(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 2 اسفند 1390- شماره 20149

عكس العمل نيكي و ستم
حريت و زهد ابوذر
اعتدال در كارهاي خير
توبه رباني سالك
اصول و مباني روزنامه نگاري در قرآن
مديريت انتخاب كارگزار



عكس العمل نيكي و ستم

قال النبي(ص): ان اسرع الخير ثوابا البر و ان اسرع الشر عقابا البغي.
پيامبر اعظم(ص) فرمود: پاداش نيكوكاري زودتر از هر كار خوب ديگري مي رسد و كيفر ستم و تجاوز، زودتر از هركار بد ديگري گريبان مي گيرد1.

1-خصال، ص 110، ح81

 



حريت و زهد ابوذر

عثمان دو غلام را با دويست دينار نزد ابوذر فرستاد كه به ابوذر بگوييد: عثمان به تو سلام مي رساند و مي گويد: اين دويست دينار كمك هزينه تو باشد. ابوذر گفت: آيا به مسلمانان ديگر آنچه براي من فرستاده، داده است؟ گفتند: نه، گفت: من يك مسلمانم، آنچه براي من هست بايد براي همه مسلمانان باشد. گفتند: عثمان مي گويد كه اين دينارها از مال شخص من است.
ابوذر گفت: من از مال او بي نيازم، و من از غني ترين مردمانم. غلامان گفتند: خدا عاقبت خير بدهد چگونه غني ترين كس هستي، با آن كه در خانه ات كمترين چيزي يافت نمي شود. ابوذر گفت: زير آن اكاف (پارچه يا زينتي كه روي حيوان مي اندازند) كه مي بينيد نان جويي هست، با اين دينارها چه كنم؟ من بي نيازم به ولايت علي بن ابي طالب(ع) و عترت هادي و مهدي و راضي و مرضي او، آنان كه به حق هدايت مي كنند و به حق عدالت مي كنند. 1
درحديث ديگري است كه آن دو غلام گفتند: «اي اباذر هديه خليفه را بپذير، كه او به ما وعده داده كه اگر بپذيري ما را آزاد كند، ابوذر گفت: اگر بپذيرم شما هر دو آزاد مي شويد، اما من بنده او خواهم شد، و حريت شما به عبوديت من تمام خواهد شد.» 2

1- روضه الواعظين، ص 284
2- سفينه البحار،ج 1، ص 802

 



اعتدال در كارهاي خير

پرسش:
براساس آموزه هاي اسلامي آيا اسراف در كارهاي خير هم مصداق ضدارزش تلقي مي شود؟
پاسخ:
اسراف به لحاظ لغوي به معناي تجاوز از مرز اعتدال در هر كاري است و هرآنچه كه از حد ميانه روي بگذرد ازمصاديق اسراف تلقي مي شود. در اين راستا براساس آيات و روايات به نظر مي رسد، مقوله اسراف و خروج از حد اعتدال در امور خير نيز از مصاديق ضدارزشي و سلبي توصيف و ارزيابي مي گردد.
دراين رابطه اگرچه برخي از روايات دلالت دارد كه در كارهاي نيك اسراف، نكوهيده نيست، مانند آنچه از پيامبراعظم(ص) نقل شده است كه مي فرمايد: «لاخير في السرف، ولاسرف في الخير» دراسراف هيچ خيري نيست و در (كارهاي) خير، اسراف نيست. (بحارالانوار، ج77،ص165)
و يا در روايتي ديگر از امام علي(ع) آمده است: «الاسراف مذموم في كل شيء الا في افعال الخير» اسراف در هرچيزي ناپسند است، مگر در كارهاي خير. (غررالحكم، حديث 1938). اما از آنجا كه شاخص ارزيابي محتوايي روايات، آيات قرآني است و مفهوم و تفسير آيات نبايد با آيات قرآن در تناقض قرارگيرد. بنابراين مقصود از اين روايات، اين نيست كه انسان حق دارد همه اموال خود را به بهانه نيكي كردن به ديگران ببخشد. و خود و خانواده خويش را به فقر و فلاكت بيندازد. قرآن كريم در مقوله انفاق كه يك امر خير و جنبه ارزشي دارد، انسان هاي شايسته را به صفت اعتدال در اين كار خير توصيف كرده و مي فرمايد: «والذين اذا انفقوا لم يسر فوا ولم يقتروا و كان بين ذلك قواما» و كساني كه هرگاه انفاق كنند، نه اسراف مي نمايند و نه سختگيري، بلكه درميان اين دو، حد اعتدالي را رعايت مي كنند. (فرقان-67) و نيز در موردي كه پيامبرگرامي(ص) همه اموالي را كه نزد او بود، انفاق كرد، به گونه اي كه ديگر نزد او چيزي نماند تا بتواند پاسخگوي نياز ديگران باشد، خداوند ايشان را از اين كار نهي فرمود: «ولا تجعل يدك مغلوله الي عنقك ولاتبسطها كل البسط فتعقد ملوما محسورا! هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حد (نيز) دست خود را مگشاي (رعايت حد اعتدال) كه مورد سرزنش قرارگيري و از كار فروماني. (اسراء-29)
بنابراين مقصود از رواياتي كه تأكيد دارند بر اينكه در كارهاي خير و نيك اسراف نيست. دفع توهم نكوهيده بودن گشاده دستي دركارهاي خير و سرعت و سبقت در انجام امور پسنديده و نيكو مي باشد، به اين معنا كه نه تنها دركارهاي خير گشاده دستي، سرعت، سبقت و افزون خواهي براي تهيه توشه و زاد آخرت نكوهيده نيست، بلكه نيكو و پسنديده است.

 



توبه رباني سالك

سالك در مدت سلوك حالات مختلف دارد. گذشته او با حال و آينده تفاوت كلي دارد. روزي در يك حال، روز ديگر در حال ديگر است. هر روز كه بر او مي گذرد اگر در طريق حق باشد بر كمالات او افزوده مي شود... ديروز از امري توبه مي كرد امروز مي بيند بايد از توبه ديروز توبه كند. تشخيص ديروز او آن بود و تشخيص امروز او اين است. فردا مسلماً تشخيص ديگري خواهد داشت. لازمه كمال همين است.تا مادامي كه نفس به سلم نرسيده يعني سالك به مقام فنا نائل نشده توبه اي كه مي كند، نفس در امر توبه دخالت دارد. امري كه نفس در آن دخالت كند بي شبهه در آن امر نقص هست. توبه نفساني سالك وقتي خوب ظاهر مي شود كه توبه رباني پيش آيد، يعني خداي متعال سالك را توبه دهد. «ثم تاب عليهم ليتوبوا ان الله هوالتواب الرحيم» پس ايشان را خداي متعال توبه داد تا اينكه بدو رجوع كنند در حقيقت توبه دهنده و توبه پذيرنده خداي متعال است. اوست كه به بندگانش نظر رحمت دارد. (توبه- 118)...
تا مادامي كه نفس حكومت دارد هر عملي كه شخص انجام مي دهد آن عمل را نفس به حساب خود مي گذارد. توبه حسنه است، گناه سيئه. گناه از آن نفس است. توبه از آن حق.
«ما اصابك من حسنه فمن الله و ما اصابك من سيئه فمن نفسك» عمل نيك تو هر چه هست از خداست و عمل بدت از خود. (نساء-79) توبه حسنه يعني توبه حق وقتي پيش آيد دست و پاي نفس با آن توبه بسته مي شود. راه جرم و جنايت بر او سد مي گردد. اين توبه عيب توبه هاي قبلي را آشكار نموده نشان مي دهد كه چگونه نفس در توبه هاي قبلي دخالت داشته است بالاخره اثر گناهان را اين توبه از قلب محو و قلب را براي ظهور تجليات، پاك و مطهر مي سازد.(1)

1- مقامات معنوي، محسن بينا، ج 1، ص 40

 



اصول و مباني روزنامه نگاري در قرآن

خليل منصوري
رسانه، نقش مهمي در انتقال اطلاعات و تجربيات دارد. در جهان امروز رسانه ها نه تنها ابزار مهمي در انتقال علم و دانش هستند و مسائل مربوط به جامعه را دراختيار مخاطبان مي گذارند، بلكه در حوزه عمل اجتماعي و سياسي نقش بسيار حساسي را ايفا مي كنند و اصولا جنگ نرم و جنگ رواني در حوزه رسانه ها تعريف و تبيين مي شود.
هرچند كه در مقاله حاضر به مباني و اصول روزنامه نگاري اشاره شده ولي محتواي آن مي تواند در حوزه رسانه هاي ديگر نيز مورد توجه و عمل قرار گيرد. نويسنده دراين مطلب با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا اين مباني و اصول را تبيين و توصيه نمايد.
رسانه، ابزاري كارآمد با كاركردهاي دوگانه
رسانه به عنوان ابزار اطلاع رساني داراي كاركردهاي دوگانه و متقابلي است. همان اندازه كه مي تواند موجب بصيرت، روشنگري، دانش، وحدت و رشد فردي و اجتماعي باشد، همان اندازه مي تواند عامل تخدير، جهالت، تفرقه و نابودي فكر و فرهنگ جامعه شود. پس قضاوت درباره رسانه بستگي به آن دارد كه در اختيار چه كسي و با چه اهدافي مورد استفاده قرارمي گيرد. به اين معنا كه نمي توان به مقام ارزشگذاري، رسانه را خوب يا بد دانست؛ زيرا خوبي يا بدي رسانه بستگي به اموري دارد و داوري درباره آن مي بايست در چارچوب ملاكهاي مشخصي انجام گيرد.
همان اندازه كه رسانه در طول تاريخ به عنوان عامل رشد و روشنگري و انتقال دانش و اطلاع رساني از واقعيت ها و حقايق مطرح بوده است؛ به همان اندازه مي تواند دشمن بشريت باشد و آسيب هاي جدي به فرد و جامعه انساني وارد سازد.
نقش رسانه در جهان غرب به سبب معيارهاي ليبرالي و سرمايه داري، نقش مثبتي نيست. از اين رو به عنوان ابزاري در دست سرمايه داران و مستكبران عمل مي كند. سرمايه داران با ابزار رسانه مي كوشند تا بر اذهان و قلوب مردم حكومت كنند و با افكارسازي، افكارعمومي را تحت تأثير خود قرار داده و به عنوان بردگان بلكه بندگان در اختيار بگيرند.
بنابراين، تحليل و تبيين اصول رسانه ها مانند روزنامه نگاري بستگي تمام به مباني هستي شناسي و انسان شناسي كسي دارد كه به ارزيابي يا بهره برداري از رسانه مي پردازد. از اين رو اصول روزنامه نگاري در دو تفكر اصلي كفر و اسلام معناي ديگر مي يابد؛ زيرا مباني هستي شناختي و انسان شناختي كفر و اسلام، متفاوت، متضاد بلكه متقابل است. براين اساس نمي توان اصول رسانه يا روزنامه نگاري را تدوين كرد كه دو حوزه كفر و اسلام را دربرمي گيرد.
دراينجا براي تبيين اصول رسانه و روزنامه نگاري براساس آموزه هاي وحياني قرآن مي بايست نخست در حوزه معرفت شناختي به ارائه مباني هستي شناختي و انسان شناختي آن پرداخت.
مباني هستي شناختي و انسان شناختي
از نظر آموزه هاي قرآني، هستي داراي آفريدگار و پروردگاري فرزانه، دانا و تواناست. اين بدان معناست كه هستي در يك راه مشخص و هدف معيني سامان يافته و با پروردگاري خداوند اين راه را مي پيمايد و خداوند فرزانه دانا با توانايي خود مديريت هستي را به عهده داشته و در آن مسير پيش مي برد. پس مي توان دراين چارچوب دست كم دو مبنا از مباني هستي شناختي و انسان شناختي را شناسايي و ردگيري كرد.
1- هدفمندي و حكمت در آفرينش: يعني اينكه هيچ چيز در جهان بيهوده و بي هدف آفريده نشده است. پس همه چيز در جهان دراين راستا از سوي خداوند مديريت و پروردگاري مي شود و همه هستي در مسير شدن هاي كمالي حركت مي كند و خداوند به عنوان رب العالمين جهان را به آن سو مي برد و هدايت و رهبري مي كند. هيچ چيز در جهان نيست كه از اين قاعده استثنا باشد و اگر چيزي يا موجودي به انحراف از اين مسير مي رود بيرون از مشيت و اراده الهي نيست. پس چيز يا كسي نمي تواند از حكومت خداوندي و پروردگاري بيرون باشد و راهي بر خلاف هدف و فلسفه حكومت بپيمايد. (سوره حمد؛ آل عمران، آيه 83؛ المومنون، آيه 115 و آيات ديگر)
2- حركت تكاملي انسان: انسان نيز به عنوان يكي از موجودات و آفريده هاي هستي در اين چارچوب حركت مي كند و در راستاي فلسفه و حكمت آفرينش گام برمي دارد. البته تفاوت ماهوي ميان انسان با ديگر آفريده ها وجود دارد؛ زيرا انسان داراي اراده و اختيار است و همين اراده و اختيار به او حق انتخاب مي دهد. پس انسان مي تواند راهي را در پيش گيرد كه در همان مسير كمالي و فلسفه آفرينش باشد يا مي توان گمراهي را درپيش گيرد و سقوط كند. البته جامعه انساني خواسته و ناخواسته در مسيري گام برمي دارد كه فلسفه آفرينش است و اگر مخالفت هايي از سوي برخي از انسان ها و يا جوامع صورت مي گيرد در كليت حركت آفرينش تاثير به سزايي نداشته و تنها به خود انسان آسيب وارد مي كند و او را در موقعيت دوري از كمال الهي قرار مي دهد و از تقرب باز مي دارد (ذاريات، آيه 56؛ انشقاق، آيه 6؛ انسان، آيه 3)
3- عدالت و سنت هاي الهي: از نظر آموزه هاي وحياني قرآن، هستي براي تحقق اين هدف در چارچوب عدالت و محور آن شكل گرفته است. قانون عدالت، حاكم بر همه هستي است. البته غيراز عدالت، قوانين و سنت هاي ديگري وجود دارد كه بركل هستي حكومت مي كند و هيچ امري بيرون از دايره اين قوانين و سنت هاي الهي نيست. قانون و سنت الهي عدالت، رجعت به سوي خداوند، كمال گرايي، نقص گريزي، سنت ابتلاء و امتحان از جمله اين قوانين حاكم بر هستي و انسان است. (بقره، آيه 156؛ عنكبوت، آيه 2 و آيات ديگر)
راهبردها و سياست هاي كلان
درچارچوب مباني هستي شناختي و انسان شناختي بالا مي توان گفت كه راهبردها و سياست هاي كلاني از سوي خداوند برهستي و انسان تعريف و تعيين شده است. هركاري كه انسان به عنوان آفريده اي داراي اراده و اختيار و انتخاب انجام مي دهد مي بايست دراين چارچوب و براساس اين معيارها و ملاك سامان يابد. بنابراين، مسئله رسانه از جمله روزنامه نگاري نيز مي بايست به عنوان يك فعل انسان كمال گرا و هدفمند در اين چارچوب و براساس اين معيارها و ملاك ها انجام گيرد.
معيارهاي رسانه مثبت
دراينجا به مهم ترين محورهاي اساسي آن به عنوان معيارهاي رسانه مثبت و ارزشي اشاره مي شود كه مي بايست در روزنامه نگاري نيز مدنظر قرارگيرد.
1- عدالت محوري و عدالت خواهي:چنان كه گفته شد، از مهمترين قوانين و سنت هاي الهي حاكم بر جهان عدالت است؛ زيرا درسايه عدالت است كه حكمت و فلسفه آفرينش مي تواند تحقق يابد و هرگونه انحراف و كژي و تجاوز و افراط و تفريط به معناي ظلم مردود دانسته شده است.
بر همين اساس، انسان مسلمان كه درانديشه كمال گرايي و دست يابي به هدف آفرينش، زندگي خود را سامان مي دهد، همه زندگي اش دراين چارچوب تعريف مي كند كه قانوني است كه عقل عملي نيز آن را تاييد و امضا مي كند. خداوند در آيات قرآن ظلم را به سبب آن كه خروج از سنت و قانون كمالي عدالت است امري قبيح و مكروه معرفي مي كند و هر موجودي را به سبب ظلم، موجودي خارج از سنت و قوانين حاكم بر هستي معرفي مي كند. از نظر قرآن، ماموريت پيامبران اين است كه مردم را با عدالت حاكم بر هستي آشنا كرده و از آنان بخواهند كه درچارچوب كتاب و قوانين حاكم بر هستي، زندگي خود را سامان دهند و عامل به عدالت باشند. (حديد، آيه 25 و آيات ديگر) رسانه اي ارزشي است كه درچارچوب اين سنت و قانون الهي حاكم بر جهان و انسان حركت كند و همواره درچارچوب عدالت و در راستاي تحقق ارزش هاي عقلاني و وحياني گام بردارد.
2- ستم ستيزي و دفاع از مظلوم: از آن جايي كه عدالت خواهي و حركت بر مدار عدالت، به معناي گريز از ظلم و ستم است، انسان مومن و مسلمان عقل نهاد، انساني ستم ستيز است و مي كوشد تا ديگران را به عدالت بخواهند و از هرگونه ظلم و ستم باز دارد. از اين رو همواره دركنار عدالت خواهان و عليه ظالمان است و در دفاع از مظلوم و رهايي او، از جهاد مالي، جاني و علمي كم نمي گذارد. رسانه ارزشي رسانه اي است كه همواره درچارچوب ستم ستيزي و دفاع از مظلوم گام برمي دارد و مي كوشد تا مردم را نسبت به مصاديق و مفاهيم ظلم آگاه كرده و آنان را در مسير عدالت كلان هستي قرار دهد و دستگير مظلومان و دشمنان ظالمان باشد. (حديد، آيه 25) از نظر وحي بيان مصاديق عدالت و ظلم مي تواند موجبات روشنگري بشر را فراهم آورد و او را در مسير درست قراردهد. بسياري از مصاديق ظلم براي توده هاي مردم ناشناخته است؛ زيرا توده هاي مردم تنها با برخي از مصاديق ظلم آشنايي دارند. در قرآن بيش از120 مورد با عنوان مصاديق ظلم معرفي و بيان شده است.از مصاديق ظلم مي توان به فكر و شرك (لقمان، آيه 12)، آواره سازي مردم از سرزمين خود (حج، آيات 39 و 40)، اختلاف افكني و تفرقه در ميان مردم (بقره، آيه 213)، اخلال گري و فتنه انگيزي در جامعه (توبه، آيه 47)، بهره كشي از مردم (دخان ، آيات 18 و 19)، استكبار ورزي و استضعاف مردم (سبا، آيه 31)، افراط در انتقام (حج، آيه 60)، القاب زشت به مردم دادن (حجرات، آيه 11)، بدعت گزاري درجامعه و سنت گذاري هاي زشت و نابهنجار (بقره، آيه59؛ اعراف، آيه 162)، رفتارهاي ناشايست درحق ديگران (نساء، آيه 148)، تبليغات سوء (اعراف، آيات 44 و 45؛ هود، آيات 18 و 19)، تجاوز از حدود و قوانين و مقررات (بقره، آيات 178، 229، 231؛ مائده آيه 45)، تحريف حقايق (بقره، آيه 59؛ اعراف، آيه 162)، تحقير مردم (هود، آيه 31) توهين به مقدسات و تخريب اماكن مذهبي (بقره، آيه 114)، تخلفات اقتصادي (هود، آيات 84 و 85 و 94)، تخلف در حسابرسي (غافر، آيه 17)، تفرقه افكني (توبه، آيات 107 و 109) روابط نامشروع (يوسف، آيه 23)، سازشكاري با دشمنان (بقره، آيه 145)، غصب اموال ديگران (نساء، آيات 29 و 30)، فسادگري (يونس، آيات 39 و 40)، فسق و فجور (اعراف، آيات 163 و 165)، قضاوت باطل (مائده، آيه 45)، كتمان حق (بقره، آيه 140)، كم فروشي (هود، آيات 84 و 94)، مجادله (انعام، آيه 68)، مغالطه (همان) و مانند آن اشاره كرد. كه بيشتر آنها موارد و مصاديقي است كه در روزنامه نگاري و رسانه مي بايست مورد توجه قرار گيرد وگرنه مصاديق ظلم بسيار است كه در آيات قرآن بيش از 120 مورد بيان شده است.
3. استكبارستيزي و دفاع از مستضعف: از آن جايي كه استكبار يكي از بارزترين مصاديق ظلم در جامعه است كه آثار آن انسان هاي بسياري را تحت تأثير قرار مي دهد و از دسترسي به حقايق باز مي دارد، لذا در آموزه هاي قرآني بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است. خداوند از مؤمنان مي خواهد در همه جا و به هر شكل ممكن عليه مستكبران باشند و در كنار مستضعفان با مال و جان و زبان به دفاع برخيزند. از اين رو به مسلمانان اعتراض مي كند كه چرا براي رهايي مستضعفان دست به سلاح نمي برند و عليه مستكبران به جنگ نمي پردازند و آنان را نيست و نابود نمي كنند. قرآن عدالت خواهي مسلمانان را جهاني مي داند بطوري كه يك مسلمان مي كوشد تا در هر جا و در هر شكلي ظلمي را ديد نابود سازد و كاري به مذهب و رنگ و دين و نژاد و ملت مستضعفان ندارد و هر جايي كه مستضعفي بود براي دفاع از او به جنگ مي پردازد و در اين راه شهادت را افتخار مي داند. (نساء، آيه 75)
4. اخلاق محوري: از مهمترين راهبردها و سياست هاي يك مسلمان آن است كه همه زندگي اش را در چارچوب اخلاق سامان دهد؛ زيرا پيامبر(ص) مأموريت خود را اتمام مكارم و محاسن اخلاقي مي داند (بحارالانوار، ج16، ص210) و خداوند او را به خلق عظيم مي ستايد (قلم، آيه 4) از اين روست كه او اسوه حسنه (احزاب، آيه 21) مردمان شده است. اصولا اسلام جز مجموعه اي عقايد و اصول اخلاقي نيست؛ زيرا بر آن است تا انساني متخلق به اخلاق الله بسازد و انساني كه خداوند همه اسماء و صفات نيك را در او سرشته است آنها را به فعليت برساند و متاله و متخلق به خلق الهي شود. پس يك رسانه ارزشي رسانه اي است كه اخلاق محور باشد و در تحكيم مكارم و محاسن اخلاقي در جامعه و تبليغ و گسترش آن بكوشد. رسانه اي كه اصول اخلاقي را رعايت نكند و در مسير امر به معروف و گسترش هنجارها و ارزش ها عمل نكند و به اشاعه منكر و فحشا بپردازد، رسانه غيراخلاقي است. از نظر اسلام هرگونه اشاعه فحشاء و گسترش منكر جرم و عملي ضداخلاقي و گناه دانسته شده است. (توبه، آيه 67؛ نور، آيه 19)
5. توحيدمحوري: توحيدمحوري مي بايست در دستور كار قرار گيرد. هرگاه اين اصل ناديده گرفته شود همه بنيادهاي ديگر فرو مي ريزد. در اين چارچوب بايد همواره رسانه اصل توحيد را در نظر داشته باشد و در تبليغ و گسترش اين انديشه بكوشد تا جامعه ذكر و ياد خدا را در همه اعمال و انديشه ها مدنظر قرار دهد.
منابع خبري
اسلام به مساله منابع خبري اهتمام ويژه اي دارد؛ زيرا اسلام متن محور است. لذاست كه علومي چون علم الرجال، علم التحفيظ، علم الدرايه و علم الاستنباط و علم اصول الفقه پديد آمده است. برخي از اين علوم چون علم اصول فقه، نوعي منطق اسلام است كه با گرايش فقه محور پديد آمده است ولي برخي اصول آن اختصاص به فقه نداشته و مي تواند در علوم ديگر نيز به كار گرفته شود. مباحث الفاظ و حجت از جمله مباحثي است كه در فقه رسانه كاربرد دارد. در مباحث الفاظ سخن از انواع دلالات لفظي است و در آن از مسايلي چون اوامر و نواهي، عام و خاص، مجمل و مبين، مشتق مطلق و مقيد و مفاهيم بحث شده است. در مبحث حجت، از دليل شرعي كه از آن به حجت و يا اماره ياد مي شود، سخن از ظواهر الفاظ كتاب و سنت مطرح شده است. بحث خبر متواتر و خبر واحد در اين مبحث از مباحث اصول فقه بيان مي شود.
منابع خبري اهل رسانه مي تواند بسيار متنوع و متعدد باشد. در اينجا به برخي از اين منابع اشاره مي شود.
1-مشاهدات: خداوند در آيات بسياري به مساله ابزارها و منابع شناختي اشاره مي كند. در انسان همه ابزارها و قواي مورد نياز براي شناخت و تشخيص حق از باطل بيان شده است. انسان از اين امكان برخوردار است كه هر آنچه در درون و بيرون خود مي گذرد بشناسد و دريابد و تحليل نمايد. اين بدان معناست كه انسان از توانايي معرفت و شناخت برخوردار است و اين گونه نيست كه توانايي ارتباط واقعي با بيرون را نداشته باشد و گرفتار توهم و تخيل باشد چنان كه سوفسطايي ها بر اين باورند. خداوند در آياتي چند از ابزارهاي حسي شناخت و قوه قلب براي تحليل داده ها سخن گفته است. البته انسان هايي هستند كه ابزارهاي شناختي چون گوش و چشم و بيني و مانند آن را دارا مي باشند ولي قوه قلب كه مركز تحليل داده هاست را از كار انداخته اند و نمي توانند از ابزارهاي شناختي و داده هاي آن استفاده كنند. (اعراف، آيه 195، هود، آيه 20، بقره، آيات 7 و 10 و 74 و 88 و 93 و آيات ديگر) مشاهدات به عنوان بخشي از منابع اطلاعاتي و خبري اهميت بسياري دارد. از اين رو در قرآن از سفر در جهان و سياحت در آن براي مشاهده و دريافت حقايق هستي سخن بسيار گفته شده و از مردم مي خواهد تا در آفرينش بنگرند و تفكر نمايند. (آل عمران، آيه 137، انعام، آيه 11، يوسف، آيه 139 و آيات ديگر)
2-اخبار اهل وثوق: پس از مشاهدات، دومين منبع دانشي، شناختي و اطلاعاتي بشر، اخبار ديگران است. در آموزه هاي اسلامي اخبار اهل وثوق مي تواند در دو شكل در اختيار بشر قرار گيرد. بخشي از اخبار به سبب تواتر و تعدد منابع اهل وثوق از درجه اعتبار بسياري برخوردار است و مي تواند در حكم مشاهدات قرار گيرد و براساس زندگي و تحركات خود را سامان داد. البته همان گونه كه تاكيد شده است، اخبار متواتر از منابع موثق است؛ چرا كه همواره برخي از گروه ها و اقشار به هدف رسيدن به مقاصد و منافعي، به تواترسازي اقدام مي كنند تا اين گونه افكار عمومي را مديريت كنند. از اين روست كه روزنامه و رسانه هاي زنجيره اي شكل مي گيرد كه همه آنها يك خبر را در اشكال گوناگون تكرار مي كنند تا تواتر دروغين ايجاد كنند. در جنگ امروز، جنگ رواني و نرم بر اساس تواترسازي صورت مي گيرد. بنابراين، زماني تواتر ارزش دارد كه از سوي منابع خبري داراي وثاقت به دست آيد. اما خبر واحد را اگر داراي وثاقت باشد مي توان به عنوان اخبار معتبر پذيرفت و به آن ترتيب اثر داد. خداوند گزارش مي كند كه حضرت سليمان(ع) به خبر واحد پرنده اي به نام هدهد(پوپك) توجه مي كند و از او مي خواهد تا خود براي كسب اطلاعات دقيق تر به ماموريت برود. (نمل، آيات 20 تا 23) اما اگر خبر واحد از اهل وثاقت نباشد مانند كسي كه اهل فسق و فجور است و از تقواي عقلاني و الهي برخوردار نمي باشد، مي بايست ضمن توجه يافتن به اصل خبر، هرگونه انتشار خبر را متوقف بر تحقيق و تفحص از منابع معتبر و موثق كرد. (حجرات، آيه 6) اعزام كارشناس خبر مي تواند بسيار كارساز باشد. كارشناس مي بايست از زيركي خاصي برخوردار باشد و همه جزئيات و تحركات پيرامون حادثه و رخداد خبري را تحقيق كرده و از دور و نزديك تحت نظر قرارداده و واكنش هاي دوست و دشمن را درباره خبر، تحليل و ارزيابي كند و حتي در مقام مسئوليت انساني و اسلامي، باحضور در ميان دشمنان، واكنش هاي ايشان را مراقبت و تحليل كرده و در صورت نياز به دور از آگاهي آنان از موقعيت خود، راهنمايي مثبتي را ارايه داده و افكار و رفتارهاي آنان را تغيير دهد. خداوند گزارش هاي چندي در اين باره ارايه كرده است. از جمله در داستان حضرت موسي(ع) گزارش مي كند كه خواهر موسي(ع) از سوي مادرش ماموريت مي يابد تا حضرت موسي(ع) را تعقيب كند و از دور مراقبت نمايد تا واكنش هاي فرعون و فرعونيان را ارزيابي كرده و رفتار مناسبي به عنوان يك گزارشگر زيرك و باهوش از خود در موقعيت هاي خاص بروز دهد. اين گونه است كه خواهر ضمن ماموريت خبري، از دور كودك و رفتار فرعونيان را مراقبت مي كند و با زيركي و تيزهوشي كاري مي كند تا كودك به نزد مادر بازگردد. (قصص، آيات 11 تا 13) همچنين خداوند گزارش مي كند كه حضرت سليمان هدهد را ماموريت مي دهد تا به عنوان يك كارشناس خبر كه اطلاعات نخستيني را به دست آورده و در اين زمينه آگاهي دارد به عنوان نخستين خبر رسان در اين حوزه، نامه اي را به سوي ملكه سبا ببرد و واكنش هاي آنان را ارزيابي و تحليل نمايد و گزارش كند. (نمل، آيات 20 تا 25)
3- شايعات: شايعات هرچند كه نمي تواند يك منبع مناسب براي خبر باشد، ولي نمي توان از كنار شايعات بي توجه گذشت؛ بنابراين مي بايست به شايعات به عنوان يك احتمال نگريست و با آن همانند خبر فاسق برخورد كرد. پس لازم است كه از طريق منابع موثق و معتبر اين شايعات بررسي و تحقيق و تفحص شود؛ زيرا شايعه، خبري است كه فاش شده ولي صحت و نادرستي آن معلوم نباشد. (لغت نامه، ج 9، ص 12435، «شايعه».) در آيات قرآني بيان شده كه در صورت عدم امكان مشخص كردن صحت و سقم شايعه مي بايست آن را به مسئولان و كارشناسان ارايه كرد تا از هرگونه آثار مخرب آن جلوگيري به عمل آورد. (نساء، آيه 83؛ نور، آيات 11 تا 17) مراجعه به كارشناسان و اهل فن از وظايف هر كسي است كه گرفتار فتنه شايعه و يا اخباري از منابع ناموثق و نامعتبر است. از اين رو خداوند پرسش از اهل ذكر و خبرگان (نحل، آيه 43) و راسخون در علم و دانش (آل عمران، آيه 7) و مسئولان و رهبران مرتبط با امور مربوطه (نساء، آيه 59) را وظيفه كساني مي داند كه گرفتار امري چون شايعات و شبهات و متشابهات و منازعات شده اند. روزنامه نگار مانند هر عضو رسانه نيز مي بايست در اين مورد به اين اصل عمل كند.
سياست هاي خبري
اخباري كه از سوي رسانه هاي اسلامي انتشار مي يابد مي بايست در چارچوب سياست هاي مشخصي باشد؛ زيرا اگر سياست هاي خبري مشخص نباشد، مي تواند به جاي يك ابزار روشنگري، اطلاع رساني و دانش افزايي و رشد و كمال فرد و جامعه به عنوان يك ابزار مخرب باشد.
1- اطلاع رساني شفاف: اطلاع رساني بايد شفاف و به دور از هرگونه شائبه باشد. اين نوع اطلاع رساني مي تواند از هرگونه ترديدها و ايجاد شبهه جلوگيري كند. سياست هاي دولت اسلامي در عصر نبوي نشان داد كه هرگونه اطلاع رساني شفاف مي تواند عرصه را بر هر گونه شايعه پراكني تنگ كند و اجازه ندهد تا در جنگ رواني و جنگ نرم از فقدان اطلاع رساني شفاف در عرصه ملي سوءاستفاده شود. شايعات در زمان فقدان اطلاع رساني شفاف شكل مي گيرد و به سرعت گسترش مي يابد. يك رسانه اسلامي مي بايست با اطلاع رساني شفاف راه را عليه شايعات و شايعه پراكني سد كند.
2- روشنگري: اطلاع رساني مي بايست در راستاي دانش افزايي و بصيرت بخشي و روشنگري به جامعه باشد و هرگونه شبهه و شايعه اي را از آن بزدايد و فتنه را خاموش و خفه نمايد. اصولا پيامبران وظيفه خود را روشنگري و ايجاد بصيرت در مردم مي دانند. بنابراين، رسانه اسلامي مي بايست اصل روشنگري و بصيرت افزايي را در توليد اخبار و اطلاعات در نظر داشته باشد و مردم را با قوانين، حقوق، توانايي ها و اهداف ابتدايي و مياني و غايي زندگي و جامعه آشنا سازد (حديد، آيه 25؛ فاطر، آيات 19 و 22 و 23؛ ق، آيات 6 تا 8) بنابراين، رسانه ها موظف هستند با اطلاع رساني خود موجبات بصيرت و رهايي از غفلت را در جامعه فراهم آورند. (ق، آيه 22 و آيات ديگر)
3- جريان آزاد اطلاعات: همه انسان ها از اين حق برخوردارند تا از حقايق آگاه شوند و از گفتمان هاي ديگر اطلاع يابند. از اين رو اسلام شرايطي را فراهم مي آورد تا حتي دشمنان با حضور در ميهن اسلامي با امكانات اسلامي و در امنيت كامل از گفتمان اسلامي عدالت محور و استكبارستيز و ظلم ستيز آگاه شوند و با توحيد و حكمت آفرينش آشنا شوند و سبك زندگي اسلامي را بشناسند. (توبه، آيه 6) اسلام با هرگونه استبداد راي و گفتمان مخالفت مي كند و خواهان جريان آزاد اطلاعات است تا همگي از حقايق هستي آگاه شوند و در يك فضاي عادلانه به تفكر و انتخاب برخيزند. (حديد، آيه 25؛ سوره كافرون؛ انسان، آيه 3)
4- مبارزه با دشمن حق و عدالت: از سياست هاي اسلامي در عرصه اطلاع رساني، حمايت از جريان توحيد و ايمان و عدالت و مبارزه با كفر و بي عدالتي و ظلم و استكبار است. بنابراين، هرگونه اطلاع رساني مي بايست در راستاي آگاهي بخشي به مردم و ايجاد شناخت نسبت به ظالمان و مستكبران و تقويت اهل حق و ايمان و عدالت باشد.
5- جنگ نرم و جنگ رواني: جنگ نرم مبتني بر تسلط بر فكر و قلب است. بنابراين، نقش رسانه در اين حوزه بسيار روشن و حساس است. سياست هاي رسانه اسلامي مي بايست به گونه اي تنظيم شود كه ضمن مقابله با جنگ رواني دشمن از طريق شايعات بتواند با اطلاع رساني دقيق و شفاف و روشنگري با جوامع ديگر بشري را با حقايق اسلام و قرآن و جامعه اسلامي آگاه سازد و امكان تسلط و تسخير اذهان و قلوب را براي ولايت ايمان فراهم آورد.
اصول روزنامه نگاري
1- امانت داري: اصل امانت داري از اصول مهم در عرصه رسانه ها و اطلاع رساني است. امانت داري از احكام عقل عملي است و همه انسان ها آن را به عنوان يك اصل اخلاقي پذيرفته و قبول دارند. خداوند از مؤمنان مي خواهد تا در همه امور اصل امانت داري را رعايت كنند. (نساء، آيه58؛ مؤمنون، آيه8؛ معارج، آيه32) اين امانت مي توان حقيقت يا واقعيتي باشد كه در اختيار انسان قرار مي گيرد. بنابراين هرگونه خيانت در امانت (انفال، آيه27) كاري خلاف اصول اخلاقي است. از جمله اين خيانت ها مي تواند كتمان حقيقت يا واقعيتي باشد (بقره، آيات42و 283) كه در اختيار آدمي است و شخص با سكوت و عدم بيان آن، در آن امانت خيانت مي كند. عدم ذكر منابع خبري نيز از مصاديق خيانت در امانت است.
2- صداقت و راستگويي: اصل راستي و صداقت از ديگر اصول اخلاقي است كه مي بايست در كار روزنامه نگاري و خبرنگاري مورد توجه قرار گيرد. اسلام دروغ را از مصاديق گناهان كبيره دانسته و آن را كليد همه گناهان برمي شمارد. بنابراين، صداقت از مهمترين اصول خبري است كه مي بايست رعايت شود. صداقت موجب افزايش اعتماد عمومي به رسانه و توجه بيشتر بدان مي شود. خداوند از مؤمنان مي خواهد كه همواره و در همه حال با صادقين و راستگويان باشند. اگر خبر و مطلبي است كه احتمال صدق و كذب در آن مي رود، خبرنگار مسلمان جز به صدق خبري را نمي گويد و همواره با صداقت و راستي با خبري مواجه مي شود. (توبه، آيه119؛ آل عمران، آيه17)
3- استقلال: رسانه مي بايست از هرگونه وابستگي به گروه ها و جناح ها و احزاب بركنار باشد؛ زيرا وابستگي فكري و مالي موجب مي شود تا منفعت گرايانه و طرفدارانه اخبار را تحريف و كتمان كند و يا تغيير دهد و يا از صدور اخباري جلوگيري كند و توانايي روشنگري رسانه خود را كاهش دهد و اين گونه ضربات خطرناكي به خود و آرمان مردم وارد سازد. هرگروه و جناحي افكار و رفتارهاي خاصي دارد كه گرايش به آنها موجب مي شود تا رسانه نتواند حقايق و واقع را چنان كه هست ببيند و يا تحليل و يا گزارش كند. (بقره، آيه53؛ روم، آيه32)
4- حقيقت محوري: حقيقت همواره آن چيزي نيست كه در جهان حضور دارد؛ زيرا بسياري از حقايق، همچنان تحقق نيافته است. جهان عدالت خواه هنوز آرماني است كه تحقق نيافته است. بسياري از حقايق، رنگ واقعيت به خود نگرفته است. آرمان هاي اسلامي و انساني از جمله حقايقي است كه مي بايست همواره در اطلاع رساني مدنظر قرار گيرد و بر آن تأكيد شود تا از يادها نرود. آزادي حقيقي، رهايي انسان از كفر و شرك و هواپرستي، تحقق عدالت فراگير و همه جانبه از حقايق هستي است كه مي بايست در رسانه ها اطلاع رساني و به عنوان آرمان گوشزد شود.
5- وقايع نگاري: رسانه مؤظف است ضمن پاسداشت آرمان ها و حقايق به وقايع نگاري بپردازد و توصيف مناسب و تحليل درست از واقعيت هاي جهان و جامعه و انسان ارايه دهد. گزارش هاي قرآني همواره بر اين دو امر مبتني بوده است؛ زيرا با گزارش از وضعيت موجود جامعه خواهان تغيير و تحول مي شود و از انسان ها مي خواهد تا واقع بينانه مسايل را درك كرده و مبتني بر حقايق عمل كنند.
6- ساده نگاري: قرآن بر بيان ساده و آسان و روان مطالب تأكيد دارد. شيوه اي كه قرآن در پيش گرفته، اطلاع رساني شفاف و ساده و آسان از حقايق و واقعيت هاي هستي و انسان است. (نور، آيات34و 46؛ قصص، آيه2 و آيات ديگر)
7. جذابيت: خبر و يا مطلب مي بايست جذاب باشد و مخاطب خود را جذب كند. آيات قرآني از اين شيوه برخوردار است. اصولا نبأ يا خبر مطلبي است كه توجه انسان را به خود جلب مي كند و او را به امري خاص كه براي او جاذبه دارد آگاه مي سازد. اخبار مي بايست از اين ويژگي نبا بودن برخوردار باشد كه در اصطلاح همان جذابيت خبري است. وقتي حضرت آدم(ع) انباء مي كند، توجه فرشتگان را جلب و جذب مي كند و يا وقتي پيامبر(ص) از قيامت اخبار مي دهد از چنين خاصيتي برخوردار است. (بقره، آيه 31؛ آل عمران، آيه44؛ قمر، آيه4؛ آيات ديگر)
8. وفاداري: خبر مي بايست وفادار به اصول انساني و اخلاقي جامعه باشد چنان كه مي بايست به واقعيت وفادار باشد.
9. فراگيري: اخبار بايد از عنصر فراگيري و عموميت برخوردار باشد؛ زيرا اخبار شخصي و جزيي نمي تواند مفيد فايده اي باشد مگر اينكه خبر به گونه اي تنظيم شود كه حاوي اطلاعاتي مفيد باشد و ديگران بتوانند از آن در زندگي سود برده و آن را سرمشق عمل خويش قرار دهند.
.10 انصاف: در اخبار مي بايست رعايت انصاف را داشت. انصاف نوعي عدالت است با اين تفاوت كه حالت رأفت و عطوفت و احساسات و عواطف در آن بيشتر خودنمايي مي كند. انصاف ويژه انسان است و انسان ها به سبب حالت رأفت و عطوفت در هنگام عدالت نوعي ايثار دارند. اين انصاف گري بويژه در مواجهه با رفتارهاي خلاف و عفو و گذشت از ديگران مي بايست مورد توجه قرار گيرد. از اين رو در دعاي توفيق الطاعه امام زمان(عج) سخن از انصاف از سوي امت در ارزيابي عملكرد دولتمردان به ميان آمده است.
.11 صراحت و روشني: اطلاع رساني مي بايست به دور از هرگونه اما و اگر باشد و سعي شود تا محكمات خبر و قول سديد در آن رعايت شود. (نساء، آيه 9؛ احزاب، آيه 70)
.12 اصلاح گري: دوري از فساد به عنوان نوعي ظلم آشكار مي بايست در دستور كار رسانه ها باشد. مبارزه با فساد و افساد در هر شكلي امري است كه در آموزه هاي قرآني بر آن تأكيد شده است. هر كسي در هر سطح و توان مي بايست در اصلاح فساد در جامعه بكوشد و هنجارها و ارزش ها را جايگزين فساد و تباهي كند. (هود، آيه88)
.13 اصول ديگري هم در آيات قرآني مورد توجه قرار گرفته كه به لحاظ رعايت اختصار از بيان آنها خودداري مي شود.
آداب روزنامه نگاري
اگر بخواهيم آداب روزنامه نگاري را در اينجا بياوريم مي بايست طوماري را رديف كنيم كه از آداب گفت وگو است. بنابراين به همين نكته در اينجا بسنده مي شود كه روزنامه نگاري بايد به دور از هرگونه امر ضداخلاقي و هنجاري و عرفي باشد. تأكيد بر اموري چون
1. جدال به احسن و پرهيز از جدال به باطل در هنگام تهيه و تدوين خبر
2. انتخاب بهترين شيوه نگارش و محتواي مناسب
3. پذيرش نصيحت و تأكيد بر اندرزگويي و نصيحت مردم به خير و نيكي و عفو و ديگر فضايل اخلاقي
4. سخن حكيمانه و پرسش هاي خردمندانه در هنگام تهيه و تدوين خبر (زمر، آيه 18 و آيات ديگر)
و مانند آن از جمله مهم ترين اصولي است كه مي بايست بدان توجه داشت. امام خميني(ره) مطالب بسياري را در اصول و سياست هاي روزنامه نگاري و اخلاق آن بيان داشته است كه همگي آنان مبتني بر آموزه هاي وحياني اسلام است. مي توان با مراجعه به اين سخنان، بخش ديگري از آموزه هاي قرآني را در اين حوزه يافت.

 



مديريت انتخاب كارگزار

بهرام مرادي
بي گمان، ما همه چيز را مديريت مي كنيم، چون كه خودمان نيز مديريت مي شويم، زيرا جهان به گونه اي نظام يافته كه هيچ كس جز خداوند از دايره پاسخ گويي بيرون نيست. (انبياء، آيه23) پس همان گونه كه طبق سنت الهي، خودمان و جهان را مديريت مي كنيم؛ زيرا مشيت الهي به اين تعلق گرفته تا خودمان با اراده و اختيار، خود و جهان خويش را در دنيا و آخرت بسازيم؛ به شكلي خودمان نيز در دايره مديريت ديگران قرار مي گيريم و اين گونه است كه به جاي فعال مايشاء كه صفت انحصاري خداوند همانند صفت تكبر و مانند آن است، ما گرفتار نوعي جبر مي شويم كه از سوي ديگران تحميل مي شود.
بنابراين همان اندازه كه دست هاي ما براي انجام كاري باز است به همان مقدار با محدوديت هايي مواجه هستيم كه سنت هاي الهي و قوانين حاكم بر جهان و اراده و مشيت هاي خودي و غيرخودي بر ما تحميل مي كند. پس مي بايست در ميانه لاجبر و لاتفويض يعني بين المنزلتين خودمان و ديگران يا ديگر چيزها را مديريت كنيم.
براين اساس مي توان گفت كه ما دچار نوعي محدوديت هاي خواسته و ناخواسته اي هستيم كه خواسته و اراده و انتخاب ما را محدود مي سازد و بايد با همين داشته ها كارهايي را به سامان برسانيم كه در آموزه هاي قرآني از آن به مظهريت در الوهيت و ربوبيت ياد شده و به ما فرمان داده شده تا رباني شويم و جهان را به عنوان خليفه الهي پروردگاري كنيم. (بقره، آيه30؛ آل عمران، آيه79)
شيوه انتخاب كارگزار
از آن جايي كه سنت الهي و قوانين حاكم بر نظام هستي به گونه اي است كه انسان بايد در اجتماع شكل گيرد و خودش و جهانش را بسازد و به عنوان سازه نهايي در آخرت تحويل خداوند دهد، لذا ناچار است كه از ديگران به عناويني چون همسر، همكار و مانند آن استفاده كند و اصل را بر تعاون و همكاري قرار دهد. (مائده، آيه2)
از اين رو در انتخاب معاون و همكار، در هر كاري بايد باتوجه به هدف و شرايط، كارگزاري را برگزيد. اما نمي توان هر كسي را براي هر كاري به كار گرفت و به عنوان همكار با او كاركرد و لذا محدوديت هايي را بايد پذيرفت و بدان تن داد.
كار، هر چه مهم تر و داراي ارزش و اعتبار بالاتري باشد مي بايست شرايط سخت گيرانه تري را اعمال كرد.
در آموزه هاي قرآني روش انتخاب همكار و كارگزار بيان شده است. ما در اينجا به چند نكته اي اشاره مي كنيم كه خداوند در سوره يوسف براي انتخاب كارگزار بيان كرده است.
ويژگي هاي لازم براي انتخاب كارگزار و همكار
با توجه به آياتي از جمله 54و 55 سوره يوسف مي توان چند ويژگي و شرط برجسته را در انتخاب همكار و كارگزار مورد توجه قرارداد. اينكه مي بايست درباره شخص، تحقيقاتي ميداني انجام داد و اطلاعاتي از پيشينه فكري و اخلاقي و كاري او به دست آورد جزو مسلمات عقلي و بديهي و قرآني است.
بررسي سوابق خانوادگي و شخصيتي همكار و كارگزار مهم است و اگر اطلاعاتي در اين زمينه نداشته باشيم نمي توانيم از موقعيت پرورشي و تربيتي او آگاهي درستي بدست آوريم.
از ديگر مسايل مهم در سوابق شخص، مسئله امانت داري است. هر چه شخص در حوزه هاي مختلف مورد ارزيابي قرارگيرد و ميزان وفاداري او معلوم شود بهتر است. اگر كسي بتواند در حوزه اخلاق جنسي امين باشد، مي توان گفت كه از شرايط مناسب تري براي كار برخوردار است.
بايد توجه خاصي به حوزه اخلاق همكار و كارگزار داشته باشيم، زيرا آنچه در تعاملات و روابط انساني، مهم و اساسي است حوزه اخلاق و رفتار است. بنابراين، هر نكته اي اخلاقي به ويژه روابط جنسي و اخلاقي او مي تواند در نوع معاشرت و تعامل شخص با ديگران و خود مدير نيز مؤثر باشد.
ديگر آنكه با او جلسه مصاحبه اي گذشت و اطلاعاتي درباره شخصيت و علم و دانش و بيان و مانند آن به دست آورد. در اين جلسه مي توان قدرت بدني و جسمي او را نيز ارزيابي كرد.
در مصاحبه بايد جلسه به طور خصوصي و به دور از حضور ديگران برگزار گردد و پس از ارزيابي و سنجش قدرت ها و توانمندي ها اگر شايسته معاشرت هاي خاص و خصوصي است او را افزون بر مسئوليت هاي عمومي براي همراهي و همدلي نيز به خدمت گرفت و از ويژگي هاي او براي ارتقاي شخصي و شخصيتي خود بهره برد. مصاحبه بايد به گونه اي انجام گيرد كه خصوصيات او روشن شود و آستانه تحمل و صبر وي به دست آيد.
پس از انتخاب كارگزار و همكار مناسب براي كار خاص، همه امكانات مناسب با آن كار در اختيار او قرار داده شود و براساس مسئوليت ها او را تكريم كرده و مكانت و منزلت او را به طور رسمي به ديگران ابلاغ كرد.
اگر شخص را براي كار مربوط به خانه و خانواده استخدام مي كنيم او را بايد در مورد عناصري چون امانت اخلاقي و حفاظت براسرار و رازها بيازماييم و اطلاعات كاملي از او در اين زمينه به دست آوريم.
در صورت احراز صلاحيت هاي كامل، به شخص امكاناتي را دهيم تا بتواند به سادگي د رحوزه مسئوليت خويش عمل كند و كارها را به او واگذار و تفويض كنيم و نيازي نيست كه هر روز امور خرد و درشت را به او گوشزد نماييم. البته اين بدان معنا نيست كه او را زير نظر قرار ندهيم، زيرا نظارت، امري لازم و ضروري است و حتي كساني كه از نظارت دروني وجدان بيدار و تقوا برخوردارند ممكن است به طوري زير نظر قرار گرفته شوند و رفتار آنان هرازگاهي سنجش و ارزيابي شود. حتي بر كارگزاران بسيار امين نيز مي بايست افرادي به عنوان رقيب عتيد باشد تا ضمن كنترل و مديريت از بالا اجازه دهند تا شخص آزادانه كار خود را انجام دهد و در صورت نياز هرازگاهي موارد كلي به شكل خاص تذكر داده شود. بيان همه مطالبي كه در سوره يوسف در انتخاب و مديريت كارگزاران و همكاران بيان شده در اين مطلب كوتاه شدني نيست و از اين رو به همين مقدار بسنده مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14