(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه ۲۷  فروردین ۱۳۹۱ - شماره ۲۰۱۸۳

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
تغيير مواضع 1+5 راهبرد يا تاكتيك ؟! (يادداشت روز)
جليلي خطاب به اشتون غرب بايد اعتماد مردم ايران را جلب كند
خودكشي ! (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
بيانيه مشترك آيات مهدوي كني و يزدي براي دور دوم انتخابات منتشر شد
با هم دعوا مي كنيم پس هستيم! (خبر ويژه)
عبداله نوري: قرار نبود خاتمي رأي بدهد (خبر ويژه)
خرج هر ناو گران قيمت آمريكا يك مين ارزان قيمت ايران است (خبر ويژه)
حذف نام خليج فارس از رسانه هاي سازمان منافقين (خبر ويژه)
بزك كردن رفقا براي آمريكا يك تراژدي بزرگ است (خبر ويژه)
اداره اپوزيسيون توسط نفوذي هاي رژيم نوبر است (خبر ويژه)



تغيير مواضع 1+5 راهبرد يا تاكتيك ؟! (يادداشت روز)

شايد براي اولين بار در طول تاريخ گفت وگوهاي هسته اي ايران و غرب- از سال 2003 تاكنون- طرف هاي غربي در آستانه مذاكرات استانبول مواضعي بيان كردند كه تا پيش از اين همواره با آنها به مثابه خط قرمز برخورد مي شد. اگرچه نشانه هاي اندكي وجود دارد كه در محاسبات راهبردي، تصميم ها و رفتار غرب تغيير جدي ايجاد شده باشد، اما آنچه ظاهراً به چشم مي خورد اين كه ادبيات غربي ها به نحو ملموسي تغيير كرده است. خطوط قرمزي كه ظرف مدت زماني حدود يك دهه با جديت ترسيم و هر لحظه پر رنگ تر شده بود امروزه جاي خود را به اظهاراتي محتاطانه داده است. كلماتي مانند غني سازي اكنون به آساني حتي از جانب آمريكايي ها هم به عنوان «بخشي از حق ايران» به كار برده مي شود در حالي كه آشنايان با تاريخ پرونده و برنامه هسته اي ايران به خوبي مي دانند كه اين امر تاكنون به عنوان يك تابو از سوي غربي ها مطرح مي شده است.
اين يادداشت مي كوشد بي آنكه درباره نتيجه مذاكرات استانبول 2 داوري كند، توضيحي مختصر در اين باره ارائه كند كه چه چيز در موضع 1+5 به طور واقعي و يا ظاهراً تغيير كرده، علت اين تغيير چه بوده و چقدر بايد براي آن اهميت قائل شد.
از حدود دو هفته قبل از مذاكرات، منابع مختلف غربي بويژه دو روزنامه مهم آمريكايي يعني واشنگتن پست و نيويورك تايمز مجموعه اطلاعاتي را به نقل از مقام هاي عالي رتبه آمريكايي درز دادند كه ظاهراً حاكي از يك چرخش مهم در مواضع راهبردي آمريكا در قبال برنامه هسته اي ايران بود. براي اينكه دقيقاً معلوم شود، به چه دليل اين مواضع جديد را چرخش راهبردي خوانده ايم، لاجرم نگاهي به گذشته ضرورت دارد.
1- تا پيش از اين وقتي آمريكايي ها از ضرورت اعتمادسازي از سوي ايران حرف مي زدند، دقيقاً هيچ معنايي جز اين در ذهن نداشتند كه هر نوع عمليات غني سازي در ايران بايد متوقف شود. از ديد طرف غربي اين تنها گام اعتمادسازي بود كه مي توانست ماهيت منحصراً صلح آميز برنامه هسته اي ايران را تضمين كند. به عبارت ديگر، وقتي طرف غربي درباره برنامه صلح آميز ايران حرف مي زد، در واقع چيزي غير از اين نمي گفت كه تنها يك نوع برنامه هسته اي وجود دارد كه بتوان گفت صلح آميز است و آن برنامه اي است كه «فاقد غني سازي» باشد و در نتيجه مفهومي به نام «غني سازي صلح آميز» اساساً از دايره بحث خارج مي شد. اما اكنون مقام هاي غربي و حتي مؤسسه راديكالي مانند ISIS - كه عملاً بازوي پژوهشي سازمان سيا درباره جنبه هاي فني برنامه هسته اي ايران محسوب مي شود- به روشني مي گويند كه غني سازي 3 تا 5/5درصد در ايران قابل پذيرش است و بايد همه تلاش ها را بر اين متمركز كرد كه ايران از سطوح بالاتر غني سازي صرف نظر كند. بنابراين، دوراني كه مي توان آن را دوران «انكار حق غني سازي ايران» خواند عملا به پايان رسيده است.
2- دومين تغيير رويكرد اساسي كه مي توان در ادبيات كنوني 1+5 مشاهده كرد اين است كه اين گروه در حال تطبيق دادن خود با ادبيات مذاكراتي جديدي است كه مي توان آن را ادبيات «گام هاي متقابل» ناميد.
تا پيش از اين، ماجرا همواره اينگونه بود كه غربي ها از ايران مي خواستند تعهداتي را بپذيرد و گام هايي را در مقابل آنها بردارد بي آن كه خود را موظف به هيچ نوعي از اعتمادسازي در مقابل ايران بداند. گويي اين فقط وظيفه ايران است كه اعتماد غربي ها را به برنامه خود- برنامه اي كه هرگز حتي يك نشانه از انحراف آن يافت نشده- جلب كند و در مقابل گروه 1+5 و بويژه دولت آمريكا يك طلبكار ازلي و ابدي است كه همه بايد به آن حساب پس بدهند. اما اگر اظهارات مقام هاي غربي در يكي دو هفته گذشته را به دقت پيگيري كنيم يكي از مهمترين نكات در آن اين است كه ادبيات اعتمادسازي يك طرفه تقريبا به طور كامل كنار گذاشته شده و گروه 1+5 پذيرفته است كه بايد در ازاي هر گامي كه ايران برمي دارد اين گروه هم يك گام متقابل بردارد و فرايند به طور تدريجي، مرحله به مرحله و گام به گام تنظيم شود. هيلاري كلينتون در سخنان ديروز خود در اجلاس «جي 8» گفته است غرب مي داند ايران تضمين هايي مطالبه خواهد كرد و آماده است اين موضوع را در نظر بگيرد. سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه هنگام بازگشت از اجلاس «جي 8» به ديدار خود با مقام هاي آمريكايي اشاره كرده و گفته است كه همه طرف ها به اين باور رسيده اند كه بايد يك روند آرام، تدريجي و گام به گام در پيش گرفته شود كه در آن به ازاي هر يك گامي كه ايران برمي دارد طرف مقابل هم يك گام بردارد. بيانيه اجلاس «جي 8» هم مي گويد اين گروه از يك رويه «گام به گام» در مقابل ايران حمايت مي كند.
در پيش گرفتن راهبرد مرحله به مرحله در مذاكرات مي تواند به اين معني باشد كه غرب دريافت درخواست اعتمادسازي يك طرفه از جانب ايران بيهود است و بنابراين خود را آماده كرده كه با تعديل برخي از مواضع سابق، از موضع طلبكاري پايين آمده و خود نيز گام هايي براي جلب اعتماد ايران بردارد. اين تلقي اساسا اشتباه است كه رويكرد گام به گام يك رويكرد روسي است. در واقع اين موضوع هيچ ربطي به روسيه ندارد الا اين كه روس ها اولين كشوري بودند كه بر اين مبنا طرحي آماده كردند، طرحي كه هرگز نهايي نشد.
نفس اين موضوع كه غربي ها فرمول «اين در ازاي آن» را پذيرفته اند چنانچه بر نظر خود پابرجا بمانند، نشانه يك عقب نشيني است و خبر از اين مي دهد كه 1+5 متوجه شده مذاكرات فله اي و گرفتن ژست درخواست هاي بزرگ در ازاي امتيازهاي كوچك، راه به جايي نخواهد برد.
3- سومين تغيير محسوس اين است كه گروه 1+5 آشكارا خواهان آن است كه مذاكرات با ايران به هر شكل ممكن و حتي بدون اينكه حداقل هاي مورد نظر اين گروه تامين شود ادامه پيدا كند. از همه آنچه كه غربي ها در اين چند روز گفته اند اگر بخواهيم فقط يك نكته بيرون بكشيم اينطور مي شود گفت كه غرب خواهان تداوم مذاكرات است. جالب است در حالي كه هنوز حتي دور اول مذاكرات برگزار نشده بود، رسانه ها و مقام هاي غربي از قطعي بودن دور دوم خبر مي دادند. به خوبي روشن است كه غرب به تداوم مذاكرات صرف نظر از اينكه درون مذاكرات چه مي گذرد نيازمند است و اين نياز به آشكارترين و بي پرده ترين شكل ممكن ابراز مي شود. پيش از اين رويه كمتر اينگونه بوده است. در گذشته به كرات شاهد بوده ايم كه طرف غربي در حالي كه امكان تداوم مذاكرات وجود داشته و حتي راه حل هاي مرضي الطرفيني هم روي ميز بوده، نه فقط علاقه اي به ادامه يافتن گفت وگوها از خود نشان نداده بلكه گاه بي هيچ دليلي آن را تا مدت زمان نامشخص تعطيل كرده است.
به نظر مي رسد، از يك منظر اجمالي علت اين تغييرات ريشه در مجموعه اي از ارزيابي ها باشد كه اخيرا در ذهن طرف غربي شكل گرفته است.
نخست اينكه تغييرناپذيري مواضع ايران و معامله ناپذيري آن بر سر حقوقش اكنون كاملا براي غربي ها روشن شده است. مدت زمان زيادي طول كشيد تا براي 1+5 روشن شد كه محاسبات راهبردي ايران تابعي از فشار اين و آن نيست ولي حالا اين امر بدل به يك ارزيابي قطعي شده است. بيش از يك دهه مقاومت ايران ذهنيت غربي ها را درباره الگوي رفتار ايران اصلاح كرده است يا اگر هم اصلاح نشده باشد حداقل اين است كه فهميده اند تصميم گيرنده نهايي در ايران كسي نيست كه بتوان او را با فشار و تهديد وادار به انجام كاري كرد يا از انجام كاري باز داشت كه مستقيما با آينده، سرنوشت، اعتبار و پيشرفت كشور مربوط است.
علت دوم به اختلافات حاد دروني 1+5 باز مي گردد. اين چيزي است كه حتي اگر بيان نشود - كه مي شود- به آساني در اظهارات روزانه اعضاي 1+5 هم قابل مشاهده است ضمن اينكه اصل قضيه فراتر از اينهاست. سه مسئله موقعيت راهبردي ايران در منطقه بويژه بعد از انقلاب هاي اسلامي يك سال گذشته، قدرت ملي بالاي داخلي در ايران و رهبري خردمند و هوشمند آن عواملي است كه بر اختلاف هاي دروني 1+5 دراين باره كه اساسا با ايران چه بايد كرد به شدت افزوده است. اكنون فاجعه بارترين درخواست براي اين گروه اين است كه از آنها خواسته شود درباره ايران يك حرف واحد بزنند. حتي مشخصا درباره بحث هسته اي هم ديد يكساني وجود ندارد طوري كه مي بينيم ارزيابي هاي راهبردي و اطلاعاتي آمريكا از اسرائيل هم فاصله گرفته چه رسد به روسيه و چين. بنابراين مي توان حدس زد كه گروه 1+5 خود را نيازمند خريد زمان براي حل و فصل اختلاف هاي داخلي اش مي داند. يكي از علت هاي اين همه اصرار اين گروه بر اينكه از هم اكنون درباره دور دوم اين مذاكرات توافق شود همين است كه آنها مي خواهند زمان بيشتري براي رايزني دروني در اختيار داشته باشند ضمن اينكه اساسا نمي دانند در دورنما امكان شكل دهي به يك نظر اجماعي درباره ايران وجود دارد يا نه.
سومين عامل به شكست سياست هاي مهاركننده، بازدارنده و الگوهاي فشار 1+5 در مقابل ايران باز مي گردد. 1+5 هر چه در چنته داشته رو كرده و اكنون نگران است كه اگر بار ديگر ايران كوتاه نيايد - كه نخواهد آمد- آن وقت بايد چه برگي را رو كند. بحران گزينه اكنون درون اين گروه بسيار جدي است پس منطقا بايد از قرار گرفتن در وضعيتي كه مجبور به رويارويي مجدد با ايران باشند اجتناب كنند.
و اما، قضاوت درباره آن كه اين تغييرات راهبرد است يا تاكتيك به زمان و مشاهده نشانه هاي عملي نياز دارد.
مهدي محمدي

 



جليلي خطاب به اشتون غرب بايد اعتماد مردم ايران را جلب كند

سرويس سياسي-
گزارش ها نشان مي دهد مهم ترين خواسته ايران در مذاكرات اسلامبول اين بوده است كه غرب بايد گام هايي براي اعتمادسازي در مقابل ملت ايران بردارد .
اين مذاكرات كه از آن با عنوان نشست اسلامبول 2 ياد مي شود، ديروز 26 فروردين نمايندگان گروه1+5 متشكل از ما ژائوشو معاون وزير خارجه چين، سرگئي ريابكوف معاون وزير خارجه روسيه، وندي شرمن معاون وزير خارجه آمريكا، ژاك اوديبر معاون وزير خارجه فرانسه، جفري آدامز سفير سابق انگليس در تهران، هانس ديتر لوكاس معاون وزير خارجه آلمان به همراه كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا بر سر يك ميز با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران، علي باقري معاون سياست خارجي و امنيت بين الملل دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي، عباس عراقچي معاون وزير امور خارجه ، حميدرضا عسگري مشاور وزارت امور خارجه و مصطفي دولت يار در سالن لطفي كردار اسلامبول ديدار و گفت وگو كردند.
دكتر سعيد جليلي ، دبير شوراي عالي امنيت ملي و رييس تيم مذاكره كننده هسته اي كشورمان جمعه شب در ديدار كاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در محل كنسولگري ايران در اسلامبول كه سه ساعت به طول انجاميد، گفت: اميدوارم 1+5 در اين دور از گفت وگوها اعتماد ملت بزرگ ايران را جلب كند.
جليلي ادامه داد: ايران با روحيه سازنده وارد اين مذاكرات شده و بر تثبيت حقوق خود تاكيد دارد.
اشتون نيز تاكيد كرد: گروه 1+5 در اين دور از مذاكرات با چهره و راهبرد جديدي ظاهر خواهد شد.
دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران پيش از ورود به جلسه با 1+5 نيز در اظهاراتي گفت: اين مذاكرات در شان ملت ايران خواهد بود.
بنابر گزارش خبرنگار اعزامي كيهان به اسلامبول، مذاكرات اسلامبول 2 در حالي به پايان رسيده است كه ايران گروه 1+5 را درباره ضر ورت انجام اقدامات اعتماد ساز و گذشته به شدت تحت فشار قرار داده است .
اين موضع ايران عمدتا از اين واقعيت ناشي شده كه ايران در اين مذاكرات خود را در موضع قدرت مي داند و بنابراين با ادبيات سخت گيرانه اي با 1+5 برخورد كرده است.
برخي منابع مي گويند ايران مشخصا از غرب خواسته به حقوق ايران اعتراف كند و به فشارها خاتمه بدهد و در مقابل تاكيد كرده بر همكاري قانوني خود با آژانس ادامه خواهد داد .
همچنين شنيده ها نشان دهنده اين است كه تيم مذاكره كننده ايراني از غرب خواسته گام هايي را كه حاضر است در مقابل ايران بردارد فهرست كند و نشان بدهد كه براي ورود به يك فرآيند مستمر با ايران جدي است .
از طرف ديگر شنيده ها حاكي از اين است كه گروه 1+5 در اين دور از مذاكرات به شدت نگران شكست مذاكرات بوده و بر توافق درباره دور بعدي مذاكرات بي آنكه خواسته مشخصي از ايران داشته باشد و حتي پيش از اينكه مذاكرات با ايران آغاز شود اصرار داشته است.
با اين حال ايران حتي براي پاسخ به اين درخواست هم امتيازهاي جدي مطالبه كرده است.
لس آنجلس تايمز: 6 قدرت بزرگ هيچ درخواست ويژه اي از ايران نداشتند
روزنامه لس آنجلس تايمز آمريكا با اشاره به مذاكرات گروه 1+5 و ايران گفت: 6 قدرت بزرگ جهان هيچ درخواست و امتياز ويژه اي از ايران نداشتند و مذاكرات ماه آينده در بغداد بدون پيش شرط خواهد بود.
به گزارش فارس به نقل از لس آنجلس تايمز، قدرت هاي بزرگ جهان مذاكرات خود را با ايران در مورد برنامه هسته اي جنجالي اين كشور با رويكردي جديد آغاز كردند اما هيچ درخواست و امتياز فوري نداشتند.
براساس اين گزارش، چهارده ماه بعد از شكست مذاكرات، نمايندگان شش قدرت بزرگ به منظور يك نشست يك روزه در اسلامبول با « سعيد جليلي» نماينده ارشد مذاكره كننده ايران جمع شدند.
پيش از آغاز مذاكرات «كاترين اشتون» مسئول سياست خارجي اروپا در ضيافت شام سعيد جليلي شركت كرد تا براي مذاكرات و يافتن راه حلي ميانه آماده شوند.
براساس اين گزارش، ديپلمات هاي غربي حاضر در مذاكرات گفتند كه آنها فقط از جليلي درخواست كردند كه مذاكرات ادامه يابد و هيچ درخواست و امتياز ويژه اي به عنوان پيش شرط براي مذاكرات ماه آينده در بغداد نخواستند.
مقامات مذاكره كننده همچنين گفتند كه اگر تهران موافقت كند آنها مي توانند در مورد جزئيات هم صحبت كنند اما ايران را تحت فشار قرار ندادند.
درخواست تمامي اعضاي 1+5 از گفت وگوي دو جانبه با ايران
تمام هيئت هاي ديپلماتيك حاضر در اسلامبول از ديدار دوجانبه با تيم ايراني استقبال كرده و خواهان گفت وگو شدند.
«لورا روزن»، خبرنگار آمريكايي «ياهو نيوز» به نقل از ديپلمات هاي غربي اعلام كرد: تمام هيئت هاي ديپلماتيك حاضر در اسلامبول از ديدار دو جانبه با تيم ايراني استقبال كرده و خواهان گفت وگو شدند.
به گزارش خبرنگار اعزامي كيهان ، هيئت آمريكايي حاضر در نشست اسلامبول براي مذاكره با تيم ايراني اعلام آمادگي كرده بود.

 



خودكشي ! (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: كشورهاي 1+5 در مذاكرات ديروز اسلامبول با غني سازي 3 تا 5/5 درصدي اورانيوم در ايران موافقت كرده اند!
گفت: اين كه حق قانوني ما بود و در حال انجام آن بوده و هستيم و نيازي به موافقت 1+5 نبود.
گفتم: ولي به همين علت پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل برده و دست به تحريم ايران زده و چند قطعنامه عليه كشورمان صادر كرده اند.
گفت: خب! حالا اگر متوجه شده اند كه كار غلطي كرده بودند براي اثبات صداقت خود بايد قطعنامه ها و تحريم ها را لغو كنند.
گفتم: از لغو تحريم ها و قطعنامه ها حرفي نزده اند!
گفت: يعني از يكطرف با بحران روبرو هستند و به مذاكره نياز دارند و از طرف ديگر حاضر به پرداخت هزينه آن نيستند؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو از بس كه خسيس بود، وقتي هم كه تصميم گرفت به زندگي خود خاتمه بدهد، با برق خونه همسايه خودكشي كرد!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤از سربازان گمنام امام زمان به خاطر متلاشي كردن گروهك تروريستي و شبكه آنها تشكر مي كنم. همزماني اعزام تيمهاي تروريستي با ايام جشن ملي هسته اي و همزماني تهديدهاي پوشالي صهيونيست ها در حمله به ايران و اظهارات برخي افراد بي بصيرت مبني بر لزوم مذاكره با آمريكا و سخنان توهين آميز اردوغان عليه ايران، هرگز اتفاقي و تصادفي نيست و براي تضعيف مواضع مقتدرانه ايران در آستانه مذاكرات 1+5 است. حقانيت ايران روز به روز به ياري خدا اثبات مي شود و در صحنه هاي بين المللي سربلند هستيم و گام به گام به سوي دانش هسته اي پيش مي رويم.
يك هموطن
¤از شركت كنندگان در مذاكرات 1+5 تقاضا داريم، عكس شهداي هسته اي را همراه خود ببرند چون وقتي تيم مذاكره كننده ايراني عكس بزرگي از شهيد احمدي روشن و ديگر شهداي هسته اي را همراه داشته باشند، مظلوميت ما و شكست دشمن و تبليغات آنها را به جهانيان نشان مي دهد.
رضا اميري
¤در پي افشاي آموزش تروريستي منافقين در خاك آمريكا، بايد اعلام كنيم ما پيرو پيامهاي حكيمانه رهبر معظم انقلاب هستيم و لذا پاسخ ما به حملات نظامي دشمنان متقابلانه و همانند تجاوزاتشان خواهد بود.
سليمان بلغار
¤غربي ها تمام روش هاي خصمانه را در قبال ما آزمودند و چيزي به دستشان نرسيد و هرچه زمان مي گذرد غربي ها رو به زوال مي روند و كشورهاي مستقل و آزاده رو به پيشرفت. غربي ها دل به اين خوش كرده اند كه مذاكرات به نفع آنها تمام شود و انعطاف نشان دهند و بدين ترتيب يكي از مهم ترين ظرفيت هاي هسته اي ما را به تعطيلي بكشانند، اما دوران اعتماد به غربي ها به پايان رسيده است. اين دين و آيين ماست كه اجازه نمي دهد سلاح اتمي بسازيم. ايران فقط دنبال صلح و آرامش است و بنابراين دعوا بر سر دو فرهنگ است اگر آنها فرهنگ خود را بر ما غالب كنند با غني سازي 99درصد كنار مي آيند اما وقتي نمي توانند با فرهنگ و آيين ما كنار آيند با غني سازي يك درصد هم مخالفند. مشكل درصد غني سازي نيست بنابراين نبايد فريب دشمنان را بخوريم و از ظرفيت هاي هسته اي چشم پوشي كنيم.
رضايي
¤به عنوان يك ايراني، تيم مذاكره كننده هسته اي را نسبت به ترفندهاي جديد غربي ها در مذاكره با ايران، آگاه مي كنم اين روزها رسانه هاي صهيونيستي مرتبا در بوق و كرنا مي دمند كه اسرائيل و آمريكا آماده شده اند تا غني سازي 5/3درصد تا 5درصد توسط ايران را بپذيرند، به شرطي كه متقابلا ايران دست از غني سازي 20درصد بردارد و تاسيسات فردو را تعطيل كند، اين يك ترفند شيطاني است كه غربي ها در پيش گرفته اند. لذا تيم مذاكره كننده بايد هوشيار باشند چون كشورهايي كه خودشان بمب اتم دارند نمي توانند براي كشورهاي ديگر چارچوب تعيين كنند و در برابر آنها نبايد كوتاه بياييم.
يك شهروند
¤به نخست وزير رژيم صهيونيستي كه مي گويد ايران نبايد از حق و حقوق بيشتر از 20درصدي اورانيوم بهره مند گردد بايد بگويم بشريت درصدد محو و نابودي رژيم صهيونيستي است آن موقع آنها دنبال تعيين حق بهره مندي از انرژي هسته اي براي ما هستند!
عليمرداني
¤در مورد مذاكرات 1+5 معتقدم، كه مسئولان و مقامات دنيا حق دارند روي تاسيسات هسته اي نظارت داشته باشند و وارد مذاكره شوند، اما كساني بايد طرف مذاكره با كشور ما باشند كه خودشان بمب اتمي نذاشته باشند.
8282---0912
¤اختصاص ميلياردها ريال از بودجه كشور براي بازسازي مساجد از افتخارات و بركات نظام اسلامي محسوب مي شود يقينا آباد شدن خانه هاي خدا براي هر مسلماني مورد تشويق است. زيرا كه در سايه همين گرايش به معنويات و ربوبيت است كه اسباب رفع مشكلات فراهم مي شود.
سليماني
¤مردم منطقه و روستاي محمودآباد از بخش مركزي خلخال با مشكلات زيادي رو به رو هستند در اين منطقه جاده اصلي وجود ندارد. با توجه به اينكه اهالي 5 روستا از اين جاده تردد مي كنند تقاضاي احداث راه از روستاي محمود آباد به روستاي مزرعه را داريم، چون اين بزرگراه اردبيل به استان تهران است. با احداث راه تردد روستاهاي بن بست آسان مي شود.
محمدي
¤ نبايد با مردم و اقشار مختلف كه در تمام صحنه ها حامي دولت و دولتمردان هستند اين طور برخورد شود. مردم نبايد متحمل اين هزينه هاي سنگين و گراني اجناس شوند. دولت بايد با تمام قوا براي مهار گراني در جامعه اقدام كند.
از تماس دو شهروند
¤ به بركت خون شهيدان مردم ايران سياسي شدند، چرا بودجه در اوايل سال جديد بسته مي شود. الان شاهد افزايش 40 درصدي قيمت برخي از كالاها هستيم. چرا اين قدر شاهد تورم در جامعه هستيم. بودجه بايد در آخر سال بسته شود تا تورم در سال جديد مردم را مورد آزار قرار ندهد.
كاشاني
¤ در سال توليد ملي جايگزيني تاكسي هاي آلفا به جاي تاكسي هاي توليد داخل چه معني دارد؟ چرا بايد تاكسي آلفا وارد چرخه حمل و نقل عمومي شود.
حسين حاكمي
¤ سازمان تعزيرات و وزارت بازرگاني كجا هستند و مسئولان چرا هيچ نظارتي بر افزايش قيمتها ندارند.
پورعلي- تهران
¤ از رئيس جمهور تقاضا داريم فكري اساسي براي كارگران شركتي بنمايد و آنها را قراردادي كند تا از حق و حقوق خود بهره مند گردند.
يك كارگر شركتي
¤ مسير جاده شهرستان مريوان به شهرك هجرت در شب بسيار تاريك است و وسايل روشنايي در اين منطقه وجود ندارد. از مسئولان تقاضاي رسيدگي داريم.
سعيد كاظمي
¤ شهرك كوثر با حدود 2 هزار نفر جمعيت در بزرگراه شهيد بابايي در زمينه آبرساني مشكل اساسي دارد.
لقمان نظيري

 



با حمايت از ليست جبهه متحد اصولگرايان
بيانيه مشترك آيات مهدوي كني و يزدي براي دور دوم انتخابات منتشر شد

بيانيه مشترك آيت الله محمد يزدي رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم و آيت الله مهدوي كني دبير كل جامعه روحانيت مبارز در ارتباط با مرحله دوم انتخابات منتشر شد.
متن بيانيه مشترك آيت الله شيخ محمد يزدي رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم و آيت الله مهدوي كني دبير كل جامعه روحانيت مبارز در ارتباط با مرحله دوم انتخابات به شرح ذيل است:
يثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت في الحياه الدنيا و في الاخره و يضل الله الظالمين و يفعل الله ما يشاء
خدا اهل ايمان را با عقيده ثابت در حيات دنيا و در آخرت پايدار مي دارد و خداوند ستمكاران را به حال گمراهي وا مي گذارد و خدا هر چه بخواهد به اختيار مطلق مي كند.
(سوره ابراهيم، آيه 27)
يك قلم بزرگ از حركت هاي تحسين برانگيز ملت ايران در سال 90، همين انتخابات دوازدهم اسفند بود. البته همين جا بگويم انتخابات هنوز تمام نشده است؛ در مرحله دوم انتخابات هم مردم ما بايستي ان شاء الله همين شكوه و زيبائي را نشان بدهند.
(بيانات مقام معظم رهبري ـ اول فروردين 1390
حرم مطهر رضوي)
ملت بزرگ ايران با حضور مؤمنانه و گسترده خود در انتخابات 12 اسفند 1390 يوم الله ديگري را رقم زد. روز خدا، روز شكوه مؤمنان، عزت اسلام و روز يأس دشمنان است.
جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم با سپاس و تقدير از اين حضور و مسئوليت شناسي تاريخي و با شكرگزاري به درگاه احديت، از همه مردم عزيز ايران دعوت مي كند تا در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم، حضور با شكوه و مؤثر داشته باشند و با انتخاب شايسته خود در تقويت و استحكام قوه مقننه همت گمارند.
جامعه مدرسين و جامعه روحانيت با درك شرايط خطير فعلي و اهميت مجلس از گزينه هاي جبهه متحد اصولگرايان كه افرادي عالم، شايسته، خدمتگزار و پرتلاش و مردمي هستند حمايت كرده و اميدوار است ملت شريف با رأي قاطع و بالاي خود دفتر افتخارات خود را پربار نمايند.

 



با هم دعوا مي كنيم پس هستيم! (خبر ويژه)

يكي از همكاران فتنه سبز تحريم انتخابات مجلس را انفعال توصيف كرد و خواستار شركت در مرحله دوم انتخابات شد.
مهدي خزعلي خواستار آن شده كه مخالفان به جاي انفعال، در انتخابات شركت كرده و لااقل به [...] رأي دهند.
انتشار اين پيشنهاد مهدي خزعلي، با خشم و اعتراض شديد شبكه صهيونيستي بالاترين مواجه شد كه طي چندماه گذشته از مواضع تند و راديكال نامبرده حمايت و تمجيد مي كرد. بالاترين نوشت: آيا وقت آن نرسيده كه طرفداران جنبش سبز واقعيت را قبول كنند؟ امروز طبق معمول هر روز در حال چك كردن اخبار بوديم كه با خبر دعوت مهدي خزعلي از طرفداران جنبش سبز براي شركت در انتخابات برخورد كرديم. اين خبر زياد تعجب برانگيز نبود چرا كه خزعلي بخشي از بدنه اين نظام مي باشد و تغيير نظام براي بسياري از اينان اگر به معني دادگاه و زندان نباشد قطعا به معناي پايان عمر سياسي و به نوعي خودكشي سياسي مي باشد ولي نكته جالب توجه براي دودستگي ايجاد شده بين طرفداران ديروز مهدي خزعلي بود. دودستگي معنادار و تامل برانگيز. كساني كه بر سر دو راهي راي دادن و ندادن گير كرده اند. يكي اين درخواست مهدي خزعلي را حركتي رو به جلو و اعتراضي ميداند و ديگري اين حركت را خيانت به جنبش قلمداد ميكند. آيا وقت آن نرسيده كه كساني كه فريب اين بازي هاي پشت پرده اصلاح طلبان را خورده اند به خود بيايند؟
بالاترين افزود: در ماه گذشته ما شاهد اتفاقات جالب و زنجيره اي در رسانه هاي داخلي و خارجي اپوزيسيون اصلاح طلب بوديم. سرسلسله اين اتفاقات مقاله جرس بازوي رسانه اي خارج كشور اصلاح طلبان در مورد رضا پهلوي بود. در اين مقاله جرس كه توسط اصلاح طلبان لندن نشين اداره ميشود برخلاف اصول حرفه اي خبرنگاري و به طور معنادار و جهت يافته اي سعي در تخريب چهره رضا پهلوي كرده بود. مقاله خزعلي درباره شركت در انتخابات و رأي دادن به [...] مكمل همان حركت اصلاح طلبان مي باشد. آنها در برابر نظام عقب نشيني كرده اند.
گفتني است پيش از اين سايت بالاترين اعتراف كرده بود كه درگيري گروههاي اپوزيسيون با يكديگر در بن بست ها شدت مي گيرد و توضيح داده بود كه گويا وقتي به بن بست مي رسيم وقت زياد مي آوريم و اين اوقات فراغت را با درگيري با يكديگر پر مي كنيم!



 



عبداله نوري: قرار نبود خاتمي رأي بدهد (خبر ويژه)

عبداله نوري از يأس و بي برنامگي نيروهاي اصلاح طلب و جنبش سبز خبر داد. او همچنين از شركت خاتمي در انتخابات مجلس انتقاد كرد.
وي در ديداري كه ارگان حلقه لندن (جرس) گزارشي از آن را منتشر كرده، از خاتمي انتقاد كرد و گفت: برداشت من هم در مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه ايشان بدون محقق شدن شرايطي كه اعلام كرده بود در انتخابات شركت نخواهد كرد. به هر حال اگر ايشان از ابتدا بناي شركت شخصي مي داشت بهتر بود از قبل در بيانات خود شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد تا سوءتفاهمي به وجود نيايد و يا اصولا آن شرايط را بيان نمي كرد.
وي همچنين در مورد توجيهات مطرح شده درخصوص راي دادن خاتمي گفت: آنچه براي توجيه رأي دادن بيان شده چنانچه درست باشد در ارتباط با تمامي افراد صادق است و اين توجيهات در روز راي گيري به يكباره ظاهر نشده است و از قبل هم مي شد با همين توجيهات به گونه ديگري رفتار نمود.»
نوري در اين ملاقات مي گويد: وقتي يك برنامه سياسي روشن، پشتوانه مطالبات نباشد، نتيجه اي جز يأس و ملال ندارد و يأس و بي برنامگي در نيروهاي تحولخواه [ اسم مستعار محافل برانداز فعال در فتنه سبز] يكي از مشكلات اساسي آنهاست. مشكل اين نيروها كه ذيل عناوين مختلفي مانند جنبش سبز با اصلاح طلب فعاليت مي كنند اين است كه «به دليل افراطي گري نمي دانند در چنين جوي چه چيزي بخواهند كه هم باعث ريزش طرفداران نشود و هم حاكميت را به بي اعتمادي بيشتر دچار نكند؟»
وزير كشور معزول دولت اصلاحات با بيان اينكه «حاكميت نيازي به مصالحه با مخالفان نمي بيند» گفت: حاكميت احساس مي كند طرف مقابلش به چيزي كمتر از نابودي و خلع يد كامل او از قدرت رضايت نمي دهد و حتي هدف نهايي اش از ورود به قدرت يا شركت در انتخابات هم همين است. طبيعتا تا وقتي چنين احساسي وجود داشته باشد مجالي براي فعاليت به نيروهاي منتقد و معترض نخواهد داد و روشن است كه حاكميت با نيرويي كه فكر مي كند خواهان نابودي كامل اوست دست به مصالحه نخواهد زد، ضمن اينكه طرف مقابل حاكميت نيز هيچگاه مصالحه را به طور واقعي در دستور كار خود قرار نداده است چرا كه چنين دستور كاري مخالفاني هم دارد. آنها اينگونه مي انديشند كه در هر گونه تعامل و مذاكره اي با حكومت بر سر اختلافات، برنده به صورت يكطرفه حكومت خواهد بود.

 



خرج هر ناو گران قيمت آمريكا يك مين ارزان قيمت ايران است (خبر ويژه)

تاكتيك جنگ نامتقارن ايران به گونه اي است كه مي تواند يك ناو جنگي ميليارددلاري آمريكا را با يك مين ارزان قيمت غرق كند.
روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال با انتشار اين مطلب نوشت: تشكيلات نظامي دريايي ايران مي تواند براي آمريكا خطرناك باشد. فرماندهان نيروي دريايي آمريكا مستقر در خليج فارس بر اين باورند كه قايق هاي گشت زني ايران در تنگه هرمز مي توانند در صورت بروز حمله، شليك هاي دوربردي كه از ناوهاي آمريكايي به سمت اهداف ايراني انجام مي شود را خنثي كنند. افسران نيروي دريايي آمريكا مي گويند در صورتي كه جنگي پديد آيد، ايران با جنگاورهاي دريايي خود در تنگه هرمز مين گذاري مي كند يا اينكه اهداف نيروي دريايي آمريكا را با قايق هاي كوچك هدف قرار مي دهد.
روزنامه آمريكايي اضافه مي كند: اين تهديدها كه در عرصه سياست به جنگ هاي نامتقارن مشهور است مي تواند به اندازه بمب گذاري هاي جاده اي در عراق و افغانستان خطرناك و غير قابل پيش بيني باشد، چرا كه يك مين ارزان قيمت مي تواند به يك ناو جنگي ميليارد دلاري خسارت وارد كرده يا اينكه آن را كاملا غرق كند. در چنين سناريوهايي، ارتش آمريكا با موضوع زمان بر و مخاطره آميز باز كردن راه هاي انتقال نفت به بازارهاي بين المللي مواجه خواهد بود.
وال استريت ژورنال در ادامه گزارش خود خاطر نشان مي كند: ايران براي بستن تنگه هرمز يا سخت گيري بر ناوهاي آمريكايي، 5 هزار مين دريايي در اختيار دارد كه مي تواند اهدافي را هوشمندانه منهدم كند. اسكات ترور، كارشناس مين مي گويد تشخيص محل و پاكسازي مين ها يك بازي موش و گربه براي نيروي دريايي آمريكاست. به گفته وي مين هاي دريايي مانند مين هاي زميني بسيار خطرناك هستند. زير دريايي هاي ايران نيز از ديگر تهديدهاي پيش روست كه مي توانند براي حمله مورد استفاده قرار گيرند.
اين روزنامه همچنين خاطر نشان كرد: تحليلگران مي گويند قايق هاي تندروي نيروي دريايي ايران از قابليت حمل ابزارهاي جنگي و موشك برخوردارند. اما جمهوري اسلامي مي تواند از كشتي هاي كوچك تجاري نيز براي مين گذاري يا پرتاب موشك استفاده كند و در اين صورت شناسايي چنين تهديدهايي بسيار دشوار خواهد بود.

 



حذف نام خليج فارس از رسانه هاي سازمان منافقين (خبر ويژه)

سايت هاي اينترنتي وابسته به سازمان منافقين از واژه «خليج» به جاي عنوان خليج فارس استفاده مي كنند.
مروري بر عملكرد چند ماه اخير رسانه هاي وابسته به اين سازمان نشان مي دهد كه نام خليج فارس از ادبيات اين سازمان حذف شده و جاي آن را عنوان جعلي خليج گرفته است. ظاهرا امريه جديد سران سازمان به سايت هاي وابسته پس از آن صادر شده كه آنها به فعاليت براي استخبارات رژيم سعودي در كنار تروريست هاي سلفي تن داده اند. اخبار جديد منتشره در رسانه هاي غربي از اين همكاري ها حكايت مي كند. بنابر برخي گزارش هاي ديگر، دولت عربستان با انتقال بخشي از اخراج شدگان پادگان اشرف به اين كشور موافقت كرده است.
سازمان منافقين بالغ بر دو دهه در خدمت استخبارات رژيم صدام قرار داشت اما پس از سرنگوني صدام و روي كار آمدن اسلامگرايان متحد ايران، در انزوا قرار گرفت.
پذيرفتن ننگ نوكري آل سعود از سوي فرقه تروريستي رجوي در حالي است كه رژيم سعودي به عنوان يكي از مرتجع ترين و منفورترين رژيم هاي منطقه به شمار مي رود.

 



بزك كردن رفقا براي آمريكا يك تراژدي بزرگ است (خبر ويژه)

«كنفرانس ها و نشست هاي اپوزيسيون واقعاً تبديل به يك تراژدي بزرگ شده است.»
شبكه تلويزيوني كانال يك وابسته به طيفي از ضدانقلاب خارج نشين، مطلب فوق را از قول سيامك شجاعي عنوان كرد. نامبرده كه در آمريكا اقامت دارد، درباره ميتينگ ها ونشست هاي گاه به گاه مخالفان در آمريكا و اروپا از جمله در مريلند واشنگتن گفت: از اين جلسات بسيار تشكيل شده است. طي يكسال برخي از اين ها مشتاق شدند كه خودشان را بزك كنند و كانديداي عضويت در شوراي احتمالي شوند تا به خارجي ها بگويند كه ما هستيم، بياييد به سراغ ما و حمايتمان كنيد. اين واقعاً يك تراژدي بزرگ است.»
وي ادامه داد: «عده اي از همين آقايان زماني به محمدرضا شاه پهلوي خرده مي گرفتند كه به آمريكايي ها خيلي نزديك است و دستش در دست آن هاست. اما الان ما متأسفانه مي بينيم كه از اصلاح طلب گرفته تا كمونيست قبلي و فعلي، همه دوان دوان خودشان را مي رسانند به كعبه واشنگتن كه بتوانند در مقابل آمريكايي ها خودشان را بزك كنند و حتي حاضرند به عنوان دست نشانده آمريكا وارد عمليات نظامي هم بشوند.»
شجاعي با كنايه اضافه كرد: «از اين كنفرانس ها بسيار بوده، بعضي هايشان پشت درهاي بسته و بعضي ها در هتل ها؛ حتي در نمايش هاي تلويزيوني هم ميزگردهايي شبيه به اينها انجام مي شود. فقط كم مانده است كه جلسه بگذارند و از جمهوري اسلامي دعوت كنند كه بيايند و برايشان كنفرانس بدهند با اين موضوع كه چطور مي شود دوباره به ايران برگشت؟!»
وي گفت: «آنچه مسلم است اينكه مردم ايران به اين خودشيفتگي ها، خودباختگي ها و خودفروشي ها توجه نمي كنند و قطعاً سرنوشت نهايي در داخل كشور تعيين مي شود اما به اعتقاد من، اين يك شرمندگي و شرمساري تاريخي است كه ما مي بينيم رجال به اصطلاح سياسي ما در هيبت اپوزيسيون، حتي در ممالك آزاد هم از اصول اوليه دموكراسي نمي توانند جانبداري كنند».

 



اداره اپوزيسيون توسط نفوذي هاي رژيم نوبر است (خبر ويژه)

گردهمايي چندي پيش شماري از مخالفان در مريلند واشنگتن هر چند كه طبق معمول اين نشست هاي محفلي به نتيجه در زمينه احياي اپوزيسيون منجر نشد اما بحث هاي شنيدني و خواندني را در ميان آنها موجب شده است.
پايگاه اينترنتي گويانيوز درباره نشست مذكور و مصاحبه يكي از برگزاركنندگان مي نويسد: آخرين سؤال مجري در برنامه افق از آقاي گنج بخش اين بود كه بسياري از ما خواسته اند بپرسيم چرا فلان گروه هاي سياسي در نشست واشنگتن حضور نداشتند و پاسخ جناب گنج بخش پاسخي بود بر بسياري از چراهاي اپوزيسيون. ايشان فرمود اين مورد را از خانم حقيقت جو بپرسيد بيشتر در جريان اين مسائل نشست هستند!
وظيفه خويش دانستيم از خانم حقيقت جو و ديگر اصلاح طلبان عزيز، سپاس ويژه داشته باشيم كه زحمت كشيده اند اپوزيسيون را مرهون رحمت خويش قرار داده، ضمن مهاجرت به خارج كشور، براي اپوزيسيون نظام اسلامي نشست برگزار مي كنند كه هيچ، مدعوين اين نشست را نيز ظاهرا تعيين مي كنند!
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون مي افزايد: اپوزيسيون نظام اسلامي بايد از خود بپرسد كه 33 سال فعاليت سياسي با نام «مبارزه» براي اپوزيسيون متكثر از مشروطه خواه تا جمهوري خواه، از چپ تا راست بايد حاصلش اين باشد كه نشست يا جلسه سياسي به نام مخالفين جمهوري اسلامي توسط افرادي مانند خانم حقيقت جو سازماندهي شود؟ البته كه خانم حقيقت جو بسيار قابل احترام و گرامي هستند ولي شخصي هست كه تا چندي پيش نماينده مجلس اسلامي بوده، مدعي اصلاح طلبي بوده، قاعدتا نمي تواند تعيين كننده مدعوين و شركت كنندگان باشد.
گويانيوز همچنين نوشت: اپوزيسيون نظام اسلامي به علت نداشتن كار تشكيلاتي و سازمان يافتگي منسجم، اينقدر به دور خودش پيچيده كه در خويش گم شده است و آدرس اهداف و آرمان هاي خودش را فراموش كرده است. گويي اصلا نمي دانند با چه چيزي مبارزه كرده اند و از چه آرمان هايي دفاع مي كنند و اصولا چرا لقب اپوزيسيون مي گيرند؟
اين سايت اينترنتي با اظهار تعجب مي نويسد: دانشگاه هاي آمريكا به تازگي پذيراي دوستان به ظاهر جدا شده از نظام با عنوان هايي مانند استاد افتخاري يا استاد ميهمان شده اند. حال كار كردن در كتابخانه كنگره يا دفتر فلان مقام سابق آمريكايي كه براي جداشدگان از نظام و اصلاح طلبان عزيز كه شغلي عادي به حساب مي آيد. حتي شنيده ام جناب موسويان (سفير در آلمان در زمان ماجراي ميكونوس) در آمريكا استاد ميهمان شده كه اين از عجايب قدرت دموكراسي آمريكا هست!! (چون به عنوان شخصي كه در دانشگاه اينجا براي ادامه تحصيل آمده ام شاهدم چقدر سخت است پذيرش يا بورس گرفتن براي دانشگاه هاي اينجا چه رسد به طرفه العيني استاد ميهمان شدن!)
شبكه بالاترين نيز با اشاره به حضور برخي افراد تجزيه طلب در كنار برخي از اصلاح طلبان در نشست مورد بحث نوشت: اين جور نشست ها تنها موجب از بين رفتن قبح تجزيه طلبي و هرز رفتن بودجه هاي براندازي رژيم مي شود كه حالا خرج لاس زدن با رژيم مي شود. چه اپوزيسيون نوبري داريم.
اما آرين وطنخواه مجري شبكه سلطنت طلب ايران آريايي، در گزارشي گفت: منتظر كساني كه در واشنگتن و برلين مي نشينند و كنفرانس هاي آنچناني برگزار مي كنند نباشيد و به آنها فكر نكنيد قسم به اهورامزدا كه شما را سركار گذاشته اند و فقط به فكر خودشان هستند آنها در اين سن و سالي كه هستند به واسطه اين كارها مشغوليت هايي براي خود درست كرده اند و هيچ غلطي هم نمي توانند بكنند چرا كه قدرت و شعور اين كار را ندارند كه بخواهند كاري بكنند. به آنها بايد گفت شما رفوزه هستيد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14