نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (10)
نفوذ بهائيان در نهضت جنگل
مريم صادقي
بود به ميرزا معرفي شد و مورد احترام قرار گرفت و بعدها به علت ابراز لياقت از
نزديكان مورد اعتماد محسوب گشت... احسان الله خان تا زماني كه كودتاي سرخ در رشت رخ
نداد در كنار ميرزا بود و در فعّاليتهاي جنگلي ها شركت داشت اما بعداً با وي به هم
زد و از دشمنان سر سختش به شمار آمد تا جايي كه رهبران انقلاب را به صف آرايي در
مقابل يكديگر واداشت».262
بهرامي نيز در خاطراتش شايد براي تبرئه خود و يا دلايل ديگر احسان ا... خان را فردي
آزاديخواه معرفي مي كند و مي نويسد: « در آن وقت كه هنوز جرم و جنايت او ثابت نشده
بود من او را از محبس مستخلص كرده او هم از آنجا مستقيماً به جنگل رفت و بعد از
برچيده شدن اساس ميرزا كوچك خان به روسيه فرار نمود از آنجا گاهي توسط مسافرين و
آشنايان براي من پيغام مي فرستاد و در همانجا تأهل اختيار كرده و داراي چندين پسر
شده بود كه در قشون سرخ خدمت مي كردند. اخيراً معلوم شد كه از تصفيه هاي معمولي
بولشويكها او را هم توقيف و تبعيد نموده و در محبس فوت كرده است».263
از ديگر كساني كه در نهضت جنگل در كنار احسان الله خان قرار داشت، سردار
محيي(عبدالحسين خان معز السلطان) است. وي از اعضاي خاندان اكبر مي باشد كه برادر او
ميرزا كريم خان رشتي در رابطه با اينتليجنس سرويس انگليس داراي شهرت فراواني بود.
حداقل دو تن از برادران ميرزا كريم خان رشتي و سردار محيي مبصر الملك و سعيد الملك،
را به عنوان بهائي فعّال مي شناسيم.264
در سال 1339 ق/ 1919 م، در تهران، سازمان سرّي به نام «كميته آهن» يا كميته زرگنده
به رياست سيد ضياءالدين طباطبائي265، تشكيل شد. كه هدف از به وجود آمدن آن سركوب
نهضت جنگل و استقرار يك ديكتاتوري آهنين در ايران بود. 266خصوصاً نهضت جنگل علاوه
بر ضد روسي، ضد شوروي، ضد انگليسي هم بود.
يحيي دولت آبادي در مورد كميته زرگنده در رابطه سردار محيي با آن چنين مي
نويسد:«سيد ضياء الدين طباطبايي و دوستان حامي قراردادش كميته مخفي در«زرگنده» مركب
از طرفداران قرار داد و يك عدّه از دموكراتها و يك جمع ديگر از اعتداليون قديم كه
حالا خود را «سوسياليست» مي خواندند و نظريات انگلستان را در تشكيل كابينه و غيره
در بردارد. اينها مي خواهند دولتي بر سر كار آورند كه با مقاصد خصوصي آنها همراه
باشد و در نظر دارند كه سپهدار اعظم رئيس الوزراء شود. ميرزا كريم خان و محمود خان
جم و سيد محمد تديّن، و مسعود خان سرهنگ و دكتر مؤدب الدوله و ميرزا موسي خان رئيس
خالصجات و منوچهر خان طبيب ژاندارمري اعضاء اين كميته اند».267
سپس مي افزايد: « سردار محيي با ارتباط به كميته زرگنده و با دستورات مخصوص با
برادر خود به گيلان رفت بدون اينكه كسي متعرض او شود چندي در رشت مي مانند و خود را
بالشويك مي خواند و از آنجا بالشويك مصنوعي گيلان شروع مي شود. بالشويك شدن اشخاص
كه اين جامه به اندام آنها برازندگي ندارد باور كردني نيست مخصوصاً كه ديده مي شود
كه دست سياست بيگانه توسط كميته زرگنده از آستين بالشويك ساختگي از گيلان در آمده و
رل بزرگي بازي كند، بلي، انگلستان با همين دست، بين ميرزا كوچك خان، سر دسته اي
مجاهدين تازه وارد شده را به هم زده شعله آتش رياست جمهوري ميرزا كوچك خان را كه
هنوز درست افروخته نشده خاموش ميسازد».268
از ديگر عوامل شناخته شده اي كه در نهضت جنگل نقش مخرب و توطئه گرانه ايفاء كردند،
بايد به ميرزا رضاخان افشار و غلامحسين ابتهاج اشاره كرد. رضا افشار269 همزمان با
نهضت پيشكار ماليه گيلان بود. او به همراهي با انقلابيون پرداخت و در كميته اتحاد
اسلام مسئوليت مالي را به دست گرفت. وي از عوامل مؤثر تفرقه ميان سران نهضت بود و
در بحبوحه گرفتاريهاي نهضت 840 هزار ريال پولهاي جمع آوري شده از مردم براي مصارف
جنگي را برداشت و به تهران گريخت.270و از آنجا به آمريكا!
او با اين پول به كسب و تجارت پرداخت و ثروت بسيار اندوخت و براي تحصيل به آمريكا
رفت. پس از بازگشت از آمريكا مترجم هيئت آمريكائي ميلسپو شد و در دوران رضا شاه
مشاغل مهمي چون حكومت گيلان (1307 ش)، حكومت كرمان(1310 ش)، مسئول راهسازي كشور1311
و استانداري اصفهان را به عهده داشت.271
غلامحسين ابتهاج (1277-1344) نيز از جاسوسان شناخته شده اينتليجنس سرويس در نهضت
جنگل بود كه توسط انقلابيون دستگير شد. انقلابيون قصد محاكمه و مجازات وي را
داشتند، ولي با وساطت احسان الله خان و رضا افشار آزاد شد.
ابراهيم فخرايي حمايت احسان الله خان و رضا افشار، غلامحسين ابتهاج را به خاطر هم
كيش بودن و انتساب آنها به بهائيت مي داند.272
عبدالحسين نعيمي ديگر بهائي است كه در صفوف جنگلي ها حضور پيدا كرد. او به عنوان
نماينده «كميته نجات ايران» كه رياست آن را احسان الله خان دوستدار به دست داشت؛ در
اولين كنگره حزب كمونيست ايران (در انزلي) شركت كرد و پيام اين كميته را قرائت
نمود.273
عبدالحسين نعيمي پسر ميرزا محمد نعيم، شاعر معروف بهائي و كارمند سفارت انگليس در
تهران است. عبدالحسين نيز مانند پدر،كارمند سفارت انگليس بود.274
كودتاي 1299
همان طور كه پيش از اين اشاره كرديم، در سال 1299ش، در تهران كميته اي به نام
زرگنده به رياست سيد ضياءالدين طباطبايي مدير روزنامه رعد به وجود آمد. نقش اين
كميته در سركوب نهضت جنگل و كودتاي 1299 و حوادث پس از آن باعث شد. رضاخان را در
نقش مرد قدرتمند ايران و بنيانگذار دولت متمركز و تأمين كننده امنيت ايران معرفي
كند.
كودتاي سوم اسفند و ظهور قزاقي قلدر در صحنه سياسي ايران به احمدشاه نشان داد كه
استعمار از اهداف استعماري خويش دست برنداشته، در حقيقت كودتا را مي توان گام نخست
استعمار انگليس در خاورميانه براي ايجاد دولت هاي نظامي حامي انگلستان در منطقه
دانست.275
همچنين روي كار آمدن دولت كودتا اين اجازه را به صهيونيست ها داد تا در فروردين
1300، براي اولين بار در ايران اعلام موجوديت نمايند. در اين سال تشكيلات صهيونيست
ايران با ارسال نظام نامه اي تشكيلاتي به وزارت امور خارجه موجوديت خود را اعلام و
تقاضاي تشكيل مجامع و شعب اين تشكيلات را در سراسر ايران نمود.276
در مورد عملكرد بهائي ها در كودتا 1299، دو مسئله شايان توجه مي باشد. يكي رابطه
آنها با كميته زرگنده كه در نهضت جنگل آن را بيان كرديم و دومين مسئله رابطه بهائي
ها با اردشير ريپورتر عنصر كاركشته سازمان اينتليجنس بريتانيا مي باشد. البته همان
طور كه بيان كرديم، رابطه بهائي ها با اردشير ريپورتر بسيار قبل تر از كودتا و در
زمان فعّاليت آنها در انجمن ناصري و انجمن مخفي دوم باز مي گردد.
بررسي مدارك تاريخي اين نكته را مشخص مي كند كه بهائي ها به عنوان يكي از مهره هاي
سازمان جاسوسي انگليس در معرفي رضاخان به اردشير ريپورتر نقش داشته اند.
دليل اول بر اين مدعا را مي توان رابطه رضاخان با سردار محيي، برادر ميرزا كريم خان
رشتي از اعضاي پرنفوذ كميته زرگنده، در سال 1292ش، زماني كه سردار محيي حاكم
كردستان بود، دانست. در آن زمان يك گروه قزاق به فرماندهي رضاخان و رودمستر تحت امر
سردار محيي بودند.277
پس مي توان گفت كه ميرزا كريم خان رشتي از اين قزاق خشن شناخت كافي داشته و واسطه
ارتباط مستقيم اردشير ريپورتر با او در مهرماه 1297ش شده است.
به طوري كه اردشير جي در خاطراتش به اين امر اذعان مي كند:
« در اكتبر 1917م، بود كه حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا كرد و نخستين ديدار ما
فرسنگ ها دور از پايتخت و در آبادي كوچكي در كنار جاده پير بازار بين رشت و تالش
صورت گرفت».278
دومين سند تاريخي حاكي از آن است كه، محفل بهائيت در ايران مدت ها پيش از كودتاي
سوم اسفند 1299، مهره نشان دار خويش حبيب الله عين الملك،279 رضاخان را كشف و به سر
جاسوس بريتانيا در ايران معرفي كرد. محمدرضا آشتياني زاده، وكيل مطّلع مجلس شوراي
ملي در عصر پهلوي، مي گويد: « حبيب الله رشيديان (مستخدم سفارت انگليس و عامل مشهور
بريتانيا در ايران) برايم نقل كرد كه چند سال قبل از كودتا، من بيشتر روزهاي هفته،
صبح هنگام، سري به منزل عين الملك كه از متنفذين فرقه بهائيه بود و با وي سابقه
دوستي داشتم مي زدم. يك روز مردي پارسي و هندي بر او وارد شد كه نام آن ارباب
اردشير ريپورتر بود. بر من معلوم شد آن مرد زرتشتي هندي با عين الملك سابقه دوستي
قديمي داشت. روز ديگر كه باز به منزل عين الملك رفتم آن مرد زرتشتي هندي حضور داشت
به عين الملك گفت: از شما خواهشمندم كه با محفل بهائيان به مشورت بنشينيد و از آنها
بخواهيد تا صاحب منصبي بلند قامت و خوش قيافه پيدا كنند و به شما معرفي نمايند و
شما آن صاحب منصب را با من آشنا كنيد اما به دو شرط، اولا آن صاحب منصب نبايد صاحب
منصب ژاندارم باشد و حتما بايد صاحب منصب قزاق باشد. ثانيا شيعه اثني عشري خالص
نباشد. پس از اين ملاقات، عين الملك رضاخان را با ارباب اردشير جي (ريپورتر) آشنا
كرد و چون هاوارد، اسباين و گاردنر (كنسول انگليس در بوشهر) معرفي مي كند».280
سخنان حبيب الله رشيديان حاوي اين نكته مهم مي باشد. بهائيان نيز در آن زمان در
كنار ديگر مهره هاي استعمار نظير فراماسونرها، با عناصر كودتا همكاري و تعامل
داشتند. به طوري كه بعد از كودتا به پاس همكاري با كودتاچيان حتي به كابينه سيد
ضياء نيز راه يافتند و در زمان پهلوي اول و دوم بسياري از پست هاي كليدي كشور را در
دست داشتند.
260 - عبدا... شهبازي، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج2، ص 75.
261 - وي به يكي از خانواده هاي بهايي ساري(خانواده دوستدار) تعلق داشت. اسدالله
فاضل مازندراني، تاريخ ظهور الحق، ج 8، قسمت دوم ، ص 818.
262 - ابراهيم فخرايي، سردار جنگل، صص 345-346.
263 - عبدا... بهرامي، خاطرات بهرامي، ص 494.
264 - تاريخ ظهور حق ج 8 قسمت 2، صص 776-777. عبدا... شهبازي، جستارهايي از تاريخ
بهائيگيري، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، س 7، ش 27، پائيز 82.
265 - روزنامه نگار جواني كه از آغاز دوره دوم مشروطه (1327 ق) با هاي و هوي
آزاديخواهي پرچم ناسيوناليسم خود را علم كرده و با شعار هاي تند عليه اشرافيت حاكم
براي خود وجهه اي به دست آورد. مدتي بعد يكي از عوامل سياسي استعمار بريتانيا در
صحنه سياست ايران شناخته شد.
266 - عبدالله شهبازي، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 2، صص 76-77.
267 - يحيي دولت آبادي، حيات يحيي، ج 4، صص 150-151.
268 - يحيي دولت آبادي، حيات يحيي، ج 4، ، ص .152
269 - ابراهيم فخرايي، سردار جنگل، ص 140-141. رضا افشار را نيز مانند احسان ا...
خان بهايي معرفي مي كند.
270 - ابراهيم فخرايي، همان، ص 17.
271 - عبدا... شهبازي، ظهور و سقوط پهلوي، ج 2و ص 82.
272 - خاندان ابتهاج از بهائيان گيلان بودند.ابراهيم فخرايي، سردار جنگل،
صص 140-141.
273 - نقي شاهين، پيدايش حزب كمونيست ايران، مترجم رادينا، ص 211.
274 - اسدا... مازندارني، تاريخ ظهور الحق، ج 8، ق 1، صص 362-374.
275 - امين لوسونر، زمينه چيني هاي انگليس براي كودتا 1299، ترجمه ولي الله شاذان،
صص 27 و 135:134.
276 - هدايت الله بهبودي، روزشمار تاريخ معاصر ايران، ج1، ص 71.
277 - مهدي بامداد، رجال ايران، ج6، ص135.
278 - عبدالله شهبازي، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج2، ص 148.
279 -عين الملك از بهائيان سرشناس است كه پدرش ميرزاقناد شيرازي از حواريون عباس
افندي بود. پيوستگي و تقرب خاص ميرزا رضا قناد به پسرش عين الملك امكان داد تا در
جواني، منشي و مباشر عبدالبهاء باشد سپس با حمايت عباس افندي وارد كادر وزارت خارجه
شد كه در بخش بعد به بيان شرح آن مي پردازيم، عباس ميلاني، معماي هويدا، صص 54-53.
280 - هدايت الله بهبودي، روزشمار تاريخ معاصر ايران، ج1، ص 73.
پاورقي
|