(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 13 شهریور 1391 - شماره 20297

رونق توليد ايراني در مسير «اقتصاد مقاومتي» (بخش نخست)
يك خريد ايراني = يك فرصت شغلي




رونق توليد ايراني در مسير «اقتصاد مقاومتي» (بخش نخست)

يك خريد ايراني = يك فرصت شغلي

گاليا توانگر
شايد خيلي از حركت هاي كوچك كه اصلاً به چشم نمي آيد، زمينه ساز توسعه توليد داخلي باشند و ما بايد از جزء حركت هاي حساب شده اقتصادي به كل رونق توليد داخلي برسيم.
چرخش چرخ توليد داخلي با سليقه مشتري برپايه خريد ايراني اولين گام در جهت رونق كار توليدي هاست.
براي خريد ايراني بايد از طريق فرهنگ سازي شور و شوق ملي ايجاد كرد. صداوسيما در اين زمينه مي تواند نقش به سزايي داشته باشد به طوري كه قناعت، خريد محصولات داخلي و نيز پذيرش مارك هاي داخلي را ترويج و تبليغ كند.
گام بعدي هدايت سرمايه هاي هرچند كوچك به سمت مبادي توليد است. چه بسيار نقدينگي اضافه در خانواده ها صرف شيوه هاي سنتي ذخيره پول در خانواده مي شود. خيلي ها هنوز هم ترجيح مي دهند پول هاي اضافه را به خريد طلا، سكه و دلار اختصاص دهند، درحالي كه مي توان با مديريت زنان خانواده هاي ايراني اين نقدينگي اضافه را در جهت ايجاد كار توليدي براي جوانان فاميل اختصاص داد. اين گونه ديگر هيچ خانواده اي نگران بيكاري فرزندش نخواهد بود.
رونق توليد داخلي نيازمند جهد كليه اقشار جامعه ايراني است. چنان كه رهبر معظم انقلاب نيز در سخنان روشنگرانه خود در ابتداي سال91 به آن اشاره داشتند، رونق توليد داخلي، جهادي همگاني را مي طلبد و اهميت اين جهاد كمتر از جهاد سياسي و فرهنگي نيست.
جهان سرمايه داري غرب همواره يكي از شيوه هاي استعماري اش اين گونه بوده كه از سهم سرانه رونق اقتصادي دول درحال توسعه بدزدد و جيب صاحبان سرمايه را پر سازد. درحالي كه اگر بخواهيم از مسيرهاي وابستگي كاملاً منفك شويم، چاره اي جز قناعت پيشگي و توجه به رونق توليد داخلي نداريم.
در شرايط فعلي كه آمريكا و متحدينش هر روز تحريم جديدي را شكل مي دهند، همانند دوران دفاع مقدس كه در يك الگوي مقاومت اسلامي همه استعدادها و پتانسيل هاي ملت ايران به كار گرفته شد، اين بار بايد در چهارچوب ارزش هاي مقاومتي اسلامي كه به مسلمانان حفظ عزت را گوشزد مي كند ناگزيريم به اقتصاد مقاومتي تكيه بزنيم. يكي از پيامدهاي مثبت اقتصاد مقاومتي ملت ايران مي تواند رونق چرخ توليد داخلي و گرايش مردم به محصولات توليد داخل باشد.
زنان باني حركت هاي اقتصادي در خانواده ايراني
خياطي را وقتي 16سال داشته بدون ديدن دوره آموزشي و بدون الگو به صورت خودجوش ياد گرفته است. سيما رحمتي كه امروز يك كارگاه توليدي پيراهن هاي چهارخانه مردانه در شرق تهران دارد، برايمان از رازهاي موفقيتش اين گونه مي گويد: «من هميشه خياطي را دوست داشتم. لباس هاي كهنه شده را كه دور ريختني بودند، درزهايشان را مي شكافتم و از آنها الگو مي ساختم براي كارهاي جديدم! آن قدر شكافتم و دوختم كه كم كم دستم راه افتاد و توانستم خودم الگوهاي جديد طراحي كنم. مثلاً آستين يك طرح را با مدل يقه پيراهن ديگري تركيب مي كردم و خودم طرح جديدي براي مشتري هايم مي دوختم.
شوهرم كه به دليل تصادف از كار افتاده شد، تحت پوشش بهزيستي وام خود اشتغالي دريافت كردم. خواهرم نيز يك چرخ داشت به اتاق كوچك خياطي ما آورد، من نيز يك چرخ گذاشتم و شروع كرديم به دوختن پيراهن هاي مدل مردانه و زنانه.»
وي با ورق زدن خاطرات سخت شروع فعاليتش به عنوان يك كارآفرين ادامه مي دهد: «كم كم چند تا از خانم هاي آشنا نيز به ما پيوستند. يكي از اين خانم ها منزلش زيرزمين بزرگي داشت، ما در آن زيرزمين مستقر شديم و سفارش دوخت مانتو و شلوار ساده فرم نيز به ليست سفارش ها يمان اضافه شد. شب هاي زمستاني گاه تا يازده شب در آن توليدي كار مي كرديم.»
رحمتي به تأسيس يك صندوق محلي جمع آوري پول به همت زنان محله اشاره كرده و مي گويد: «ما از صندوق هاي خانوادگي الهام گرفتيم و يك صندوق سرمايه گذاري محلي ايجاد كرديم. با اعتمادي كه خانم هاي محل كم كم نسبت به رونق كار ما پيدا كردند، راغب شدند نقدينگي اضافه خانواده خود را به جاي خريد طلا در اين صندوق سرمايه گذاري كنند و ما هم با اين پول كار را توسعه داده و از سود كار به آنها وام مي دهيم.»
اين زن كارآفرين معتقد است هر حركتي از خانواده هاي ايراني با همت زنان جرقه مي خورد، پس مي توان با دادن آگاهي به زنان خانه دار خيلي از حركت هاي اقتصادي پرسود را ايجاد كرد.
رونق بخشيدن به توليد داخلي با معرفي قهرمانان كارآفرين
دكتر مهدي ايرانمنش، رئيس انجمن مديريت راهبردي مركز استان كرمان در جهت رونق توليد داخلي راهكارهاي عملي زير را پيشنهاد مي دهد.
وي براي گام اول توصيه مي كند: «تسهيلات بيشتر به كساني كه با افزايش توليدات و محصولات خود نشان داده اند كه قادرند در افزايش توليد و اشتغال زايي مؤثر باشند، تعلق گيرد. براي پرداخت سهم بيمه كارگران زيردست اين صاحب كاران بايد كمك هاي ويژه اي درنظر گرفته شود.»
پيشنهاد دوم ايرانمنش بر پايه تشويق مديران و كارشناسان شاخه هاي توليدي نظير صنعت، كشاورزي، تجارت و... و نيز رؤساي بانك ها برپايه دو فرمول زير است: «شاخص اول- ميزان توليد به وام پرداختي است و شاخص دوم- ميزان اشتغال ايجاد شده توسط اين افراد به ميزان سرمايه گذاري يا وام داده شده است.»
وي توضيح مي دهد: «كليه مديران همطراز باتوجه به شاخص هاي بالا سنجيده مي شوند و اگر مستعد كارآفريني و رونق توليد داخلي هستند، مورد تشويق قرار مي گيرند و حتي مي توان از عملكرد مثبت ايشان الگوهايي براي افزايش توليد داخلي ارائه كرد.
اين گونه كليه مديران و دست اندركاران توليد به جاي دفع توليدكنندگان واقعي و يا سرگردان كردنشان در صف هاي دريافت وام و تسهيلات به دنبال كشف و جذب آنها مي روند. ضمناً ضروري خواهد بود كه براي اعطاي وام به توليدكنندگان، كارشناسان و مديران بانك ها وام هاي داده شده به اين قبيل افراد را كنترل و نظارت كنند كه در وادي ديگري صرف نشود. متأسفانه در حال حاضر بسياري از وام هاي كشور به اسم توليد داده مي شود ولي سر از وادي ديگري درمي آورد!»
پيشنهاد سوم اين صاحب نظر اقتصادي اعطاي وام پله اي به توليدكنندگان است.
وي مي گويد: «براي مثال در قالب عقودي مثل مضاربه يا مشاركت اگر سهم آورده 10درصد است مي توان وامي با نرخ سود 14درصد به توليدكننده داده شود. اگر سهم آورده 20درصد شد، سود وام داده شده به توليدكننده به 12درصد تقليل پيدا كند. اگر سهم آورده 30درصد باشد، سود وام ده درصد در نظر گرفته شود. بنابراين افراد تشويق مي شوند سرمايه بيشتري را در بخش توليد وارد كنند. حتي خيلي از خانواده ها با مديريت بانوان راغب خواهند شد كه نقدينگي اضافه در خانه را به جاي خريد طلا، سكه، ارز و... به سرمايه گذاري در بخش توليد اختصاص دهند. در كنار همه اين ها بايد دائماً به خانواده ها از طريق فرهنگ سازي گوشزد كرد كه سرمايه گذاري ايشان در بخش توليد كمترين سودش اين خواهد بود كه فرزندانشان طعم تلخ بيكاري را نخواهند چشيد.»
پيشنهاد بعدي اين صاحب نظر اقتصادي اولويت دادن تكميل ظرفيت واحدهاي توليدي فعلي به جاي سرمايه گذاري در واحدهاي توليدي جديد است. وي معتقد است: «بسياري از واحدهاي توليدي موجود به دليل هزينه هاي اوليه كار از قبيل هزينه احداث ساختمان كارگاه و توليدي، خريد و نصب ماشين آلات توليدي، به خدمت گرفتن و آموزش نيرو و بسياري از كارهاي هزينه بردار زيربنايي به ناچار با يك سوم ظرفيت واقعي خود كار مي كنند.
لذا با بررسي مشكلات اين واحدها و كمك هاي هر چند كوچك مي توان ظرفيت را به چند برابر افزايش داد. اين كار از چند جنبه مقرون به صرفه خواهد بود: علاوه بر افزايش توليد، قيمت تمام شده كاهش مي يابد چون هزينه ثابت توليد سرشكن مي شود. از آن سو اشتغال زايي نيز رونق مي گيرد.»
ايرانمنش صراحتاً اين سؤال را مطرح مي كند تا به ذهن دست اندركاران رونق توليد داخلي تلنگري زده باشد. وي مي پرسد: «چرا ما با تعيين شاخص هاي كمي و كيفي براي توليدكنندگان هر ساله قهرمانان ملي در شاخه توليد داخلي را به عموم معرفي نكرده و نشان و مدال اعطا نكنيم؟ شايد با اين راهكارها بتوان رقابت جدي تري در بين توليدكنندگان داخلي ايجاد كرد.»
كنترل قيمت واردات به طوري كه قيمت محصولات داخلي نسبت به محصولات مشابه وارداتي بسيار مناسب تر باشد، اصلاح قانون كار بر پايه ترويج تربيت نيرو به شيوه استاد و شاگردي، اهداي پاداش به توليدكنندگاني كه علاوه بر رعايت استانداردها حتي در جايگاهي بالاتر به افزايش بهره وري و ارتقاي معيارهاي استانداردهاي موجود نيز كمك مي كنند و نيز به بحث گذاشتن نظرات صاحب نظران اقتصادي براي رونق توليد داخلي و برپايي مناظره در اين زمينه از پيشنهادهاي ديگر دكتر ايرانمنش در جهت افزايش توليدات داخلي هستند.
اعتمادسازي نسبت به مارك هاي توليد داخل
روي اكثر بيلبردهاي تبليغاتي شهر مارك هاي خارجي نقش بسته اند! براي تشويق مردم به خريد ايراني شايد اولين گام اين باشد كه از طريق رسانه هاي تبليغاتي سليقه ايراني ترويج شود.
در قفسه هاي رنگارنگ فروشگاه هاي زنجيره اي دولتي نبايد چشم ها تنها رنگارنگي مارك ها و مدل هاي وارداتي را به نظاره بنشينند.
وحيد رضايي يكي از مشتريان هميشگي فروشگاه هاي زنجيره اي گله مندانه مي گويد: «در يك نگاه برتري چينش مارك هاي خارجي نسبت به محصولات داخلي كاملا احساس مي شود. اين مورد به ويژه در بخش فروش لوازم خانگي فروشگاه ها كاملا محسوس است.
به راستي چرا در آگهي تبليغاتي خود و نيز چينش قفسه هاي فروشگاه هاي بزرگ نبايد شاهد برتري مارك هاي توليد داخل باشيم؟ چرا هنوز هم جمع آوري جهيزيه نوعروسان با مارك هاي وارداتي از افتخارات خانواده ايراني محسوب مي شود؟»
مريم احمدي كه در حال خريد يك دستگاه جاروبرقي مارك پارس خزر توليد داخل است دلايل انتخاب مدل داخلي و ارجح دانستن اين مارك بر مارك هاي وارداتي را اين گونه بيان مي كند: «خيلي از مارك هاي وارداتي اگرچه توانسته اند اسم و رسمي براي خود در بين خانواده ها رقم بزنند، اما همواره اين نگراني وجود دارد كه در صورت نياز به تعمير قطعه اي از آنها به راحتي پيدا نشود، در حالي كه اگر شركت داخلي توليدكننده يك محصول باشد، خيال مشتري از اين بابت كاملا راحت است.»
ايجاد فرصت شغلي با خريد ايراني
جهاد در مسير رونق توليد داخلي و به كار بستن معيارهاي اقتصاد مقاومتي بر پايه مصرف محصولات داخلي جهادي با ارزش است كه همه ما را به ياد تحريم ها و مقاومت هاي زمان دفاع مقدس مي اندازد. امروز كه ملت ما هر روزه با توطئه اي جديد از سوي دشمنان مواجه مي شود، چاره اي جز ادامه مسير مقاومت و جهاد نيست.
رضا كرم پور، كارشناس ارشد اقتصاد اسلامي مي گويد: «بايد به خانواده ها آموزش داد كه خريد حتي يك قلم كالاي ايراني مصادف با تضمين آينده كاري فرزندان اين ملت است. وقتي يك پيراهن مارك داخل مي خريم، در كنارش كارگاه هاي دكمه سازي، زيپ سازي، نخ و... داخلي نيز رونق مي گيرند و اين به اين معناست كه ده ها نفر از فرزندان ملت شانس احراز شغلي در آينده خواهند داشت.»
وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «نبايد ملت ايران با خريد كالاهاي خارجي آب به آسياب دشمن بريزند و سرمايه هاي داخلي را از كشور خارج سازند. در تبيين ضرورت خريد داخلي حتي مي توان از نظر مراجع تقليد كه پايگاه هاي فكري و معنوي مردم محسوب مي شوند، كمك گرفت.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14