(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 14 مرداد 1391 - شماره 20273

ادعايي كه به محض تصور ابطال مي شود !
موشك كوثر كابوس شناورهاي آمريكايي
انديشكده واشنگتن: مواضع ايران در برابر غرب بسيار مستحكم است
تخريب معكوس، نتيجه عملكرد غرب در مورد ايران
نگاهي به استراتژي امنيت ملي سايبري ايران


ادعايي كه به محض تصور ابطال مي شود !

سيّد روح الله امين آبادي
هفته گذشته بي بي سي در گزارشي به تحليل اخبار اين بنگاه خبري درباره انقلاب هاي منطقه پرداخت و نوشت : بي بي سي تراست، نهاد ناظر بر بي بي سي، چندي پيش تصميم گرفت كه پوشش خبري بي بي سي درباره تحولات جهان عرب موسوم به بهار عربي را بررسي كند... براساس اين گزارش كه به تازگي منتشر شده، پوشش خبري بي بي سي از بهار عربي بي طرفانه بوده است .
آن چه كه روشن است جهت گيري در ذات يك رسانه نهفته است ، رسانه اي را نمي توان يافت كه داراي جهت گيري نبوده و به همه افكار و آرا و ايده ها يكسان بپردازد و يا همه را با يك چشم ببيند !
هر رسانه اي با تعريف و جهت گيري خاصي تاسيس مي شود و به كار خود ادامه مي دهد ، توجه به منابع مالي يك رسانه مي توان نشاندهنده رويكرد اين رسانه باشد ، و چنان كه در مقاله « چرا بي بي سي از تحريم هاي ضد ايراني خوشحال است ؟!» بدان اشاره شد هزينه هاي بي بي سي از سوي وزارت خارجه انگليس تامين مي شود و اين طبيعي است كه اين رسانه حافظ منافع دولت استكباري انگليس در فضاي خبري جهان باشد !
تحليل اخبار و گزارش هاي يك رسانه نيز مي تواند جهت گيري آن رسانه را به صورتي عريان به نمايش بگذارد در اين ميان برخي رسانه ها با زيركي خاصي جهت گيري خود را در ميانه الفاظ دهان پر كني مخفي مي كنند و مخاطب را بي آن كه خود متوجه باشد به يك سمت و سوي خاص سوق مي دهند و بر خي رسانه ها نيز عريان هر آن چه مي خواهند و يا به آنها گفته شده است را بي آن كه دچار رو دربايستي بشوند و يا از كسي و يا نگاهي هراس داشته باشند منتشر مي كنند .
ادعاي بي بي سي مبني بر اين كه در تحولات منطقه و انعكاس خبري آن بي طرفي پيشه كرده است دروغي آشكار است كه اثبات كذب آن نياز به بررسي نيز ندارد و به قول منطقيون تصور اين ادعا موجب تكذيب آن مي شود و نياز به استدلال و يا اقامه برهان ندارد .
هنگامي كه در سطر اول يك خبر از بهار عربي به عنوان تحليل انقلاب هاي منطقه بهره گرفته مي شود به خوبي جهت گيري رسانه مشخص مي شود .
منطقه اي بودن انقلاب ها ، اسلامي نبودن اين انقلاب ها دو نتيجه نهفته در اين ادعا است كه جهت فكري بي بي سي و رسانه هاي همسو را نشان مي دهد .
همزمان با آغاز انقلاب ها كه جرقه آن در تونس و با خودسوزي يك كاگر تونسي زده شد بي بي سي همسو با سران انگليس سياست بي محلي و عدم اعتنا به تحولات را پيش گرفت .
با گذشت چند روز و فشار افكار عمومي بي بي سي به اين نتيجه مي رسد كه نمي تواند از لحاظ حرفه اي اخبار مربوط به تونس را پوشش ندهد ولي در ميان محذورات حرفه اي و سياست هاي رسمي به سمت بي اهميت نشان دادن تحولات و يا اصلاحي و نه انقلاب خواندن اين تحولات سوق پيدا مي كند .
در اين بازه زماني كه با انقلاب مردم تونس آغاز شد روشن بود كه بي بي سي سعي دارد اين موج اعتراضي مردمي را بي اهميت جلوه دهد آن هم به وسيله مطرح كردن تحولات تونس به عنوان اخبار فرعي وبه نوعي خبر سوم ويا چهارم هر بخش خبري ، اين استراتژي خبري بي بي سي تا آن جا پيش رفت كه اين شبكه خبري در كنار شبكه خبري رويترز سعي كرد كه بااستفاده از تاكتيك برجسته سازي اخبار متداول و هميشگي در مقابل تحولات تونس به نوعي آن را از لحاظ اهميت خبري بي اهميت نشان دهد .
هدف سياست گذاران بي بي سي در اين برهه آن بود كه براي نظام مستقر در تونس زمان خريده و اين اجازه را به بن علي بدهند كه در خلا رسانه اي موجود بتواند به خوبي انقلاب مردم را سركوب كند ولي با حضور مردم در صحنه اين اتفاق رخ نداد و بن علي لحظه به لحظه به سقوط نزديك تر شد .
بي بي سي و رسانه هاي همسوي غربي در اين برهه كه اخبار مربوط به كشتار مردم تونس از گوشه و كنار منتشر مي شد سياست خود را تغيير دادند تا نشان دهند كه همراه با مردم منطقه به دنبال حقوق بشر و دموكراسي هستند ، در اين بازه زماني نيز بي بي سي كوشيد بن علي را طالب اصلاحات معرفي كند و نشان دهد مردم نيز پذيرفته اند كه اين شخص با پاره اي اصلاحات بايد در قدرت بماند ولي اين نيز رخ نداد .
تنها و تنها در لحظاتي كه بن علي هراسان به سمت فرودگاه مي رفت تا كشور را ترك كند بي بي سي تلاش كرد نشان دهد اين آمريكا و انگليس هستند كه به دنبال بركناري بن علي و رسيدن مردم به حقوق قانوني و طبيعيشان هستند ! سياستي كه با اقدامات و سابقه اخبار منتشر شده در اين رسانه به خوبي از سوي مردم رد و ابطال شد .
دو تاكتيك مغاير يعني سكوت خبري وسپس تغيير آن به انتشار پرحجم خبر در خصوص انقلاب تونس در تحولات مصر هم از سوي بي بي سي با اندكي تفاوت اعمال شد.
بي بي سي ابتدا تلاش كرد با اوباش خواندن معترضان به نظام طاغوتي حسني مبارك زمينه رواني لازم براي سركوب مردمي كه به دنبال سرنگوني نظام وابسته به غرب بودند را فراهم آورد .
در تحولات مصر هنگامي كه استراتژي اول يعني سكوت خبري مانند تونس پاسخ نداد وحركت اعتراضي جدي شد و دولت هاي غربي به اين موضوع پي بردند كه انقلاب ناگزير است،استراتژي دوم يعني پوشش پرحجم تحولات به دو بخش تقسيم شد:
حمايت از گروه هاي معارض غرب گرا و از سوي ديگر تخريب شديد و سياه نمايي عليه اسلام گراها در مصر ! سياستي كه پيش از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي نيز از سوي بي بي سي پي گرفته شده بود.
بي بي سي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي زماني كه از سياست سكوت خبري و سانسور تحولات ايران نتيجه اي نگرفت دو سياست همزمان را درباره انقلاب مردم ايران پي گرفت ؛ تقويت گروه هاي ليبرال و غرب گرا چون نهضت آزادي و ملي گراها و تخريب اسلام گراها و روحانيون انقلابي!
اين سياست در مورد مصر نيز دقيقا پيش گرفته شد ، به عنوان نمونه بي بي سي كه همواره مدعي است اخبار را بدون سانسور و چنان چه رخ مي دهند منتشر مي كند نماز جماعت بزرگ ميدان التحرير را منعكس نكرد !
ولي به هر حال اين سياست نيز همانند تونس نتيجه اي نداد و در نهايت با پيروزي مردم مصر بر فرعون مصر مبارك رفت و پس از مدتي مردم اين كشور به يك فرد با گرايش هاي اسلامي راي دادند .
با سرنگوني مبارك در مصر مردم بحرين نيز قيام خويش كه جرقه هاي آن از مدت ها قبل زده شده بود آغاز كردند ولي اين قيام تاكنون با سانسور شديد و مطلق رسانه هاي غربي از جمله بي بي سي مواجه شده است ، اخبار انقلاب بحرين يا پوشش داده نمي شود و يا در صورت انعكاس خبري ساده ، بي اهميت و به مانند اخبار زود گذر روزانه !
نوع پوشش خبري كه در مورد مصر وتونس داده شد كاملا با پوشش تحولات بحرين متفاوت بود،به گونه اي كه به طور كلي رسانه هاي خبري غرب به ويژه بي بي سي از همان جرقه هاي ابتدايي در بحرين اين حركت را با فرافكني خبري اولا نوعي اغتشاش نشان دادند وثانيا سعي كردند آن را نشات گرفته از دخالتهاي ايران نشان دهند.
استراتژي كه عمق پيوند اين رسانه هارا با دستگاه سياسي غرب به اثبات مي رساند،وآن هم چيزي نبود جز بمباران خبري دروغين كه به جهانيان وبه ويژه دنياي عرب نشان دهد كه ايران در مسائل بحرين دخيل است.
بي بي سي در اين راستا تلاش كرد با مطرح كردن خبرهاي ايران در كنار خبرهاي بحرين وپخش اخبار اين دو به صورت متوالي به نوعي به بيننده ارتباط بين اين دو را القا كند.
اين تاكتيك خبري معمولا وقتي توسط رسانه هاي غرب به كار گرفته مي شود كه آنها قصد توطئه وكارشكني عليه دو كشور را داشته باشند.
تلاش براي اين كه نشان داده شود قيام مردم بحرين يك دعواي قديمي ميان شيعيان و اهل سنت در اين كشور است از ديگر توطئه هايي است كه بارها و به كرات از سوي بي بي سي در پيش گرفته شد .
در اين مجال نمي خواهيم به سياست بي بي سي در سوريه بپردازيم كه اين خود مثنوي هفتاد من كاغذ مي طلبد ولي دقت در تفاوت سياست هاي بي بي سي در انعكاس اخبار مرتبط با تونس ، مصر ، ليبي ، بحرين و در نهايت سوريه خود به خوبي نشان مي دهد كه بي بي سي نه تنها در اين تحولات بي طرف نيست بلكه خود يك طرف ماجرا است ، تلاش براي حفظ نظام هاي طاغوتي وابسته به غرب و از سوي ديگر بحراني نشان دادن كشورهايي كه به غرب وابسته نبوده و در جبهه مقاومت قرار دارند لب لباب اين سياست است و با اين وجود چگونه مي توان ادعاي گزارشگر بي بي سي فارسي را پذيرفت كه مي نويسد: برنامه هاي خبري بي بي سي در مجموع بي طرفانه بوده است.
وقتي كه گزارشگر بي بي سي در انتشار نتايج تحقيقات خود نيز بي طرفي را رعايت نكرده و از بحرين نامي به ميان نياورده است چگونه مي تواني بپذيري كه بي بي سي بي طرف است .
در حالي كه مخاطبان بي بي سي از اين رسانه مي پرسند چرا اخبار بحرين پوشش داده نمي شود پاسخ مي شنوند امكانات نداريم ! و از سوي ديگر مي بيني از هوا و زمين خبرنگار به سوريه مي فرستند تا همگام و همراه با تروريست ها در سوريه اخبار جهت دار را منعكس كنند چگونه مي توان به بي طرفي اين رسانه اذعان كرد و شهادت داد ؟!
ادعاي بي طرفي بي بي سي در تحولات منطقه ادعايي است كه به محض تصور ابطال مي شود و نيازي به استدلال نيست ، شواهد و مصاديق فراوان موجود خود مويد اين نكته است ...
 


موشك كوثر كابوس شناورهاي آمريكايي

موشك كوثر با برد 15 تا 19 كيلومتر قادر است ناوچه هاي متوسط و كوچك را غرق كند و تبديل به كابوسي براي ناوچه هاي آمريكايي شده است .
موشك كوثر از نوع ميان برد، ضد كشتي و سلاحي هوشمند است كه در سال 1385 به توليد انبوه رسيد .
اين موشك در سه سطح ساحل به دريا، دريا به دريا و هوا به دريا اهداف خود را مورد اصابت قرار مي دهد .
موشك كوثر با برد 15 تا 19 كيلومتر قادر است ناوچه هاي متوسط و كوچك را غرق كند و تبديل به كابوسي براي ناوچه هاي آمريكايي شده است .
اين موشك در دو نوع راداري و تلويزيوني طراحي شده است كه نوع تلويزيوني آن قابل رديابي نيست .
موشك كوثر كه با ويژگي هاي محيطي خليج فارس و درياي عمان طراحي شده، از فناوري هاي روز دفاعي برخوردار است .
توليد موشك كوثر، گام ديگري در دستيابي ايران به توانايي ساخت جنگ افزارهاي هدايت پذير در داخل است و به كارگيري اين موشك، دردسر جديدي براي نيروي دريايي ايالات متحده در منطقه خواهد بود . موشك كوثر به موشك ضد كشتي چيني(اف-ال-8)شباهت دارد .
از ويژگي هاي فني اين موشك، دارا بودن چهار بال صليبي شكل با چهار باله دم كوچك تر براي كنترل و هدايت آن از طريق الكترو اپتيك و به صورت تلويزيوني يا فرو سرخ است .
اين موشك2/5 متر طول، 18 سانتي متر قطر و 105 كيلوگرم وزن دارد .
گفتني است نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، بالگردهايي از نوع AB204 در اختيار دارد كه احتمال به كارگيري موشك كوثر بر روي آنها بسيار زياد است .
 


انديشكده واشنگتن: مواضع ايران در برابر غرب بسيار مستحكم است

انديشكده واشنگتن در آخرين تحليل راجع به مشكل هسته اي غرب با ايران نوشت:مواضع ايران چنان قاطعانه است كه از شدت يافتن تحريم ها نيز احساس خطر نمي كند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، انديشكده »واشنگتن براي سياست هاي خاور نزديك« در گزارشي نوشت: ايران موقعيت خود در قبال غرب را محكم مي بيند بنابراين در گفت وگوها نيز از خود شتابي بخرج نمي دهد.
بر اساس اين گزارش؛سران ايران، اروپا را غرق در بحران هاي مالي مي بينند.آنها همچنين معتقدند كه آمريكا نيز تمامي تمركزش بر رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري است . همچنين اين كشور به دليل دو جنگ فرسايشي در منطقه ديگر رمقي براي ادامه درگيري با كشوري چون ايران ندارد.
آمريكا بسيار مايل به تعامل با ايران است
اين انديشكده سپس مي نويسد: آنقدر كه آمريكا محتاج به تعامل با ايران است، اما ايرانيان چنين تصوري را ندارند .همچنين سران آمريكا نيك مي دانند كه بخاطر تبعات ناشي از درگيري نظامي با ايران اقتصاد شكسته شان بيش از بيش از بين مي رود بنابراين آن ها از هر رويارويي پرهيز مي كنند. ايران نيز هيچ عجله اي در پاسخ دادن به تقاضاهاي غرب ندارد.سران ايران معتقدند كه غرب بشدت نگران اقدام نظامي خود يا اسرائيل عليه جمهوري اسلامي است.
ايران از شدت يافتن تحريم ها نيز آسيبي نمي بيند
از ديد اين انديشكده ايران با درآمدهاي حاصله از فروش نفت به قيمت بالا در سال هاي گذشته خيالش كاملا راحت است.
بر اساس گزارش صندوق بين المللي پول ،ايران در سال 2003 عايديش از فروش نفت 23 ميليارد دلار بود در حالي كه در سال 2012 الي 2013 اين رقم 104 ميليارد دلار رسيده است. حتي با كاسته شدن از ميزان صادرات نفت ايران به نصف ميزان كنوني باز هم عايدي ايران بقدري خواهد بود كه جوابگوي نيازهاي داخلي و خارجي كشور را بدهد. بنابر برخي گزارش ها ايران هم اكنون 30 ميليارد دلار ذخاير ارزي در خارج دارد.
مواضع ايران تنها با رفع تحريم ها تغيير مي يابد
اين انديشكده در خاتمه نوشت: سران ايران اخيرا نيز اعلام كرده اند غرب در مذاكرت جدي نيست.ديدگاه ايرانيان نسبت به مذاكرات اين است كه تا تحريم ها رفع نشوند هيچ معامله اي در كار نيست .
ايران معتقد است كه حتي در صورت توافق با غرب نيز آمريكا يا اسرائيل درصدد خرابكاري و عمليات تروريستي عليه ايران هستند.
 


تخريب معكوس، نتيجه عملكرد غرب در مورد ايران

خوزه ايگناسيو پريه تو استاد دانشگاه سن پابلو اسپانيا معتقد است: هرآنچه توسط غرب در مورد ايران گفته مي شود، چيزي بيش از اغراق و زياده گويي نيست و نبايد فراموش كرد كه برنامه غرب تنها در جهت تلاش براي به اشتباه انداختن اذهان عمومي در مورد اين كشور است.
يكي از اين سياست ها، استفاده از رسانه ها براي به كار بردن تبليغات اغراق آميز و دروغين است، بر همين اساس، غرب سالانه با به كارگيري سرمايه هايي هنگفت مالي درصدد اجراي برنامه اي است كه بتواند با استفاده از آن اذهان مردم كشورهاي غربي را نسبت به ايران تغيير دهد. اين طراحي پيچيده رسانه اي با زيركي خاصي انجام مي شود و متخصصان جنگ رواني از طرح هاي متنوعي براي تاثيرگذاري بر مخاطب استفاده مي كننددر مورد ايران هم اين سياست را به كار برده و همواره در تلاش براي تخريب جامعه ايراني در ذهن مخاطبان هستند، اما بر هر ذهن آگاهي واضح و روشن است كه آنچه در غرب در مورد ايران گفته مي شود، اغراق بوده و دروغي بيش نيست.
بنا به گزارش روز 22 ژوئيه روزنامه خبري رسمي اسپانيا ال دياريو دكاديز كارشناس فرهنگ و سياست اسلام و استاد دانشگاه سن پابلو، دكتر خوزه ايگناسيو پريه تو با سمت رييس، در سخنراني پايان ترم در اين دانشگاه با موضوعيت گسترش سلاح هاي هسته اي در خاورميانه و مديترانه و نگاهي به ايران، عنوان كرد كه هر آنچه توسط غرب در مورد ايران گفته مي شود، چيزي بيش از اغراق و زياده گويي نيست و نبايد فراموش كرد كه تئوري سياسي غرب تنها در جهت تلاش براي به اشتباه انداختن اذهان عمومي است و در ميان جهان اسلام، به طور كلي ايراني ها بيشتر شبيه به غربي ها هستند و به كشورشان علاقه مند بوده و زندگي در كشور خود را بر هر جاي ديگر ترجيح مي دهند.
كارشناس فرهنگ و سياست اسلام در رابطه با جنگ احتمالي در منطقه گفت: احتمال اينكه ايالت متحده در جهت حمايت از اسرائيل به ماجراجويي جنگي عليه ايران بپردازد خيلي ضعيف مي باشد، زيرا اين كشور با وضعيت بد اقتصادي و شكست خوردن در دو جنگ اخير (عراق و افغانستان) ديگر آن قدرت سابق را ندارد.
وي همچنين تاكيد كرد كه ايران هرگز آغاز كننده جنگ هسته اي عليه اسرائيل نخواهد بود زيرا اين كشور به اندازه كافي كوچك است كه بدون استفاده از سلاح هسته اي هم از نقشه پاك مي شود.
از نظر خوزه ايگناسيو پريه تو، در سال هاي اخير در كنار حملات تروريستي و خشونت آميز موجود، مي توان گفت كه در سايه جنگ خاكستري زندگي مي كنيم، اما به مراتب خطر كمتري نسبت به راه اندازي هر نوع جنگي ديگر در خليج فارس دارد.
وي در آخر تصريح كرد كه نسبت به موفقيت ايران خوشبين است، زيرا معتقد است كه ايران با وجود تحريم ها و فشارها، به پيشرفت خود ادامه مي دهد و ايرانيان و رهبران اين كشور هرگز خود و جهان را در معرض جنگ جهاني جديدي قرار نمي دهند.
در همين زمينه سايت خبري اسپانيا بيبا ال پوارتو به نقل از خاويار مارتين رودريگز رئيس بخش بين الملل خبرگزاري افه اسپانيا كه در نشست پايان ترم دانشگاه سن پابلو حضور داشت، نوشت: حمله به برنامه هاي هسته اي ايران بي فايده خواهد بود، زيرا هرگز آن را متوقف نكرده و تنها براي مدتي به تاخير مي اندازد.
به گزارش ايرنا وي توضيح داد كه ايرانيان، پس از صرف سرمايه گذاري عمده مالي و زماني از سال 2010، در حال حاضر قادر به كنترل چرخه كامل غني سازي اورانيوم بدون كمك خارجي هستند. غني سازي اورانيوم به دو منظور صورت مي گيرد كه يكي از آنها توسعه سلاح هاي هسته اي و ديگري توسعه پلوتونيوم است كه برنامه هسته اي ايران شامل توسعه پلوتونيوم نيز مي باشد. بنابراين، حمله به برنامه هسته اي ايران نتيجه اي كه در بر خواهد داشت تنها به تاخير انداختن آن است.
 


نگاهي به استراتژي امنيت ملي سايبري ايران

محمد خالدي
نبرد هاي سايبري به عنوان جديدترين و پيچيده ترين نبردها در جنگ پست مدرن، به دليل بكر بودن، درصد هزينه و فايده بالا، عدم توانايي كشور هدف در مشخص و اثبات نمودن منشأ تهديد و عدم توانايي در تعيين ميزان و دامنه ي خسارات وارده در مراحل اوليه شروع حمله، مورد توجه كشورهاي متخاصم به ويژه در جنگ هاي پنهان قرار گرفته است .
ابزارهايي كه مي توان به درستي نام سلاح سايبري را بر آنها گذاشت نشان مي دهند كه سرمايه گذاري دولتي، انجام فعاليت هاي تمريني و مانور سايبري (نظير آنچه در مورد استاكس نت و فليم انجام گرفت)، هدف گيري روي صنايع خاص يا مناطق خاص، واردآوردن آسيب هاي فيزيكي و انجام تخريب در محيط واقعي از جمله رويكردهاي اين قبيل سلاح هاست كه مروري بر سير حملات و تحركات ديپلماتيك كه به موازات آن انجام گرفته است نكات كليدي را براي ما آشكار خواهد ساخت .
سوابق تحركات دفاعي- امنيتي
در نگاهي به سوابق تحركات دفاعي- امنيتي در سطوح كلان، بر اساس آمار تاكنون 32 كشور در دنيا، ساختار دفاع سايبري خود را تشكيل داده اند و 140كشور در حال مطالعه روي توسعه دفاع ملي در كشور خود هستند.
در آمريكا با وجود جايگاه ابر قدرت سايبري، طبق نظر سنجي انجام شده توسط ليبرمن ريسرچ گروپ 74 درصد از مردم آمريكا بالاترين ميزان احساس خطر را در رقابت با تروريسم اتمي و ميكروبي و ... از ناحيه ي تروريسم سايبري داشته اند و با توجه به نشانه ها و حساسيت هايي كه پيشتر توسط كارشناسان بررسي شده است، احتمال پياده سازي سناريوي 11سپتامبر سايبري در سطح بالايي قرار دارد. كشورهايي مانند روسيه و چين نيز، با درك حساسيت موضوع، سرمايه گذاري چشمگير و توجه و اقدامات ويژه اي در اين حوزه نموده اند، به نحوي كه روسيه در سالهاي 2007 و 2008 در طول چند ساعت نظام مديريتي-حكومتي كشورهاي استوني و گرجستان را بدون شليك يك گلوله از كار انداخت. چين نيز همواره فارغ از تحركاتي چون راه اندازي شبكه ي ملي و حتي گوگل ملي، پاي ثابت عمليات ويژه سايبري و جاسوسي سايبري در سطح بسيار پيشرفته بوده است .
در سطوح تكنيكي نيز مي توان از شاخص ترين رخدادها همچون موارد ذيل نام برد .
بدافزار «دوكو» به عنوان اولين نمونه تسليحات سايبري كه منجر به خسارات چشمگيري در اهداف خود نشد اما تجربيات گران بهاي كسب شده از آن، زمينه را براي شكل گيري تسليحات سايبري بسيار پيشرفته فراهم نمود .
«استاكس نت»نيز كه با توجه به پيچيدگي ها و توانايي هاي آن نسبت به ديگر بدافزارها آن را بمب اتمي فضاي سايبر ناميده اند را تصور نماييد كه دستگيري شبكه جاسوسي هم سطح با اين ويروس و يا حمله سخت با قدرت انهدام مشابه چه هزينه اوليه و چه تبعاتي براي كشور مهاجم مي توانست داشته باشد .
« فليم»، متخصصين عرصه حملات سايبري آن را شاهدي بر پيشرفت، پيچيدگي و موثر شدن روزافزون تسليحات سايبري مي دانند و به دليل جاسوسي بودن و غير تخريبي بودن نوع آن، هنوز اطلاعاتي درباره چگونگي عملكرد و ميزان صدمات وارده توسط آن منتشر نشده است .
در چند هفته ي اخير نيز انجام حملات سايبري پر شدتي به تاسيسات زير بنايي و مخابراتي ما و مقابله و دفع آن رسماً توسط دولت اعلام شد. در كنار آن خبرهايي نيز از حملات سايبري به سايت هاي رسمي اسرائيلي منتشر شد كه همه و همه نشان از سير صعودي در تمامي ابعاد تهديدات و جنگ سايبري دارد .
مواضع ديپلماتيك
به هر حال در پي اين موارد و بسياري از ضد و خوردهاي پنهان و آشكار ديگر، سطح عمل و نتايج بدست آمده به حدي از اهميت مي رسد كه موضع گيري هاي رسمي و ديپلماتيك را بر مي انگيزد. نيك هاروي، وزير نيروهاي مسلح انگليس، پس از افشاي حمله سايبري بدافزار «شعله آتش» (فليم) به ايران و چند كشور خاورميانه بدون هيچ واهمه اي رسما اعلام مي كند كه: «حملات پيش دستانه سايبري كه به منظور خنثي كردن تهديدهاي احتمالي عليه امنيت ملي انجام مي شود، گزينه اي متمدنانه است».
معاون نخست وزير رژيم صهيونيستي نيز حمله سايبري به ايران و ايجاد اخلال در برنامه هاي هسته اي كشور امري منطقي تلقي مي كند. همچنين وزير دفاع كانادا حملات سايبري پيش دستانه را نوعي بيمه براي كشور حمله كننده محسوب مي كند.
در نهايت رئيس جمهور آمريكا به عنوان ابر قدرت سايبري جهان، حمله سايبري به زيرساخت هاي حياتي آمريكا را معادل جنگ نظامي خوانده و عكس العمل آمريكا در قبال اين حملات را اقدام نظامي ذكر مي كند.
تمامي اين اظهارات در كنار افشاگري هاي هدايت شده چند هفته قبل روزنامه هاي آمريكايي مبني بر حمايت «باراك اوباما» در مورد حمله سايبري «استاكس نت» به تاسيسات هسته اي ايران و حمايت دولتي از اين حملات به علاوه تحربيات بدست آمده از حملات، نكاتي را از حركت تمدني غرب در حوزه ي سايبر براي ما روشن مي سازد كه بررسي آن خالي از لطف نيست .
مختصات حركت تمدني غرب
با بررسي داده هاي مقدماتي، مختصات حركت تمدني غرب را مي توان به اجمال در چند بند ذيل ذكر كرد :
1- نگاهي به 3 حمله بزرگ سايبري به كشورمان كه به وسيله بدافزارهاي «استاكس نت»، «دوكو» و «فليم» انجام گرفت، نشان مي دهد كه ابزارهاي به كارگرفته شده در اين حملات به مرور تكميل شده اند و هر بار بر درجه تخريب آنها افزوده شده است. از ديدگاه فني پيچيدگي هاي فوق العاده بالاي بدافزارها، هوشمندي در طراحي و به كارگيري، خلاقيت در نحوه عملكرد و سازگاري با فناوري هاي امنيتي شناخته شده و رايج، نشان از آن دارد كه اين ابزارها به وسيله دولت ها و با اهداف خاص طراحي و اشاعه داده شده اند. به اين ترتيب جنگ سايبري در نگاه غربي ها نه تنها گزينه اي محتمل بلكه عملا جنگي تمام عيار است كه مدتي نيز از شروع آن مي گذرد.
2-به موازات اقدامات در حوزه هاي تكنيكي و عرصه هاي ديپلماتيك، غرب فعاليت خود را براي چارچوب بندي و تعيين خطوط قرمز و تحميل آن به ديگر بازيگران آغاز نموده است. به نحوي كه پس از 2 سال فشار از سوي پنتاگون براي ارائه پيش نويس قواعد جنگ سايبري آمريكا، سرانجام اين دستورالعمل ها در ماههاي قبل تنظيم و به امضاي باراك اوباما رسيد و در پي آن اعلام شد كه هرگونه حمله سايبري از سوي كشورهاي ديگر اقدام جنگي بوده و با حمله نظامي پاسخ داده خواهد شد. در واقع ايشان در تبعيض آشكار ديگري در عرصه بين المللي خود را مجاز به پاسخ گويي به اين به اصطلاح، جنگ متمدنانه دانسته و از طرفي بصورت پيش دستانه از خوف حملات تلافي جويانه كشورهايي مانند ايران به تهديد و ارعاب جهاني مي پردازند تا از اين رهگذر خود را در حاشيه امن قرار دهند .
3-با نگاهي به گذشته و مراحل طي شده توسط غرب در رابطه با تسليحات با تكنولوژي هاي نوين مي توان متوجه اين روند شد كه غرب در رويارويي با تكنولوژي هاي دفاعي مدرن به استفاده و آزمايش آن در عرصه هاي مختلف با نيت شناسايي ابعاد تكنيكي، مديريتي حقوقي و كنترلي و استراتژيك آن مي پردازد كه نتيجه ي آن حركت غرب در لبه ي پيش رونده تكنولوژي و تدوين نظام حقوقي-مديريتي بين المللي (مانند نظام منع گسترش تسليحات اتمي، ميكروبي شيميايي و حتي موشك هاي بالستيك...) براي محدود سازي ورود و پيشرفت ديگر تمدن ها در آن حوزه دفاعي تكنولوژيك مي باشد. از همين روست كه پنتاگون در سند نوين استراتژي جنگ سايبري آمريكا بر اين نكته تاكيد مي كند كه قواعد نزاع مسلح كه جنگ هاي سنتي را هدايت مي كند، از يك سري معاهدات بين المللي از جمله معاهده ژنو نشات گرفته است. اما جنگ سايبري تحت معاهدات موجود قرار ندارد و ايالات متحده در پي يافتن اجماعي بين هم پيمانان خود در خصوص طريقه پيشبرد اين مسئله است.
با توجه به مطالب فوق است كه مي بايست در رهبري جبهه مقاومت، اتخاذ رويكردي هوشمندانه در حوزه سايبر در دستور كار قرار گيرد تا در آينده علاوه بر قرارگيري در موقعيت كليدي و برتر، بتوان هزينه ي منازعات و شكست دشمن را به حداقل ممكن كاهش داد .
بررسي مختصات حركتي جبهه مقاومت
در بررسي مختصات حركتي استراتژيك جبهه سايبري با وجود تاكيدات و تدابير امام امت و تحركاتي مانند ايجاد قرارگاه سايبري كشور، ايجاد واحدهاي عملياتي سايبري در نيروهاي مسلح كشور و دستگاههاي اطلاعاتي-امنيتي- انتظامي همچنان راه درازي در پيش روست. هرچند اطلاعات دقيقي از سطوح قابليتهاي داخلي موجود نيست اما مي توان به اذعان بسياري از كارشناسان بيان داشت كه فاصله ي كمي با كشورهايي مانند چين و روسيه داريم كه البته اميدواريم با تلاشهاي متخصصين كشور در اين حوزه از تكنولوژي نيز شگفتي ساز شويم .
در حالي كه دشمنان و رقباي ايران اسلامي در تلاش براي تكميل حلقه هاي امنيت سايبري داخلي همچون تدوين استراتژي امنيت سايبري آمريكا در بخش بازرگاني و نظام سازي براي امنيت سايبري بين المللي در راستاي اهداف خود هستند نياز به تدوين «استراتژي امنيت ملي سايبري» كشور بصورت روزافزون احساس مي شود.
تدوين «استراتژي امنيت ملي سايبري» دربرگيرنده ي 4 حوزه امنيت ملي: سياسي-امنيتي، فرهنگي-اجتماعي، اقتصادي و نظامي كه نحوه ي تصميم گيري، هدايت و كنترل امور را از سطح تكنيك تا استراتژيك در حوزه هاي سلبي- ايجابي ، آفندي- پدافندي و خارجي-داخلي كشور را پوشش دهد بسيار ضروري به نظر مي رسد. اين طرح مي بايست ماموريت ها، وظايف، الزامات و اصول و فرمول هاي هدايت راهبردي، ايجاد ساختارهاي نوين، خط مشي ها، رويه ها، پروتكل ها و چارچوب چينش و هماهنگي و هدايت يكپارچه ي عناصر را از بالا به پايين پوشش دهد و توسعه تاكتيك ها و تسليحات ويژه اين جنگ را در دستور كار قرار دهد .
با تدوين و اجرايي نمودن اين طرح در ذيل و راستاي «استراتژي بزرگ» كشور است كه مي توان كنش ها و واكنش هاي كشور را در حوزه سايبر و تمامي حوزه هاي مربوط تنظيم نمود. بديهي است براي تدوين استراتژي سايبري كشور اظهارات امام امت مبناي شكل گيري اين استراتژي خواهد بود. ايشان مي فرمايند :
البته من همين جا بگويم؛ ما سلاح اتمي نداريم، سلاح اتمي هم نخواهيم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمريكا و چه رژيم صهيونيستي - براي دفاع از خودمان، در همان سطحي كه دشمن حمله كند، به آنها حمله خواهيم كرد.... هيچ جا در قرآن نيامده است كه اگر شما شروع به جنگ كرديد، حمله كرديد، حتماً پيروز خواهيد شد؛ ممكن است پيروز بشويد، ممكن است شكست بخوريد.... اما وعده داده است كه اگر دشمن ابتدا به حمله كرد، آن دشمن قطعاً شكست خواهد خورد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14