جار و جنجال رسانه هاي معاند در حصار دستاوردهاي موفق اجلاس نم (بخش دوم)
اجلاس تهران؛ نبرد اشراف اطلاعاتي ايران با استكبار جهاني
پيش بيني توانايي و ظرفيت بالاي ايران
در برقراري نظم و امنيت اجلاس نم كار سختي نبود اما از همان ابتدا و پيش از برگزاري
اجلاس كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد، رسانه هاي معاند دست به كار شدند و با روخواني از
متوني كه از اتاق فكر لندن و تل آ ويو به دست شان مي رسيد همه سعي شان را كردند تا
اوضاع تهران را ناامن جلوه دهند. تهديد غرب و رژيم صهيونيستي براي متقاعد كردن سران
كشورهاي عضو در انصراف از حضور در تهران و فشار رسانه ها از سوي ديگر براي تحريك
افكار عمومي جهانيان عليه اين اجلاس هم پديده اي طبيعي بود، حتي تدارك ديدن اقدامات
تروريستي هم موضوع جديدي نبود كه ايران اسلامي را به وحشت اندازد. به طوري كه
برگزاري موفقيت آميز اجلاس سران غيرمتعهدها در تهران، اقتدار و اشراف اطلاعاتي و
امنيتي ايران را به رخ كشيد.
شانزدهمين اجلاس كشورهاي عدم تعهد در حالي برگزار شد كه پيروزي ايران اسلامي را
براي بار ديگر آن هم در سطحي وسيع در عرصه جهاني رقم زد.
اجلاسي كه بيش از نيم قرن از شكل گيري آن مي گذرد و ماهيت اصلي اش از بين رفتن تمام
مظاهر سلطه گري استعماري و امپرياليستي و استعمار نو توسط قدرتمندان وقت نظام سلطه
و دنياي جديدي بود كه ظلم قدرت هاي زورگو جاي خود را به حقوق ملت ها داده باشد.
بهانه تراشي از حاشيه هاي اجلاس
عمده ترين علت نگراني نظام سلطه كه در صدد تخريب اجلاس برآمدند، اين بود كه پس از
پيروزي انقلاب اسلامي ايران به عنوان قدرتي مستقل و غيرمتعهد به كلوب هاي قدرت
جهاني و در عين حال تاثيرگذار در معادلات منطقه و جهان به عضويت اين جنبش درآمد و
اكنون با گذشت بيش از سه دهه از اين عضويت، جمهوري اسلامي ايران به عنوان متعهدترين
عضو به آرمان جنبش عدم تعهد، ميزبان شانزدهمين اجلاس جنبش عدم تعهد شد و مي تواند
به قدرتي عظيم در منطقه تبديل شود.
از اين رو اهميت اين جنبش با پوشش وسيع آن در 5 قاره جهان زمينه بالقوه آن را براي
تاثيرگذاري در فرآيندهاي سياست گذاري نشان مي دهد.
اما اين موضوع كه همه پيش بيني هاي رسانه هاي مجازي و مكتوب معاند را نقش بر آب كرد
باعث شد تا روند انعكاس اخبار جنبش رنگ ديگري به خود گرفته و جزئيات و حاشيه هاي
اجلاس تهران برجسته شود تا شايد قدري از ارزش اجلاس كم شود.
و اما حاشيه ها؛ نوبت به محمد مرسي رئيس جمهور مصر رسيد. حمايت از معارضين در سوريه
آن چنان سران رسانه هاي وابسته را شاد كرد كه فورا با سوءاستفاده از خطاي لفظي
مترجم، مواضع مصر و ايران را در تعارض ديدند و در موردش به خبرپراكني پرداختند كه
هرگز متوجه ديگر اظهارات او نشدند كه ايران را دوست و برادر مصر خواند و تمامي
سخنان رهبر معظم انقلاب را در همين اجلاس ستود.
اتفاقي كه يكي از مسئولين شوراي عالي امنيت ملي، محمد مرسي رئيس جمهوري مصر را به
خصوص به واسطه مواضعي كه در ارتباط با مسائل مختلف از جمله بحران در سوريه در سفرش
به تهران اتخاذ كرد و همزمان ايران را شريك استراتژيك مصر خواند، يك پديده مي بيند.
وي در يادداشتي كه با اين سوال آغاز مي شود كه مرسي تا آنجا كه به ايران مربوط است
به مثابه يك دوست ظهور كرد يا دشمن، مي نويسد: مرسي در تهران از دولت سوريه انتقاد
و از مخالفان آن حمايت كرد. لحن او در اين باره هيچ ابهامي نداشت.
با اين حال سوال اين است كه آيا اين اتفاق غيرمنتظره اي بود و آيا ما در ايران بايد
غافلگير مي شديم وقتي او به بشار اسد حمله كرد؟
محمدي پاسخ اين سوال را اين گونه مي دهد: «هيچ كس در تهران انتظار نداشت مرسي از
اسد دفاع كند. اساسا هدف آنها كه محمد مرسي را به ايران دعوت كردند اين نبود كه او
يك شبه دگرگون شود و به مدافع سينه چاك دولت اسد تبديل شود، بلكه هدف اين بود كه
موضع محمد مرسي درباره اسرائيل معلوم شود.»
آنجا كه مرسي از وحدت فلسطيني ها، ضرورت مقاومت و ضرورت تأسيس كشور مستقل فلسطيني
دفاع كرد. او به زودي به اين نتيجه خواهد رسيد كه در سوريه حتي اگر اسد برود
صهيونيست ها اجازه نخواهند داد اخوان المسلمين بر سر كار بيايد.
وي البته اشاره اي هم به آغاز سخنان مرسي دارد كه در ابتكاري خلاف عادت از خلفاي
دوم و سوم برادران اهل سنت نام برد و نام آنها را در كنار نام اميرالمؤمنين(ع)
نشاند، ادامه مي دهد: «اولا مرسي با اين نوع سخن گفتن دقيقاً برخلاف آنچه بي بي سي
از ديروز در صدد القاي آن است نشان داد به دنبال وحدت شيعه و سني است نه جنگ شيعه و
سني. هيچ كسي اين ادبيات را كه او از آن استفاده كرد، به كار نمي برد.»
به عقيده او، مرسي با اين ادبيات نشان داد كابوس آمريكايي ها محقق شده و يك اسلام
گراي معتقد به دخالت شريعت در سياست در مصر روي كار آمده است.
«فلسطين» در اجلاس نم همه گير شد
تا قبل از آمدن رئيس جمهور مصر به تهران حرف هاي مختلفي راجع به مواضع او با ايران
از سوي رسانه هاي غربي مي شنيديم اما با آمدن او به ايران سران اين رسانه ها دچار
شوك شدند.
علي رضا نادعلي، عضو شوراي مركزي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي با اشاره به اظهارات
مرسي، نقدي به رسانه هاي داخل دارد كه در مورد خطاي مترجم كم لطفي كردند و مطلب را
بايد خيلي سريع تر از اين ها باز و موشكافي مي كردند تا بهانه به دست رسانه هاي
معاند نيفتد.
وي در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «اگرچه او موضع متفاوتي راجع به سوريه
دارد اما شكي نيست كه انقلاب مصر يكي از نزديك ترين انقلاب ها به انقلاب اسلامي
ايران است و پيشينه نهضت در هر دو انقلاب مشابه است.»
به اعتقاد نادعلي همان طور كه پيروزي انقلاب و رهبري امام راحل نشأت گرفته از آرمان
هاي مشابه با انقلاب مصر و تأثيرپذيرفته از برخي شخصيت هاي مصري است به همان ميزان
هم انقلاب مردم مصر متأثر از انقلاب اسلامي ايران و شخصيت رهبران ماست.
اما آيا اين تفاوت ديدگاه تا بدان جا اهميت دارد كه اجلاسي با اين ظرفيت در عرصه
بين المللي زير سؤال برود؟
نادعلي در پاسخ به اين سؤال مي گويد: «ملت هايي كه در صحنه انقلاب حضور دارند طبيعي
است در مورد سوريه نگاه متفاوتي داشته باشند به اين علت كه اطلاعات و درك درستي از
محور مقاومت با رياست بشاراسد ندارد. مرسي هم تازه از سلطه استعمار بيرون آمده و
تحليل واقعي از اوضاع سوريه ندارد و گرچه ممكن است بر سر سوريه اختلاف داشته باشيم
اما مي بينيم كه قريب به اتفاق مسائلي كه در اجلاس از زبان او تكرار شد همان مفاهيم
و مباني است كه رهبري در ابتداي اجلاس مطرح كردند مثل بحث تغيير ساختار سازمان ملل
كه امروز ساز و كار غالب شده و حتي كساني كه به آن نقد داشتند هم پذيرفته اند.»
مديرعامل كانون انديشه جوان اضافه مي كند: «بعد از اين همه سال از تشكيل سازمان
ملل، به چالش كشيدن آن بسيار حرف بزرگي است. اولين كسي كه نسبت به اين مسئله واكنش
مثبت نشان داد مرسي بود و با تمام مطالب در مورد حق وتو و كسب كرسي در شوراي امنيت
حتي مسئله فلسطين و لبنان موافق بود. اين كه موضوع فلسطين را در اجلاسي كه از
كشورها و قاره هاي مختلف و با آرمان ها و تمدن هاي متفاوت حضور دارند، همه گير كنيم
براي جمهوري اسلامي دستاورد بزرگ و قابل تقديري است.»
وحدت ايران و مصر
رسانه ها اين هم را سانسور كردند كه مرسي ايران را كشور دوست و برادر و شريك
استراتژيك مصر خوانده است. اين اتفاق كه هرگز به مذاق غرب خوش نمي آيد مسئله اي بود
كه رسانه هاي وابسته شان را مجبور كنند تا هرچه بيشتر بر طبل اختلاف ايران و مصر
بكوبند و سعي كنند نتايج اجلاس را در نظر افكار عمومي جهان به انحراف بكشانند.
منطقه به زودي يك تغيير ژئوپلتيك عميق را تجربه خواهد كرد كه در آن محوري قدرتمند
شرق و غرب جهان اسلام را به هم وصل مي كند.
به همين علت است كه محمدي عقيده دارد: «هرچه منازعه راهبردي اسرائيل- مصر عميق تر
شود، اين محور قدرت بيشتري خواهد يافت تا جايي كه مي توان حدس زد به زودي كابوسي
براي اسرائيل شكل خواهد گرفت كه از 1948 به اين سو بي سابقه بوده است.»
از اين رو به اعتقاد بسياري از كارشناسان داخلي و خارجي كه به موفقيت اجلاس تهران
اذعان دارند، اجلاس جنبش عدم تعهد بزرگ ترين اجلاس بين المللي است كه در طول تاريخ
در ايران برگزار مي شود و برگزاري اجلاس هايي در اين تراز، نيازمند ظرفيت ها و
توانمندي هايي است كه بسياري كشورها از آن برخوردار نيستند بنابراين ميزباني چنين
اجلاسي به عنوان شاخصي از سطح اقتدار سياسي، اقتصادي و امنيتي قابل توجه است.
دفاع از حقانيت؛ سانسورشدني نيست
به طور حتم تلاش بي وقفه آمريكا و صهيونيسم براي منصرف كردن كشورهاي عضو از شركت در
اجلاس تهران كاملا طبيعي به نظر مي رسد.
علت اين تلاش را بايد در تأثير برگزاري موفق اين اجلاس در خنثي كردن تبليغات گسترده
مبني بر انزواي بين المللي ايران يا اجماع جامعه جهاني در مقابل جمهوري اسلامي
ايران جست وجو كرد.
رئيس مركز بين الملل حزب مؤتلفه علاوه بر اين، پيروزي ايران در اجلاس تهران را مورد
تأكيد قرار مي دهد و مي گويد: «مثلث شوم آمريكا، رژيم اسرائيل و منافقين عامل اصلي
به شهادت رساندن سرمايه هاي انساني اسلام و انقلاب اسلامي در طول تاريخ انقلاب و پس
از انقلاب اسلامي در ايران بوده است و صيانت از آرمان هاي شهدا يعني استقلال، آزادي
و جمهوري اسلامي از دستاوردهاي اين اجلاس است.»
وي در مورد اجماع جهاني عليه ساختار معيوب سازمان ملل و شوراي امنيت نيز معتقد است:
«كسب اجماع جهاني در حمايت از فعاليت هاي هسته اي صلح آميز ايران، كسب اجماع جهاني
عليه رژيم صهيونيستي به عنوان عامل اصلي بحران و اشغال در خاورميانه، ايجاد اجماع
جهاني عليه اتخاذ تحريم هاي يكجانبه قدرت ها عليه ملت ها و ايجاد اجماع جهاني عليه
تروريسم دولتي و ترور دانشمندان هسته اي ايران از پيروزي هاي ما در اين اجلاس بود.»
علي اصغر كاملي عضو هيئت علمي دانشگاه خواجه نصير دستاوردهاي اجلاس نم را اگرچه
باتوجه به ظرفيت و توان وسيع ايران، گسترده مي داند اما عقيده دارد با تشكيل
دبيرخانه دائمي مي توان ظرفيت ها را شناسايي و دستاوردها را تقويت كرد.
وي در گفت وگوي خود با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: «ايران بايد ظرفيت هاي
اقتصادي را شناسايي كند چرا كه ممكن است 50درصد كشورهاي عضو اين توان را داشته
باشند كه در بلوك هاي تجاري و اقتصادي و بازرگاني جهاني فعاليت مؤثري داشته باشند و
اين فرصت گران بهايي است به شرطي كه ايران بتواند اقدامات عملي و حساب شده اي داشته
باشد.»
با چنين نقطه اميدي است كه جمهوري اسلامي ايران مي تواند در صحنه سياسي دنيا بخشي
از اهداف بنيان گذاران جنبش عدم تعهد را به فعل درآورد و جايگاه قدرتمند خود را در
صحنه هاي بين المللي و نهادهاي تصميم گير جهاني ثابت كند.
كاملي مي گويد: «اجلاس نم فصل اميدبخشي براي اثبات اين توانايي است اما موفقيت آن
بستگي به مديريت جمهوري اسلامي ايران دارد كه بتواند از ظرفيت هاي كسب شده استفاده
كند. ظرفيت ها و توانمندي ايران در اجراي موفق اهداف كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد
اتفاق نادري نيست و بسياري از اين دستاوردها را طي سال هايي كه تحريم هاي يك جانبه
عليه ايران حاكم بوده است، تجربه كرده ايم.»
گزارش روز |