(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 28 شهریور 1391 - شماره 20309

معتادان اينترنتي
غلبه بر مشكلات نظام شهري شرط رسيدن به جامعه سالم
كشورهايي كه ايران در توليدعلم گوي سبقت را از آنها ربود
تصادف سالانه 180 هزار نفر را در كشور ناقص العضو مي كند


معتادان اينترنتي

خانواده ها بايد به محض احساس وجود اعتياد اينترنتي در بين اعضاي خود، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوط درميان گذاشته و از عواقب آن به شدت جلوگيري كنند.
در سال هاي اخير استفاده از اينترنت در ايران روندي رو به رشد داشته است و اين امر تا بدان جايي پيش رفته كه اين دنياي مجازي منابع اطلاعات و حتي سرگرمي هاي كاربران ايراني را هم دگرگون كرده است.
اطلاع از آخرين خبرهاي روز دنيا ، ارسال ايميل و چت با دوستان، به دست آوردن اطلاعات جزئي و كلي از مسائل مختلف، همه و همه نشان از فوايد آشكار « اينترنت» در دنياي امروز است، اما آيا به راستي همگان از اين ابزار به درستي استفاده مي كنند؟
لفظ »اعتياد« در وهله نخست تداعي كننده اعتيادهاي سنتي همچون اعتياد به مواد مخدر، قمار و پرخوري است اما در چند سال اخير نوعي ديگر از اعتياد رواج يافته است كه شايد به جرأت بتوان گفت تعداد معتادان آن از ديگر موارد هم فزوني يافته است و «اعتياد به اينترنت» يا همان اعتياد آن لاين نام دارد؛ حضور در رسانه هاي مجازي، وبلاگ ها، خريدهاي اينترنتي، حضور در اتاق هاي گپ زني همچون ديگر اعتيادها با جداسازي فرد از خانواده، او را به انزوا كشانده و سلامت جسم و روح او را به مخاطره مي اندازد.
روانشناسان اعتياد اينترنتي را نوعي اختلال روان شناختي- اجتماعي مي دانند كه شامل نوعي وابستگي رفتاري است و استفاده بيمارگونه و وسواسي از اينترنت را شامل مي شود؛ به بياني ديگر فرد معتاد به اينترنت نوعي احساس به روز بودن در محيط تكنولوژيك مي كند كه در تحقيقات انجام شده پيامدهاي زيستي و رواني بسياري هم از مشاهده شده است.
¤ اختلال در زندگي 53 درصد معتادان به اينترنت
بر اساس يك تحقيق به عمل آمده 53 درصد از معتادان به اينترنت در روابط ازدواج، دوستيابي و روابط بين كودكان و والدين داراي اختلال بوده اند؛ اين افراد دنياي مجازي را جايگزين دنياي واقعي خود كرده و تمام وقت خود را صرف اين دنياي تهي مي كنند .
« بيوه مجازي» از جمله عباراتي است كه در مورد دنياي مجازي افراد متاهل از آن نام برده مي شود؛ حتي در نمونه هاي شديد اعتياد به اينترنت، مادر وقت كافي براي رسيدن به فرزندان را ندارد؛ يكي ديگر از مشخصه هاي رفتاري اعتياد به اينترنت پرخاشگري در عدم دسترسي به اينترنت است.
از ديگر مشكلات نوعي مسخ شدگي است؛ معتاد اينترنتي قادر به انجام عمل در محيط واقعي نيست و در واقع بيشتر ذهنيات فرد هستند كه انرژي معتاد را مي گيرند تا اعمال روزانه ي او در محيط واقعي.
بر اساس گزارش هاي مطالعاتي از «اينترنت» به عنوان يكي از عوامل طلاق نام برده مي شود، امري كه در خلال آن همسران ضمن توجه بيشتر به دوستان مجازي خود، تمايل دارند كه با همسر خود در زندگي مجازي ارتباط داشته باشند تا با آنها به خريد بروند و يا در كارهاي اجتماعي شركت كنند؛ چه بسا كاركناني كه به علت استفاده بيش از حد از اينترنت، بارگذاري هاي فراوان و عدم توجه و رسيدگي به وظايف اصلي، كار خود را از دست داده اند؛ اين گونه است كه اينترنت به عنوان پيشقراول انقلاب صنعتي ديجيتال، تاثيرات منفي بر روند زندگي روزمره مردم گذاشته و خطرات خود را از بالقوه به بالفعل تغيير مي دهد.
¤ جاذبه هاي اينترنت و اعتياد كاربران
طيبه فردوسي داراي دكتراي روانشناسي سلامت و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران، يكي از عوامل وابستگي جوانان به اينترنت را ناشي از روند زندگي آنها در دوران كودكي عنوان مي كند و مي گويد: اينكه كودكان بنا بر شرايط كاري والدين و عدم رسيدگي به آنها با چه بازي هايي سرگرم بودند، از جمله عواملي است كه چندين سال بعد خود را در قالب اعتياد به اينترنت نشان مي دهد.
وي ادامه مي دهد: عامل ديگر به گروه همسالان باز مي گردد؛ نوع رفتارها، گرايش ها و شخصيت گرايي تحت تأثير عامل مهم گروه همسالان قرار مي گيرد؛ اين امر تا بدان جا پيش مي رود كه استفاده از اينترنت به عنوان مد اجتماعي در اين گروه به وجود مي آيد.
اين استاد دانشگاه جاذبه هاي اينترنت را از ديگر عوامل ايجاد اعتياد بين كاربران مي داند و اظهار مي دارد: آن لاين بودن، انگيزه هاي نوگرايي و تنوع طلبي و ارتباطي را بيشتر فراهم مي كند كه البته ماحصل آن به ارمغان آوردن مشكلات و عوارض مختلف جسمي و روانشناختي است.
وي در اين باره توضيح مي دهد: فرد در بعد جسماني به مشكلات بينايي، شنوايي و فيزيولوژيكي و در بعد روانشناسي به مشكلات تك بعدي دچار مي شود؛ انسان موجودي اجتماعي است، بنابراين روابط بايد در وهله نخست با انسان ها تعريف شود نه با ماشين ها و كامپيوتر كه البته در صورت عدم تحقق چنين امري، اين موضوع در دراز مدت زيان آور مي شود.
فردوسي با طرح اين سؤال كه آيا ابزارها مي توانند نيازهاي عاطفي فردي براي رشد را تأمين كنند؟ مي گويد: درست است كه اينترنت فضاهاي علمي و رسانه اي را براي كاربران باز مي كند اما متأسفانه افراد به شكل تك بعدي به اينترنت اعتياد پيدا مي كنند و خود را از رشد فرهنگي و اجتماعي محدود مي كنند.
وي ابراز تأسف مي كند از اينكه هيچ گونه فرهنگ سازي و آموزش پيش از ورود صنعت به مردم داده نمي شود؛ اين اشكال يكي از معضلات عمده است كه بايد از سوي روانشناسان و متصديان امور فرهنگي مورد كنكاش قرار گيرد؛ نه تنها در بحث اينترنت بلكه در ديگر امور هم قبل از ورود به كشور بايد زمينه سازي هاي لازمي براي پيشگيري حادثه صورت گيرد.
وي ادامه مي دهد: چگونه است كه خانواده ها زمان زيادي را براي امور ورزشي و فرهنگي فرزندان خود صرف مي كنند و به مسائل كلان تر بي توجهي مي كنند؟ بايد از همان سال هاي كودكي جامعه شناختي فرهنگي و شيوه هاي زندگي و رفتاري نيز آموزش داده شود .
اين استاد دانشگاه ضمن تأكيدي دوباره به امر پيشگيري از مواردي همچون اعتياد به اينترنت كه ضررهايي بيش از آنچه گفته شد در بطن خانواده و جامعه مي گذارد، مي افزايد: خانواده ها بايد به محض احساس وجود چنين موردي در بين اعضاي خود، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوط درميان گذاشته و از عواقب آن به شدت جلوگيري كنند .


غلبه بر مشكلات نظام شهري شرط رسيدن به جامعه سالم

مهدي افشار
جامعه سالم از شهروندان و انسان هاي سالم و تربيت يافته تشكيل مي شود، اين شهروندان و انسان ها علاوه بر بهره مندي از سلامت جسمي و محيطي، داراي افكار و رفتارهاي سالم و پرورش يافته اي نيز مي باشند. سلامت را حالت كاملي از تعادل بين انسان و محيط فيزيكي، احساسي و اجتماعي دانسته اند در اين مفهوم سالم بودن فرد (هم از جهت جسمي و هم از حيث رواني) در توانايي او در زيست اجتماعي مطلوب و شايسته نهفته است.
اجتماع از افراد تشكيل مي شود. مابين فرد و اجتماع هميشه وابستگي متقابل وجود دارد، بدين معنا كه اجتماع بدون افراد و افراد بدون اجتماع نمي تواند وجود خارجي داشته باشد، در هر مورد هر اجتماع روابط افراد بسيار پيچيده و متنوع است اين روابط موجب مي شود كه آنها گاهي خيلي به هم نزديك شوند و گاهي خيلي از هم دور شوند به طوري كه در برابر هم قرار گيرند سازگاري با محيط اجتماعي از شرايط بهداشت رواني است پايه هاي اين سازگاري در خانواده ريخته مي شود. هيچ نهادي به اندازه خانواده تأثيرگذار نيست چرا كه خانواده نيازهاي جسمي و روحي كودك را برآورده مي كند، تا او بتواند زندگي سالمي داشته باشد. مسئوليت پدر و مادر نسبت به فرزند بسيار مهم است، چه قبل از تولد يعني در مرحله همسرگزيني و مقدمات انعقاد نطقه، مرحله آميزش و دوباره بارداري و مرحله زايمان و چه بعد از تولد در دوران كودكي، نوجواني، مرحله بلوغ، دوره جواني در مرحله ازدواج فرزند و نظارت و هدايت پس از ازدواج، ازدواج را براي فرزندان خود سهل كنيم.
در رويكرد نوين به سلامت بخش هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مسئوليت و تعهد دارند، افزايش جمعيت به همراه چالش هاي فرهنگي و اجتماعي، نگرش نوين به سلامت و فرابخشي بودن آن شرايط و حساسيت خاصي را مبحث مشخص مي سازد، بي شك سلامت جامعه به شهروندان سالم مي انديشد و سلامت براي همه را مورد هدف قرار مي دهد.
از اين ميان سلامت خانواده نيازمند سلامت جامعه است؛ زيرا كه خانواده واحد بنيادي بشري مي باشد و در اين واحد پا به عرصه وجود مي گذارد و در دامن اين نهاد پرورش مي يابد، منش و شخصيت انسان، نما و نماد اوليه خود را از اين محيط اخذ مي نمايد از اين رو سلامت انساني و جامعه سخت در گرو اين محيط بوده، نابساماني آن حاصلي جز تباهي انسان و جامعه ندارد. انديشمندان، صاحبنظران و سرپرستان جامعه بشري از اين مهم غافل نبوده و پيوسته اعتلا و انتظام آن سخن گفته و مقرراتي وضع كرده اند. اين نهاد با عقد ازدواج كه پيوندي ميمون و مبارك مبتني بر محبت و مودت است آغاز مي گردد و فرزندان جامعه از اين پيوند حيات مي گيرند و در كنار زوجين پرورش يافته و وارد جامعه مي گردند. رفتار متقابل زوجين نسبت به يكديگر از يك طرف و تكليف آنها در تربيت فرزندان از طرف ديگر تار و پود اين نهاد را تشكيل مي دهد. مطلوب و معيوب بودن هر يك از اين دو مقوله نهايتاً بر روند زندگي زوجين و بر شكل گيري شخصيت فرزندان تأثير بسزايي دارد.
مفهوم جامعه آرماني يا جامعه سالم
جامعه سالم به معناي اعم كلمه (شامل شهرسالم يا شهر نمونه، آرمان شهر، مدينه فاضله (يوتوپيا) كه در آن همه چيز بر وفق مراد و در حد كمال مطلوب باشد) در صورتي تحقق پيدا خواهدكرد كه نظام شهري بر همه دشواري هاي حال و آينده فائق آيد.
اما از جمله تهديداتي كه سلامت يك جامعه آرماني، يا ايده آل را به مخاطره مي افكند، به برخي از آنها اشاره مي نماييم كه نخستين و عمده اين تهديدات و راه هاي برطرف كردن آنها به روابط بين الملل بازمي گردد، تخريب شديد و روزافزون محيط زيست و گرم شدن زمين و تشديد آلاينده ها و آلودگي رو به گسترش آب و خاك و هوا و فاجعه نابودي منابع و معضل موادغذايي و بحران ناشي از افزايش جمعيت و فقر و بيكاري و بيماري هاي اپيدميك يا واگيردار و نظاير آن در ابعاد وسيع و مخاطره آميز جهاني از آن دسته از تهديدات است.
سرمايه اجتماعي و رويكرد جامعه شناختي به ارتقاي سلامت
سرمايه اجتماعي در ارتقاي سلامت جامعه حائزاهميت است. سرمايه اجتماعي عبارت است از جنبه هايي از ساختار اجتماعي شامل شبكه روابط بين افراد، اعضاي خانواده و جامعه كه اقدامات را تسهيل مي كند. سرمايه اجتماعي در تعيين سطح دستيابي به سلامت افراد و جامعه نقش دارد. ارتقاي سرمايه اجتماعي مي تواند به وسيله ارتقاي اقتصاد ازطريق شبكه سازي و اقدامات مشاركتي (سرمايه اقتصادي) و توسعه مهارتها و شايستگي ها (سرمايه انساني) در جامعه يا گروه انجام گيرد، ظرفيت سازي در جامعه و توانمندسازي جامعه به عنوان يك پروسه اقدام اجتماعي كه مشاركت افراد، سازمان ها و جامعه را با هدف افزايش كنترل اجتماعي، كارآمدي سياسي، بهبود كيفيت زندگي و عدالت اجتماعي ارتقا مي بخشد، بهبود يابد. همچنين شامل سرمايه گذاري در توسعه اجتماعي است، تا شهروندان بطور برابر به منابع اساسي براي نگهداري سلامتشان دسترسي يابند.
سرمايه اجتماعي مجموعه اي از هنجارهاي اجتماعي است كه ازطريق ارتباط متقابل شهروندان با مجموعه مديريت جامعه ايجاد مي شود. بر اين اساس مديريت جوامع بايد سلامت اجتماعي، رواني، جسمي و غيره شهروندان را تأمين نمايند، ارتباط سرمايه اجتماعي با سلامت جوامع و شهروندان از طريق پارامترهايي چون اعتماد و تعامل متقابل افزايش روح جمعي نسبت به آينده شكل مي گيرد.
سرمايه اجتماعي از طريق تأثيرات بافتي و تركيبي بر سلامت و طول عمر شهروندان در قالب الگوهاي دوستي، آسودگي، اعتماد اجتماعي شهروندان با يكديگر، تماس اجتماعي با دوستان و رفع فشارهاي روحي و كاهش ناتواني از داشتن سلامت و غيره شكل مي گيرد، تأثيرات تركيبي سرمايه اجتماعي چون رشد نهادهاي بوروكراتيك، تمركز و تخصص در تشكيل يك دولت رفاه، پيروي مصرانه افراد سياسي از برنامه هاي سلامتي، ترويج الگوهاي مشاركت طلبانه شهروندان در حوزه سلامت، آموزش الگوهاي رفتار سلامت گونه، اختصاص بودجه مازاد حكومت به سلامت شهروندان به كاهش نابرابري هاي بهداشتي تا قوميتي، و غيره بر سلامت شهروندان اثرگذار است. در يك جامعه مدني سرمايه اجتماعي افزايش اعتماد فردي، منجمد سازي رفتارهاي غلط، برخورد با بيماري برسلامت و ميزان سعادت فردي اثرگذار است.
نتيجه پيمايش و تحليل يافته ها، حاكي از آن است كه با افزايش سرمايه اجتماعي احساس شادي وشادماني، اميد به پيوندها و روابط اجتماعي تاثير مثبت خود بر رضايت از زندگي آشكار مي سازد. و با بالا رفتن ميزان سرمايه اجتماعي شاهد بالاترين حد احساس رضايت واميد به زندگي هستم و در نتيجه درحوزه پيامدها كه مبتني بر احساس فردي مي باشد (شامل احساس موفقيت، احساس شادي يا احساس سلامت، احساس رضايت از زندگي و اميدواري به زندگي) بازتاب حضور و نمود سرمايه اجتماعي بالا در جامعه مي تواند باشد، و متعاقباً غير آن نمودي اين چنين نخواهد داشت.
نقش رسانه ها بر ارتقاء سلامت جامعه
از اين رو آموزش سلامت را فرايند رفتارهايي دانسته اند كه در حفظ و بهبود سلامت فرد و گروه ها موثر است به عبارت ديگر آموزش سلامت يك رويكرد كل نگر براي توانمند كردن افراد براي شناخت ديگران و محيط است اين تاكيد بر شناخت ديگران و محيط به روشني ماهيت اجتماعي آموزش سلامت را نشان مي دهد معنا بخشيدن به زندگي افراد درجهت توانمند سازي آنها و پرورش انسان هايي خودباور و داراي جسارت فكر كردن با بهره مندي از تكنيك هاي موثر آموزشي در راستاي بالا بردن كيفيت زندگي آنها در جامعه امري ضروري و اجتناب ناپذير است.
دراين ميان مي توان به ارتباطات رسانه و سلامت اشاره كرد اطلاعات عنصر اساسي تصميم گيري هاي آگاهانه است و اطلاعات مناسب براي همه موجب توانمندسازي مردم و جوامع مي گردد كاربرد رسانه و فناوري هاي نوين اطلاعات و ارتباطات (ماهواره ها، فيبرهاي نوري و اينترنت) افراد و گروه ها و نهادهاي ديگر را قادر مي سازد كه فواصل دور و فقط با يك كامپيوتر، مودم و يك خط تلفن به جديدترين اطلاعات دست يابند و جهاني شدن به واقع با فناوري هاي نوين اطلاعات و ارتباطات ممكن شده است.
پيشرفت هاي ايجاد شده در زمينه هاي پزشكي و اطلاع رساني نوين به مشتريان ارائه اطلاعات و خدمات سلامت را تغيير داده و بر سلامت افراد جامعه تاثير روزافزوني داشته است همگرايي رسانه ها (كامپيوتر، تلفن، تلويزيون، راديو، ويدئو، چاپي و شنيداري) و گسترش اينترنت زيربنايي براي ايجاد يك شبكه ارتباطي فراگير پديد آورده است. اين تسهيلات زيربنايي موجب برخورداري از مجموعه روبه رشدي از اطلاعات سلامت، خدمات حمايتي مرتبط با سلامت و توسعه فناوري ارتباطات براي سلامت شده است. كانال هاي ارائه دهنده اطلاعات نظير اينترنت انتخاب هاي در دسترس متخصصان سلامت را براي ارتباط با بيماران و مشتريان و نيز انتخاب هاي فراهم شده براي بيماران و مشتريان و نيز انتخاب هاي فراهم شده براي بيماران و مشتريان را جهت تعامل با متخصصان سلامت و با يكديگر جهت كسب اطلاعات افزايش داده است درمقايسه با رسانه هاي ارتباط جمعي سنتي، رسانه هاي ارتباطي دوسويه (مانند اينترنت) فناوري اطلاعات و ارتباطات براي سلامت را با مزاياي فراواني روبرو مي سازد.
پيشگيري متمركز بر جامعه، دايره توجهات را از فرد به تغيير در سطح گروه متمايل نموده و بر توانمندسازي افراد و جوامع براي تغيير در سطوح متعدد تاكيد دارد و اين كه فناوري اطلاعات در زمينه ارتقاي سلامت اثربخش بايد اقتباسي از چشم انداز مخاطب محور باشد رسانه ها نقش گوناگوني در جوامع بشري برعهده دارند و از آن جمله مي توان به آموزش سلامت اشاره كرد. ارتقاي سلامت هدف كليه سازمان هاي سلامت محور است از اين رو به كارگيري رويكردهاي رسانه اي از سوي اين سازمان ها براي تحقق اهداف خود امري كاملا متداول است در آموزش سلامت مدل ها و تئوري ها مي توانند به منظور طراحي خوب يك برنامه آموزش سلامت در مبناي درك صحيح از جامعه و مشاركت اجتماعي در انتخاب اولويت ها و اهداف به كار گرفته شود. آشنايي با شيوه هاي تاثير رفتار و گروه هدف مي تواند به انتخاب مداخله هايي منجر شود كه نه تنها بر فرد بلكه بر روي خانواده، جامعه و سطح ملي نيز تاثير بگذارد و تغيير اجتماعي و اقتصادي را شامل شود در اين زمينه انتخاب رسانه مناسب (ميان فردي، ارتباط جمعي و تعاملي) امري بسيار ضروري است. امروزه رسانه به عنوان حلقه رابط ميان مسئولان و متوليان امر سلامت مي تواند به گسترش عدالت در سلامت، فرهنگ سلامت و توسعه ديد سلامت كمك كند.
تاثير كيفيت محيط زيست بر سلامت جامعه
تخريب شديد و روزافزون محيط زيست و گرم شدن زمين و تشديد آلاينده ها و آلودگي رو به گسترش آب و خاك و هوا و بيماري هاي واگيردار و فاجعه نابودي منابع و معضل مواد غذايي و بحران ناشي از افزايش جمعيت و فقر و بيكاري و نظاير آن در ابعاد وسيع و مخاطره آميز جهاني از آن دسته از تهديدات است، البته جامعه جهاني با پشت سرگذاشتن جنگ سرد و از رونق افتادن مسابقه، هزينه هاي گزاف تسليحاتي بين كشورها، مي توان انتظار داشت در آينده بخش عمده اي از درآمد كشورها در همكاري هاي ثمربخش جهاني در رفع بيسوادي و توسعه دانش و توسعه اقتصادي و اجتماعي و حفظ محيط زيست و حفظ منابع حياتي جهان و تبديل و تنظيم اقتصاد جهاني و رفاه عمومي هزينه گردد، از اين رو بر همه كشورها به ويژه چشم هاي بيدار جوامع بشري است كه براي نجات و رستگاري و سلامت خود، همكاري و هم فكري هاي لازم در چهارچوب منشور ملل متحد را وجهه همت خود قرار دهند. و الا زماني همگان متوجه خواهند شد كه دير شده است و آن هنگامي است كه منابع انرژي كنوني رو به زوال گذاشته و جمعيت انبوه بشري و طوفان لجام گسيخته ساخت و سازهاي مسكوني در كلان شهري مانند تهران، جايي براي فضاي سبز باقي نگذاشته و فرسايش شديد خاك و آلوده شدن آب ها و هوا و نقصان آب شيرين و تخريب منابع حياتي تمام شدني و اشاعه و تعميم فقر و شيوع بيماري ها، آن چنان عرصه را بر بشر تنگ كرده كه ديگر راه برگشتي حتي به گذشته باقي نگذاشته است.
در اين ميان نبود سيستم فاضلاب شهري و ورود آلودگي هاي مختلف به آب هاي روان از جمله عواملي بوده كه سلامت شهروندان را با خطر جدي مواجه كرده است، چرا كه سبزي و صيفي جات شهر تهران با همين آب هاي آلوده شهري آبياري مي شود، آلودگي هاي زيست محيطي باعث بي ثباتي سلامت شده به طوري كه مرگ و ميرهاي ناگهاني از جمله سكته هاي قلبي و مغزي بي شمار در كلان شهرها برخي ناشي از آلودگي هاي زيست محيطي است و نهايتاً محيط زيست به دليل تلاش هاي روزافزون بشر در سراسر دنيا و به ويژه در كلان شهرها دچار آسيب شده است.
در اين ميان شيوع آسيبهاي اجتماعي و گسترش آنها در سطح جوامع را مي توان اشاره كرد، بررسي و شناسايي رابطه بين فقر اقتصادي به عنوان يكي از سازه هاي تهديدكننده سلامت جامعه و شيوع كج رفتاري اجتماعي از آن دسته از تهديدات است.
آلودگي هوا مي تواند يكي از عوامل محدودكننده جمعيت بشري باشد يعني اثرات جمعي جمعيت بر هوا، بهداشت عمومي و رشد گياهان ممكن است به قدري زياد باشد كه حداكثر جمعيت مجاز را محدود نمايد.
يكي ديگر از سياستهاي اصولي براي دستيابي به سلامت جامعه، ايجاد حساسيت در مردم نسبت به سلامت عمومي از جمله سلامت تغذيه اي و فراهم كردن زمينه هاي مشاركت آنها در مسائل خويش است، معروف ترين و كاربردي ترين شاخص ظاهري سلامت تغذيه اي، تناسب اندام فرد است كه از رابطه بين وزن و قد فرد و مقايسه با استانداردها حاصل مي شود.
در راستاي سلامت جامعه ضرورت حركت به سوي كشاورزي ارگانيك لحاظ گرديده است، زيرا در دهه هاي اخير در اغلب كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه با گسترش بيماريهاي ناشي از به كارگيري كودهاي شيميايي و استفاده بي رويه از سموم و آفت كشهاي شيميايي در كشاورزي، به كارگيري روش ها و عمليات كشاورزي غيردقيق، تخريب منابع طبيعي همراه با افزايش نگراني هاي عمومي كيفيت غذا و سلامت افراد جامعه، استقبال از كشاورزي ارگانيك در بازارهاي جهاني هر روز گسترده تر شده است.
باتوجه به اهميت مصرف آبزيان در تأمين سلامت جوامع و وجود اسيدهاي آمينه و چرب موادمعدني و ويتامين هاي ضروري بدن انسان در اين ماده غذايي گرانبها، بررسي سرانه مصرف و راه هاي افزايش مصرف آن در هر جامعه ضروري به نظر مي رسد.
در اصل مفهوم كيفيت زندگي دربردارنده مجموعه شاخص هاي عيني و ذهني است كه تحقق سطوح معيني از اين شاخص ها، تضمين كننده دستيابي به اهداف توسعه پايدار و ايجاد اجتماع سالم تلقي مي شود. شاخص هايي نظير كيفيت دسترسي به آموزش، كيفيت اشتغال، مسكن، خدمات بهداشتي، ايمني، مشاركت در فرايند دموكراتيك، در زمره شاخص هاي عيني كيفيت زندگي قرار دارند.
انديشمندان علوم اجتماعي روي ابعاد عيني (مثل درآمد، مسكن يا سطوح آموزش) و ذهني (مثل شادي و رضايت از زندگي) تأكيد كرده اند. برخي كيفيت زندگي را ميزان ارضا شدن اين نيازها دانسته و بر بعد ذهني آن بيشتر تأكيد مي كنند.


كشورهايي كه ايران در توليدعلم گوي سبقت را از آنها ربود

رئيس مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري گفت: ايران در توليد علم گوي سبقت را از سوئد ربود و براساس داده هاي ISI در توليد علم به رتبه 19 در جهان دست يافت.
جعفر مهراد در گفتگو با مهر، گفت: قدرت علمي دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي ايران با انتشار مقاله هاي علمي در مجلات بين المللي شكل ديگري به خود گرفته و پايگاه تامسون رويترز كه در ايران به نام ISI مشهور است با نمايه سازي بهترين مجلات جهان كه تعداد آن ها بالغ بر 10 هزار نشريه است از توسعه علمي كشور خبر مي دهد.
ارتقاء جايگاه جهاني ايران در توليد علم
وي با بيان اين نكته كه بر اساس رصد توليد علم در اين پايگاه، جمهوري اسلامي ايران تا 31 تيرماه سال جاري با توليد 12346 مقاله يعني تقريباً با توليد 2 درصد از كل توليد علم جهان موفق به كسب رتبه 20 جهان شد، خاطرنشان كرد: هم اكنون با تلاش دانشمندان ايران و داده هاي ISI ، جمهوري اسلامي ايران با توليد 17150 مقاله يعني با توليد 006/2 درصد از كل توليد علم جهان و با يك پله صعود به جايگاه 19 دست يافته است .
ايران در توليد علم رتبه 19 را از آن خود كرد
سرپرست پايگاه استنادي علوم جهان اسلام (ISC) ادامه داد: ايران با اين توليد، فاصله خود را با تركيه كه تا 31 تيرماه سال جاري، 13156 مقاله توليد كرده بود كم كرد و سوئد را كه در زمان ياد شده در جايگاه 19 توليد علم نشسته بود پشت سر گذاشت و موفق به احراز مقام 19 توليد علم جهان شد.
اين مقام مسئول خاطرنشان كرد: تركيه تا اين زمان با توليد 17741 مقاله در رتبه 18 توليد علم جهان قرار دارد، به عبارت ديگر اين كشور تا اين تاريخ تنها با 591 مقاله از ايران جلوتر است.
وضعيت صعود ساير كشورها
به گفته مهراد، روسيه نيز چند پله صعود داشته و از مرتبه 17 در 31 تيرماه سال جاري به مرتبه 15 صعود كرده است.
وي ادامه داد: بعد از ايران، كشورهاي سوئد، لهستان، بلژيك، دانمارك، اتريش و رژيم اشغالگر قدس به ترتيب با توليد 17148 مقاله، 15475 مقاله، 15148 مقاله، 10986 مقاله، 10589 مقاله و 9890 مقاله در رتبه هاي 20 تا 25 قرار دارند.
رئيس مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري اعلام كرد كه رتبه 30 كه به سنگاپور براي توليد 8107 مقاله تعلق دارد و نام هيچ يك از كشورهاي اسلامي مشاهده نمي شود.
همكاري دانشگاهها در توليد علم
سرپرست ISC افزود: وقتي صحبت از حجم توليد مقالات علمي مي شود برخي افراد توجه خود را به كيفيت مقالات توليد شده معطوف مي دارند. كيفيت مقالات به استنادها و كشورهاي همكاري كننده مربوط مي شود.
رئيس مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري ادامه داد: در توليد 17150 مقاله توسط دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي و فناوري ايران، كشورهاي متعددي همكاري داشته اند كه اين مقالات توسط استادان و اعضاي هيأت علمي بسياري از كشورهاي همكاري كننده نوشته شده است.
سهم آمريكا و ساير كشورها در توليد مقاله
وي افزود: سهم ايالات متحده در اين مورد 748 مقاله (362/4 درصد) است، سپس كشورهاي كانادا، انگلستان، آلمان و استراليا به ترتيب با 360 ركورد، 316 ركورد، 300 ركورد و 257 ركورد در مرتبه هاي دوم تا پنجم قرار دارند. علاوه بر اين ساير كشورهاي همكاري كننده به ترتيب از رتبه 6 تا 10 عبارت است از : مالزي، ايتاليا، فرانسه، اسپانيا و كره جنوبي و در مرتبه هاي 11 تا 15 كشورهاي تركيه، چين، هلند، سويس و هندوستان قرار دارند .
همكاري كشورهاي خارجي با ايران براي توليد مقاله
به گفته مهراد، با نگاهي اجمالي به توان علمي كشورهاي ياد شده مي توان چنين برداشت كرد كه سطح مقالات توليد شده، بالاست و از كيفيت مناسبي، برخوردار هستند. كشورهاي ياد شده به استثناي تركيه و مالزي از نظر علمي در گروه كشورهاي پيشرفته قرار دارند و همكاري اين كشورها با دانشمندان ايراني خود نشان دهنده توان علمي ايران و پژوهشگران ايراني است كه علاقه مشتركي براي همكاريهاي علمي وجود دارد و نمود آن چاپ مقالات علمي در مجلات معتبر بين المللي است .
رتبه ساير كشورها
رئيس مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري اعلام كرد كه بعد از كشورهاي ياد شده مي توان نام ژاپن، سوئد، بلژيك، اتريش، برزيل، پرتغال، نيوزلند، روسيه، جمهوري چك، فنلاند و دهها كشور ديگر را مشاهده كرد كه در توليد مقالات علمي با دانشمندان ايران همكاري كرده اند .
سهم رشته هاي دانشگاهي در توليد علم
مهراد در ادامه با بيان اينكه در بين رشته هاي دانشگاهي سهم رشته ها از نظر توليد علم متفاوت است، خاطرنشان كرد: علم مواد با 1030 مقاله (006/6 درصد از 17150 مقاله) در رتبه نخست قرار دارد. سپس، شيمي (چند رشته اي ) ، مهندسي برق و الكترونيك، مهندسي شيمي و مكانيك با توليد 990 مقاله، 859 مقاله، 825 مقاله و 760 مقاله به ترتيب در جايگاه 2 تا 5 توليد علم ايران نشسته اند، علاوه بر اين رتبه رشته داروسازي و بيوتكنولوژي و ميكروبيولوژي كاربردي 9 و 10 اعلام شده است.
جزئيات مقالات پژوهشي ايران
رئيس مركز منطقه اي اطلاع رساني علوم و فناوري با يادآوري اين موضوع كه مقاله هاي چاپ شده در مجلات معتبر بين المللي از پشتيباني مالي و عمدتاً پژوهشي برخوردار بوده اند، ادامه داد: در اين بين، 184 مقاله توسط دانشگاه تهران مورد حمايت مالي قرار گرفته و سهم حمايتي دانشگاه علوم پزشكي تهران 125 مقاله است.
وي ادامه داد: دانشگاه هاي شيراز، تربيت مدرس، فردوسي مشهد، پژوهشگاه دانشهاي بنيادي و دانشگاه علوم پزشكي شيراز به ترتيب از 100 ، 77 ، 72 ، 64 و 54 مقاله پژوهشي حاصل از پروژه هاي تحقيقاتي حمايت كرده اند، البته موضوع حمايت مالي آن چيزي است كه در مقالات به ثبت رسيده و ممكن است اين حمايت در تعدادي از مقالات ديگر درج نشده باشد كه لازم است از سوي نويسندگان رعايت شود .
 


تصادف سالانه 180 هزار نفر را در كشور ناقص العضو مي كند

عضو كميسيون بهداشت مجلس گفت: جنگي ظالمانه و پنهاني در جاده هاي كشور در جريان است، سالانه 25 هزار نفر كشته و نزديك به 600 هزار نفر مجروح مي شوند كه حدود 180 هزار نفرشان براي هميشه نقض عضو پيدا مي كنند .
عابد فتاحي افزود: وضعيت تلفات و مرگ و ميرهاي تصادفات در كشور ما خجالت آور است و به هيچ وجه در شأن و منزلت مردم كشور ما نيست و به نظر من وظيفه شرعي و ملي تمام رسانه ها و مطبوعات كشور است كه توجه همگان را به اين مسئله مهم جلب كنند .
وي ادامه داد: آمارهاي بسيار متفاوتي در مورد ميزان مرگ و ميرهاي تصادفات در كشور وجود دارد ولي تقريباً مي توانيم بگوييم سالانه حدود 25 هزار نفر بر اثر تصادفات رانندگي در كشور جان خود را از دست مي دهند و بين 400 تا حدود 600 هزار نفر زخمي و مصدوم مي شوند.
وي گفت: آمارهاي مصدومان حوادث رانندگي در كشور ما متفاوت است اما اگر آمار حدود 600 هزار نفر را ملاك قرار دهيم؛ از اين تعداد حدود 200 هزار نفر مصدوم خفيف و سرپايي هستند، حدود 200 هزار نفر مصدوم متوسط هستند كه ممكن است به بستري چند روزه نيز نياز داشته باشند اما حدود 180 هزار تا 200 هزار نفر مصدومان جدي و شديد هستند كه بسياري از آنها دچار نقض عضو دائمي و هميشگي مي شود و تعدادي از آنها نيز قطع نخاع مي شوند .
نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي افزود: هزينه هايي كه تصادفات به كشور تحميل مي كنند چه هزينه هاي درمان و چه ساير هزينه هاي مالي و رواني آن بسيار بالاست و به نوعي مي توان گفت در جاده هاي كشور يك جنگ پنهاني برقرار است كه هزينه هاي آن از هزينه جنگهاي منظمي كه بسياري از كشورها مرتباً با آن دست به گريبان هستند، به مراتب بيشتر است .
فتاحي گفت: در مورد علت وقوع اين حوادث معمولاً به 3 عامل اشاره مي شود، يكي از آنها راهها و جاده هاست كه به نظر من عامل مهم و اصلي نيست زيرا به طور كلي علامتگذاري راههاي كشور در حد قابل قبول است و نقاط حادثه خيز و خطرناك نيز شناسايي شده اما كاهش اين نقاط و ايمن سازي آنها هنوز در حد ايده آل نيست .
وي ادامه داد: در همين جا بايد اين نكته را هم متذكر شويم كه متأسفانه بعد از ادغام وزارت راه با وزارت مسكن و شهرسازي، متولي مشخصي براي راههاي كشور كه شريان و عروق اصلي ارتباطي كشور هستند، نداريم و مديريت اين بخش بسيار ضعيف شده است، به خصوص اينكه همه توجه دولت در اين حوزه به پروژه مسكن مهر معطوف شده است .
وي گفت: مجلس در گذشته به علت برخي مشكلات به دنبال استيضاح وزير راه بود كه حق مجلس است اما دولت يكباره كل وزارت راه را در وزارت مسكن و شهرسازي ادغام كرد كه به هيچ وجه مورد نظر مجلس نبود و باعث بي سر و ساماني مديريت راههاي كشور شده است و مجلس نسبت به بي توجهي به مديريت راههاي كشور بسيار نگران است .
عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس اضافه كرد: مسئله و عامل ديگر موثر بر بروز تصادفات استاندارد نبودن خودروهاست، اگر قرار باشد ما توليد كننده خودرو باشيم اما خودروهاي توليدي كشور غير استاندارد و
غير ايمن باشند اصلاً موضوع قابل افتخاري نيست و بايد چه خودروهاي توليد داخل و چه خودروهاي وارداتي و استاندارد باشند .
فتاحي گفت: اما مهمترين مسئله كه بين 50 تا 70 درصد علت وقوع حوادث رانندگي است، رعايت نكردن قوانين راهنمايي و رانندگي توسط مردم و رانندگان و مسائل انساني است كه بيشتر به فرهنگ اشتباه رانندگي رايج در كشور ما مربوط است .
وي ادامه داد: وقتي ما در مورد حوادث رانندگي كشور با كارشناسان و مسئولان ساير كشورها صحبت مي كنيم واقعاً خجالت زده مي شويم، در برخي از اين كشورها ميزان تلفات رانندگي در يك سال از هزار نفر هم كمتر است و علت اصلي آن هم اين است كه مردم به قوانين راهنمايي و رانندگي احترام مي گذارند .
وي اضافه كرد: وقتي بسياري از مردم حقوق خودشان و حقوق ديگران را هنگام رانندگي زير پا مي گذارند و با اين كار جان يك خانواده را كه براي تفريح سالي يك بار آن هم مثلاً يك هفته براي مسافرت از شهرشان خارج شده اند و آرام در مسير خودش حركت مي كند به خاطر يك سبقت نابجا مي گيرد، چطور مي توانيم انتظار كاهش مرگهاي جاده اي را د اشته باشيم.
عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس گفت: ما با يك قتل عام و جنگ ظالم و مظلوم در جاده هاي كشور مواجه هستيم، خانواده هاي زيادي در اين جنگ پنهان بيگناه از بين مي روند و دچار صدمات جبران ناپذير مي شوند .
فتاحي افزود: حتي در شهرها نيز شاهد اين هستيم كه خودروهايي در كوچه ها با سرعت 80 كيلومتر مانور مي كنند يا با صداي دلخراش يا موسيقي هاي بلند به حقوق مردم تجاوز مي كنند، چنين فرهنگي شايسته كشور ما نيست و البته نيروي انتظامي بايد با اين خاطيان با شدت بيشتري برخورد كند .
وي تأكيد كرد: ما در جاده ها و خيابانهاي كشور درگير يك جنگ داخلي هستيم كه سالانه 25 هزار نفر را مي كشد و حدود 600 هزار نفر را مصدوم مي كند كه 200 هزار نفرشان براي هميشه ناقص العضو مي شوند، پليس بايد جريمه هاي بسيار سنگيني براي خاطيان قوانين راهنمايي و رانندگي وضع كند، 50 هزار تومان و 100 هزار تومان فايده ندارد بايد جريمه هاي 500 هزار توماني و يك ميليون توماني به نحوي كه راه فراري نداشته باشد اعمال شود، خودروهاي خاطيان بايد حداقل 3 ماه توقيف شود تا اين فرهنگ خجالت آور رانندگي در كشور ما به مرور زمان اصلاح شود.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14