(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 3 مهر 1391 - شماره 20314

در استقبال از دوازدهمين جشنواره بين المللي فيلم مقاومت، انقلاب و دفاع مقدس
آغاز بزرگ ترين گردهمايي فيلم هاي انقلابي جهان
نگاهي به فيلم «گلوگاه شيطان» به بهانه پخش از سيما
شكار شيطان در گرداب!
آغاز پخش سريال مستند شهيد «حسن باقري» از سيما
بازداشت هنرپيشه هاليوودي
توليد بيش از 30نمايش راديويي با موضوع دفاع مقدس
وقتي «خيانت» كارهاي سينما طلبكار مي شوند!
كندوكاو پيرامون اقتباس در سينما
تبلور سينماي فاخر از روزنه تفاهم با ادبيات
بررسي مغول هاي سينماي ايران درسينما رسانه


در استقبال از دوازدهمين جشنواره بين المللي فيلم مقاومت، انقلاب و دفاع مقدس

آغاز بزرگ ترين گردهمايي فيلم هاي انقلابي جهان

دوازدهمين دوره جشنواره فيلم دفاع مقدس درحالي همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس آغاز مي شود كه اين جشنواره طي 30 سال گذشته فراز و نشيب هاي فراواني را پي كرده است.
به طوري كه دوره هاي ابتدايي آن با نام هايي چون هفته فيلم و يادواره فيلم هاي جنگي برگزار مي شد. حتي در مقاطعي به خاطر كم بودن فيلم هاي داراي اين موضوع جشنواره برگزار نشد. اما خوشبختانه در سال هاي اخير با رونق نسبي ساخت فيلم هاي جنگي، اين جشنواره دوباره به صورت دوسالانه بر مدار برگزاري قرار گرفت. حتي در دو دوره گذشته با گسترش بخش ها و موضوعات، به جشنواره فيلم «مقاومت، انقلاب و دفاع مقدس» تغيير نام داد. به اين ترتيب اين جشنواره امسال نيز به مناسبت هفته دفاع مقدس در 16 استان و 80 نقطه مرزي كشور -با محوريت شهر كرمان- و همزمان در 9 كشور لبنان، تركيه، بوسني و هرزگوين، هند، مالزي، كره شمالي، ارمنستان، كنيا و فلسطين(غزه) از امروز كار خود را به طور رسمي آغاز مي كند.
در اين دوره از جشنواره همچنين چند بخش جديد راه اندازي شده است. بخش هاي جلوه گاه نور (شهداي ترور)، بخش ويژه عماد مغنيه با موضوع مقاومت مردم غزه و لبنان و بخش دانش آموزي ازجمله بخش هاي جديد اين دوره از جشنواره مقاومت هستند.
حضور برترين فيلم هاي سال
سينماي دفاع مقدس ارزشمندترين ژانر در ميان ديگر گونه هاي سينمايي است كه به اذعان جملگي
دست اندركاران، داراي ويژگي هاي
بومي - ديني است و مي تواند در صورت توجه و مراقبت نه تنها مخاطبان داخلي را جلب، بلكه سفير و حامل فرهنگ ايران زمين براي آن سوي آب ها باشد .
جشنواره فيلم دفاع مقدس كه از امروز كار خود را آغاز مي كند نيز در ميان ديگر رويدادهاي فرهنگي واجد ارزش هايي است كه بايد از آن دفاع كرد . جشنواره فيلم مقاومت در شرايطي برگزار مي شود كه سال هاست سينماي دفاع مقدس ما در محاق مظلوميت قرار دارد و تلاش هاي صورت گرفته در سال هاي اخير براي رفع اين مظلوميت نيز نتوانست به طور كامل مثمر ثمر باشد. اين در حالي است كه اين ژانر نوظهور كه به عنوان تنها گونه سينمايي ملي و بومي از آن ياد مي شود در سال هاي پس از انقلاب خون تازه اي را به رگ هاي حيات هنر هفتم در اين كشور دميد. اما در دوران موسوم به اصلاحات با سياست هاي اجرا شده در عرصه فرهنگ و هنر آسيب هاي فراواني به پيكر سينماي ما وارد شد كه يكي از عواقب آن سياست ها و برنامه ها تضعيف و انزواي سينماي دفاع مقدس بود. اين رويه سبب شد كه جشنواره فيلم دفاع مقدس نيز از ميانه دهه70 به تدريج و دوره به دوره نحيف تر و كم محتواتر شود تا آنجا كه به خاطر كاهش تصاعدي توليد فيلم هايي در اين ژانر، برگزاري اين جشنواره در هاله اي از تعليق قرار گرفت .
خوشبختانه امسال ويترين جشنواره نسبت به چند دوره اخير آن پربارتر شده است. هرچند هنوز هم ويترين اين جشنواره از آنچه انتظار مي رود لاغرتر است، اما چند فيلم خوب و برجسته در آن ديده مي شود. فيلم هايي كه ازقضا برترين فيلم هاي سال سينماي كشورمان نيز محسوب مي شوند.
فيلم هاي «روزهاي زندگي» به كارگرداني پرويز شيخ طادي، «ملكه» ساخته محمد علي باشه آهنگر، «قلاده هاي طلا» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي ازجمله اين فيلم ها هستند كه نه فقط در حوزه سينماي مقاومت آثار بزرگي شناخته مي شوند كه مي توان آن ها را بهترين فيلم هاي يك سال اخير سينماي ايران برشمرد. علاوه بر اين فيلم ها، آثار ديگري هم كه از محصولات دو سال گذشته سينماي ايران به حساب مي آيند در اين جشنواره حضور دارند كه اين فيلم ها عبارتند از: «سي و سه روز»به كارگرداني جمال شورجه، «گلوگاه شيطان» به كارگرداني حميد بهمني،«شورشيرين» ساخته جواد اردكاني،«بزرگ مرد كوچك» ساخته صادق صادقي دقيقي، «راه نجات» ساخته راما قويدل، «فيلادلفي» ساخته سيد مجتبي اسدي پور و اسماعيل رحيم زاده، «پاريس تا پاريس» به كارگرداني محمد حسين لطيفي، «خاك و آتش»ساخته مهدي صباغ زاده، «عطر ولايت»به كارگرداني و تهيه كنندگي مسعود صمدي، «گلچهره» به كارگرداني و تهيه كنندگي وحيد موسائيان،«بوسيدن روي ماه» ساخته همايون اسعديان كه فيلم هاي سينمايي بخش مسابقه سينماي ايران محسوب مي شوند.
در كل بيش هزار و 44 فيلم ايراني متقاضي حضور در بخش هاي مختلف سينماي ايران بوده اند كه از مجموع22 فيلم سينمايي 12 عنوان براي بخش مسابقه و دو عنوان براي خارج از مسابقه انتخاب، از مجموع 81 فيلم سينمايي ويديويي كه 20 عنوان براي بخش مسابقه انتخاب شده است. از مجموع 57 فيلم كوتاه رسيده 24 عنوان انتخاب شده اند. از مجموع182 فيلم مستند ارسالي به دبيرخانه 25 عنوان انتخاب و از مجموع 58 عنوان فيلم متقاضي حضور در بخش جلوه گاه نور 20 اثر براي نمايش در جشنواره انتخاب شده اند.327 فيلمنامه نيز به بخش قلم طلايي به دبيرخانه جشنواره رسيده است كه شامل 200 فيلمنامه سينمايي و125 فيلمنامه سينمايي ويديويي كه از اين تعداد 62 فيلمنامه شامل 32 فيلمنامه سينمايي و 30 فيلمنامه سينمايي ويديويي انتخاب شده اند.همچنين 108اثر از 17 عكاس براي حضور در بخش مسابقه عكاسي انتخاب شده اند.
حضور پررنگ سينماي مقاومت جهان
در دوازدهمين دوره جشنواره فيلم مقاومت همچنين فيلم هاي مقاومت از ساير كشورها نيز حضور پررنگي دارند.
بخش بين الملل دوازدهمين جشنواره فيلم مقاومت كه با عنوان «آفتاب حقيقت» نامگذاري شده در قالب رقابت فيلم هاي سينمايي،
فيلم هاي كوتاه داستاني و آثار مستند برگزار مي شود كه 209 اثر از 87 كشور به دبيرخانه رسيده كه مجموعا 40 عنوان براي بخش مسابقه انتخاب شده است كه شامل 14 عنوان فيلم در بخش عماد مغنيه، 13عنوان سينمايي و 13 عنوان مستند هستند. فيلم هاي بخش بين الملل با محورهاي موضوعي قربانيان سلاح هاي كشتار جمعي (شيميايي، ميكروبي و هسته اي) ، مقابله با تروريسم و صهيونيسم ، مقاومت و بيداري اسلامي ،حقوق بشر و جنبش وال استريت هستند.
يك اتفاق مثبت
در دوره گذشته جشنواره فيلم مقاومت متأسفانه تعدادي از فيلم هاي به ظاهر دفاع مقدسي اما درواقع با محتوايي ضدمقاومت حضور يافته و جوايزي هم دريافت كردند. در اين دوره اما تقريبا هيچ يك از چنين فيلم هايي به جشنواره مقاومت راه نيافته اند.
دبير جشنواره نيز در يكي از نشست هاي خبري خود در اين باره تصريح نموده بود: برخي از دوستان به زعم خود در آثارشان مضامين نويي را قرار مي دهند كه هيچ ارتباطي با هويت ايراني اسلامي و آرمان هاي دفاع مقدس ندارد. البته ساختن فيلم با ايده هاي نو بد نيست اما در بحث دفاع مقدس بايد به اصول پايبند بود.
محمد خزاعي تاكيد كرده بود: بايد در عرصه بين الملل استراتژي مشخصي داشته باشيم. اين همه اتفاقات گوناگون پيرامون ما رخ مي دهد اما ما كدام كار فرهنگي را در جواب آنها انجام داده ايم و در عرصه بين المللي دستمان واقعا خالي است .
واكنش رژيم صهيونيستي
به جشنواره مقاومت
چند روز مانده به برگزاري جشنواره فيلم مقاومت، در قدس اشغالي و از سوي صهيونيست ها به اين جشنواره واكنش نشان داده شد. روزنامه «دزاينفوس» رژيم صهيونيستي با انتشار گزارشي نوشت: « جشنواره فيلم مقاومت جشنواره اي براي نفرت از يهودي هاي و اسرائيلي ها »
اين نشريه فرانسوي زبان جشنواره مقاومت را جشنواره اي ضد اسرائيلي و سياسي عنوان كرده است كه سعي در طرفداري از فلسطين و لبنان و سوريه دارد.«دزاينفوس» همچنين جشنواره فيلم مقاومت را به داشتن تم هاي تروريستي محكوم كرده است .
 


نگاهي به فيلم «گلوگاه شيطان» به بهانه پخش از سيما

شكار شيطان در گرداب!

سعيد رضايي
مقاومت و پايداري مردم ايران در برابر دشمن متجاوز در هشت سال دفاع مقدس، حماسه ها و دلاوري هايي بي بديل را در تاريخ كشورمان رقم زد كه آثار ادبي و هنري، هنوز حتي گوشه اي از آنها را نيز ثبت و ضبط نكرده اند، به خصوص عرصه سينما كه با وجود درخششي موقت در زمينه دفاع مقدس در دهه هاي 60 و اوايل دهه 70 در سال هاي اخير از اين مهم دوري گزيده است. اين در حالي است كه گوشه گوشه آن دوران مملو از موضوع ها و دستاوردهايي است كه مي توانند به خلق يك فيلم ماندگار و ديدني تبديل شوند، همچنان كه تجربه 30 ساله سينماي پس از انقلاب اسلامي مويد برتري و موفقيت فيلم هاي دفاع مقدسي در رقابت با ساير آثار، چه در جذب مخاطب و چه در جريان سازي مثبت فرهنگي است.
به ويژه اينكه، ايستادگي و از خودگذشتگي هاي رزمندگان اسلام در جنگ تحميلي، به خودي خود نوعي هنرمندي والا و متعالي محسوب مي شود كه اوج اين هنرمندي در شهادت تجلي يافته است، همچنان كه امام راحل نيز فرمود: «شهادت، هنرمردان خداست.» براين اساس فيلمساز هوشمند، ديگر نياز چنداني به جهد و كوشش براي خلق داستان تخيلي ندارد و فقط كافي است كه با صداقت و راستگويي، اين حماسه ها را بازآفريني كند. فيلم «گلوگاه شيطان» حاصل يكي از همين راستگويي هاست. «حميد بهمني» پس از ساخت فيلم هاي «آخرين نبرد» و «آن مرد آمد» در سومين فيلم خود تلاش كرده تا بخشي از واقعيت هاي جنگ و مقاومت را بازسازي كند. شاخصه مهم فيلم «گلوگاه شيطان» به نمايش درآوردن پشت صحنه يكي از عمليات هاي مهم جنگ است، اتفاقي كه تا به حال در سينماي ايران رخ نداده و فيلم هاي داراي دورنمايه دفاع مقدسي، اگر هم به عمليات ها توجه كرده اند، صرفا به متن و اصل عمليات ها پرداخته اند، اين در حالي است كه مقدمات و تحركات پيش از اجراي عمليات ها نيز داراي حوادث و ناگفته هاي فراواني هستند. چه بسا،گاه اين تلاش هاي ماقبل عمليات ها، سرنوشت خود عمليات را نيز رقم مي زدند. آنچه در فيلم «گلوگاه شيطان» هدف قرار گرفته، روايت نزديك به واقع پشت صحنه يكي از مهم ترين عمليات هاي دفاع مقدس است. اين فيلم اتفاقات پيچيده و نفس گير عمليات شناسايي «والفجر 8» را ترسيم كرده است، عملياتي كه هدفش تسلط به شهر استراتژيكي فاو و رها كردن آن از سلطه رژيم بعث صدام بود. اهميت اين عمليات تا آنجا بود كه حتي حاميان غربي صدام را نيز به وحشت انداخت. تا آنجا كه «فرانسيس فوكوياما»، نظريه پرداز برجسته آمريكايي پيروزي رزمندگان ايراني در اين عمليات را مقدمه فتح كربلا و رهايي قدس دانسته بود. «گلوگاه شيطان» يكي از پروژه هاي فاخر سينماي ملي محسوب مي شود. البته فيلمنامه آن 16 سال پيش نوشته شده بود، اما به دليل مشكلاتي كه طي سال هاي پس از دوم خرداد سال 76 پيش روي سينماي دفاع مقدس و فيلمسازان اين عرصه وجود داشت، ساخته شدن آن تا اين زمان به تاخير افتاد. هر چند كه اين فيلم را نمي توان يك شاهكار سينمايي دانست، اما برخورداري از برخي ويژگي هاي منحصر به فرد، آن را به فيلمي شاخص و قابل تامل در سينماي ايران تبديل كرده است. پرهيز از دخل و تصرف و دوري از تحريف واقعيت ها يكي از اين امتيازات است. به طوري كه مخاطب با ديدن اين اثر، به جز تماشاي يك فيلم، مي تواند نسبت به بخشي از تاريخ دفاع مقدس نيز آگاهي پيدا كند، اينكه فرزندان سرزمين ما چگونه گره يكي از پيچيده ترين عمليات هاي جنگي را باز كردند و پيروز شدند. مهم ترين ويژگي اين عمليات اين است كه بخش زيادي از آن در سكوت گذشته است و تفكر و انديشه هاي قواي دو طرف با هم رقابت مي كرد. در نهايت نيز همان طور كه در اين فيلم مي بينيم، اين تفكر و روحيه الهي است كه در مقابل طاغوتيان و اشغالگران پيروز مي شود. آنچه باعث شده تا «گلوگاه شيطان» نسبت به ساير آثاري كه به عمليات ها مي پردازند متمايز شود. همين نكته است كه در آن، علاوه بر زورآزمايي نظامي، نقش توكل و برنامه ريزي فكري براي اجرا و پيشبرد عمليات ها نيز به نمايش درآمده است. اين فيلم علاوه بر محتواي غني و درستش كه بازتاب دهنده واقع گرايانه سلحشوري ها و از خودگذشتگي هاي رزمندگان اسلام است، داراي ساختاري شسته رفته و سنجيده است. ويژگي ساختاري «گلوگاه شيطان» فخر فروشي بصري آن است. تصاوير هوايي و زيرآب فيلم، در عين زيبايي و جلوه نمايي خاص و فاخر، نوعي تناقض نمايي روايي را نيز ايجاد كرده است، به طوري كه صحنه هاي دريايي، هوايي و زميني فيلم متناسب و هماهنگ به نمايش درآمده و مكمل يكديگر شده اند. در نتيجه «گلوگاه شيطان» يك فيلم جنگي خوش ساخت و چشم نواز از آب درآمده است. جلوه هاي ويژه آن تماشايي است و فضاسازي هايش باور پذير و پرجاذبه هستند. اما نقطه ضعف اصلي آن، نحوه پردازش قصه در فيلمنامه است. به اين معني كه نوعي ركود و يكنواختي بر درام فيلم سايه افكنده است. جاي خالي يك تعليق يا تكانه در فيلم وجود دارد. توجه كنيد كه «گلوگاه شيطان» يك فيلم حادثه اي و حماسي است. بنابراين عناصري چون حركات محيرالعقول، تعليق، هيجان و قهرمان بازي كاراكترهاي فيلم از الزامات آن است. فيلمنامه فاقد شخصيت پردازي است و كاراكترها به شكلي كليشه اي و قالبي به نمايش درآمده اند.
نكته مهم ديگر در اين فيلم اين است كه طرف مقابل ما در جنگ را فقط بعثيان محدود نكرده است، بلكه اين واقعيت كه ساير دولت هاي امپرياليستي و جهانخوار نيز در كنار صدام بودند در آن به تصوير كشيده شده است. حضور ناو جنگي آمريكا و مقابله بالگردهاي آنها با رزمندگان دريانورد ايران، علاوه بر اين كه صحنه هاي پرجاذبه و مهيجي را رقم زده، به واكاوي بعد بين المللي جنگ هشت ساله نيز پرداخته است. به خوبي به ياد داريم كه رهبر فرزانه انقلاب نيز چند سال پيش در جلسه اي با سينماگران تأكيد كردند كه در آثار سينمايي به پشتيباني و تعاملات غربي ها با حكومت صدام براي تقابل با ايران توجه شود. متأسفانه با گذشت چند سال از آن رهنمودها فيلم هاي قابل توجهي در اين زمينه ساخته نشده است. «گلوگاه شيطان» از معدود حركات جدي براي عمل به اين تكليف است.
رزمندگان ايراني در اين فيلم به جز نظاميان بعثي و آمريكايي با يك دشمن ديگر هم رو به رو هستند؛ اين دشمن كه نقشي استعاره اي دارد يك كوسه ماهي است! با اين كه فيلم در قالبي رئال و واقع گرايانه ساخته شده، اما حضور عنصر دراماتيك كوسه، جنبه اي سوررئال و نمادين نيز به فيلم بخشيده است. با توجه به نام فيلم و نقش و كاركرد داستاني كوسه در اين روايت، مي توان آن را نماينده و نشانه اي از شيطان دانست. در حقيقت اين شيطان است كه به نبرد با جبهه حق طلب ايران مي آيد و بعثيان و آمريكايي ها نيز به كمك شيطان (كوسه) مي شتابند. در حقيقت اين فيلم روايت شكست اهريمن در عمليات سكوت است.
«گلوگاه شيطان» از معدود فيلم هاي دفاع مقدسي سال هاي اخير است كه با رويكردي حقيقت محورانه و حماسي به جنگ هشت ساله پرداخته است. فيلم هاي جنگي ديگري هم در اين چند سال ساخته و به نمايش درآمده است، اما متأسفانه اغلب آنها رويكردي نه چندان حقيقت گرايانه به اين موضوع مهم داشته اند. فيلم هايي چون «گلوگاه شيطان» از نيازهاي فرهنگي ما محسوب مي شوند. البته چنين آثاري به فضاي نمايشي بيشترين نيز نيازمندند كه هنوز محقق نشده است. شاهديم كه اكثر سالن هاي نمايش فيلم در اختيار آثار بيهوده و گاه منفي قرار مي گيرد و در مقابل فيلم هايي چون «گلوگاه شيطان» كه داراي موضوع و محتواي مهمي هستند به شكل محدودي اكران مي شوند. بدون شك اين گونه فيلم ها زماني مي توانند تأثير مورد انتظار را بر جامعه بگذارند كه امكان برقراري ارتباط با مخاطب هاي بيشتر را نيز پيدا كنند.
 


آغاز پخش سريال مستند شهيد «حسن باقري» از سيما

مجموعه مستند «آخرين روزهاي زمستان» با محوريت زندگي شهيد حسن باقري از فردا روي آنتن شبكه يك سيما مي رود.
مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» روايت زندگي شهيد حسن باقري با نام واقعي غلامحسين افشردي معروف به سقاي بسيجيان جوان ترين فرمانده ايران در دوران جنگ ايران و عراق است.
اين مجموعه مستند از روز سه شنبه فردا ساعت 23 از شبكه يك سيما پخش مي شود و تكرار آن روزهاي جمعه ساعت 20 روي آنتن مي رود.
تيتراژ اين مجموعه مستند با صداي عليرضا قرباني و شعري از عارف قزويني (از خون جوانان وطن لاله دميده) ساخته شده است.
شهيد حسن باقري به عنوان فرمانده قرارگاه هاي نصر و كربلا نقش بسياري در موفقيت نيروهاي ايران در عمليات هاي فتح المبين و رمضان و هم چنين بيت المقدس و آزادسازي خرمشهر داشت. باقري در هنگام شهادت سمت قائم مقامي فرمانده نيروي زميني سپاه را برعهده داشت. وي در 9 بهمن 1361 وقتي در منطقه فكه مشغول شناسايي منطقه دشمن و آماده سازي عمليات والفجر مقدماتي بود كه در سنگر ديده بان مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و همراه با مجيد بقايي به شهادت رسيد. باقري در زمان شهادت 27 سال داشت و محل دفن وي، قطعه 24 گلزار شهداي بهشت زهراي تهران است.
مجموعه «آخرين روزهاي زمستان» قرار است در 10 قسمت 50 دقيقه اي پخش شود. مهدي زمين پرداز (در نقش حسن باقري)، مجتبي شفيعي (در نقش احمد متوسليان)، ابراهيم اميني (در نقش محسن رضايي)، سعيد ميرزايي (در نقش رحيم صفوي) و سهيل بابايي (در نقش محمد برادر شهيد باقري) در اين مجموعه مستند- داستاني ايفاي نقش كرده اند.

 


بازداشت هنرپيشه هاليوودي

هنرپيشه زن هاليوود كه چهارشنبه گذشته پس از تصادف با يك عابر پياده از صحنه گريخته بود توسط مقامات پليس دستگير شده و هدف بازجويي قرارگرفت.
به گزارش شبكه ايران، «ليندسي لوهان» هنرپيشه زن هاليوود كه چهارشنبه گذشته پس از تصادف با يك عابر پياده از صحنه گريخته بود توسط مقامات پليس دستگير شده و مورد بازجويي قرارگرفت. مقامات پليس تاكيد كرده اند كه يك مرد 34 ساله ادعا كرده كه لوهان به هنگام رانندگي در يك خيابان كم عرض در منطقه چلسي منهتن با او برخورد كرده اما به سرعت صحنه را ترك كرده است . گويا لوهان بعد از بروز تصادف براي بررسي ميزان خسارت وارده به خودرويش از اتومبيل خارج شده اما بعد از مدتي از صحنه دور شده است.

 


توليد بيش از 30نمايش راديويي با موضوع دفاع مقدس

بيش از 30نمايش راديويي با موضوع دفاع مقدس درمركز هنرهاي نمايشي راديو توليد شد و هفته اول مهر از شبكه هاي راديويي پخش مي شود.
محله سپهسالار، آتش دشمن، اطلاعات سري، قدم هاي استوار، كلاهخود، نگهبان،دفترچه خاطرات، امتحان روز جمعه، اصرار براي مرخصي، روزنامه صبح، شوخي مرگبار، قهرمان 759، داستان يك عكس و همچنين «خون بهاي روزي كه يادمان رفته» از جمله نمايش هاي توليدي است.
از ميان ديگر آثار مي توان به مرداني از جنوب، چند خط تا بهشت، گذر از تاريكي، به فاصله يك گلوله، ببخش ماريتا، كوچك اما پهلوان، گل سرخي به زيبايي ريژاوو، آسمان كبود، آن روزي كه جمعه بود، مسافر، مسيح كردستان، آسمان عشق و سلحشوران اشاره كرد كه با هنرمندي بازيگران مركز هنرهاي نمايشي راديو در هفته دفاع مقدس پخش مي شود.
 


وقتي «خيانت» كارهاي سينما طلبكار مي شوند!

آرش فهيم
بيش از 15 سال است كه سينماي دفاع مقدس دچار تنگنا و مهجوريت شده است. در اين دوره نسبتا طولاني، فيلم هايي كه با موضوع مهم ترين مقطع تاريخ معاصر ايران و نمايش ازخودگذشتگي هاي مردم در جنگ تحميلي ساخته شده اند با انواع و اقسام بي مهري ها، به خصوص محدوديت اكران روبه رو بوده اند. در شرايطي كه ضعيف ترين و سخيف ترين فيلم ها معمولا با توجه ويژه اي از سوي سينمادارها مواجه هستند، حتي بهترين فيلم هاي دفاع مقدسي نيز روي پرده معدود تالارهاي نمايش دهنده فيلم مي روند. اين وضعيت به گونه اي پيش رفته كه گويي مشكل اكران فيلم هاي دفاع مقدسي -و به طور كلي فيلم هاي برخوردار از مضامين ارزشمند- يك أمر طبيعي است.
با اين حال فاش شدن مسئله محدوديت نمايش چند فيلم آن هم با مضاميني چون خيانت خانوادگي و تحقير مردم و توهين به اعتقادات مذهبي چنان واكنش هايي را در پي داشته كه گويي يك اتفاق سهمگين و تلخ رخ داده است. نشريات سينمايي اين قضيه را به تيتر يك خود تبديل مي كنند ، انجمن منتقدان در محكوميت آن بيانيه صادر مي كند، برنامه سينمايي تلويزيون بخشي را به آن اختصاص مي دهد و از همه مضحك تر و شرم آورتر اينكه تهيه كننده اين فيلم هاي كذايي به جاي عذرخواهي از جامعه، طلبكارانه بيانيه صادر كرده و محدوديت اكران فيلم خود را تهديدي براي سينماي اجتماعي و فعاليت بخش خصوصي معرفي مي كنند!!! جالب است؛ آقايان از بودجه ها و رانت هاي دولتي و شبه دولتي سود مي برند و آن وقت خود را سرآمد بخش خصوصي در عرصه سينما معرفي مي كنند! با پول مردم، عليه مردم فيلم مي سازند و ادعاي استقلال دارند!
جاي شگفتي است؛ سازندگان فيلم هايي كه دستمايه اي جز عشق هاي چندضلعي و خيانت هاي چند طرفه و تحقير مردم -به ويژه اقشار مستضعف و متدين جامعه- ندارند و در ضعيف ترين ساختارها و روايت ها پرداخته شده اند، خود را نماينده سينماي اجتماعي مي دانند و مدعي اند اگر چند پرده براي نمايش فيلم هايشان دريغ داشته شود سينماي ايران آسيب مي بيند! اما به گواه تاريخ، وجود و حضور چنين جريان ها و فيلم هايي بوده كه همواره حيات سينماي ايران را تهديد نموده است. طلايي ترين و پوياترين مقطع در تاريخ سينماي ايران دوره اي بوده كه بازنمايي مضامين پست و نازل و ضداخلاقي به حداقل رسيده بود. برعكس؛ قهر مردم با سينما درست از زماني آغاز شد كه برخي مديران دولتي براي پيشبرد اهداف سياسي و جناحي خود، فضا را براي خودنمايي ماجراهاي ناسالم در سينما باز كردند. از همان زمان كه پاي خيانت و افزايش اضلاع عاشقانه به سينما باز شد، رفته رفته حضور مردم در سينما كمرنگ تر و كمرنگ تر شد. امواج مخرب اين جريان ها بيش از هر كس به خود سينماگران آسيب زده است. حالا هم گويا اين فعالان خود خوانده بخش خصوصي و سينماي اجتماعي با فيلم هاي«خيانت» كارانه شان قصد كوبيدن ميخ بر تابوت سينماي ايران را دارند. آيا غير از اين است كه همه دارايي و سرمايه سينماي ما شرافت و نجابت منحصر به فرد آن است؟ و آيا جز اين است كه گسترش ماجراهاي رذيلانه و موهن در سينما باعث از دست رفتن اين سرمايه ها مي شود؟
جاي ترديدي نيست كه تبديل كردن محدوديت نمايش تعداد انگشت شماري از فيلم هاي مبتذل و ضدمردمي به يك معضل فراگير و حياتي از سوي عده اي، تنها با اهداف كاسب كارانه و منفعت طلبانه صورت گرفته است. واقعيت اين است كه اين همه تظاهر به دلسوزي براي سينما و فرهنگ ستايي هاي رياكارانه از سوي اين عده قابل باور نيست. اگر اين دوستان به معناي واقعي كلمه دلشان براي سينما و فرهنگ و مردم و سرزمينمان مي سوزد، اصلا در پي ساخت چنين فيلم هايي برنمي آمدند و به جاي ترسيم ده ها موضوع مهم و بر زمين مانده ملي و فرهنگي به سراغ نمايش خيانت و تحقير مردم نمي رفتند.
 


كندوكاو پيرامون اقتباس در سينما

تبلور سينماي فاخر از روزنه تفاهم با ادبيات

مصطفي انصافي
ادبيات پيوندي ناگسستني با سينما دارد و اساساً بدون ادبيات داستاني و نمايشي سينما به لحاظ محتوا خالي از معناست و هيچ بنيادي ندارد.
از اين رو تفحص در پيرامون ربط و نسبت ادبيات و سينما بايد يكي از مهم ترين دغدغه هاي سينماگران و مخاطبان سينما باشد. به نظر مي رسد از زمان پيدايش سينما، موضوع اقتباس از آثار ادبي نيز مطرح شده است. موضوعي كه همچنان به قوت خود باقي است. چراكه قصه و داستان، سنگ اول بناي ساختمان پيچيده و تو در توي فيلم است. «اقتباس» مفهومي است كه سعي دارد اشتراكات ميان سينما و ادبيات را هدف بررسي قرار دهد. در يك نگاه كلي، سينما و ادبيات هر دو شكل هايي از بازنمايي واقعيت اند. اين موضوع كه واقعيت را چگونه مي توان بازنمايي كرد مسئله اصلي ادبيات داستاني و سينما است.
سينما در مقايسه با ساير هنرها كه گاه پيشينه شان به عمر بشر بازمي گردد از طول عمر كمتري برخوردار است. تا جايي كه مقايسه سينما با طول عمر يكصدسال با هنرهاي ديگر و ادبيات كه عمري برابر با عمر بشر دارند نشدني و حتي نامطلوب است. يكي از راه هاي تكامل يافتن سينما اقتباس از ادبيات داستاني است. صاحبان جريان هاي سينمايي بزرگ همواره از ادبيات براي غني ساختن سينما سود جسته اند.
اقتباس از آثار ادبي به خصوص رمان، ديرزماني است كه در عمر نه چندان بلند سينما به عنوان يك ژانر مستقل تعريف شده است و حتي در جايزه هاي سينمايي بزرگ بخش جايزه فيلم نامه اقتباسي ايجاد مي شود. اهميت تاثير ادبيات بر سينما بر كسي پوشيده نيست. از زماني كه سينما ناطق شد، ورود كلمه و زبان و به تبع آن ادبيات و آثار ادبي راه به سينما يافتند. آندره بازن، منتقد و تئوريسين مشهور سينما، اقتباس را ويژگي ثابت تاريخ هنر مي داند و اضافه مي كند كه استقلال ابزار بيان و اصالت موضوع در سينما نيز هيچ گاه بيشتر از 30 سال اول اختراع سينما طول نمي كشد و اين هنر نوپا، مي كوشد از برادران بزرگ ترش (رمان و تئاتر) تقليد كند.
اقتباس، سازوكاري بسيار رايج و مهم براي نگارش فيلمنامه در موفق ترين نظام هاي سينمايي جهان محسوب مي شود. اقتباس تا جايي براي سينما اهميت دارد كه ليندا سينگر يكي از پژوهشگران سينماي جهان در كتابش مي نويسد، اقتباس خون حيات بخش دنياي سينما و تلويزيون است. 85 درصد كل فيلم هاي برنده اسكار اقتباسي اند. 45 درصد از كل فيلم هاي تلويزيوني نيز اقتباسي اند. 70 درصد از كل فيلم هاي جايزه امي نيز آثاري اقتباسي اند و... اين آمار و ارقام از يك واقعيت مهم پرده برمي دارد و آن اين است است كه پيوندي لاينفك و تجزيه ناپذير ميان سينما و ادبيات وجود دارد.
بسياري از منتقدان و پژوهشگران عرصه سينما در كشور ما نيز عمده نقطه ضعف سينما را ضعف و نقصان در فيلمنامه ها مي دانند و حوزه هاي ديگر سينما در اولويت هاي بعدي است. در اين ميان اقتباس از آثار ادبي يكي از مناسب ترين راه ها براي قوت بخشيدن به حوزه فيلمنامه توصيه مي شود. دقيقاً يكي از معضلات سينماي ما كه از معضل به بحران تبديل شده است، گسست ميان سينما و ادبيات معاصر ايران و جهان است. قبل از انقلاب عده اي به سراغ ادبيات كلاسيك ما مي رفتند و نتيجه آن فيلم هاي ضعيف و سطحي اي بود كه براساس شاهنامه ليلي و مجنون و... ساخته مي شد. در همان زمان البته چند اقتباس ادبي موفق مثل «گاو» وجود دارد. تقريبا همه فيلم هاي خوب و ارزشمندي كه پس از پيدايش موج نو در ايران ساخته شده است، به نوعي منبع اقتباس شان ادبيات معاصر ايران و جهان است. در دهه هاي اخير نيز ارتباط بين سينما و ادبيات در ايران كمرنگ تر شده و به آثاري از جمله هوشنگ مرادي كرماني محدود شده است. تقريبا تمام آثار او به فيلم برگردانده شده اند كه اين امر به جذابيت داستان هاي مرادي كرماني براي جذب عامه مردم مربوط مي شود. مانند «قصه هاي مجيد» و «مهمان مامان» ولي انبوهي از آثار ادبي توليدشده را داريم كه بلاتكليف مانده اند.
با نگاهي سطحي به فيلمنامه هاي سينماي هژموني طلبي مثل هاليوود به راحتي متوجه مي شويم كه نقطه قوت آثار توليدي اين سينماي امپرياليستي در داستان پردازي ها و فيلمنامه هاي قوي آنان است و الا جلوه هاي ويژه به تنهايي توانايي جذب مخاطب را ندارد، همچنان كه ما شاهديم در سينماي هند (باليوود) علي رغم استفاده گسترده از جلوه هاي ويـژه هيچ يك از فيلم هاي آنان توانايي جذب مخاطب و فروش جهاني را نداشته اند. هاليوود نشينان نيز به خوبي به اهميت فيلمنامه و داستان پردازي و همچنين اقتباس از ادبيات داستاني قدرتمند پي برده و در راستاي بهبود هرچه بيشتر آن مي كوشند. ولي متأسفانه شايد در بهترين حالت به تعداد انگشتان يك دست در سينماي كشورمان شاهد آثار سينمايي اقتباسي باشيم.
البته عواملي چند موجبات فراهم آمدن اين وضع را به وجود آورده اند. بسياري از سينماگران جامعه ما صرفا خود را محدود به سواد بصري و سينمايي كرده اند و علي رغم گرفتن ژست هاي روشنفكرانه ارتباط خاصي با كتاب و كتابخواني ندارند. به طور كلي متأسفانه بسياري از فيلمنامه نويسان ما اهل مطالعه نيستند و بسياري از داستان نويس ها هم اهل سينما نيستند. داستان نويس هاي امروز جامعه ما به دو دسته عمده تقسيم شده اند؛ گروه نخست آثار ادبي عامه پسند مي نويسند كه در آن از الگوهاي كلاسيك بهره مي گيرند. اين داستان ها آغازي با آرامش دارد. در ادامه داستان اتفاقي رخ مي دهد. گرمي در كار ايجاد مي شود، مسئله اوج مي گيرد و درنهايت آن گره گشوده مي شود و نتيجه گيري نهايي صورت مي گيرد كه ذائقه بيشتر به اين جنس ساختار متمايل است. گروه دوم از ادبيات مدرن اروپا و آمريكا الگو مي گيرند؛ ادبياتي كه درونگرا و فردگراست و تأكيد بر درون مايه هاي افراد و فرديت انسان ها است. چنين فضايي در داستان پردازي، مسير تبديل قصه به فيلمنامه را دشوار مي كند. فيلمنامه نويس به خاطر تبديل بسياري از آثار ادبي مدرن به زبان سينما بايد راه دشوار و طولاني بپيمايد. چون كه اين آثار به سان يك اوديسه شخصي هستند و وجهي درون گرايانه دارند به نحوي كه گاهي اوقات مسير تبديل قصه به فيلمنامه رها مي شود و فيلمنامه مجزا و ديگري خلق مي شود. فيلمنامه اي كه نويسنده خود آن را به وجود آورده است.
مسئله ديگر در اين ميان اين است كه به نظر مي رسد يكي از عوامل اصلي در عدم ايجاد امنيت و شكل گيري فضاي اقتباس، نبودن قانون «كپي رايت» است. گفته اند برخي از رمان نويس هاي ما در وصيتنامه خود حق تبديل شدن آثارشان به فيلم را از ديگران سلب كرده اند و كليه حقوق آن را به بازماندگانشان اعطا كرده اند. در جهان حساسيت شديدي براي اجراي قانون «حقوق مؤلفان و مصنفان» وجود دارد، چرا كه مانند هر قانون ديگري امنيت رواني شرايطي را براي مولف به وجود مي آورد كه ايده خود را به نام خود ثبت كرده و هركسي نتواند براحتي آن را از آن خود بسازد. اين حساسيت در جامعه ما وجود ندارد. اگر بي توجهي به قانوني كپي رايت در برخي از جنبه هاي اقتصادي منفعتي داشته باشد در حال حاضر حداقل در پديده اقتباس به صنعت سينما و تلويزيون آسيب فراواني وارد آورده است. براين اساس كمتر كسي حاضر است با داشتن فيلمنامه اي خوب آن را در اختيار دفاتر سينمايي بگذارد چرا كه اين به معناي آن است كه كلا از خير اثر خود بگذرد و آن را به دست فراموشي بسپارد. اقتباس مي تواند با شاخه ها و انحاء ديگر در رونق يافتن سينما ياري رساند. به عبارت ديگر هم مي تواند رسالت فرهنگي خود را انجام دهد و هم مي تواند بدون كمك هاي دولتي به منزله كالايي صنعتي روي پاي خود بأيستد و به قول معروف «دخل و خرجش را در بياورد» و سينما را بدل به صنعتي هرچه پررونق تر نمايد.
ارتقاي سينماي ايران و توليدات هرچه بيشتر از آثار اقتباسي به دو عامل بستگي دارد؛ ابتدا بايد مديران فرهنگي علاقمند به ادبيات و پيشينه فرهنگي خود بوده تا براي توليد آثاري در اين عرصه حمايت لازم را از سينماگران انجام دهند. قدم دوم را هم هنرمندان بايد بردارند. يعني با طرح موضوعات مختلف و ارسال آنها براي مديران فرهنگي سهم بزرگي در افزايش توليدات داشته باشند. از اين رو يكي از بزرگترين هم و غم هاي هم مسئولان سينمايي و هم خود سينماگران كشورمان بايد گسترش سينماي اقتباسي باشد تا بتوانند از روزنه يك توافق و تفاهم ميان سينما با ادبيات، سينمايي به مراتب فاخر و ارزشمند، داشته باشيم. در اين ميان كتاب مقدس مسلمين يعني قرآن كريم يكي از بزرگترين منابع اقتباس بايد باشد، چرا كه قصص قرآني از جذابيت هاي وافري براي بدل شدن به تصوير برخوردارند و با كمي سليقه به خرج دادن ازسوي سينماگران مي تواند منبع الهام بخش خوبي براي جريان سينمايي ما باشد. با به راه افتادن چنين جرياني مخاطب نيز پا به ميدان خواهد گذاشت و به سينما باز خواهد گشت. البته ناگفته نماند كه ساخت آثار سينمايي فاخر و قرآني هزينه هاي زيادي را مي طلبد كه در اينجا كمك هاي دولتي در كنار بخش خصوصي مي تواند اين پتانسيل را به خوبي به وجود بياورد.
 


بررسي مغول هاي سينماي ايران درسينما رسانه

چهارصد و چهل و هشتمين شماره سينما رسانه با پرونده اي با عنوان «از بوسني تا ميانمار؛ از سرزمين خون تا بانوي قصاب» منتشر شد.
دراين شماره از سينما رسانه در بخش سينماي ايران «مغول هاي سينماي ايران» به چشم مي خورد.
دربخش سينماي جهان نقد و بررسي سه فيلم «سه چهره آنگ سان سوچي»، «... و اينك شيطان پرستي»، «پيش به سوي آرمان شهر» منتشر شده است. دربخش سينماي ديني مصاحبه با دكتر محمد رجبي پيرامون انديشه هاي مرحوم دكتر مددپور با تيتر «مددپور، غرب زدگان بسيط و غرب زدگان مركب» و مصاحبه با دكتر بهروز و فرنو پيرامون انديشه هاي دكتر مددپور بخش اصلي سينماي ديني را به خود اختصاص داده است.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14