(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 10بهمن 1390- شماره 20131

ناگفته هاي فيلم «33روز» در گفت و گو با جمال شورجه
در آغاز راه هستيم
به بهانه اجراي نمايش «زينب سلام الله عليها»
«ايجاز» فراموش نشود



ناگفته هاي فيلم «33روز» در گفت و گو با جمال شورجه
در آغاز راه هستيم

آرش فهيم
جمال شورجه،از فعال ترين فيلمسازهاي سينماي كشورمان در حوزه مقاومت است.او در تازه ترين فيلمش -كه بايد آن را بهترين
كار كارنامه اش دانست- مهم ترين جنگ هاي قرن 21 را به نمايش درآورده است. فيلم «33روز» مدتي است كه در سينماهاي كشورمان اكران شده و به زودي در سينماهاي كشورهاي ديگر نيز به نمايش درخواهد آمد. اين فيلم به خاطر موضوع حساس و تاريخي و سياسي اش در همين مدت هم با واكنش ها و بازتاب هايي در عرصه بين الملل روبه رو شده است كه در گفت و گو با كارگردان فيلم به بررسي آن ها مي پردازيم:
فيلم «33 روز» از معدود آثار سينمايي، هم در ايران و هم در جهان با موضوع جنگ سال 2006 رژيم صهيونيستي و حزب الله لبنان است. چرا با وجود اهميت اين موضوع، فيلمسازها درباره آن كاري نكرده اند؟
-مسئله رژيم اشغالگر قدس و هجمه ها و وحشيگري هايش عليه انسان ها در پنج شش دهه اي كه بنيانگذاري شده يا بنيانگذاري اش كرده اند به دليل حمايت هاي اروپا و آمريكا از اين رژيم در آثار سينمايي بازتاب داده نشده است. به ويژه اينكه بخش عمده اي از تهيه كنندگان و فيلمسازان از هاليوود گرفته تا جشنواره هاي مختلف تحت سيطره يهودي هاي وابسته به اين رژيم بوده اند. به همين دليل هم نمي گذارند كه چنين فيلم هايي در آن كشورها ساخته يا پخش شود و يا به جشنواره ها راه يابد. آن ها هر صدايي را كه عليه رژيم صهيونيستي بلند شود چه در حوزه سينما باشد چه ادبيات و چه انديشه در نطفه خفه مي كنند. نمونه اش همين بحث هولوكاست كه آقاي احمدي نژاد نسبت به آن سئوال ايجاد كرد. ديديم چه افراد و فرهيختگاني در غرب به خاطر پرسش درباره يهودي سوزان كذب جنگ جهاني دوم دچار چه تنگناهايي شدند. از بايكوت فرهنگي و تبليغاتي گرفته تا زندان.مثل روژه گارودي كه يك نمونه شاخص در اين زمينه است. به همين ترتيب در حوزه سينما كسي جرات نمي كند درباره اين موضوعات كار كند. در زمينه دروغين بودن رژيم صهيونيستي و باطل بودن افكار اين رژيم نمي گذارند كه اين نوع آثار ساخته شود. اگر هم ساخته شود اجازه نمي دهند پخش شود. چراكه اكران سينماها در كشورهاي غربي هم دست سرمايه داران صهيونيست است. به همين دليل هم در تاريخ سينما هيچ أثري را نمي بينيم كه عليه اسرائيل ساخته و به نمايش درآمده باشد، اگر هم معدود آثاري بوده اند اكران هايي محدود و خصوصي داشته اند. در ايران هم البته نسبت به اين موضوع غفلت شده و متأسفانه آثار قابل توجهي در اين زمينه ساخته نشده است.تنها نمونه مهم سينماي ما در زمينه رژيم صهيونيستي و قضيه اشغال فلسطين فيلم «بازمانده» به كارگرداني سيف الله داد است. به اعتراف دست اندركاران سينماي لبنان، جدي ترين و حرفه اي ترين فيلم درباره اين موضوع «33روز» است.
چرا خود كشورلبنان تا به حال اقدام به ساخت چنين فيلمي نكرده است؟
-لبنان ظرفيت فيلمسازي خيلي محدودي دارد. اساسا فيلمسازي در آن كشور جدي نيست و شايد در طول سال يك يا دو فيلم ساخته شود وعمدتا نمايش دهنده آثار كشورهاي عربي و اروپايي و آمريكايي است.البته آنجا هم برخي از هنرمندان چند فيلم تلويزيوني درباره جنگ 33 روزه ساخته اند. به طور كلي كشور لبنان در زمينه صنعت سينما پيشرفتي نداشته است.بر همين اساس نمي تواند فيلم جدي و داراي پروداكشن بزرگ بسازد. به همين دليل هم طي توافق نامه اي ميان جواد شمقدري در دوراني كه مشاور رئيس جمهور بود و سيدحسن نصرالله قرار شد كه ايران در زمينه توليد اين گونه آثار در لبنان مشاركت كند كه فيلم «33روز» هم اولين قدم در اين راه بود.
پس با اين حساب در آينده باز هم محصولات مشتركي ميان دو كشور ساخته خواهد شد؟
-قطعا همين طور است. «33روز» آغاز اين راه است. اخيرا هم در سفر وزير ارشاد به لبنان صحبت هايي در زمينه توليد مشترك شد كه آقاي حسيني اشاره كرد كه قطعا اين كار را با دولت لبنان و نيروهاي مقاومت ادامه خواهيم داد.
با توجه به اينكه فيلم «33 روز» بطور كامل در كشور لبنان توليد شد، واكنش مردم آن كشور در برابر حضور شما به عنوان يك گروه فيلمسازي از ايران چه بود؟
-مردم لبنان يك علقه و تعلق خاطر خاصي به ايران دارند؛ هم به دليل گرايش هاي مذهبي، چون مردم جنوب لبنان عمدتا شيعه مذهب هستند. هم اينكه انقلاب اسلامي ما براي مردم لبنان يك الگو و نمونه است. به همين دليل مراوده و برخورد با ايران براي آن ها بسيار جذاب است. چه برسد به اينكه فيلمي ساخته شود. خب، در اين زمينه هم مردم لبنان خيلي به ما كمك كردند.داستان فيلم در روستاي عيتاالشعب در مرز لبنان و رژيم صهيونيستي اتفاق مي افتد، اما براي اينكه خطري گروه را تهديد نكند، اين وقايع را در روستايي بين صور و صيدا بازسازي كرديم.واقعا مردم لبنان از پير و جوان خيلي به ما كمك كردند. دولت لبنان نيز سهم خود را در مشاركت و همكاري انجام داد. بخصوص ارتش لبنان. نيروهاي مقاومت هم كه دائم سر اين كار بودند و انواع و اقسام كمك هايي كه نياز داشتيم به ما مي رساندند.
در زمينه ابعاد هنري و فني هم نيروهاي مقاومت مشاركت داشتند؟
-بله، پس از ترجمه فيلمنامه به عربي ناگزير شديم كه يك بار بازنويسي توسط يك فيلمنامه نويس لبناني به نام هادي قبيسي انجام شود تا حال و هواي آن با فضاي اجتماعي و فرهنگي لبنان تطبيق پيدا كند.در اين مرحله نيروهاي حزب الله هم بر كار نظارت داشتند.
ظاهرا آنجا يك سري مشكلات هم پيش آمد. قضيه حمله تعدادي از مردم به صحنه فيلمبرداري و ...
-بله اين هم از خاطرات جالبي است كه در آنجا براي ما پيش آمد.مردم جنوب لبنان به دليل انزجار و تنفري كه از رژيم صهيونيستي دارند حتي براي يك فيلم هم راضي نمي شدند كه پرچم اسرائيل برپا شود.به همين دليل هم نسبت به برافراشتن پرچم رژيم صهيونيستي براي تصويربرداري بخشي از فيلم، به ما اعتراض كردند. البته بعد ما با هم توافق كرديم كه اجازه دهند در حين فيلمبرداري از آن پرچم استفاده كنيم.
ازطرف اسرائيل چطور، آن ها واكنشي نشان ندادند؟
-در طول تصويربرداري هم اسرائيلي ها به ما حساس شده بودند. متاسفانه مرزهاي هوايي لبنان هميشه باز هست و ما مدام هواپيماهاي شناسايي بدون سرنشين را مي ديديم كه بالاي سر ما مانور مي دادند و عكس برداري مي كردند.
مثل اينكه اتفاقات تلخي هم در حين توليد فيلم براي گروه توليد افتاد. قبلا اشاره كرده بوديد كه چند نفر از همكاران شما در اين پروژه به مقام جانبازي رسيدند.
-متأسفانه مواد انفجاري كه از آنجا به دستمان مي رسيد براي ما ناشناخته بود. به همين دليل هم تعدادي از اعضاي گروه توليد در انفجارهاي فيلم مجروح شدند؛خدا را شكر به مردم آسيبي نرسيد. ازجمله دستيار دوم كارگرداني فيلم در أثر يكي از انفجارها عصب هاي دستش قطع شد.يكي از همكاران گريم هم بخاطر برخورد تركش روده اش پاره شد.چند نفر ديگر از دوستان هم تركش خوردند و به طور جزئي آسيب ديدند. خدا را شكر همه مداوا شدند و بهبود يافتند.بالاخره اين گونه فيلم هاي حادثه اي كه در آن ها صحنه هاي انفجار هم زياد است، گاهي با اين مشكلات مواجه مي شوند.
نمايش فيلم در جشنواره بغداد چه واكنش هايي را در پي داشت؟
-اولين جشنواره خارجي كه اين فيلم در آن شركت كرد همين جشنواره بغداد بود.حدود 13 يا 14 كشور از سراسر جهان در اين جشنواره حضور داشتند و در نهايت فيلم «33 روز» به طور مشترك با يك فيلم كه محصول مشترك عراق و ايتاليا است به عنوان بهترين فيلم برگزيده شد.قرار بود كه فقط «33روز»انتخاب شود،اما بنابر ملاحظاتي آن فيلم هم برنده شد.هم داوران و هم تماشاگران استقبال خوبي كردند.تنها يك بار فيلم را در ميان مردم ديدم؛آن هم اتفاقا در يكي از سينماهاي مهم و مجهز بغداد كه فيلم هاي روز جهان را اكران مي كند.سالن پر شده بود و همه تماشاگران تا پايان فيلم را ديدند.اين استقبال به گونه اي بود كه حتي صاحب آن سينما قصدعقد قرارداد براي اكران عمومي را داشت كه گفتم اين كار مناسبات خاص خودش را دارد و ازجمله تهيه كننده بايد اقدام به عقد قرارداد كند.هرچند قرار شد كه بعدا فيلم در آن سينما اكران شود.هيئت داوران هم كه از كشورهاي مختلف بودند فيلم را به جشنواره هاي كشورهاي خود دعوت كردند.مثل جشنواره تونس كه امسال با نمايش فيلم «33روز» برگزار خواهد شد.
به جز جشنواره بغداد، آيا باز هم فيلم براي خارجي ها نمايش داده شده؟
-بله،يك گروهي هم از مصر و همين طور از تونس فيلم را ديدند كه به شدت راغب شدند فيلم در كشورهايشان اكران شود.حتي يكي از كارگردان هاي مصري مي گفت كه اگر اين گونه فيلم ها در كشور مصر نمايش داده مي شد در آن كشور زودتر انقلاب و رژيم حسني نامبارك سرنگون مي شد.
به نظرتان اكران عمومي فيلم در كشورهاي عربي با استقبال مردم مواجه خواهد شد؟
-فكر مي كنم با توجه به اينكه «33روز» يك فيلم عربي است و زبان عربي دارد، مخاطب هاي جهان عرب هم با آن ارتباط برقرار كنند.اساسا هدف گيري اصلي فيلم هم عرب ها هستند.حدود 50 كشور عرب زبان وجود دارد كه مي توانند مشتري هاي خوبي براي اين فيلم باشند.اگر اكران خوبي در كشورهاي عربي داشته باشيم مطمئن هستم كه با استقبال خوبي مواجه مي شود.
با توجه به اينكه اكثريت كشورهاي عربي تحت سلطه حكومت هاي وابسته به غرب و داراي روابط خوب با رژيم صهيونيستي هستند، فكر مي كنيد به «33روز» مجال اكران مي دهند؟
-با چند كشور مذاكره كرديم و نمايش فيلم در آن ها قطعي است. مصر يكي از آن هاست.همچنين سوريه.نكته مهم اين است كه در جهان عرب، مصر و سوريه داراي ظرفيت و قابليت هاي سينمايي برتري هستند و عمده محصولاتي كه در كشورهاي عربي نمايش داده مي شود محصول اين دو كشور است.تركيه، عراق، تونس و ... هم به زودي ميزبان نمايش اين فيلم خواهند بود.بالطبع اگر فيلم در اين كشورها سر و صدا كند و مردم از آن استقبال كنند -كه به احتمال زياد استقبال خواهند كرد- مردم ساير كشورهاي عربي نيز كنجكاو و علاقه مند به تماشاي آن خواهند شد.اگر هم در سينما نتوانند ببينند فيلم وارد اينترنت خواهد شد و سپس در دست مردم تكثير خواهد شد. اين اجتناب ناپذير است. يكي از دلائلي هم كه هنوز براي اكران اين فيلم در كشورهاي عربي اقدام نشده همين است كه بلافاصله پس از نخستين اكران ها در سينماها، فيلم در بازار قاچاق منتشر خواهد شد.البته ما خيلي هم انگيزه ها و اهداف تجاري در قبال اين فيلم نداريم و عمده ترين هدف ما ديده شدن فيلم در كشورهاي عربي است. به همين دليل هم خود من از ابتدا بر اين نظر بودم كه بهتر است فيلم را به جاي اكران در سينماهاي چند كشور روي اينترنت قرار دهيم تا در دسترس همگان قرار گيرد و مردم جهان عرب در يك فيلم ببينند كه مي توان در مقابل رژيم تا بن دندان مسلح صهيونيستي ايستاد و آن را شكست داد.اصلا انگيزه اصلي ساخت فيلم هم همين بوده تا مقاومت مردمي را در منطقه، پشتيباني فرهنگي و رسانه اي كند.همين مقاومت مردمي است كه منجر به جريان بيداري اسلامي در جهان عرب شده است.به همين دليل هم مطمئن هستيم كه حتي در كشورهايي كه حكام ظالم و وابسته دارند هم اين فيلم به دست مردم خواهد رسيد.
در ساير نقاط جهان چطور. آيا برنامه اي براي اكران فيلم، مثلا در اروپا نداريد؟
-پخش اين نوع فيلم ها در كشورهاي اروپايي سخت است.مگر اينكه به صورت هفته هاي فيلم مستقل اكران شود. البته در كشورهاي شرق آسيا نيز امكان نمايش فيلم هست. دوستان درحال مذاكره هستند تا اين اتفاق بيفتد.يك هفته فيلم هم اسفند امسال در اندونزي برگزار خواهد شد كه «33روز» هم در آن شركت مي كند.
به جز شما يك فيلمساز صهيونيست هم درباره جنگ 33 روزه ساخته است؛فيلم «لبنان». نظر شما درباره اين فيلم چيست؟
-فيلم با زاويه ديد خاصي ساخته شده و داراي ژستي انتقادي نسبت به جنگ 33 روزه است.اما شيطنت هايي هم در راستاي تطهير اسرائيل و نمايش قدرت آن رژيم داشت.
در هاليوود معمولا درباره همه جنگ هاي مهم معاصر فيلم ساخته مي شود، اما با گذشت چند سال از جنگ 33 روزه هنوز هيچ فيلمي درباره آن توليد نشده است.دليل اين سكوت را چطور ارزيابي مي كنيد؟
-مهم ترين دليلش اين است كه در اين جنگ شكست خوردند.آن ها نمي توانند از شكست هايشان پيروزي بسازند.اما مطمئن باشيد كه اگر در اين جنگ كوچك ترين موفقيتي حاصل مي كردند هاليوود درباره آن فيلم مي ساخت. ولي اين جنگ براي اسرائيل،سراسر خواري و شكست بود.

 



به بهانه اجراي نمايش «زينب سلام الله عليها»
«ايجاز» فراموش نشود

آريا نيكرو
در ماه محرم و صفر هرسال شاهد اجراي «نمايش ها و سوگواره هاي آييني» مختلفي هستيم. اين نمايش ها اغلب به مضمون مشابهي مي پردازند. همه آنها واقعه كربلا و حوادث آن را دستمايه كار خود قرار مي دهند، غالب آنها شخصيت هايي مشابه دارند و در تمامي آنها تلاش مي شود تا بر مظلوميت امام حسين(ع) و ياران ايشان تأكيد شود. در شكل اجرا نيز برخي از اين نمايش ها درگير فرم شده و تلاش مي كنند ساختار تصويري جذابي را ايجاد كنند. متأسفانه برخي از آنها نيز تبديل به نسخه هاي رونويسي شده سريال هاي تلويزيوني تاريخي مي شوند.
«زينب سلام الله عليها» نمايشنامه اي مذهبي است كه در همين ايام در تالار ايوان شمس روي صحنه رفت. اين نمايش به كارگرداني «سيد سعيد صدرزاده» اجرا شد تا از زاويه نگاه حضرت زينب(س) وقايع و رويدادهاي عاشورا را تحليل كند.
حضرت زينب(س) شخصيتي مهم و تأثيرگذار دراين واقعه است كه متأسفانه كارگردان هاي سينما و تلويزيون از پرداختن به ايشان غفلت كرده اند. اين بانو در خانه وحي و در دامان سبز حضرت فاطمه(س) تولد يافت و در جوار حضرت محمد رسول الله(ص) لب به سخن گشود و قوت و روزي از سفره علي حيدركرار برداشت و بازي هاي كودكانه اش با دو سرور جوانان اهل بهشت حسن و حسين عليهماالسلام بود. اسوه اي كه در برابرش كوه هاي رنج و محنت و اقيانوس هاي مصيبت و طوفان هاي بلا به زانو درآمدند و درچشمان اعجاب انگيز او همه اين ها سراسر زيبا به نظرش رسيد.
شايد انتخاب اين شخصيت براي روايت نمايشي مذهبي اولين نقطه قوت اين اثر باشد. تقريبا در طول نمايش هم با توجه به بضاعت هاي موجود در يك نمايش، به روندي كه آن بزرگوار در طول زندگي اش طي كرده اشاره مي شود و از اين منظر اهميت ايشان براي مخاطب مورد تأكيد قرار مي گيرد.
نمايش از دروازه ورودي شهر شام آغاز مي شود. به تحريك يزيد عده اي از مردم مقابل دروازه جمع شده اند تا اسراي كربلا را سنگ بزنند اما با روشنگري حضرت زينب(س) صفحه اين بازي برمي گردد.
در ادامه يزيد اهل بيت امام حسين(ع) را به كاخ دعوت مي كند و تلاش مي كند تا آنها را در حضور ميهمانان داخلي و خارجي اش تحقير كند اما اين مسئله نتيجه عكس مي دهد و با روشنگري حضرت زينب(س) ميهمانان خارجي نيز از يزيد متنفر مي شوند. در پايان هم نمايش با واقعه خرابه شام و شهادت حضرت رقيه(س)پايان مي يابد.
نمايشنامه زينب سلام الله عليها برخلاف برخي آثار نمايشي كه صرفا در فضاي اندوهناك سير مي كنند، يك سوگواره صرف نيست. اين نمايش با شخصيت پردازي خوب و متني قوي، در دو پرده اول خود تلاش مي كند هدف امام حسين(ع) از حركت تاريخي عاشورا را بيان كند. كالبدشكافي اين واقعه و نشان دادن غده هاي چركيني كه منجر به وقوع اين حادثه شد از ديگر محورهاي اين نمايش است كه در انتهاي پرده دوم، به واقعه خرابه شام و شهادت حضرت رقيه(س) منتهي مي شود و تأثيري سخت و منقلب كننده بر مخاطب مي گذارد.
«سيد سعيد صدرزاده» در مقام نويسنده اين نمايش در دو عرصه هنرهاي نمايشي و تاريخ تحصيل كرده و در كنار اينها تحصيلات ديني و حوزوي هم داشته است. تركيب اين سه عنصر در كنار هم نمايشي را خلق كرده كه زبانش روان و ساده است و محتوايش آموزنده و تكان دهنده. بسياري از مخاطبان آثار تاريخي اطلاعي از حضور برخي افراد غيرمسلمان در بارگاه يزيد و دخالت آنها در واقعه كربلا ندارند و مهم ترين مقصر اين واقعه را «بي وفايي كوفيان» و «حيله هاي عبيدالله بن زياد» مي دانند. اما در اين نمايش با حضور شخصيت هايي همچون «سرجون مسيحي» و «اختل ذوصليب» عمق نفوذ و تأثير روميان در بارگاه يزيد و دخالت آنها در شكل دهي به واقعه كربلا به تصوير كشيده مي شود. اينها مسيحياني هستند كه پس از فتوحات اسلامي، به دربار مسلمانان راه يافتند، اما هرگز ايمان نياورده و از پيامبر اسلام- به عنوان شخصيتي كه به عرب ها عزت و جلال داد- كينه در دل داشتند بنا بر آنچه در نمايش مي بينيم توطئه و تدارك واقعه كربلا يكي از گام هاي آنها براي انتقام از اهل بيت پيامبر(ص) است.
نمايش زينب سلام الله عليها براي چندين سال متوالي در دانشگاه ها، حوزه هاي علميه و نهادهاي مختلف اجرا داشته و اجراي اخير آن در تالار ايوان شمس، جديدترين اجراي اين متن است. اما به نظر مي رسد طولاني بودن زمان اجرا، مشكلي جدي براي اين نمايش است كه عملا در برخي شب ها گاه به سه ساعت هم مي رسيد و اين مسئله تأثيرنامطلوبي در ارتباط مخاطب با اين اثر ايجاد مي كرد. «ايجاز» شرطي مهم و جدي در آثار هنري است و اثري كه اين ويژگي را نداشته باشد، ممكن است بخش قابل توجهي از مخاطبانش را از دست بدهد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14