نقش انسان
در تعيين مقدرات شب قدر
محمدمهدي رفيعي
آنچه در پي مي آيد بحثي است پيرامون اينكه انسان با يك سلسله اعمال و رفتارها مي
تواند سرنوشت خود را در شب قدر تعيين كند و حتي نقش اصلي را به خود وي سپرده اند تا
براساس نوع عملكردش مقدرات خويش را براي يك سال در شب قدر رقم بزند. گفتني است اين
مطلب به نقل از سايت تبيان تقديم حضور خوانندگان محترم مي گردد.
در روايات فراوان تاكيد شده كه در شب قدر مقدرات انسان براي يك سال معين مي شود.
حال اين سوال مطرح است كه آيا انسان در تعيين سرنوشت خود موثر است در آن نقشي دارد
يا اينكه اين سرنوشت، به صورت جبري براي او رقم زده مي شود؟
در اين مقاله چند دليل براي نقش آفريني انسان در مقدرات خود در شب قدر پياده شده كه
در ذيل مي آيد.
1-حالات و دريافت هاي شخصي
كساني كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبي
دريافته اند. گاهي اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و
بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك
خط و سير معنوي قرار مي دهد. ديگراني هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمي كنند،
به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داري هاي شب قدر بهره برداري كرده و
فيض معنوي مي برند. ريشه اصلي اين دگرگوني ها و حالات، به خود افراد برمي گردد و
اينكه تا چه حد خود را آماده بهره برداري از بركات شب قدر و فضيلت هاي آن كرده
باشند. اگر معنوياتي كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگي آنها تحولي آفريده،
هيچ ارتباطي با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد
كه هرچه بخواهند، براي هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاي
حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مي دهند، به همه يكسان و
علي السويه بدهند، در حالي كه ما مي دانيم همه بركات خداوند در شب قدر براي بندگان
سرازير مي گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مي شود، پس نتيجه مي گيريم تنها
دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكي
از راه هاي رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه،
اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگوني در همين شب با بركت در آنان ايجاد شده است.
2-شناساندن شب قدر
خداوند تبارك و تعالي با فرستادن سوره اي خاص، شب قدر را به مردم معرفي فرموده است.
در دو آيه اين سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب
فرود مي آيند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در آن، برابر
با عمل صالح در طول هزار ماه است.
فردي به امام باقر(ع) عرض كرد: مراد و مقصود از اينكه شب قدر بهتر از هزار ماه است
چيست؟ حضرت فرمودند: «والعمل الصالح فيها من الصلاه و الزكاه و انواع الخير خير من
الف شهر ليس فيها ليله القدر»(1) كار شايسته از قبيل نماز و زكات، صدقات و انفاقات
و انواع خوبي ها در آن شب، برتر از هر كار شايسته اي است كه در مدت هزار ماه كه شب
قدر در آن نيست، انجام شود. اگر كارهاي نيك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثيري در
مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودي عايد بندگان
مي شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بيان كردن اين مطلب، سود و زياني را متوجه هيچ
كس نمي كند، چه انگيزه اي در اعلام اين شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در
نتيجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا بايد مردم در جريان آن باشند و دانستن آن، چه
گرهي از كار بندگان مي گشايد؟ مي دانيم كه كار بيهوده حتي از افراد عادي و معمولي
پسنديده نيست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمين كه هيچ كاري را بدون حكمت و مصلحت
انجام نمي دهد. حكمت معرفي شب قدر به عنوان شبي كه قرآن در آن نازل شده و شبي كه
مقدرات در آن سامان داده مي شود، اين است كه بنده سرنوشت و مقدرات خويش را به قرآن
پيوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خويش قرار بدهد، اگر كردارش موافق با
قرآن و در جهت آن باشد، عمل كننده به آن سعادتمند است و اگر خداي نكرده مخالف با
قرآن باشد، فاعل آن شقي خواهد بود.
3- اجماع و سيره مسلمانان
مي دانيم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهي، بر اهميت شب قدر و
احياي آن تاكيد فراوان دارند و به شب زنده داري آن شب، اهتمام مي ورزند. نقل شده كه
يكي از دانشمندان بزرگ اسلام، براي اينكه شب قدر را درك كند، يك سال تمام يعني حدود
357 شب، از سر شب تا به صبح شب زنده داري كرد. (2) اين همه اقبال و توجه به تشكيل
اجتماعات با شكوه براي خواندن دعا و مناجات و راز و نياز و تضرع و ابتهال، همراه
گريه وزاري و استغفار، برخاسته از يك واقعيت انكارناپذير است و آن دخالت انسان ها
در سرنوشت خودشان است.
4-سفارش امامان دين بر احياي شب قدر حتي درحال بيماري
امام صادق (ع) به ابوبصير مي فرمايد:«وصل في كل واحده منهما مئه ركعه»؛ در هر يك از
دو شب بيست و يكم و بيست و سوم صد ركعت نماز بخوان «واحيهما ان استطعت الي النور»:؛
تا مي تواني آن دو شب را تا سپيده صبح شب زنده داري كن «واغتسل فيهما»؛ درآن دو شب
غسل كن. ابوبصير عرض كرد اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان
- اگر باز هم نتوانستم؟ خوابيده بخوان.
- اگر باز هم نتوانستم؟ ايرادي ندارد كه سرشب كمي بخوابي و باقي مانده شب را به هر
نحوي كه مي تواني به عبادت بپردازي، چون درماه رمضان، درهاي آسمان گشوده است، شيطان
ها در زنجيرند و اعمال مومنان پذيرفته مي شود.
از حديث فوق، مي توان تاثير فراوان كارهاي انسان را بر سرنوشت او ارزيابي كرد. مي
بينيم ابوبصير كه يك راوي زبردست و كار كشته در فن روايت است، با پيش بردن مرحله به
مرحله سوال ها در صدد آن است كه ژرفاي شب قدر و اهميت عمل درآن شب را به دست آورد؛
امام (ع) هم، چنان بر اهميت عبادت در شب قدر پافشاري مي فرمايند كه رضايت نمي دهند
بنده حتي اگر بيمار باشد، از نتيجه اعمال صالح خويش محروم گردد. نكته درخور توجهي
كه تاثير انسان را مشخص مي كند، جمله پاياني امام (ع) است كه آن را به عنوان ريشه و
علت تاكيد و تشويق بر عمل صالح بيان فرموده اند؛ آنجا كه فرمودند: «و تقبل اعمال
المومنين»؛ اعمال مومنان درشب قدر پذيرفته مي شود.(3)
5- تشويق زياد به دعاهاي ماثور و راز و نياز
دعاهاي شب قدر، از طولاني ترين و پرمحتواترين دعاهاست؛ دعاهايي مانند «جوشن كبير»،
«ابوحمزه ثمالي»، و امثال آنها كه اگر با حال و توجه خوانده شود، مايه انقلاب و
دگرگوني روحي است. ادعيه اي كه انسان را با رديابي از معارف آشنا مي كند. انسان با
خواندن دعا از يك طرف، با يادآوري لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بي پايان خداي
مهربان او را دركنار و دستگير خويش مي بيند و نور اميد در دلش مي درخشد و از ديگر
سو، با يادآوردن سختي هاي جان كندن، تنگي و فشارقبر، گرفتاريهاي عالم برزخ، حساب و
كتاب فرداي قيامت، شعله هاي دردناك و سوزان دوزخ وحسابرسي دقيق درصحراي محشر، تمام
وجودش، سرشار از ترس و نگراني گرديده و آنچه عيش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود
و آنچه بوده و كرده است را با آنچه بايد باشد مي سنجد و زياني كه در گذشته متوجه وي
شده است را درمي يابد و علاوه بر شك و ترديدي كه نسبت به راه و روش نامطلوب خويش
پيدا مي كند، ندامت، سراسر وجودش را پر كرده و تصميمي سرنوشت ساز مي گيرد و مسير
زندگي اش را دگرگون مي كند. اگر هم به اين مرحله نرسد، لااقل بركردار خود بيشتر
مواظبت خواهد داشت؛ زيرا بيم و اميدي كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگي به ياري
اش مي شتابد. درمقابل، اگر كسي از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپري
كند، در همان جمود و غفلت، زندگي را به پايان خواهدبرد و سرنوشتي شقاوت بار در
انتظارش مي باشد. از گفتار فوق، اين نتيجه بدست مي آيد كه در واقع خود انسان وارد
مسيرسرنوشت خويش شده و آن را تغيير مي دهد. گاهي براي پيمودن مسير مقررات، بر بال
دعا و گاه بر بال عمل مي نشيند، اگرچه دعا هم نوعي عمل محسوب مي شود. بنابراين، دعا
در شب هاي قدر كه يك كار اختياري است منشأ اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛
به همين دليل به آن سفارش اكيد شده است. علاوه بر سفارش شفاهي بزرگان دين و علماي
اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب هاي قدر تأكيد بيشتري بر اين امر شده است؛
پس حتما منشأ اثر است وگرنه كار لغو و بيهوده از بزرگان سر نمي زند.
6- نكوهش بهره نبردن از شب قدر
پيامبرگرامي اسلام(ص) فرمودند: «من ادرك ليله القدر، فلم يغفر له فابعده الله» (4)
از خداوند به دور باد كسي كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود. با اين
حال حديث نقش انسان در تعيين سرنوشت خود واضح تر مي گردد و معلوم مي شود كه بدبختي
و شقاوت مقدر در شب قدر، نتيجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقي با توجه به
شأن و مقام پيامبرگرامي(ص) قابل قبول نيست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كاري
بي اثر وبي خاصيت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمايند. (انس بن مالك) از
پيامبر(ص) نقل كرده كه فرمودند: «ان هذا الشهر قد حضركم»؛ ماه مبارك به شما رو
آورده است (و فيه ليله خير من الف شهر»؛ در اين ماه شبي است كه برتر از هزار ماه
است. (من حرمها فقد حرم الخير كله»؛ هركس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات
بي نصيب مانده است. (ولا يحرم خيرها الامحروم) (5) ؛ و محروم نمي ماند از بركات شب
قدر، كسي كه خويشتن را محروم كرده است. روايات، بعضي از گناهان را مانع بهره برداري
گناهكار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن كارها ميخوارگي (دائم الخمر) بودن و نيز
آزار پدر و مادر است.
7- شب قدر، مكمل اعمال صالح
يكي از دلايل تفضل شب قدر به امت اسلام، كامل و پركردن پيمانه اعمال صالح مسلمانان
و جبران كمبودهاي آنان است. تا با دستي پر، اين جهان را ترك كنند. بيش از اين گفتيم
كه امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه «ليله القدر خير من الف شهر» فرمودند: مراد اين
است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روايتي نيز از
امام باقر(ع) واردشده، در پاسخ به اين پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت
ديگر فلسفه شب قدر چيست؟ ايشان مي فرمايند: «ولولا ما يضاعف الله المؤمنين، لما
بلغوا و لكن الله عزوجل يضاعف لهم الحسنات»؛ اگر خداوند كارهاي مؤمنان را چند برابر
نكند به سر حد كمال نمي رسند، اما از راه لطف كارهاي نيكوي آنها را چند برابر مي
فرمايد تا كاستي هايشان جبران شود. از اين روايت قبلي به خوبي مي توان فهميد كه
مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامي كه يك عمل صالح معمولي با زماني پربركت
و مقدس همراه گردد، از ارزشي چند برابر برخوردار مي شود و گاه همراه شدن يك عمل
صالح با ولايت و اعتقاد و امامت مي تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز
سعادتمندشدن انسان ها در شب قدر، عمل اختياري صالحي است كه با عنايت خداوند، بركت
يافته و چند برابر مي شود. در روايات به پاره اي از اعمال، سفارش شده كه نتيجه ويژه
آن در شب قدر نهفته است.
8- نتيجه بخش بودن بعضي از اعمال در شب قدر
1- نماز: (انس بن مالك) از پيامبرگرامي(ص) روايت كرده كه فرمودند: «من صلي من اول
شهر رمضان الي آخره في جماعه فقد اخذ بحظ من ليله القدر» (6) كسي كه از اول تا آخر
ماه مبارك، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اي از شب قدر نصيبش شده است.
2- افطاري دادن با مال حلال: «ابو شي ابن حيان» از پيامبراكرم(ص) نقل كرده كه
فرمودند: (من فطر صائما في شهر رمضان من كسب حلال صلت عليه الملائكه و ليالي رمضان
كلها و صافحه جبرائيل (ع) ليله القدر و من صافحه جبرائيل(ع) برق قلبه و تكثر
دموعه...» (7)؛ كسي كه با مالي كه از راه حلال به دست آورده، روزه داري را افطار
دهد، در تمام شب هاي رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئيل در شب قدر با وي
مصاحفه كند، نشانه مصافحه جبرئيل آن است كه دل مصافحه شونده نرم و اشكش جاري مي
شود.
3- صدقه: درباره امام زين العابدين(ع) آمده است: كان اذا دخل شهر رمضان تصدق في كل
يوم بدر هم فيقول: لعلي اصيب ليله القدر(8)؛ در هر روز ماه مبارك يك درهم صدقه مي
دادند، آنگاه مي فرمودند: شايد با اين كار، شب قدر را دريابم و از آن بهره گيرم.
عبدالله بن مسعود روايت مي كند كه شبي رسول خدا(ص) از نماز عشا فارغ شد، مردي از
ميان صفوف برخاست و گفت: اي مهاجران و انصار، مردي غريبم و بر هيچ چيز قدرت ندارم.
مرا طعامي دهيد. رسول خداگفت: اي فقير، ذكر غريب مكن كه دل مرا اندوهگين ساختي. بعد
از آن فرمودند: غريبان چهار قسمند:
1- مسجدي كه در ميان قومي باشد كه در آنجا نروند و نماز نخوانند.
2- قرآني كه در خانه اي باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نكنند.
3- عالمي كه در ميان جماعتي باشد و ايشان تفقد وي نكنند و از او مسايل ديني سؤال
نكنند.
4- اسيران اهل اسلام كه در ميان كفار باشند.
پس فرمود: كيست كه غذاي اين مرد را كفايت كند تا در فردوس اعلا خدا او را جاي دهد؟
حضرت علي(ع) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: اي دختر
رسول خدا، دركار اين ميهمان نظري كند. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندكي موجود
است و حسن وحسين گرسنه اند و شما روزه داريد و آن طعام يك نفر را بيشتر كفايت نمي
كند. علي(ع) فرمود: آن را حاضر كن.
فاطمه(س) طعام را پيش آورد. حضرت امير آن طعام را پيش ميهمان نهاد و باخود گفت كه
اگر من از اين طعام بخورم ميهمان را كافي نباشد و اگر نخورم سبب خجالت ميهمان شود،
پس دست دراز كرد به سوي چراغ و چنان نشان داد كه چراغ را اصلاح مي كنم و آن را
خاموش كرد و فاطمه(س) راگفت در روشن كردن چراغ ديگر تعلل كن تا ميهمان از خوردن غذا
فارغ شود و خود حضرت دهان را مي جنباند تا مهمان تصور كند كه علي غذا مي خورد و چون
ميهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان بر جاي بود. امير
المؤمنين فرمود: اي فقير، چرا طعام خود را نخوردي؟ گفت: سير شدم؛ پس علي(ع) و فاطمه
(س) و حسن (ع) و حسين(ع) و فضه و همسايگان از آن طعام خوردند و هنوز باقي بود.(9)
4- شب زنده داري: حضرت رسول(ص) فرمودند: «من احيا ليله القدر حول عنه العذاب الي
السنه القابله»(01)؛ كسي كه شب قدر را شب زنده داري كند، تا شب قدر آينده، عذاب
دوزخ از او دور گردد.
5- غسل و شب زنده داري: امام موسي بن جعفر(ع) فرمودند: «من اغتسل ليله القدر و
احياها الي طلوع الفجر خرج من ذنوبه» (11)؛ كسي كه در شب قدر غسل كرده و تاسپيده
صبح شب زنده داري كند، گناهانش آمرزيده مي شود.
رواياتي كه ذكر شد به خوبي دلالت دارند كه برخي مقدرات و پاداش ها، مانند دورشدن
عذاب دوزخ كه در حديث پيامبر اكرم(ص) ذكر شده بود، نتيجه كار خود بندگان است. موارد
فوق مي تواند براي نشان دادن اينكه سرنوشت هر انساني در شب قدر به دست خودش رقم مي
خورد. كافي باشد، ولي براي تكميل بحث، نكاتي چند كه خارج از چارچوب شب قدر و نشان
دهنده موثر بودن انسان در تعيين سرنوشت خويش است را مطرح مي كنيم. اين بحث تكميلي
را در دو بخش انجام مي دهيم:
1- عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان.
2- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص
الف- پاداش ها در ماه مبارك رمضان: امام هشتم علي بن موسي الرضا(ع) فرمودند: در ماه
مبارك كارهاي خوب پذيرفته و كارهاي زشت بخشيده شده است. خواندن يك آيه قرآن در اين
ماه، برابر با يك ختم قرآن در ماه هاي ديگر است. كسي كه برادر خود را با يك لبخند
شاد كند، در روز واپسين، خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد. كسي كه
مومني را در اين ماه ياري كند، خداوند در روزي كه قدم ها بر پل صراط مي لغزند او را
دستگيري كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هركس خشم خود را نگه دارد، خداوند در
روز قيامت بر وي خشم نكند. هر كس درمانده اي را فريادرسي كند، خداوند در روز قيامت
وي را از رسوايي بزرگ ايمن گرداند و رسوايش نكند. كسي كه ستمديده اي را ياري كند،
خداوند او را در دنيا، در مقابل دشمنانش ياري كرده و در روز قيامت نيز، در موقف
حساب و ميزان ياريش فرمايد. (21) و در روايت ديگر امام صادق(ع) از پيامبر اكرم(ص)
روايت كرده كه فرمودند: كسي كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن
به ديگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمي مي
كند.(31) دو روايت بالا ارتباط محكم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش
انسان در ترسيم سيماي دروني او را كاملا آشكار نموده است.
ب) پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص: آيات و روايات فراواني هست كه بعضي دگرگوني
ها و پاداش هاي خاص را نتيجه كار بنده دانسته، يا عمل او را تنها عامل معرفي كرده
اند.
نمونه اي از اين آيات و روايات:
«ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم»(41)؛ در حقيقت خدا حال قومي را
تغيير نمي دهد، تا آنان حال خود را تغيير دهند.
«ظهر الفساد في البر والبحر بما كسبت ايدي الناس ليذيقهم بعض الذي عملوا لعلهم
يرجعون»(51)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشكي و دريا آشكار شد تا به آنان جزاي
بعضي از كارهايشان را بچشانند، باشد كه بازگردند.
دعا دگرگون كننده سرنوشت
«ابن حبان» و «حاكم» از پيامبر اكرم(ص) روايت كرده اند كه فرمود: فقط دعاست كه
تقدير و سرنوشت ها را دگرگون مي كند و تنها نيكي است كه مايه افزايش عمر مي گردد.
گاهي شخص گناهي را مرتكب مي شود و به واسطه آن از روزي و نعمتي محروم مي ماند.(61)
اختيار انسان و شب قدر
آنچه از مجموع مباحث به دست مي آيد اين است كه با ملاحظه آيات و روايات و دريافت ها
و مشاهدات، اطمينان كامل پيدا مي كنيم كه شب قدر هيچ گونه منافاتي با اختيار انسان
ندارد و يقينا، او در مقدرات و سرنوشتي كه در شب قدر برايش رقم مي خورد موثر است؛
حتي مي شود گفت كه نقش اصلي را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براي فردا
رقم بزند.
1- اصول كافي، ج 4، ص 851.
2- فوائد الرضويه، ص 01- قصص العلما، ص 81- سيماي فرزانگان، ج 3.
3- وسائل الشيعه، ج 01، باب 32، ص 453.
4- بحارالانوار، ج 94، ص 80، ح 74.
5- كنزالعمال، ج 8، ص 534، ح 8.2402
6- همان، ص 545، ح 0.2409
7- الترغيب و الترهيب، ج 2، ص 95، ح 41.
8- بحارالانوار، ج 95، ص 28.
9- تفسير منهج الصادقين، ج 9، ص .237
01- بحارالانوار، ج 95، ص .145
11- همان، ج 80، ص .128
21- همان، ج 93، ص .341
31- همان، ص .346
41- رعد، 11.
51- روم، 14.
61- تحفه الاحوذي، ج 6، ص 348، ح 5222.
|