارهاي مخالفان اسلام است. «آيه 16 سوره طه- آيه 87 سوره بقره- آيه 59 سوره مريم- آيه 116سوره انعام- آيه 36 سوره يونس- آيه 59 سوره هود»
37- بهره گيري از فنون هنري و هنرهاي نمايشي و تجسمي و تبليغات رسانه اي با استفاده از سخنگويان باطل و اظهارنظرها و القاي شبهات خصوصا براي نسل جوان با برگزاري جلسات اعم از سمينار، كنفرانس، همايش ها و... جهت خاموش كردن نور الهي و شست وشوي مغزي مردم از ديگر راهكارهاي دشمنان اسلام است. «آيه 32 سوره توبه- آيات 85 و 88 سوره طه- آيه45 سوره اعراف- آيه 19 سوره هود»
38- مشركان، منافقان و مخالفان پيامبران به پيمان ها و قراردادهاي منعقده طرفين پايبند نيستند و زبان و دل آنان يكي نيست. «آيات 7 و 8و 9 و10 سوره توبه- آيه 155 سوره نساء»
-منافقان پيمان شكني كرده و روحيه دروغگويي و نفاق دارند. «آيه 77 سوره توبه»
39- مخالفان با گذشتن دست بر دهان حقگويان صداي آنان را در گلو خفه مي كنند. «آيه 9 سوره ابراهيم»
40- كفار همه را به كيش خود مي خوانند در صورتي كه مقاومت نمايند آنان را اخراج و تبعيد مي نمايند. «آيه 13 سوره ابراهيم» و كساني را كه بگويند «ا... پروردگار ماست» از شهر و ديار خود به ناحق اخراج مي كنند. «آيه 40 سوره حج»
41- كفار در تبليغات خود بر ضد پيامبران و رهبران الهي، خلقت هستي را بي هدف و باطل مي پندارند. «آيه 27 سوره ص»
42- تهديد، ارعاب، شكنجه، قطع اعضاي بدن، تعقيب، اخراج، تبعيد، سنگسار كردن، قتل و سوزاندن، شبيخون به آنان و جاسوسي عليه پيامبران و رهبران الهي و پيامبران آنان در رأس برنامه هاي مخالفين اسلام اعم از كفار و منافقين است.
«آيه 30 سوره انفال- آيه 103 سوره اسراء- آيه 20 سوره كهف- آيات 61، 85، 87، 246 سوره بقره- آيات 155، 156 و 157 سوره نساء- آيات 49و 56 سوره نمل- آيه 88 سوره اعراف- آيات 29، 116 و 167 سوره شعرا- آيه 74 سوره توبه- آيه 83 سوره يونس»
43- مخالفين انبياء تبليغات درون گروهي داشته به طوري كه روش هاي شيطنت آميز را به يكديگر مي آموزند و به تبادل تجربه در گمراه كردن هرچه بيشتر مردم مي پردازند. «آيه 112 سوره انعام- آيه 69 سوره آل عمران»
44- يكي از راهكارهاي مخالفين اسلام نفوذ در دل جبهه حق با ايمان آوردن ظاهري براي جمع آوري اطلاعات و شناسايي افراد حقجو و در نهايت بازگشت از ايمان و اظهار آن به افراد مؤمن جهت تضعيف جبهه حق مي باشد. «آيه 72 سوره آل عمران»
45- اگر خوبي و موفقيت به اهل حق رسد دشمنان غمگين و هراسان مي شوند و اگر شكست يا بد به اهل حق وارد شد آنان به خوشحالي مي پردازند. «آيه 120 سوره آل عمران»
46- مخالفان آگاهانه و از روي غرض ورزي به انكار و كتمان حقايق مي پردازند و هم خود و هم ديگران را گمراه مي سازند. «آيه 70 سوره آل عمران- آيه 44 سوره نساء- آيه 146 سوره بقره»
47- منافقين داخلي اسلام نداشتن تخصص و فنون در برخي زمينه ها اعم از نظامي و... را بهانه اي براي ترك وظيفه خود خصوصاً در هنگامه سختي ها و خطرات قرار مي دهند. «آيه 167
سوره آل عمران»
48- منافقين در جبهه هاي حق و باطل اعم از احزاب و گروه هاي گوناگون و... نيرو داشته و با ظاهرسازي و عدم بيان روشن مواضع در دل پايگاه هاي مسلمانان و دشمنان اسلام جاي پايي براي خود پيش بيني مي كنند تا هر كدام موفق شدند منافعشان حفظ شود. «آيه 142 سوره نساء»
49- قرآن كريم وضعيت منافقان را اين چنين ترسيم مي كند: بين كفر و ايمان سرگشته اند، نه با اين گروهند و نه با آن گروه و خداوند هر كه را گمراه كند براي او راه نجاتي نخواهي يافت.
«آيه 143سوره نساء»
50- نبوت يك جريان و سنت دائمي و همچون زنجير به هم پيوسته است. مخالفين انبياء با تأييد بعضي پيامبران و تكذيب بعضي ديگر مي خواهند در اين ميانه راهي در پيش گيرند كه مطابق هوس آنان باشد. «آيه 150 سوره نساء»
51- مخالفان براي انكار دعوت هاي الهي به پيامبران مي گفتند: شما هم مثل ما بشريد و ادعاي نبوت دروغ است. «آيه 15 سوره يس- آيه 186 سوره شعرا- آيه 7 سوره فرقان- آيه 4 سوره ص- آيه 24 سوره غافر و منافقان گفتند: خدا و پيامبرش جز وعده هاي فريبنده به ما ندادند. «آيه 12 سوره احزاب»
52- منافقين تو دل مردم راخالي مي كنند و همچنين آنان در موضع گيري ها، بيانيه ها و تمام مطالب مربوط به فرهنگ اسلامي و ديني را سانسور مي كنند و جملات و كلمات و اصطلاحات خودشان را مي گنجانند. «آيه 13 سوره احزاب»
53- استفاده از خوانندگان، گويندگان وابسته و منحرف كه با سخنان باطل و بيهوده مردم را سرگرم نموده و از حق بازدارند.
«آيه 6 سوره لقمان»
54- هرگاه پيامبران و رهبران الهي، قانوني آورند و پياده كنند كه با سليقه آنان هماهنگ نباشد و منافع آنان را تأمين نكند با تكبر مقابل آن مي ايستند. «آيه 87 سوره بقره- آيات 66 تا 70 سوره مؤمنون»
55- تمدن و رفاه كاذب كفار، عامل غرور و مانع حق پذيري آنان است. «آيات 128 و 129 سوره شعراء»
56- كشتن نيروهاي كارآمد و مستعد و زنده نگه داشتن افرادي ديگر اعم از زنان و... بهره كشي فكري، كاري و جنسي از آنان و ايجاد تفرقه و دشمني بين افراد و ملت ها از راهكارهاي طاغوت ها در طول تاريخ بوده است. «آيه25 سوره غافر- آيه 127 سوره اعراف- آيه6 سوره ابراهيم- آيه 32 سوره روم»
- مشركان لجوج با تحريف حقايق موجب اختلاف و تفرقه در جهان شده و همواره در ستيزه اي عميق با اهل حق هستند. «آيه 176 سوره بقره»
57- سردمداران كفر با روش هاي مختلف سعي دارند پيام هاي رهبران الهي به مردم حق طلب نرسد. با استفاده از رسانه ها، پارازيت، جار و جنجال كردن، افسانه بافي، ايجاد ترديد و سؤالات نابجا، ايجاد نيروهاي كاذب و... انحراف مسير حق را در نظر دارند. «آيه 26 سوره فصلت- آيه 86 سوره اعراف- آيه 47 سوره انفال»
58- سردمداران كفر نه تنها خود ايمان نمي آورند بلكه راه ايمان آوردن ديگران را نيز سد مي كنند و مردم را از قرآن و پيامبر باز مي دارند و خودشان نيز از هدايت محروم مي شوند. «آيه 20 سوره دخان- آيه 26 سوره انعام»
59- معيار شايستگي مديريت و رهبري جامعه از ديد سران كفر و پيروان آنان، ثروت و ماديات است. «آيه 247 سوره بقره»
60- مخالفين اسلام حتي براي گمراه ساختن پيامبر گرامي(ص) و مديران ارشد سطوح گوناگون جوامع اسلامي برنامه داشتند و دارند. «آيه 113 سوره نساء»
61- كفار هم به قرآن اشكال مي كردند كه نوآوري ندارد بلكه افسانه هاي قديمي است و هم شخص پيامبر را زير سؤال مي بردند كه رونويسي كرده است و هم ياراني خيالي در ديكته كردن براي پيامبر درنظر مي گرفتند. تهمت تحجر، سنت گرايي و كهنه پرستي از قديمي ترين تهمت به رسولان الهي در طول تاريخ بوده است. آيه 5 سوره فرقان- آيه 24 سوره حجر- آيات 25 و 105 سوره انعام- آيه 31 سوره انفال- آيه 83 سوره مؤمنون.
62- مشركان لجوج به قدرت هاي توخالي خود مي نازند لذا مي بينيم (مخالفان) گفتند، اي نوح! تو واقعاً با ما جدال و جر و بحث زيادي نمودي (اكنون ديگر بس است) اگر راست مي گويي، آنچه را (از عذاب الهي» كه به ما وعده مي دهي بر سر ما بياور؟! «آيه 32 سوره هود»
63- كفار در برابر رهبران الهي، از تمام ظرفيت هاي خود بهره مي گيرند. آيه 60 سوره طه.
64- مشركان و منافقان كه ولايت غيرالهي را برگزيدند و شرك ورزيدند بنياد و پايه حكومت هايشان مانند خانه عنكبوت بي اساس است. «آيه 41 سوره عنكبوت»
65- مخالفين پيامبران و رهبران الهي خصوصاً نفوذي ها مانندمنافقين داخلي جهت ضربه زدن به مسلمانان و نفوذ بهتر در جبهه حقگويان حالات، وضعيت، قيافه و چهره خود را تغيير داده و يا مي پوشانند تا شناسايي و شناخته نشوند. «آيه5 سوره هود»
66- مشركان، كفار و منافقين نه تنها مسلمانان بلكه انبياي الهي را نيز گمراه تلقي مي كنند. «آيه 51 سوره اعراف»
- سران كفر با گستاخي و با بي شرمي انبياي الهي را بي خرد و دروغگو خطاب مي كنند. «آيه66 سوره اعراف»
- سران و اشراف مشرك، پيروي مردم از انبياء و رهبران الهي را زيانبار معرفي كرده و برعليه آنان جوسازي مي كنند. «آيه 90 سوره اعراف»
- اشراف و سران مشركين، جوسازي مي كردند كه انبياي الهي مي خواهند مردم را از سرزمينشان بيرون كرده و خود صاحب آن جا شوند. «آيات 2و 78 سوره يونس- آيات 109 و 123 سوره اعراف- آيات 57، 62و 63 طه- آيه 35 سوره شعراء»
با بيان بخشي از مواضع مخالفان اسلام حال به مواضع اسلام و انبياء و رهبران الهي و پيروان آنان مي پردازيم.
ب: راهكارهاي عملياتي اسلام، رهبران الهي و مسلمانان.
1- بشارت و انذار: پيامبران بشارت دهندگان براي مؤمنان و بيم دهندگان براي مجرمان و ستيزه جويان هستند. البته پيامبران و رهبران الهي مسئول اعمال مردم نيستند بلكه تنها بشارتگر و بيم دهنده اند.«آيه 49 سوره حج- آيه 105 سوره اسراء- آيه 56 سوره كهف- آيه 97 سوره مريم- آيه 80، 81 و 92 سوره نمل- آيه 165 سوره نساء- آيه 48 سوره انعام- آيه 25 سوره هود- آيه 119 سوره بقره- آيه 56 سوره فرقان- آيه 2 سوره يونس- آيه 2 سوره اعراف- آيات 45 و 47 سوره احزاب»
2- سوز و عشق به مكتب و دلسوزي براي هدايت همه مردم حتي گمراهان و كفار: دلسوزي و تأسف بر گمراهي ديگران يك ارزش است تا آنجايي كه خداوند متعال در آيه 6 سوره كهف خطاب به پيامبر گرامي(ص) مي فرمايند: پس بيم آن مي رود كه اگر به قرآن ايمان نياورند تو در پي آن خود را هلاك كني! و در آيه 3 سوره شعراء خطاب به پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: گويي مي خواهي به خاطر آنكه مشركان ايمان نمي آورند جان خود را از دست بدهي. در آيه 103 سوره يوسف خطاب به رسول گرامي(ص) مي فرمايند: هر چند آرزومند و حريص باشي بسياري از مردم ايمان نخواهند آورد. در سوره هاي حجر، آيه 88، نمل آيات 127 و 70 به پيامبر(ص) خطاب شده كه غصه آنان را نخور.
3- آنان كه در راه خدا و خط اويند نبايد از منحرفان كمك بگيرند بلكه بايد استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي خود را حفظ كنند. لذا قرآن كريم در آيه 141 سوره نساء مي فرمايند: خداوند هرگز راهي براي سلطه كفار بر مسلمانان قرار نداده است. «آيه نفي سبيل و همچنين آيه 51 سوره كهف»
4- رهبران الهي و پيروان واقعي آنان فقط خدا را پرستش مي كنند و بر عبادتشان شكيبا هستند چرا كه عبادت آن ها موجب تعارض و تضاد با قدرت هاي طاغوتي و مشكلات فراوان ديگر مي شود. لذا پرستش خداي يگانه و پايداري موجب مي شود كه نه خوفي داشته باشند و نه اندوهي. «آيه 65 سوره مريم- آيه 25 سوره انبياء- آيه 21 سوره بقره- آيات 13 و 14 سوره احقاف- آيه 123 سوره هود».
5- رد ارزش ثروت و اولاد. رهبران و پيروان الهي در رد مواضع مخالفين كه به قدرت و ثروت و كثرت فرزندان و جمعيت خود مي نازند، مي گويند خداوند فرموده است: «و چه بسيار نسل ها را پيش از آنان نابود كرديم كه مال و ثروتشان بهتر بود و منظري آراسته تر داشتند. آيا كسي از آن ها را مي بيني يا كمترين صدايي از ايشان مي شنوي؟ و هر چه از مال و فرزند دم مي زند ما وارث خواهيم شد و او بي كس و تنها نزد ما خواهد آمد.» بنابراين مي بينيم كه هلاكت دشمنان حق، يكي از سنت هاي الهي در طول تاريخ بوده است. «آيات 77، 80 و 98 سوره مريم- آيات 82 و 69 سوره توبه.»
6- بيان نرم اولين گام رهبران الهي و پيروان آنان در تبليغ دستورات الهي حتي در برابر ستمگران و طاغوت ها بيان نرم است. همچنين استفاده مي شود كه وظيفه رهبران الهي و مبلغين تنها تذكر و ارشاد است. «آيات 43 و 44 سوره طه»
7- رهبران الهي با مردم حوزه فعاليت خود مهربانند لذا قرآن كريم در آيه 159 سوره آل عمران خطاب به رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمايند: به خاطر رحمتي از جانب خدا كه شامل حال تو شده با مردم مهربان گشته اي و اگر خشن و سنگدل بودي، مردم از دور تو پراكنده مي شدند و در آيه 215 سوره شعراء مي فرمايند: براي مؤمناني كه از تو پيروي كرده اند بال خود را بگستر (متواضع باش) و همچنين آيه 3 سوره نمل.
8- رهبران الهي از جنس مردمند. خداوند در آيه 128 سوره توبه مي فرمايند: همانا پيامبري از خودتان به سوي شما آمده است كه آنچه شما را برنجاند بر او سخت است و بر هدايت شما حريص و دلسوز و به مؤمنان رئوف و مهربان است. «همچنين آيه 164 سوره آل عمران- آيه 151 سوره بقره- آيه 20 سوره فرقان».
9- جهاد و مبارزه به وسيله مال و جان و فكر و انديشه با دشمنان اسلام: جهاد و مبارزه با ستمگران و طاغوت ها يكي از دستورات قرآني است. هوشياري در برابر دشمن، برداشتن سلاح، حركت هاي سازمان يافته براي مقابله با دشمن و در مواردي ضروري بسيج عمومي براي محاصره و دستگيري و كشتن مشركاني كه مسلمانان را تهديد مي كنند و عدم سستي در تعقيب بقيه افراد دشمن و ثبات قدم در تمام مراحل جهاد مورد تأكيد قرار گرفته و مجاهدات بالاترين پاداش را نزد خداوند دارند. «آيات 71 و 75 و 76 و 84و 104 سوره نساء- آيه 195سوره آل عمران- آيات 5، 20، 14، 38، 39، 41، 73، 88 و 123 سوره توبه- آيه 45، 65، 72 و 75 سوره انفال- آيه 23 سوره احزاب- آيات 218، 224، 251، 190، 194 و 216 سوره بقره- آيه 54 سوره مائده»
10- شهادت در راه هدف والاي الهي يكي از ارزش هاي اصيل قرآني است كه رهبران الهي و پيروان آنان، مورد توجه و تأكيد قرار داده و از آن در مواقع لازم بهره مي گيرند. در حقيقت شهادت ميوه و ثمره جهاد است. قرآن كريم در آيه 154 سوره بقره مي فرمايند: به آن ها كه در راه خدا كشته مي شوند مرده نگوئيد بلكه آنان زنده اند ولي شما نمي فهميد. «همچنين آيه 23 سوره احزاب- آيات 169 و 195 سوره آل عمران- آيه 58 سوره حج»
11- توبه و ايجاد فرصت براي جبران گناهان و لغزش ها و اشتباهات يكي از راهكارهاي قرآني است. البته قرآن كريم با ارائه راهكارهايي سوءاستفاده هاي احتمالي از اين اصل را از بين برده است.
«آيات 37، 160 و 222 سوره بقره- آيات 60 و 82 سوره مريم- آيه 8 سوره تحريم- آيه 37 سوره شوري- آيات 3 و 90 سوره هود- آيات 17 و 18 سوره نساء- آيه 54 سوره انعام- آيه 117 سوره توبه- آيه 31 سوره نور- آيه 11 سوره حجرات- آيه 10 سره بروج- آيات 70 و 71 سوره فرقان»
12- هجرت و تغيير محيط و حركت از محيط فاسد به محيط سالم از دستورات قرآني براي رشدو پيشرفت علمي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و عدم تأييد ستمگران و حفظ ايمان است. «آيات 195 سوره آل عمران- آيات 89، 97 و 100 سوره نساء- آيه 20 سوره توبه- آيه 72، 74 و 75 سوره انفال- آيه 58 سوره حج- آيه 122 سوره توبه - آيه 218 سوره بقره»
13- كار براي خدا از منظر رهبران الهي و مؤمنان واقعي عبادت، زندگي و كار و تلاش، تحصيل، جهاد و مرگ... همه براي خداست به طور كلي رهبران و انسان هاي الهي تمام گفتار و كردارشان رضوان الهي است. «آيه 162 سوره انعام»
14- مؤمنان نبايد كفار را دوست و سرپرست خود برگزينند حتي اگر پدران، برادران و ... مؤمنان هم راه كفر را پيمودند نبايد مؤمنان دوستي و ولايت آنان را بپذيرند چرا كه آنان ستمگرند. لذا هرگونه تكيه و تمايل به ستمگران در مكتب الهي مردود است. «آيه 13 سوره هود- آيات 20 و 28 سوره آل عمران- آيات 51، 52، 57 سوره مائده- آيه 108 سوره انعام- آيه 144 سوره نساء- آيه 23 و 114 سوره توبه»
15- تأكيد بر مشتركات ديني از روش هاي قرآني است كه بر گفت وگوي اديان توجه دارد. لذا قرآن كريم مي فرمايند: «(اي پيامبر) بگو اي اهل كتاب! به سوي سخني بياييد كه ميان ما و شما مشترك است جز آنكه خداوند را نپرستيم و چيزي را شريك او قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا ارباب نگيرد» (آيه 64 سوره آل عمران- آيه 108 سوره انبياء»
16- امر به معرووف و نهي از منكر از روش هاي قرآني جهت اصلاح امور جامعه است كه در قرآن كريم از جامعه اي كه در آن امر به معروف و نهي از منكر به خوبي تحقق مي يابد با نام بهترين امت ياد شده است. «آيات 104 و 110 سوره آل عمران»
17- مسلمانان نبايد از غيرخودشان همراز بگيرند چرا كه در تباهي مسلمانان مي كوشند و رنج بردن آنان را دوست دارند و كينه و دشمني از گفتارشان پيداست و در دل هايشان كينه و دشمني را انباشته اند. مسلمانان به كتاب هاي آسماني آنان ايمان دارند ولي آنان به قرآن ايمان ندارند، در ظاهر به دوستي وانمود مي كنند ولي در دل دشمني را پنهان كرده اند. «آيات 118 و 119 سوره آل عمران- آيه 89 سوره نساء»
18- دستور به سير و سياحت و گردش در زمين: قرآن كريم جهت آشنايي با سنت هاي گذشته و عبرت از حكومت هاي ستمگر و كم و كيف حال آنان و آشنايي با فرهنگ ها و تمدن هاي ديگر و گذشته در آيات مختلف اين موضوع را مورد توجه قرار داده است.
«آيه 137 سوره آل عمران- آيه 82 سوره غافر- آيه 11 سوره انعام- آيه 69 سوره نمل- آيه 8 سوره زخرف»
19- وحدت مسلمانان رمز پيروزي آنان بر دشمنان است. قرآن كريم در آيه 103 سوره آل عمران مي فرمايند: همگي به ريسمان الهي چنگ بزنيد و پراكنده نشويد و در آيه 46 سوره انفال مي فرمايند: و از خداوند و فرستاده اش اطاعت كنيد و با يكديگر نزاع نكنيد كه سست مي شويد و مهابت و قوتتان از بين مي رود.
20- رهبران الهي رسالت خود را در جمع و رودررو با مردم مي گويند و باكي در اين زمينه ندارند و همچنين پيام هاي پنهاني و زدوبندي ميان رهبران الهي و حكومت هاي ستمگر و افراد خاص وجود ندارد. «آيه 59 سوره طه»
21- رهبران الهي تنها رضا و خشنودي خدا را مدنظر دارند و به تهديد و تعقيب ستمگران اعتنايي ندارند و اهميتي نمي دهند و دست از اهداف خود كه همان خشنودي خداست برنمي دارند. كساني كه رسالت الهي دارند فقط از خدا مي ترسند و از غير از او هيچ ترس و هراسي ندارند و براي خشنودي خدا حتي حاضرند جان خود را نيز فدا كنند. «آيه 84 سوره طه- آيه 39 سوره احزاب- آيه 207 سوره بقره»
22- يكي از شيوه هاي مبارزه و نابودي قدرت هاي استكباري از بين بردن نمادها و مجسمه ها و آثار و مراكز فساد و فرماندهي آنان است. برخورد قاطع با طراحان توطئه و هنرمندان و نويسندگان فاسد و طرف آنان از اجتماع و تحقير و توبيخ و تهديد به مجازات دنيوي و اخروي از شيوه هاي مبارزاتي رهبران الهي با منحرفان است.
سوزاندن گوساله سامري، دستور كشتن گاو بني سرائيل، شكستن بت ها توسط حضرت ابراهيم(ع) و تخريب مسجد ضرار از نمونه تلاش هاي رهبران الهي جهت نابودي نمادهاي كفر مي باشند. «آيه 97 سوره طه- آيات 57 و 58 سوره انبياء»
23- رهبران الهي قبل از دعوت مردم، در بدو امر خود و خانواده اشان را به خدا دعوت مي كنند چرا كه در دعوت الهي استثنايي وجود ندارد و هيچ كس از حركت در مسير الهي معاف نيست... خودسازي و دعوت نزديكان و بستگان مقدم بر تمام دعوت هاست. «آيه 132 سوره طه- آيه 55 سوره مريم- آيه 214 سوره شعراء»
24- مشركان حق نمادسازي ندارند قرآن كريم اجازه ساخت و تعمير نمادهاي اسلامي خصوصاً مساجد را به مشركان نمي دهد. «آيه 17 سوره توبه»
25- مطابق اصل «احدي الحسنين» مسلمانان پيروزي يا شهادت را نيكو مي پندارند زيرا هدف آنان تنهاي رضاي خداوند است. «آيه 52 سوره توبه»
و در آيه 111 سوره توبه مي فرمايند: همانا خداوند از مؤمنان، جان ها و اموالشان را به بهاي بهشت خريده است، آنان در راه خدا مي جنگند تا بكشند يا كشته شوند.
26- مؤمنين نه گواهي ناحق مي دهند نه از گواهي دادن به حق اعراض مي كنند بلكه همواره برپا دارنده عدالت هستند و براي خدا گواهي مي دهند، گرچه به ضرر خودشان، والدين و بستگانشان باشد بنابراين مؤمنين طرفدار باندبازي و حزب بازي نيستند حتي در برخورد با دشمنان نيز به انصاف و عدالت رفتار مي كنند. آيه 135 سوره نساء- آيات 2 و 8 سوره مائده»

 



تصويرگري در قرآن

عباس صالح زاده
بي گمان يكي از راه هاي بيان مطالب به بويژه در حوزه معنايي و امور فرامادي، بهره گيري از عنصر تصويرگري است. تصويرگري قرآن هرچند از راه واژگان اتفاق مي افتد ولي چنان زيبا و روشن در قالب واژگاني، مفاهيم بلند و فرامادي را به تصوير مي كشد كه گويي شخص، خود را در آن محيط احساس مي كند و با ذهن خويش آن را مي بيند. بهره گيري از اين روش از آن روست كه انسان به طور طبيعي مي كوشد تا از روش هاي ديداري و تصويرگري ولو ذهني به مفاهيم برسد.
اگر نيروي شنوايي انسان نخستين چيزي است كه انسان را با بيرون ارتباط مي دهد ولي نيروي بينايي، كامل ترين قوه و نيرويي است كه به مدد قلب و عقل مي آيد و حقايق پيراموني را به وي مي رساند و درك درستي از موقعيت خود و هستي پيدا مي كند. از اين رو قوه بينايي، در انتقال داده ها و اطلاعات به نيروي تحليل گر يعني قلب و عقل بسيار حساس و مهم شمرده مي شود، هرچند كه گفته شده و سخني راست است كه: من فقد حساً فقد فقد علما: هركسي حسي از حواس خويش را از دست بدهد، علم و دانشي را نسبت به خود و پيرامون از دست داده است، با اين همه حس هاي ديداري و شنيداري از مهم ترين احساسات بشري است و لذا در آيات قرآن از آن به كرات به عنوان نعمت هاي برتر و بزرگ خدا به بشر ياد شده است.
اهميت قوه بينايي در تصويرگري معنايي
در مسأله تصويرگري معنايي كه در قوه خيال و تخيل اتفاق مي افتد هرچند كه قوه بينايي و ديداري انسان، تأثير مستقيمي در اين حوزه ندارد ولي نقش مهم و تأثيرگذاري دارد؛ زيرا در تصويرگري معنايي كه در ذهن اتفاق مي افتد، واژگان، مفاهيم را به شكل مفاهيمي محسوس ارايه و نشان مي دهد كه پيش از اين از راه قوه بينايي و حس ديداري دريافت شده است. بنابراين قوه بينايي در تصويرگري معنايي ذهن و قوه خيال، نقش حساس و سازنده اي دارد.
انسان به طور طبيعي دوست دارد كه هرچه را شنيده ببيند. از نظر بيشتر مردم علم واقعي و درست همان علمي است كه از راه ديداري به دست مي آيد و آنچه را شنيده اند در نهايت به عنوان علم عرفي و اطميناني تلقي مي كنند به شرط آن كه گوينده آن، انساني صادق و راستگو باشد و همچنين تلقي درست و راستي از مشاهدات خويش ارايه كرده باشد. به اين معنا كه شرط تلقي درست از واقعيت بيروني و مشاهدات نيز امري است كه لازم است؛ زيرا بسياري هستند كه انسان هاي صادق و راستگويي هستند ولي از آنجايي كه ازنظر استعداد و هوش به درجه اي هستند كه واقعيت را چنان كه بايد تلقي نمي كنند و يا اموري زاويه ديد ايشان را تغيير مي دهد و دست خوش دگرگوني در كسب حقايق و ادراك آن مي كند، با همه صداقت نمي توان به ديده هاي آنان اطمينان و اعتماد كرد.
به هرحال علم واقعي در نزد بيشتر مردم آن است كه از راه ديدن به دست آيد. در ميان اقوام، برخي ها از گرايش حسي بيشتري برخوردارند و به امور عقلي و ذهني كمتر توجه مي كنند. يهوديان از ديدگاه قرآن مردماني هستند كه قوه حس در آنها بسيار قوي است و در اين ميان حتي امور صرف معنوي را مي خواهند به چشم ببينند. درخواست آنان از موسي(ع) براي رويت خداوند يكي از اموري است كه قرآن در راستاي گرايش ايشان به حس گرايي بيان مي كند.
البته ديدن ملكوت و باطن هستي هرچند نماد و نمودي از اين گرايش طبيعي انسان است ولي با اين تفاوت كه برخي از امور را مي توان با چشم باطن و حس ششم درك كرد و اين قابليت هم، در جهان وجود دارد و هم اين توان و ظرفيت در انسان به وديعت نهاده شده است. از اين رو درك ملكوت هستي و جهان و ديدن آن امري است كه مي تواند اتفاق افتد چنان كه براي حضرت ابراهيم(ع) اتفاق افتاد. اما ديدن خداوند به عنوان موجودي خاص هرگز امكان پذير نيست و انسان هرگز نمي تواند به ديدن او نايل شود. تعبير «لن تراني» به معناي هرگز امكان ديداري فراهم نمي شود، براين مطلب تأكيد دارد. اين ابديت به معناي آن است كه نه تنها در دنيا بلكه در آخرت نيز رويت، امكان پذير نيست.
يهوديان خواستار آن بودند كه افزون بر ديدن ملكوت به ديدن خداوند نايل شوند و اين فراتر از ديدار خداوند به معناي لقاءالله بوده است. خداوند در آيه341 سوره اعراف به يهوديان مي گويد كه تجلي خداوند به گونه اي است كه هرگونه ديدني را محال مي كند چه رسد كه خود خداوند به ايشان ظهور كند تا بتوانند آن را ببينند. ديدن خداوند دست كم به معناي ديدن همه هستي در يك آن است؛ زيرا همه هستي، شئون الهي است و كسي كه نتواند شئون الهي و ظل الله را بنگرد چگونه توان ديدن خورشيد ذات الهي را خواهد يافت. اين امري محال و ممتنع است كه گرايش طبيعي انسان به ديدن هرچيزي وي را به اين سمت و سو سوق داده است.
با اين همه خداوند براي آن كه انسان ها از اين ناحيه نيز به دركي دست يابند، با توصيف ذات خويش كوشيده است تا تصويري ذهني به انسانها ارايه دهد. آيات قرآني كه به تبيين و توصيف خداوند مي پردازد در حقيقت تبيين گر تصويري از خداوند مي باشد.
تصويرسازي از بهشت و دوزخ
در بخش تصويرگري مفاهيم معنايي كه قرآن بدان عنايت داشته مي توان به تصويرگري درباره دوزخ و بهشت اشاره كرد. در اين آيات خداوند به شكلي بسيار زيبا و شيوا تصويري روشن از دوزخ و بهشت و يا دوزخيان و بهشتيان ارايه مي دهد، به گونه اي كه ذهن خلاق و تصويرپرداز آدمي به سادگي با آن ارتباط برقرار مي كند.
برخي از صحنه هايي كه قرآن به توصيف دوزخ و بهشت مي پردازد به گونه اي است كه شخص در ذهن خويش با آن زندگي مي كند.
در آيات قرآني به استماع آيات قرآني و تدبر در آيات تأكيد شده است. اين بدان معناست كه شخص، هنگام خواندن آيات به گونه اي باشد كه بتواند خود را در آن محيط احساس كند.
بارها ديده شده است كه خواننده رمان، تحت تأثير مطالعه آن، واكنش هاي عصبي و عاطفي نشان مي دهد. توصيف و تصوير رمان نويس از صحنه، چنان واقعي و زيباست كه خواننده به گريه مي افتد و همراه قهرمان داستان خشمگين مي شود و يا خوشحال مي گردد و از شادي فرياد برمي آورد.
اين همانند كسي است كه به شكلي خود را با داستان و قهرمانان آن همراه كرده است. كساني كه به هم پنداري مي رسند خود را بيرون از داستان و رمان نمي بينند و واكنش هايي همچون قهرمان نشان مي دهند. در صحنه هاي فيلم هاي سينمايي نيز اين وضعيت بارها براي شما و ديگران اتفاق افتاده است كه شخص، خود را همراه داستان مي كند و با قهرمان و يا ضد قهرمان، همذات پنداري كرده و با او همراه مي شود. با وي مي انديشد و با وي حركت مي كند و واكنش هاي عاطفي نشان مي دهد.
كساني كه اهل خواندن داستان و رمان هستند و به درياي آن فرو مي روند نيز اين گونه هستند. توصيف نويسنده اي چون ويكتور هوگو موجب مي شود كه خواننده با قهرمانان داستان مانند كوزت و ژان والژان همراه شود و نوعي هم پنداري ميان خود و قهرمان ايجاد كند، دردهايش را احساس كند و از غم و شادي او به گريه و يا شادي بپردازد.
در آيات قرآني و نيز روايات توصيه شده كه قرآن را به گونه اي بخوانند كه گويي كه مخاطب آن خودشان هستند و قرآن بر خود آنان نازل شده است. در داستان هايي كه درباره قاريان قرآن نوشته شده گاه اين هم پنداري به تصوير كشيده شده است. مي گويند امام سجاد(ع) هنگامي كه قرآن مي خواند در آيات بشارتش، شاد مي شد و در آيات انذارش مي لرزيد.
در داستان فضيل بن عياض نيز كه دست از راهزني برداشت، او آيه اي را چنان در ذهن خويش به تصوير كشيد كه فرياد برآورد و دست از غير كشيد و به خدا پيوست. اين خواندن از آن رو تأثيرگذار بود كه هم پنداري ذاتي را احساس كرد و خود را مخاطب قرآن يافت و يا در ذهن آن را به تصوير كشيد.
كساني كه قرآن را اين گونه مي خوانند آيات در جانشان نفوذ مي كند و تصويرهائي از بهشت و دوزخ و بهشتيان و دوزخيان براي ايشان ظاهر مي شود و خود را در هر يك از آنها مي يابند. قرآن را چنان مي خوانند كه گويي با هر يك از اقوام پيشين زيسته اند و درد و رنج هاي آنان را نه تنها مي شناسند بلكه با آن زندگي كرده اند.
خواندن اين گونه آيات قرآني مي تواند انسان را متحول سازد و گام به گام به سوي تعالي صعود و عروج دهد، كه البته تنها اين گونه خواندن قرآن، خواندني درست است، زيرا قرآن اين گونه كوشيده است تا مطالب خويش را به تصوير كشد.
در داستان كوتاهي كه در سوره مسد آمده روشني وضعيت دو تن از دشمنان پيامبر(ص) به تصوير كشيده شده است. آن چنان اين تصويرگري روشن و ملموس است كه گويي هر آنچه بوده در جلوي دوربين رفته و ثبت شده و اكنون به نمايش گذاشته شده است در تصوير قرآني، ابولهب انساني دست بريده ترسيم مي شود. انساني پولدار كه از اشراف و برجستگان قوم بود به گونه اي به تصوير كشيده مي شود كه نهايت تحقير و خواري است. زن وي نيز در تصوير قرآني كسي است كه در گردنش ريسماني از ليف خرماست و هيزم آتش خويش را بار مي كشد. تصويري تحقيرآميزتر از اين را نمي توان درباره كسي كه خود را از بزرگان و شريفان و گراميان قوم مي شمارد بيان كرد.
در آيات قرآني تصوير دوزخيان آنچنان رقت بار است كه خواندن آن مو را بر تن ها سيخ مي كند. دوزخياني كه گوشت هاي بدنشان مي ريزد و آب جوش و بدبو به حلقشان ريخته مي شود و در لجن و كثافت خويش دست پا مي زنند، گوشت هاي ريخته شده دوباره بر مي آيد و مي ميرند و زنده مي شوند و مانند جانوران چهار دست و پا مي روند و فريادهاي گوشخراش آنها همه دوزخ را فرا مي گيرد. اينها بخش هايي است كه قرآن در تصوير دوزخ بيان مي كند به گونه اي كه گويي انسان اموري را كه اتفاق مي افتد به چشم ظاهر مي نگرد و دردها و رنج هاي دوزخيان را مي بيند و از شدت درد و رنج ايشان به درد مي افتد و چهره زرد مي كند.
كوتاه سخن آن كه قرآن از هنر تصويرگري و تصويرسازي به بهترين و گسترده ترين شكل بهره گرفته تا انسانها را با مفاهيم فرامادي و معنوي آشنا سازد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14