امنيت اجتماعي و دشمنانش ! (يادداشت روز)

مسئله «امنيت»، بويژه امنيت اجتماعي پايه و اساس بسياري از مباحث اجتماعي است كه تعيين كننده روند حركت يك كشور هستند.
بر اين مبنا، دستور اخير رئيس دستگاه قضا به دادستان كل كشور درباره تهيه طرح جامعي براي برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي را بايد به فال نيك گرفت؛ چرا كه در صورت عملياتي شدن اين دستور و در نهايت تصويب قانوني جامع در اين زمينه، بسياري از عارضه ها و نواقص كنوني در حيطه امور امنيتي و اجتماعي به طور ريشه اي حل خواهد شد.
البته آيت الله لاريجاني تنها به اين دستور اكتفا نكرد و در جلسه مسئولان عالي قضايي خواستار اعمال قاطعيت، سرعت و دقت در رسيدگي به جرايم مخل امنيت اجتماعي از سوي قضات رسيدگي كننده به اين جرايم نيز شدند.
ماموريت دادستان كل كشور در تهيه طرح جامعي براي برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي از سوي رئيس قوه قضائيه در حالي است كه نيروي انتظامي چند سالي است «طرح امنيت اجتماعي» را در فازهاي مختلف اجرا كرده و اين طرح خصوصاً در زمينه مبارزه با اراذل و اوباش، مورد استقبال وسيع مردم نيز قرار گرفته است.
برخورد با اراذل و اوباش و مجرمان سابقه دار و نشانه داري كه گستاخانه و بي محابا فلان گذر و محله را قرق مي كردند و با خيال راحت دست تعرض به جانب نواميس مردم دراز مي كردند تا مبارزه با جرايم سازمان يافته و خانه هاي فساد در سراسر كشور- رويكرد اخير نيروي انتظامي در طرح امنيت اجتماعي- ، خواسته ديرينه و به حق عموم مردم بوده و هست اگر چه اقدامات نيروي انتظامي، در اين ميان نگراني از اين كه مبادا اين برخوردها و اجراي طرح امنيت اجتماعي به يك مقطع زماني محدود شود را هنوز به طور كامل از بين نبرده است.
متأسفانه در چند سال گذشته هر چند نيروي انتظامي در اجراي طرح ارتقاي امنيت اجتماعي توانست توفيقاتي را كسب نمايد و از پشتيباني مردم در تداوم و استمرار اين طرح بهره ببرد و در عين حال در مقام «ضابط قضايي» فازهاي مختلف طرح امنيت اجتماعي را با نظارت كامل و تام دستگاه قضا و مقامات قضايي انجام بدهد اما هميشه در طي سال هاي اخير با فضاسازي هاي منفي يك جريان سياسي آنهم در پوشش مدعيان حقوق بشر! مواجه شده است و در بسياري از موارد با غلبه حاشيه ها بر متن موضوع استراتژيك «امنيت اجتماعي» آنچنان كه شايسته و بايسته است در مسير خود دنبال و پيگيري نشده است.
جاي شگفتي است كه برخي رسانه هاي غربي نيز هر بار كه بحث طرح امنيت اجتماعي در جامعه بالا گرفته با تمام پتانسيل و ظرفيت خود سناريوهاي مختلفي را طراحي كردند تا با تحريف و دروغ و نيرنگ حقايق و واقعيت هاي مربوط به آن را قلب نمايند و با نقاب «حقوق بشر»! وانمود كنند كه در ايران آزادي نيست!، خشونت و درگيري و كشتار مردم موج مي زند!، «حقوق مردم ضايع گشته است» و...
برخي ديگر از رسانه هاي خارجي و دنباله هاي داخلي آنها، هم دائماً بر اين مطلب ساختگي و دروغين مانور مي دادند كه پليس ايران با پسران و دختران جواني كه پوشش و ظاهري «غربزده» داشته باشند به شدت برخورد مي كند و آنها را بازداشت مي كند! (همچنانكه نيوزويك سال گذشته طي گزارشي درباره طرح امنيت اجتماعي به بزرگ نمايي اين مسئله در برخورد پليس با جوانان نسبت به مقوله پوشش ظاهري و مد پرداخت.) البته رسانه هاي غربي و جريان همسوي آنها در داخل كه با پرستيژ «حقوق بشر»، «قانون گرايي»، «جامعه مدني» و... ساز مخالفت با طرح امنيت اجتماعي كوك مي كردند در برابر اين سؤال اصلي و اساسي كه حق مردم در برابر عربده كش ها و قداره بندها كه «شرارت» طبيعت ثانويه آنها شده و تجاوز به نواميس را مباح مي دانند و در مقياسي گسترده در جامعه رعب و وحشت مي آفرينند چه مي شود؟ جوابي جز «سكوت» نداشتند و با فرافكني از اصل موضوع به حاشيه ها پناه مي بردند! كه مثلاً فلان مامور نيروي انتظامي در دستگيري فلان شرور يا مفسد نقض قانون كرده است و بعد هم اين بحث كليشه اي و تكراري به ميان مي آمد كه راه حل تنها توجه به كارهاي «فرهنگي» است و برخورد قضايي و قاطع با اخلال گران و آشوبگران چاره كار نيست. بديهي است كه تنها بر طبل محاكمه و مجازات شديد اخلالگران كوبيدن يا تنها بر شعار «كارهاي فرهنگي» تاكيد ورزيدن، گرفتار شدن در مسير افراط يا تفريط است و مسير اعتدال همان توجه به مقوله فرهنگ و خشكانيدن ريشه هاي جرم است در عين حالي كه توأمان با اخلال گران و آشوبگران با شدت و قاطع و البته بر مبناي قانون برخورد شود.
درباره مقوله «امنيت اجتماعي» و برخورد با عواملي كه اخلال در آن را پيشه خود كرده اند گفتني هايي هست كه به طور موجز بيان مي گردد:
1- مهم ترين مطلب و نكته حائز اهميت در بحث امنيت اجتماعي «شناسايي منشأ ناامني است» تا در اين صورت به اقتضاي اوضاع و احوال الف) استراتژي مقابله با آن تعريف شود و ب) اقدامات مربوط به ايجاد امنيت به صورت «امنيت پايدار»- و نه فصلي و مقطعي- رهگيري و پيگيري شود.
2- نبود قانون جامع در خصوص «امنيت اجتماعي» مسير سوء استفاده را براي اخلال گران و آشوبگران هموار مي سازد و از سوي ديگر ابعاد پيچيده و تو در تو اين مقوله مهم و در عين حال حساس و ظريف مورد غفلت قرار خواهد گرفت. بنابراين نيروي انتظامي از طريق دولت مي بايست لايحه اي را به مجلس تقديم كند كه در آن همه ضعف ها و كاستي ها ديده شده باشد تا مقوله امنيت اجتماعي دستخوش آرا و نظرات تئوريك و بدون ضمانت اجرا كه بعضا با حاشيه هايي هم روبرو است نشود.
3-نقش دستگاه قضا در برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي نقشي برجسته و ويژه است؛ چرا كه در نهايت نگاه و توجه مردم به عدليه و قوه قضاييه است كه در برخورد و مبارزه با ناامن كنندگان اجتماعي چگونه عمل مي كند.
و اگر خداي ناكرده دستگاه قضا در اين زمينه از قاطعيت و صلابت برخوردار نباشد و در اجراي مجازات آشوبگران و اخلال گران تزلزل از خود نشان بدهد آن وقت مهم ترين سرمايه نظام كه همانا اعتماد به مسئولان و بخصوص دستگاه قضا است مورد خدشه جدي قرار خواهد گرفت.
بي شك اطلاع رساني به موقع و به هنگام در برخورد با اراذل و اوباش و آشوبگران اجتماعي «احساس امنيت» را كه به مراتب از خود امنيت هم مهم تر است به جامعه و عموم مردم برمي گرداند.
4- و بالاخره با توجه به اينكه در حوادث پس از انتخابات همانطور كه رهبر معظم انقلاب فرمودند افراد و جريان هايي از مدت ها قبل در طرح ريزي اين فتنه بزرگ دست داشتند و بزرگترين جرم- يعني زير سؤال بردن اصل انتخابات با ادعاي واهي تقلب!- را مرتكب شده اند اكنون جاي اين سؤال باقي است كه چرا در چنگ قانون و محكمه عدل قضايي گرفتار نشده اند؟
اتهام بزرگ و بدون پايه و اساس تقلب در انتخابات- آنهم با مقياس 11ميليوني- و به دنبال آن تحريك افكار عمومي و فراهم آمدن بستري براي اغتشاشگران براي به آتش كشاندن اموال عمومي و خسارت به اتوبوس ها، بانك ها و... اخلال در امنيت اجتماعي آحاد شهروندان نيست؟
بالاترين اخلال در امنيت اجتماعي را آن دسته از «اوباش سياسي» مرتكب شده اند كه از مدت ها قبل طمع در براندازي نظام به شيوه نرم را پيشه خود ساخته اند تا بار ديگر پاي اجانب و بيگانگان را به كشور باز كنند و خود همچون گمارده اي دست به سينه! مجري فرمايشات و خرده فرمايشات آنان باشند.
از همين روي؛ دستگاه محترم قضا اولا بايد در تهيه طرح جامع در برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي مقوله «براندازي نرم» را هم پيش بيني نمايد چرا كه تهديدات عليه نظام امروزه به سمت «الگوهاي نرم» ميل كرده است و از همين رهگذر غربي ها و متاسفانه برخي از عناصر داخلي كه در خوش بينانه ترين حالت در زمين آنها به بازي گرفته شده اند با بزرگ نمايي برخي مطالبات دانشجويي، قومي، كارگري و يا جنسيتي زمينه هاي ايجاد ناامني اجتماعي را نشانه رفته اند و يا در بزنگاه هاي حساسي مثل انتخابات به دنبال ناامن كردن شرايط اجتماعي و بروز شكاف در وحدت ملت هستند.
ثانيا دستگاه محترم قضايي قبل از آنكه به تدوين طرح جامعي در برخورد با عوامل اخلال در امنيت اجتماعي همت بگمارد مي بايست با توجه به شرايط حاكم بر كشور و حوادث تلخ پس از انتخابات، سران اصلي اين فتنه را كه به معناي واقعي در امنيت اجتماعي آحاد شهروندان اخلال وارد كردند به پاي ميز محاكمه بكشاند (و البته اين بدان معنا نيست كه قصور يا تقصير چند مامور انتظامي يا ضابط قضايي مورد مسامحه قرار بگيرد بلكه با آنها هم بايد برخورد شود و البته بايد مراقب بود تا حاشيه بر متن غلبه نكند) و آن وقت است كه اعتماد مردم به دستگاه قضا احيا گشته است و بي شك مي تواند پشتوانه محكمي براي مبارزه با ناامني اجتماعي باشد وگرنه صرف ماموريت يافتن براي تدوين طرحي در اين زمينه نه كارساز است و نه اعتماد مردم را نسبت به آن به دنبال خواهد داشت.
حسام الدين برومند

البرادعي: 1+5 درباره ايران عجولانه عمل نكند

مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي با اشاره به درخواست تغييراتي در پيش نويس توافقنامه وين از سوي ايران به كشورهاي عضو 1+5 توصيه كرد كه درباره اين موضوع عجولانه عمل نكنند.
به گزارش خبرگزاري شينهوا، محمد البرادعي، در آخرين سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل پيرامون مذاكرات اخير ميان ايران و كشورهاي عضو گروه 1+5 گفت: اكنون فرصتي گذرا و بي نظير براي تغيير مسير از درگيري به سوي همكاري به وجود آمده است و بنابراين نبايد اين فرصت را از دست داد.
بر اساس اين گزارش، وي با اشاره به مخالفت ضمني ايران با برخي از بندهاي اساسي پيش نويس توافقنامه وين به كشورهاي 1+5 هشدار داد عجولانه عمل نكنند و نگذارند كه سياست هاي نادرست، آنها را از مسيرشان منحرف كند.
مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي همچنين با اشاره به اشتباهاتي كه در تخمين هاي آژانس هاي اطلاعات جاسوسي پيش از جنگ عراق اتفاق افتاد، گفت: ما بايد صحت اطلاعات جاسوسي را تاييد كنيم.
البرادعي افزود: هرگز نبايد از زور استفاده كرد، مگر اينكه همه گزينه هاي ديگر به اتمام رسيده باشد و تنها در آن زمان و در چارچوب قوانين بين المللي اين كار مي تواند انجام گيرد. همه اين درس هايي كه گرفته ايم امروزه در زمينه ايران صدق مي كند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود از ايران خواست در پاسخ دادن به پيش نويس توافقنامه سازمان ملل در زمينه فرستادن اورانيوم با غناي پايين به خارج از ايران با هدف فرآوري بيشتر تعلل نكند و علاوه بر آن خواستار شفافيت و همكاري براي پرداختن به مسائل باقيمانده در زمينه برنامه هسته اي ايران شد.
البرادعي با بيان اينكه آژانس در نتيجه فعاليت هاي دشوار و طاقت فرسا درك بهتري از برنامه هسته اي ايران به دست آورده است در عين حال مدعي شد كه هنوز چند سوال درباره ماهيت اين برنامه وجود دارد كه حل نشده است و ايران بايد از طريق شفافيت و همكاري با آژانس اين ابهامات را برطرف كند.

پشه !(گفت و شنود)

گفت: سخنگوي سازمان مجاهدين، تسخير لانه جاسوسي آمريكا را فقط يك حادثه توصيف كرد و مديريت حضرت امام(ره) در اين مسئله را داراي «اشكال»!!دانست!
گفتم: روزنامه انگليسي ديلي تلگراف هم نوشته است كه سران جبهه اصلاحات طي نامه اي به وزارت خارجه آمريكا،به خاطر تسخير لانه جاسوسي از آنها عذرخواهي كرده اند!
گفت:مهندس موسوي هم كه در بيانيه خود به مناسبت 13آبان،نه فقط هيچ نامي از آمريكا به ميان نياورد بلكه ادعاهاي آمريكا واسرائيل عليه جمهوري اسلامي ايران و امام(ره) را تكرار كرد.
گفتم: قرن ها مي گذرد و ميلياردها انسان مي آيند و مي روند تا يك نفر مثل حضرت امام(ره) پديد بيايد ولي ميلياردها نفر مثل موسوي و كروبي و خاتمي در دنيا و كف خيابان ها ريخته اند و هيچكس آنها را به حساب نمي آورد.
گفت:دارند خودشان را براي آمريكا و اسرائيل لوس مي كنند! كه يعني آنها هم بفهمي نفهمي عددي هستند!
گفتم:پشه اي روي درخت خرما نشسته بود، موقع بلند شدن به درخت گفت؛ خودت را قرص و محكم نگهدار كه من دارم بلند مي شوم! درخت گفت؛ روزي هزاران هزار پشه ناقابل مثل تو مي آيند و مي روند و من از جايم تكان نمي خورم، پشه يواشكي گفت؛ نوكرتم!كرم زير خاكتم! منو پيش بقيه پشه ها كنف نكن!

كيهان و خوانندگان

¤ چرا در قوه قضائيه كسي به شكايت هاي اقشار مختلف مردم در خصوص اعمال مجرمانه سران اصلي اغتشاشات بعد از انتخابات رسيدگي نمي كند. اين بي اعتنايي مسئولين قضايي ديگر ما را كلافه كرده است.
نيك آيين
¤ يك روزنامه زنجيره اي در تاريخ 11/8/ نوشته بود كه انقلاب بدون موسوي و خاتمي معنا ندارد خواستم به سردمداران اين روزنامه بگويم كه درست است انقلاب مخملي بدون آنها معنا ندارد ولي انقلاب اسلامي به چنين افرادي نياز ندارد و درايت رهبري و ملت توطئه انقلاب مخملي آنها را خنثي كرد.
صفايي
¤ در خبرها آمده است كه رئيس جمهور سابق فرانسه به خاطر تخلفاتي كه كرده به دادگاه فراخوانده شده است. اما در كشور ما چند ماه است كه سياستمداراني كه به مقابله با مردم پرداختند و موجب ريخته شدن خون چند نفر از مردم بي گناه شدند، آزادند و هر چند روز يك بار هم توطئه تازه اي را عليه مردم طراحي مي كنند.
يك شهروند
¤ موسوي در بيانيه اخير خودش گفته است كه 13آبان ماه سبزترين روز سال است. به نظر مي رسد كه اين نامزد شكست خورده در انتخابات اخير مي خواهد سياه ترين روز تاريخ براي آمريكا را به خيال خود تبديل به چراغ سبزي براي آمريكا نمايد.
يك هموطن از كاشان
¤ مقام معظم رهبري در جلسه اي كه با نخبگان داشتند، زير سؤال بردن انتخابات را جرم بزرگ معرفي كردند. با اين بيان، حجت بر قوه قضائيه تمام شد و ديگر نمي توان با كساني كه با اصل نظام، انقلاب و فرمايشات امام راحل درگير شدند مماشات كرد.
فراهاني- يك طلبه از تهران
¤ ميرحسين موسوي در بيانيه اخير خودش اعلام كرده كه در حقيقت اين امام بود كه از دانشجويان پيروي كرد. بنده به عنوان يك دانشجو اعلام مي كنم كه امروز اكثريت دانشجويان از موسوي برائت مي جويند و پيرو ولايت هستند.
اكبري- دانشجوي دكترا از تهران
¤ آقاي خاتمي به تازگي اعلام كرده كه با وجود شرايط موجود در مقام نقد باقي مي ماند. جاي تعجب است كه خاتمي پس از سال ها مسئوليت فرهنگي، هنوز تفاوت بين نقد و وابستگي به دشمنان خارجي را نمي داند.
محمدپور از تهران
¤ لطفاً اطلاعات بيشتري درباره تقلب اصلاح طلبان در انتخابات هاي گذشته به خصوص شناسنامه هاي جعلي چاپ نمائيد.
موسي ميرشكار از مشهد
¤ مسئولان متروي تهران بايد بدانند كه مردم مي دانند مشكلات اخير مترو سياسي است، وگرنه مگر ممكن است كه در عرض دو ماه، مترو داراي اين همه مشكل شود؟
جاودان
¤ درباره اتفاقات تروريستي كه در عراق رخ مي دهد، همين قدر كه آمريكا نسبت به اين حوادث ابراز تاسف نمي كند، نشان مي دهد كه زير سر خودشان است.
خوشبختيان
¤ 9 آبان ماه كارشناسان برنامه «دو قدم مانده به صبح» سيما، به طور مكرر از افرادي چون شاملو و فرخزاد تمجيد مي كردند. آن ها با كمال تعجب از اين شاعران به عنوان شاعران مردم دوست ياد مي كردند. آيا نظارتي بر برنامه هاي صدا و سيما نيست؟
بخشي از تهران
¤ از صدا و سيما و گزارشگر كيهان تقاضا مي شود تا از محل ايستگاه مترو ميدان انقلاب گزارشي تهيه نمائيد تا انحراف از بودجه و عدم حسابرسي در مترو را لمس نمائيد. لوستري به اندازه اطاق 12متري نصب شده ولي از نصب پله برقي خبري نيست و مردم بويژه افراد مسن بايد 115 پله را طي نمايند تا به مقصد برسند. تاخيرهاي عمدي و حداقل سرعت از ديگر موارد سهل انگاري و اسباب نارضايتي مردم را فراهم كرده است كه براي سوار شدن قبلاً فرصت 1 دقيقه اي به مردم داده نمي شد ولي حالا به 7-5 دقيقه فرصت تبديل شده است و مسير علم و صنعت تا دروازه شميران 10دقيقه تبديل به 30دقيقه شده است و...
يك شهروند
¤ با تشكر از صفحه سياسي كيهان به خاطر پرداختن به موضوع جنگ نرم و دشمن شناسي، پيشنهاد مي شود كه اين گونه مقالات به صورت يك ويژه نامه يا كتاب چاپ شود.
يك هموطن
¤ با توجه به شيوع بيماري آنفلوآنزاي نوع A از مسئولان تقاضا مي شود نسبت به وضعيت بهداشتي پادگان ها بيشتر رسيدگي شود.
يك هموطن
¤ سال گذشته كه فرم هاي مربوط به طرح تحول اقتصادي را پر كرديم وضع اقتصادي مطلوب تري داشتيم. اما حالا كه وضع معيشتي چندان مطلوبي نداريم چگونه بايد اين تغيير وضعيت را اطلاع دهيم؟
از كردكوي
¤ با توجه به شيوع گسترده آنفلوآنزا در عربستان، لازم است كه حجاج، قبل از سفر به حج واكسينه شوند تا هم خودشان به اين بيماري مبتلا نشوند و هم اين كه بعد از بازگشت به كشور موجب انتقال بيماري به ديگران نشوند.
باقري
¤ مسئولان مترو در اين شرايط اقدام به كاهش حقوق و اخراج تعدادي از كاركنان خود نموده اند و اعلام كرده اند كه اين وضعيت به خاطر عدم بودجه رساني دولت به وجود آمده است. يعني مي خواهند از اين طريق بين بخشي از مردم و دولت فاصله ايجاد كنند. لطفاً اين مورد را بررسي و اطلاع رساني نمائيد.
يك شهروند
¤ احكام و نامه هاي دادگاه ها يا دادسراهاي خانواده، به صورت باز به درب منازل ارسال مي شوند و اين باعث مي شود كه ديگران هم از متن نامه باخبر شوند و در برخي موارد موجب آبروريزي شود. از قوه قضائيه تقاضا مي شود كه اين گونه نامه ها و احكام كه حاوي امور خصوصي مردم است، با درب بسته ارسال شود.
اكبري
¤ از اينكه در تهران پايتخت كشور اسلامي اكثر مساجد آن صبح ها براي نماز صبح بسته هستند و درب آنها به روي نمازگزاران باز نمي شود غصه ام مي گيرد. لطفاً بنويسيد بلكه اصلاح شود.
شهسواري
¤ چرا شركت ايرانسل كارت هاي هديه اش را نمي دهد؟ در تبليغاتش اعلام مي كند كه با خريد يك سيم كارت، سيم كارت هديه هم مي دهد. اما با گذشت 4 ماه از خريد سيم كارت، هنوز هديه بنده داده نشده است.
يك شهروند از چهاردانگه و چند تلفن مشابه ديگر
پاسخ شهرداري منطقه 2
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخ 14/7/88 با عنوان «نصب سرعت گير» در بلوار فرهنگ حدفاصل خيابان 32 و 34 به اطلاع مي رساند: طي بررسي به عمل آمده در فاصله حداكثر 50 متري از خيابان 32 بعد از خيابان كتابخانه مقابل پل ارتباطي ضلع شرق و غرب بلوار فرهنگ سرعت گير وجود دارد فلذا نصب سرعتگير در اين محدوده توجيه فني نداشته و نمي توان ابتداي هر خيابان سرعت گير جديد احداث نمود.

سخنگوي سازمان انرژي اتمي: راكتورهاي هسته اي تهران قادر به ادامه كار تا دو دهه ديگر هستند

سخنگوي سازمان انرژي اتمي به اظهارات نادرست برخي از مسئولان سابق اين سازمان درباره سوخت راكتور تحقيقاتي تهران پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاري ها علي شيرزاديان در واكنش به اظهار نظر نادرست برخي مقامات اسبق سازمان انرژي اتمي ايران درخصوص مباحث مربوط به تهيه سوخت راكتور تحقيقاتي تهران و عمر اين راكتور تاكيد كرد: با آخرين سوخت گذاري كه در راكتور تهران صورت گرفته، اين راكتور مي تواند تا پايان سال آينده با تمام توان فعاليت كند اما براي ادامه كار احتياج به تامين سوخت جديد دارد.
سخنگوي سازمان انرژي اتمي گفت: همچنين در بازديد و مذاكراتي كه كارشناسان فني آژانس بين المللي انرژي اتمي با مسئولين و كارشناسان پژوهشگاه علوم و فنون هسته اي داشته اند، اعلام شد كه اين راكتور مي تواند تا يكي دو دهه ديگر به كار خود ادامه دهد.
وي با اشاره به ادعاهاي نادرست رئيس اسبق سازمان انرژي اتمي درخصوص تهيه سوخت راكتورهاي تحقيقاتي تهران آن را غوغاسالاري رسانه اي دانست و افزود: بيان اطلاعات فني نادرست در غوغاي رسانه اي جهاني، تنها مصرف رسانه اي براي غرب داشته و منجر به آسيب رساني به افكار عمومي مي شود.
شيرزاديان افزود: از اين رو جهت روشن كردن اذهان عمومي به اطلاع مي رساند براساس آمار منتشره از سوي آژانس بين المللي انرژي اتمي در حال حاضر 248 راكتور تحقيقاتي در جهان فعال و در حال كار است كه تعداد قابل ملاحظه اي از آنها عمري بيش از 35 تا 40 سال دارند.
وي گفت: با توجه به اين كه راكتور تحقيقاتي تهران در گذشته با تمام ظرفيت خود فعاليت نكرده است، تاسيسات جانبي و تجهيزات آن داراي كاركرد قابل قبولي بوده و با آخرين سوخت گذاري كه صورت گرفته مي تواند تا پايان سال آينده با تمام توان فعاليت كند اما براي ادامه كار احتياج به تامين سوخت جديد دارد.
به گفته شيرزاديان، در حال حاضر اين راكتورها با قدرت حدود 5/4 مگاوات و 5/5 روز كار در هفته كليه راديوداروهاي مورد نياز كشور شامل راديوداروهاي تشخيصي و درماني را تامين مي كند و در مدت كوتاه گذشته موفقيت هاي زيادي در ارتباط با فعاليت راكتور حاصل شده است.
سخنگوي سازمان انرژي اتمي يادآور شد كه از ديگر اهداف مهم راكتور تهران علاوه بر توليد راديوايزوتوپ ها (پزشكي، صنعتي و كشاورزي)، آناليز مواد با حساسيت بسيار بالا و همچنين پژوهش هاي بنيادي و آموزش كليه دانشجويان رشته هاي علوم و فنون هسته اي دانشگاه هاي سراسر كشور مي باشد.
به گزارش فارس، در برخي مصاحبه ها مقدار كيك زرد وارداتي در سال هاي گذشته از كشور آفريقاي جنوبي عددي نادرست اعلام شد كه مقدار صحيح آن 530 تن بوده و كليه امور مربوط به آن تحت نظر آژانس بين المللي انرژي اتمي انجام پذيرفته است.

قوه قضاييه: پيام 13 آبان اطاعت از رهبري است

قوه قضاييه با انتشار بيانيه اي اعلام كرد: پيام 13 آبان، حفظ وحدت ملي، استقامت، پايداري و مقاومت در برابر توطئه هاي استكبار جهاني به سردمداري آمريكا و اطاعت از رهبري است.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه، در اين بيانيه آمده است: 13 آبان روز ملي مبارزه با استكبار جهاني، نهاد مقاومت و پايداري ملت ستمديده ايران و زوال قدرت اسطوره اي آمريكاي جهان خوار است.
قوه قضاييه در بيانيه خود با بيان اين كه «13آبان يادآور ماهيت استكباري آمريكايي و نهاد همگرايي وحدت ملي ملت استوار و هميشه در صحنه ايران اسلامي است»، آورده است: گراميداشت روز ملي 13 آبان يادآور حادثه پراهميت در تاريخ انقلاب اسلامي ايران است كه بايد همواره آن را پاس داشت و به نسل هاي آينده يادآوري كرد.
قوه قضاييه با گراميداشت اين روز تاريخي اميدوار است ملت ايران، يك بار ديگر در راهپيمايي خود روح همگرايي، همبستگي، وحدت، استكبارستيزي و پيوند ناگسستني با ولايت و رهبري را در برابر چشمان جهانيان به نمايش بگذارد.

وزير خارجه پاكستان: اسلام آباد متعهد به همكاري با ايران براي دستگيري و مجازات تروريست ها است

شاه محمود قريشي وزير امور خارجه پاكستان كشورش را متعهد به همكاري با ايران براي دستگيري و مجازات تروريست ها دانست و از تلاش اسلام آباد براي دستگيري عبدالمالك ريگي خبر داد.
وزير خارجه پاكستان در گفت وگو با ايرنا گفت: پس از وقوع حملات تروريستي در استان سيستان و بلوچستان، رئيس جمهور پاكستان با آقاي احمدي نژاد تماس گرفته و ضمن محكوم كردن اين حملات تروريستي، تعهد پاكستان به مبارزه با تروريسم و همكاري با ايران در اين زمينه را اعلام كرده است.
وي در ادامه تصريح كرد: پاكستان در حال فعاليت براي دستگيري عبدالمالك ريگي است و به محض دستگيري، وي را نيز همانند برادرش به ايران تحويل خواهد داد.
وزير امور خارجه پاكستان با تاكيد بر اينكه ايران كشور دوست و برادر پاكستان است، اظهار داشت: هيچ كس در پاكستان از ناامني و حملات تروريستي سود نبرده و از آن حمايت نمي كند.
قريشي خاطرنشان كرد: همانطور كه ما در سفر اخير وزير كشور ايران به پاكستان به وي به طور كامل توضيح داديم، اراده جدي ما در پاكستان همكاري با ايران براي تعقيب و دستگيري تروريست ها است.
وي در پاسخ به سؤالي در مورد حمايت برخي از كشورهاي عربي از گروهك تروريستي ريگي تصريح كرد: ما نيز اخباري در اين زمينه شنيده ايم اما به صحت آن اطمينان كامل نداريم، اما واقعيت اين است كه ديپلماسي را نمي توان برپايه حدس و گمان به پيش برد.
وزير خارجه پاكستان درباره حمايت هاي مالي و معنوي به گروهك تروريستي ريگي توسط برخي و منبع اصلي اين حمايت ها، گفت: در اين خصوص ما بيشتر به گروه هاي مافيايي و تبهكار از جمله باندهاي بين المللي مواد مخدر مظنون هستيم و نهايت تلاش خود را براي شناسايي و ريشه كن كردن فعاليت آنهاد ر مناطق مرزي پاكستان با ايران و افغانستان انجام مي دهيم.
وي در مورد دلايل ناكامي نيروهاي امنيتي پاكستان در بازداشت عبدالمالك ريگي سركرده گروهك تروريستي و ديگر نيروهاي تحت كنترل وي، اظهار داشت: ريگي هيچ گاه در يك جا و مكان ثابت نيست و متاسفانه به دليل وسعت مناطق مرزي ايران با پاكستان و نيز عدم وجود حكومت مركزي مستقل و مقتدر در افغانستان، وي به طور مداوم بين اين سه كشور و حتي برخي ديگر از كشورهاي همسايه در حال رفت و آمد است و همين امر شناسايي وي و حاميانش را دشوار ساخته است.
به گفته شاه محمود قريشي، گروه هاي تبهكار و باندهاي بين المللي به دليل اقتضاي شغلي و حرفه اي خود نمي خواهند اين منطقه به ويژه مسير ترانزيتي آنها از پاكستان به ايران و سپس به تركيه روي آرامش ببيند.
وي درباره احتمال وقوع حوادث تروريستي مشابه در ايران و يا پاكستان نيز گفت: متاسفانه همه روزه حوادث تروريستي مشابه در پاكستان روي مي دهد و دولت پاكستان نهايت همكاري خود با ايران در اين زمينه را داشته و براي پيشگيري از وقوع جنايات مشابه تمام تلاش خود را خواهد كرد.
همچنين در همين حال، «قمرآغا» كارشناس سرشناس امور آسياي جنوبي و خاورميانه از كشور هند در خصوص مذاكرات اخير وزير كشور ايران با مقام هاي پاكستاني گفت: اسلام آباد در قبال اقدام جدي عليه گروه «ريگي» و دستگيري رهبران اين گروه به تهران اطمينان داده است.

اوباما بودجه 55 ميليون دلاري براي جنگ نرم عليه ايران را امضا كرد

سرويس سياسي-
باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا برغم ادعاي گام هاي بلند براي بهبود روابط با ايران بودجه 55 ميليون دلاري پنتاگون براي جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي ايران را امضا كرد.
پيش تر نيز در پنجم آبان پنتاگون در لايحه اي با عنوان قانون «قربانيان سانسور در ايران» براي جنگ نرم عليه ايران بودجه 55 ميليون دلاري اختصاص داده بود.
اوباما طي مراسمي در كاخ سفيد اين لايحه را امضا كرد و با امضاي وي مصوبه مذكور به قانون لازم الاجرا تبديل شد.
از بودجه 550 ميليارد دلاري وزارت دفاع (DOD) آمريكا، 55 ميليون دلار براي نفوذ در ايران، مقابله با فيلترينگ سايت هاي ضد ايراني، تحريك قربانيان سانسور در ايران، آموزش الكترونيكي ايرانيان مخالف نظام براي براندازي نرم و شبكه سازي اينترنتي براي اغتشاشگران بعد از انتخابات رياست جمهوري، ارائه آموزش هاي لازم رسانه اي و كامپيوتري براي راه اندازي سايت ها جهت اطلاع رساني اختصاص يافته است.
«ايكه اسكلتون»، رئيس كميته نيروهاي مسلح درمجلس نمايندگان آمريكا (D-MO)، در بيانيه اي اعلام كرد كه «من از رئيس جمهور اوباما به خاطر امضاي لايحه اختيارات دفاعي براي تبديل شدن به قانون تشكر مي كنم. اين يك لايحه فوق العاده است كه از نظاميان ما در ميدان (جنگ) و خانواده هاي آنها در خانه حمايت مي كند و تعادل درستي ميان مبارزات كنوني در افغانستان، پاكستان و عراق و همچنين نيازهاي طولاني مدت ارتش ما ايجاد مي كند.»
اين لايحه كه «قانون نفوذ» نام دارد و بخشي از آن هم طبقه بندي شده است مشخصاً هدف حمايت از آشوبگران و اصلاح طلبان غربگرا در ايران را تعقيب مي كند.

مديريت امام اشكال داشت يا شما كه صدام را خالدبن وليد مي خوانديد!؟ (خبر ويژه)

سخنگوي سازمان مجاهدين (انقلاب) با بيان اينكه «اشغال سفارت آمريكا اقدامي قابل دفاع است»، از مديريت ماجرا- كه توسط حضرت امام صورت گرفت- انتقاد كرد و مدعي شد ما مي توانستيم اين حادثه را بهتر مديريت كنيم.
آرمين در گفت وگو با ايلنا، ماجراي تسخير لانه جاسوسي آمريكا را صرفاً حادثه اي تاريخي توصيف كرد كه «بايد در ظرف زماني خودش بررسي شود» و گفت: 13 آبان نماد اعتراض مردم ايران به استعمار خارجي و پيوند آن با استبداد داخلي و اعتراض به موضع مستكبرانه آمريكا در قبال اراده ملت بود.
وي در عين حال با تخطئه تلويحي مديريت حضرت امام در ماجرا گفت: اين ماجرا البته در ادامه مي توانست به شكل بهتري مديريت و تمام شود، زيرا به نظر من اشكال در مديريت بعدي ماجرا است.
وي با بيان اينكه اثرات اين حادثه همچنان در ميان روابط ايران و آمريكا باقي ماند افزود: در واقع بعد از آن هم اتفاقاتي رخ داد كه روابط را پيچيده تر كرد در حالي كه ما مي توانستيم آن حادثه را بهتر مديريت كنيم.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اينكه من همين اعتقاد را در مورد جنگ نيز دارم اظهار داشت: البته من معتقدم كه جنگ به ما تحميل شد ولي ما مي توانستيم مديريت بهتري براي آن داشته باشيم و فقط در انتظار حوادثي كه خود را به ما تحميل مي كند ننشينيم، بلكه با نگاه راهبردي آن را مديريت كنيم.
سازمان و طيف متبوع آقاي آرمين در روزگار حمله اول آمريكا به عراق (زمان جرج بوش پدر)، تا مرز خالدبن وليد توصيف كردن صدام! و تأكيد بر لزوم حمايت از وي در مقابل حمله آمريكا نيز پيش رفت و در آستانه حمله آمريكا به افغانستان، خواستار مذاكره و هم پيماني با طالبان شد! با اين همه سياست ورزي هاي مشعشع، آرمين توضيح نداد كه كجاي مديريت حضرت امام در ماجراي لانه جاسوسي و سپس جنگ، اشكال داشت و طيف متبوع وي اگر صداقت داشته اند چرا همان زمان نظر خود را مطرح نكرده و پس از رحلت امام به فكر «متفاوت حرف زدن» و روشنفكرنمايي افتاده اند.
سخنگوي سازمان مجاهدين با وجود تأكيد بر حادثه تاريخي صرف بودن «اشغال سفارت آمريكا» (و نه فتح لانه جاسوسي كه بار و معناي خود را دارد) تلاش كرد با تحريف و مغالطه، از ماجراي 13 آبان براي آشوب طلبي امروز سازمان بهره برداري كند. وي ادعا كرد: امروز بيشتر حساسيت جامعه با توجه به جميع اتفاقاتي كه افتاده همين مسئله است. يعني نگراني از استبداد داخلي، قطع پيوند نظام برآمده از مردمي ترين انقلاب با توده هاي مردم و شكاف هاي عميق دولت و ملت كه استكبار را در نهايت با سلطه پيوند مي زند!
اين اظهارات در حالي است كه آقاي آرمين به خوبي مي داند كدام محافل و چهره هاي سياسي مورد حمايت صريح جبهه استكبار جهاني قرار دارند و باز هم مي داند كه رفتن طيف متبوع وي زير بيرق آمريكا، به دليل ميلشان به استبداد و ديكتاتوري و تودهني خوردن از آراي ميليوني ملتي است كه به اسلام، انقلاب و ولايت و رهبري وفادارند نه اينكه به قول عضو مفلوك «سازمان»، دين را افيون توده ها و تبعيت از مرجعيت را كاري شبيه كار ميمون بدانند.
مقايسه جمهوري اسلامي با استبداد رژيم طاغوت و ادعاي پيوند آن با رژيم مستكبر و ستمگر آمريكا در حالي است كه نامزد سازمان در بيانيه آخر(14) خود نه تنها حاضر نشد كوچك ترين اعتراضي به شيطان بزرگ كند بلكه نام اين كشور و مناسبت اصلي روز 13 آبان را از بيانيه صادره به مناسبت 13 آبان حذف كرد و چيزي جز تكرار ادعاهاي عقده گشايانه جبهه استكبار عليه جمهوري اسلامي در آن باقي نماند!!

نامه ذليلانه اپوزيسيون سبز به سفير آمريكا در لندن (خبر ويژه)

يك روزنامه انگليسي فاش كرد عناصر ضد انقلاب مقيم انگليس كه با سران گروهك سبز در ايران مرتبطند نامه عذرخواهي از دولت آمريكا به خاطر ماجراي اشغال سفارت آن كشور در 13 آبان 58 را تحويل سفارت آمريكا در لندن مي دهند!
ديلي تلگراف نوشت: سران اپوزيسيون سبز درصددند در اقدامي بي سابقه و در آستانه سي امين سالگرد اشغال سفارت آمريكا توسط دانشجويان ايراني، از آمريكا به خاطر رويداد مذكور عذرخواهي كنند اين كار به احتمال زياد خشم تندروها و محافظه كاران را بر خواهد انگيخت.
روزنامه مذكور اضافه كرد: طي اين اقدام كه همراه با تظاهرات است، نامه اي با مضمون عذرخواهي خطاب به باراك اوباما، تحويل سفارت آمريكا در انگليس مي شود و لوح هاي يادبودي هم تحويل سفارتخانه هاي اروپايي در ديگر كشورهاي اروپايي خواهد شد.
ديلي تلگراف با نامتعارف خواندن اقدام مذكور نوشت: از 30 سال پيش و پس از تسخير سفارت آمريكا در ايران، از اين دولت به عنوان شيطان بزرگ ياد مي شود. عذرخواهي اپوزيسيون سبز از آمريكا، يك ضربه به معيارهاي انقلابي رهبري جمهوري اسلامي ارزيابي مي شود(!؟) و اين در حالي است كه همه ساله شمار زيادي از مردم ايران مقابل سفارت سابق آمريكا جشن مي گيرند و شعارهاي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل سرمي دهند.
اين روزنامه انگليسي آنگاه به درج مصاحبه با محسن مخمل باف كه خود را سخنگوي ستاد ميرحسين موسوي در خارج از كشور معرفي مي كند، پرداخت و از قول وي نوشت: ما بايد خود را از اين اقدام افراطي مبرا كنيم. دانشجويان 30 سال پيش از روي تعصب و انقلابي گري كاري غيرقابل دفاع انجام دادند و امروز ما به هيچ وجه به آن واقعه افتخار نمي كنيم. ما مي دانيم آن حادثه قلب هاي آمريكايي ها را جريحه دار كرد.
وي هيچ اشاره اي به اين واقعيت نكرد كه پناه دادن يك ديكتاتور سفاك در آمريكا پس از 25 سال جنايت و خيانت، به مراتب ناراحت كننده تر بود همچنان كه جنايت ها و ستم هاي آمريكا در آن 25 سال و توطئه هاي ادامه دار پس از آن تا به امروز طي 30 سال اخير.
ذكر اين لطيفه هم خالي از لطف نيست كه در راستاي تحركات اپوزيسيون در كشورهاي اروپايي براي خدشه در ماهيت ضد استكباري يوم الله 13 آبان، جنبش سبز گسترده اي در فلورانس ايتاليا به راه افتاد. براساس تصاوير منتشره توسط سايت ضد انقلابي «جنبش سبز» در اين تجمع عظيم، 15 نفر شركت كرده و تصاوير 13 نفر از عناصر اصلي بازداشت شده در آشوب هاي خياباني را سر دست گرفته بودند.

شعارهاي ضدانقلابي بي موقع اپوزيسيون زرد را به غلط كردن انداخت (خبر ويژه)

سر دادن شعارهاي ضدانقلابي و استكبارپسند در برخي تجمعات آشوبگران سبز كه ماهيت اين جريان را به ملت ايران نشان داد، باعث سردرگمي در ميان عناصر ضد انقلاب پشت پرده شده است. هرچند برخي سران اين جريان بر تداوم شعارهاي ضد انقلابي تاكيد دارند اما تعداد عناصر ديگري نگرانند كه تداوم اين روند باعث ريزش بيشتر و آشكار شدن ورشكستگي كساني شود كه نام دهان پركن جنبش را يدك مي كشند.
پيش از اين در تجمعاتي نظير روز قدس در حضور كروبي و موسوي، شعارهاي مرگ بر آمريكا و اسرائيل خط زده شد و شعارهاي انحرافي مرگ بر چين و روسيه سر داده شد. آنها همچنين جمهوري اسلامي را خط زده و شعار جمهوري ايراني سر دادند و همچنين عليه جمهوري اسلامي و ولايت و رهبري فحاشي كردند. ورشكستگاني چون موسوي و كروبي هم حضور اين عناصر حاشيه را نشانه قدرت نمايي خود خواندند و تا چندماه از آن استقبال كردند اما اكنون موسوي در ديدار خانواده فيض اله عرب سرخي ادعا مي كند «كساني كه مخالف نظام بودند،هيچ گاه وارد جنبش سبز نشدند». وي اين اظهارات را روز دوشنبه عنوان كرد و اين در حالي است كه هفته قبل در ديدار با تحريريه روزنامه توقيف شده كلمه سبز اعتراف كرده بود « به نفع همه ماست كه به جاي شعارهاي راديكال شعارهايي متناسب با ظرفيت كشور طرح كنيم و از طرح شعارهاي غيرمنطبق با وضعيت كشور پرهيز كنيم». (حاكي از اينكه چنان شعارهايي توسط مدعيان جنبش سبز سر داده شده !) كروبي هم گفته بود «مطرح كردن شعارهاي راديكال و خارج ظرفيتي كه در روز قدس و... سرداده شد،آسيب هاي جدي به ما وارد مي كند.»
حالا هم ماركسيست هاي آمريكايي شده اي نظير علي كشتگر و مليحه محمدي كه پيش از اين بيشترين فحاشي ها را عليه اسلام و انقلاب و خط امام داشته اند، اعلام مي كنند ادامه اين روند مي تواند به ريزش بيشتر نيروها بينجامد.
كشتگر عضو متواري گروهك فدائيان خلق در مقاله اي كه گويانيوز (سيانيوز) منتشر كرد، با اذعان به اينكه جنبش كذايي رهبر فرهمندي ندارد، مي نويسد: جنبش در شرايط حاضر براي فراگير ماندن و همراه كردن ناراضيان درون و اطراف نظام با خود يا دست كم بيطرف كردن آنها بايد هرگونه بهانه را از نظام بستاند و حتي الامكان به شعارهاي حداقلي و در حد كف اكتفا كند. شعارهايي كه مستقيم يا غيرمستقيم خواهان نابودي نظام جمهوري اسلامي مي شوند از يك سو نيروهاي بينابيني و مردد را از جنبش دور مي كند و حتي در برابر آن قرار مي دهد و از سوي ديگر زمينه سركوب را فراهم مي كنند. در عين حال جنبش سبز اين هوشياري را دارد كه اصرار برخي از فعالان و هواداران به شعارهاي راديكال را درك نمايد اما جنبش بايد با گام هاي سنجيده و منطبق با ظرفيت حركت كند. نبايد حركت آخر را اول بازي كرد و به دست خود زمينه باخت را فراهم نمود.
مليحه محمدي ديگر عضو گروهك ياد شده كه اكنون با گروهك موسوم به اتحاد جمهوري خواهان در آلمان همكاري مي كند در سايت روز نوشت:سيزدهم آبان امسال ما، به حق منادي دشمني با آمريكانيست... شعارهايي چون جمهوري ايراني،دعوت به تقابل با نظام است.
اين ماركسيست فراري با دعوت به درك موسوي و كروبي و خاتمي! نوشت: راه دشوار و لغزاني را كه كروبي و موسوي و ديگران به درايت و وفاداري طي مي كنند، با شتاب خود دشوارتر نكنيم. اين موقعيت ممتازي است كه متحداني چون روساي جمهور و پارلمان همين نظام ما را همراهي مي كنند و آسيب و هزينه هاي بي شمارش را تقسيم مي نمايند. اين فرصت را با طرح شعارهايي كه هرچقدر جذاب باشند نيروي كافي براي اجراي آن وجود ندارد، از دست ندهيم. بارها با دست خالي از نيمه راه برگشته و از چاله به چاه افتاده ايم.
«ژيلا-ي» هم كه مدتي را در بازداشت به سر برده و از همكاران مطبوعات زنجيره اي و در عين حال رسانه هاي بيگانه است،طي مقاله اي در سايت «كلمه» با اشاره به شعار جمهوري ايراني به جاي جمهوري اسلامي نوشت:احساسات كساني كه بر اين شعار تاكيد مي ورزند قابل درك است(!) اما مخالفان جنبش سبز هم به اين شعار دل خوش كرده اند چرا كه مي دانند اين شعار باعث شكاف ميان طرفداران جنبش مي شود، شكافي كه حتي مي تواند ميان بخشي از بدنه و سران آن نيز فاصله گذاري كند. اين شعار مي تواند ما را از هم جدا كند و باعث انشعاب شود.تاكيد عناصر ضدانقلابي از اين دست مبني بر درست بودن شعارهاي ضدانقلابي و ضدجمهوري اسلامي و پرهيز مقطعي از آنها صرفاً به خاطر اينكه فعلاً شرايط آماده نيست،در حالي است كه ديروز مصطفي كواكبيان مديرمسئول روزنامه زنجيره اي مردم سالاري و عضو فراكسيون اقليت مجلس در مناظره اي با اسداله بادامچيان گفت «سر دادن شعارهاي نامربوط ربطي به جنبش سبز ندارد. صف ما با خارج از نظام را بايد جدا كرد. ما روي جمهوري اسلامي ايستاده ايم». وي توضيح نداد اين چه نوع ايستادن روي جمهوري اسلامي است كه نامزد موردحمايت آنان حاضر نيست يك كلمه از رژيم استكباري آمريكا به مناسبت سالروز فتح لانه جاسوسي انتقاد كند يا به سران استكبار بگويد من از حمايت هاي شما بيزارم.