(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 19 مرداد 1391 - شماره 20278

ضرورت بررسي راهكارهاي دستيابي به عدالت اجتماعي در جامعه (بخش پاياني)
عدالت خواهي؛ فرياد علي«ع» در محراب عبادت



ضرورت بررسي راهكارهاي دستيابي به عدالت اجتماعي در جامعه (بخش پاياني)
عدالت خواهي؛ فرياد علي«ع» در محراب عبادت

صديقه توانا
اقامه قسط و عدل در ميان مردم طبق بيان قرآن كريم هدف بعثت انبياء بوده است و اين هدف بزرگ، تنها با قدرت و حكومت به دست آمدني است. در اين راستا نيز علي عليه السلام تنها هدف پذيرش حكومت را «احقاق حق» و «ابطال باطل» اعلام فرموده است. در ديدگاه اميرالمؤمنين آن اصلي كه تعادل اجتماع را حفظ مي كند و همه را راضي و پيكر اجتماع را قرين سلامت و به روح اجتماع آرامش مي دهد عدالت است.
حضرت امير در نامه اي به مالك اشتر نوشته است: «بهترين چشم روشني واليان برقراري عدل در شهرهاي تحت حكومت آنها و در نتيجه ابراز مودت و علاقه رعيت به آنهاست.»
در روايات آمده است كه فردي از امام سؤال مي كند، عدالت برتر است يا جود؟ امام مي فرمايد: «عدل جريان ها را در مجراي طبيعي خود قرار مي دهد و جود آن را از مجراي خود خارج مي سازد. عدالت، قانون عام و مدبر و مديري است كه شامل همه اجتماع مي شود، حال آن كه جود اين گونه نيست، پس عدالت برتر است.»
عدالت در زبان عمل
عدالت يكي از مهم ترين و اصلي ترين فلسفه بعثت پيامبران است. خداوند در آيه 25 سوره حديد مي فرمايد: كه ما پيامبران را براي اين فرستاديم تا مردم با حقوق و قوانين آشنا شوند و توده هاي مردم بي ملاحظه رنگ و نژاد و مذهب و دين براي گرفتن حق خويش از عدالت قسطي قيام كنند.
حجت الاسلام والمسلمين خليل منصوري، پژوهشگر مسائل ديني در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مقدمه فوق درخصوص ضرورت اجراي عدالت در جامعه مي گويد: «درحقيقت شناخت حق و حقوق و قوانين و سنت هاي الهي از يك سو و آشناسازي مردم با اين حقوق و رهبري قيام هاي توده هاي عدالت خواه توسط پيامبران از سويي ديگر در اين آيه بيان شده است. خداوند مي خواهد با فرستادن پيامبران و كتاب هاي آسماني سطح مطالبات مردمي را تا آن اندازه بالا برد كه خود توده ها براي اجراي عدالت قيام كنند و حتي دست به شمشير برده و در اين راه مجاهدت و مقاتله كنند.»
اين مطلب در اين آيه و نيز آيات ديگر از جمله آيه 75 سوره نساء بيان شده كه چرا مسلمانان براي دفاع از مستضعفان عليه مستكبران ستمگري كه حقوق مردم را ناديده مي گيرند و به مردم ستم روا مي دارند، دست به سلاح و شمشير نمي برند و به جنگ عليه مستكبران نمي پردازند؟
بنابراين، فلسفه بعثت و ارسال رسولان و كتب آسماني، آگاهي بخشي به مردم درباره حقوق و عدالت و تشويق و ترغيب توده ها به قيام عليه ظالمان است.
وي در همين راستا به ضرورت شكل گيري انقلاب اسلامي در ايران اشاره مي كند و مي گويد: «انقلاب اسلامي نيز در همين چارچوب پديد آمد و ديپلماسي عمومي خود را دفاع از مستضعفان جهان عليه مستكبران و ستمگران قرار داده است؛ چرا كه همه پيشوايان آن به زهر و شمشير شهيد شده اند؛ چون خواهان عدالت بودند. مجسمه عدالت اميرمؤمنان علي(ع) پيشواي نخست شيعيان در محراب مسجد كوفه به سبب همين شدت عمل در اجراي عدالت به شهادت مي رسد.»
نكته اي كه قابل تأمل است اين كه همه مردمان آرمان بلندي را به عنوان عدالت مي شناسند و عدالت در كنار آزادي و صلح و مانند آن از مهم ترين و زيباترين واژگاني است كه از آن ياد مي كنند. اما اين زيباترين واژه در زبان براي بسيار از مردم زشت در عمل است و نه تنها گرايشي به آن ندارند بلكه همواره از آن گريخته و شمشير عليه آن آخته اند.
حجت الاسلام منصوري در ادامه به اين موضوع اشاره مي كند كه با نگاهي به وضعيت بشر در طول تاريخ و جوامع امروزي به سادگي مي توان دريافت كه چرا مردمان اين اندازه عدالت گريز هستند و هرگز جامعه بشري رنگ عدالت مطلق و كامل را به خود نديده است و همواره عدالت نيم بند مورد عمل قرار گرفته است؟
مشكل عمده در اجراي عدالت اين است كه بايد عدالت را از خود و عليه خود شروع كرد. ما عادت كرده ايم همواره عدالت را در شرايطي كه عليه منافع و مصالح ماست، براي ديگران بخواهيم و اجرا كنيم. از اين روست كه از عدالتي كه به ظاهر به منافع ما ضرر مي رساند گريزان هستيم.
اين پژوهشگر خاطرنشان مي كند: «خداوند در آيه 135 نساء يك فرماني مي دهد كه بسياري از مردم نمي توانند آن را در حق خود يا خويشان اجرا كنند؛ چرا كه عدالت قسطي در جايي كه منافع ما را تهديد مي كند، سخت و دشوار است. خداوند در اين آيه مي فرمايد: اي كساني كه ايمان آورده ايد، كاملا قيام به عدالت كنيد، براي خدا گواهي دهيد؛ اگرچه بر ضرر خود يا پدر و مادر و خويشان شما باشد، چه فقير باشند يا توانگر، پس (در هر حال) خداوند سزاوارتر است ( كه جانب او را مراعات كنيد) پس پيروي هواي نفس مكنيد كه از حق منحرف خواهيد شد.»
عدالت حقي براي همه
اصولا مردمان در بهترين وجه اگر انتقاد را دوست دارند در حق ديگري است و اگر عدالت مي خواهند در جايي است كه سود مي برند و هر جا اجراي عدالت به ضررشان باشد ديگر عدالت را مي بوسند و كنار مي گذارند.
دليل اين امر را از آقاي منصوري مي پرسم كه وي در توضيحاتي اين طور پاسخم را مي دهد: «شايد علت اينكه در جامعه اسلامي بسيار شعار عدالت مي دهيم و كمتر عدالت مي بينيم همين نكته اي باشد كه خداوند در آيات ديگري از جمله آيه 152 سوره انعام به آن توجه مي دهد. بي گمان اجراي عدالت، ضرري در حق خود و خويشان است كه سخت مي باشد و عدالت با همه زيبايي اش در اين جا زشت ترين كار است و همه جز اهل تقوا از آن گريزان هستند. از اين روست كه خداوند بزرگوارترين و باكرامت ترين افراد را اهل تقوا مي داند كه همه خوبي ها را مي خواهند و همه زشتي ها را ترك مي كنند بي آنكه ملاحظه سود و زيان خود را بكنند؛ چون براي آنان رضا و خشنودي خدا مهم است.»
وي مي گويد: «بي خود نيست كه پيامبر گرامي(ص) عدالت حقي را براي بسياري از مردمان غيرقابل تحمل و تلخ مي شمارد و مي فرمايد: «حق سنگين و تلخ، و باطل سبك و شيرين است؛ (بحارالانوار، ج 77، ص 82) زيرا كسي كه به اين مرحله و مرتبه برسد كه حق را بخواهد حتي اگر به ضررش باشد و دنبال بي عدالتي و ظلم و باطل نرود، به ايمان حقيقي دست يافته است كه اين افراد هم نادرند.»
حجت الاسلام منصوري به ذكر رواياتي از امام صادق«ع» در بحث عدالت در بحارالانوار ج 70 ص 107 اشاره مي كند و مي گويد: «حضرت صادق«ع» حقيقت ايمان را حق گرايي در هر حال مي داند و مي فرمايد: «از حقيقت ايمان است كه حق را گرچه به زيانت باشد- بر باطل- وگرچه به سودت باشد. مقدم بداري.»
پس چنانچه اگر كسي بتواند اين سنگيني و سختي عدالت و حق را تحمل كند و آن تلخي را بچشد شايسته آن است و آن هنگام است كه اهل ايمان و اسلام است وگرنه ايمان لقلقه زبان است.
دولتي كه عدالت را عليه خود تحمل نكند نمي تواند جامعه را به سوي عدالت ببرد و جامعه اي كه عدالت ضرري را عليه خود نمي پسندد، هرگز قيام به عدالت نمي كند و براي به دست آوردن آن شمشير نمي كشد و شهيد نمي شود.»
اين پژوهشگر خاطرنشان مي كند: «تا زماني كه مردم براساس هواهاي نفساني و حب و بغض هاي شخصي عدالت را بر خود نمي پسندند، با مداحي از عدالت و گريه بر تجسم عيني، عدالت در جهان به جايي نمي رسند.»
عدالت علوي شهرت جهاني دارد
حضرت علي (ع)مظهر عدالت است و عدالت علوي شهرت جهاني دارد و هميشه در تاريخ از حضرت علي با عنوان شهيد راه عدالت ياد مي شود. اما سؤال اينجاست كه چرا حضرت امير قرباني عدالت ورزي خود شد؟
دكتر رحيم شايسته، عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور در گفت وگو با گزارشگر كيهان در پاسخ به اين سؤال مي گويد: «وقتي صحبت از عدالت خواهي حضرت علي(ع) مي شود، منظور اين نيست كه علي(ع) در عرصه عدالت فردي، انساني عادل بوده است و به عدالت فقهي پايبند مي باشد، بلكه منظور عدالت اجتماعي است. عدالت علي يعني اينكه اميرالمؤمنين نه تنها عادل بوده و به عدالت رفتار مي كرده است، كه خواهان اجراي عدالت در اجتماع نيز بوده است.»
اين استاد دانشگاه در ادامه مي گويد: «علي(ع) تنها عادل نبوده، عدالتخواه بود و در آيه قرآن نيز بر اين نكته تأكيد شده است كه قيام كنندگان به داد و عدل باشيد.»
دكتر شايسته با بيان اين نكته كه علي(ع) اجراي عدالت را زمينه ساز نابودي فساد اجتماعي و دواي درد جوامع را اجراي عدالت مي داند، اضافه مي كند: «از همين رو آن حضرت اجراي عدالت را به همه توصيه مي كند و بر حاكمان ضروري مي شمارد و اگر خود خلافت را مي خواست، براي آن بود كه سنت رسول خدا را برپاي دارد و عدالت را در جامعه پياده كند. نه آنكه دل به حكومت خوش كند و مردم را به حال خود واگذارد.»
وي بر اين نكته تأكيد مي كند كه «حضرت علي رضايت عمومي اجتماع را در گرو اجراي عدالت مي داند و عدالت را نه تنها تضمين كننده آرامش دروني افراد مي داند كه گنجايش ظرف عدالت را وسيع مي داند، درحالي كه گستره ظلم را تنگ مي شمارد.»
عدالت خواهي امري فراگير
عدالت خواهي در آموزه تشيع امري فراگير است و ائمه«ع» عموماً به اين موضوع با ديده ضرورت مي نگريسته اند. امام سجاد«ع» در ضمن دعاي مكارم الاخلاق بسط و گسترش عدل و عدالت را از خداوند طلب مي كند.
دكتر شايسته، عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور با تأكيد بر اينكه در شرايط فعلي جامعه رعايت عدل و عدالت در بين مسئولان بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد تا مردم شاهد فساد اقتصادي در دستگاه هاي دولتي نباشند خاطرنشان مي كند: «اقامه عدل اگرچه از سوي يك يا چند نفر در جامعه مطلوب است ولي قدر و منزلت بزرگ در زمينه عدالت گستردگي و اقامه آن در سطح وسيع اجتماع است و از همين روست كه امام سجاد«ع» توفيق گسترش آن را طلب مي كند.»
وي اضافه مي كند: «علي«ع» هرگز در راه اجراي عدالت مسامحه را جايز نمي داند به ويژه در جايي كه پاي بيت المال در ميان باشد، مي خروشد.
آن حضرت درباره اموال فراوان بيت المال كه يكي از حكام به بعضي از خويشاوندان خود بخشيده بود فرمود: «به خدا سوگند بيت المال تاراج شده را هر كجا بيابم به صاحب اصلي آن بازمي گردانم گرچه با آن ازدواج كرده، يا كنيزي خريده باشند. زيرا در عدالت گشايش براي عموم است و آن كس كه عدالت براي او گران آيد، تحمل ستم براي او سخت تر است.»
اين استاد دانشگاه خاطرنشان مي كند: «اگر در جامعه اي اين پندار غالب شود كه روي آوري به عدالت و اجراي آن در هر شرايطي از وجود ستم در جامعه والاتر است، آن جامعه خود به اجراي عدالت خواهد پرداخت و مردم قيام به قسط خواهند كرد.»
حب دنيا مانع اجراي عدالت
عدالت علوي شهرت جهاني دارد و بيشترين شناختي كه محققان نسبت به مولا علي«ع» دارند نسبت به عدالت ايشان است. ضمن اينكه آموزه هاي علوي نمايانگر سيره عملي ايشان است. عدالت ايشان در وهله اول يك سطح بين المللي دارد كه تمام آحاد انساني را دربر مي گيرد، از اين رو حاكمان و دولتمردان بايد اين عدالت علوي را سرلوحه كارهاي خود قرار دهند.
دكتر محمدرضا جليلي، استاد تفسير قرآن و عضو هيئت علمي دانشكده فني انقلاب در گفت وگو با گزارشگر كيهان بر اين نكته تأكيد مي كند كه «حضرت علي در برخورد با همه انسانها عدالت را به كار مي برد و اين بيانگر همه عدالت انساني بين تمام بشريت است از اين رو عدالت اسلامي حضرت امير در راستاي گفتمان عدالت نبوي است.»
وي با اشاره به اينكه عدالت نبوي از عدالت وحياني نشأت مي گيرد، خاطرنشان مي كند: «اين نوع عدالت، عدالتي است كه تمام انبياء و صلحا مؤظف به برپايي آن هستند و حضرت امير در تبيين و تحقق آن در زمان خود وقتي همه مردم در مقابل منزل ايشان اجتماع كردند به همه فرمودند كه به مسجد بروند و آنجا به همه اتمام حجت كردند كه بيت المال را به صاحبان اصلي خود برمي گردانند و از اين روي بود كه عده اي به معاويه پيوستند.»
از دكتر جليلي درخصوص چگونگي بهره گيري بيشتر و بهتر دستورات حضرت علي«ع» در اجراي عدالت در شرايط كنوني جامعه سؤال مي كنم كه در پاسخم مي گويد: «محبت به امام و اطاعت و تبعيت از ايشان بهترين راهكاري است كه ما شيعيان آن حضرت مي توانيم در مسير عدالت كوشا و تابع باشيم و درحد توان در عرصه مسئوليت پذيري عدالت را پياده كنيم و عدالت نبوي، اسلامي، علوي و عقيدتي را در تك تك امور جامعه به كار ببريم و گام هاي بعدي رسيدن به شاخه هاي عدالت اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي است.»
وي مي گويد: «جامعه بايد در اين مسير حركت كند تا عدالت در كشور تحقق يابد. و همان طور كه مي بينيم بعد از انقلاب اسلامي حاكميت نظام براساس ولايت فقيه بود و جهت گيري هاي كلي نظام به دنبال تحقق عدالت است و برنامه ها به سمت عدالت محوري پيش مي رود چون قانون بر مبناي عدالت است.»
به او مي گويم پس چراگاهي شاهد برخي بي عدالتي ها در جامعه مي باشيم و اين نقطه ضعف ها در كجاست و چه موانعي در راه تحقق عدالت وجود دارد؟ كه دكتر جليلي در پاسخ به اين سؤالاتم اين طور توضيح مي دهد: «گاهي حب دنيا و مادي گرايي انسانها باعث شده كه دنبال منافع و مصالح خود باشند كه اين مسائل گاهي مانع تحقق عدالت مي شود .در قانون، نظام و رهبري جامعه اسلامي هيچ مشكلي درخصوص اجراي عدالت وجود ندارد اما حب دنياست كه احزاب سياسي و گروه هاي طبقاتي را درگير خود مي كند . گروهي هم اجراي عدالت را در شعار، راحت مي دانند و در عمل ، سخت كه اگر اين هواهاي نفساني و شيطاني انسان را تحريك نكند، عدالت در جامعه به راحتي و به درستي اجرا مي شود.» دكتر جليلي مي گويد: «اگر شايسته سالاري در تعيين مديران جامعه جايگزين رابطه سالاري گردد، عدالت تحقق مي يابد و اگر در برخورد با دانه درشت ها كه مرتكب خلاف مي شوند اقدامات قوي تري صورت گيرد، شاهد اجراي عدالت در جامعه خواهيم بود.»
وي مي گويد: «در شرايط فعلي ما بايد زمينه ساز حكومت علوي و مهدوي باشيم تا جهان پر از عدل و داد شود و اين نيازمند اين است كه تابع عدالت مطلق باشيم عدالتي كه حضرت علي«ع» در آن مسير حركت كرد و به شهادت رسيد.»
عدالت فرياد علي است
حضرت علي مربي و امامي است كه اهل ملل و اديان عالم به عظمت او اقرار مي كنند. اديب مسيحي جرج جرداق لبناني او را «صوت عدالت انساني» مي نامد و در يكي از كتاب هاي خود دست تمنا به سوي تاريخ مي گشايد و به تاريخ خطاب مي كند: «آيا نمي شود- به نام تكرار تاريخ- يك علي ابن ابي طالب ديگر به بشريت ارزاني داري؟ چهره علي«ع» در هاله اي اثيري، از عدالت و انسان دوستي، هر لحظه بر زندگي بشريت مي تابد و خون عدالت كه به هنگام نماز صبح از پيشاني نوراني او بر محراب ريخت، هر بامداد خورشيد را بيدار مي كند تا فرياد علي را همگان بشنوند، عدالت، عدالت... و سرانجام اين عدالت است كه بر همه جا و همه چيز حاكم مي گردد.
اجراي عدالت از نظر علي«ع» با نيت پاك و كاستن از طمع و افزودن بر ورع و پرهيزكاري ميسر است و سرانجام علي«ع» به لقاء حق رسيد و عدالت نگاهبان امين و برپا دارنده مجاهد خود را از دست داد.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14