(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 6 تير 1391 - شماره 20241

ناني كه مصرف مي كنيم
نگاهي به يك مبحث رواني- اجتماعي درباره بيماري ايدز
ايدز فوبياي كاذب، بيماري رواني بدتر از ايدز
سلامت نوجوانان وجوانان از نگاه جامعه شناسي


ناني كه مصرف مي كنيم


يكي از راه هاي حفظ بهداشت و سلامت مصرف كنندگان موادغذايي پخت و تهيه نان است. چون حق انساني و قانوني مردم در شهر بزرگي مانند تهران اين است كه مردم از ناني استفاده كنند كه حداقل شرايط بهداشتي در آن رعايت شود. البته استفاده از نان بهداشتي سالم در ميان وعده هاي غذايي مختلف از مصارفي است كه اقشار كم درآمد در كنار بقيه اقشار بيشترين مقدار استفاده را از اين موادمغذي دارند. پس رعايت مقررات و ضوابط بهداشتي و نظارت هاي مداوم مسئولان ذي ربط مي بايست بطور مداوم صورت گيرد، اما هنوز مشكلات بهداشتي در برخي از واحدهاي نانوايي سنتي گزارش مي شود كه به آن اشاره مي كنيم. گرچه در مجموع يكي از راه هاي ارتقاء بهداشت همگاني در سطح جامعه كنترل بهداشت موادغذايي است. ولي نان هم از اين قاعده مستثني نيست.
شرايط بهداشتي نانوايي ها
شرايط بهداشتي در بسياري از نانوايي هاي كشور نشان مي دهد كه متأسفانه ابزارها و تجهيزات غيرتميز مانند وسايل و ابزارها كار نانوايي ها هم آلوده و هم غيربهداشتي است.
داوود فرج زاده، مديريت تحقيقات در علوم پزشكي در اين باره مي گويد: نانواها بايد از روپوش سفيدي استفاده كنند كه بعد از شيفت كاري تعويض يا شسته شود، اما رنگ كرم روپوش ها با لكه هاي قهوه اي دلالت بر استفاده طولاني مدت آن دارد. استفاده از كلاه براي جلوگيري از ريزش مو و عرق در خمير نيز اجباري است.
وي تأكيد مي كند: اكثر كارگران نانوايي ها به خصوص در تهران از استان هايي خاص مهاجرت مي كنند، تعدادشان كم است. به همين علت كليه فعاليت هاي مربوط به پخت نان، خميرگيري و تحويل نان به مشتري توسط يك يا دو نفر در نانوايي صورت مي گيرد. چون متأسفانه تنها 20درصد از نانوايي ها از كلاه استفاده مي كنند و گاهي اوقات شاهد مناظري هستيم كه وسايل تهيه خمير و ساير وسايلي كه در تماس با خمير هستند بايد سالم، بي عيب و از جنس قابل شست وشو و استيل زنگ نزن و بدون زاويه و بدون درز باشند تا تغيير نامطلوبي در كيفيت نان بوجود نيايد.
سيدرضا غلامي، معاون فني بهداشت محيط مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز معتقد است: وضعيت بهداشت فردي و پوشيدن روپوش كار در نانوايي ها نسبت به بقيه اصناف مانند خواربار فروش ها و شيريني فروش ها كمتر است.
مديريت تحقيقات در علوم پزشكي در اين باره مي افزايد: كفش هاي مورد استفاده در محيط كارگاه بايد تميز و قابل شست وشو بوده و صرفاً در محيط كار مورد استفاده قرار گيرند. ضمناً جهت ورود به انبار و دستشويي بايد از كفش هاي جداگانه استفاده شود. تماس دست شاطر با نان داغ و پول هاي آلوده سبب غيربهداشتي بودن اين مواد مغذي مي شود.
فرج زاده اضافه مي كند: كفش هاي مورد استفاده در محيط كارگاه بايد تميز و قابل شست وشو بوده و صرفاً در محيط كار مورد استفاده قرار گيرند. ضمناً جهت ورود به انبار و دستشويي بايد از كفش هاي جداگانه استفاده شود.
شرايط فيزيكي نانوايي ها
ميز حداقل وسايل و تجهيزات مورد استفاده در كارگاه هاي نانوايي عبارتست از دستگاه خميرگير و تغار- متناسب با محصول توليد كار و پيشخوان، كارد و ساير ابزار كه درمورد نانهاي سنتي كاربرد دارد، تماماً سنگ سفيد صيقلي و مابقي كاشي سفيد درجه يك همچنين كف در تمامي سطح بايد از سنگ و قابل شستشو، غيرقابل نفوذ باشد و سقف واحد توليد نان بايستي سيمان سفيد باشد.
بدون درز، شكاف و فرورفتگي بوده و جنس آن طوري باشد كه در اثر تردد، گرد و غبار ايجاد نشود. ضمناً از شيب لازم بطرف فاضلاب برخوردار بوده و كف محل توليد نان و سرويسهاي بهداشتي بايد مجهز به كف شوي باشد.
فرج زاده با بيان اينكه در بسياري از نانوايي ها مسائل مربوط به بهداشت محيط و طرح ساختمان، سيلو و انبار و همچنين دفع فاضلاب مناسب نيست، خاطر نشان مي كند: واحد توليد نان بايد مجهز به خروجي فاضلاب بوده تا امكان شست وشو به راحتي فراهم باشد. در ضمن قطر مجاري فاضلاب طوري باشد كه عبور مواد زائد به راحتي صورت گيرد. ضمناً فاضلاب مجهز به پنجره مشبك و توري داراي سرويس بهداشتي (حداقل توالت و دوش) باشد.
مديريت تحقيقات در علوم پزشكي بيان مي كند: متأسفانه سامانه نظارتي منسجم بر نانوايي ها كه كارآمد و مؤثر باشند، وجود ندارند. البته ساختمان واحد نان بايد طوري بنا شود كه به سهولت قابل نظافت بوده و به عبارت ديگر سطوح داخلي آن صاف، ساده و محل تقاطع سطوح پخ (بدون زاويه تند) باشد. واحد نانوايي در كليه قسمتها (كف و ديوارها) بايد از آجر و سيمان ساخته شده باشد كه از نفوذ موش و حشرات موذي بداخل آنها جلوگيري شود. همچنين قسمت فروش مي بايست از واحد نانوايي مجزا باشد.
فرج زاده ادامه مي دهد: بهداشت حرفه اي در نانوايي ها با سلامت كاركنان ارتباط مستقيمي دارد البته رعايت محيط فيزيكي در نانوايي ها مانند نور كافي در محيط كار، ميز خميرگيري نان و كپسول آتش نشاني از مواردي است كه مي بايست در اين مراكز رعايت شود.
آراسب دباغ مقدم، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي مي افزايد: در فضاي فيزيكي نانوايي ها مي بايست مواردي رعايت شود، به عنوان مثال درها و پنجره ها بايد طوري طراحي شده باشند كه سبب تجمع مواد خارجي نشود همچنين پنجره ها حتماً مجهز به توري هاي سيمي به منظور جلوگيري از ورود حشرات و جهندگان بوده و به سهولت قابل باز و بسته شده باشد. البته كف زمين در اين واحد به دليل اهميت فضاي محيطي مي بايست سنگ و به سهولت تميز شود. بنابراين چراغي كه در سقف نصب شده مي بايست شكسته نباشد كه به ماده غذايي ريخته شود.
روش پخت در نانوايي ها
براي پخت نان مي بايست از شعله غيرمستقيم استفاده شود و به منظور جلوگيري از آلودگي زيست محيطي حتي المقدور براي سوخت آن از سوختهاي سبك مانند گاز استفاده به عمل آيد. در صورت استفاده از تنور بايد سعي شود كه مصالح بكار رفته در اطراف تنور پخت طوري انتخاب شود كه از انتقال حرارت به قسمتهاي مجاور جلوگيري شود. همچنين پيچيدن نان در روزنامه ها از نكات غيربهداشتي در نانوايي ها است.
فرج زاده در اين باره مي گويد: همچنين در تنورهاي سنتي ايران مانند تنورهاي لواش، بربري و تافتون قبل از پخت، تنور را با مازوت آغشته كرده، سپس آن را آتش زده و از طرف ديگر در هنگام سوخت، مازوت روي نان پاشيده مي شود كه مي تواند خطرات زيادي براي انسان به بار آورد. همچنين در روش شعله مستقيم، مواد سوختي و گازهاي حاصل از احتراق مستقيماً با نان برخورد مي كنند.
دباغ مقدم در اين باره خاطر نشان مي كند: دارا بودن حمام و دستشويي با رعايت كردن فاصله بهداشتي تا تهيه نان كه قبل از شروع به كار و بعد از خاتمه كار در نانوايي ها مي بايست رعايت شود. همچنين انبار آرد بايستي دور از محل پخت باشد. همچنين كيسه هايي كه در نانوايي ها به كار مي رود غير بهداشتي است. براي عبور جريان هوا و جلوگيري از رطوبت آرد و كپك زدگي نان بايد از پالت استفاده شود. پالت هايي كه در انبار جهت چيدن كيسه هاي آرد بكار مي روند بايد از جنس پلاستيك يا فلز به ابعاد مناسب انبار باشد. گفتني است؛ سوخت ناقص مواد نفتي و يا گازي و نشت آن ها بر روي نان در درجه حرارت بالا باعث مي شوند كه هيدروكربورهاي آرماتيك مانند بنزوپيرن به وجود آيند. براساس تحقيقات به عمل آمده اين مواد مي توانند موجب سرطان كبد و دستگاه گوارش شود. البته تأثير اين موارد در افرادي كه دستگاه ايمني ضعيفي دارند مشاهده مي شود.
فرج زاده با بيان اينكه نزديك به 67 هزار واحد نانوايي درسطح كشور داريم، مي افزايد: براي صدور مجوز به واحدهاي نانوايي ها بايد كسب مدرك فني وحرفه اي از وزارت كار و امور اجتماعي مرتبط با صنف نانوايي اجباري شود. چون در همه كشورها اخذ اين مدرك از سوي متصديان نانوايي ها ضروري و لازم است. البته گذراندن اين دوره ها در كيفيت و بهداشت اين ماده مغذي تأثيرگذار است.
وي ادامه مي دهد: بهداشت محيط و مواد اوليه مانند آرد مي بايست درمكاني نگهداري شود كه كپك نزند همچنين در مورد نانهاي سنتي پارو بايد چوبي، سبك و ابعاد متناسب با ابعاد تنور و همچنين نان موردنظر باشد. وسايل و ظروف مورد استفاده بايد در پايان كار روزانه شسته، تميز و روي آنها پوشيده شود. لازم به ذكر است كشيدن سيگار از جمله اعمال ممنوع در حين نانوايي ها است كه متأسفانه برخي از كارگران نانوايي در حين خميرگيري و پخت نان به مصرف دخانيات مي پردازند كه سبب آلوده و غيربهداشتي بودن نان مي شوند.
توصيه كارشناسان بهداشتي براي نان سالم و بهداشتي
واحد نانوايي ها با دارابودن كارت سلامت و دوره عمومي بهداشت مي توانند تأثير بسزايي در نان سالم و بهداشتي داشته باشند. البته اجباري شدن رعايت استانداردهاي بهداشت فردي و محيط در اين مراكز و تجهيزات مواد اوليه سبب اجرايي شدن دستورالعمل به واحد صنف نانوايي ها مي شود. همچنين مردم مي بايست مواد غيربهداشتي را به مسئولان بهداشت مناطق يا شهرشان اطلاع دهند. گرچه كارشناسان بهداشت مي بايست آموزش هاي لازم را براي نظارت بيشتر به اين واحدها ببينند.
مديريت تحقيقات در علوم پزشكي توصيه مي كند: نانوايي هايي كه بهداشت فردي و محيط را درسطح شهر اجرا مي كنند را مورد تشويق و ترغيب قرار دهيم. چون همانطور كه از پيشكسوتان حرفه هاي ديگر تقدير به عمل مي آوريم. اين واحدها هم از اين قاعده استثنا نيست. پس نظارت بيشتر توسط مسئولان بهداشت و درمان و آموزش پزشكي در شبكه بهداشتي صورت گيرد.
البته با آموزش كارشناسان بهداشت ونظارت مستقيم مردم موارد غيربهداشتي به مسئولان امر منتقل شود. همچنين با فرهنگ سازي در رسانه هاي جمعي مانند روزنامه و تلويزيون مي توانند با ساختن فيلم هاي انيميشن و كوتاه در قالب اين وسايل ارتباط جمعي آموزش هاي لازم را به مردم براي نان سالم و بهداشتي ارائه دهند.
دباغ مقدم ادامه مي دهد: از نظر درجه بندي مسموميت در مصرف كنندگان اثر مهمي در سلامت بسياري از مصرف كنندگان ندارد علي رغم برخي از مشكلاتي كه واحدهاي نان هاي سنتي دارد ارزش غذايي بالايي ندارد. در واقع با توجه به اينكه حس رقابتي براي تهيه نان هاي سنتي در كشور وجود ندارد كه برخي از تهيه كنندگان مشتري مدار نيستند و موارد بهداشت فردي و محيطي كمتر را اجرا مي كنند.
معاون فني بهداشت محيط مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اضافه مي كند: افزايش و توسعه آموزشگاه ها براي آگاهي از وضعيت بهداشت فردي، محيط و همچنين كار تخصصي براي تهيه نان بهداشتي فقط با افزايش آموزشگاه هاي صنفي در سطح شهر امكان پذير است. البته نانوايي ها مي بايست از نظر اخلاقي، شرعي و وجدان كاري خودشان اين موارد را رعايت كنند. گرچه نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي هم تاثير بسزايي دارد. ولي تذكر بهداشتي و آگاهي و اطلاع رساني مردم به بازرسان بهداشتي در صورت مشاهده تخلف در واحدهاي نانوايي سبب ارتقاي سطح كيفي و كمي اين مواد غذايي پرمصرف مي شود.
آراسب دباغ مقدم تاكيد مي كند: مرداني كه در واحدهاي نانوايي مشغول به فعاليت هستند مي بايست بهداشت فردي را مانند كوتاه بودن ناخن ها رعايت كنند. در زماني كه نان را تهيه مي كنند از عطسه وحرف زدن پرهيز كنند. چون ترشحات دهاني در غذا نريزند. بعد از شروع اتمام كار نيز دست هايشان را شست وشو دهند.
نظارت وزارت بهداشت بر نانوايي ها
اكثر كارگران نانوايي ها به خصوص در تهران از استان هايي خاص به تهران مهاجرت مي كنند و به صورت فصلي مشغول به كار مي شوند و چون جابه جايي در ميان آنها بسيار زياد است، نظارت و كنترل مستمري بر نحوه كار آنها وجود ندارد.
سيدرضا غلامي، معاون فني بهداشت محيط مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ادامه مي دهد: نظارت وزارت بهداشت در نانوايي ها به صورت دوره اي است اين در حالي است كه در شهرهاي بزرگ كنترل بازرسان بهداشت هر سه ماه يك بار صورت مي گيرد. چون در شهرهاي كوچك تعداد اين واحدها كم است پس كنترل بر كيفيت نانوايي ها مفيدتر از شهرهاي بزرگ است.
غلامي با بيان اينكه نظارت بر نانوايي ها در شهرهاي كوچك هر هفته صورت مي گيرد، مي افزايد: خوشبختانه 80 درصد افرادي كه در واحدهاي نانوايي مشغول هستند كارت معتبر معاينه پزشكي دارند. البته حدود 70 درصد موارد بهداشتي در اين مراكز رعايت مي شود.
به گفته آراسب دباغ مقدم اين هيات از آنجا كه تعداد نانوايي ها رو به فزوني است پس كنترل و نظارت بيشتري مي بايست صورت گيرد. زيرا در مواردي حقوق مشتري در نانوايي ها رعايت نمي شود. خوشبختانه سيستم بهداشتي در سطح كشور طوري طراحي شده كه مجوز نان سنتي را براي اين واحدها كمتر صادر مي كنند. همچنين با توليد مجتمع نان هاي صنعتي در كارخانه ها كليه موارد بهداشتي و تهيه اين ماده غذايي رعايت مي شود. همچنين نان هاي صنعتي مانند لواش و تافتون به لحاظ مواد مغذي موارد بهداشتي در آن رعايت نمي شود.
وي تاكيد مي كند: گواهينامه اصناف هر سه سال يكبار تمديد مي شود و براي اخذ مجوز مي بايست اين نانوايي ها دوره ها را بگذرانند. البته آموزش ها در هر بازرسي توسط كارشناسان در خصوص بهداشت فردي و محيط مورد كنترل قرار مي گيرد.
معاون فني بهداشت محيط مركز سلامت محيط و كار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ادامه مي دهد: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي سامانه ارتباطي تلفني را براي ايجاد پل ارتباطي با مردم راه اندازي كرد كه در برنامه پنجم توسعه بحث خود كنترلي بر اصناف و نظارت اتحاديه هاي صنفي با مشاركت بخش خصوصي اجرا خواهد شد كه وزارت بهداشت به عنوان ناظر عالي بر واحد نانوايي ها وارد عمل مي شود. اما در اين طرح بحث نظارت دوره اي و هر سه ماه يكبار به مراكز بهداشت محيط اعلام شود به عبارت ديگر هر واحد نانوايي كنترل وضعيت بهداشتي را اظهار كند كه به آن خود كنترلي و خوداظهاري بهداشتي مي گويند.
گفتني است: بهداشت و نظارت بر نانوايي ها از موارد بسيار بااهميت در سلامت مردم است. پس با كنترل و نظارت بر اين صنف مي توانيم نان بهداشتي را در اختيار مردم بگذاريم. البته با كمك متخصصان بهداشتي و صنايع غذايي براي تهيه نان سنتي و بهره گيري از تكنولوژي روز دنيا مي توانيم ناني باارزش غذايي بالا و بهداشتي توليد كنيم. البته با مساعدت و نظارت هاي بيشتر نهادهاي ذي ربط مانند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اين مهم به انجام خواهد رسيد. پس با افزايش واحدهاي آموزشي و حضور كارشناسان در اين واحد مهم مي توان نان مغذي را بهداشتي توليد كرد. درواقع با ايجاد حس رقابت در اين واحد و ترغيب نانوايي ها مي توانيم سطح بهداشت تغذيه اي نان هاي سنتي را ارتقا دهيم.
مريم لشيني


نگاهي به يك مبحث رواني- اجتماعي درباره بيماري ايدز

ايدز فوبياي كاذب، بيماري رواني بدتر از ايدز

براساس گزارشهاي سازمان جهاني بهداشت (WHO) و برنامه ايدز سازمان ملل UNAIDS آمار مبتلايان به ايدز در جديدترين گزارشها به 2/33 ميليون نفر رسيده است.
اين آمار در حالي منتشر گرديده كه به باور برخي پزشكان تعداد مبتلايان به ايدز كمي بيشتر از اين ارقام است. چرا كه بخشي از افراد در مرحله پنجره به سر مي برند و يا به هر دليل ديگري از ابتلاي خود باخبر نيستند و يا براي آزمايش مراجعه نكرده اند.
در اين ميان اين آمارها و گمانه زني هاي پزشكي نشان از اين مي دهد كه جامعه ايراني بايد بيش از گذشته با ابعاد مختلف اين جامعه و واكنشهايي كه بايد در رويارويي با آن و يا پيشگيري از آن داشته باشد آشنا شود. چرا كه بدون ترديد هميشه كارشناسان حوزه پزشكي و روانشناسي بر اين مسئله تأكيد مي كنند كه آشنا بودن و هوشيار بودن جامعه و در مرحله ابتدايي تر كشيده شدن دامنه آشنايي به بنيان خانواده مي تواند پاشنه آشيل قوي در مقابل گسترش طاعون قرن بيست و يكم باشد.
از طرف ديگر به باور بسياري از صاحب نظران اجتماعي، جامعه مذهبي ايران به دليل برخورداري از ريشه هاي اعتقادي و به تبع آن فرهنگي مي تواند به صورت اتوماتيك وار به نوعي واكسينگي فكري- اجتماعي در مقابل راههاي انتقال بيماري ايدز دست يابد. چرا كه به هر ترتيب بخشي از راههاي انتقال بيماري ايدز ناشي از بي مبالاتر ها و ناهنجاريهاي اخلاقي است كه در تعارض با تربيت ديني و مذهبي قرار دارد.
در همين راستا بسياري از پژوهشگران حوزه اجتماعي با تأكيد بر همين تعارضات به لزوم تأكيد بيشتر بر انديشه هاي ديني و اهميت گسترش تربيت ديني براي پيشگيري اخلاقي و خود به خودي در مواجه با بيماري ايدز اشاره مي كنند.
پتانسيل ذاتي ايران براي مبارزه اخلاقي با ايدز
دكتر مهرداد سماواتي، جامعه شناس، درباره اهميت گسترش بيشتر تفكر ديني و نقش آن در پيشگيري اخلاقي از ايدز مي گويد: در برخي جوامع غربي ترويج چنين فرهنگي كه افراد را به پاي بندي اخلاقي و عدم لاابالي گري فرهنگي توصيه كند سخت براي نهادهاي اين كشورها دشوار است. چرا كه اين جوامع آن چنان كه بايد به ذات و چه در عرف و سنتهاي اجتماعي خود از چنين توان معنوي برخوردار نيستند. اما اين موضوع در ايران دقيقاً برعكس بوده، يعني جامعه ايراني به دليل برخي مسائل ذاتي كه ناشي از حضور چندين هزار ساله فرهنگ ديني در زندگي اقشار جامعه است از پتانسيل مذهبي برخوردار است كه مي تواند خودبه خود افراد را واكسينه اخلاقي كند.
اين استاد دانشگاه در ادامه به اين مسئله اشاره دارد كه تأكيد و گسترش فرهنگ ديني براي ترويج خود كنترلي افراد در جامعه به وسيله ابزارهاي گوناگون فرهنگي و هزينه در اين راه به مراتب به صرفه تر از اختصاص هزينه هاي كلان درماني است كه دولت بالاجبار هر ساله بايد به بيماري ايدز در حوزه پزشكي اختصاص دهد.
در اين بين صحبتهاي اين صاحب نظر حوزه اجتماعي درباره لزوم گسترش اخلاق ديني در حالي مطرح مي شود كه بخش ديگري از پژوهشگران حوزه هاي مختلف انساني به بحث برخورد با افراد مبتلا به ايدز هم توجه فراواني دارند.
لزوم فرهنگ سازي بيشتر براي برخورد با ايدز
سهيل محمدنژاد، روانشناس و پژوهشگر حوزه رفتارشناسي، در اين باره مي گويد: در چند سال اخير در مورد ايدز بيشتر روي بحث پيشگيري و هشدار تمركز شده است. به همين دليل از فرهنگ سازي درباره نحوه برخورد با افراد مبتلا به اين بيماري غفلت هاي زيادي صورت پذيرفته، در همين راستا بايد اين موضوع را پذيرفت كه به هر حال افراد مبتلا به اين بيماري هم در جامعه حق زندگي خوب و عادي را دارند. به همين علت بايد براي كليت جامعه به صورتي فرهنگ سازي كرد كه اين افراد حس ناامني و بي اعتمادي به دليل رفتار نامطلوب جامعه با خود را نداشته باشند.
به باور اين استاد دانشگاه به برخي دلايل بعضي شهروندان با افراد مبتلا به اين بيماري به گونه اي برخورد مي كنند كه خيلي زود باعث طرد آنها از فضاي جامعه مي شوند و اين در حالي رخ مي دهد كه راه هاي انتقال ايدز مشخص است و به هيچ وجه از راه محاورات عادي اين بيماري منتقل نمي شود. در واقع به نظر محمدنژاد بخشي از جامعه به يك ايدز فوبياي كاذب مبتلا شده كه اين مسئله خيلي سريع تاثيرش را در برخورد اين بخش از جامعه با افرادبيمار نشان مي دهد و اين مسئله هم به نوعي نقض حقوق همنوع در جامعه به شمار مي رود و هم به ضرر جامعه است. چراكه وقتي جامعه با افراد مبتلا به اين بيماري به طوري برخورد مي كند كه اين افراد در جامعه برچسب مي خورند به تدريج اين افراد از فضاي عمومي جامعه دلسرد و نااميد مي شوند و در نهايت اين روند طرد شدن كامل و انزواي آنها را به همراه دارد. اين اتفاق درحالي محتمل به نظر مي رسد كه در بسياري از اوقات يك فرد مبتلا سال هاي طولاني با رعايت نكات بهداشتي در سطح مطلوبي مي تواند زندگي كند.
در همين راستا بسياري سهيل محمدنژاد اتفاقاتي كه در صورت عدم فرهنگ سازي مناسب براي برخورد با اين موضوع براي جامعه رخ دهد را در چند مورد اساسي مي دانند. مواردي همچون:
1- فرد مبتلا پس از مدتي از جامعه دلسرد و نااميد مي شود و ممكن است به تبع اين موضوع به سمت مواد مخدر و ديگر هنجارهاي اجتماعي سوق در خفا پيدا كند.
2- بسياري از اين افراد هنگامي كه پس از مشخص شدن ابتلاي شان از جامعه طرد مي شوند پس از اندك زماني در هيچ شرايطي اين موضوع را به ديگران اطلاع نمي دهند كه حاصل اين موضوع انتقال اين بيماري به شريك جنسي آنها و در نتيجه گسترش تمام مسائل همراه اين مسئله در فضاي جامعه خواهد بود.
3- ايجاد يأس در اين افراد مي تواند منجربه شكل گيري تفكر انتقام در آنها شود. يعني به تعبيري مشخص تر اين افراد پس از ملاحظه اين موضوع كه جامعه به دليل ابتلا به اين بيماري با آنها رفتار خوبي ندارد و آنها در آغوش فضاي شهروندي نمي گيرد، رو به انتقام از جامعه و افراد آن جامعه مي آورند. به نحوي كه سعي مي كنند تا اين بيماري را از طرق مختلف در جامعه گسترش دهند كه اين مسئله رفته رفته مي تواند منجربه يك فاجعه اجتماعي شود. در اين باره هيچ نهادي نمي تواند جز خود مردم به اين افراد كمك كند تا آنان به خشونت هاي رواني روي نياورند و به سمت انتقام گيري هاي اجتماعي كه به بدنه كل جامعه آسيب مي رساند سوق پيدا نكنند.
4- كمترين نتيجه هم اين خواهد بود كه فرد مبتلا نسبت به فعاليت اجتماعي مفيد و خدمت به كشور و جامعه اش بي ميل و رغبت مي شود و به بيكاري و گوشه نشيني خو مي كند كه در اين صورت به همين راحتي كشور از يك فرد فعال كه سالها براي تربيت آن هزينه كرده محروم خواهند ماند. كما اينكه نبايد فراموش كرد كه بخشي از افراد مبتلا به اين بيماري در جامعه ما تحصيل كردگان و نخبگان جامعه هستند.
جامعه بايد مأمن آرامشي براي همه باشد
علاوه بر تمام مسائل اين كارشناس حوزه اجتماعي، بر اين مسئله تأكيد مي كند كه جامعه بايد براي اين افراد و ديگر افرادي كه در چنين وضعيت هايي در جامعه زندگي مي كنند به گونه اي برخورد كند كه اين افراد تا هميشه نسبت به جامعه اي كه در آن متولد و رشد پيدا كرده اند اعتماد داشته باشند. چراكه نتيجه اين موضوع آرامش همگاني و به ويژه براي قشر بيماري خواهد بود كه بسيار از لحاظ رواني آسيب پذير است.
همچنين اين روانشناس در بحث رواني اين افراد و رابطه تعاملي اين بحث رواني با فضا و قضاوت هاي اجتماعي به بحث افزايش ايمني بدن آنها به تبع دريافت آرامش بيشتر از سوي جامعه اشاره كرده و براين باور است كه به طور كلي اين افراد به دليل حس ترسي كه پس از پي بردن به ابتلا نسبت به افشاي بيماري خود دارند هيچ گاه تلاشي براي شفاف كردن وضعيت خود انجام نمي دهند و برهمين راستا نبايد از سوي جامعه با شماتت و ملامت منجر به طرد روبه رو شوند كه نتيجه اين موضوع به ضرر كل جامعه خواهد بود.
اين مسئله درحالي از سوي اين استاد دانشگاه مطرح مي شود كه در صورت رخ دادن چنين اتفاقي بستر بي اعتمادي و خشونت در جامعه فراهم مي شود. به گونه اي كه حتي افراد سالم پس از مدتي به اين موضوع فكر مي كنند كه درصورت بروز هرگونه مشكلي براي آنها فضاي جامعه با آنها بي رحمانه برخورد خواهد كرد كه درصورت گسترش اين طرز فكر، افراد غير مبتلا بيش از گذشته به دليل ترس كاذب از همين مسائل فرد مبتلا را بيش از هميشه مورد بي اعتنايي قرار داده و به نوعي «ايدز فوبيا افراطي» شكل قوي تري در بستر ذهني شهروندان جامعه پيدا خواهد كرد.
در همين راستا و باتوجه به اظهارنظر كارشناسان در اين زمينه، به نظر مي رسد كه يكي از جديدترين مسائلي كه بايد بيش از گذشته مورد توجه رسانه ها و مجموع منابع اطلاع رساني قرار گيرد بحث اطلاع رساني و نحوه برخورد با افراد مبتلا به اين بيماري است. در كنار اين مسئله بايد توجه داشت كه رسانه ملي امروزه باتوجه به گسترش فن آوري ديجيتال و از ميان رفتن تقريبي آنالوگ ها به راحتي در اختيار بخش قابل توجهي از جمعيت كشور قرار گرفته و همين مسأله اين موضوع را به مسئولين رسانه ملي براي فرهنگ سازي درباره چنين مواردي بيش از پيش گوشزد مي كند.
رضا فرخي


سلامت نوجوانان وجوانان از نگاه جامعه شناسي

 
جامعه ايراني داراي ساختار نسبتا جواني است و نسل جوان ايراني درعصر ارتباطات بين المللي در معرض تاثيرپذيري از سنت هاي مثبت يا منفي قراردارد، نوجواني يكي از دوره هاي مهم تكاملي و بلوغ درانسان از نظر تغييرات مهم جسمي و روحي به شمار مي رود و درواقع پايه گذاري به منظور انتقال از دوران كودكي به بزرگسالي است.با توجه به ويژگي هاي نوجواني و جواني كه شامل نوگرايي، ريسك پذيري و روحيه خوش بيني ومثبت انديشي است، آمادگي بيشتري درجهت پذيرش اين سنت هاي نو در آنها پديد مي آيد كه بر رفتارهاي بهداشتي و سالم و غير بهداشتي و ناسالم اين قشر از جامعه تاثير مي گذارد. برخي از عوامل نظير تغذيه مناسب و فعاليت هاي ورزشي، تاثيرات مثبت به جاي گذاشته و روند رشد آنان را در نهايت تسريع و تسهيل مي كنند درحالي كه برخي ديگر از اين عوامل بازدارنده يا محدوده كننده جريان رشد شناخته مي شود رفتارهاي سوء بهداشتي نظير مصرف مواد مخدر يا سوء تغذيه اي از اين دسته عوامل شمرده مي شوند.
بديهي است برخورداري از يك مرحله انتقالي سالم با عواملي از قبيل دامنه اطلاعات، دسترسي به آموزش و خدمات درماني، مشاركت هاي اجتماعي و رفتارهاي كسب شده در دوران نوجواني ارتباط دارد. لذا سرمايه گذاري روي اين گروه بسيار حائز اهميت بوده. زيرا يكي از موثرترين راهبردهاي دستيابي به اهداف توسعه پايدار در بهبود وضعيت اقتصادي خانواده و جامعه است. بحران اقتصادي بر سلامت مردم و دسترسي و برخورداري آنها از امكانات خدماتي بسيار تاثيرگذار است. از اينرو لزوم تغيير در سيستم هاي سلامت مهم است، چرا كه شيوه هاي سالم تر زندگي بايد ترويج داده شوند.
دراين بين نكته قابل تامل بعد از در پيش گرفتن سياست هاي مناسب يادگيري نقش بسيار مهمي در تكامل افراد دارد كه خود به عنوان فرايند اكتساب دانش، مهارت ها، عادات از طريق تجارب، آزمايش، مشاهده و آموزش تعريف مي گردد. وضعيت تكامل هر كودك و نوجوان مي تواند بر يادگيري جاري و آتي او تاثيربگذار و آنرا تسهيل نمايد و يا از آن ممانعت به عمل آورد.
يادگيري يك بخش كليدي فرايند تكامل و يكي از پيامدهاي آن است كه بشدت تحت تاثير كيفيت مراقبت هايي كه كودك دريافت مي كند و آموزش مي بيند از طرف والدين بخصوص مادر و جامعه مي باشد. براي كسب سلامت فردي و اجتماعي عوامل مختلفي دخالت دارند: بعضي از اين عوامل حاكميتي و بعضي فردي هستند. عوامل حاكميتي وظيفه اصلي ايجاد فضا و امكانات سلامت و زيست سالم را براي مردم به عهده دارند. به عنوان مثال تامين آب سالم و هواي سالم، غذاي سالم، محيط رواني مناسب و عوامل اجتماعي موثر به سلامت جامعه كه نقش نخستين را برعهده دارند مثل فقر و بيكاري، اما برخي عوامل كه فردي هستند؛يعني افراد و گروه هاي اجتماعي بايد راسا در قبال سلامت خود اقدام نمايند. درهر مورد ذكر شده قطعا پيش نيازهايي براي تامين سلامت فرد و جامعه ضروري است كه آموزش (درراستاي تغيير رفتار) نخستين قدم مي باشد. كه از آن ميان رسانه ها جايگاه مهمي در انتقال دانش و تاثيرگذاري بر افكار مردم را به عهده دارند.
فلسفه وجودي رسانه هاي گروهي نيز در قالب زيست جمعي و زندگي اجتماعي قابل تعريف است، بنابراين مي توان گفت سلامت اجتماعي، رسانه و زندگي شهري ازاساس داراي پيوندي دروني هستند و به اين ترتيب در مهندسي سلامت اجتماعي و زندگي شهري رسانه ها حائز اهميت مي باشند. بديهي است مهمترين نهاد الگوساز در هر جامعه رسانه هاي عمومي هستند با بررسي روش هاي موثر آگاه سازي و آموزش درحوزه سلامت دو شيوه آموزش سنتي و نوين مشاهده مي گردد، مدل سنتي آموزش سلامت بر جنبه هاي فردي تأكيد دارند در حالي كه شيوه هاي جديد بر توانمندسازي و عمل اجتماعي تأكيد مي كند. لذا يكي از شروط دارا بودن كشوري با جامعه داراي دانش سلامت بالا، وجود نگرش راهبردي و برنامه ريزي شده و مستمر از رسانه سلامت محور در كنار مديريت سلامت مي باشد؛ چرا كه رسانه از انواع مختلفي مانند تلويزيون، راديو، روزنامه، و اينترنت و غيره تشكيل گرديده است و جزء مهمترين منابع اطلاعات در جامعه بشمار مي رود، و در راستاي تعميق آگاهي مخاطب و ايجاد انگيزه به همراه مشاركت واقعي مي باشد.
شايان ذكر است همچنانكه علم، مرتبط با سلامت گسترده، پيچيده و جامع است بايد عملكرد رسانه ها هم جامع باشد. تك قطبي عمل كردن و تنها يك زاويه را از چهره سلامت ديدن، نقصاني است كه قطعا از قدرت عملكرد و تأثيرگذاري رسانه ها خواهد كاست. از بحث آموزش و تأثيرگذاري رسانه ها به اين مهم كه بگذريم سالهاي اوليه زندگي مهمترين دوره مرحله براي پرورش استعداد شرافت و يا بزهكاري است. تمام صفات و عاداتي كه در اين مرحله اخذ مي شود همان هايي هستند كه در بزرگسالي كودك كسب شده است. به ويژه در آنچه كه به عواطف او مربوط است. كودك خود از همان روزهاي اول زندگي از نگاه كردن، شنيدن و لمس كردن بسياري از مسائل مورد نياز را مي آموزد و يا از افراد تقليد مي كند. ولي اين امور براي سازندگي و جهت دهي او كافي نيستند. كودك بايد تحت هدايت و ارشاد، آموزش و جهت دهي والدين باشد؛ زيرا كه تربيت امري هدفدار و انديشيده است. توجه به تربيت كودك بايد در خردسالي باشد؛ زيرا در اين دوره كودك بيش از ديگر دوره ها به محرك هاي طبيعي و فرصت لازم براي يادگيري، كاوش و بازي نياز دارد تا بتواند در دوره هاي نوجواني و جواني آن را به كار ببندد لقمان حكيم در اين رابطه مي گويد: اگر در خردسالي ادب بياموزي در بزرگسالي از آن بهره مند خواهي شد. نكته قابل تأمل اين است كه آموزشي كه قبلا به آن اشاره كرديم مي بايد به حدي باشد كه براي كودك خستگي و سرخوردگي پديد نياورد و بر رنج فكري او نيفزايد ولي بصورت مستمر و در قالب داستان ها، بازي ها و معاشرت ها باشد و اين شيوه اي است بسيار تأثيرگذار بدون اينكه سبب رنج و خستگي گردد. در كل فراموش نكنيم كه تمام شرافت ها و رذالت ها از خانواده منشأ مي گيرد و با محيط پيوند مي خورد.
در دنياي مدرن روش هاي سنتي پاسخگوي نيازهاي نوجوانان و جوانان نبوده و مي بايست با خلاقيت و نوآوري، توسعه شيوه هاي هم زيستي و مشاركتي، مداخله مؤثر و راهكارهاي سازنده اي براي مرتفع كردن چالش هاي اين گروه در نظر گرفته شود كه آموزش رسانه اي بدليل فراگيري عمومي و قدرت تكرار، توان الگوسازي و امكانات پيگيري هميشه مورد توجه متخصصين امر سلامت بوده است. بديهي است كه سازنده انسان تجارب دوران كودكي و نوجواني اوست. غالب تصادفات و صدماتي كه براي افراد پديد مي آيد و امنيت و كفايت شخصي افراد را به مخاطره مي اندازد مربوط به تجارب دوران كودكي و نوجواني و مشكلات زندگي و مسائل آن در مراحل مختلف حيات او در جامعه و انعكاسي از تضادها و تجربه هاي تلخ و كشمكش ها در سنين اوليه است و فروغ يا تاريكي حيات اغلب به اين مرحله مربوط مي شود.
مهدي افشار
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14