(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 21  آبان  1391 - شماره 20354

پرواز پهپاد ايوب پايه هاي قدرت رژيم صهيونيستي را به لرزه درآورد
قدرت نمايي حزب الله در آسمان اسرائيل
نمايش قدرت ايران در جنگ سايبري


پرواز پهپاد ايوب پايه هاي قدرت رژيم صهيونيستي را به لرزه درآورد

قدرت نمايي حزب الله در آسمان اسرائيل

نويسنده : جميل ظاهري
مترجم : علي اهوازي
اشاره:
عمليات موسوم به «پهپاد ايوب» كه طي آن يك هواپيماي بدون سرنشين حزب الله توانست با نفوذ به عمق آسمان رژيم صهيونيستي از تاسيسات نظامي و هسته اي آن عكسبرداري كند، نشان از توانايي محور مقاومت و ايران در رويارويي با دشمنان است.
پهپاد ايوب كه به تكنولوژي پيشرفته ايران مجهز شده بود، با هدايت هوشمندانه كارشناسان حزب الله لبنان توانست وارد آسمان رژيم صهيونيستي شود و پس از طي مسافت 300كيلومتر ماموريت محوله را انجام دهد.اين عمليات علاوه بر ايجادترس و وحشت در سردمداران رژيم صهيونيستي كه نيروي هوايي خود را قدرت مطلق در آسمان منطقه به حساب مي آوردند، تمامي محاسبات آنان را براي وارد شدن در جنگ با ايران و حزب الله در منطقه خاورميانه به هم ريخت.به اذعان بسياري از كارشناسان و صاحبنظران مسائل منطقه به پرواز درآمدن پهپادايوب در آسمان اسرائيل به افسانه شكست ناپذيري رژيم صهيونيستي پايان داد.درهم آميخته شدن تكنولوژي ايراني و هوشمندي رزمندگان حزب الله، اكنون روياي اسرائيل را در برتري هوايي و حمله به لبنان به كابوس وحشتناكي مبدل كرده است كه عواقب آن غيرقابل پيش بيني است. در اين مقاله با محور قراردادن موضوع عمليات پهپاد ايوب و تاثير آن در معادلات بين حزب الله لبنان و رژيم صهيونيستي، گريزي به توانايي هاي ايران در جنگ الكترونيك (سايبري) زده شده است.در اين مقاله همچنين به اين موضوع اشاره شده است كه چطور دانشمندان ايراني توانستند با نفوذ به سيستم هاي سري رايانه اي پايگاه هوايي «نوادا» در آمريكا كنترل پهپاد پيشرفته اركيو 170 را به دست گرفته و آن را پس از وارد شدن به آسمان ايران بدون وارد شدن هرگونه صدمه سالم بر زمين بنشانند.
سرويس خارجي
رژيم صهيونيستي پس از سكوت طولاني مدت بالاخره با سرافكندگي به موفقيت عمليات پهپادايوب متعلق به حزب الله لبنان به رغم همه توانايي هاي نظامي و پيشرفت هاي تكنولوژي خود اعتراف كرد.
اين اعتراف به اين شكل مطرح شد كه موانع بزرگي براي كشف اين هواپيماي شناسايي براي رژيم صهيونيستي وجود داشت طوري كه گفته شده است «ماموريتي پيچيده و بسيار مشكلي بود.»
اين اعترافات كه از سوي پايگاه اينترنتي «واللا» اسرائيل كه توجه ويژه اي به مسائل امنيت نظامي رژيم صهيونيستي دارد و به مسئولان نظامي آن وابسته است از سوي يك مقام بلندپايه امنيتي عنوان شد كه نشان دهنده موفقيت بزرگي است كه مقاومت اسلامي لبنان آن را به دست آورده است.
از سخنان اين مقام بلندپايه رژيم صهيونيستي اين موضوع استنباط مي شود كه بار ديگر مقاومت اسلامي توانسته است بر دشمني پيروز شود كه خود را «شكست ناپذير» مي داند و به انواع سلاح هاي كشتار جمعي پيشرفته مجهز است.
اين رژيم تا بن دندان مسلح داراي قدرت هسته اي ، حتي به نظارت و مقررات بين المللي و قعي نمي گذارد و با كمك آمريكا، اروپا و كشورهاي مرتجع عرب محكوميت ها را بي اثر كرده است. اگرچه سخنان اين مسئول بلندپايه اسرائيلي در مورد ماموريت اكتشافي پهپاد ايوب با جمله «پيچيده و بسيار سخت» عنوان شده است، اما در واقع نشان از توجيهي براي شكست خود و ترس و وحشتي است كه اين رژيم طي هفته هاي اخير و درست از هنگامي كه حزب الله لبنان پهپاد ايوب را به پرواز درآورده به آن دچار شده است.
هواپيماي بدون سرنشين و پيشرفته ايوب دقيقاً روز ششم اكتبر ماه گذشته به پرواز درآمد و باعث شد كه اين رژيم از ترس و وحشت همه تلاش خود را بر مانور نظامي اخير خود با آمريكا متمركز كند؛ مانوري كه تمركز آن بر شناسايي هواپيماهاي بدون سرنشين و سرنگوني آنها قرار گرفته بود.
در واقع رژيم صهيونيستي با اين مانور تلاش كرد تا شكست مفتضحانه خود را از لحاظ نظامي در اثر عمليات پهپاد ايوب لاپوشاني كند، گرچه پيش از آن لبنان و ايران را به وارد كردن ضربات نظامي تهديد كرده بود. اين در حالي است كه اسرائيل براي حفاظت از آسمان خود و ايجاد سامانه دفاع هوايي موسوم به «گنبد آهنين» تاكنون متحمل صدها ميليون دلار هزينه شده است.
پهپاد ايوب توانست در فضاي آسمان رژيم صهيونيستي به پرواز درآيد و در عمق استراتژيك آن نفوذ كند و به دورتر از شهر «حيفا» و تا 300 كيلومتري خاك رژيم اشغالگر وارد شود.
اين موضوع نشان دهنده قدرت و تكنولوژي نظامي بزرگ و پيشرفته اي است كه حزب الله در مقابله با هرگونه تجاوز احتمالي اسرائيل به لبنان آن را داراست.
همچنين اين عمليات نشان داد كه فرزندان «ضاحيه جنوبي» (بيروت) داراي «امكانات جديدي» براي به زانو درآوردن دشمن صهيونيستي و هم پيمانان آمريكايي، غربي، عربي و مزدوران داخلي هستند تا توازن نظامي به منطقه بازگردانده شود و رژيم صهيونيستي همانند گذشته نتواند به عمليات وحشيانه و تحريك آميز خود بر ضد كشورهاي مستقل و مردم منطقه اقدام كند.
عمليات پهپاد ايوب (كه تجهيزات راداري پيشرفته دشمن در طول مسافتي كه توانست در آن به پرواز درآيد و از نقاط حساس اسرائيل كه به شدت محافظت شده بود و مجهز به سيستم هاي ضدموشكي «پاتريوت»، حيتس و گنبدآهنين براي شليك موشك ضدهوايي بود) دقيقاً همزمان با سي و نهمين سالگرد جنگ اكتبر صورت گرفت.
اين عمليات حامل اين پيام روشن براي دشمن صهيونيستي بود كه اسرائيل كه داراي ارتش شكست ناپذيري است، اكنون در وضعيت امنيتي سخت و وحشتناكي قرار دارد و ارتش آن شكست خورده است. همچنان كه در سال هاي اخير چندين بار توسط مقاومت اسلامي متحمل شكست هاي سنگيني شده است. پس چگونه است كه اگر روزي ملت هاي منطقه و كشورهاي محور مقاومت تصميم به وارد شدن به جنگي گسترده با رژيم صهيونيستي بگيرند. در حقيقت در آن روز رژيمي به اسم «اسرائيل» وجود خارجي نخواهد داشت و از نقشه جهاني پاك خواهد شد، همچنانكه در شش دهه پيش اين چنين بود. طي سه هفته رژيم صهيونيستي دچار ترس و وحشت و نگراني بود كه در تاريخ بي سابقه بود و مسلما در آينده نيز به آن گرفتار خواهد شد، زمين و زمان بر اسرائيل تنگ شد و به لطف مقاومت رزمندگان مؤمن و مصمم حزب الله كه مي خواهد منطقه را از لوث وجود صهيونيست ها و اعوان و انصارش پاك كند زندگي بر اشغالگران سخت گذشت.
در واقع اين عمليات تأكيدي بر اين موضوع بود كه ديگر سيطره اسرائيل بر آسمان منطقه به پايان رسيده است و نابودي رژيم تل آويو امري غيرممكن نيست و فروپاشي آن با عمليات پهپاد ايوب (كه توانست بيشتر از 40 دقيقه در آسمان رژيم صهيونيستي به پرواز درآيد،) بزودي آغاز خواهد شد.
موفقيت نظامي حزب الله همه نقشه هاي رژيم صهيونيستي براي حمله به لبنان را نقش بر آب كرد و پشتوانه مهمي خواهد بود كه همه لبناني ها براي دستيابي به وضعيت استراتژيك دفاعي حمايت از خود به آن افتخار خواهند كرد.
هم چنان كه «ميشل سليمان » رئيس جمهور لبنان آن را پيش از اقدامات فتنه آميز داخلي بر ضد حزب الله و سلاح مقاومت، مورد تأكيد قرار داد.
به پرواز درآمدن پهپاد ايوب و كنترل آن در جهت درست، نشان مي دهد كه كارشناساني متخصص و حرفه اي در مقاومت وجود دارند و نشان مي دهد كه مقاومت داراي توانايي هاي پيشرفته اي براي پنهان كردن قدرت خود در زمان لازم و اعلام آن در وقت مناسب است.
در حقيقت، اين موضوع داراي اين پيام هشدارآميز است كه مقاومت در زمان مناسب و بهنگامي كه بخواهد در دفاع از ملت و سيادت و كرامت ملت لبنان اقدام كند، توانايي آن را دارد. توانايي جديد و پيشرفته مقاومت برخي از كارشناسان دشمن صهيونيستي را وادار به اين كرد كه اعتراف كنند«حزب الله دشمن دانايي در منطقه است كه اسرائيل با آن مقابله خواهد كرد».
همچنان كه «عاموس هرئيل» كارشناس بلندپايه امور نظامي اسرائيل در مقاله اي در روزنامه صهيونيستي «هاآرتص» به آن اعتراف كرد و گفت: «تشكيلات امنيتي در اسرائيل به شدت نگران است و مشغول تحقيق در مورد حادثه نفوذ پهپاد به آسمان اين كشور است.»
واضح است كه اين پهپاد، همانند پهپادهاي قبلي نيست كه حزب الله 6سال قبل و در بحبوحه جنگ 33 روزه آنها را به پرواز درآورده بود، بلكه مأموريت اين هواپيماي بدون سرنشين، مأموريتي ويژه است و عبارت از عكسبرداري از اهدافي در اسرائيل، آزمايش سيستم دفاع هوايي و نوعي پيشگيري است كه حزب الله آنها را با موفقيت به انجام رساند.
اما در زمينه داخلي در لبنان به جز مزدوران، وابستگان و طرفداران 14 مارس، ديگران پرواز پهپاد ايوب را پيروزي بزرگي براي حزب الله و سلاح مقاومت به شمار آوردند.
در مقابل جبهه ضد مقاومت در لبنان تمام تلاش خود را بر اين قرار داد كه از موضوع پرواز هواپيماي بدون سرنشين بر روي خاك اسرائيل، به عنوان عاملي براي حمله احتمالي صهيونيست ها به لبنان و ايجاد ترس و وحشت در داخل و تحريك بر ضد آن استفاده كند. اگر چه ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان اعزام اين هواپيماي بدون سرنشين را نشان دهنده لزوم اتخاذ يك استراتژي دفاعي از سوي مقاومت در دفاع از لبنان به شمار آورد. درحالي كه اين موضوع آغازگر اقدامي دردآور و نگران كننده براي جنبش 14 مارس و هم پيمانان آن است كه گمان مي كنند اسرائيل جاويدان خواهد بود.
عمليات ايوب باعث عصبانيت جنبش 14 مارس، هم پيمانان، حاميان داخلي، منطقه اي و عرب آن شد چرا كه احساس كردند كه نمايش هاي مضحك و مسخره آنها در مورد آشتي با اسرائيل ديگر كارايي خود را از دست داده است و نفعي براي آنها نخواهد داشت. اين موضوع باعث شد كه آنها به فكر برهم زدن امنيت لبنان به صورت خونين و از طريق قرباني كردن يك فرد مهم خود در مسلخ خيانت براي تسويه حساب سياسي برآيند.
در اين راستا، آنها، يكي از فرماندهان بلندپايه امنيتي در لبنان را براي قرباني كردن به منظور دستيابي به اميال خود برگزيدند و سرلشكر «وسام الحسن» براي اين موضوع تعيين شد چرا كه احساس كردند كه وي قصد دارد از آنها جدا شود. درحالي كه او به خوبي به طرح خيانت آميزشان براي سوق دادن لبنان و سلب قدرت، مقاومت، كرامت لبنان و تسليم آن به عنوان يك كشور بدون قدرت در راستاي منافع رژيم صهيونيستي پي برده بود. همچنانكه اسلاف آنها هنگامي كه فلسطين اشغال شد، براي اينكه همچنان بر مسند سلطه تكيه بزنند و بر گرده مردم كشورشان فشار بياورند، سكوت اختيار كردند.
آنها مي خواهند لبنان به جنگ داخلي سهمگين كه 15 سال ادامه داشت، بازگردد، تا مانند گذشته گوشه و كنار اين كشور در دست يك گروه و جناح سياسي خاص قرار بگيرد.
درحالي كه امروز لبنان به عنوان بزرگ ترين نيروي بازدارنده در مقابل نقشه هاي شيطان بزرگ آمريكا و فرزند نازپرورده و نامشروع آن اسرائيل در منطقه قدعلم كرده و نشان داده است كه همانند گذشته اجازه نخواهد داد كه به خاطر منافع استعمار و اشغالگران تر و خشك با هم بسوزند. دشمنان مردم لبنان امروز براي هر اقدام احتمالي و اشتباه خود بايد محاسبه دقيقي در نظر بگيرند چرا كه لبنان بزرگ (اعم از ملت، مقاومت، حكومت و ارتش آن، چه مسيحي و چه مسلمان، سني و شيعه همه با هم) به رغم كوچك بودن مساحت آن يك يد واحده است و همانند خاري در چشم دشمنان عربي و خارجي قرار دارد.
آنها به خوبي به آينده خطرناك خود و پسرعموهاي صهيونيست شان پي برده اند، همچنانكه تئوريسين و صاحب نظر سياسي آمريكا «هنري كيسنجر» به اين موضوع اذعان كرد كه در ده سال آينده اسرائيل به فروپاشي سوق خواهد يافت و حكومتي به اسم اسرائيل پس از آن وجود نخواهد داشت.
اين موضوع، جمله معروف امام خميني(ره) را به اذهان يادآوري مي كند كه فرمودند: «اسرائيل غده سرطاني است و بايد از جسم جهان اسلام برداشته شود.»
مسلما پهپاد ايوب فروپاشي رژيم صهيونيستي را سرعت خواهد بخشيد و زوال اين غده سرطاني و خارج كردن آن را از نقشه جغرافياي منطقه و جهان تسريع خواهد كرد. فلسطين را به صاحبان آن باز خواهد گرداند و قدس نخستين قبله مسلمانان را پس از اينكه ديكتاتورهاي عرب طي شش دهه نتوانستند به امت اسلام بازگردانند، از يوغ صهيونيست ها آزاد خواهد كرد.
 


نمايش قدرت ايران در جنگ سايبري

 گرد آوري ، تنظيم و ترجمه : محمد معرفي
جامعه بشري در طول قرون گذشته، بارها و بارها جنگ هاي مختلفي را به خود ديده و آن را با تمام وجود تجربه كرده است، جنگ هايي از نوع علني و يا مخفي، مستقيم و غيرمستقيم، سرد و گرم و از اين تبديل كه حكايتي طولاي در تاريخ دارد.
اما امروز جنگ تغيير شكل داده است و به جنگ الكترونيك (سايبري) معروف شده است، چرا كه كشورهاي قدرتمند از طريق آن تلاش مي كنند تا به اهداف موردنظر خود براي ايجاد استعمار جديد دست يابند.
تصميم گيري براي چنين جنگ هايي از دو دهه پيش و از آن زمان كه ترس از وقوع جنگ سوم جنگي پيش آمد، آغاز شد. عقيده اين بود كه جنگ سايبري حداقل از لحاظ مادي و انساني بر ضد دشمن بهتر از جنگ هاي سنتي است و بازده بيشتري خواهد داشت.
چرا كه كشوري كه اقدام به اين كار مي كند، نتايج بهتر و بيشتري از زماني كه وارد درگيري نظامي با دشمن خود مي شود، به دست مي آورد. علت آن هم اين است كه در اين نوع جنگ، شبكه هاي ارتباطاتي و زيرساخت هاي دشمن بدون حملات هوايي و موشكي نابود خواهد شد.
جنگي بيرحمانه و ناعادلانه، همچنانكه در تمام جنگ هايي كه دشمن بر ضد ملت ها و كشورهاي مستقل درگذشته به راه انداخته بود و خبر به زانو درآوردن آنها و تحميل خواسته هاي خود و نابودي بشريت مدني را دنبال نمي كند.
جنگ بين خير و شر، حق و باطل، ظالم و مظلوم كه آمريكا و صهيونيست ها بر ضد جمهوري اسلامي ايران و حزب الله آغاز كرده اند و اين بار به طور مستقيم آن را به راه انداخته اند، در اين راستا ارزيابي مي شود.
گزارش هاي امنيتي غرب، آمريكا و اسرائيل به رغم اينكه به صراحت به برتري ايران و حزب الله در جنگ سايبري آينده اعتراف و اشاره اي نكرده است، همچنان كه طي 20 سال گذشته و تاكنون جزو عادت آنها بوده است. اما با وجود اين، شواهد و قرائن موجود نشان دهنده برتري اين دو براي به زانو درآوردن طرف مقابل به رغم همه تلاش هاي دشمنان و توطئه هايشان در اين مورد است.
دولت آمريكا پس از شكست اسرائيل در جنگ 33 روزه در سال 2006 به دست حزب الله، تحت عنوان «دموكراسي ديجيتالي» توطئه خود را آغاز كرد. در پروژه دموكراسي ديجيتالي، تكيه بر بكارگيري امكانات فني و سايبري در جنگ نرم براي تحقق اهداف قرار داشت.
اين تئوري قبلا از سوي تيمي از كارشناسان امنيتي آمريكايي كه افرادي از نظريه پردازان «انقلاب هاي رنگي» و «همچنين اعضاي گارد كوهين» را شامل مي شد، مجموعه اي را براي تدوين و اجراي سياست ها و عمليات ضدايران و سوريه (اسيوغ) با هدف تغيير رژيم پايه ريزي كرد.
در اين توطئه كه براي نخستين بار در انتخابات رياست جمهوري ايران در سال 2009 به محك آزمايش گذاشته شده بود، آنها با استفاده از شبكه هاي اجتماعي اقدام به نشر اخبار و اطلاعات دروغ و بي پايه با همكاري و همراهي عوامل داخلي خود كردند. اما تشكيلات امنيتي در داخل كشور، توانست با نفوذ به اين شبكه هاي اجتماعي و نشان دادن اين موضوع كه منشا اين اطلاعات و اخبار بيگانگان هستند و بازداشت تعدادي از دست اندركاران در داخل و معرفي آنها به دستگاه هاي قضايي و سپس اعترافات آنها در مورد نقش اسرائيل، آمريكا و كشورهاي غربي به مقابله با آنها برخيزد.
آنها به رغم همه برتري هاي خود، از مقابله نظامي با ايران و حزب الله وحشت دارند چراكه در صورت درگير شدن، ضربات سنگيني را متحمل خواهند شد و در منطقه نيز دچار خسارت هاي فراواني مي شوند. بنابراين آمريكا و اسرائيل جنگ الكترونيك را عليه تاسيسات هسته اي و اقتصادي ايران به عنوان انتخابي كم هزينه و واقعي به جاي به راه انداختن يك جنگ سنتي انتخاب و برگزيدند. همچنين در سايه پيشرفت هاي تكنولوژي و انقلاب اطلاعات كه جهان در آن به سر مي برد، بسياري از كارشناسان براين باورند كه پيشرفت هاي بزرگ در زمينه تكنولوژي اطلاعات با اهداف نظامي به كار گرفته شده اند. همچنانكه كارشناسان نظامي تاكيد دارند كه بازار سلاح هاي سايبري و الكترونيك امري شدني براي هر كشوري به شمار مي آيد و احتياج به توانايي و امكانات خارق العاده اي ندارد و هر آنچه خواسته شود، امكان تهيه آن وجود خواهد داشت.
در اين زمينه داشتن پول و همچنين به خدمت گرفتن مجموعه اي از هكرهاي حرفه اي در دنياي مجازي بسيار موثر خواهد بود.
در سال 2010 دولت آمريكا با استفاده از ماهواره هاي جاسوسي خود تلاش كرد تا به اجراي يك توطئه زشت بر ضد ايران اسلامي اقدام كند. اما ناگهان با قدرت جهاني سايبري ايران در اين زمينه مواجه شد كه پيش از اين فقط در اختيار خودش، روسيه و چين بود.
ايران اسلامي توانست به خوبي در مقابل ماهواره هاي جاسوسي آمريكا، تاسيسات خود را حفاظت كند. چنان كه روزنامه آمريكايي «كريستين ساينس مانيتور» به اين موضوع در شماره پانزدهم ژانويه سال 2011 اشاره كرد و نوشت: «ايران دولت آمريكا و دستگاه هاي جاسوسي غرب را با موفقيت خود در تعطيلي توانايي ماهواره هاي جاسوسي اش با استفاده از ليزر با دقت بسيار بالا مستاصل كرد و اين يكي از امكانات ايران اسلامي براي ضربه وارد كردن به قدرت نمايي دشمن بود.
ويروس استاكس نت
ويروس «استاكس نت» كه از طريق كرم كامپيوتري و از تجهيزات نرم افزاري ساخته شده از سوي شركت آلماني «زيمنس» به تاسيسات اتمي و نفتي كشورمان راه يافت، در واقع آغاز اعلام جنگ سايبري، آمريكايي، غربي اسرائيلي بر ضد ايران بود همچنان كه روزنامه «نيويورك تايمز» در سال 2010 ميلادي آن را اعلام كرد. اين ويروس به شكل گسترده اي زيرساخت ها و تاسيسات اصلي در بخش هاي هسته اي، اقتصادي و حتي هواپيمايي غيرنظامي و بيمارستان ها را هدف قرار داده بود. هدف از سازندگان اين ويروس نفوذ در تاسيسات غني سازي اورانيوم در «نطنز» و تخريب «سانترفيوژ» مركزي از طريق ايجاد اختلال هاي خطرناك در برنامه هاي روشن شدن الكترونيكي آن بود.
ارسال اين ويروس كه به گفته كارشناسان به مثابه يك «سلاح ديجيتالي» درجه اول بود، اين پيام را به همراه داشت كه جهان وارد مرحله جديدي از جنگ نرم شده است. دوراني كه به رقابت هاي مخفيانه براي ساخت بمب هسته اي و عواقب وحشتناكي كه جهان به آن دچار شد، معروف شده است.
مدت زمان زيادي از اين موضوع نگذشت، كه مسئولان آمريكايي، اروپايي ها و كارشناسان ويژه در اين بخش اقرار كردند كه مهندسان ايراني توانسته اند براين ويروس سيطره يابند و آن را به كنترل خود درآورند و از كامپيوترهاي مختص به تاسيسات هسته اي، نفتي و ديگر تاسيسات صنعتي و توليد برق پاكسازي كنند.
اما جالب تر اين است كه زماني از اين جنگ كثيف پرده برداشته شد كه «انستيتو روابط خارجي آمريكا» در گزارش خود، به برتري جنگ نرم بر جنگ كلاسيك اشاره و اعلام كرد كه «جنگ سايبري بيشتر از عمليات نظامي و سياسي سنتي تاثيرگذار است.»
كنگره آمريكا نيز در سال 2010 طرحي را به تصويب رساند كه «اوباما» از آن به عنوان مهم ترين طرح مرتبط با كشورش نام برده بود و طي آن از طرف هاي امنيتي خواستار بسترسازي به منظور راه انداختن يك جنگ الكترونيكي شد.
رئيس جمهور آمريكا در اين ارتباط صدها ميليون دلار هزينه در نظر گرفت و وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) را به 15 هزار دستگاه كامپيوتر و 90 هزار كارشناس رايانه براي ادامه جنگ نرم عليه ايران تجهيز كرد.
جنگ سايبري و اركيو 170
بعد از ويروس استاكس نت، نوبت به «ستارز» و «دوكو» در آوريل سال 2011 ميلادي رسيد و به رغم اينكه اين دو ويروس توانستند به صورت جزئي در تاسيسات نفتي خللي ايجاد كنند، اما تاثير آنچنان مهمي نداشتند و نتوانستند به سرعت قدرت سايبري ايران را مورد هدف قرار دهند. اگر چه اين دو ويروس بسيار خطرناك بودند و از خانواده ويروس استاكس نت به شمار مي آمدند، ولي بالاخره دشمن را وادار كرد به ناكامي در اين مورد اعتراف كند. از لابلاي اخبار و رسانه هاي خبري جهان، در سال گذشته يك خبر توجه همه را به خود جلب كرد. اين خبر كه از سوي «ماركو اوبيسو» اعلام شد از حمله ويروس خطرناكي موسوم به «شعله» با قدرتي 20 برابر ويروس هاي گذشته به تاسيسات رايانه اي ايران خبر مي داد.
اين ويروس درواقع ابزاري براي جاسوسي و تهاجم خطرناك براي ضربه زدن به زيرساخت هاي حساس طراحي و اجرا شده بود. هدف پنهان در پشت اين ويروس خطرناك، كه پيش از آن سابقه نداشت، هدف قرار دادن ايران به شكل خاص و تلاش براي سرقت برنامه ها و فايل ها بود. «الكساندر گوستيو» كارشناس برجسته شركت كامپيوتري «كاسپرسكي» در اين مورد گفت: سازندگان ويروس شعله، تمام سعي و تلاش خود را بر نفوذ در برنامه «پي دي اف» و «اتوكد» براي وارد شدن به فايل هاي پي دي اف و فايل هاي نوشتاري و اسنادي كه مختص به نوشتارها بود، متمركز كرده بودند. همچنانكه اين ويروس، نامه هاي الكترونيك و انواع ديگري از فايل هاي درخور اهميت را مدنظر قرار داده بود.
اما ديري نگذشت كه صاحبنظران در زمينه جنگ سايبري از قدرت ايران در مقابله با اين ويروس شگفت زده شدند، چرا كه مركز پژوهش هاي ايران با عنوان «ماهر» (كه زير نظر وزارت ارتباطات ايران فعاليت مي كند) از ساخت يك ويروس ضدشعله خبر داده بود. اين ضدويروس ايراني توانسته بود، ويروس شعله را پس از شناسايي نابود كند و در جنگ الكترونيك بار ديگر قدرت رايانه اي ايران را به رخ جهانيان بكشد.
به هر صورت به لطف «ارتش سايبري، ايران توانست، تمام تلاش هاي آمريكا، غرب و هم پالكي هايش را نقش برآب كند و برتري خود را به اثبات برساند.
شكار پهپاد جاسوسي آمريكا مشهور به «اركيو 170» از نمونه موفقيت ايران در جنگ سايبري به شمار مي رود كه نه تنها آمريكا را شگفت زده كرد بلكه جهان را در برابر عظمت و توانايي تكنولوژي مهندسان ايراني در حيرت فرو برد.
پهپاد آمريكايي كه بسيار پيشرفته، خطرناك و رادارگريز بود، پس از اينكه به ماموريتي تجسسي بر فراز خاك ايران اعزام شده بود، از سوي مهندسان ايراني تحت كنترل قرار گرفت، و بدون اينكه آمريكايي ها متوجه قضيه شوند، به راحتي در خاك كشورمان نشانده شد.
در واقع دانشمندان علوم رايانه اي ايراني توانستند بدون اينكه امريكايي ها موضوع را بفهمند كنترل اين پهپاد را در پايگاه هوايي «نوادا» به دست بگيرند.
اين موضوع يك ادعا نيست و در هشتم آوريل سال 2011 مجله «بي سي» چاپ آمريكا كه در امور رايانه هاي صاحبنظر است طي مقاله اي نفوذ هكرها به رايانه اي سري آمريكا را مورد تاييد قرار داد، پهپادهاي آمريكايي كه براي حمله به افغانستان، پاكستان، ليبي و يمن مورد استفاده قرار مي گيرد به عنوان بازوي جنگي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا ناميده مي شود و عمليات نفوذ به كامپيوترهاي كنترل كننده آنها از طريق به كارگيري ويروس موسوم به «كي لاگر» صورت گرفت.
ماموريت اصلي اين ويروس كپي فايل هاي موجود در كنترل بر هواپيماي بدون سرنشين امريكايي بود كه باموفقيت انجام شد.
در اين رابطه مسئولان پايگاه هوايي نوادا به شكست تلاش هاي خود براي رهايي از اين ويروس اعتراف و اذعان كردند كه هر بار مي خواستند از آن رهايي يابند مجددا با بازگشت آن مواجه مي شدند آنها همچنين از ناتواني خود در به كار انداختن سيستم نابودي هواپيماي آركيو هنگامي كه ايراني ها آن را صحيح وسالم در شهر «كاشمر» بر زمين نشاندند، خبر دادند.
تسلط بر هواپيماي شبح كه به «روز سياه در تاريخ ايالات متحده» نامگذاري شد و از كار افتادن ماهواره جاسوسي و نفوذ در سيستم هواپيماي جنگنده آمريكا موضوع بي اهميتي به شمار نمي رود، بلكه دلالت بر توانايي ايران در جنگ الكترونيك است. همچنان كه اين موضوع در زمينه هاي ديگر به اثبات رسيده است. اين توانايي در كشورمان وجود دارد كه حتي بر سيستم هدايت موشك هاي بالستيك، نيروي هوايي و تجهيزات كشف و رصد نيروهاي آمريكايي، ناتو و ارتش اسرائيل يا هر دولت دشمن ديگر تسلط يابد. اين موضوع نشان مي دهد كه در صورت تهديد كشورمان، پايگاه هاي آمريكا در اقصي نقاط جهان مورد حمله قرار خواهد گرفت و در كنار آن صهيونيست ها نيز در امان نخواهند بود. اين موضوع امروز به صورت شعار مطرح نشده است و دشمنان از حجم اين تهديدها مطلع هستند. جديت ايران در اين موضوع باعث شده است كه ترس وحشت از اينكه ارتش سايبري ايران بتواند با وارد شدن به سيستم هاي مالي جهاني درنيويورك، لندن و پاريس آنها را در اختيار خود بگيرد، بر دشمنان مستولي شود.
در آغاز سال جاري ميلادي گزارش سازمان اقتصاد جهاني از حملات سايبري در جهان جالب توجه بود چرا كه براساس اين گزارش، حملات سايبري، چهارمين خطر بزرگ جهاني طي ده سال آينده عنوان شده بود. اين موضوع براساس ادعاي 469 كارشناس كه در تحليل هاي خاص خود در مورد تهديد تكنولوژي سايبري به آن دست يافته بودند عنوان شد.
اين موضوع از اهميت جنگ الكترونيكي در حال حاضر و آينده جهان حكايت مي كند، همچنان كه سرلشكر «عوزي موسكوپيچ» رئيس بخش ارتباطات رايانه اي در ارتش رژيم صهيونيستي (كه به عنوان رئيس كميته انتخاب مسئولان و علل شكست در سيستم اينترنت نظامي اسرائيل در ماه اخير انتخاب شده بود) به آن اذعان كرد.
جالب اينكه اين فرمانده بلندپايه اسرائيلي در گفت وگو با «امير بوحبوط» خبرنگار پايگاه خبري صهيونيستي «ولاء» درخصوص اين شكست گفت: «يك كشور با امكانات بسيار پيشرفته با مجموعه اي از هكرها توانستند وارد سيستم اينترنت داخلي متعلق به ارتش نفوذ كنند و آن را به مدت طولاني از كار بيندازند. درحادثه اي ديگر، سيستم پست الكترونيك نيز از كار افتاد و در نتيجه ضرر و زيان هايي در روند امور ايجاد كرد.»
پس ماجراجويي براي حمله به ايران، مسلما داراي عواقب وحشتناكي خواهدبود و علاوه بر مسائل نظامي، اقتصاد و امور پولي را در بر خواهد گرفت و اين چيزي است كه دولت هاي غربي و موسسات مالي آنها به شدت از آن وحشت دارند.چرا كه منابع اطلاعاتي غربي دريافتند كه ايران يك ارتش از هكرها را با هدف نفوذ در شبكه هاي آب و برق آمريكا و اسرائيل به كار گرفته است تا انتقام حملات سايبري را از آنها بگيرد. موضوعي كه اخيرا از سوي مسئولان آمريكايي و اسرائيلي مورد تاييد قرار گرفت.
اما با همه اينها، آيا آمريكا و هم پيمانان او از اين شكست ها درس عبرت خواهند گرفت و دست از سر ايران و ساير كشورهاي مستقل منطقه برخواهند داشت؟ مسلما پاسخ آن منفي خواهدبود و به رغم اينكه اكنون در رسانه هاي جمعي از گفت وگو و مذاكره با ايران دم مي زنند، اما همچنان طرح هاي جنگ افروزانه خود را دنبال مي كنند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14