(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 9  آبان  1391 - شماره 20345

دانشگاه در جبهه (17)
بازخواني تحليلي قمار دو سر باخت اردوغان با كارت جنگ:
وقتي توسعه اقتصادي به توسعه سياسي نمي انجامد
ديدار جمعي از مسئولين دانشگاه صنعتي شريف
با حضرت آيت الله جوادي آملي
طرح آموزشي، فرهنگي و عقيدتي حلقه هاي معرفت برگزار مي شود
توليد قير پايدار با استفاده از فناوري نانو
برگزاري نمايشگاه دستاوردهاي پژوهشي دانشگاه تهران
به مناسبت 444 روز تحقير آمريكا در 13 آبان 1358:
گزارش يك شكست
براي دانشجوي شهيد حامد بزي:
شهيدي كه گمنام رفت


دانشگاه در جبهه (17)

دانشجوي شهيد عليرضا نجفي
عليرضا نجفي دانشجوي مهندسي مكانيك در دانشگاه فردوسي مشهد بود. عليرضا در سال 1344 در خانواده اي مذهبي در شهر مشهد ديده به جهان گشود. در سن پنج سالگي پدرش را از دست داد و او تحت سرپرستي مادرش قرار گرفت. پس از طي دوران ابتدايي و راهنمايي وارد هنرستان صنعتي شهيد بهشتي شد و اين سالها مصادف با روزهاي پرشور انقلاب بود. قبل از انقلاب در اغلب فعاليتهاي انقلابي و تظاهرات ضدشاه شركت كرد و پس از پيروزي انقلاب نيز در انجمن اسلامي هنرستان در كنار دوستاني چون شهيد قندهاري قرار گرفت و فعاليتهاي فرهنگي و بعضا ورزشي خود را آغاز كرد. در سالهاي 57 و 58 جزو اعضاي تيم شناي خراسان انتخاب شد و دوبار نيز در مسابقات شناي قهرماني كشور حضور يافت و در سطح كشور، صاحب مقام گرديد.
در تابستان سال 1360 در مشهد و در يكي از اولين دوره هاي آموزشي بسيجيان زيرنظر شهيد چراغچي آموزش ديد و پي از يك سال جهت اعزام وارد پادگان گرديد. خودش مي گفت: در پادگان وقتي مي خواستند ما را براي آموزش اعزام كنند، بچه ها را به صف مي كردند و افرادي را كه كوچكتر بودند جدا مي كردند و من در آن لحظه به خدا متوسل شدم و ذكر يا رئوف و يا رحيم را سردادم كه نكند مرا از صف بيرون بكشند و همان توسل باعث شد كه مرا نبينند و مرا بخاطر كوچكي جثه ام از اعزام محروم نكنند. در سال 1362 به اهواز اعزام شد و در پايان مأموريت سه ماهه اش از آنجايي كه موقعيت عمليات پيش نمي آمد از آنها خواستند كه يا سه ماه ديگر به كردستان اعزام و يا مرخص شود. به اين ترتيب با اين ترتيب با اولين اعزام خود را به عمليات والفجر 1 رساند و در همين عمليات مجروح شد و با دست گچ گرفته به مشهد بازگشت.
وقتي عمليات والفجر 3 آغاز شده بود و كمبود نيرو احساس مي شد دوباره عليرضا عازم جبهه گرديد و در واحد تخريب شروع به انجام وظيفه كرد. در چهارراه خندق براي دومين بار مجروح شد و دست چپش تركش خورد. به دنبال اين جراحت تا پايان سال 1364 در مشهد ماندگار شد و دستش را نيز دو بار عمل كردند. در اسفندماه سال 1364 وارد تيپ ويژه شهدا شد و با همان تيپ در يك عمليات ويژه بود كه به علت اصابت تركش نارنجك و تير مستقيمي به شانه اش، با هلي كوپتر به باختران اعزام شد ولي با همان لباس از بيمارستان فرار كرد و به جبهه بازگشت. در عين مجروحيت براي اينكه بيكار نباشد، ماشين اوراق را تحويل مي گيرد و با ذوق و مهارت فني اش راه اندازي مي كند و به عنوان راننده در منطقه فعاليت مي كند. پس از مدتي هم از طرف شهيد بهادري و هم از طرف لشكر 5 نصر از او دعوت شد. استخاره كرد؛ هر دو خوب بود. قرعه كشيد و آخرين بار با كاروان دهم كربلا در مرداد 1365 عازم شد و در شب عمليات در حالي كه معبر را باز مي كرد با تيرهاي كاليبر دشمن به شهادت رسيد. پيكر پاك شهيد مدت 8 ماه و بيست روز در ارتفاعات حاج عمران ماند و بعد از بازپس گيري منطقه به دست بسيجيان جان بركف در مشهد مقدس تشييع شد.
 


بازخواني تحليلي قمار دو سر باخت اردوغان با كارت جنگ:

وقتي توسعه اقتصادي به توسعه سياسي نمي انجامد

محمدصادق فقفوري
1. شايد آن چه اكنون آقاي اردوغان در سر مي پروراند، عثماني گرايي اقتصادي- سياسي و نهايتا عثماني شدن در تمام جوانب براي تركيه باشد، چرا كه اساسا تحقق امپراطوري عثماني و يا حتي تشبه به آن، رؤياي مشترك تمام ترك هاست. سياست مداران تركيه كنوني كه پس از اتمام سلطنت آخرين پادشاه عثماني در سال 1923م در اين كشور بر سر كار آمده اند، همواره افق برنامه هاي خود را به گونه اي تنظيم نموده اند كه گويي مترصد احياي امپراطوري مضمحل شده عثماني بوده اند. در اين موضوع، تفاوت چنداني بين راست گرايي «تورگوت اوزال» و چپ گرايي «بولنت اجويت» مشاهده نمي شود و يا لااقل مفارقت هاي دولت هاي مختلف تركيه در اين زمينه، تنها در اتخاذ شيوه ها و روش هاي رسيدن به اهداف است و نه تفاوت در خود هدف و چشم انداز نهايي.
در تحليل نتايج تحقق اين چشم انداز كلي، آن چه از آمار و ارقام به دست مي آيد، گوياي وضعيت مطلوب اقتصادي تركيه در مقايسه با گذشته اقتصادي اين كشور است. البته بايستي در نظر داشت كه اگرچه تركيه اكنون عضوي از كشورهاي 20G (كشورهاي داراي 20 اقتصاد برتر دنيا) است، و در سند چشم انداز 2023اش؛ خود را جزء يكي از 10 اقتصاد برتر دنيا به شمار آورده، ولي همين كشور در سال هاي گذشته و علي رغم اجراي طرح هاي مفصل اصلاحات اقتصادي، نرخ تورمي بيش از 100درصد را براي خود به ثبت رسانده است. همچنين هيچ يك از كشورهاي دنيا به اندازه تركيه به استقراض خارجي روي نياورده اند، چرا كه تركيه فقط از صندوق بين المللي پول قريب به 19مرتبه اخذ وام كرده است.
2. اما، زمام داران تركيه تنها به انجام اصلاحات اقتصادي اكتفا نكرده اند. رجب طيب اردوغان علاوه بر اصلاح قانون اساسي، ژست هاي متعددي كه برخاسته از تأكيد بر سكولاريزم و به ظاهر اعطاي آزادي هاي سياسي و بسط تساهل و مدارا است را گرفته، مواردي كه جملگي نشان از حرص وي براي ستيز با فرهنگ ملت مسلمان تركيه و تلاش براي اضمحلال زيست بوم سنتي اين كشور دارد؛ تا حد بسيار زيادي شبيه همان شيوه ها و اقداماتي كه آتاتورك با قلدري كمر به اجراي آن در تركيه بسته بود. در ادامه تنها به بخش كوچكي از مواضع اتخاذ شده اردوغان، كه مؤيد ادعاي پيش گفته و مورد استفاده بخش پاياني اين نوشته است، اشاره مي نمايم.
الف) آقاي اردوغان در سال 2003، در يك موضع گيري بسيار بحث برانگيز و مشترك با جورج بوش پسر، حامي جدي حمله به عراق گرديد و در اين راستا در صدد اعزام نيروي نظامي به عراق و ارائه ساير خدمات نظامي- اقتصادي به كشورهاي غربي عليه عراق برآمد. اگرچه اعتراضات مردمي در تركيه، پارلمان اين كشور را وادار كرد كه مانع از اقدام اردوغان در لشكركشي به عراق گردد، اما اردوغان با اصرار بر نظر خود، از ارسال كمك هاي آشكار و پنهان به آمريكا و متحدانش خودداري نورزيد و به اين طريق دين و سهم خود را نسبت به مسلمان كشي غربيان در عراق ادا نمود.
ب) دولت تركيه به بهانه الحاق به اتحاديه اروپا، بسياري از قوانين اسلامي خود را منسوخ و قوانيني ضداسلامي را جايگزين آن ها كرد. ممنوعيت حجاب در دانشگاه هاي تركيه، حذف مجازات اعدام به عنوان قصاص و برداشتن حرمت زنا در قوانين- كه هر دوي اين ها از محكمات شريعت اسلام هستند- از آن جمله است. همچنين حتي اردوغان در سال 2012 براي نشان دادن روحيه صلح جويش به اروپائيان، دستور حذف عنوان درسي امنيت ملي را از مدارس اين كشور صادر نمود.
ج) از موارد خوش خدمتي اردوغان به رژيم صهيونيستي را هم مي توان احترام وي به بناي هولوكاست در موزه Yad Vashem در سال 2005 دانست. ديگر اين كه رجب طيب اردوغان در سال 2008، دعوت اولمرت - نخست وزير وقت رژيم اسرائيل- را پذيرفت و بيش از 5 ساعت در محل اقامت شخصي وي به سرو غذا و گپ و گفت هاي خودماني و غيررسانه اي مشغول شد. جالب آن كه تنها چند روز پس از اين خوش رقصي اردوغان براي رژيم اشغالگر اسرائيل بود كه هجوم اين رژيم به غزه در دسامبر 2008 آغاز گرديد.
د) پس از عراق و فلسطين، اكنون فيل جنگ آقاي اردوغان ياد سوريه كرده و مبارزه با تروريسم را نيز بهانه خود اعلام داشته است. البته بسيار بعيد مي نمايد كه تركيه با سوريه وارد جنگ رسمي شود، چرا كه همواره تأكيد كلي حزب عدالت و توسعه- كه اردوغان اكنون نخست وزيري اين حزب را برعهده دارد - بر تنش حداقلي و ايجاد و استمرار روابط مسالمت آميز با همسايگان تركيه بوده است، كما اين كه در راستاي همين سياست، دولت تركيه در سال 2009، اخذ ويزا براي شهروندان لبنان، اردن و سوريه را حذف نمود و همچنين مناطق مرزي مين گذاري شده خود را با سوريه پاكسازي كرد و با لبنان و اردن و سوريه نيز منطقه آزاد تجاري تشكيل داد. اتخاذ چنين رويكردي توسط حزب عدالت و توسعه در راستاي ايجاد ثبات و امنيت داخلي براي تركيه و بالارفتن سرمايه گذاري هاي خصوصي و خارجي در اين كشور بوده است، كه كوچك ترين جنگي نيز تمام دستاوردهاي به دست آمده اقتصاد بسيار نوپاي تركيه را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. علاوه بر اين و مهمتر از همه، آقاي اردوغان به خوبي متوجه اين موضوع هست كه جنگ با سوريه، تنها جنگ با يك كشور نيست، بلكه حالت خصمانه اي است كه ايران را نيز مقابل تركيه قرار خواهد داد، لذاست كه تركيه خود را به راحتي درگير جنگ با سوريه نخواهد كرد. اما در اين بين، كوبيدن بر طبل جنگ توسط اردوغان، نشاني ديگر از لجاجت هاي شخصي و دامنه دار وي و هم چنين تعارضات ساختاري نظام تركيه است.
3- علي رغم پيشرفت اقتصادي تركيه كه در بند اول مطلب به آن اشاره شد، و با وجود ژست هاي سكولار آقاي اردوغان كه در بند پيشين به طور گذرا بيان گرديد، تركيه فاصله زيادي تا يك دولت- ملت مدني سياسي به مفهوم مستتر در ادعاهاي اردوغان دارد. چالش هايي كه نظام تركيه به صورت تاريخي و ماهيتي دچار آن است، مانعي جدي در ناميدن اين كشور به يك كشور توسعه يافته سياسي به حساب مي آيد:
الف) آقاي اردوغان وارث حكومتي است كه نسل كشي را سرلوحه برنامه هاي خويش قرار مي داده است. كشتار بيش از 750 هزار نفر از آشوريان در خلال سال هاي 1913 تا 1918 ميلادي، مرگ قوميتي بيش از 1 ميليون و 500 هزار نفر از ارامنه در سال هاي 1915 تا 1917 ميلادي، نسل كشي بيش از 500 هزار نفر از يونانيان در سال هاي 1914 تا 1923 ميلادي و مرگ دسته جمعي قريب به 80 هزار كرد منطقه درسيم تركيه در سال 1937 ميلادي، تنها نمونه هايي از كشتارهاي وسيع و خشونت بار ترك ها در قرن بيستم است كه در آن حتي به كهنسالان، خردسالان، زنان و غيرنظاميان هم هيچ گونه رحمي صورت نمي پذيرفته است. اردوغان، هر قدر هم كه ژست هاي دموكراتيك بگيرد و هر ميزان هم كه براي پيوستن به اتحاديه اروپا، در لفظ و عمل براي غربيان خوش رقصي كند، بي شك نخواهد توانست از اين گذشته بسيار تاريك و هنوز به تاريخ نپيوسته تركيه فرار نمايد. كما اينكه يكي از بحران هاي اصلي تركيه با غرب همين مسئله كشتار ارامنه است. دولت هاي تركيه نيز كه از سابق سياست «ترك سازي» را در قلمرو خود پيگيري مي نموده اند، همواره به اتخاذ موضع گيري هايي فرافكنانه درباره كشتار ارامنه اكتفا كرده اند. خوي به ارث رسيده كشتار در آقاي اردوغان، آن گونه كه در بند دوم همين مطلب نيز ذكر شد، پس از عراق و فلسطين، اكنون تمايل به سوريه پيدا كرده است.
ب) دولت مردان ترك، به طور ضمني و بعضا به صورت صريح، شهروندان خود را به شهروندان درجه يك و شهروندان درجه دو تقسيم مي كنند. كردها كه در قسمت شرقي تركيه ساكن هستند و مساحت سرزمين هاي آن ها قريب به يك سوم مساحت كل تركيه است و جمعيتي بيش از 22 ميليون نفر را در تركيه دارا هستند، شهروندان درجه دوم تركيه محسوب مي شوند. دولت مركزي تركيه همواره از منظري سوءظن گونه به جمعيت كردنشين اين كشور پرداخته است. در حالي كه قريب به 22 حزب در تركيه به فعاليت سياسي مشغول هستند كه در اين بين نيز احزاب ناسيوناليستي افراطي اي چون حزب «حركت ملي» بدون هيچ گونه محدوديتي شديدترين مواضع ملي گرايانه و ضدكردي را اتخاذ مي نمايند، لكن دولت مركزي علي رغم اين كه 25 درصد از جمعيت تركيه، كرد هستند هنوز به هيچ حزب رسمي كردي اجازه فعاليت سياسي نمي دهد، به گونه اي كه حتي در انتخابات اخير مجلس ملي در تركيه در سال 2011، نامزدهاي كرد، ناگزير از حضوري مستقل و غيرحزبي بوده اند.
ج) سيستم اداري و قضايي تركيه درگير فسادهاي ساختاري و سابقه داري است. رشاء و ارتشاء به خصوص در بخش قضايي تركيه مشهود به نظر مي رسد. اگرچه شهروندان تركيه اي اين حق را دارند كه اگر به رأي صادره اي از دادگاه هاي اين كشور اعتراض داشته باشند، پس از طي مراحل داخلي، شكايت خود را در كميسيون قضائي اروپا مطرح نمايند، اما قوه قضائيه در تركيه از فاسدترين قواي قضائي دنيا در دهه اخير بوده است.
د) نظام مدني- سياسي تركيه، بسيار شكننده و غيرمردم سالارانه است. ارتش تركيه، صحنه گردان اصلي سياست در اين كشور است. چندين و چند كودتا توسط نظاميان تركيه صورت پذيرفته كه بعضا منتخبان مردم آن كشور را ناچار به واگذاري قدرت به ارتش كرده است. تنها به عنوان يك نمونه آشنا به ذهن ايرانيان مي توان اشاره داشت كه هم زمان با رأي آوري آقاي خاتمي در ايران، اربكان در تركيه به رياست جمهوري رسيد. اگرچه نظر برخي در برهه انتخاباتي 1376 به طور تقريبا واحد بر اين بود كه آقاي ناطق نوري در مقايسه با آقاي خاتمي خواهد توانست سكان دار بهتري براي رياست جمهوري ايران باشد، لكن خواست عموم مردم اين گونه نبود. رقيب ناطق نوري، يعني آقاي خاتمي پيروز انتخابات شد و حتي براي يك دوره ديگر و با رأيي بيشتر نيز رئيس جمهور ايران باقي ماند. اما سرنوشت منتخب مردم در تركيه به نحو ديگري رقم خورد، نجم الدين اربكان پس از 2 سال توسط تانك هاي ارتش تركيه از قدرت به زير كشيده شد.
¤ ¤ ¤
اين موضوع در بين انديشمندان سياسي، تقريبا به صورت پذيرفته شده اي درآمده است كه «توسعه اقتصادي» لازمه «توسعه سياسي» و يا يكي از اين دو مقدمه آن ديگري است. وقتي موضع گيري هاي اردوغان كه خود درس خوانده مدرسه اي ديني بوده است، و اصرار بر سكولاريزم، زير پا گذاشتن زيست بوم مسلماني تركيه به همراه الحاء بر پان تركيسم و نژاد ترك پرستي در آن مشهود است در كنار حضور مستمر، پررنگ و تشكيلاتي ارتشيان در قدرت و همچنين فساد مستتر در سيستم اداري تركيه گذاشته مي شود، آن چه واضح مي نمايد، نه تنها عدم پيشرفت تركيه در توسعه سياسي، بلكه حتي پسرفت اين كشور در بسط و تعميق ملاك هاي مردم سالارانه است. به اين همه بايد حالت دائم جنگي آقاي اردوغان- كه خود نشان گر ضعف ديپلماسي و دقيقا نقطه مقابل توسعه يافتگي سياسي است- را هم اضافه كرد.
نكته ديگر اين كه، به نظرمي رسد پيشرفت اقتصادي تركيه، پيشرفتي به شدت وابسته به استقراض و مبتني بر ايجاد امنيت مرزي و داخلي است كه توانسته سرمايه گذاري هاي خارجي را جذب اين كشور نمايد. با وقوع چند بمب گذاري داخلي در مراكز پرجمعيت شهري تركيه- كه بي شك اقدامي ابتدايي در پاسخ به مواضع جنگ جويانه اردوغان عليه ملت مسلمان سوريه بوده است- اكنون امنيت داخلي تركيه بيش از هر زمان ديگري با چالش هاي جدي روبه رو است. در صورت اشتغال دولت مركزي تركيه به جنگ احتمالي خارجي، فعاليت ديرينه و ساختاري نيروهاي پ ك ك و همچنين پتانسيل بالقوه كردستان تركيه مبني بر استقلال از تركيه، اين كشور را با خطر جدي تجزيه طلبي مواجه مي نمايد، كه در اين صورت هم پايه هاي لرزان اقتصاد نوپاي تركيه(امنيت و ثبات) فرو خواهد ريخت و اقتصاد اين كشور را به زمان بحران هاي تجربه شده گذشته بازخواهد گردانيد.
لذا احتمال بتوان اين سؤال را به طور جدي مطرح كرد كه آيا با استمرار مواضع و عملكرد آقاي اردوغان، جمهوري تركيه، جمهوري و تركيه باقي خواهد ماند؟ بايد در جواب به اين سؤال حوصله و دقت بيشتري به خرج داد چرا كه در تاريخ تركيه خوانده ايم، امپراطوري پرطمطراق عثماني، با توانمندي اقتصادي و ادعاهاي سياسي دهان پركن و حتي با ژست هاي اصلاحاتي و وام گرفته شده غربي، در همين قرن بيستم از هم فروپاشيد.
¤ دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران
 


ديدار جمعي از مسئولين دانشگاه صنعتي شريف

با حضرت آيت الله جوادي آملي

جمعي از مسئولين دانشگاه صنعتي شريف و تيم اجرايي جشنواره «23سال رهبر، دانشگاه، خودباوري» با حضور در محل بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء با حضرت آيت الله جوادي آملي ديدار و گفت وگو كردند.
به گزارش روابط عمومي دانشگاه صنعتي شريف، در اين ديدار حضرت آيت الله جوادي آملي در سخناني به تبيين ساز و كار توليد علم از منظر دين پرداختند و فرمودند: مساله توليد علم بدون يك معرفت شناسي عميق و بدون ورود به حوزه جهان بيني مقدور نيست.
ايشان تصريح فرمودند: براي اينكه انسان بتواند به توليد علم حقيقي دست يابد، بايد صاحب معرفت دقيقي از مفهوم انسان، جهان و رابطه انسان و جهان باشد.
استاد برجسته حوزه علميه قم با تقسيم علوم به سه دسته تجربي، نيمه تجربي و تجريدي خواستار توليد علمي متناسب با مفهوم انسان جاودان و زندگي ابدي كه گفته دين است شده و اذعان داشتند: علم در غرب به دنبال حقيقت نيست بلكه به دنبال انتفاع است. ايشان خاطرنشان كردند: بايد علمي توليد شود كه بتواند آرامبخش جهان و رفع كننده نيازهاي واقعي بشر باشد و از آنجا كه از منظر دين، انسان موجودي ابدي و جاودان است علمي مي تواند پاسخگوي نيازهاي او باشد كه آن علم نيز با تكيه بر معرفت شناسي درست علمي ابدي باشد.
گفتني است «جشنواره 23سال رهبر، دانشگاه، خودباوري» آبان و آذر سال جاري در دانشگاه شريف برگزار خواهدشد.
 


طرح آموزشي، فرهنگي و عقيدتي حلقه هاي معرفت برگزار مي شود

طرح آموزشي، فرهنگي و عقيدتي حلقه هاي معرفت به همت دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه آزاد تهران شمال براي دانشجويان اين دانشگاه برگزار مي شود و تا اواخر آذرماه ادامه خواهد داشت دانشجويان در 5كلاس با عنوان هاي «ترجمه مفاهيم قرآن و اخلاق» با هدايت حجت الاسلام معتمدي مسئول دفتر نهاد رهبري در دانشگاه صنعت آب و برق؛ «ارتقا كيفيت زندگي» توسط خانم درستيان روانشناس و استاد همين دانشگاه؛ «نظام خانواده در اسلام و مكاتب ديگر» از سوي حجت الاسلام دوست پرور مسئول دفتر نهاد رهبري در اين دانشگاه و «احكام ويژه بانوان» و «تفسير موضوعي نهج البلاغه با ديدگاه بررسي موضوعات تربيتي»؛ توسط خانم دكتر عليزاده استاد الهيات همين دانشگاه تدريس خواهد شد.
دانشجوياني كه قبلا در دفتر نهاد رهبري براي شركت در اين كلاسها ثبت نام كرده اند مي توانند در اين كلاس ها كه در دانشكده زبان هاي خارجي اين دانشگاه برگزار مي شود شركت كنند. همچنين نشست اخلاقي با رويكرد «بررسي مناجات خمس عشره» روزهاي سه شنبه بعد از نمازظهر و عصر در مسجد اين دانشگاه با حضور حجت الاسلام صديقي امام جمعه موقت تهران برگزار مي شود.
 


توليد قير پايدار با استفاده از فناوري نانو

پژوهشگران دانشگاه صنعتي اميركبير با همكاري پژوهشگاه صنعت نفت به نوعي تركيب جديد، دست يافتند كه مشكل انبارداري قيرهاي پليمري معمولي را از لحاظ پايداري ندارد و نسبت به قيرهاي پليمري، خواص مناسب تري دارد.
استفاده از قيرهاي پليمري ساليان متمادي است كه جايگزين قيرهاي نفتي در اكثر بزرگراه ها و باندهاي فرودگاهي دنيا، شده است. در ايران نيز، به علت ورود قير به بورس و آزاد شدن قيمت آن، استفاده از قيرهاي پليمري بسيار مورد توجه قرار گرفته است. قيرهاي پليمري، به دليل داشتن خواص بي نظير و منحصر به فرد، توانايي كاربرد در شرايط آب و هوايي مختلف و هرگونه بار ترافيكي را دارند ولي اين قيرها، از پايداري انبارداري مناسبي برخوردار نيستند و اين مشكل بزرگترين مانع بر سر راه استفاده از اين نوع قيرها مي باشد. سعيد صادقپور، از دانشجويان دكتراي مهندسي شيمي دانشگاه صنعتي اميركبير اين پژوهش را به منظور حل مشكل پايداري انبارداري قير پليمري انجام داده است.
مسئولين وزارت راه، شهرداري ها و راهسازي ها، با كمك اين فناوري جديد، مي توانند جاده ها و خيابانها را با كيفيت بيشتري آسفالت كنند.
 


برگزاري نمايشگاه دستاوردهاي پژوهشي دانشگاه تهران

سومين نمايشگاه دو سالانه دستاوردهاي علمي و پژوهشي دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشكي تهران مورخ22 تا 24آبان سال 1391 در پرديس مركزي دانشگاه تهران برگزار مي شود. علاقه مندان مي توانند با مراجعه به اين نمايشگاه در جريان آخرين تحولات علمي و پژوهشي دانشگاه تهران قرار گيرند.
 


به مناسبت 444 روز تحقير آمريكا در 13 آبان 1358:

گزارش يك شكست

مي گويند ايران حداقل يك بار رئيس جمهور آمريكا را عوض كرده است، اين منهاي دعواي امروز نامزدهاي رياست جمهوري آمريكاست كه ايران نقش پررنگي در صحبت هايشان دارد. ماجرا برمي گردد به زمان تسخير لانه جاسوسي آمريكا در ايران وقتي كارتر رئيس جمهور آمريكا بود. جيمي كارتر تنها رئيس جمهور ايالات متحده است كه تنها براي يك دوره يعني 4 سال بر اين كرسي نشست. دوره اي كه شايد سخت ترين روزگار براي او بود؛ سختي اين دوران را مي شود از خاطرات هميلتون جردن به خوبي حس كرد؛ خاطراتي كه يادآور روزهايي تلخ براي آمريكا و البته روزهايي شيرين براي ايران است. آنچه مي خوانيد قسمتي از خاطرات اوست، صحنه پاياني رسوايي اي كه هميلتون جردن آن را «ايران گيت» مي نامد، گزارشي از روزي كه همه چيز براي كارتر تمام شد؛ گزارشي از يك شكست:
ساعت يازده و 40دقيقه صبح بود. تا چند دقيقه ديگر رونالد ريگان رسما با اداي سوگند دوران رياست جمهوري خود را آغاز مي كرد. ولي آنچه بيشتر براي من اهميت داشت اين بود كه از اين پس ديگر جيمي كارتر رئيس جمهوري آمريكا نبود. بيش از يكسال تلاش ما براي رهائي گروگانهاي آمريكايي در ايران به نتيجه نرسيد، ولي در اين بيست دقيقه آخر دوران رياست جمهوري كارتر اميد پايان بخشيدن به اين كابوس از هر زمان ديگري بيشتر بود. تمام اوقات شبانه روز ما در آخرين روزهاي رياست جمهوري كارتر صرف حل اين مسئله شد و اكنون براي وصل خبر پرواز گروگانها از تهران دقيقه شماري، بلكه ثانيه شماري مي كرديم.
محوطه اي در طبقه همكف كاخ سفيد كه به اطاق وضعيت معروف است بهترين و مدرين ترين وسائل ارتباطي جهان را دارد. در حاليكه دو گوشي تلفن را به دو گوش خود گرفته بودم چشمانم در روي ديوار بين صفحه تلويزيون كه تشريفات آغاز رياست جمهوري ريگان را گزارش مي كرد و ساعت ديواري كه گذشت ثانيه ها و دقيقه ها را نشان مي داد در گردش بود. در كنار من در اطاق وضعيت، سروان «گري سيك» از اعضاي دفتر شوراي امنيت ملي و كارشناس امور خاورميانه الئانور كونرز منشي من طي چهارسال گذشته و جرالد رافشون مشاور مطبوعاتي رئيس جمهوري و دوست صميمي من در انتظار پايان كار و حركت بسوي پايگاه هوائي آندروز بودند تا باتفاق همراه جيمي كارتر كه از ظهر به بعد رئيس جمهوري پيشين آمريكا خوانده مي شد بطرف جورجيا حركت كنيم.
يكي از تلفن ها من و سروان گري سيك را به اتومبيل حمل پرزيدنت كارتر و رئيس جمهوري منتخب (ريگان) مربوط مي ساخت و خط تلفني ديگر به مركز اطلاعات كه در تماس دائم با تهران بود متصل مي شد. چند دقيقه قبل خبردادند كه گروگانها سوار بر دو هواپيماي الجزايري آماده پرواز از تهران هستند. قلب من بشدت مي زد و همه آرزوي من در اين لحظه اين بود كه اين دو هواپيما قبل از ظهر و پيش از فرا رسيدن لحظه پايان رياست جمهوري كارتر فرودگاه تهران را ترك كنند.
پس از چهارده ماه كه چون كابوس بر ما گذشت اينك كارتر در انتظار فرا رسيدن يك لحظه شيرين در آخرين دقايق رياست جمهوري خود بود. در اين لحظات واپسين تنها خبر قطعي رهايي و پرواز گروگان ها از ايران بود كه مي توانست خنده هميشگي اوائل دوران رياست جمهوريش را به چهره عبوس و خسته او بازگرداند.
اپراتور كاخ سفيد كه چند دقيقه قبل تلفن رئيس جمهوري را به اطاق وضعيت وصل كرده بود دوباره گفت «آقاي جوردن، پرزيدنت كارتر مي خواهند با شما صحبت كنند.» و لحظه اي بعد صداي رئيس جمهوري بگوشم رسيد كه مي پرسيد «خبر تازه اي نرسيده است؟»
در پاسخ گفتم «آخرين خبر ما اينست كه هواپيماها آماده پرواز هستند.»
كارتر با صداي خسته اي گفت: «اينكه خبر تازه اي نيست. پنج دقيقه پيش هم همين را گفتيد.»
پاسخ دادم: «متاسفانه هنوز اطلاع بيشتري دريافت نكرده ايم.»
كارتر گفت پس از رسيدن اتومبيل به محل انجام مراسم سوگند رياست جمهوري ريگان هم تماس خودمان را با او قطع نكنيم. او يكي از همراهان خود فيل وايز را مامور حفظ تماس با ما كرده بود تا به محض وصول خبر پرواز هواپيماهاي حامل گروگانها از تهران موضوع را در جريان انجام مراسم سوگند باطلاع وي برساند.
پس از آنكه رئيس جمهوري تلفن را قطع كرد درنظر خود مجسم مي كردم تا چند دقيقه ديگر خبر پرواز گروگانها را از مركز اطلاعات دريافت خواهم كرد و جريان را به «فيل وايز» گزارش خواهم داد و او هم بلافاصله يادداشتي براي پرزيدنت كارتر خواهد فرستاد و او در آخرين لحظات دوران رياست جمهوري اش، پيش از اينكه ريگان به اداي سوگند رياست جمهوري بپردازد از جاي خود بلند خواهد شد و اين خبرخوش را پشت ميكروفن به اطلاع رئيس جمهوري آينده و ملت آمريكا خواهد رساند. رشته افكار مرا تصوير صفحه تلويزيون كه رسيدن اتومبيل حامل كارتر و ريگان را به مقابل بناي كنگره نشان مي داد قطع كرد. ديگر فرصت زيادي باقي نمانده بود. با مركز اطلاعات تماس گرفتم و پرسيدم «آقايان خبر تازه اي هست؟» افسر مركز اطلاعات پاسخ داد «نه آقاي جوردن، هنوز هواپيماها پرواز نكرده اند. ما هم به اندازه شما علاقه منديم كه قبل از انجام مراسم اين خبر ار بگوش پرزيدنت كارتر برسانيم. به محض دريافت خبر از تهران شما را در جريان خواهيم گذاشت» تشكر كردم و گفتم هر لحظه منتظر رسيدن اين خبر خوش هستم. الئانور گفت: «هاميلتون چند دقيقه بيشتر به ساعت 12ظهر نمانده است. ما بايد تا به حال كاخ سفيد را ترك مي كرديم. الان كاركنان دفتر ريگان سر مي رسند و صحيح نيست كه ما هنوز اينجا باشيم.»
گفتم: «الي... براي من مهم نيست كه آدم هاي ريگان از ديدن من در اينجا خوششان بيايد يا نيايد. من تا آخرين لحظه كه مراسم سوگند تمام بشود در اينجا خواهم ماند تا شايد خبري از تهران برسد و باطلاع كارتر برسانم.
در اينموقع دوباره اپراتور كاخ سفيد گفت: پرزيدنت كارتر مي خواهد با شما صحبت كند. كارتر از داخل ساختمان كنگره با صداي آهسته اي صحبت مي كرد و مي گفت: «ما الان داريم براي انجام مراسم تحليف حركت مي كنيم هيچ خبر تازه اي نيست؟» دوباره با مركز اطلاعات تماس گرفتم جواب منفي بود و درحالي كه نمي توانستم تاثر و لرزش صداي خود را كتمان كنم گفتم: «متاسفانه نه آقاي رئيس جمهور!»
اين آخرين باري بود كه من با كارتر در مقام رياست جمهوري صحبت كردم چشم هايم به صفحه تلويزيون بود كه جريان مراسم آغاز رياست جمهوري ريگان را نشان مي داد. ساعت درست 12 را نشان مي داد كه ابتدا جرج بوش به عنوان معاون رئيس جمهوري و سپس رونالد ريگان به عنوان رئيس جمهوري جديد شروع به اداي سوگند كردند.
حالت مغروقي را داشتم كه اميد نجات را از دست داده است. دوربين تلويزيون در حين انجام مراسم تحليف از طرف ريگان، روي صورت كارتر متمركز شد. كارتر چشمانش را بسته بود و معلوم نبود كه از شدت خستگي چشمهايش را بسته يا دارد دعا مي كند. رنگش پريده و صورتش پرچين و چروك بود و آثار خستگي و بي خوابي چند روزه كاملا در چهره اش خوانده مي شد. گوشي تلفن ها را بي اختيار بگوش هاي خود فشار مي دادم تا شايد در آخرين لحظه خبري برسد، ولي هيچ خبري نيامد و ريگان با جمله «... و اميدوارم كه خداوند يار و ياور من باشد» سوگند خود را به اتمام رساند.
... ديگر همه چيز تمام شده بود: كار انتقال قدرت انجام يافت. رونالد ريگان رئيس جمهوري آمريكا شد و كارتر ديگر يك رئيس جمهوري سابق بيش نبود... و گروگان ها همچنان در هواپيماهاي الجزايري منتظر اجازه پرواز از تهران بودند.
¤ برگرفته از كتاب بحران ؛خاطرات هميلتون جردن
 


براي دانشجوي شهيد حامد بزي:

شهيدي كه گمنام رفت

جمعه گذشته مصادف با 28 مهر ماه 91، عمليات انتحاري فردي تروريست در صفوف نمازگزاران مسجد امام حسين(ع) چابهار توسط دو بزرگ مرد ايراني به نامهاي مرتضي آسوده و حامد بزي با شكست مواجه شد و خوشبختانه جلوي يك فاجعه بزرگ گرفته شد. پيش از شروع مراسم نمازجمعه فرد تروريستي به منظور انجام عمليات انتحاري قصد ورود به مسجد امام حسين(ع) چابهار را داشت كه با واكنش سريع نيروهاي بسيجي و انتظامات نمازجمعه مواجه شد و حين شناسايي و تعقيب و گريز بر اثر انفجار جليقه انفجاري به هلاكت رسيد. گروه تروريستي به نام حركت انصار ايران مسئوليت حادثه تروريستي چابهار را برعهده گرفت. اين گروه تروريستي طي اطلاعيه اي با انتشار تصوير فردي به نام حمزه سراواني وي را عامل انفجار انتحاري امروز معرفي كرده است. اين گروه در بيانيه اش ضمن اعلام اسم اين عمليات با نام رعد1 مدعي شده كه عمليات خود را در كنار يكي از پايگاه هاي سپاه در چابهار انجام داده است.
در اين انفجار دو نفر از نيروهاي بسيج به نام هاي «مرتضي آسوده» و «حامد بزي» به شهادت رسيدند. «مرتضي آسوده» كه در همان لحظات اوليه به شهادت رسيد و «حامد بزي» ديگر بسيجي اين انفجار تروريستي پس از بروز جراحات سنگين دقايقي بعد در بيمارستان شهيد شد.
براساس اطلاعات دريافتي، شهيد مرتضي آسوده، دانش آموز دبيرستان نمونه دولتي و شهيد حامد بزي دانشجوي رشته كامپيوتر دانشگاه آزاد بوده كه در اين اقدام تروريستي به شهادت رسيدند.
يكي از دوستان حامد به نقل از مادرش مي گويد: روز انفجار، حامد پيش از رفتن به مسجد غسل كرد و پس از انجام اين كار راهي مسجد شد...
اما دانشجوي شهيد حامد بزي كه بود؟
خانواده حامد بزي تقريبا 20 سال قبل به دليل شرايط كاري پدر به چابهار نقل مكان كردند و زندگي خود را در اين بندر ادامه دادند.
وي يكي از دو پسر خانواده بزي است كه امروز دست يافتن يكي از آنها به بزرگترين آرزويش كه همان روياي شهادت بود باعث ايجاد غم فقداني بزرگ براي خانواده اش شد. او از فعالترين دانشجويان دانشگاه و در عين حال مجاهدي گمنام بود كه حضور در اردوهاي جهادي يكي از اين نمونه كارهاست.
شهيد حامد بزي عيد امسال را به دور از خانواده و تفريحاتي كه مي توانست داشته باشد، به همراه ديگر افراد حاضر در اردوي جهادي به روستاي پيران زابل رفت تا نهضت خدمت رساني خود به ايران و اسلام را در آن روستا دنبال كند.
شهيد حامد بزي از دانشجويان و بسيجيان سخت كوشي بود كه هم در دانشگاه آزاد چابهار فعاليت هاي مختلفي انجام مي داد و هم در پايگاه مسجد جامع امام حسين(ع) اين بندر مسئوليت نظم بخشي به نمازجمعه هاي بندر چابهار را برعهده داشت.
شهيد حامد بزي از نگاه ديگران:
مسئول سياسي بسيج دانشجويي استان سيستان و بلوجستان با بيان اينكه اين شهيد 21 ساله از خود يك چهره فرهنگي و جهادي بر جاي گذاشت، به نقل قول صحبت هاي مادر شهيد پرداخت و گفت: حامد قبل از وقوع اين فيض عظيم، غسل شهادت انجام داده بود و پس از آن خطاب به مادر گفت بايد سريع تر به مسجد بروم تا به كارهاي خود رسيدگي كنم.
همچنين عباس آبادي از دوستان و همراهان شهيد در اردوي جهادي پيران زابل سال 91 بود كه به بيان بخشي از لايه هاي شخصيتي اين جوان 21ساله پرداخت.
عباس آبادي، تواضع و فروتني و نيز دوري از ريا را از جمله خصوصيات حامد بزي دانست و تصريح كرد: خضوع و خشوع در تمامي رفتارهاي حامد با دوستان و اطرافيان به خوبي به چشم مي خورد.
دوست شهيد بزي ادامه داد: در فيلم مستندي كه از فعاليت گروه جهادي در پيران زابل موجود است از حامد كمترين تصوير به چشم مي خورد؛ چرا كه او همواره تلاش مي كرد فعاليت هاي خود را از دوربين ها مخفي نگاه دارد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14