(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 30 مهر 1391 - شماره 20337

چه كساني بر طبل جنگ مي كوبند؟
سايه جنگ بر فراز تركيه و سوريه
دوستان ديروز دشمنان امروز


چه كساني بر طبل جنگ مي كوبند؟

 سايه جنگ بر فراز تركيه و سوريه

منبع : خبرگزاري ها
ترجمه ، گرد آوري و تنظيم علي معرفي
اشاره:
فرود اجباري يك فروند هواپيماي مسافربري سوريه توسط جنگنده هاي تركيه در فرودگاه آنكارا و ضرب و شتم پرسنل و بازرسي آن، روابط دو كشور همسايه در منطقه حساس خاورميانه را بار ديگر تيره تر از گذشته كرد.
تركيه با اين اتهام كه هواپيماي خطوط هوايي سوريه، حامل سلاح و تجهيزات جنگي است، آن را به مدت 9 ساعت در فرودگاه آنكارا نگه داشت. اما سوريه در واكنش به اين اقدام، تركيه را به راهزني هوايي متهم كرد.
گذشته از اينكه در اين مورد قوانين و پروتكل هاي بين المللي براي حل و فصل موضوع وجود دارد، اما اين حادثه نشان مي دهد كه تيرگي روابط سياسي دو كشور همسايه ممكن است در آينده به درگيري نظامي همه جانبه تبديل شود.
در اين مقاله اختلافات سوريه و تركيه و احتمال جنگ ميان اين دو كشور همسايه مورد بررسي قرار گرفته است.
سرويس خارجي
بحران هواپيماي مسافربري
حادثه فرود اجباري يك هواپيماي مسافربري در فرودگاه آنكارا، آتش بحران موجود بين سوريه و تركيه را در روزهاي اخير شعله ورتر ساخت.
«رجب طيب اردوغان» نخست وزير تركيه با ادعاي اين موضوع كه هواپيماي «ايرباس 320» حامل سلاح و ادوات جنگي براي وزارت دفاع سوريه از سوي روسيه است، دستور بازرسي آن را صادر كرد.
اين ادعا كه به سرعت از سوي سوريه و روسيه تكذيب شد، نخست وزير تركيه را وادار كرد كه بگويد گزارش سازمان هاي امنيتي در مورد اين هواپيما باعث فرود اجباري اش شده است.
اما صاحب نظران با اشاره به تيرگي روابط تركيه با روسيه كه در پي لغو سفر «ولاديمير پوتين» رئيس جمهور به آنكارا حاصل شده است، اقدام آنكارا را غيرقابل پيش بيني ندانسته و از احتمال دست يازيدن مسئولان ترك به چنين اعمالي در آينده خبر داده اند.
آنكارا و جنگ نيابتي
حادثه گلوله باران يك روستاي كوچك تركيه از سوي سوريه كه جزئيات آن تاكنون به وضوح فاش نشده است، واكنش آنكارا در مقابل همسايه عرب خود دانست. تركيه در واكنش به اين حادثه اقدام به شليك چندين گلوله توپ به خاك سوريه كرد و متعاقب آن چراغ سبز جنگ عليه دمشق را از پارلمان دريافت كرد.
اين اقدامات كه در واقع ناتواني سياسي در حل مشكلات دو كشور را مي رساند، به تركيه اين اجازه را داده است تا با اجراي سناريوي ناتو و آمريكا و كشورهايي كه در سوريه فتنه را برانگيختند، اهداف آنها را پيش ببرد. به خصوص اينكه خبرهاي دريافتي حاكي از آن است كه كم كم نيروهاي نظامي سوريه، تسلط كامل خود را بر مناطق مرزي بر تركيه به دست آورده اند و مناطق مرزي يكي پس از ديگري از دست تروريست هاي مسلح خارج و اقدامات فتنه جويانه آنها با شكست مواجه مي شود.
تركيه به خوبي اين موضوع را مي داند كه در صورت پيروزي حكومت بشار اسد بر مخالفان خود، تمام نقشه هايش، نقش بر آب مي شود و مجبور خواهد شد در سياست هاي خارجي و داخلي خود تجديدنظر كند.
مسلماً اين موضوع موجب فعل و انفعالات سياسي در داخل كشور و افزايش مخالفت ها براي سردمداران ترك در آينده خواهد شد. اين درست است كه منبع تجاوز به خاك تركيه در خاك سوريه بوده است، اما نبايد اين موضوع را فراموش كرد كه تروريست هاي شكست خورده، بارها دست به چنين اقداماتي زدند تا به اهداف خود در تيره كردن روابط سياسي دو كشور دست يابند.
اهداف مخالفان بشار اسد اين است كه با اين كار فشارهاي نظامي را بر خود كم كنند و با وارد كردن تركيه به جنگ تمام عيار نظامي با سوريه، دولت دمشق را با وضعيت جديدي مواجه كنند.
متاسفانه پيش از اين نيز، آمريكا، قطر و عربستان، بر طبل جنگ با
سوريه كوبيده اند و تلاش كرده اند كه تركيه را به نيابت از خود وادار به درگيري نظامي با همسايه اش كنند. اما ترك ها بايد اين موضوع را درك كنند كه در صورت وارد شدن در جنگ با سوريه، دست به كار خطرناكي خواهند زد كه خطرات آن در وهله اول متوجه آنها خواهد بود. همچنين در صورت جنگ بين دو كشور همسايه، شعله هاي آن به ساير كشورهاي خاورميانه زبانه خواهد كشيد و منطقه را وارد وضعيت جديدي خواهد كرد كه هيچ كس نمي تواند عاقبت آن را پيش بيني كند.
اين موضوعي است كه هيچ عاقلي در منطقه خواستار آن نيست، بنابراين سردمداران حكومت تركيه نبايد خود را فداي اميال و اهداف امريكا و كشورهاي مرتجع عرب كنند و به نيابت از آنها وارد جنگي شوند كه هيچ نفعي براي آنها جز ويراني و نابودي نخواهد داشت.
تركيه خود را تنها بازيگر شكست خورده حوادث سوريه مي داند، چرا كه از طرف واشنگتن و برخي كشورهاي منطقه فريب خورده و وارد بازي سياسي شده است.
در ابتداي بحران، مسئولان ترك تصور مي كردند كه حوادث سوريه چند ماه به طول خواهد انجاميد و رژيم سوريه ساقط خواهد شد و روياي ديرينه آنها براي تسلط بر دمشق به واقعيت تبديل خواهد شد.
براساس اين تصور، تركيه درهاي خود را بر آمريكا، قطر و عربستان سعودي و ساير كشورهاي غربي براي دخالت در مسائل سوريه باز گذاشت تا هر آنچه كه آنها مي خواهند انجام دهند و سلاح و نيروهاي مزدور خود را براي سرنگون كردن دمشق اعزام كنند.
اين سياست ترك ها تا جايي پيش رفت كه خاك تركيه تبديل به پايگاه تروريست هاي مخالف حكومت سوريه شد تا در آن آموزش هاي لازم توسط نظاميان انگليسي و امريكايي به مخالفان مسلح داده شود.
تركيه تسهيلات زيادي را براي نفوذ مزدوران براي سرنگوني رژيم قانوني سوريه در خاك خود فراهم كرد. اما با گذشت دو سال از اين بحران و تغيير معادله در تحولات داخلي سوريه و به هم خوردن تعادل قوا به نفع حكومت بشاراسد كه بر اثر ايستادگي مقابل تروريست ها حاصل شد، دولتمردان آنكارا كم كم به اشتباه استراتژيك خود در ارتباط با همسايه خود پي بردند. اين موضوع در كنار فشار افكار عمومي داخلي و به راه افتادن تظاهرات ضدجنگ در آنكارا و برخي از شهرهاي تركيه و افزايش مخالفت ها از سوي احزاب مخالف، نشان داد كه آنها راه درستي را در پيش انتخاب نكرده اند. همچنين افزايش حملات گروه هاي مسلح كرد به مواضع دولت تركيه و كشته شدن برخي از سربازان ترك (كه در مقايسه با سال هاي قبل افزايش چشمگيري داشته است) نگراني سردمداران آنكارا را بيشتر كرده است و اين موضوع را اثبات كرد در صورت وارد شدن در يك درگيري تمام عيار با مشكلات فراواني در داخل مواجه خواهد شد.
امروز تركيه در حالت بيم و اميد به سر مي برد و رهبرانش وضعيتي را سپري مي كنند كه در صورت اتخاذ تصميمات غلط بايد پاسخگوي عواقب بعدي باشند.
سردمداران تركيه بايد با نگاهي به حوادث گذشته و پي بردن به اشتباهات خود از بروز فاجعه جديدي در منطقه جلوگيري كنند. در اين راستا بسته شدن مرزهاي سوريه با تركيه از سوي آنكارا و همكاري كامل با نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه مي تواند تنها راه حل بحران جاري در منطقه باشد.
در پارلمان تركيه نيز با وجود صدورمجوز ورود ارتش به خاك سوريه براي حفاظت از امنيت مرزها، بسياري از نمايندگان، با سياست هاي حزب حاكم موافق نيستند و آن را در راستاي اهداف سياست خارجي آنكارا نمي دانند.
رسانه هاي داخلي تركيه در بسياري از اوقات با وجود، سانسور شديدي كه از سوي حزب حاكم بر آنها اعمال مي شود، به انعكاس اين مخالفت ها اقدام كرده اند.
طي دو سال گذشته كه از بحران سوريه مي گذرد، «حزب عدالت و توسعه» كه حكومت تركيه را در اختيار دارد، از فراهم كردن بستر مناسب براي شكل دهي مخالفت هاي مردمي با حكومت سوريه و دخالت نظامي عليه دمشق عاجز بوده است.
علي رغم همه قدرت نمايي ها و تيره وتار نشان دادن اوضاع داخلي سوريه، مردم تركيه، با سياست هاي حزب اردوغان همگام نشده اند.
روابط تركيه با همسايگان
گذشته از روابط حسنه تركيه با ايران، آنكارا طي دهه هاي گذشته در ارتباط با همسايگان عرب خود، از روابط خوب و منطقي برخوردار نبوده است.
حملات هوايي و نفوذ به خاك عراق به بهانه سركوب عوامل حزب كارگران كردستان (پ ك ك) ذهنيت خوبي از آنكارا در نزد دولتمردان عراقي باقي نگذاشته است.
در اين راستا، دولت عراق با استناد به قوانين و مقررات بين المللي ضمن محكوم كردن اقدامات تركيه خواستار احترام به حاكميت كشورش از سوي دولتمردان آنكارا شده است.
اما در مقابل، آنكارا نه تنها توجهي به هشدارهاي همسايه عرب خود نكرده است، بلكه تلاش كرده است تا در مسائل و موضوعات آن كشور دخالت كند و از آب گل آلود ماهي بگيرد. حمايت از يك جناح سياسي خاص در عراق، سفر «داوود اوغلو» وزير خارجه تركيه به شهر كركوك كه مورد منازعه حكومت خودمختار كردستان عراق و دولت مركزي است در ماه هاي گذشته اختلافات دو كشور را به شدت افزايش داده است.
اما دولتمردان تركيه اي كه سياست زور محوري را اصل اساسي در سياست خارجي و منطقه اي خود قرار داده اند قلدري در مقابل همسايه شمالي (عراق) را تا به آنجا رساندند كه به معاون معزول رئيس جمهور عراق «طارق الهاشمي» - كه متهم به حمايت از تروريست ها در عراق است -به عنوان يك مقام برجسته مخالف دولت عراق عزت و احترام گذاشته و ضمن دعوت رسمي به آنكارا، امنيت و سكونت وي را در كشورشان فراهم كردند.
اين درحالي است كه زبانه هاي آتش اختلاف بين اين دو كشور روز به روز بيشتر شده است و در چارچوب تلاقي در مورد مسائل سياسي سوريه اين دشمني، خود را نشان داده است. دولت عراق برخلاف دولتمردان ترك، موضوع سوريه را، موضوعي داخلي مي داند و از تركيه و كشورهاي خارجي مي خواهد كه با اتخاذ سياست روشني از دخالت در آن كشور پرهيز كنند.
اما تركيه كه در ابتداي بحران سوريه، سقوط زودهنگام رژيم «بشار اسد» را در سر مي پروراند با طولاني شدن روند بحران و دست نيافتن به نتيجه اي روشن، نه تنها سياست خارجي خود را در قبال بحران سوريه تغيير نداد بلكه، در ادامه اشتباهات خود و دنباله روي از سياست پيمان آتلانتيك شمالي ناتو و آمريكا، به بهانه جويي و دخالت هاي آشكار روي آورده است.
درواقع تركيه در حال اجراي سناريويي است كه بر مبناي آن با افزايش فشارها به دمشق و زد و خوردهاي مرزي و احتمالا يك جنگ تمام عيار، رژيم حاكم بر سوريه را ساقط كند. چرا كه در صورت ساقط كردن حكومت بشار اسد، دولتي كه طرفدار غرب خواهد بود بر سر كار خواهد آمد و مسلما روابط بسيار خوبي با تركيه خواهد داشت. در اين صورت منافع سياسي و مالي خوبي براي دولتمردان ترك به همراه خواهد داشت.
در اين راستا دولتمردان تركيه نيز در اظهارات و اقدامات جانبي خود، عملا نشان دادند كه روابط دو كشور به سوي يك جنگ تمام عيار پيش خواهد رفت.
بهانه جويي تركيه
از زماني كه گلوله هاي توپ از سوريه به روستاي «اكجا قلعه« در خاك تركيه شليك و موجب كشته شدن پنج تن شد، «رجب طيب اردوغان» نخست وزير تركيه قول پاسخ فوري، عملي و كوبنده را به آنچه كه تحركات سوريه ناميده مي شود، داده است.
اين تهديد طبعا با بازديد «نجدت اوزيل» رئيس ستاد ارتش تركيه به مناطق مرزي كامل تر شده چرا كه او هم آنچه را كه اردوغان گفته بود، بار ديگر مورد تاييد قرار داد و سوريه را به پاسخي كوبنده و ويران گر در منطقه تهديد كرد. او همچنين تهديد كرد كه ممكن است ارتش تركيه با هر آنچه كه در توان دارد به تهديدات سوريه پاسخ دهد.
شبكه خبري «ان تي وي» تركيه كه اين خبر را مخابره كرده بود به نقل از اوزيل خاطرنشان كرد كه اين اقدامات جديد، زماني اتخاذ خواهد شد كه سوريه بار ديگر به خاك تركيه شليك كند.
اين درحالي است كه پيش از رئيس ستاد مشترك تركيه، عبدالله گل رئيس جمهور هشدار داده بود كه كشورش با هر آنچه كه در توان دارد از خود دفاع خواهد كرد؟!
اما درمورد گلوله هاي جنگي شليك شده به خاك تركيه بايد گفت كه ازنظر نظامي اين موضوع اهميت چنداني ندارد چراكه همانطور كه تركيه واقف است، درگيري هاي سنگيني بين ارتش تركيه و گروه هاي مسلح در مرزهاي دو كشور وجود دارد.
اگرچه مسئولان ترك به خوبي به اين امر واقفند كه اين گروه هاي مسلح با حمايت تركيه از مرز مشترك وارد خاك سوريه شده و دست به عمليات نظامي عليه دمشق مي زنند.
براي اثبات اين موضوع كافي است به گزارش هاي روزانه درج شده در رسانه هاي تركيه اشاره كرد كه هر روز به تفضيل درمورد عمليات رخنه به خاك سوريه اخباري منتشر مي كنند.
همچنين «كمال كيتچدار اوغلو» رهبر حزب خلق جمهوري (حزب مخالف دولت حاكم تركيه) و ساير مسئولان حزبي درمورد حوادث تركيه و غلتيدن آن كشور به دامن يك جنگ ناخواسته هشدار داده اند، اما هشدار آنها از سوي دولتمردان آنكارا مورد بي توجهي قرار گرفته است.
از سوي ديگر، رسانه هاي تركيه از فشارهاي گسترده دولت به روزنامه ها و شبكه هاي خبري درمورد انتشار اخبار بي طرفانه درمورد مسائل سوريه خبر مي دهند. اين فشارها كه دولت تركيه آن را منكر نشده است، زماني شدت گرفت كه نظرخواهي هاي به عمل آمده در اين كشور نشان داد كه بيش از 90درصد مردم، مخالف سياست هاي «ضد سوري» كه دولت آن را دنبال مي كند، هستند. اين مخالفت افكار عمومي فقط به سياست خارجي محدود نشده است، بلكه در نظرخواهي به عمل آمده، مردم تركيه حتي دخالت نظامي ارتش در امور داخلي همسايه شان را رد كرده اند. همچنين بسياري از مردم، نگراني خود را از اين موضوع مخفي نكرده و از اينكه كشورشان، ارتش آزاد سوريه را در آغوش گرفته و كمك هاي تسليحاتي و مادي فراواني به گروه هاي مسلح داده مي شود، خشمگين هستند.
درحالي كه در انديشه سياستمداران تركيه، اين تفكر وجود دارد كه ارتش موسوم به «آزاد سوريه» سرنوشت آينده اين كشور را رقم خواهد زد و جنگ معادله موجود را به نفع تركيه در سوريه و منطقه تغيير خواهد داد.
اگرچه هدف تركيه اين بود كه با ايجاد منطقه پرواز ممنوع در مناطق شمالي سوريه، گروه هاي مسلح موسوم به ارتش آزاد را مورد حمايت كامل خود قرار دهد و با تصرف شهر «حلب» از آن به عنوان يك «سرپل» براي سرنگوني حكومت بشار اسد، همانند اتفاقي كه براي رژيم گذشته ليبي رخ داد در جهت منافع خود بهره ببرد. اما واقعا هدف دولتمردان تركيه از اقدامات اخير چه مي تواند باشد؟ به گفته برخي از كارشناسان مسائل خاورميانه، آنكارا قصد دارد با اين گونه تهديدات عليه همسايه خود، روحيه گروه هاي مسلح را بهبود بخشد، چرا كه آنها اخيرا در نبردهاي شهر حلب به شدت فرسوده و نااميد شده اند.
دولت تركيه با اينكه به انحا مختلف به گروه هاي مسلح كمك مي كند و اين اقدامات خود را نيز پنهان نمي كند، اما هنوز هم نتوانسته است با وجود در اختيار گذاشتن اطلاعات جاسوسي هوايي و زميني به ارتش موسوم به آزاد، در تحولات داخلي سوريه، تغييرات اساسي ايجاد كند.اما شايد، كشيده شدن ساير كشورهاي غربي و عربي به باتلاق بحران سوريه، بتواند در تحولات منطقه اي و سرنوشت سوريه نقش آفرين باشد و اين چيزي است كه آنكارا به شدت به دنبال آن است. در اين چارچوب است كه مي بينيم، «ولاديمير پوتين» رئيس جمهور روسيه، ديدار رسمي خود از تركيه را به دليل دخالت آنكارا در مسائل داخلي سوريه، لغو مي كند.
موضوع ديگري كه نمي توان آن را مورد بررسي قرار نداد، اختلافات شخصي اردوغان و داود اوغلو با بشار اسد است چرا كه بقاي بشار اسد در عرصه سياسي سوريه، به معني شكست خوردن سياست هاي داخلي دولتمران تركيه براي قانع كردن افكار عمومي است. از لحاظ سياست هاي منطقه اي نيز، سياست هاي تركيه در تعامل با همسايگان خود با شكست فاحشي مواجه خواهد شد.
و آنچه كه از آن به عنوان «سياست اسلامگرايانه تركي» نام برده مي شود و از سوي مصر نيز مورد حمايت قرار دارد، با شكست مواجه خواهد شد.
آيا جنگ خواهد شد؟
با وجود اينكه همه شواهد و دلايل از تيرگي روابط دو همسايه تركيه و سوريه و كشيده شدن آنها به يك برخورد نظامي تمام عيار حكايت مي كند و منطقه را در التهاب فرو برده است، اما توجه به برخي از نكات در مورد آينده آنها ضروري به نظر مي رسد. اولين نكته در اين مورد! توان نظامي دو كشور براي به راه انداختن يك جنگ تمام عيار است. تركيه به عنوان يكي از كشورهاي عضو «پيمان آتلانتيك شمالي» (ناتو) از امكانات نظامي بسيار قدرتمندي برخوردار است و توان اقتصادي و نظامي آن اجازه اي اين اقدام را به او مي دهد.
اما در مقابل، سوريه با وجود آنكه درگير يك جنگ داخلي است و ارتش آن با همه توان خود وارد نبرد با گروه هاي مسلح مورد حمايت كشورهاي خارجي است، نشان داده است كه در مقابل دخالت ها و زورگويي هاي همسايه ترك خود بي تفاوت نيست.
همانطور كه تركيه از گروه هاي مسلح براي بر هم زدن امنيت و آرامش سوريه استفاده مي كند، دولت سوريه نيز مي تواند با حمايت از گروه هاي كرد شورشي، ناامني و وحشت را براي ترك ها فراهم كند.
علاوه بر اين، بخش بسيار زيادي از نظاميان تركيه اي كه سني هستند، خواهان دخالت عليه همسايه مسلمان، خود نيستند و در كنار علويان ترك، جنگ با سوريه را، جنگي بيهوده و به نفع دشمنان دو كشور مي دانند.
در كنار اين موضوع تركيه به خوبي به اين امر واقف است كه متحدانش از جمله آمريكا، آمادگي ورود به يك نبرد نظامي نامعلوم در منطقه خاورميانه را ندارند و هنوز نتوانسته اند از كابوس افغانستان و عراق رهايي يابند و در اين صورت آنكارا بايد بدون حمايت متحدان وارد جنگ با همسايه اش سوريه شود.
از ديدگاه نظامي، حمله نظامي تركيه به سوريه باعث تحليل رفتن قواي نظامي آن و ناامني در كشور خواهد شد، چرا كه ارتش به ظاهر مقتدر تركيه كه براي سركوب كردهاي شورشي قبلا بارها به خاك عراق لشكركشي كرده بود و يا در نواحي مرزي عمليات نظامي عليه مخالفان دولت انجام مي دهد در صورت درگير شدن در يك جنگ تمام عيار، ديگر نخواهد توانست در چند جبهه با دشمنان بجنگد و اميال دولتمردان ترك را برآورده كند.
در كنار آن، اگر چه آنكارا در حال حاضر روابط بسيار صميمانه اي با حكومت خودمختار كردستان عراق برقرار كرده است، اما نمي تواند بر اعتماد با آن عليه سوريه حساب باز كند و در تحليل هاي خود، اين موضوع را مدنظر دارد كه بارزاني هرگز عليه كردها در سوريه وارد جنگ نخواهد شد.
موضوع ديگر كه در مورد وضعيت كنوني تركيه و سوريه بايد به آن توجه كرد، اين است كه «سازمان ملل متحد» در صورت بروز چنين جنگي، به آن واكنش نشان خواهد داد و از آن به عنوان يك تجاوز ياد خواهد كرد و اين چيزي نيست كه مورد خوشايند تركيه و متحدانش در منطقه باشد.
در چنين موقعيتي، تركيه براي قدرت نمايي و ترساندن سوريه اقدام به تقويت نظاميان خود در مرز مشترك كرده و به پاسخگويي به حملات توپخانه اي و خمپاره اي بسنده كرده است.
از جنبه سياسي و داخلي، نيز تحولات داخلي تركيه نيز اين اجازه را به دولتمردان ترك نمي دهد كه وارد درگيري نظامي تمام عيار با همسايه سوريه اي خود شود.
طي دو سال بحران سوريه ، شكست سياست آنكارا در مقابل همسايه اش موجب بي اعتمادي مردم به حزب «عدالت و توسعه» و رهبران آن شده است.
همچنين مخالفت افكار عمومي با سياست هاي تكروي حزب حاكم بر تركيه، مخالفان اردوغان (نخست وزير) را بيش از هر زمان ديگر و حتي در درون ارتش به هم نزديك تر كرده است. بسياري از شايعات در تركيه حتي جابه جايي هاي فرماندهان ارتش را حول محور مسائل سوريه مي داند و در عرصه سياست داخلي نيز برگزاري تظاهرات ضدجنگ نيز گوياي اين مخالفت ها است.
 


دوستان ديروز دشمنان امروز

اين روزها، هيچ كس آرزو نمي كند به جاي رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه باشد، چراكه وي به فردي تبديل شده است كه بحران سوريه دامنش را گرفته است و اقدامات اقتصادي كه طي يك دهه انجام داده در معرض نابودي قرار دارد.
اردوغان اكنون به سياستمداري تبديل شده است كه جنگ و دشمن را به همسايگان خود تحميل مي كند. اردوغان اكنون نه با عراق رابطه خوبي دارد و نه اينكه در سياست داخلي كشورش موفقيت چنداني داشته است.
علاوه بر اين، اقدامات وي توانسته است مخالفانش را بيش از گذشته متحد كند و نابساماني و ناملايمات اقتصادي را براي وي به ارمغان بياورد.
هوشمندي سوري ها، اردوغان را گرفتار بحراني بسيار خطرناك كرده است؛ حملات حزب كارگران كردستان در جنوب شرق تركيه افزايش يافته و مرزهاي تركيه و سوريه به علت بمباران متقابل متشنج شده است و مخالفان ترك به رهبري حزب خلق با قدرت تمام به صحنه بازگشته اند و از بحران سوريه براي ضربه زدن به حزب عدالت و توسعه استفاده مي كنند.
«بشار اسد» رئيس جمهور سوريه كه پس از دوستي با اردوغان، اكنون به دشمن سرسخت او تبديل شده است، اردوغان را در دام «واكنش» گرفتار كند؛ واكنشي كه توقيف هواپيماي مسافربري سوريه در يكي از فرودگاه هاي آنكارا به بهانه حمل تجهيزات نظامي ممنوعه جديدترين نمونه آن است.
به عقيده صاحب نظران فرود اجباري هواپيماي سوري توسط تركيه، نه به خاطر وجود محموله غيرقانوني در اين هواپيماي مسافربري، بلكه براي انتقام از رژيم سوريه صورت گرفت، تا پاسخي به اقدامات تحريك آميز سوريه، از جمله منهدم كردن يك فروند هواپيماي شناسائي تركيه برفراز درياي مديترانه در مه 2012 و بمباران يكي از مناطق مرزي تركيه باشد اما مسئله قابل توجه در اين ميان آن است كه يك زن و چهار كودكي كه در بمباران اين منطقه مرزي كشته شدند، سوري بوده اند.
دولت تركيه هم اكنون گرفتار دو بحران است؛ نخست درگيري با سوريه كه بحراني قديمي است و دوم، درگيري با روسيه؛ كه در اعتراض به توقيف هواپيماي سوريه، سفر اين ماه ولاديمير پوتين رئيس جمهوري خود به آنكارا را لغو كرد و از تركيه خواست كه توضيحات لازم را درباره فرود آوردن هواپيماي سوريه و به خطر انداختن جان 17سرنشين روسي آن ارائه دهد.
اردوغان، تركيه را روي «بشكه باروت» قرار داده است و ديگر نمي تواند خود را از بالاي كوه به پايين بكشد، زيرا وي نيمي از مسير «حمايت از گروه هاي مسلح فعال در سوريه» را پيمو ده و با طرف هاي عربي و غربي ائتلاف كرده است. هم پيمانان غربي تركيه از اردوغان مي خواهند كه به نمايندگي از آنها وارد جنگ شود، درحالي كه خودشان از دور فقط نظاره گر آن هستند.
اردوغان در مقابله با سوريه تنها مانده است؛ ديگر نه از نشست هاي موسوم به دوستان سوريه خبري هست و نه متحدي چون آمريكا براي ايجاد منطقه امن يا پرواز ممنوع آمادگي دارد و مهم تر از همه اين كه آمريكا با ارسال موشك هاي پيشرفته ضدزره و ضدهواپيما براي مقابله با نيروي هوائي سوريه نيز مخالفت مي كند.
معارضان سوري خود با يكديگر اختلاف دارند و همه تلاش ها براي متحد كردن مخالفان با شكست مواجه شده است.
آمريكا از خشونت طلبان صلح، بيشتر از رژيم سوريه مي ترسد، زيرا تلفات زيادي در افغانستان، عراق، سومالي و ليبي به دست اين گروه هاي مدعي اسلامگرايي متحمل شده است و شايد اين گروه ها در آينده نزديك وارد اروپا نيز بشوند، چنان كه اكنون جنگجويان زيادي در شمال غرب قاره آفريقا و جنوب صحراي بزرگ اين قاره مستقر هستند.
دولت اردوغان با وادار كردن هواپيماي مسافربري سوريه به فرود، باعث خشنودي بشاراسد شد. چه بسا دمشق مساله وجود محموله غيرقانوني در هواپيماي مسافربري سوريه را عمدا مطرح كرد تا اردوغان را در دام خود گرفتار كند و ميان آنكارا و مسكو دشمني ايجاد نمايد، آن هم در شرايطي كه دولت اردوغان 10 روز پيش، توافقنامه اي تجاري به ارزش چند ميليارد دلار با مسكو امضا كرده بود.
تنش مرزي تركيه و سوريه، ربوده شدن هواپيماي مسافربري سوريه و منهدم كردن هواپيماها، بيش از آن كه به نفع تركيه باشد، به سود سوريه خواهد بود، و اگرجنگي تمام عيار آغاز شود، دمشق نفع بيشتري خواهد برد زيرا اين جنگ باعث بروز فاجعه اقتصادي بزرگي براي تركيه خواهد بود و دستاوردها و ثبات اين كشور از بين خواهد رفت و طرح تبليغاتي «به صفر رساندن مشكلات با همسايگان» كه براي احمد داوداوغلو، وزير امور خارجه تركيه به يك «علامت تجاري ثبت شده» تبديل گشته بود، اعتبار خود را از دست خواهد داد.
اردوغان در زندگي سياسي خود مرتكب اشتباه بزرگ شد؛ نخست اين كه تصور مي كرد درگيري هاي سوريه بيش از چند هفته يا چند ماه طول نخواهد كشيد و نظام سوريه به سرعت سرنگون خواهد شد؛ و اشتباه دوم اين كه گمان مي كرد ائتلاف اعراب و غرب كه به پيشنهاد تركيه تشكيل مي شد، مي تواند رژيم سوريه را مانند ليبي و عراق سرنگون كند.
اما تنش مرزي و هوائي تركيه و سوريه ادامه خواهد داشت و احتمالا به اوج خواهد رسيد و شايد تركيه ، آتش جنگ را برافروزند.
چنان كه تاريخ نشان داد رژيم سوريه در صورت وقوع جنگ داخلي شديد (شبيه جنگ 15 ساله لبنان)، چيزي براي از دست دادن نخواهد داشت، ولي اردوغان چيزهاي بسياري را از دست خواهد داد. نصيحت تاريخي به اردوغان اين است كه خوددار باشد، زيرا حتي اگر در جنگ با سوريه پيروز هم بشود، باز هم بازنده اصلي اين جنگ خواهد بود، چرا كه آغاز كردن جنگ و حتي پيروزي در آن آسان است، ولي مشكل واقعي پس از جنگ بروز مي كند. اگر اردوغان در مورد حقايق تاريخي ترديد دارد، مي تواند از متحدان آمريكائي خود بپرسد، چرا كه آنها اين حقيقت را عملا تجربه كرده اند.
مجوز پارلمان و تشديد اختلافات داخلي
مجوز پارلمان تركيه براي عمليات برون مرزي نظامي از جمله در سوريه ، به سوژه تازه اي براي ايجاد دو دستگي و تشديد اختلافات در اين كشور تبديل شده است.
مخالفان اين موضوع را به مثابه مجوزي براي گرفتار شدن در بحران سوريه و اعزام شهروندان ترك به كام مرگ ارزيابي مي كنند، در حالي كه موافقان آن ادعا مي كنند كه اين مجوزي براي جنگ نيست ، بلكه به مثابه ابزاري براي پيشگيري از جنگ است.
در اين ميان مخالفان دولت و به خصوص رسانه هاي گروهي، انتقادات و حملات گسترده اي را بر ضد مجوز پارلمان آغاز كردند به طوري كه توانسته اند تاحد زيادي دولت اردوغان را به چالش بكشانند. در اين زمينه بررسي برخي از مطبوعات تركيه خالي از لطف نيست. روزنامه جمهوريت در هنگام موافقت پارلمان تركيه با تيتر درشت تاريخ نخواهد بخشيد و مردم تركيه نه گفتند از صدور اين مجوز به شدت انتقاد كرد.
روزنامه آقشام در تيتر درشت خود نوشت: «جنگ عليه مجوز پارلمان». عنوان صفحه نخست روزنامه «بركون» نيز اين بود «ابزار (دولت) مجوز خود را گرفت». روزنامه «آيدينليك» از عنوان «مجوز جنايت»، روزنامه «ايورينسل» از عنوان «نه به جنگ»، روزنامه «گونش» از عنوان «آيا عازم جنگي جهاني هستيم؟» و روزنامه «ملي گازت» از عنوان «پايان ديپلماسي» براي نشان دادن مخالفت افكار عمومي استفاده كردند.
در اين ميان روزنامه-هاي هوادار دولت همگي به اتفاق، اين مجوز را نوعي بازدارندگي و دعوتي براي بازگشت به تعقل دانستند.
«سادات ارگين» در مقاله اي در روزنامه «حريت» نوشت: مجوز پارلمان، بار ديگر كشمكش ها بر سر سياست دولت تركيه در قبال سوريه را تازه كرد. اين مجوز نخواهد توانست مواضع افكار عمومي را تغيير دهد و اين در حالي است كه پنج نظر سنجي متوالي ثابت كرده است كه مردم مخالف اين سياست هستند، حتي اگر مجوز دخالت نظامي از سوي سازمان ملل صادر شود.
نظرسنجي موسسه آمريكايي «مارشال» از مخالفت 57درصدي پرسش شوندگان با سياست تركيه در قبال سوريه خبر داد. همچنين براساس نظرسنجي موسسه تركيه اي «آندي- آر» 67 درصد از پرسش شوندگان با اين سياست مخالفند.
موسسه نظرسنجي «گزيجي» نيز اعلام كرد كه 64 درصد از پرسش شوندگان ضد اين سياست هستند. اين نظرسنجي ها ثابت كردند كه دستكم 29درصد از هواداران حزب عدالت و توسعه نيز مخالف سياست هاي دولت در قبال سوريه هستند.
روزنامه «خبر ترك» نيز با انجام يك نظرسنجي از مخالفت
5/61شركت كنندگان در نظرسنجي با سياست دولت تركيه در قبال سوريه خبر داد و افزود: 80درصد از شركت كنندگان در اين نظرسنجي مخالف دخالت نظامي تركيه در سوريه هستند.
دراين ميان شركت نظرسنجي «متروپل» نيز از مخالفت 56 درصدي پرسش شوندگان با سياست دولت تركيه در قبال سوريه خبر داد. در اين نظر سنجي ها نكته مهمي به چشم مي خورد با اين مضمون كه هواداران سياست دولت پيش از انتخابات جولاي 2011، چهل و پنج درصد بودند و مخالفان دولت را 40 درصد تشكيل مي دادند اما پس از گذشت يك سال و نيم از آن تاريخ چنين تحول و تغيير گسترده اي در قبال سياست هاي دولت صورت گرفته است.
در اين ميان حتي سياست دولت تركيه مبني بر ايجاد اردوگاه هايي براي پذيرش پناه جويان سوري، با مخالفت 52درصدي و تنها موافقت 42 درصدي مواجه است. اين مخالفت ها به گونه اي است كه حتي در داخل حزب عدالت و توسعه نيز تنها 50 درصد با ايجاد اين اردوگاه ها موافقند و 45درصد با چنين سياستي مخالفند و در مجموع 66 درصد از مردم سراسر تركيه با پذيرش پناه جويان سوري در تركيه مخالفند.
بيشتر اين اعتراض ها به اين دليل است كه اين اردوگاه ها در واقع پوششي براي به كارگيري، آموزش و تجهيز عناصر مسلح براي اعزام به سوريه هستند.
«سادات ارگين» نويسنده مقاله روزنامه حريت خاطر نشان كرد كه اين آمار گوياي واقعيتي تلخ است و ثابت مي كند كه تنها 16درصد از مردم تركيه با دخالت نظامي كشورشان در سوريه موافقند.
«يالچن دوگان» نويسنده تركيه اي نيز معتقد است: «صرف نظر از سياست خارجي دولت، بايد گفت كه آنكارا سياست لبه پرتگاه را در پيش گرفته و توجهي به انتقادات نمي كند. در اين ميان مجوز پارلمان اقدامي شتابزده بود و حوزه فعاليت نيروهاي تركيه را از نظر جغرافيايي به مساحتي از درياي مديترانه تا چين گسترش داد. اين در حالي است كه حداقل بايد در صدور اين مجوز، حوزه جغرافيايي فعاليت ارتش مشخص مي شد، همان طور كه در مجوز صادر شده در خصوص عراق اتفاق افتاد. دولت، به مجوز نياز داشت اما هيچ كس نمي داند كه با اين مجوز چه خواهد كرد.»
«اصلي آيدين تاشباش» نويسنده تركيه اي نيز در مقاله اي در روزنامه «مليت» بر اين باور است كه «نيازي به تظاهرات در تركيه بر ضد جنگ نيست، زيرا جنگ ميان سوريه و تركيه اتفاق نخواهد افتاد. همه قدرت ها از روسيه و چين گرفته تا غرب و ايران، چنين جنگي را نمي خواهند... هرگونه تلاش براي اشغال سوريه يا دخالت يكجانبه تركيه در سوريه به مثابه خودكشي خواهد بود.
اين نويسنده بر اين باور است كه تركيه دست به ماجراجويي نخواهد زد و به تنهايي درگير جنگ با سوريه نخواهد شد.
منبع: العالم
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14