نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (12)
برخورد علما با بهائيت
E-Mail:shayanfarkayhannews.ir
مريم صادقي
در شهريور 1320 دول متفق با وجود اعلام بي طرفي دولت ايران، به ايران حمله و كشور
را تسخير كردند و رضاشاه پهلوي را كه در جريان جنگ طرفدار آلمان ها شده بود از
سلطنت بركنار و محمدرضا پسر وي را جانشينش كردند، از اين تاريخ تا زمان كودتاي 28
مرداد 1332ش، به دليل تحولات اجتماعي و سياسي ايران و عدم پايداري و سامان گرفتن
دولت ها و جابه جايي قدرت سلطه گر از انگليس به آمريكا و مهم تر از آن بروز جنگ
جهاني دوم از يك سو و بيداري جريان هاي مذهبي و روحاني از سوي ديگر زمينه ي حضور
بهائيت در جامعه كم رنگ و بعضاً بي رنگ مي شود تا قضيه ي كودتاي آمريكايي - انگليسي
28 مرداد 1332، كه بار ديگر حكومت قدرت استبدادي و مهم تر از آن استعماري خود را
باز مي يابد و با سلطه ي جديد استعمار خصوصاً آمريكا سه جريان وابسته ي صهيونيسم و
بهائيت و فراماسونري با سازمان دهي جديد در راستاي اهداف استعمار خصوصاً آمريكا
فعّاليت هاي خود را آغاز مي كند و در درون قدرت (حكومت) براي آنها جايگاه و حوزه
هاي فعّاليت باز مي شود. ضمن اينكه روابط دولت كودتا با حكومت اسرائيل وسعت و عمق
بيشتري مي يابد كه نهايتاً به حضور مستشاران آمريكايي در اواخر دهه 30 مي انجامد.
گفتار اول: اقدامات بهائيان در عرصه سياسي و امنيتي
بهائيان همواره در جهت تحقّق اهداف استعمارگران تلاش مي كردند، بار ديگر با همكاري
با كودتاچيان 28 مرداد، وفاداري خويش را به دول استعمارگر به خصوص آمريكا و حكومت
پهلوي اعلام كردند. بعد از كودتا دور تازه اي از فعّاليت هاي آنان آغاز شد كه
مقابله مردم و علما با آنان را به همراه داشت. همچنين از اين زمان استعمارگران كه
خطر سقوط رژيم پهلوي را به خوبي حس كرده بودند براي حفاظت از اين رژيم، سازمان
امنيت اطلاعات را در ايران راه اندازي كردند. در اين ميان بهائيان از مجريان اصلي
اين سازمان بودند. در ذيل به بررسي نقش بهائيان در كودتاي 28 مرداد و حوادث پس از
آن و سازمان امنيت مي پردازيم.
در اين دوران با توجه به نفوذ بيشتر آمريكا و اسرائيل، بهائيان تلاش فراواني براي
رسميت بخشيدن به فرقه ي مزبور مي كردند، زيرا نقش موثري در تثبيت رژيم سلطنتي و
حكومت شاه داشتند به گونه اي كه بسياري از نزديكان شاه و خاندان پهلوي و عده ي
زيادي از كارگزاران و متوليان پست هاي حساس و كليدي كشور بهائي بودند.324
كودتاي 28 مرداد
در زمان كودتا بهائيان نيز در كنار ديگر عناصر وابسته به رژيم پهلوي به حمايت از آن
برخاستند و از كمك كردن به كودتا كوتاهي نكردند. به طوري كه به پاس خدماتشان در
زمان كودتا، مورد حمايت محمدرضا پهلوي، قرار گرفتند و توانستند به مقامات و منصب
هاي بالا در دستگاه هاي اداري و دولتي دست يابند.
از عناصر بهايي كه نقش مؤثري را براي رژيم ايفا كرد، پرويز خسرواني325 را مي توان
نام برد. وي در زمان حمله به خانه دكتر مصدق همراه شعبان جعفري شركت داشت. فردوست
(مأمور اطلاعاتي رژيم پهلوي) در مورد نحوه ارتباط خسرواني با كودتاچيان 28 مرداد مي
نويسد:
«خسرواني در زمان مصدق باشگاه ورزشي تاج را داشت و در آن تعدادي از ورزشكاران و
باجگيران سرشناس تهران (مانند شعبان بي مخ) را جمع كرده بود. او هر طرف كه بادي مي
آمد بدان سو مي رفت. در زمان مصدق (اگر اشتباه نكنم در 30 تير) ورزشكاران را به
خيابان ريخته و به نفع مصدق شعار مي داد، ولي چندي بعد در 28 مرداد توسط اشرف اجير
شد و همين ورزشكاران را به خيابان ريخت و عليه مصدق و به نفع محمدرضا شعار داد».326
دكتر باقر عاقلي، خسرواني را از مخالفان نهضت ملي و دكتر مصدق مي داند كه در اواخر
حكومت ملي دكتر مصدق، همراه شعبان جعفري (مشهور به شعبان بي مخ) و جمعي از آشوبگران
دستگير و محاكمه شد ولي قبل از صدور حكم، كودتاي 28 مرداد پيش آمد و درجه ي سرهنگي
گرفت و آجودان مخصوص شاه شد و در دهه ي 1330 ش، چند سفر به آمريكا رفت.327
نمونه ي ديگري كه مي توان به آن اشاره كرد. كمك مهم حبيب ثابت328 به محمدرضا پهلوي
در جريان كودتاي 28 مرداد مي باشد. كمكي كه پاداش آن پس از كودتا و در سال هاي
تحكيم پايه هاي حكومت محمدرضا به صورت استفاده سرشار ثابت پاسال از تسهيلات و رانت
هاي دولتي به حبيب ثابت اعطا شد در سندي از ساواك در اين مورد چنين آمده است كه:
«يكي از بازرگانان بازار مي گفت در محافل اقتصادي تهران شهرت دارد كه در دوره
زمامداري علم امور مربوط به اقتصاد كشور طبق نظر و به نفع حبيب ثابت پاسال تنظيم و
اجرا مي شود و علت آن اين است كه در زمان حكومت مصدق موقعي كه ملكه مادر و عدّه اي
از خاندان جليل سلطنت در اثر فشار حكومت وقت از ايران خارج شده و به خارج رفته
بودند در آن كشور مورد بي مهري كاركنان سفارت ايران قرار گرفته ولي حبيب ثابت پاسال
كه آن موقع در آمريكا داراي زندگي مجللي بوده اعضاء خانواده سلطنتي را به منزل خود
برده و از آنان پذيرايي كامل نموده است و اكنون كه قدرت هاي كشور در دربار متمركز
شده به پاس كمك هاي سابق وي ، وزارت اقتصاد به دستور شاهنشاهي به نفع پاسال قدم هاي
متعددي برداشته و در موضوع منع ورود روغن ماشين يك قلم 24 ميليون تومان به حبيب
پاسال سود رسانيده است».329
برخورد علما و فداييان اسلام با بهائيت
مبارزه بهائي سابقه طولاني دارد. از همان ابتداي پيدايش بابيه مبارزه با آنها آغاز
شد و در سال ها و دهه هاي بعدي نيز ادامه يافت. با روي كار آمدن حكومت پهلوي و
گسترش دامنه نفوذ فعاليت هاي بهائيان در ايران مصاف سختي براي مقابله علما با آنها
شكل گرفت. از سال 1324ش، كه شوقي افندي مقرر كرد كه از اين به بعد پيروان بهائي به
طور علني به تبليغ بپردازند. عصبانيت و اعتراض شديد محافل روحاني ايران را فراهم
ساخت اما به علت تشنجات سياسي كه در آن دوران حاكم بود تصميمي در اين خصوص اتخاذ
نگرديد.330
اعتراضات و مخالفت علما و روحانيون با بهائي ها زماني اوج گرفت كه از ولايت ها و
شهرستان ها، مرتباً در خصوص فعّاليت شديد بهائيان و اهانت هاي آنها به مقدّسات
اسلام، نامه هائي مي رسيد. در سال 1323ش، در مجله آئين اسلام مطالبي در خصوص اينكه
بهائي ها در زاهدان كتاب هاي اسلامي را مي سوزانند و به جاي آن كتب «قصص خارجي و
كتب ضاله» را در انظار منتشر مي كنند331، چاپ شد و نيز نامه اي از سوي برخي شخصيت
هاي شهر قم درج گرديد كه در آن آمده بود: »چون عده اي از بهائيان در قم جدا مشغول
تبليغات و توهين به مذهب مقدس اسلام شده اند و اين عمل موجب بغض و نگراني شديدي در
روحيه اهالي شده، بديهي است كه اين موضوع مخالف با آرامش و باعث انقلاب مردم
است.332»
نمونه ديگر شكايتي است كه اهالي نهاوند نوشته اند و ضمن آن از حضور چند نفر بهائي
كه پست هاي مهم اداري را در شهر اشغال كرده اند سخن گفته اند.333 در اين شكايت اسم،
مشخصات و نام بهائياني كه رئيس بانك ملي ، متصدي انحصار ترياك، بازرس دخانيات و
معلم بوده اند درج شده است334. اتفاق ديگري در 17 مرداد 1323 ش، در شاهرود روي مي
دهد كه به موجب فعّاليت و نفوذ بهائيان در ادارات دولتي اين شهر، ميان مخالفان و
موافقان درگيري پيش مي آ يد و يك نفر از مسلمانان مجروح مي شود و پس از سه روز مي
ميرد335.
طي سال هاي 25 به بعد سيل شكايات از شهرهاي مختلف درباره نفوذ بهائي ها به دست آيت
الله بروجردي مي رسد. ايشان نيز تحت فشار افكار عمومي ناگزير شد كه وارد عمل شود و
از طريق مكاتبه با مسئولان كشوري خطر بهائيان را يادآور شد و از آنها خواست از نفوذ
آشوب آفريني بهائيان جلوگيري نمايند336. با گسترش نفوذ افراد بهائي در ادارات
دولتي، آيت الله بروجردي به وسيله آيت الله سيد محمد بهبهاني (فرزند سيد عبدالله
بهبهاني از رهبران نهضت مشروطه) از شاه تقاضا كردند، بهائي ها را كه در اغلب ادارات
ريشه دوانيده و مشغول فعّاليت هستند، غيرقانوني اعلام كنند.337
در 13 ديماه 1328 ش، در ابرقو واقعه اي روي داد كه طي آن بهائيان يك خانواده مسلمان
را قتل عام كردند، اين واقعه كه منجر به قتل يك زن و پنج كودك مسلمان گرديد، سبب
برآشفتن و تنفر بيشتر مردم مسلمان ايران شد.338 همچنين شدّت فعّاليت بهائي ها و بي
توجهي دولت و شاه نسبت به آنان، آيت الله بروجردي را نگران و متأثر ساخته بود.
ايشان حجت الاسلام فلسفي را مأمور ابلاغ پيام هايشان به شاه و دولت در امر بهائيان
كردند. مرحوم بروجردي طي ديدارهاي خصوصي و با ارسال نامه از آقاي فلسفي خواست كه در
ملاقات با دولتمردان ذي ربط خطر بهائيان را گوشزد و از آنان بخواهد براي جلوگيري از
آشوب در كشور، مانع تبليغات بهائيان شوند.339
تبليغات بهائيت در اين سال ها، با وجود وعده مثبت مسئولان، هم چنان ادامه داشته و
موجب درگيري هاي خونين آنها با مسلمانان در اغلب شهرها مي شد. زيرا بسياري از
مسئولان ذي ربط يا بهائي بودند و يا اينكه آشكار و نهان از بهائيان حمايت و يا دست
كم، نسبت به فعّاليت آنها ساكت و بي تفاوت بودند.340 جسارت هاي بهائيان تا آنجا
كشيد كه به گفته دكتر جزايري، وزير فرهنگ رزم آرا، احمد يزداني، مبلّغ بهائي و مؤلف
كتاب نظر اجمالي در ديانت بهائي، طي نامه اي به آيت الله بروجردي، ايشان را دعوت به
پذيرش بهائيت كرد341 .
اوج منازعات روحانيت و دولت بر سر موضوع بهائيت در سال 1334ش، روي داد كه افزون بر
درگير شدن آيت الله بروجردي و آقاي فلسفي و همين طور سيدنور الدين شيرازي در اين
ماجراها، بسياري از روحانيون و شخصيت هاي ديگر نيز وارد عرصه مبارزه عليه بهائيت
شدند.342
در آن سال آيت الله فلسفي با توافق آيت الله بروجردي در ماه مبارك رمضان، مسئله
بهائي ها را در سخنراني هاي مسجد شاه كه به طور مستقيم از راديو پخش مي شد، مطرح
كردند .343
ايشان در يك سخنراني مي گويد:«اعليحضرت! مملكت ما اين همه طبيب مسلمان دارد، مردم
ناراحت هستند از اين كه دكتر ايادي بهائي طبيب مخصوص شماست. او را عوض كنيد.» كه
البته شاه ناراحت شده و حتّي اظهار مي دارد كه اينها به طبيب من چكار دارند.
با پخش سخنان مهيج و افشاگرانه ي فلسفي از راديو، مردم يكباره خروشيدند و تظاهرات
پرشكوهي عليه بهائيان به راه انداختند.
رژيم شاه كه انتظار چنين واكنش گسترده اي را از سوي مردم نداشت. ناچار با آنان هم
صدا شد و پيش از آنكه كنترل امور را از دست دهد، وارد عمل گرديد و مراكز بهائيان را
قبل از تصرف از سوي مردم اشغال كرد. به عبارت ديگر، مأموران نظامي و انتظامي با
اشغال مراكز بهائيان نظير حظيره القدس، از آنها در مقابل خشم ويرانگر مردم مسلمان
حراست كردند.344 به دستور شاه، پزشك مخصوص بهائي او، سرلشكر عبدالكريم ايادي، مدت
كوتاهي ايران را ترك كرد و در ايتاليا اقامت گزيد.345
در آن زمان حسين علاء، نخست وزير ايران به خارج از كشور مسافرت كرده بود. آمريكا و
انگليس كه نگران در خطر افتادن عمال سرسپرده خود بودند، دست به كار شدند و روزولت
رييس جمهور آمريكا، چرچيل نخست وزير وقت انگليس و نهرو نخست وزير هندوستان و ديگران
طي تلگراف هايي از علاء خواستند كه جلو اين هيجان عمومي را بگيرند تا نگويند در
ايران آزادي نيست. علاء از خارج با شاه تماس گرفت كه جلو اين كار را بگيرد.346
مخالفت تاكتيكي محمدرضا شاه را با بهائي ها نبايد به هيچ وجه جدّي تلقي كرد، زيرا
پس از فروكش كردن شور و احساسات مردم مسلمان، ارتباط شاه با بهائيان بيش از پيش
گرديد. دكتر ايادي نيز پس از نه ماه اقامت در ايتاليا به ايران بازگشت و قدرتش در
دستگاه دولتي و دربار و ارتش بيشتر شد.347
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
324 - جواد منصوري، تاريخ قيام 15 خرداد به روايت اسناد ساواك، ج1، ص324.
325 - پرويز خسرواني، زماني كه دانشجوي دانشكده افسري بود با دختر عبدالحسين نعيمي
بهائي سرشناس و بسيار متمول ازدواج مي كند. حسين فردوست، ظهور سقوط سلطنت پهلوي، ج
1، ص 269.
326 - حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج1، ص 269.
327 - باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي ايران، ج 1، ص 612.
328 - حبيب الله ثابت مشهور به ثابت پاسال، عضو مستمر كادر مركزي بهائيان ايران
(موسوم به محفل ملي) در دهه هاي 30-50 ش؛ و سرمايه دار مشهور بهائي يهودي تبار در
عصر پهلوي است كه صاحب پيشين تلويزيون ايران و مالك بيش از 70 شركت بزرگ تجاري و 20
كارخانه عظيم مونتاژ محصولات آمريكايي.
329 - فصلنامه مطالعات تاريخي، سال 5، ش 20، بهار 1387، ص 230.
330 - مجله خواندني ها، ش 67، س 15، 23 ارديبهشت 1334 ، ص 15و 46.
331 -آئين اسلام ،س1 ،ش13، خرداد 23،ص3.
332 - آئين اسلام ،س اول، ش 13، اسفند 23، ص7.
333 - رسول جعفريان، جريان ها و سازمان هاي مذهبي سياسي ايران، ص182.
334 -آئين اسلام، س3، ش 26، ص 11.
335 - رسول جعفريان، جريان ها و سازمان هاي مذهبي سياسي ايران، ص 183.
336 - سيد محمد حسين منظور الاجداد، مرجعيت در عرصه اجتماع و سياست ،ص 459.
337 - مجله خواندني ها ،ش 67، س 15، 23 ارديبهشت1334، صص 15 و 46.
338 - رسول جعفريان ها و سازمان هاي مذهبي-سياسي ايران، ص183.
339 - علي دواني، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفي،صص188-189.
340 - سيد محمد حسين منظر الاجداد، مرجعيت در عرصه اجتماع و سياست، صص472-475
341 - نور الدين چهار دهي، بهائيت چگونه پديد آمد؟،ص290.
342 - رسول جعفريان، جريان ها و سازمان هاي مذهبي-سياسي ايران، ص 188.
343 - علي دواني، خاطرات حجت الاسلام فلسفي، ص 190.
344 - علي دواني، خاطرات حجت الاسلام فلسفي، صص 194-193.
345 - حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 203.
346 - علي دواني، مفاخر اسلام، ج 12، صص 256-245.
347 - حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 374.
پاورقي
|