(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 14 مرداد 1391 - شماره 20273

همه فيلم هاي اسي نيك نژاد


همه فيلم هاي اسي نيك نژاد

سعيد مستغاثي

اگرچه برآن نيستم ماجراي جناب اسي نيك نژاد - كه به عنوان ظاهراً فيلمسازي با كارنامه اي معلوم، از آنسوي آب آمده و مي خواهد درباره يك دختر رالي باز فيلم بسازد تا به قول جناب رياست سازمان سينمايي، منزلت زن ايراني را به رخ جهانيان بكشد - را تا اين حد كش بدهيم. اما ادعاهاي ضد و نقيض ايشان در مصاحبه اخير با خبرگزاري فارس و تهمت هايي كه به منتقدان و متعرضان پروژه دولتي خود زده اند، باعث شد كه براي روشنگري بيشتر درباره برخي ادعاهاي آنچناني به ماجرا بپردازيم.
1- متاسفانه همواره يكي از دستاويز كساني كه دچار ضعف عملكرد يا كاستي هاي برنامه و يا نقص توجيه بوده اند، هزينه كردن از نام و عنوان بزرگان و اعاظم انقلاب و نظام به ويژه حضرت امام خميني(ره) براي اثبات برخي امور دنيوي خود بوده و هست. اين در حالي است كه بسياري از دلسوختگان و پاكبازان انقلاب، به خاطر علاقه و عشق بي حد و حصرشان به امام راحل در بدترين شرايط و موقعيت، حاضر نشدند براي اثبات معنوي ترين اقدامات خويش از اسم و رسم آن بزرگوار هزينه كنند.
يكي از اين موارد هزينه اي است كه جناب اسي نيك نژاد و برخي دوستان وي براي توجيه كارنامه به اصطلاح هنري ايشان از نوشته هاي حضرت امام(ره) به كار گرفتند و حتي كار را به جايي رساندند كه اين جناب اسي را فيلمساز مورد تاييد امام ناميدند! اما اصل قضيه چه بوده، به نظرم براي روشن شدن نسل امروز بد نباشد نقبي به تاريخ بزنيم تا خود حديث مفصل بخوانيم از اين مجمل: در آذرماه 1366، از دو شبكه تلويزيوني موجود، سريال ها و برنامه هايي پخش مي شد كه بعضا مورد نقد و اعتراض برخي قرار گرفته بود. مثلا اينكه آيا حجاب زنان در اين سريال ها درست است يا سرودهايي كه توسط گروه كر به طور زنده در برابر دوربين اجرا مي شود يا پخش برخي مسابقات ورزشي مانند كشتي، چه حكمي دارد. در اين باب مدير وقت صدا و سيما طي نامه اي از حضرت امام سؤالي مطرح كرد و از باب مصداق، نام برخي برنامه ها و سريال ها را آورد. سريال هايي همچون «آينه»، «نفود» و برنامه هايي همچون «جنگ هفته» و «گزارش ورزشي» و ...و يكي از آن اسامي هم «پاييز صحرا» سريالي به كارگرداني اسدالله نيك نژاد آن روز و همين آقاي اسي نيك نژاد امروز بود. حضرت امام خميني(ره) در پاسخ نامه مدير وقت تلويزيون، بدون آنكه اشاره به عنوان خاصي بنمايند، اين گونه مرقوم فرمودند:
«بسمه تعالي
نظر نمودن به اين قبيل فيلم ها و نمايشنامه ها، هيچ يك اشكال شرعي ندارد و بسياري از آن ها آموزنده است و پخش آن ها نيز اشكالي ندارد و همين طور فيلم هاي ورزشي و آهنگ ها اكثراً بي اشكال است. گاهي خلاف به طور نادر ديده مي شود، كه بايد بيشتر مواظبت كرد. لكن دو نكته بايد مراعات شود: اول آنكه كساني كه گريم مي كنند، بايد محرم باشند و اجنبي حرام است، چنين كاري را انجام دهد، دوم آنكه بينندگان از روي شهوت نظر نكنند.
روح الله الموسوي الخميني- 30 آذر 1366»
آيا در اين جوابيه، حضرت امام(ره) سريال يا برنامه اي را به طور خاص مورد تاييد قرار داده اند؟ آيا نامي از سريال «پاييز صحرا» و يا سازنده آن آورده شده است؟ آيا از متن اين جوابيه، تاييد امام نسبت به مثلا سريال «پاييز صحرا» برداشت مي شود؟!
حضرت امام خميني(ره) يك بار در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي، در ديدار با هنرمندان سخن از فيلم «گاو» آورده و توصيه كردند كه مانند آن فيلم را بسازيد. شهيد سيدمرتضي آويني در سمينار سينماي پس از انقلاب (زمستان 1370) و در توضيح اين موضع گيري صريح امام (ره) اظهار داشت:
«... عنايت حضرت امام به مضمون فيلم باز مي گردد و به احتمال قريب به يقين، گذشته از آنكه از شرايط خاص آن روزگار تبعيت دارد، با اين قصد انجام شده كه از هنرمندان دلجويي شود و در عين حال نظر آنها به مضامين اجتماعي جلب گردد. اگر نه، با توجه به خود فيلم از لحاظ جايگاهي كه در سينماي روشنفكري و آوانگارد دارد، خواهيد ديد كه فيلم گاو داراي مضموني كاملا اومانيستي است و براي تحقير انسان سنتي ساخته شده است...»
اما همان رئيس وقت صدا و سيما در مصاحبه اي راجع به حد و حدود نظريات امام در مورد برنامه هاي تلويزيوني خاطره اي را نقل كرده كه به عنوان ماهيت اين گونه نظريات امام، قابل توجه است. وي مي گويد:
«... خاطرم هست درباره سريال اشك تمساح با شوراي سرپرستي اختلاف ايجاد شد و حتي مدير شبكه پخش آنرا قطع كرد. از حضرت امام سؤال كرديم ايشان فرمودند در تهيه سريال ممكن است خلاف شرع واقع شده باشد ولي پخش آن خلاف شرع نبوده است...» علاوه بر همه اين حرف و حديث ها توجه به وصيت نامه ايشان است.
به نظرم برخي دوستان بايد به آقاي اسي نيك نژاد تذكراتي بدهند، چون ادعاهاي ايشان در مصاحبه يادشده از حد تاييد امام به طراحي دهه فجر انقلاب هم كشيده است!!!
2- در كل گفت وگوي يادشده، آقاي اسي نيك نژاد سعي داشته تا از يك سو، نقش خود را در توليد فيلم هاي مستهجن، سكسي و پورنو، كم رنگ جلوه دهد. از اين رو يا ادعا نموده به عنوان فردي كه پس از توليد در پروژه يادشده حضور پيدا كرده، از محتواي كار بي خبر بوده (ايشان مي گويد: «... بيشتر اين تهيه كننده ها حتي كل فيلم را هم نديده اند و شايد حتي ندانند ماجراي داستان فيلم چيست. اسي نيك نژاد هم يكي از اين افراد است...!!») و يا اينكه اين كارها به صورت يك بسته يا پكيچ در اختيار آنها گذارده شده و ناچار بوده اند كه به همه آنها خدمت بدهند!!
و از سوي ديگر ايشان تهيه و توليد و يا سرويس دهي به فيلم هاي پورنو و سكسي را از الزامات هاليوود به حساب آورده است. (وي مي گويد: «... متاسفانه در جامعه اي كه زيباترين زن دنيا كسي است كه زيباترين اندام را داشته باشد با يك جامعه كه معيارش كاملا متفاوت است و زيباترين زن در اخلاق و رفتار و ايمان آن است، در دو جامعه با دو تعبير مختلف از موجودي كه خداوند خلق كرده است، شما بگوييد كدام درست يا غلط است...»
احتمالا با همين توجيهات و تعابير بوده كه جناب رياست سازمان سينمايي هم پذيرفته اند پروژه فيلمي را با ايشان كليد بزنند! چون صحبت هاي جناب رياست، بي كم و كاست تقريبا عين همين حرف هاي آقاي اسي نيك نژاد است و به نظر نمي آيد براي اطلاع از صحت و سقم آن، مختصر تحقيقي هم انجام داده باشند.
3-آقاي اسي نيك نژاد در چند جاي گفت و گوي خويش درخواست داشته اند كه براي قضاوت همه كارنامه ايشان را درنظر بگيريم واظهار داشته اند كه در كارنامه هركسي نمرات ريز و درشت و كم و زياد وجود دارد. ايشان مدعي شده اند كه اغلب آثار هنري شان، فيلم هاي قابل قبولي بوده و مثلا همكاري با پورنوسازي به نام زلمان كينگ در
حد سه يا چهار فيلم بيشتر نبوده كه آن هم در غالب همان بسته ها سربسته يا پكيج به ايشان تحويل شده كه اساساً هم از محتواي آن بي خبر بوده اند!!! همچنانكه در مطالب قبلي هم توضيح دادم در فيلم و گرافي آقاي اسي نيك نژاد نام ايشان با سه عنوان حرفه اي در
سينما ذكر شده كه در ذيل هر عنوان، اسامي و توضيحات فيلم هايي را كه در آن رده حرفه اي توليد كرده، آمده است.
الف) اولين عنوان producer به معناي تهيه كننده فيلم است. يعني فردي كه در جريان تهيه و توليد فيلم، وظيفه اصلي را برعهده دارد، 14 فيلم آقاي اسي نيك نژاد ذيل اين عنوان آمده است. دراين بخش عنوان اصلي producer در 2عنوان فردي معني شده است (كه دقيق تر نقش فرد را توضيح دهد):
اول: Executive Producer يا Co-Executive Producer به معناي تهيه كننده اجرايي ازسوي كمپاني براي نظارت بر ساخت فيلم و لحاظ شدن برنامه و طرح و انديشه هاي كمپاني مورد نظر منصوب مي شود و در واقع بالاتر ازخود تهيه كننده بر كار وي نظارت دارد. تهيه كنندگي اجرايي يا Executive Producer نه تنها از جزئيات كار، فيلمنامه و فيلم مطلع است، بلكه لحظه به لحظه و گام به گام مراقبت مي كند كه تهيه كننده از تعهدات خود در مقابل كمپاني توليدكننده تخطي نكرده و برخلاف خط مشي آن كمپاني عمل ننمايد. در ذيل اين عناوين 4 فيلم، 3سريال و يك فيلم ويديويي درج شده كه سريال هاي يادشده تحت عناوين:
1-«Chromium Blue.com» (13 قسمت به كارگرداني زلمان كينگ يعني همان پورنو ساز معروف كه اسي نيك نژاد مدعي شده فقط 3يا4 فيلم به طور اجباري با وي كار كرده است) درباره عشق و علاقه يك مدل مرد و يك مدل زن در عكاسي كه ماجراهايي مملو از برهنگي و انحرافات جنسي را شامل مي شود. (عناوين برخي قسمت هاي اين سريال گوياي همه چيز است: «عشق در نور»، «عشق ادامه دارد»، «عشق يك هديه است»، «عشق يك...است»، «دخترها، من را بپوشانيد»، «عشق كولي»، «شب بيروني دخترها» و...)
يكي از تماشاگران فيلم درباره اين سريال نوشته است:
«... بار ديگر با يك سريال از زلمان كينگ مواجه هستيم،مردها آتشي هستند، زن ها سكسي و... يك بار ديگر زلمان كينگ در بهترين اثر اروتيك خود با يك فيلم جديد و سوپرسكسي...»
2- «خاطرات كفش قرمز» در 8 قسمت كه 7 قسمت آن را زلمان كينگ نوشته و همه را پورنوساز ديگري به نام رافائل آيزنمن كارگرداني كرده و درباره خاطرات سكسي يك زن است. (عناوين بعضي قسمت هاي آن: «آنچه آن دختر مي خواست»، «جزئيات»، «معلم»، «دختر مزرعه دار»، «حسادت»، «پوكر عريان» و... كمپاني هاي توليدكننده عبارتند از «كمپاني زلمان كينگ» و «كمپاني پلي بوي»
3-«باد در آب» كه اطلاعات چنداني درباره داستانش ذكر نشده، فقط اينكه باز هم زلمان كينگ، يكي از كارگردانان آن است.
يك نكته كه آقاي اسي نيك نژاد در مصاحبه خويش مطرح كرده، موجه بودن سريال هاي فوق به دليل توليدشان براي تلويزيون است. ايشان مصداق فيلم مستهجن «آخرين تانگو در پاريس» برتولوچي را ذكر كرده كه پخش آن از تلويزيون با مشكلات و حذف صحنه هاي سكسي همراه بوده است. و ضمن اينكه با تعجب سوال كرده «آيا سازندگان فيلم تانگو در پاريس آدم هاي بدي بوده اند؟» نتيجه گرفته سريال هايي كه ايشان توليد كرده اند، داراي صحنه هاي ضداخلاقي و سكسي و پورنو نبوده است. البته كسي كه مديوم تلويزيون را تنها در حد و اندازه تلويزيون ايران و يا چند شبكه خبري و رسمي دنيا ببيند، قطعاً اين ادعاها را باور خواهد كرد. ولي اگر كمترين آشنايي با وضعيت تلويزيون هاي امروز دنيا داشته باشيم كه بسياري از شبكه هاي تلويزيوني ماهواره اي و كابلي شنيع ترين فيلم ها و برنامه ها را پخش كرده و از نمايش هيچ صحنه اي ابا نداشته و حتي شبكه هاي ويژه پخش فيلم هاي پورنو وجود دارد، قطعاً به اين ادعاي اسي نيك نژاد خواهد خنديد كه ايشان مي خواهند سر چه كسي كلاه بگذارند؟!!
فيلم هايي كه در آنها اسي نيك نژاد به عنوان Executive Producer يا Co-Executive PrOducer حضور داشته عبارتند از:
1- «جايي به نام حقيقت» در سال 1998 باز هم نوشته زلمان كينگ و به كارگرداني رافائل آيزنمن.
در خلاصه داستان اين فيلم آمده است:
«... عشق، غرور و حسادت، برانگيخته مي شوند وقتي يك گروه مرد با يك دختر به نام ليزي رابطه برقرار مي كنند، دختري كه با يك كابوي ارتباط دارد. حالا يك زن مرموز همه آن عشاق را اغوا مي كند تا ليزي بتواند به نيو ارلئان فرار كند و...»
فيلم داراي درجه سني R براي تماشاگران است، يعني براي سنين زير 17 سال ممنوع است و دليل آن «صحنه هاي برهنگي و سكسي و ديالوگ هاي جنسي» ذكر شده است.
Rated R for sexuality/nudity and language
2- «در دستان خدا» در سال 8199 باز هم به نويسندگي و كارگرداني زلمان كينگ درباره يك گروه موج سوار آمريكايي كه همه دنيا را مي گردند تا موج هاي بلندتر و بزرگ تر پيدا كنند. (اين همان فيلمي است كه آقاي اسي نيك نژاد در گفت وگوي خود از جمله نكات مثبت كارنامه شان ذكر كرده و منتقدين را به آن ارجاع داده اند كه متاسفانه باز هم با همكاري زلمان كينگ ساخته شده است!)
3- «زن ها در شب» در سال 1200 باز هم به نويسندگي و كارگرداني زلمان كينگ كه در خلاصه داستانش آمده است:
«سه داستان درهم پيچيده درباره عشق، شهوت، خطر وانتقام...»
فيلم روايت گر سه داستان سرشار از انحراف جنسي بود كه خط داستاني آن بيشتر توجيهي براي نمايش صحنه هاي آروتيك به نظر مي آيد.
4-«Chromiumblue.com» درسال 3200 باز هم به كارگرداني زلمان كينگ و با ماجراي سريالي به همين نام درباره روابط ضداخلاقي يك مدل مرد و يك مدل زن.
و يك فيلم ويدئويي به نام «خاطرات كفش قرمز 11: دختر مزرعه دار »درسال 7199 و باز هم با نويسندگي زلمان كينگ و كارگرداني رافائل آيزنمن و با همان محتواي آروتيك سريالي به همين نام كه توضيحش در بالا آمد.
دومين عنوان فرعي كه زير مجموعه عنوان اصلي produce قرار گرفته، خود Producer يا Co- producer است كه براي آن نام 7 فيلم را مشاهده مي كنيم كه يكي از آنها با عنوان حرفه اي Co-Executive Producer مشترك است. يعني براي يك فيلم «جايي به نام حقيقت »دو عنوان حرفه اي براي آقاي اسي نيك نژاد ذكر شده است!
1-CIaws درسال 2198 كه اسي نيك نژاد يكي از كارگردانان آن بوده و درباره پسري است كه از يك موجود ناشناخته مي ترسد فيلم به اكران عمومي درنيامده و فقط به صورت ويدئويي توزيع شده است.
2- «برنج خونين» كه دراصل سازنده آن، مرحوم امير قويدل است و تهيه كننده اش نيز مصطفي لاجوردي (كه معلوم نيست چرا آقاي اسي نيك نژاد بدون رعايت كمترين اخلاق حرفه اي، تهيه كنندگي آن را به اسم خود زده است!) اما ارتباط اسي نيك نژاد با فيلم «برنج خونين» از آنجا ناشي شد كه مصطفي لاجوردي و كميته بزرگداشت سومين سالگرد انقلاب اسلامي از پايان فيلم ناراضي بودند از همين رو اسدالله نيك نژاد را براي فيلمبرداري چند صحنه اضافي به كار مي گيرند. از جمله صحنه آزاد شدن قهرمان فيلم از زندان يا صحنه كشتن فرد جاسوس كه حدود 02 دقيقه از كل 012 دقيقه فيلم را شامل مي شود بخش هاي جديد توسط فردي به نام كاشاني مجددا مونتاژ شده و به نمايش درمي آيد. يعني نسبت آقاي اسي نيك نژاد با فيلم «برنج خونين» درحد همان 02دقيقه است و بس!!
3- سريال «پاييز صحرا» كه در اوج دفاع مقدس مردم ايران درباره مشكلات يك زن با مادرشوهرش با بازي شهلا ميربختيار ساخته شد و آقاي اسي نيك نژاد هيچ نقشي درتهيه كنندگي آن نداشت.
4-«خانه كجاست؟» كه اطلاعاتي از آن ثبت نشده، اكران عمومي و يا توزيع ويدئويي نداشته و مشخص نيست دركجا و چه زماني احتمالا نمايش پيدا كرده است؟!! خود اسي نيك نژاد درگفت وگويش، آن را درباره نوستالژي ايران معرفي كرده است!!!
5-«درياي سياه 321» درسال 8199 باز هم به نويسندگي زلمان كينگ و كارگرداني رافائل آيزنمن، داستان عكاسي است كه براي رفتن به عكاسي به همراه رئيس و دستيارش سوار بر كشتي شخصي به دريا مي روند.
اين فيلم ملغمه اي از اكشن، برهنگي و انواع انحرافات جنسي است كه داراي درجه سني R بوده است. دليل آن موضوع سكسي و صحنه هاي برهنگي و بيان پرده درانه و برخي خشونت ها ذكر شده است.
Rated R for sexuality/nudity language and some violence
تهيه كننده و پخش كننده فيلم كمپاني زلمان كينگ و پلي بوي هستند.
6- «شرم، شرم، شرم» در سال 9991 باز هم به كارگرداني زلمان كينگ، داستان زني كه زندگي جنسي خود را دچار سردرگمي مي بيند و به همين دليل به انواع روابط تن مي دهد. اين فيلم نيز داراي درجه سني آن R است كه دليل آن محتواي سكسي و برهنگي تاثيرگذار آن ذكر شده است:
Rated R for pervasive sexual content/ nudity and for language
استوديوي توليد فيلم، منحصرا كمپاني پلي بوي است.
7- «جايي به نام حقيقت» كه اسي نيك نژاد دو پست تهيه كننده و تهيه كننده اجرايي آن را همزمان برعهده داشت و شرح آن در قسمت تهيه كننده اجرايي آمده است.
ب) دومين عنوان از عناوين حرفه اي آقاي اسي نيك نژاد، Director يا كارگرداني است كه 6فيلم در ذيل آن درج شده است:
1- Claws در سال 2891 درباره يك پسر مزرعه دار كه تنها مانده و از موجود ناشناخته اي مي ترسد اسي نيك نژاد در كنار آلن ناتانسون در واقع كارگردان دوم اين فيلم بوده است. فيلم نمايش عمومي نداشته و فقط به صورت ويدئويي توزيع شده است.
2-«برنج خونين» كه گفته شد، آقاي اسي نيك نژاد تنها 02دقيقه آن را كارگرداني كرده وبيشتر آن فيلم ساخته مرحوم امير قويدل به شمار مي آيد.
3-يك قسمت از سريال «چشم ها بر روي لس آنجلس» در سال 7891 كه نامش در تيتراژ فيلم نيامده است!
4-يك قسمت از سريال مستند «نشانه گذاري» كه باز هم نامش در تيتراژ فيلم وجود ندارد. سريالي درباره دنياي ماورالطبيعه شامل اجنه و بيگانگان و ارواح و اشباح كه اساسا درباره فرقه هاي انحرافي عرفاني و به اصطلاح معنويت هاي جعلي در تقابل با عرفان الهي و اديان توحيدي و ابراهيمي ساخته شد.
5- سريال «پاييز صحرا»
6- «خانه كجاست؟» كه اطلاعاتي از آن در دست نيست. اساسا نه اكران عمومي داشته و نه بر روي نوار ويدئويي توزيع شده است. مشخص نيست اين فيلم در كجا و چه زماني به نمايش درآمده است؟!
ج) سومين عنوان حرفه اي آقاي اسي نيك نژاد با نام Production Manager يا مديريت توليد در رزومه ايشان درج شده كه در ذيل آن post-production supervisor يعني راهنماي پس از توليد معني شده است. اين همان پستي است كه آقاي اسي نيك نژاد مدعي است در مورد فيلم ها و سريال هاي سكسي و پورنو برعهده داشته است و دوستان ايشان نيز اين ادعا را باور داشته اند اما به روشني در كارنامه فعاليت هاي ايشان تصريح شده كه وي در آن فيلم ها، نقش تهيه كننده و يا تهيه كننده اجرايي را ايفا مي كرده كه بالاتر از تهيه كننده هم بوده و در مورد 5 فيلم مسئوليت پس از توليد را داشته كه به شرح زير است:
1-«خوشي» به سال 7991 درباره جزئيات رابطه جنسي يك زن و شوهر كه دكتري به نام بالتازار به آنها روش درست را به طور عملي آموزش مي دهد!
2- «حقيقت يا نتيجه» در سال 7991 به كارگرداني كيفر ساترلند درباره يك قاچاقچي موادمخدر كه سرشار از صحنه هاي خشونت و سكس است و از همين رو درجه سني R دريافت كرد.
3- «مغز اصلي» در سال 7991 درباره حضور گروهي جنايتكار در يك مدرسه
4- «واگذاري» در سال 7991 به كارگرداني كريستين دوگاري درباره ماجراي مقابله با تروريست هايي به سركردگي كارلوس
5- «بچه نابغه» به كارگرداني باب كلارك در سال 9991 كه در مراسم تمشك طلايي، جايزه بدترين فيلم سال را دريافت نمود!!! (اين هم يكي از آن فيلم هايي است كه آقاي اسي نيك نژاد اصرار داشته براي قضاوت درباره كارنامه به اصطلاح هنري اش درنظر آيد!!!)
به نظر مي آيد آن بسته يا پكيج فيلم كه آقاي اسي نيك نژاد مدعي هستند يكجا براي امور بعد از توليد، تحويل گرفته و اطلاعي از كم و كيف آن نداشته اند همين 5فيلم بوده كه تقريباً در يك سال و توسط Triumph Films (كمپاني توليدكننده هر 5فيلم) در اختيار اسي نيك نژاد قرار گرفته كه در ميان آنها اگر چه يك فيلم پورنوي «خوشي» به چشم مي خورد ولي اثري از فيلم هاي زلمان كينگ نيست.
ايشان در گفت وگوي خود مدعي شده اند:
«... در طول 22سال فعاليت رسمي من در هاليوود 3-4 فيلم را كه شما نام برديد مثل «زنان در شب». «يك جا به نام حقيقت» و يا «كفش هاي قرمز» در كارنامه كار استوديويي بنده و نه در كار تخصصي بنده وجود دارد. آقاي كينگ بيش از 001 فيلم توليد كرده، فقط براي اين چند كارش به استوديوي ما مراجعه كرده است و متأسفانه اين چند كار در كارنامه استوديوي كارنامه بنده قرار دارد..»
در حالي كه با نگاهي به كارنامه تهيه كنندگي و تهيه كنندگي اجرايي آقاي اسي نيك نژاد متوجه مي شويم در 09 درصد آنها زلمان كينگ (پورنو ساز معروف) همكار بوده و 08درصد آثار ياد شده، فيلم هايي سكسي و اروتيك هستند كه بدون ترديد فراتر از تعبير چند نمره بالا و پايين، ايشان را در زمينه موضوعات و محتواي فيلمسازي مردود مي سازد.
ايشان در گفت وگوي خود مي گويند:
«... من در توليد اين كارها هيچ نقشي نداشتم. فقط پس توليد اين كار را انجام دادم. من شايد دو سه سال با كمپاني اين كارگردان كار كردم زيرا شركت «تن دي بي» از شوتايم يك پكيج چهار يا پنج فيلم سفارش گرفته بود و همين پكيج را آوردند براي ما، من اين فيلم ها را اصلا نديدم...»
در جاي ديگر خود اسي نيك نژاد به عمل post production براي كمپاني Triumph Films اعتراف مي كند. اين درحالي است كه هيچ يك از فيلم هاي زلمان كينگ به كمپاني Triumph Films ارتباطي ندارد. اسي نيك نژاد مي گويد:
«... بعد رفتم در كلمبيا كه قائم مقام پست پروداكشن شركت Triumph Films شدم...»
4- همچنان كه گفته شد، مي توان علي رغم همه اين كارنامه مردود، متحول شد و تصميم گرفت براي دين و كشور و مردم (كه آقاي اسي نيك نژاد به كرات در مصاحبه شان مدعي شده اند) فيلم ساخت. مي توان از گذشته خود، نادم و پشيمان بود و به افشاگري و روشنگري درباره كارنامه سياه هاليوود در تخريب فرهنگ و ارزش هاي انساني و بشري نشست.مي توان ناگفته هاي پنهان اين كارخانه به اصطلاح روياسازي و در واقع مفسده آميز و مخرب را بازگفت. اما متاسفانه آقاي اسي نژاد گويا نه تنها حضور در هاليوود را نقطه ضعفي در كارنامه خود ندانسته كه حتي بارها و بارها به آن افتخار كرده و به رخ مي كشند. به چند نمونه از اين افتخار كردن ها توجه نماييد:
«سپس پست پروداكشن سريال «سايتينگ» در 41اپيزود به من واگذار شد. انگار جشن عروسي من بود. اولين بار بود كه قرارداد كلاني را مي بستم. تا سال 0002 كار كرديم اما از سال 1002 احساس كردم از پست پروداكشن مي توانم به پروداكشن (توليد فيلم) بروم. در آن مقطع به واسطه ارتباطات و قدرتي كه پيدا كرده بودم، شروع كردم به طرح و سريال نوشتن، آدم استخدام كردم و به تلاش خودم ادامه دادم...» (اعتراف به ورود از عرصه بعد از توليد به حيطه توليد)
«...در ادامه فعاليتم به استوديو «جرج لوكاس» رفتم. اين استوديو تاكنون بيش از 004 جايزه اسكار داشته است. «دستان خدا» را با آن ها كار كردم...»
«... سير كار من در طول سال هاي كار در ايران و هاليوود مسير پيچيده اي بوده است و اين پيچيدگي گذرگاه هاي صعب العبوري داشته است. من خدا را شكر مي كنم كه در بسياري از راه هاي صعب العبور، خداوند به من كمك كرده است و مسير درست را انتخاب كردم...»
«... اين فيلم هايي كه مطرح مي كنيد ممكن است از نقطه نظر و معيار من و شما بد باشد و كسي نمي تواند جلوي معيارهاي ما را بگيرد اما در آن جامعه وقتي فيلم مجوزش را از اداره مربوطه گرفته است من چه قدرتي دارم؟ در سينما هم همين طور است. «زلمان كينگ» را كه مثال مي زنيد سه يا چهار فيلم با كمپاني من انجام داده است...»
«... ميلياردها انسان آرزوشان است در هاليوود مشغول به كار شوند، حتي خود شما...»
«... اين كار يك بيزينس (تجارت) است. كار در هاليوود فقط يك بيزينس است...»
«... در شركت Triumph films به مدت يك سال و نيم آنجا بودم و اين بهترين سكوي من بود و با هنرپيشه ها و كارگردانان معروف ارتباط برقرار كردم و همين به من اين امكان را داد كه حالا بتوانم فيلم بسازم...»
«... فيلمسازي پنهان كاري نيست. سناريويي كه نوشته مي شود همان است كه هست. فيلمسازي در هاليوود اين گونه نيست كه يك چيزي را بنويسيم و چيز ديگر بسازيم و بعد هم توقيف شود.»
5-اين در حالي است كه هيچ فيلم قابل قبول حتي به لحاظ ساختار سينمايي در كارنامه تهيه كنندگي و كارگرداني آقاي اسي نيك نژاد به چشم نمي خورد.
مثلا در حالي كه حد و حدود امتياز به فيلم هاي وب سايت هايي مانند Imdb از 1 تا 01 است و معمولي ترين فيلم ها در اين وب سايت حداقل بالاي امتياز 6 را دريافت مي كنند، مشاهده مي كنيم كه قريب به اتفاق فيلم هاي آقاي اسي نيك نژاد امتياز مابين 2 و 3 دريافت كرده اند!
در ميان فيلم هايي كه ايشان مدعي كارگرداني هستند، كارگردان دوم فيلم «Claws» با درجه 2/3 به چشم مي خورد به علاوه كارگرداني 02 دقيقه از فيلم «برنج خونين»، كارگرداني بي نام و نشان در يك قسمت سريال مستند «چشم ها بر روي لس آنجلس»، كارگرداني بي نام و نشان يك قسمت از سريال مستند «نشانه گذاري»، كارگرداني سريال «پاييز صحرا» و كارگرداني فيلمي به نام «خانه كجاست؟» كه ديده نشده است.
يعني در واقع آقاي اسي نيك نژاد در كارنامه فعاليت به قول خودش 03 ساله سينمايي، هيچ اثر مستقل سينمايي را كارگرداني نكرده و در واقع قابليت ها و پتانسيل ايشان در اين زمينه كاملا ناشناخته است. از همين روي اولا معلوم نيست با چه ملاك و معياري يك پروژه سوپر پروداكشن در اختيار ايشان قرار داده مي شود و ثانيا چرا اين همه ادعا؟ توجه كنيد به بيانات ايشان:
«... بيست سال تمرين كردم تا در اين نقطه بايستم و در مقابل فيلم هايي كه با گروه هاي مختلف فيلمبرداري ساخته شده است، فيلم بسازيم. آن ها درآمد نداشتند چون فيلم نبودند، متأسفانه تظاهر به فيلمسازي بوده است...»
«... من آمدم چون فيلمسازي بلدم. ما قرار بود فيلم را در لس آنجلس بسازيم، اما آقايان از اين كار خوش شان آمد و من استقبال كردم، چون علاقه داشتم در ايران كار كنم...»
«... اميدوارم فيلمنامه من در دانشكده هاي سينمايي تدريس شود. چون نوع فيلمنامه نويسي خاص خودش را دارد...»
«... شما بگوييد چه چيزي مي خواهيد، من بلد هستم با زبان سينما آن را براي شما در قصه بگنجانم، حتي يك شات را ايراد گرفتند و من گفتم آن را دربياورند و جايگزين كنند...»
«... من مي خواهم يك فيلم بسازم، اين هم سوژه اش است و فكرمي كنم بازار بين المللي هم خواهد داشت...»
واقعا جاي تعجب دارد كه علي رغم خالي بودن كارنامه كارگرداني اسي نيك نژاد از حتي يك فيلم بلند سينمايي (خوب و بدش جاي خود دارد) اين همه ادعا مطرح مي شود!!
6- آقاي اسي نيك نژاد از يك سو مدعي است نبض جهان تبليغات و رسانه و تصوير را مي شناسد، توجه كنيد به فرمايشات ايشان:
«... من خيلي بهتر از شما مي دانم كه چگونه تبليغ و ضدتبليغ كار مي كند. من مي دانم، چون در آن بزرگ شدم اما شما فقط اينجا نشستيد و شنيديد. من در آن جامعه بزرگ شدم و ضدتبليغ را مي فهمم...»
و از سوي ديگر مهم ترين ماموريت هاليوود يعني اقدامات ضداسلامي و توليدات ضدايراني آن را متوجه نشده اند. موضوعي كه اصلا به هوش سرشار و بالايي احتياج ندارد و امروز ديگر عادي ترين مردم، آن را متوجه شده اند ولي آقايي كه مدعي است بهتر از همه از تبليغ و ضدتبليغ سردرمي آورد، آن را درك نكرده است. باز هم به مصاحبه ايشان توجه كنيد:
«... شما مي گوييد مي دانستيد (هاليوود) صهيونيستي است. بنده مگر علم سياسي دارم و يا علم جهان بيني دارم. اين حرف ها نيست...»
«... من نه در مقام سياست هستم و نه سياست جهاني ام خوب است كه بدانم و بگويم كدام جريان توليدي ضدكشور من و دين من است و كدام جريان موافق يا مخالف من است. من اين جهان بيني را ندارم...»
چگونه چنين فردي نمي تواند تشخيص دهد كه فيلم هاي بسيار واضح و شعاري مانند «بدون دخترم هرگز» يا «003» يا «سنگسار ثريا» يا «شبي با پادشاه» و يا «اسكندر»، آثاري ضداسلامي و ضدايراني است؟ در حالي كه امروز خود متفكران و انديشمندان غربي و حتي كساني مانند برژينسكي به ضداسلامي بودن هاليوود اذعان دارند، چطور فردي كه ادعاي تشخيص موضوع براي تبليغ به نفع كشور و دينش دارد، نمي تواند صريح ترين توهين ها و آشكارترين اهانت ها به دين و سرزمين اش را دريابد؟ پس چگونه چنين فردي تشخيص داده كه موضوع يك دختر رالي باز مي تواند به نفع دين و كشورش باشد، در حالي كه به صراحت اعتراف كرده نمي تواند بداند و بگويد كه كدام جريان توليدي ضدكشور و دين اوست؟!! چگونه مي توان به قضاوت و انتخاب چنين فردي اعتماد و اطمينان كرد و سرمايه هاي يك ملت و حيثيت يك انقلاب را روي آن سرمايه گذاري نمود؟
آقاي اسي نيك نژاد در جاي ديگر از مصاحبه خود، ساخت فيلم هايي مقابل توليدات ضداسلامي هاليوود را شعر و شعار مي داند، حتي ارائه الگو از زن مسلمان ايراني به جهان را نفي مي كند و فقط توليد فيلمي را به صلاح مي داند كه در بازارهاي بين المللي فروش خوب داشته باشد يعني توسط كمپاني هاي هاليوودي توزيع و پخش شود!! توجه نماييد به حرف هاي اسي نيك نژاد در اين باره:
«... اگر مي گويند ما مي خواهيم در مقابل «بدون دخترم هرگز» بايستيم يك شعار است. شعار دريك مقطعي خوب است، منتها اگر بتوانيم به عمل تبديل كنيم مهم است. اگر فيلمي ساخته شد كه 003 ميليون در دنيا تماشا كردند بعد بگو من به اين دليل و با اين هدف اين كار را كردم...»
«... من رايزني مي كنم تا سرمايه گذاري صورت بگيرد. در سال هايي كه در هاليوود بودم، يك سري امكان براي من فراهم شد كه با پخش و توليد و هنرپيشه ها و كمپاني ها مرتبط باشم و از اين ارتباط استفاده مي كنم...»
راستي چگونه مي توان با سرمايه و امكانات هاليوود، فيلمي ضدهاليوود ساخت؟ يا حتي با كمك كمپاني هاي هاليوودي فيلمي در منزلت زن ايراني ساخت؟ مگر در طي اين سالها همه تلاش و كوشش هاليوود در تخريب شخصيت و منزلت زن مسلمان ايراني نبوده است؟ اگر آقاي اسي نيك نژاد چنين موضوعاتي را درنيافته، آيا مسئولين سينمايي ما نيز با همه ادعا و شعر و شعار، متوجه آن نيستند؟مخلص كلام، آيا با فيلمسازي كه حتي يك فيلم مستقل سينمايي در كارنامه كارگرداني اش ندارد (يعني توانايي فيلمسازي اش در حد ادعا و شعار است) و كارنامه تهيه كنندگي اش سرشار از نمرات تجديدي و مردودي است و از سوي ديگر نه تنها به شدت دلبسته هاليوود و مرتبط با كمپاني هاي آن است كه بصيرت تشخيص مشي ضداسلامي و ضدايراني آن را هم ندارد، مي توان يك پروژه بزرگ در رابطه با منزلت زن ايراني را به سرانجام رساند؟
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14