(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 16 شهریور 1391 - شماره 20300

گام هاي شيطاني
نماز، تنظيم گيرنده وجود انسان به سوي الله
مروري بر آراي اقتصادي شهيد سيد محمد باقر صدر
اقتصاد اسلامي به مثابه مكتب
ديدگاه


گام هاي شيطاني

عباس ملك آبادي
در آيات قرآني از گام هاي شيطاني به عنوان خطوات الشيطان سخن به ميان آمده است (بقره، آيات 168و 208؛ انعام، آيه 142؛ و نور، آيه 21) چرا كه شيطان گام به گام انسان را به سوي فحشاء و منكرات مي برد و بدان فرمان مي دهد و اجازه تزكيه و خودسازي را به انسان نمي دهد.(نور، آيه 21) از اين رو از انسان ها خواسته شده است كه خود را تحت ولايت الهي ببرند؛ چون تنها فضل و رحمت الهي است كه انسان را از گام هاي شيطاني حفظ مي كند و موجب تزكيه و خودسازي مي شود.(همان)
ابليس خاستگاه شيطنت است؛ از اين رو در آيات قرآني واژه شيطان به عنوان يك لقب براي ابليس به كار رفته و از او به عنوان دشمن آشكار تعبير شده است. با اين همه، شيطنت اختصاص به او ندارد، لذا در آيات قرآني از شياطين انساني و جني هم سخن به ميان آمده است. (ناس، آيه 6؛ انعام، آيه 112)
گام هاي شيطاني شدن انسان
چنان كه گفته شد، ريشه و خاستگاه شيطنت را مي بايست در ابليس جست. اما او كه سوگند خورده تا انسان ها را گمراه كند (حجر، آيه 39؛ ص، آيه 82) با آن كه سلطنتي بر انسان و حتي جنيان ديگر ندارد و فقط توانايي وسوسه را دارد (ابراهيم، آيه 22) از ميان جنيان و انسان ها كساني را به شيطنت مي كشد و گروه شياطين را شكل مي بخشد.(اعراف، آيه 27)
انسان كه خليفه الهي بر زمين است در مسير راست تا جايي مي رسد كه متاله و رباني شده و مظهر ربوبيت الهي مي شود. (آل عمران، آيه 79) اما همين انسان از اين ظرفيت هم برخوردار است كه شيطان شود. (ناس، آيه 6)
ابليس براي اينكه گروه و حزب شياطين را از ميان انسان ها و جنيان شكل دهد، به سبب عدم سلطه، ناچار است تا از اشتباهات و خطاهاي انساني و جنيان بهره گيرد تا آنان رابه حزب و جرگه خود درآورد و شيطاني كند.
از آن جايي كه انسان داراي نفس است؛ اين ظرفيت را براي دو مسير متناقض برخوردار است؛ چون در حالت اعتدال نفس، انتخاب با خود انسان است كه يكي از دو مسير هدايت و گمراهي را برگزيند.(بلد، آيات 10 و 11؛ انسان، آيه 3)
ابليس از اين ظرفيت براي رسيدن به اهداف خويش استفاده مي كند. پس هنگامي كه انسان در سر دو راهي قرار مي گيرد، گام نخست را برمي دارد و از دور، القائاتي را انجام مي دهد؛ چرا كه نمي تواند به انسان نزديك شود. پس همانند كسي كه اميدي به اصابت تيري از ميان هزاران تير دارد، در چله وسوسه ها، تسويل مي كند و امري را براي انسان مي آرايد و انسان، آن زشت را زيبا مي يابد (يوسف، آيه 18 و 83؛ طه، آيه 96) و در اثر تزيين ابليس و آرايه هاي او آن را انتخاب مي كند و انجام مي دهد. (انعام، آيه 43)
اين القائات كه از راه دور پرتاب مي شود، شايد بسياري از آنها به هدف نخورد و انسان آن را نپذيرد؛ چرا كه فطرت انساني از آن كراهت دارد و پرهيز مي كند و از القائات و الهامات الهي سود مي برد. اما ابليس هرگز تا دم مرگ از فريب انسان و گمراهي او نوميد نمي شود؛ پس همواره تا دم مرگ هر انساني، اين القائات و تيرهاي بي هدف خود را ادامه مي دهد تا به هر حال يك تيري به هدف بخورد.
وقتي يك تيري به هدف خورد، گام دوم آغاز مي شود. در اين زمان شيطان به او نزديك مي شود و گناهش را كوچك مي شمارد و او را از سرزنش هاي نفس سرزنشگر (لوامه) دور مي سازد. پس اولين تماس ميان شيطان با انسان صورت مي گيردكه خداوند از آن به مس شيطان ياد مي كند.(اعراف، آيه 201)
شكل گيري شيطان پرستان
در اين حالت انسان هاي باتقوا با ياد خداوند و ذكر الله اجازه نمي دهند تا شيطان به اين تماس هاي خود ادامه دهد؛ چرا كه ذكر الهي چشمان ايشان را بصيرت مي بخشد و حقيقت عمل زشت خود را مي بينند. (بقره، آيه 282؛ انفال، آيه 29؛ طلاق، آيه 3)
اما اگر تقوا نداشته باشند، به ابليس اجازه مي دهند تا وارد خانه دل شود و در آنجا آشيانه اي براي خود دست و پا كند. پس در مقام وسوسه مي نشيند و در گوش جان انسان در درون به وسوسه هاي خود ادامه مي دهد. (ناس، آيه 5)
اين كار را ابليس ادامه مي دهد تا جايي كه ديگر انسان ذكر و ياد خداوند را فراموش كند و شيطان در جان و دل آدمي جايي براي خود براي هميشه باز مي كند و قرين او مي شود. (نساء، آيه 38؛ زخرف، آيات 36 و 38) اينجا قرين الهي يعني فرشته را بيرون مي كند و شيطان خود جايگزين او مي شود.(ق، آيه23)
شيطان از اين پس براين انسان سلطه مي يابد و انسان، ولايت شيطان را مي پذيرد و شيطان ولي و حاكم او مي شود. (اعراف، آيات 27 و 30)
در اينجا شيطان به اولياء خود وحي مي فرستد (انعام، آيه 121) تا به عنوان سربازان او وارد عمل شوند و مردمان را گمراه سازند. (همان)
در اين زمان چنان شخصيت انسان تغيير كرده است كه زشتي ها براي او زيبا و زيبايي ها براي او زشت جلوه مي كند و حقايق از پنجره دل بر او وارد نمي شود و دلش مهر شده است و از اين پس فسادهاي خود را اصلاحات مي شمارد و بدكاري ها را خوبي مي داند. (بقره، آيات 8 و 12) بلكه هدايت را در خود مي داند و ديگران را به اين هدايت دعوت مي كند؛ (اعراف، آيه 30) و رشد را در راه و روش خود مي داند و به جنگ گفتمان الهي مي رود؛ چنانكه فرعون اين گونه شد. (غافر، آيه 29)
اينجاست كه چنين انسانهايي حزب شيطاني را به وجود مي آورند و به عنوان شيطان پرستان به عبادت شيطان مي پردازند و ديگران را به آن دعوت مي كنند. (مريم، آيه 44)
اين حزب شيطاني (مجادله، آيه 19) چنان از خداوند دور مي شوند كه ديگر نفس سرزنشگر، الهامات تقوايي الهي، قرين هاي آسماني از فرشتگان، وحي پيامبران و هرگونه هدايت ديگري در ايشان تاثير نمي كند و ديگر به طوركامل خدا را فراموش كرده و تنها به شيطان مي انديشند و او را خدا و معبود خود قرار مي دهند (مريم، آيه 44) پس خود شيطان شده و از انسانيت به طور كامل جدا مي شوند و تنها شكل انساني دارند در حالي كه ماهيت و هويت و شخصيت آنان شيطاني است. (انعام، آيه 112؛ ناس، آيه 6)
اينها گام هاي ابليس است تا انسان را شيطاني كند و به هدف خويش برسد كه گمراهي انسان بود.
 


نماز، تنظيم گيرنده وجود انسان به سوي الله

خليل منصوري
براساس آموزه هاي قرآني، يكي از مهم ترين اهداف زندگي بشر، خودسازي در راستاي دستيابي به كمالات است؛ زيرا انسان به يك معنا ماهيت و هويتي بي شكل است كه در فرآيندي، شكل واقعي و ثابت خود را پيدا مي كند.
علماي بزرگ اسلام بر اين باورند كه انسان خود را براي ابديت مي سازد و آنچه را كه به عنوان صورت اخروي ناميده مي شود، هر شخصي در دنيا براي خود مي سازد. سازه هاي صورت اخروي و حتي بهشتي كه در آن زيست مي كند، سازه هاي هر شخص است. از اين رو در روايات اسلامي از سازه هاي بشري كه با اعمال صالح براي بهشت ساخته مي شود، سخن به ميان آمده است.
نويسنده دراين مطلب بر آن است تا نقش يكي از اعمال صالح به نام نماز را در سازه انساني و كمالي براساس آموزه هاي قرآني بيان كند.
¤¤¤
خودسازي، بايسته و شايسته انساني
خداوند مأموريت پيامبران را اموري چون تعليم و تزكيه دانسته است (بقره، آيات 129 و 151؛ آل عمران، آيه164؛ جمعه آيه2) البته از نظر قرآن، تعليم و تزكيه را خداوند از طريق ابزارهاي گوناگون انجام مي دهد؛ زيرا اقتضاي توحيد از جمله توحيد فعلي اين مطلب است. از اين رو خداوند به صراحت بيان مي كند كه تزكيه و پاكسازي افراد را خداوند انجام مي دهد و هيچ كس نمي تواند عمل پاكسازي و تزكيه را انجام دهد مگر آنكه در مقام مظهريت از اسم مزكي قرارگيرد. خداوند در آيه 49 سوره نساء و 21سوره نور، تأكيد مي كند كه تنها خداوند است كه تزكيه مي كند و كسي را نرسد كه جز به اراده و مشيت و فعل الهي تزكيه و پاك شود؛ چرا كه تنها اوست كه مزكي مي باشد و اگر كسي در مقام تزكيه قرار مي گيرد و مزكّي ناميده مي شود مانند پيامبران، آنان به عنوان مظاهر اسم الهي عمل مي كنند.
البته اين بدان معنا نيست كه انسان تلاشي را انجام ندهد و در انتظار تزكيه الهي باشد؛ بلكه بر اوست كه تلاش كند و زمينه تزكيه را فراهم آورد؛ زيرا براي تزكيه الهي لازم است تا شخص، اقدام به خودسازي كند و گامي براي بسترسازي بهره مندي از اسم مزكي بردارد؛ زيرا اسماي الهي بر سرزمين جان همانند آفتاب، بي هيچ بخل و خساستي مي تابد و هركسي مي بايست آينه وجود و قلب خويش را به سمت و سوي آفتاب اسماي الهي بگيرد تا از آن بهره برد. كسي كه آينه قلب و وجودش با گناه و بدي ها و زشتي ها پوشانده و پرده بر آن افكنده است نمي تواند از نور الهي استفاده كند يا به طور كامل از آن بهره مند شود. خداوند از بندگان مي خواهد تا خود را براي بهره مندي از آفتاب اسماي الهي آماده سازند و زمين خويش را به زمين پاك تبديل كنند و اجازه ندهند تا شوره زاري شود كه در آن گياهي نمي رويد يا سرزميني كه در ظلمت قرارگرفته و از نور الهي خود را نهان كرده است.
بسياري از آيات قرآني در حقيقت راهنماي اين معنا هستند كه آدمي را با عوامل بسترساز تزكيه الهي و بهره مندي از اسماي الهي آشنا سازند.
ازنظر قرآن، هيچ انساني از آفتاب اسماي الهي بهره نخواهد برد، مگر اينكه بستر تابش اسماي الهي را برجان و قلب و وجودش فراهم آورد. انسان مي بايست تغييراتي متناسب با شرايط تابش فراهم آورد تا امكان تابش مهيا شود. اين گام تغيير يعني خودسازي را بايد انسان بردارد چراكه اسماي الهي بر وجود و جان كسي مي تابد كه آنتن ماهواره وجودش را به سمت آفتاب گرفته باشد و براساس استانداردها و معيارهاي الهي آن را در جايگاه درست و موقعيت مناسب تنظيم كرده باشد تا به درستي امواج الهي را دريافت كند و تصويري روشن به نمايش گذارد. (انفال، آيه35؛ رعد، آيه11).
در حقيقت خودسازي به معناي تنظيم گيرنده هاي وجودي در مسير ارسال امواج تابش انوار اسماي الهي است. اين خودسازي كه فرصت بهره مندي از تزكيه الهي يعني تابش انوار اسماي الهي را فراهم مي آورد، همان چيزي است كه خداوند به عنوان يك شايسته بلكه بايسته از انسان خواسته است و حتي راه هاي تنظيم گيرنده ها و امكان دريافت صوت و تصوير شفاف و مناسب را به عنوان اوامر و نواهي بيان كرده است.
هر يك از احكام الهي طريقتي براي تنظيم وجود و جان آدمي در مسير تابش امواج اسماي الهي است. برخي از احكام الهي، از اين توانايي برخوردارند كه دريافت كامل تر و پرحجم تر از بسياري يا همه اسماي الهي داشته باشند، درحالي كه برخي از احكام كه از آنها به مستحبات ياد مي شود، از قدرت و توان كمتري برخوردارند. در مقابل، ارتكاب هرگونه محرمات و مكروهات به معناي تنظيم نادرست در جهت گيري گيرنده وجود آدمي است. به ويژه آنكه اگر گيرنده به سمت محرمات تنظيم شود، به جاي دريافت انوار اسماي الهي، ظلمات شيطاني را دريافت كرده و وجود و جان آدمي را تاريك مي كند.
خداوند در آيات بسياري به تأثير هر يك از محرمات و مكروهات در جا به جايي موقعيت گيرنده وجود آدمي اشاره مي كند. به عنوان نمونه خداوند در آيه 012 سوره بقره و 73 سوره رعد، پيروي انسان از هواهاي نفساني و شيطاني را موجب محروميت از امدادهاي الهي برمي شمارد. اين بدان معناست كه پيروي از هواهاي نفساني، صفحه وجود آدمي را از سمت خدا و وجه الله دور مي كند و اجازه نمي دهد تا امدادهاي الهي به او برسد و وجودش آن را دريافت كند.
وقتي به آثار و كاركردهاي واجبات و مستحبات يا محرمات و مكروهات در آيات قرآني توجه مي شود، به خوبي مي توان دريافت كه چگونه هر عملي، همانند تغيير جهت سمت و سوي آدمي نسبت به سيگنال هاي ارسالي از سوي ذات خداوندي است . از اين رو خداوند در آيات بسياري از مردم مي خواهد تا جهت خويش را به سوي خداوند تغيير دهند تا دريافت مناسب و خوبي از سيگنال هاي ارسالي داشته باشند. (انعام، آيه97؛ قصص، آيه88؛ رحمن، آيه72)
البته خداوند در آيه 511 سوره بقره بر اين نكته توجه مي دهد كه خداوند محيط بر هستي و انسان است و هيچ چيزي بيرون از دايره احاطه الهي نيست. از اين رو، هر كسي به هر سمت و سويي رو آورد، همان سمت وجه الله است، با اين تفاوت كه سمتي را كه خداوند از انسان خواسته تا بدان متمايل و متوجه شوند، همان سمتي است كه در شكل واجبات و مستحبات بيان شده است و سمت ديگر يعني محرمات و مكروهات نوعي رويگرداني از سمت مورد اشاره الهي است و موجب كاهش دريافت و يا عدم دريافت سيگنال هاي ارسالي از وجه الله و انوار اسماي الهي خواهدبود.
در حقيقت دين اسلام، اطاعت از ولايت خدا، پيامبر و امامان(ع)، همان وجه الله است. (التوحيد، شيخ صدوق، ص 614) كه انسان با اطاعت از آن مي تواند دقيقا در جهتي قرار گيرد كه سيگنال كامل و مستقيم انوار الهي فرستاده و دريافت مي شود.
از آن جايي كه نفس آدمي جايگاه دريافت خوبي ها و بدي هاست، از اين ظرفيت كامل برخوردار است (شمس، آيات 7و8؛ بقره، آيات 53و 428) كه هرگونه سيگنال هايي را دريافت كند. پس وجود آدمي مي تواند سيگنال هاي مثبتي را دريافت كند كه از اسماي جمالي الهي براي كمال ارسال مي شود و شخص را متاله و مظهر تجلي اسماي الهي مي سازد. (فصلت، آيه35) چنانكه مي تواند در برابر اسماي جلالي قرارگيرد و موجبات شقاوت و دوري و بدبختي خود را فراهم آورد.
نماز، عامل تنظيم وجود به سوي انوارالله
الله اسمي است كه تمامي اسماي الهي را در خود مستجمع دارد؛ از اين رو نام الله، به عنوان اسم جامع گفته شده است. گيرنده وجود انساني اگر بخواهد در يك خودسازي به سمت الله نشانه رود تا همه انوار الهي را يكجا دريافت كند؛ چنان كه برخي از گيرنده هاي ماهواره اي همه امواج و سيگنال هاي موجود كانال هاي تلويزيوني و راديويي را دريافت مي كنند، مي تواند از عامل نماز به عنوان مهمترين ابزار در تنظيم آن بهره گيرد.
خداوند در آيات بسياري از قرآن به نقش بسيار پيچيده و مهم نماز در توجه وجه آدمي به سوي وجه الله اشاره مي كند. از جمله در آياتي كه درباره تعيين قبله نماز واردشده اين معنا مورد تأكيد قرارگرفته است كه نماز مي تواند سمت و سوي انسان را به سوي بهترين جهت سامان دهد كه خداوند با تمام اسماي خويش در آن سمت مي تابد. از اين رو به جاي توجه به همه جهات با آنكه هيچ جهتي با جهت ديگر فرق ندارد و انسان در دايره احاطه وجودي اوست و خداوند محيط بر او و همه هستي است، (بقره، آيه 511) از انسان خواسته شده تا به يك سمت خاص توجه يابد تاسيگنال هاي كامل و تمام را از انوار الهي دريافت كند. (بقره، آيات414 و 914 و 015)
آدمي هنگامي كه در برابر كعبه، مسجدالحرام و شهر مكه قرارمي گيرد، در برابر وجه الله است و مي تواند تمامي انوارالهي را به تمام و كمال دريافت كند و خود را متاله سازد و خدايي شود. در حقيقت كاري كه نماز به سمت قبله انجام مي دهد، ايجاد شرايطي مناسب براي دريافت كامل انوار همه اسماي الهي است. اين همان ظرفيت بسيار عالي است كه نماز براي خودسازي يعني زمينه سازي براي متأثرشدن از تزكيه الهي و بهره مندي از انوار اسماي الهي دارد.
خداوند در آياتي از جمله آيه 213 سوره طه به نماز امر مي كند تا زمينه بهره مندي از آثار آن براي ايشان فراهم آيد. نقشي كه نماز در تحقق بسياري از كمالات از جمله تقوا (بقره، آيات2و3 و 717) بر و نيكي (بقره، آيه 717)، احسان (هود، آيات 411و 511)، خضوع (حج، آيات 43 و 53)، صلاح و اصلاح (اعراف، آيه 017)، استقامت (هود، آيات 211 و 411)، صداقت (بقره، آيه 717)، تقرب الهي( انفال، آيات 3 و 4) و كرامت (معارج، آيات 91تا 22 و 53)، خشيت قلب (انفال، آيات 2و 3) حب الهي (ابراهيم، آيه 13)، صبر و شكيبايي و بردباري (معارج، آيات 02تا 22)، ولايت (مائده، آيه 55) و دريك كلمه نورانيت وجود (فتح، آيه 92) دارد، نقشي بي مانند است. اگر انسان بخواهد همه كمالات الهي را درخود تحقق بخشد و با نورانيت اسماي الهي خدايي شود (فتح، آيه 92) مي بايست به نقش بي بديل و بي مانند نماز به عنوان ذكر الله (نساء، آيه 214؛ هود، آيه 411؛ طه، آيه 41) توجه كند كه توجه آدمي را به سوي وجه الله تنظيم مي كند.
نماز عامل رهايي از مشكلات
كسي كه نماز را عامل توجه به وجه الله و دست يابي به نورانيت اسماي الهي و متاله شدن خود قرار مي دهد، از بسياري از مشكلات رهايي مي يابد. از اين رو خداوند نماز را عامل رهايي از مشكلات مي داند. (بقره، آيه 54) و از بشر مي خواهد براي رهايي از مشكلاتي چون فقر (طه، آيه 213)، بخل (معارج، آيات 12 و 52)، حرص (معارج، آيات 91 تا 12)،حزن و اندوه (بقره، آيات 727)، خوف و ترس (بقره، آيه 727)، شقاوت و بدبختي (مريم، آيات 13 و 23)، غفلت (اعراف، آيه 620)، گناه (مائده، آيه 610)، گمراهي (مائده، آيه 21)، عذاب و رنج دنيوي و اخروي (اعلي، آيات 21تا 51؛بقره، آيات 54و 84 و 717) و شهوت راني (مريم، آيه 95) به نماز متوسل شود تا از ظلمت و تاريكي برخاسته از اين امور رهايي يابد و با بهره مندي از امدادات الهي و فرشتگان مامور الهي (آل عمران،آيه 93) از نورانيتي در دنيا و آخرت بهره مند شود كه برخاسته از تجلي اسماي الهي در ذات و وجود وي است. (فتح، آيه 92)
بدين ترتيب انسان با نماز در مقام خودسازي، آماده بهره مندي از تزكيه الهي و آراستگي ظاهر و باطن به نورانيت خداوندي و اسماي متجلي در ذات خود مي شود. (اعراف، آيه 13و فتح،آيه 92)
بسياري از مردم به نقش كمالي و بسيار مهم نماز در زمينه سازي براي دريافت تزكيه الهي توجهي ندارند و آن را تنها يك عمل صرف عبادي برمي شمارند و نسبت به انجام آن تساهل و تكاهل روا مي دارند (نساء ، آيات 34 و 214؛ توبه، آيه 45؛ ماعون، آيه 4 و 5) و اينگونه بهترين موقعيت و ابزار استعانت را از دست مي دهند. (بقره، آيه 54)
تاكيد قرآن برنماز به عنوان اولين واجب عبادي دركنار تاكيد بر عمود دين بودن و فارق ايمان و كفر، خود بهترين گواه بر اهميت بسيار مهم و نقش سازنده نماز در بسترسازي جهت قرارگرفتن در ظل توجهات الهي در تزكيه شدن به امر خداوند و اراده و مشيت اوست. اگر كسي بخواهد تزكيه الهي را دريافت كند و از سوي خداوند پاكسازي شود لازم است به نماز توجه ويژه اي مبذول دارد و آن را در اوقات خاص خود انجام دهد؛ زيرا در آن شرايط همه چيز براي تاثيرگذاري نماز فراهم است و درهاي آسمان درآن زمان به تمام و كمال باز بوده و فرشتگان براي تاثيرگذاري از دريچه نماز به ياري نمازگزار مي آيند. بنابراين، شخص مي بايست با حضور قلب و توجه كامل در اوقات پنج گانه به سوي خداوند متوجه شود تا در بهترين حالت در بهترين مكان و موقعيت از تابش انوار اسماي الهي برخود بهره مند شود و زمينه متاله شدن و تحقق اسماي الهي در ذات خود و تجلي آن در وجود را به دست آورد.
اينكه درآيات قرآني بر اوقات پنج گانه نماز وطهارت و پاكي همه ظاهر و باطن وجود (نساء آيه 34 و مائده آيه6؛ مدثر، آيه 4) تاكيد شده از آن روست كه آدمي در اين زمان مي تواند آينه وجود اسماي الهي شود و خود را به عنوان مظهر و متجلي قرار دهد تا دريك فرآيندي انوار الهي برجان او نقش دايمي بندد و او را براي متاله شدن و مظهريت تمام از خداوند آماده سازد. باشد بابهره مندي از اين فرصت بي بديل و بي نظير اجازه ندهيم كه با پشت كردن به قبله نماز، خود را از آفتاب وجود الهي محروم سازيم و در آخرت انگشت حسرت به دندان بگزيم و خود را نادم يابيم كه در آن زمان ديگر سودي ندارد.
 


مروري بر آراي اقتصادي شهيد سيد محمد باقر صدر

اقتصاد اسلامي به مثابه مكتب

شهيد صدر معتقد بود اقتصاد اسلامي سيستمي است كه اسلام در تنظيم حيات اقتصادي دارد و اقتصاد اسلامي، مكتب است نه علم؛ مكتبي كه راهي را كه پيروانش بايد در اقتصاد بپيمايند، تبيين مي كند.
آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر (1400-1350هـ ق) در اغلب رشته هاي علوم اسلامي تبحر داشت. وي براي معرفي نظام اقتصادي اسلام و امتيازات آن نسبت به نظام هاي اقتصادي سوسياليستي و سرمايه داري كتاب «اقتصادنا» را در 1381ق. تأليف كرد.
شهيد صدر معتقد بود كه اقتصاد اسلامي، سيستم اقتصادي است كه روشي كه اسلام در تنظيم حيات اقتصادي دارد دراين سيستم مجسم مي شود. سيستم اقتصادي اسلام خود داراي پايگاه فكري است. اين پايگاه فكري طبق بيانات مستقيم اسلام يا در اثر پرتوي كه خود سيستم بر مسائل اقتصاد و تاريخ مي افكند مشخص مي شود. مقصود وي از اقتصاد اسلامي، سيستم اقتصادي است كه با ارتباط با پايگاه فكري كه برآن استوار است، معضلات خود را حل مي كند.
كتاب «اقتصادنا» از سه بخش تشكيل شده است:بخش اول و دوم به نقد نظام سرمايه داري و سوسياليسم مي پردازد. سومين و مهم ترين بخش اين كتاب به اقتصاد اسلامي مي پردازد. دراين بخش مباحث مختلفي گنجانده شده است. در مقدمه اين بخش كه نشانه هاي كلان و اساسي اقتصاد اسلامي نام گرفته، تأملاتي روش شناختي آمده و پس از آن بخش عمده اي به نظريه توزيع پيش از توليد و نظريه توزيع پس از توليد، اختصاص داده شده و پس از آن به نظريه توليد و سپس به مسئوليت دولت در نظام اقتصادي اسلامي پرداخته شده است.
اصول اقتصاد اسلامي
شهيد صدر سه اصل اساسي را براي نظام اقتصادي اسلام بر مي شمرد. مالكيت دوگانه، آزادي اقتصادي محدود و عدالت اجتماعي. وي معتقد است كه اختلاف اساسي ميان اسلام و نظام هاي ديگر اقتصادي مانند سوسياليسم و سرمايه داري در ماهيت مالكيت مورد پذيرش هر يك از اين نظام ها نهفته است، زيرا نظام سرمايه داري به شكل خاص فردي از مالكيت باور دارد و مالكيت عمومي را جز درموارد ضرورت اجتماعي به رسميت نمي شناسد و نظام و جامعه سوسياليستي درست به عكس اين است.
اما جامعه اسلامي با هر دو نظام تفاوت دارد، زيرا اشكال مختلف مالكيت را درآن واحد به رسميت مي شناسد و به جاي اصل تك شكلي مالكيت كه سرمايه داري و سوسياليسم پذيرفته اند، اصل مالكيت دوگانه يا مالكيت داراي اشكال متنوع را پذيرفته است. اشكال مختلف مالكيت بر سه گونه است: مالكيت خصوصي، عمومي و دولتي.
در باب آزادي محدود اقتصادي، آيت الله صدر معتقد است كه دو قيد، مانع مطلقيت مالكيت خصوصي در اسلام مي شود. قيد نخست شخصي و دروني است و برگرفته از ارزش هاي اخلاقي مشاركت در ثروت، آنگونه كه اسلام آموخته است. اين ارزش ها كه از حيطه حكم و جبر حكومت خارج اند، قابل سنجش نيستند و صرفا ابزاري هستند كه دين به فرد بخشيده است، اما قيد دوم كه قيدي عيني و واقعي است و در قانون به دقت مشخص شده است، در دو سطح كاربرد دارد: درسطح اعلا منابع كلي شريعت اسلام، مجموعه اي از فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي، مانند ربا، احتكار و مانند آن بازداشته است و در سطح ديگر اصل اشراف ولي امر را بر فعاليت هاي عمومي و اصل دخالت دولت را براي حفظ منافع و آزادي هاي عمومي مقرر داشته است.
در باب عدالت اجتماعي شهيد صدر به خطر كلي گويي ها و تعميم هاي بي فايده در باب اسلام با عدالت اجتماعي توجه مي دهد و به اجمال متذكر مي شود كه مفهوم عدالت اجتماعي به دو اصل فرعي تكافل عمومي و توازن اجتماعي منقسم مي شود.
شهيد صدر معتقد است كه اقتصاد اسلامي برعكس اقتصاد ماركسيستي كه مدعي علميت است، علم نيست. اقتصاد اسلامي از اين حيث شبيه مكتب اقتصادي سرمايه داري است كه كارش تغيير واقعيت است و نه تفسير آن، زيرا وظيفه مكتب اقتصادي اسلام كشف سيماي كامل حيات اقتصادي براساس شريعت اسلام و مطالعه افكار و مفاهيمي است كه از پس اين سيما پرتو افشاني مي كنند.
شهيد صدر معتقد است كه اقتصاد اسلامي ادعاي علمي بودن ندارد، بلكه از اهداف اجتماعي آغاز مي شود و سپس واقعيت اقتصادي را با آن در مي آميزد. وي توضيح مي دهد كه اسلام برخلاف ماركسيسم رابطه اي ميان تحولات شيوه هاي توليد و تحولات در روابط اجتماعي و روابط توليد نمي بيند.
شهيد صدر برآن است كه دشواره اصلي اقتصاد سرمايه داري، كميابي منابع طبيعي در برابر مقتضيات و نيازهاي مدنيت جديد و در اقتصاد سوسياليستي، تضاد ميان روش توليد و روابط توزيع است. از ديدگاه شهيد صدر مخالفت اسلام در اينجا با سرمايه داري از آن رو است كه معتقد است در طبيعت، منابع و ثروت هاي فراواني براي بشريت فراهم است و مخالفتش با سوسياليسم از آن رو است كه مشكل را نه در شيوه هاي توليد بلكه در خود انسان مي بيند.
ملاحظات روش شناختي
شهيد صدر دو مفهوم مكتب و علم را از هم تفكيك مي كند. مكتب، راهي است كه يك جامعه در تكامل اقتصادي و درمان مشكلات علمي اش مي پيمايد و علم، زندگي اقتصادي و روابط موجود ميان حقايق اقتصادي وعوامل از پيش تعيين شده را شرح مي دهد. پس از اين تفكيك محوري، شهيد صدر چهار فرضيه را مطرح مي كند كه عبارتند از:
1- اقتصاد اسلامي، مكتب است؛ نه علم. مكتبي است كه راهي را كه پيروانش بايد در اقتصاد بپيمايند، تبيين مي كند.
2- اقتصاد اسلامي بر مبناي ايده عدالت استوار است و از آن رو كه مفهوم عدالت هم به جهان علم منتسب نيست، پس شگفت نيست كه اقتصاد اسلامي علم نباشد، زيرا جوهر عدالت، ارزيابي و ارزش گذاري اخلاقي است. از اين رو شهيد صدر مي گويد: بنابر اين مالكيت خصوصي يا آزادي اقتصادي با حذف بهره و ملي كردن ابزارهاي توليد... همگي در دايره مكتب مي گنجند، زيرا با ايده عدالت ارتباط دارند؛ اما اموري مانند قانون عرضه و تقاضا و قانون آهنين مزدها ... از قوانين علمي اند.
3- شريعت اسلام، راه نخست اكتشاف اقتصاد اسلامي است.
4- اقتصاد اسلامي بر اكتشاف استوار است؛ نه تكوين. از اين رو عالم اسلامي از آزادي كمتري نسبت به ديگران برخوردار است و گزينه هاي فراروي او به حيطه اسلامي محدود است كه بر اقتصاد حاكم است.
پي نوشت:
-منبع: مهر
- نظرات مطرح شده دريادداشت فوق از كتاب «اقتصادنا» انتخاب شده است.
 


ديدگاه

معضل بيكاري
آيت الله مكارم شيرازي:
بيكاري در كشور بر اثر عدم استفاده از ظرفيت هاي موجود است و اگر به درستي از تعاليم ديني و سيره اهل بيت(ع) استفاده كنيم با دو برابر اين جمعيت نيز مي توان كشور را اداره كرد.(1)
فرهنگ مهدوي
آيت الله صافي گلپايگاني:
بهره گيري از فرهنگ و معارف مهدوي موجب ترقي فكري، معنوي، اخلاقي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي جامعه مي شود و از حركت به سوي فساد، ملاهي، مناهي و غرب گرايي جلوگيري مي كند.
... فرهنگ انتظار با گستردگي تمام، همه شئون جامعه را زير پوشش قرار مي دهد و مصالح دين و دنيا را تامين مي نمايد.
... همه بايد براي تحقق جامعه مهدوي در مطبوعات، رسانه هاي اسلامي، اشخاص، نهادها، مجالس، دانشگاه ها و حوزه ها تلاش كنند.(2)
عهد خدا با علما
آيت الله جوادي آملي:
اينكه وجود مبارك حضرت امير فرمودند: «العلماء باقون ما بقي الدهر» منظور از اين علما چه گروه اند؟ علم را معنا كردند، عالم را تفسير كردند و علما را مشخص كردند در همان خطبه شقشقيه علماي دين را معرفي كردند. فرمود خداي سبحان از علماي دين تعهد گرفته است كه اينها در برابر ظلم ساكت نباشند در برابر فقرفقرا و تهيدستان آرام نباشند اين يك تعهد ويژه است كه خداي سبحان از عالمان دين گرفته غير از آن تعهد عمومي كه در (الست بربكم قالوا بلي) همه تعهد سپرده اند. اين يك تعهد ويژه است كه از علماي دين گرفته «وما اخذ الله علي العلماء ان لايقاروا علي كظه ظالم و لاسغب مظلوم» اين تعهد خاصي است كه ذات اقدس الهي از علما گرفته كه اينها در برابر ظلم ساكت نباشند، در برابر فقر جامعه هم آرام نباشند هم در برابر ظلم به عنوان عدل خواهي قيام كنند، هم در برابر رنج فقرا به عنوان اقتصاد سالم قيام كنند.(3)
تلازم علم و تقوا
آيت الله مظاهري
قرآن كريم افزون بر اينكه در آيات بسياري بر ضرورت رعايت تقوا تاكيدمي ورزد، به لزوم همراهي علم و تقوا اشاره مستقيم دارد... (بنابراين) مي توان نتيجه گرفت كه علم بدون تقواي الهي نه تنها نتيجه و فايده مطلوب را ندارد، بلكه وزر و وبال و در برخي موارد موجب انحراف است.
... تقواي الهي مشتمل بر دو ركن اساسي انجام واجبات و اجتناب از گناهان و محرمات است و انجام مستحبات و پرهيز از مكروهات و شبهات نيز براي رعايت تقوا لازم و مكمل اركان است.(4)
طهارت دائمي
يكي از مستحبات مورد تاكيد در روايات، دائم الطهاره و دائم الوضو بودن است كه علماي علم اخلاق نيز سفارشات فراواني بر آن دارند. استاد بزرگوار ما حضرت امام خميني«قدس سره» مي فرمودند: طهارت براي انسان، نظير زره در جنگ است؛ يعني همان طور كه زره در جنگ و جهاد، حافظ انسان است، طهارت هم در زندگي و در جهاد با شياطين جني و انسي، حافظ او است.
در مورد اهميت طهارت و آثار آن، در روايت قدسي آمده است:
«هر كس محدث شود و وضو نگيرد، به من بي اعتنايي كرده است. (حتي بعضي روايت را اين طور معنا مي كنند كه به من ظلم كرده است!) و اگر كسي وضو بگيرد و پس از وضو دو ركعت نماز نخواند، باز هم به من بي اعتنايي كرده است. همچنين اگر كسي وضو بگيرد و دو ركعت نماز هم بخواند، اما دعا نكند، باز به من بي اعتنا بوده است. سپس مي فرمايد: اما اگر كسي وضو بگيرد و بعد از آن دو ركعت نماز بخواند و سپس دعا كند و از خدا چيزي بخواهد، ولي خدا به او عنايت نفرمايد، خداوند به او ظلم و بي اعتنايي كرده است و مسلما خداوند رحمان به كسي ظلم نمي كند و در نتيجه دعاي او مستجاب است.(5)
علم و ايمان
آيت الله سبحاني:
اگر علم همراه با معارف اهل بيت(ع) و تزكيه نباشد، نه تنها براي جوامع مفيد نيست، بلكه زيان بار هم مي باشد، ولي اگر علم و ايمان با هم توأم باشند، اثربخشي بسزايي خواهند داشت.(6)
نقش علماي دين
حجت الاسلام فاطمي نيا:
علما در طول تاريخ همواره كوشيده اند تا ضمن حفظ حيات دين انسانها را از سرگرداني و گمراهي نجات دهند و اين ادامه همان راهي است كه پيامبر اكرم و ائمه معصومين(ع) آن را پيگيري مي كردند.
... تاريخ شيعه بسيار درخشان و پر از عالماني است كه براي بقاي دين زحمات بسياري كشيدند لذا علما و مراجع گذشته برگردن تمام ما حق بزرگي دارند و ما مخصوصاً طلاب جوان بايد با شناخت اين بزرگان از سيره عملي آنها الگوگيري نماييم.(7)
زيارت جامعه كبيره شناسنامه شيعه
حجت الاسلام حسيني بوشهري:
زيارت جامعه كبيره منشور بلند، فاخر و جامعي است كه داراي مضامين والايي است و كلام امام هادي(ع) در اين زيارت، در واقع نشان دهنده هويت و بيوگرافي شيعه است.
... طلاب را عادت بدهيم به مطالعه و حفظ اين گونه ادعيه و زيارات چرا كه اين مضامين نوراني اهل بيت در كتب شريفي چون نهج البلاغه، صحيفه سجاديه، زيارت جامعه كبيره و... سرمايه ماست.(8)
معيارهاي دولت اسلامي
آيت الله مقتدايي:
حضرت علي(ع) در انتصاب، استانداران، واليان و ...، شايستگي ها را لحاظ مي كردند و در اين عرصه براي خدا گام برمي داشتند. اگر افرادي بودند كه اعيان و طرفداراني داشتند و پيشنهاد مي شد كه فلاني براي منصب فلان شايسته است، حضرت به به هيچ وجه نمي پذيرفتند.
در دولت اسلامي عزل و نصب ها بايد براساس شايستگي باشد، نه جهات ديگر اشخاص در نظر گرفته شود. كارگزاران در دولت اسلامي بايد براي ايجاد عدالت و مساوات ميان مردم تلاش كنند. در حكومت اسلامي به هيچ وجه نبايد امتيازي به كسي داده شود كه مستحق آن نيست.
... بيت المال بايد به صورت مساوي ميان همه تقسيم شود و از خرج بيت المال در جاهايي كه اسراف است، جلوگيري شود.
... زماني كه صرف هزينه اي به حضرت علي(ع) پيشنهاد مي شد، ايشان گاهي مي فرمودند، اگر از مال خودم هم بود دراين عرصه مصرف نمي كردم چه رسد به بيت المال؛ به اين معني كه بيت المال را مهم تر از مال خود مي دانستند. امروز نيز بايد با تأسي از اين امام همام، صرف هزينه ها به جا باشد.
... در حكومت اسلامي بايد حقوق همه مردم ، ضعيف و قوي به صورت يكنواخت محقق شود. حقوق افراد در اسلام اهميت زيادي دارد، به گونه اي كه حق آبرو، مانند حرمت خون افراد است.(9)

پي نوشت ها:
1- حوزه، 6/6/19
2- ايسنا، 12/6/19
3- شبستان، 11/6/19
4- حوزه، 11/6/19
5- همان، 6/6/19
6- همان، 12/6/19
7- همان، 10/6/19
8- مهر، 1/6/19
9- حوزه، 5/6/19
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14