(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 5 شهریور 1391 - شماره 20290

صادرات كتاب به عنوان يك كالاي فرهنگي در سال توليد ملي
انگيزه اي جذاب ولي فعاليتي بي رمق
دو شاعر آئيني در گفت وگو با كيهان:
شاعر ديني بپروريم، شعر ديني مي شود
يا ثامن الحجج
مست از غم توام ...


صادرات كتاب به عنوان يك كالاي فرهنگي در سال توليد ملي

انگيزه اي جذاب ولي فعاليتي بي رمق

محمد محمدي
صادر كردن كتاب، انگيزه جذابي براي ناشران كشور است و كمتر مدير نشري هست كه به صادرات كتاب به كشورهاي ديگر بي ميل باشد. ولي صادرات كتاب مانند ساير كالاها و اقلام نيست و شرايط خاص و روند پيچيده تري دارد. به هر حال كتاب يك كالاي فرهنگي است. كالايي كه قرار نيست فروخته و از سوي خريدار مصرف شود. بلكه قرار است از طريق آن انديشه و ديدگاهي عرضه شود. بنابراين، در قدم اول بايد به محتوايي كه عرضه مي شود توجه كرد. ناشر داخلي بايد به اين واقعيت واقف باشد كه اگر قرار است توليداتش صادر شود، بايد در اولين گام محتوايي متناسب با نياز مخاطب خارجي داشته باشد. يعني اگر قرار است كتابي در كشورهايي چون چين يا هند و... عرضه شود، بايد محتوايي متناسب با فرهنگ آن مرز و بوم داشته باشد. نو و خلاقانه بودن محتواي اثر توليد شده و همچنين جهانشمولي آن از ويژگي هايي است كه منطقه جغرافيايي خاصي نمي شناسد. مخاطب جهاني نيازمند حرف نو و جديد است؛ نيازمند اين است كه محتواي اثر خلاقانه باشد و نويسنده اثر به باورپذير بودن و احساس نزديكي و همذات پنداري محتواي اثر با مخاطبش توجه كند و اين هيچ ربطي به يك كشور خاص ندارد و در همه دنيا مشترك است.
برخي از ناشران و مديران نشر كشور دليل نبود صادرات كتاب را نپيوستن ايران به قوانين بين المللي و نبود سازوكار و حمايت دولتي و... مي دانند. ولي اين مسئله نمي تواند دليل محكمه پسندي باشد. به نظر مي رسد مهم ترين دليل، ناآشنا بودن ناشران با فضاي نشر جهاني و سازوكارهاي مربوط به آن است. مثلاً چند درصد ناشران كشور توانسته اند با ناشران بين المللي و آژانس هاي ادبي كه در زمينه توليد و عرضه اثر در مقياس جهاني فعاليت مي كنند، ارتباط برقرار كنند؟ چند درصد ناشران كشور توانسته اند توجه بازار كشورهاي فارسي زبان و مخاطبان بي شمار اين كشورها را جلب كنند؟ مورد مشخص تر اينكه هم اكنون ايرانيان بي شماري در اقصي نقاط جهان زندگي مي كنند، ولي چند ناشر ايراني آن ها را مدنظر قرار داده اند؟ در حالي كه توجه به مخاطب ايراني مقيم خارج نيازمند سازوكار خاصي نيست؛ به ترجمه آثار و مخاطب سنجي و نيازسنجي نياز ندارد. مخاطب ايراني همانند مخاطب داخل كشور نيازهاي يكساني دارد و مي تواند به راحتي از كتاب هاي فارسي زبان استفاده كند.
بنابراين، اگر قرار است در زمينه صادرات كتاب فعاليت بنياديني صورت گيرد ابتدا بايد نگرش ها را تغيير داد. ناشران كشور در نخستين قدم بايد با ناشران ساير كشورها گفت وگو كنند و از سليقه هاي يكديگر مطلع شوند؛ آنگاه كتاب هاي مورد نظر را ترجمه و براي يكديگر ارسال كنند. براي نمونه آنچه براي ناشران خارجي اهميت دارد اين است كه بدانند نويسنده اثر چه ويژگي هايي دارد، چه اثري خلق كرده و
جهان بيني اش چيست.
هر چند منكر اين واقعيت نيز نمي شويم كه جهاني كردن آثار ايراني به توجه جدي دولت نياز دارد. كشورهايي چون تركيه، هند، چين و... براي انتقال و آموزش فرهنگ و زبانشان، هزينه مي كنند. ساير كشورهاي جهان نيز به اين مسئله توجه دارند و سرمايه گذاري هاي هنگفتي در زمينه صادرات كتاب انجام مي دهند و بنابراين شايسته است كه نهادهاي فرهنگي دولتي نيز به اين مسئله توجه كنند و حتي مي توانند با معرفي ناشران به بانك ها، وام در اختيارشان بگذارند تا بتوانند در اين عرصه فعاليت كنند.
صادرات كتاب شايد كم رنگ ترين جلوه از واقعيت كتاب باشد زيرا وقتي صحبت از صادرات مي شود به ناچار مفاهيمي چون نياز، بازار، تجارت، و مفاهيم مرتبط با كالا به ذهن خطور مي كند. صادرات كتاب ابعادي چون ترجمه، فرهنگ، وضعيت مطالعه، سياست، فرهنگ، و بسياري از مفاهيم مرتبط با انديشه را در بر مي گيرد. به همين دليل موضوعي پيچيده و پر سؤال است. انصاريان يكي از انتشاراتي است كه در طول دو دهه فعاليت خود و حمايت هاي دولتي توانسته است در موضوع صادرات كتاب تجاربي بيندوزد. اين انتشارات با هدف اطلاع رساني درباره فعاليت هاي فرهنگي سراسر كشور و جهان خارج، انعكاس فضاي فرهنگي حاكم بر جمهوري اسلامي ايران به ديگر ممالك اسلامي به سه زبان فارسي و عربي و انگليسي، و توليد جريان هاي فكري و اعتقادي در حوزه هاي مختلف با محوريت فرهنگ اسلامي در سراسر جهان اقدام مي كند.
محمدرضا بهاري؛ مدير توليد كتاب انتشارات انصاريان، مي گويد: كتاب در همه دنيا مشتري دارد. معمولاً رايزن فرهنگي سفارت ايران در كشورهاي ديگر نيازسنجي مي كند و شرايط را فراهم مي آورد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي يا مجمع المصطفي اين موضوع را پيگيري مي كند و به تبع آن انتشارات انصاريان كتاب هاي مورد نياز را به كشور مقصد مي فرستد؛ مثلاً مدرسه اي در يكي از كشورهاي افريقايي صد عنوان كتاب درخواست كرد و ما از طريق پست هوايي كتاب ها را فرستاديم.
بهاري اذعان مي كند: تاكنون با كشورهاي همسايه و افريقايي و امريكايي در ارتباط بوده ايم.
وي درباره موانع پيش روي صادرات كتاب مي گويد: قيمت كاغذ بالا رفته است. كتابي كه تا سه سال پيش به قيمت پنج دلار فروخته مي شد قيمت آن اكنون به 12 دلار افزايش يافته است. پارسال هر بند كاغذ 30 هزار تومان بود. الآن قيمت هر بند كاغذ به 64 هزار تومان رسيده است. چهار سال پيش هزينه هاي پست هر پنج كيلو به صورت هوايي 30 هزار تومان بود. الآن به 110 هزار تومان رسيده است. اگر در كشورهاي خارجي كساني كه تشنه نهج البلاغه هستند بخواهند آن را دريافت كنند امروزه با مشكلاتي روبه رو مي شوند.
مدير انتشارات ارسطو هم مي گويد: بازخوردهاي مثبتي از افغانستان و تاجيكستان داشتيم و اين بازخوردها از طريق رابط هاي فرهنگي انجام مي شود. از طريق رايزني و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي همكاري هايي نيز انجام شده است.
مديرعامل سامانه اطلاع رساني چاپ و نشر ايران اذعان مي كند: در مزار شريف رابط فرهنگي داريم و به خوبي مي توانيم براي كتاب هاي ايران بازار پيدا كنيم. همچنين تاكنون 10 هزار جلد به افغانستان، 17 هزار جلد به تاجيكستان، 1500 جلد به آلمان، و 700 جلد به امريكا كتاب صادر كرده ايم. وي درباره مشكلات صادرات كتاب مي گويد: بيشترين مشكلات در قسمت گمرك است. هزينه هاي انتقال تا 60 درصد بالا رفته است. هزينه كاغذ 120 درصد شده است. با اين حال براي آينده در نمايشگاه ها برنامه داريم. تاكنون از كتاب هايي كه صادر كرديم كتاب برگشتي نداشتيم و اين نقطه اتكايي براي ما و اميدواركننده است.
بر اساس آمار گمرك جمهوري اسلامي ايران در سال 1390، مقدار 6/2 هزار تن كتاب، بروشور، جزوه، و مطبوعات چاپ شده به ارزش 28 ميليون دلار به كشورهاي خارجي صادر شده است. اما با توجه به گفته هاي ناشران و مسئولان، آمار صادرات كتاب ايران در حد بسيار پاييني است و اين آمار به هيچ وجه نمي تواند آمار صادرات كتاب را مشخص كند. البته اين آمار در بيشتر كشورها ابهام دارد؛ زيرا در صادرات آن كشورها همه نوع چاپ را ـ اعم از بروشور، جزوه، مطبوعات تبليغاتي، و ... ـ با هم حساب مي كنند. بنابراين كتاب در ذيل چاپي ها تعريف مي شود و آمار صادرات كتاب در هاله اي از ابهام باقي مي ماند. با اين حال مي توان با تحقيق و پژوهش از انتشاراتي هاي يك كشور آماري نسبي از صادرات را به دست آورد.
در كشاكش گراني كاغذ و هزينه هاي بالاي گمركي و همچنين فشارهاي اقتصادي در بيشتر نقاط دنيا، مديرعامل انتشارات الهدي از تدوين شيوه نامه حمايتي اين مؤسسه براي ناشران كشور، به منظور ارائه كتاب به اين مؤسسه، براي بازاريابي و فروش در خارج از كشور، خبر داد.
امين متوليان مي گويد: وقتي كتاب براي خارج از كشور توليد مي شود، انتشارش هم تجربه مي خواهد و هم ظرافت هايي را مي طلبد كه ناشي از فعاليت نشر در خارج از كشور است. شايد خيلي از ناشران خصوصي و حتي دولتي با توجه به گرفتاري هاي نشر اين فرصت را نداشته باشند كه تجربياتي را كسب كنند. ما در اين موارد وارد مي شويم و به آن ها كمك مي رسانيم. در ساير موارد نيز رويكردمان حمايت از ناشران و معرفي آن ها به بازار خارج از كشور است.
وي اذعان مي كند: وظيفه اصلي ما در حوزه بازرگاني خارجي است؛ يعني كتاب مناسب را در بازار داخلي شناسايي كنيم و به شيوه مناسب به بازار خارج از ايران ارائه دهيم. اين كار گاهي مستلزم ترجمه است و گاهي هم، به دليل تشابه زباني، نيازي به ترجمه نيست. با اين حال بيشتر كشورها در حدود دو هزار نسخه به فرهنگ ايراني و توليدات آن ها رغبت دارند.
بنا بر تحليل هاي رايج، زبان مي تواند نقش بسيار مهمي در ترويج فرهنگ و همچنين صادرات كتاب باشد و از آنجايي كه ايران در همسايگي كشور افغانستان است، كشوري كه هنوز از زير آوارهاي جنگ نتوانسته است كمر راست كند، ايران مي تواند براي صادرات كتاب به اين كشور دوست و هم زبان و هم دين بيشترين تلاش را انجام دهد. در كشور تاجيكستان نيز، كه به تازگي به زبان فارسي روي آورده است و تلاش هاي زيادي براي رسمي كردن اين زبان مي كنند، مي توان از شرايط موجود به خوبي استفاده كرد و فضا را براي گسترش ادب و فرهنگ ايراني و اسلامي مهيا كرد. به باور بعضي تحليلگران، اگر حركتي انجام نشود، مؤسسات انگليسي و امريكايي، كه روز به روز بر تعداد خود در افغانستان مي افزايند، نبض فرهنگ را در دست خواهند گرفت؛ همان گونه كه انگليس در هندوستان زبان فارسي را به پرتگاه فراموشي سپرد.
سيد حسن ميركريمي؛ مدير انتشارات «شركت چاپ و نشر بين الملل» است. اين شركت از سال 1362 در عرصه داخلي و خارجي فعال بوده، و از فعاليت هاي آن مي توان به ترجمه 500عنوان كتاب از استاداني مانند علامه طباطبايي، شهيد مطهري، شهيد بهشتي و ديگران به زبان هاي خارجي و چاپ قرآن كريم به زبان انگليسي، روسي، چيني و نيز حضور در نمايشگاه هاي كتاب در خارج از كشور از جمله حضور در نمايشگاه هاي عراق و كويت در سال 1384 و نمايشگاه كويت و عربستان در سال 1385 اشاره كرد.
وي «نحوه انجام ترجمه متون» را به عنوان يكي از اساسي ترين مشكلات ورود به اين بازار مي داند و با استناد به تاكيد مقام معظم رهبري بر لزوم ترجمه صحيح متون مي گويد: توانايي حفظ اصالت ترجمه يكي از اصولي است كه مترجم آثار ايراني به زبان هاي ديگر بايد در آن تبحر لازم را داشته باشد. براي انجام اين مهم لازم است تا ناشر مترجمي را بيابد كه عميقا با اصطلاحات فرهنگي كشور ديگر آشنا باشد و اين خود مستلزم صرف هزينه است.
مدير انتشارات «شركت چاپ و نشر بين الملل» معتقد است كه يافتن مترجم مناسب براي آثار ايراني نيازمند چانه زني و گفت و گو است. در اين زمينه بايد جرياني حرفه اي وارد عمل شود تا بتواند ضمن تربيت مترجمان حرفه اي آن ها را بدون كسب هزينه اي به ناشران ايراني معرفي كند.
ميركريمي با اشاره به انتشار كتاب «قيام مختار» از سوي انتشارات شركت چاپ و نشر بين الملل در كشور هاي عربي گفت: براي انتشار «قيام مختار» در كشور هاي عربي اين نوشتار را سه بار ترجمه كرديم و ويرايش اين اثر را به ويراستار لبناني سپرديم. همچنين رسم الخط اين كتاب تحت نظر ناشران عربي صورت گرفته است. مسير انتشار اين اثر بسيار هزينه بالايي را در بر داشت كه كمتر ناشر ايراني مي تواند از پس آن بر بيايد.
به نظر مي رسد كه حضور در بازار نشر بين المللي همانند ساير فعاليت هاي اقتصادي نوپا در كشورمان نيازمند حمايت دولتي است. موسسه ها و نهاد هاي دولتي چندي است كه با حمايت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اقدام به برپايي نمايشگاه در ساير كشور ها كرده اند هرچند اين حضور اندك و اغلب با كم اقبالي روبه رو بوده است، اما مي توان به چشم روزنه اي براي نفوذ در اين بازار بين المللي به اين حضور نگريست.
فتح الله فروغي مسوول كميسيون آموزش اتحاديه ناشران و كتابفروشان با تاييد اين كه ناشران براي ورود به عرصه بين المللي نيازمند تشكل يا سنديكاي مشخصي اند، تاسيس چنين نهادي را كافي نمي داند و گويد: دولت و معاونت فرهنگي وزارت ارشاد اسلامي نيز بايد در اين زمينه از ناشران حمايت كنند و از طريق بودجه خاصي مراسلات بين المللي كتاب را حمايت كنند.
حضور در گستره جهاني براي هر گونه فعاليتي اعم از اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، به درك و پذيرش قوانين آن حوزه در عرصه بين المللي وابسته است. ازاين منظر پيوستن به كنواسيون برن براي حمايت از آثار ادبي و هنري و نيز پذيرش حق مولف و ناشر از سوي كشورمان مي تواند در فضاي مناسبي را براي ناشران كشورمان در صحنه جهاني فراهم آورد.
فتح ا لله فروغي در اين باره مي گويد: رعايت حقوق مولف و ناشر سبب به رسميت شناخته شدن كشورمان از سوي كشور هاي ديگر مي شود. اكنون كتاب هاي خارجي بدون پرداخت هيچ گونه حق مولفي در كشورمان ترجمه و منتشر مي شود كه همين امر سبب بي اعتمادي به ناشران كشورمان در سطح بين المللي شده است. ما در سايه رعايت قوانين است كه مي توانيم در اين عرصه حرفي براي گفتن داشته باشم.
مدير مسوول انتشارات «شورا» با بيان اين كه نشر ديجيتال آثار مكتوب هم از اين قاعده مستثنا نيست مي افزايد: از اين روي قانون حقوق مولفان و مصنفان تدوين شده در سال 1348 كشورمان هم نيازمند بازنگري است.
از سوي ديگر محمد اللهياري فومني؛ مدير كل اداره كتاب وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي در اين باره معتقد است: يكي از موانع صادرات كتاب، مشكل كپي رايت است و هرگاه ما بخواهيم به كشورهاي ديگر كتاب صادر كنيم، آن كشورها بنا به قانون نشر، از ما حق اثر را مي خواهند. دومين مشكل را بايد در نحوه توزيع كتاب دانست. ما هنوز سيستم توزيع كتاب موفقي نداريم و هنوز از شيوه هاي سنتي استفاده مي كنيم. اين در حالي ست كه ما مي توانيم با توجه به فرهنگ كهن خود، آثار ادبي و فرهنگي را ارسال كنيم كه مخاطبان ما، ايرانيان خارج از كشور، كشورهاي فارسي زبان و كشورهايي هستند كه پيشينه مشترك فرهنگي با ما دارند. ما براي صادرات كتاب بايد با ناشران بين المللي همكاري كنيم و براي توسعه اين حوزه، بايد پل هاي ارتباطي برقرار شود. البته اللهياري از قابليت هايي كه بايد يك كتاب داشته باشد تا بتوان روي صادرات آن كار كرد نيز بحث هايي دارد. وي در اين باره مي گويد: كتاب بايد هم از لحاظ چاپ و هم از لحاظ محتوا، قابليت صدور داشته باشد و اين نيازمند حمايت دولت ها و همكاري انتشاراتي هاست. و چون صادرات كتاب، يك فعاليت اقتصادي است و با توجه به اينكه براي ما ايراني ها فعاليت برون مرزي كتاب، فعاليت جديدي است، بايد افق صادرات كتاب را در دنيا رصد كنيم، افق بين المللي صادرات را اصلاح كنيم و از آنجا كه كتاب هاي ايراني داراي مزيت نسبي هستند، بايد هر چه زودتر وارد عمل شد.
 


دو شاعر آئيني در گفت وگو با كيهان:

شاعر ديني بپروريم، شعر ديني مي شود

عليرضا قبادي
سيدمحمد رضا و سيدجواد شرافت از سر و رويشان شعر و حيا مي بارد. هر دو لطافت شاعرانه اي دارند كه با حياي هيئتي بودنشان آنها را در ميان جمع شاعراني كه به جشنواره شعر و داستان سوره آمده اند متمايز مي كند.
با برادران شرافت به گفت وگو نشسته ايم. از احوال شاعرانگي شان تا آسيب شناسي شعر هيئت و بررسي اوضاع شعر آئيني. اكنون كه كمتر از 100 روز تا آغاز ايام محرم مانده است اميدواريم انتشار اين گفت وگو آغازي باشد براي پرداختن بيشتر به شعر آئيني. كيهان بدين طريق آمادگي خود را براي انتشار نظرات شاعران، كارشناسان و صاحب نظران اين حوزه اعلام مي دارد.
¤ گفتني هايتان براي شروع يك آشنايي چيست؟!
- سيد محمد جواد شرافت هستم متولد 1360، شوشتر. حدود 22 سالي هست كه ساكن قم هستم و غير از شعر هم هنر ديگري ندارم. البته اگر شعر هم هنر محسوب شود. چون مي گويند هنر و ادبيات يعني ادبيات ربطي به هنر ندارد.
¤ شعرهايتان بيشتر در چه زمينه اي است؟
- شاعر اگر شاعر و صادق باشد هر چه در درونش است بيرون مي ريزد. نمي شود شعر و شاعر را حيطه بندي كرد. شاعر بايد بتواند در فضاهاي مختلف شعر بگويد. اما دلمشغولي هاي من به عنوان شاعري كه در هيئت بزرگ شدم و در هيئت نفس كشيده ام و فضاي هيئت را دوست دارم، موضوعات ولايي و آئيني است. يا اينكه من فضاي جنگ را درك كردم و در خانواده اي بزرگ شدم كه دفاع را مقدس مي داند، پس طبعاً در كارهايم بدون اينكه بخواهم و اصراري داشته باشم چنين مضاميني بيشتر است. اگر يك شاعري زندگي اش با شعر گره خورده باشد مي توان زندگي را در شعرش ديد. بستگي به اولويت هاي دروني شاعر دارد. شاعري اولويتش اين است كه در وصف حضرت زهرا(سلام الله عليها) شعر بگويد و در جلسات مذهبي هم خوانده شود و در عين حال باعث تنزل سطح شعر آئيني هم نشود و شاعر ديگري دغدغه اش نفساني است. دغدغه من اهل بيت است «شاعر شدم كه عاشقي ام را بيان كنم»!
اگر آن دغدغه ها نباشد شايد من به ندرت چيزي بنويسم و اصلاً به خاطر اهل بيت است كه به عنوان شاعر مطرح شده ام.
¤ شما هم از دغدغه هايتان بگوييد؟
- سيد محمدرضا شرافت هستم متولد 1365 شوشتر و ساكن شهر مقدس قم. شاعر لحظه هايش را شعر مي نويسد. گاهي عاشقانه است گاهي طنز. گاهي اعتراض اما دليل اصلي كه باعث شد شعر را جدي بگيرم، شعر آئيني بود. و بيشتر هم در اين سبك و سياق كار مي كنم. من به هيئت مي رفتم و با آن در تماس بودم. اما هيئت باعث نشد كه بروم دنبال شعر. علائق من مذهبي و آئيني بود و به خاطر همين علائق هم به هيأت جذب شديم و هم به شعر آئيني.
¤ براي هيئت ها شعر سبكي هم مي گوييد؟
- سيد محمدرضا: بله. بيشتر در مناسبت هاي خاص مثل محرم و ايام فاطميه و ميلاد اهل بيت(ع) ولي بيشتر نوحه هايي كه مي نويسم در حال و هواي محرم است.
- سيد محمد جواد: من اصلاً با نوحه شروع كردم. اولين كارم نوحه اي بود كه در سال 1378 براي حضرت امام جواد عليه السلام نوشتم. در مدرسه علميه الهادي دوستي داشتم به نام سيد محمد باباميري كه شعر مي گفت و با شعر گره خورده بود و به بعضي از مداحان قم هم شعر مي داد. شعرم را به سيد نشان دادم و او هم كمك كرد تا با چند جلسه شعر آشنا شوم و كم كم با دوستان مداحي مثل رحيم ابراهيمي، سيدمهدي ميرداماد و حاج مهدي سلحشور كار كردم. جمعه ها هم مي رفتم انجمن شعر شاهد كه منزل آقاي مجاهدي برگزار مي شد. آقاي مجاهدي خيلي خوب با جوانها مي جوشيد. رفتار او به ما اعتماد به نفس مي داد. الان هم با جوان ها خوب گرم مي گيرد و اين باعث مي شود كه شاعران در فضاي شعر آئيني مي مانند.
عرضم اين بود كه با نوحه شروع كردم و الان هم نوحه يكي از دلمشغولي هاي من است. بعضي از شاعران به يك مرحله اي كه مي رسند ديگر نوحه كار نمي كنند. مثل بعضي از مداح ها كه با زيارت عاشورا شروع مي كنند اما كمي كه حرفه اي مي شوند زيارت عاشورا نمي خوانند و آن را واگذار مي كنند به بچه ها. در حالي كه به نظرم افتخار است كه يك مداح در بالاترين سطح زيارت عاشورا را ترك نكند و با اعتقاد هم بخواند. بعضي دوستان شاعر هم به جايي كه مي رسند و دو تا از شعرهايشان گل مي كند ديگر نوحه را دستگرمي مي دانند. اگر قرار باشد بين نوحه و شعر كلاسيك انتخاب كنم نوحه را ترجيح مي دهم. نوحه چيزهايي دارد كه شعر ندارد. يكي اين است كه اسم شاعر پشتش نيست و اسمي از شاعرش آورده نمي شود و ديگر اينكه شاعر وقتي نوحه مي گويد كم پيش مي آيد كه با شعرش گريه نكند و بعد اينها يك سردرد لذت بخشي براي شاعر بوجود مي آورد.
اين خيلي ارزشمندتر است تا اينكه شاعر يك شعري بگويد در يك كتاب چاپ شود و اصلا معلوم نيست خوانده شود يا نه! اما متأسفانه چون بزرگان ما نوحه سرايي را رها كردند كار افتاده است دست كساني كه شايد قدرت شاعري نداشته باشند و هر چه دم دستشان بيايد بگويند به همين خاطر علاوه بر آن دلايل ذوقي كه گفتم؛ از لحاظ وظيفه هم شاعر آييني بايد در اين فضا حضور جدي داشته باشد چون نوحه واقعا فراگيرتر است.
¤ من دوست شاعري داشتم كه مي گفت گاهي شعرهايم در مجالسي خوانده مي شود و من تأثير معنوي آنها را در زندگيم حس مي كنم، تجربه اي از اين حالت داشته ايد؟
- سيدمحمد جواد: بله! شب سوم محرم مريض شدم. شب حضرت رقيه سلام الله عليها خيلي سخت است كه هيأت نباشي. اما خيالم راحت بود. چون يك شعر دست سيدمهدي ميرداماد يا ديگران داشتم و مي دانستم در چند مجلس شعرم خوانده مي شود. حس مي كنم در هيأت هستم و يك خاصيتي دارم. حتي ممكن است يك شاعر در معرض گناه باشد اما شعرش در يك مجلسي خوانده شود و او نجات پيدا كند، اينها براي يك شاعر خيلي دلگرم كننده است.
- سيدرضا: البته نوحه خوب گفتن خيلي سخت است. تمرين مي خواهد خصوصا اينكه برخي مداح ها در سبكي شعر مي خواهند كه خيلي سخت است و اصطلاحا شعر خور نيست. من معمولا كارهايم را دهه اول محرم تعطيل مي كنم. نوحه گفتن اگر واقعا كار خوب بخواهيد بكنيد خيلي سخت است. اينكه هم سبك را حفظ كنيد هم روضه را صحيح نقل كنيد و شاعرانگي هم داشته باشد برعكس آن چه كه به نظر مي آيد، كار سختي است. سختي اينكه شاعر خطوط قرمز را رعايت كند، شعريت را نگه دارد و علاوه بر اينكه بايد دقت كند موسيقي هم خراب نشود. اگر سبك واحد است بايد يك روضه هم داشته باشد. اگر شور است بايد حماسه داشته باشد. همه اينها بايد رعايت شود و اين كار ساده اي نيست!
¤ چند سالي است كه در شعر آييني تحولي ايجاد شده است شاعران خصوصا جوانها توجه خوبي به آن نشان دادند به طوري كه حتي توانسته است در شعر امروز موج ايجاد كند اين تحولات شعر آييني را چطور ارزيابي مي كنيد؟
- سيد جواد: زماني شعرهايي را آييني مي دانستند كه اهل بيت(ع) را عاجز نشان مي داد و يا يك چهره اسطوره اي از آنها ترسيم مي كرد كه در زندگي مردم حضور نداشته باشد. تا كسي مي گفت مي خواهم شعر اهل بيت (ع) بخوانم مي گفتند مي خواهد چيزي بخواند كه يا غلو در آن است يا روضه بدون سند دارد يا زبانش زبان كهنه اي است، يا ضعف تأليف دارد. آقاي مجاهدي به عنوان اولين كسي كه تركيب شعر آييني را مطرح كرد تعريفي از آن ارائه داد. با اين مضمون كه: «هر شعري كه ما را به مضامين ديني و الهي نزديك كند، شعر آييني است.» با اين تعريف شعر توحيدي، شعر اخلاقي، شعر اهل بيت (ع) و شعر دفاع مقدس همگي شعر آييني به حساب مي آيند. شعر آييني ما با ادبيات فارسي گره خورده است. از زمان سنايي و قبل تر از آن تمام شاعران بزرگ شاعر آييني هستند. مگر شعر مولوي چيزي جز مضامين قرآني و معنوي است يا شعر سعدي غير از پنديات است كه بر پايه احاديث و روايات است. اما اين جريان در سالهاي اخير پر رنگ تر شده است. شعر ولايي را مي توان به دو شاخه تقسيم كرد: شعري كه در هيأت هاي مذهبي خوانده مي شود و شعري كه مناسب محافل ادبي و جشنواره هاست. در هر دو اين شاخه ها شعرهاي خوبي داشته ايم. اما وظيفه من شاعر كه هم در هيئت ها حضور دارم هم در محافل ادبي، اين است كه اين دو فضا را به هم نزديك كنم يعني بتوانم با زباني كه عام بفهمد و هم خاص بپسندد، شعر بگويم. زباني كه هم سالم باشد و هم پويا كه متأسفانه در شعر هيئتي ما نيست. از آن طرف هم زبان شعرم به گونه اي باشد كه مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند. چيزي كه در محافل ادبي ما ديده نمي شود. شاعري كه اين حلقه مفقوده را پيدا كند، مطمئنا مي تواند در شعر آييني تأثيرگذار باشد، شعري كه هم استادان شعر تاييد كنند و هم مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند ؛به ندرت پيدا مي شود.
در شعر هيئت، طي چند سال گذشته جوانان خوبي درخشيدند مثل هادي جانفدا، حسين رستمي، محسن عرب خالقي، و ديگران. افرادي مثل يوسف رحيمي، رضا جعفري يا علي اكبر لطيفيان هم پركار هستند و خوب كار مي كنند. در كنار اين بعضي كارها هم هست كه ناپسند است و مناسب شأن اهل بيت نيست.
-سيدرضا: طي اين چند سال نگاه تازه و نوآوري هايي شد. در شروع هم خيلي مورد پسند مردم و مداحان قرار گرفت خيلي هم خوب بود فقط يك ايراد داشت كه نوآوري به هر قيمتي صورت گيرد.
- سيد جواد: يك عمر مي توان سخن از زلف يار گفت. سيدالشهدا در تاريخ يك جور شهيد شده است اما هنر من شاعر اين است كه اين را به بيان هاي مختلف در شعرم بياورم و به اصل هم پاي بند باشم. گاهي خيال وارد مي شود كه اين خيال بعضا خوب است. شاعر پيكر سيدالشهدا را در خيال خود تشبيه مي كند به مصحف ورق ورق. آقاي علي انساني مي گويد: اي مصحف ورق ورق اي روح پيكرم. اما گاهي شاعر حرف تازه اي مي زند كه شأن اهل بيت را پايين مي آورد. بحثي را مطرح مي كنند كه اصلا وجود خارجي نداشته و مي خواهند به هر قيمتي كارشان را پيش ببرند. متاسفانه گاهي اوقات شاعران چنان جنايتي مي كنند كه...!
شعرهايي مي گويند كه من وقتي مي خواهم بازگو كنم يا در ذهنم مرور كنم شرمم مي شود. شاعراني كه ما از آنها انتظارات زيادي داريم اين اشعار را مي گويند و چاپ هم مي كنند و دوستان مداح هم مي خوانند و هيچ كس هم توجه نمي كند!
- سيدرضا: خيلي وحشتناك است آدم مي ماند چرا شاعر اينها را گفته چرا در كتاب چاپ شده چرا مداح مي خواند و شنوندگان- برخي- بي توجه هستند.
¤ اين طور شعرها را چرا شاعر مي نويسد و مداح مي خواند؟
- سيد رضا: برخي متاسفانه دنبال سند تاريخي نمي روند. شاعر يكي چيزي در هيئت مي شنود آن را در شعر مي آورد و باز مداح همان روضه ناصحيح را در هيئت مي خواند.
مسئله ديگر هم همان بحث نوآوري است كه اوايل هم شعرهاي خيلي زيبايي آفريده شد اما كم كم همين اشتياق به نوآوري باعث انحراف شد. مطلب ديگر اين است كه برخي شاعران مي خواهند به هر قيمتي اشك بگيرند كه اين امر، روضه را از مسير خودش منحرف مي كند. ما به خاطر اين كه به شأن و جايگاه اهل بيت(ع) بي احترامي شده گريه مي كنيم. اما باز برخي شاعران به شأن اهل بيت(ع) بي توجه هستند.
¤ از جلسات ديدار رهبر معظم انقلاب با شاعران بگوييد چطور است و چه حال و هوايي دارد؟
- سيد جواد: اين كه رهبر يك مملكت با همه مشغله ها و حتي در بدترين شرايط چندين ساعت با شاعران گفت وگو كند و وقت بگذارد خيلي پيام دارد. يعني رهبر جامعه هنر را مي فهمد، شعر را مي فهمد! اين خيلي دلگرم كننده است. من اگر بدترين نظر را نسبت به نظام داشته باشم نمي توانم اين كار را نپسندم و نپذيرم، اين براي مسئولين مي تواند الگو باشد. به هرحال مسئولين هم بايد نگاهشان به هنر جدي باشد. خيلي از شعرا با همين جلسات حضرت آقا در دايره شاعران انقلاب ماندند. بسياري از شاعران آرزويشان اين است كه در اين جلسات شركت كنند و آقا را از نزديك ببينند.
- سيدرضا: نكته جالب
بي تعارف بودن حضرت آقاست. اگر شعر خوبي خوانده نشود تعارف ندارند يك كلمه «طيب الله» مي گويند و مي گذرند. اما اگر شعر خوبي خوانده شود خيلي تشويق مي كنند چون شعرشناس هستند.
¤ انتظار داريد مسئولين براي شعر آئيني چه كاري انجام دهند؟
-سيد رضا: دولتي بودن يا اداري بودن فضا را بد مي كند. وقتي فضا دولتي مي شود، آماري مي شود و وقتي آماري مي شود روح ندارد. صرفا يك هزينه اي مي شود و يك جلسه اي برگزار مي شود و در اين جلسه ها هم شعرهاي تصنعي، ساختگي و خشك شنيده مي شود كه فقط براي جشنواره ها سروده شده. مشكل اصلي اين است كه بسياري از مسئولان فرهنگي فرهنگي نيستند. وقتي يك شعر مي شود مسئول كنگره، فضا را درك مي كند، شعر و شاعر را مي شناسد!
- سيد جواد: يا كاري نبايد انجام شود يا با فكر بلند انجام شود. ما اين فكر بلند را كم داريم. چند صد ميليون تومان اختصاص داده مي شود به برگزاري يك جشنواره و وقتي برگزار شد به جاي اين كه يك فرصت باشد يك تهديد است. مثل كنگره هايي كه به صورت موازي برگزار مي شود و نتيجه اي هم ندارد جز اتلاف بيت المال! اگر قرار باشد اتفاقي در شعر آئيني ما بيفتد بايد از مجراي هيئت هاي مذهبي باشد. در هيئت شاعر با اخلاص شعر مي گويد و دنبال سكه و جايزه نيست.
سيد رضا: در شعر آئيني بايد روي ذات شاعر كار شود نه روي شعر شاعر. اگر خود شاعر را ديني بار بياوريم، شعر او هم ديني مي شود.
¤ شعرهايتان كتاب شده است؟
- سيد محمد جواد: مجموعه آثار من با عنوان «خاك باران خورده» توسط انتشارات فصل پنجم به چاپ رسيده است.


يا ثامن الحجج

سيد محمد جواد شرافت
نه دعبلم نه فرزدق كه شاعرت باشم
كه شاعرت شده مقبول خاطرت باشم

نه آهوام نه كبوتر كه ضامنم باشي
ويا پرنده ي صحن مجاورت باشم

نه آن دلي كه به معنا رسم نه آن چشمي
كه مثل آينه حيران ظاهرت باشم

ولي زلطف مرا هم گداي خويش بخوان
كه با تو صاحب دنيا و آخرت باشم

هميشه سفره ي مهمان نوازي ات باز است
اجازه ميدهي ام گاه زائرت باشم؟

اجازه مي دهي ام گاه از تو بنويسم؟
به عمر چند غزل -آه- شاعرت باشم
 


مست از غم توام ...

سيد محمدرضا شرافت
مست از غم توام غم تو فرق مي كند
محو توام كه عالم تو فرق مي كند

با يك نگاه مي كشي و زنده مي كني
مثل مسيح ، نه، دم تو فرق مي كند

يك دم نگاه كن كه مرا زير و رو كني
بايد عوض شد آدم تو فرق مي كند

تنها كمي به من نظر لطف مي كني؟
آقاي مهربان! كم تو فرق مي كند

زخمي است در دلم كه علاجي نداشته است
جز مرحمت كه مرهم تو فرق مي كند

اشك غمت براي من احلي من العسل
گفتم براي من غم تو فرق مي كند

صلح تو روضه است حماسه است غربت است
ماهي تو و محرم تو فرق مي كند

بايد خيال كرد تجسم نمود؛ نه ؟
نه؛ گنبد تو پرچم تو فرق مي كند

لختي بخند قافيه ام را به هم بريز
آقاي من! تبسم تو فرق مي كند
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14