(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 18 مهر 1391 - شماره 20327

نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (27)
رابط خوب سيا درتهران
علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598 (19)
طرح اصحاب فتنه براي براندازي از زبان سردار جعفري

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (27)

رابط خوب سيا درتهران

E-Mail:shayanfar@kayhannews.ir
مريم صادقي
سپهبد علي محمد خادمي
سپهبد علي محمد خادمي، فردي بهائي زاده و بهائي است كه در وابستگي اش به مسلك و تشكيلات بهائيت هيچ ترديدي نيست. پدرخادمي، فردي گيوه دوز به نام لطف الله، از بهائيان مهاجر به شيراز و سپس اصفهان بود و همسر خادمي دختر مؤيد كرمانشاهي (از سران و ثروتمندان بهائي كرمانشاه) را در جعاله ي نكاح داشت.529
خادمي در سال 1341ش، زماني كه شركت ايران تور به شركت هواپيمايي ملي ايران(هما)تغيير نام داد و برنامه اي وسيع براي گسترش اين شركت تدوين شد، علي محمدخادمي به رياست آن منصوب گرديد و تا پايان عمر اين مقام را به عهده داشت.530
سپهبد علي محمدخادمي، آجودان محمدرضا پهلوي و ماسون روتارين سرشناسي بود. وي مؤسس شعبات كلوب روتاري در برخي از شهرهاي ايران، مي باشد. به نوشته ي پژوهشگران: «تشكيلات جهاني روتاري اهميت ويژه اي براي نوجوانان و جوانان قائل است و جذب نوجوانان را در گروه هايي به نام اينتراكت رو تاراكت سازماندهي مي كند و ضمن انجام فعاليت هاي مختلف نظير تشكيل پيك نيك هاي دسته جمعي، انعقاد شب نشيني و مجالس رقص و آواز و پارتي هاي گوناگون، جوانان و نوجوانان را به سمت خود كشيده به تربيت آنان مي گمارد.531»
يكي از مسئوليت هاي عمده خادمي، رياست مركز مشاوره بين المللي روتاري در ايران بود. او از اعضاي مؤسس كلوب روتاري به حساب مي آمد و در شمار معدود افرادي قرار داشت كه از سوي چارلز كولاك فرستاده اداره اطلاعات آمريكا(سيا)براي مذاكره و كمك در كار تأسيس كلوب روتاري در ايران، رسماً دعوت شده بود.532
در گزارش ساواك، مورخ 19/12/47، از سپهبد خادمي به عنوان كساني ياد شده كه بين مردم شهرت به بهائيت دارد.533 دكتر احسان نراقي، از عناصر مرتبط با رژيم پهلوي و مطلع از اوضاع آن روزگار، نيز ضمن اشاره به بهائيگري خادمي، از اختلاس او سخن مي گويد: »تيمسار خادمي، مديرعامل شركت هواپيمايي ملي ايران، مديري بسيار توانا بود، ليكن در هر نوع ماجراي رشوه خواري، خصوصاً خريد هواپيما، دست داشت. ضمناً او يكي از بهائي هاي پروپا قرص بود؛ يعني به آييني تعلق داشت كه اسلام آن را محكوم نموده است. گمان برده مي شود كه كمك هاي مالي هنگفتي نيز به اين فرقه مي كرد.534
به شهادت اسناد منتشره از سوي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، رئيس پايگاه سازمان سيا در ايران، سپهبد علي محمدخادمي را در زمره ي رابطين خوب دسته بندي كرده و گزارش هاي متعدد و مفصلي درباره ي نقش و ميزان اهميت وي در هرم حاكميت رژيم پهلوي، به دفتر سازمان سيا ارسال داشته است. يكي از مأموران مستقر در لانه جاسوسي در گزارشي كه به عنوان راهنماي عملي براي همكاري با جانشين خود تهيه كرده بود، به اين نكته اشاره كرده و مي نويسد:«... ما با خادمي از روزهاي طرح
(ROCK OIL و هنگامي كه( JKLANCE )قسمت اعظم هواپيمايي ايران را مالك بود، آشنا هستيم و با او رابطه و مناسبات داشتيم...او بسيار خودخواه است و دوست دارد درباره خودش صحبت كند.»535
اين گزارش ها نشان مي دهد كه امور هواپيمايي ايران، زير نظر تشكيلاتي پنهان به نام مافياي هواپيمايي ايران اداره مي شده و كليه امور مربوط به آن از قبيل خريد هواپيماها و لوازم يدكي، تجهيزات ناوبري و فرودگاهي و حتي مسائل جانبي صنعت هواپيمايي از قبيل ايجاد و تجهيز هتل ها، متل ها، قمارخانه ها، عشرتكده ها و ديگر امور مربوط به صنعت توريسم در سطح كلان با صلاحديد، تأييد و تصويب اين تشكيلات انجام گرفته است.
مجله ي شهاب، روزنامه ي سياسي صبح تهران، كه در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي ايران انتشار مي يافت، در يكي از شماره هاي خود، به افشاي اطلاعات جالبي در مورد تبار و پيشينه خادمي دست زد. اين نشريه نوشت: «خادمي، تمام پست هاي نمايندگي هواپيمايي ملي را در خارج [از ايران]، از جمله: لندن، نيويورك، ژنو، زوريخ، وين، فرانكفورت و ساير نقاط را به گروه بهائي ها اختصاص داده و هر كس بهائي بود به نان و نوائي رسيده بود. از سوي ديگر ، كاركنان شريف و مسلمان و وطن پرست و سالم اين شركت هميشه در فشار و مضيقه بودند. اكثر آنها را كه داراي شرايط پست هاي خارجي بودند، يا اخراج مي كرد يا بايستي به درجا بزنند. خادمي از اعتبارات هواپيماي ملي ايران ميلياردها تومان به نفع خود و به نفع فرقه ي بهائي و به نفع اربابان خود برداشت كرد. قاچاق مشروب، پارچه، سيگار، هروئين، كوكائين، ورق قمار، عتيقه، از جمله كارهايي بود كه عمال خادمي، با اطلاع خود او انجام مي دادند. خادمي ميليون ها تومان عتيقه ي قاچاق را براي برادر ناتني خود عطاءالله به آمريكا فرستاد. وي عطاءالله و هوشنگ و فردوس، برادران و خواهر ناتني خود را به آمريكا فرستاده بود... گفته مي شود كه از اعتبارات هواپيمايي ملي ايران بسياري از نوكران رژيم استفاده مي كردند و حقوق ماهانه مي گرفتند كه اسامي و صورت آنها هم اكنون موجود است. خادمي در اين اواخر زخم معده داشت كه هر ماه با هزينه ي هواپيمايي ملي براي چكاپ به آمريكا مي رفت.»
نشريه ياد شده مي افزايد: «اگر يك حسابرسي دقيق در هواپيمايي ملي ايران به عمل آيد و قطعاً كاركنان مسلمان و شريف اين شركت، با حساب رسان همكاري كنند، آن وقت مشخص خواهد شد كه او چه مبلغي از بيت المال غارت كرده است...536»
خادمي از افراد بسيار متعصب فرقه بهائيت به حساب مي آمد. وي از هيچ كوششي براي تبليغ آن كوتاهي نمي كرد و حتّي خانه و كاشانه خود را در خدمت تبليغات گذاشته بود. خانه خادمي در محل امامزاده قاسم شميران، قرار داشت. يكي از مبلغين بهائي به نام سرهنگ فردوس، جوانان و افرادي را كه به دام مي كشيد به خانه خادمي مي برد.
خادمي امكانات مالي هواپيمايي ملي را به سود بهائيان به كار مي گرفت. او با پول و بودجه ي هواپيمايي ملي ايران، سرمايه گذاري وسيعي در امر خانه سازي و كشاورزي در آمريكا و پرورش گوسفند مرينوس كرده بود و سود حاصله از اين فعاليت هاي اقتصادي را تماماً در اختيار مشرق الاذكار اعظم مركز جهاني بهائيت در شهر عكا مي گذاشت.537
سپهبد خادمي در 18 آبان 1357ش، خودكشي مي كند. البته مرگ وي مشكوك مي باشد. پس از مرگ وي، نشريه ي محفل روحاني بهائيان طهران رسماً از وي در شمار متوفيان بهائي ياد كرد.538
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
529 - مجله شهاب، روزنامه سياسي صبح تهران، ش 4، 11/11/1357، ص 7.
530 - همان.
531 - حسين مير، تشكيلات فراماسونري در ايران، ص 106.
532 - دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان، معماران تباهي، ج3، ص108.
533 - اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، ج 1، صص 541-540.
534 - احسان نراقي، از كاخ شاه تا زندان اوين، ترجمه ي سعيد آذري، صص 89-88.
535 - دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، اسناد لانه جاسوسي آمريكا(رابطين خوب)، ج17، صص73-72.
536 - مجله شهاب، روزنامه ي سياسي صبح تهران، ش 4، 11/11/1357، ص 7.
537 - دفتر مؤسسه پژوهش هاي كيهان، معماران تباهي، ج3، ص109.
538 - نشريه محفل روحاني بهائيان طهران، ش 14، س 11، آذرماه، 1357، ص 16.
پاورقي
 


علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598 (19)

طرح اصحاب فتنه براي براندازي از زبان سردار جعفري

تأليف : كامران غضنفري
هاشمي رفسنجاني يكي از حاميان نبوي:
از آنجا كه آقاي هاشمي حداقل در دو مقطع به ياري بهزاد نبوي شتافته و جلوي پي گيري هاي جدي پرونده هاي نبوي را گرفته ( يك بار با ممانعت از انتشار خبر ارتباط وي با آمريكايي ها و آگاه كردن خود وي از اين ماجرا ، و بار ديگر با ممانعت از انتشار نتيجه گزارش تحقيق و تفحص مجلس در باره بيانيه الجزاير ) ، بهزاد نبوي نيز در برخي برهه هاي حساس به كمك ايشان آمده است . يكي از اين موارد انتخابات رياست جمهوري نهم در سال 1384 بود كه نبوي در اين باره مي گويد:
«هاشمي آخرين خاكريز ما بود . تحليل اين بود كه اگر معين رد صلاحيت شود و يا رأي نياورد ، ما مي بايست يك خاكريز ديگر نيز داشته باشيم ... من با دوستان كارگزار [حزب كارگزاران سازندگي] ديدار داشتم و هميشه تشويق مي كرديم كه آقاي هاشمي در انتخابات شركت كنند». 234
بهزاد نبوي در دور دوم انتخابات رياست جمهوري سال 84 كه رقابت ميان آقاي هاشمي و احمدي نژاد بود، مي گويد : از همه مردم مي خواهيم پاي صندوق هاي رأي بروند و به هاشمي رأي بدهند . 235
در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 نيز كه آقاي هاشمي همه امكانات خود را براي حمايت از ميرحسين موسوي بسيج كرده بود - گرچه خود ايشان اين موضوع را انكار مي كند ! - بهزاد نبوي به همراه همه وابستگان آمريكا در داخل و خارج از كشور و با حمايت هاي پيدا و پنهان سازمان سيا و سازمان جاسوسي انگليس و همه گروههاي ضد انقلاب و برانداز ، در پوشش حمايت از موسوي ، طرحي را براي ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي ايران و ساقط كردن رهبري معظم انقلاب ، به اجرا گذاشتند كه البته در اين توطئه خائنانه خود ناكام ماندند . 236
بنا بر اظهار سردار جعفري (فرمانده كل سپاه پاسداران) بهزاد نبوي پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري ، در محفل خصوصي اصحاب توطئه گفته بود : ما بايد سعي كنيم احمدي نژاد را كانديداي رهبري معرفي كنيم كه اگر شكست خورد ، رهبري شكست خورده باشد . ما يك بار اين كار را در [انتخابات رياست جمهوري] خرداد 1376 انجام داديم كه ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شدند . اكنون بايد ضربه نهائي را به رهبري
بزنيم . 237
اما اين توطئه آشكار و خائنانه اين مزدور آمريكا نيز باعث قطع ارتباط وي با آقاي هاشمي رفسنجاني نشد ! بنا بر اظهار محمد هاشمي ( برادر آقاي هاشمي ) بهزاد نبوي در فروردين سال 89 در جزيره كيش به ديدار آقاي هاشمي رفسنجاني مي رود و با ايشان ملاقات مي كند !! 238
تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل !
ميرحسين موسوي و جنگ تحميلي
ابتدا نگاهي به پيشينه ميرحسين موسوي مي اندازيم .
پس از دستگيري حسن آلادپوش ( از اعضاي سازمان مجاهدين خلق كه در ترور برخي از مستشاران آمريكايي در زمان شاه ، دست داشت ) پاي ميرحسين موسوي نيز به دليل سابقه آشنايي با وي به بازداشتگاه كشانده مي شود . اسناد بازجوئي هاي موسوي نشان مي دهد كه وي با لو دادن اطلاعات خود از آلادپوش، توانسته بود پس از ده روز از بازداشت رهايي يابد . اسناد ديگري نيز حاكي است كه ساواك [پس از اثبات وفاداري موسوي به رژيم ] مجوز عضويت وي در هيئت علمي دانشگاه ملي ( شهيد بهشتي ) را صادر مي كند . 239
ظاهراً تنها فعاليت به ظاهر سياسي موسوي اين بوده كه از سال 54 تا 57 به همراه چند نفر از اعضاي نهضت آزادي و حبيب الله پيمان (با افكار شبه ماركسيستي) ، چند نشريه تحليلي منتشر كرده اند . 240
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و تا قبل از فاجعه 7 تير كه مهندس موسوي سردبيري روزنامه جمهوري اسلامي را به عهده داشت ، مقالات بسياري به طرفداري از دكتر مصدق در روزنامه به چاپ مي رساند و اين يكي از نقاط اختلاف شهيد حسن آيت با موسوي بود . زماني كه نام مهندس موسوي به عنوان وزير پيشنهادي امور خارجه در جلسه شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي مطرح مي شود ، آيت مخالفت جدي مي كند و اعلام
مي كند كه اين مخالفت خود را در مجلس نيز اعلام خواهد كرد . وي مي گويد كه موسوي در خط دكتر پيمان است و خط پيمان لاجرم به خط آمريكا مي انجامد . 241
جلال الدين فارسي نيز نقل مي كند « بعد از آن كه ميرحسين موسوي در روزنامه جمهوري اسلامي مقاله اي در تمجيد از دكتر پيمان مي نويسد ، در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي عده اي تصميم مي گيرند كه ميرحسين را از حزب اخراج كنند» .242
فارسي در بخش ديگري از سخنانش مي افزايد :
«كساني كه ميرحسين را مي شناختند ، اين اقدامات براي آنها عجيب نبود. وي با قرآن آشنا نبود . رهبر وي حبيب الله پيمان بود . من پيمان را از حدود سال 35 مي شناختم ؛ تمايلات شبه ماركسيستي وي كاملاً روشن بود ». 243
محسن آيت ( فرزند شهيد آيت ) در مورد مخالفت پدرش با وزارت خارجه ميرحسين موسوي مي گويد : «در روز شهادت ( 14 مرداد 60 ) بود كه رأي اعتماد به كابينه شهيد باهنر مطرح بود ، [پدرش] نگران سپردن سمت هاي حساس به اشخاصي با سوابق نامطلوب بوده است . پس از رأي اعتماد مجلس به وزارت خارجه ميرحسين موسوي هم ايشان مي گفت اگر انفجار هفت تير روي نداده بود ، در مجلس اين قدر تنها نمي ماندم و افراد بيشتري با من در مخالفت با وزارت او همراهي مي كردند» . 244
همسر ميرحسين موسوي يعني زهره كاظمي ( معروف به زهرا رهنورد) نيز همانند خود او پيش از پيروزي انقلاب از شاگردان دكتر پيمان و مرتبط با برخي از اعضاي نهضت آزادي بوده است .245
دكتر مكري در يادداشت هاي خود در سال 1370 اشاره مي كند كه زهره كاظمي پيش از انقلاب همكار ليلي جهان آرا ( معروف به ليلي امير ارجمند)
-نزديك ترين دوست فرح پهلوي - بوده است . 246
زهرا رهنورد طبق برخي اسناد ، اطلاعات مربوط به ارتباطات امام موسي صدر ( رهبر شيعيان لبنان ) با داخل كشور را به مخبرين ساواك مي داده است . نكته جالب اين كه رهنورد و موسوي به همراه دو فرزند خود در سال 1355 براي سكونت دائمي به آمريكا مي روند اما با تغيير سياست دولت آمريكا در قالب ايجاد فضاي به اصطلاح باز سياسي توسط كارتر در ايران ، به كشور باز مي گردند . 247
زهرا رهنورد در سال 1358 از سوي نهضت آزادي در ليست مشتركي كانديداي مجلس خبرگان قانون اساسي مي شود كه افراد ديگري همچون مسعود رجوي و مهدي ابريشمچي ( از سران منافقين ) نيز جزو آن ليست بوده اند ؛ ولي با اين وجود موفق به راهيابي به مجلس نمي شود .248
ارتباط با منافقين
موسوي از همان هنگام كه سردبير روزنامه جمهوري اسلامي بود ، سعي داشت تا منافقين را از خود نرنجاند . دكتر حسن غفوري فرد ( وزير نيرو دركابينه موسوي ) در اين رابطه در مصاحبه اي اظهار مي دارد : از همان اول، آقاي ميرحسين موسوي تصميم مي گرفت كه كدام مقاله در روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شود . به همين دليل مقاله هايي را كه ما عليه گروهك منافقين مي نوشتيم ، چاپ نمي كرد . مقاله هاي عليه مصدق و يا به نفع آيت الله كاشاني را نيز چاپ نمي كرد . 249
زهرا رهنورد نيز در خصوص اعدام منافقين در سال 67 ، طي مصاحبه اي با سايت هاي خارجي ، با دفاع از منافقين و حمله به نظام جمهوري اسلامي ايران مي گويد : «اين اعدام ها لكه ننگي است به دامن نظام جمهوري اسلامي ايران كه با هيچ آب كوثر و زمزمي نمي توان آن را پاك كرد!» 250
اين همان موضعي است كه مسعود رجوي ( سركرده گروهك تروريستي منافقين ) در سال 67 اتخاذ مي كند. يعني ميان موضع خانم زهرا رهنورد با موضع مسعود رجوي تروريست ، هيچ تفاوتي ملاحظه نمي شود .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
234. جمعي از نويسندگان معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه در سپاه .« گذر از فتنه 88». قم : اعتدال ، 1389 . ص 41
235. ربابه باستاني . « سوم تير : واكنش ها به نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ». تهران: اساتيد قلم تهران ، 1384 . ص 264
236. « بازيگوشي سياسي يا كودتاي پرندگان گردن چرخان ؟ ». هفته نامه 9 دي . 30 مهر 1390 ، ص 9
237. اظهارات صريح سردار. روزنامه تهران امروز ،12 شهريور 1388
238. مؤسسه فرهنگي قدر ولايت . « تاريخ وقايع انتخابات 88 . جلد سوم ». تهران: مؤسسه فرهنگي قدر ولايت ، 1390 . ص 491
239. رازهاي دهه شصت . پيشين ، ص 80
240. غلامعلي صفاريان و فرامرز معتمد دزفولي . « سقوط دولت بازرگان ». تهران: قصيده سرا ، 1382 . ص 81
هم چنين رك. به: حسن يوسفي اشكوري .« در تكاپوي آزادي . قسمت دوم ». تهران: قلم ، 1379 . ص 107
241. « همه دشمنان حسن آيت ». رمز عبور 1 . ويژه نامه سياسي روزنامه ايران . نوروز 1389، ص 43
242. « موسوي حيات سياسي اش را مديون آيت الله خامنه اي است ». ويژه نامه روزنامه ايران به مناسبت اولين سالروز حماسه 9 دي . دي ماه 1389 . ص 37
243. همان .
244. محسن آيت . « ابهام ها در ترور شهيد آيت» . رمز عبور 1 . ويژه نامه سياسي روزنامه ايران . نوروز 1389 . ص 45
245. سايت خبري عماريون . 13 آبان 1389
246. « روزشمار 9 دي ». ويژه نامه روزنامه ايران به مناسبت اولين سالروز حماسه 9 دي . دي ماه 1389 . ص 52
247. رازهاي دهه شصت . پيشين ، ص 81 - 80
248. همان . ص 70
هم چنين رك. به: مسعود بهنود .«275 روز بازرگان ». تهران: نشر علم ، 1377 . ص 630
و نيز : نهضت آزادي ايران .« صفحاتي از تاريخ معاصر ايران ». جلد يازدهم . تهران: نهضت آزادي ايران ، 1362 . ص 174
249. حسن غفوري فرد . « كمي بدبيني ضروري است ». هفته نامه پنجره . 22 مرداد 1390 . ص 68
250. « اسناد براندازي نظام توسط موسوي ». هفته نامه 9 دي . 18 دي 1389 . ص 8
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14