(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 12 اردیبهشت ۱۳۹۱ - شماره 20197 
PDF نسخه

نمايشگاه با طعم كيهان
كتاب هايي كه خوردني است
خشت اول
براي خاطر چه كسي بميريم؟
نقد سوم
برداشت2
فلاش بك
بوي بارون
اين...نت



نمايشگاه با طعم كيهان
كتاب هايي كه خوردني است

دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان امسال با 4 كتاب جديد در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران كه از امروز افتتاح مي شود، حضور دارد. كتاب هاي «گفت وشنود» اثر «حسين شريعتمداري»، «رازهاي دهه شصت» نوشته مرتضي صفارهرندي، «ارتش سري روشنفكران» نوشته پيام فضلي نژاد و كتاب «طريقت تزوير» تأليف ح. كريمي آثاري است كه در «غرفه انتشارات كيهان» در نمايشگاه مي تواند خلأ مطالعاتي جوانان و اهل مطالعه و حتي علاقه مندان به پژوهش را جبران كند.
يكي از كتاب هاي «دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان» قطعاً براي بسياري از خوانندگان صفحه «نسل سوم» روزنامه كه با ادبيات و طنز انس بيشتري دارند، جذاب تر است. حاج «حسين شريعتمداري» با اين همه مشغله كاري و برنامه هاي روزانه و وسواس و نظم نوشتاري و فكري، ما را ميهمان نگاه طنزگونه و فكاهي اما سياسي و ارزشمند خود در كتاب گفت وشنود مي كند تا بياموزيم چگونه مي شود «سوژه يابي» كرد، وقتي يك نگاه مكتبي ناب و سلوك بدون تعارف ولي منصفانه داشت. ستون «گفت وشنود» روزنامه كيهان بيش از 15سال است كه چاپ مي شود و خوانندگان بسياري كه مشتري اين روزنامه قديمي اند، «گفت وشنود» را با لذت مي خوانند و حتي برخي از فكاهي هايي كه «حسين شريعتمداري» بالبداهه ساخته است در ميان مردم رايج مي شود.
اهميت كتاب «گفت وشنود» را نبايد در قالب طنز آن خلاصه كرد بلكه اين كتاب را مي توان در ژانر «ادبيات سياسي» دسته بندي كرد كه فكاهي هاي سياسي يكي از مشتقات آن است. بنابراين، گرچه شريعتمداري در عرصه سياست ايران و منطقه، بلكه در حوزه ژورناليسم و مطبوعات شناخته شده است و تا چند سال پيش يعني در اواخر دوران موسوم به اصلاحات كه نام شريعتمداري به عنوان نويسنده اين ستون مطرح شد، كمتر كسي از ذوب ادبي و فكاهي مديرمسئول كيهان خبر داشت.
با مطالعه كتاب «گفت وشنود» نه تنها به حوادث ايام «فتنه سبز» باز مي گرديم، بلكه لطائف و قصص زيبايي نيز از حافظ و ديگر قله هاي ادبيات فارسي ميان آن ها پيدامي شود.
در يك جمع بندي مي توان گفت كه مجموعه كتاب هاي «نيمه پنهان» (كه پيش از اين كتاب «نيمه پنهان اشرف پهلوي» را در صفحه «نسل سوم» به شما معرفي كرديم) سال خوبي را پشت سر گذاشته است؛ بدين ترتيب كه پيام فضلي نژاد پس از سه چهار سال كه خبر چاپ كتابي پس از كتاب پرفروش «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» از او به گوش مي رسيد، توانسته است تا كتاب «ارتش سري روشنفكران» (تاريخ انديشه سياسي معاصر-1) را به پايان برساند.كتاب قبلي فضلي نژاد هم (شواليه هاي ناتوي فرهنگي) اكنون به چاپ پانزدهم رسيده است.
كتاب «ارتش سري روشنفكران» نيز توسط «دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان» در 464 صفحه، قطع رقعي و قيمت 9هزار تومان به بازار كتاب آمده و گفته مي شود از اولين روز نمايشگاه بين المللي كتاب تهران عرضه خواهد شد. پاورقي اين كتاب مانند ديگر آثار مجموعه «نيمه پنهان» از دي سال قبل در روزنامه چاپ شد و تا فروردين امسال ادامه يافت.
امسال دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان غير از اين 2 كتاب، دو كتاب ديگر نيز ويژه نمايشگاه كتاب كه از 12 اردي بهشت 1391 برگزار مي شود، چاپ كرده است و اكنون در حال صحافي است. كتاب «رازهاي دهه شصت» نوشته مرتضي صفارهرندي يكي ديگر از اين كتاب هاست. كتاب اين نويسنده در امتداد خط تاريخي كتاب قبلي وي با نام «نقش آفرينان عصر تاريكي» تلقي مي شود و هر 2 كتاب تحت عنوان «تبارشناسي جريان هاي سياسي معاصر» (1 و 2) شناخته مي شوند؛ مانند كتاب پيام فضلي نژاد كه عنوان دوم آن «تاريخ انديشه سياسي» است.
«رازهاي دهه شصت» را مي توان محصول تجربه هايي ديد كه از چند جهت براي نسل جوان قابل استفاده است؛ اين كتاب مهم ترين و جنجالي ترين و پرهيجان ترين حوادث تاريخ انقلاب در سال هاي 1358 تا 1368 را دربرمي گيرد. نويسنده با استناد به اسناد و منابع مورد وثوق سياسي توانسته است در پاسخگويي به برخي شبهات سياسي مطرح در خصوص رجال و حوادث و وقايع ورود خوبي داشته باشد.
چهارمين كتاب از مجموعه كتاب هاي «دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان» كه براي نمايشگاه رسيده، «طريقت تزوير» نام دارد. اين كتاب به صورت داستاني و در قالب مستند نوشته شده و پاورقي آن قبلا در هفته نامه «زن روز» در حال چاپ است. كتاب «طريقت تزوير» روايتي تلخ از دنياي درويشي است و نويسنده آن كه از شاعران فقيد انقلاب اسلامي است، مانند يك شاهد عيني به روايت فريب ها و تلخي هاي دنياي فرقه هاي انحرافي و كاذب عرفاني پرداخته است.
مجموعه «نيمه پنهان» كيهان كه قبلا داستان هايي درباره فرقه هاي ضاله بهائيت، گلد كوئيست و... در قالب «داستان مستند» منتشر كرده بود، اين بار در حيطه عرفان هاي كاذب و در همان قالب به چاپ كتاب پرداخته است.
دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان يك پيشنهاد قابل توجه و لازم را در مقدمه يكي از كتاب هاي جديد مطرح كرده است: اينكه كتاب هاي ارزشي و اصول گرا كه روايتگر تاريخ انقلاب هستند، به عنوان كتب مرجع دانشگاهي به دانشجويان معرفي شوند و در دانشگاهها تدريس شوند، اما تا زماني كه خبرها از يك فاجعه فرهنگي در حوزه هاي فرهنگي نظير «مؤسسه شهر كتاب» حكايت مي كند، نمي دانيم بايد اميدوار باشيم كه اتفاق ريشه اي رخ دهد تا بساط سكولاريزم- دست كم- محدود شود يا نه؟
غرفه انتشارات كيهان در نمايشگاه كتاب هم امسال تغييراتي كرده است و امكانات بهتري را مؤسسه كيهان براي عرضه آثارش و حتي ديدار نويسندگان كتاب ها با مخاطبان فراهم ساخته است.
درباره كتاب هاي آينده «نيمه پنهان» هم خبرهايي داريم. يكي اينكه پس از سال ها، مجموعه آثار حسين شريعتمداري با دسته بندي «پيش بيني هاي تحقق يافته»، «رجال شناسي» و «احزاب و گروههاي سياسي» منتشر خواهد شد. حسن و فايده انتشار موضوعي مقالات آقاي شريعتمداري اين است كه به پژوهشگران سياسي و اهالي مطبوعات (از نويسنده تا روزنامه نگار) «حرفه اي نوشتن» را ياد مي دهد. فايده ديگر آن اين است كه وقتي «يادداشت هاي روز» آقاي شريعتمداري كه به روايت آمار جهاني از پرخواننده ترين مطالب به زبان فارسي است، به صورت موضوعي و با ساختار منسجم محتوايي عرضه مي شود، يك الگو و روش تحليل سياسي را مي توان از درون آن يافت كه خلأهاي حوزه علوم انساني خصوصاً نقصان هاي عرصه «علوم سياسي» را پر مي كند. كوشش و جد جهد در حوزه علوم انساني نيز اين چنين در بازار آكادميك و بازار نشر رونق پيدا مي كند.
گفتني است كتابهاي ياد شده از فردا در غرفه كيهان واقع در نمايشگاه كتاب عرضه خواهد شد.

 



خشت اول
براي خاطر چه كسي بميريم؟

وقتي جهت گيري كليت يك جامعه، يك سازمان، يك مجموعه غلط بود، تلاش هاي فردي هرچه هم در آن جامعه انبوه باشد، نتيجه خودش را نخواهد بخشيد...
از امام صادق (عليه السّلام) نقل شده است كه فرمودند: اگر سررشته نظام يك جامعه به دست انسان هاي فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حركات مؤمنانه افرادي كه در اين جامعه هستند، به جايي نمي رسد؛ و اگر در آنچنان جامعه اي كساني تسليم باشند و از آن ستمگران اطاعت كنند، خدا آنها را هم عذاب مي كند. البته در همين حديث، عكسش هم هست... جان مطلب اين است كه اگر چنانچه در يك نظامي، در يك مجموعه اي، در يك كشوري، در يك جامعه اي، حاكميت و نظام، نظام الهي است، نظام عادلانه است، آن كساني كه اطاعت از اين نظام مي كنند، مورد عفو الهي هستند؛ ولو خطاهائي هم داشته باشند.
¤
امروز ارتش يكي از مردمي ترين نهادهاي كشور ماست...درست است كه ارتش ها در دنيا با شعار حفظ منافع ملي به وجود مي آيند و به كار گرفته مي شوند، اما واقعاً همين جور است؟ ارتش آمريكا در عراق، ارتش آمريكا در افغانستان، منافع ملي آمريكا را حفظ كرد؟ ملت آمريكا از اشغال افغانستان سود برد؟ از كشتار مردم افغانستان خرسند و راضي شد؟ از اين كه سربازان مزدورش بيايند مردم را به گلوله ببندند، بعد جنازه هاشان را مثله كنند، بعد با اجزاي بدن آنها عكس يادگاري بگيرند، منافع آمريكا تأمين شد؟ اگر كسي از سران رژيم ايالات متحده بپرسد آقا شما اين ارتش وسيع را، اين تجهيزات مدرن و فوق مدرن را براي چه مي خواهيد، جوابشان اين است: براي منافع ملي. اما آيا راست مي گويند؟
¤
... غالباً در دنيا اين جور است؛ ارتش ها به اسم منافع ملي تشكيل مي شوند، اما در خدمت منافع ملي نيستند؛ در خدمت جاه طلبي هاي سياسي اند. در طول تاريخ هم همين جور بوده. از اينجا بلند شوند، بيش از يك ميليون سرباز را بردارند ببرند طرف يونان - اينها افتخارات تاريخي طاغوت ماست؛ خشايار شاه - براي اينكه بتوانند يونان را بگيرند؛ بعد هم شكست خورده و كشتي شكسته و نابودشده برگردند به كشور. اينها براي منافع ملي نبوده.
¤
اوائل انقلاب، در يكي از اين كاخ هاي سلطنتي كه يك بخشي از نيروي ارتش را آنجا براي پاسداري متمركز كرده بودند، يك تابلوئي آن بالا زده بودند كه مضمونش اين بود: ما - يعني ارتش - اصلاً براي حفظ جان اين طاغوت تشكيل شده ايم! خب، اين خيلي فاصله دارد با منافع ملي. اگر ما در دنيا ارتشي را پيدا كنيم كه اعتقاداتش مثل اعتقادات مردم، احساساتش مثل احساسات مردم، خودش نه در خدمت اشخاص و افراد، بلكه در خدمت مردم و در خدمت منافع ملي به معناي حقيقي باشد، اين ارتش خيلي ارزش دارد؛ اين ارتش شمائيد. من مورد ديگري را واقعاً سراغ ندارم.
¤
...تا الان من واقعاً چنين ارتشي سراغ ندارم؛ ارتشي كه نه در خدمت قدرت طلبي هاي شخصي است، نه براي شخص مي ميرد. اين را من بايد تأكيد كنم؛ نه خدا راضي است، نه احكام اسلام اجازه مي دهد كه ما بگوييم ارتش ما، يا نيروهاي مسلح ما، يا عناصر ما، براي خاطر فلان آدم بميرند؛ نه. بله، براي خاطر اسلام، همه بميرند؛ فلان آدم هم براي خاطر اسلام بميرد. براي برافراشته نگهداشتن پرچم استقلال كشور - كه كشور اسلامي است - همه آماده باشند براي مردن در اين راه؛ كه اين مردن، اسمش شهادت است. در اين صورت، اين ارتش مي شود ارتش الهي و معنوي؛ اين ارتش ميشود ارتش اسلامي.
¤
امروز يك جرياني در دنيا به وجود آمده است كه همه دانسته اند و شناخته اند كه اين جريان با نظام سلطه مخالف است. ما با اشخاص مسئله اي نداريم - اشخاص مال اين طرف دنيا، مال آن طرف دنيا؛ بالا، پايين - مسئله، مسئله نظام سلطه است. نظام سلطه يعني چه؟ يعني آن سازوكاري در دنيا كه كشورها و ملتهاي دنيا تقسيم مي شوند به دو قسم: سلطه گر و سلطه پذير. حالا بعضي ها از همين سلطه گران خبيث، اين معنا و اين مضمون را كتمان و انكار مي كنند، به زبان نمي آورند؛ اما بعضي هم روي بلاهت ذاتي اي كه دارند، اين را به زبان مي آورند؛ مثل آن رئيس جمهور قبلي آمريكا كه صريح گفت: در قضيه ي افغانستان و قضيه برجهاي دوقلو و اين چيزها، هركس با آمريكا نيست، عليه ماست! خب، اين حماقت است.
¤
مشكل دستگاه هاي قدرتمند سلطه گر دنيا اين است كه امروز يك جرياني در عالم به وجود آمده كه با اين سازوكار مخالف است. در مركز اين جريان، ايران اسلامي است...
¤
حركتهاي تاريخي اگرچه به نظر دفعي مي آيد، اما هيچ كدام دفعي نيست، تدريجي است؛ منتها منتظر يك نقطه نشتر خوردن است؛ يك حادثه اي پيش بيايد، يك قضيه اي اتفاق بيفتد، ناگهان آن استعداد، آن نيروي متراكم شده ي فنر جمع شده، خودش را نشان مي دهد و آزاد مي كند؛ مي شود مثل مصر، مثل بقيه جاها.
¤
يك فرمانده نظامي اوائل انقلاب آمد پيش من، يك جمله اي گفت، من خيلي از اين جمله خوشم آمد كه تا حالا هم يادم مانده است. گفت: در فرماندهي، عنصري يا جزئي از رهبري وجود دارد. شماها فرماندهان آينده نيرو و ارتش هستيد؛ بايد قدرت رهبري را در خودتان تقويت كنيد. فرماندهي، يعني بكن و نكن، امر و نهي. رهبري، يعني حركت، رفتار و نشان دادن شاخصهائي كه جاي آن بكن و نكن را بگيرد؛ بدون بكن و نكن، حركت ايجاد كند؛ حركتي از روي دل. به جاي ارتباط گرفتن با جسم ها، بايد با دل ها ارتباط وجود داشته باشد؛ اين را بايد در خودتان به وجود بياوريد و در خودتان تقويت كنيد. اگر اين شد، آن وقت پيروزي براي كشور ما و براي ملت ما حتمي است.

 



نقد سوم

شايد هنوز عرق(!؟) برنامه اين هفته «هفت» خشك نشده كه مي نويسم. شايد احساس خطري است كه مي بينم و شايد ماها كه خيلي وقت است از صدا و سيما زده شديم و برنامه هايش را نمي بينيم اين خطر را هم نبينيم.
گفت و گويي كه مجري برنامه، فريدون جيراني با مسعود
ده نمكي داشت و 40 دقيقه اي طول كشيد. و در اين خلاصه مي شد كه آقاي ده نمكي! تو نماينده قشر معترض متدين سينمايي كه اهل فيلم ديدنم نيستي و اصلا تخصصت نيست. اما مي خواهيد تو سينما وارد شين و چيزي كه به شما مربوط نيست را بگيد. حالا كه قدرت دست شماست و همه چي دست خودتونه؛ ارشاد و شوراي عالي سينما دست شماست؛ اين جوريم كه بوش مياد، خانه سينما رو هم كه منحل كرديد، ما زورمون نرسيد كاري كنيم. حد اقل ما رو ناك اوت نكنيد. ما رو هم كه تصريحا مي گيم، ما قشر روشنفكري هستيم به رسميت بشناسيد و ما هم سهم مي خواهيم. هنر ممزوج با فضاي روشنفكري است و به قول شما، 3درصد ونك به بالا هم وجود دارند و بايد بهشون احترام بذاريد. ولي ما روشنفكرها رو به رسميت بشناسيد و ...
دقيقا بعد از اين گفت و گو هم كه فيلم نارنجي پوش مهرجويي را قرار بود بررسي كنند و بر خلاف عرف، به بهانه حفظ احترام برخي ها، فراستي را دعوت نكردند و به نقد فيلم نپرداختند. بلكه طي يك گزارش و مصاحبه از مهرجويي در منزل او، او را پدر روشنفكري سينما خواندند و...
خيلي جالب است كه اين اداهاي روشنفكرنمايي از صداوسيما پخش مي شود و كسي هم چيزي نمي گويد؛ خيلي جالب است كه فريدون جيراني كه كارنامه سينمايي اش آن قدر مشكل دارد كه هر فيلمش نوعي در مميزي ارشاد گرفتار مي شود، هر هفته در ساعتي بسيار مناسب، برنامه زنده دارد و ...راستي دقت كردين مدير همه شبكه هاي سيما دائم تغيير مي كنند اما مدير شبكه سوم سيما، هرگز تغيير نمي كند! اعتراض ها به «مسير انحرافي» را هم كه ديديد به هيچ جا نرسيد و همه دور هم پول بيت المال را ريختند در جيب رفقا! واقعا اين رسانه ملي جمهوري اسلامي است؟!
ميثم. ن

 



برداشت2

هفته گذشته در تركيه هفته كتابخواني بود و پس از آن آماري جالب اما نه چندان خوشحال كننده براي مردم اين كشور منتشر شد كه بر اساس آن در اين كشور هر 10 سال يك كتاب خوانده مي شود! به گزارش اتحاديه دموكراتيك فرهيختگان تركيه، گوركان آوجي، رئيس اين اتحاديه در توضيح علل اين معضل به اين نكته اشاره كرد كه استراتژي كتاب خواني كه مي بايستي قبل از ورود به مدرسه و بعد از دانشگاه به آن توجه مي شد، در تركيه جدي گرفته نشده است.
به رغم سرمايه گذاري هاي انجام شده در مراكز فرهنگي، تحصيلي، علمي و استفاده از استراتژي كتاب خواني در كتابخانه ها و تبديل كتاب ها به كتاب هاي اينترنتي، تا كنون نتيجه اي گرفته نشده و بايستي از روش هاي كلاسيك و قديمي كتاب خواني دست كشيده و به ساخت كتاب هاي صوتي بپردازيم. به ويژه براي ايجاد عادت كتاب خواني در جوانان، بايستي رويكردهاي متفاوتي اتخاذ كنيم. درغير اين صورت آينده تركيه به تباهي كشيده مي شود.
اين مقام مسئول با اشاره به وجود 45 كتابخانه كودك، 14 كتابخانه آثار دستي، 55 كتابخانه سيار و جمعاً هزار و 125 كتابخانه درتركيه در برابر10هزار و 531 كتابخانه آلمان، 4هزار و 620 كتابخانه انگلستان و 5هزارو 209كتابخانه اسپانيا، تصريح كرد:«52 كتابخانه به دلايل گوناگوني در حال بسته شدن اند.
بنابر گزارش داده هاي سال 2007، در مقابل 13 ميليون كتاب كتابخانه هاي تركيه، در بلغارستان 46 ميليون كتاب، در روسيه 739 ميليون كتاب و در كتابخانه هاي آلمان بالغ بر 104 ميليون كتاب موجودند. اين در حالي است كه در مقابل 493 هزار و 500 عضو ثبت نام شده در كتابخانه هاي تركيه، اين تعداد در ايران به 7 ميليون نفر، در فرانسه به 16 ميليون و در انگلستان اين تعداد به 35 ميليون نفر رسيده است. در آلمان براي هر 7 هزار و 500 نفر يك كتابخانه موجود است و در تركيه براي 68 هزار و 500 نفر. اين در حالي است كه در تركيه براي هر 95 نفر يك قهوه خانه موجود است. آمار سرانه كتاب در آلمان 25 هزار و ميانگين آن در اروپا 16 هزار بوده و اين در حالي است كه آمار در تركيه رقم 6 هزار را نشان مي دهد.»
آوجي با بيان اين مطلب كه در رده بندي نيازهاي عام در تركيه، كتاب در رده 235 قرار دارد، افزود: اتحاديه AR-GE (مجموعه امور و كارهاي ابداعي كه بصورت سيستماتيك باعث افزايش سطح دانايي فرهنگي فرد يا جامعه يا زمينه ساز امور جديد است.) بر اساس يكي از گزارش هاي DESAM مبني بر «عادت مطالعه» در تركيه، بيشتر كتاب هاي خوانده شده درباره موضوع هاي سياسي و عشقي است. مردم تركيه در سال تنها 6 ساعت وقت صرف خواندن كتاب مي كنند. پايين بودن آمار كتابخواني در تركيه كه حتي در سطحي پايين تر از برخي كشورهاي آفريقايي است، به معضل بزرگي تبديل شده است. در ژاپن 14%، در آمريكا 12%، در انگلستان 12% و در فرانسه 21% افراد به طور منظم كتاب مي خوانند و اين در حالي است كه در تركيه از هر هزار نفر ، يك نفر مطالعه مي كند...به طور متوسط يك ژاپني در سال 25، يك سوئيسي در سال 10و يك فرانسوي در سال به طور ميانگين 7 جلد كتاب مي خواند ولي يك ترك در10 سال، تنها يك كتاب مطالعه مي كند.

 



فلاش بك

هر ايراني با غيرت كه تاب خواندن خيانت دولت و نمايندگان مجلس و به ويژه شاه را درباره بحرين ندارد، متن زير را كه مشروح مذاكرات مورخ 9.9.1350 در صحن علني مجلس است، نخواند؛ دوستداران نظام شاهنشاهي نيز در اين داوري دريابند كه «مثلا وكلاي ملت» دستي دستي بحرين عزيز را از كشورمان جدا كردند و نمايندگان با گفتن جاويدشاه و آفرين و احسنت به صلح طلبي او بر اين خيانت صحه گذاشتند! حالا همان منطقه خودي، براي جزايرمان شاخه و شانه مي كشد! دقت كنيد كه سهم قرارداد نفتي ما نيز به برادران عزيزمان در شارجه مي رسد در اين توافق تاريخي!
مجلس شوراي ملي دوره 23جلسه 17 مورخ 9.9 / 1350
مجلس ساعت ده و چهل دقيقه صبح به رياست عبدالله رياضي تشكيل گرديد. گزارش نخست وزير در مورد استقرار نيروهاي مسلح شاهنشاهي ايران در جزاير تنب بزرگ و كوچك و نقاط مورد نظر جزيره ابوموسي
رئيس: اين جلسه فوق العاده تشكيل شده است براي اينكه آقاي نخست وزير مطالبي دارند كه به اطلاع مجلس شوراي ملي برسانند. جناب آقاي نخست وزير بفرماييد.
نخست وزير(امير عباس هويدا): با كمال خوشوقتي خاطر نمايندگان محترم و هم ميهنان عزيز را مستحضر مي دارم كه امروز صبح ساعت شش و پانزده دقيقه نيروهاي مسلح شاهنشاهي ايران در جزاير تنب بزرگ و كوچك پياده شدند و همچنين در نقاط مورد نظر جزيره ابوموسي استقرار يافتند(كف زدن ممتد نمايندگان) و ساعت شش و پنجاه دقيقه پرچم ايران برفراز كوه حلوا يعني مرتفع ترين قله جزيره ابوموسي به اهتزاز درآمد(كف زدن ممتد نمايندگان)
بدين ترتيب پس از مدتي قريب 80 سال كه سياست استعمار علي رغم حقوق مسلم تاريخي مانع از اعمال حاكميت ايران بر اين جزاير شده بود در نتيجه سياست مدبرانه اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر (كف زدن ممتد نمايندگان) و پس از مذاكرات طولاني و پيگير با دولت انگليس دوباره اين جزاير تحت سلطه ايران قرار گرفت(احسنت- آفرين)(دكتر صدر: جاويد شاه)
بعد از حل موضوع بحرين كه در نتيجه سياست صحيح و منطقي ايران حاصل شد با فيصله اين مهم از طريق مسالمت آميز بار ديگر اصالت سياست خارجي ايران به ثبوت رسيد و درعين حال با امحاء آخرين اثر استعمار از خليج فارس راه براي همكاري نزديك و همه جانبه با برادارن آن سوي خليج فارس بازگشت و موجب نهايت خرسندي است كه اكنون به رعايت حسن همجواري كه از اصول مسلم سياست مستقل ملي ايران است عدم توسل به زور در حل اين امر خود دليل بارز آن مي باشد خواهيم توانست با مردم تمام نواحي مجاور خليج فارس با يگانگي وفارغ از هر نوع نگراني خواه از جهت منافع ملي ايران و خواه از نظر امنيت منطقه و صلح بين المللي در حال و آينده همگامي و همكاري مثبت و سازنده داشته باشيم(احسنت)
يك نكته ضروري كه لازم است در اين فرصت اعلام دارم اين است كه دولت شاهنشاهي ايران به هيچ وجه من الوجوه از حق سلطه و حاكميت مسلم خود بر سراسر جزيره ابوموسي صرفنظر نكرده و نخواهد كرد(احسنت) و بنابراين حضور مأمورين محلي در قسمتي از جزيره ابوموسي نبايد به هيچ عنوان منافي يا متناقص با اين سياست اعلام شده تعبير و تلقي شود(احسنت)
مطلب ديگر آن كه دولت شاهنشاهي ايران براي اثبات كمال حسن نيت خود در حل اين مهم از طريق مسالمت آميز قرارداد نفتي كه قبلاً بين شارجه و يك شركت نفتي بسته شده بود در چهارچوب مقررات اخير اوپك تطبيق داد تا از لحاظ ايران بتواند مورد قبول باشد و موافقت نمود اگر نفتي هم به دست آيد درآمد آن براي پيشرفت برادران شارجه بالمناصفه تقسيم گردد(احسنت) و به علاوه كمك هاي مالي و فني جهت پيشرفت برنامه هاي عمراني و اجتماعي در شارجه تأمين خواهد بود. ضمناً يادآور مي شود كه در گذشته پاره اي برنامه هاي اجتماعي در تعدادي از شيخ نشينها انجام شده بود ولي در آينده از كمك به برادران آن سوي خليج فارس كه احتياج به كمك داشته باشند دريغ نخواهيم ورزيد(احسنت)
دكتر فضل الله صدر: جناب آقاي رئيس، همكاران گرامي، خانمها و آقايان...از آن لحظه اي كه نخست وزير اين خبر مسرت بخش را داد همه وجود من مي لرزد و همه وجود من سراپا شوق است(آفرين). همان گونه كه ديديد امروز مجلس سنت خودش را شكست و با كف زدنهاي ممتد اين خبر مسرت بخش را استقبال كرد(احسنت) همه ملت ايران در مواقعي كه پاي مسائل ملي بخصوص مسائل مربوط به سياست خارجي به ميان مي آيد همه يكپارچه و متحد هستند(صحيح است) در آن جلسه خصوصي گفتم كه يك ملتي فقط در فضاي سياست خارجي تنفس مي كند و بس اگر اين فضا سالم باشد يك ملت حركت مي كند به سوي هدفهايش و حركت مي كند به سوي استراتژي ملي خودش و خوشبختانه دراين زمان و در طول چند سال گذشته و بخصوص در اين دهه اخير ملت ايران شاهد پيروزيهاي عظيم در مسائل مربوط به سياست خارجي بوده است من امروز صد برابر آن روزي كه به لايحه بحرين رأي موافق دادم بيشتر افتخار مي كنم من همان زمان مي دانستم و درك كرده بودم كه حل مسئله بحرين جز آن راهي كه شاهنشاه براي از بين بردن بن بست بحرين ارائه فرمودند راه ديگري ندارد من امروز با همه وجودم بيشتر معتقد شده ام كه وقتي چنين تصميم تاريخي گرفته شده بدين خاطر بود كه ملت ايران رد پاي استعمار را از پهنه خليج فارس محو كند(جوانشير: آثار اخلاقيش را هم محو كرده است) آثار اخلاقي و معنويش هم محو خواهد شد مسلماً همين طور است جناب آقاي جوانشير موقعي كه مسئله بحرين عنوان شد وقتي تجزيه و تحليل مي كردم براي عده اي از دوستان چه در ايران و چه در خارج از ايران مي گفتم ما دو راه بيشتر نداشتيم يا مي بايستي متوسل بشويم به قوه قهريه كه با هزار دليل به صرفه و صلاح مملكت ما نبود يا اينكه مثل هميشه اين ادعا را براي بحرين حفظ مي كرديم يعني اينكه اگر نماينده بحرين كه مسلماً به بحرين استقلال يك طرف داده مي شد در هر مجمع عمومي و در هر اجلاسيه عمومي شركت مي كرد و يا در همه سازمانهاي وابسته با سازمان ملل متحد نماينده ملت ايران تنها كاري كه مي توانست بكند آن بود كه آن جلسه را ترك كند يعني ما عملاً از خودمان خلع يد مي كرديم از سازمانهاي بين المللي و گوشه انزوا مي گرفتيم و حال آنكه منظور ما از حل مسئله بحرين اين بود، البته من دلم نمي خواهد اين نكته در جريده ها نوشته بشود، مسئله اين بود كه ما بتوانيم سيادت ملت ايران را بر كليه خليج فارس اعمال كنيم و خوشبختانه امروز همان روزي است كه ما به آن آرزو رسيده ايم ما امروز بالقوه و بالفعل در بحرين و ساير شيخ نشينها هستيم هواپيمائي ما، بيمه ما، بانك ملي و در واقع سازمانهاي اقتصادي ما در آنجا وجود دارد.
دكتر الموتي: سيادت وجود ندارد همكاري وجود دارد.
دكتر صدر: به هر حال نيروهائي كه درخليج فارس متمركز هستند نيروهاي انساني اكثريتشان وابسته به ملت ما هستند و ما بزرگ ترين قدرت اين منطقه هستيم و اگر من لفظ سيادت را در اينجا عنوان كردم به اين خاطر است كه مسلماً همه ميدانند كه ملت ايران و شاهنشاهي ايران يك نظام ضد استعماري است و آنها هميشه زيرچتر حمايت دولت ايران و شاهنشاهي ايران خواهند بود...

 



بوي بارون

اين دل اگر كم است بگو سر بياورم
يا امر كن كه يك دل ديگر بياورم
خيلي خلاصه عرض كنم: دوست دارمت...
(ديگر نشد عبارت بهتر بياورم)
از كتف آشيانه اي خود براي تو
بايد كه چند جفت كبوتر بياورم
از هم فرو مپاش، براي بناي تو
بايد بلور و چيني و مرمر بياورم
وقتش رسيده اين غزل نيمه سوز را
از كوره هاي خود خوري ام در بياورم

سيد مهدي موسوي

 



اين...نت

تفكر، آيينه اي است كه خوبي ها و بدي هايت را به تو
نشان مي دهد...امام رضا سلام الله عليه
¤
چه بي تابانه مي خواهمت اي دوري ات، آزمون سخت زنده به گوري...
¤
بر فاطمه(س) آن كوثر قرآن صلوات/ بر حامي شاهنشه مردان صلوات
بفرست به خون خواهي آن مظلومه/ بهر فرج مهدي دوران صلوات
¤
عشق آن است كه اگر تو در سفر باشي، من نيز نمازم را شكسته بخوانم
¤
مي گن با هركي دوست بشي، شكل و فرم اونو مي گيري. فكرشو بكن
اگه با خدا دوست بشي چه شكلي مي شي...

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14