(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 15 مهر 1391 - شماره 20324

گفت وگو با علي رام نورايي بازيگر سينما
دين به شهدا حساسيت كار را افزايش مي دهد
نگاهي به پربيننده ترين برنامه معارفي سيما
رهنمون شدن به «سمت خدا» در قاب تلويزيون
نگراني بي بي سي از ممانعت انتشار بازي هاي رايانه اي غيرمجاز
رئيس سازمان سينمايي در گفت وگوي اختصاصي با كيهان:
ساخت فيلم موهن بخشي از نقشه هاي ضدبشري صهيونيسم است
به بهانه برگزاري جشنواره فيلم كوتاه تهران
عصيانگري هاي سينماي جوان
آگاه سازي مردم موجب كاهش استفاده از ماهواره شد
توليد يك فيلم كودك براساس افسانه هاي قديمي


گفت وگو با علي رام نورايي بازيگر سينما

دين به شهدا حساسيت كار را افزايش مي دهد


عليرضا آل يمين
علي رام نورايي بازيگر جوان، خوشنام و فعال سينماي ايران است. متولد 1356 است. مهندسي كامپيوتر خوانده و از سال 76 با گروه هاي تئاتر دانشجويي پايش به دنياي بازيگري باز شد.
بعد هم در سريال هايي چون «كمكم كن»، «عمليات 125»، «جابربن حيان» و فيلم هاي سينمايي «بازنده»، «نفوذي»، «گلوگاه شيطان» و «قلاده هاي طلا» بازي كرد. او بعد از بازي در فيلم «قلاده هاي طلا» هدف اهانت برخي از به اصطلاح سينماگران قرار گرفت، افرادي كه افشاگري فيلم مذكور درباره حوادث سال 88 به مذاقشان خوش نمي آيد. يك بار كمال تبريزي او را از سينما آزادي كه محل جمع آوري كمك هاي مردمي براي زلزله زده ها بود بيرون انداخت و بار ديگر نوچه هاي يك بازيگر زن او را هدف حمله و فحاشي قرار دادند. با اين حال او اما متواضعانه حاضر نشد پيرامون اين مسائل گفت وگو كند. به همين بهانه و به مناسبت هايي چون برگزاري جشنواره فيلم مقاومت، نمايش فيلم «گلوگاه شيطان» از تلويزيون و انتشار نسخه نمايش خانگي «قلاده هاي طلا» با نورايي گفت وگو كرديم.
- شما از بازيگراني هستيد كه در كارنامه خود بازي در فيلم هاي دفاع مقدسي زيادي را ثبت كرده ايد. چطور شد كه وارد اين فضا شديد؟
من فرزند يك ارتشي هستم. پدرم بازنشسته نيروي دريايي است و بزرگ شدن در خانواده اي نظامي كمي با خانواده هاي عادي فرق مي كند. به واسطه شغل پدرم شايد كمي بيشتر از ديگر بچه هاي هم سن و سال خودم جنگ را لمس كردم و اين موضوع برايم يك دغدغه بود. وقتي هم كه وارد اين حرفه شدم به سينماي اكشن خيلي بيشتر علاقه مند بودم. با وجود اينكه اين نوع سينما در ايران خيلي ضعيف بوده و هست اما خيلي دوست داشتم اين فضا را تجربه كنم. به همين دلائل هم وقتي پيشنهاد بازي در فيلم دفاع مقدسي شد پذيرفتم و الان با لطف خدا هفت، هشت كار در اين زمينه در پرونده ام هست و آخرين كارم «گلوگاه شيطان» است.
- از گلوگاه شيطان بگوييد؟
فيلمنامه خيلي خوبي دارد. براي اولين بار به موضوع خاصي پرداخته شده كه در سينماي ايران سابقه نداشته است و آن هم وجود يك كوسه به عنوان نقش اصلي در كار است. اما موضوعي كه بايد بگويم اين است كه در تمام كارهاي دفاع مقدسي كه حضور داشتم كمبود امكانات و عدم حمايت هاي لازم آن طور كه شايسته اين ژانر سينماست ملموس بوده و روي خروجي كار تاثير مستقيم داشته است. اين ها دل آدم را به درد مي آورد. من به همراه امين زندگاني و عليرضا كمالي وقتي فيلمنامه «گلوگاه شيطان» را خوانديم با يك انرژي مضاعف دست به دست هم داديم تا بهترين كار خود را ارائه دهيم. ولي شرايط كار و كمبودها ما را دلزده مي كرد. اداي دين كردن كلمه بزرگي است اما در پس زمينه ذهنيمان اين بود كه با اين كارها مي توانيم نسبت به آن آدم ها كه رفتند جنگيدند و همه چيزشان را گذاشتند و شهيد شدند اداي دين كوچكي كنيم. ولي شرايط سخت گاهي ما را در يك تنگنا مي گذاشت كه مي ترسيديم كار به خوبي انجام نشود و دين بيشتري به گردنمان بيفتد و مديون رزمندگان و شهدا شويم. به خاطر همين هم خيلي ها مي ترسند كه وارد اين فضا شوند. كمبود امكانات، عدم حمايت، نبود تبليغات و نداشتن زمان مناسب براي اكران باعث مي شود سينماگران كمي از اين حيطه فاصله بگيرند. غربي ها بابت تهاجماتشان و استعمار كردن كشورهاي ديگر از سينما استفاده مي كنند و قهرمان سازي مي كنند، اما ما براي دفاع مقدسمان نتوانسته ايم كار فاخري انجام دهيم .
- اين كم كاري بيشتر از جانب مديران فرهنگي است يا از طرف خود سينماگران؟
اگر تهيه كننده بخواهد 10 تا تانك در صحنه اي داشته باشد نمي تواند از كوچه و خيابان تهيه كند. اين را بايد ارگان هايي مثل ارتش و سپاه و مسئوليني كه دستشان باز است حمايت كنند. هنرمندان دوست دارند كارشان را به بهترين شكل انجام دهند، اما عدم وجود امكانات باعث تضعيف كار هنرمند مي شود. مثلا مي گويند حالا كه نمي توانيم پنجاه تانك در صحنه بچينيم، يك تانك منهدم شده را مي گذاريم و دوباره منهدمش مي كنيم! اين طور مي شود كه كارهايمان افت كيفيت پيدا مي كنند.
- به نظر شما آثار اخيري كه در حوزه دفاع مقدس توليد شده چطور بوده است؟ آيا اتفاق جديدي افتاده است؟
فكر مي كنم از لحاظ ساختاري كارهاي خوبي انجام شده است، اما همان طور كه گفتم، كمبودها همچنان معضل است. به صرف داشتن مجموعه اي به نام شهرك دفاع مقدس، چند تا گوني و چند كلاشينكف كه اغلب خراب هستند نمي توان فيلم در خوري براي دفاع مقدس ساخت. الان سينماي دفاع مقدس نسبت به دهه هاي 60 و 70 فرق كرده است. نگاه به دفاع مقدس عوض شده است و اين خيلي خوب است، اما بايد يك حمايت گسترده از اين سينماگران صورت بگيرد. اگر مي خواهيم اين سينما را نگه داريم و صادر كنيم بايد تلاش بيشتري انجام شود. دفاع مقدس پتانسيل هاي خوبي دارد و از هر روز آن مي توان فيلم فاخري ساخت و فقط كمبود امكانات و نبود حمايت هاي لازم است كه ترمزي براي كار هستند.
تفاوت بازي در فيلم هاي دفاع مقدسي و فيلم هاي شهري چه چيزهايي است؟
به هرحال كار جنگي يك فضاي ديگري دارد و سختي هاي كار در بازي تاثير مي گذارد. الان كار دفاع مقدس يك جور كار تاريخي هم هست و بايد وارد آن فضا بشويم. برخي از رفتارها و ادبياتمان با آن موقع فرق كرده است، بايد تحقيق انجام دهيم و با آدم هايي كه در جنگ بودند صحبت كنيم تا به آن فضا نزديك شويم. ممكن است بازيگر سر يك فيلم آپارتماني خيلي انگيزه نداشته باشد، اما اغلب در فيلم هاي دفاع مقدسي با اعتقاد حاضر مي شود و احساس مسئوليت سنگيني دارد. انگار روي لبه تيغ حركت مي كند. شعار نمي دهم، حقيقت اين است كه نمي شود از كنار كارهايي كه آن بزرگواران كردند به راحتي عبور كرد. نمي توان به سادگي از كنار آن از خودگذشتگي ها رد شد. اين طور نيست كه بگوييم اين شغل ماست و بابت آن دستمزد مي گيريم. من جور ديگري به اين موضوع نگاه مي كنم. اين دين هست كه باعث مي شود با وسواس و حساسيت بيشتري كار كنيم.
- موافقيد كمي درباره «قلاده هاي طلا» كه خيلي هم سر و صدا كرد حرف بزنيم؟
بله حتما، با كمال ميل. «قلاده هاي طلا» مهم ترين كار من است و به آن افتخار مي كنم.
- چطور شد كه در اين فيلم بازي كرديد؟
آقاي طالبي درباره اين كار با من صحبت كرد و گفت كه موضوع آن حوادث انتخابات سال 88 و فتنه است. درباره جزئيات هم زياد توضيح نداد، چون حساسيت روي آن زياد بود و حتي زمان پيش توليد هم جنجال هاي زيادي به راه انداخت. برخي تبليغات منفي مي كردند، طوري كه بعضي بازيگران با عوامل فيلم با وجودي كه قرارداد همكاري بسته بودند اما به قدري تحت فشار قرار گرفتند كه نهايتا از ادامه كار منصرف شدند. فيلم ديگري هم پيش از اين با اين موضوع ساخته شده بود كه آن هم خيلي جنجال برانگيز شده بود و جو بدي را در ميان همكاران سينماگر غالب كرده بود. عده اي جبهه گيري هاي عجيب و غريب سياسي داشتند و آن را در فضاي هنر هم گسترش مي دادند. سينما با سياست فرق مي كند، ما مي توانيم فيلم سياسي بسازيم، اما روابط بين ما نبايد سياست زده باشد و نبايد روابط آلوده شود. خلاصه با آقاي طالبي صحبت كردم و ايشان گفت اين نقش از روز اول به تو چسبيده است. به هرحال پذيرفتم و بعد بيشتر به موضوع نزديك شدم و وقتي مطالب جديدي را از جريان فتنه دريافتم انرژي و اعتقاد من براي كار خيلي بيشتر شد.
- چه كساني جوسازي مي كردند و نمي خواستند اين كار انجام شود؟
ترجيح مي دهم سكوت كنم، البته كاملا مشخص است. اما آنهايي كه تحريم كردند مطمئنم يواشكي رفتند فيلم را از سركوچه خريدند و ديدند و خيلي چيز ها را فهميده اند. بهتر است سرعقل بيايند، لجبازي نكنند و حرف حق را بپذيرند.
- بازتاب فيلم را چطور ارزيابي كرديد؟
ما يك استرس زيادي موقع اكران در جشنواره داشتيم. سراينكه به موقع مي رسد يا نه. آن حمله هاي فضاي مجازي به اين فيلم و انواع حركت هاي مذبوحانه اي كه مي خواستند اين فيلم را زمين بزنند هم مزيد بر علت شد. اما خدا را شكر فيلم با استقبال خوبي مواجه شد و بازتاب هاي خوبي پيدا كرد. بعد از اكران هم مردم هرگز واكنش بدي به من نشان ندادند. سه و نيم ميليارد تومان هم فروخت و بازخورد خوبي داشت. من هيچ بي حرمتي و بي ادبي از مردم نديدم و افتخار مي كنم كه در چنين پروژه اي حضور داشتم، اما خوب يك سري از همكاران از ساخته شده اين فيلم حالشان بد است.
- درباره اين برخوردهايي كه چند وقت اخير از طرف برخي سينماگران با شما صورت گرفت صحبت كنيد.
اجازه بديد چيزي در اين باره نگويم. هميشه از حاشيه فرار كردم. ترجيح مي دهم راجع به اين مسائل حرف نزنم تا به مرور زمان دوستان حالشان بهتر شود و درباره ديگران قضاوت نكنند. قرار نيست همه آدم ها عقايدشان مثل هم باشد. بايد با تعامل همديگر در خدمت مردم و كشور عزيزمان باشيم.
- با اتفاقي كه براي شما افتاد مي توانستيد شكايت كنيد، با رسانه ها مصاحبه كنيد و به نفع خودتان بهره برداري نماييد و خودتان را مطرح كنيد و انتقام بگيريد، اما شما بيشتر سكوت كرديد. اين سكوت دليل خاصي دارد؟
من در رابطه با كار «قلاده هاي طلا» خواسته قلبي ام اين بود كه يك قدم كوچكي براي تقويت آشتي ملي بردارم. خيلي كوچك تر از اين حرفها هستم ولي دلم به درد مي آيد از اينكه مي بينم بعضي ها به جاي اينكه در مقابل دشمنان خارجي و در مقابل كساني كه دارند به سر و صورتمان چنگ مي زنند متحد شوند، اوضاع را بحراني مي كنند. خواستم حركت كوچكي بكنم براي آشتي دادن اين افراد با مردم. احساس كردم اگر بخواهم اين موضوع را رسانه اي بكنم با وجود اينكه خيلي درد مي كشيدم و خيلي به من سخت مي گذشت اوضاع بدتر مي شد. تصميم گرفتم حرفي نزنم تا اين دو دستگي كه برخي به آن دامن مي زنند بيشتر نشود. اين خوب نيست و سم سينماي امروز ماست. فقط اميدواريم با محبت بيشتري بتوانيم يكديگر را درك و تحمل كنيم و در كنار هم براي ساختن مملكت و خدمت به مردم عزيزمان متحد شويم.
- با تشكر از فرصت اين گفت و گو.
من هم از شما ممنون هستم.
 


نگاهي به پربيننده ترين برنامه معارفي سيما

رهنمون شدن به «سمت خدا» در قاب تلويزيون


هاجر يار احمدي
ترويج مفاهيم و ارزش هاي ديني از طريق برنامه هاي تلويزيوني يكي از مهم ترين مسائل رسانه اي در ايران بوده است. از جمله اين برنامه ها مي توان به «درس هايي از قرآن» اشاره نمود كه با 30سال سابقه طيف وسيعي از مخاطبان را به خود اختصاص داده است. و يا برنامه هايي كه سخنراني هاي زنده يادان علامه جعفري و حاج اسماعيل دولابي را در تلويزيون پخش مي كرد كه مخاطبان بسياري از طيف هاي گوناگون جامعه داشتند. همين طور سخن راني هاي حجت الاسلام حسين انصاريان كه در پخش تلويزيوني اش بسيار مورد توجه عموم قرار مي گيرد.
از ديگر برنامه هاي معارفي كه با استقبال نيز مواجه شده برنامه «سمت خدا» از شبكه سوم سيماست. اين برنامه از شبكه سه سيما به طور روزانه بعد از اذان ظهر روي آنتن مي رود. با توجه به مباحث مهمي كه در آن مطرح مي شود و پاسخ گويي به سوالات مردم، اين برنامه خيلي زود به يكي از پرطرفدارترين و محبوب ترين برنامه هاي رسانه ملي بدل شد. چندي پيش نيز طبق اعلام مركز تحقيقات و پژوهش هاي صدا و سيما برنامه «سمت خدا» پربيننده ترين برنامه مذهبي در سيما اعلام شد و اين نشان از ميزان مقبوليت اين برنامه در بين مخاطبان دارد. «سمت خدا» در سلسله مباحثي كه مطرح مي كند به شيوه اي بي تكلف و ساده با مخاطب خود ارتباط برقرار مي نمايد، بي آنكه براي انتقال مفاهيم مورد نظرش به پيچيده گويي روي بياورد. اين كار سبب تنوع طيف مخاطبان اين برنامه از نوجوان تا كهنسال شده است و هر يك با توجه به معلومات خود از صحبت هاي كارشناسان برنامه بهره مي گيرند.
در برنامه هاي گفت وگو محور نقش كارشناس بسيار مهم است و اين نكته اي است كه به درستي در اين برنامه مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از كارشناسان متفاوت كه هر كدام متناسب با موضوع هدف بحث در برنامه حضور مي يابند مسئله اي است كه باعث شده به خصوص قشر جوان ارتباط خود را با اين برنامه حفظ كند. مجري نيز يكي از اركان برنامه هاي تاك شو (گفت وگو محور) است كه تأثير مستقيمي بر ميزان مخاطب پذيري برنامه برعهده دارد. لذا اجراي مسلط نجم الدين شريعتي در اين برنامه را نمي توان ناديده گرفت. شريعتي علاوه بر تسلطي كه بر محتوا و موضوع برنامه دارد بر فاكتورهاي اجرا هم آگاه است و به خوبي مي تواند بحث را هدايت كند. از طرف ديگر مشاركت بينندگان از طريق نامه الكترونيك يا پيامك و تماس تلفني نيز نقش مهمي در پر مخاطب شدن اين برنامه داشته و شكل كاربردي تري به صحبت هاي كارشناس برنامه داده است.
با توجه به پخش برنامه «سمت خدا» از طريق شبكه هاي مختلف جام جم، بيننده هاي فراواني از قاره ها و كشورهاي مختلف جذب اين برنامه شده اند. همچنين از اين طريق، معارف الهي در نقاط مختلف جهان در حال انتقال است.
آيتمي در سري جديد برنامه گنجانده شده كه در آن يك يا چند آيه از قرآن كريم ترتيل مي شود كه البته اين كار دو حسن عمده و اساسي دارد. علاوه بر مرور آيات قرآن پس از پخش اين بخش، آيات مباركه توسط كارشناس برنامه تفسير مي شود. به واقع مي توان گفت اين آيتم درست، بجا و بسيار هوشمندانه در برنامه قرار داده شده است.
چرا كه طراحي آن به گونه اي است كه بار محتوايي برنامه را غني تر مي كند.
اين برنامه با مخاطبي عام مواجه است و نمي توان آن را متعلق به يك قشر سني خاص دانست و با توجه به موضوعاتي كه در برنامه به آنها پرداخته مي شود به نظر مي رسد به سليقه عام هم توجه نموده است.
همچنين اين برنامه علي رغم اينكه آيتم هاي زيادي ندارد از ريتم مناسبي برخوردار است كه باعث دلزدگي مخاطب نمي شود.
دكور جديد برنامه چه به لحاظ رنگ و چه به لحاظ عناصري كه به كار گرفته نسبت به سري قبلي آن بهتر شده است.
به طور كلي در زمينه ساختار توليدات معارفي بايد برنامه ريزي دقيقي صورت بگيرد تا بتوانيم شاهد كارهاي مذهبي و معارفي خوبي از تلويزيون باشيم. اهميت اين امر در عصر حاضر بيشتر به چشم مي خورد چرا كه رسانه هاي غربي و بيگانه با هجمه برنامه هاي پوچ و بي هدف سعي در منحرف كردن افكار نسل جوان دارند و همه تلاش خود را در راه ضربه زدن به اسلام به كار مي گيرند. البته نيز راه به جايي نخواهند برد ولي لزوم تلاش براي آشنايي نسل جوان و مستحكم كردن ارتباط او با آموزه هاي معنوي مسئله اي غيرقابل انكار است. به نظر مي رسد تركيب جذاب انيميشن و گرافيك در برنامه ها در جذب مخاطب مؤثر باشد. به طور كلي محتواي برنامه هاي مناسبتي و مذهبي رسانه ملي خوب است و با بيان مسائل روز و مفيد توانسته طيف وسيعي از مخاطبان را به سوي خود جذب كند. اما بيان اين موضوعات بايد به گونه اي باشد كه متناسب با فضاي كلي برنامه به موضوعات روز بپردازد و به اين طريق ابهامات احتمالي را برطرف نمايد. ساخت برنامه هايي در ژانر كودك و نوجوان نيز ضروري به نظر مي رسد. برنامه هاي معارفي كه سعي در جذب مخاطب كودك داشته باشند به شدت ضروري به نظر مي رسد. چرا كه جاي خالي اين نوع برنامه ها در سيما محسوس است و برنامه هاي مذهبي كه با كيفيت و ساختار عالي سعي در آشنا كردن نسل آينده با مفاهيم ديني و فرهنگ غني ايراني اسلامي مان را داشته باشند تاكنون در پيشخوان برنامه هاي مختلف سيما وجود نداشته و يا حضور كم رنگي داشته اند.
سوق دادن برنامه ها به سمت موضوع هاي معارفي-اجتماعي نيز راه حل ديگري است كه براي جذب بيشتر مخاطب در اين راستا به نظر مي رسد. با اين رويكرد مي توان وارد فضاهاي مختلف شد و با رصد دغدغه هاي مردم راهكارهاي ديني را به آنها ارائه داد. به واقع اگر برنامه سازان معارفي با توجه به نياز روز جامعه برنامه سازي كنند و راهكارهاي مفيد ديني را به مردم ارائه نمايند مي توانند نظر مخاطبان را به سوي خود جلب نمايند.
آنچه لازم و ضروري به نظر مي رسد و نمي توان آن را ناديده گرفت مطالعه، تحقيق و پشتوانه علمي در برنامه هاي معارفي است. موضوعات مذهبي بايد با حساسيت و دقت خاصي و به دور از هر نوع اشتباه به آنها پرداخته شود. به عبارت ديگر بايد بتوان در كوتاه ترين زمان و با ساده ترين زبان موضوع را براي بيننده عنوان نمود. مخاطب امروز بسيار هوشمند است و با دقت بالايي برنامه ها را رصد مي كند، لذا بايد محتوايي غني و ساختاري ارزشمند را به او ارائه داد، چرا كه موضوعات مذهبي در ذات خود نيز ارزشمند و والا هستند.


نگراني بي بي سي از ممانعت انتشار بازي هاي رايانه اي غيرمجاز

 
روشنگري درباره بازي هاي رايانه اي ضدايراني با واكنش و خشم بنگاه هاي سخن پراكني غرب همچون بي بي سي روبه رو شده است.
در سال هاي اخير بازي هاي رايانه اي به ابزاري براي جنگ نرم تبديل شده و دنياي استكبار با استفاده از عنصر جذابيت تلاش كرده به نوعي فرهنگ خود را بر ذهن نسل جوان ديگر كشورها بخصوص ممالك مستقل غالب سازد.
صنعت سرگرمي غرب كه متأثر از سياست هاي آمريكايي- صهيونيستي بوده در اين ميان با توجه به جايگاه ايران اسلامي در تعاملات جهاني، افزايش توليد بازي هاي ضدايراني را در سال هاي اخير در دستور كار قرار داده و توليد بازي «بتل فيلد 3» در سال گذشته از جمله اقدامات اين بخش از جبهه استكبار براي مقابله فرهنگي در قالب جنگ نرم با كشورهاي مستقل بود.
همچنين در موج جديد توليد بازي ها با اهداف ضدايراني، به تازگي بازي «آرما3» نيز راهي بازار شده است. اين درحالي است كه در بازي پرنده هاي خشمگين نيز كه به طور وسيع در منطقه و جهان توزيع شده است ردپاي اين تفكر قابل مشاهده است.
بنياد ملي بازي هاي رايانه اي به عنوان تنها متولي هنر- صنعت بازي هاي رايانه اي جمهوري اسلامي ايران مقابله در اين كارزار نابرابر را به عنوان بخشي از وظايف خود در برنامه دارد و آگاه سازي آحاد جامعه، بخصوص گيمرها، از اهداف پنهان و آشكار سازندگان اين قبيل توليدات را بر خود مفروض مي داند. اين بنياد ضمن هشدار به اثرات مخرب توزيع بازي هاي خارجي بخصوص از انواع منظور (پرندگان خشمگين و آرما 3) هرگونه ارايه اين قبيل توليدات مخرب را غيرقانوني اعلام كرده است.
اين بنياد در آخرين اقدام پس از بررسي هاي كارشناسي و محتوايي، بازي «آرما3» را فاقد مجوز پخش معرفي كرد. دليل اين مهم كاملا مشخص است چرا كه در اين بازي پايگاه درگيري ها در ايران معرفي مي شود. به عبارت ديگر بازي آرما 3 با محوريت حمله نيروهاي ناتو به دشمن، با داستاني ساختگي، نقطه درگيري را جايي معرفي مي كند كه نيروهاي ايراني مستقر هستند. در اين بازي سعي شده تا نيروهاي ايراني را متخاصم معرفي و محوريت درگيري ها را بر آن اساس متمركز كند.
اين بنياد همچنين در جهت مقابله با عرضه توليدات مخرب خارجي به توليد نسخه جديد بازي پرنده هاي خشمگين اعتراض كرده است. در اين بازي نيز پرنده هاي خشمگين اهدافي را هدف اصابت قرار مي دهند كه براساس شكل ظاهري برخي بناهاي نهادين فرهنگ و كشورمان همچون مساجد و برج ميلاد طراحي شده و نقشه ايران نيز در برخي از قسمت هاي بازي قابل مشاهده است.
اما نكته قابل توجه اينكه اطلاع رساني درباره اهداف ضدايراني برخي بازي هاي خارجي و ارايه آگاهي به مخاطبان درباره ماهيت اين بازي ها، موجب نگراني رسانه هاي مغرض خارجي شده و اين رسانه ها خشم خود از اين اطلاع رساني بهنگام، با انتشار اخبار كذب و ارايه تحليل هاي وارونه بروز داده اند.
در اين ميان بنگاه سخن پراكني انگليس (بي بي سي) با ارايه تحليل هاي وارونه همچون القاي دخالت نهادهاي انقلابي- ارزشي همچون سپاه پاسداران در روند توليد و نظارت بر بازار بازي ها، سعي بر ايجاد انحراف از اصل موضوع را دارد.
با توجه به جايگاه ممتاز ايران در عرصه هاي مختلف علمي و فناوري و حركت پرشتاب كشور در مسير استقلال اقتصادي و حضور متخصصان كشور در عرصه هاي گوناگون، تحركات دنياي استكبار براي ايجاد ياس و القاي فضاي غيرواقعي ايران به ديگران، بيش از پيش در دستور كار است . اكنون جمهوري اسلامي به عنوان يكي از قطب هاي توليد بازي رايانه اي در آسيا و به عنوان يكي از كشورهاي پيشرو در دنيا شناخته مي شود بنابراين تلاش براي ورود بي ضابطه و تشديد پديده قاچاق بازي هاي رايانه اي و ترغيب جوانان به استفاده از توليدات مخرب نقطه هدف دشمنان انقلاب اسلامي است.
به اعتقاد بسياري از صاحب نظران، ارتقاي آگاهي و سرمايه گذاري اساسي در عرصه توليدات ملي بخصوص در زمينه صنعت بازي هاي رايانه اي مي تواند از دامنه اثرات مخرب هجمه دشمن در كارزار جنگ نرم كاسته و به نوعي چرخه اقتصادي اين صنعت را تشكيل دهد.
نگراني رسانه هاي بيگانه از همگرايي براي مقابله با جنگ نرم دشمن، مي تواند نشات گرفته از توجه جدي كشور به ارتقاي توليدات داخلي از منظر مضموني- تكنيكي مبتني بر خواست و نياز جامعه، به عنوان نقشه راه در اين حوزه در سال حمايت از توليد ملي و كار و سرمايه ايراني باشد.


رئيس سازمان سينمايي در گفت وگوي اختصاصي با كيهان:

ساخت فيلم موهن بخشي از نقشه هاي ضدبشري صهيونيسم است


رئيس سازمان سينمايي در گفت وگو با كيهان توهين به پيامبر اعظم(ص) را فراتر از يك فيلم و بخشي از نقشه هاي ضدبشري صهيونيسم دانست.
جواد شمقدري » در پاسخ به اين سؤال خبرنگار كيهان كه آيا براي ساخت فيلم هاي مربوط به دفاع مقدس حمايت هاي بيشتري خواهد شد يا نه؟ گفت: اينكه ضعف امكانات و حمايت ها وجود دارد مربوط به ديگر بخش ها هم هست اما فيلمسازان در حوزه دفاع مقدس به كمك هاي دولتي بيشتر متكي هستند. شايد دوستان بيشتر توقع دارند كه حمايت ها سازماندهي و عرضه شود و به محض اينكه كمي دير و زود مي شود دلخور مي شوند.
شمقدري با بيان اينكه تعداد فيلم هايي كه در حوزه دفاع مقدس ساخته مي شود نشان از حمايت هاي صورت گرفته دارد، خاطرنشان كرد: اشكالي كه وجود دارد و بايد ساماندهي شود اين است كه ساخت فيلم جنگي با ادوات جنگي مشكل و خطرناك است. در دنيا اكثرا ادواتي كه در صحنه فيلم جنگي مي آورند در واقع ماكت وسيله جنگي است. اما در ايران كمتر اين اتفاق افتاده و عموما از ادوات جنگي استفاه مي شود.
وي با اشاره به اينكه اگر بتوانيم با تكنيك هاي روز دنيا فيلم بسازيم كار آسان تر خواهد شد و خطرات كمتري خواهد داشت، ابراز اميدواري كرد كه با توجه به فناوري و تكنيك هاي جديد بشود به نحوي فيلمبرداري كرد كه اگر ادوات و امكانات نظامي هم در صحنه نيست بتوان فيلم را در شكل و قالب مطلوبي ارائه داد.
رئيس سازمان سينمايي همچنين درباره فيلم موهن به ساحت پيامبر اكرم(ص) گفت: اينكه ما بخواهيم راجع به آن فيلم خاص جواب دهيم اين در شأن سينماي ما نيست چون آن فيلم نه ارزش هنري دارد و نه ارزش محتوايي و بيشتر يك نوع بداخلاقي بي حساب و كتاب و بي حد و مرز است كه عمدتا از فرهنگ غربي هم بر مي آيد.
شمقدري تأكيد كرد بايد قضيه را گسترده تر از اين فيلم ببينيم و جريان هايي را هدف قرار دهيم كه صحنه را طوري مديريت مي كنند كه خروجي اش اين فيلم مي شود. اين جريان همان لابي هاي صهيونيستي است كه استيلاي خودش را از طريق دولت هاي اروپايي و دولت آمريكا در جهان گسترش مي دهند و دست به اين رفتارهاي ضداخلاقي و ضدبشري مي زند كه به نوعي اهداف ديگري را هم محقق كند.
وي دليل ساخت اين فيلم را در اين مقطع، منزوي و منفور شدن اسرائيل و رشد جريان هاي نخبگان و انديشمندان كشورهاي اروپاي و آمريكايي عليه لابي صهيونيستي دانست و افزود: صهيونيست ها براي اينكه صحنه را عوض كنند مي آيند اين فيلم را با نام آمريكا ارائه مي دهند و آمريكا تبديل به متهم اصلي مي شود.


به بهانه برگزاري جشنواره فيلم كوتاه تهران

عصيانگري هاي سينماي جوان

آرش فهيم
جشنواره فيلم كوتاه تهران -به عنوان تجلي گاه سياستگذاري هاي سينماي پايه و جوان ايران- درحالي به بيست و نهمين دوره خود رسيده كه امروز اهميت موضوع آن بر همه آشكار و مسلم شده است. تا آنجا كه مي توان فيلم كوتاه را قلب سينماي كشور پنداشت. چون بيشتر افرادي كه امروز در سينماي حرفه اي مشغول به كار هستند، پيش از اين در عرصه فيلم كوتاه ذوق آزمايي مي كردند و فعاليتشان را با توليد چنين آثاري پي نهادند. امروز هم افرادي كه در عرصه فيلم كوتاه فعاليت مي كنند و ازجمله، هنرمنداني كه همين روزها فيلم هايشان در جشنواره تهران روي پرده مي رود،
آينده سازهاي سينماي ما هستند. از هم اكنون مي توان با بررسي و تجزيه و تحليل آثاري كه در حوزه فيلم كوتاه ساخته
مي شوند آينده هنر هفتم كشور را پيش بيني كرد. هم از اين رو، جشنواره فيلم كوتاه تهران نيز يكي از مهم ترين و
راهبردي ترين جشنواره هاي سينمايي در ايران محسوب مي شود. با اين حال تجربه دوره هاي گذشته اين جشنواره و به طور كلي عرصه سينماي جوان و فيلم كوتاه گوياي نبود نگاه راهبردي در اين حوزه مهم و حياتي فرهنگ كشورمان است.
فقدان رويكرد هويتمند و استراتژيك و محدود شدن به نمايش چند فيلم موضوعي يا عمومي و در نهايت اهداي چند جايزه به افراد برگزيده، كليشه اي است كه با كمترين تغيير و تفاوتي در همه جشنواره هاي سينمايي تكرار مي شود. به خاطر همين هم جريان سازي و تأثيرگذاري اين جشنواره ها -به رغم بودجه سنگين و جنجال هاي تبليغاتي فراواني كه براي آن ها مي شود- حداقل است.
نمونه و گل سرسبد جشنواره هاي سينمايي كشورمان، جشنواره فيلم فجر است كه به مناسبت و منسوب به سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي برگزار مي شود، اما مظلوم ترين و مغفول ترين موضوع در اين جشنواره -در همه دوره هاي برگزاري اش- انقلاب اسلامي بوده است!
به همين دليل هم سينماي جوان و جشنواره آن (جشنواره فيلم كوتاه تهران) چاره اي جز عصيانگري در برابر وضع موجود و مقابله با ركود و خنثي گرايي ندارد. طبيعي است كه فيلمسازان جوان و نوخواسته به ساختارشكني و تجلي ايده ها و فرم هاي بديع و متفاوت گرايش داشته باشند. اما رويكرد به نوگرايي و درانداختن طرح هاي آوانگارد در سينما تنها زماني مي تواند مسير جديدي را ايجاد كند كه برآمده از ريشه ها و اصالت هاي فرهنگي و اعتقادي اين مرزو بوم باشد.
تصوير ثابت و غالبي كه از جامعه در اغلب آثار تصويري به نمايش در مي آيد به بزرگراه ها و آپارتمان ها و كافي شاپ ها و محله هاي مدرن و مرفه نشين تهران منحصر مي شود. به همين خاطر يكي از عصيانگري هاي سينماي جوان، عبور از اين كليشه هاي گيشه اي و نمايش واقعياتي كمتر ديده شده از متن جامعه ايران است. چون چراغي در تاريكي كه روشنايي مي بخشد و خواب خفتگان را آشفته مي سازد.
پايبندي به انصاف و متانت، روي ديگر سكه اعتراض و حق طلبي است. يكي از بلايايي كه طي سال هاي اخير بر سينماي شبه روشنفكري ما چيره شده، غرق شدن در باتلاق هاي عصبانيت، عقده، كينه و سانسور اكثريت جامعه بوده است. فيلم هايي كه در ظاهر مدعي مستقل بودن و آزادي خواهي هستند اما كوچك ترين احترامي به مخالف خود نمي گذارند و حتي براي خوشايند جشنواره هاي خارجي واقعيات را وارونه نشان مي دهند. افتادن به چنين ورطه هايي موجب مسموم شدن و هلاكت سينماي جوان و فيلم كوتاه
مي شود.
يكي از شاخصه هايي كه موجب كارآمدتر شدن عرصه سينماي جوان و جشنواره فيلم كوتاه از سوي مسئولين فرهنگي مي شود، هموار كردن فضاي تجربه سينمايي و بالا بردن قابليت براي شكوفايي استعدادهاي متعهد است. بدون شك در سرتاسر كشور ما جوانان خوش قريحه اي هستند كه حرف هايي تازه و مترقي دارند. اما بايد زمينه براي بروز آن ها فراهم شود كه در اين صورت، عرصه سينماي كشورمان متحول خواهد شد. همنوا شدن تخصص و تعهد در سينماي ايران مي تواند بيشتر مشكلات موجود در اين عرصه را از بين ببرد و اين يكي از رسالت هاي جشنواره فيلم كوتاه است .
فيلم كوتاه متعهد و مترقي
مي تواند و بايد از قالب يك جشنواره كه در يك محدوده زماني خاص برگزار مي شود فراتر رفته و تبديل به يك جريان شود. جرياني كه هدفش تغيير وضع موجود سينماي ايران و بر هم زدن ساختارهاي فرسوده باشد؛ ساختارهايي كه نتيجه اش برگزاري جشنواره هاي خنثي و
بي خاصيت و توليد و اكران ده ها فيلم سخيف يا جشنواره اي است و در اين ميان سينماي نابي كه بازنماي آرمان هاي شريف و رهايي بخش انقلاب باشد مهجور و رقيق مانده است. جريان سينماي جوان زماني مي تواند بدرخشد كه معادلات ابتر و منجمد جاري در فرايندهاي هنرهفتم را در هم شكند و طرحي نو را در سينماي حرفه اي ايران دراندازد.
سينماي جوان ايران بايد در پي شكستن قالب و كليشه حاكميت دو گانه سينماي شبه روشنفكري - سينماي تجارتي باشند. دوگانه كاذبي كه در واقع يك روح است در دو كالبد. يك هدف با دو مسير به ظاهر متفاوت! و سينماي ايران تنها زماني
مي تواند مردمي و خروشان و انقلابي شود كه سينماگراني خط شكن وارد عرصه شوند و استبداد دوگانه سينماي تجارتي - سينماي شبه روشنفكري را سرنگون كنند !
اما سينماي جوان بدون مانيفست و خط مشي نمي تواند به مسير خودش ادامه دهد؛ نقشه راه و چشم انداز
مي خواهد. بهترين مبنا و اساس براي حركت اين سينما به سمت يك جريان پويا و قدرتمند، سيره سيد شهيدان اهل قلم است. سيره اي كه هم در آثار -نوشتاري و ديداري- شهيد آويني پديدار شده و هم در زندگي و سلوك آن هنرمند بزرگ. اما چه شاخصه هايي در اين همنوايي زيستي - هنري پديدار شده است؟
مستقل بودن و پرهيز از سفارشي سازي هاي آب و نان دار، خط شكني و گريز از محافظه كاري در نقد مصائب و چالش هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي، حضور دائم در ميان عموم مردم و سنگ صبور جامعه بودن، اتكا به خلاقيت و توانايي خويش و عدم توقع از حمايت هاي محفلي، ارتباط نزديك با منابع و متون فرهنگي بومي و برخورداري از نگاه منتقدانه نسبت به نظريه ها و ديدگاه هاي وارداتي و غربي، واقعگرايي به جاي سياه نمايي و عدم شيفتگي به جوايز جشنواره هاي داخلي و خارجي ازجمله اين شاخصه ها هستند.
 


آگاه سازي مردم موجب كاهش استفاده از ماهواره شد


فرمانده سپاه سيدالشهدا(ع) استان تهران گفت: برخي خانواده هاي تهراني پس از اجراي تمهيدات فرهنگي، ماهواره هاي خود را تحويل دادند.
سرتيپ علي نصيري در گفت وگوي فارس اظهار داشت: بايد خانواده ها را از مضرات ماهواره و آسيب هاي آن بر روي جوانان با خبر كرد.
وي ادامه داد: برخي خانواده ها، اين احساس را دارند كه ماهواره ابزار مثبتي تلقي مي شود، در صورتي كه اين گونه نيست.
نصيري اضافه كرد: حقيقتا اگر مردم شريف و خوب كشورمان نسبت به مضراتي كه اين وسيله براي نسل جوان و خانواده ايجاد كند، توجيه شوند و اين موضوع به درستي بيان شود، خود نسبت به جمع آوري آن اقدام مي كنند.
وي ادامه داد: در نهايت برخي خانواده هاي تهراني خود به صورت داوطلبانه ماهواره هايشان را جمع آوري كردند و در بعضي مناطق شاهد تحويل اين وسايل به مراجع ذي ربط بوديم.
 


توليد يك فيلم كودك براساس افسانه هاي قديمي

فيلم سينمايي «گورداله» ويژه گروه سني كودكان براساس افسانه هاي قديمي و به كارگرداني نادره تركماني در حال توليد است.
اين فيلم كه با فيلمنامه مشترك كارگردان و خسرو صالحي ساخته مي شود در جهت احياء فرهنگ ايراني، آداب و رسوم، ضرب المثل ها، غذاهاي ايراني و... است.
فيلم «گورداله» براي حضور در جشنواره فيلم كودك اصفهان در حال ساخت است.


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14