(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 16 شهریور 1391 - شماره 20300

2نگاه به بحران سوريه
گفت وگوي اختصاصي كيهان با ميهمانان خارجي اجلاس تهران
 نظم كنوني جهان بايد تغيير كند


2نگاه به بحران سوريه

اكنون كه نزديك به 20 ماه از قيام ملت هاي منطقه و شمال آفريقا عليه حكومت هاي ديكتاتوري حاكم بر كشورهايشان مي گذرد ، راحت تر مي توان راجع به ماهيت قيام آنها صحبت كرد . كشور هايي كه اكنون بيداري در آنها به نتيجه رسيده است (مصر، ليبي وتونس) يا فرآيند بيداري در آنها در حال شكل گيري و يا درحال به ثمر نشستن است(عربستان ، اردن ، بحرين و ...). اكثريت قريب به اتفاق آنها را مردم مسلماني تشكيل مي دهند كه تعلق خاطر شديد آنها به اسلام و قوانين اسلام به هيچ عنوان قابل انكار نيست . يكي از ويژگي هاي مشترك حاكمان اين كشورها در دوران حكومت خود مبارزه با اسلام گرايي مردم اين كشورها بود. اتخاذ رويكردهاي سكولار در نحوه اداره جامعه ، قلع و قمع مبارزان مسلمان و سركوب شديد جريان هاي اسلام گرا ، برقراري رابطه با دشمن اصلي مسلمانان يعني امريكا و اسراييل، ممانعت از برگزاري واجبات اسلامي نظير نماز و حجاب تنها بخشي كوچك از اراده اسلام ستيزي حكمرانان و ساختار سياسي اين كشورها طي ساليان متمادي حكومت اين كشورها بود. لذا اسلام ستيزي و سركوب اعتقادات مذهبي مردم مسلمان و معتقد اين كشور ها باعث عدم مشروعيت اين نظام ها شد كه به همين علت مردم اين كشورها براي حفظ اعتقادات اسلامي به مقابله با نظام حاكم روي آورند. ازديگر نشانه بارز اسلام خواهي و اسلامي بودن ريشه هاي اين انقلاب هاي مردمي، مي توان به حضور مردم در صحنه با نشانه هاي بارز اسلامي مثل حضور با قرآن در راهپيمايي ها، شكل گيري گسترده ترين تظاهرات عليه ديكتاتورها بعد از نماز جمعه، فراگير بودن شعار الله اكبر به عنوان يكي از اصلي ترين شعارهاي مبارزات، در خواست براي مبارزه با دشمن منطقه اي مسلمانان در منطقه (اسرائيل) و روي آوردن به حجاب به عنوان نماد اسلامي در تونس بعد از سرنگوني بن علي و از همه مهم تر پيروزي قاطع جريان هاي اسلامگرا در مصر و تونس همگي حاكي از سيطره روح اسلام خواهي و حضور پررنگ تفكرات اسلامي در شكل گيري مبارزات اين كشور ها داشته و دارد.
در ريشه يابي قيام ملت هاي منطقه علاوه بر اسلامي بودن كه عامل اصلي است بايد ديگر مولفه ها ي تاثير گذار و مكمل ازجمله مردمي بودن ، ضد نظام سلطه بودن و مشكلات اقتصادي ملت ها را نيز مدنظر داشت همان گونه كه ولي امر مسلمين ، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله) در 14 خرداد امسال و در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره) فرمودند: «اسلامي بودن، ضدآمريكايي و ضدصهيونيستي بودن و مردمي بودن سه شاخص عمده حركت هاي مردمي در منطقه است .»
بنابراين يكي از اصلي ترين روش هايي كه حاكمان ديكتاتور منطقه قبل از انقلاب هاي مردمي در كشور هايشان دنبال مي كردند رويكرد وابستگي به غرب به ويژه امريكا بود.رويكرد وابستگي در اين كشور ها باعث مي شد كه حاكمان اين كشور ها به علت نداشتن پايگاه مردمي در بين ملت خود به دنبال متحد قدرتمندي مي گشتند تا ادامه سلطه خود را تضمين كرده و چند روزي بيشتر بر سرير قدرت باقي بمانند. لذا در ميان ساختار سياسي اين كشور ها وابستگي به امريكا و ديگر كشور هاي نظام سلطه امري يكسان بود . ماهيت وابسته بودن رژيم هاي اين كشور ها باعث مي شد كه منافع كشورهاي بيگانه اما حامي اين رژيم ها بر منافع مردم برتري يابد و در اين مسير تامين منافع حاميان و ماندن بيشتر در قدرت اصولي بود كه از سوي هيات حاكمه اين كشور ها دنبال مي شد. از سوي ديگر ذات وابسته بودن به ابرقدرت ها در اين كشور ها باعث مي شد تا مردم در تعيين سرنوشت و پيگيري منافع ملي خود از كمترين ميزان تاثير گذاري بر ساخت قدرت برخوردار باشند. همين امر يعني مشاركت نكردن مردم در قدرت و ساخت سياسي باعث شكل گيري يكي از پايه هاي اصلي اين انقلاب ها شد. انقلاب هايي كه با حضور مردم در صحنه به نتيجه رسيد باعث شد تا مردم اين كشور ها براي اولين بار تاثيرگذاري خود را بر ساحت قدرت سياسي اين كشورها ببينند. لذا سرنگوني حكومت هاي وابسته به غرب در اين منطقه استراتژيك به وسيله حضور مردم در صحنه باعث گشوده شدن فصل جديدي از مشاركت سياسي مردم و تعيين سرنوشت خود در اين كشورها شد.
مطلب مهم ديگري كه بايد به آن توجه داشت، تلاش مخالفان انقلاب ها براي القاي انحراف قيام ملت هاست. بايد اذعان كرد به هيچ وجه اين ادعا كه قيام ملت هاي منطقه منحرف شده درست نيست . بايد نگاهمان به تحولات قدري واقع بينانه تر باشد .انقلاب هاي منطقه ضمن جوان بودن با حجم عظيمي از توطئه ها مواجه هستند . همزمان با شروع تحولات منطقه و شمال آفريقا، غربي ها به ويژه آمريكا به رسم سياست و عادت هميشگي خود به دنبال انحراف و تغيير ماهيت اين انقلاب ها برآمدند تا بتوانند هزينه هايي كه منافع آمريكا در منطقه را به خطر مي اندازد، كاهش دهند. با توجه به بررسي تاريخ سياست خارجي آمريكا و كشورهاي استعمارگري چون انگليس و فرانسه، اتخاد چنين سياستي نسبت به مردم و انقلاب هاي آنها طبيعي است؛ چراكه هميشه وقتي منافع و جايگاه خود را در حال از دست رفتن مي بينند سعي مي كنند برموج به وجود آمده سوارشده و نهضت ها را از مسير اصلي خود خارج سازند.(مانند موضعگيري غربي ها در ابتداي انقلاب ايران؛ و تاييد و به رسميت شناختن انقلاب اسلامي و اجازه ورود ندادن به شاه و خانواده اش به آمريكا براي كنترل نفرت مردم ايران). در رقابت هاي حاكم بر روابط بين الملل اين موضوع كه هركس به دنبال منافع خود است و سعي دارد تغييرات و تحولات را در راستاي منافع خود رقم بزند بسيار واضح است و در نتيجه بايد گفت هرگونه تلاش غربي ها براي مصادره يا انحراف انقلاب هاي اخير و تغيير ماهيت آنها، امري طبيعي است و در واقع از غرب رفتاري جز اين انتظار نمي رود. يكي از نمونه هاي اين تلاش ها براي انحراف در انقلاب هاي منطقه را در سوريه شاهد هستيم.
ابعاد و دامنه شورش هايي را كه از 18 ماه پيش در سوريه شاهد هستيم، نمي توان با تحولات مشابه در ديگر كشورهاي عربي مقايسه كرد. واقعيت اين است كه سوريه كشوري است كه در آن مذاهب و فرهنگ هاي گوناگوني ساكن هستند و اين شورش ريشه در برخي نواحي اين كشور دارد و بخش هاي كلاني از كشور را شامل نمي شود، به عنوان مثال 13 درصد جمعيت سوريه را مسيحي ها تشكيل مي دهند و فرقه هاي دروزي و ... هم در اين كشور ساكن هستند كه نمي توان آن ها را شورشي تلقي كرد . آنها بيشتر نقش تماشاگر را ايفا مي كنند .
همچنين بر خلاف كشورهاي عربي شمال آفريقا و برخي نظام هاي حوزه خاورميانه كه هم اكنون با پروسه انقلاب مواجه هستند و انقلاب در اين كشورها ريشه داخلي دارد، بحران سوريه نشات گرفته از برخي مولفه ها و عوامل خارجي است و ريشه هاي آن را مي توان در خارج از مرزهاي سوريه ارزيابي كرد. آغاز شورش ها از مناطق همجوار با اردن و تركيه مسئله اي نيست كه به سادگي از كنار آن گذر كرد.ترك ها و اردني ها نقش بسزايي در تحريك و تسليح شورشيان در اين كشورداشته و هم اكنون نيز اين نقش را ايفا مي كنند .
پيوستگي و روابط درون حكومتي سياسيون، نيروهاي امنيتي و نظاميان در سوريه نيز به گونه اي نيست كه بتوان مدل تونس و يا مصر و يمن را بر آن متصور شد. در واقع حكومت حاكم بر سوريه ائتلافي است از سازمان هاي امنيتي، ارتش و سياسيون كه نمي توان به سادگي مقدمات گسست آنها را فراهم كرد. اينكه چندين ماه بعد از وقوع شورش در سوريه هنوز هيچ شكافي در بدنه ارتش به وجود نيامده ناشي از همين مسئله است و گمان نمي رود اين شكاف به سادگي به وجود آيد .
بنابراين در تحليل نا آرامي هاي سوريه دو نگاه متفاوت مشاهده مي شود. عده اي از ناظران اين نا آرامي ها را تنها امتداد جنبش هاي مردمي در خاورميانه و شمال آفريقا مي دانند. در اين نگاه سوريه همانند ساير كشوهاي عربي و آفريقايي، گرفتار مشكلات و معضلات سياسي، اجتماعي و اقتصادي است كه مردم آن براي رهايي از اين مشكلات، دست به اعتراض و مبارزه عليه رژيم بشار اسد زده اند .
در اين ارتباط، رسانه هاي غربي و برخي از رسانه هاي منطقه اي با واكنش هاي معنادار و كاملا برنامه ريزي شده، تلاش مي كنند اين نگاه را به مخاطبين خود القا كنند. اين سطح از تحليل فاقد نگاه راهبردي به نا آرامي هاي سوريه است و صرفا متغير هاي داخلي را در تحليل وضعيت داخلي اين كشور در نظر مي گيرد و در داخل ايران نيز طرفداراني دارد .
از سوي ديگر، به اعتقاد بسياري از كارشناسان، نا آرامي هاي سوريه قبل از آن كه امتدادي از خيزش هاي مردمي و اسلامي باشد، معلول معادلات و مناسبات منطقه اي و بين المللي است كه اين كشور را به آوردگاه تازه اي براي رقابت هاي استراتژيك تبديل كرده است. كارشناسان معتقد به ديدگاه دوم با استناد به دخالت هاي آمريكا، فرانسه، آلمان، رژيم صهيونيستي، عربستان سعودي، اردن و تركيه در بي ثبات سازي سوريه، براين باورند كه جوهره اعتراضات در اين كشور، متفاوت از قيام هاي اسلامي در كشورهاي منطقه است .
تحليلگران سياسي معتقدند اگرچه سوريه از مشكلات عديده زيرساختي و گاه جدي در حوزه هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي رنج مي برد، اما ناآرامي هاي اين كشور از جنس و جوهره خيزش هاي مردمي و بيداري اسلامي نيست، بلكه تابعي از رقابت هاي راهبردي و ژئوپلتيكي منطقه اي و هم چنين متاثر از معادلات بين المللي است كه هدفي جز تضعيف مقاومت اسلامي و مهار ايران را دنبال نمي كند.
و اما در مورد آينده تحولات سوريه چند طرح و سناريوي اساسي مطرح است كه عبارتند از:
1 ـ سناريوي تداوم و استمرار بحران و توسعه آن در ابعاد و سطوح مختلف .
2 ـ سناريوي شكست توطئه ها و عبور دمشق از بحران ها و بقاي سوريه در جبهه مقاومت .
3 ـ سناريوي مداخله خارجي در خاك سوريه كه سرمنشأ تحولات خطرناكي در سطوح محلي،منطقه اي و جهاني خواهد شد .
تحقق هركدام از اين سناريوها، زمينه ها، شرايط و متغيرهاي خاص مي خواهد. همچنين هر كدام از آنها تبعات تأثيرگذار مختلفي بر محيط محلي و پيراموني خواهد داشت . از ميان 3 سناريوي فوق، سناريو مداخله خارجي و گسترش بحران و نا امني در سوريه تا حدودي در عمل ثابت كرده كه قابليت اجرا و عملياتي شدن ندارد و ريسك فوق العاده اي دارد .
در مورد سناريوي عبور بشار اسد از بحران و يا سناريوي ادامه بحران و ناامني در سوريه و طولاني شدن وضعيت بي ثباتي در اين كشور، بايد گفت كه پايداري و مقاومت دولت بشار اسد طي 18 ماه اخير براي بقا و تداوم حيات سياسي نظام سياسي سوريه ظرفيت هاي تازه اي داده و در قبال برخي از آسيب هاي سياسي و امنيتي، واكسينه شده است .
بنابراين به رغم اينكه با عمليات رواني و جنگ رسانه اي شبكه هاي خبري مانند الجزيره، العربيه، بي بي سي درباره رفتن بشار اسد، همچنين به رغم بازيگري تمام عيار دو محور «آنكارا - رياض - دوحه» و«آمريكا ،فرانسه و انگليس»، دولت سوريه به رهبري بشار اسد ظرفيت هاي تازه اي براي عبور از بحران
كسب كرده است .
احد كريمخاني
 


گفت وگوي اختصاصي كيهان با ميهمانان خارجي اجلاس تهران

نظم كنوني جهان بايد تغيير كند

اشاره :اگر چه شانزدهمين اجلاس جنبش غير متعهدها 10 شهريور ماه 91 به كار خود پايان داد اما تحليل ها و گفت و گوها پيرامون آن همچنان ادامه دارد. اين اجلاس در كنار تمام دستاوردها، با حاشيه هايي همراه بود كه بسياري از رسانه هاي داخلي به اشكال مختلف به آن پرداختند.
حضورگسترده ميهمانان - از كارشناس و سفير و وزير گرفته تا نخست وزير و رئيس جمهور و پادشاه- فرصت مغتنمي شد تا با حضور در محل اجلاس به سراغ آنها رفته و در خصوص مسائل مختلف از جمله موضوع هسته اي ايران، بحران سوريه، نوع ميزباني جمهوري اسلامي ايران، دشمني هاي هميشگي دشمنان، تروريسم و ...به گفت و گو بنشينيم.
پيش از اين گفت و گوهاي كوتاهي با رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين، وزير خارجه عمان، نماينده ويژه فلسطين،وزيرخارجه سوريه و عضو مركزي سازمان اكو داشتيم كه تحت عنوان «بيانات آيت الله خامنه اي نمايش اقتدار ايران بود » 11 شهريور در صفحه 16 كيهان منتشر شد.
در اين بخش حاصل گفت و گوي«جعفر بلوري»، خبرنگار كيهان با «اوميت يارديم، سفير تركيه در تهران، علي عابد علي، رئيس كميته جهاني صلح و سردبير مجله پاكستاني The Rational، پروفسور خورخه رودولفو ميراندا لويزاگا، سفير بوليوي در تهران و در نهايت كارشناس و نماينده بوروندي از نظرتان مي گذرد.

اوميت يارديم، سفير تركيه در تهران: همه شركت كنندگان براي ايران ميهمان ويژه بودند
جناب سفير! مي خواهم سوال خود را راجع به سياست خارجي تركيه بپرسم. آقاي داود اوغلو، وزير خارجه كشور شما در ابتداي تصدي اين سمت اعلام كرد «تنش زدايي با كشورهاي همسايه » را به عنوان اولويت سياست خارجي خود در دستور كار قرار خواهد داد. به نظر شما ايشان در اين مدت توانسته اند به اين سياست اعلامي به خوبي عمل كنند يا خير؟
بله. ما در اين زمينه كاملا موفق بوده ايم زيرا بر اساس اصول پيش مي رويم و روش هاي اصولي داريم!
اما جناب سفير! حوادث سوريه چيز ديگري را نشان مي دهد.سياستي كه تركيه در برخورد با بحران سوريه در پيش گرفته باعث به وجود آمدن اختلافات و تنش هايي بين تركيه و برخي همسايگانش شده است. به روابط كشور خود با ايران، عراق و لبنان نگاه كنيد. با اين حال آيا هنوز هم معتقديد موفق عمل كرده ايد؟!
خير اين طور نيست. هيچ تغييري در روابط ايران و تركيه رخ نداده و روابط ما با اين كشور همانند گذشته خوب است.
در مورد عراق يا لبنان چطور؟
خب اين مسئله طبيعي است. منظورم اين است كه اگر كشوري جنبه هاي مختلفي را مي بيند و بيان مي كند كار غير عادي نكرده و اين كاملا طبيعي است. كشورها با توجه به برداشتي كه از اين مسئله دارند ممكن است متفاوت رفتار كنند و روابط خوب هرگز به معني روابط خالي از اشكال نيست. آنچه مهم است چگونگي مطرح كردن يك مسئله است و همچنين مشورت كردن در زمينه آن و در آخر هم تصميمي است كه اتخاذ مي شود. بنابر اين باز هم تكرار مي كنم ما در اجراي سياست خود در حوزه خارجي موفق عمل كرده ايم.
عملكرد جمهوري اسلامي ايران در برخورد با بحران سوريه را چطور ارزيابي مي كنيد؟
بگذاريد حقيقتي را به شما بگويم. دو كشور تركيه و ايران ديد متفاوتي نسبت به مسئله سوريه دارند بنابر اين به دو شكل متفاوت با آن برخورد مي كنند؛ اما آنچه مهم است و همه ما از آن مطلع هستيم اين است كه نگراني هايمان مشابه است. ايران و تركيه نگراني هاي مشتركي دارند اما رويكرد جمهوري اسلامي ايران فرق دارد و اين مسئله هم طبيعي است. تنها چيزي كه مي توانم در مورد مسئله سوريه به آن اشاره كنم اين است كه ما با روش ارتش سوريه مخالفيم.
سوال بعدي خود را راجع به اجلاس غير متعهدها مي پرسم. به نظر شما ايران در اين اجلاس چگونه ميزباني بود؟
ايران واقعا در سازماندهي اين اجلاس موفق بوده است. همه شركت كنندگان براي ايران ميهمان ويژه بودند و من از همين جا براي مقامات ايراني آرزوي بهترين ها و بهترين نتيجه ها را دارم و به آنها به خاطر اين موفقيت تبريك مي گويم.

علي عابد علي، رئيس كميته جهاني صلح: غرب از رهبري ايران بر جهان اسلام مي ترسد
آيا پاكستان به عنوان يكي از كشورهاي مهم منطقه راه حلي براي برون رفت سوريه از بحران جاري دارد؟
بله، ما بيان كاملا روشني در اين زمينه داريم. ما اغتشاشات جاري در سوريه را نه دوست داريم و نه نيازي به آن مي بينيم. اغتشاشگران فعال در سوريه از سوي تروريست ها كنترل مي شوند و مشكلات مردم سوريه نيز دقيقا از همين جا نشات مي گيرد.
با كمال تاسف در اين بين برخي كشورها از جمله آمريكا به طور واضح و آشكار از اين وضع دفاع مي كنند. اين كشورها همان هايي هستند كه از صهيونيسم و اسرائيل هم دفاع مي كنند. آنها خيلي خوب مي دانند كه سوريه مستقل، مانع بزرگي براي صهيونيسم خواهد بود. سوريه مستقل مانع اين است كه اسرائيل هركاري كه دلش بخواهد انجام دهد. سوريه جزو معدود كشورهايي است كه از حقوق مردم فلسطين دفاع مي كند و آنها به خوبي اين موضوع را مي دانند و سعي دارند اين مانع را از سر راه خود بردارند.
من تصور مي كنم اين خيلي بي معني و در عين حال نامفهوم است كه 65 تا 70 درصد كشورهاي دنيا، كشورهايي كه خود را به اصطلاح دموكراتيك مي دانند همچنين برخي سازمان هاي بين المللي گزينه زور را براي حل مشكل سوريه برگزيده اند. من به اين كشورها مي گويم اجازه بدهيد سوري ها خودشان تصميم بگيرند. اجازه بدهيد خودشان كميسيون مستقل تشكيل بدهند، خودشان بيانيه صادر كنند. تنها در اين صورت است كه دنياي بهتري خواهيم داشت. در اين صورت منطقه بهتري خواهيم داشت وگرنه اين مشكل هرگز حل نخواهد شد و سياست سلطه گري ادامه خواهد داشت.
اين اجلاس اين پيام را به كشورها و اعضاي طرفدار جنگ به ويژه آمريكا مخابره مي كند كه آنها بايد به ما با چشم يك دوست نگاه كنند و مثل يك انسان رفتار و با ما همكاري كنند. آنها حق ندارند مثل ارباب با ما رفتار كنند. من به آنها مي گويم خيلي با دقت حرف ما را گوش كنيد ما هم حق تشخيص داريم. فلسطيني ها ذي حق هستند و
هيچ كس حق دخالت در امور ديگر كشورها را ندارد. هيچ كس حق تحميل جنگ به كشور ديگر را ندارد.
شما به عنوان رئيس كميته جهاني صلح، عملكرد جمهوري اسلامي ايران در موضوع سوريه را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ به نظر شما اين كشور در مواجهه با بحران سوريه عملكرد درستي داشته است؟
حالا كه صحبت از ايران شد اجازه بدهيد كمي راجع به اين كشور صحبت بكنم. من واضح و روشن مي گويم. اين كشور شايد در گذشته دچار مشكلاتي بوده باشد اما هرگز منزوي نشده است، چرا كه در حال ايفاي نقش بهتري در دنياست. ايران به خاطر همين نقشي كه بر عهده گرفته از سوي دشمنانش دچار مشكلاتي مي شود. پيشرفت اين كشور پس از پيروزي انقلاب شتاب گرفت و همچنان در حال پيشرفت است. دشمنان نيز وقتي اين پيشرفت ها را با ارزش هاي اجتماعي جديد، ارزش هاي نظام خانوادگي جديد، ارزش هاي اقتصادي جديد در هم آميخته مي بينند مي ترسند. مي ترسند كه ايران دير يا زود رهبري مسلمانان جهان را به دست گيرد و الا آنها با پيشرفت تنها كاري ندارند و از آن نمي ترسند. من فكر مي كنم ايرانيان حق دارند در قلمرو كشور خود تصميم بگيرند و كاري را كه درست تشخيص مي دهند انجام دهند. اقدامات نسل جوان ايران چيزي نيست جز حق آنها. ايرانيان همچون يك ملت واقعي در اتحاد و همبستگي هستند.
آقاي عابد! وقتي خودروهاي منفجر شده دانشمندان ترور شده ايراني را در بيرون از محوطه ساختمان اجلاس مشاهده كرديد چه حسي به شما دست داد؟
به نظر من دانشمندها سرمايه هاي جهاني هستند. آنها فقط سرمايه هاي ايران نيستند. فقدان يك دانشمند براي همه جهان است. اين قاتل ها بايد بدانند كه اگر يك دانشمند آمريكايي يا انگليسي هم كشته مي شد باز هم براي همه دنيا درد بود. براي همه بشريت درد بود. اينشتين نه مسلمان بود و نه مسيحي و نه يهودي ولي همه ما از دستاوردهاي او استفاده مي كنيم.

پروفسور خورخه رودولفو ميراندا لويزاگا، سفير بوليوي در تهران:
اسرائيل بايد متوقف شود
آمريكا همواره ادعا كرده توانسته با همراهي جامعه جهاني ايران را منزوي كند. با توجه به استقبال گسترده كشورها از اجلاس تهران، به نظر شما ايران منزوي است؟
اين فقط يك توهم است.من فكر مي كنم كه ايران متحدان بسياري دارد. به عنوان مثال بسياري از كشورهاي آمريكاي جنوبي و كشورهاي آفريقايي در كنارش هستند. درست است كه ايران تحت يك سري تحريم هااست، ولي من احساس مي كنم اين اجلاس و حضور اين همه كشور يك تغييراتي را در اين توازن به وجود آورده و اين تغييرات باز هم وجود خواهد داشت.
مي خواستم نظرتان را در مورد طرحي كه ايران براي مسئله فلسطين ارائه كرده بپرسم. يعني برگزاري يك
همه پرسي در ميان تمام ساكنان اين سرزمين. برخي معتقدند بايد در سرزمين فلسطين دو دولت يهودي و فلسطيني همزمان تشكيل شود. نظر شما چيست؟
در زمينه صلح جهاني من احساس مي كنم كه بايد به عقايد همه احترام گذاشت، ولي اسرائيل بيش از اين نمي تواند از حقوق خودش تجاوز كند، اين رژيم تا همين جا هم سرزمين هايي را اشغال كرده و اين وضع بايد متوقف شود. فلسطين حق دارد در چارچوب ها و مرزهاي شناخته شده بين المللي قرار داشته باشد. ما معتقديم بايد جلوي ادامه اشغالگري اسرائيل گرفته شود. براي همين اگر اين كار انجام بشود، يعني اسرائيل زياده خواهي نداشته باشد صلح در خاورميانه برقرار مي شود.
ديروز رهبر ايران در سخنراني شان گفتند كه بايد به سمت يك نظم جديد رفت. بايد نظم حاكم را بر هم زد. ايشان اعلام كردند كه قدرت هاي جديدي بروز كرده اند و در مقابل از قدرت آمريكا كاسته شده است. آيا شما هم معتقديد كه نظم بين الملل دچار تغييراتي شده و بايد يك نظم جديدي حاكم بشود؟
بله، ما هم عقيده داريم كه سيستم بين المللي در حال حاضر در حالت بحران قرار دارد و بايد دوباره بازسازي شود و اگر اين اتفاق بيفتد و سيستم بين المللي دوباره بازسازي شود ما به صلح جهاني خواهيم رسيد.

كارشناس و نماينده بوروندي: ايران؛فعال ترين عضو جنبش
لطفا خودتان را معرفي كنيد و بفرماييد از كدام كشور هستيد؟
من نماينده كشور بوروندي هستم و از طرف اين كشور آفريقايي براي شركت در اجلاس تهران آمده ام. اجازه بدهيد نام خود را اعلام نكنم.
رياست جمهوري اسلامي ايران بر اجلاس شانزدهم جنبش غير متعهدها را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
در ميان كشورهاي باني و عضو اين جنبش، ايران يكي از فعالترين اعضاست. ارزيابي ما اين است كه ايران كشوري تاثيرگذار است و توانسته رياست اين اجلاس را نيز با موفقيت بر عهده بگيرد.
شما مي دانيد چه كساني با برگزاري اين اجلاس مخالفند؟
از آنجا كه اساس تشكيل اين جنبش مقابله با استعمارگران بوده طبيعتا استعمارگران با آن مخالفت مي كنند. همان طور كه مي دانيد اين جنبش در سال 1961 شكل گرفته و امروز كشورهاي زيادي را به عضويت پذيرفته است. بعد از سازمان ملل متحد مي توانيم بگوييم اين جنبش مهم ترين گردهمايي بين المللي محسوب مي شود. براي اين كه بفهميم چه كشورهايي با آن مخالفند بايد نگاهي به تاريخ بيندازيم. همان طور كه گفتم اساس شكل گيري اين جنبش مقابله با امپرياليسم است؛ اين جنبش مخالف محدود كردن حقوق كشورهاي محروم است و بالطبع تمام كشورها و قدرت هايي كه به دنبال تضييع حقوق كشورهاي محروم هستند با آن مخالفت مي كنند. فرقي هم نمي كند. چه جنبش غير متعهدها باشد چه جنبش ديگري باشد. هر كسي با استعمارگرايي مخالف باشد، آنها با وي مخالفت مي كنند.
آيا خودروهاي منفجر شده دانشمندان هسته اي ايران را كه خارج از محوطه ساختمان اجلاس مستقر شده اند ديديد؟
بله. به نظر من اين گونه اعمال كاملا تروريستي است و ما تروريسم را محكوم مي كنيم و آن را قبول نداريم. اين موضع ماست.
موضعتان را در مورد برنامه صلح آميز هسته اي ايران نيز بفرمائيد.
به عنوان نماينده يك كشور آفريقايي مي توانم بگويم در اين جنگ(جنگ بين ايران و غرب) در كنار جناحي هستيم كه به ملت ها حق استفاده از انرژي هسته اي صلح آميز را مي دهند و مخالف استفاده نظامي از اين انرژي هستيم.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14