(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 19 فروردین 1391- شماره 20176

بررسي توليدات سينماي ايران با نگاهي به سي امين
جشنواره فيلم فجر- 6 بحران جوانان
سيماي نوروزي در نگاهي گذرا!
تأملي كوتاه درباره برنامه هاي نوروزي سيما
كليشه هايي براي فرصت سوزي
توليد چهار مجموعه تلويزيوني در شبكه قرآن سيما
توليد سريال «پورياي ولي» به شيوه جديد
زندگي يك روحاني مبارز در يك انيميشن سه بعدي
مروري بر وقايع سينماي ايران در آغاز سال جديد
نوروز پرحاشيه سينماي ايران
داستان ما و اسكار؛ پارادوكس واقعيت و خيال



بررسي توليدات سينماي ايران با نگاهي به سي امين
جشنواره فيلم فجر- 6 بحران جوانان

سعيد مستغاثي
دربسياري از فيلم هاي سي امين جشنواره فيلم فجر، خبري از جوانان پرشور و انقلابي كه افتخارات عظيم براي نظام جمهوري اسلامي به ارمغان آورده و چشمان جهانيان را خيره ساختند تا آنجا كه مات و مبهوت زبان اعتراف به بخشي از آن گشودند، نيست. همان جواناني كه مقام معظم رهبري، وجودشان را موجب سرزنده ماندن نهضت و انقلاب اسلامي دانسته و شور و نشاط انقلابي شان را كمتر از نسل اول انقلاب نمي دانند. همان جواناني كه شجاعانه پـا جاي پاي دانشمندان شهيد گذارده و آنچنان در عرصه علم و فن آوري و فرهنگ مي تازند كه همه محاسبات دشمن را به هم ريخته اند. همان ها كه اينك پيچيده ترين سيستم هاي سايبري غرب را به زانو در آورده وشليك هاي چپ و راست و ريز درشتشان را به خودشان بازمي گردانند. همان ها كه با ماهواره هاي وطني، سانسور تصويري غرب از مناطق حساس نظامي صهيونيست ها را خنثي كرده اند. همان ها كه براي نخستين بار در تاريخ معاصر تكنولوژي پزشكي به كشورهاي صاحب فن صادر كرده و همان ها كه دراين سينما جايي ندارند!
اما جواناني كه عمدتا درقاب دوربين سينماي ايران قرارمي گيرند، غالبا دو دسته اند:
1- گروهي كه حال و هواي دوران گذشته را دارند يا درپي روابط غير معمول دختر و پسربوده و يا خودباخته فرهنگ وارداتي و تجدد زوركي هستند كه هيچ نسبتي با هويت ديني و ملي ايرانيان ندارد و اغلب اين نوع جوانان هم فقط درخيابان هاي به اصطلاح شمال كلان شهرها به خصوص تهران يافت مي شوند و بس! جوان هايي كه همه حال و هوايشان دربي قيدي و بي مسئوليتي مي گذرد و در نظر آنها و والدين شان سبكسري، به هدر دادن جواني و وقت و زمان گرانبهاي اين سالها، جواني كردن تلقي مي شود!
در فيلم هايي مانند «يك سطر واقعيت» (زوج جوان روزنامه نگار درخيال بدست آوردن پول كلان و يافتن آرمان شهر خود درآن سوي آب ها هستند)، «گشت ارشاد» (دختران و پسران جوان از محدوديت رابطه بي و بند و بار با يكديگر به عنوان مهم ترين معضل رنج برده و با صدور بيانيه به جد خواستار آزاد شدن چنين رابطه هايي در سطح جامعه هستند!!)، «پنجشنبه آخر ماه» (پسران و دختران جوان از فرصت نبود حضور پدر و مادران سوء استفاده كرده و حتي از تيپ هاي مذهبي هم در به اصطلاح پارتي هاي مختلط شركت مي كنند)، «ميگرن» (پسر جوان خانواده مذهبي درپي برقراري رابطه نامشروع است)، «آمين خواهم گفت» (دختر جوان به خاطر گريز از خانواده و شركت در جامعه، مرد پوش شده است)، «پل چوبي» ( پسر عاقل آن است كه بي خيال تلاطم سياسي و اجتماعي روز، به فكر عشق اثيري خود و نجات معشوق خود است)، «برف روي كاج ها» (دختران جوان درصدد ايجاد رابطه نامشروع با مردان متاهل و پسران جوان خواهان ارتباط با زنان شوهردار هستند)، «بغض» (دختران وپسران جوان به جبر يا اختيار آواره ديار فرنگ شده براي رسيدن به سرزمين روياها يا آمريكاي موعود!!)، «تهران 1500» (جوانان يا مثل آن راننده تاكسي هستند كه عشق جاهلي و لات بازي است يا مانند فردي كه نوعي تكنولوژي زير زميني مي فروشد و يا مانند جوان ديگري كه به دنبال قر زدن دختران مردم است)، همين تيپ جوانان بوده كه اغلب با خانواده هايشان درگير بوده و القاگر همان تئوري غربي فاصله بين نسل ها هستند كه در فرهنگ ديني و ملي ايرانيان جايي نداشته و توسط فيلم هاي غربي به جامعه روشنفكري ما تزريق شده است. در آثاري همچون «چك» (كه پسر جوان دانشجو به خاطر استقلال فردي، خود را از پدرش جدا كرده و حاضر نيست با وي زندگي كند)، «بوسيدن روي ماه» (كه نوه جوان شخصيت اصلي فيلم علي رغم استحكام باورهاي مذهبي مادر بزرگ، درعمل به شريعت و همچنين توجه به قواعد و ضوابط اجتماعي بي قيد و بند نشان داده مي شود)، «پنجشنبه آخر ماه» (كه رعايت احكام دين و فرايض مذهبي ويژه پيرمردها و پيرزن ها است و سبكسري و بي بند و باري براي جوانان)، «يكي مي خواد باهات حرف بزنه» (كه دختر علنا در مقابل مادر مي ايستد و به وي پرخاش مي كند و از طرف ديگر براي رفع تنهايي مادرش وظيفه دلال محبت را ايفا مي كند! عملي كه براي دختران جوان درسينماي ما از فيلم «ورود آقايان ممنوع» آغاز شد).
2- دسته ديگر از اين جوانان واجد نشانه ها و ويژگي هايي از تيپ مذهبي هستند كه در نگاه دسته اول كليشه شده است. گويي سازندگان اين فيلم ها در واقع يا خود از جوانان دسته اول هستند و يا جواني از اين دست درخويشان و نزديكان دارند. آنها به طور كلي متعلق به همان قشر شبه روشنفكر بوده و با نگاهي تحقيرگرايانه، طبقات معتقد و باورمند را فناتيك و مرتجع و عقب افتاده تلقي كرده و در واقع با نگرشي نـژادپرستانه با آنها مواجه مي شوند! در اين نگاه، جوانان مذهبي و به قول معروف حزب اللهي غالبا افرادي خشك مغز به نظر رسيده كه يا در بند ظواهر مانده اند و به عمق و هسته دين و مذهب راه نبرده و يا اساسا به دليل ماهيت ديني و مذهبي متهم رديف اول روشنفكران محسوب مي شوند.
مثلا در فيلم «گشت ارشاد» (اگر چه سازنده اش در دسته فيلمسازان شبه روشنفكر قرار نمي گيرد ولي به شدت تحت تاثير جو ايجاد شده توسط آنها در سينماي ايران قرار دارد)، اين تيپ به خوبي در قالب چند جوان رياكار و درعين حال خشك رفتار خلاصه مي شود و به بهانه بدلي بودن اين تيپ ها، به طور كلي كاراكتر بچه مذهبي و مسجدي، زير علامت سوال روشنفكري مي رود. همين تيپ (كه اساسا با گير دادن هاي هيستريك دراين گونه فيلم ها مشخص مي شوند) در فيلم «چك» به عنوان بسيجي و پست ايست بازرسي، مزاحم روندكاري شخصيت هاي اصلي ماجرا مي گردند يا در فيلم «بوسيدن روي ماه» افرادي نابلد هستند كه به ناحق جاي سابقون انقلاب را گرفته و با بي احترامي به خانواده شهداء و مفقودين، سعي دارند براي قدرت بيشتر همه را زيرپاي خود له كنند. دراين فيلم مسئول ستاد مفقودين كه در واقع هم نماينده نظام محسوب شده و هم كليشه اي از تيپ ياد شده است، در واقع ازجمله-همان «نامحرماني» به نظر مي آيد كه امام خميني (ره) توصيه كرده بودند كه نگذاريد انقلاب به دست آن ها بيفتد.
ادامه دارد

 



سيماي نوروزي در نگاهي گذرا!

پژمان كريمي
هرساله در آستانه و در طي روزهاي نوروز، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مي كوشد با تهيه و پخش برنامه هاي متنوع، فضاي شاد و سرگرم كننده اي براي مخاطبان خود به ارمغان آورد. برپايه چنين رسمي، رسانه ملي در نوروز 91 نيز به استقبال بهار و به شادباش گويي بينندگان اش آمد. آنچه مي خوانيد، نگاهي گذرا به عملكرد چند شبكه سيماست.
توفيق شبكه اول
امسال شبكه هاي اول، دوم، سوم و پنجم مجموعه هاي داستاني نوروزي خود را با حال و هواي عيدانه عرضه كردند.
مجموعه «چك برگشتي» بي ترديد سرآمد مجموعه هاي داستاني نوروز 91 به شمار مي آيد.
تصوير كردن دغدغه ها و مشكلات يا بهتر بگوييم مصائب يك نامزد نمايندگي مجلس، كار دشواري بود كه البته عوامل مجموعه به خوبي و به شكل هوشمندانه اي از پس آن برآمدند. ايده بكر، متن حساب شده، بازي هاي خوب و روان و كارگرداني دقيق سيروس مقدم، «چك برگشتي» را ديدني كرده بود.
نگارنده اساسا كارهاي مقدم را مي پسندد. او برخلاف بسياري از هم صنف هاي خود، كوچك ترين صحنه ها را با وسواس عجيب كارگرداني مي كند. جالب اينكه با وجود اعمال وسواس و انتخاب زواياي ويژه براي سكانس هاي كوتاه، وي مي تواند سالي دو مجموعه را نيز كارگرداني كند.
«چك برگشتي» با دستمايه قرار دادن معضلات روز، حرف سياسي مي زند بي آنكه در ورطه پزسياسي و شعارزدگي گزاف دچار شود.
اين مجموعه ثابت كرد كه برخلاف پنداشت برخي هنرمندان، نقد سياسي حتما به معناي رواداشت نگاه ساختارشكنانه و دوپهلوگويي هاي مبهم نيست.
با اين حال، «چك برگشتي» در فيلم نامه داراي ضعف هايي مثل الكني در شخصيت شوهر خواهر فرد نامزد برخوردار بود.
مجموعه هاي ديگر قوت لازم را نداشتند و در جذب مخاطب ناكام ماندند.
جنگ ها همچنان سطحي!
«كسي خوابه» و «خنده بازار» دو جنگ نوروزي شاخص بودند كه به ترتيب از شبكه هاي اول و سوم سيما پخش شدند. «كسي خوابه؟» تلاش كرده بود اثر متفاوتي باشد كه شايد به دليل جذاب نبودن برخي قسمت ها و ضرباهنگ نسبتا كند، چندان جالب توجه نبود.
با اين حال، جواد رضويان كارگردان اين مجموعه نشان داد كه توانايي كار خلاقانه و كارگرداني را دارد.
شايد بتوان گفت «خنده بازار» از تنوع بيشتري برخوردار بود. شوخي با شخصيت هاي سياسي و هنري و به ويژه ورشكستگان سياسي خارج نشين، براي اين مجموعه طرفداراني دست و پا كرد.
سطحي پردازي در نوشتن برخي قطعات، اغراق در بازي بعضي از بازيگران و پهلو زدن تعدادي از قطعات به كارهاي بازاري از جذابيت مجموعه كاسته بود.
ضعف بزرگ
ويژه برنامه هاي تحويل سال شبكه هاي مختلف سيما متنوع بود. اما جملگي داراي يك ضعف بزرگ بودند و آن اينكه: عناصر پيشينه فرهنگي و ارزش هاي ديني و سنتي جايگاهي كمرنگ در برنامه هاي ياد شده به خود اختصاص داده بود. دعوت و گفت وگو با بازيگران و ورزشكاران و خوانندگان جذاب است، اما بپذيريم كه در آستانه حلول بهار و عيد نوروز از قوالب و بخش هاي جذاب ديگر نيز مي توان استفاده تاثيرگذاري كرد.
فيلم هاي سينمايي و يك اقدام عجيب
نقد هر يك از فيلم هاي سينمايي نوروزي مجال گسترده اي مي طلبد. تنها بگوييم كه: در روزهاي تعطيل فيلم هاي گوناگون ايراني و خارجي پخش شد. خوب و بد! ضعيف و متوسط! اما در ميان اين آثار، پخش فيلم «ورود آقايان ممنوع» از دو شبكه سيما شگفت آور بود. در اين فيلم مناسبات زن و مرد به شيوه اي غيرمتعارف ترسيم شد و به روز شدن يك زن به شكل قابل نكوهشي توصيف گرديده است.
شان رسانه ملي به واقع در اندازه فيلمي ضعيف و ناهمسو با فرهنگ عمومي جامعه ماست؟
كودكانه ها
«فيتيله اي ها» و «كلاه قرمزي» شايد شاخص ترين هاي كودكانه هاي نوروز بودند.
«فيتيله اي ها» همچنان شاد و پرانرژي و متنوع ظاهر شدند. كلاه قرمزي اما جذابيت دو سال اخير را نداشت. اگرچه عروسك كلاه قرمزي و پسرخاله همچنان خاطره انگيز است. كار كودكانه كردن سخت است و عرصه هنري ما بضاعت چنداني در حوزه كار كودك ندارد.

 



تأملي كوتاه درباره برنامه هاي نوروزي سيما
كليشه هايي براي فرصت سوزي

آرش فهيم
از نظر رسانه اي، تعطيلات نوروز يك فرصت فرهنگي راهبردي به حساب مي آيد. به گونه اي كه برنامه ريزي دقيق وحساب شده براي بهره جستن از قابليت هاي رسانه تلويزيون و استفاده بجا و هوشمندانه از جذابيت، مي تواند زمينه را براي تحقق بسياري از اهداف فرهنگي و اجتماعي فراهم كند.
آنچه در نوروز امسال در سيما رخ داد، تكرار الگوهاي تجربه شده در ساليان گذشته بود. به طور تقريبي و نزديك به واقع مي توان گفت كه ساختار كلي و حاكم بر برنامه هاي نوروز امسال تفاوتي با چند سال اخير نداشت. نمايش تعدادي سريال طنزآميز و پخش شمار قابل توجهي فيلم خارجي (عمدتا آمريكايي) بيشترين حجم آنتن سيما در اين ايام را به خودش اختصاص داد.
در حوزه نمايشي، از يك طرف شاهد رشد كمي سريال ها بوديم، به طوري كه برخي شبكه ها چند مجموعه داستاني دنباله دار را نمايش مي دادند. از طرف ديگر اما كيفيت اين سريال ها نسبت به سال هاي گذشته به شكل آشكاري نزول يافت. در ميان سريال ها تنها مي توان «چك برگشتي» را اثري نسبتا مطلوب برشمرد كه هم موضوع متفاوت و جديدي داشت و هم روايت نسبتا منسجمي را ترسيم نمود. اين سريال نشان داد كه مي توان تندترين نقدها را نمايش داد، اما دچار سياه نمايي و تحقير مردم نشد. هرچند اين سريال هم دچار پرگويي در نقد و در پاره اي موارد، شعارزدگي شد كه البته به فيلمنامه آن برمي گردد. اين در حالي است كه اصلا لزومي ندارد، همه مسائل، از بازار ارز و سكه گرفته تا مشكل مهريه و ازدواج جوانان و اطرافيان ناصالح سياستمداران و گراني و تورم و عدم رعايت صف و... را در يك اثر عنوان كرد.
ساير سريال ها، هيچ دستاورد جديدي براي سيما محسوب نمي شوند. مثلا «سير و سركه» با اينكه كار ساده و سالم و گرمي بود، اما از شدت خنثي بودن هيچ بيننده اي را به خودش جذب نكرد. يا سريال هاي «فراموشي» و «دست بالاي دست» كه نه تنها حرف تازه اي براي گفتن نداشتند و محتواي آن ها به چند پيام اخلاقي پيش پا افتاده محدود است كه حتي قدرت سرگرم كردن و خنداندن مخاطب را نيز نداشتند. چند مجموعه به ظاهر طنز ديگر هم از چند شبكه به نمايش درآمد كه اصلا در حد صدا و سيماي ما نبودند. مشخص نيست كه معاونت سيما روي چه حسابي اين گونه آثاري كه فاقد حداقل ارزش هاي محتوايي و هنري هستند و حتي توانايي جذب بيننده را هم ندارند، در يكي از استراتژيك ترين فرصت هاي رسانه اي خود روي آنتن برد؟
اين موضوع درباره برخي برنامه هاي ديگر بيشتر سؤال برانگيز هستند. مثل برنامه ضدفرهنگي «مردان آهنين» كه با وجود تبعات و عوارض ناگوارش و بخصوص مسائلي كه طي چند سال گذشته براي برخي از قهرمانان اين برنامه رخ داد، بازهم با كمترين خلاقيت و نوآوري پخش شد. آنچه عيان است اينكه اين برنامه يك پاساژ براي دريافت آگهي تجاري است، اما آيا بازگشت اقتصادي ارزش تخريب فرهنگ را دارد؟
طبق معمول هر سال و ساير مناسبت ها، فيلم هاي سينمايي داخلي و خارجي، بخش زيادي از فضاي پخش رسانه ملي را به خود اختصاص داد. البته امسال آثار بهتر و شاخص تري از سينماي ايران به نمايش درآمد، مثل فيلم هاي «ملك سليمان» و «نفوذي» كه عيدي هاي خوبي براي بينندگان تلويزيون بودند.
به جز اين در حوزه برنامه هاي غيرنمايشي، برنامه هايي تكراري، اما قابل توجه و تحسين آميز روي آنتن رفت. مثل برنامه «معرفت» كه با كمترين هزينه و حاشيه و تفاخري و يك گفت وگوي دونفره، مخاطب خود را به يك سفر معنوي و باطني شيرين مي برد. هرچند مسابقه هاي تلويزيوني ديگر جذابيت گذشته را ندارند و رنگ و بوي كهنگي و ملال مي دهند.
در مجموع، بيشترين شاخصه اي كه در برنامه هاي امسال سيما براي نوروز پديدار شد، تكرار قالب ها و روش هاي گذشته بود به ويژه در زمينه برنامه هاي نمايشي و سريال ها كه نشانه عدم برنامه ريزي و سياستگذاري روشن و كارآمد از سوي مديران اين عرصه است.

 



توليد چهار مجموعه تلويزيوني در شبكه قرآن سيما

مدير شبكه قرآن و معارف سيما گفت: توليد چهار مجموعه تلويزيوني و بيش از 10 تله فيلم در دستور كار شبكه قرآن و معارف سيما در سال 91 قرار گرفته است.
حسن گروسي روز يكشنبه در گفت وگو با ايرنا افزود: ورود به مقوله توليد فيلم و سريال هاي ديني از رويكردهاي جديد شبكه قرآن و معارف است و در اين راستا توليد چهار مجموعه تلويزيوني در گروه الف با 45 ساعت برنامه نمايشي ويژه مناسب هاي ماه مبارك رمضان، ماه محرم و دهه فجر به تصويب رسيده و مراحل نهايي فيلمنامه را طي مي كند.
وي ادامه داد: شبكه قرآن و معارف سيما براي ساير مناسبت هاي مذهبي نيز بيش از 10 تله فيلم را در مرحله پيش توليد قرار داده كه در آينده درباره آن اطلاع رساني مي شود.
گروسي با بيان آنكه بيش از 30 درصد برنامه هاي اين شبكه به برنامه هاي تلاوت قرآن كريم اختصاص يافته، افزود: برنامه هايي چون تفسير قرآن كريم حضرات آيات جوادي آملي، مصباح يزدي، ري شهري و برنامه هاي اخلاقي حضرات آيات مجتهدي تهراني، خوشوقت، مهدوي كني و سيداحمد خاتمي نيز از شبكه قرآن پخش مي شود.
مدير شبكه قرآن و معارف سيما يادآور شد: اكنون حدود 60 درصد برنامه هاي اين شبكه براي نخستين بار پخش مي شود، اما قرار است در سال 91، ميزان تكرار در برنامه ها به 30 درصد كاهش يابد.
گروسي همچنين گفت كه اين شبكه قصد دارد با انعقاد تفاهمنامه اي با مركز سيما فيلم، تعامل گسترده، موثر و هدفمندي را شكل دهد.

 



توليد سريال «پورياي ولي» به شيوه جديد

مسعود جعفري جوزاني پروژه عظيم «پورياي ولي» را در 26 قسمت براي شبكه اول سيما مي سازد.
اين كارگردان در گفت وگو با ايسنا گفت: فيلمنامه اين كار را ابتدا در سال 73 براساس قراردادي كه با تركمنستان داشتيم و قرار بود با آن ها بسازيم به صورت سينمايي نوشته بودم و اقدامات اوليه هم انجام شد اما فارابي جواب مثبت نداد و كار خوابيد.
وي افزود: آقاي ضرغامي زماني كه در ارشاد مسئوليت داشت كار را خوانده بود و دي ماه سال گذشته از من خواستند كار به صورت سريال ساخته شود و قرارداد آن بسته شد.
جعفري جوزاني با اشاره به فراخوان بازيگري كه براي انتخاب نقش هاي اين سريال اعلام كرده است، گفت: براي نقش هاي بين 16 تا 23 سال از طريق اين فراخوان 100 نفر را انتخاب خواهيم كرد و مطمئنم از بين اينها در آينده حداقل چهار پنج سوپراستار بيرون خواهد آمد.
اين كارگردان با بيان اينكه اين پروژه به عنوان الف ويژه در پاييز كليد مي خورد، اظهار كرد: اقدامات اوليه براي طراحي ساخت استوديوي ديجيتال در ايران آغاز شده و اين مجموعه با شيوه جديد كار خواهد شد و اميدوارم ظرف سه سال آينده آماده پخش شود.


 



زندگي يك روحاني مبارز در يك انيميشن سه بعدي

انيماتور و مدرس ايلامي اعلام كرد: فيلم زندگي آيت الله حيدري ايلامي شامل زندگي اجتماعي، سياسي و انقلابي وي در قالب سريال در حال ساخت است.
محمد زرين قلم در گفت وگو با ايسنا افزود: قرار است اين فيلم به شكل انيميشن دو و سه بعدي تلفيقي ساخته شود.
وي تاكيد كرد: اين فيلم يك ساعت و 10 دقيقه به طول خواهد كشيد و به سفارش حوزه هنري استان ايلام در حال ساخت است.
اين انيماتور ايلامي اظهار كرد: فيلم آيت الله حيدري ايلامي تحت عنوان «مرد مهربان» خواهد بود و در آن چگونگي زندگي انقلابي به ويژه در دوران دفاع مقدس اين روحاني برجسته استان به تصوير درخواهد آمد.
وي با بيان اينكه در اين فيلم منطقه عملياتي مهران از زمان اشغال تا آزادسازي اين منطقه كه در آن آيت الله حيدري ايلامي نقش مهمي ايفا كرد به صورت انيميشن دو و سه بعدي تلفيقي نمايش داده خواهد شد، افزود: طبق برنامه ريزي هاي به عمل آمده فيلم انيميشني زندگي آيت الله حيدري ايلامي براي شركت در برخي جشنواره ها در سال 91 آماده مي شود.
آيت الله حيدري ايلامي در زمان جنگ افزون بر اينكه عضو مجلس خبرگان رهبري بود به عنوان نماينده امام خميني(ره) در استان و مناطق عملياتي ايلام مشغول به كار بود.

 



مروري بر وقايع سينماي ايران در آغاز سال جديد
نوروز پرحاشيه سينماي ايران

اميد صدرايي
اكران نوروزي فيلم ها، هر سال از بحث برانگيزترين مقاطع فعاليت سينما در ايران است. نمايش فيلم هاي خاص و استقبال مردم از اين فيلم ها، اين فصل اكران را تبديل به موقعيتي استراتژيك و مهم ساخته است. اما در نوروز امسال آثاري به نمايش درآمد كه وضعيت ديگر گونه اي را رقم زد. از طرفي نمايش فيلم «قلاده هاي طلا» كه از آن به عنوان سياسي ترين فيلم تاريخ سينماي ايران ياد مي شود و داراي قابليت هاي فني و محتوايي قابل توجهي هم هست يك نقطه مثبت ارزيابي مي شود، اما همزمان با اين اثر، سه فيلمي اكران شده اند كه تناسب چنداني با اهداف و آرمان هاي كشورمان در حوزه سينما ندارد. در اين ميان، دو فيلم بخاطر در برداشتن موضوع هاي مسئله دار و ماجراهاي نامتعارف اخلاقي بيشتر حاشيه ساز شده اند. بخصوص يكي از آن ها كه مي توان آن را فاسدترين فيلم به نمايش درآمده در سينماي ايران در دوران پس از انقلاب اسلامي دانست.
واكنش حقيرانه فتنه گران مقابل «قلاده هاي طلا»
اما يكي از حواشي قابل توجه سينماي ايران در نوروز، واكنش عده اي از فتنه گران موسوم به جنبش سبز(!) در قبال به نمايش درآمدن فيلم «قلاده هاي طلا» بود. اين جماعت كه به توهم و ديكتاتور منشي مشهور شده اند، اين بار نيز براي ابراز وجود، تحريم اين فيلم انقلابي را در دستور كار خود قرار دادند. به اين ترتيب طي دو سه هفته اخير از سوي اين عده در اينترنت، انواع و اقسام توهين ها و ابراز تنفرها نسبت به «قلاده هاي طلا» و بازيگران آن منتشر شد. نكته جالب اين است كه اكثريت قريب به اتفاق آن ها اصلا اين فيلم را نديده اند و صرفاً به اين خاطر كه موضوع اين فيلم بازگويي برخي ناگفته هاي سال88، بخصوص درباره توطئه هاي دستگاه هاي جاسوسي غربي عليه مردم كشورمان، در مقابل آن موضع گرفته اند. البته اين گونه رفتارها تازگي ندارد و ترور شخصيت و ايجاد فضاي وحشت و انزوا برضد هنرمنداني كه نظري مغاير آن ها دارند، يكي از روش هاي مورد علاقه فتنه گران است.
با اين حال، تجربه نشان مي دهد كه چنين واكنش ها و فضاسازي هايي به سود «قلاده هاي طلا» خواهد بود. چه اينكه تا به حال هر فيلمي به موازات موج تحريم و تخريب اين جريان ها، با استقبال مردمي مواجه شده است. چنانكه سال گذشته نيز چنين برخوردي باعث افزايش فروش فيلم «اخراجي ها3» شد. حتي فيلم «پايان نامه» هم در حالي كه هيچ كس تصور جذب مخاطب براي آن را نداشت، به خاطر اين گونه رفتارهاي رسانه اي جزء فيلم هاي پرفروش دوره خودش رقم خورد. حالا هم به طور آشكاري شاهديم كه ترور رسانه اي فيلم «قلاده هاي طلا» از سوي ضدانقلاب، باعث افزايش حمايت مردمي از آن شده است.
اعتراض به نمايش فيلم هاي غيراخلاقي
اما نمايش دو فيلم «خصوصي» و «گشت ارشاد» كه در شأن سينماي ايران نيستند، اعتراضات فراواني را به همراه داشت. آيت الله علم الهدي در خطبه هاي نماز جمعه 26 اسفند نسبت به اين وضعيت انتقادات شديدي را مطرح كرد. يك روز پس از اين بود كه گروهي از مردم در اعتراض به نمايش فيلم هاي غيراخلاقي در مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تحصن كردند. اين اولين بار بود كه در دولت نهم و دهم يك تظاهرات عليه اكران فيلم ها صورت گرفت. همچنين آيت الله سيداحمد خاتمي نيز در اولين نمازجمعه سال91 با اشاره به مسئله اكران دو فيلم مبتذل در سينماهاي كشور تصريح كرد: «اجازه اكران برخي از فيلم هاي ضداخلاقي در ايام نوروز و در برخي سينماهاي مراكز استان ها صادر شده است. اين فيلم ها در جشنواره فجر پخش و مورد اعتراض واقع شده بود، مسئولان بايد بدانند كه ما در مورد دين و اخلاق مردم با هيچ كس رودربايستي نداريم. او همچنين خطاب به وزير ارشاد گفت: در شأن شما نبود كه از دستگاه تحت مديريت شما اجازه اكران چنين فيلم هاي مستهجني داده شود؛ بايد تا دير نشده جلوي اكران اين فيلم ها را در استان ها بگيريد.»
به اين ترتيب در اولين قدم، حوزه هنري نمايش اين دو فيلم را در سينماهاي متعلق به خود متوقف كرد. سازمان سينمايي سوره، وابسته به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي در اطلاعيه اي ضمن اعلام توقف نمايش دو فيلم «خصوصي» و «گشت ارشاد» اعلام كرد: «موضوع و نوع نگاهي كه در اين آثار مطرح شده حساسيت هايي را در جامعه به وجود آورده است. موج نگراني ها بابت نمايش اين دو فيلم در آغاز سال، اين روزها به اوج رسيده و طبيعي است كه حوزه هنري به عنوان يكي از نهادهاي فرهنگي كه وظيفه خود را پاسداري از دستاوردهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي مي داند، ظرفيت نمايش سالن هاي سينمايي خود را در اختيار فيلم هاي ضد ارزشي قرار ندهد. با توجه به فضاي موجود و در راستاي صيانت از ارزش هاي انقلاب اسلامي، نمايش اين دو فيلم را در سالن هاي سينمايي خود در سراسر كشور متوقف خواهد كرد.»
علاوه بر اين، شهرداري تهران نيز از ادامه اكران اين دو فيلم در سينماهايش خودداري كرد. مديرعامل مؤسسه تصوير شهر از توقف اكران فيلم هاي «گشت ارشاد» و «خصوصي» در سينماهاي وابسته به شهرداري تهران خبرداد. «پاسداشت ارزش ها و احترام به افكار عمومي» علت متوقف ساختن نمايش اين فيلم ها از سوي شهرداري اعلام شد.
همراه با اين مسائل، برخي شهرستان ها نيز از ادامه نمايش دو فيلم مذكور خودداري كردند. در ميان اين فعل و انفعالات بود كه خبري مبني بر توقف كامل اكران فيلم هاي «خصوصي» و «گشت ارشاد» به نقل از مديركل نظارت و ارزشيابي سينما منتشر شد. اما سيد عليرضا سجادپور در گفت وگويي اعلام كرد كه به هيچ وجه اين دو فيلم توقيف نشده، بلكه بنا به دلايلي تعداد كمتري از سينماها اين فيلم را نمايش مي دهند.
به هر حال، آنچه در اين سه هفته در سينماي كشور گذشت، چندان خوشايند نيست و مي تواند زنگ هشداري براي مديران سينمايي باشد تا براي ريل گذاري قطار هنر هفتم در ايران، مسيرهاي «زيبا»تري را انتخاب كنند.

 



داستان ما و اسكار؛ پارادوكس واقعيت و خيال

عليرضا طلابي
در اين مقال، مجالي براي مقدمه چيني نيست و بهتر است مستقيم به سراغ اصل موضوع برويم. طي سالهاي اخير، فيلمهاي زيادي باهدف نقد و تخريب فرهنگ ايراني-اسلامي ساخته شد. صرف نظر از برخي فيلمهاي به ظاهر انتقادي و بعضا مخرب داخلي؛ در غرب نيز فيلمهايي با رويكرد اسلام ستيزي و ضدايراني عرضه شد. فيلمهايي نظير بدون دخترم هرگز، 300، سنگسار ثريا، اسكندر، كشتي گير، شرايط و... از جمله فيلم هاي مخربي است كه در غرب عليه ايران ساخته شد و در كشورهاي مختلف نيز به نمايش درآمد. جالب اينكه هيچ يك از اين فيلمها با استقبال و اثرپذيري در جامعه غربي مواجه نشد. حتي در فرايندي معكوس، اين نسيم برخاسته از روح حاكم بر فرهنگ ناب انقلاب اسلامي بود كه با نفوذ در لايه هاي پيدا و پنهان جوامع بشري، بسياري از چشمها و دلهاي كنجكاو و بيدار را متوجه واقعيتهاي ايران اسلامي نمود وخيالات ياخرده آفاتي كه از طريق فيلمهاي كذايي به اسم ايران اسلامي به خورد جهانيان داده مي شد هم نتوانست جز رسوايي براي دشمنان و بدخواهان رقم بزند. جالب تر اينكه فيلم الكساندر يا اسكندر ساخته اليور استون، كارگردان معروف هاليوود كه به جزء نگري و نكته سنجي شهره است نيز به دليل آنچه بهره گيري افراطي از عناصر تخيل و انحراف در ساختار تاريخي و شخصيت پردازي اين فيلم خوانده مي شد با مخالفت و اعتراض مورخان آمريكايي مواجه شد. جالب تر از همه اينكه نه تنها هدف اين فيلم در تخريب فرهنگ ايراني ناجي نمايي از فرهنگ آمريكايي برآورده نشد بلكه تنها بعد از چند سال از ساخت اين فيلم، فرزند اوليور استون با مطالعه اسلام و فرهنگ ناب ايران و مذهب تشيع با آمدن به ايران اسلامي، مسلمان شد و اخيرا در جواب برخي ترديدات و شبهات، بر راه درست و انتخاب آگاهانه خود تاكيد كرد و صحه گذارد.
نوبل، اسكار و...، عناويني آشنا براي اهالي علم، هنر و سياست است. چيزي كه نمي توان كتمان نمود، همان اعوجاج يا انحرافي است كه از جانب طراحان و بخشندگان اين عناوين پيموده مي شود. نگاه ابزاري به چنين عناويني باعث شده، تا افكار بيدار، سايه سوءاستفاده يا مصادره به مطلوب را بر سر چنين عناوين يا جوايزي احساس كنند. اين در حالي ست كه فارغ از مرزبنديهاي مرسوم، در آيينه فرهنگ بشري، خير و شر و اخلاق و حقوق بشر، مقولاتي انساني محسوب مي شوند و قابل تفكيك بر اساس مرزبنديها يا قواعد وضعي منطقه اي نژادي نيست. مگر اينكه نگاه يا هدفي كه متوجه اين مقولات مي شود از جنس نگاه هاي گزينشي، نژادپرستانه و سلطه جويانه باشد.
با اين اوصاف آنچه غربيهاي يك درصدي و غافل، در فيلمهاي خيالي و مغرضانه اشان درباره ما ديدند، ما با چشمان خود در واقعيت بيداري اسلامي و موج عدالتخواهي و جنبش ضدفساد در غرب ديديم و آنها نيز ديدند . آنها آرزوي خود براي تحقير و جداسازي ما از اصل و هويتمان را در فيلمها جست وجو مي كنند اما ما عظمت و راستي، صداقت و صلابت هويت و دين و فرهنگمان را نه بر پرده سينما كه در واقعيات و اصول ديني-فرهنگي خويش و تمايل و رجعت انسانهاي آگاه، منصف و بيداردل مشاهده مي كنيم. رجعت و اصالتي كه شايد از ديدگان خودمان نيز پنهان مانده و يا ما از آن دور مانده ايم.
دنيا سرشار از واقعيتها و اصول است و همه ما به نوعي با اين واقعيات تلخ و شيرين زندگي مي كنيم. در كنار واقعيات و اصول، انواع و اقسام خيالات نيز داريم. صرف نظر از بسياري از فيلمهاي تخيلي و مهيج يا فيلمهاي سرگرم كننده و مبتذل، ما با فيلمها يا سريالهايي برخاسته از روحيه تعهد و صداقت مبتني بر موضوعات و داستانهاي واقعي نيز مواجهيم. داستانهايي كه راوي دردها، آمال و اصول مشترك بشري هستند و همه با ديدن آن به نوعي متاثر و متحول مي شوند. با شروع انقلاب صنعتي و دوران استعمار و با ديدن قدرت شگرف سينما در اثرگذاري بر افكار عمومي، نگاه هاي كاسبكارانه سياسي و امپرياليستي نيز متوجه اين هنرگشته و مطابق برنامه هاي منفعت طلبانه، به تدريج داستانهاي واقعي يا تخيلي متعددي نيز به فيلمنامه تبديل شده است. بسياري از آنها در خدمت سياست و هژموني غرب قرار گرفته سپس در اقصي نقاط جهان، به خورد مخاطبين داده شد. در اين ميان هر قدر هم مابين متن فيلمنامه و تكنيك كارگردان و هنر سينما از نگاه هاي ابزاري-سياسي نيز تفكيك قائل شويم، باز غلبه نگاه سياسي و گزينشي نظام سلطه، مجالي به حفظ حرمت هنر وحفظ جوانب انساني آن را نمي دهد .
در خصوص ايران، تا قبل از انقلاب، سينما غالبا به عرصه تاخت و تاز فيلمهاي سطحي، مبتذل و وارداتي تبديل شده بود كه هدفي جز سرگرمي يا تاثيرپذيري از فرهنگ مصرفي غرب را دنبال نمي كرد. با وقوع انقلاب اسلامي سينماي داخلي متاثر از فضاي انقلاب و سپس دفاع مقدس، مفاهيم ارزشي و مبتني بر هويت ملي-اسلامي را خمير مايه فعاليت خويش قرار داد، گرچه به تدريج و با نوسانات سياسي و فرهنگي و با رفت و آمد جريانات و سلايق فرهنگي سياسي خاص عرصه سينما جولانگاه ساخت فيلمهاي سفارشي و مخرب به اسم انتقاد گشت، آن هم براي ايجاد تغيير ذائقه فرهنگي جامعه مطابق گفتمان اهالي تساهل و انفعال و هرآنچه دورشدن از نمادهاي بومي-اسلامي خط اصيل انقلاب اسلامي قلمداد مي شد. اين چندپارگي و لجام گسيختگي فرهنگي سينمايي از دهه دوم انقلاب تا به اكنون در داخل و خارج همچون دو لبه قيچي خط عناد، در مسير هجوم به آموزه هاي ارزشي اسلامي-ايراني به بهانه نقد و آزادي وجود داشته و دارد . چنين است كه هرازگاهي برخي آثار خاص سينمايي داخلي مورد سوءاستفاده نگاه ابزاري و سياه نمايانه حاكم بر برخي جشنواره هاي بين المللي نيز قرار مي گيرد.
گرچه ما قائل به داشتن جامعه اي بي عيب و نقص نيستيم و هميشه نقد و واكاوي احوال خود را به منظور رفع عيوب و پيمودن مسير تكامل و الگوشدن در قالب مكتب نجات بخش اسلام و نظام مردم سالاري ديني تبيين و تمرين مي كنيم. اما همين مهم دليلي براي توجيه سياه نمايي و بزرگ نمايي مشكلات و عيوبمان و بهانه اي براي تخريب و تحقير هويت و اقتدار ملي- اسلاميمان آن هم به دست خود و تشويق و تحريك دشمنانمان نبوده و نيست.
در انتها بايد گفت، سرانجام، اين واقعيتها و اصول حقيقي است كه بر توهمات و خيالات باطل غلبه كرده و قوه عاقله انسان بيدار شده، با تمييز خيالات از واقعيات و تشخيص بدليات از اصول و تفكيك حقايق از اباطيل، در پرتو آموزه هاي نجات بخش قرآن و اسلام ناب محمدي(ص) و با ظهور حضرت مهدي(عج)، در مسير نجات و رستگاري گام خواهد نهاد. ان شاء الله.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14