(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 15 فروردین 1391- شماره 20173

سرانجام همه پير مي شويم
سارقان خارجي جايگزين دزدان داخلي
رانندگي با قانون جديد پس از 40 سال



سرانجام همه پير مي شويم

تصورات باگذر زمان تغيير مي كند. افرادي كه پير، بازنشسته و يا آهسته گام هستند، زمان هاي طولاني را صرف انديشيدن، غصه خوردن و نگراني درباره تغييرات بدني خود مي كنند. احساس تنهايي كرده و علاقه مند به دوست يابي هستند و زود بي حوصله مي شوند. براي انجام فعاليت هايشان زمان طولاني صرف مي كنند، گرچه در بعضي روزها، زمان به كندي مي گذرد، اما در روزهاي ديگر به سرعت مي گذرد. بدن ناسالم را نشانه پيري تلقي مي كنند، اما افكار و احساسات دروني آنها همانند هميشه است و گذشته براي آنها وضوح بيشتري تا حال دارد. اكنون براي آنها زندگي با سرعت به جلو پيش مي رود، روزها، هفته ها، ماه ها و روزهاي تولد سريعا سپري مي شوند و پذيرش اين امر براي هر كسي دشوار است. چه قدر سخت است كه فرد باور كند كه ناگهان به پيرترين عضو خانواده بدل گشته است. تغييرات بدني براي سالمندان ناراحت كننده است. داغديدگي هاي متعدد افسردگي را به همراه دارد. آرزوها كاهش مي يابند، ترس ها زياد مي شوند، چه كسي ممكن است كمك كند؟ هيچ كس وقت براي اين كار ندارد. ضرب المثل قديمي مي گويد: «هواي خودت را داشته باش». اما هنگامي كه از ديگران جدا افتادي، اين جمله چه خوبي دارد؟ پير شدن تنها چيزي است كه بايد تحمل كرد چرا كه گريزناپذير است.
مراقبت از بيمار و به خصوص سالمندان در زمان حاضر داراي ظرافت هاي پيچيده اي است كه نيازمند دانش، توانمندي و تخصص هاي خاص خود است. پرستاري از بيمار عملي ساده نيست. مخصوصا اگر او شخصي پير باشد كه باز مقوله را سخت تر مي نماياند. فرد سالخورده، عمري را به فعاليت سپري ساخته و در دوران پاياني و پس از گذشت جواني پر از تلاطم خود، توانايي هاي لازم را در انجام برخي از كارها و گاهي در انجام كارهاي ضروري روزانه خويش از دست داده و نيازمند توجه و مواظبت ديگران است، و پرستاري از اين افراد بسيار مهم تر از پرستاري فردي است كه به طور موقت بيمار و بستري است، زيرا سالمندان از نظر عاطفي بسيار حساس و آسيب پذيرند و كوچك ترين بي توجهي به آنان باعث بروز مشكلات روحي در ايشان مي شود. شايد يكي از دلايل عمده توجه به چگونگي كار مراقبت از سالمندان نياز فزاينده به پرستاري چه حرفه اي و چه داوطلب باشد، اين است كه تعداد افراد نيازمند مراقبت به طور سريعي در حال افزايش است. احتمالا ما از والدينمان بيشتر عمر مي كنيم و فرزندانمان از ما بيشتر زندگي خواهند كرد. پر واضح است كه در زمان كنوني استانداردهاي زندگي به شكل پيوسته افزايش يافته و بالاتر رفته، اين روند معمولا به مفهوم سلامتي بيشتر و بهتر است. وضعيت مسكن از لحاظ سيستم حرارتي، لوله كشي آب و فاضلاب، نگهداري مواد غذايي، كيفيت غذاي مصرفي و بسياري موارد ديگر بهتر شده، فقر شديد تقريبا از ميان رفته، پيشرفت تجهيزات، روش هاي نوين كشاورزي و كوددهي غذا را به صورت ارزانتر و راحت تري در اختيار مردم قرار مي دهد كه قبلا اين گونه نبوده است. پيشرفت تكنولوژي منجر به تغييراتي شده كه باعث بهبود استانداردهاي زندگي و در نتيجه افزايش طول عمر انسانها گرديده است. تغيير توازن جمعيت در عصر كنوني باعث شده است كه افراد زيادي نياز به مراقبت داشته باشند. در حالي كه تعداد افراد خانواده كمتر مي شود، اشخاص بيشتري تا سنين پيري عمر مي كنند. وقتي چنين جمعيت زيادي به ميانسالي و كهولت مي رسند، پس مسئوليت مراقبت از آنها غالبا و به طور غيرقابل اجتنابي بايد خارج از خانه فراهم شود. در اين ميان كار رسيدگي به اين بخش از افراد اجتماع اهميت خود را نمايان مي سازد. مراقب بايد بدون احساس ترحم، با حفظ غرور و عزت نفس سالمند از مشكلاتش بكاهد و با متانت و كارداني و خويشتن داري قدرت اراده و حس استقلال و عزت نفس در اين فرد را افزايش دهد. به همين دليل كار پرستاري در اين بخش، جنبه هاي بسيار ظريف و دقيقي دارد حرفه اي كه زندگي آسيب پذيرترين افراد جامعه را لمس مي كند. شناخت سالمندي و پيامدهاي آن و در نهايت چگونگي مقابله با برخي از مشكلات نگهداري آنان و مسائل ناشي از انجام اينكار را در اين مقوله مي آوريم.
سالمند كيست؟
حتي اگر اقبال يارمان باشد كه عمري طولاني كنيم سرانجام همه پير مي شويم پس ضرورت دارد همه ما از همين امروز به سالمندي و كساني كه در حال رسيدن به آن هستند توجه كنيم. جمعيت شناسان تخمين مي زنند در پنجاه سال آينده تعداد سالمندان بر جوانان جهان پيشي خواهند گرفت.
«سن ميانسالي در حال حاضر 36سالگي، در سال 2021 سن ميانسالي به بالاي 41 سالگي مي رسد، و در 40 سال بعد به 44 سالگي خواهد رسيد. اگر همه حقوق بگيران را در سنين مختلف با هم در نظر بگيريم و آنها را بازنشسته و به عنوان سالمند تلقي كنيم، دو نسل بين بازنشستگي و مرگ از 60 تا 90 سالگي باتوجه به 30سال اختلاف سني بوجود مي آيد، اصطلاحات پير جوان و پير پير در توصيف دو مرحله متفاوت در فرآيند پيري بسيار مفيد خواهد بود.
نكات منفي سالمندي:
1- آگاهي به اينكه مرگ نزديك است حس رسيدن به مرحله آخر، اگرچه آن را انكار كنيم همواره آزاردهنده است.
2- دگرگونيهاي سريع اجتماعي، اقتصادي و بخصوص فرهنگي باعث مي شود. افراد مسن جامعه در حال تغيير را تجربه كنند. ارزشها و شيوه هاي زندگي عوض شده و منجر به شكاف نسل مي شود.
3- با بالا رفتن سن مرگ اعضاء خانواده و دوستان بيشتري را شاهد خواهيم بود و نظاره گر بيماريها، ناتوانايي شديد دوست و همسايه خواهيم بود.
4- از دست رفتن فرصت ايفاي نقش مؤثر و مفيد در خانه و جامعه يكي ديگر از عوارض منفي سالمندي است. بالا بودن ارقام گزارش بيماري و مرگ ناگهاني افراد سالمي كه بازنشسته شده اند اين وضعيت را تأييد مي كند.
نكات مثبت سالمندي:
1- وقتي خوشي هاي ديگر جاي كار را پر كنيد. بسياري از افراد مسن از بازنشستگي لذت مي برند برطرف شدن فشار كار و امرار معاش، وقت آزاد براي سفر، ورزش، رفت و آمدهاي اجتماعي و ساير تفريحات سالهاي واپسين حيات را واقعاً دلپذير مي سازد.
2- لذت نزديك تر شدن به فرزندان، نگهداري از نوه ها، دور هم بودن در تعطيلات، كمك به كارهاي روزمره فرزندان مانند خريد اقلام مصرفي، مشاركت در كارهاي سرمايه گذاري آنان در مسكن و غيره امكان سفر به شهر يا كشوري ديگر براي ديدار فرزندان اين دوره را شيرين تر مي كند.
3- رفتن فرزندان زيستن «در بهار دوم» را براي زوجين فراهم مي كند. تجربه دوباره هيجانهاي عاطفي، و رد و بدل نوازشهاي عاشقانه و محبت آميز از فرصت هايي است كه تنها در سالهاي ميانسالي به بعد قابل مشاهده است.
مشكلات جسمي:
تقريبا بعداز 40 سالگي تغييراتي در عضلات، استخوان ها و مفاصل رخ مي دهند كه به مشكلاتي در حركت و احساس درد منجر مي شود. قدرت عضلاني، به ويژه پس از هفتاد سالگي، به نحو قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد. سكته هاي قلبي و بيماري هاي تنفسي مثل آمفيزام و سرطان ريه، به ويژه در بين سيگاري ها و افراد با رژيم غذايي ضعيف، بسيار شايع هستند. ظرفيت حياتي ريه مرتب كاهش مي يابد و اكسيژن كمتري به جريان خون مي رسد، اين بنيه را كاهش و خستگي را افزايش مي دهد. آموزش، ورزش، مراقبت لازم در حركت، مي توانند تاثيرات اين افت در ظرفيت ريه را كم كند و با توجه به سلامت كلي، به ما كمك مي كنند تا آنجا كه امكان دارد به طوركلي سرزنده باشيم. با مسن شدن كليه هاي ما نيز در تصفيه خون از فضولات ضعيف تر عمل مي كنند و ظرفيت مايعي مثانه كم مي شود. بعضي اوقات ماهيچه اسفنگتر كه جريان پيشاب را كنترل مي كند براثر بيماري ضعيف مي شود كه خطر نشت را بالا مي برد.
سامانه ايمني افراد مسن نيز طي ساليان اثر بخشي خود را از دست مي دهد و لذا آمادگي براي عفونت افزايش مي يابد. ظرفيت توليد مثل زنان پس از چهل سالگي به تدريج كم و در پنجاه سالگي به كلي قطع مي شود. همين تغييرات هورموني چين و چروك و تغييرات در وزن بدن و توزيع چربي را ايجاد مي كند.
تاثيرات سن بر سامانه عصبي از اهميت زيادي در كاركرد افراد مسن دارد يكي از اين اختلالات مغزي بيماري آلزايمر است. اين نوع زوال عقل به آهستگي پيشرفت مي كند ولي سرانجام قرباني نمي داند چه كسي است؟ يا چه كسي بوده؟ همچنين در اين دوره كاهش دوپامين در مغز رايج است كه منجر به لرزش هاي غيرارادي در بدن مي گردد. پوكي استخوان نيز از عوارض بسيار شايع اين دوران بحساب مي آيد كه از 35 سالگي شروع مي شود، ولي به دليل نداشتن علائم هشدار دهنده مانند درد، زماني خود را مي نماياند كه عملا كاري جدي در ناحيه پا و بخصوص نشيمنگاه در جهت بهبود نمي توان انجام داد تعداد قابل توجهي از سالمندان براثر شكستگي هاي متعدد ناشي از افتادن و عدم بهبود بعداز عمل جان خود را از دست مي دهند.
شكستگي استخوان منبع عمده معلوليت است. بسياري از افراد مسن بويژه زنان، از پوكي استخوان شرايطي كه با استخوان هاي نازك، ضعيف و فاقد كلسيم مشخص مي شود رنج مي برند. با مسن شدن افراد شكستگي استخوان لگن بطور فزاينده اي شايع مي شود و علت بسياري از معلوليت ها و مرگ و ميرهاست. درصد قابل ملاحظه اي از افراد مسن كه جراحي لازم براي ترميم شكستگي استخوان لگن را انجام مي دهند، نمي توانند بطوركامل بهبود يابند. براي سلامت و بهزيستي پيران تحرك بسيار مهم است. براي اينكه نيرومند و سالم بمانيم نياز داريم فعال باشيم.
خانواده
رضايت زناشويي در سالهاي آخر زندگي برگشت مي كند. ازدواج هايي كه تا واپسين سالهاي عمر دوام مي يابند اغلب رضايت بخش و از لحاظ هيجاني نزديك اند. سالهاي بزرگ كردن بچه ها هم ارضاكننده ترين و هم ناراضي كننده ترين دوره ازدواج ديده مي شوند.
زوج هاي مسن لذت بيشتر و تعارض كمتري را از ازدواج هاي جوان يا ميانسال در ازدواجشان تجربه مي كنند. زوجهاي مسن همچنين عاطفه بيشتر و سطوح كمتري از خشم، انزجار، خصومت و غرزدن زياد را نشان مي دهند. معمولا زنان ميانسال و مسن تر هيجان مثبت و منفي بيشتري ابراز كرده اند. اما مردان هيجاناتشان را تا حدي محكم كنترل مي كنند. مرگ همسر براي زن يا شوهر، حتي وقتي ازدواج با دردسر بوده، از لحاظ هيجان تخريب كننده به نظر مي رسد. زنان بهتر از شوهران با ازدست دادن همسر كنار مي آيند، ولي پس از بيوه شدن مردان چهار بار بيشتر از زنان احتمال مي رود كه مجددا ازدواج كنند. يكي از ضربه هاي شديد ازدواج هاي پايدار، اطمينان از اين است كه يكي از آنها سرانجام بيمار خواهدشد و فوت خواهدكرد. در هشتاد و چهارسالگي 62 درصد زنان و فقط 20 درصد مردان شريك زندگي خود را بر اثر مرگ ازدست داده اند.
اغلب افراد مسن در گفت وگو اظهار مي دارند كه فرزندان و نوه ها نمي توانند جاي يك مرحوم محبوب حاصل يك ازدواج طولاني را پر كنند.
بيوه و تنها شدن، ازدست دادن صميميت، تلاش براي يافتن يك همراه، چنين مسائلي مي توانند بخاطر احتمال داغديدگي، در بين افراد مسن شايع تر از هر گروه سني ديگري باشند، چرا كه در جوانترها توجه به رابطه جديد احتمالا آسان تر است. افراد داغديده مسن مجبورند تغييراتي، بعضي اوقات چشمگير، در زندگي خود بدهند، تصميم بگيرند درجست وجوي جايگزين باشند يا از صميميت بيشتر، چشم پوشي كنند. چيزي كه به دنبال ازدست دادن عايد فرد مي شود تنهايي است. نياز به فردي براي سهيم شدن در امور، طرح ريزي با هم، يافتن فردي كه در لحظه هاي سخت به آدم ياري و آرامش بدهد، گذران اوقات با هم را دامن مي زند. ميل به صرفاً يك آشنايي دور نيست، بلكه كسي است كه اهميت مي دهد، در خودماني ترين افكار سهيم مي شود. برخي افراد پير در جست وجوي چنين شخصي، شايد يك يار جديد هستند، نه اينكه لزوما با او زندگي كنند، بلكه بدون از دست دادن بخش اعظم خودمختاريشان بيشتر اوقات را با هم باشند. براي بعضي، ازدواج مهم است و براي بعضي به خاطر دوره وحشتناك مرگ همسر ازدواج نامتصور و پرهيز شده است. راه حل ها به اندازه تنوع در شخصيت افراد مختلف است. به هر حال وقتي والدين يا همسران ما مي ميرند، الگوهاي ارتباطي كه سالها با آنها داشته ايم را هم با خودشان مي برند، اما زندگي ادامه مي يابد و خانواده ها مسير خودشان را مي روند. گذشته سرزمين ديگري است، آدم هاي آنجا كارهاي ديگري مي كردند. اينكه به عنوان يك سالمند تصور كنيم كنار گذاشته شده ايم و حالا هيچ چيز براي ارائه به نسل جديد نداريم، احساس زيبايي نيست و اين احساس زماني آزاردهنده تر مي شود كه فرد سالمندي، در زندگي گذشته نيز مورد پذيرش نبوده باشد و حالا اين عدم پذيرش را نيز از دختران و پسرانش هم دريافت كند. اگر احساس ايمني، عشق و ارزش در كودكي تجربه شده باشند، موجب مي گردند كه همان كودكان در بزرگسالي نسبت به خودشان احساس خوبي داشته باشند و بدون ترس از رهاشدن با افراد، حتي غريبه ها، ارتباط برقرار كنند، اين افراد قادرند حتي در سالمندي نيز روابط دوستانه بهتري را تجربه كنند.
دوستان:
مثلي چيني مي گويد: «دوست هديه اي است كه به خودتان مي دهيد». برخي از دوستان يك پيوند اجتماعي نسبتاً پايدار را فراهم مي سازند كه به ميزان رضايت فرد از زندگي مي افزايد». كارستنسن پژوهشگر دانشگاه كاليفرنيا مي گويد: از اواخر نوجواني تا ميانسالي يك كاهش تدريجي و انتخابي در تماس اجتماعي با آشنايان وجود دارد، و اين روند بين هيجده و سي سالگي به اوج مي رسد.پژوهشگران معتقدند: «يك فرد مسن با داشتن يك دوست خوب بهتر از فردي كه يك دوجين نوه دارد ولي هيچ دوست هم سن و سال ندارد مي تواند با كاستي ها و چالش هاي پيري كنار بيايد. همچنين افراد مسن از برآورده شدن نياز عملي شان توسط فاميل احساس بهتري مي كنند، در حالي كه ارتباط با دوستان نيازهاي عاطفي آنان را ارضا مي كند.
مرگ و فقدان دوستان در زنان و مردان تأثيرات مختلفي بر جاي مي گذارد. زنان بيشتر تأكيد بر مسائل عاطفي دارند ولي بر فعاليت هاي مشترك تمركز دارند. بيماري و ضعف و سستي تا حدي مي توانند به انزوا از دوستان قديمي منجر شوند. به هر حال دليل يكي از مشكلات عمده افراد پير نداشتن دوستي فعال و هم سن و سال است كه به دليل فوت و يا بيماري و ناتواني در رفت و آمد ايجاد مي شود.
اشتغال
در سرتاسر تاريخ، اشتغال به عنوان هويت ذهني فرد و جايگاه او در جهان، تعريف شده است. از دست دادن آن مي تواند شخص را عبث سازد انجام دادن كار مفيد براي اكثر افراد طبقه متوسط يك ارزش اساسي محسوس مي شود. يكي از جدي ترين افت هاي سالمندي اين است كه: فرد احساس مي كند ديگر نقش سودمندي، كه منظور نوعي كار است، خواه با درآمد يا بدون درآمد در زندگي ندارد. در مورد زناني كه تعهدي خارج از خانه ندارند، اين خطر وجود دارد كه براي جبران «آشيانه خالي» ناشي از مستقل شدن فرزندان در شيوه كودك پروري فرزندانشان مداخله كنند. بعضي وقتها اين تمركز كه راهي براي تلاش در جهت سودمند بودن است، احتمال دارد موجب واكنش منفي و حتي طرد از سوي فرزندان شود و آنها را به دردسر بيندازد، و اين ممكن است آنها را به تنهايي بيشتر بكشاند. مردان نيز وقتي بازنشسته مي شوند، اگر انتظار داشته باشند كه همسرانشان سبك زندگي خود را تغيير داده و فقط به ارضاي آنها بينديشند با آنها مشكل پيدا خواهند كرد. در اين شرايط زنان آرزو مي كنند كه شوهران محروم از كارشان چيزي براي انجام دادن بيابند و در طول روز آنها را تنها بگذارند.
اين زنان و مردان هيچكدام مغرض يا درپي دردسر نيستند آنها فقط احتياج دارند، راهي براي گذراندن وقت و فعال بودن بيابند. تأثيرات از دست دادن شغل مي تواند فوق العاده پريشان ساز باشد. نتيجه اغلب، از دست دادن عزت نفس و حس كنترل بر زندگي خود است و اگر شغل قابل قبول ديگر پيدا نشود، مي تواند به افسردگي منجر شود.

 



سارقان خارجي جايگزين دزدان داخلي

درحالي كه شركت هاي تجاري و مؤسسات دولتي بخش اعظم توان و انرژي خود را صرف مقابله با تهديدات درون شبكه اي و كنترل عملكرد كاركنانشان كرده اند، تهديدات خارجي به طور جدي امنيت و حتي تماميت آنها را تهديد مي كند.
بررسي هاي امنيتي شركت وريزون نشان مي دهد كه هكرهاي خارجي به خصوص با استفاده از تكنيك هاي مهندسي اجتماعي توانسته اند به درون شركت هاي تجاري نفوذ كرده و اطلاعات ذي قيمتي را به سرقت ببرند.
نكته در آنجاست كه بسياري ازاين هكرها به شيوه هاي مختلف كنترل حساب هاي كاربري يك يا چند نفر از كاركنان يك شركت را در يك شبكه اجتماعي معروف و شناخته شده مانند فيس بوك به دست مي آورند و با اين حساب به راحتي مي توانند دوستان و همكاران فرد يادشده را فريب دهند و اطلاعات مربوط به آنها را هم سرقت كنند، چون ديگر غيرخودي محسوب نمي شوند.
زماني كه هكرها خود را به جاي كاركنان يك شركت جا مي زنند مي توانند به تمام اطلاعاتي كه قبلا در اختيار آن كارمند بوده دسترسي داشته باشند و از جمله با توجه به سطح دسترسي وي در شبكه رايانه اي آن شركت قادر به سرقت اطلاعات مختلف خواهندبود.
روش جالب ديگري كه براي فريب كاركنان شركت ها متداول شده و در واقع يكي از تكنيك هاي فريب مبتني بر مهندسي اجتماعي محسوب مي شود، تلفن زدن به كاركنان مؤسسات مختلف در محل است. در جريان اين تماس ها هكرها ادعا مي كنند كه متخصص امنيت ويندوز بوده يا با هدف ارائه خدمات امنيتي مشابهي تماس گرفته اند.
آنها در ادامه مي گويند قصد دارند براي رفع تهديد امنيتي كه در سيستم كاربر وجود دارد او را راهنمايي كنند و به عنوان مثال ويروسي كه به سيستم شخصي كارمند يادشده نفوذ كرده را پاكسازي كنند. در صورتي كه رايانه فرد قرباني به اينترنت متصل باشد فريب وي راحت تر شده و تماس گيرنده كدهاي مخرب خود را با استفاده از دستورالعمل هايي كه صادر مي كند وارد رايانه وي مي كند.برخي از هكرهاي تماس گيرنده هم به بهانه پاك كردن ويروس از روي سيستم از كاربر مي خواهند كلمه رمز خودش را افشا كند. نتيجه اين امر ممكن شدن دسترسي به سيستم و سرقت اطلاعات از آن است.
تحليلگران شركت وريزون كه در كنفرانس امنيتي RSA در شهر سان فرانسيسكو حضور يافته بودند هشدار دادند كه استفاده از چنين شيوه هايي براي فريب و نقص حريم شخصي مي تواند در آينده مشكلات جدي ايجاد كند و با توجه به دستپاچگي و فريب خوردن بسياري از كارمندان با استفاده از همين روش هاي ساده خسارات مادي و معنوي گسترده اي وارد خواهدشد.نتيجه اين وضعيت افزايش سرسام آور تعداد حملات موفق خارجي بر ضد ديتاسنترهاي دهها شركت آي سي تي است. براساس اطلاعات منتشر شده توسط وريزون كه توسط ناظران مستقل هم تأييد شده، 92درصد از حملات به ديتاسنترهاي شركت هاي مختلف از خارج از اين شركت ها انجام شده است كه رشد سريعي را نشان مي دهد.
اين رقم در سال 2005 اندكي بيش از 62 درصد بود كه با رشدي سريع در سال 2006 به حدود 80درصد رسيد. سپس در سال 2007 مقداري كاهش يافت و به 70درصد كاهش يافت. اما از آن زمان به بعد اين رشد به طور تصاعدي ادامه يافت و حال كار به جايي رسيده است كه 92درصد از حملات ضدامنيتي از خارج از شركتهاست.
در مقابل درصد حملاتي كه منشأ داخلي دارند از 30درصد در سال 2005 به كمتر از 40درصد در سال 2007 رسيده، اما از آن پس با كاهش سريعي مواجه بوده به طوري كه در سال 2009 به 10درصد و در سال 2011 به زير 5درصد سقوط كرده است.
تفاوت ديگر حملات يكي دو سال اخير در اهداف انجام آنهاست. در حالي كه در گذشته هدف از اين حملات خرابكاري و از كار انداختن خدمات در حال ارائه بوده، در حملات جديد تلاش مي شود تنها داده ها و اطلاعات حساس و ارزشمند سرقت شود، بدون آنكه اختلالي در نحوه ارائه خدمات ايجاد شود. علت آن است كه در صورت تداوم خدمات عادي كشف حملات براي مديران ديتاسنترها كار دشواري است.
از مجموعه اين 90درصد حملات خارجي، 49درصد از آنها بر عليه دستگاه هاي رايانه اي مورد استفاده كاربران و نه ديتاسنترها و شبكه هاي ارائه خدمات انجام مي شود. اين دستگاه ها عبارتند از رايانه هاي شخصي، تبلت ها يا رايانه هاي لوحي و گوشي هاي هوشمند. البته هكرها بعد از نفوذ به اين دستگاه ها تلاش مي كنند راهي براي ورود به رايانه هاي سرور پيدا كنند.علت آسيب پذيري اين دستگاه ها آن است كه كارمندان لزومي به نصب ضدويروس و فايروال بر روي بسياري از آنها نمي بينند و در ضمن براي حفاظت از داده هاي حساس خود از نرم افزارهاي امنيتي يا برنامه هاي رمزگذاري اطلاعات استفاده نمي كنند. اين در حالي است كه امروزه بسياري از كارمندان در جهان از رايانه هاي قابل حمل، تبلت ها و گوشي هاي خود براي انجام امور شغلي و حرفه اي استفاده مي كنند و بنابراين نفوذ به آنها زمينه دسترسي به اطلاعات حساس و حتي ورود به شبكه هاي خصوصي تجاري را فراهم مي آورد.
نكته ديگر كاهش فاصله زماني بين حملات مختلف است. علاوه بر اين از آنجا كه اين حملات روزبه روز هوشمندانه تر برنامه ريزي مي شوند، شناسايي آنها سخت تر شده و فاصله زماني بين انجام و شناسايي آنها بيشتر شده است.
نتيجه اين امر دشوارتر شدن جبران خسارات و مقابله با حملات احتمالي بعدي است. هكرها تلاش مي كنند آثار حملات خود را به سرعت پاك كنند تا شناسايي آنها سخت تر شود. در 26درصد از موارد حمله، قربانيان هرگز متوجه فاجعه اي كه اتفاق افتاده نشده اند و به دنبال بررسي هاي مستقل امنيتي نفوذ و رخنه امنيتي شناسايي شده است.
در 29درصد موارد حملات بدان علت موفق بوده اند كه هكر توانسته به سادگي كلمه عبور يك كارمند را حدس بزند. باتوجه به اينكه برخي كاركنان مؤسسات علي رغم هشدارهاي مختلف كلمات عبور ساده و قابل پيش بيني را انتخاب مي كنند، هكرها به سادگي مي توانند اين كلمات را پيدا كنند و اقدامات تخريبي خود را به سرانجام برسانند. باتوجه به اينكه نسخه جديد ويندوز، يعني ويندوز 8 قابليت اتصال مستقيم به خدمات كلود مايكروسافت را داراست و اين خدمات كاربردهاي گسترده شغلي و حرفه اي دارند مي توان حدس زد كه دسترسي يك هكر به كلمه عبور ويندوز 8 كارمند يك شركت بزرگ رايانه اي چه فجايعي را به همراه خواهد آورد و موجب افشاي چه حجمي از اطلاعات خواهد شد. قرار است نسخه نهايي ويندوز 8 كمتر از يك سال ديگر عرضه شود.

 



رانندگي با قانون جديد پس از 40 سال

قانون جديد راهنمايي و رانندگي پس از چهل سال ارديبهشت سال گذشته با تصويب مجلس ابلاغ و اجرايي شد تا رانندگان با قوانين جديد، قانونمندتر در خيابانها و جاده ها رانندگي كنند.
پس از چهار دهه و روند مداوم افزايش تلفات رانندگي در سال 84 به 28 هزار نفر در سال، پليس راهنمايي و رانندگي تصميم به بررسي و ارائه قوانين جديد به مجلس كرد. قانوني كه پس از چند سال بررسي در مجلس و چكش كاري بالاخره اسفند سال 89 براي اجرا به پليس راهور ابلاغ شد. قانوني كه ديگر رانندگان از تير رس پليس خارج نبوده و متخلفان با قاطعيت جريمه و حتي از رانندگي محروم مي شدند. با اين حال پليس به دليل نبود زير ساخت ها و آشنايي بيشتر مردم اقدام به اجراي مرحله اي اين قانون كرد.
نمره منفي،
ابطال گواهينامه
پليس كه قانون را يكي از ابزارهاي كاهش تخلفات و تلفات رانندگي مي دانست از دهم ارديبهشت سال گذشته مرحله اول قانون را به اجرا در آورد. در اين مرحله ديگر تنها جريمه براي متخلفان در نظر گرفته نشده و آنها علاوه بر توقيف خودرو نمره منفي گرفته وبا رسيدن به حد نصاب تعيين شده :30 نمره منفي- از رانندگي براي مدت سه ماه محروم شده و گواهينامه آنها ضبط مي شد. البته در مرحله دوم راننده با كسب 25 امتياز منفي براي تخلفات حادثه ساز 6 ماه محروم و در بار سوم با 20 نمره منفي يك سال محروميت و گواهينامه فرد متخلف باطل شده و براي گرفتن گواهينامه بايد بار ديگر در كلاسهاي آموزشي شركت كند.
تعيين سهم دستگاهها
در تصادفات
يكي از نقاط قوت قانون جديد شناسايي و تعيين سهم دستگاهها در تصادفات بود. براساس اين ماده از قانون ماموران پليس در صحنه تصادفات سهم خودرو، راه و راننده را تعيين كرده و در صورت مقصد بودن دستگاهها يا خودروسازان آنها به دادگاه معرفي مي شوند. براساس آمارهاي اوليه پليس در تصادفات شهري شهرداري ها و اداره آب و فاضلاب بيشترين تقصير را در بين دستگاهها داشتند. البته در موارد اعلام شده هيچ اشاره اي به سهم خودروسازان و راهداري در جاده ها نشده است.
صدور قبض جريمه هاي الكترونيكي
براساس قانون جديد پليس كنترل هوشمند و استفاده از دستگاههاي الكترونيكي به جاي ماموران را در دستور كار خود قرار داد. براين اساس جاده هاي تهران- مشهد،اصفهان -شيراز و جاده هاي شمالي هراز و فيروزكوه با دوربين هاي ثبت سرعت و تخلفات به صورت الكترونيكي كنترل شد. به گفته سردار اسكندر مومني رئيس پليس راهور تخلفات سرعت در جاده مشهد همزمان با نصب دوربين ها 60 درصد كاهش نشان مي دهد.
به گفته وي، بايد دو هزار كيلومتر از جاده هاي كشور به صورت الكترونيكي كنترل شود.
در سال گذشته بزرگترين مركز كنترل ترافيك خاورميانه نيز در تهران راه اندازي شده و جاده هاي كشور به صورت متمركز كنترل و تخلفات به صورت الكترونيكي ثبت و رانندگان جريمه مي شدند. اين در حالي بود كه براي كاهش خطا در صدور قبض جريمه نيز دستگاههاي الكترونيكي در اختيار ماموران قرار گرفت.
الزام خودروسازان به نصب ترمز ضد قفل و كيسه هوا
اگرچه در سال 89 تمامي خودروسازان موظف به نصب ترمز ضد قفل روي محصولات خود شده و پليس توانست با ابزاري همانند توقف شماره گذاري به اين خواسته برسد اما در الزام خودرو سازان به نصب كيسه هوا موفق نبود و برخي خودرو سازان با مصوبه دولت موفق به گرفتن وقت براي نصب اين وسيله ايمني شدند. البته فرمانده نيروي انتظامي با انتقاد از خودروسازان كيسه هاي نصب شده را به بادكنك تشبيه كرد. در اين ميان پرايد پر تيراژترين خودروي كشور نيز توانست تا ابتداي مهر 90 براي نصب كيسه هوا مهلت بگيرد. خودرويي كه به گفته پليس نا ايمن ترين وسيله نقليه كشور است.
جريمه هاي 100 هزار توماني در انتظار متخلفان
مرحله دوم قانون جديد راهنمايي و رانندگي در حالي از ابتداي دي ماه آغاز به كار كرد كه جريمه ها با افزايشي بي سابقه به 100 و 200 هزار تومان نيز رسيد. براساس قانون جديد در صورتي كه راننده اي از چراغ قرمز عبور كند 100 هزار تومان جريمه مي شود. اين در حالي بود كه در قانون قبلي جريمه 20 هزار توماني تنها در انتظار متخلفان براي ارتكاب اين تخلف بود.
در قانون جديد البته براي پرداخت جريمه ها نيز سياستي تشويقي در نظر گرفته شد و رانندگاني كه جريمه هاي خود را تا قبل از ابتداي دي پرداخت مي كردند جريمه دوبرابر شده تا پايان سال 89 آنها نيز بخشيده مي شد.
به گفته سردار مومني رئيس پليس راهور كشور؛ جريمه هدف پليس نيست و راهور به دنبال فرهنگسازي و كاهش سوانح و تلفات رانندگي است.
كاهش كشته هاي
تصادفات
اگرچه در قانون جديد بخشي از مبلغ جريمه ها در اختيار پليس، راهداري و شهرداري ها و سازمان هاي امدادي قرار مي گيرد اما پليس به هدف خود براي كاهش كشته هاي تصادفات رسيد و براي نخستين بار به 20 هزار كشته رسيد. به گفته مومني، براساس آمارهاي پزشكي قانوني، تلفات حوادث رانندگي تا آخر دي ماه 14.2 كاهش يافت.
مرحله سوم و نهايي پس از تعطيلات
به گزارش مهربا گذشت نزديك به يك سال از اجراي قانون جديد پليس قصد دارد مرحله سوم و نهايي اين قانون را پس از تعطيلات نوروز اجرايي كند. در مرحله سوم نحوه صدور و زمان گواهينامه ها نيز تغيير مي كند. به نظر مي رسد با اجراي قانون جديد و همكاري كردن درست دستگاههاي مسئول و رانندگان بتوان تا پايان برنامه پنجم توسعه به آمار زير 15 هزار كشته در سال رسيد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14