(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 6 شهریور 1391 - شماره 20291

فراز و فرودهاي عدم تعهد در معادلات سياسي جهان جنبش 57 ساله


فراز و فرودهاي عدم تعهد در معادلات سياسي جهان جنبش 57 ساله

سيدمحمد امين آبادي
120 كشور از 5 قاره در شانزدهمين اجلاس جنبش غير متعهد در تهران حضور دارند،اعضاي اين جنبش 15 درصد صادرات جهاني را دارا هستند و 27 كشور از 40 كشور توليد كننده سوخت هاي فسيلي نيز از اعضاي جنبش عدم تعهد هستند،اين ظرفيت عظيم سياسي و اقتصادي آنچنان موقعيتي را در اختيار جنبش غير متعهد قرار ميدهد كه در صورت اراده اعضا آن مي تواند در رديف سازمان ملل به مهمترين ارگان بين دولتي تاثير گذار در مناسبات جهاني تبديل شود.جمهوري اسلامي ايران با نوع نگاهي كه به سياست بين الملل دارد درمقام رياست سه ساله جنبش غير متعهد مي تواند جايگاه واقعي جنبش را كه فلسفه وجودي آن ايستادگي در مقابل قدرت هاي بزرگ بوده است را احيا كند.
تاريخچه
در نيمه دوم قرن بيستم جهت گيري جديدي در سياست خارجي برخي دولت ها در نظام بين الملل شكل گرفت كه به غير متعهد شهرت يافت، به دنبال شروع جنگ سرد بين دو بلوك شرق و غرب گروهي از كشورهاي تازه استقلال يافته آسيا و آفريقا كه طعم تلخ استعمار و امپرياليسم را براي صدها سال چشيده بودند و آثار زيانبار آن را با گوشت و پوست لمس كرده بودند و مي خواستند خود را از دسته بندي هاي نظامي، سياسي و اقتصادي بلوك شرق و غرب حفظ كنند و راه توسعه و پيشرفت متفاوتي را تجربه كنند، گرد هم آمدند و نهضتي را پايه گذاري كردند كه به جنبش غيرمتعهد يا وابستگي مشهور شد.
نخستين تلاش براي ايجاد همگرايي ميان كشورهايي كه بعدها به غيرمتعهدها معروف شدند، در سال1955 در كنفرانس باندونگ در شهر باندونگ اندونزي انجام شد. كنفرانس كشورهاي آسيايي و آفريقايي كه در سال 1955 در شهر باندونگ اندونزي برگزار شد يك اجتماع جهان سومي به شمار مي رفت كه براي نخستين بار بعد از شكل گيري نظام بين الملل دوقطبي اين كشورها را برخلاف رأي و اراده آمريكا و شوروي گرد هم مي آورد. اين كنفرانس مقدمه اي براي شكل گيري جنبش غيرمتعهد بود كه در آن 29كشور با جمعيتي بالغ بر يك ميليارد و 150ميليون نفر شركت داشتند.
جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر و سوكارنو رؤساي وقت حكومت كشورهاي هند، مصر و اندونزي در اين اجلاس انديشه تشكيل چنين سازماني را مطرح كردند. چون اين اتفاق كمي بعد از استقلال هند رخ مي داد تحت تأثير جهان بيني مهاتما گاندي نيز قرار داشت.
در طول كنفرانس دو جبهه متشكل از كشورهاي مختلف شكل گرفت كه گروه نخست از هند و اندونزي پيروي مي كرد و طرفدار استعمارزدايي بود؛ درحالي كه جناح مقابل كه از كشورهايي چون پاكستان، سيلان، تركيه و عراق تشكيل شده بود و موضع مخالف كمونيسم داشت، سرانجام با كوشش هاي لعل نهرو هر دو جبهه در يك گروه فراگير عليه استعمار و استثمار از نوع شرقي و غربي آن متحد شدند و بدين ترتيب نطفه نهضت غيرمتعهد در 1955 و در شهر باندونگ اندونزي رسماً بسته شد.
در 1961 اولين اجلاس سران غيرمتعهد با حضور مارشال تيتو رهبر يوگسلاوي، قوام نكرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزير هند و احمد سوكارنو رهبر استقلال اندونزي در كنفرانسي كه در شهر بلگراد در كشور يوگسلاوي برگزار شد، اين سازمان موجوديت خود را اعلام كرد.
اصول و اهداف
اعضاي اوليه جنبش غيرمتعهد پس از تشكيل آن در كنفرانس 1973 الجزاير شرايط مقدماتي را براي پيوستن و عضويت ساير دولت ها در جنبش معين كردند كه با دقت در اين شرايط مي توان تا اندازه زيادي به اصول و آرمان هاي آن پي برد؛ شرايط اوليه عضويت از اين قرار بود؛
1- تعلق نداشتن به هيچ يك از اتحادهاي نظامي
2- احترام بر اصل همزيستي مسالمت آميز
3- كمك به جنبش هاي آزادي بخش
4- واگذار نكردن پايگاه هاي نظامي به ساير كشورها
5- منعقد نكردن قراردادهاي نظامي دو و چند جانبه نظامي با ابرقدرت ها
از مجموع 15كنفرانسي كه تا قبل از كنفرانس تهران توسط جنبش غيرمتعهد برگزار شده مي توان اصول و اهداف زير را براي اين جنبش استخراج كرد:
1- احترام به حاكميت و تماميت ارضي كشورها
2- كاهش تنش هاي موجود در سياست بين الملل ناشي از رقابت و آتش افروزي قدرت هاي بزرگ
3- مخالفت با شركت در اتحاديه هاي نظامي و واگذاري پايگاه هاي نظامي به قدرت هاي بزرگ
4- پشتيباني از منشور ملل متحد و اصول مسلم حقوق بين الملل در حل و فصل مسالمت آميز بحران ها و معضلات بين المللي
5- پشتيباني از استقلال تمامي سرزمين هايي كه تاكنون تحت استعمار باقي مانده اند
6- مبارزه با استعمار، نژادپرستي و امپرياليزم در
همه اشكال آن
7- لزوم خلع سلاح از طريق يك نظارت بين المللي و امضاي قرارداد خلع سلاح توسط قدرت هاي بزرگ
8- مبارزه با اشكال مختلف توسعه نيافتگي اعم از سياسي، اقتصادي و فرهنگي
اعضاي جنبش و نشست سران
تعداد و دامنه دربرگيري اعضاي جنبش غيرمتعهد از بدو تأسيس تاكنون از يك روند صعودي و افزايشي برخوردار بوده است به طوري كه شمار اعضاي آن از 29 عضو در نخستين كنفرانس به 120 عضو در آخرين كنفرانس برگزار شده و دامنه آن از دو قاره آفريقا و آسيا به چهار قاره (آفريقا، آسيا، آمريكا و اروپا) افزايش يافته است، مهمترين ركن جنبش، كنفرانس سران است كه هر سه سال يك بار در يكي از كشورهاي عضو برگزار مي شود، علاوه بر آن مي توان از اجلاس سالانه وزيران، اجلاس سالانه كارشناسان، اجلاس سالانه دفتر و نشست هاي تخصصي و دوره اي اين جنبش نام برد. نشست هاي دوره اي جنبش در حاشيه هماهنگي مجمع عمومي سازمان ملل متحد و نشست هاي آژانس ها و سازمان هاي تخصصي اين سازمان نيز حائز اهميت است. اعضاي جنبش غيرمتعهد حق عضويتي مثل رويه مرسوم در ساير سازمان هاي بين المللي پرداخت نمي كنند و كليه هزينه هاي برگزاري اجلاس هاي كارشناسان وزراي خارجه و سران كشورهاي عضو برعهده كشور ميزبان است. طبق رويه جنبش غيرمتعهد، در فاصله ميان دو نشست سران يك اجلاس وزرا برگزار مي شود كه طي آن تصميمات مهم نشست سران بررسي و روزآمد مي شود و متناسب با شرايط جديد اسناد و تصميمات قبلي اصلاح مي شود يا تصميمات و اسناد جديدي به تصويب مي رسد. در مقام اهميت اجلاس وزرا بايد گفت كه بعد از نشست سران، اجلاس وزراي خارجه كه در اصل ميان دو اجلاس سران برگزار مي شود از بيشترين اهميت در ميان ساير نشست هاي غيرمتعهد، حتي ساير نشست هاي وزرا برخوردار است چرا كه بيشتر امور مربوط به آماده سازي اسناد و مذاكرات مربوط به اجلاس سران در اجلاس وزرا انجام مي شود و مذاكرات آن معمولا مفصل تر و پيچيده تر است. چند روز قبل از گردهمايي سران، اجلاس كارشناسان ارشد و نشست وزراي خارجه كشورهاي عضو جهت بررسي نهايي پيش نويس بيانيه پاياني و ديگر بيانيه ها كه قبلا توسط دولت ميزبان تهيه و در دفتر هماهنگي در نيويورك مورد بررسي قرار گرفته، تشكيل مي گردد. كارشناسان ارشد معمولا با تشكيل دو كميته سياسي و اقتصادي و اجتماعي، ضمن بحث و گفت وگو، نظرات پيشنهادي خود را به صورت اصلاحيه براي درج و در بيانيه نهايي پيشنهاد مي كنند كه در صورت كسب اجتماع در بيانيه درج مي گردد. كارشناسان ارشد گزارش كار خود را به اجلاس وزرا ارائه داده و وزرا نيز پس از بررسي مصوبات كارشناسان، اسناد اجلاس را براي تصويب نهايي به اجلاس سران مي دهند. اين مصوبات در صورت نظر موافق سران مورد تصويب نهايي قرار مي گيرد و به عنوان بيانيه جنبش منتشر مي شود. لازم به ذكر است كه وزراي خارجه و سران در طول اجلاس علاوه بر بررسي مواضع و مسائل مطرح شده، در جلسات عمومي به ايراد سخنراني درخصوص مسائل مختلف منطقه اي و بين المللي پرداخته و در حاشيه اجلاس نيز به انجام ديدارهاي دوجانبه و چندجانبه با ديگر اعضاء مي پردازند.
تاكنون 15 اجلاس در سطح سران كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهد برگزار شده است. معمولا در آغاز دوره سه ساله، محل اجلاس بعدي سران و ميزبان آينده جنبش تعيين مي گردد و رئيس كشور ميزبان به مدت سه سال رياست جنبش عدم تعهد را برعهده دارد اما عملا اين رياست به وزير خارجه آن كشور تفويض مي گردد. با توجه به اينكه جنبش غيرمتعهدها دبيرخانه ندارد، كشوري كه مسئوليت رياست آن را به عهده مي گيرد الزاما بايد بخش عمده اي از وزارت خارجه خود را به جنبش عدم تعهد اختصاص دهد تا به مسائل جنبش بپردازد.
از آنجا كه اعضاي جنبش غيرمتعهد ها به صورت مرتب براي پيگيري مسائل بين المللي در سازمان ملل با يكديگر در ارتباط بوده و به تشكيل جلسه و رايزني مي پردازند، غالبا بخش عمده فعاليت هاي نمايندگي دائم كشور ميزبان در سازمان ملل به امور مربوط به جنبش غيرمتعهدها اختصاص مي يابد. براي آسان تر كردن مسئوليت هاي رئيس و تسهيل امور، سازوكارهاي متعددي شامل گروه هاي كاري، گروه تماس، نيروي اقدام و ديگر كميته هاي جنبش عدم تعهد ايجاد شده كه هدف از تشكيل آنها كسب مواضع مشترك ميان اعضاي جنبش مي باشد.
با اينكه عملكرد جنبش، شباهت بسياري به عملكرد و فعاليت سازمان هاي بين المللي دارد، اما نمي توان آن را يك سازمان بين المللي درنظر گرفت. دلايل زيادي در تأييد اين سخن مطرح شده است كه از مهم ترين آن ها مي توان به نبود دبيرخانه دائمي، سازوكار داخل جنبش و اساسنامه آن اشاره كرد.
ظرفيت هاي موجود در جنبش غيرمتعهدها
وجود 120 كشور در درون جنبش غيرمتعهد ها چنان ظرفيت بالقوه اي را به اين جنبش بخشيده كه در صورت اراده اعضا مي تواند به بازيگري مهم و تأثيرگذار در عرصه نظام بين الملل كنوني تبديل شود و به حل و فصل چالش هاي موجود و نيز اصلاح روندهاي ظالمانه فعلي سياست بين الملل اقدام كند.
به لحاظ اقتصادي بيش از 55درصد جمعيت جهان، 12درصد توليد ناخالص جهاني، 15درصد صادرات جهاني و 17درصد واردات جهاني متعلق به اعضاي اين جنبش است، 27 كشور از 40 كشور توليدكننده سوخت هاي فسيلي در ميان اعضاي جنبش عدم تعهد قرار دارند و اصلي ترين گلوگاه انرژي جهان يعني تنگه هرمز و خليج فارس در كنترل كشورهاي عضو قرار دارد كه علاوه بر ظرفيت عظيم اقتصادي قدرت مانور سياسي عظيمي نيز در اختيار جنبش قرار مي دهد.
به لحاظ سياسي پشتوانه 120 كشور كه بعد از سازمان ملل بزرگترين گردهم آيي دولت ها مي باشد، پشتوانه قوي افكار عمومي جهاني، وجود قدرت هاي نوظهور اقتصادي- سياسي مانند هند و آفريقاي جنوبي وجود اعضاي ناظر قدرتمند مانند روسيه، چين و برزيل، پيشينه تمدني قوي كشورهاي عضو مانند ايران، هند ، مصر و عراق دارابودن اكثريت عددي در سازمان ملل و شامل شدن سازمان همكاري اسلامي، اتحاديه آفريقا، سازمان كشورهاي مشترك المنافع، اتحاديه عرب و آژانس بين المللي انرژي هسته اي از ديگر ظرفيت هاي جنبش عدم تعهد است كه درصورت اراده جدي اعضا مي تواند پشتوانه قوي براي تصميمات جنبش قرارگيرد و توان بازيگري و تأثيرگذاري فوق العاده اي به آن دهد.
چالش هاي مهم
58 سال از زمان تأسيس جنبش عدم تعهد مي گذرد با نگاهي به كارنامه اين جنبش مي توان نقاط قوت و ضعف آن را به خوبي شناسايي كرد. جنبش عدم تعهد در دوران جنگ سرد در دور نگه داشتن بسياري از كشورهاي عضو از عرصه رقابت قدرت هاي بزرگ موفقيت شاياني داشته باشد؛ به طوري كه مي توان گفت عدم همكاري دولت هاي غيرمتعهد درچارچوب اتحاديه هاي نظامي با ابرقدرت ها باعث كاهش قابل توجه تشنجات بين المللي در دوران جنگ سرد شد. اما اين جنبش با توجه به اهداف اوليه اي كه مدنظر بنيانگذاران آن بود به دلايل عديده اي نتوانسته است به آرمان هاي جنبش جامه عمل بپوشاند كه دراين بخش به برخي از آنها به اختصار اشاره مي شود؛
1-به زيرسؤال رفتن فلسفه وجودي جنبش غيرمتعهد ها بعداز پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي، برخي معتقدند با فروپاشي شوروي چون عملا يكي از ابرقدرت ها حذف شده بود فلسفه وجودي جنبش نيز كه مبتني برعدم تعهد به اين دو بلوك بود از بين رفت. بسياري از كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد با اين مبنا شروع كردند به ايجاد پيوندهاي سياسي و نظامي گسترده با آمريكا و عملا تعهد خود را به غيرمتعهدها خدشه دار كردند. واقعيت اين است كه اين جنبش مثل پيمان ناتو اصول و ساختار خود را براي دوران جديد بازتعريف و بازسازي نكرد و درهمان ساختارهاي گذشته متوقف شد كه يكي از علل اصلي ناكارآمدي جنبش در دوران جديد به شمار مي رود.
2- وجود گروه بندي هاي داخلي در درون جنبش مانند، اتحاديه عرب، اتحاديه آفريقا، گروه كشورهاي مشترك المنافع، گروه كشورهاي عضو سازمان همكاري اسلامي و... باعث شده كه كشورهاي عضو نتوانند به وحدت نظر و استراتژي واحد و مشخصي در مقابل قدرت هاي بزرگ دست يابند. اين وضعيت باعث شده منافع گروهي و محلي اعضا در بسياري موارد به منافع كلان جنبش ترجيح داده شود.
3-ناسازگاري ميان اصول حاكم بر عضويت اعضا، با رفتار واقعي آن ها، بسياري از كشورهاي عضو اصول و شروط اوليه عضويت را مبني برعدم تبعيت وسرسپردگي به قدرت هاي بزرگ، عدم بستن معاهدات نظامي با قدرت هاي بزرگ و خودداري از دادن پايگاه نظامي به قدرت هاي سلطه گر را زيرپا گذاشته اند براي اين مورد مي توان كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس را مثال زد كه پيمان هاي نظامي گسترده اي با آمريكا منعقد كرده و پايگاه هاي نظامي خود را نيز در اختيار اين كشور قرار داده اند، اين شرايط از نبود مكانيزم هاي كارآمد و مؤثر عضوگيري و نظارت بر اعضا در درون جنبش ناشي مي شود كه باعث شده برخي از اعضا به راحتي به خود اجازه دهند حتي اصول اوليه جنبش را نيز نقض كنند.
4- تركيب ناهمگون اعضا: تنوع ايدئولوژيك اعضاي جنبش در كنار تفاوت هاي فاحش در ساختارهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي كشورهاي عضو از دولت هاي اسلامي گرفته تا سوسياليست و سرمايه داري با سطوح توسعه يافتگي متفاوت مشكلات عديده اي را در اتخاذ تصميمات مشترك بوجود آورده است.
5- نبود ضمانت اجرا: با وجود اين كه ديدگاه ها و راهبردهاي دولت هاي عضو جنبش غيرمتعهد به صورت بيانيه نهايي و قطعنامه هايي صادر مي شود ولي به دليل نبود ضمانت اجرايي براي آنها عملا از كارايي لازم برخوردار نيستند و در نبود يك اراده معطوف به هدف دايره تأثيرگذاري آنها از همان اجلاس بيشتر تجاوز نمي كند. تصميمات جنبش نيز برپايه اجماع و اتفاق آراي اعضا گرفته مي شود. اين روش تصميم گيري باعث مي شود كه با كمترين و كوچك ترين اختلاف نظر ميان اعضاي جنبش هيچ گونه تصميم مهم و مؤثري گرفته نشود و اعضاي جنبش به نشست هاي تشريفاتي بدون دست آورد قناعت ورزند. با توجه به پشتوانه قوي سياسي، اقتصادي و فرهنگي كه اين جنبش دارا است از اين ظرفيت مي توان براي اجرايي كردن قطعنامه هاي پاياني استفاده كرد كه مستلزم دادن تغييرات در ساختار جنبش است.
6- نفوذ قدرت هاي بزرگ: اعمال نفوذ قدرت هاي بزرگ و همراهي تعدادي از كشورهاي عضو غيرمتعهدها با اين قدرت ها از عوامل اصلي ناكامي اعضاي جنبش غيرمتعهدها در دستيابي به اهداف بوده است، هر يك از قدرت هاي بزرگ سعي دارند از طريق تقويت جناح هايي در داخل جنبش نظرهاي خود را به اعضا القا كنند و از طريق همراه كردن آن كشور مانع جهت گيري هاي مستقل جنبش شوند.
7- اختلافات داخلي كشورهاي عضو نيز در ناكارآمدي جنبش عدم تعهد مؤثر بوده است، اختلافات كشورهايي مثل هند و پاكستان، افغانستان و پاكستان، اختلافات عديده كشورهاي عرب با هم، وقت و انرژي بسياري را از اعضاي جنبش گرفته و با تقويت تمايلات ملي گرايانه كشورهاي عضو مانع اتخاذ روندهاي مشترك بين اعضاي جنبش شده است.
راهكارهاي جنبش در شرايط كنوني
جنبش عدم تعهد براي تنش زدايي و جلوگيري از بحران هاي سياسي و نظامي در اوايل نيمه دوم سده بيستم و جنگ سرد بين دو اردوگاه شرق و غرب به وجود آمد. در طول چهار دهه جنگ سرد اين جنبش توانست از يارگيري ابر قدرت ها از ميان كشورهاي جهان سوم تا اندازه اي جلوگيري و بسياري ازمسائل و چالش هاي پديد آمده در ميان اعضاء را بدون دخالت ابرقدرت ها حل و فصل كند.
باتوجه به كميت، كيفيت و ظرفيت بالفعل و بالقوه كشورهاي عضو، اين جنبش مي تواند نقش فعال و سازنده اي در عرصه بين الملل داشته باشد. از جمله زمينه هاي زير:
1-باتوجه به اين كه نيمي از اعضاي سازمان ملل متحد را كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد تشكيل مي دهد، اين جنبش مي تواند فراكسيون بسيار قوي و نيرومندي را در مجمع عمومي سازمان ملل به وجود آورد و از اين طريق برانگيزه هاي اعضاي دايمي شوراي امنيت تاثير بگذارد. چنانكه راي اعضاي جنبش عدم تعهد به نفع انرژي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران افكار عمومي جهان را تحت تاثير قرارداد و شوراي امنيت نمي تواند از اين مسائل به سادگي عبور كند.
2-از نظر اقتصادي نبض اقتصاد و مواد اوليه آن و همچنين بازار مصرف توليدات نظام سرمايه داري در اختيار اعضاي جنبش عدم تعهد است. از اين منظر نيز جنبش مي تواند به طور غيرمستقيم بر تصميم هاي سياسي و يك جانبه مجامع بين المللي كه اهداف ويژه اي را دنبال مي كند تاثير بگذارد. علاوه بر اين خليج فارس و تنگه هرمز كه گلوگاه اقتصادي غرب است با منابع سرشار انرژي نفت و گاز در اختيار جنبش عدم تعهد است كه اعضاي جنبش از اين ظرفيت نيز مي توانند در صورت اراده به نحو مطلوب استفاده كنند.
3-عرصه بين المللي عرصه كشاكش و تعارض منافع دولت ها است. كشاكش و چالش هاي بين المللي بحران هاي گوناگوني را به دنبال دارد. كشورهايي كه از نظر سياسي و اقتصادي نيرومند هستند با كمترين هزينه بحران هاي ياد شده را به خارج از مرزهاي خود هدايت مي كنند. كشورهاي عدم تعهد بيش از كشورهاي ديگر زمينه و بستر مناسبي براي پذيرش افزايش و پويش اين بحران ها شده است. اعضاي جنبش عدم تعهد اگر به اصول جنبش و آرمان هاي مشترك آن وفادار باشند مي توانند از رشد و انتقال بحران به داخل مرزهاي خود جلوگيري كنند و با تشريك مساعي مي توانند از ايجاد پديده هاي منفوري چون گوانتانامو، ابوغريب و بگرام و... در اين كشورها جلوگيري كنند.
4-اجتماع عظيم 120 كشور عضوجنبش عدم تعهد در صورت اتحاد در اتخاذ سياست و رويه هاي مشترك جهاني مي توانند بسياري از مناسبات ظالمانه موجود را در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي جهان حل و فصل كنند لابي قدرتمند اعضاي جنبش در مجمع عمومي مي تواند تكيه گاه مطمئني براي كشورهاي عضو در مقابل قدرت هاي بزرگ جهاني باشد و حتي اين لابي قدرتمند مي تواند در اصلاح ساختار سازمان ملل از جمله حذف حق وتو كه بر مبناي مناسبات جنگ سردي شكل گرفته و در شرايط كنوني جهاني از موضوعيت برخوردار نيست اقدام كنند.
منابع:
1- اصول سياست بين الملل، دكتر عبدالعلي قوام، انتشارات سمت، 1386
2- خبرگزاري ها


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14