نامه هاي تهديدآميز و سكوت مسئولان ورزشي همچنان ادامه دارد
آينده مبهم پيش روي فدراسيون هاي شنا و دوچرخه سواري

در حالي كه مسئولان وزارت ورزش در مورد نامه هاي فدراسيون هاي جهاني رشته هاي مختلف به ايران صحبت
نمي كنند، سعي مي كنند تا نشان دهند همه چيز آرام است. واقعا همه چيز آرام است؟
داستان پرچالش ورزش ايران از همان صبحي شروع شد كه آقاي وزير يكباره دست به تغيير زد و چندين رئيس فدراسيون را تغيير داد. احمددنيامالي و علي زنگي آبادي از اين روسا بودند كه در كنار چند تن ديگر پيش از پايان دوره كاري شان از فدراسيون بيرون رفتند. اين موضوع در خود ايران عكس العمل هاي زيادي در پي داشت. يك رئيس استعفا داد، يكي به دنبال ادامه كارش بود و ديگري كه در عرصه جهاني نام آشنا بود توسط مجامع جهاني مورد حمايت قرار گرفت.
قصه پرغصه
اين قصه پرغصه روزهاي خود را سپري كرد و از المپيك هم گذشت و تمام نامه هاي
بين المللي يكي، پس از ديگري پشت گوش انداخته شد. پس از المپيك، نامه تهديد آميز IOC رسيد؛ همان نامه اي كه توسط رسانه ها منتشر شد و ايران را از برگزاري هرگونه مجمع انتخاباتي منع كرد.
با اينكه موضوع نامه و موضع كميته ملي المپيك به وزارت ورزش و جوانان انتقال داده شد اما وزارتخانه بدون هيچ تغييري در برنامه هايش اين تهديد را ناديده گرفت و انتخابات فدراسيون هاي قايقراني و دوچرخه سواري را برگزار كرد. در حالي كه به ظاهر همه چيز آرام بود اما كسي باور نمي كرد، اولين تركش نامه هاي بين المللي قايق تيم ملي كانوپولو را در راه رقابت هاي جهاني مجارستان سوراخ و سرنگون كرد تا ملي پوشان از حضور در اين رقابت ها بازبمانند و بگويند ويزا نگرفتيم اما شما باور نكنيد!
نگرفتن ويزا بهانه نخ نما شده
اين نيز گذشت و آقايان هم گفتند قايقراني ويزا نگرفت، اما كاپيتان هاي آقايان و بانوان چيزهاي ديگري گفتند. قايقراني به كنار، چرا كه وضعيتش مشخص است. اما اين تركش ها تنها به يك رشته نخورد. شنا ديگر ورزشي بود كه زير آب فرو رفت. تيم ملي واترپولوي ايران كه قهرماني آسيا در قزاقستان را پيش روداشت هم دوباره به بهانه ي نخ نما شده نگرفتن ويزا از حضور در اين رقابت بازماند. در حالي كه قزاقستان كشور اروپايي نيست كه گرفتن ويزاي شنگن پروسه طولاني داشته باشد.
نامه تهديدآميز كنفدراسيون شناي آسيا نيز به ايران رسيد و هرگونه انتخابات را منع كرد و از آقايان خواست تا از استقلال فدراسيون ها به مسئولان جهاني اطمينان بدهند وگرنه از همه رقابت ها، كنگره ها و نشست هاي بين المللي منع خواهند شد. اين نيز بگذرد.
چالش ها كه تمامي ندارد. با اين كه همه چيز آرام است و طبق گفته مسئولان، تعامل و ارائه توضيح تمام مشكل ها را حل خواهد كرد، فدراسيون جهاني
تير و كمان با ارسال نامه اي هم چنان كريم صفايي را رئيس ناميد و او نيز جلسه هيات رئيسه اش را برگزار كرد.
ستاره قرمز روبروي نام ايران
اما اين داستانها هنوز تمام نشده است. در حالي كه فدراسيون دوچرخه سواري مدعي بود فدراسيون جهاني از انتخابات رياست اين فدراسيون حمايت كرده، روز دوشنبه مسئولان جهاني با ارسال نامه اي به نامه IOC استناد كرده اند و انتخابات را قبول نكرده اند. در حالي كه مجمع فدراسيون قايقراني خسرو قمري را به عنوان رئيس انتخاب كرد فدراسيون جهاني همچنان علي زنگي آبادي را رئيس مي داند و برابر نام ايران در سايت فدراسيون جهاني يك ستاره قرمز قرار دارد كه هنوز دليل اين كار آنها توسط مسئولان ايراني بيان نشده است.
دوچرخه سواران كه به بهانه
بي اهميت بودن به رقابت هاي هلند اعزام نشدند، هم در آستانه تعليق قرار دارند اما فدراسيون مي گويد كه »نامه فدراسيون جهاني به استناد نامه IOC است و از ما درباره اين موضوع سوال كرده است. فدراسيون هم پاسخ داده كه ما زير نظر فدراسيون جهاني هستيم و خود شما با ارسال
نامه اي اجازه برگزاري انتخابات را صادر كرديد. فدراسيون دوچرخه سواري هم اكنون در انتظار پاسخ فدراسيون جهاني است. نامه هاي فدراسيون جهاني براي تعليق نيست و جنبه گفت و گويي دارد.»
خبر آخر، نامه تعليق فدراسيون دوچرخه سواري ايران نيز رسيد و فدراسيون جهاني ركابزنان ايراني را از شركت در هر رقابت بين المللي منع كرده است. البته به نظر مي رسد اين پس دوچرخه سواران هم براي حضور در رويدادهاي بين المللي با مشكل ويزا روبه رو شوند!
 

نگاهي به آخرين وضعيت واگذاري سهام باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس
شعاري كه تاكنون رنگ واقعيت به خود نگرفته است

بعد از مسكوت ماندن پرونده واگذاري باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس، اخيرا اساسنامه اين دو باشگاه پرطرفدار ورزشي اصلاح شد تا گام هاي بعدي واگذاري برداشته شده و طلسم واگذاري آنها در سال جاري بشكند.
بعد از مسكوت ماندن پرونده واگذاري دو باشگاه ورزشي در اواخر سال گذشته، اخيرا واگذاري اساسنامه باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس توسط هيات واگذاري اصلاح شد تا گام هاي بعدي براي واگذاري اين شركت هاي حساس و پرطرفدار برداشته شود.
گرچه با اصلاح اساسنامه گام مهمي در واگذاري اين دو شركت برداشته شده است ولي همچنان ابهامات زيادي در خصوص نحوه قيمت گذاري، نحوه فروش، روش واگذاري، ميزان واگذاري و زمان عرضه وجود دارد كه اين موضوعات مهم زمان و نحوه واگذاري سرخابي هاي را در هاله اي از ابهام قرار داده است.
در اين راستا محمود افضلي معاون سازمان خصوصي سازي در مورد آخرين وضعيت واگذاري سهام سرخابي هاي پايتخت، گفت: واگذاري سهام دو باشگاه پرطرفدار ورزشي در حال پيگيري است و مراحل نهايي آن در حال انجام است.
وي با بيان اينكه اساسنامه اين دو باشگاه اصلاح و نهايي شده است، افزود: اين دو شركت بايد ثبت شده و اطلاعات لازم را ارائه دهد تا مراحل واگذاري طي شده و شرايط واگذاري آن توسط هيات واگذاري به تصويب برسد.
معاون سازمان خصوصي سازي با اشاره به اينكه مراحل اداري واگذاري در حال انجام است، در مورد زمان نهايي واگذاري سهام باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس گفت: واگذاري سهام باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس در برنامه واگذاري هاي امسال قرار دارد و بعد از انجام هماهنگي هاي لازم با وزارت ورزش سهام اين دو باشگاه عرضه مي شود.
در حالي كه اقدامات نهايي براي واگذاري سهام باشگاه استقلال و پرسپوليس در حال انجام است كه بعد از گذشت سه سال از موضوع واگذاري سهام استقلال و پرسپوليس هنوز مشخص نيست كه سرانجام واگذاري اين دو باشگاه پرطرفدار ورزشي به كجا مي رسد و با توجه به اشكالاتي كه در صورت هاي مالي و نحوه قيمت گذاري آنها وجود دارد، سهام آنها به چه شكل، باچه ميزان و با چه قيمتي به فروش مي رسد؟
اين در حالي است كه با تصويب انتقال سهام استقلال و پرسپوليس از گروه يك به گروه دو و واگذاري 80 درصد سهام اين دو باشگاه توسط هيات دولت كه در مهر 90 انجام شد مشخص شد كه دولت قصد دارد با در اختيار گرفتن 20 درصد سهام سرخابي ها نزد خود، مابقي سهام استقلال و پرسپوليس را به صورت خرد به فروش برساند.
اين در حالي است كه هنوز شيوه واگذاري 80 درصد سهام سرخابي ها مشخص نيست و گزينه هاي مختلفي براي فروش اين ميزان سهم وجود دارد.
يكي ازگزينه ها اين است كه ممكن است براي پيشكسوتان و طرفداران، صندوق هاي سرمايه گذاري با واحدهايي بسيار خرد و كمتر از يك درصد ايجاد شود تا اين صندوق ها سهام باشگاه ها را در زمان واگذاري خريداري كنند كه در صورت واگذاري سهم با اين روش، مالكيت اصلي همچنان در اختيار دولت باقي مي ماند زيرا در صورت واگذاري 80 درصد سهام باشگاه ها به صورت بسيار خرد، مديريت آنها همانند گذشته به صورت دولتي اداره مي شود.از سوي ديگر به نظر مي رسد كه به دليل حساسيت هاي اجتماعي كه بر تيم هاي استقلال و پرسپوليس حاكم است دولت قصد دارد طوري مديريت كند تا از تنش هاي اجتماعي موجود در باشگاه ها بكاهد ولي اين موضوع نبايد اصل اجراي اصل 44 و واگذاري مديريت و مالكيت را زير سؤال ببرد.
با اين حال به دليل حساس بودن واگذاري اين دو باشگاه، بايد ديد چه تدبيري براي واگذاري باشگاه هاي پرطرفدار كشور انديشيده مي شود تا علاوه بر واگذاري صحيح در زمان مناسب، عواطف و احساسات طرفداران اين دو باشگاه نيز رعايت شود.
 

اظهارنظر جالب توجه رئيس يوفا
پلاتيني: تكنولوژي براي فوتبال خوب نيست

ميشل پلاتيني در دوران رياستش بر يوفا، به خوبي نشان داده كه اهل تغيير است و از نوگرايي در فوتبال اروپا هراسي ندارد.
استفاده از پنج داور در حين بازي، كاستن از سهميه قدرت هاي بزرگ فوتبال اروپا در ليگ قهرمانان و تسهيل ورود تيم هاي كشورهاي شرقي به ليگ قهرمانان و ليگ اروپا و نيز ميل به توسعه فوتبال در نقاطي از اروپا كه چندان هم فوتبال خيز نيستند، همگي نشانه مشي اصلاح طلبانه ميشل پلاتيني اند.
آخرين ايده جسورانه پلاتيني، برگزاري جام ملت هاي اروپا در سيزده كشور اروپايي است. پلاتيني در سخنان جديد خود اين ايده را مطرح كرده است كه جام ملت هاي اروپا بايد در سيزده كشور قاره سبز برگزار شود و فقط بازي هاي نيمه نهايي و فينال در يك كشور باشد.
اصلاح طلبي و جسارت پلاتيني البته قابل تقدير است ولي معلوم نيست چرا پلاتيني وقتي كه به موضوع تكنولوژيك شدن داوري فوتبال كه مي رسد، محافظه كاري تمام عيار مي شود؟
پلاتيني در آخرين اظهارنظرش در اين باره، گفته است: تكنولوژي براي فوتبال خوب نيست. من كاملا با اين موضوع مخالف هستم و در اين سن، نمي توانم نظرم را تغيير بدهم.
معلوم نيست پلاتيني در سن 57 سالگي چطور مي تواند ايده انقلابي برگزاري جام ملت هاي اروپا در سيزده كشور را مطرح كند ولي با تكنولوژيك شدن داوري فوتبال، كه ديگر در حال بدل شدن به خواسته اي عمومي در جهان فوتبال است، مخالفت مي كند.
در اين زمينه احتمالا علل سايكولوژيك نقش دارند. يعني موضع گيري رواني پلاتيني نسبت به موضوع «تغييرات در فوتبال» به گونه اي ضدتكنولوژي است. هر اندازه هم كه ضرورت استفاده بيشتر از فناوري هاي علمي براي كاستن از خطاهاي انساني در داوري فوتبال محسوس باشد، باز هم انسان گرايي تكنولوژي گريز پلاتيني در اين زمينه، مانع از پذيرش واقعيت هاي محسوس و ضروري فوتبال در دنياي امروز مي شود.
درحالي كه فيفا به عنوان يك نهاد محافظه كار تقريبا پذيرفته است كه بايد چاره اي براي پيوند داوري و تكنولوژي بينديشد، يوفا تحت رياست پلاتيني هنوز حتي اصل اين موضوع را هم نپذيرفته است.
اين در حالي است كه يوفا معمولا پيشروتر از فيفا بوده و به تغييرات خوشامد بيشتري گفته است.يوفا با رياست پلاتيني نيز در مجموع تغييرپذيرتر از فيفا بوده ولي در پيوند تكنولوژي و داوري فوتبال، از فيفا عقب افتاده است.
چرا پلاتيني اصلاح طلب با چنين پيوندي مخالف است و تلويحا به گونه اي سخن مي گويد كه گويي اين پيوند را بايد پس از كناره گيري او از رياست يوفا، انتظار كشيد؟
اما نگاه ميشل پلاتيني دير يا زود به حاشيه فوتبال جهان رانده مي شود و ضرورت تغييرات، تغييرات را نيز بر ورزش فوتبال تحميل خواهد كرد.
 

بلاتكليفي ها ادامه دارد
سرنوشت بنا با انتخابات فدراسيون كشتي گره خورد

سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي ايران كه به رئيس جمهور وعده داد دراين تيم بماند، منتظر مشخص شدن رئيس آينده فدراسيون كشتي است تا تصميم نهايي براي ادامه و يا قطع همكاري را بگيرد.
محمد بنا كه پس از بازي هاي المپيك لندن از حضور در تيم ملي كشتي فرنگي انصراف داده بود، درمراسم تجليل از مدال آوران المپيك به دعوت رئيس جمهور پاسخ مثبت داد و قبول كرد بماند و دوباره سكان هدايت كشتي فرنگي ايران را در دست گيرد، اما اين بازگشت قطعي نشده و همچنان در هاله اي از ابهام قرار دارد.
محمدبنا پس از اين مراسم راهي خارج از كشور شد تا پس از سالها با خانواده اش ملاقات كند. گويا قرار است محمدبنا بعد از اين سفركوتاه مدت به تهران بازگردد تا با حضور در فدراسيون كشتي، رسما درخصوص ادامه همكاري مجدد با متوليان كشتي مذاكره كند.
البته نزديكان محمدبنا هم معتقدند بازگشت او ارتباط چنداني به پاسخ مثبتش ندارد و آنچه كه بيش از هر چيز براي بنا مهم است، برگزاري هرچه سريعتر مجمع فدراسيون كشتي و معرفي رئيس جديد است. گويا محمدبنا صراحتاً به يكي از همكاران نزديك خود گفته براي ادامه همكاري بايد بداند چه كسي زمام امور فدراسيون كشتي را برعهده مي گيرد.
بدين ترتيب نمي توان به بازگشت قطعي و يا شايد حضور طولاني مدت محمدبنا در راس كشتي فرنگي اميدوار بود، چرا كه ممكن است با برگزاري مجمع كشتي و سركار آمدن رئيس جديد، ورق اين همكاري نيز برگردد و همه چيز تغيير كند.
از سوي ديگر وزارت ورزش نيز تاكنون روي خوشي به برگزاري هرچه سريعتر مجمع كشتي نشان نداده و هنوز مشخص نيست اين تاخير سوال برانگيز چه دليلي دارد. تاخيري كه بسياري از برنامه هاي فدراسيون اعم از آغاز مجدد اردوهاي تيم ملي كشتي آزاد و فرنگي را در بلاتكليفي قرار داده و همه چيز را با اما و اگر همراه كرده است.
اين وضعيت زماني پيچيده تر مي شود كه همكاران المپيكي محمدبنا نيز به دليل اعتراض به پـاداش هاي وزارت ورزش تمايلي به ادامه كار در سيستم فعلي فدراسيون كشتي را ندارند و حتي برخي از آنان نيز در انديشه حضور دركادر فني تيم هاي كشورهاي رقيب هستند!
 

هاجسون: برزيلي ها انگيزه زيادي براي قهرماني در خانه شان دارند
كابوس تيم هاي اروپايي از برگزاري جام جهاني در آمريكاي جنوبي

روي هاجسون سرمربي تيم ملي فوتبال انگلستان مي گويد: من ترجيح مي دهم هركسي كه بار مسئوليت را به دوش مي كشد، قهرمان جام جهاني 2014 باشد اما اگر ما به جام جهاني راه پيدا كنيم، من مطمئنم كه ما يك گروه خيلي رقابتي در برزيل خواهيم داشت. اين خيلي هيجان انگيز خواهد بود.
در جريان رقابت هاي مقدماتي جام جهاني 2014، تيم ملي انگليس، روز 17 شهريور در ورزشگاه زيمبرو مهمان مولداوي خواهد بود و پنج روز بعد در ويمبلي برابر اوكراين به ميدان خواهد رفت.
انگليس در مرحله مقدماتي اين رقابت ها قرار است به مصاف تيم هايي از مونته نگرو، اوكراين، لهستان، مولداوي و سن مارينو برود؛ گروهي كه خطرات يورو 2012 در بازي مقابل اوكراين و بازي مقابل مونته نگرو در رقابت هاي قهرماني اروپا را براي اين تيم يادآور مي كند.
به هرحال مشكلات واقعي از زماني شروع خواهد شد كه انگليس به جام جهاني برزيل برسد. در اين شرايط هاجسون از مشكلاتي كه مردانش در برزيل با آن روبه رو خواهند شد مي گويد و شرايط متفاوتي كه آنها ممكن است در برزيل داشته باشند.
تاريخ نشان مي دهد كه موانع و مشكلات تيم هاي اروپايي در آمريكاي جنوبي هميشه بزرگ بوده و اين را 4تورنمنتي پيشيني كه در اين قاره انجام شده نيز نشان مي دهد. از اين قاره، اروگوئه 2بار برنده جام جهاني بوده، برزيل 5بار و آرژانتين هم 2بار توانسته قهرمان جام جهاني باشد.
هاجسون در اين ارتباط مي گويد: «شكي نيست بازي در قاره خودي مزيت بزرگي است، اما اگر شما دو پيروزي قبلي اسپانيا را تماشا كرده باشيد، خيلي از مردم معتقدند كه كيفيت بازي فوتبال اسپانيا بسيار نزديك فوتبال برزيل شده و اين دو تيم با هم قابل مقايسه هستند. مردم نظرات خودشان را عنوان مي كنند اما اين ها توجه من را جلب نمي كند. من فكر نمي كنم آنها واقعاً بگويند كه ما شانس زيادي براي قهرماني در جام جهاني 1966 داشتيم.»
بدون شك سه شيرها به برزيل خواهند رسيد با انتظاراتي حتي كمتر از آن چيزي كه در يورو 2012 در اوكراين و لهستان قابل ارزيابي بود. اين چيزي نيست كه هاجسون خودش را بابت آن اذيت كند. در واقع او حتي آن را ترجيح مي دهد: «ما نمي توانيم محبوب باشيم اگر شايستگي آن را نداشته باشيم، اما من از اين موضوع ناراضي نيستم.»
او مي گويد: «من ترجيح مي دهم هركسي كه بار مسئوليت را به دوش مي كشد، قهرمان جام باشد اما اگر ما به جام جهاني راه پيدا كنيم، من مطمئنم كه ما يك گروه خيلي رقابتي در برزيل خواهيم داشت. اين خيلي هيجان انگيز خواهد بود. درست است كه انگلستان فوتبال خانگي دارد اما برزيلي ها فريبنده ترين كشور در اين ارتباط هستند. 5قهرماني در جام جهاني مي تواند انگيزه بزرگي براي آنها براي قهرماني مجدد در خانه باشد.»
مربي سابق وست بروم در ادامه افزود: «اين ها چيزي نيست كه براي فهميدنش بازيكنانم به من احتياج داشته باشند. اما الان دوست دارم برروي مرحله مقدماتي متمركز شوم. درحال حاضر اول مولداوي و بعد از آن بازي با اوكراين اهميت دارد. اين مهم است كه ما همه مسابقه ها را خوب بازي كنيم چون اين روزها همه گروه ها بيشتر از آن چيزي كه قابل باور باشد، بازي هايي نزديك به هم را ارائه مي دهند.»
وي افزود: «به هرحال حضور در جام جهاني 2014 برزيل مهمترين هدف ما بوده و تيم ملي فوتبال انگلستان بايد با شايستگي هرچه تمام تر در اين دوره از رقابت ها حاضر شده و قدرت واقعي خود را به نمايش گذارد.
جام جهاني يك تورنمنت با اهميت براي همه كشورها به حساب مي آيد و ما براي اينكه بتوانيم در اين رابطه موفق پيش رويم بايد در گام نخست بدون اشتباه ظاهر شده و اولين گام را براي از پيش روي برداشتن حريف با قدرت هرچه تمامتر برداريم.»
 

حمايت قاطع رضازاده از سرمربي تيم ملي وزنه برداري:
تا زماني كه من هستم باقري سرمربي مي ماند

تا زماني كه من رئيس فدراسيون وزنه برداري هستم، باقري با عنوان سرمربي درتيم ملي حضور خواهد داشت.
حسين رضازاده رئيس فدراسيون وزنه برداري ضمن بيان مطلب فوق درخصوص برنامه هاي آتي فدراسيون وزنه برداري تصريح كرد: اواخر شهريور ماه تيم10نفره نوجوانان كشورمان به مسابقات جهاني اعزام مي شود. اين نفرات با استعداديابي كه در سراسر كشور صورت گرفته است، انتخاب شده اند. آنها حدود دو ماه و نيم است كه در اردوهاي تيم ملي زيرنظر«باقري»، «زالاي» و «خوش دل» تمرين مي كنند.
وي ادامه داد: از وزن 56 كيلوگرم تا فوق سنگين كه وزن به اضافه 94 كيلوگرم مي شود، دراين تيم حضور دارند.روي آنها كارمي كنيم تا سرمايه هاي خوبي براي آينده كشورمان درالمپيك 2016 برزيل باشند. ضمن اينكه تيم 6 نفره ايران در بازي هاي المپيك 2012 لندن هم تيم جواني بود. ميانگين سني تيم ايران در لندن 23 سال بود.
رئيس فدراسيون وزنه برداري درپاسخ به اين سوال كه دليل موفقيت تيم ملي وزنه برداري ايران در بازي هاي المپيك چه بود؟ تاكيد كرد: لطف خدا، دعاي خير مردم و تلاش بچه ها باعث اين افتخار آفريني شد. سه سال است در فدراسيون حضور دارم. در تمام اين مدت، مشغول كار و برنامه ريزي بوديم. كوروش باقري را به عنوان سرمربي تيم تمام رده هاي سني انتخاب كردم. برنامه ريزي خوبي انجام داديم و با حمايت هاي وزارت ورزش، كار به خوبي پيش رفت. فدراسيون هر چيزي كه كوروش باقري سرمربي تيم ملي نياز داشت را در اختياري گذاشت. ضمن اينكه بهترين اردوها را هم در اختيارش تيم هاي جوانان و بزرگسالان قرار داديم.
وي اظهار داشت: به عنوان يك رئيس فدراسيون خيلي خوشحالم كه با يك مربي ايراني موفق شدم در بزرگترين رخداد ورزشي جهان 4 مدال كسب كنم. اين براي اولين بار است كه چنين اتفاقي رخ مي دهد. ضمن اينكه درمسابقات جهاني هم براي اولين بار در طول تاريخ وزنه برداري كشورمان به مقام سوم جهان دست پيدا كرد.
وي با اشاره به مهمترين برنامه هاي خود تصريح كرد: مهمترين برنامه ما براي آينده اين است كه ورزشكارانمان آسيب نبينند.
ضمن اينكه مهمترين برنامه رضازاده در زماني كه به فدراسيون آمد، ريشه كن كردن دوپينگ بود كه در وزنه برداري نشسته بود.
«آيان» رئيس فدراسيون جهاني خيلي خوشحال بود كه ايران با يك تيم پاك، جوان و مربي ايراني اين مدال ها را در لندن گرفت.
رئيس فدراسيون وزنه برداري درپاسخ به اين سوال كه آيا كوروش باقري به كارش درتيم ملي ادامه خواهد داد؟ گفت: تا زماني كه من رئيس فدراسيون وزنه برداري هستم، باقري به عنوان سرمربي درتيم هايم حضور خواهد داشت و او را صد درصد حمايت مي كنيم.
 

به بهانه مشكلات مالي آبي ها و انتخاب دو عضو جديد
كدام عضو هيئت مديره فرشته نجات استقلال مي شود؟

درحالي كه باشگاه استقلال از بي پولي رنج مي برد اين سؤال مطرح مي شود كه كدام عضو هيئت مديره جديد مي تواند اين باشگاه را از مشكلات مالي نجات دهد؟
وزارت ورزش امروز اعضاي جديد هيئت مديره باشگاه پرسپوليس و استقلال را معرفي كرد. در مورد انتخاب نفرات شايد بتوان سطرها مطلب نوشت اما آنچه مسلم است اين روزها در باشگاه پرسپوليس مشكلات مالي ديده نمي شود ولي در مورد انتخاب هيئت مديره استقلال كه اين روزها دچار بي پولي است بحث هاي زيادي مطرح است.
روزي كه وزارت ورزش اعضاي هيئت مديره استقلال را با نفراتي چون رسولي نژاد، نجف نژاد، اميدوار رضايي، فرزامي، زرينچه، ساور و فتح الله زاده معرفي كرد تصور مي شد كابينه جديد مديريت استقلال مي تواند اين تيم را از سردرگمي نجات دهد اما سليقه هاي مختلف و متضاد در اين هيئت مديره خيلي زود عمر اين كابينه را كوتاه كرد.
زرينچه عضو فوتبالي هيئت مديره جزو نفراتي بود كه استعفا كرد، سپس ساور از اين مجموعه كنار رفت، در ادامه خود به خود حسين فرزامي كه هنوز هم مشخص نيست به چه دليلي او را به عنوان رئيس كميته اقتصادي باشگاه معرفي كرده بودند از جلسات حذف شد و در پايان هم رسولي نژاد به دليل آنچه مشغله كاري در وزارت ورزش اعلام كرد از رياست هيئت مديره استعفا كرد.
علي فتح الله زاده مديرعامل باشگاه استقلال بارها در مصاحبه هاي مختلف اعلام كرده هيئت مديره استقلال بايد به كساني برسد كه بتوانند از لحاظ اقتصادي پول به اين باشگاه تزريق كنند. آيا در هيئت مديره قبلي چنين اتفاقي افتاد؟ به نظر مي رسد براي انتخاب نفرات كمتر كار كارشناسي صورت مي گيرد و به تازگي هم شاهد هستيم ميل و علاقه افراد براي حضور در هيئت مديره ناديده گرفته مي شود.
وزارت ورزش براي هيئت مديره استقلال دست روي بهرام افشارزاده و شهرياري گذاشته و نجف نژاد، اميدوار رضايي و فتح الله زاده به عنوان اعضاي باقي مانده نيز بايد به كار خود ادامه دهند.
افشارزاده باوجودي كه هنوز اظهارنظر رسمي بابت اين پيشنهاد نكرده اما براساس تجربه بايد گفت او هيچ علاقه اي براي حضور در فوتبال به ويژه يك باشگاه خاص ندارد و مي خواهد همچنان در ورزش هاي غيرفوتبالي مديريت امور را در دست داشته باشد. درواقع شايد افشارزاده از معدود مديراني باشد كه هيچگاه جذابيت هاي فوتبال او را نگرفته و علاقه براي ورود به اين حوزه ندارد.
از سوي ديگر دبيركل كنوني كميته ملي المپيك چه منبع مالي مي تواند درنظر داشته باشد كه به باشگاه استقلال تزريق كند؟ مگر مشكل استقلال بحران مديريتي در بحث كلان است؟ استقلال از بي پولي در رنج است اما به نظر تنها چيزي كه براي انتخاب اعضاي هيئت مديره استقلال درنظر گرفته نشده حضور يك عضو اقتصادي قوي و ورزشي است.كارشناسان معتقدند اگر افشارزاده به دليل شرايط ويژه اي كه در آن قرار گرفته سمت عضويت در هيئت مديره استقلال را قبول كند بدون علاقه شخصي و كار تخصصي در اين زمينه است و بعيد است باشگاه استقلال با وجود چنين تصميماتي بتواند از اين بحران مالي خارج شود.